جملات قشنگ و به یاد ماندنی (بخون...فكر كن...اراده كن...عمل كن)

تب‌های اولیه

18626 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

یعنی میشه آقاجون بَها بگیرم ؛...
یعنی میشه اذن کربلا بگیرم ؛...
یعنی میشه پای شش گوشه با گریه ؛....
بشینم ذکر امام رضا بگیرم...

[="Arial"][="Black"]

بخوانید و به کار بگیرید و به دیگران هم بگویید:

هیچ وقت این دو جمله رو نگو:
۱. ازت متنفرم. ۲. دیگه نمی خوام ببینمت.
------
هیچ وقت با این دو نفر هم صحبت نشو:
۱. از خود متشکر. ۲. وراج.
------
هیچ وقت دل این دو نفر رو نشکن:
۱. پدر. ۲. مادر.
------
هیچ وقت این دو تا کلمه رو نگو:
۱. نمی تونم. ۲. بدشانسم
------
هیچ وقت این دو تا کار رو نکن:
۱. دروغ. ۲. غیبت.
------
هیچ وقت این دو تا جمله رو باور نکن:
۱. آرامش در اعتیاد. ۲. امنیت دور از خانه
------
همیشه این دو تا جمله رو به خاطر بسپار:
۱. آرامش با یاد خدا. ۲. دعای پدر و مادر
------
همیشه دو تا چیز رو به یاد بیار:
دوستای گذشتت رو. ۲. خاطرات خوبت.
------
همیشه به این دو نفر گوش کن:
۱. فرد با تجربه. ۲. معلم خوب.
------
همیشه به دوتا چیز دل ببند:
۱. صداقت. ۲. صمیمیت.

[/]

♥•٠·˙
وقتی سکوت خدا را در برابر راز و نیازت با او دیدی ...
نگو "خدا با من قهر است"

نه !
او به تمام کائنات فرمان سکوت داده
تا حرف دل تو را بشنود
... پس حرف دلت را بگو
و دلــ♥ـت را به خدا بسپار

اﻳﻤﺎﻥ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺣﺘﻲ ﺗﻮ ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﺷﺮاﻳﻄ اگه ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺭﻭ ﺑﺴﭙﺮﻱ ﺩﺳﺖ ﺧﺪا ...
ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭ ﺑﺮاﺕ ﺭﻗﻢ ﻣﻴﺰﻧﻪ!!!

دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:
مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش...
بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:
چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی، می‌تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشه گفت: "دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"
دخترک پاسخ داد: "عمو! نمی‌خوام خودم شکلات‌ها رو بردارم، نمی‌شه شما بهم بدین؟ "
بقال با تعجب پرسید:
چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟
و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!
داشتم فکر می‌کردم حواسمون به‌ اندازه یه بچه کوچولو هم جمع نیس که بدونیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت ما بزرگتره!
♥•٠·

﴿ بَقِیَّتُ اللَّـهِ خَیْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ ...﴾
آنچه خدا بر شما باقی گذارد برای شما بهتر است اگر واقعا ایمان دارید... (86 هود)

گفت میروم تا بمانم، نفهمیدم چه می گفت، امروز رسیدم به حرفش که برای

ماندن باید رفت، باید آسمانی شد...

ای از هـمـه بـخـشنـده‌تـر !

ای بـخـشنـدگـان را مـراد و سـرور ! هـر چـه خـواهـم از تـو خـواهـم کـه بـی لطـف و مـحـبـت تـو،

سـرگـشـته و گـمـراهـم مـــارا دريـــاب!


در برابر دنیایی که گرفتاری های

آن مانند خوابهای پریشان میگذرد شکیبا باش.....


[=lucida grande]

[=lucida grande]عشق با هم صعود کردن نیست، عشق در وقت سقوط با هم بودن است.



[="Tahoma"]


درست زمانی که از وضعیت زندگیت شکایت میکنی
مردمانی هم هستند که برای داشتن زندگی مثل تو و بودن به جای تو
حاضرند به هر کاری دست بزنند!

بیایم به جای اینکه دایم ناشکری کنیم
و غر بزنیم خدایا اینو بهم ندادی ، اونو بهم ندادی،
گاهی اوقات هم واسه نعمتایی که داده شکرش کنیم



این منم. . .

نه پاهام 10سانت از زمین بالاترند. . .
نه موهام 10سانت از سرم بالاترند. . .
من اینجا روی زمین زندگی میکنم. . .
در جایی که من زنـــــــــــــــــــــــدگی میکنم. . .
فقط ارزش هایم منو بالا میکشن. . .
نه پاشنه کفش و کلیپس مو. .

او همیشه آغوشش باز است، نگفته تو را می‌خواند
اگر هیچکس نیست، خدا که هست . .

[="Arial"][="DarkGreen"]

سیده طاهره;553624 نوشت:
وقتی که دختر است ،
دری از درهای بهشت برای والدینش می باشد .
وقتی که همسر است ،
نیمی از دین شوهرش را کامل می نماید .
وقتی که مادر است ،
بهشت در زیر پای قدومش قرار دارد .

زیبا بود ممنون :Gol:[/]

[="Arial Black"][="Black"]هعیی

دلم را ب روی عالم و آدم بسته ام.....

مگر دلبستگی همین نیست؟؟؟؟[/]

[="Arial"][="Black"]

وعـده ی پــوچ
پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد.
هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد
.
از او پرسید : آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت : چرا ای پادشاه اما لباس

گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت : من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا

را برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل

قصر وعده اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که

در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود : ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم
سرما را تحمل می کردم اما وعده ی لباس گرم تو مرا از پای درآورد ...
--

گاهی با یک قطره، لیوانی لبریز می شود

گاهی با یک کلام قلبی آسوده و آرام می گردد
گاهی با یک کلمه، یک انسان نابود می شود
گاهی با یک بی مهری دلی می شکند و....
مراقب بعضی یک ها باشیم که در عین ناچیزی، همه چیزند

[/]

♥•٠·˙
چراغ قرمز نروید آقا جان، جریمه تان می کنند.
دین هم چراغ قرمز دارد، چراغ سبز دارد. همانطور که مملکت چراغ قرمز دارد، دین ما هم چراغ قرمز دارد.

✘ چراغ قرمز دین چیست؟ کار حرام.
✔ چراغ سبز دین چیست؟ حلال خدا.

تقوا اختیار کنید، مال حرام نخورید، غیبت نکنید، دروغ نگویید، چراغ قرمز دین را مراعات کنید.
اگر کسی چراغ قرمز دین را مراعات کند، چراغ سبز دین را مراعات کند، این شخص را می گویند با تقوا.

┘◄ آیت الله مجتهدی تهرانی

[=arial]شما دقیقاً همانی را می گیرید که حس می کنید نه همان که درباره اش فکر می کنید این اصطلاح همان از دنده راست یا چپ بلند شدن است.
مردم می پندارند که از هر دنده بیدار شوند تمام مدت روز به همان صورت طی می شود. آنان راهنما در اختیار ندارند که با ایجاد
تغییری ساده در احساساتشان بتواند تمام روز و تمام زندگی شان را متحول کند.

[=arial]اگر قصد داشته باشید روزی خوب را در خود ایجاد کنید و آن احساس خوشحالی خاص را نیز در درون خود داشته باشید،
تا موقعی که اجازه ندهید چیزی حال شما را متحول کند، بر اساس قانون جذب، دائماً موقعیت ها و افرادی را که بقای آن حس شادمانی
را تضمین می کنند را به سمت خود می کشانید.

هدف اصلی زندگی احساس و تجربه لذت است. شادی درونی جوهره موفقیت است. به دنبال خوشی خودتان بروید.

خودتان را با چیزهایی که آرزو دارید تصور کنید.

همواره این قانون جهان هستی را بدان که هر هدفی را تو باور کنی، جستجو کنی و به آن عشق بورزی،

آن هدف هم تو را جستجو می کند و به سوی تو می آید و در نهایت شما به هم می رسید.

♥•٠·˙
نقل میکنند، شیطان در حال بیدار کردن شخصی برای نماز صبح بوده است؛
شخص بیدار می شود و میپرسد: کیستی؟
می گوید شیطان هستم!
شخص می گوید تو همه را خواب میکنی! چرا مرا بیدار کردی؟
شیطان گفت : تو بعد از قضا شدن نماز انقدر ناله میکنی که دو برابر نمــاز گیرت می آیــد...

┘◄ استاد فاطمی نیا

شادی92;555089 نوشت:
♥•٠·˙
نقل میکنند، شیطان در حال بیدار کردن شخصی برای نماز صبح بوده است؛
شخص بیدار می شود و میپرسد: کیستی؟
می گوید شیطان هستم!
شخص می گوید تو همه را خواب میکنی! چرا مرا بیدار کردی؟
شیطان گفت : تو بعد از قضا شدن نماز انقدر ناله میکنی که دو برابر نمــاز گیرت می آیــد...

┘◄ استاد فاطمی نیا


خیلی جالب بود خوشمان امد :khaneh:

بازم ازین جور داستانها بذارید :Gol:

دستور العمل امام خمینی برای خودسازی جوانان :
١- نمازهای یومیه را در پنج وعده بخوانید و نماز شب را حتما بپای دارید.
٢- اوقات خواب خود را کم کنید و بیشتر قرآن بخوانید (بویژه سورۀ مزّمّل).
٣- راس ساعت مقرر که بیدار می شوید ، دیگر نخوابید.
۴- روزهای دوشنبه و پنجشنبه را روزه بگیرید.
۵- کم خوری را پیشه کنید ( خود را به خوردن شیر ، خرما و حلوا عادت بدهید ).
۶- در مجالس و میهمانیهای باشکوه که فقرا به آن راه ندارند شرکت نکنید و خود نیز چنین مجالسی نداشته باشید .
٧- برای عهد و پیمان اهمیت فوق العاده قائل باشید .
٨- به تهیدستان انفاق کنید.
٩- از مواضع تهمت دوری کنید.
١٠- دل به دنیا نبندید و آن را بر دستور خدا ترجیح ندهید.
١١- لباس ساده بپوشید و از پوشیدن لباس رنگی خودداری کنید.
١٢- از نظر مادّی به پایینتر از خود و از نظر معنوی به اولیاء الله بنگرید.
١٣- کار نیک خود را فراموش کنید و گناهان گذشتۀ خود را به یاد بیاورید.
١۴- زیاد صحبت نکنید و دعاها را زیاد بخوانید ( بخصوص دعای روز سه شنبه را ).
١۵- اول هر ماه ، خرج یک روز خود را صدقه بدهید [ شاید الان بتوان گفت به صندوق صدقات بریزید].
١۶- دانشهای فنی (بویژه رانندگی ، مکانیک و رادیو تلویزیون) را فرا بگیرید .
١٧ - به ورزش بخصوص کوهنوردی و شنا اهمیت بدهید.
١٨ - از اخبار روز مسلمین و جهان با خبر شوید ( هر روز حداقل یک بار اخبار کامل را بشنوید).١٩- بیشتر مطالعه کنید.

[="Navy"]بزرگترین مقام نزد خداوند درروز قیامت از آن کسی است که در روی زمین بیشتر به خیر خواهی و ارشاد مردم بپردازد.

بزرگترین پاداش از آن کسی است که برای رفع نیاز خانواده اش بکوشد.

بزگترین حق بر مرد راپدر و مادر او وبزرگترین حق بر زن را همسر او دارد.

بزرگترین عذاب در روز قیامت برای کسی است که خداوند او را در سلطنت خود شریک کرده ، ولی او در حکومتش ظلم کند.

بزگترین همت را مومن دارد، زیرا برای امور دنیا و آخرتش همت می کند.

بزرگترین گرفتاری نادانی است.

بزگترین بلا، ناامیدی است.

بزرگترین خیانت ، خیانت به ملت است.

بزرگترین تسلط برخود را کسی دارد که خشم خود را ریشه کن کند و هوا و هوسش را بین ببرد.

بزگترین نادانی ، نادانی انسان به امور خویش است.

بزگترین ذلت آن است که انسان، طمعکار و حریص و وسوسه گر باشد.

بزرگترین گناه نزد خداوند سبحان، گناهی است که صاحبش آن را کوچک شمارد.

بزگترین اشتباه دلبستگی به دنیاست.

بزرگترین معصیت مال مسلمانی را به ناحق در اختیار گرفتن است.

بزگترین خطا نزد خداوند، زبان دروغ پرداز است.

بزرگترین مصیبت ، مصیبتی است که به دین وارد شود.

بزگترین افسوس در روز قیامت برای کسی است که عدل را توصیف نماید ،ولی خلاف آن عمل کند.

بزگترین برکت در ازدواجی است که هزینه اش کمتر باشد.

بزگترینفسادآن است که بنده به غفلتِ ازخدا خشنود باشد که این فسادُ از آرزوی دراز و حرص و تکبر به وجود می آید.

بزرگترین تکبر خوار شمردن خلق و سبک شمردن و بی توجهی به حق است.[/]

[=times new roman]خیالِ من گنجشک کوچکی ست که
[=times new roman]به حیاطِ نگاهت عادت دارد
[=times new roman]به طمع دانه های محبتی که
[=times new roman]هر روز می پاشی ...

جهت نابودی دشمن ذکر یا حسیب هر روز 80 مرتبه بسیار مجرب است

دوستان لطفا جهت نابودی داعش حتما بخونید

روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول
گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی
به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرئه ای آب دهند که خود را سیراب
کنی؟ گفت: صد دینار طلا.

بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی؟
گفت:... نصف پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس از آنکه آشامیدی،
اگر به مرض حیس الیوم مبتلا گردی و نتوانی آن را رفع کنی، باز چه می دهی
تا کسی آن مریضی را از بین ببرد؟

هارون گفت: نصف دیگر پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس مغرور
به این پادشاهی نباش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست. آیا سزاوار
نیست که با خلق خدای عزوجل نیکوئی کنی؟!

یه حقیقتی هست که میگه:

اگر میخواهید از شر مردم در امان باشید, نه خیرخواهشان باشید نه بدخواهشان ..

زیباترین عکس ها در اطاق های تاریک ظاهر میشوند

پس هرموقع در قسمتی تاریک اززندگی قرارگرفتی

بدان که خدا می خواهد تصویری زیبا ازتو بسازد


می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟

چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.

شادی92;555089 نوشت:
♥•٠·˙
نقل میکنند، شیطان در حال بیدار کردن شخصی برای نماز صبح بوده است؛
شخص بیدار می شود و میپرسد: کیستی؟
می گوید شیطان هستم!
شخص می گوید تو همه را خواب میکنی! چرا مرا بیدار کردی؟
شیطان گفت : تو بعد از قضا شدن نماز انقدر ناله میکنی که دو برابر نمــاز گیرت می آیــد...

┘◄ استاد فاطمی نیا


بسیار بسیار زیبا بود

سلام
خدای را شکر میگویم
.
.
برای اینکه هم اکنون زنده ام و برای شما مینویسم!

یک بار شد تو ماهواره اسم حضرت محمد رو (با احترام)بشنویم؟:Gol:

میخواهم چیزی بنویسم ...
آن بالا از من عنوان مطلب میخواهد ...
کمی پائینتر اندازه ی قلم ...
دلتنگی نه عنوان میخواهد ، نه اندازه اش را با هیچ قلمی میتوان نوشت ...
بگذریم اصلا نمی نویسم ...

کاش می توانستم راحت حرف بزنم . . .
چیزی بگویم از دلتنگی . . .
میان آدم های دلتنگی که در این اتاق مجازی جمع شدند . . .
فقط می گویم منم مثل تو دلتنگم

[="Navy"]


شجاعت همیشه فریاد زدن نیست، گاهی صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید:

فردا دوباره شروع خواهم کرد...

[/]

اینقدر نگو اگر گذشت کنم کوچیک میشم.
اگر با گذشت کسی کوچیک میشد خدا انقدر بزرگ نبود...

تاریخ تولدت مهم نیست ، تاریخ تحول مهمه!
اهل کجایی مهم نیست، اهل و بجا بودن مهمه!
منطقه زندگیت مهم نیست، منطق زندگیت مهمه!
درود بر کسانی که دعا دارند و ادعا ندارند.
نیایش دارند و نمایش ندارند.
حیا دارند و ریا ندارند.
رسم دارند و اسم ندارند.

ماراموفق سازکه گمراه رابه راه اوریم
ناتوان رامددرسانیم
وستم دیده رابه فریادرسیم

موفقیت مانندکشتی گرفتن بایک گوریل است زمانی که خسته شدیددست ازمبارزه برنمیداریدتاپیروزشوید


خدایا...من صفرم.. تو ۲ ..با تو بیستم ..بی تو نیستم ...پس همیشه با من باش...

به دنبال همراه "اول " نیستم !

این روزها اول راه را همه همراهند ...

باید به دنبال همراه" آخر " گشت ...

همراهی تا آخرین قدمها...

او کسی نیست جز خدای خودمون

حضرت سلیمان(ع) از مسیری عبور میکردند. در مسیر گنجشک نری با گنجشک ماده صحبت میکرد و بهش ابراز علاقه میکرد!
ميگفت: من اگه بخوام ميتونم تخت سليمان رو با منقارم بگيرم و داخل دريا بندازم!!!

حضرت سليمان اين حرف رو شنيد و خنديد و دو گنجشک رو فرا خوند و به گنجشک نر
فرمود: آيا ميتوني ادعات رو عملي کني؟
گنجشک نر گفت: نه اي نبي خدا! ولي هر مردي جلوي همسرش، خودش رو بزرگ جلوه ميده و عاشق ملامت نميشه!

حضرت سليمان رو به گنجشک ماده کردند سئوال فرمودند: تو چرا جواب رد ميدي در
حاليکه اين گنجشک تو رو دوست داره؟؟
گنجشک ماده جواب داد که اي رسول خدا ، او عاشق واقعي نيست چرا که همراه من
گنجشک ديگري رو هم دوست داره.

امام صادق عليه السلام ميفرمايند: فَأَثَّرَ كَلَامُ الْعُصْفُورَةِ فِي قَلْبِ سُلَيْمَانَ وَ بَكَى بُكَاءً
شَدِيداً وَ احْتَجَبَ عَنِ النَّاسِ أَرْبَعِينَ يَوْماً
اين کلام گنجشک در قلب حضرت سليمان اثر کرد و سخت گريست و 40 روز از مردم کناره
گرفت و خدا را خواند که قلبش را از محبت غير از خودش پاک کند و قلبش را با محبت
ديگري مخلوط ننمايد. (بحارالانوار جلد14 صفحه 94)

بسم الله الرحمن الرحیم
يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ، إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ (شعراء 88و89)

یقیـــن دآرم اگـــر گنــــآه وزن دآشــت ،

اگـــر لبــآسمـــآن را سیـــآه می کـــرد ...

اگر چیـــن و چـــروک صـورتمـــآن رآ زیـــآد می کـــرد ...

بیشتــر از ایـن هــآ حـوآسمــآن به خـودمــآن بــود ...

...

حـآل آنکــه گنــــآه قـد روح رآ خـمیــده ،

چـهــره ی بنــدگــی رآ سیــآه ...

و چیــن و چـروک به پیـرآهــن سعــآدتـمــآن می انــدآزد ...

تا می توانید قرآن بخوانید و به آن عمل کنید همین

زندگى مثل فلوته...

ميتونه چندين حفره و خلأ داشته باشه اما اگه خوب بلد باشى بنوازى؛

همون فلوت ميتونه نواهاى جادويى توليد كنه!


قصه ای از امیرالمومنین علیه السلام

سه برادر نزد امام علی علیه السلام آمدند و گفتند میخواهیم این مرد را که پدرمان را کشته قصاص کنی. امام علی (ع) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟ آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم. یکی از شترهایم شروع به خوردن درختی از زمین پدر اینها کرد، پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد، و من همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان ضربه زدم و او مرد. امام علی علیه السلام فرمودند: بر تو حد را اجرا میکنم. آن مرد گفت: سه روز به من مهلت دهید. پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی بجا گذاشته پس اگر مرا بکشید آن گنج تباه میشه، و به این ترتیب برادرم هم بعد از من تباه میشود. امیرالمومنین (ع) فرمودند: چه کسی ضمانت تو را میکند؟ مرد به مردم نگاه کرد و گفت این مرد. امیرالمومنین (ع) فرمودند: ای اباذر آیا این مرد را ضمانت میکنی؟ ابوذر عرض کرد: بله. امیرالمومنین فرمود: تو او را نمیشناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا میکنم! ابوذر عرض کرد: من ضمانتش میکنم یا امیرالمومنین. آن مرد رفت . و سپری شد روز اول و دوم و سوم ... و همه مردم نگران اباذر بودند که بر او حد اجرا نشود... اندکی قبل از اذان مغرب آن مرد آمد. و در حالیکه خیلی خسته بود، بین دستان امیرالمومنین قرار گرفت و عرض کرد: گنج را به برادرم دادم و اکنون زیر دستانت هستم تا بر من حد را جاری کنی. امام علی (ع) فرمودند:

چه چیزی باعث شد برگردی درحالیکه میتوانستی فرار کنی؟

آن مرد گفت: ترسیدم که بگویند "وفای به عهد" از بین مردم رفت...

امیرالمونین از اباذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟

ابوذر گفت: ترسیدم که بگویند "خیر رسانی و خوبی" از بین مردم رفت...

اولاد مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از او گذشتیم... امیرالمومنین علیه السلام فرمود: چرا؟

گفتند: میترسیم که بگویند "بخشش و گذشت" از بین مردم رفت...


کوفه خشک سالی شده بود. خیلی وقت بود باران نباریده بود.

آمدند پیش حضرت علی. ایشان فرمودند:

" به فرزندم حسین بگویید برایتان دعا کند."

آمدند پیش امام حسین. حضرت دعا کردند و باران بارید.

خوشحال شدند. گفتند:

" جبران می کنیم...!"


[=&quot]دلتان را دریایی کنید...وقتی دلتان دریایی شد هیچ کس نمی تواند به شما اهانت کند.

[=Times New Roman]
[=&quot]اگر چشمه های درونی وجود خود را لایروبی کنید دریایی می شوید
[=Times New Roman]
[=&quot]ودیگر محتاج آبی که از بیرون به شما برسد نخواهید بود...[=&quot]
[=Times New Roman]

[=arial]روزی شاگردان نزد حکیم رفتند و پرسیدند: استاد زیبایی انسان درچیست؟

حکیم دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: به این دو کاسه نگاه کنید اولی از طلا درست شده است و درونش زهر است

و دومی کاسه ای گلی است و درونش آب گوارا است، شما کدام را میخورید؟
شاگردان جواب دادند: کاسه گلی را.
حکیم گفت: آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند درونش و اخلاقش است. باید سیرتمان را زیبا کنیم نه صورتمان را...

گـاهــی هـــم

نه برای اینکه، دنبال ازدیاد نعمتیـم

نـه از تــرس...

نـه از روی عـادت...

نـه بــرای دل خـودمـان...

تنها برای خاطـر خــــدا...

بـگـویــیــم :

الحــمــدلله



آنقدر زمین خورده ام که بدانم

برای برخاستن
نه دستی از برون
که همتی از درون
لازم است …
حالا اما
نمی خواهم برخیزم
می خواهم اندکی بیاسایم
فردا برمی خیزم
وقتی که فهمیده باشم
چرا زمین خورده ام ….

[="Arial Black"][="Black"]

✿ حضرت آیت الله العظمــــــے بهجت رحمةالله علیه ✿

بیدار باش!

آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند ما بالقوه داریم.

خیلی به خود مغرور نشویم،

این طور نیست که آن ها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت.

به خدا پناه می بریم...[/]