نیاز جنسی و مشکل جسمی (بدن زشت)

تب‌های اولیه

38 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نیاز جنسی و مشکل جسمی (بدن زشت)

سلام و نباشید
من یه جوان ۱۹ ساله ام که امسال دانشجو میشم ولی شدیدا نیاز جنسی دارم و تمام فکرمو مشغول کرده.
از طرفی به علت بیماری،بدنی زشت و منزجر کننده دارم به طوری که از روی لباس هم زشتم و هیچ دختری حتی حاضر نیست بهم نگاه کنه و امکان ازدواج برام صفره
بنظرتون باید چیکار کنم؟
عفاف پیشه کنم؟غریزمو سرکوب کنم؟
قید زن و ازدواجو تا آخر عمر بزنم؟
اسلام برای من برنامش چیه؟
لطفا راهنماییم کنید

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد راهنما

با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی از اینکه مساله خود را با ما در میان گداشتید بسیار سپاسگدارم و از اینکه بیماری دارید دعا برای سلامتی شما را از خداوند خواستارم
امیدوارم که با کنترل بیماری خود بتونید بهترین ساعات زندگی را برای خود رغم بزنید
در مورد غریزه جنسی که شما را ادیت میکند این نکته را خدمت شما عرض کنم که شما تنها نیستید و ای غریزه بسیاری از جوانان را اگر نگوییم همه را آزار میدهد لذا راهکار مناسب طبق آیات قرآن ابتدا پیشه کردن عفاف می باشد تا اینکه مسیر ازدواج هموار شود در این صورت می توانید با شخصی که متناسب با شما هست و شرایط شما را قبول میکند ازدواج کنید .(البته با مشورت پزشک متخصص)
برای اینکه بتوانید راحتتر عفاف را پیشه خود سازیدراهکارهای زیر را پیاده نمایید
1 - مهمترین نکته این است که ایمان و اعتقاد داشته باشیم که می شود عفاف را رعایت کرد و به گناه نیافتاد لذا اراده و اعتقاد شما مهمترین اثر را دارد.
2 - همیشه پیشگیری راحتتر از درمان است لذا اگر سعی کنید جلوی تحریک شهوت و غریزه را بگیریم در این صورت راحتتر می شود این غریزه را کنترل کرد نسبت به موردی که شهوت تحریک شده است پس:
3 سعى شود شكم به هنگام خواب، بيش از حد معمول پر نباشد.
4 از پوشيدن لباس‏هاى تنگ و چسبان اجتناب گردد.
5 از نگاه كردن به مناظر، فيلم‏ها و تصاوير تحريك كننده، خوددارى شود و شخص به محض مواجهه با اين امور، چشم خود را بسته و يا به زمين و يا آسمان نگاه كند.
6 از شنيدن و خواندن مباحث و مطالب جنسى و حتى شوخى‏هاى تحريك‏كننده و فكر كردن در اين امور، دورى شود.
7 از خوردن مواد غذايى محرك، مانند خرما، پياز، فلفل، تخم‏مرغ، گوشت قرمز و غذاهاى پرچرب- اجتناب و به ميزان ضرورت اكتفا شود.
8 قبل از خواب مثانه تخليه شود.

ادامه:
9 از نوشيدن افراطگونه آب و مايعات پرهيز شود (به خصوص شب‏ها و قبل از خوابيدن).
10 هيچ‏گاه نبايد به بدن عريان خود نگاه كرد.
11 از دست‏ورزى با اندام جنسى، بايد اجتناب نمود و در هيچ شرايطى، نبايد دست‏ورزى كرد
12 هرگز نبايد به رو خوابيد.
13 به منظور تخليه انرژى- زايد بدن، به طور منظم و زياد بايد ورزش كرد.
14 هيچ‏گاه نبايد بيكار بود شخص بايد براى اوقات فراغت خود، برنامه داشته باشد و آن را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و... پر كند.
15 هرگز در مكانى خلوت و تنها و دور از نظر ديگران نبايد ماند.
16 هرگاه شخص مورد هجوم افكار جنسى واقع شد، بايد بلافاصله از مكان خلوت و دور از نظر ديگران خارج شود و خود را به كارى سرگرم كند. در اين زمينه گفت و گو با دوستان، مشاركت در عبادت‏هاى جمعى (مانند جلسات دعا، نماز جماعت و...) بسيار مفيد است.
17 هفته‏اى يكى دو روز، روزه مستحبى مفيد است و اگر شخص توان آن را ندارد، ميزان صَرف غذا را كاهش و فاصله هر وعده غذا را افزايش دهد و يا تعداد دفعات غذا را كاهش داده و به حداقل خوراك اكتفا كند.
18 از سخن گفتن ملايمت‏آميز، شوخى و خنده با نامحرمان خوددارى كرده واز نرمى و لينت در كلام بايد اجتناب ورزيد.
19 هيچ‏گاه نبايد با نامحرم و جنس مخالف، در مكان خلوت و دور از نگاه ديگران باقى ماند (حتى براى آموزش و...).
20 قرآن زياد بخواند و درباره معانى آيات آن فكر كند.
21 بايد هميشه براى ذهن فكر خود محتواى مطلوب و موضوع مناسب داشت.
22 منشأ اين مشكل، عدم پاسخ صحيح و مناسب به يكى از نيازهاى واقعى انسان است كه بايد به طور طبيعى و صحيح (ازدواج) ارضا و تأمين شود. اما اگر به شكل صحيح تأمين نشود، شخص دچار خطا و گناه خواهد شد كه عواقب سوء آن نيز دامنگير او مى‏شود. بنابراين در صورت امكان با كم كردن سطح توقعات و انتظارات، بايد براى ازدواج اقدام كرد چرا كه بهترين راه حل ازدواج است.
ادامه دارد...

[=arial]ادامه:
و اما در پایان چند نکته در مورد بیماری شما عرض کنم:
1 ) خداى متعال، ملاك برترى را «تقوا» دانسته و فرموده است: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اَللَّهِ أَتْقاكُمْ «گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست».
بر اين اساس احساس حقارت از آن كسى است كه تقوايش كمتر است. شما نيز به عنوان فردى مؤمن و باتقوا نبايد احساس حقارت كنيد. انسان مؤمن، زمانى بايد احساس حقارت و ذلت كند كه مرتكب. گناهى شده باشد. مؤمن هميشه عزيز است و عزت واقعى از آن خدا و مؤمنان است
2 ) بيمارى و صحّت و ساير رويدادهاى زندگى، براى انسان‏ها نوعى امتحان است و خداوند هر شخصى را به گونه‏اى مى‏آزمايد. از اين طريق انسان مى‏تواند به مراتب بالاتر كمال برسد، بنابراين با صبر و شكيبايى و توكل بر خدا و كمك گرفتن از او، از اين آزمون الهى موفق به در آييد و از اين فرصت به دست آمده كمال استفاده را كند.
به قول شاعر:

width: 90 align: center

[=arial]صورت ظاهر برادر هيچ نيست‏
[=arial]
[=arial]اى برادر سيرت زيبا بيار
[=arial]
[=arial]
[=arial]

[=arial]
شما گمان مى‏كنيد زيبايى و قيافه ظاهرى و يا امكانات مادى تضمين كننده خوشبختى است و بيمارى و مانند آن، سبب نگون‏بختى؟ چه بسيار افرادى كه به رغم داشتن جمال زيبا و ساير امكانات مادى، گرفتار غفلت و غروراند و...
3 ) اين بيمارى نبايد به عنوان نقص و ناكارآمدى بشمار آيد. آيا از شخص با ايمان و تحصيل كرده‏اى مانند شما، انتظار مى‏رود كه به استقبال حوادث ناگوار و ناخواسته برود؟ و به اندك بهانه‏اى، خود را ببازيد و تسليم آن حادثه شود؟ به فرض كه قيافه ظاهرى شما دستخوش تغيير شود، آيا چاره‏انديشى شما اين است كه تسليم آن شويد؟ هنر اين نيست كه تسليم حوادث ناگوار شويد هنر و توانمندى آن است كه آن را در وجود خود، حل كنيد و اندك اندك آن را از خود دور سازيد. نگذاريد زندگى شما را تهديد و آينده دنيوى و حيات اخروى شما را ويران سازد.
4 ) سعى كنيد خودتان را با همه جنبه‏هاى مثبت و منفى باور كنيد و بپذيريد همه انسان‏ها در كنار نقاط مثبت خود جنبه‏هاى منفى نيز دارند
5 ) براى گشوده شدن مشكلات خود، هرگز راه دعا و توسّل را فراموش نكنيد و بدانيد خداوند براى تمام بندگانش، مشكل‏گشايى مى‏كند و اگر بيمارى داده، درمان آن را هم قرار داده است. هم به دنبال درمان آن باشيد و هم دعا را فراموش نكنيد. بی ترديد مشكلات شما با دعا و اعتقاد به آن حل خواهد شد.
با آرزوی سلامتی و موفقیت شما
یا علی

واقعا الان این پاسخ ها ایشون رو قانع کرد؟من به شخصه قانع نشدم البته این نظر شخصی من بود کارشناس عزیز.
اما ادامه نظر شخصیم :
مطمن باش میتونم 50 نفر رو نشونت بدم که عاشق خود شخص شما خواهند شد ، مگه به بدنه؟؟؟ نگاه نکن رفیقات رو که ادعا میکنند ما خوشگل و خوشتیپیم و 10 تا دوست دختر داریم و .... من به اندازه همون رفیقات ادم میشناسم که مثل شما یا شاید بدتر نه تیپی دارن نه شکلی نه قیافه ای نه هیکلی اصلا خود من با تیپ و قیافشون نمیتونم کنار بیام اما طرف مقابلشون.... Smile
اما در مورد راهکار ....اگر خیلی اذیتت میکنه ازدواج موقت بکن.

muiacir;556769 نوشت:
واقعا الان این پاسخ ها ایشون رو قانع کرد؟من به شخصه قانع نشدم البته این نظر شخصی من بود کارشناس عزیز.
اما ادامه نظر شخصیم :
مطمن باش میتونم 50 نفر رو نشونت بدم که عاشق خود شخص شما خواهند شد ، مگه به بدنه؟؟؟ نگاه نکن رفیقات رو که ادعا میکنند ما خوشگل و خوشتیپیم و 10 تا دوست دختر داریم و .... من به اندازه همون رفیقات ادم میشناسم که مثل شما یا شاید بدتر نه تیپی دارن نه شکلی نه قیافه ای نه هیکلی اصلا خود من با تیپ و قیافشون نمیتونم کنار بیام اما طرف مقابلشون.... Smile
اما در مورد راهکار ....اگر خیلی اذیتت میکنه ازدواج موقت بکن.

سلام دوست عزیز
اتفاقا به فکرش افتاده ام
اما با چه کسی ازدواج موقت کنم؟
کسی حاضر نیست حتی به من نگاه کند
حتی پزشک ها هم وقتی مرا میبینند چند دقیقه مات و مبهوت میشوند و ناراحت میشوند چه برسد انسان عادی!
از این ابراز همدردی کردی خیلی ازت ممنونم

آقای کارشناس
ممنون بابت پاسختون
اما من تقریبا تمام مواردی که اشاره کردید را میدانستم
توکل به خدا،دعا برای شفای بیماری،صبر و عفاف پیشه کردن،مبارزه با هوس،مشغول شدن به کار های مفید و خوب و ... که نیازی به تکرار این سخنان نیست
شما در یک جا میگویید نگذارید غریزه روح و نفستان را آزار دهد و بروید چندین ازدواج موقت کنید و ...
اما به افرادی مثل من که میرسد میگویید برو عفاف پیشه کن،بر خدا توکل کن و بر شهوتت غلبه کن و ...
جواب اسلام این است؟اگر سالمید غریزه را امان ندهید و اگر بیمارید غریزه را سرکوب کنید؟
در پستی گفته اید تشنه را آب سیراب میکند و الآن همان را فراموش کردید؟
برای نیاز زنان بیوه گفته شده میتوانند به عقد موقت دیگران در آیند ولی بیماران چه؟
خدا برای ما برنامه ندارد؟ما ارزش نداریم؟احساس نداریم؟
والله ما هم انسانیم...
چندبار سعی کردم با فیلم های مستهجن خود را آرام کنم اما خیلی سریع حالم بهم میخورد و پشیمان میشدم...
در حال حاضر صدمه روحی را هم دیده ام
انقدر آشفته شده ام که حتی از نگاه کردن به صورت دختران اقوام هم میگریزم چون با لحظا ای نگاه فکرم دگرگون میشود و ...
میترسم از خانه بیرون بروم...انقدر لاغرم که انگار معتادم
حتی راه درمان هم نیست
به علت بیماری از لذت ورزش هایی مانند فوتبال،والیبال و ... محرومم
از جوانی،جوانی ندیده ام
نگویید از این هم محرومم
اصلا فکر کرده بودید با کسی با مانند من برخورد کنید؟
پاسختان خوب بود اما واقعا قانع کننده نبود،خودتان هم میدانید

امیدک;556774 نوشت:
سلام دوست عزیز
اتفاقا به فکرش افتاده ام
اما با چه کسی ازدواج موقت کنم؟
کسی حاضر نیست حتی به من نگاه کند
حتی پزشک ها هم وقتی مرا میبینند چند دقیقه مات و مبهوت میشوند و ناراحت میشوند چه برسد انسان عادی!
از این ابراز همدردی کردی خیلی ازت ممنونم

داداش سلام این حرفا فقط برای تو نیست برای خودمم هم هست.
خیلی سخت نیست بلکه غیرممکنه آدم ظاهربین نباشه. بله غیرممکنه برای همین فقط معصومین، معصوم بودن و اونایی که چشم برزخی و ... داشتن مانند بزرگوار شیخ رجبعلی خیاط بارها بخاطر نفسشون باطنشون کور شد و توسط توبه و توسل دوباره بدستش آوردن. برای همین انسان غیرممکنه که ظاهربین نباشه. حزب اللهی ترین افرادم تحت تاثیر دختر و نگاه دیگران و ... هستن. اما آقای امیدک همینطور که حرفای قبلیم درست بود حرفایی که در ادامه خواهم زد هم درسته حتما بخون:
اولین حقیقت : خدا ، ظاهربین نیست. برای همین عده ای بخاطر اینکه تنها در دنیا ظاهر ملاکشون بود در قیاموت کور ظاهر محشور می شن.
دومین حقیقت : خیلی دخترای خشگل و زیبا رو دیدم اما الان که برای شما این پیام رو می ذارم قیافه هیچکدومشون یادم نیست! خیلی جالبه 23 سال تو دنیا باشی الان بهت بگن اسم یه خشگل بگو باید چند دقیقه فکر کنی و بعد بگی ندیدم!!!!! اصلا مگه کسی خشگله؟ همه ایراد دارن تو قیافشون.
سومین حقیقت : خدایا سپاس فراوان از میلیون ها چیزی که به ما ندادی!! البته این دعای من نیست ولی خیلی زیرکانه هست. چون طرف به تکامل کاملش رسیده که فهمیده چه چیزهایی از چیزی که الان بهش رسیده عقبش مینداخته!!
چهارمین حقیقت : دست روی دست زیاده. هیچوقت فک نکن توی مشکلی تنهایی و بالعکس وقتی به موفقیتی رسیدی فکر نکن موفق ترینی.
- من کونگ فو کار می کردم استادم با حیرت می گفت یه نفر داشتیم در مبارزه همیشه پیروز بود و پاهاش رو از سرعت زیاد نمی شد دید. اما رفت تو آمریکا مسابقات خورد و برگشت.
- ما یه همکلاسی داشتیم همیشه تو مسابقات علمی اول بود. گاهی استاد می یومد ورقه تصحیح می کرد می گفت فلانی تو بیا درس بده اونم پا می شد درس می داد!!! درس جدیدو!!! از استاد بالاتر بود. هیچی رفت تو مسابقات کشوری پنجم شد. من تو کف اولی نیستم بلکه تو کف چهارمی موندم که از این بالاتر شد تا برسه به مقام 3 و 2 و 1!!!
چهارمین حقیقت : تجربه نشون داده ته طناب همون رنگه که سرش همون رنگه پس خیلی ها هرجوری که هستن تا آخرش همونن من خلافشو ندیدم. تجمل گرایی ، دروغگویی، دوست پسر داشتن، دوست دختر داشتن، بدجنس بودن تا بگیر قوانین دنیایی مثل مرگ و پیری و هرجوری بزنی تو دنیا همونطوری می خوری و ... (استثنائات رو باید بیخیال شد چون زمان طولانی هست که ابزار شیطانه و بوسیله اون از سراب برای ما دریاچه زلال ساخته)
پنجمین حقیقت : اگر فکر می کنی من دارم نسخه می نویسم باید بهت بگم که حیف نمی خوام ی سری مسائل رو درباره خودم بگم چون "در خانه اگر کس است یک حرف بس است" حقایق همینن حالا من واقعیات زندگیم رو بگم هیچ فرقی نخواهد کرد .
و...

yaHosseinDS;556807 نوشت:
داداش سلام این حرفا فقط برای تو نیست برای خودمم هم هست.
خیلی سخت نیست بلکه غیرممکنه آدم ظاهربین نباشه. بله غیرممکنه برای همین فقط معصومین، معصوم بودن و اونایی که چشم برزخی و ... داشتن مانند بزرگوار شیخ رجبعلی خیاط بارها بخاطر نفسشون باطنشون کور شد و توسط توبه و توسل دوباره بدستش آوردن. برای همین انسان غیرممکنه که ظاهربین نباشه. حزب اللهی ترین افرادم تحت تاثیر دختر و نگاه دیگران و ... هستن. اما آقای امیدک همینطور که حرفای قبلیم درست بود حرفایی که در ادامه خواهم زد هم درسته حتما بخون:
اولین حقیقت : خدا ، ظاهربین نیست. برای همین عده ای بخاطر اینکه تنها در دنیا ظاهر ملاکشون بود در قیاموت کور ظاهر محشور می شن.
دومین حقیقت : خیلی دخترای خشگل و زیبا رو دیدم اما الان که برای شما این پیام رو می ذارم قیافه هیچکدومشون یادم نیست! خیلی جالبه 23 سال تو دنیا باشی الان بهت بگن اسم یه خشگل بگو باید چند دقیقه فکر کنی و بعد بگی ندیدم!!!!! اصلا مگه کسی خشگله؟ همه ایراد دارن تو قیافشون.
سومین حقیقت : خدایا سپاس فراوان از میلیون ها چیزی که به ما ندادی!! البته این دعای من نیست ولی خیلی زیرکانه هست. چون طرف به تکامل کاملش رسیده که فهمیده چه چیزهایی از چیزی که الان بهش رسیده عقبش مینداخته!!
چهارمین حقیقت : دست روی دست زیاده. هیچوقت فک نکن توی مشکلی تنهایی و بالعکس وقتی به موفقیتی رسیدی فکر نکن موفق ترینی.
- من کونگ فو کار می کردم استادم با حیرت می گفت یه نفر داشتیم در مبارزه همیشه پیروز بود و پاهاش رو از سرعت زیاد نمی شد دید. اما رفت تو آمریکا مسابقات خورد و برگشت.
- ما یه همکلاسی داشتیم همیشه تو مسابقات علمی اول بود. گاهی استاد می یومد ورقه تصحیح می کرد می گفت فلانی تو بیا درس بده اونم پا می شد درس می داد!!! درس جدیدو!!! از استاد بالاتر بود. هیچی رفت تو مسابقات کشوری پنجم شد. من تو کف اولی نیستم بلکه تو کف چهارمی موندم که از این بالاتر شد تا برسه به مقام 3 و 2 و 1!!!
چهارمین حقیقت : تجربه نشون داده ته طناب همون رنگه که سرش همون رنگه پس خیلی ها هرجوری که هستن تا آخرش همونن من خلافشو ندیدم. تجمل گرایی ، دروغگویی، دوست پسر داشتن، دوست دختر داشتن، بدجنس بودن تا بگیر قوانین دنیایی مثل مرگ و پیری و هرجوری بزنی تو دنیا همونطوری می خوری و ... (استثنائات رو باید بیخیال شد چون زمان طولانی هست که ابزار شیطانه و بوسیله اون از سراب برای ما دریاچه زلال ساخته)
پنجمین حقیقت : اگر فکر می کنی من دارم نسخه می نویسم باید بهت بگم که حیف نمی خوام ی سری مسائل رو درباره خودم بگم چون "در خانه اگر کس است یک حرف بس است" حقایق همینن حالا من واقعیات زندگیم رو بگم هیچ فرقی نخواهد کرد .
و...

ممنون دوست عزیز راستش من در حالت عادی فوقش تا ۳۵ سالگی زنده بمونم،اونایی که مثل منن یکیشون تو ۲۳ سالگی مرد،یکی تو ۲۹ سالگی...
فرصت زیادی ندارم برای زندگی
همون اولش انتظار جواب درست و درمون هم نداشتم از کارشناس خدا هم به ما جواب نداده چه برسه به این بنده های خدا
اون دنیا منتظر جواب خدا هستم
البته اگه خدایی باشه...

سلام -

نقل قول:
[=arial]
بر اين اساس احساس حقارت از آن كسى است كه تقوايش كمتر است. شما نيز به عنوان فردى مؤمن و باتقوا نبايد احساس حقارت كنيد. انسان مؤمن، زمانى بايد احساس حقارت و ذلت كند كه مرتكب. گناهى شده باشد. مؤمن هميشه عزيز است و عزت واقعى از آن خدا و مؤمنان است
[/quote

اگر شما همیشه تقواکار باشید و تقوا ادم مواظب رفتار خودش است که گناه نکنن و
تقوا و به بندگی به خدا باعث قوی شدن روحیه مثبت تاثیر بالا است اعتماد بنفس بیشتر کسب میشه و وقتی یک چیز کوچک اطرافیان نگران میشین مثلا تحویل نداده باعث دلخوری میشین اینم ضعیفی روحیه است

شما بدرد میخوری ضعیف نباش مثل معمولی باش و هنگام وقت اذان برو سر نماز بی هیچ فکر شروع کن

همه فکر های منفی دور کنین اصلا تحویل نیارین فکر های منفی واقعیت نداره و فقط نارحت میکنه هرچی نداری میگه ضعیفی نمیتونی و اما غلط است شما ضعیف نیستین

مثل بچه سرحال بازار یا تفریح برو و به بد دیگران به تو توجه نکنن خودشان بدبینن و ادم خوب و فهمیده هیچ وقت بدبین نیست

منم مثل تو بودم به رعایت تقوا و نماز کمک موثری کرد

البته نظر شما کاملا قابل احترامه.
ولی به نظر شخصی بنده خدا وجود داره البته با استدلال ها و یه سری چیزایی که دیدم . بگذریم که جای اثباتش توی این تاپیک نیست.
ولی ای کاش عمر همه ما همین 25 تا 30 سال بود. هزار بار آرزوی مرگ کردیم.
خواب دنیای بعد از مرگمون رو اثبات کرده چون در یک چرت شعور انسان به صفر می رسه و مانند مرده می شه. رئیس جمهور و گدا هم نداره. ولی ما داریم جایی غیر از اونجایی که خوابیدیم رو سیر می کنیم. مثلا بارها شده بعد از اینکه از خواب پاشیم در 2 یا 3 ثانیه بگیم اینجا کجاست؟ یادمون بره خونه کی هستیم یا کدوم اتاقیم چونکه در دنیای دیگه سیر می کردیم. مرگ هم همینه.
ببین آقای امیدک منو وادار می کنی یه چیزی رو بگم. منم بی اعتقاد بودم و خدا رو با استدلال و اینا نمی شه قبول کرد. شنیدن کی بود مانند دیدن. ولی یه چیزایی رو دیدم. واسه همین هرکاریش کنی سر و تهش کنی . ریز ریزش کنی نمی شه گفت خدا وجود نداره.
ممنونم از اینکه پاسخ های منو خوندی بیشتر از این نمی تونم کمکی بکنم. فقط زمانی دلداریت می دادم که خودم به همون مشکل گرفتار بشم چون واقعا که دارم این پاسخ هارو برات می نویسم حس شعارزدگی بهم دست داده. نفس انسان کارش حرف نداره.

در پایان بهت بگم نگاه کنیم به کودکان غزه که نیومده رفتن!! چه حکمتی داره؟ چرا؟ جنین 9 ماهه؟ شاید. شاید... شاید... جوابش در اینه که ماموریتی که یکنفر در 120 سال باید به سرانجام برسونه اون کوچولو انجام داد و رفت.
یه داستان از عارف زمانه تو پروفایلم هست ولی باز اینجا برات بازگو می کنم:

شیخ عبدالصمد بن محمد الصوفی السرخسی، که مرید خاص شیخ ما بود حکایت کرد که من مدتی از مجلس شیخ ما ابوسعید (قدس الله) غایب ماندم، به سببی و عظیم متاسف بودم، بدانک آن فواید از من فوت شد. چون در میهنه شدم شیخ ما مجلس می‏گفت، بر تخت نشسته. چون چشم شیخ بر من افتاد گفت: «ای عبدالصمد، هیچ متاسف مباش که اگر تو ده سال از ما غایب گردی ما جز یک حرف نگوییم و آن یک حرف برین ناخن توان نوشت و اشارت به ناخن انگشت مهین کرد، از دست راست – و آن سخن این است: «ذبٌح النفس و الا فلا» چون شیخ این کلمه بگفت فریاد بر من افتاد و از دست بشدم.
تمام دنیا در همین داستان یک کار و تمام : معنی ذبٌح النفس و الا فلا اینه که نفس را بکش و دیگر هیچ "ماموریت ما"

امیدک;556774 نوشت:
سلام دوست عزیز
اتفاقا به فکرش افتاده ام
اما با چه کسی ازدواج موقت کنم؟
کسی حاضر نیست حتی به من نگاه کند
حتی پزشک ها هم وقتی مرا میبینند چند دقیقه مات و مبهوت میشوند و ناراحت میشوند چه برسد انسان عادی!
از این ابراز همدردی کردی خیلی ازت ممنونم

من نمیدونم دخترای ایرانی دثیقا دنباب چس هستن.خیلی وثتا خودشونم نمسدونند دنبال چی هستند(البته عذر میخوام)
چند وقت پسش خارج بودم به مدت 2 هفته.بعضی صحنه ها عجیب بود ، مثلا شاید 10 بار دیدم که یه پسره سیاه پوست و واقعا به قول خودمون زشششششت با یه دختر سقید پوست فوق العاده زیبا و این دوتا مثل کفتر عاشق با هم دیگه بودند.
همه جای دنیا این مدلی پیدا میشه فقط دوست عزیز دنبال باشه.
این حبابه من زشتم و فلانم و ... رو از دور خودت بترکون.
برو حالتو بکون....این taliajoy رو شما ببین ، 1.5 میلیون فالوور توی یوتیوب داره ، سرطان هم داره و جقدرم زشته .....طرف برند معتبر داره و هر دفعه یه ویدیو از محصول جدیدش اپلود میکنه سرطانشم مثل بیماری شما داره پیشرفت میکنه.
قطعا قول میدم بگردی میتونی این غریضه سرکش رو بهش برسی ولی به شخصه معتقدم نه مثل راهکارهای کارشناس تاپیک.
دنبال باش و یکیو پیدا کن

با سلام
جناب امیدک میشه بگید بیماری شما چی هست؟ شاید کسی نکته ای بدونه که به شما کمک کنه!

ممنون از همه دوستان
واقعا وقتی اسم ((غزه)) اومد وسط از خود بیخود شدم و فهمیدم واقعا بی نیازم(مرگ بر اسرائیل و حامیانش)
حاضرم تمام خوشی ها،لذات،جسم و جانمو فدا کنم ولی تمام اعضای خانوادم سالم و سلامت پیشم باشن
علی الخصوص مادر و پدرم که جواهر های بی قیمت زندگیمن
ایشالا خدا پدر و مادرا رو زیر سایه رحمت خودش نگه داره
حرفاتون خیلی بهم روحیه داد ممنون
اسم بیماریم سندرم ((مارفان)) هست اگه دلتون خواست میتونید راجع بهش تو ویکی پدیا بخونید،از هر ۱۰۰۰۰ نفر یک نفر این بیماریو داره و شدت وخیم بودنش برای هرکس متفاوته(متأسفانه مال من نوع وخیمشه)
البته در رابطه با عمر باید بگم با یکسری دارو ها و اعمال جراحی تا ۶۰ سالگی هم میشه عمر کرد
سایت همسریابی هم نیازی نیست ممنون،من ۱۹ سالم بیشتر نیست و هدفم از طرح سؤال بیشتر برای آینده بود چون حتی اگه شرایط ازدواجو به دست بیارم این مشکلات رو خواهم داشت
در حال حاضر باید به فکر دانشگاهم باشم
خدا را هم چه دیدید شاید بختم در دانشگاه بود...
شایدم رفتم خارج ازونجا زوج مناسبمو پیدا کردم Smile
از فضای این سایت خیلی خوشم میاد،مخصوصا کاربراش
کاش دوستامم طرز فکری مثل شما داشتن
بعضی اوقات فکر میکنم باید با همشون قطع رابطه کنم ولی چه کنم کلا همین ۳-۴ تا رفیقو دارم،فکر نکنم خدا هم راضی باشه
واسه درمان بیماریم تمام تلاشمو خواهم کرد،اول از همه هم چشمامو باید عمل کنم...
اگرم راجع به وجود خدا اونجوری حرف زدم بابت ناراحتیم بود،و الا من خودم نمیتونم وجودشو منکر بشم و همواره به فکرشم ولی خوب شکاکم دست خودمم نیست.
در کل اون جمله صرفا یه حرف گله مانند بود و بس
فعلا سعی میکنم از فکرش بیام بیرون و به آینده امیدوار باشم ولی مطمئنا مشکل بدتر از قبل خواهد شد
الان که جوونم حال احوالم اینه ، خدا میدونه اون موقع قراره چه بلایی سرم بیاد
شاید دیوونه شم
خدا همه رو عاقبت به خیر کنه

بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين‏
و صلى الله على محمد و اهل بيته الطاهرين لا سيما بقية الله المنتظر عجل الله تعالى له الفرج و لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظيم‏
سلام علیکم و رحمت الله وبرکاته

ان شا الله که بتوانم کمک کنم

برای شما کتابی پیشنهاد می کنم ان شا الله بخوانید ان شا الله بتونه کمکتون بکنه فقط لطف کنید با دقت بخوانید

###########################################################
قبل از این که کتاب معرفی کنم یه نکته هست که باید به شما عرض کنم ان هم اینه که قطعا کسانی هم شبیه شما هستند که مثل شما هستند پس می توانید با هم چین کس هایی ازدواج کنید
###########################################################
اسم کتاب:مشکلات جنسى جوانان
نویسنده:فیلسوف عارف،فقیه فاضل،مفسر بزرگ قرآن،نویسنده ی توانای جهان اسلام،استاد اخلاق،علامه مهذب،پاک و هوشمندحضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی(دامت برکاته)
توضیح:
نامه هاى فراوانى که در زمینه گرفتارى هاى جنسى جوانان به دست معظّم له رسید، ایشان را بر آن داشت تا کتاب جامعى جهت پیشگیرى و درمان این مشکلات بنویسند. این کتاب به زبان عربى نیز ترجمه و منتشر شده است.
نویسنده : آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تعداد مجلد : 1جلد
نوبت چاپ : چاپ سی و هفتم
زبان : فارسی
لینک:
http://makarem.ir/compilation/?lid=0&mid=61760&CatID=6507
عکس کتاب:



مرجع اعلم;556903 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين‏
و صلى الله على محمد و اهل بيته الطاهرين لا سيما بقية الله المنتظر عجل الله تعالى له الفرج و لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظيم‏
سلام علیکم و رحمت الله وبرکاته

ان شا الله که بتوانم کمک کنم

برای شما کتابی پیشنهاد می کنم ان شا الله بخوانید ان شا الله بتونه کمکتون بکنه فقط لطف کنید با دقت بخوانید

###########################################################
قبل از این که کتاب معرفی کنم یه نکته هست که باید به شما عرض کنم ان هم اینه که قطعا کسانی هم شبیه شما هستند که مثل شما هستند پس می توانید با هم چین کس هایی ازدواج کنید
###########################################################
اسم کتاب:مشکلات جنسى جوانان
نویسنده:فیلسوف عارف،فقیه فاضل،مفسر بزرگ قرآن،نویسنده ی توانای جهان اسلام،استاد اخلاق،علامه مهذب،پاک و هوشمندحضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی(دامت برکاته)
توضیح:
نامه هاى فراوانى که در زمینه گرفتارى هاى جنسى جوانان به دست معظّم له رسید، ایشان را بر آن داشت تا کتاب جامعى جهت پیشگیرى و درمان این مشکلات بنویسند. این کتاب به زبان عربى نیز ترجمه و منتشر شده است.
نویسنده : آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تعداد مجلد : 1جلد
نوبت چاپ : چاپ سی و هفتم
زبان : فارسی
لینک:
http://makarem.ir/compilation/?lid=0&mid=61760&CatID=6507
عکس کتاب:




ممنون اتفاقا مرجع تقلیدمن ایشون

آقا امید همیشه سلامت و سرحال موفق باشین امیدوارم از زندگی خوشبحتی شادی آفرین مخصوصا شما امید و همه جوانان ارزویی دارم
امید فقط صبور باش ناراحت نشو

امیدک;556097 نوشت:
سلام و نباشید
من یه جوان ۱۹ ساله ام که امسال دانشجو میشم ولی شدیدا نیاز جنسی دارم و تمام فکرمو مشغول کرده.
از طرفی به علت بیماری،بدنی زشت و منزجر کننده دارم به طوری که از روی لباس هم زشتم و هیچ دختری حتی حاضر نیست بهم نگاه کنه و امکان ازدواج برام صفره
بنظرتون باید چیکار کنم؟
عفاف پیشه کنم؟غریزمو سرکوب کنم؟
قید زن و ازدواجو تا آخر عمر بزنم؟
اسلام برای من برنامش چیه؟
لطفا راهنماییم کنید

با سلام

امکان ازدواج موقت نیست! تنها راه فعلا کنترل و کاهش شهوت است. فعلا باید به فکر درمان باشید.

دستوری برای کنترل شهوت
137 بار سه آیه زیر از سوره سبا را بر مقداری آب لیمو بخوانید و بعد قرائت بر آن بدمید. و بمدت 13 روز از آن بخورید.
بسم الله الرحمن الرحيم
وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ52 وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ 53
وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ54

امام صادق عليه السلام :یَا عَبدَ اللهِ لَو یَعلَمُ المُومِنُ مَا لَهُ مِنَ الاَجرِ فِی المَصَائِبِ لَتَمَنَی اَنَهُ قُرَضَ بِالمَقَارِیضُ.

ای عبد الله، اگر مومن می دانست که پاداش مصائب و گرفتاری هایش چه اندازه است، آرزو میکرد با قیچی تکه تکه شود.

سلام جناب امیدک ... امیدوارم که خوب و سلامت باشین ...

یه پیشنهاد داشتم ... گفتم اگر دوست داشته باشین باهاتون در میون بزارم ...

من اگر جایه شما بودم یک هدف برای خودم تعیین میکردم ... مثلا یک وب سایتی چیزی رو درست میکردم با عنوان سندروم "مارفان" ...
و از تمام کسانی که چنین مریضی رو دارند درخواست میکردم که در درون این سایت حاضر بشن ...
در مورده بیماریشون بگن ... در مورد نگاهشون به زندگی ... و سایت حالتی میداشت که آدمها میتونستند با هم آشنا بشن و با هم صحبت کنند ...
اینجور که شما گفتین از هر 10 هزار نفر 1 نفر مانند شما هستش پس باید یک چیزی در حدود 800 نفر در درون ایران گرفتاری شما رو داشته باشند ...

میتونید یه جمعی بشین .. و در مورد احساساتتون با هم صحبت کنبن ... احتمالا اونها هم احساس با شما هستند .

فکر میکنم میتونه سرمایه معنوی خیلی خوبی براتون باشه ...
سایت زدن هم کاره زیاد سختی نیست و فکر میکنم کسایه زیادی باشن که حاضر باشند بهتون کمک کنند ...

جناب 1212 یه مشگلی هست ...

ممکن هست کسایی که چنین مریضی رو دارن اصلا اعتماد به نفس برای چنین مساله ای رو نداشته باشند ... و اصلا خوشششون نیاد که در درون چنین مراکزی ثبت نام کنند ...
ولی اینو میدونم چنین اشخاصی دائما دارن در درون اینترنت در مورده بیماریشون تحقیق میکنند و اگر یهو با سایتی ... در این ارتباط آشنا بشن ... حتما نسبت بهش حساس خواهند بود ...

ازدواج هم این نیست که آدم خودش رو تو ویترین بزاره ... باید جایی باشه که دو تا آدم بتونن با هم آشنا بشن ... به هم نزدیک بشن ... کم کم روحیات هم رو بشناسن و پس از مدتی حرف ازدواج بینشون پیش بیاد ...

سلام
اشتباه شما اینه که فکر میکنی امکان ازدواج برای شما در حد صفره در حالی که این تفکر اشتباهه. شما میتونی برای این کار اقدام کنی منتها برای پیدا کردن فرد مورد نظر باید دنبال فردی باشی که شرایط شما رو بپذیره. بهترین گزینه هم افرادی هستن که مثل شما دارن با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنن و اتفاقا دردی که شما داری اونا هم دارن. معمولا افرادی که داری مشکل خاصی هستند برای خودشون انجمن هایی هم دارن. میتونید برای پیدا کردن فرد مورد نظر از همون طریق اقدام کنید.
البته این مسئله در مورد اصل ازدواج شماست اما دو نکته دیگه هم باقی میمونه. یکی تحمل شرایط تا زمانی که بتونی مورد مناسبی رو پیدا کنی. اون یکی هم مدیریت زندگی بعد از ازدواجه.
در مورد اولی صحبت های کارشناس محترم کامل بود. این موارد به طور موقت به شما کمک میکنه که نیاز جنسی رو سرکوب کنی به خصوص فراهم نکردن شرایط تحریک، بیکار نبودن و فعالیت زیاد در زمینه های مختلف. اما در هر صورت خاصیت این راهکارها مثل مسکن موقته و دائمی نیست.
در مورد دومی هم بستگی به شرایط شما داره. مثلا باید دید میزان توان خانواده برای کمک به شما چقدره؟ توانایی شما در انجام مشاغل به چه صورته و ... . ولی بیس کار اینه که یا باید یه شغل خوب پیدا کنی و یا اینکه بتونی روی کمک خونوادت حساب باز کنی. البته این دو با هم جمع هم میشن یعنی برای مدتی روی کمک خونواده حساب کنی و اون مودت رو توی عقد بمونین و بعد که شرایطت شغلیت مساعد شد عروسی کنین و مستقل بشین.
پیروز و سربلند

امیدک;556893 نوشت:
ید راجع بهش تو ویکی پدیا بخونید،از هر ۱۰۰۰۰ نفر یک نفر این بیماریو داره و شدت وخیم بودنش برای هرکس متفاوته(متأسفانه مال من نوع وخیمشه)
[="#000080"][="#006400"]هوالعالم[/]

ماشاالله به روحیه که داری اصلا نمیاد که مشکلت تا این حد حاد باشه
انشاالله حق به حقدار برسه و شر از سر خیر کم بشه ...

شما اول باید نظر پزشکت رو جویا بشی !

چون الان دیگه بحث عشق و عاشقی نیست و بحث سره نیاز شماست
هر چند این احساس نیاز میتونه از هر چیزی باشهو مسلما قابل کنترله و انصافا اگر بخوایی میتونی از خیرش بگذری

ولی خب شرایط شما طوریه که میتونی در ازای رفع نیاز دیگری به خواسته ات برسی
البته حفظ شرایط و نظر مرجع و والدین مهمه و حتما اونها رو در جریان نیازت بذار و با تلقین منفی به خود و خودخوری به خودت بد نکن ...[/]

سلام دوست عزیز
امیدوارم خدا به شما سلامتی بده
راستش شما گفتی هیچ دختری بهم نگاه نمیکنه گفتم یه چیزی بهت بگم. من و دوستای هم سطح خودم که قد و هیکل و شکل و اخلاقمون از 100 مثلا 80 البته به نظر دیگران رو هم هیچ دختری نگاه نمی کنه.:crying: البته اگه اسمشونو بشه گذاشت دختر.
می دونی به چی نگاه می کنن؟ ماشین و لباس و پول و از این چیزای بیخود.
پس نتیجه می گیریم که نگاهشون اصلا اهمیت نداره که بهش فکر کنی. خودشونم اصلا ارزشی ندارن. البته بداشونو میگم نه همه رو.
مواظب باش از اینایی که تو خیابون میبینی بت غیر قابل دسترسی نسازی برا خودت.
من که ایمان دارم خدا به همه توجه داره و به وقتش کمکشون میکنه. زیاد به بیماریت فکر نکن . منکه سالمم الان کنج غربت تنهام چون پولدار نیستم. :khaneh:

زنها بر خلاف اكثر اقايون نميگم همشون ظاهر بين نيستن و قيافه مرد خيلي براشون مهم نيست حتي مسايل زناشويي هم اولويت اول رو نداره براشون پس انقدر از ازدواج كردنتون نا اميد نباشيد أخلاق خوب و روح بزرگ يك مرد باعث ميشه زن تا اخر عمرش به پاش بايسته كم نداشتيم تو دور برمون البته برعكسش هم بوده كه خانوم مشكل داشتن اقا موندن به پاشون مثل سولماز ر احسان برنامه ماه عسل ، پس هستن مواردي كه با وجود مشكل عشق هاي بزرگي رو أفريدن اولويت خودتون رو به ازدواج بزاريد اعتماد به نفس بالا داشته باشيد اصلا از مشكلتون نگيد وقتي خودتون انقد بهش توجه داريد واسه بقيه هم بزرگ ميشه ولي اگه سعي كنيد با مهارتها تون خودتون رو إثبات كنيد من قول ميدم خيلي ها ارزو شون بشه باهاتون ازدواج كنن غريزه ي جنسي هم تو بدن همه جوونهاست فقط مشكل شما نيست يكي مثل شما به خاطر بدنش يكي به خاطر پول يكي براي خانواده هر كي يه جور ازدواجش به تأخير ميوفته يا بايد خويشتن داري كنه و سرش رو گرم كنه تا حواسش پرت بشه يا دنبال صيغه و اين حرفها كه من راه اول رو به شما پيشنهاد ميكنم جون باعث خودساختگي شما هم ميشه :ok:

mohamad313;557173 نوشت:
سلام دوست عزیز
امیدوارم خدا به شما سلامتی بده
راستش شما گفتی هیچ دختری بهم نگاه نمیکنه گفتم یه چیزی بهت بگم. من و دوستای هم سطح خودم که قد و هیکل و شکل و اخلاقمون از 100 مثلا 80 البته به نظر دیگران رو هم هیچ دختری نگاه نمی کنه.:crying: البته اگه اسمشونو بشه گذاشت دختر.
می دونی به چی نگاه می کنن؟ ماشین و لباس و پول و از این چیزای بیخود.
پس نتیجه می گیریم که نگاهشون اصلا اهمیت نداره که بهش فکر کنی. خودشونم اصلا ارزشی ندارن. البته بداشونو میگم نه همه رو.
مواظب باش از اینایی که تو خیابون میبینی بت غیر قابل دسترسی نسازی برا خودت.
من که ایمان دارم خدا به همه توجه داره و به وقتش کمکشون میکنه. زیاد به بیماریت فکر نکن . منکه سالمم الان کنج غربت تنهام چون پولدار نیستم. :khaneh:

محمد جان
اونو در جواب کارشناس گفتم جهت کنایه به یکی از حرفاشون که گفته بود
با نامحرم خوش و بش و بگو و بخند نکن،تو محیط خلوت نباش و ...
و الا منم دقیقا حرفتو قبول دارم

دوستان خدایی از همتون ممنونم
واقعا بهم امید دادین
توکل بر خدا میکنم و امیدوارم خودش کارها رو راست و ریست کنه
فقط میترسم این معضل و خیلی مشکلات دیگه ایمانم رو به دین و خدام ضعیف کنه
برام دعا کنید،برای همه مریضا!
از من بدتراش خیلی زیادن
خدا همشونو شفا بده
قدر سلامتیتونو بدونید،خیلی با ارزشه!
هر کسی ندارش!

اوف چقدر نا امیدی تو
باور کن من از خدامه بیشتر از پنجاه سال عمر نکنم ( به شرط اینکه بدن و عقلم داغون بشه )
این دوستانی که نظر میدن بیشتر از روی احساسه ( مخصوصا خانما البته به غیر از کارشناس ها ) و اگه خودشون تو موقعیت شما بودن چه بسا داغون تر از شما میشدن
مشکل شما اعتماد به نفسه
اول از همه اگه میتونی ورزش رو به طور جدی شروع کن ( مثل بدنسازی و .... )
دوم شروع کن تیپ بزن
برو آرایشگاه بگو صورتم رو مرتب کن
یا یه مدل جدید بزن موهات رو
سوم رو نقاط مثبتت کار کن
مثل باهوش بودنت
نویسندگیت و ....
چهارم اگه میتونی برو سر کار
کار کردن باعث میشه اصلا فکرت به این چیزا نره
پنجما یه چیز جدید رو شروع کن یاد گرفتن
مثل تایپ ده انگشتی ، برنامه نویسی ، زبان دوم و ......
ششما
اگه این کار ها رو کردی و اعتماد به نفست بالا نرفت
سرتو بکوب دیوار و از خدا یه معجزه بخوا :khaneh:

الهه خشم;557068 نوشت:

ازدواج هم این نیست که آدم خودش رو تو ویترین بزاره ... باید جایی باشه که دو تا آدم بتونن با هم آشنا بشن ... به هم نزدیک بشن ... کم کم روحیات هم رو بشناسن و پس از مدتی حرف ازدواج بینشون پیش بیاد ...

ویترین چیه....
خب اولا که لازم نیست که یکی مشخصات خودش رو توی یه سایت همسریابی کامل بگه..و میشه فقط مثلا سن و تحصیلات و چیزای دیگه رو فقط بگه با یه اسم مستعار..
بعد هم خب همه ی اونایی که اومدن توی سایت ازدواج ثبت نام کردن.... همه برای یه چیز اومدن و کسی که خودش برای پیدا کردن زوج اومده باشه.... هرگز به یکی دیگه که اونم برای پیدا کردن زوج اومده ایراد نمی گیره که......و کلمه ویترین شدن اصلا درست نیست....
اتفاقا به نظر من خیلی هم خوبه... چون دامنه ی انتخاب ادم اونجا دیگه فقط افراد محدود دور و برش نیستن......و بعد که دو نفر مشخصات کلی هم رو دیدن ....بعدش دیگه میشینن و با هم اشنا هم میشن.....و اگه خواستن میرن برای مرحله بعدی :ok:
( البته فقط یه نکته رو بگم. خیلی از اینایی که اونجا عضو شدن خیلی کم به اون سایتا بر میگردن و یا اصلا بر نمی گردن.... و حواسمون باشه فقط زمانی که یکی رو پیدا کردیم.... که اونم بهمون جواب داد.....اونوقت عضویت سایتشون رو بخریم که بتونیم اشنا شیم ( اکثر این سایتا برای کسب درامد راه انداخته شدن و برای معرفی کردن باید عضویتشون رو بخرید ) .....فقط اون موقه که جواب داد عضویتشون رو بخریم که یه وقت پولمون رو دور نریزیم.... )

امیدک;557495 نوشت:
فقط میترسم این معضل و خیلی مشکلات دیگه ایمانم رو به دین و خدام ضعیف کنه


با سلام و کسب اجازه از کارشناس محترم، من کاری به جنبه روانشناختی این موضوع ندارم چون تخصصش رو ندارم و کارشناس محترم هم ناظر و پاسخگو هستند، فقط میخوام از جنبه کلامی نظرم رو بگم چون مطالبی از این نظر مطرح شد.

آقای امیدک ما انسان های سالم هرگز نمی تونیم شما رو به طور کامل درک کنیم، خودمون گاهی بیمار میشیم اما بعد از سلامتی همون بیماری و شرایط سختش رو از یاد می بریم، گاهی وقتها دیگران رو که با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند می بینیم و غصه می خوریم و گاهی تحسینشون می کنیم، خودت هم این نگاه ها رو حتما تجربه کردی که گاهی وقتها انسانها به خاطر صبر و تحملت تو رو تحسین می کنند، اما این تحسین کجا، و تحسین خدا کجا، نگاه ما به شما نگاهی نیست که برای شما فایده ای داشته باشه، چون صبر شما به من و امثال من ربطی نداره، اما نگاه خدا به شما از سنخ دیگری هست.

خالق تمام این عالم اوست و تمام لوازم و سختی های تکوینی این عالم به او برمیگرده، از طرفی مصلحت عالم ماده و تزاحم علل، و عواملی چون وراثت و ژنتیک رو که لازمه این زندگی مادی است باید خلق می کرد و خلق کرده، و از طرفی لازمه این خلق این خیر کثیر، شر نسبی هست که دامن امثال شما رو گرفته، یعنی مبتلا شدن برخی از انسان ها مثل شما به برخی از مشکلات. اما حتی من و شما هم میدونیم در قبال مشکلاتی که از جانب ما به دیگران برسه مسئول هستیم و باید جبران کنیم، آیا خدا این قاعده رو (نعوذ بالله) نمی دونه؟
خدا به شما با این نگاه داره نظر می کنه، نگاهی که لبریز از محبت و عطوفت هست چون مشکل جسمی شما به خلقت او برمیگرده، و گریزی از این نحوه خلقت نبوده، باید اینطور خلق میکرده، اما حالا که این لازمه های لاینفک خلقت، دامان شما رو گرفته، باید برات جبران کنه، باید نه به این معنا که ما اجبارش می کنیم، نه ، اوصاف خودش این رفتار رو بر او واجب میکنه، عدالت خودش این رو اقتضاء میکنه ، باید اینقدر بهت بده تا اگر خودت هم مختار بودی باز این بیماری در دنیا انتخاب میکردی(کشف المراد، علامه حلی، ص339). شاید امروز شما به خاطر پوشیده بودن عالم غیب به سلامتی انسانهای دیگر غبطه بخوری، حق هم داری، اما اگر پرده ها کنار می رفت یقینا انسانها به خاطر نگاه محبت آمیز خداوند به چنین بندگانی که با مشکلات سخت دست و پنجه نرم میکنند به آنها غبطه می خوردند.

این حرفها رو نه به عنوان یه شخصی که تو رو درک کرده و از مشکلاتت خبر داره، بلکه به عنوان یک شخصی که به اندازه وجود کوچک و حقیر خودش خدا روشناخته میگم، خدایی که رحمتش، رأفتش، مصلحت خواهیش و خلاصه همه اوصافش مثل وجودش نامتناهی هست.
حرف من به این معنا نیست که کلا پس باید نسبت به این دنیا بی خیال شد، نه فقط میگم با امید و اعتماد به نفس پیش برو، هرگز چیزی رو از دست ندادی، مثل این هست که چیزی رو دارند برات پس انداز میکنند، تو با خیال راحت از آینده، سعی کن دنیات رو بسازی، یکی از بچه ها پیشنهاد خوبی داد، این که با راه انداختن یک سایت و وبلاگ و همبستگی بچه هایی که مشکل مشابهی دارید علاوه بر دلگرمی شاید مشکل ازدواجت هم حل بشه، مثل انسانهایی که به خاطر مشکل ژنتیکی قدشون رشد نمیکنه و با هم ازدواج میکنن، شما هم میتونید تحت نظر پزشک با دختری که مشکل خودتون رو داره ازدواج کنی تا او هم به زندگی امید پیدا کنه، اگرچه که بچه دار شدن در این صورت باید با مشورت پزشک باشه.

انشالله که خود خدا شرایط شفا و رفع مشکلاتتون رو عنایت کنه، ما هم اگر آبرویی باشه دعا می کنیم

:Gol:

علی بیات;557508 نوشت:
اوف چقدر نا امیدی تو
باور کن من از خدامه بیشتر از پنجاه سال عمر نکنم ( به شرط اینکه بدن و عقلم داغون بشه )
این دوستانی که نظر میدن بیشتر از روی احساسه ( مخصوصا خانما البته به غیر از کارشناس ها ) و اگه خودشون تو موقعیت شما بودن چه بسا داغون تر از شما میشدن
مشکل شما اعتماد به نفسه
اول از همه اگه میتونی ورزش رو به طور جدی شروع کن ( مثل بدنسازی و .... )
دوم شروع کن تیپ بزن
برو آرایشگاه بگو صورتم رو مرتب کن
یا یه مدل جدید بزن موهات رو
سوم رو نقاط مثبتت کار کن
مثل باهوش بودنت
نویسندگیت و ....
چهارم اگه میتونی برو سر کار
کار کردن باعث میشه اصلا فکرت به این چیزا نره
پنجما یه چیز جدید رو شروع کن یاد گرفتن
مثل تایپ ده انگشتی ، برنامه نویسی ، زبان دوم و ......
ششما
اگه این کار ها رو کردی و اعتماد به نفست بالا نرفت
سرتو بکوب دیوار و از خدا یه معجزه بخوا :khaneh:

دوست عزیز
دقیقا دست گذاشتی رو اوج نقاط ضعفم!
متأسفانه اعتماد به نفس تنها چیزیه که تو زندگیم نداشتم و شاید باورت نشه علتش ضعیفی شدید چشمام و عدم توانایی ارتباط بینایی مناسب با محیط اطرافمه
نمونش عدم موفقیتم در بازی های تیمی مثل فوتبال،والیبال و ...
گر چه دیگه ورزش های پرجنب و جوش و انرژی بر نمیتونم بکنم چون ممکنه باعث مرگم بشه علی الخصوص ورزش بدنسازی!
در هر صورت ازت ممنونم و امیدوارم هرجا هستی سلامت باشی

امیدک;557526 نوشت:
دوست عزیز
دقیقا دست گذاشتی رو اوج نقاط ضعفم!
متأسفانه اعتماد به نفس تنها چیزیه که تو زندگیم نداشتم و شاید باورت نشه علتش ضعیفی شدید چشمام و عدم توانایی ارتباط بینایی مناسب با محیط اطرافمه
نمونش عدم موفقیتم در بازی های تیمی مثل فوتبال،والیبال و ...
گر چه دیگه ورزش های پرجنب و جوش و انرژی بر نمیتونم بکنم چون ممکنه باعث مرگم بشه علی الخصوص ورزش بدنسازی!
در هر صورت ازت ممنونم و امیدوارم هرجا هستی سلامت باشی

منم گفتم اگه میتونی برو .... !
چیزای دیگه ای که گفتم رو امتحان کن
امید داشته باشی میتونی
منم امیدوارم همیشه سلامت و موفق باشی ..

سلام داداش امیدک
ان شاء الله که خوب شوید !

مطلبی رو از یکی علمای فاضل براتون نقل کنم که می فرمودند:
یک نفر مصلحتش اینه که زیبا باشد مثل حضرت یوسف باش یک نفر مصلحتش اینه که نباشه اونی که زشته یک حساب کتابی داره
در بشر جمال باطن مهم است یک مطلبی هست بین عرفا و حکما که گفتنش بسیار طول می کشه فقط من یه جمله عرض می کنم که تماشایی ترین چیز در عالم جمال انسانه اون جمال باطنه انسان

خیلی ناراحت شدم داداش !

شخصى به نام يونس بن عمار « كه لكه هاى از بيمارى در صورتش پيدا شده بود » مى گويد: به حضور امام صادق (عليه السلام) رفتم وبه آن حضرت گفتم: « اين لكه هايى كه در چهره ام پيدا شده: مردم مى گويند هرگاه خداوند به بنده اى توجه ولطف ندارد، اورا به چنين بيمارى مبتلا مى نمايد؟ » .
امام صادق (عليه السلام) فرمودند: مومن آل ياسين داراى انگشتان شل و بى حس وبى حركت بود وبا همان انگشتان به مردم اشاره مى فرمود: اى مردم از رسولان خدا پيروى كنيد .
بنابر اين مومن به هر بلائى مبتلامى شود.
به نقل از: http://www.alhassanain.org/persian/?com=book&id=356

ممنون از همه
تمام نظراتتونو خوندم
همشون به من انرژی میده
خدا خیرتون بده

امیدک;557491 نوشت:
محمد جان
اونو در جواب کارشناس گفتم جهت کنایه به یکی از حرفاشون که گفته بود
با نامحرم خوش و بش و بگو و بخند نکن،تو محیط خلوت نباش و ...
و الا منم دقیقا حرفتو قبول دارم

سلام نکردی به من :Ghamgin:
می دونم چی میگی . خواستم فقط بدونی الان مردم طرز نگاهشون به آدمها فرق کرده و به قول سهراب چشمهاشون رو باید بشورن.
پس زیاد تو قید و بند نظرها و نگاه هاشون در مورد خودت نباش . سرتو بالا بگیر و به خودت افتخار کن و تو دلت وقتی می بینیشون بهشون بخند! :ok:
منم مثل تو از این مردم و رفتارهاشون خسته شدم و یه روزی اگه خدا بخواد قایقی خواهم ساخت و برای ادامه تحصیل و زندگی بعدش دور خواهم شد از این خاک غریب.
برای موفقیتم دعا کن داداش . سربلند باشی

امیدک;556097 نوشت:
سلام و نباشید
من یه جوان ۱۹ ساله ام که امسال دانشجو میشم ولی شدیدا نیاز جنسی دارم و تمام فکرمو مشغول کرده.
از طرفی به علت بیماری،بدنی زشت و منزجر کننده دارم به طوری که از روی لباس هم زشتم و هیچ دختری حتی حاضر نیست بهم نگاه کنه و امکان ازدواج برام صفره
بنظرتون باید چیکار کنم؟
عفاف پیشه کنم؟غریزمو سرکوب کنم؟
قید زن و ازدواجو تا آخر عمر بزنم؟
اسلام برای من برنامش چیه؟
لطفا راهنماییم کنید

این چه رفتاریه ؟

واسه چی خودتونو با حرفای خودتون کوچیک میکنین آخه ؟

اعتماد به نفس یکم داشته باشید

تا وقتی این حس رو راجع به خودتون دارین

دقیقن همین حس بد رو به بقیه منتقل میکنین و این باعث میشه بقیه هم همین تفکراتو در مورد شما داشته باشن

اول از فکر خودتون شروع کنین و درستش کنین

بعدش برین دنبال نکاتی که میتونین تا حدودی حداقل توی ظاهرتون بهترش کنین

تیپ و طرز لباس پوشیدن مثلا کلا هر چیزی که جای بهتر شدن داره

نکته دیگه اینکه برای هر کسی توی این دنیا هم کف خودش وجود داره اگه غیر از این بود خدا توی قرآنش نمیگفت

و برای اینکه اعتماد به نفس بگیرید باید بگم که

اکثر خانومای خیلی زیبا از نظر ظاهری شوهر قیافه داغون دارن:khandeh!:

مهارت حرف زدن و اخلاق خوب و مودب بودن اینا رو جایگزین زیبایی که حالا ندارید یا کم دارید اگر بکنید

بهتون قول میدم تنها نمیمونید و حتما همسر مناسبتونو رو پیدا میکنین

سلام دوست عزیز
تا حدودی میشه مشکل شما رو درک کرد... ولی به خداوند امیدوار باشید... نعوذبالله خداوند در خلقت شما که حواسش پرت نشد...
خدا رو رفیق و شفیق خود قرار بدید ... یعنی همه لحظاتتان به سمت او باشد... باور کنید نتیجه می دهد...
(وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجًا وَيَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ ۚ وَمَن يَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ ۚ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدرًا)و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند،و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است! (آیات 2و3 سوره طلاق)

شما به این 2 آیه عمل کنید اگه نتیجه نداد مرا سب و لعن کنید..

موضوع قفل شده است