جمع بندی یادگیری علوم برای داشتن شغل خیری دارد؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یادگیری علوم برای داشتن شغل خیری دارد؟

بسم حق
امروزه رسم شده هرکس که انتخاب رشته میکند به آینده شغلی آن اهمیت زیادی میدهند.
یا یه عبارتی علوم دانشگاهی فقط پله ای شده اند برای مشاغل مختلف;صرفآ به نیت شغل وکسب منافع دنیوی
یادگیری این علوم برای داشتن شغل اجر دارد؟
یادگیری این علوم برای تعالی روح خیری دارد؟
یادگیری علوم دانشگاهی که مسند ومنبع آنها علوم غربی و ابزاری است برای صرف عمر و برای شغل خیری دارد؟
چرا اساتید ما به غرب گرایش دارند وذهن وقلب دانش اموختگان را تهی از اخلاق دینی بار می آورند؟

اللهم صل علی رسولک و ابقنا علی دینک ثباتا

aAa71;511886 نوشت:
امروزه رسم شده هرکس که انتخاب رشته میکند به آینده شغلی آن اهمیت زیادی میدهند.یا یه عبارتی علوم دانشگاهی فقط پله ای شده اند برای مشاغل مختلف;صرفآ به نیت شغل وکسب منافع دنیوی یادگیری این علوم برای داشتن شغل اجر دارد؟یادگیری این علوم برای تعالی روح خیری دارد؟

سلام و عرض ادب؛
براي روشن شدن پاسخ ابتدا به دو نكته مقدماتي توجه فرمائيد :
1. بي شك هدف از زندگي، گذران زمان و لذت هاي مادي نيست كه اگر اين باشد چه فرقي بين انساني كه اشرف مخلوقات است و ساير مخلوقات مي باشد كه تنها از جنبه مادي اين دنيا بهره مي برند و از لذات معنوي آن بي بهره اند؟!
قرآن فلسفه آفرينش را عبوديت مي‌داند: "ما خلقتُ الجنّ و الانس الاّ ليعبدون؛ جن و انس رانيافريدم جز براي آن که مرا عبادت کنند".(1)
از آيه استفاده مي‌شود تنها راه رسيدن به هدفي که خداوند ازخلقت ما منظور داشته، عبادت و پرستش است.
البته عبادت نه فقط نماز و روزه ، بلكه همه کارها و رفتارهاي انسان است كه آنها را به انگيزه اطاعت خداوند براي رضاي او و قربه الي الله انجام دهد حتي اگر تحصيل باشد.

ادامه دارد ....

پي نوشت:
1 . ذاريات (51)، آيه 56.

2. اصولاً هيچ کار اختياري انسان بدون نيت و انگيزه انجام نمي‌گيرد. البته انگيزه‌هاي فاعل، متنوع و گوناگون است. اگر کاري براي خدا نباشد، براي انجام آن، انگيزه ديگري بايد داشته باشد که مي‌توان به چند نوع تقسيم کرد: بعضي از انگيزه‌ها براي تأمين نيازمندي‌هاي مادي و بعضي براي ارضاي عواطف اجتماعي است، حتي عوامل مختلفي در ايثار و از خود گذشتگي انسان مؤثر است، مانند ارضاي عواطف، کمال جويي، شهوت طلبي و غيره.(1)
اگر عمل با انگيزه الهي صورت نگيرد، هر چند به انگيزه انسان دوستي و عاطفي انجام شود، آدمي را به کمال نهايي نخواهد رساند.
عمل با انگيزه الهي، رنگ جاودانگي به خود مي‌گيرد.
قرآن مجيد مي‌فرمايد : "ما عندکم يَنْفَد و ما عند الله باقٍ؛ هر چه نزد شما است، در معرض نابودي است و آن چه نزد خدا است، باقي و ماندگار است."(2)
عقل و منطق حکم مي‌کند انسان کارش را به گونه‌اي انجام دهد که ماندگار و زوال ناپذير باشد.

ادامه دارد ...

پي نوشت ها :
1 . مصباح يزدي، محمد تقي، اخلاق در قرآن، ج 1 ، ص 115، با تلخيص.
5 . نحل (16)، آيه 96.

با توجه به دو مقدمه قبل :
اگر انسان با انگيزه الهي و به قصد جلب رضاي او درس بخواند و سپس با استفاده از آگاهي هاي خود و به قصد خدمت به مردم( از مصاديق عبادت است) ، شغلي را انتخاب كند و با آن نيازهاي مادي خويش را تامين كند، هيچ اشكالي ندارد و بلكه ممدوح و پسنديده است و بي شك در اگر انگيزه الهي شد، ‌در تعالي روح انسان موثر خواهد بود.

aAa71;511886 نوشت:
یادگیری علوم دانشگاهی که مسند ومنبع آنها علوم غربی و ابزاری است برای صرف عمر و برای شغل خیری دارد؟

اين كه علوم دانشگاهی که مسند ومنبع آنها علوم غربی و ابزاری است كليت ندارد. چه را كه اساس بسياري از علومي كه امروزه رواج دارد توسط دانشمندان مسلمان بنيان نهاده شده و يا حل بسياري از مجهولات آنها با كشفيات دانشمندان مسلمان بوده است.
ناريخ نشان مي دهد تا مدتي نه چندان قبل،‌تحصيل و تدريس بسياري از علوم پايه مثل رياضيات و هندسه و فيزيک و شيمي و طبيعيات و داروشناسي و داروسازي و رشته هاي مختلف پزشکي ،در حوزه هاي علميه رواج داشته است.
البته با توسعه ارتباطات و گسترش عظيم فقه و فقاهت و علوم مرتبط با آن و تأسيس دانشگاه ، رشته هاي علمي به تدريج از دروس رسمي حوزه حذف شد و به دانشگاه منتقل گشت اما به صورت غير رسمي اين دروس در حوزه آموزش داده مي شود.
علاوه بر اين كه:
در احاديث اهل بيت كه به علم آموزي سفارش فراواني شده است (1) علم خاصي مورد نظر نيست، بلکه مقصود آن است:
هر علمي که برآوردن نيازهاي لازم جامعه موقوف به دانستن آن علم و تخصص باشد، بر مسلمانان تحصيل آن لازم و واجب است. مي توان از علوم طبيعي(مانند رياضيات،فيزيک و شيمي و...) به عنوان مصاديق آن نام برد.
اسلام دين جامع و همه جانبه است، ديني است که تنها به يک سلسله پندها و اندرزهاي فردي اکتفا نکرده، ديني است جامعه ساز. آن چه را که يک جامعه بدان نيازمند است، اسلام آن را به عنوان واجب کفايي واجب کرده، مثلاً جامعه نيازمند پزشک است، از اين رو عمل پزشکي واجب کفايي است. واجب کفايي يعني واجب است به قدر کفايت پزشک وجود داشته باشد.
اگر به قدر کفايت پزشک وجود نداشته باشد، بر همه افراد واجب است که وسيله‏اي فراهم سازند که افرادي پزشک شوند. چون پزشکي موقوف است به تحصيل علم پزشکي، قهراً علم پزشکي از واجبات کفايي است.همچنين فنون و علوم ديگري که هر يک به نحوي نيازي از جامعه اسلامي را برآورده مي‏ کند، و استقلال و سربلندي جامعه را تأمين مي‏نمايد.
خلاصه هر علمي که نفعي را عايد جامعه اسلامي مي ‏کند، مورد تأکيد و تشويق اسلام است حتي اگر از دانشمندان غير اسلامي آموخته شود. اگر نياز جامعه بدون تحصيل علمي برطرف نشود، فراگيري آن علم از نظر اسلام واجب شمرده شده. بنابراين علم شيمي، فيزيک، پزشکي، روان‏شناسي، زيست ‏شناسي و ساير علوم و فنوني که هر يک به نوبه خود نيازي از جامعه اسلامي را برطرف مي‏ کنند، مورد تشويق و تأکيد اسلام است و چون آموزش اين علوم در راستاي خدمت به مردم و حل مشكلات جامعه اسلامي است،‌ سراسر خير است.

پي نوشت :
1.محمد محمدي ري‏شهري، ميزان الحکمه، ج 3، ص 2071، ماده، علم، شماره 13746. «احاديث ترغيب به علم آموزي»

aAa71;511886 نوشت:
چرا اساتید ما به غرب گرایش دارند وذهن وقلب دانش اموختگان را تهی از اخلاق دینی بار می آورند؟


اين سخن كليت ندارد. هر چند در برخي موارد ديده مي شود كه برخي از مسئولين و اساتيد در محيط دانشگاهي به مسائل اخلاقي كم توجهي مي كنند و سعي دارند مسائل اخلاقي را جداي از مسائل علمي بدانند.
ما نيز چون شما اين انتظار را داريم که در دانشگاه که محل کسب علم و اخلاق است، اصول اخلاقي بيشتر مورد توجه قرار بگيرد و اخلاق اسلامي مراعات شود. اما متاسفانه بايد بگوييم اين مهم مورد غقلت قرار گرفته است.

حال در مواجهه با چنين مواردي چه بايد كرد؟
امام صادق عليه السلام در حديثي مي‌فرمايد: «کونوا دعاة للناس بيغير ألسنتکم ليروا منکم الورع والاجتهاد والصلاة والخير فانّ ذلک داعية؛(1) مردم را با اعمالتان (نه به زبانتان) هدايت کنيد تا از شما ورع و تلاش و نماز و کارهاي خوب ببينند که اين انگيزه براي انجام کارهاي خير مي‌شود».
اين جمله آيت الله بهجت (ره) در درس هاي اخلاق ايشان معروف است که مي فرمايد اگر انسان ها خود را اصلاح کنند کم کم کل جامعه اصلاح مي شود. اين به معناي آن است که از جمله مهمّ ترين شروط موفقيت انسان ها در اصلاح ديگران، اصلاح خويشتن است. قرآن کساني که مرد سخن هستند نه عمل يعني آنان که ديگران را به نيکي ها دعوت مي کنند ولي خود اهل نيکوکاري نيستند سرزنش کرده و مي فرمايد:"آيا مردم را به نيکي دعوت مي کنيد ولي خودتان را فراموش مي نمائيد."(2)

وبه قول سعدي شيرين سخن:
سعديا گرچه سخندان و مصالح‏گوئي / به عمل کار برآيد، به سخنداني نيست.
توصيه :
در صورت ملاحظه مواردي كه گفتار، اخلاق و رفتار و كردار استاد مايه رواج بي اخلاقي در بين دانشجويان است،‌ مي توانيد موضوع را با مسئولين دانشگاه،‌ نمايندگي نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاه ها،‌ حراست بخش اساتيد و ... مطرح كنيد و از ايشان بخواهيد موضوع را پيگيري كنند.

پي نوشت ها :
1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه. ش، ج2، ص 87.
2. بقره(2) آيه 44.

پرسش :
آیا یادگیری علوم صرفا به نیت شغل وکسب منافع دنیوی اجر دارد؟ و آیا یادگیری این علوم برای تعالی روح خیری دارد؟
یادگیری علوم دانشگاهی که مسند ومنبع آنها علوم غربی و ابزاری است برای صرف عمر و برای شغل خیری دارد؟

پاسخ :
براي روشن شدن پاسخ ابتدا به دو نكته مقدماتي توجه فرمائيد :
1. بي شك هدف از زندگي، گذران زمان و لذت هاي مادي نيست كه اگر اين باشد چه فرقي بين انساني كه اشرف مخلوقات است و ساير مخلوقات مي باشد كه تنها از جنبه مادي اين دنيا بهره مي برند و از لذات معنوي آن بي بهره اند؟!
قرآن فلسفه آفرينش را عبوديت مي‌داند: "ما خلقتُ الجنّ و الانس الاّ ليعبدون؛ جن و انس رانيافريدم جز براي آن که مرا عبادت کنند".(1)
از آيه استفاده مي‌شود تنها راه رسيدن به هدفي که خداوند ازخلقت ما منظور داشته، عبادت و پرستش است.
البته عبادت نه فقط نماز و روزه ، بلكه همه کارها و رفتارهاي انسان است كه آنها را به انگيزه اطاعت خداوند براي رضاي او و قربه الي الله انجام دهد حتي اگر تحصيل باشد.

2. اصولاً هيچ کار اختياري انسان بدون نيت و انگيزه انجام نمي‌گيرد. البته انگيزه‌هاي فاعل، متنوع و گوناگون است. اگر کاري براي خدا نباشد، براي انجام آن، انگيزه ديگري بايد داشته باشد که مي‌توان به چند نوع تقسيم کرد: بعضي از انگيزه‌ها براي تأمين نيازمندي‌هاي مادي و بعضي براي ارضاي عواطف اجتماعي است، حتي عوامل مختلفي در ايثار و از خود گذشتگي انسان مؤثر است، مانند ارضاي عواطف، کمال جويي، شهوت طلبي و غيره.(2)
اگر عمل با انگيزه الهي صورت نگيرد، هر چند به انگيزه انسان دوستي و عاطفي انجام شود، آدمي را به کمال نهايي نخواهد رساند.
عمل با انگيزه الهي، رنگ جاودانگي به خود مي‌گيرد.
قرآن مجيد مي‌فرمايد : "ما عندکم يَنْفَد و ما عند الله باقٍ؛ هر چه نزد شما است، در معرض نابودي است و آن چه نزد خدا است، باقي و ماندگار است."(3)
عقل و منطق حکم مي‌کند انسان کارش را به گونه‌اي انجام دهد که ماندگار و زوال ناپذير باشد.
با توجه به دو مقدمه قبل :
اگر انسان با انگيزه الهي و به قصد جلب رضاي او درس بخواند و سپس با استفاده از آگاهي هاي خود و به قصد خدمت به مردم( از مصاديق عبادت است) ، شغلي را انتخاب كند و با آن نيازهاي مادي خويش را تامين كند، هيچ اشكالي ندارد و بلكه ممدوح و پسنديده است و بي شك در اگر انگيزه الهي شد، ‌در تعالي روح انسان موثر خواهد بود.

و اما این سخن که : " مسند ومنبع علوم دانشگاهی علوم غربی و ابزاری است " كليت ندارد.
چه را كه اساس بسياري از علومي كه امروزه رواج دارد توسط دانشمندان مسلمان بنيان نهاده شده و يا حل بسياري از مجهولات آنها با كشفيات دانشمندان مسلمان بوده است.
ناريخ نشان مي دهد تا مدتي نه چندان قبل،‌تحصيل و تدريس بسياري از علوم پايه مثل رياضيات و هندسه و فيزيک و شيمي و طبيعيات و داروشناسي و داروسازي و رشته هاي مختلف پزشکي ،در حوزه هاي علميه رواج داشته است.
البته با توسعه ارتباطات و گسترش عظيم فقه و فقاهت و علوم مرتبط با آن و تأسيس دانشگاه ، رشته هاي علمي به تدريج از دروس رسمي حوزه حذف شد و به دانشگاه منتقل گشت اما به صورت غير رسمي اين دروس در حوزه آموزش داده مي شود.
علاوه بر اين كه:
در احاديث اهل بيت كه به علم آموزي سفارش فراواني شده است (4) علم خاصي مورد نظر نيست، بلکه مقصود آن است:
هر علمي که برآوردن نيازهاي لازم جامعه موقوف به دانستن آن علم و تخصص باشد، بر مسلمانان تحصيل آن لازم و واجب است. مي توان از علوم طبيعي(مانند رياضيات،فيزيک و شيمي و...) به عنوان مصاديق آن نام برد.

اسلام دين جامع و همه جانبه است، ديني است که تنها به يک سلسله پندها و اندرزهاي فردي اکتفا نکرده، ديني است جامعه ساز. آن چه را که يک جامعه بدان نيازمند است، اسلام آن را به عنوان واجب کفايي واجب کرده، مثلاً جامعه نيازمند پزشک است، از اين رو عمل پزشکي واجب کفايي است. واجب کفايي يعني واجب است به قدر کفايت پزشک وجود داشته باشد.
اگر به قدر کفايت پزشک وجود نداشته باشد، بر همه افراد واجب است که وسيله‏اي فراهم سازند که افرادي پزشک شوند. چون پزشکي موقوف است به تحصيل علم پزشکي، قهراً علم پزشکي از واجبات کفايي است.همچنين فنون و علوم ديگري که هر يک به نحوي نيازي از جامعه اسلامي را برآورده مي‏ کند، و استقلال و سربلندي جامعه را تأمين مي‏نمايد.

خلاصه هر علمي که نفعي را عايد جامعه اسلامي مي ‏کند، مورد تأکيد و تشويق اسلام است حتي اگر از دانشمندان غير اسلامي آموخته شود. اگر نياز جامعه بدون تحصيل علمي برطرف نشود، فراگيري آن علم از نظر اسلام واجب شمرده شده. بنابراين علم شيمي، فيزيک، پزشکي، روان‏شناسي، زيست ‏شناسي و ساير علوم و فنوني که هر يک به نوبه خود نيازي از جامعه اسلامي را برطرف مي‏ کنند، مورد تشويق و تأکيد اسلام است و چون آموزش اين علوم در راستاي خدمت به مردم و حل مشكلات جامعه اسلامي است،‌ سراسر خير است.

این سخن نیز که " اساتید ما به غرب گرایش دارند وذهن وقلب دانش اموختگان را تهی از اخلاق دینی بار می آورند" كليت ندارد.
هر چند در برخي موارد ديده مي شود كه برخي از مسئولين و اساتيد در محيط دانشگاهي به مسائل اخلاقي كم توجهي مي كنند و سعي دارند مسائل اخلاقي را جداي از مسائل علمي بدانند.
ما نيز چون شما اين انتظار را داريم که در دانشگاه که محل کسب علم و اخلاق است، اصول اخلاقي بيشتر مورد توجه قرار بگيرد و اخلاق اسلامي مراعات شود. اما متاسفانه بايد بگوييم اين مهم مورد غقلت قرار گرفته است.

حال در مواجهه با چنين مواردي چه بايد كرد؟
امام صادق عليه السلام در حديثي مي‌فرمايد: «کونوا دعاة للناس بيغير ألسنتکم ليروا منکم الورع والاجتهاد والصلاة والخير فانّ ذلک داعية؛(5) مردم را با اعمالتان (نه به زبانتان) هدايت کنيد تا از شما ورع و تلاش و نماز و کارهاي خوب ببينند که اين انگيزه براي انجام کارهاي خير مي‌شود».
اين جمله آيت الله بهجت (ره) در درس هاي اخلاق ايشان معروف است که مي فرمايد اگر انسان ها خود را اصلاح کنند کم کم کل جامعه اصلاح مي شود. اين به معناي آن است که از جمله مهمّ ترين شروط موفقيت انسان ها در اصلاح ديگران، اصلاح خويشتن است. قرآن کساني که مرد سخن هستند نه عمل يعني آنان که ديگران را به نيکي ها دعوت مي کنند ولي خود اهل نيکوکاري نيستند سرزنش کرده و مي فرمايد:"آيا مردم را به نيکي دعوت مي کنيد ولي خودتان را فراموش مي نمائيد."(6)

وبه قول سعدي شيرين سخن:
سعديا گرچه سخندان و مصالح‏گوئي / به عمل کار برآيد، به سخنداني نيست.
توصيه :
در صورت ملاحظه مواردي كه گفتار، اخلاق و رفتار و كردار استاد مايه رواج بي اخلاقي در بين دانشجويان است،‌ مي توانيد موضوع را با مسئولين دانشگاه،‌ نمايندگي نهاد مقام معظم رهبري در دانشگاه ها،‌ حراست بخش اساتيد و ... مطرح كنيد و از ايشان بخواهيد موضوع را پيگيري كنند.


پي نوشت ها :
1 . ذاريات (51)، آيه 56.
2 . مصباح يزدي، محمد تقي، اخلاق در قرآن، ج 1 ، ص 115، با تلخيص.
3 . نحل (16)، آيه 96.
4.محمد محمدي ري‏شهري، ميزان الحکمه، ج 3، ص 2071، ماده، علم، شماره 13746. «احاديث ترغيب به علم آموزي»
5. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه. ش، ج2، ص 87.
6. بقره(2) آيه 44.

موضوع قفل شده است