فال گرفتن مبناي ديني دارد؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فال گرفتن مبناي ديني دارد؟

با سلام
فال گرفتن به هر شيوه اي ايا مبناي ديني دارد و از چه زماني بوجود امده است؟

استاد طاهری:

حرکت انسان به سمت کمال تحت ‌تأثیر دو شبکه قرار دارد، شبکه‌ی مثبت و شبکه‌ی منفی. شبکه‌ی مثبت کلیه اطلاعات و آگاهی‌های لازم را در جهت رسیدن انسان به کمال در اختیار او قرار می‌دهد و شبکه‌ی منفی کلیه‌ی اطلاعات و آگاهی‌هایی را که باعث انحراف انسان شده و او را از مسیر کمال دور می‌کند، در اختیار انسان قرار می‌دهد.


كليه‌ي اطلاعات ماورايي كه انسان به دست مي‌آورد، يا از شبكه‌ي مثبت است و يا از شبكه‌ي منفي.

اطلاعات شبكه‌ي مثبت، انسان را در جهت كمال هدايت كرده و راه رسيدن به وحدت را با جهان هستي براي او فراهم مي‌كند. از پيامدهاي اين هدايت، رسيدن به شادي دروني، آرامش و... است. اطلاعاتي كه در جهت خودنمايي و منافع شخصي، نحوه‌ي تسلط و نفوذ در ديگران و فكرخواني است و نيز كليه‌ي اطلاعاتي كه نقض‌كننده‌‌ي عدالت الهي، اختيار انسان و ستارالعيوب بودن پروردگار شده و باعث بر هم زدن امنيت خصوصي ديگران شود و ايجاد كثرت كند، از شبكه‌ي منفي است و شبكه‌ي مثبت، هرگز چنين اطلاعاتي را در اختيار افراد قرار نمي‌‌دهد.

داشته‌هايي را كه به‌اصطلاح، ماورايي نام‌گذاري‌كرده‌ايم، شامل قدرت‌هاي ماورايي مانند فكرخواني، آينده‌بيني، شخصيت خواني و... [فال بینی] هستند كه هيچ يك از اين موارد، مورد استفاده‌اي در زندگي بعدي نخواهند داشت در حالي كه براي كسب آن‌ها، سال‌هاي متمادي از وقت انسان هدر رفته است.

بخش ديگري از دانش‌هاي ماورايي، دانش كمال است كه شامل كليه‌ي آگاهي‌هايي است كه در مسير كمال به آن‌ها نيازمند هستيم و همان‌گونه كه بررسي خواهد شد، تنها بخشي از داشته‌هاي انسان را تشكيل مي‌دهد كه قابل انتقال به زندگي بعدي است. اين داشته‌ها فقط آن بخش از ادراكات انسان را تشكيل مي‌دهد كه در حيطه‌ي كمال مطرح است؛ مانند درك اناالحق، درك وحدت، درك جمال الهي و....

سلام جنابazy..فکر خوانی وشخصیت خوانی درست بستگی به تجربه داره - یه سوال:فال بینی و اینده بینی مربوط به انسان است؟ مورد استفاده شونو تو زندگی مادی ذکر کنید و بعد هم بفرماییید کی و کجا و چه شخصی این کارهارو میکنه {منظورم فقط اگاه شدن خودمه}:Gol:

سلام عليكم
فال منشا ديني و روائي ندارد
آنچه كه در روايات آن هم با آداب و شرايط خاص آن توصيه شده استخاره براي رفع تحير و سرگرداني ( نه غيب گويي و بيان آينده شخص ) است
البته گاهي كلمه تفال آمده كه يا مراد از آن معناي لغوي (به فال نيك گرفتن ) است و يا منظور همان استخاره مي باشد
و از نهيي كه در برخي روايات نسبت به فال به معناي غيب گويي اشخاص شده است پي مي بريم كه اين خرافه كم وبيش در زمان اهل بيت (ع) بوده است

nooredel;52087 نوشت:
با سلام
فال گرفتن به هر شيوه اي ايا مبناي ديني دارد و از چه زماني بوجود امده است؟

باسلام و تشکر از شما جناب nooredeiو تشکر از استاد مجید وجناب azyazanو دیگر دوستان :

همان طوری که دیگر دوستان بیان کردنند فال گیری مبنی دینی ندارد و در سؤالی هم که از محضر مراجع شده اخبار به کذب را جایز نمی دانند واینکه از چه زمانی بوجود آمده بنده اطلاع درستی ندارم برسی میکنم به نتیجه رسیدم حتماً بیان خواهم کرد ( متشکرم ):Gol::Gol::Gol:

منبع اجوبه الا ستفتائات س1234

هميشه در ميان انسانها و اقوام مختلف، فال نيك و بد رواج داشته است، امورى را به" فال نيك" مى‏گرفتند و دليل بر پيروزى و پيشرفت كار مى‏دانستند، و امورى را به" فال بد" مى‏گرفتند و دليل بر شكست و ناكامى و عدم پيروزى مى‏پنداشتند، در حالى كه هيچگونه رابطه منطقى در ميان پيروزى و شكست با اينگونه امور وجود نداشت، و مخصوصا در قسمت فال بد، غالبا جنبه خرافى و نامعقول داشته و دارد.
اين دو گرچه اثر طبيعى ندارند، ولى بدون ترديد اثر روانى مى‏توانند داشته باشند، فال نيك غالبا مايه اميدوارى و حركت است ولى فال بد موجب ياس و نوميدى و سستى و ناتوانى است.
شايد به خاطر همين موضوع است كه در روايات اسلامى از فال نيك نهى نشده، اما فال بد به شدت محكوم گرديده است، در حديث معروفى از پيامبر ص نقل شده:
تفالوا بالخير تجدوه‏
:" كارها را به فال نيك بگيريد (و اميدوار باشيد) تا به آن برسيد" جنبه اثباتى اين موضوع منعكس است و در حالات خود پيغمبر ص و پيشوايان اسلام ع نيز ديده مى‏شود كه گاهى مسائلى را به فال نيك مى‏گرفتند، مثلا در جريان برخورد مسلمانان با كفار مكه در سرزمين‏

" حديبية" مى‏خوانيم هنگامى كه" سهيل بن عمرو" به عنوان نماينده كفار مكه به سراغ پيامبر ص آمد و حضرت ص از نام او آگاه گرديد، فرمود:
قد سهل عليكم و امركم‏
:" يعنى از نام" سهيل" من تفال مى‏زنم كه كار بر شما سهل و آسان مى‏گردد
دانشمند معروف" دميرى" كه از نويسندگان قرن هشتم هجرى است، در يكى از نوشته‏هاى خود اشاره به همين مطلب كرده و مى‏گويد اينكه پيامبر ص فال نيك را دوست مى‏داشت، به خاطر آن بود كه انسان هر گاه اميدوار به فضل پروردگار باشد در راه خير گام برمى‏دارد و هنگامى كه اميد خود را از پروردگار قطع كند، در راه شر خواهد افتاد و فال بد زدن مايه سوء ظن و موجب انتظار بلا و بدبختى كشيدن است (سفينة البحار جلد دوم صفحه 102.)
تفسير نمونه، ج‏6، ص: 319

خدمت تمامی دوستان.
فال بینی هم از جمله کارهای شبکه منفی است و عرفان قدرت است و با کمال انسان منافات دارد و انسان را سرگرم حلوا می کند تا از شراب ناب آگاهی الهی بازدارد. نیازی نیست فال ببینید. این کاری شیطانی است و جنود الشیطان به این کار و کارهایی از این قبیل که مفصلا و از زبان جناب استاد طاهری بیان کردم، مشغولند. اصلا" مبنای دینی ندارند. انسان را از کیفیت و کمال و عشق الهی باز می دارند.

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :Gol:

نقل قول:

كليه‌ي اطلاعات ماورايي كه انسان به دست مي‌آورد، يا از شبكه‌ي مثبت است و يا از شبكه‌ي منفي.
اطلاعات شبكه‌ي مثبت، انسان را در جهت كمال هدايت كرده و راه رسيدن به وحدت را با جهان هستي براي او فراهم مي‌كند. از پيامدهاي اين هدايت، رسيدن به شادي دروني، آرامش و... است. اطلاعاتي كه در جهت خودنمايي و منافع شخصي، نحوه‌ي تسلط و نفوذ در ديگران و فكرخواني است و نيز كليه‌ي اطلاعاتي كه نقض‌كننده‌‌ي عدالت الهي، اختيار انسان و ستارالعيوب بودن پروردگار شده و باعث بر هم زدن امنيت خصوصي ديگران شود و ايجاد كثرت كند، از شبكه‌ي منفي است و شبكه‌ي مثبت، هرگز چنين اطلاعاتي را در اختيار افراد قرار نمي‌‌دهد.

ارتباط دادن فالگیری و جادوگری با عرفان کار غلطی است. چیزی به نام عرفان قدرت وجود خارجی نداشته، نام آن سحر است. عصای موسی و عصای ساحر ماهیتاً تفاوت داشته، اولی مربوط به عرفان (معرفت الهی) و دومی مربوط به شیطان می شود.

کرامات اولیای خدا و عارفان حقیقی (که شامل فکرخوانی و آگاهی از حوادث حتمی آینده هم می شود) منشاء الهی داشته، اصلاً از جنس اعمال ساحرین نیست. نشان به آن نشانی که عصای موسی عصای ساحر را می بلعد.

توانایی آگاه شدن از نیات دیگران (و کلاً قدرتهای الهی) موهبتهایی هستند که خداوند به هر کس بخواهد عطا می کند، و هیچ منافاتی با عدالت الهی ندارد. این قدرتها ماهیتاً با سحر متفاوت بوده، در مسیر سلوک بعضاً در اختیار سالک قرار داده می شوند.

با تشکر فراوان
یا حق

با سلام وعرض ادب خدمت شما دوستان :Gol:
فال نيك و بد زدن در همه اقوام بوده و هست. به نظر مي رسد سرچشمه آن عدم دسترسي به واقعيات و ناآگاهي از علل واقعي حوادث است. فال اثر طبيعي ندارد، ولي داراي اثر رواني است. فال نيك، اميد آفرين است، در حالي كه فال بد، موجب نااميدي، ناتواني و نگراني مي شود.
از آن جايي كه اسلام همواره از مسائل مثبت استفاده مي كند و با مضرات مبارزه مي كند، به فال نيك توصيه فرموده، ولي فال بد را به شدت محكوم كرده است، حتي در بعضي روايات فال بد را در حد شرك به خدا شمرده‏اند. از راه فال نخود و قهوه نمي‏توان به واقعيت يا حقيقتي اعتقاد پيدا كرد. چنين كارهايي براي سرگرمي است يا ابزاري براي سوء استفاده مادي برخي مي‏باشد اثر چنين فال هايي فقط جنبه رواني است. لازم است انسان با توكل به خدا به فال‏هاي بد ترتيب اثر ندهد.
اسلام در بسياري از موارد، اين گونه مفاهيم و پنداري را در كانال صحيح و سازنده قرار داده و به آن نقش ترتيبي داده است.
در مورد آن چه ميان عوام معروف است كه مي گويند فلان همسر، خوش قدم بود و يا بد قدم و از آن روزي كه به خانه گام گذاشت، چنين و چنان شد، قطعاً خرافه‏اي بيش نيست. اسلام به آن شكل سازنده تربيتي داده و امام صادق(ع) فرمود: "از بد قدمي زن آن است كه مهرش سنگين باشد و مخارج و هزينه‏اش زياد".(1)
الفاظي را كه در مفاهيم خرافي، مردم به كار مي برند، براي مفاهيم سازنده استفاده كرده و انديشه‏اي كه بيراهه مي رفت، به راه راست هدايت نموده است.(2)
پي نوشت‏ها:
1. وسائل الشيعه، ج 3، ص 104.
2. برگرفته از تفسير نمونه، ج 12، ص 52 - 53.

موضوع قفل شده است