پارتی بازی یا دینداری
تبهای اولیه
سلام به کارشناس های محترم و دوستان گرامی
من توی رشته خودم و در برخی کارهای مرتبط تخصص بالا و علم دارم . که رزومه علمی و کاری من اون رو ثابت می کنه(به دلیل عدم شناخت شخصی شما ازمن این که گفتم تعریف از خود نیست)
به دلایلی مثل اعتقاداتم , وضعیت بد جامعه کاری کشور و یا بدشانسی شغلم خیلی متناسب با سطح علم و تخصصم نیست.
در حال حاضر در یک موسسه فرهنگی به دلایل انگیزه های شخصیم به صورت داوطلبانه کار می کنم و کار مرتبط با رشته ام هم که کمی پول توش هست رو هم دارم
برخی افرادی که من رو می شناسند و از توانایی هام اطلاع دارند و در کنارش شخصیت بد بنده هم برای اونا ارزشمند جلوه کرده بهم پیشنهاداتی میدهند.
از جمله معرفی و پارتی شدن برای جایگاه بالاتری که من می تونم داشته باشم و یا موضوعات دیگه . در یک مثالش من رو میخواند جایی معرفی کنند که الان یکی از هم کلاسی های ده سال پیش خودم که آدم دودره بازی بود که این پله های ترقی رو به زور پول و پارتی طی نموده قرار گرفته ... استدلال می کنند به اینکه اگر من تو اون جایگاه باشم حق مطلب رو بهتر می تونم به جا بیارم و به جامعه بیشتر می تونم کمک کنم و تو این فعالیت های فرهنگی که باهاشون انجام می دم رو به اون سمت بکشونم . در مجموع می تونم بگم معتقدند من بهتر می تونم تو اون جایگاه خدمت کنم.
خوب حتی اگه این نظر اونها واقعیت داشته باشه من با وسیله ی اشتباه دارم به هدفم می رسم . اینطور نیست؟ فرق من ک با پارتی برم سر اون کار و اون دوستم که عمرا به این چیزا اعتقاد داشته باشه پیش خدا چیه؟
وقتی من شخصا برای موقعیت شغلی فوق الذکر اقدام کردم و اونجا رفتم مسئولینش خیلی خوب برخورد کردند و از دیدن رزومه من خوششون اومد و گفتند زنگ می زنند . و هیچ وقت زنگ نزدند
ولی من سال هاست به همون اندازه که قبول کردم که در سطح پایین تری باشم و پاچه خاری نکنم و بازیکن زمین بازی دیگران نباشم و قبول کردم که من هیچ وقت از کسی به عنوان پارتی استفاده نخواهم کرد.
آیا این تفکر من درست هست؟ اگه آره نتیجش که تا الان برام خوب نبوده .
چطوری میشه بین چند نفر که تخصص نسبی انجام یک کار رو دارند و یکی از اون ها با پارتی اون موقعیت رو کسب کنه قضاوت کرد؟ آیا اگر کسی برای انجام کاری تخصص داشته باشه و پارتی بازی براش بشه دیگه گناه نکرده(چون تخصص داره)؟
سلام به کارشناس های محترم و دوستان گرامیمن توی رشته خودم و در برخی کارهای مرتبط تخصص بالا و علم دارم . که رزومه علمی و کاری من اون رو ثابت می کنه(به دلیل عدم شناخت شخصی شما ازمن این که گفتم تعریف از خود نیست)
به دلایلی مثل اعتقاداتم , وضعیت بد جامعه کاری کشور و یا بدشانسی شغلم خیلی متناسب با سطح علم و تخصصم نیست.
در حال حاضر در یک موسسه فرهنگی به دلایل انگیزه های شخصیم به صورت داوطلبانه کار می کنم و کار مرتبط با رشته ام هم که کمی پول توش هست رو هم دارمبرخی افرادی که من رو می شناسند و از توانایی هام اطلاع دارند و در کنارش شخصیت بد بنده هم برای اونا ارزشمند جلوه کرده بهم پیشنهاداتی میدهند.
از جمله معرفی و پارتی شدن برای جایگاه بالاتری که من می تونم داشته باشم و یا موضوعات دیگه . در یک مثالش من رو میخواند جایی معرفی کنند که الان یکی از هم کلاسی های ده سال پیش خودم که آدم دودره بازی بود که این پله های ترقی رو به زور پول و پارتی طی نموده قرار گرفته ... استدلال می کنند به اینکه اگر من تو اون جایگاه باشم حق مطلب رو بهتر می تونم به جا بیارم و به جامعه بیشتر می تونم کمک کنم و تو این فعالیت های فرهنگی که باهاشون انجام می دم رو به اون سمت بکشونم . در مجموع می تونم بگم معتقدند من بهتر می تونم تو اون جایگاه خدمت کنم.
خوب حتی اگه این نظر اونها واقعیت داشته باشه من با وسیله ی اشتباه دارم به هدفم می رسم . اینطور نیست؟ فرق من ک با پارتی برم سر اون کار و اون دوستم که عمرا به این چیزا اعتقاد داشته باشه پیش خدا چیه؟
وقتی من شخصا برای موقعیت شغلی فوق الذکر اقدام کردم و اونجا رفتم مسئولینش خیلی خوب برخورد کردند و از دیدن رزومه من خوششون اومد و گفتند زنگ می زنند . و هیچ وقت زنگ نزدند
ولی من سال هاست به همون اندازه که قبول کردم که در سطح پایین تری باشم و پاچه خاری نکنم و بازیکن زمین بازی دیگران نباشم و قبول کردم که من هیچ وقت از کسی به عنوان پارتی استفاده نخواهم کرد.
آیا این تفکر من درست هست؟ اگه آره نتیجش که تا الان برام خوب نبوده .
چطوری میشه بین چند نفر که تخصص نسبی انجام یک کار رو دارند و یکی از اون ها با پارتی اون موقعیت رو کسب کنه قضاوت کرد؟ آیا اگر کسی برای انجام کاری تخصص داشته باشه و پارتی بازی براش بشه دیگه گناه نکرده(چون تخصص داره)؟
سلام علیکم
طبق نظر رهبری:
اگرآن مجموعه دولتی باشد،تابع قانون است که اگر خلاف قانون نباشد اشکالی ندارد.
واگر خصوصی است با نظر مسئولین همان شرکت می باشدکه در صورت موافقت آنها اشکالی ندارد.
سلام علیکمطبق نظر رهبری:
اگرآن مجموعه دولتی باشد،تابع قانون است که اگر خلاف قانون نباشد اشکالی ندارد.
واگر خصوصی است با نظر مسئولین همان شرکت می باشدکه در صورت موافقت آنها اشکالی ندارد.
با سلام مجدد و تقدیم احترام
با تشکر فراوان برای پاسختون .
اتفاقا بنده مقلد مقام معظم رهبری می باشم ولی :
اولا: انقدر پاسخ کلیه که مثل شعرهای حافظ هر تعبیری از اون میشه داشت
دوما: اون مجموعه دولتیه ! خوب مجموعه دولتی اگر از همون اول تابع قانون بود وقتی که بنده حقیر مراجعه می کردم درخواستم رو عادلانه بررسی می کردند
اگه تابع قانون بود که دیگه نیازی به پارتی نبود .
در خیلی از همین مجموعه های دولتی بیت المال به تاراج می رود !! درجریان که هستید ... اگر قانون صحیحی در یک مجموعه دولتی ایجاد شده به این معنا نیست که الان اون قوانین اجرا می شوند
دین اگه در ظاهر اموری باقی مونده به معنای اینکه در باطن اون امور هم نفوذ کرده نیست
من همه ی موضوعاتی که حول محور پارتی بازی تو سایت ایجاد شده بود رو خوندم
متشکرم ولی جوابم رو نگرفتم
با سلام مجدد و تقدیم احترام
با تشکر فراوان برای پاسختون .
اتفاقا بنده مقلد مقام معظم رهبری می باشم ولی :اولا: انقدر پاسخ کلیه که مثل شعرهای حافظ هر تعبیری از اون میشه داشت
دوما: اون مجموعه دولتیه ! خوب مجموعه دولتی اگر از همون اول تابع قانون بود وقتی که بنده حقیر مراجعه می کردم درخواستم رو عادلانه بررسی می کردند
اگه تابع قانون بود که دیگه نیازی به پارتی نبود .در خیلی از همین مجموعه های دولتی بیت المال به تاراج می رود !! درجریان که هستید ... اگر قانون صحیحی در یک مجموعه دولتی ایجاد شده به این معنا نیست که الان اون قوانین اجرا می شوند
دین اگه در ظاهر اموری باقی مونده به معنای اینکه در باطن اون امور هم نفوذ کرده نیست
من همه ی موضوعاتی که حول محور پارتی بازی تو سایت ایجاد شده بود رو خوندم
متشکرم ولی جوابم رو نگرفتم
سلام عليكم
در پاسخ به سوالات شرعي حكم مساله گفته مي شود وتشخيص موضوع به عهده خود مكلفين است.
سلام عليكمدر پاسخ به سوالات شرعي حكم مساله گفته مي شود وتشخيص موضوع به عهده خود مكلفين است.
Ok
Thanks
and still the problem is not Simple for me
I ask Allah to help me for leaving this kind of life and live ... freely
سلام علیکم،
در راستای فتوای حضرت آقا:
پارتی بازی در اصل یعنی استفاده کردن از جایگاه (ارتباطات و ...) یا پول و ... برای نشاندن کسی که لیاقت شغل یا منسبی را ندارد در آن شغل یا منسب در شرایطی که از یک طرف فرد مناسبتری هم برای آن شغل یا منسب وجود داشته باشد و از طرف دیگر از طرق موجود برای جذب شاغل قابل شناسایی و جذب باشد. پارتیبازی از انجا که در مقابل عدالت اجتماعی است اشکال دارد و حقالناس به گردن هم شخص پارتیکننده و هم شخص کسب کنندهی آن شخص رسیده به شغل منسب میگذارد. به لحاظ نظری به نظر میرسد اگر کسی لیاقت شغلی را داشته باشد، یا بهترین گزینهی موجود باشد و یا بهترین گزینهی در دسترس و قابل شناسایی و جذب باشد، در این صورت اگر به آن و همان شغل یا منسب مورد نظر برسد و بعد از رسیدن به آن شغل یا منسب هم کارش را درست انجام دهد (تواناییاش بالفعل گردد)، این کار از آنجا که در جهت عدالت اجتماعی است درست است و تازه پسندیده هم هست. ولی به لحاظ کاربردی ایرادهایی هم به آن وارد است. تشخیص اینکه فلان شخص واقعاً بهترین گزینه با شرایط بیان شده باشد با چه کسی خواهد بود؟ به فرض که حرف شما درست است، یک نفر دیگر هم بلند میشود و مشابه همین حرفها را در مورد خودش میگوید در حالیکه این حرفها ناشی از ابتدا خودبزرگبینی و سپس تأیید دیگرانی است که از راههای غیراصولی او را ارزشگذاری کردهاند (مثلاً در خیلی دانشگاهها به صورت دیمی به دانشجویان نمره داده میشود و کارنامه و معدلی که در رزومه درج میشود اعتبار زیادی ممکن است نداشته باشد، یا معدل ۱۴ یک نفر ممکن است ارزش بیشتری از معدل ۱۷ یک نفر دیگر داشته باشد)، بدیهی است که اگر یک نفر این کار را برای خودش مباح کند و دیگران هم همین کار را بکنند دیگر چه بسا سنگ روی سنگ باقی نماند. مشابه این حکم مثلاً در مورد شراب هم هست، البته خیلی خیلی معالفارق، یک نفر ممکن است ادعا کند که حد را نگه میدارد و یک پیمانه بیشتر در چند روز نمیخورد و هرگز مست نمیکند ولی این پذیرفته نیست و وقتی بحث قانونگذاری عمومی مطرح میشود چیزی که زیادش اشکال داشته باشد کمش هم ممنوع میشود، از کجا معلوم در شرایط اضطرار همان شخص سربهزیر دیروز امروز نابجا کاری نکند؟ پس اصل بر این است که پارتیبازی اشکال دارد و همه باید به آن پایبند باشند، در عوض اگر چیزی قرار است اصلاح شود همین سیستمی است که به قول شما جلوی شایستهسالاری در ادارات دولتی و جاهای دیگر را میگیرد.
یک نکته: عدالت اجتماعی خیلی مهم است ولی موارد مهم دیگری هم هست. حضرت علی علیهالسلام ۲۵ سال خانهنشین شدند، رزومهی ایشان را کاری نداریم ولی بدیهی است که جای ایشان غصب شد و اگر ایشان بر سر قدرت بودند تا انتهای تاریخ روند به گونهای دیگر میشد ولی حضرت خار در چشم و استخوان در گلو خانهنشین شدند و آن باب شهر علم مشغول به کشاورزی شدند. اولویت در آن زمان حفظ وحدت بود که از عدالت هم مهمتر است، جلوگیری از هرج ومرج از عدالت اجتماعی مهمتر است، در واقع بدیهی است که باید اجتماعی باقی بماند که از عدالت در ان صحبت به میان بیاید. حضرت علی علیهالسلام فرمودند که هیچ کس مانند من در این قوم برای حفظ وحدت قیام نکرده است و ما هم ان شاء الله باید پا جای پای ایشان بگذاریم. در ماجرای سقیفه حضرت جایگاهشان غصب شد و عدهای متاع قلیل به دست آوردند، ولی:
لِّكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّـهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ [الحدید، ۲۳]
تا بر آنچه از دستتان مىرود اندوهگين نباشيد و بدانچه به دستتان مىآيد شادمانى نكنيد. و خدا هيچ متكبر خودستايندهاى را دوست ندارد
و توجه داشته باشید به اینکه:
وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّـهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [الأنعام، ۱۷]
اگر خدا به تو محنتى برساند، هيچ كس جز او دفعش نتواند كرد، و اگر به تو خيرى برساند بر هر كارى تواناست.
وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّـهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ ۚ يُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ [یونس، ۱۰۷]
و اگر خدا به تو زيانى برساند، جز او كس دفع آن نتواند كرد. و اگر براى تو خيرى بخواهد، هيچ كس فضل او را باز نتواند داشت. فضل خود را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مىرساند و او آمرزنده و مهربان است.
و در نهایت از امام صادق علیهالسلام که تجارت داشتند پرسیدند که در این اوضاع آشفته که هر کس سر دیگری را کلاه میگذارد شما چطور اینقدر آرام هستید، امام علیهالسلام در ضمن پاسخ فرمودند که چون دانستم که روزی مقسوم است و لقمهای که برای من است از گلوی کس دیگری پایین نخواهد رفت ...
یا علی
سلام علیکم،
در راستای فتوای حضرت آقا:پارتی بازی در اصل یعنی استفاده کردن از جایگاه (ارتباطات و ...) یا پول و ... برای نشاندن کسی که لیاقت شغل یا منسبی را ندارد در آن شغل یا منسب در شرایطی که از یک طرف فرد مناسبتری هم برای آن شغل یا منسب وجود داشته باشد و از طرف دیگر از طرق موجود برای جذب شاغل قابل شناسایی و جذب باشد. پارتیبازی از انجا که در مقابل عدالت اجتماعی است اشکال دارد و حقالناس به گردن هم شخص پارتیکننده و هم شخص کسب کنندهی آن شخص رسیده به شغل منسب میگذارد. به لحاظ نظری به نظر میرسد اگر کسی لیاقت شغلی را داشته باشد، یا بهترین گزینهی موجود باشد و یا بهترین گزینهی در دسترس و قابل شناسایی و جذب باشد، در این صورت اگر به آن و همان شغل یا منسب مورد نظر برسد و بعد از رسیدن به آن شغل یا منسب هم کارش را درست انجام دهد (تواناییاش بالفعل گردد)، این کار از آنجا که در جهت عدالت اجتماعی است درست است و تازه پسندیده هم هست. ولی به لحاظ کاربردی ایرادهایی هم به آن وارد است. تشخیص اینکه فلان شخص واقعاً بهترین گزینه با شرایط بیان شده باشد با چه کسی خواهد بود؟ به فرض که حرف شما درست است، یک نفر دیگر هم بلند میشود و مشابه همین حرفها را در مورد خودش میگوید در حالیکه این حرفها ناشی از ابتدا خودبزرگبینی و سپس تأیید دیگرانی است که از راههای غیراصولی او را ارزشگذاری کردهاند (مثلاً در خیلی دانشگاهها به صورت دیمی به دانشجویان نمره داده میشود و کارنامه و معدلی که در رزومه درج میشود اعتبار زیادی ممکن است نداشته باشد، یا معدل ۱۴ یک نفر ممکن است ارزش بیشتری از معدل ۱۷ یک نفر دیگر داشته باشد)، بدیهی است که اگر یک نفر این کار را برای خودش مباح کند و دیگران هم همین کار را بکنند دیگر چه بسا سنگ روی سنگ باقی نماند. مشابه این حکم مثلاً در مورد شراب هم هست، البته خیلی خیلی معالفارق، یک نفر ممکن است ادعا کند که حد را نگه میدارد و یک پیمانه بیشتر در چند روز نمیخورد و هرگز مست نمیکند ولی این پذیرفته نیست و وقتی بحث قانونگذاری عمومی مطرح میشود چیزی که زیادش اشکال داشته باشد کمش هم ممنوع میشود، از کجا معلوم در شرایط اضطرار همان شخص سربهزیر دیروز امروز نابجا کاری نکند؟ پس اصل بر این است که پارتیبازی اشکال دارد و همه باید به آن پایبند باشند، در عوض اگر چیزی قرار است اصلاح شود همین سیستمی است که به قول شما جلوی شایستهسالاری در ادارات دولتی و جاهای دیگر را میگیرد.
یک نکته: عدالت اجتماعی خیلی مهم است ولی موارد مهم دیگری هم هست. حضرت علی علیهالسلام ۲۵ سال خانهنشین شدند، رزومهی ایشان را کاری نداریم ولی بدیهی است که جای ایشان غصب شد و اگر ایشان بر سر قدرت بودند تا انتهای تاریخ روند به گونهای دیگر میشد ولی حضرت خار در چشم و استخوان در گلو خانهنشین شدند و آن باب شهر علم مشغول به کشاورزی شدند. اولویت در آن زمان حفظ وحدت بود که از عدالت هم مهمتر است، جلوگیری از هرج ومرج از عدالت اجتماعی مهمتر است، در واقع بدیهی است که باید اجتماعی باقی بماند که از عدالت در ان صحبت به میان بیاید. حضرت علی علیهالسلام فرمودند که هیچ کس مانند من در این قوم برای حفظ وحدت قیام نکرده است و ما هم ان شاء الله باید پا جای پای ایشان بگذاریم. در ماجرای سقیفه حضرت جایگاهشان غصب شد و عدهای متاع قلیل به دست آوردند، ولی:
لِّكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّـهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ [الحدید، ۲۳]
تا بر آنچه از دستتان مىرود اندوهگين نباشيد و بدانچه به دستتان مىآيد شادمانى نكنيد. و خدا هيچ متكبر خودستايندهاى را دوست نداردو توجه داشته باشید به اینکه:
وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّـهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [الأنعام، ۱۷]
اگر خدا به تو محنتى برساند، هيچ كس جز او دفعش نتواند كرد، و اگر به تو خيرى برساند بر هر كارى تواناست.وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّـهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ ۚ يُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ [یونس، ۱۰۷]
و اگر خدا به تو زيانى برساند، جز او كس دفع آن نتواند كرد. و اگر براى تو خيرى بخواهد، هيچ كس فضل او را باز نتواند داشت. فضل خود را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مىرساند و او آمرزنده و مهربان است.و در نهایت از امام صادق علیهالسلام که تجارت داشتند پرسیدند که در این اوضاع آشفته که هر کس سر دیگری را کلاه میگذارد شما چطور اینقدر آرام هستید، امام علیهالسلام در ضمن پاسخ فرمودند که چون دانستم که روزی مقسوم است و لقمهای که برای من است از گلوی کس دیگری پایین نخواهد رفت ...
یا علی
متشکرم . نکات خیلی خوب رو اشاره کردید
این توضیحات و یادآوری شما بر سیره ی اماممون به من کمک کرد
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol: