║✿║✿║ مهتاب شب های لیلا علیهاالسلام ║✿║✿║شعر،پیامک،متن ادبی ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام

تب‌های اولیه

81 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
║✿║✿║ مهتاب شب های لیلا علیهاالسلام ║✿║✿║شعر،پیامک،متن ادبی ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام



هلال ماه جبینش از دل شبِ زلفش رخ نمود، ابرهای پلک واره از هم دور شد و برق نگاه یک جفت ستاره، آسمان مهتابی رخسارش را شکافت!

این نخستین تصویر از شمایل شهزاد بنی هاشم در قاب نگاه چشم های لیلا علیهاالسلام بود!

از وقتی که پنجره چشم هایش را به روی جاده بی انتها نگاه لیلا باز کرده بود، خواب را از دیدگان او ربوده بود؛ نه از آن جهت که دستی باید گهواره بی تابی هایش را تکان می داد و یا جرعه های شیره گل، لبان او را به شبنم می نشاند!

لیلا نیز مثل هر زن دیگری، راه و رسم مادری می دانست و سلوک مهربانی می شناخت، اما آن چه در گهواره دستان او تکان می خورد، یک کودک نبود که سپیدی موی مادر را به پای بزرگ شدن خویش بطلبد.
او از هم اینک بزرگ بود!


همانند اسم اعظمی که بر وی خطاب می کردند و غیرت بوتُراب را در برق چشمان او به تماشا می نشستند! انگار که از هم اکنون با ذوالفقار نگاهش، دروازه های کربلا را می گشود!

آن جلال و جبروتی که کودک لیلا را بر تخت بزرگی و شوکت می نشاند، تکرار خطوط نسخه وجود حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بر صفحه هستی علی اکبر علیه السلام بود. گویی برگه ای از کتاب جان پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله وسلم در پیش چشم لیلای دور مانده از خاتم رُسُل قرار گرفته بود و او در آن نظر نمی افکند و چیزی نمی خواند، جز آن چه به امین اللّه منتسب بود!

لیلا دیگر مادر کودک خویش نبود، بلکه دایه کودکی های پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم شده بود! و چه موهبتی برتر از آن که زنی موسپید شود در راه روسپیدی عشق!

مگر نه آن که چیزی نخواهد گذشت که کودک رسول واره لیلا، دلاور صحنه های کربلا خواهد شد؟!




آفاق منور شده از طلعت ماهی

ماهی كه اصیل است و برازنده شاهی

این زاده لیلاست، بود مظهر توحید

ثانیِّ محمد بود این نور الهی

اى فاطمه را آئينه ى كوثر ديگر
وى نوش لبت شهد و گل و شكر ديگر

هر گوشه‏اى استاده خليلى به تماشا
آورده مگر دسته گلى هاجر ديگر

جبرئيل به شوق آينه پرداخته گويى
از كوچه ى نور آمده پيغمبر ديگر

كنعان شده بيتاب‏تر از جان زليخا
يوسف ز سفر آمده با منظر ديگر

مشاطّه ايمان پى آرايش توحيد
آورده ز گنجينه ى حق گوهر ديگر

اى اصل تو از آب و گل ختم رسالت
از نور حسين آمده‏اى حيدر ديگر

با زلف خم اندر خمت اى ماه دو هفته
بر تارك خورشيد زدى افسر ديگر

اى نام تو پيرايه ى تسبيح ملايك
ديپاچه ى عشق آمدى از دفتر ديگر

در مرتبه ى وصل ازل خون خدا را
مثل تو نداده است خدا اكبر ديگر

هرروز روز تولد توست



تکّه ای از دوردست ترین ستاره روشن، زاده می شود و هبوط می کند به رسمِ تمامیِ شهابانی که تابه حال دیده اند.

پس اشکِ دریغ از قلمِ سوخته ام فرو می چکد و دفترم آتش می گیرد.

اینک تو از راه رسیده ای؛ مرد دیگری از سلاله ای روشن، از مطّهرترین تباری که شجره نامه های زمین، تا به حال در خویش به تجربه نشسته اند.



خوش آمدی دلاور مرد! امّا حیف از تو! حیف از عظمتی چون تو که اسیر پنجه خونین جهانی این چنین ناپاک و نامهربان شود!

زاده شده ای و نگاهت که می کنم، اگرچه نوزادی تازه رسیده ای، امّا گویی که دستان قدرتمندت، از هم اینک دسته شمشیر را خوب می شناسند!

به سینه بستر تو که چشم می دوزم، غصّه ای تاریک، تمام تنم را می لرزاند که آخر، این سینه، در ظهر تفتیده ای نه چندان دور، مکان فرودی خواهد شد برای دردناک ترین تیرها که از دست شقی ترین کمانداران پرتاب خواهند شد.

تصویری از بارش یکریز سنگ و تیر و نیزه، در چشمان کوچک و معصوم تو پیداست و لب های ظریفت از حالا، چنان عطشناک و خشکند، گویی تجربه و تمرینی می کنی برای بیابان موعود!

خطوط پیشانی روشن و بلندت، از همین آغاز زیستن تو، سرنوشتی غریب را فریاد می زنند، هرچند چندان حیرت انگیز نیست؛ که آخر، مردان بزرگ تاریخ، همیشه چنین زیسته اند. گویی بزرگی و عظمت، قیمت گزافی دارد که باید آن را پرداخت. آری! تیر و خنجر، داغ و عطش و ظلم، همان اند که روزی بر تو، وحشیانه باریدن خواهند گرفت؛ بر تو که شبیه ترینی به جد ّ بزرگِ خویش، حضرتِ رسول صلی الله علیه و آله وسلم ، به پیغمبری که ختم تمامی آسمانیان بوده است.

آیا کدام تیغی خواهد بود که بر پیکرِ تازه سالِ تو فرو بنشیند و از شرم، به یک لحظه ذوب نگردد؟
کدام تیری خواهدبود که پرتاب شود از کمانی که چهره تو را نشانه گرفته باشد، ولی آن تیر پرواز کند واز حرارتِ خجلتِ خویش، در راه آتش نگیرد و خاکستر نشود؟!

کدام خنجر است که تاب بیاورد، آن گاه که در دستی هرزه، می چرخد و پیچ و تاب می خورد و سر از پیکر مطهرترین جوان تاریخ جدا می کند؟! ... جوانِ بنی هاشم اینک زاده می شود؛ آری! سرسبز و سربلند، چونان شکوفه ای، بهاری که بر شاخسارِ بلندترین درخت زمین، تابناک می روید. و امّا هزاران دریغ و افسوس، که هر شکوفه ای آن گاه که می شکفد، لاجرم چیده خواهدشد با دستانی که هرگز خواهان ماندگاری و طراوت و عطرپراکنیِ هیچ گلی نیستند!

دریغ که سرافرازترین گل ها، در اوج شکوفایی و زیبایی خویش، از شاخسار فرو افتد!
هان ای غنچه ای که این گونه شکوفا پدید آمده ای! تبریک و اظهار شادمانی ام را بپذیر؛ اگرچه چشمانم، اشک آلود داغ حادثه ای است که به زودی اتفاق خواهد افتاد.

نیک آمده ای و نیک تر خواهی رفت؛ این قصّه ای است که تاریخ از تو روایت کرده است؛ امّا چه فرق می کند؟ مهم این است که همواره خاطره زیباترین گل ها، جاودانه در مشام عطرپرستِ ایمان آورندگان و گل خواهان تکرار می شود.

گل های همیشه سرخ را مگر می شود که از یاد برد؟
از آن زمان که تو را دانسته ام، سال هاست که هر لحظه در ذهنِ هرچند حقیرم، زاده می شوی و هر روز، روز تولّد زیبای یگانه توست.

پس در هر بهار، که گلستانی آفریده می شود، تداعی سرسبزترین گلی است که در عظیم ترین و معطّرترین گلستان تاریخ، روزی زاده شد.
امّا درد از زمستانی که هرسال، به تاراج گل ها بر می خیزد و تا بهار بعد، باید در هجران گدازنده ای، تنها دل به خاطرات خوش ساخت و به عطری که هر از گاه، در کوچه پس کوچه های خاطرِ لبریز، می پیچید!

آری! تو بی شک همیشه هستی، همیشه بوده ای و همیشه خواهی ماند.

دلاور مرد! قدمت گرامی!

مهدی میچانی فراهانی



عاشقان را دلبری هست بی‌مثال

جمله‌اند شیدای آن حسن و كمال

عالمی دلخواه وصلش، كیست او

این بود آل محمد اكبر نیكو خصال

[=B Lotus]علي اکبر روي دست آقامون اذون مي خونه
[=B Lotus]چون قراره پا رکاب بابا تا آخر بمونه
[=B Lotus]تو قاب نگاه حسيني شمايل احمد هويداس
[=B Lotus]خلا صه ي عباس و زينب امير دل جووناس

[=B Lotus]عشق منه علي اکبر روئين تنه علي اکبر
[=B Lotus]مثل علي و حسن و حسين بت شکنه علي اکبر

[=B Lotus]قد کشيده سرو ليلا تا به اوج آسمونا
[=B Lotus]به تماشا بين ابرا خم شده درخت طوبي
[=B Lotus]رو دومن ام البنينه داره خواب زهرا مي بينه
[=B Lotus]هر کي صورتش رو ميبينه ميگه همينه، نبي همينه

[=B Lotus]

[=B Lotus]عشق منه علي اکبر روئين تنه علي اکبر
[=B Lotus]مثل علي و حسن و حسين بت شکنه علي اکبر

[=B Lotus]برا اهل آسمونا ميذاره کلاس قرآن
[=B Lotus]علي بين کشتي عشق توي دست گرفته سکان
[=B Lotus]رو صورتش از ماه نقابه که فارس اسب عقابه
[=B Lotus]تودل حسين انقلابه تا اکبر پا رکابه

[=B Lotus]عشق منه علي اکبر روئين تنه علي اکبر
[=B Lotus]مثل علي و حسن و حسين بت شکنه علي اکبر

[=B Lotus]سالياني ديگه ميشه همه عشق يک سه ساله
[=B Lotus]ديگه با اومدن اون همه عشقا يک خياله
[=B Lotus]جز علي ديگه دلبري نيست بگو کي علي اکبري نيست
[=B Lotus]الهي بميره کسي که فداي رهبري نيست

[=B Lotus]

[=B Lotus]عشق منه علي اکبر روئين تنه علي اکبر
[=B Lotus]مثل علي و حسن و حسين بت شکنه علي اکبر





از دامان ليلا گلى بر آمد


شبيه حضرت پيغمبر آمد


از بهر عابدين ، برادر آمد


به به به به على اكبر آمد

میلاد آفتاب



زمان در تب و تاب است. زمین در انتظار هدیه ای آسمانی است. ملکوتیان در تدارک شور و شعف و شادمانی هستند. لحظاتی پر از احساس و شادی رقم می خورد و اندک اندک لحظه موعود فرا می رسد. یازدهم شعبان سال 33 هجری قمری از راه می آید.

خانه امام حسین(ع) غرق نور و شادی می شود و لبخند مهر و شوق بر لبان لیلا نقش می بندد؛ چرا که فرزندی زیبا شبیه پیامبر خانه آنها را روشن ساخته است.

وقت نام گذاری این کودک آسمانی است. آن قدر علاقه پدر به مولای متقیان علی بن ابی طالب(ع) زیاد است که می گوید: «اگر صد فرزند هم می داشتم، دلم می خواست همه را علی بنامم.»

تو فرزند بزرگ این خانواده پر نوری ، و تو را پدر «علی اکبر» می نامد.
نیایَش از بهترین انسان هاست. نسبش از ابراهیم خلیل الله است تا به رسول خاتم؛ همه از پاکان و صالحان. از خاندان وحی و مهبط ملائک است. مادرش نیز لیلا، از قبیله ثقیفاز خانواده ای نجیب و شریف است.

روزی مردی نصرانی وارد مسجد النبی شد. مسلمانان به او گفتند بیرون برو که تو مردی نصرانی هستی، ولی او گفت: دیشب در عالم خواب پیامبر اعظم(ص) را دیدم و به دست ایشان مسلمان شدم. اکنون آمده ام اسلام خود را بر یکی از نزدیکان پیامبر عرضه دارم و بیعت خود را تجدید کنم.

مردم او را به امام حسین(ع) راهنمایی کردند. وقتی خدمت امام رسید، خود را به پای ایشان اندخت تا قدم های مبارکش را ببوسد. سپس جلسه ای در محضر امام حسین(ع) تشکیل شد و آن مرد خواب خود را برای ایشان بازگفت. آن گاه حضرت، فرزند خود علی اکبر را که نقابی بر صورت مبارک داشت، فراخواند و سپس نقاب را از روی فرزند برداشت.

وقتی چشم آن مرد به جمال علی اکبر افتاد، بی هوش گردید. امام حسین(ع) دستور داد آب به صورتش پاشیدند تا به هوش آمد. آن گاه امام رو به او کرد و فرمود: آیا پسرم علی اکبر شبیه به جدم رسول الله است؟ آن مرد گفت: آری، به خدا قسم شبیه به پیامبر است. سپس امام حسین(ع) به او فرمود: اگر تو نیز فرزندی مانند فرزند من داشته باشی و خاری به بدن او اصابت کند و خراشی بردارد، چه می کنی؟ آن مرد گفت: ای آقا و مولایم! فوراً می میرم. در این زمان امام حسین(ع) فرمود: به تو خبر می دهم که این فرزندم را می بینم که در برابر چشمم، با شمشیرها قطعه قطعه می شود و پاره پاره می گردد.

در میانه راه وقتی امام بر روی اسب به خوابی کوتاه فرو رفت و برخاست، فرمود: «انّا لله و انّا الیه راجعون و الحمدلله رب العالمین».
علی اکبر پرسید: «جان من به فدایتان پدرجان! چرا استرجاع فرمودید و چرا خدای را سپاس گفتید؟»

امام نگاهش را به نگاه علی اکبر دوخت و فرمود: «لحظه ای خواب مرا در ربود و سواری را دیدم که پیام مرگمان را با خود داشت. می گفت این قوم روانند و مرگ نیز در پی ایشان. دریافتیم که جانمان بشارت رحیل می دهد».
علی اکبر مژگان سیاهش را فروافکند. با نگاه به دست های پدر بوسه زد و گفت: «پدرجان! خدا هماره نگاهبانتان باد! مگر نه ما برحقیم؟!»
پدر فرمود: «چرا پسرم! قسم به آنکه جانمان در ید قدرت اوست و بازگشتمان به سوی او، ما حقیقت محضیم».
پسر عرضه داشت: «پس چه باک از مرگ، پدر جان».

از این کلام با صلابت پسر، لبخندی شیرین بر لب های پدر نشست. نه؛ تمام صورت پدر خندید، حتی چشم هایش و فرمود: «خداوند برترین پاداش پدر به فرزند را به تو عنایت کند ای روشنای چشم من!»

پدرت می فرمود: «تجلی وجود جدم را آن قدر در تو ـ ای پسرم ـ آشکارا می بینم که هرگاه دلم برای او تنگ می شود، به تو می نگرم.

حال که از پدر اذن می خواهی تا به میدان بروی، لحظه ای درنگ نمی کنم و اذن میدان به تو می دهم. اکنون که رضای خداوند در نبرد ما و کشته شدن ماست، نمی خواهم بیندیشم که چه قدر به تو دلبسته ام»

عازم میدان بودی و می خواستی وداع کنی. اهل بیت از خیمه ها بیرون آمدند و گرد تو جمع شدند. چه طور می توانستند با تو وداع کند. در حالی که پیامبر را در خاطر ه ها زنده می کردی. راضی نمی شدند تا تو به میدان بروی. چاره این وداع به دست حسین(ع) بود، آن گاه که فرمود: «علی را رها کنید. به درستی که او، غرق در خدا و کشته راه خداست».

از اسب به زمین افتادی و پدرت را صدا زدی و حسین با شتاب خود را به بالین تو رساند. آن گاه که پیکرت را قطعه قطعه و غرق در خون دید، بی اختیار بر زمین نشست و صورت بر صورت تو نهاد و به طور غیر منتظره و با صدای بلند گریه نمود و تا مدتی چهره بر چهره ات گذاشته بود.

چهر عالمتاب بنهادش به چهرشد
جهان تار از قران ماه و مهر
سرنهادش بر سر زانوی ناز
گفت کای بالیده سرو سرفراز
این بیابان جای خواب ناز نیست
کایمن از صیاد تیرانداز نیست
تو سفر کردی و آسودی ز غم
من در این وادی گرفتار الم

در زیارت نامه ات می خوانیم: «سلام بر تو ای صدیق و شهید بزرگوار و سید پیشتاز که با سعادت زیستی و با شهادت درگذشتی و از دست رفتی و از دنیا جز عمل صالح بهره ای نگرفتی و در زندگی جز به سودای پر سود آخرت نپرداختی»، و چگونه این چنین نباشد آن جوانی که شبیه ترین مردم به پیامبر و تربیت یافته دو سید جوانان اهل بهشت است.

و عصاره خلقت، حضرت ولی عصر(عج) نیز این گونه زائر توست: «سلام بر تو ای علی اکبر، اول فدایی از بهترین نسل ابراهیم خلیل.

شهادت می دهم که تو از هر کس اولی به خدا و رسولش هستی، و خداوند ما را به زیارت تو و رفاقت جد و پدر و عمو و برادر و مادر مظلومه ات، موفق بدارد.

من از دشمنان و کشندگان تو بیزارم و از خداوند می خواهم با تو در نعیم ابدی بوده و همیشه از دشمنانت دور باشم. سلام و رحمت خدا بر تو باد».


مرضیه کوثری



جلوه ى ذات خداى دادگستر اكبر آمد


مرحبا آئينه ى روى پيمبر اكبر آمد


از قدومش شد هويدا جنت موعود ما را

آنكه شد خلد مخلّد پاى تا سر اكبر آمد



از دامان ليلا گلى بر آمد
شبيه حضرت پيغمبر آمد

از بهر عابدين ، برادر آمد
به به به به على اكبر آمد

از آغوش ليلا سر زد سپيده


از بيت ثار الله سحر دميده

فرزند على ، على افريده


نخل نجل نبى را ثمر آمد

به به به به على اكبر آمد


شمس از نور رويش رفته به سايه

كوثر ز لعل او باشد كنايه


روشنى بخش شمس و قمر آمد

به به به به على اكبر عليه السلام آمد


داده بر حق حسين بدر الدجا را

شبه روى دلجوى مصطفى را


صف شكن عرصه كربلا را

لشكر كربلا را افسر آمد


به به به به على اكبر آمد

خنده كند نوزاد، همچو كوكب


بر روى عمه اش حضرت زينب

نور دل زينب اطهرآمد


به به به به على اكبرآمد



زاده لیلا بُوَد ثانی ختم الانبیاء

مهر عالم‌تاب باشد، چون علی و مرتضی

او اصالت داشت از بابش حسین بن علی

خواند نامش را علی‌اكبر، شهید كربلا


[="Tahoma"][="Navy"]


ای آفتاب روشن شبهای کربلا


پیغمبر دوباره صحرای کربلا

ای از تمام آدمیان برگزیده تر

نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا

یک کاروان به عشق نگاهت اسیر شد

گیسو کمند خوش قد و بالای کربلا

:goleroz:


[/]

[=arial black]سالروز ولادت با سعادت فرخ لقای نگارخانه عاشورا
حضرت علی اکبر(علیه السلام) خجسته باد

[=arial black]
حق داده به شاه شهدا دسته گل امشب

تبریک بگوئید به ختم رسل امشب

خیزید که حورا غزل عشق سروده

آئید که از کعبه علی جلوه نموده

[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]


[=arial black]
میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام مبارک باد

[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]

[=arial]ز فرزند اميرالمؤمنين و زاده ی زهرا

شبيه روي بيغمبر،علي اكبر آورده

به شام يازده ْشعبان عيان شد آن مه تابان

خرد گفتا حسين از ماه گردون بهتر آورده

ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

[=arial black]میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام
سید مجید بنی فاطمه

[=arial black]ستاره های تو آسمونا رو عشقه

[=arial black]سینه ام رو سپر می کنم می گم آقام علیه



[=arial black]ای سرو بوستان ایستادگی!

ای زیباترین گل باغ حسین!

ای جوان رعنا و رشید حسین! ای علی را یادگار!

ای علی اکبر!

سلام و درود بی پایان بر صورت و سیرت پیامبر گونه ات

[=arial black]میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک



[=arial black]پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:

به راستى که خداوند متعال به جوان عبادت پیشه بر فرشتگان مى بالد ومى فرماید:

به بنده ام بنگرید! به خاطر من از خواهش نفسش دست کشیده است

[=arial black]ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد

[=arial black]جوانان خوب [=arial black]اسک دین این عید برشما مبارک و فرخنده باد

[="Tahoma"][="Navy"]

از نسل حيدري و دلاورتر از تو نيست
يعني پس از علي علي اکبرتر از تو نيست
منطق قبول داشت که با خلق و خوي تو
شخصي ميان خلق پيمبرتر از تو نيست
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

گمانم ليلي حسن قدم از قلزم رحمت
براي رحمه للعالمينش گوهر آورده
کمال نهضت خونين عاشوراست شادي کن
که پيک خوش خبر يک مژده از جان پرور آورده
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

برو باد صبا بر گو به زهرا ديده ات روشن
که از بهر حسينت ام ليلا ياور آورده
در ديوار يثرب مي زند فرياد آزادي
که مصباح الهدي را حق شکوه ياور آورده
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

عروس فاطمه امشب به پاس ياري قرآن
براي سنگر الله اکبر،اکبر آورده
جوانان را بشارت ده خدا از نسل پيغمبر
براي جانفشاني بر جوانان رهبر آورده
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

قدم در ملک هستي زد علي را مظهر قدرت
چه قدرت قدرت مطلق که حق احيا گر آورده
حسين بن علي را داده حق فرخنده مولودي
که با ميلاد خود تفسير نص کوثر آورده
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

اى طلعت زيباى تو، عكس جمال لم يزل
وى غره غراى تو، ائينه حسن ازل
روح ور وان عالمى ، جان نبى خاتمى
طاووس آل هاشمى ، ناموس حق عزوجل
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

يم فاطمي در سرمدي، گل احمدي، مه هاشمي
ز سرادقات محمدي طلعت ظهور جلاتي
به سما قمر، به نبي ثمر ، به فاطمه در ، به علي گهر
به حسن جگر، به حسين پسر، چه نجابتي چه اصالتي
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

اي نور خاندان نبوت جمال تو
اي فخر دودمان امامت کمال تو
اي اشبه تمام خلايق به خلق و خلق
بر خاتم نبوت و حسن خصال تو
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

امشب به زمين خُلد مخلد شده پيدا
ناديده رخ خالق سرمد شده پيدا
در بيت ولا روي محمد شده پيدا
با خَلق بگوئيد که احمد شده پيدا
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

فرزند حسين بن علي چهره گشوده
دل از پدر و زينب و عباس ربوده
پيداست در او جلوه ي پيغمبر و آلش
گلبوسه گرفته حسن از ماه جمالش
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

حق داده به شاه شهدا دسته گل امشب
تبريک بگوئيد به ختم رسل امشب
خيزيد که حورا غزل عشق سروده
آئيد که از کعبه علي جلوه نموده
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

با آمنه گوئيد عروست پسر آورد
سر تا بقدم مثل تو پيغامبر آورد
در ظلمت شب مرغ سحر خوش خبري کرد
خورشيد حسين بن علي جلوه گري کرد
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

او باقي و خوبان دو عالم همه فانيش
پيران همه مرهون عنايت به جوانيش
تا آن سوي عالم اثر لطف نهانيش
صد باغ بهار است به يک برگ خزانيش
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

صداي پاي بهار آمد
بيا كه كوه وقار آمد
به قلب عاشق قرار آمد
به حق‌پرستي عيار آمد
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

پيغمبرانه بود ظهوري که داشتي
خورشيد بود جلوه طوري که داشتي
شب زنده دار بودي و ذوب خدا شدي
در بندگي گذشت حضوري که داشتي
ميلاد حضرت علي اکبر عليه السلام مبارک باد

حيدر ثاني بيامد يا نبي رخ مي نمايد
اکبر زيباي ليلا پرده از چهره گشايد
روي او روي محمد، بوي او بوي محمد
خلق او خلق عظيم و خوي او خوي محمد
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

اي که باروي چو ماهت، دلرباي عالميني
بانگاهي عاشقانه، قبله جان حسيني
يوسف آل عبائي، قبله دلهاي مايي
اي علي دوم عشق، حيدر کرببلائي
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

اي رخ تو مطلع الانوار حُسن
خال لبت نقطه ي پرگار حُسن
بزم وفا را رخ ماه تو شمع
خوبي خوبان جهان در تو جمع
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

اي شجر علم و حيا را ثمر
وي پسر شير خدا را پسر
اشبه مخلوق به پيغمبري
يوسف ليلا عليِ اکبري
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

الا اي ماه شعبان! ماه احمد را تماشا کن
جمال بي‌مثال حيّ سرمد را تماشا کن
در اقطاع زمين خلد مخلّد را تماشا کن
محمّـد را محمّد را محمّد را تماشا کن
ولادت يافت با حُسن رسول الله، زيبايي
جمـال ماه ليلا را ببين با چشم زهرايي
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

الا اي خضرِ رحمت تشنه‌کامِ لعلِ لب‌هايت!
خجل گرديده زيبايي، ز شرم روي زيبايت
زيـارت نامه زوار ثـارالله، سيمايت
حسين بن علي گرديده محو قد و بالايت
جـلال احمـد و آلـت، جمـال الله تمثالت
سر و جان خاک درگاهت، دل بابا به دنبالت
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

اکبر که گل حميده فاطمه است
نور دل نور ديده فاطمه است
هر چند که از گلشن ليلا باشد
او لاله پروريده فاطمه است
ميلاد حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

خواهي که ببيني رخ پيغمبر را
بنگر رخ زيباي علي اکبر را
در منطق و خلق و خوي او مي بيني
با ديده ي جان محمدي ديگر را
ميلاد شبيه ترين آينه ي پيغمبري مبارک باد.

از دامان ليلا گلى بر آمد
شبيه حضرت پيغمبر آمد
نور دل زينب اطهرآمد
لشکر کربلا را افسر آمد
ميلاد حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

اي نور خاندان نبوت جمال تو
اي فخر دودمان امامت کمال تو
اي اشبه تمام خلايق بخلق و خلق
بر خاتم نبوت و حسن خصال تو
ميلاد حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

خورشيد دل‌آراي حسين، ثاني احمد
باشد علي‌اكبر، گل فرخنده سرمد
هم‌نام علي باشد و بر فاطمه دلبر
اين مظهر حق باشد و گل بانگ محمد

فرزانه حق، مهر جهان، بحر ولايت
آمد به جهان آيت حق، كان كرامت
آفاق معطر شده از عارض ماهش
مولود حسين آمده، اكبر، مهِ عصمت
ميلاد حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک

اين سرو قد باغ جنان است، مهِ افلاك
اين جان حسين است و نبي، لؤلو لولاك
اين دلبر زهرا بود و زاده ليلاست
دارد ز محمد نسب و منطق و ادراك
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

ماهي كه همه ماه ‌رخان در بر آن ماه
گرديده خجل زان همه زيبايي دلخواه
اين سرو دل‌آرا ، ز كدامين چمن استي؟
اين اكبر ليلاست بدين حشمت و اين جاه
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

عاشقان را دلبري هست بي‌مثال
جمله‌اند شيداي آن حسن و كمال
عالمي دلخواه وصلش، كيست او
اين بود آل محمد اكبر نيكو خصال
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

الگوى شجاعت و ادب، علي اکبر
دردانه فاطمى نسب، علي اکبر
فرزند يقين ز نسل ايمان بود
پرورده دامن کريمان بود
آن يوسف حُسن، ماه کنعانى‏
در خلق و خصال، احمد ثانى
آن شاهد بزم، سرو قامت بود
دريا دل و کوه استقامت بود
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

آفاق منور شده از طلعت ماهي
ماهي كه اصيل است و برازنده شاهي
اين زاده ليلاست، بود مظهر توحيد
ثانيِّ محمد بود اين نور الهي
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

ز فرزند اميرالمؤمنين و زادهْ زهرا
شبيه روي بيغمبر ، علي اكبر آورده
به شام يازده ْشعبان عيان شد آن مه تابان
خرد گفتا حسين از ماه گردون بهتر آورده
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

جمال حضرت جانان، بود نامش علي‌اكبر
عزيز خالق سبحان بود، آن وارث حيدر
كه هست ثاني احمد، جز علي‌اكبر، گل ليلا؟
بحق اين مظهر ايمان بود، بر عالمي سرور
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

زاده ليلا بُوَد ثاني ختم الانبياء
مهر عالم‌تاب باشد، چون علي و مرتضي
او اصالت داشت از بابش حسين بن علي
خواند نامش را علي‌اكبر، شهيد كربلا
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

سالروز ولادت با سعادت فرخ لقاي نگارخانه عاشورا، حضرت علي اکبر(عليه السلام) خجسته باد

اي سرو بوستان ايستادگي! اي زيباترين گل باغ حسين! اي جوان رعنا و رشيد حسين! اي علي را يادگار! اي علي اکبر! ســـلام و درود بي پايان بر صورت و سيرت پيامبر گونه ات.
ولادت حضرت علي اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

نسل جوان را به جهان رهبري
جلوه ي توحيد، علي اکبري
هر که هواي رخ احمد کند
در تو تماشاي پيمبر کند
ولادت باسعادت سرو باغ احمدي، آينه ي محمدي و روز جوان مبارک[/]


همه در حیرتم امشب،
که شب هیفدۀ ماه ربیع است



وبا یازدۀ غرّۀ شعبان معظّم
شب میلاد محمد شده
یا آینۀ طلعت نورانی احمد


به سر دست حسین است
ویا آمده از غار حرا باز محمد
عجبا این گل نورسته علی اکبر لیلاست


بگو یوسف زهراست
بگو آینۀ طلعت باباست
بگو دسته گل فاطمۀ امّ ابیهاست


بگو روح بتول است
بگو جان رسول است
سلام وصلوات همه بر ُخلق وخصالش ،


به جلالش ، به جمالش
همه مبهوت کمالش ،
همه مشتاق وصالش


که سراپاست همه آینۀ احمد وآلش
چه به خلقت ، چه به طینت ،
چه به صورت، چه به سیرت ،
چه به قامت ، چه به هیبت،


همه بینید در این خال وخط و چهره گلِ
روی رسول دو سرا را




ز فرزند اميرالمؤمنين و زادهْ زهرا

شبيه روي بيغمبر ، علي اكبر آورده

به شام يازده ْشعبان عيان شد آن مه تابان

خرد گفتا حسين از ماه گردون بهتر آورده


[=arial]سالروز ولادت با سعادت[=arial]
[=arial]فرخ لقای نگارخانه عاشورا
[=arial]حضرت علی اکبر علیه السلام خجسته باد[=arial]
[=arial]
ماهی که همه ماه‌رخان در بر آن ماه
گردیده خجل زان همه زیبایی دلخواه
این سرو دل‌آرا ، ز کدامین چمن استی؟
این اکبر لیلاست بدین حشمت و این جاه

آفاق منور شده از طلعت ماهی
ماهی که اصیل است و برازنده شاهی
این زاده لیلاست، بود مظهر توحید
ثانیِّ محمد بود این نور الهی

ای سرو بوستان ایستادگی!

ای زیباترین گل باغ حسین

ای جوان رعنا و رشید حسین!

ای علی را یادگار!

ای علی اکبر!

ســـلام و درود بی پایان بر صورت و سیرت پیامبر گونه ات



ز فرزند امیرالمؤمنین و زادهْ زهرا

شبیه روی پیغمبر ، علی اکبر آورده

به شام یازده ْشعبان عیان شد آن مه تابان

خرد گفتا حسین از ماه گردون بهتر آورده

برای شاهدین فرزند ، بر آل علی دلبند

برادر از برای عابدین و اصغر آورده

نبی‏ روی و نبی‏ موی و نبی‏ خلق و نبی‏ خوی

ز بهر شاهدین و اهل‏ بیتش یاور آورده

قدش طوبی ، رخش زیبا ، دو چشم نرگسش شهلا

تو گوئی بهر یاری حسین ، پیغمبر آورده

بنازم چشم لیلی را که از سرچشمهْ عفت

برای دوستان آب حیات از کوثر آورده



گل لیلا به جمالت صلوات
به جبین و خط و خالت صلوات

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

جمال حضرت جانان، بود نامش علی‌اکبر
عزیز خالق سبحان بود ، آن وارث حیدر
که هست ثانی احمد ، جز علی‌اکبر ، گل لیلا؟
بحق این مظهر ایمان بود ، بر عالمی سرور

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

شهزاده ی لیلا خوش آمدی

خورشيد دل آراي حسين(ع) ثاني احمد
باشد علي اكبر گل فرخنده سرمد
هم نام علي باشدو بر فاطمه دلبر
اين مظهر حق باشدو گلبانگ محمد(ص)
ولادت حضرت علي اكبر(ع) و روز جوان مبارك باد

:fireworks::fireworks::fireworks::fireworks:

عاشقان را دلبری هست بی‌مثال

جمله‌اند شیدای آن حسن و کمال

عالمی دلخواه وصلش ، کیست او

این بود آل محمد اکبر نیکو خصال



این سرو قد باغ جنان است ، مهِ افلاک

این جان حسین است و نبی ، لؤلو لولاک

این دلبر زهرا بود و زاده لیلاست

دارد ز محمد نسب و منطق و ادراک

سلام الا ای ماه شعبان! ماه احمد را تماشا کن

جمال بی‌مثال حیّ سرمد را تماشا کن
در اقطاع زمین خلد مخلّد را تماشا کن
محمّـد را محمّد را محمّد را تماشا کن
ولادت یافت با حُسن رسول الله، زیبایی
جمـال ماه لیلا را ببین با چشم زهرایی

خیلی خیلی تبریک می گم ولادت حضرت علی اکبر را به همه شما دوستان:Gol:

ميلاد سرو بوستان ايستادگي، زيباترين گل باغ حسين (ع)!

جوان رعنا و رشيد حسين (ع) يادگار علي (ع) گلستاني از زيباترين

گل هاي فداکاري! و دريايي از آبيِ عطوفت، مبارک باد

:fireworks::fireworks::fireworks:

پايين پاي پادشاه
شهزاده‌اي شبيه ماه
نشسته مثل آينه
همه شدن غرق نگاه


ببين چي ميشه که يه شب
فقط با يک گوشه‌ي لب
حجازو ديوونه کنه
سوار زيباي عرب

وقتي که لبخند مي‌زنه
خديجه زهرا آمنه
مي‌خوان بگن احمد ماست
ليلا مي‌گه عشق منه

ليلا براي پسرش
براي قرص قمرش
شبيه پروانه‌اي بود
که پر مي‌زد دور و برش

ـ تو پيرهنت حرز مي‌ذارم
بي تو من آروم ندارم
بيرون اگه خواستي بري
فقط با عباس مي‌ذارم

کنار عباس که باشي
يه خورده کمتر تو چشي
براي خلق تو خدا
انگار کشيده نقاشي

«والتين» يه آيه از لبات
«واليل» مال گيسوات
سوار اسبت که مي‌شي
نازل مي‌شه «والعاديات»

دستات که پيمونه ‌مي‌شه
سجاده ميخونه مي‌شه
«سبحان ربي» که مي‌گي
فرشته ديوونه مي‌شه

تو خونه حيدري دارم
شبه پيمبري دارم
الله اکبر! ، روبروم
علي اکبري دارم

الله اکبر! اومدي
الله اکبر! چه قدي!
الله اکبر! چه دلي!
سرمست ذات احدي

عاشقه تو شاه دینه
پسر ام البنينه
کريم آل هاشمي
بعد از حسن، تو مدينه

رقيه گريون که مي‌شه
همه مي‌گن بهونه‌شه
بگيد علي اکبر بياد
تا دخترک آروم بشه

شبيه غنچه‌ها مي‌شه
لباش به خنده وا مي‌شه
عليِ اصغر وقتي که
تو آغوشت رها مي‌شه

قبيله بود و يه پسر
که اومد از غيب يه خبر
قبيله يک قافله شد
قافله يعني يه سفر

قافله يعني که نمون
وقتي ندا مي‌ده جنون
يعني عطش تو دل عشق
يعني خدا تو دل خون

يعني رجز‌هاي علي
يه واحد عشق عملي
«قالوا بلا» يي ابدي
سَرِ قراري ازلي

«قالوا بلي» بود و بلا
يک کربلا بود و بلا
رند بلاکش مست مست
خون و خدا بود و بلا

شعر از:قاسم صرافان


یثرب کنون بهشت دل آرای دیگری است

چون میزبان قامت رعنای دیگری است



از شوق دیدن گل رخسار مصطفی

بیت الحسین شاهد غوغای دیگری است



باغ خدا ز رویش این نونهال حسن

زینت شده به شاخه‌ی طوبای دیگری است



وقت ظهور و جلوه ی رخسار احمدی

در روزگار دیگر و سیمای دیگری است



گاه گشودن گره از زلف یار شد

هنگام کشف رمز معمای دیگری است



در جام جان خسته دلان از فراق دوست

این جرعه ای دوباره ز صهبای دیگری است



سرگشتگان خون جگر بزم عشق را

جام شراب و ساغر مینای دیگری است



جوی و کنار و جلوه ی یار و نسیم وصل

بشتاب کاین زمان تماشای دیگری است


میلاد علی اکبر علیه السلام،گل لیلا مبارک

امروز روز جلوه انوار داور است
میلاد با سعادت شبه پیمبر است

از مقدم علی اکبر فرخ رخ حسین
بر گو كه جای گفتن الله و اکبر است

***

اکبر که گل حمیده فاطمه است
نور دل و نور دیده فاطمه است

هر چند که از گلشن لیلا باشد
او لاله پرورده فاطمه است


[=verdana]در کوچه باغ های کهنسال زمین، آسمانی ترین عاشقانه های یک جوان است که جاری است و در جسم خاموش شب، یاد دوباره ای از خورشیدِ مهرانگیز پیامبر است که روان.
نگاه تقویم ها پر از بهار می شود، دلاویز؛ و کتاب خاطرات دنیا، بوستانی می شود عطرافشان.
گنجایش هستی از این بیش نیست و این همه از نام اوست در مدینه. به رنگ همیشه می آید تا گام های جوان امّا جامانده را به خدا بکشاند و دست های پر تحرّک امّا درمانده را به دامان سبزنیایش برساند..........

[=verdana]ولادتش برهمگان مبارک...

السلام علیک یا علی بن الحسین

حضرت علی اکبر، جوانی بود که سراسر عمرش، اطاعت و بندگی خدا و پیروی از امام زمانش بود.
ما تا چه حد مطیع پروردگار و پیرو امام زمان هستیم؟
حضرت علی اکبر، حجت همه ی جوانان است....

از او بخواهیم تا شفیع ما باشد تا...
جوانی ما صرف بندگی حق شود
التماس دعا

[INDENT]
[=arial]ای که بر روشنای چهره ی خود
[=arial]نور پیغمبر سحر داری
نوری از آفتاب روشن تر
رویی از ماه خوبتر داری
تو کدامین گلی که دیدن تو
صلواتی محمدی دارد
چقدر بر بهشت چهره ی خود
رنگ و بوی پیامبر داری
[=arial]
هجرتت از مدینه شد آغاز
کربلا شاهد سلوک تو بود
کوفه چون شام ماند مبهوتت
تا کجاها سر سفر داری
باوری سرخ بود و جاری شد
اولسنا علی الحق از لب تو
چه غرور آفرین و بشکوه است
مقصدی که تو در نظر داری
با لب تشنه بودی و می سوخت
ای که از زخم بال و پر داری
از میان تمام اهل جهان
عرش پایین پا نصیب تو شد
عشق می داند و جنون که چقدر
شوق پابوسی پدر داری
شوق پابوسی تو را داریم
حسرت آن ضریح ششگوشه
گوشه چشمی عنایتی لطفی
در مدیح تو از مدایح تو
یا علی هرچه بیشتر گفتیم
با نگاهی پر از عطش دیدیم
حُسن ناگفته بیشتر داری


[/INDENT]


[="Black"]خواهي که ببيني رخ پيغمبر را
بنگر رخ زيباي علي اکبر را
در منطق و خلق و خوي او مي بيني
با ديده ي جان محمدي ديگر را
*ميلاد شبيه ترين آينه ي پيغمبري مبارک*

««««««««««««««« ميلاد حضرت علي اکبر علیه السلام مبارک باد »»»»»»»»»»»»»»»

*ولادت جوانه ي خورشيد کربلا، حضرت علي اکبر و روز جوان، تبريک و تهنيت*
۱۱ شعبان میلاد یوسف حسین، حضرت علی اکبر، و روز جوان بر جوانان مبارک.
[/]

[="Black"]از دامان ليلا گلى بر آمد
شبيه حضرت پيغمبر آمد
نور دل زينب اطهرآمد
لشکر کربلا را افسر آمد
ولادت زيباترين، بااخلاق ترين، داناترين و رشيدترين جوان تاريخ مبارک
[/]

[="Black"]فرزانه حق، مهر جهان، بحر ولایت
آمد به جهان آیت حق، كان كرامت
آفاق معطر شده از عارض ماهش
مولود حسین آمده، اكبر، مهِ عصمت
[/]

[="Black"]ای سرو بوستان ایستادگی
ای زیباترین گل باغ حسین
ای جوان رعنا و رشید حسین
ای علی را یادگار! ای علی اکبر
ســـلام و درود بی پایان بر صورت و سیرت پیامبر گونه اش باد.
میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام تهنیت باد
[/]

[="Black"]خورشید دل‌آرای حسین، ثانی احمد
باشد علی‌اكبر، گل فرخنده سرمد
هم‌نام علی باشد و بر فاطمه دلبر
این مظهر حق باشد و گل بانگ محمد
[/]

[="Black"]در گلستان ولا لاله و نسرینی تو
شبه پیغمبر و ریحانه یاسینی تو
ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام مبارک باد.
[/]

[="Black"]این سرو قد باغ جنان است، مهِ افلاك
این جان حسین است و نبی، لؤلو لولاك
این دلبر زهرا بود و زاده لیلاست
دارد ز محمد نسب و منطق و ادراك
[/]

[="Black"]ای خدا جلوه و نبی مرآت
مرتضی خصلت وحسین صفات
انبیاء درجلال تو شد محو
اولیاء برجمال تو همه مات
جان اهل صلات قربانت
اشهد ان قد اقمت صلات
[/]

[="Black"]11 شعبان سالروز تولد شبيه ترين انسان ها از لحاظ صورت و سيرت به پيامبـر خير و برکت محمد مصطفي (ص) است، ميلاد سرو بوستان ايستادگي، زيباترين گل باغ حسين (ع) جوان رعنا و رشيد حسين (ع) يادگار علي (ع) گلستاني از زيباترين گل هاي فداکاري! مبارک
[/]

[="Black"]عاشقان را دلبری هست بی‌مثال
جمله‌اند شیدای آن حسن و كمال
عالمی دلخواه وصلش، كیست او
این بود آل محمد اكبر نیكو خصال
[/]

[="Black"]الگوى شجاعت و ادب،اکبر
در دانه فاطمى نسب،اکبر
فرزند يقين ز نسل ايمان بود
پرورده دامن کريمان بود
آن يوسف حسن،ماه کنعانى‏
در خلق و خصال،احمد ثانى
آن شاهد بزم، سرو قامت بود
دريا دل و کوه استقامت بود
آن دم که لباس رزم مى‏پوشيد
از کوثر عشق، جرعه مى‏نوشيد
از فرط عطش فتاده بود از تاب
‏ گرديد ز دست جد خود سيراب
در راه خدا ذبيح دين گرديد
بر حلقه عاشقان نگين گرديد
داغش کمر حسين را بشکست
با خون سرش حناى خونين
بست ديباچه داستان حق، اکبر
قربانى آستان حق، اکبر
[/]

[="Black"]سالروز ولادت با سعادت فرخ لقاي نگارخانه عاشورا حضرت علي اکبر ـ عليه السلام ـ خجسته باد[/]

[="Black"]ماهی كه همه ماه‌رخان در بر آن ماه
گردیده خجل زان همه زیبایی دلخواه
این سرو دل‌آرا ، ز كدامین چمن استی؟
این اكبر لیلاست بدین حشمت و این جاه
[/]

[="Black"]صدف را دیده‏اید که با همه زیبایی و شگفتی‏اش، محزون مروارید است؟
تا صدف را نگشایید، کجا می‏توانید به آن گوهر پنهانی وجود دست یابید؟!
این کوثرنشان حیدری ‏نسب، در جمال لم یزلی‏اش، آیینه‏داری پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را می‏کند، اما تو در تعلق و تعیین این جلوه و جذبه ظاهری نمان.
پشت این آیینه هزار جلوه، وجود صیقل یافته‏ای است که بیش از همه، بر حقیقت پنهان محمدیه نزدیک است.
[/]

[="Black"]آفاق منور شده از طلعت ماهی
ماهی كه اصیل است و برازنده شاهی
این زاده لیلاست، بود مظهر توحید
ثانیِّ محمد بود این نور الهی
[/]

[="Black"]ز فرزند اميرالمؤمنين و زادهْ زهرا
شبيه روي بيغمبر ، علي اكبر آورده
به شام يازده ْشعبان عيان شد آن مه تابان
خرد گفتا حسين از ماه گردون بهتر آورده
براي شاهدين فرزند ، بر آل علي دلبند
برادر از براي عابدين و اصغر آورده
نبي‏روي و نبي‏موي و نبي‏خلق و نبي‏خوي
ز بهر شاهدين و اهل‏بيتش ياور آورده
قدش طوبي ، رخش زيبا ، دو جشم نرگسش شهلا
تو گوئي بهر ياري حسين ، بيغمبر آورده
بنازم چشم ليلي را كه از سرچشمهْ عفت
براي دوستان آب حيات از كوثر آورده
[/]