جمع بندی قول های خدا

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قول های خدا

به نام خدا.

با سلام.

بنده اول بحث عرض کنم که من اگر خدا قبول کنه ، به دین اسلام و مذهب تشیع هستم. فقط یک سوالی این اواخر برام ایجاد شد که من رو به شک انداخت. میخواستم ببینم چطور میشه حلش کرد.

خدا بعضی چیزها رو قول داده که انجام میده. مثلا خدا خودش میگه روزی آفریده هاش بر عهده اش هست ( سوره ی هود آیه 6 ) بعد میبینم که خیلی ها روزیشون نمیرسه و همواره گرسنه و ضعیف هستند. یا مثلا خدا در قرآن وعده داده که ازدواج کنید اگر بینوا باشید از فضل خودم توانگرتون میکنم ( سوره نور آیه 32 ) اما در واقعیت چه بسیار ازدواج ها که بخاطر فقر از هم میپاشه و چه بسیار افراد که زن هم میگیرن اما توانگر که نمیشن هیچ ، با زن و چند تا بچه تو یه اتاق باید به سختی بگذرونند!

خوب تو این موارد ، تکلیف قول خدا چی میشه؟ بهترین جوابی که میدیم اینه که میگیم خدا داره امتحان میکنه! خوب این چطور شد؟ خدا میگه برید ازدواج کنید من نمیذارم بدبخت بشید ، بعد که بدبخت شد میگیم داره امتحان میکنه! پس چطور به خدا و قولش میشه اعتماد کرد؟ وقتی که هر چیزی ممکنه امتحان باشه و هیچ تضمینی هم نیست که خدا جایی که قول داده امتحان نگیره؟

با تشکر ، ستایشگر :Gol:

[=arial]

با نام الله


[=arial]


[=arial] کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت شما دوست گرامی
در مورد رزق افراد که بر عهده خداست باید عرض کنم که خدا به اندازه همه انسان ها که در روی زمین زندگی می کنند منابع خوراک و پوشاک و مسکن قرار داده است و در انسان ها این قابلیت را قرار داده که به تحصیل آن ها بپردازند و از آنها بهره مند شوند.

فکر تدبیر معیشت ، قوت کار و عمل، منابع بی شمار تغذیه در اطراف گروه های انسانی و... هر آنچه که برای یک زندگی با رفاه کامل لازم بوده خدا برای انسان ها -با کم و زیاد - قرار داده است حتی در همان جوامعی که ما امروزه می بینیم گرسنگی بیداد می کند و هر روزه هزاران کودک از گرسنگی می میرند خدا بیشترین معادن طلای عالم را در میان آنها قرار داده است که همان ها می توانند از ثرومند ترین کشور های جهان باشند.

اینها همه و همه اسبابی است که خدا به واسطه آنها رزق انسانها را تضمین کرده است اما در این بین بعضا عادات و رسوم ، تنبلی ها، به کار نبستن توانایی های خدا دادی و از همه مهم تر دست انداز عده ای از مستکبرین و جهان خواران مانع این رزق عمومی شده است تا جایی که یکی از همین کشور های مستکبر سالیانه هزاران تن گندم خریداری شده از کشاورزان خود را به اقیانوس ها می ریزد تا مبادا کشاورزش بی کار شود و از طرفی این گندم ها باعث آبادی کشوری شود.

و الا خدا همه اسباب را فراهم کرده و به اندازههمه و حتی بیشتر رزق را در عالم قرار داده است تا جایی که قبل از این که کودک نیاز به تغزیه داشته باشد خدا شیر را در پستان های مادر جاری می کند و حتی قبل از آن در رحم مادر وسیله ارتزاقش را قرار داده است.
خدا به انسان وعده رزق داده است ولی باید او در مسیر قرار بگیرد اگر خدا رزقش را زیاد نکرد اعتراض کند باید تلاش کند و الا در خانه بنشیند رزقی که خدا برایش مقرر کرده به او نخواهد رسید و دعا هم برایش فایده ای نخواهد داشت
«عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام رَجُلٌ قَالَ لَأَقْعُدَنَّ فِي بَيْتِي وَ لَأُصَلِّيَنَّ وَ لَأَصُومَنَّ وَ لَأَعْبُدَنَّ رَبِّي فَأَمَّا رِزْقِي فَسَيَأْتِينِي فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام هَذَا أَحَدُ الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ‏» «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَرَأَيْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا دَخَلَ بَيْتَهُ وَ أَغْلَقَ بَابَهُ أَ كَانَ يَسْقُطُ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ مِنَ السَّمَاء»

از طرفی خدا تکوینا رزق را در عالم گذاشته و از طرفی برای کم بود های احتمالی در فرض وجود موانع دستور هایی را تشریع فرموده است ازجمله انفاق به مستمندان و پرداخت زکات و... که این ها هم در همان راستای بر عهده گرفتن رزق خداست.
در قرآن آمده است: «و اذا قیل لهم انفقوامما رزقکم الله قال الذین کفروا للذین آمنوا انطعم من لویشآءالله اطعمه ان انتم الا فی ضلال مبین » ; و هنگامی که به آنان گفته می شود از آن چه خدا به شما روزی کرده، انفاق کنید، کافران به مؤمنان می گویند: آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدامی خواست، او را اطعام می کرد؟ (پس خداخواسته که او گرسنه باشد.) شما فقط در گمراهی آشکارید.
همه این سنت هایی که چه تشریعا و چه تکوینا خدا برای رزق انسان قرار داده گاها با بد عمل کردن ما انسانها و عمل نکردن به آنها باعث فقر و فلاکت عده ای می شود
... ِ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏ ... ( الرعد/11) ...
«ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (الروم - 41)
ترجمه: در دريا و خشكى فساد ظاهر گشت به خاطر كارهاى بد مردم، ظاهر گشت تا خدا به اين وسيله بعضى از آثار كار بد را به ايشان بچشاند.

و الا جامعه ای که کسی مانع رزق دیگری نشود ، اغنیا به فقرا صدقه دهند زمین داران و مال داران و .. زکات مالشان را بدهند و انسانها به وظایف ایمانیشان که درست عمل کنند ( که خود باعث افزایش رزق می شود)
و حتی فرا تر از این اگر فرد در تنگ دستی صدقه دهد خدا او را بی نیاز می کند
حضرت علی (ع) می فرمایند : « إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ (قصار/250) وقتی از فقر کارتان به گرسنگی کشید با دادن صدقه با خدا تجارت کنید »

ادامه دارد.....

اما در باب وعده الهی به روزی دادن به کسی که ازدواج می کند:

«إِنْ یکُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» و خداوند قادر به چنین کاری هست؛ زیرا خداوند واسع و علیم است: «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ»
جوانی از انصار نزد پیامبر خداصلی الله علیه وآله آمد و از فقر و نیازمندی خود به آن حضرت شکایت کرد. پیامبر به او فرمود: ازدواج کن! [در برخی از منابع نقل شده که این عمل 3 بار تکرار شد و هر بار پیامبرصلی الله علیه وآله همان پاسخ را دادند.
پس از خارج شدن جوان از محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، مردی از انصار، خود را به آن جوان رساند و گفت: مرا دختری است زیباروی. سپس آن دختر را به همسری او در آورد. خداوند نیز به سبب این عمل، در رزق و روزی او توسعه داد و آن جوان به نزد رسول الله صلی الله علیه وآله آمد و از حال خود خبر داد و پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

«یا مَعْشَرَ الشَّبَابِ عَلَیکُمْ بِالْبَاهِ؛ (8) ‌ای گروه جوانان! بر شما باد به ازدواج کردن!»
و باز از ایشان است: «اِلْتَمِسُوا الرِّزْقَ بِالنِّکَاحِ؛ (9) رزق را در ازدواج جستجو کنید!» و نیز می‌فرمایند: «اِتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَکُمْ؛ (10) تشکیل خانواده دهید! پس همانا خانواده برای شما رزق رسان‌تر است.» و اینکه امام صادق علیه السلام در باب رزق آور بودن ازدواج می‌فرمایند: «الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِیالِ؛ (11) رزق و روزی با همسر و فرزندان می‌باشد.»
و از اینکه رسول اکرم صلی الله علیه وآله می‌فرمایند: «لَوْ أَنَّکُمْ تَتَوَکَّلُونَ عَلَی اللَّهِ حَقَّ تَوَکُّلِهِ لَرَزَقَکُمْ کَمَا یرْزُقُ الطَّیرَ تَغْدُو خِمَاصاً وَ تَرُوحُ بِطَاناً؛ (23) اگر بر خداوند توکل کنید، آن چنان که حق توکّل بر اوست، خداوند شما را روزی می‌دهد؛ همچنان که پرندگان هر بامداد با شکمهای گرسنه از آشیانه خود می‌پرند و شبانگاه با شکمهای سیر باز می‌گردند.»

و اما عواملی که در ازدواج موجب افزایش رزق و روزی انسان می‌شوند، عبارت اند از:

1
. ایمان و تقوا

یکی از اصول اساسی که اسلام به آن اهمیت زیادی داده است و آن را وسیله تقرب به درگاه الهی و ارزش یافتن فرد مسلمان معرفی می‌کند، مسئله ایمان به خدا و تقواست؛ همچنان که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»؛ (24) «همانا گرامی‌ترین شما در نزد خدا، با تقواترین شماست.»
از این رو، فرد مسلمانی که به خاطر تقوای الهی و برای حفظ دین و پیروی از سنت پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله اقدام به ازدواج می‌کند، در درگاه پروردگار، عزّت و ارزش خاصی می‌یابد و به دلیل آراسته شدن به این زیور اخلاقی، مورد توجه خاص خدا واقع می‌شود؛ به طوری که خداوند از مکانی که هرگز گمان نمی‌برد، برای او روزی می‌رساند: «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ»؛ (25) «کسی که تقوا پیشه کند، خداوند گشایشی برای او قرار می‌دهد و از آنجا که گمان ندارد، به او روزی می‌بخشد.»
و در آیاتی که از قرآن، باز شدن درهای برکات [روزی] را از آسمان و زمین، مشروط به ایمان و تقوای مردم معرفی می‌کند: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»؛ (26) «و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، برکات آسمان و زمین را به روی آنها می‌گشودیم.»
همچنان که در حدیثی نورانی از وجود مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، تقوا به عنوان راه کسب روزی حلال بیان شده است. آن حضرت در حجة الوداع فرمود: «فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَسَمَ الْأَرْزَاقَ بَینَ خَلْقِهِ حَلَالًا وَ لَمْ یقْسِمْهَا حَرَاماً فَمَنِ اتَّقَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَبَرَ أَتَاهُ اللَّهُ بِرِزْقِهِ مِنْ حِلِّهِ وَ مَنْ هَتَکَ حِجَابَ السِّتْرِ وَ عَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِنْ غَیرِ حِلِّهِ قُصَّ بِهِ مِنْ رِزْقِهِ الْحَلَالِ وَ حُوسِبَ عَلَیهِ یوْمَ الْقِیامَةِ؛ (27) خدای تبارک و تعالی رزق حلال را بین خلقش تقسیم کرده و آن را به طور حرام تقسیم نکرده است. پس هر کس از خدای عز و جل پروا کند و صبر نماید، خداوند رزقش را از راه حلال می‌دهد و هر کس پرده حرمت الهی را پاره کند و رزقش را از غیر راه حلال بگیرد، رزق حلالش را به عنوان قصاص از او خواهند گرفت [و در نتیجه، همان مقداری را که باید از حلال می‌خورد، از حرام می‌خورد و نه بیشتر] و روز قیامت بر او حساب می‌کنند.»
شاید به همین دلیل که تقوا در روزی انسان مؤثر است، شاهدیم که در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله استغفار از گناه که از آثار تقوا می‌باشد، به عنوان یکی از عوامل جلب روزی معرفی می‌شود:
«أَکْثِرُوا الِاسْتِغْفَارَ فَإِنَّهُ یجْلِبُ الرِّزْقَ؛ (28) زیاد استغفار کنید؛ زیرا استغفار روزی را [به سوی شما] می‌کشاند.»

2
. احساس مسئولیت
فقر نمی‌تواند مانع راه ازدواج گردد، بلکه چه بسا ازدواج سبب غنا و بی نیازی می‌شود. دلیل آن هم با دقت روشن می‌شود؛ زیرا انسان تا مجرد است، احساس مسئولیت نمی‌کند؛ نه ابتکار و نیرو و استعداد خود را به اندازه کافی برای کسب درآمد مشروع بسیج می‌کند و نه به هنگامی که درآمدی پیدا کرد، در حفظ و بارورساختن آن می‌کوشد و به همین دلیل، افراد مجرد غالباً خانه به دوش و تهی دست اند. اما بعد از ازدواج، شخصیت انسان تبدیل به یک شخصیت اجتماعی می‌شود و خود را شدیداً مسئول حفظ همسر و آبروی خانواده و تأمین وسائل زندگی فرزندان آینده می‌بیند. بنابراین، تمام هوش و ابتکار و استعداد خود را به کار می‌گیرد و در حفظ درآمدهای خود و صرفه جویی تلاش می‌کند و در مدت کوتاهی می‌تواند بر فقر چیره شود. (29)
به بیانی دیگر، مگر نه آنکه احتیاج ما باعث اختراع است، احساس مسئولیت نیز انگیزه‌ای نیرومند است که در وجود انسان نهاده شده است. همانا روزی خدا در زمین نهفته شده و توانمندیهای انسان در وجود خود او نهفته است. وقتی این توانمندیها شکفته شود، روزی خدا نیز با امید و نیازمندی و به وسیله سعی و کوشش بیرون خواهد آمد. (30)
و از اینجاست که در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آمده است:
«مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ (31) هر کس امر ازدواج را از بیم مخارج عائله مندی ترک کند، همانا به خداوند گمان بد برده است.»

3. سعی و تلاش
بدون شک انسانها از نظر استعدادها و مواهب خدادادی با هم متفاوت اند؛ ولی با این حال، آنچه پایه اصلی پیروزیها را تشکیل می‌دهد، تلاش و سعی و کوشش آدمی است. آنها که سخت کوش ترند، پیروزترند و آنها که تنبل‌تر و کم تلاش ترند، محروم ترند. (32)
از این رو، قرآن بهره انسان را متناسب با سعی او می‌شمرد و صریحاً می‌گوید: «وَ أَنْ لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی «؛ (33) «و اینکه برای انسان بهره‌ای جز سعی و تلاش او نیست.»
در روایات اسلامی نیز، فوق العاده به مسئله تلاش و کوشش برای کسب روزی اهمیت داده شده است؛ تا آنجا که امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «لَا تَکْسَلُوا فِی طَلَبِ مَعَایشِکُمْ فَإِنَّ آبَاءَنَا کَانُوا یرْکُضُونَ فِیهَا وَ یطْلُبُونَهَا؛ (34) در تحصیل روزی تنبلی نکنید؛ زیرا پدران ما در این راه می‌دویدند و آن را طلب می‌کردند.»
و نیز از همان امام بزرگوار می‌خوانیم: «الْکَادُّ عَلَی عِیالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛ (35) کسی که برای [روزی خانواده خود تلاش می‌کند، مانند مجاهد در راه خداست.»
و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله طلب روزی حلال را پس از ادای واجبات اولیه، واجب می‌شمارد:
«طَلَبُ الْحلال فَرِیضَةٌ بَعْدَ الْفَرِیضَةِ.» (36)
بی کلید این در گشادن راه نیست بی طلب نان سنت الله نیست
گر تو بنشینی به چاهی اندرون رزق کی آید برت‌ای ذو فنون (37)
لذا به همین خاطر است که می‌بینیم پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آن چند نفر صحابی را که گوشه نشینی اختیار کرده بودند و ترک کار و کوشش برای کسب روزی، به شدت مورد ملامت و سرزنش قرار می‌دهند و می‌فرمایند: «لَا رَهْبَانِیةَ فِی الْإِسْلَامِ تَزَوَّجُوا فَإِنِّی مُکَاثِرٌ بِکُمُ الْأُمَمَ؛ (38) رهبانیت در اسلام نیست. زن بگیرید! من به فزونی عدد شما بر ملتهای دیگر مباهات می‌کنم.»
و سرانجام جلال الدین مولوی افکار و گفتار خامی که برخاسته از سستی و تنبلی افراد برای کسب روزی است، همچون این افکار: خدایی که جان داده است، نان خواهد داد؛ کسی که بی نیازی و پیروزی بجوید، لقمه نان هم به سراغش خواهد آمد؛ همه حیوانات و درندگان بدون کسب و زحمت، روزی خود را می‌خورند.
جمله را رزاق روزی می‌دهد قسمت هر یک به پیشش می‌نهد (39)
مورد تمسخر و ریشخند قرار می‌دهد و این گونه در صدد پاسخ آنها بر می‌آید:
راه روزی کسب و رنج است و تعب هر کسی را پیشه‌ای داد و طلب
اُطْلُبُوا الاَرْزَاقَ مِنْ اَسْبَابِهَا
اُدْخُلُوا الاَبْیاتَ مِنْ اَبْوَابِهَا (40)

4. قناعت و سبک گرفتن هزینه‌ها

گر چه امروز مسئله ازدواج آن قدر با آداب و رسوم غلط و حتی خرافات آمیخته شده که به صورت یک جاده صعب العبور یا غیر قابل عبور برای جوانان در آمده است، (41) اما در روایات متعددی، مسلمانان تشویق به همکاری در امر ازدواج افراد مجرد و کمک به این امر شده اند و به عنوان مثال، می‌توانند هزینه‌های ازدواج را سبک و آسان بگیرند تا مانعی بر سر راه ازدواج جوانان پیدا نشود؛ همچنان که مهریه‌های سنگین غالباً سنگ راه ازدواج افراد کم درآمد می‌گردد. در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می‌خوانیم:
«شُؤْمُ الْمَرْأَةِ غُلاءُ مَهْرِهَا؛ (42) زن بدقدم زنی است که مهرش سنگین باشد.»
و باز در حدیث دیگری که در ذیل حدیث فوق وارد شده، می‌خوانیم:
«مِنْ شُؤْمِهَا شِدَّةُ مَئُونَتِهَا؛ (43) یکی از نشانه‌های شوم بودن زن آن است که هزینه زندگی [یا هزینه ازدواجش سنگین باشد.»
همان طور که در روایات فوق اشاره شد که علت شوم و بدقدم بودن برخی زنان اسراف و عدم تقدیر معیشت و عدم قناعت می‌باشد، می‌توان این نتیجه را گرفت که مسلماً چنین افرادی برای خانواده، نه تنها روزی و برکت به همراه نخواهد داشت، بلکه فقر و ناداری را به ارث خواهند گذاشت.
همچنان که امیر المؤمنین علیه السلام در ضمن روایتی به این مطلب اشاره می‌فرماید:
«تَرْکُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَةِ یورِثُ الْفَقْرَ؛ (44) اندازه گیری نکردن مخارج، فقر به بار می‌آورد.»
و همچنین امام صادق علیه السلام می‌فرماید:
«ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ أَنْ لَا یفْتَقِرَ؛ (45) برای کسی که میانه روی کند ضامن شده‌ام که فقیر نگردد.»
و لذا قناعت، ثروتی است که تمام شدنی نیست (46) و اگر کسی پس از سعی و تلاش برای کسب روزی، به آنچه خداوند روزی او ساخته است، قانع باشد، هرگز احساس فقر و ناداری نخواهد کرد؛ همان گونه که امام باقرعلیه السلام یا امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «مَنْ قَنِعَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَی النَّاسِ؛ (47) هر کس به آنچه خدا روزی او ساخته است، قناعت کند، از بی نیازترین مردم است.»

5. امدادهای الهی در کسب روزی
بدون شک یکی از نگرانیهای افراد مجرد در اقدام به ازدواج و تشکیل خانواده، ترس از فقر و مخارج سنگین عائله مندی است که چگونه می‌تواند به تنهایی در مقابل این بار سنگین قد علم کند و آن را به دوش بکشد.
ولی باید این مطلب مهم را یادآور شد که مسلماً امدادهای الهی و نیروهای معنوی به کمک افرادی می‌آید که برای انجام وظیفه انسانی و حفظ پاکی خود اقدام به ازدواج می‌کنند.

مطلب مهم:
از طرفی باید به یک نکته فوق العاده مهم در همه دعا ها و امداد های غیبی و .. توجه کرد که همه آنها یک شرط مهم دارد و آن این که انسان در مسیر قرار بگیرد و برای خواسته خود تلاش کند و الا هیچ اثری نخواهد داشت
به عبارت دیگر این کلام الهی یک سری شروط و اسبابی دارد که در آیات دیگر قرآن بدان اشاره شده است . توکل ، تقوا، قناعت ، سعی و تلاش و کوشش ، انجام وظایف و... آن وقت است که خدا به وعده خود عمل می کند آنگاه است که انسان هر چند با بنیه ضعیف مالی نباید هیچ نگرانی به خود راه دهد .
برای مثال یک نمونه می آورم مثلا اگر کسی ازدواج کند و هیچ تلاشی برای زندگی نکند و در خانه خود بنشیند آیا او هم باید از خدا طلب کار باشد که تو فرمودی" یغنیهم الله " یا اگر کسی در زندگی زناشویی خود دست به ظلم و تعدی بزند یا به کارهای خلاف رو بیاورد آنگاه که بد بخت و بیچاره شد آیا می تواند به خدا بگوید که تو فرمودی که.... یا آگر کسی در زندگی دست به اسراف زد و فقیر شد می تواند طلب کار خدا باشد .

به طور واضح باید گفت که این وعده خدا باید در کنار دیگر قوانین و سنن الهی دیده شود و بدان عمل شود دقیقا مثل توکل که اگر کسی باخود بگوید من به خدا توکل کردم و در خانه می نشینم و طلب روزی می کنم. باید همه سنن الهی را در کنار هم دید و بدان ملتزم شد و البته در داستان ازدواج خدا عنایت ویژه ای به فرد دارد و امداد های غیبی زندگی فرد در مسیر را تامین می کند

چه بسیار افرادی را دیده ایم که زندگی بعد از ازدواجشان به مراتب بهتر از قبل از آن بوده و رشد مادی و معنوی کرده اند. و همین شمول حد اکثری بس است برای یک قاعده کلی که خدا بگوید ازدواج کنید تا خدا شما را بی نیاز کند

نکته آخر این که وقتی می گوییم فردی که ازدواج می کند را " یغنیهم الله " بدین معنی نیست که هر کس ازدواج کرد به بهترین وضع موجود در جامعه می رسد و ثروتمند می شود بلکه می گوید خدا او را در موارد زن و زندگی و امرار معاش در سطحی که دارد بی نیاز از دست مردم می کند نه این که فرد فقیر در یک سطح پایین زندگی اجتماعی اگر ازدواج کرد او می شود بی نیاز در سطح سرمایه داران یک جامعه بلکه او اگر تا دیروز در یک خانه اجاره ای زندگی می کرد اضافه شدن عائله باعث چادر نشین شدن او نمی شود حد اقل توان زندگی که در آن بوده را خواهد داشت.

و لذا هر فرد با ایمان می‌تواند به این وعده الهی دلگرم باشد که خداوند روزی او و خانواده‌اش را از مکانی که گمانش را نمی‌دهد، می‌رساند: «یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ»؛ (48) «او را از جایی که گمان ندارد، روزی می‌دهد.»
همچنان که در حدیث از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله نقل شده: «مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ «إِنْ یکُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛ (49) «کسی که ازدواج را از ترس فقر و مخارج عائله مندی ترک کند، گمان بد به خدا برده است؛ چرا که خداوند متعال می‌فرماید: اگر آنها فقیر باشند، خداوند آنها را از فضل خود بی نیاز می‌سازد.»

ستايشگر;516498 نوشت:
با سلام.

بنده اول بحث عرض کنم که من اگر خدا قبول کنه ، به دین اسلام و مذهب تشیع هستم. فقط یک سوالی این اواخر برام ایجاد شد که من رو به شک انداخت. میخواستم ببینم چطور میشه حلش کرد.

خدا بعضی چیزها رو قول داده که انجام میده. مثلا خدا خودش میگه روزی آفریده هاش بر عهده اش هست ( سوره ی هود آیه 6 ) بعد میبینم که خیلی ها روزیشون نمیرسه و همواره گرسنه و ضعیف هستند. یا مثلا خدا در قرآن وعده داده که ازدواج کنید اگر بینوا باشید از فضل خودم توانگرتون میکنم ( سوره نور آیه 32 ) اما در واقعیت چه بسیار ازدواج ها که بخاطر فقر از هم میپاشه و چه بسیار افراد که زن هم میگیرن اما توانگر که نمیشن هیچ ، با زن و چند تا بچه تو یه اتاق باید به سختی بگذرونند!

با سلام... در مورد روزی...جواب اینه که خداوند در قرآن فقط فرموده روزی....نفرموده غذا و خوردنی ها...یعنی اینکه خیلی چیز ها خوردنی نیست اما روزی آدم محسوب می شود....حتی چشیدن طعم مرگ هم نوعی روزی است.... خدا خودش ماه رمضونو واجب کرده بفهمیم گرسنگان چی می کشن اونوقت بیاد بگه نمیذارم کسی گرسنه باشه؟ لذا روزی فقط غذا و خوردن نیست...ازدواج روزی است خانه ماشین درس خواندن کارکردن سلامتی ووووهمه روزی است.... اما درمورد فقر...اگر کسی فقیر باشد و با توکل بخدا ازدواج کند خدا او را از فقر نجات می دهد....پس شکی دیگر در این نیست که اگر کسی فقیر بود و ازدواج کرد و بدبخت تر شد مشکل از خود اوست...خدا هرکسی رو که کمک نمی کنه....بفرض طرف حرام خور است...اصلا نماز نمی خونه.....و فقیره زن میگیره بدبختر می شه....خب طبیعیه خدا کمکش نکنه....خدا فقط به پاکان عالم کمک می کنه....هیچ دردی به انسان نمی رسه مگر بسبب گناه

به نام خدا.

شعیب;518854 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی
در مورد رزق افراد که بر عهده خداست باید عرض کنم که خدا به اندازه همه انسان ها که در روی زمین زندگی می کنند منابع خوراک و پوشاک و مسکن قرار داده است و در انسان ها این قابلیت را قرار داده که به تحصیل آن ها بپردازند و از آنها بهره مند شوند.

فکر تدبیر معیشت ، قوت کار و عمل، منابع بی شمار تغذیه در اطراف گروه های انسانی و... هر آنچه که برای یک زندگی با رفاه کامل لازم بوده خدا برای انسان ها -با کم و زیاد - قرار داده است حتی در همان جوامعی که ما امروزه می بینیم گرسنگی بیداد می کند و هر روزه هزاران کودک از گرسنگی می میرند خدا بیشترین معادن طلای عالم را در میان آنها قرار داده است که همان ها می توانند از ثرومند ترین کشور های جهان باشند.

اینها همه و همه اسبابی است که خدا به واسطه آنها رزق انسانها را تضمین کرده است اما در این بین بعضا عادات و رسوم ، تنبلی ها، به کار نبستن توانایی های خدا دادی و از همه مهم تر دست انداز عده ای از مستکبرین و جهان خواران مانع این رزق عمومی شده است تا جایی که یکی از همین کشور های مستکبر سالیانه هزاران تن گندم خریداری شده از کشاورزان خود را به اقیانوس ها می ریزد تا مبادا کشاورزش بی کار شود و از طرفی این گندم ها باعث آبادی کشوری شود.

و الا خدا همه اسباب را فراهم کرده و به اندازههمه و حتی بیشتر رزق را در عالم قرار داده است تا جایی که قبل از این که کودک نیاز به تغزیه داشته باشد خدا شیر را در پستان های مادر جاری می کند و حتی قبل از آن در رحم مادر وسیله ارتزاقش را قرار داده است.
خدا به انسان وعده رزق داده است ولی باید او در مسیر قرار بگیرد اگر خدا رزقش را زیاد نکرد اعتراض کند باید تلاش کند و الا در خانه بنشیند رزقی که خدا برایش مقرر کرده به او نخواهد رسید و دعا هم برایش فایده ای نخواهد داشت
«عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام رَجُلٌ قَالَ لَأَقْعُدَنَّ فِي بَيْتِي وَ لَأُصَلِّيَنَّ وَ لَأَصُومَنَّ وَ لَأَعْبُدَنَّ رَبِّي فَأَمَّا رِزْقِي فَسَيَأْتِينِي فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام هَذَا أَحَدُ الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ‏» «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَرَأَيْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا دَخَلَ بَيْتَهُ وَ أَغْلَقَ بَابَهُ أَ كَانَ يَسْقُطُ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ مِنَ السَّمَاء»

از طرفی خدا تکوینا رزق را در عالم گذاشته و از طرفی برای کم بود های احتمالی در فرض وجود موانع دستور هایی را تشریع فرموده است ازجمله انفاق به مستمندان و پرداخت زکات و... که این ها هم در همان راستای بر عهده گرفتن رزق خداست.
در قرآن آمده است: «و اذا قیل لهم انفقوامما رزقکم الله قال الذین کفروا للذین آمنوا انطعم من لویشآءالله اطعمه ان انتم الا فی ضلال مبین » ; و هنگامی که به آنان گفته می شود از آن چه خدا به شما روزی کرده، انفاق کنید، کافران به مؤمنان می گویند: آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدامی خواست، او را اطعام می کرد؟ (پس خداخواسته که او گرسنه باشد.) شما فقط در گمراهی آشکارید.
همه این سنت هایی که چه تشریعا و چه تکوینا خدا برای رزق انسان قرار داده گاها با بد عمل کردن ما انسانها و عمل نکردن به آنها باعث فقر و فلاکت عده ای می شود
... ِ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏ ... ( الرعد/11) ...
«ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (الروم - 41)
ترجمه: در دريا و خشكى فساد ظاهر گشت به خاطر كارهاى بد مردم، ظاهر گشت تا خدا به اين وسيله بعضى از آثار كار بد را به ايشان بچشاند.

و الا جامعه ای که کسی مانع رزق دیگری نشود ، اغنیا به فقرا صدقه دهند زمین داران و مال داران و .. زکات مالشان را بدهند و انسانها به وظایف ایمانیشان که درست عمل کنند ( که خود باعث افزایش رزق می شود)
و حتی فرا تر از این اگر فرد در تنگ دستی صدقه دهد خدا او را بی نیاز می کند
حضرت علی (ع) می فرمایند : « إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ (قصار/250) وقتی از فقر کارتان به گرسنگی کشید با دادن صدقه با خدا تجارت کنید »

ادامه دارد.....


سلام علیکم حاج آقا.

من قبول دارم که خدا کارهاش رو با اسباب انجام میده و همینطوری یهویی مثلا ظرف غذا خلق نمیکنه برای کسی. اما خوب وقتی میگه بر عهده ام هست ، دیگه بر عهده اش هست دیگه. چه جور هست که اعمال آفریده های خدا ، خدا رو در رساندن روزی ( که قولش رو داده ) محدود میکنه؟

شعیب;518917 نوشت:
اما در باب وعده الهی به روزی دادن به کسی که ازدواج می کند:

«إِنْ یکُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» و خداوند قادر به چنین کاری هست؛ زیرا خداوند واسع و علیم است: «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ»
جوانی از انصار نزد پیامبر خداصلی الله علیه وآله آمد و از فقر و نیازمندی خود به آن حضرت شکایت کرد. پیامبر به او فرمود: ازدواج کن! [در برخی از منابع نقل شده که این عمل 3 بار تکرار شد و هر بار پیامبرصلی الله علیه وآله همان پاسخ را دادند.
پس از خارج شدن جوان از محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، مردی از انصار، خود را به آن جوان رساند و گفت: مرا دختری است زیباروی. سپس آن دختر را به همسری او در آورد. خداوند نیز به سبب این عمل، در رزق و روزی او توسعه داد و آن جوان به نزد رسول الله صلی الله علیه وآله آمد و از حال خود خبر داد و پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

«یا مَعْشَرَ الشَّبَابِ عَلَیکُمْ بِالْبَاهِ؛ (8) ‌ای گروه جوانان! بر شما باد به ازدواج کردن!»
و باز از ایشان است: «اِلْتَمِسُوا الرِّزْقَ بِالنِّکَاحِ؛ (9) رزق را در ازدواج جستجو کنید!» و نیز می‌فرمایند: «اِتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَکُمْ؛ (10) تشکیل خانواده دهید! پس همانا خانواده برای شما رزق رسان‌تر است.» و اینکه امام صادق علیه السلام در باب رزق آور بودن ازدواج می‌فرمایند: «الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِیالِ؛ (11) رزق و روزی با همسر و فرزندان می‌باشد.»
و از اینکه رسول اکرم صلی الله علیه وآله می‌فرمایند: «لَوْ أَنَّکُمْ تَتَوَکَّلُونَ عَلَی اللَّهِ حَقَّ تَوَکُّلِهِ لَرَزَقَکُمْ کَمَا یرْزُقُ الطَّیرَ تَغْدُو خِمَاصاً وَ تَرُوحُ بِطَاناً؛ (23) اگر بر خداوند توکل کنید، آن چنان که حق توکّل بر اوست، خداوند شما را روزی می‌دهد؛ همچنان که پرندگان هر بامداد با شکمهای گرسنه از آشیانه خود می‌پرند و شبانگاه با شکمهای سیر باز می‌گردند.»

و اما عواملی که در ازدواج موجب افزایش رزق و روزی انسان می‌شوند، عبارت اند از:

1
. ایمان و تقوا

یکی از اصول اساسی که اسلام به آن اهمیت زیادی داده است و آن را وسیله تقرب به درگاه الهی و ارزش یافتن فرد مسلمان معرفی می‌کند، مسئله ایمان به خدا و تقواست؛ همچنان که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»؛ (24) «همانا گرامی‌ترین شما در نزد خدا، با تقواترین شماست.»
از این رو، فرد مسلمانی که به خاطر تقوای الهی و برای حفظ دین و پیروی از سنت پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله اقدام به ازدواج می‌کند، در درگاه پروردگار، عزّت و ارزش خاصی می‌یابد و به دلیل آراسته شدن به این زیور اخلاقی، مورد توجه خاص خدا واقع می‌شود؛ به طوری که خداوند از مکانی که هرگز گمان نمی‌برد، برای او روزی می‌رساند: «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ»؛ (25) «کسی که تقوا پیشه کند، خداوند گشایشی برای او قرار می‌دهد و از آنجا که گمان ندارد، به او روزی می‌بخشد.»
و در آیاتی که از قرآن، باز شدن درهای برکات [روزی] را از آسمان و زمین، مشروط به ایمان و تقوای مردم معرفی می‌کند: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»؛ (26) «و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، برکات آسمان و زمین را به روی آنها می‌گشودیم.»
همچنان که در حدیثی نورانی از وجود مقدس پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، تقوا به عنوان راه کسب روزی حلال بیان شده است. آن حضرت در حجة الوداع فرمود: «فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَسَمَ الْأَرْزَاقَ بَینَ خَلْقِهِ حَلَالًا وَ لَمْ یقْسِمْهَا حَرَاماً فَمَنِ اتَّقَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَبَرَ أَتَاهُ اللَّهُ بِرِزْقِهِ مِنْ حِلِّهِ وَ مَنْ هَتَکَ حِجَابَ السِّتْرِ وَ عَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِنْ غَیرِ حِلِّهِ قُصَّ بِهِ مِنْ رِزْقِهِ الْحَلَالِ وَ حُوسِبَ عَلَیهِ یوْمَ الْقِیامَةِ؛ (27) خدای تبارک و تعالی رزق حلال را بین خلقش تقسیم کرده و آن را به طور حرام تقسیم نکرده است. پس هر کس از خدای عز و جل پروا کند و صبر نماید، خداوند رزقش را از راه حلال می‌دهد و هر کس پرده حرمت الهی را پاره کند و رزقش را از غیر راه حلال بگیرد، رزق حلالش را به عنوان قصاص از او خواهند گرفت [و در نتیجه، همان مقداری را که باید از حلال می‌خورد، از حرام می‌خورد و نه بیشتر] و روز قیامت بر او حساب می‌کنند.»
شاید به همین دلیل که تقوا در روزی انسان مؤثر است، شاهدیم که در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله استغفار از گناه که از آثار تقوا می‌باشد، به عنوان یکی از عوامل جلب روزی معرفی می‌شود:
«أَکْثِرُوا الِاسْتِغْفَارَ فَإِنَّهُ یجْلِبُ الرِّزْقَ؛ (28) زیاد استغفار کنید؛ زیرا استغفار روزی را [به سوی شما] می‌کشاند.»

2
. احساس مسئولیت
فقر نمی‌تواند مانع راه ازدواج گردد، بلکه چه بسا ازدواج سبب غنا و بی نیازی می‌شود. دلیل آن هم با دقت روشن می‌شود؛ زیرا انسان تا مجرد است، احساس مسئولیت نمی‌کند؛ نه ابتکار و نیرو و استعداد خود را به اندازه کافی برای کسب درآمد مشروع بسیج می‌کند و نه به هنگامی که درآمدی پیدا کرد، در حفظ و بارورساختن آن می‌کوشد و به همین دلیل، افراد مجرد غالباً خانه به دوش و تهی دست اند. اما بعد از ازدواج، شخصیت انسان تبدیل به یک شخصیت اجتماعی می‌شود و خود را شدیداً مسئول حفظ همسر و آبروی خانواده و تأمین وسائل زندگی فرزندان آینده می‌بیند. بنابراین، تمام هوش و ابتکار و استعداد خود را به کار می‌گیرد و در حفظ درآمدهای خود و صرفه جویی تلاش می‌کند و در مدت کوتاهی می‌تواند بر فقر چیره شود. (29)
به بیانی دیگر، مگر نه آنکه احتیاج ما باعث اختراع است، احساس مسئولیت نیز انگیزه‌ای نیرومند است که در وجود انسان نهاده شده است. همانا روزی خدا در زمین نهفته شده و توانمندیهای انسان در وجود خود او نهفته است. وقتی این توانمندیها شکفته شود، روزی خدا نیز با امید و نیازمندی و به وسیله سعی و کوشش بیرون خواهد آمد. (30)
و از اینجاست که در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آمده است:
«مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ (31) هر کس امر ازدواج را از بیم مخارج عائله مندی ترک کند، همانا به خداوند گمان بد برده است.»

3. سعی و تلاش

بدون شک انسانها از نظر استعدادها و مواهب خدادادی با هم متفاوت اند؛ ولی با این حال، آنچه پایه اصلی پیروزیها را تشکیل می‌دهد، تلاش و سعی و کوشش آدمی است. آنها که سخت کوش ترند، پیروزترند و آنها که تنبل‌تر و کم تلاش ترند، محروم ترند. (32)
از این رو، قرآن بهره انسان را متناسب با سعی او می‌شمرد و صریحاً می‌گوید: «وَ أَنْ لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی «؛ (33) «و اینکه برای انسان بهره‌ای جز سعی و تلاش او نیست.»
در روایات اسلامی نیز، فوق العاده به مسئله تلاش و کوشش برای کسب روزی اهمیت داده شده است؛ تا آنجا که امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «لَا تَکْسَلُوا فِی طَلَبِ مَعَایشِکُمْ فَإِنَّ آبَاءَنَا کَانُوا یرْکُضُونَ فِیهَا وَ یطْلُبُونَهَا؛ (34) در تحصیل روزی تنبلی نکنید؛ زیرا پدران ما در این راه می‌دویدند و آن را طلب می‌کردند.»
و نیز از همان امام بزرگوار می‌خوانیم: «الْکَادُّ عَلَی عِیالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛ (35) کسی که برای [روزی خانواده خود تلاش می‌کند، مانند مجاهد در راه خداست.»
و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله طلب روزی حلال را پس از ادای واجبات اولیه، واجب می‌شمارد:
«طَلَبُ الْحلال فَرِیضَةٌ بَعْدَ الْفَرِیضَةِ.» (36)
بی کلید این در گشادن راه نیست بی طلب نان سنت الله نیست
گر تو بنشینی به چاهی اندرون رزق کی آید برت‌ای ذو فنون (37)
لذا به همین خاطر است که می‌بینیم پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آن چند نفر صحابی را که گوشه نشینی اختیار کرده بودند و ترک کار و کوشش برای کسب روزی، به شدت مورد ملامت و سرزنش قرار می‌دهند و می‌فرمایند: «لَا رَهْبَانِیةَ فِی الْإِسْلَامِ تَزَوَّجُوا فَإِنِّی مُکَاثِرٌ بِکُمُ الْأُمَمَ؛ (38) رهبانیت در اسلام نیست. زن بگیرید! من به فزونی عدد شما بر ملتهای دیگر مباهات می‌کنم.»
و سرانجام جلال الدین مولوی افکار و گفتار خامی که برخاسته از سستی و تنبلی افراد برای کسب روزی است، همچون این افکار: خدایی که جان داده است، نان خواهد داد؛ کسی که بی نیازی و پیروزی بجوید، لقمه نان هم به سراغش خواهد آمد؛ همه حیوانات و درندگان بدون کسب و زحمت، روزی خود را می‌خورند.
جمله را رزاق روزی می‌دهد قسمت هر یک به پیشش می‌نهد (39)
مورد تمسخر و ریشخند قرار می‌دهد و این گونه در صدد پاسخ آنها بر می‌آید:
راه روزی کسب و رنج است و تعب هر کسی را پیشه‌ای داد و طلب
اُطْلُبُوا الاَرْزَاقَ مِنْ اَسْبَابِهَا
اُدْخُلُوا الاَبْیاتَ مِنْ اَبْوَابِهَا (40)

4. قناعت و سبک گرفتن هزینه‌ها

گر چه امروز مسئله ازدواج آن قدر با آداب و رسوم غلط و حتی خرافات آمیخته شده که به صورت یک جاده صعب العبور یا غیر قابل عبور برای جوانان در آمده است، (41) اما در روایات متعددی، مسلمانان تشویق به همکاری در امر ازدواج افراد مجرد و کمک به این امر شده اند و به عنوان مثال، می‌توانند هزینه‌های ازدواج را سبک و آسان بگیرند تا مانعی بر سر راه ازدواج جوانان پیدا نشود؛ همچنان که مهریه‌های سنگین غالباً سنگ راه ازدواج افراد کم درآمد می‌گردد. در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می‌خوانیم:
«شُؤْمُ الْمَرْأَةِ غُلاءُ مَهْرِهَا؛ (42) زن بدقدم زنی است که مهرش سنگین باشد.»
و باز در حدیث دیگری که در ذیل حدیث فوق وارد شده، می‌خوانیم:
«مِنْ شُؤْمِهَا شِدَّةُ مَئُونَتِهَا؛ (43) یکی از نشانه‌های شوم بودن زن آن است که هزینه زندگی [یا هزینه ازدواجش سنگین باشد.»
همان طور که در روایات فوق اشاره شد که علت شوم و بدقدم بودن برخی زنان اسراف و عدم تقدیر معیشت و عدم قناعت می‌باشد، می‌توان این نتیجه را گرفت که مسلماً چنین افرادی برای خانواده، نه تنها روزی و برکت به همراه نخواهد داشت، بلکه فقر و ناداری را به ارث خواهند گذاشت.
همچنان که امیر المؤمنین علیه السلام در ضمن روایتی به این مطلب اشاره می‌فرماید:
«تَرْکُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَةِ یورِثُ الْفَقْرَ؛ (44) اندازه گیری نکردن مخارج، فقر به بار می‌آورد.»
و همچنین امام صادق علیه السلام می‌فرماید:
«ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ أَنْ لَا یفْتَقِرَ؛ (45) برای کسی که میانه روی کند ضامن شده‌ام که فقیر نگردد.»
و لذا قناعت، ثروتی است که تمام شدنی نیست (46) و اگر کسی پس از سعی و تلاش برای کسب روزی، به آنچه خداوند روزی او ساخته است، قانع باشد، هرگز احساس فقر و ناداری نخواهد کرد؛ همان گونه که امام باقرعلیه السلام یا امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «مَنْ قَنِعَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَی النَّاسِ؛ (47) هر کس به آنچه خدا روزی او ساخته است، قناعت کند، از بی نیازترین مردم است.»

5. امدادهای الهی در کسب روزی
بدون شک یکی از نگرانیهای افراد مجرد در اقدام به ازدواج و تشکیل خانواده، ترس از فقر و مخارج سنگین عائله مندی است که چگونه می‌تواند به تنهایی در مقابل این بار سنگین قد علم کند و آن را به دوش بکشد.
ولی باید این مطلب مهم را یادآور شد که مسلماً امدادهای الهی و نیروهای معنوی به کمک افرادی می‌آید که برای انجام وظیفه انسانی و حفظ پاکی خود اقدام به ازدواج می‌کنند.

مطلب مهم:
از طرفی باید به یک نکته فوق العاده مهم در همه دعا ها و امداد های غیبی و .. توجه کرد که همه آنها یک شرط مهم دارد و آن این که انسان در مسیر قرار بگیرد و برای خواسته خود تلاش کند و الا هیچ اثری نخواهد داشت
به عبارت دیگر این کلام الهی یک سری شروط و اسبابی دارد که در آیات دیگر قرآن بدان اشاره شده است . توکل ، تقوا، قناعت ، سعی و تلاش و کوشش ، انجام وظایف و... آن وقت است که خدا به وعده خود عمل می کند آنگاه است که انسان هر چند با بنیه ضعیف مالی نباید هیچ نگرانی به خود راه دهد .
برای مثال یک نمونه می آورم مثلا اگر کسی ازدواج کند و هیچ تلاشی برای زندگی نکند و در خانه خود بنشیند آیا او هم باید از خدا طلب کار باشد که تو فرمودی" یغنیهم الله " یا اگر کسی در زندگی زناشویی خود دست به ظلم و تعدی بزند یا به کارهای خلاف رو بیاورد آنگاه که بد بخت و بیچاره شد آیا می تواند به خدا بگوید که تو فرمودی که.... یا آگر کسی در زندگی دست به اسراف زد و فقیر شد می تواند طلب کار خدا باشد .

به طور واضح باید گفت که این وعده خدا باید در کنار دیگر قوانین و سنن الهی دیده شود و بدان عمل شود دقیقا مثل توکل که اگر کسی باخود بگوید من به خدا توکل کردم و در خانه می نشینم و طلب روزی می کنم. باید همه سنن الهی را در کنار هم دید و بدان ملتزم شد و البته در داستان ازدواج خدا عنایت ویژه ای به فرد دارد و امداد های غیبی زندگی فرد در مسیر را تامین می کند

چه بسیار افرادی را دیده ایم که زندگی بعد از ازدواجشان به مراتب بهتر از قبل از آن بوده و رشد مادی و معنوی کرده اند. و همین شمول حد اکثری بس است برای یک قاعده کلی که خدا بگوید ازدواج کنید تا خدا شما را بی نیاز کند

نکته آخر این که وقتی می گوییم فردی که ازدواج می کند را " یغنیهم الله " بدین معنی نیست که هر کس ازدواج کرد به بهترین وضع موجود در جامعه می رسد و ثروتمند می شود بلکه می گوید خدا او را در موارد زن و زندگی و امرار معاش در سطحی که دارد بی نیاز از دست مردم می کند نه این که فرد فقیر در یک سطح پایین زندگی اجتماعی اگر ازدواج کرد او می شود بی نیاز در سطح سرمایه داران یک جامعه بلکه او اگر تا دیروز در یک خانه اجاره ای زندگی می کرد اضافه شدن عائله باعث چادر نشین شدن او نمی شود حد اقل توان زندگی که در آن بوده را خواهد داشت.

و لذا هر فرد با ایمان می‌تواند به این وعده الهی دلگرم باشد که خداوند روزی او و خانواده‌اش را از مکانی که گمانش را نمی‌دهد، می‌رساند: «یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ»؛ (48) «او را از جایی که گمان ندارد، روزی می‌دهد.»
همچنان که در حدیث از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله نقل شده: «مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ «إِنْ یکُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛ (49) «کسی که ازدواج را از ترس فقر و مخارج عائله مندی ترک کند، گمان بد به خدا برده است؛ چرا که خداوند متعال می‌فرماید: اگر آنها فقیر باشند، خداوند آنها را از فضل خود بی نیاز می‌سازد.»

جناب شعیب ، شما میفرمایید شخص باید توکل بکنه ، ایمان داشته باشه ، تلاش هم بکنه بعد خدا اون شخص رو غنی میکنه. الان یعنی اونهایی که غنی نشدن و حتی به کمک دولت هم احتیاج دارند ( یارانه و وام و ... ) و کم هم نیستند ، اینها یا ایمان ندارن یا تلاش نمیکنن یا ...؟

جناب شعیب گرامی ، این معیار ایمان و تقوا با اجازه تون یه مقداری ... یه جوریه! چرا؟ چون هیچ چیز مشخصی نیست. ار کجا میشه فهمید شخص ایمان و تقوا داره یا نداره و در یک مورد خاص ، اینها رو داره یا نداره؟ امیدوارم جسارت نشه ، اما این معیار بیشتر شبیه راه در رو هست که میبینیم شخص هم تلاش میکنه هم قناعت میکنه و هم احساس مسئولیت داره ، بعد میبینیم فقر از سر و کولش بالا میره ، میگیم "آها! این ایمان و تقوا نداره!" ( چون میگیم نمیشه که خدا زیر قولش بزنه پس صورت مسئله که درسته ، باید یه راه دیگه پیدا کنیم! ) مثل این ذکر ها هست که میگن "بگو فلان طور میشه" بعد میگه و نمیشه ، بهش میگن "از ته دلت نخواستی وگرنه میشد!" حالا چطور میشه مشخص کرد که از ته دل بوده یا به مقدار کافی از ته دل نبوده؟

جناب شعیب ، من حرفم این هست که همه ی اینها هم باشه ، باز هم خدا ممکنه به سبب امتحان ، به قولش عمل نکنه! مگر حضرت ایوب(ع) نبود؟ حضرت ایوب (ع) من نوعی نبود که ایمان نداشته باشه یا مثلا کم کاری بکنه و ... اما دیدیم که تو زندگیش حد اعلای سختی و رنج افتاد! خوب پس چطور میشه به قول خدا اعتماد کرد؟

جناب شعیب ، شما میفرمایید که "چه بسیار افرادی رو دیده ایم که ..." ، من هم میگم "چه بسیار افرادی را میبینیم که ازدواج کردند و بی نیاز هم نشدند! چه برسه به پولدار!" اتفاقا کافیه یک نفر باشه که تحت حکم قرار نگرفته باشه ، تا حکم کلی زیر سوال بره اما نمیشه با جمع کردن حتی صد هزار نمونه ، گفت حکم کلی درسته. مثلا همه شنیدیم که امام رضا (ع) شفا میده. بعد از این میلیون ها میلیون نفری که به پابوسی ایشون میرن ( و جا داره که برن و کار خیلی خوبی هم میکنن که میرن و خدا قسمت همه ، زودتر از همه حاضرین این جمع ، بکنه ) همه شون شفا میگیرن؟ نه! یک نفر ، دو نفر و حتی صد نفر.

ستایشگر :Gol:

به نام خدا.

nothing;518974 نوشت:
با سلام... در مورد روزی...جواب اینه که خداوند در قرآن فقط فرموده روزی....نفرموده غذا و خوردنی ها...یعنی اینکه خیلی چیز ها خوردنی نیست اما روزی آدم محسوب می شود....حتی چشیدن طعم مرگ هم نوعی روزی است.... خدا خودش ماه رمضونو واجب کرده بفهمیم گرسنگان چی می کشن اونوقت بیاد بگه نمیذارم کسی گرسنه باشه؟ لذا روزی فقط غذا و خوردن نیست...ازدواج روزی است خانه ماشین درس خواندن کارکردن سلامتی ووووهمه روزی است.... اما درمورد فقر...اگر کسی فقیر باشد و با توکل بخدا ازدواج کند خدا او را از فقر نجات می دهد....پس شکی دیگر در این نیست که اگر کسی فقیر بود و ازدواج کرد و بدبخت تر شد مشکل از خود اوست...خدا هرکسی رو که کمک نمی کنه....بفرض طرف حرام خور است...اصلا نماز نمی خونه.....و فقیره زن میگیره بدبختر می شه....خب طبیعیه خدا کمکش نکنه....خدا فقط به پاکان عالم کمک می کنه....هیچ دردی به انسان نمی رسه مگر بسبب گناه

سلام بر شما.

خوب شما میتونید این رو با خود آیات قرآن ثابت بفرمایید که روزی یه مفهوم عام هست؟ اگر بتونید ، اونوقت میشه گفت طبق فرمایش شما ، خدا به همه روزی میده ، حالا به پولدار های تهران روزی غذا میده و به بچه های آفریقایی روزی مرگ ، به قولش هم عمل کرده.

اما در مورد ازدواج ، متوجه نشدم. شما میفرمایید "اگر کسی فقیر باشد و با توکل ازدواج کند خدا او را از فقر نجات میدهد" بعدش میفرمایید " اگر فرد فقیر ازدواج کرد و بدبخت شد تقصیر خودش هست"؟ یعنی خدا ازدواج رو گذاشته برای افراد غیر فقیر؟ پس چرا به اینها هم حس شهوت داد؟

و ... خدا فقط به پاکان عالم کمک میکنه؟ پس خدا ، فقط خدای آدم های خوبه؟ خدا خلافکار ها نیست؟

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;519188 نوشت:
سلام بر شما.

خوب شما میتونید این رو با خود آیات قرآن ثابت بفرمایید که روزی یه مفهوم عام هست؟ اگر بتونید ، اونوقت میشه گفت طبق فرمایش شما ، خدا به همه روزی میده ، حالا به پولدار های تهران روزی غذا میده و به بچه های آفریقایی روزی مرگ ، به قولش هم عمل کرده.

اما در مورد ازدواج ، متوجه نشدم. شما میفرمایید "اگر کسی فقیر باشد و با توکل ازدواج کند خدا او را از فقر نجات میدهد" بعدش میفرمایید " اگر فرد فقیر ازدواج کرد و بدبخت شد تقصیر خودش هست"؟ یعنی خدا ازدواج رو گذاشته برای افراد غیر فقیر؟ پس چرا به اینها هم حس شهوت داد؟

و ... خدا فقط به پاکان عالم کمک میکنه؟ پس خدا ، فقط خدای آدم های خوبه؟ خدا خلافکار ها نیست؟

ستایشگر

با سلام مجدد....اولا که عقلا و منطقا ثابت هست که فقط غذا روزی نیست....سلامتی ازدواج و غذای روح که علم باشه هم روزیه....هرچیزی غذایی داره....پس شکی نیست منظور از روزی فقط خوراک معده نیست...اما سنگین ترینش که خوراندن طعم مرگ باشه..هم دیر یا زود می رسه....برای مثال من بشخصه ذاتم به گونه ای است که اصلا زندگی جاوید در دنیا رو دوست ندارم و بیزارم...یعنی اگر مثلا فرض محال خدا بگه آخرتی در کار نیست من ترجیح می دم بمیرم و مرگ روزی من بشه...تا اینکه تا ابد در این دنیای ظالم باشم...لذا مرگ که نقل مکان از جهنم دنیوی به سوی بهشت جاوید اخروی است صد در صد این چشیدن طعم مرگ روزی بزرگی است....پس تاکنون دیگه فکر کنم قانع شده باشید با این دلایل محکم که هرچیزی غذایی داره و صد در صد روزی فقط خوردنی معده نیست.......از طرفی اگر هم شما فقط گیر دادی به غذای معده....بهتره بگم که خدا به همه در شکم مادر روزی رو می داده...همون خداست که تا بزرگ شدنش هم به همه داده اما طبق فرمایشات زیبای کارشناس محترم بی شک مشکل از خود ماست....اما به تلاش و اینا ربطی نداره چون حدیث داریم که روزی و آنچه قسمت و تقدیر توست حتی نخوای هم بدنبالت می آد....اما خداوند به انسان اراده داده..لذا خداوند به همه موجودات که دندان داده غذا هم داده....اما یک سری ظالم حق دیگران را می خورند و لذا اینگونه برخی گرسنگی می میرند...چه بسا این گرسنگی مردن ها شهادت محسوب شود چون قطعا ظالمان حق گرسنگان رو می خورند....پس اگر خدا بخواد جلوی اراده این ظالم رو بگیره و اراده خودشو بذاره جاش که دیگه اراده معنی نداره برای انسان ها....میشه جبر.....یک مثال ساده: خدا به همه انسان ها نعمت زندگی و زنده بودن رو بخشیده....و به همه نیز مرگ را می چشاند....اما اگر یک نفر مثلا در دوران بچگی به عمد بقتل رسید....یعنی خدا بهش نعمت زندگی نداده؟ لذا روزی (غذا) برای تمام مخلوقات کم و بیش داره....یعنی حتی کودکی که از گرسنگی هم میمیره تا این سن روزی کم و بیش بهش رسیده و خورده و بعد از گرسنگی بسبب ظالمان حق خوار مرده.....لذا روزی رو غذا هم بگیریم خدا در قرآن گفته روزی همه رو می ده اما نگفته که تا خرخره تا صد سال عمرتو درجا می ندازم جلو پات و بزور می کنم تو حلقت....لذا اینگونه آنگونه شد...:Cheshmak: اما در مورد ازدواج: اگر کسی که گناه می کنه و در کل رابطه ی او با خدا خیلی ضعیف است...اگر بخدا توکل هم کنه و ازدواج کنه...اگر خدا بخواد ممکنه بسبب گناهانش اصلا این توکلش رو قبول نکنه و همین ازدواج رو مایه عذاب او در دنیا قرار بده....و اگرم بخواد ازدواجش رو مایه فزونی نعمات او قرار بده و در آخرت عذابش کنه بسبب گناهاش....هرچند عذاب دنیا راحت تره...درکل عذاب خدا از هرجایی ممکنه برسه بسبب گناهان انسان....انسان هرجا غرق درد و گرفتاری شد و خوب نشد این امتحان او نیست این عذاب الهی بسبب گناهان است....چون امتحانات خدا و سختی هاش پس از مدتی کامل تموم میشه...اما سختی عذاب تا گناه باشه پایداره....

ستايشگر;519179 نوشت:
باز هم خدا ممکنه به سبب امتحان ، به قولش عمل نکنه! مگر حضرت ایوب(ع) نبود؟ حضرت ایوب (ع) من نوعی نبود که ایمان نداشته باشه یا مثلا کم کاری بکنه و ... اما دیدیم که تو زندگیش حد اعلای سختی و رنج افتاد! خوب پس چطور میشه به قول خدا اعتماد کرد؟
اما در مورد حضرت ایوب هم بگم که...حضرت ایوب(ع) هربلایی که از جانب خدا می دید بلافاصله می گفت خدایا خودت دادی خودت هم گرفتی... لذا حضرت ایوب از تمام نعمات کلی از عمر خودش برخوردار بود..حالا خدا برای امتحانش همونارو گرفت...از طرفی امتحانات عظیم و سخت حضرت ایوب برای ما قابل مقایسه نیست....چون ما جنبه او را نداریم

ستايشگر;519179 نوشت:
سلام علیکم حاج آقا.

من قبول دارم که خدا کارهاش رو با اسباب انجام میده و همینطوری یهویی مثلا ظرف غذا خلق نمیکنه برای کسی. اما خوب وقتی میگه بر عهده ام هست ، دیگه بر عهده اش هست دیگه. چه جور هست که اعمال آفریده های خدا ، خدا رو در رساندن روزی ( که قولش رو داده ) محدود میکنه؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی
عالم عالم اختیار است و یکی از سنن الهی این است که این اخنیار را از انسان نگیرد. و انسان ها با اختیار عمل کرده و به نتیجه کار خود برسند.
عالم طبیعت عالم تزاحمات است یعنی یک سری تداخلاتی در آن هست اگر آتش آمد می سوزاند و اگر آب آمد به اندازه بود می رویاند زیاد بود ویران می کند.
خدا اسباب رزق را به انسان ها عطاکرده و اختیار استفاده از آن را هم داده نا گزیر برخی انسان ها از این اختیار سوء استفاده کرده و مانع از رسیدن این رزق وسیع به دیگران می شوند و یا به وظایف خود عمل نمی کنند و باعث محروم شدن دیگران می شوند.
اگر خدا فرموده است رزق همه بر عهده اوست اسباب آن را فراهم کرده ولی در آنجا که عنصر اختیار حاکم شده اختیار نیز در سلسله علل جای گرفته است

السلام علی من اتبع الهدی

خداوند روزی همه ی بندگانش را تأمبن کرده. اما علت اینکه برخی افراد در فقر و تنگدستی شدیدی به سر می برند دو علت می تواند داشته باشد:
1- خداوند روزی مردم را به طور ناگهانی درجلوی آنها قرار نمی دهد. بلکه باید با سعی و تلاش، آن را به دست آورند. وقتی کسی هیچ تلاشی نمی کند و درگوشه ای نشسته و درانتظار، روزی ای هم نخواهد داشت.
2- روزی برخی بندگان، توسط سایر انسانها به غارت می رود. مثل گندمی که درآمریکا به دریا می ریزند مسلماً رزق اشخاصی است که نمی گذارند به آنها برسد. یا کسانی که خمس و زکات مال خود را نمی پردازند، موجب فقر دیگران می شوند. یا کسانی که ربا می خورند یا کلاهبرداری می کنند.....
حال سوالی که پیش می آید این است که چرا خدا جلوی دیگران را نمی گیرد تا روزی بقیه را نخورند؟؟؟ پاسخ این است که خداوند، بنای جبر ندارد.

درپاسخ به سوال دوم:
انسان نباید به خاطرترس از فقر از ازدواج و فرزنددارشدن فرار کند. چرا که خداوند وعده کرده که آنها را از فضل خود بهره مند خواهد کرد. اما این بهره مندی چند شرط دارد:
1- باید به وعده ی خدا ایمان و حسن ظن داشته باشیم و باورکنیم که خداوند قطعا به وعده ی خود عمل خواهد کرد. خداوند به اندازه ی حسن ظن ما با ما برخورد خواهد کرد. وقتی که میگیم "یعنی واقعا میشه؟ یعنی خدا میده؟؟ یعنی ممکنه؟؟؟" اینها ناشی از عدم حسن ظن به خداست.
2-بهره مندی از فضل پروردگار با تلاش و صبر مداوم میسر است. بعد هم اینکه توانگر شدن به این معنی نیست که پولمان از پارو بالا برود!! در حدیثی فرمودند که "بزرگترین توانگری، قناعت است.". گاهی می بینیم که فقر برخی خانواده ها به دلیل زیاده طلبی آنها بوده، نه کم درآمدی.
3- کسی که فضل خدا را می خواهد باید اطاعتش کند. وقتی که یکی ازدواج می کنه و مراسم عروسی ای می گیرد که خدا نمی پسندد قطعا خداوند هم زندگی او را مبارک نخواهد کرد. وقتی که مراسم عروسی، اینطور است که مرد و زن، قاطی اند، یا داماد می رود و وسط زنان می رقصد یا اینکه ترانه های مبتذل، نواخته می شود یا با ماشین عروس، انقدر بوق بوق می کنن که آسایش مردم، سلب می شود یا اینکه در یک مراسم، حجم زیادی از غذا و میوه اسراف می شود، یا .... خب چنین زندگی ای اگر مبارک شود باید تعجب کرد. ازدواجی که زیربنایش گناه است، نه تنها دین را کامل نمی کند بلکه ویرانش می نماید.
همچنین بسیاری ازگناهان هست که ما به سادگی درزندگی خود مرتکب می شویم و حاصل آن، کاهش روزی و برکت است. مثل دروغگویی و غیبت و سبک شمردن نماز و شوخی با نامحرم و...
وقتی که سرگرمی و ارزش ما نافرمانی خداست، انتظار نزول فضل الهی را هم نداشته باشیم.

موفق و سلامت باشید

ستايشگر;519179 نوشت:
جناب شعیب ، شما میفرمایید شخص باید توکل بکنه ، ایمان داشته باشه ، تلاش هم بکنه بعد خدا اون شخص رو غنی میکنه. الان یعنی اونهایی که غنی نشدن و حتی به کمک دولت هم احتیاج دارند ( یارانه و وام و ... ) و کم هم نیستند ، اینها یا ایمان ندارن یا تلاش نمیکنن یا ...؟

با سلام
اول این که ما حکمت این که برخی فقیر هستند را نمی دانیم اما این را می دانیم که اکثر کسانی که ازدواج کردند- حتی در همین وضع بد اقتصادی- وضعشان بهتر از قبل شده است.
ثانیا : اگر کسی در مسیر باشد و دعا کند خدا او را مستجاب می کند
ثالثا : گاهی موانع بیرونی به خاطر اراده انسانی مانع از رسیدن رزق افرد می شود.
ما علت و حکمت برخی از فقرها را به علم تفصیلی نمی دانیم اما قواعد را خدا برای ما بیان کرده است.شاید بیشتر این فقر ها به خاطر سوء اختیار فرد یا جامعه باشد. اما اجمالا می دانیم که سنن الهی در زندگی بشر جاری است.

ستايشگر;519179 نوشت:
جناب شعیب گرامی ، این معیار ایمان و تقوا با اجازه تون یه مقداری ... یه جوریه! چرا؟ چون هیچ چیز مشخصی نیست. ار کجا میشه فهمید شخص ایمان و تقوا داره یا نداره و در یک مورد خاص ، اینها رو داره یا نداره؟ امیدوارم جسارت نشه ، اما این معیار بیشتر شبیه راه در رو هست که میبینیم شخص هم تلاش میکنه هم قناعت میکنه و هم احساس مسئولیت داره ، بعد میبینیم فقر از سر و کولش بالا میره ، میگیم "آها! این ایمان و تقوا نداره!" ( چون میگیم نمیشه که خدا زیر قولش بزنه پس صورت مسئله که درسته ، باید یه راه دیگه پیدا کنیم! ) مثل این ذکر ها هست که میگن "بگو فلان طور میشه" بعد میگه و نمیشه ، بهش میگن "از ته دلت نخواستی وگرنه میشد!" حالا چطور میشه مشخص کرد که از ته دل بوده یا به مقدار کافی از ته دل نبوده؟

بعضی از این ها که فرمودید ملاک و معیار خاصی برای شناختشان هست و به قول شما راه در رو نیستند.
تقوی این است که انسان از محارم الهی اجتناب کند و واجبات الهی را انجام دهد. توکل این است که فرد خدا را در زندگی اش همه کاره ببیند و در کنار عملی که انجام می دهد از فضل الهی نا امید نباشد و نتیجه را به او واگذارد
قناعت این است که به آنچه خدا به او داده کفایت کرده و چشمش دنبال داشته های دیگران نباشد.
از همه این ها گذشته موانع خارجی را هم از یاد نبرید.
این ذکر ها و دعا هایی هم که گفته می شود یک شرط مهم دارد و آن در مسیر قرار گرفتن و عمل متناسب با آن دعاست مثلا کسک که ذکر یا علیم را 1000 مرتبه بگوید بدون این که سراغ کتاب برود و درس بخواند و ممارست داشته باشد جز لقلقه زبان چیزی نیست مگر این که ثوابی برای آخرت لحاظ شود. ذکر با عمل متناسب به شرط داشتن مصلحت بر آورده خواهد شد.

ستايشگر;519179 نوشت:
جناب شعیب ، من حرفم این هست که همه ی اینها هم باشه ، باز هم خدا ممکنه به سبب امتحان ، به قولش عمل نکنه! مگر حضرت ایوب(ع) نبود؟ حضرت ایوب (ع) من نوعی نبود که ایمان نداشته باشه یا مثلا کم کاری بکنه و ... اما دیدیم که تو زندگیش حد اعلای سختی و رنج افتاد! خوب پس چطور میشه به قول خدا اعتماد کرد؟

راه حل این است کهتمامی وعده های الهی را در کنار هم ببینید.
اگر خدا وعده غنی داده وعده ابتلا و آزمایش را هم داده است . کتاب قرآن را باید به صورت یک مجموعه دید. سنن الهی در کنار هم هستند
اگر خدا می فرماید " یغنیهم الله من فضله در جای دیگر می فرماید
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ (2) وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ (3)
آيا مردم چنين پنداشتند كه بصرف آنكه بگويند ايمان (بخدا) آورده‏ايم رها شوند (و بر صدق اين گفتار امتحان نگردند) و ما امت‏هايى را كه پيش از ايشان بودند آزمايش نموديم البته خدا مى‏داند آنان را كه راست گفته و مى‏داند دروغگويان را.( عنکبوت 2)
آری انسان باید هر لحظه ای منتظر رسیدن امتحانی از جانب او باشد چه در حالت مجرد و چه متاهل.
البته هر کس که بر خدا توکل کند و تقوای الهی تکیه کند سر انجام او به خیر و در رضوان الهی خواهد بود چه از لحاظ مادی چه معنوی.

به نام خدا.

nothing;519318 نوشت:
با سلام مجدد....اولا که عقلا و منطقا ثابت هست که فقط غذا روزی نیست....سلامتی ازدواج و غذای روح که علم باشه هم روزیه....هرچیزی غذایی داره....پس شکی نیست منظور از روزی فقط خوراک معده نیست...اما سنگین ترینش که خوراندن طعم مرگ باشه..هم دیر یا زود می رسه....برای مثال من بشخصه ذاتم به گونه ای است که اصلا زندگی جاوید در دنیا رو دوست ندارم و بیزارم...یعنی اگر مثلا فرض محال خدا بگه آخرتی در کار نیست من ترجیح می دم بمیرم و مرگ روزی من بشه...تا اینکه تا ابد در این دنیای ظالم باشم...لذا مرگ که نقل مکان از جهنم دنیوی به سوی بهشت جاوید اخروی است صد در صد این چشیدن طعم مرگ روزی بزرگی است....پس تاکنون دیگه فکر کنم قانع شده باشید با این دلایل محکم که هرچیزی غذایی داره و صد در صد روزی فقط خوردنی معده نیست.......از طرفی اگر هم شما فقط گیر دادی به غذای معده....بهتره بگم که خدا به همه در شکم مادر روزی رو می داده...همون خداست که تا بزرگ شدنش هم به همه داده اما طبق فرمایشات زیبای کارشناس محترم بی شک مشکل از خود ماست....اما به تلاش و اینا ربطی نداره چون حدیث داریم که روزی و آنچه قسمت و تقدیر توست حتی نخوای هم بدنبالت می آد....اما خداوند به انسان اراده داده..لذا خداوند به همه موجودات که دندان داده غذا هم داده....اما یک سری ظالم حق دیگران را می خورند و لذا اینگونه برخی گرسنگی می میرند...چه بسا این گرسنگی مردن ها شهادت محسوب شود چون قطعا ظالمان حق گرسنگان رو می خورند....پس اگر خدا بخواد جلوی اراده این ظالم رو بگیره و اراده خودشو بذاره جاش که دیگه اراده معنی نداره برای انسان ها....میشه جبر.....یک مثال ساده: خدا به همه انسان ها نعمت زندگی و زنده بودن رو بخشیده....و به همه نیز مرگ را می چشاند....اما اگر یک نفر مثلا در دوران بچگی به عمد بقتل رسید....یعنی خدا بهش نعمت زندگی نداده؟ لذا روزی (غذا) برای تمام مخلوقات کم و بیش داره....یعنی حتی کودکی که از گرسنگی هم میمیره تا این سن روزی کم و بیش بهش رسیده و خورده و بعد از گرسنگی بسبب ظالمان حق خوار مرده.....لذا روزی رو غذا هم بگیریم خدا در قرآن گفته روزی همه رو می ده اما نگفته که تا خرخره تا صد سال عمرتو درجا می ندازم جلو پات و بزور می کنم تو حلقت....لذا اینگونه آنگونه شد...:Cheshmak: اما در مورد ازدواج: اگر کسی که گناه می کنه و در کل رابطه ی او با خدا خیلی ضعیف است...اگر بخدا توکل هم کنه و ازدواج کنه...اگر خدا بخواد ممکنه بسبب گناهانش اصلا این توکلش رو قبول نکنه و همین ازدواج رو مایه عذاب او در دنیا قرار بده....و اگرم بخواد ازدواجش رو مایه فزونی نعمات او قرار بده و در آخرت عذابش کنه بسبب گناهاش....هرچند عذاب دنیا راحت تره...درکل عذاب خدا از هرجایی ممکنه برسه بسبب گناهان انسان....انسان هرجا غرق درد و گرفتاری شد و خوب نشد این امتحان او نیست این عذاب الهی بسبب گناهان است....چون امتحانات خدا و سختی هاش پس از مدتی کامل تموم میشه...اما سختی عذاب تا گناه باشه پایداره....

بنده متشکرم که این توضیحات رو دادید اما اینها جواب سوال بنده نیست.

شما فقط در خط اول فرمودید منطقا و عقلا ثابت هست و بعدش دیگه بر اساس همینی که میگید ثابت هست ، این استدلال ها رو ارائه کردید. اما بنده عرض کردم میتونید با خود قرآن ، ثابت بفرمایید که رزق یعنی همون معنای وسیع و نه فقط معنای خوراکی؟

nothing;519318 نوشت:

اما در مورد حضرت ایوب هم بگم که...حضرت ایوب(ع) هربلایی که از جانب خدا می دید بلافاصله می گفت خدایا خودت دادی خودت هم گرفتی... لذا حضرت ایوب از تمام نعمات کلی از عمر خودش برخوردار بود..حالا خدا برای امتحانش همونارو گرفت...از طرفی امتحانات عظیم و سخت حضرت ایوب برای ما قابل مقایسه نیست....چون ما جنبه او را نداریم

عرض بنده این نیست که اینکه حضرت ایوب از دست داد امتحان بود یا نبود. عرض بنده اتفاقا اینه که امتحان بود. من میگم بر اساس همین داستان حضرت ایوب (ع) ، خدا از جایی که قول داده که حفظ میکنه امتحان گرفته. اشکالی هم نداره. مال خودشه هر جور دوست داره امتحان میگیره و حق داره. سوال اینجاست که خوب پس چطور ما بگیم "اعتماد میکنیم به حرف خدا و مثلا میریم زن میگیریم و از فقر نمیترسیم چون خدا ما رو غنی میکنه" ؟ خوب حتی اگر ما مثل حضرت ایوب (ع) در مقام نبوت هم قرار بگیریم، ممکنه بریم زن بگیریم و اینجوری امتحان بشیم!

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;519188 نوشت:

اگر کسی فقیر باشد و با توکل ازدواج کند خدا او را از فقر نجات میدهد"

اگر فرد فقیر ازدواج کرد و بدبخت شد تقصیر خودش هست"؟

سلام . سوال شما مرا به فکر فرو برد و یاد جمله ای انداخت که قبلا شنیده بودم


اگر کسي بتواند از خدا به خاطر اتفاقات خوبي که مي افتد، تشکر کند، او همچنين بايد به خاطر همه اتفاق هاي ناگوار نيز خدا را سرزنش کند. شما نمي توانيد براي اينکه خود را توجيه کنيد، خدا را از مسئوليت هايش معاف کنيد.
Kyle Dinschel

به نام خدا.

شعیب;520310 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی
عالم عالم اختیار است و یکی از سنن الهی این است که این اخنیار را از انسان نگیرد. و انسان ها با اختیار عمل کرده و به نتیجه کار خود برسند.
عالم طبیعت عالم تزاحمات است یعنی یک سری تداخلاتی در آن هست اگر آتش آمد می سوزاند و اگر آب آمد به اندازه بود می رویاند زیاد بود ویران می کند.
خدا اسباب رزق را به انسان ها عطاکرده و اختیار استفاده از آن را هم داده نا گزیر برخی انسان ها از این اختیار سوء استفاده کرده و مانع از رسیدن این رزق وسیع به دیگران می شوند و یا به وظایف خود عمل نمی کنند و باعث محروم شدن دیگران می شوند.
اگر خدا فرموده است رزق همه بر عهده اوست اسباب آن را فراهم کرده ولی در آنجا که عنصر اختیار حاکم شده اختیار نیز در سلسله علل جای گرفته است

خوب پس برای چی از اول گفت بر عهده ی منه؟ خوب میگفت اگر بنده هام بذارن بر عهده ی منه! :Nishkhand:

شعیب;520493 نوشت:

با سلام
اول این که ما حکمت این که برخی فقیر هستند را نمی دانیم اما این را می دانیم که اکثر کسانی که ازدواج کردند- حتی در همین وضع بد اقتصادی- وضعشان بهتر از قبل شده است.
ثانیا : اگر کسی در مسیر باشد و دعا کند خدا او را مستجاب می کند
ثالثا : گاهی موانع بیرونی به خاطر اراده انسانی مانع از رسیدن رزق افرد می شود.
ما علت و حکمت برخی از فقرها را به علم تفصیلی نمی دانیم اما قواعد را خدا برای ما بیان کرده است.شاید بیشتر این فقر ها به خاطر سوء اختیار فرد یا جامعه باشد. اما اجمالا می دانیم که سنن الهی در زندگی بشر جاری است.

بعضی از این ها که فرمودید ملاک و معیار خاصی برای شناختشان هست و به قول شما راه در رو نیستند.
تقوی این است که انسان از محارم الهی اجتناب کند و واجبات الهی را انجام دهد. توکل این است که فرد خدا را در زندگی اش همه کاره ببیند و در کنار عملی که انجام می دهد از فضل الهی نا امید نباشد و نتیجه را به او واگذارد
قناعت این است که به آنچه خدا به او داده کفایت کرده و چشمش دنبال داشته های دیگران نباشد.
از همه این ها گذشته موانع خارجی را هم از یاد نبرید.
این ذکر ها و دعا هایی هم که گفته می شود یک شرط مهم دارد و آن در مسیر قرار گرفتن و عمل متناسب با آن دعاست مثلا کسک که ذکر یا علیم را 1000 مرتبه بگوید بدون این که سراغ کتاب برود و درس بخواند و ممارست داشته باشد جز لقلقه زبان چیزی نیست مگر این که ثوابی برای آخرت لحاظ شود. ذکر با عمل متناسب به شرط داشتن مصلحت بر آورده خواهد شد.

راه حل این است کهتمامی وعده های الهی را در کنار هم ببینید.
اگر خدا وعده غنی داده وعده ابتلا و آزمایش را هم داده است . کتاب قرآن را باید به صورت یک مجموعه دید. سنن الهی در کنار هم هستند
اگر خدا می فرماید " یغنیهم الله من فضله در جای دیگر می فرماید
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ (2) وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ (3)
آيا مردم چنين پنداشتند كه بصرف آنكه بگويند ايمان (بخدا) آورده‏ايم رها شوند (و بر صدق اين گفتار امتحان نگردند) و ما امت‏هايى را كه پيش از ايشان بودند آزمايش نموديم البته خدا مى‏داند آنان را كه راست گفته و مى‏داند دروغگويان را.( عنکبوت 2)
آری انسان باید هر لحظه ای منتظر رسیدن امتحانی از جانب او باشد چه در حالت مجرد و چه متاهل.
البته هر کس که بر خدا توکل کند و تقوای الهی تکیه کند سر انجام او به خیر و در رضوان الهی خواهد بود چه از لحاظ مادی چه معنوی.

و سلام بر شما.

حاج آقا ، بنده در مورد اینکه آفریده ها میتونن دست خدا رو ببندن ( بر اساس اختیار ) با اجازه تون قانع نشدم ، اما مهم نیست.

حاج آقا بی زحمت دقت بفرمایید که سوال من اصلا مورد نیست. یعنی اینکه الان بشینیم فقط در مورد رزق حرف بزنیم یا در مورد ازدواج. اینها مثالی بود که آوردم ولی خوب درگیرش شدیم و از سوال اصلی موندیم. سوال اصلی اینه : وقتی که به هر دلیلی قول های خدا عملی نمیشن ( امتحان ، چوب لای چرخ گذاشتن بقیه ی آدم ها ، کم عیاری ایمان خود فرد و ... ) خوب پس چطور میشه به خدا اعتماد کرد که از این مورد امتحان نگیره؟ سوال من این نیست که چطور برم زن بگیرم! سوال من اینه که وقتی ممکنه تو خرج زندگی برای من امتحان بذاره ، من از ترس این امتحان نرم زن بگیرم و به خدا خوش گمان نباشم ، کار بدی کردم؟ ( چون میدونیم که حتما میگیره! یه جای دیگه ی قرآن خدا میفرمایند که مال و زن و بچه امتحان هستند! )

حاج آقا بی زحمت این مشکل اعتماد رو حل کنیم نه روزی و ... رو! ممنونم.

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;527776 نوشت:
خوب پس برای چی از اول گفت بر عهده ی منه؟ خوب میگفت اگر بنده هام بذارن بر عهده ی منه!

عهده دار شدن یک مطلب می تواند معانی مختلفی داشته باشد.
معلمی به ولی دانش آموز می گوید درس این فرزند شما بر عهده من. این بدین معنا نیست که اگر فرزند هر سوء اختیاری هم کرد باز باید نتیجه حاصل شود ( عالم شدن) به قول معروف فاعلیت فاعل هست معلم درسش را بارفع حد اکثر موانع انجام می دهد اما اختیار هم دخیل است اگر ما بگوییم که خدا رزق را برساند حتی اگر شده با سلب اختیار از مکلفین این یعنی نقض غرض از آفرینش انسان.
باز هم مثال می زنم: بر خداست که که برای انسان ها هوای سالم در طبیعت ایجاد کند تا این انسان بتواند به حیات خود ادامه دهد و خدا هم این کار را کرده است اما اگر انسانها با سوء اختیار خود آلاینده هایی ایجاد کردند که محیط زندگی انسان را آلوده کرد و نفس کشیدنش را سخت، آیا باز هم بر خداست که کارخانه های این ها را از کار بیاندازد و اراده شان را سلب کند و... تا آنها بتوانند نفس بکشند؟؟
تمامی سنت های الهی را باید در کنار هم دید رزق رساندن الهی به مزدوجین یکی از این سنت هاست و گاهی در تعارض سنت دیگری مثل اختیار انسان و " لیس للانسان الا ما سعی" و" ان الله لا یغیرو ما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم" واقع می شود.

ستايشگر;527776 نوشت:
حاج آقا ، بنده در مورد اینکه آفریده ها میتونن دست خدا رو ببندن ( بر اساس اختیار ) با اجازه تون قانع نشدم ، اما مهم نیست.

از نظر تکوینی هیچ قدرتی نمی تواند قدرت خدا را محدود کند و خدا هر کاری را می تواند انجام دهد فردی را که تلاش می کند را می تواند فقیر کند و کسی را که تن آسایی می کند را غنی قرار دهد اگر کشوری مورد استعمار و زورگویی کشورهای مستکبر قرار گرفت خدا از آسمان برایشان بفرستد و از زیر پایشان . اما خدا بنا بر حکمت بالغه اش امور را جز با اسباب انجام نمی دهد ، سلب اختیار از انسان ها نمی کند ،...
این سنت الهی است و یک ویژگی مهم سنت‏های الهی این است که ثابت و تغییرناپذیرند.قرآن کریم می‏فرماید:
«سنة اللّه فی الذین خلوا من قبل و لن تجد لسنة اللّه تبدیلا»[احزاب/62].
«سنة اللّه التی قدخلت من قبل و لن تجد لسنة اللّه تبدیلا»[فتح/23].
«فلن تجد لسنت اللّه تبدیلا و لن تجد لسنت اللّه تحویلا»[فاطر/4].

ستايشگر;527776 نوشت:
حاج آقا بی زحمت دقت بفرمایید که سوال من اصلا مورد نیست. یعنی اینکه الان بشینیم فقط در مورد رزق حرف بزنیم یا در مورد ازدواج. اینها مثالی بود که آوردم ولی خوب درگیرش شدیم و از سوال اصلی موندیم. سوال اصلی اینه : وقتی که به هر دلیلی قول های خدا عملی نمیشن ( امتحان ، چوب لای چرخ گذاشتن بقیه ی آدم ها ، کم عیاری ایمان خود فرد و ... ) خوب پس چطور میشه به خدا اعتماد کرد که از این مورد امتحان نگیره؟ سوال من این نیست که چطور برم زن بگیرم! سوال من اینه که وقتی ممکنه تو خرج زندگی برای من امتحان بذاره ، من از ترس این امتحان نرم زن بگیرم و به خدا خوش گمان نباشم ، کار بدی کردم؟ ( چون میدونیم که حتما میگیره! یه جای دیگه ی قرآن خدا میفرمایند که مال و زن و بچه امتحان هستند! )

حاج آقا بی زحمت این مشکل اعتماد رو حل کنیم نه روزی و ... رو! ممنونم.


در این که خدا احتمال دارد که در جزء جزء زندگی انسان امتحان بگیرد شکی نیست و انسان باید برای آن خود را آماده کند اما سخن در این است که وعده کلی الهی برای برخی از کارها هست مثلا این که اگر کسی ازدواج کرد خدا او را بی نیاز می کند و این با رعایت سنت های دیگر الهی است . یعنی درست است که ممکن است که در همین مورد هم امتحان رخ دهد ولی این امتحان کلیت آن وعده و سنت را نفی نمی کند. اگر تلاش باشد استقامت باشد" فاستقم کما امرت" و توکل هم باشد اگر امتحانی هم پیش آمد نه تنها این امتحان موجب افول نمی شود بلکه باعث یالندگی و رشد نیز می شود این گونه نیست ک مثلا امتحان الهی کلیت بی نیازی فرد مزدوج را از بین ببرد بلکه در صورت سربلند بودن در آن باعث بالندگی و رشد در این جنبه بی نیازی هم خواهد شد. تلاش و کوشش و سعی در مسیر همه جواب هایی است که ما در این امتحان فرضی در برگه زندگی خواهیم نوشت و این پاسخ ها نتیجه ای جز رزق و روزی وسیع و بالنده تر شدن این جهت از زندگی نخواهد داشت.
بقیه امتحان ها و وعده های الهی نیز همین گونه اند.

سوال:

خدا بعضی چیزها رو قول داده که انجام میده. مثلا خدا خودش میگه روزی آفریده هاش بر عهده اش هست ( سوره ی هود آیه 6 ) بعد میبینم که خیلی ها روزیشون نمیرسه و همواره گرسنه و ضعیف هستند. یا مثلا خدا در قرآن وعده داده که ازدواج کنید اگر بینوا باشید از فضل خودم توانگرتون میکنم ( سوره نور آیه 32 ) اما در واقعیت چه بسیار ازدواج ها که بخاطر فقر از هم میپاشه و چه بسیار افراد که زن هم میگیرن اما توانگر که نمیشن هیچ ، با زن و چند تا بچه تو یه اتاق باید به سختی بگذرونند!
خوب تو این موارد ، تکلیف قول خدا چی میشه؟

جواب:

در مورد رزق افراد که بر عهده خداست باید عرض کنم که خدا به اندازه همه انسان ها که در روی زمین زندگی می کنند منابع خوراک و پوشاک و مسکن قرار داده است و در انسان ها این قابلیت را قرار داده که به تحصیل آن ها بپردازند و از آنها بهره مند شوند.


فکر تدبیر معیشت ، قوت کار و عمل، منابع بی شمار تغذیه در اطراف گروه های انسانی و... هر آنچه که برای یک زندگی با رفاه کامل لازم بوده خدا برای انسان ها -با کم و زیاد - قرار داده است حتی در همان جوامعی که ما امروزه می بینیم گرسنگی بیداد می کند و هر روزه هزاران کودک از گرسنگی می میرند خدا بیشترین معادن طلای عالم را در میان آنها قرار داده است که همان ها می توانند از ثرومند ترین کشور های جهان باشند.

اینها همه و همه اسبابی است که خدا به واسطه آنها رزق انسانها را تضمین کرده است اما در این بین بعضا عادات و رسوم ، تنبلی ها، به کار نبستن توانایی های خدا دادی و از همه مهم تر دست انداز عده ای از مستکبرین و جهان خواران مانع این رزق عمومی شده است تا جایی که یکی از همین کشور های مستکبر سالیانه هزاران تن گندم خریداری شده از کشاورزان خود را به اقیانوس ها می ریزد تا مبادا کشاورزش بی کار شود و از طرفی این گندم ها باعث آبادی کشوری شود.

و الا خدا همه اسباب را فراهم کرده و به اندازههمه و حتی بیشتر رزق را در عالم قرار داده است تا جایی که قبل از این که کودک نیاز به تغزیه داشته باشد خدا شیر را در پستان های مادر جاری می کند و حتی قبل از آن در رحم مادر وسیله ارتزاقش را قرار داده است.
خدا به انسان وعده رزق داده است ولی باید او در مسیر قرار بگیرد اگر خدا رزقش را زیاد نکرد اعتراض کند باید تلاش کند و الا در خانه بنشیند رزقی که خدا برایش مقرر کرده به او نخواهد رسید و دعا هم برایش فایده ای نخواهد داشت
«عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام رَجُلٌ قَالَ لَأَقْعُدَنَّ فِي بَيْتِي وَ لَأُصَلِّيَنَّ وَ لَأَصُومَنَّ وَ لَأَعْبُدَنَّ رَبِّي فَأَمَّا رِزْقِي فَسَيَأْتِينِي فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام هَذَا أَحَدُ الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ‏» «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَرَأَيْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا دَخَلَ بَيْتَهُ وَ أَغْلَقَ بَابَهُ أَ كَانَ يَسْقُطُ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ مِنَ السَّمَاء»

از طرفی خدا تکوینا رزق را در عالم گذاشته و از طرفی برای کم بود های احتمالی در فرض وجود موانع دستور هایی را تشریع فرموده است ازجمله انفاق به مستمندان و پرداخت زکات و... که این ها هم در همان راستای بر عهده گرفتن رزق خداست.
در قرآن آمده است: «و اذا قیل لهم انفقوامما رزقکم الله قال الذین کفروا للذین آمنوا انطعم من لویشآءالله اطعمه ان انتم الا فی ضلال مبین » ; و هنگامی که به آنان گفته می شود از آن چه خدا به شما روزی کرده، انفاق کنید، کافران به مؤمنان می گویند: آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدامی خواست، او را اطعام می کرد؟ (پس خداخواسته که او گرسنه باشد.) شما فقط در گمراهی آشکارید.
همه این سنت هایی که چه تشریعا و چه تکوینا خدا برای رزق انسان قرار داده گاها با بد عمل کردن ما انسانها و عمل نکردن به آنها باعث فقر و فلاکت عده ای می شود
... ِ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏ ... (1) ...
«ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (2)
ترجمه: در دريا و خشكى فساد ظاهر گشت به خاطر كارهاى بد مردم، ظاهر گشت تا خدا به اين وسيله بعضى از آثار كار بد را به ايشان بچشاند.


و الا جامعه ای که کسی مانع رزق دیگری نشود ، اغنیا به فقرا صدقه دهند زمین داران و مال داران و .. زکات مالشان را بدهند و انسانها به وظایف ایمانیشان که درست عمل کنند ( که خود باعث افزایش رزق می شود)
و حتی فرا تر از این اگر فرد در تنگ دستی صدقه دهد خدا او را بی نیاز می کند
حضرت علی (ع) می فرمایند : « إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ (3) وقتی از فقر کارتان به گرسنگی کشید با دادن صدقه با خدا تجارت کنید »

اما در باب وعده الهی به روزی دادن به کسی که ازدواج می کند:


«إِنْ یکُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» و خداوند قادر به چنین کاری هست؛ زیرا خداوند واسع و علیم است: «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ»
جوانی از انصار نزد پیامبر خداصلی الله علیه وآله آمد و از فقر و نیازمندی خود به آن حضرت شکایت کرد. پیامبر به او فرمود: ازدواج کن! [در برخی از منابع نقل شده که این عمل 3 بار تکرار شد و هر بار پیامبرصلی الله علیه وآله همان پاسخ را دادند.

پس از خارج شدن جوان از محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، مردی از انصار، خود را به آن جوان رساند و گفت: مرا دختری است زیباروی. سپس آن دختر را به همسری او در آورد. خداوند نیز به سبب این عمل، در رزق و روزی او توسعه داد و آن جوان به نزد رسول الله صلی الله علیه وآله آمد و از حال خود خبر داد و پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:


«یا مَعْشَرَ الشَّبَابِ عَلَیکُمْ بِالْبَاهِ؛ ‌ای گروه جوانان! بر شما باد به ازدواج کردن!»
و باز از ایشان است: «اِلْتَمِسُوا الرِّزْقَ بِالنِّکَاحِ؛ رزق را در ازدواج جستجو کنید!» و نیز می‌فرمایند: «اِتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَکُمْ؛ تشکیل خانواده دهید! پس همانا خانواده برای شما رزق رسان‌تر است.» و اینکه امام صادق علیه السلام در باب رزق آور بودن ازدواج می‌فرمایند: «الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِیالِ؛ رزق و روزی با همسر و فرزندان می‌باشد.»
و از اینکه رسول اکرم صلی الله علیه وآله می‌فرمایند: «لَوْ أَنَّکُمْ تَتَوَکَّلُونَ عَلَی اللَّهِ حَقَّ تَوَکُّلِهِ لَرَزَقَکُمْ کَمَا یرْزُقُ الطَّیرَ تَغْدُو خِمَاصاً وَ تَرُوحُ بِطَاناً؛ اگر بر خداوند توکل کنید، آن چنان که حق توکّل بر اوست، خداوند شما را روزی می‌دهد؛ همچنان که پرندگان هر بامداد با شکمهای گرسنه از آشیانه خود می‌پرند و شبانگاه با شکمهای سیر باز می‌گردند.»

و اما عواملی که در ازدواج موجب افزایش رزق و روزی انسان می‌شوند، عبارت اند از:
1. ایمان و تقوا
2
. احساس مسئولیت
3. سعی و تلاش
4. قناعت و سبک گرفتن هزینه‌ها
5. امدادهای الهی در کسب روزی

مطلب مهم:
از طرفی باید به یک نکته فوق العاده مهم در همه دعا ها و امداد های غیبی و .. توجه کرد که همه آنها یک شرط مهم دارد و آن این که انسان در مسیر قرار بگیرد و برای خواسته خود تلاش کند و الا هیچ اثری نخواهد داشت
به عبارت دیگر این کلام الهی یک سری شروط و اسبابی دارد که در آیات دیگر قرآن بدان اشاره شده است . توکل ، تقوا، قناعت ، سعی و تلاش و کوشش ، انجام وظایف و... آن وقت است که خدا به وعده خود عمل می کند آنگاه است که انسان هر چند با بنیه ضعیف مالی نباید هیچ نگرانی به خود راه دهد .
برای مثال یک نمونه می آورم مثلا اگر کسی ازدواج کند و هیچ تلاشی برای زندگی نکند و در خانه خود بنشیند آیا او هم باید از خدا طلب کار باشد که تو فرمودی" یغنیهم الله " یا اگر کسی در زندگی زناشویی خود دست به ظلم و تعدی بزند یا به کارهای خلاف رو بیاورد آنگاه که بد بخت و بیچاره شد آیا می تواند به خدا بگوید که تو فرمودی که.... یا آگر کسی در زندگی دست به اسراف زد و فقیر شد می تواند طلب کار خدا باشد .

به طور واضح باید گفت که این وعده خدا باید در کنار دیگر قوانین و سنن الهی دیده شود و بدان عمل شود دقیقا مثل توکل که اگر کسی باخود بگوید من به خدا توکل کردم و در خانه می نشینم و طلب روزی می کنم. باید همه سنن الهی را در کنار هم دید و بدان ملتزم شد و البته در داستان ازدواج خدا عنایت ویژه ای به فرد دارد و امداد های غیبی زندگی فرد در مسیر را تامین می کند

چه بسیار افرادی را دیده ایم که زندگی بعد از ازدواجشان به مراتب بهتر از قبل از آن بوده و رشد مادی و معنوی کرده اند. و همین شمول حد اکثری بس است برای یک قاعده کلی که خدا بگوید ازدواج کنید تا خدا شما را بی نیاز کند

نکته آخر این که وقتی می گوییم فردی که ازدواج می کند را " یغنیهم الله " بدین معنی نیست که هر کس ازدواج کرد به بهترین وضع موجود در جامعه می رسد و ثروتمند می شود بلکه می گوید خدا او را در موارد زن و زندگی و امرار معاش در سطحی که دارد بی نیاز از دست مردم می کند نه این که فرد فقیر در یک سطح پایین زندگی اجتماعی اگر ازدواج کرد او می شود بی نیاز در سطح سرمایه داران یک جامعه بلکه او اگر تا دیروز در یک خانه اجاره ای زندگی می کرد اضافه شدن عائله باعث چادر نشین شدن او نمی شود حد اقل توان زندگی که در آن بوده را خواهد داشت.

و لذا هر فرد با ایمان می‌تواند به این وعده الهی دلگرم باشد که خداوند روزی او و خانواده‌اش را از مکانی که گمانش را نمی‌دهد، می‌رساند: «یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ»؛ «او را از جایی که گمان ندارد، روزی می‌دهد.»
همچنان که در حدیث از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله نقل شده: «مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ «إِنْ یکُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛ «کسی که ازدواج را از ترس فقر و مخارج عائله مندی ترک کند، گمان بد به خدا برده است؛ چرا که خداوند متعال می‌فرماید: اگر آنها فقیر باشند، خداوند آنها را از فضل خود بی نیاز می‌سازد.»

اشکال:من قبول دارم که خدا کارهاش رو با اسباب انجام میده و همینطوری یهویی مثلا ظرف غذا خلق نمیکنه برای کسی. اما خوب وقتی میگه بر عهده ام هست ، دیگه بر عهده اش هست دیگه. چه جور هست که اعمال آفریده های خدا ، خدا رو در رساندن روزی ( که قولش رو داده ) محدود میکنه؟

جواب:
عالم عالم اختیار است و یکی از سنن الهی این است که این اخنیار را از انسان نگیرد. و انسان ها با اختیار عمل کرده و به نتیجه کار خود برسند.
عالم طبیعت عالم تزاحمات است یعنی یک سری تداخلاتی در آن هست اگر آتش آمد می سوزاند و اگر آب آمد به اندازه بود می رویاند زیاد بود ویران می کند.
خدا اسباب رزق را به انسان ها عطاکرده و اختیار استفاده از آن را هم داده نا گزیر برخی انسان ها از این اختیار سوء استفاده کرده و مانع از رسیدن این رزق وسیع به دیگران می شوند و یا به وظایف خود عمل نمی کنند و باعث محروم شدن دیگران می شوند.
اگر خدا فرموده است رزق همه بر عهده اوست اسباب آن را فراهم کرده ولی در آنجا که عنصر اختیار حاکم شده اختیار نیز در سلسله علل جای گرفته است

اشکال:
ما آدم هایی را می بینیم که هم دعا می کنند و هم ازدواج کرده اند اما باز فقیر اند؟

جواب:

اول این که ما حکمت این که برخی فقیر هستند را نمی دانیم اما این را می دانیم که اکثر کسانی که ازدواج کردند- حتی در همین وضع بد اقتصادی- وضعشان بهتر از قبل شده است.
ثانیا : اگر کسی در مسیر باشد و دعا کند خدا او را مستجاب می کند
ثالثا : گاهی موانع بیرونی به خاطر اراده انسانی مانع از رسیدن رزق افرد می شود.
ما علت و حکمت برخی از فقرها را به علم تفصیلی نمی دانیم اما قواعد را خدا برای ما بیان کرده است.شاید بیشتر این فقر ها به خاطر سوء اختیار فرد یا جامعه باشد. اما اجمالا می دانیم که سنن الهی در زندگی بشر جاری است.


نتیجه :
راه حل این است کهتمامی وعده های الهی را در کنار هم ببینید.
اگر خدا وعده غنی داده وعده ابتلا و آزمایش را هم داده است . کتاب قرآن را باید به صورت یک مجموعه دید. سنن الهی در کنار هم هستند
اگر خدا می فرماید " یغنیهم الله من فضله در جای دیگر می فرماید
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ (2) وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ (4)
آيا مردم چنين پنداشتند كه بصرف آنكه بگويند ايمان (بخدا) آورده‏ايم رها شوند (و بر صدق اين گفتار امتحان نگردند) و ما امت‏هايى را كه پيش از ايشان بودند آزمايش نموديم البته خدا مى‏داند آنان را كه راست گفته و مى‏داند دروغگويان را.( 5)
آری انسان باید هر لحظه ای منتظر رسیدن امتحانی از جانب او باشد چه در حالت مجرد و چه متاهل.
البته هر کس که بر خدا توکل کند و تقوای الهی تکیه کند سر انجام او به خیر و در رضوان الهی خواهد بود چه از لحاظ مادی چه معنوی.


1.
الرعد/11
2.
الروم - 41
3.
قصار/25
4.عنکبوت3
5.
عنکبوت 2
موضوع قفل شده است