جمع بندی ذکر هم نام چیست؟

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ذکر هم نام چیست؟

عرض ادب
شنیدم که هر انسانی بعد از تولدش دارای یه ذکری است که بهش ارامش میده و...

حالا این ذکر را چه جوری میشه فهمید ؟

یه سری نام مادر و اسم طرف را میگیرن بعدش یه ذکری میدن

و یه سری فقط اسم شخص را میگیرن و یه ذکر میدهند ؟

این دو نوع ذکر چه تفاوتی با هم دارند؟

البته منظورم از یه سری فرض بر این میزاریم که ادمهای معتبری باشند

با تشکر

[=arial]

با نام الله


[=arial]


[=arial] کارشناس بحث: استاد اویس

[="Georgia"][="Blue"]با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی
آنچه در صحف عرفانی ما موجود است هماهنگ و تطابق برخی از حالات انسانی با اسماء الله برای گشایش و فرج یافتن است نه این که ذکر خاصی بعد از تولد فرد به او اختصاص یافته باشد.
این که در روایات متعددی ذکر خاصی برای گشایش مشکلات انسان تجویز یافته است موید همین حقیقت عرفانی است که انسان در حالات گوناگون خویش به برخی از اسماء الله احتیاج و ارتباط بیشتری پیدا می کند به عنوان مثال در هنگام بیماری به اسم شریف یا شافی و در هنگام تشنگی به اسم شریف یا ساقی و در هنگام گم کردگی راه به اسم شریف یا هادی و در هنگام طلب مقام رضا به اسم شریف یا راضی و به هنگام طلب علو و جاه و مقام به اسم شریف یا عالی تمسک می جوید. در حقیقت جدول وجودی انسان در کشاکش نیازها و نواقص و دردهایی که گریبانگیر اوست شعبه هایی به هر یک از اسماء الله دارد که درمان و رفع نیاز و سلب نواقص او در گرو آن اسمای الهی است.
[/]

سلام علیکم

گرفتن اسم فرد و مادر فرد ، روشی هست که در علوم غریبه استفاده میشه و به واسطه ای اون می تونند با انجام محاسبات ریاضی به نتایجی برسند...
به نظرم کلا اسم خودتون و مادرتون رو در اختیار هر کسی قرار نیست، چون معلوم نیست فرد مقابل با دونستن این ها چه کاری میکنه...

نیاز انسان به ذکر به فرموده استاد اویس در حالات مختلف فرق میکنه...

هر ذکری هم به ادم ارامش و رفع نیاز در همون زمینه رو به شرط و شروطش هدیه خواهد کرد انشالله ....

اساتید سیر و سلوک به طور کلی ازین روش استفاده نمی کنند، به خاطر قرب بیشتر با همون حالات معنوی که دارند می تونند تشخیص بدند که فرد مقابل نیاز به چه ذکری داره... استادی پیدا کنید که بدون این محاسبات بتونه ذکر بده

اگر تا به حال شروع به گفتن ذکر نکردید به نظرم حتما ذکری رو که میخواید بگید با کسی که آشنا به این راه هست کنترل کنید...

اسم اعظم خداوند متعال (یا حی یا قیوم )

قبل از اذان صبح 1ساعت مداومت داشته با شید با حضور قلب ...اثار ان را در روز سوم می بینید ان شاا... و پرده حجاب از چشمتان می رود .

مفتقر;516418 نوشت:
استادی پیدا کنید که بدون این محاسبات بتونه ذکر بده

خیلی مشتاق پیدا کردن یه استاد هستم نمیدونم از کجا و چگونه میتوانم پیدایش کنم

[="DarkOrchid"]

مفتقر;516418 نوشت:
ساتید سیر و سلوک به طور کلی ازین روش استفاده نمی کنند

مرحوم کشمیری بعضی از اذکار رو به صورت جمع ابجد نام مادر و اسم شخص و ذکر مورد نظر میدادند...
:Gol::Gol:[/]

بر کسی پوشیده نیست که مرحوم کشمیری متخصص ذکر بودند...
اما به نظر حقیر این روش برازنده ایشون بوده ولی این روزها میبنم خیلی جاها این باب شده...
به نظرم شروع از استادی که عمومی تر عمل کنه اما همون رو با قوت فهمیده باشه بهتر هست از شروع با یه شکل خاص از کسی که شاید هنوز به عمق اون روش خاص نرسیده...

اما استاد رو از کجا باید یافت... در همین سایت خیلی بحث شده ...
پیش هر کس که فکر میکنید اهل این راه هست و هر مجلسی که سخن از اخلاق و راه خدا هست بشینید و حضور داشته باشید .
انشالله خدا روزی میکنه ...

گفت پیغمبر که گر کوبی دری
عاقبت زان در برون آید سری

مفتقر;516418 نوشت:
گرفتن اسم فرد و مادر فرد ، روشی هست که در علوم غریبه استفاده میشه و به واسطه ای اون می تونند با انجام محاسبات ریاضی به نتایجی برسند...
به نظرم کلا اسم خودتون و مادرتون رو در اختیار هر کسی قرار نیست، چون معلوم نیست فرد مقابل با دونستن این ها چه کاری میکنه...

هوالناظر

سلام ببخشید علم غریبه چیه؟

این که کتاب باز می کنن دیگه درسته؟

خب از زمان امامان هم بوده مثلا کلا واسه امور که آدم دل تپش داره بده واسه باز کردن کتاب که اسم میخان چی؟

و واسه اینکه بعضا واسه دعا نوشتن میدن تا گره کارشون باز بشه چطور؟

اسماء;517814 نوشت:
هوالناظر

سلام ببخشید علم غریبه چیه؟

این که کتاب باز می کنن دیگه درسته؟

خب از زمان امامان هم بوده مثلا کلا واسه امور که آدم دل تپش داره بده واسه باز کردن کتاب که اسم میخان چی؟

و واسه اینکه بعضا واسه دعا نوشتن میدن تا گره کارشون باز بشه چطور؟

سلام علیکم

علوم غریبه ، علومی از دانش اسلامی هست که به صورت ظاهری تدریس نشده و کاربردهای معمولی نداره...

همه ی این اعمال از جمله ذکر های خاص، یاددادن دعای خاص ، نوشتن دعای خاص در رفتار انبیا ، اوصیا و اولیای الهی دیده شده ...

ائمه چون اشرافشون به عالم غیب در کاملترین شکل ممکن بوده بسیاری از موارد رو یاد شاگردهای خاصشون دادند...

دعا نویسی در سنت اسلامی وجود داره .... تنها مشکل این هست که این روزها این موارد تبدیل به دکانی برای کسب درآمد از جانب کسانی شده که سر رشته ی آنچنانی در این موارد ندارند...

به نظر حقیر این روزها به هیچ کس نباید برای این امور به اشخاصی که خودشون رو توانا به این امور می دونند مراجعه کرد... چون به نظرم نه فقط توانا به رفع گرفتاری نیستند بلکه باعث گرفتاری های شدید معنوی و مادی می شند...

سلام
برای منم همیشه سوال بوده . خانمی از سادات همسایه ما بودند که نسل اندر نسل سرکتاب باز میکردند و دعا میدادند. عجیب این دعا میگرفت:ok::ok: خانم خیلی پاک و نورانی بودند. مثلا براساس اسم شخص و نام مادرش علت اینکه پریشان بودند را بعد دادن این دعا حال کسی که براش دعا کردند کاملا تغییر میکرد و بهبود می یافت
این دعاهایی که به اسم سرکتاب باز میکنن درسته؟؟ اگر خرافه است چرا من بارها خودم شاهد برداشتن این دعاها از طرفش بودم و اثری که میگذاشت!!!
در ثانی مثلا میگن نمک در حروف ابجد با نام علی علیه السلام هم ردیف هست برای پیدا کردن چیز گمشده ای یا چیزی که بی خبر ازش هستی نذر نمک برای خانم فاطمه زهرا بکن ان چیز به سلامت بهت برمیگرده. من خودم بارها امتحان کردم واقعا گشایش داره

امرو هم تو دانشگاه بچه ها از نمازی صحبت می کردند که نزدیک 50 رکعت بود که دورکعتی اول به 14 معصوم. حضرت عباس و مادر بزرگوارش و.... اخرش خواجه خضر، ماه پریون، شاه پریون و....برای اولین بار بود می شنیدم که میگفتن میگیره و جد اندر جد از قدیم بهشون رسیده و سالهاست انجامش میدن
این ها هم شامل علوم غریبه میشه؟؟؟
مثلا من خیلی سردرگم هستم.باتوجه به حرفهای پشت سرم که خیلی هاش دروغ هست و تهمتی بیش نیست ، مریضی هم بهم غالب شده (همه اثرگناهام میدونن) ولی نمیدونم چی از خدا بخوام!! تنها امیدم فقط خود خداست . چطور میشه این ذکر را پی برد؟

مفتقر;516418 نوشت:
اساتید سیر و سلوک به طور کلی ازین روش استفاده نمی کنند، به خاطر قرب بیشتر با همون حالات معنوی که دارند می تونند تشخیص بدند که فرد مقابل نیاز به چه ذکری داره... استادی پیدا کنید که بدون این محاسبات بتونه ذکر بده
بسمه تعالي

اينكه استاد عارف و كاملي بتواند با آن نفس قوي و مقامات معنوي خويش بر سرّ و باطن شاگرد خود آگاه شود و از اين طريق، ذكر متناسب با حال او را تشخيص دهد لزوما دليل بر اين نمي شود كه چنين استادي هرگز از طريق علوم غريبه و فن شريف ارثماطيقي، ذكر فرد را بدست نياورد.

بسا باشد عارفي كه از طريق علم حروف و اعداد، به شاگرد خويش ذكر خاص او را بدهد.

علوم غريبه‌اي همچون جفر داراي مستحصل هستند كه هرگز كسي بدون طهارت نفس و بدون اينكه صعود برزخي و عقلي به اصول حروف برايش حاصل شود آن مستحصل را به دست نمي آورد. بنابراين كسي كه به عمق علم جفر دست يافته قطعا صاحب مقامات معنوي است.

لذا ديده مي شود بسياري از نوسيندگان كتب علوم غريبه در طول تاريخ خود صاحب مقامات معنوي بوده اند خود ازين علوم بهره ها برده اند.

بلكه بنا برقول مشهور واضع برخي از علوم غريبه حضرت دانيال نبي بوده است.

محي الدين عربي در كتاب الدر المكنون و الجوهر المصون في علم الحروف مي‌گويد: «جفر، تكسير كبير است و واضع آن امام علي عليه السلام است».

و گويد: «كسي از حضرت آدم تا دوره اسلام نتوانست به تكسير كبير برسد جز امام علي عليه السلام كه آن نيز به بركت حضرت خير الانام ــ يعني رسول اكرم ـــ است.

و نيز گويد: «امام علي بن ابي طالب علم حروف را از رسول خدا به ارث برده است و به سوي اين مطلب با قول خود اشاره فرمود: «كه من مدينه علمم و علي باب اوست». و هر كه خواهان علم است پس بر اوست باب علم. و علي عليه السلام وارثِ علم اولين و آخرين است. و من كسي را در ميان اولين وآخرين نديدم كه داناتر از او باشد . او اولين كسي در اسلام است كه مربعِ صد در صد را وضع نمود و جفر جامع را در اسرار حروف تصنيف كرد. كه در جفر جامع، تمام آنچه بر اولين و آنچه بر آخرين جاري مي شود هست. و در جفر جامع، اسم عظم الهي و تاج آدم و خاتم سليمان و حجاب آصف است».

ادامه دارد

امير1;518322 نوشت:
ادامه دارد

ادامه
و محي الدين در ادامه گويد: « و سپس امام حسين علم حروف را از پدرش به ارث برد و سپس اين علم را امام زين العابدين وبعد از ايشان امام محمد باقر وسپس امام جعفر صادق عليهم السلام به ارث بردند. و امام صادق كسي است كه در سن هفت سالگي به اعماق اغمار اين علم فرو رفت و به غوامض اسرار و علوم سخن گفت.

و در جاي ديگر اين كتاب گويد: «جفر در آخر الزمان با امام محمد مهدي ظهور مي يابد و كسي بر حقيقت اين علم آگاه و عارف نيست مگر او. و امام علي عليه السلام داناترين مردم به علم حروف واسرار آن بود و فرمود سلوني قبل أن تفقدوني فإنّ بينَ جنبي علوما كالبحار الزواخر».

و در برخي از روايات نيز به ياد گيري اين علوم سفارش شده كه به عنوان نمونه به يك روايت اشاره مي شود:

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ سَأَلَ عُثْمَانُ بْنُ عَفَّانَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا تَفْسِيرُ أَبْجَدْ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَعَلَّمُوا تَفْسِيرَ أَبْجَدْ فَإِنَّ فِيهِ الْأَعَاجِيبَ كُلَّهَا وَيْلٌ لِعَالِمٍ جَهِلَ تَفْسِيرَه‏
[1]

امام علی علیه السلام می فرمایند: از رسول خدا در مورد حروف ابجد سؤال شد، آن حضرت فرمودند:
تفسیر حروف ابجد را یاد بگیرید؛ چرا که همه آن شگفتی است، وای بر عالمی که از تفسیر آن جاهل باشد.

با نقل اين مقدار از عبارات محي الدين كه طلايه دار عرفان نظري است مشخص مي شود كه مقام و شان اين علوم، بسيار شريف است كه تا كسي به طهارت كافي دست نيابد هرگز به حقيقت اين علوم دست نمي‌يابد و كسي هم كه بدين علوم نائل شد قطعا صاحب مقامات روحاني بلندي است كه توانست اين علم را از تكوين عالم تحصيل نمايد.

و بسا باشد كه عارفان و اولياء از اين علوم در استخراج ذكر خاص و اسم اعظم شاگردان بهره برند. و اين بهره‌ بري از اين گونه دانشها هيچ منافاتي با آن ندارد كه استاد كامل، با چشم باطني خويش بر سرّ و باطن افراد اطلاع يابد چرا كه هر دو در زمره علم الوراثة و علم لدني هستند.

ادامه دارد



[/HR][1] - امالي شيخ صدوق ص 317 و بحار الانوار، جلد 2، صفحه 317

امير1;518324 نوشت:
ادامه دارد

[=comic sans ms]ادامه
بنا بر گفته اصحاب فيثاغورث عالم بر حسب اعداد خلق شده است.
جناب شیخ بهائی میفرماید: (الاعداد ارواح و الحروف اشباح)
اعداد روح حروف هستند، یعنی عدد جان حرف میباشد. عياني در كنوز الاسماء گويد:
نزد اهل خرد و اهل عيان ‌‌‌ ،حرف جسم و عدد اوست چو جان
هر حرفی عددی دارد که در حقیقت روح و جان و بطن آن حرف است. وعلم اعداد به منزله علم به ارواح حروف است كه علم جفر متضمن آنست.

تناسب اسم هر فرد با ذكر خاص از اموريست كه نمي توان آنرا انكار نمود. چرا كه هر اسمي كه بر هر فردي نهاده مي‌شود بر حسب اقتضاي جدول وجودي و عين ثابت اوست كه متناسب با حالات اوست. و هر اسمي بر حسب علوم شريف ارثماطيقي داراي عدد خاصي است كه متناسب با همان شخص است و نيز حروف اسم او بر طبق اصولي كه در علم حروف است متناسب با برخي از اسماء است.

بنابراين منافاتي ندارد كه استاد عارف از راه علم اعطايي و لدني حق به او به اسرار عالم و بواطن امور آگاه شود و بتواند ازين طريق ذكر خاص هر فرد را بيابد.

cwar;517457 نوشت:
خیلی مشتاق پیدا کردن یه استاد هستم نمیدونم از کجا و چگونه میتوانم پیدایش کنم

سلام

از نماز اول وقت شروع کنید( مخصوصا نماز صبح) ... برای ارتقاء کیفت نماز هم کتاب مطالعه کنید ... این استاد بزرگ شماست ... بعد از آن اساتید فرعی به ترتیب در مسیر زندگی قرار می‌گیرند

گاهی یک کتاب.. گاهی یک دوست... گاهی یک معلم ... گاهی یک روحانی ... گاهی یک جلسه ذکر اهل البیت( نه ذکر صوفی‌ها)!!

پست زیر را مطالعه کنید علت آن را شرح داده است

http://www.askdin.com/thread35219-3.html#post460319

اویس;515527 نوشت:
با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی
آنچه در صحف عرفانی ما موجود است هماهنگ و تطابق برخی از حالات انسانی با اسماء الله برای گشایش و فرج یافتن است نه این که ذکر خاصی بعد از تولد فرد به او اختصاص یافته باشد.
این که در روایات متعددی ذکر خاصی برای گشایش مشکلات انسان تجویز یافته است موید همین حقیقت عرفانی است که انسان در حالات گوناگون خویش به برخی از اسماء الله احتیاج و ارتباط بیشتری پیدا می کند به عنوان مثال در هنگام بیماری به اسم شریف یا شافی و در هنگام تشنگی به اسم شریف یا ساقی و در هنگام گم کردگی راه به اسم شریف یا هادی و در هنگام طلب مقام رضا به اسم شریف یا راضی و به هنگام طلب علو و جاه و مقام به اسم شریف یا عالی تمسک می جوید. در حقیقت جدول وجودی انسان در کشاکش نیازها و نواقص و دردهایی که گریبانگیر اوست شعبه هایی به هر یک از اسماء الله دارد که درمان و رفع نیاز و سلب نواقص او در گرو آن اسمای الهی است.

سلام علیکم

استاد اویس گرامی یکی از دوستان بنده با انجام ذکر خاصی بدون استاد دچار مشکلات روحی و حتی صدمات جسمی شده‌ بود.

لطفا در مورد استفاده از مطلب زیر هم راهنمایی بفرمایید:

در کتاب "گامهای نخستین در سیروسلوک" (http://abdolghaem.ir/step) اثر آیت الله عبدالقائم شوشتری، گام پانزدهم ، نکته ی چهارم می‌نویسد:


نکته چهارم : اسم اعظم خاص


رموز علم ادریسی،بود ذوقی نه تدریسی کجا داند چو ابلیسی،رموز عَلَّمَ الاسماء


یکی از بزرگان را در قوم زیارت کردم.ایشان فرمودند:هر مؤمنی اسم اعظم خاص خودش را باید شناسائی کند و در شدائد و مشکلات از معنویت آن اسم استفاده کند.کیفیت شناخت آن به این ترتیب است:

اول باید «ابجد کبیر»معادل عدد نام خود را استخراج کنید و سپس اسمی از اسماء الله عزوجل را پیدا کنید که هم عدد با نام خودتان باشد.پس از استخراج، با استاد خود مشورت کنید.مواظب باشید از اسمائ جلالیه نباشد که سبب بروز مشکلات می گردد.


سئوال بنده اینست که انجام توصیه بالا چقدر ضروری است و اطمینان از صحت آن برای کسی که استادی برای مراجعه حضوری ندارد چگونه میسر است؟

[=Georgia]

متعلم;518502 نوشت:
سلام علیکم

استاد اویس گرامی یکی از دوستان بنده با انجام ذکر خاصی بدون استاد دچار مشکلات روحی و حتی صدمات جسمی شده‌ بود.

لطفا در مورد استفاده از مطلب زیر هم راهنمایی بفرمایید:

در کتاب "گامهای نخستین در سیروسلوک" (http://abdolghaem.ir/step) اثر آیت الله عبدالقائم شوشتری، گام پانزدهم ، نکته ی چهارم می‌نویسد:

نکته چهارم : اسم اعظم خاص

رموز علم ادریسی،بود ذوقی نه تدریسی کجا داند چو ابلیسی،رموز عَلَّمَ الاسماء

یکی از بزرگان را در قوم زیارت کردم.ایشان فرمودند:هر مؤمنی اسم اعظم خاص خودش را باید شناسائی کند و در شدائد و مشکلات از معنویت آن اسم استفاده کند.کیفیت شناخت آن به این ترتیب است:

اول باید «ابجد کبیر»معادل عدد نام خود را استخراج کنید و سپس اسمی از اسماء الله عزوجل را پیدا کنید که هم عدد با نام خودتان باشد.پس از استخراج، با استاد خود مشورت کنید.مواظب باشید از اسمائ جلالیه نباشد که سبب بروز مشکلات می گردد.

سئوال بنده اینست که انجام توصیه بالا چقدر ضروری است و اطمینان از صحت آن برای کسی که استادی برای مراجعه حضوری ندارد چگونه میسر است؟


دوست خوبم توصیه این برادر حقیرتان این است که برای صعود به مدارج عالی قرآنی و معارج سامی انسانی از همان راهی گام بردارید که توصیه اکید حضرت حق متعال در قرآن کریم و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام در احادیث و روایات است. اگر توفیق قرائت یک دوره کامل قرآن کریم را به نیت استخراج دستور العملهای آن داشته باشید خواهید دید که محور اصلی تمامی دستور العملها برای نیل آدمی به مراتب اعلای انسانیت، ایمان و تقوا و عمل صالح است.
به عبارت دیگر بر اساس آموزه های قرآنی و روایی آنچه موجب باز شدن جدول وجودی انسان و اتصال وی به عوالم ملکوت و مافوق آن می شود همان حضور و مراقبت و رعایت مراتب گوناگون طهارت و ادب در پیشگاه الهی است. آری برادر ره چنان رو که رهروان رفته اند.
بنده حقیر منکر تاثیرات اسماء الله و اعداد آنها در روح و روان آدمی و ارتقای نفسانی وی از طریق آنها نیستم سخن در این است که جایگاه توجه به تاثیرات خاص اسماء الله و یافتن اسم اعظم حق، چند مرتبه بعد از استقرار مراتب عالی طهارت و رعایت ادب مع الله خواهد بود.
اینکه فرموده اند: هر مؤمنی اسم اعظم خاص خودش را باید شناسائی کند و در شدائد و مشکلات از معنویت آن اسم استفاده کند، سرّی است که معمولا اولیای الهی و عرفای بالله از آن برای اندیشه و مجاهدت سالکان صراط حقیقت استفاده می کنند.
آری هر کس بر اساس حالات و خصوصیات فردی خود راهی به سمت ملکوت آسمانها دارد که آن راه اختصاص به او داشته و قابل صدق بر دیگران نخواهد بود. عرفای بالله از این راه خصوصی هر فردی تعبیر به جدول وجودی هر فردی می کنند که هرکسی بدان با پروردگار خویش در ارتباط است. در حقیقت می توان گفت «یای» نسبت در انتهای اسماء اللهی که در ادعیه مورد استفاده قرار می گیرد و مثلا می گوییم یاالهی و یا ربی(ای خدای من و ای پروردگار من) اشاره به همان جدول خاص وجودی هر فردی دارد که منتهی به پروردگار عالمیان است این راه خاص و جدول وجودی همان اسم اعظم است که هر فردی برای خود به طور اختصاصی داراست. اما اینکه این جدول وجودی چگونه باز گشته و انسان چطور به اسم اعظم خویش راه می یابد باید جواب را در ارتباط دائمی خاص انسان با خداوند و رعایت دستورات شرعی و اخلاقی و کسب معارف الهی جویا شد. به عبارت دیگر کلید اصلی باز شدن قفل گنجینه درر وجودی انسان در گرو طهارت مطلقه و اضطرار عبد به درگاه حق و انقطاع از خلق الله است.
لذا در روایت است که شخصي از امام صادق ـ عليه السلام ـ خواست كه اسم اعظم را به او بياموزد. امام ـ عليه السلام ـ به او فرمود: برخيز و داخل اين حوض شو و غسل كن تا اسم اعظم را به تو بياموزم. آن شخص وارد حوض گرديد و غسل به جا آورد و چون خواست از آب بيرون آيد، امام ـ عليه السلام ـ به اصحاب اشارت فرمود كه مانع خروج وي از آب شوند و آن بيچاره هرگاه اراده مي‏كرد از جانبي خارج شود اصحاب او را منع مي‏كردند و هر چه تضرع و استغاثه كرد تا به وي ترحّم كنند سودي نداشت و مطمئن شد كه آنها مي‏خواهند او را به اين وسيله هلاك نمايند و چون از اسباب طبيعي نااميد شد و حال اضطرار بر او پديد آمد به سوي خداوند - مجيب المضطرّين - منقطع گرديد و رو به درگاه او برد، و آنها چون زاري او را به سوي حق تعالي ديدند او را از آب بيرون آوردند و لباس بر اندامش كردند و مهلتش دادند تا به حال عادي برگشت، آنگاه به امام ـ عليه السلام ـ عرض كرد: حالا به من اسم اعظم را بياموز. امام به او فرمودند: اسم اعظم را آموختي و خداي تعالي را بدان خواندي كه اجابت نمود، و از آب نجاتت داد، عرض كرد: چطور؟ امام ـ عليه السلام ـ فرمودند: هر اسمي از اسماء خداي تعالي در نهايت عظمت است، ولي انسان وقتي اسم اعظم خدا را ذكر مي‏كند و قلب او به غير خدا تعلق دارد از نام خدا بهره ‏اي نمي‏برد ولي هنگامي كه خدا را نام مي‏برد، و از غير خدا منقطع است همان نام، اسم اعظم است، و چون تو مطمئن شدي كه ما تو را خواهيم كشت در قلب تو جز اعتماد بر فضل خداوند متعال چيزي نبود، در اين حال هر اسمي كه در ارتباط با حاجت خود ذكر كردي همان اسم، اسم اعظم است(1)
پینوشت
1-رازي، شرح الاسماء الموامع البينات، ص 88 - 89.

[="DarkOrchid"]

متعلم;518502 نوشت:
یکی از بزرگان را در قوم زیارت کردم.ایشان فرمودند:هر مؤمنی اسم اعظم خاص خودش را باید شناسائی کند و در شدائد و مشکلات از معنویت آن اسم استفاده کند.کیفیت شناخت آن به این ترتیب است:

اول باید «ابجد کبیر»معادل عدد نام خود را استخراج کنید و سپس اسمی از اسماء الله عزوجل را پیدا کنید که هم عدد با نام خودتان باشد.پس از استخراج، با استاد خود مشورت کنید.مواظب باشید از اسمائ جلالیه نباشد که سبب بروز مشکلات می گردد.


با سلام در خزائن جناب نراقی رحمت الله علیه ذکر طریق استفاده اذکار رو چند مورد ذکر کردند :
1-طریق توجه به ارواح و حقایق آن ها و توسل جستن به صورت مثالی ایشان که در برزخ دارند این طریق را (( تخیلی )) مینامند و مخصوص اهل مکاشفه هست و جناب شیخ ابو عبدالله مغربی که از استاید این فن هستند در کتاب تستیر المطالب مبحثی را ذکر کردند که خود من ندیدم
2- طریق کلامی
3-طریق کتابی
و هنگام استفاده بعضی از اذکار شرایطی باید باشه مثل :
ترک حیوانی
اجتناب از غذا های بد بو
ملاحضه زمان مثل ساعات مسعوده و طالع و کواکب و ... مثلا میگن قمر در عقرب
بخور سوزوندن
در کتاب الصفحفه المهدیه آمده در مورد مطلبی که ذکر کردید:
اسمی از اسما خداوند که عدد حرف آن ( پس از حذف حروف تکراری ) بر اساس عدد ابجد , موافق عدد حروف اسم او را انتخاب کند و همواره و تعداد عدد مربوط به اسم خود آن را تکرار کند در این صورت اثر ها خواهید دید...
و البته ذکر شده گویا عدد اسما خداوند را یکی بیشتر تکرار کند...
و بعدش گفته :
در این صورت این را اسم اعظم خودش را بداند و آن را ترک نکند که فوائد بسیار دارد...
مثلا ابجد اسم من 55 هستش که اسماء مجیب و دائم با ابجد اسم من برابر هستش ... و روشش خوندنش 55 بار سوره فاتحه و اخلاص و معوذتین و الم نشرح و 55 تا صلوات هستش و بعدش شروع به خودنن 55 بار ذکر مجیب میکنن و در روز اول شروع ختم این روش رو انجام میدن و در روز های بعد فقط خواندن یکبار سوره ها رو میخونن...

(( و البته باید بنا بر دستور و اذن و صلاح دیدن استاد انجام بشه مگر نه ممکنه خطرناک باشه ))
:Gol::Gol::Gol:
[/]

برادر امیر1 فرمایشات شما همگی درست و متین ...

اما من همچنان بر گفته خود اصرار دارم که طی طریق به اون شکلی که شما معرفی کردید باعث نامید شدن بسیاری از عزیزان میشه که دسترسی به استادی تحت اشراف به این علم ندارند.... از فردا همگی عبادت رو تعطیل میدونند که ما تا اسم اعظم خودمون رو پیدا کردیم مشکلمون حل نمیشه .... من به فرمایش استاد اویس سخت معتقدم که راه این نیست لااقل برای شروع نیاز به این نیست...

هرچند که ولایت و علم قرین هم هستند و بسیاری از اولیا اشراف کامل به این علم دارند اما خود حقیر بسیاری رو دیدم که این محاسبات رو بلند اما در حساب کردن نماز اول وقت عاجز هستند...

بسیاری هستند که با تسخیر جن به علمی دست پیدا کردند صحبت بر سر کسی نیست که ولایت الهی داره و این علم رو هم دارا هست...

صحبت بر سر این هست که ادمی از کسی که موعظش به درد نفس آدم میخوره استفاده کنه هرچند که علم به این حساب رو هم در بوق و کرنا نکرده باشه...

مفتقر;518742 نوشت:
برادر امیر1 فرمایشات شما همگی درست و متین ...

اما من همچنان بر گفته خود اصرار دارم که طی طریق به اون شکلی که شما معرفی کردید باعث نامید شدن بسیاری از عزیزان میشه که دسترسی به استادی تحت اشراف به این علم ندارند.... از فردا همگی عبادت رو تعطیل میدونند که ما تا اسم اعظم خودمون رو پیدا کردیم مشکلمون حل نمیشه .... من به فرمایش استاد اویس سخت معتقدم که راه این نیست لااقل برای شروع نیاز به این نیست...


برادر گرامي جناب مفتقر
[=comic sans ms]هرگز منظور بنده از آن گفتار اين نبود كه ما هم به آن روشها روي بياوريم و ذكر خاص خود را از هر كسي كه اندك آگاهي در اين علو م دارد بيابيم. خير
مراد بنده از آن گفتار تنها در رد آن مقدار از فرمايش شما بود كه فرموديد به طور كلي اساتيد عرفان از اين روش استفاده نميكنند.
بنده حقير فقط در صدد بيان اين مطلب بودم كه عارفان الهي نيز ازين علوم بهره هاي بسياري مي برند كه از جمله آن استخراج ذكر خاص است. وگرنه حقير نيز كاملا با شما موافقم كه نبايد خود را به هر كسي كه ادعاي دانستن اين علوم را دارد سپرد. بله در اين عصر حاضر بسياري هستند كه از اين گونه علوم و يا با به كار گيري عبارات و مفاهيم بلند عرفاني در صدد دكان سازي هستند تا ديگران را به خود جلب نمايند.
هرگز حقير با اين قسمت از فرمايش شما مخالفت نكردم. بلكه كاملا با شما موافقم.

[="Georgia"][="Blue"]جمع بندی
سوال
شنیده ام که هر انسانی بعد از تولدش دارای یک ذکری است که به او ارامش میدهد. این ذکر را چگونه میتوان فهمید ؟

پاسخ
آنچه در کتب عرفانی ما موجود است هماهنگ و تطابق برخی از حالات انسانی با اسماء الله برای گشایش و فرج یافتن است نه این که ذکر خاصی بعد از تولد فرد به او اختصاص یافته باشد.
این که در روایات متعددی ذکر خاصی برای گشایش مشکلات انسان تجویز یافته است موید همین حقیقت عرفانی است که انسان در حالات گوناگون خویش به برخی از اسماء الله احتیاج و ارتباط بیشتری پیدا می کند به عنوان مثال در هنگام بیماری به اسم شریف یا شافی و در هنگام تشنگی به اسم شریف یا ساقی و در هنگام گم کردگی راه به اسم شریف یا هادی و در هنگام طلب مقام رضا به اسم شریف یا راضی و به هنگام طلب علو و جاه و مقام به اسم شریف یا عالی تمسک می جوید. در حقیقت جدول وجودی انسان در کشاکش نیازها و نواقص و دردهایی که گریبانگیر اوست شعبه هایی به هر یک از اسماء الله دارد که درمان و رفع نیاز و سلب نواقص او در گرو آن اسمای الهی است.

موضوع قفل شده است