╰✿╮ کلبه فیروزه اﮮ ஜ محفلی پر از عطر حضور اسک دینی ها

تب‌های اولیه

18145 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

لا حول و لا قوة الا بالله

[QU




آخی ، گوگولیا
من خیلی این عکسو دوست دارم
دخمل منم عاشق آقاست :ok:
اسمش اسما خانومه نمیدونید چقد جیگره
بخورم دخملمو :madar::tashvigh:

كبوتر حرم;516291 نوشت:
آخی ، گوگولیا
من خیلی این عکسو دوست دارم
دخمل منم عاشق آقاست
اسمش اسما خانومه نمیدونید چقد جیگره
بخورم دخملمو

بسم الله...
سلام... بسلامتییییییییییی، شما اصن کی ازدواج کردید جناب کبوتر؟!!!
:moteajeb:
پس چرا لو ندادید؟
:samt::ajab::no: بابا نهایتش یه شیرینی میخاستیم ازتون دیگههههههههه....:okey:شما که میشناسید ماهارو....توقعمون کمه کلا....:paresh:

اسلام منطقی تر و جدی تر از آن است که به آنچه در زندگی بی ثمر است و بر روی اذهان بی اثر، در آخرت پاداش دهد، و عملی که نه برای خلق خدمتی باشد و نه برای خود، اصلاحی، ثواب داشته باشد...

[="Times New Roman"][="Black"]

این امضای یکی از کاربران ( setsoko ) بود خیلی جالب بود خوشم آمد..:Gig:
ولی شما صلواتشو برای من بفرستید..:khaneh:

.
.

" نقی"

یعنی پاک...
چیز جدیدی نیست!!
پاکی همیشه دشمن داشته است...

جانم فدای

امام هادی علیه السلام

سلام .یه نفر پیدا میشه به من بگه که چطور سوال بپرسم ؟ کی جواب میده ؟
اینجا هم باید در روز وفات جک بنویسیم و دور هم بخندیم ؟

[="Tahoma"][="Navy"]

حاج حسین;516304 نوشت:
سلام .یه نفر پیدا میشه به من بگه که چطور سوال بپرسم ؟ کی جواب میده ؟
اینجا هم باید در روز وفات جک بنویسیم و دور هم بخندیم ؟

سلام و عرض ادب
ضمن خوشامدگویی
باید انجمن مرتبط با سوالتون رو پیدا کنید و ارسال موضوع جدید رو بزنید
کارشناسان مربوطه تخصیص داده میشن و جوابتون رو خواهند داد
از تذکرتون در مورد روز وفات هم سپاسگزارم
به هر حال باید کاربران فهیم و محترم عاشق اهل بیت عصمت و طهارت این موضوع رو هم مد نظر قرار بدن
البته قطعا سهوی بوده و عمدی در کار نبوده
موفق باشید
یا علی
:Gol:[/]

سلام
شرمنده به دعوتتون دير رسيدم
به جناب ظاهر تبريك ميگم, انشالله كه در همه عرصه ها نمونه باشن
و تسليت ميگم به همه غلامان و كنيزهاي عمه سادات
رحلت جانسوز عقيله بني هاشم حضرت زينب كبري سلام الله عليها

همچنين تسليت ميگم به جامعه روحانيت
رحلت عالم رباني حاج اقا باقر شيرازي
اونهايي كه ساكن مشهدند حتما به مراسم تشييع اين عالم شركت كنند

[="Times New Roman"][="Black"]

وقتی حوصله ندارم دلم می خواد جفت پا برم توی صورت اینایی که دید قشنگی نسبت به زندگی دارند..:Gig:
[/]

پر از دردم آقا برایم دعاکن.

مریضم سراپا برایم دعا کن.

اسیر گناهم،گرفتار نفسم.

تورا جان زهرا برایم دعا کن.

دعا می کنم من برای ظهورت

تورا جان زینب برایم دعاکن.

:Sham:برا تعجیل آقا صلوات یادت نره. :Sham:

لا حول و لا قوة الا بالله

setsoko;516294 نوشت:
سلام... بسلامتییییییییییی، شما اصن کی ازدواج کردید جناب کبوتر؟!!!
پس چرا لو ندادید؟ بابا نهایتش یه شیرینی میخاستیم ازتون دیگههههههههه....شما که میشناسید ماهارو....توقعمون کمه کلا....

سلام
من کی گفتم ازدواج کردم آیا ؟
گفتم دخملمو دوست دارم
قربونش برم هنوز وجود خارجی نداره ولی پدره دیگه بچه هاشو دوست داره :Nishkhand:

چند دقیقه پیش یه سنجد خوردم، هسته اش هنوز تو دهنمه:okey:

حوصله هم ندارم پاشم برم بندازمش سطل آشغال:vamonde::vamonde::vamonde:
.
.
.
کسی می دونه چقد طول میکشه با بزاق دهنم هضم بشه؟؟؟
:Gig::Gig::Gig:


کلبه احزان;516054 نوشت:
سلام
بهتر نیست روز وفات ام المصائب حضرت زینب سلام الله علیها جوک تعریف نکنید و بذارید برای یه روز دیگه؟ ناسلامتی سایت دینیه.

بله.چشم :Sham::Sham::Sham:

[=times new roman, times, serif]دعا میکنم باز بــــــاران بیاید
[=times new roman, times, serif]بر آوار من حس طوفان بیاید
[=times new roman, times, serif] دعــا میکنم مثـل هر شب نباشد
[=times new roman, times, serif] کسی سمت دل های لرزان بیاید
[=times new roman, times, serif] به یک تار مو بسته اوضاع گردون
[=times new roman, times, serif] که یک جــمعه تکــرار قـــرآن بیاید
[=times new roman, times, serif] نسیمی پر از عطر کوثر ز خیبر
[=times new roman, times, serif] به چشـمان خاموش کنعان بیاید
[=times new roman, times, serif] غم ذوالفقار از نگـــــاهش بریزد
[=times new roman, times, serif] به خون خواهی نسل انسان بیاید
[=times new roman, times, serif] پر از بغض چاه از یتیمان بگوید
[=times new roman, times, serif] به دلــداری یـــاس پنـــهان بیــاید
[=times new roman, times, serif] و بر خالی سفره های دوباره
[=times new roman, times, serif] به نــام بلنــدای او نان بیاید
[=times new roman, times, serif] جنون میوزد بر من ای کاش باران
[=times new roman, times, serif] به لب خشـــکی این بیــابــان بیاید
[=times new roman, times, serif] کبوتر کبوتر جهــــان پر بگیرد
[=times new roman, times, serif] غریب از غروب خراسان بیاید ....



هوای پنجره را باز کن بهار بیاید
بیا که پرده کمی با دلم کنار بیاید

چهار فصل زمین گیج سایه های ملخ هاست
زمانه را بتکان دسته دسته سار بیاید

به یاد گوشه ی چشم تو گوشه گوشه خرابیم
که بوی مستی از آن نرگس خمار بیاید

نشسته ایم و به تکرار میکشیم تو را
آه اگر سوار بیاید, اگر سوار نیاید

تو هر زمان دلت آمد سوار جاده شو اما
بلند شو, بنشین, یک نفس غبار بیاید

اللهم عجل لولیک الفرج

[b]content[/b]

دانلود صوت

[="Tahoma"][="Indigo"]بشر هر چی میکشه از کنجکاویه بیش از حده!
خب چی کار داشتی مساحت زیر منحنی چی میشه همون مساحت مستطیل بس بود دیگه...!!:khandeh!:
26 روز مانده به جام جهانی
به نظرتون نتایج ایران چی میشود؟:Gig:
[/]


[=B Nazanin]چه روزها که به راهت نشسته ام بی تو
[=B Nazanin]به زیر بار غمت دل شکسته ام بی تو

[=B Nazanin]چه عشق ها که به جانم چو ماه تابیدند


[=B Nazanin]ولی به غیر تو من دل نبسته ام بی تو



[=B Nazanin]چه صبحدم که به یادت دعاکنان گفتم
[=B Nazanin]به رغم عهد کسان عهد بسته ام بی تو


[=B Nazanin]دلم رمیده ز خلق است و روزگارم تلخ

[=B Nazanin]ز هر چه غیر وجودت گسسته ام بی تو



[=B Nazanin]ز عشق روی تو داغی نشسته بر جانم

[=B Nazanin]بیا که دیگر از این داغ خسته ام بی تو



[=B Nazanin]مگر ز راه محبت به داد من برسی

[=B Nazanin]که من ز دام شیاطین نرسته ام بی تو



[=B Nazanin]ز دشمنان تو دیری است کرده ام دوری

[=B Nazanin]ز دوستی بدان دست شسته ام بی تو



[=B Nazanin]به انتظار تو تا کی نشینم از هجران

[=B Nazanin]به عید و شادی دل،کی خجسته‌ام بی تو

كبوتر حرم;516291 نوشت:
آخی ، گوگولیا
من خیلی این عکسو دوست دارم
دخمل منم عاشق آقاست
اسمش اسما خانومه نمیدونید چقد جیگره
بخورم دخملمو
كبوتر حرم;516396 نوشت:
سلام
من کی گفتم ازدواج کردم آیا ؟
گفتم دخملمو دوست دارم
قربونش برم هنوز وجود خارجی نداره ولی پدره دیگه بچه هاشو دوست داره
خدا حفظت کنه چقد با این دو تا پستت حال ناخوشم بهتر شد.... میدونی آخه منم عاشق بچه های نداشته ام هستم

مهدی;516449 نوشت:
بشر هر چی میکشه از کنجکاویه بیش از حده!
با این قسمت از حرفای شما کاملا موافقم.


وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ


و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت‏ خدا را بر خود ياد كنيد
آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد
كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانه‏ هاى خود را براى شما روشن میكند باشد كه شما راه يابيد.

آل عمران﴿۱۰۳﴾

خدایا، عقیده مرا از دست عقده‌ام مصون بدار و به من قدرت تحمل عقیده مخالف ارزانی کن.

NaKayama;516619 نوشت:
خدایا، عقیده مرا از دست عقده‌ام مصون بدار و به من قدرت تحمل عقیده مخالف ارزانی کن.

با سلام

چه بهتر که در هنگام دعا صحیح دعا کنیم .

خدابا می خواهم عقیده بنده همیشه با انچه تو میخواهی هم خوانی داشته باشد . معبودا عقده هایم را پاک کن و بگشا .

و به من قدرتی عطا کن که فقط درجهت رضای تو عمل کنم و لا غیر .

( چون ممکنه اصلا عقیده منو شما درست نیاشه . فقط اوست که راست مطلق هست )

اینحا یه خوابگاه پسرونه است
بنده دیگه عرضی ندارم
موفق باشید

راستی روز پدر رو هم تبریک میگم:khandeh!:

.Nasrin;516656 نوشت:

اینحا یه خوابگاه پسرونه است
بنده دیگه عرضی ندارم
موفق باشید

راستی روز پدر رو هم تبریک میگم:khandeh!:


با سلام

بنده عرضی دارم :Gig:

جوسازی نکنید لطفا :Sokhan:

اینجا یک خوابگاه پسرانه هست و اینجا هم اتاق چندتا دانشجوی تنبل پسر هست ...

برخی دانشجوی پسر داریم اتاقشون از دسته گل ترو تمیز تره ..

:Cheshmak:

.Nasrin;509397 نوشت:
نوشته اصلی توسط دايي حسن
سلام
عرض ادب و احترام
خب برای اینکه باورتون بشه نمایشگاه کتاب غرفه داریم
یه چند تا عکس از پارسال رو کنیم

من پنج شنبه ی اخر نمایشگاه بودم

مرکز ملی پاسخ گویی به سوالات دینی اونجا غرفه داشت ولی سایت اسک دین نبود

کافی بود از کسی بپرسی غرفه اسک دین کجاست
یه ساعت زل میزد تو چشمات و میگفت ببخشید متوجه نشدم!
اینو جدی میگم

[SPOILER]
قسمت نشد عکس بگیرم ان شالله دفعه بعد:Nishkhand:[/SPOILER]

[=times new roman]الان دقیقا شش تا موریانه دارن روی صفحه لپتاپم راه میرن..:Gig:
.
.
.
[SPOILER]
می خوام بگم من لپ تاپ دارم شما ندارید..:ok:
[/SPOILER]

اومدم بزنم توی سر دو تاشون ؛ دیدم اگه اینارو بزنم دستم می خوره توی سر آیدی دایی حسن واسه همین بی خیالش شدم..:Gig:

.
.
.
یه همچین انسان مهربون و دل رحم و رئوف و منطقی هستم..:ok::Gol:
.
.
اینم سندش..
.

Im_Masoud.Freeman;516744 نوشت:
اومدم بزنم توی سر دو تاشون ؛ دیدم اگه اینارو بزنم دستم می خوره توی سر آیدی دایی حسن واسه همین بی خیالش شدم..

بسم الله
يا محمد ص
سلام مسعود جان.
ميدونستي مورچه ها بدن بي حس و بي تحرك را ميخورند زنده زنده؟
فرق نميكنه بيماريت چي باشه ام اس يا سكته يا كماء هر بيماري كه حس نداشته باشه مراقب نباشه و اونجا مورچه باشه مورچه جاي بي حس را ميخوره.
بدن بي حس يا قسمت بي حس مثل جسد هستش .((با چند تفاوت))
جسد را نيز مورچه ها ميخورند.
حتي جاي شنيدم كه بچه كوچك زير يك يا دو سال نيز ميتونه مورد حمله مورچه قرار بگيره.
موفق باشيد
التماس دعا
يا حق

دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم ازراه اومده میگه خوابه؟
میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه! :khandeh!:

[="Tahoma"][="Indigo"]

.Nasrin;516672 نوشت:
مرکز ملی پاسخ گویی به سوالات دینی اونجا غرفه داشت ولی سایت اسک دین نبود

کافی بود از کسی بپرسی غرفه اسک دین کجاست
یه ساعت زل میزد تو چشمات و میگفت ببخشید متوجه نشدم!

سلام
عرض ادب و احترام
مرکز ملی بس که بزرگ هست کسی از همه جاش و همه سایت ها خبر نداره:Nishkhand:
یه بار تو چت روم ال فور اتاق مرکز ملی بودیم بعد طرف برگشته میگه اسک دین چیه:khaneh:
گفتم هیچ دادش خودت اذیت نکن شما ادامه بده:Cheshmak:
برای اطلاع دوستان ما با این سایت ها فامیل هستیم:Nishkhand:
اسک قرآن
سایت پاسخگو
سایت جواب
سایت شهر جواب
سایت شهر سوال
پاسخگوی آنلاین
پاسخگوی تلفنی
پاسخگوی قرآنی
و..[/]

با نام خدا

گاهی یک ذهن خلاق نیاز هست تا یک کار ناشدنی به شدنی تبدیل شود ...

در زندگی ذهن خود بیشتر به کار بگیریم تا از بیشتر محالات عبور کنیم ...

انسان می تواند

[SPOILER][/SPOILER]

ابوالفضل;516811 نوشت:
گاهی یک ذهن خلاق نیاز هست تا یک کار ناشدنی به شدنی تبدیل شود ...
در زندگی ذهن خود بیشتر به کار بگیریم تا از بیشتر محالات عبور کنیم ...
انسان می تواند
فتوشاپیه....

Im_Masoud.Freeman;516744 نوشت:
لان دقیقا شش تا موریانه دارن روی صفحه لپتاپم راه میرن..

اینا مورچه ان عزیزم...

دايي حسن;516759 نوشت:
ميدونستي مورچه ها بدن بي حس و بي تحرك را ميخورند زنده زنده؟

انواع مختلف مورچه داریم...هر بافت بی حسی لزوما مرده نیست...خیلی از جاندارا این کارو میکنن...لازمه که اینکارو بکنن وگرنه اوضاع میریزه به هم...

روبیک;516814 نوشت:
فتوشاپیه....

با سلام

از این پل ها در دنیا زیاده . بهش میگن پل آبی برای تردد کشتی ها .

این پل ابی در کشور بلژیک قرار داره .

بسم الله الرحمن الرحیم

در یکی از روزها زمانی كه آیت الله خامنه ای، رییس جمهور وقت، از ساختمان ریاست جمهوری خارج می شد، متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد.
صدا از طرف محافظ ها بود که دور کسی حلقه زده بودند و چیز هایی می گفتند. صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می زد : «آقای رییس جمهور! آقای خامنه ای! من باید شما را ببینم» . رییس جمهور از پاسداری که نزدیکش بود پرسید: «چی شده ؟ کیه این بنده خدا؟» پاسدار گفت: «نمی دانم حاج آقا! موندم چطور تا این جا تونسته بیاد جلو.» پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود ، وقتی دید رییس جمهور خودش به سمت سر و صدا به راه افتاد ، سریع جلوی ایشان رفت و گفت: « حاج آقا شما وایسید ، من می رم ببینم چه خبره» کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت و گفت: «حاج آقا ! یه بچه اس. می گه از اردبیل کوبیده اومده این جا و با شما کار واجب داره . بچه ها می گن با التماس خودشو رسونده تا این جا. گفته فقط می خوام قیافه آقای خامنه ای رو ببینم ، حالا می گه می خوام باهاش حرف هم بزنم» رییس جمهور گفت: « بذار بیاد حرفش رو بزنه. وقت هست».
پسرکی 12-13 ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمد و همراه با سرتیم محافظان ، خودش را به رییس جمهور رساند. صورت سرخ و سرما زده اش ، خیس اشک بود . هنوز در میانه راه بود که رییس جمهور دست چپش را دراز کرد و با صدای بلند گفت: «سلام بابا جان! خوش آمدی» پسر با صدایی که از بغض و هیجان می لرزید ، به لهجه ی غلیظ آذری گفت: « سلام آقا جان! حالتان خوب است؟» رییس جمهور دست سرد و خشکه زده ی پسرک را در دست گرفت و گفت :« سلام پسرم! حالت چطوره؟» پسر به جای جواب تنها سر تکان داد. رییس جمهور از مکث طولانی پسرک فهمید زبانش قفل شده. سرتیم محافظان گفت :« اینم آقای خامنه ای! بگو دیگر حرفت را » ناگهان رییس جمهور با زبان آذری سلیسی گفت: « شما اسمت چیه پسرم؟» پسر که با شنیدن گویش مادری اش انگار جان گرفته بود ، با هیجان و به ترکی گفت:« آقاجان! من مرحمت هستم. از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.»
آقای خامنه ای دست مرحمت را رها کرد و دست رو ی شانه او گذاشت و گفت:‌« افتخار دادی پسرم. صفا آوردی . چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچه ی کجای اردبیل هستی؟» مرحمت که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود گفت: « انگوت کندی آقا جان! » رییس جمهور پرسید: « از چای گرمی؟» مرحمت انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد تندی گفت: « بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم» .آقای خامنه ای گفت: « خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.» 
مرحمت گفت: « آقا جان! من از ادربیل آمدم تا این جا که یک خواهشی از شما بکنم.» رییس جمهور عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرد و گفت: « بگو پسرم. چه خواهشی؟» 
-آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند! 
-چرا پسرم؟
مرحمت به یک باره بغضش ترکید و سرش را پایین انداخت و با کلماتی بریده بریده گفت: « آقا جان ! حضرت قاسم(ع) 13 ساله بود که امام حسین(ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 ساله م است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم . هر چه التماسش میکنم می‌گوید 13 ساله‌ها را نمی‌فرستیم. اگر رفتن 13 ساله ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم(ع) را چرا می خوانند؟ » حالا دیگر شانه های مرحمت آشکارا می لرزید. رییس جمهور دلش لرزید. دستش را دوباره روی شانه مرحمت گذاشت و گفت:« پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است» مرحمت هیچی نگفت. فقط گریه کرد و حالا هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می رسید.
رییس جمهور مرحمت را جلو کشید و در آغوش گرفت و رو به سرتیم محافظانش کرد و گفت :« آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ... تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است. هر کاری دارد راه بیاندازید. هر کجا هم خودش خواست ببریدش. بعد هم یک ترتیبی هم بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل. نتیجه را هم به من بگویید»
آقای خامنه ای خم شد ، صورت خیس از اشک مرحمت را بوسید و گفت : « ما را دعا کن پسرم. درس و مدرسه را هم فراموش نکن. سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان»
جمله مرحمت در ارتباط با روضه حضرت قاسم ع موجب شد، آقا طی دستخطی که مطابق متن زیرمرقوم فرمودند اجازه حضور این نوجوان در جبهه بدهند:
" مرحمت عزیز می تواند بدون محدودیت به منطقه اعزام شود. امضا: سیدعلی خامنه ای، رئیس جمهور"
کمتر از سه روز بعد ، فرمانده سپاه اردبیل ، مرحمت را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد. حکم لازم الاجرا بود. می توانست باز هم مرحمت را سر بدواند ولی مطمئن بود که می رود و این بار از خود امام خمینی حکم می آورد. گفت اسمش را نوشتند و مرحمت بالازاده رفت در لیست بسیجیان لشکر 31 عاشورا. با این اجازه مرحمت عازم جبهه شد. و سرانجام در21 اسفند سال 1363 در عملیات بدر شهید شد.

سلام به همه ی اعضای کلبه

مهدی;516795 نوشت:
برای اطلاع دوستان ما با این سایت ها فامیل هستیم
اسک قرآن
سایت پاسخگو
سایت جواب
سایت شهر جواب
سایت شهر سوال
پاسخگوی آنلاین
پاسخگوی تلفنی
پاسخگوی قرآنی
و..

ما این همه فامیل داشتیم و ایام عید ما رو هیچ کجا نبردین ؟؟؟:Moteajeb!:
از بس تو کلبه نشستیم و تی وی تماشا کردیم تو خواب پخش زنده فیلم میدیدم :khaneh:


براى پیامبر خدا صلى الله علیه و آله دو شتر بزرگ آوردند. حضرت به اصحاب فرمود:آیا در میان شما کسى هست دو رکعت نماز بخواند که در آن هیچ گونه فکر دنیا به خود راه ندهد، تا یکى از این دو شتر را به او بدهم .این فرمایش را چند بار تکرار فرمود. کسى از اصحاب پاسخ نداد. امیرالمؤ منین علیه السلام به پا خواست و عرض کرد:یا رسول الله ! من مى توانم آن دو رکعت نماز را بخوانم .پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:بسیار خوب بجاى آور!امیرالمؤ منین علیه السلام مشغول نماز شد، هنگامى که سلام نماز را داد جبرئیل نازل شد، عرض کرد:خداوند مى فرماید یکى از شترها را به على بده !رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:شرط من این بود که هنگام نماز اندیشه اى از امور دنیا را به خود راه ندهد. على در تشهد که نشسته بود فکر کرد کدام یک از شترها را بگیرد.جبرئیل گفت :خداوند مى فرماید:هدف على این بود کدام شتر چاقتر است او را بگیرد، بکشد و به فقرا بدهد، اندیشه اش براى خدا بود. نه براى خودش بود و نه براى دنیا.آنگاه پیامبر صلى الله علیه و آله به خاطر تشکر از على علیه السلام هر دو شتر را به او داد. خداوند نیز در ضمن آیه اى از آن حضرت قدردانى نموده و فرمود:((ان فى ذالک لذکرى لمن کان له قلب او القى السمع و هو شهید))
سپس رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:هر کس دو رکعت نماز بخواند و در آن اندیشه اى از امور دنیا به خود راه ندهد، خداوند از او خشنود شده و گناهانش را مى آمرزد.منبع : بحارالانوار

از وقتی این داستان و خوندم چند تا مسئله برام پیش اومده
1-که چه طور میشه نماز و با تمرکز خوند
2- اگه اون شتر ها مال من بود کجا میزاشتمشون ؟؟؟تو اپارتمان که شتر راه نمیدن :Nishkhand:


[="Times New Roman"][="Black"]طرف جرعت نمی کنه بقیه پولشو از راننده آژانس بگیره
بعد اومده اسکدین شده منتقد اجتماعی..:shad:
[/]

http://www.askdin.com/thread33763-2.html#post439673
کمی تامل
جناب مهدی اگه جاش مناسب نیست پاکش کنید:ok:


هر کدوم از این کلاه ها، موقعی که به این شکل درمیومدن

روی سر یکی از فرزندان این آب و خاک بودن

با صلواتی یادی کنیم از شیر مردایی که جونشون رو دادن واسه من و تو ...!

Im_Masoud.Freeman;516896 نوشت:
[=Times New Roman]طرف جرعت نمی کنه بقیه پولشو از راننده آژانس بگیره
بعد اومده اسکدین شده منتقد اجتماعی..:shad:


درجواب شماجناب مسعود یه جایی نوشته بود
انسان های ساده را احمق فرض نکنید ؛
باور کنید آنها خودشان نخواستند که “هفت خط” باشند …

[="Times New Roman"][="Black"]

Vəhab;516983 نوشت:


درجواب شماجناب مسعود یه جایی نوشته بود
انسان های ساده را احمق فرض نکنید ؛
باور کنید آنها خودشان نخواستند که “هفت خط” باشند …

جمله قشنگیه ولی نفهمیدم چه ربطی به حرف من داشت..:Gig:[/]

بچه ها منو دعا کنبن تو رو خدا دعا کنین
التماستون میکنم دعام کنبن
تو نماز یه اسم از من بیارید بگید علیرضا تو اسک دین
همین
ممنونم ازتون

Im_Masoud.Freeman;516896 نوشت:
[=Times New Roman]طرف جرعت نمی کنه بقیه پولشو از راننده آژانس بگیره
بعد اومده اسکدین شده منتقد اجتماعی..:shad:

جزو جملات ماندگاری بود که از شما شنیده ام......
یه اصل سادس که میگه: وقتی یه چیزیو گم کردی اول جیب خودتو بگرد, چون معمولا آدم بیشترین توجهش به دیگرانه تا خودش و از خودش خبر نداره...:Gol:

[="Times New Roman"][="Black"]یکی از قابلیت های عطر مشهدی اینه که برای از بین بردن بویش باید اون قسمت از بدن رو جدا کنی بندازی دور..:ok:[/]


:Gol: با خدا زندگی کن :Gol:

[b]content[/b]

دانلود
http://www.askdin.com/thread39497.html#post517005

سلام
عرض ادب و احترام
خب این صوت بهانه ای شد برای موضوع جدید ما
با تشکر از سرکار آدینه

خب شما چقدر با خدا زندگی می کنید؟
چقدر تو زندگی به خدا اعتماد دارید؟
شده تو مشکلات کم بیارید و حواستون نباشه خدای ما در همین نزدیکی است!!
خلاصه اش
چقدر تو زندگی از خدا شاکی میشید یا شدید؟؟


سلام

:Lflasher:توجه.... توجه:Rflasher:
سلام به کلبه نشینا
خونه دار و بچه دار
:taeed::makhfi::nini:
دانشجویان گرامی
:reading:
هم اکنون خبری از سیده رقیه بهم رسید.
فردا روز میراث جهانیه
همه موزه ها و اماکن دیدنی رایگانه برید ببینید.
:khandeh!:
موضوع قفل شده است