جمع بندی سوالاتی درباره طوفان نوح

تب‌های اولیه

140 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

عارف";499369 نوشت:
سلام
ملاحظه می فرمائید که وقتی در مبنا اختلاف داریم , در مراتب پائینتر بحث فایده ندارد و باز به همون مبنا می رسید و اون سوال من در این رابطه به همین دلیل بود که ورود منکران خدا به مباحث پائین دست نتیجه ای ندارد (برای خودشان , چون بعد از کلی بحث به همون سوال اساسی در مورد اصل وجود خدا می رسند)

ملاحظه می فرمائید که شما با این لحن صحبت می کنید و تمام مسلمانان را به بی عقلی و بی منطقی و عاری از علم میخوانید و بعد در تاپیک نظرخواهی در مورد سایت گله گذاری می کنید که در این سایت به دگراندیشان فحاشی می کنند........ولی توجه داشته باشید که هر جنگل که آتش گرفته فقط با یک شعله ناچیز یک چوب کبریت بوده!...بگذریم.
و نکته دیگر اینکه اگر در یک دیوانه خانه (محل تجمع افرادی که عقل و منطق و علم ندارند) شخصی (عاقلی!) پیدا بشه و همه را دیوانه بخوانه ولی خودش روزها و ماهها و بلکه سالها با آنها به مباحثه بپردازه..اونموقع نمیدونم در دیوان لغات آیا برای او تعریفی وجود داره یا نه؟!

حرفی رو که من نزدم به من نسبت ندهید. من به مسلمانان اون صفت ها رو نسبت ندادم و گفتم اساس اسلام عدم نقد منطقی و علمی ادعاهای مطرح شده است و کارشناس گرامی هم تایید کردند هدف تسلیم است و نه نقد. خود کلمه اسلام هم از ریشه تسلیم میاد نه از ریشه تعقل و علم.

نقل قول:

حالا برای تنویر افکار عمومی عرض کنم که

1-در دین مبین اسلام اساس اسلام ذکر و ایمان به "لااله ال الله" است و کسی که این جمله از روی تقلید بگوید مسلمان نیست.
2-در اول هر کتابی که برای تقلید نوشته شده است (رساله), اولین مسئله ذکر شده این است که مسلمان یا باید علم اجتهاد داشته باشد و مسائل فقهی (و نه اصول و اساس اسلام را) از منابع آن استخراج کند و یا باید مقلد باشد.(یعنی اصراری بر تقلید او نیست اتفاقا خیلی هم ارزش است که خودش دنبال سوالات دینی خود باشد)

1. پس وقتی افراد از روی عقل و علم قادر نیستند من رو متقاعد کنند تا به اون عبارت ایمان بیارم پس اشکالی به من وارد نیست و نباید انتظار داشته باشند به دلیل تسلیم یا تقلید (یا زور شمشیر) انتظار داشته باشند من این حرف رو به زبان بیاورم.
2. بله یا باید تقلید کنند یا برن مجتهد بشن تا فقه رو از منابع آن استخراج کنند (تقلید از آن منابع). و می فرمایید اساس اسلام تقلید نیست :ok:

نقل قول:

چنین چیزی وجود نداره و شما دارید سفسطه می کنید!
مسائل فقهی هم مثل پزشکی متخصص خودشو میخواد و همانطور که بین پزشکان اختلاف نظر هست بین فقها هم اختلاف نظر هست و همانطور که من برای اعتماد به رای پزشک نیازی نیست تمام پزشکی را بخونم به همون ترتیب در مورد فقه هم ....
انگار که من بگم من دلیل این بیماری را نمیدانم ولی فلان دکتر می دانه و بعدش یکی به ریش من بخندد!خوب مسلم است که این نیشخند متوجه خودش میشه....

تفاوت اینجاست که هیچ پزشکی معتقد نیست نظرش صحیح مطلق است و خطاناپذیر نیست. هیچ پزشکی به شما قول سعادت در آخرت رو نمیده! هیچ پزشکی بیشتر از پول ویزیتش از شما درخواستی نداره. هیچ پزشکی قصد نداره همه زندگی شما رو کنترل کنه و مهم تر از همه میشه نشون داد نظر کدوم پزشک صحیحه یا غلط. قطعا اختلاف نظرها بین پزشک ها حل میشه و پزشکان امروز اختلاف نظری که بین پزشکان 100 سال پیش وجود داشت رو ندارند.

مشابه اینه که هیچ پزشکی دلیل یک بیماری را نداند و یک نفر بگوید من می دانم ولی راهی برای تایید صحت ادعایم ندارم. باید به من ایمان بیارید و از من تقلید کنید!

---

نقل قول:

ولی اگر منظورتون در مورد اعجاز در قرآنه که کاربر گرامی "دل آرام" روی صحبتشون با ان بود ونه مسائل فقهی و شما دارید جنگ زرگری راه می اندازید!
باید عرض کنم که اینجا هم علت عدم درک شما اینه که همان اختلاف در ریشه و صفات الهی (توحید,حکمت,عدل و....)بین شما و موحدین وجود دارد.یعنی ابتدا برای ما اثبات میشه که خدا وجود دارد بعد اثبات میشه که خدا دارای حکمت و عدل و.....هستش...بعد با همون عقل و منطق و تفکر اثبات میشه که نبوت لازمه و قرآن لازمه و برای همینه که وقتی برخی از آیات قرآنی که اصل آن برای هدایت انسانهاست فعلا با ابزار تجربی قابل اثبات نیست ,ولی به دلیل ایمان و اعتقاد و اطمینان به همان اصول زیر بنائی که ذکر کردم به کل قرآن ایمان داریم.و برای مسلمانان باور اینکه خدائی نیست و داستانهای قرآنی واقعیت ندارد خیلی غیر منطقی تر از این این که فکر کنند خدائی نیست و رسول و قرآنی را نفرستاده!

تفاوت اینجاست که ما هم همون برهان های عقلی که شما می فرمایید رو خوندیم و متقاعد نشدیم، نه به وجود خدا نه به حکمتش و لزوم نبوت و این چیزها. مشخصه برای مسلمان اینکه داستان حضرت نوح واقعیت نداشته باشه غیرمنطقی نیست چون اساس منطق برای مسلمانان چیزیه که بر اساس اسلام باشه. بیخود نیست مسلمانان با فرگشت و تکامل هم مشکل دارند نه به دلیل اینکه اشکالات علمی دارند فقط به خاطر اینکه اگه فرگشت صحیح باشه داستان حضرت آدم و حضرت نوح و ... غیرقابل باور خواهند بود.

شما آزاد هستید هر چیزی که می خواین رو باور داشته باشید ولی وقتی جامعه بر اساس باورهای شما اداره میشه و تک تک باورهای شما به افرادی مثل ما دیکته میشه تا حدی که آزادی عمل در خونه خودمون هم نداریم، ما تک تک احکام و داستان ها و اصول و فروع و ... دین شما رو با منطق و علم نقد خواهیم کرد.


وایسلی گوجا;499346 نوشت:
ما به عقل انیشتین اعتماد نمی کنیم، ما تئوری انیشتین رو به آزمایش می گذاریم و وقتی در آزمایش قادر به پیشبینی مشاهدات ما از جهان است قبول می کنیم این تئوری قادر به محاسبه پارامتر های مد نظر ما در جهان طبیعی است. هیچ جای قضیه ربطی به اعتماد کردن به کسی نداره، همیشه اساس آزمایش و مشاهده است. انیشتین در خیلی مواقع نظرش اشتباه بود.

سلام

متوجه منظور من نشدین باید بیشتر توضیح بدم تا بتونم منظورمو برسونم

ببینید ما قبول داریم عقل انشتین از ما کاملتره منظور اینکه بهره هوشی بیشتری داره
این مورد رو در طول زندگیش نشون داده و بعد که فرضیاتی ارائه می کنه به اعتبار علم و دانش و بهره هوشی بالاترش و یا عقل علمی بیشترش
به تئوری او اعتماد می کنیم از اینجهت که جهان انها را می پذیرد و درصدد امتحان و ازمون و صحت ان بر می اید

حالا فرض کنید شخص معمولی فرضیاتی ارائه دهد ایا کسی به فرضیات او اعتماد می کند ؟ ایا کسی محلی از اعراب به انها می گذارد

اما منظورم از این مثال اینه که هستند افرادی که بهره هوشی بالاتری در زمینه علمی نسبت به دیگران دارند
و انها پیش قراولان علم هستند

وایسلی گوجا;499346 نوشت:
اگه این افراد تونستند تئوری هایی ارائه کنند که قابل آزمایش و تایید کردن باشه حرف شما قبوله ولی صرفا اعتماد به حرف یک عده نه منطقی است و نه عقلانی. قیاس شما در این قضیه با مواضع علمی کاملا مع الفارغ است.

اگر استعداد های مختلف در افراد را قبول داشته باشید
پس باید قبول داشته باشید که افرادی هستند که استعداد درک قوانین معنوی بیشتری نسبت به دیگران دارند
مثلا افرادی هستند که می توانند وارد خلسه شوند
یا افرادی هستند که روحشان را از وجودشان خارج می کنند
اینها مثال است منظور اینکه بعضی ها در امور معنوی درک و استعدادشان از دیگران بیشتر است
مثلا این افراد تئوری می دهند
مار از پونه بدش میاد دم لونش سبز میشه
یا از هر دست بدهی از همان دست می گیری

اینها تئوریهایی هست که افراد با استعداد معنوی بالا مطرح می کنند بعد در مرور زمان صحت انها روشن می شود
در قران پر است از این تئو ریهای حاکم بر قوانین معنوی جهان

ایا کسی که این تئو ریها را می دهد درک معنوی بیشتری نسبت به بقیه ندارد ؟
ایا او قوانین حاکم بر معنویت جهان را کشف نکرده است ؟
حالا چنین کسی اگر نظراتی دیگر درباره خدا و معاد بدهد ایا نظراتش قابل اعتماد و بررسی نیست ؟

وایسلی گوجا;499346 نوشت:
اگه عقل ما ناقص است پس فلسفه هم ناقص است چون فلسفه وابسته به عقل انسان هاست به علاوه اون استدلال ها هم به هیچ وجه فراگیر یا مورد توافق نظر جامعه فیلسوفان دنیا نیستند و برعکسش صحیح است

قبوله فلسفه هم ناقصه ولی نمیشه گفت همش اشتباهه
علم بشری هم ناقصه ولی همش اشتباه نیست
ناقص بودن به این معنا نیست که نتوان به هیچ حقیقتی رسید
بلکه به این معناست که نمی توان به همه حقایق رسید

در ضمن رد ان استدلالها فراگیر و هم مورد توافق همه نیست پس نمی توان رد انها را قبول کرد

شما چطور رد انها را که فراگیر و مورد توافق همه نیست قبول می کنید
ولی استدلالها را به همین ویزگی قبول نمی کنین ؟

حداقل موضع عقلی و منطقی شما باید نمی دانم باشد چون دو کفه ترازو در اینجا یکسان است

وایسلی گوجا;499346 نوشت:
اعتقاد به خدا فطری نیست چون در جوامعی که از کودکی به کسی باور به خدا یاد داده نمیشه کسی به خدا باور نداره.

ممکنه به خدا با این ص.ورت ما باور نداشته باشه ولی به یک نیروی برتر باور داره حالا ممکنه به اشتباه اون نیروی برتر سنگ باشه

پس چرا انسانهای قدیم توتم پرست بودند
این باور به یک نیروی برتر از کجا امده ؟

وایسلی گوجا;499346 نوشت:
برام جالبه بدونم این احتمال رو چطور محاسبه کردید چون اساس محاسبه احتمال، مشاهدات تکرار پذیر و نسبت گرفتن است!

منظورم اینجا تعریف ریاضی احتمال نبود

بلکه گفتم شواهدی که حاکی از وجود خدا هست خیلی بیشتره از شواهدی که حاکی از وجود خدا نباشه

به عنوان یک مثال ساده

احتمال اینکه یک شی خود بخود بوجود بیاد بیشتره
یا احتمال ذاینکه کسی اون رو بوجود اورده باشه

وایسلی گوجا;499346 نوشت:
ما به مرجعیت متوسل نمیشیم (برخلاف شما و اسلام که اساسش استناد به مرجعیت و تعطیل کردن عقل و منطق و علم است که کارشناس گرامی هم در همین تاپیک گفتند جایز نیست در بررسی ادعاهای اسلام از عقل و منطق استفاده کرد و باید تسلیم شد!

نخیر نظر اسلام این نیست از نظر حقیر اسلام نه تنها عقل و منطق و علم را تعطیل نکرده بلکه تشویق به ان هم کرده
در قران سفارش به تفکر و دانستن و علم اموزی شده

روایات و ایات در این باب زیاد داریم
مانند همین روایت که یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادته

وایسلی گوجا;499346 نوشت:
و به چیزهایی مثل استعداد معنوی و ... رو اهمیت نمی دیم چون دلیل منطقی برای اینکه این استعدادها چیزی به جز ادعای پوچ نیستند وچود نداره به خصوص وقتی این همه دین در دنیا وجود داره که همه معتقد هستند همه حقیقت نزد اون هاست! لازمه نگاه کرد به استدلال ها، صحت مستقل ادعاها و بررسی منطقی و علمی ادعاهایی که مطرح میشه مستقل از افرادی که اون ها رو مطرح می کنند یا ایدئولوژی که اون ادعاها ازش سرچشمه گرفته.

ادعای دینی رو نمیشه از طریق علمی سنجید دو مقوله جدا هستند
مثل اینکه شما بگویید فیزیک را با شیمی محک بزنیم ببینیم درسته یا نه

هر موردی را باید در حیطه خودش مورد بررسی قرار داد

وایسلی گوجا;499346 نوشت:
شما معتقد هستید عقل خودتون کامل نیست ولی می دونید عقل کی کامل هست! جالبه

نه من نگفتم عقل کسی کامله گفتم استعدادها متفاوته
یکی اینشتین میشه یکی ونگوگ و یکی هم علی ع

وایسلی گوجا;499346 نوشت:
ما میگیم نمی دانیم، شما میگید من نمی دانم ولی می دانم که فلان کس می داند! ما می پرسیم از کجا می دانید که او می داند؟ می فرمایید استعداد معنوی، معجزه و ...

من می دانم که به اندازه استفان هاوکینگ چیزی نمی دانم
و من می دانم استعداد او در فیزیک از من بیشتره

و همچنین می دانم به اندازه محمد ص یا عیسی ص چیزی نمی دانم و استعداد معنوی انها از من بیشتره

شما می گید ما نمی دانیم و هیچ کس دیگری هم نمی داند

موفق باشید

دل ارام;499495 نوشت:

سلام

متوجه منظور من نشدین باید بیشتر توضیح بدم تا بتونم منظورمو برسونم

ببینید ما قبول داریم عقل انشتین از ما کاملتره منظور اینکه بهره هوشی بیشتری داره
این مورد رو در طول زندگیش نشون داده و بعد که فرضیاتی ارائه می کنه به اعتبار علم و دانش و بهره هوشی بالاترش و یا عقل علمی بیشترش
به تئوری او اعتماد می کنیم از اینجهت که جهان انها را می پذیرد و درصدد امتحان و ازمون و صحت ان بر می اید

حالا فرض کنید شخص معمولی فرضیاتی ارائه دهد ایا کسی به فرضیات او اعتماد می کند ؟ ایا کسی محلی از اعراب به انها می گذارد

اما منظورم از این مثال اینه که هستند افرادی که بهره هوشی بالاتری در زمینه علمی نسبت به دیگران دارند
و انها پیش قراولان علم هستند

کلا تصور شما از علم و بحث های علمی کاملا اشتباه است. دقیقا هر شخصی فرضیاتی ارائه دهد در صورتی که فرضیاتش قدرت پیشبینی مشاهدات ما رو داشته باشه حرفش جدی گرفته میشه. فکر می کنم نمی دونید اساس ورود مقالات به ژورنال های علمی اینه که این مقالات بدون اسم نویسنده داوری میشن تا پیشداوری نسبت به گذشته نویسنده تا تاثیری در نتیجه داوری نداشته باشه. مهم نیست یک شخص 14 ساله مقاله رو نوشته یا برنده جایزه نوبل یا استیفن هاوکینگ.

تفاوت محیط آکادمیک و مذهبی در اینجاست. یک جا ادعاها بدون حتی اطلاع داشتن از اسم نویسنده بررسی می شوند و یک جا همه اساس شخص نویسنده است و درخواست میشه به خاطر اعتماد به نویسنده، ادعاها رو نقد نکنیم و تسلیم شویم.

نقل قول:

اگر استعداد های مختلف در افراد را قبول داشته باشید
پس باید قبول داشته باشید که افرادی هستند که استعداد درک قوانین معنوی بیشتری نسبت به دیگران دارند
مثلا افرادی هستند که می توانند وارد خلسه شوند
یا افرادی هستند که روحشان را از وجودشان خارج می کنند
اینها مثال است منظور اینکه بعضی ها در امور معنوی درک و استعدادشان از دیگران بیشتر است
مثلا این افراد تئوری می دهند
مار از پونه بدش میاد دم لونش سبز میشه
یا از هر دست بدهی از همان دست می گیری

اینها تئوریهایی هست که افراد با استعداد معنوی بالا مطرح می کنند بعد در مرور زمان صحت انها روشن می شود
در قران پر است از این تئو ریهای حاکم بر قوانین معنوی جهان

شما باید ابتدا نشون بدید چیزی به اسم قوانین معنوی وجود داره (که من مساوی خرافات می دونم این حرف ها رو)، "خلسه" و روح و ... واقعیت دارند، و بعد طبق آزمایش نشون بدید این افرادی که شما می فرمایید باهاشون قادر به ارتباط هستند، و یک مکانیزم معرفی کنید که بطور مستقل بشه صحت ادعاهای این افراد رو تایید کرد. وقتی یک ادعای یکی از این افراد از این فــیلتر ها قادر به رد شدن باشه میشه درباره صحتش صحبت کرد.

نقل قول:

اینها تئوریهایی هست که افراد با استعداد معنوی بالا مطرح می کنند بعد در مرور زمان صحت انها روشن می شود
در قران پر است از این تئو ریهای حاکم بر قوانین معنوی جهان

ایا کسی که این تئو ریها را می دهد درک معنوی بیشتری نسبت به بقیه ندارد ؟
ایا او قوانین حاکم بر معنویت جهان را کشف نکرده است ؟
حالا چنین کسی اگر نظراتی دیگر درباره خدا و معاد بدهد ایا نظراتش قابل اعتماد و بررسی نیست ؟

1. کسی که این تئوری ها رو ارائه می کنه هیچ راهی برای تایید صحت ادعاهاش توسط سایرین ارائه نمی کنه.

2. به فرض محال که این ادعاهاش صحیح باشه هیچ ربطی به سایر ادعاهای این شخص نداره چون صحت هر ادعا لازمه بطور مستقل تایید بشه. اگه می گفتیم چون انیشتین درباره نسبیت راست می گفت پس باید درباره فیزیک کوانتوم هم حق داشته باشه توی این 100 سال پیشرفت خاصی در فیزیک صورت نمی گرفت! یک شخص می تونه حرف صحیح و اشتباه بزنه و صحت یا اشتباه بودن سایر عقاید و حرف هاش ربطی به حرف های دیگه اش نداره.

نقل قول:

قبوله فلسفه هم ناقصه ولی نمیشه گفت همش اشتباهه
علم بشری هم ناقصه ولی همش اشتباه نیست
ناقص بودن به این معنا نیست که نتوان به هیچ حقیقتی رسید
بلکه به این معناست که نمی توان به همه حقایق رسید

بله ولی شما معتقدید به همه حقیقت رسیده اید. اسلام آخرین و کامل ترین و بهترین حقیقت است!

نقل قول:

در ضمن رد ان استدلالها فراگیر و هم مورد توافق همه نیست پس نمی توان رد انها را قبول کرد

شما چطور رد انها را که فراگیر و مورد توافق همه نیست قبول می کنید
ولی استدلالها را به همین ویزگی قبول نمی کنین ؟

حداقل موضع عقلی و منطقی شما باید نمی دانم باشد چون دو کفه ترازو در اینجا یکسان است

موضع من نمی دانم است. درباره خدا، غول چراغ جادو، زیزیگولو، سمندون، گرگ نما، پری دریایی و ...

شما اساسی برای سنجش دو کفه ترازو ندارید که میگید یکسان است. اینکه پاسخ مطلقی نداشته باشیم دلیل نمیشه هر دو گزینه به یک اندازه محتمل باشند. وظیفه اثبات همیشه با افرادی است که مدعی هستند چیزی وجود دارد نه افرادی که قبول نمی کنند چیزی وجود دارد. احتمالی که من برای وجود خدا یا زندگی بعد از مرگ و ... می دهم همانقدر است که شما درباره غول چراغ جادو می دهید و این موضع عقلی و منطقی است نه اینکه بگیم 50-50 یکی از این دو صحیح است!

نقل قول:

ممکنه به خدا با این ص.ورت ما باور نداشته باشه ولی به یک نیروی برتر باور داره حالا ممکنه به اشتباه اون نیروی برتر سنگ باشه

پس چرا انسانهای قدیم توتم پرست بودند
این باور به یک نیروی برتر از کجا امده ؟

انسان ها خداها رو آفریدند به دلیل اینکه این باور ها ارزش کنترل عوام در جامعه رو داره (مشابه ایران). برای زیر کنترل گرفتن عوام و اجبار اونها در زندگی در فقر و شکایت نکردن هیچ چیز بهتر از دین و قول زندگی جاودانه در اوج نعمت بعد از مرگ نیست!

در کشورهایی که باور به خدا از بچگی به کودکان دیکته نمیشه باور به نیروی برتر هم وجود نداره.

نقل قول:

منظورم اینجا تعریف ریاضی احتمال نبود

بلکه گفتم شواهدی که حاکی از وجود خدا هست خیلی بیشتره از شواهدی که حاکی از وجود خدا نباشه

به عنوان یک مثال ساده

احتمال اینکه یک شی خود بخود بوجود بیاد بیشتره
یا احتمال ذاینکه کسی اون رو بوجود اورده باشه

تنها احتمال موجود احتمال ریاضی است. ما به جز احتمال ریاضی چیزی نداریم.

برای مثالتون باید اندازه گیری کنید، تعداد دفعاتی که چیزی از هیچ چیز پدید میاد نسبت به تعداد دفعاتی که هیچ چیز از هیچ چیز پدید نمیاد و بعد می تونید درباره این احتمال نظر بدید در غیر این صورت ادعای شما صرفا حدسی بی پایه و اساس است. چون ما هیج وقت هیچ چیز رو مشاهده نکردیم پس نمی تونیم بگیم این تعداد دفعات چقدر است.

نقل قول:

نخیر نظر اسلام این نیست از نظر حقیر اسلام نه تنها عقل و منطق و علم را تعطیل نکرده بلکه تشویق به ان هم کرده
در قران سفارش به تفکر و دانستن و علم اموزی شده

روایات و ایات در این باب زیاد داریم
مانند همین روایت که یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادته

مشکل اینجاست که وقتی همین تفکر رو به خود اسلام روانه می کنیم سوالات بزرگی مطرح میشه که بی پاسخ است. الان شما با تفکر و منطق و علم به این نتیجه رسیدین که داستان نوح صحیحه؟ یا احکام اسلام رو با تفکر و منطق و علم قبول کردید یا با تقلید و تسلیم؟ خودتون رو گوئل نزنید این روایات همگی شعار پوچ هستند.

نقل قول:

ادعای دینی رو نمیشه از طریق علمی سنجید دو مقوله جدا هستند
مثل اینکه شما بگویید فیزیک را با شیمی محک بزنیم ببینیم درسته یا نه

هر موردی را باید در حیطه خودش مورد بررسی قرار داد


حرف شما صحیحه تا وقتی دین ادعای علمی نمی کنه و ادعاهاش در خارج از چارچوب علم است ولی دین اسلام یا مسیحیت پر است از ادعاهای علمی و تقاضای شما و مسلمانان مبنی بر تعطیل کردن علم هر موقع که دین حرفی می زنه قابل قبول نیست.

نقل قول:

نه من نگفتم عقل کسی کامله گفتم استعدادها متفاوته
یکی اینشتین میشه یکی ونگوگ و یکی هم علی ع

من می دانم که به اندازه استفان هاوکینگ چیزی نمی دانم
و من می دانم استعداد او در فیزیک از من بیشتره

و همچنین می دانم به اندازه محمد ص یا عیسی ص چیزی نمی دانم و استعداد معنوی انها از من بیشتره

شما می گید ما نمی دانیم و هیچ کس دیگری هم نمی داند

موفق باشید


من می گویم نمی دانم و کسی هم نتونسته ثابت کنه چه می داند و چرا. شما می گویید این اثبات نیاز نیست چون باید به استعداد این افراد اعتماد کنیم.

[="Tahoma"][="Navy"]

وایسلی گوجا;499532 نوشت:

تفاوت محیط آکادمیک و مذهبی در اینجاست م.


اشتباه شما را در همین پاسخ اولتان روشن کنم تا شاهدی بر بی اطلاعی شما در سایر امور دینی باشد
آنوقت که آکادمی در غرب نبود که بخواهد مقالات علمی را با توجه یا بی توجه با نام نویسنده اش بررسی کند مولای عارفان علی علیه السلام به امت اسلام آموخت :
انظر الا ما قال و لا تنظر الی من قال
به گفتار توجه کن نه به به گوینده
یا علیم[/]

نفرنفر;499392 نوشت:
سلام اجازه بدین من سوالم رو کمی بسط یافته تر توضیح بدم ...

1- فرض کنین من و شما و 98 انسان عاقل دیگه داریم تو یه بیابون خشک و بی آب و علف راه میریم ... کسی رو میبینم که داره چوب جمع میکنه ... من و شما و اون 98 انسان عاقل جلو میرویم و میپرسیم چه کسی هستی و چی کار میکنی و اون شخص در جواب میگوید من نوح هستم و دارم چوب جمع میکنم آخه 120 ساله دیگه میخواد بارون بیاد به نظره شما از بین این 100 نفر انسان عاقل چند نفر وای میاستن و به ایشون کمک میکنن .

2- فرض کنین من و شماو 98 انسان عاقل دیگه شب خواب میبینم که سره بچمون رو بریدیم ( حضرت ابراهیم ) به نظره شما از بین این 100 نفر انسان عاقل چند نفر فردا صبح بلند میشن و سره بچشون رو میبرن ...

3- فرض کنین رئیس جمهور کشور ما ( جناب آقای روحانی ) و رئیس جمهور 99 کشور دیگه شب خواب میبینن که 7 تا گاو لاغر 7 تا گاو چاق رو خوردن ... به نظره شما از بین این 100 تا کشور چند تا کشور قانون میبرن تو مجلس که باید همه جایه کشور سیلویه گندم درست بشه و ...

4- فرض کنین 100 تا قوم رو میسپرن دست من و شما و 98 تا انسان عاقله دیگه و میگن اونها رو از دسته فرعون نجات بده ... به نظره شما از بین این 100 نفر چند نفر قوم رو به سمته یه بن بست میبرن (روده نیل )

خوب کمی تامل کنیم ... واقعا قرار هست چنین ایدیولوژی هایی مسیره من رو تعیین کنن ... اصلا مقبول مگه من تو زندگیم کم به خدا ایمان داشتم ... پس چرا به بن بست رسیدم ... یه چوب بهم نداد که برنم و دریا رو باز کنم ... و مشگلم رو حل کنم ... چرا من یاد گرفتم که به عقلم اطمینان کنم ... چرا دنیا رو طوری ساخته که انسانهایی که به عقلشون اطمینان میکنن موفق تر هستند نه کسانی که دنباله این چیزا میرن ...

با سلام. به قول نقل انجیل لوقا از حضرت عیسی، پر کاهی را در چشم برادر خود می بینید و تکه چوبی را در چشم خود نه. چرا خود شما کمی در پاسخها تأمل نمی کنید؟ پاسخ این فرمایشات شما ارائه شد و شما هیچ پاسخی ارائه ندادید و حرف خودتان را تکرار می کنید. ما باز هم خدمت شما تکرار می کنیم:

1.انسان عاقل، وقتی با چنین ادعایی روبرو بشود که چند سال دیگه سیل میاد یا بعد از هفت سال قحطی میشه، به صورت بدوی نه می پذیرد و نه انکار می کند، بلکه سؤال می کند: بر چه اساس این را می گویید؟ و آنگاه فرد باید براهین خویش را ارائه بدهد و این 100 فرد عاقل به بررسی خواهند پرداخت و اگر دلایل منطقی بود، خواهند پذیرفت.

2.خدا به کسی در خواب نشان می دهد که در حال ذبح پسرش است و به کسی می گوید برو اقوام را نجات بده که قبل از آن، نشانه های الهی را به او نشان داده است و او نیز قادر به اثبات آنچه به او رسیده است، می باشد. داستان بعثت حضرت موسی(ع) را بخوانید تا ببینید.

3.خدا معجزه را برای اثبات نبوت و امداد الهی را برای یاری مؤمنین ارائه می دهد. قرار نیست یک چوب جادویی به همه بدهد تا مشکلاتشان را بدون هزینه مرتفع سازند. شما مثل کسی هستید که می خواهد بدون ورزش، ورزیده شود.

4.اتفاقاً خیلی خوب است که شما به عقل خود اطمینان کنید، ولی شما بیشتر به شکاکیت خود اطمینان دارید تا به عقلانیت خودتان.

5.کسانی که دنبال این چیزها می روند، بیشترین استفاده را از عقل می کنند، ولی شما چون خودتان باوری به دین ندارید فکر می کنید هر عاقلی باید در منکر دین باشد!

6.موفقیت را شما در موفقیت مادی می بینید، زیرا همه چیز را در این دنیا خلاصه می کنید. مسئله اینجاست که افراد دنیاپرست چون فقط به دنبال دنیا هستند، بیشتر به ثروتهای دنیوی می رسند، و همین را موفقیت می انگارند؛ و افراد پرهیزگار اهل آخرت هستند ولی تارک دنیا هم نیستند، پس برای رسیدن به ثروت حرصی نمی زنیم و برایمان مهم نیست که فلانی باغ چند هکتار و ماشین یک میلیاردی دارد. به این خاطر ما این چیزها را نداریم که حریص نیستیم و به دنبال نعمت آخرت هستیم و در این دنیا که در آن مسافریم، به مهمانسرا دل نمی بندیم. اگر شکاکیت شما مانعی در برابر عقلانیت شماست که خدا و آخرت را اثبات کند، عقل ما چنین مشکلی ندارد و وجود خدا و آخرت را با قدرت هر چه تمامتر ثابت کرده است.

متأسفانه خود شما، مسئله را برای خود پیچیده می کنید. پیشتر نیز خدمت شما عرض کردم که شما ابتدا باید تاپیکهایی پیرامون اصول دین ایجاد و سؤال خود را مطرح کنید و بعد وارد این مباحث شوید. مشکل شما در جای دیگری است.

نفرنفر;499392 نوشت:
فرض کنین من و شما و 98 انسان عاقل دیگه داریم تو یه بیابون خشک و بی آب و علف راه میریم ... کسی رو میبینم که داره چوب جمع میکنه ... من و شما و اون 98 انسان عاقل جلو میرویم و میپرسیم چه کسی هستی و چی کار میکنی و اون شخص در جواب میگوید من نوح هستم و دارم چوب جمع میکنم آخه 120 ساله دیگه میخواد بارون بیاد به نظره شما از بین این 100 نفر انسان عاقل چند نفر وای میاستن و به ایشون کمک میکنن .

معمولا بعضی طوری سوال می پرسند که آنچه خودشان می خواهند در جواب بشنوند
این سوال شما را می توان به این صورت هم پرسید؟
شخصی که داعیه پیامبری دارد و مردم را به خدا دعوت می کند، عده ای دستورات ایشان را پذیرفته اند، و تا پای جان حاضرند از ایشان تبعیت کنند، عده ای نیز دستورات ایشان را قبول نکرده اند ولی ایشان را کاملا می شناسند(نه اینکه یک نفری)
عمرهای آنروز هم طبیعتا طولانی تر از امروز بوده و 120 سال به نظر خیلی می آمده
حال اگر آن پیامبر بگوید من کشتی می سازم چون بناست باران ببارد عقلا قبول می کنند یا نه ؟
شما طوری می پرسید که جواب سوالتان در سوالتان موج می زند و باید جوابی که شما قبلا در سوالتان طرح ریزی کرده اید بدهد، نه برادر
اولا: یک نفر نه بلکه پیامبری که 950 سال در آن قوم دعوت به خدا می کرده عده ای پذیرفته بودند و 120 سال که چه 1200هم برایشان معقول بود، عده ای نیز که دعوت ایشان را نپذیرفته بودند، انقدر ایشان را می شناختند که لازم نباشد شما بگویید یه مردی
ثانیا: وقتی نوح 2500سال (به روایتی عمر کرده) 120 سال می شود کمتریک بیستم عمر طبیعی نوح
مثل این است که انسان هفتاد ساله امروزی که یک بیستم عمرش می شود سه سال ونیم بگوید سه سال ونیم دیگر بناست طوفانی بیاید و تمام جهان را اب بگیرد ، آن وقت میشود معقول ( البته اگر بگویم عمر طبیعی همه مردم زیاد بوده)

از جناب دل آرام گرامی تشکر می کنم که در بحث شرکت دارند و کمی جور ما را می کشند و به دوست گرامی وایسلی گوجا جواب می دهند
بنده نیز در خدمت جناب نفر نفر هستم البته تا جاییکه بحث به تکرار مکررات نکشد، چون فکر می کنم بحث بنده با وایسلی گوجای گرامی به تکرار مکررات کشیده، و بر ادامه بحث دیگر ثمره ای علمی مترتب نیست

سلام

وایسلی گوجا;499398 نوشت:
اساس اسلام عدم نقد منطقی و علمی ادعاهای مطرح شده است

فکر کنم لازمه که دوباره مطالبم را بخونید.....اساس این نیست , تقلید در اساس جایز نیست ,اگر هم کارشناس چنین چیزی گفتند , شما نباید تقلید کنید!
در مطالبی تقلید واجبه که جزئ فروع دین هستش و محل بحث اون در این تاپیک نیست.
با یک سرچ ساده میتونید تاپیکهای مناسب اون را پیدا کنید..در اینصورت به استارتر و حق ایشان احترام گذاشته اید.
وایسلی گوجا;499398 نوشت:
خود کلمه اسلام هم از ریشه تسلیم میاد نه از ریشه تعقل و علم.

تسلیم نتیجه تعقل هستش .زمانی که پیامبران افراد بی دین را با منطق و کلام به دین خدا دعوت می کردند,افراد آزاد بودند که بشنوند,تعقل کنند و انتخاب کنند و بعد تسلیم امر خدا می شدند.
ولی اگر دنبال این هستید که پدیده های غیر مادی را با علوم تجربی بیازمائید , راهتون اشتباهه.و اگر علوم معنوی و حقایق غیر مادی خارج از حیطه ادراکتان است بهتر است که باز موضعتان "نمی دانم" باشد بجای اینکه "چرت است"!
البته این اختلاف بین دانشمندان تجربی و تئوریسین در مورد فیزیک مولکولی و هسته ای هم وجود دارد (البته خیلی شدید تر از برخورد شما!)
در مورد ژرنالها و بنیانهای علمی بین المللی هم که بعضا به عنوان "مراجع تعیین کننده حقایق عالم" بهشون اشاره دارید , قضیه به همین سادگی نیست و آنها با توجه به اهدافی که دارند ,"باید و حتماً"دین و علوم معنوی را از صحنه روزگار حذف کنند که با کمی تامل به راحتی دلیل آن هویدا می گردد.
به راحتی جوایز نوبل و صلح و اسکار قابل پیگیری است که روی چه حسابی اعطا می گردند.(نمونه آن اعطای جایزه اسکار به فیلم "جدائی" هست که اینجا محل نقد اون نیست)
مثلادر مورد حجاب با همون قدرت نرم وسختی که دارن به داستان هانس کریستن اندرسن (پادشاه و خیاط) جامعه عمل پوشوندن و امروز هرچی لختتر....متمدن تر و با ارزشتر...........که باز موضوع تاپیک نیست.

وایسلی گوجا;499398 نوشت:
پس وقتی افراد از روی عقل و علم قادر نیستند من رو متقاعد کنند تا به اون عبارت ایمان بیارم پس اشکالی به من وارد نیست و نباید انتظار داشته باشند به دلیل تسلیم یا تقلید (یا زور شمشیر) انتظار داشته باشند من این حرف رو به زبان بیاورم.

الآن دیندار (به معنای عام و در هر مرتبه)در دنیا بیشتر است یا به قول شما "دگر اندیش" یا ملحد , حتی سرخپوستان , چینیها یا بودائیها هم به پدیده های غیر مادی اعتقاد دارند که با فرض اینکه همه هندیها گاو پرست هم که باشند, بعد شما به همه آنها خرافاتی و چرت می گوئید چرا؟ چونکه "نمی دانید"!

وایسلی گوجا;499398 نوشت:
له یا باید تقلید کنند یا برن مجتهد بشن تا فقه رو از منابع آن استخراج کنند (تقلید از آن منابع). و می فرمایید اساس اسلام تقلید نیست

اساس اسلام این نیست.این که مثلا در فقه گفته شده که نماز را آهسته بخوانیم یا بلند یا بقیه موارد دیگر قابل تقلید هست و دلیل آن در تاپیکهای مختلف بیان شده و فقط یک جنبه ندارد که برای جلوگیری از انحراف تاپیک میتونید به این تاپیک مراجعه کنید.(البته در یک مورد خاص هست ولی اگر حوصله کنید شاید کمی از فلسفه تقلید را متوجه بشید...ولی باز تاکید میکنم که مادامیکه به خدا و روح و کلا به "غیر از ماده" اعتقاد نداشته باشید دنبال این چیزا بودن .....)
http://www.askdin.com/thread35690-5.html#post473565

وایسلی گوجا;499398 نوشت:
تفاوت اینجاست که ما هم همون برهان های عقلی که شما می فرمایید رو خوندیم و متقاعد نشدیم، نه به وجود خدا نه به حکمتش و لزوم نبوت و این چیزها.

بله خوب یادمه که آخرش به تناقض خود رسیدید :
http://www.askdin.com/thread21366-19.html#post262978
باز ملاحظه می کنید که از هر جای دین بدون قبول مبانی بخواهید انتقاد کنید باز باید به ریشه برگشت!

وایسلی گوجا;499398 نوشت:
شما آزاد هستید هر چیزی که می خواین رو باور داشته باشید ولی وقتی جامعه بر اساس باورهای شما اداره میشه و تک تک باورهای شما به افرادی مثل ما دیکته میشه تا حدی که آزادی عمل در خونه خودمون هم نداریم، ما تک تک احکام و داستان ها و اصول و فروع و ... دین شما رو با منطق و علم نقد خواهیم کرد.

البته اینطور که شما می فرمائید نیست , ولی باعث افتخار بنده هست که در خدمت "دگراندیشانی" چون شما باشیم! (البته نقد با احترام متقابل)
موفق باشید.

محی الدین;499547 نوشت:

اشتباه شما را در همین پاسخ اولتان روشن کنم تا شاهدی بر بی اطلاعی شما در سایر امور دینی باشد
آنوقت که آکادمی در غرب نبود که بخواهد مقالات علمی را با توجه یا بی توجه با نام نویسنده اش بررسی کند مولای عارفان علی علیه السلام به امت اسلام آموخت :
انظر الا ما قال و لا تنظر الی من قال
به گفتار توجه کن نه به به گوینده
یا علیم

باز هم یک شعار توخالی دیگه چون اساس اسلام یعنی اعتماد کردن به شخص و منبع مطرح کننده ادعا به جای بررسی خود ادعا. سعی شما در گیر آوردن یک جمله وسط یک پست طولانی و مانور روی بی اطلاع بودن من در امور دینی هم بسیار جالبه!

موفق باشید.

عارف";499591 نوشت:
سلام

فکر کنم لازمه که دوباره مطالبم را بخونید.....اساس این نیست , تقلید در اساس جایز نیست ,اگر هم کارشناس چنین چیزی گفتند , شما نباید تقلید کنید!
در مطالبی تقلید واجبه که جزئ فروع دین هستش و محل بحث اون در این تاپیک نیست.
با یک سرچ ساده میتونید تاپیکهای مناسب اون را پیدا کنید..در اینصورت به استارتر و حق ایشان احترام گذاشته اید.

تسلیم نتیجه تعقل هستش .زمانی که پیامبران افراد بی دین را با منطق و کلام به دین خدا دعوت می کردند,افراد آزاد بودند که بشنوند,تعقل کنند و انتخاب کنند و بعد تسلیم امر خدا می شدند.
ولی اگر دنبال این هستید که پدیده های غیر مادی را با علوم تجربی بیازمائید , راهتون اشتباهه.و اگر علوم معنوی و حقایق غیر مادی خارج از حیطه ادراکتان است بهتر است که باز موضعتان "نمی دانم" باشد بجای اینکه "چرت است"!
البته این اختلاف بین دانشمندان تجربی و تئوریسین در مورد فیزیک مولکولی و هسته ای هم وجود دارد (البته خیلی شدید تر از برخورد شما!)
در مورد ژرنالها و بنیانهای علمی بین المللی هم که بعضا به عنوان "مراجع تعیین کننده حقایق عالم" بهشون اشاره دارید , قضیه به همین سادگی نیست و آنها با توجه به اهدافی که دارند ,"باید و حتماً"دین و علوم معنوی را از صحنه روزگار حذف کنند که با کمی تامل به راحتی دلیل آن هویدا می گردد.
به راحتی جوایز نوبل و صلح و اسکار قابل پیگیری است که روی چه حسابی اعطا می گردند.(نمونه آن اعطای جایزه اسکار به فیلم "جدائی" هست که اینجا محل نقد اون نیست)
مثلادر مورد حجاب با همون قدرت نرم وسختی که دارن به داستان هانس کریستن اندرسن (پادشاه و خیاط) جامعه عمل پوشوندن و امروز هرچی لختتر....متمدن تر و با ارزشتر...........که باز موضوع تاپیک نیست.

الآن دیندار (به معنای عام و در هر مرتبه)در دنیا بیشتر است یا به قول شما "دگر اندیش" یا ملحد , حتی سرخپوستان , چینیها یا بودائیها هم به پدیده های غیر مادی اعتقاد دارند که با فرض اینکه همه هندیها گاو پرست هم که باشند, بعد شما به همه آنها خرافاتی و چرت می گوئید چرا؟ چونکه "نمی دانید"!

اساس اسلام این نیست.این که مثلا در فقه گفته شده که نماز را آهسته بخوانیم یا بلند یا بقیه موارد دیگر قابل تقلید هست و دلیل آن در تاپیکهای مختلف بیان شده و فقط یک جنبه ندارد که برای جلوگیری از انحراف تاپیک میتونید به این تاپیک مراجعه کنید.(البته در یک مورد خاص هست ولی اگر حوصله کنید شاید کمی از فلسفه تقلید را متوجه بشید...ولی باز تاکید میکنم که مادامیکه به خدا و روح و کلا به "غیر از ماده" اعتقاد نداشته باشید دنبال این چیزا بودن .....)
http://www.askdin.com/thread35690-5.html#post473565

بله خوب یادمه که آخرش به تناقض خود رسیدید :
http://www.askdin.com/thread21366-19.html#post262978
باز ملاحظه می کنید که از هر جای دین بدون قبول مبانی بخواهید انتقاد کنید باز باید به ریشه برگشت!

البته اینطور که شما می فرمائید نیست , ولی باعث افتخار بنده هست که در خدمت "دگراندیشانی" چون شما باشیم! (البته نقد با احترام متقابل)
موفق باشید.

تسلیم نتیجه تعقل است! واقعا جالبه. شما باز می فرمایید پدیده های غیرمادی وقتی قضیه مادی است من نمی دونم کجای سیل و طوفان و کشتی غیرمادی بوده. :Gig:

کلا همه ارسال های شما گیر دادن به کلمات میانی پست های من است بدون پرداختن به مفهوم کلی. من می گویم در ژورنال های علمی فرقی بین برنده جایزه نوبل و نوجوان 14 ساله نیست (در پاسخ به دوستمان که گفتند در صورتی که سابقه نداشته باشید در علم به شما محل نمی گذارند) و شما می فرمایید اساس جایزه نوبل و اسکار بر خلاف میل شماست. کلا سعی کنید به جای تنفر و سعی در جنگ گفتاری و مخالفت به هر قیمت، درباره موضوع بحث کنید. آن تاپیکی هم که لینک دادید به من فرصت پاسخگویی داده نشد و تاپیک قفل شد و احتمالا بر اساس استدلال و سیستم فکری شما هر کس که پست آخر رو نفرسته به تناقض رسیده!

خوشحالم که باعث افتخار شماست ولی اگه منظورتون از "در خدمت بودن" یعنی رفتار با تنفر و مغلطه پهلوان پنبه و مناقشه در مثال ها و ... ، من علاقه ای به این بحث های فرسایشی ندارم.

با سلام

Anoushiravan;498897 نوشت:
هیچگاه در طول حیات بشر همه زمین زیر آب نبوده است. البته این که بشر در نقطه کوچکی میزیسته و همان منطقه دچار سیل شده منطقی است اما این که همه زمین را زیر آب بدانیم غیر از یک منطقه و آن منطقه هم ناگاه زیر آب رفته باشد در حیات طبیعی زمین رخ نداده است

با دلایل علمی به معنی فیزیکی و زمین شناسی و رسوب شناسی نمیتونید همچین چیزی رو ثابت کنید
برای تشکیل هر سانتیمتر خاک چیزی حدود 300 سال زمان لازم است
رسوبات چند سانتیمتری هم میتونه به سالیان خیلی زیادی ربط داشته باشه
40 روز فرصتی نیست که بشه شواهد تجربی برای اون ثبت کرد
آیا شما دلیل خاصی دارید؟

ab-ho;499809 نوشت:
با سلام

با دلایل علمی به معنی فیزیکی و زمین شناسی و رسوب شناسی نمیتونید همچین چیزی رو ثابت کنید
برای تشکیل هر سانتیمتر خاک چیزی حدود 300 سال زمان لازم است
رسوبات چند سانتیمتری هم میتونه به سالیان خیلی زیادی ربط داشته باشه
40 روز فرصتی نیست که بشه شواهد تجربی برای اون ثبت کرد
آیا شما دلیل خاصی دارید؟

میزان یخ موجود در قطبها طبق بررسی در حدی نیست که مناطق مرتفع که سکنه ی قدیمی هم دارن را بپوشونه ... مثل شرق چین و غرب پاکستان، که بسیار هم قدیمی هستن ...

آب از کجا آمده از آسمان؟ بعد دوباره از زمین رفته؟ این ادعا غیر از اینکه معنوی باشه و منظور خاصی داشته باشه از لحاظ علمی خیلی تناقض داره! در ضمن شما که می گی بوده باید اثبات کنی! من ادعا می کنم مثلاً کل زمین از گدازه پر شده یه بار! من باید اثبات کنم یا شما باید رد کنی؟

اول یه جا دیدم اگه کسی سلام نکرد میتونید جوابش رو ندید
حالا فرض میکنم شما مسلمان نیستی

دوم سلام

سوال بی جواب;499813 نوشت:
میزان یخ موجود در قطبها طبق بررسی در حدی نیست که مناطق مرتفع که سکنه ی قدیمی هم دارن را بپوشونه ... مثل شرق چین و غرب پاکستان، که بسیار هم قدیمی هستن ...

سوم: مگه آب فقط در یخها هست؟
داخل زمین نیست؟

سوال بی جواب;499813 نوشت:
آب از کجا آمده از آسمان؟ بعد دوباره از زمین رفته؟ این ادعا غیر از اینکه معنوی باشه و منظور خاصی داشته باشه از لحاظ علمی خیلی تناقض داره! در ضمن شما که می گی بوده باید اثبات کنی! من ادعا می کنم مثلاً کل زمین از گدازه پر شده یه بار! من باید اثبات کنم یا شما باید رد کنی؟

ادعا معنوی هم باشه ایرادی نداره
ما اگه بگیم معنوی بوده و معجزه بوده شما هیچ دلیلی برای رد ندارید
منظور اینکه شما و اقسام شما با دلیل علمی نمیتونید رد کنید

سوال بی جواب;499813 نوشت:
زان یخ موجود در قطبها طبق بررسی در حدی نیست که مناطق مرتفع که سکنه ی قدیمی هم دارن را بپوشونه ... مثل شرق چین و غرب پاکستان، که بسیار هم قدیمی هستن ...

لطفاً منبع ارائه بدید

این رو هم ببینید:
اگر کسی از فضا به زمین نگاه کند، آن را یک سیاره آبی رنگ و پر از آب خواهد دید. حجم کل آب‌های موجود در کره زمین، رقمی در حدود ۱٬۳۶۰ میلیون کیلومتر مکعب تخمین زده شده‌است. این حجم با توجه به چرخهٔ آب به طور دائم در بین منابع مختلف در حال جابه‌جایی‌است.[۸]
مهمترین منابع آب در کره زمین عبارتند از:[۹]

همچنین بخشی از آب موجود در کره زمین به‌صورت بخار در آتمسفر و بخش دیگری نیز به‌صورت جامد در یخچال‌های طبیعی وجود دارد.
حجم تقریبی میزان آب ذخیره شده در این منابع به این شرح است[۸]:

  • اقیانوس‌ها: حدود ۱٬۳۲۰ میلیون کیلومتر مکعب (۹۷٫۲٪)

  • یخچال‌های طبیعی: حدود ۲۵ میلیون کیلومتر مکعب (۱٫۷٪)

  • سفره‌های زیرزمینی: ۱۳ میلیون کیلومتر مکعب (۰٫۹٪)

  • آب‌های شیرین موجود در در دریاها، دریاچه‌ها و رودها: ۲۵۰ هزار کیلومتر مکعب (۰٫۰۲٪)
بخار آب در هواکره حدود ۱۳ هزار کیلومتر مکعب (۰٫۱۰٪)

ویکی پدیا

عماد;499573 نوشت:
معمولا بعضی طوری سوال می پرسند که آنچه خودشان می خواهند در جواب بشنوند
این سوال شما را می توان به این صورت هم پرسید؟
شخصی که داعیه پیامبری دارد و مردم را به خدا دعوت می کند، عده ای دستورات ایشان را پذیرفته اند، و تا پای جان حاضرند از ایشان تبعیت کنند، عده ای نیز دستورات ایشان را قبول نکرده اند ولی ایشان را کاملا می شناسند(نه اینکه یک نفری)
عمرهای آنروز هم طبیعتا طولانی تر از امروز بوده و 120 سال به نظر خیلی می آمده
حال اگر آن پیامبر بگوید من کشتی می سازم چون بناست باران ببارد عقلا قبول می کنند یا نه ؟
شما طوری می پرسید که جواب سوالتان در سوالتان موج می زند و باید جوابی که شما قبلا در سوالتان طرح ریزی کرده اید بدهد، نه برادر
اولا: یک نفر نه بلکه پیامبری که 950 سال در آن قوم دعوت به خدا می کرده عده ای پذیرفته بودند و 120 سال که چه 1200هم برایشان معقول بود، عده ای نیز که دعوت ایشان را نپذیرفته بودند، انقدر ایشان را می شناختند که لازم نباشد شما بگویید یه مردی
ثانیا: وقتی نوح 2500سال (به روایتی عمر کرده) 120 سال می شود کمتریک بیستم عمر طبیعی نوح
مثل این است که انسان هفتاد ساله امروزی که یک بیستم عمرش می شود سه سال ونیم بگوید سه سال ونیم دیگر بناست طوفانی بیاید و تمام جهان را اب بگیرد ، آن وقت میشود معقول ( البته اگر بگویم عمر طبیعی همه مردم زیاد بوده)[/size]

سلام آقا عماد
امیدوارم که خوب باشین و سلامت .
آقا عماد ببخشین ولی من فکر میکنم سوال شما اشتباه هست نه سوال من !!! اجازه بدین سوال ها رو با هم مرور کنیم و ببینیم چه کسی در جایگاه اشتباهی وایساده ...

این پرسش من بود :

نقل قول:

1- فرض کنین من و شما و 98 انسان عاقل دیگه داریم تو یه بیابون خشک و بی آب و علف راه میریم ... کسی رو میبینم که داره چوب جمع میکنه ... من و شما و اون 98 انسان عاقل جلو میرویم و میپرسیم چه کسی هستی و چی کار میکنی و اون شخص در جواب میگوید من نوح هستم و دارم چوب جمع میکنم آخه 120 ساله دیگه میخواد بارون بیاد به نظره شما از بین این 100 نفر انسان عاقل چند نفر وای میاستن و به ایشون کمک میکنن .

و شما گفتین طریقه پرسش پرسیدن من اشتباه هست و سوال رو باید اینگونه میپرسید :

نقل قول:

شخصی که داعیه پیامبری دارد و مردم را به خدا دعوت می کند، عده ای دستورات ایشان را پذیرفته اند، و تا پای جان حاضرند از ایشان تبعیت کنند، عده ای نیز دستورات ایشان را قبول نکرده اند ولی ایشان را کاملا می شناسند(نه اینکه یک نفری)
عمرهای آنروز هم طبیعتا طولانی تر از امروز بوده و 120 سال به نظر خیلی می آمده حال اگر آن پیامبر بگوید من کشتی می سازم چون بناست
باران ببارد عقلا قبول می کنند یا نه ؟

قبل از آنکه بخواهم جواب شما رو بدهم میخواهم از شما بپرسم پرسشگر این سوال شما کیست !!!

1- خدا براش چنین سوالی پیش اومده و داره این سوال رو از خودش میپرسه ؟؟؟
2- یک انسان مومن قرن 21 داره این سوال رو مطرح میکنه ؟؟؟
3- یک انسان مومن به حضرت نوح داره این سوال رو مطرح میکنه ؟؟؟
4- یک انسان کافر داره این سوال رو میپرسه ؟؟؟
5- یا اینکه جامعه کافرین در مقابل ادعاهای نوح قرار گرفتن و دارن این سوال رو میپرسن ؟؟؟ جامعه ای که درگیر ساختار های مغزی خدادادیشون هست ؟؟ و در گیر تههیج های جمعی فکر کردن میشه !!!

من خودم رو جایه کافرینی که در زمان حضرت نوح بودم قرار دادم و این پرسش رو از خودم پرسیدم اگر کسی به من بگه 120 سال دیگه بارون میاد و باید یه کشتی ساخته بشه و ... آیا من این حرف رو قبول میکردم یا نه ؟؟؟ پرسشگر پرسش شما کیست ؟؟؟

ab-ho;499809 نوشت:
با دلایل علمی به معنی فیزیکی و زمین شناسی و رسوب شناسی نمیتونید همچین چیزی رو ثابت کنید
برای تشکیل هر سانتیمتر خاک چیزی حدود 300 سال زمان لازم است
رسوبات چند سانتیمتری هم میتونه به سالیان خیلی زیادی ربط داشته باشه
40 روز فرصتی نیست که بشه شواهد تجربی برای اون ثبت کرد
آیا شما دلیل خاصی دارید؟

بر اساس تورات (که کارشناسان این سایت هم اون رو قبول دارند و ما قبلا باهاشون در مورد قدمت بشر بحث کردیم و این عزیزان هنوز سر حرفشون هستند)، قدمت بشر بر روی زمین 7000 سال هست و باز بر اساس همین اسرائیلیات نوح هزار یا هزار و پانصد سال پس از آدم بوده، یعنی حدود 5500 تا 6000 سال قبل (شک از من هست)

بر این اساس، شما باید ثابت کنید که در این زمان در سراسر کره خاکی سیل به راه افتاده. مسلما سیل جهانی 40 روزه در این بازه زمانی باید همه گیاهان و جانوران رو در سراسر زمین ناگهان از بین برده باشه و اگر این حرف صحیح باشه باید آثار اون ها رو ارائه کنید. آیا چنین شواهدی دارید؟

------------
به نظر خود من در صحت کلام خدا شکی نیست و در عین حال من قدمت بشر رو حدود 160000 سال میدونم. ممکنه سیل در همون سال های اولیه که انسان در افریقا میزیسته و در مکانی نسبتا محدود بوده، اونجا رو فراگرفته باشه و همه انسان های اون عصر به جز نوح و پیروانش رو نابود کرده باشه.

Anoushiravan;499847 نوشت:
بر این اساس، شما باید ثابت کنید که در این زمان در سراسر کره خاکی سیل به راه افتاده. مسلما سیل جهانی 40 روزه در این بازه زمانی باید همه گیاهان و جانوران رو در سراسر زمین ناگهان از بین برده باشه و اگر این حرف صحیح باشه باید آثار اون ها رو ارائه کنید. آیا چنین شواهدی دارید؟

ما براساس قران میگیم سیل اومده
بزرگان گفته اند ممکنه در کل کره زمین باشه یا نباشه
ببین عزیز من
قبلاً هم گفتم هیچ دلیل علمی ای بر حرف شما نیست، که بقایای گیاهان و جانواران 40 روزه در رسوبات زمین شناسی یافت بشه
بدتر اینکه سیل بعد از 40 روز فروکش کرده و آب در زمین فرو رفته بنابراین تمام اون جسدها روی زمین میمونه و شانسی برای تبدیل شدن به فسیل نخواهد داشت

آیا شما شواهدی زمین شناسی دارید که نشون بده یک فسیل میتونه در عرض 40 روز لای رسوبات تشکیل بشه یا روی زمین باقی بمونه و تبدیل به فسیل بشه

متوجه عرض بنده شدید؟
40 روز زمانی نیست که رسوب و لای و فسیل و .... تشکیل بده

ab-ho;499818 نوشت:
لطفاً منبع ارائه بدید

این رو هم ببینید:
اگر کسی از فضا به زمین نگاه کند، آن را یک سیاره آبی رنگ و پر از آب خواهد دید. حجم کل آب‌های موجود در کره زمین، رقمی در حدود ۱٬۳۶۰ میلیون کیلومتر مکعب تخمین زده شده‌است. این حجم با توجه به چرخهٔ آب به طور دائم در بین منابع مختلف در حال جابه‌جایی‌است.[۸]
مهمترین منابع آب در کره زمین عبارتند از:[۹]

همچنین بخشی از آب موجود در کره زمین به‌صورت بخار در آتمسفر و بخش دیگری نیز به‌صورت جامد در یخچال‌های طبیعی وجود دارد.
حجم تقریبی میزان آب ذخیره شده در این منابع به این شرح است[۸]:

  • اقیانوس‌ها: حدود ۱٬۳۲۰ میلیون کیلومتر مکعب (۹۷٫۲٪)

  • یخچال‌های طبیعی: حدود ۲۵ میلیون کیلومتر مکعب (۱٫۷٪)

  • سفره‌های زیرزمینی: ۱۳ میلیون کیلومتر مکعب (۰٫۹٪)

  • آب‌های شیرین موجود در در دریاها، دریاچه‌ها و رودها: ۲۵۰ هزار کیلومتر مکعب (۰٫۰۲٪)
بخار آب در هواکره حدود ۱۳ هزار کیلومتر مکعب (۰٫۱۰٪)

ویکی پدیا


سلام نکردی جوابت رو نمی دم! :khaneh:

عزیز من راحت باش ... بحث علمی یعنی این که آب زیر زمینی بدونه دلیل یه دفعه نمی جوشه! حالا شما دلایل زمین شناسی مبنی بر جوشش زمین رو بیارین!

آب قطبها خیلی ساده حساب شده! ارتفاع کوههای یخی رو به طور میانگین 150 متر از سطح آب آزاد درنظر می گیرن اونم دست بالا!! که با توجه به مساحت قسمتهای یخ زده نمی تونه سطح آب های آزاد رو در سطح حتی ایران خودمون! تهران خودمون! بالا بیاره! اصلاً بحث چینم بزار کنار! :ok:

پس بحث یخها که رد هست! حالا منتظر دلالیل زیبای شما در مورد دلیل جوشش آب های زیرزمینی هستم ... (در صورتی که دلیل علمی بیارین و شواهدی ارائه کنین، من می پذیرم که بحث فلاد شدنی هست!

من نمی دونم برا چی با این دوستمون بحث می کنین؟ جدل دوست دارین؟

خودشون می گن 97 آب تو اقیانوس هاست! پس با اون سه درصد قرار آب های آزاد 8 هزار متر بالا بیاد تا فلات هیمالیا رو هم کاملاً بپوشونه! این جل الخالق که می گن اینجا کاربرد داره ها!

البته یه احتمال دیگه هم هست!

الگوی گرانشی زمین برای 40 سال تغییر کرده! و از زوایایی بیشتر شده! باعث شده آب به صورت هم سطح وای نسته! مثلاً تو قطبها یه دره ی 8 هزار متری ایجاد شه! که شیلی با 4000 متر و فلات هیمالایا برن زیر آب! :Khandidan!:

سوال بی جواب;499860 نوشت:
سلام نکردی جوابت رو نمی دم!

بار اول سلام کردم
ab-ho;499817 نوشت:
دوم سلام

بار دوم دیدم لیاقت سلام کردن نداری

سوال بی جواب;499860 نوشت:
عزیز من راحت باش ... بحث علمی یعنی این که آب زیر زمینی بدونه دلیل یه دفعه نمی جوشه! حالا شما دلایل زمین شناسی مبنی بر جوشش زمین رو بیارین!

دلیل: اراده خدا
دلیل: حرکات زمین شناسی
دلیل: تکتونیک صفحات
دلیل: زمین لرزه
دلیل: حرکت صفحات زمین ساخت
دلیل: حرکات ماقبل دوران زمین شناسی و همینطوری برو عقب هنگام ساخت زمین برو عقب .... تشکیل زمین برو عقب و ...

سوال بی جواب;499860 نوشت:
آب قطبها خیلی ساده حساب شده! ارتفاع کوههای یخی رو به طور میانگین 150 متر از سطح آب آزاد درنظر می گیرن اونم دست بالا!! که با توجه به مساحت قسمتهای یخ زده نمی تونه سطح آب های آزاد رو در سطح حتی ایران خودمون! تهران خودمون! بالا بیاره! اصلاً بحث چینم بزار کنار!

خب این اظهارات شماست بدون هیچ منبعی
دوم اینکه که گفته آب باران از ذوب شدن یخهاست صرفاً
سوم اینکه و «فار تنور»

دوستانی که قصد دنبال کردن علمی قضیه رو دارن!

من این کتاب رو 7 8 سال پیش زمان دانشگاه خوندم ... The Waters Above

خیلی بحث های جالبی داره ... که چرا آب نمی تونه با حجم زیاد به علت جاذبه از جو خارج شه و چرا با هیچ حالتی زمین پر از آب نبوده (حتی در زمان خلقت که پستی بندی ها حداقل بودن، زمانی که زمین نیمه گدازه ای بودن و این بخارات (که به دلیل دمای بسیار زیاد ظرفیت جو برای نگه داشتن بخار خیلی خیلی بالا بوده) با سرد شدن متداول دریاهای اسیدی عظیمی رو به وجود آوردند کل سطح گدازه ها رو نپوشوندن! :Gol:

سوال بی جواب;499872 نوشت:
چرا با هیچ حالتی زمین پر از آب نبوده (حتی در زمان خلقت که پستی بندی ها حداقل بودن، زمانی که زمین نیمه گدازه ای بودن

شما که خوندی دلیلش رو اینجا بنویسید

سوال بی جواب;499875 نوشت:
شما ادعا می کنی 3 درصد آب غیر از اقیانوس ها ارتفاع آب رو 7 8 هزار متر بالا آورده؟

نقل کن کجا گفتم آب اقیانوسها صرفاً

سوال بی جواب;499875 نوشت:
ببین اگر کسی اراده ی خدا رو به عنوان جواب قبول می کرد که اصلاً بحث علمی به وجود نمی اومد!

بنده ادعا نکردم دلیل علمی دارم
نمیدونم چرا اینقدر اشتباه میکنی
یکی دیگه ادعا کرد به طریق علمی نمیشه
بنده گفتم دلیل علمی بر نشدنش نیست
حالا شما میگی دلیل علمی بر نشدنش هست
خب بفرما ارائه کن

سوال بی جواب;499875 نوشت:
خواهشم اینه که سنتون و تحصیلاتتون رو بگین تا اگر لازم بود بحث رو ادامه بدم ... و اگرنه که می فهمم بحث با شما دلیل نداره و راحت می شم که قرار نبوده چیزی یاد بگیرم، و چون می فهمم چیزی از دست نمی دم :

خواهشاً اسمت، اسم بابات، ننت، و ..... رو اول بگو
تا بعد اگه لازم بود
.......
معلوم هست چی داری میگی؟
شما اصلاً مثل اینکه خودت قدرت هضم دلیل منطقی رو نداری بلکه صرفاً دنبال مدرک، پدرک هستی

سوال بی جواب;499875 نوشت:
از جدل متنفرم! و جدل کار نیستم!

فعلاً که نشون دادی هستی

ab-ho;499856 نوشت:
ما براساس قران میگیم سیل اومده
بزرگان گفته اند ممکنه در کل کره زمین باشه یا نباشه
ببین عزیز من
قبلاً هم گفتم هیچ دلیل علمی ای بر حرف شما نیست، که بقایای گیاهان و جانواران 40 روزه در رسوبات زمین شناسی یافت بشه
بدتر اینکه سیل بعد از 40 روز فروکش کرده و آب در زمین فرو رفته بنابراین تمام اون جسدها روی زمین میمونه و شانسی برای تبدیل شدن به فسیل نخواهد داشت

آیا شما شواهدی زمین شناسی دارید که نشون بده یک فسیل میتونه در عرض 40 روز لای رسوبات تشکیل بشه یا روی زمین باقی بمونه و تبدیل به فسیل بشه

متوجه عرض بنده شدید؟
40 روز زمانی نیست که رسوب و لای و فسیل و .... تشکیل بده

شما ظاهرا پست من رو خوب نخوندین. من هم گفتم که وقوع طوفان رو قبول دارم ولی با روایتی که کارشناسان اینجا دارند موافق نیستم

هیچ طوفانی که 5500 یا 6000 سال پیش سراسر زمین رو فراگرفته باشه، رخ نداده

شما میگی داده، البینه علی المدعی، ثابت بفرمایید

در ضمن توصیه می کنم مطالعه ای در مورد تنوع ژنتیکی موجودات و انسان ها هم داشته باشید و همینطور تشکیل فسیل

Anoushiravan;499883 نوشت:
شما ظاهرا پست من رو خوب نخوندین. من هم گفتم که وقوع طوفان رو قبول دارم ولی با روایتی که کارشناسان اینجا دارند موافق نیستم

هیچ طوفانی که 5500 یا 6000 سال پیش سراسر زمین رو فراگرفته باشه، رخ نداده

شما میگی داده، البینه علی المدعی، ثابت بفرمایید

در ضمن توصیه می کنم مطالعه ای در مورد تنوع ژنتیکی موجودات و انسان ها هم داشته باشید و همینطور تشکیل فسیل

می بخشید به بحث شما نباید قاطی شم صرفاً گفتم یه یادآوری کنم : تو دنیای مجازی نمی دونی اون طرفت شاید برا سرگرمی داره باهات بحث می کنه و اصلاً نمی خواد چیزی کاسب شه، که مشخصاً بدون مطالعه هستن دوستمون و تمام حرفاشون از ویکی پدیا! که اگر موضوع رو تو گوگل سرچ کنی اولین چیزها رو کپی می کنن اینجا ... :Gol:

ایشون هنوز نمی دونه کسی که ادعایی می کنه باید از راه علمی اثبات کنه! والا هزاران ادعا هست که قابل رد نیستن چون قابل احاطه و دسترسی نیستن پس درست هستن؟

ab-ho;499877 نوشت:
شما که خوندی دلیلش رو اینجا بنویسید

حجم آب برای پوشاندن کافی نیست ... در حدی که معلم های شما گفته باشن فقط می تونم در همین حد بگم ... باقیش رو انشالله تو دانشگاه می خونی ... :Gol:

جک امروز من هم شد این: آبهای زیر زمینی 0.1 درصد کل آبهاست؛ کل زمین را آب فرا گرفته و بعد به زیر زمین رفته! که این 0.1 درصد رو تشکیل داده! این ادعاهای یک نفره که منم خیلی مستفیض شدم! :Nishkhand:

سطح کره ی زمین رو اگر دوستمون بتونه حساب کنه و درساشون به اون جا رسیده باشه! می فهمه با آب اقیانوس ها هم نمی شه ارتفاع آب رو 10 متر بالا آورد! حالا با آبهای زیرزمینی چطوری شده که ارتفاع آب رو نه 10 متر! بلکه هزاران متر و صد ها متر بالا آورد! همه با هم بگین: جل الخالق! :Gol:

Anoushiravan;499883 نوشت:
هیچ طوفانی که 5500 یا 6000 سال پیش سراسر زمین رو فراگرفته باشه، رخ نداده

ببین عزیز من
شما میگی نبوده
میگم دلیلی بر نبودن نیست
دلیلت چیه که نبوده؟

Anoushiravan;499883 نوشت:
شما میگی داده، البینه علی المدعی، ثابت بفرمایید

بنده کجا گفتم رخ داده؟
گفتم دلیلی بر رخ ندادن نیست
لطفاً نقل قول بزن گفته باشم، حتماً دلیلی(غیر از قرآن و تفاسیر بزرگان) هست، با تشکر

Anoushiravan;499883 نوشت:
در ضمن توصیه می کنم مطالعه ای در مورد تنوع ژنتیکی موجودات و انسان ها هم داشته باشید و همینطور تشکیل فسیل

خب که چی

سوال بی جواب;499887 نوشت:
اجرکم عندالله! شکم به یقین رسید ... حق با شماست من عذر می خوام ... من بنده ی خطاکاری هستم ...

این آخرین جواب من به شما هست ... درضمن جهت اطلاع در مباحثه های اینترنتی از اونجا که طرف مقابل رو نمی بینی! باید بپرسی چند سالته و تحصیلاتت در چه مورد هست!


معلوم نیست اصلاً چی داری میگی

سوال بی جواب;499887 نوشت:
همه دارن می گن برای این حرف راست شواهد نشون بدین! شما شواهدت چیزی نیست! فقط اومدی می گی چون نمی تونین رد کنین پس حتماً هست!

همین که خدا گفته کافی است(به شرط اینکه منظور کل کره زمین باشد)
دوباره میگم بنده نگفتم شاهد علم تجربی دارم
از اقسام شما گفتند دلیل هست که نمیتونه باشه
بنده گفتم دلیلی نیست
هست، ارائه کنید، اینجا کارشناس علمی زیاد هست بررسی اش میکنن بهتون جواب میدن

سوال بی جواب;499887 نوشت:
شما داری یه ساعته بحث علمی می کنی! یه بار می گی آب زیر زمین پوشونده! یه بار می گی اصلاً معلوم نیست که کلش پوشیده یانه!

تو اصلاً نمیخونی طرف مقابلت چی نوشته
بنده گفتم خیلی جاها آب هست
شما میگی گفتی آب از یخهاست، کی گفتم آب صرفاً از یخهاست
به نظرم خیلی بی منطق بحث میکنی

سوال بی جواب;499890 نوشت:
حجم آب برای پوشاندن کافی نیست ... در حدی که معلم های شما گفته باشن فقط می تونم در همین حد بگم ... باقیش رو انشالله تو دانشگاه می خونی ...

چرا حجم آب کافی نیست؟
سطح زمین چقدر است و مگه حین سیلاب آب ساکن است تا بخواهد زمین را بپوشاند به شکل ایستا محاسبه شود و نه دینامیک؟

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
کلا تصور شما از علم و بحث های علمی کاملا اشتباه است. دقیقا هر شخصی فرضیاتی ارائه دهد در صورتی که فرضیاتش قدرت پیشبینی مشاهدات ما رو داشته باشه حرفش جدی گرفته میشه. فکر می کنم نمی دونید اساس ورود مقالات به ژورنال های علمی اینه که این مقالات بدون اسم نویسنده داوری میشن تا پیشداوری نسبت به گذشته نویسنده تا تاثیری در نتیجه داوری نداشته باشه. مهم نیست یک شخص 14 ساله مقاله رو نوشته یا برنده جایزه نوبل یا استیفن هاوکینگ.

سلام

بزرگوار خوبه فرمودین بدون اسم نویسنده داوری میشه
ولی ایا بدون بررسی وارد بولتن میشه ؟
ایا اگر هر ننه قمری مقاله بفرسته وارد بولتن میشه ؟ مقالاتی که می خواد به سطح داوری برسه حتما
ااز فیلترهایی رد میشه وگرنه شما مقاله بفرستین ببینید مورد داوری قرار می گیره
اگر قرار گرفت مارو هم خبر کنین :ok:

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
تفاوت محیط آکادمیک و مذهبی در اینجاست. یک جا ادعاها بدون حتی اطلاع داشتن از اسم نویسنده بررسی می شوند و یک جا همه اساس شخص نویسنده است و درخواست میشه به خاطر اعتماد به نویسنده، ادعاها رو نقد نکنیم و تسلیم شویم.

به نظرم تفاوت این دو محیط بر کسی پوشیده نیست و این تفاوت تا حدی باید باشد و گریزی نیست
مسائل علمی قابل بررسی و ازمایش است ولی ایا مسائل دینی هم هست ؟
مثلا دو نفر یکی ادعای تناسخ دارد یکی ادعای برزخ
شما چگونه می خواهید ادعای انها را بررسی کنید ؟ حتما دو نفر را باید کشت تا ببینیم ایا طرف به یک شکل دیگه بر می گرده یا می ره برزخ :khaneh:

پس مقایسه این دو اصلا از اساس غلط است

در ضمن جایی توصیه نشده بخاطر اعتماد به نویسنده ادعا نقد و بررسی نشه

پس این همه نقد و بررسی در این سایت خواب و خیاله :Gig:

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
شما باید ابتدا نشون بدید چیزی به اسم قوانین معنوی وجود داره (که من مساوی خرافات می دونم این حرف ها رو)، "خلسه" و روح و ... واقعیت دارند، و بعد طبق آزمایش نشون بدید این افرادی که شما می فرمایید باهاشون قادر به ارتباط هستند، و یک مکانیزم معرفی کنید که بطور مستقل بشه صحت ادعاهای این افراد رو تایید کرد. وقتی یک ادعای یکی از این افراد از این فــیلتر ها قادر به رد شدن باشه میشه درباره صحتش صحبت کرد.

شما می خواین قوانین معنوی رو با ابزار مادی مورد سنجش قرار بدهید که دو مقوله جدا هستند

امور معنوی با همان سازو کار خودش قابل سنجش است
مثلا قانونی هست که می گوید از هر چی بترسی به سرت میاد
خوب این فقط با تجربه و اخیرا با بعضی دیگر قوانین معنوی نظیر قانون جذب صحتش بررسی میشه

پس اینکه شما دنبال اثبات قوانین معنوی بطریق ابزار علمی باشید کاملا در اشتباهید

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
. کسی که این تئوری ها رو ارائه می کنه هیچ راهی برای تایید صحت ادعاهاش توسط سایرین ارائه نمی کنه.

این تئو ریها راه اثبات خودش را دارد که تجربه و امارگیرست

نه ان راهی که شما مد نظرتان است
هر چیزی ابزاری مخصوص خدش دارد شما خلط موضوع می کنید

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
2. به فرض محال که این ادعاهاش صحیح باشه هیچ ربطی به سایر ادعاهای این شخص نداره چون صحت هر ادعا لازمه بطور مستقل تایید بشه. اگه می گفتیم چون انیشتین درباره نسبیت راست می گفت پس باید درباره فیزیک کوانتوم هم حق داشته باشه توی این 100 سال پیشرفت خاصی در فیزیک صورت نمی گرفت! یک شخص می تونه حرف صحیح و اشتباه بزنه و صحت یا اشتباه بودن سایر عقاید و حرف هاش ربطی به حرف های دیگه اش نداره.

بررسی ادعا ها ماهیتا صحتش بطور کامل قابل بررسی نیست یا باید اعتماد کرد یا منکر شد شما چطوری می خواهید صحت معاد را با ابزار تجربی بررسی کنید ؟
ولی می توان درذباره اعتماد کردن تحقیق و بررسی کرد

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
بله ولی شما معتقدید به همه حقیقت رسیده اید. اسلام آخرین و کامل ترین و بهترین حقیقت است!

ما می گوییم همه ادیان حق است ولی در زمان فعلی به دلیل تحریف سایر ادیان اسلام بهترین راه را برای رسیدن به حقیقت ارائه می دهد

شما چه راهی را برای رسیدن به حقیقت پیشنهاد می دهید ؟

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
موضع من نمی دانم است. درباره خدا، غول چراغ جادو، زیزیگولو، سمندون، گرگ نما، پری دریایی و .

قرار دادن نام خدا در کنار غول چراغ جادو و یا سمندون و .... بزگترین اشتباه فکری شماست و منطق اشتباه شما را نشان می دهد

فلاسفه حداقل اثباتهای فراوانی برای خدا ارائه داده اند

ولی چند اثبات برای غول چراغ جادو اثبات شده ؟؟؟؟!!!!

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
شما اساسی برای سنجش دو کفه ترازو ندارید که میگید یکسان است. اینکه پاسخ مطلقی نداشته باشیم دلیل نمیشه هر دو گزینه به یک اندازه محتمل باشند. وظیفه اثبات همیشه با افرادی است که مدعی هستند چیزی وجود دارد نه افرادی که قبول نمی کنند چیزی وجود دارد. احتمالی که من برای وجود خدا یا زندگی بعد از مرگ و ... می دهم همانقدر است که شما درباره غول چراغ جادو می دهید و این موضع عقلی و منطقی است نه اینکه بگیم 50-50 یکی از این دو صحیح است!

اساس ما تعداد نفرات خداباور و خدا ناباور است
بیشتر انسانها به احتمال 99 درصد معتقد به خدا و نیروی برتر هستند
در حالی که تعداد منکرین این نیرو بسیار اندک هستند
از این گذشته استدلالات ما زیاد است که حالا در حوصله این بحث نیست

ولی شما استدلالی ندارید و فقط منکر می شوید

شما چه استدلالی بر نبودن زندگی بعد از مرگ دارید ؟

انکار هم باید با دلیل و برهان باشد وگرنه ارزشی ندارد

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
انسان ها خداها رو آفریدند به دلیل اینکه این باور ها ارزش کنترل عوام در جامعه رو داره (مشابه ایران). برای زیر کنترل گرفتن عوام و اجبار اونها در زندگی در فقر و شکایت نکردن هیچ چیز بهتر از دین و قول زندگی جاودانه در اوج نعمت بعد از مرگ نیست!

اینها فرضیات اثبات نشده است و فقطر حد حدس و گمان است
و تا وقتی اثبات نشود ارزشی ندارد

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
در کشورهایی که باور به خدا از بچگی به کودکان دیکته نمیشه باور به نیروی برتر هم وجود نداره.

کدام کشور ؟ سند و مدرک ارائه دهید ؟

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
برای مثالتون باید اندازه گیری کنید، تعداد دفعاتی که چیزی از هیچ چیز پدید میاد نسبت به تعداد دفعاتی که هیچ چیز از هیچ چیز پدید نمیاد و بعد می تونید درباره این احتمال نظر بدید در غیر این صورت ادعای شما صرفا حدسی بی پایه و اساس است. چون ما هیج وقت هیچ چیز رو مشاهده نکردیم پس نمی تونیم بگیم این تعداد دفعات چقدر است.

چرا مساله رو می پیچونین

مساله و سوال خیلی ساده است احتیاج به پیچوندن نداره

شما یک نگاه به دروبر خدتون بکنین جای دور هم نرین

ایا احتمال اینکه شی خودش خودبخود بوجود بیاد بیشتره یا اینکه کسی یا چیزی اون رو بوجود اورده باشه ؟

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
مشکل اینجاست که وقتی همین تفکر رو به خود اسلام روانه می کنیم سوالات بزرگی مطرح میشه که بی پاسخ است. الان شما با تفکر و منطق و علم به این نتیجه رسیدین که داستان نوح صحیحه؟ یا احکام اسلام رو با تفکر و منطق و علم قبول کردید یا با تقلید و تسلیم؟ خودتون رو گوئل نزنید این روایات همگی شعار پوچ هستند.

بله من با تفکر به این نتیجه رسیدم صحیحه و چنین چیزی امکان داره رخ بده

شما کجای اون رو غیر منطقی و غیر علمی دیدید ؟
ایا سیل امدن و کشتی ساختن و بردن حیوانان در کشتی کجاش ممکنه غیر ممکن باشه ؟
البته دقت کنین گفتیم این داستانها خلاصه امده و جزییات رو مطرح نکرده ولی اصل قضیه هیچ چیز غیر ممکنی نیست

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
حرف شما صحیحه تا وقتی دین ادعای علمی نمی کنه و ادعاهاش در خارج از چارچوب علم است ولی دین اسلام یا مسیحیت پر است از ادعاهای علمی و تقاضای شما و مسلمانان مبنی بر تعطیل کردن علم هر موقع که دین حرفی می زنه قابل قبول نیست.

مسیحیت رو کار ندارم

ولی می دانم در علم هیچ چیزی اثبات شدهیقین صد درصدی نیست
که شما بتوانید ادعا کنید حرفی از قران مخالف علم است
وقتی ادعای شما درست است که با یک مطلب اثبات شده ان را رد کنید

وایسلی گوجا;499532 نوشت:
من می گویم نمی دانم و کسی هم نتونسته ثابت کنه چه می داند و چرا. شما می گویید این اثبات نیاز نیست چون باید به استعداد این افراد اعتماد کنیم.

در زمانی که اثباتی علمی وجود ندارد باید از روشهای دیگر اثبات استفاده کرد یکی از این راهها اعتماد است
که خود ان هم قابل بررسی است

موفق باشید

وایسلی گوجا;499792 نوشت:
باز هم یک شعار توخالی دیگه چون اساس اسلام یعنی اعتماد کردن به شخص و منبع مطرح کننده ادعا به جای بررسی خود ادعا. سعی شما در گیر آوردن یک جمله وسط یک پست طولانی و مانور روی بی اطلاع بودن من در امور دینی هم بسیار جالبه!

این نوع رد کردن بدون استدلال ارزشی نداره

اگر واقعا این سخن پوچ و توخالیست با استدلال رد کنین

[="Tahoma"][="Navy"]

وایسلی گوجا;499792 نوشت:
باز هم یک شعار توخالی دیگه چون اساس اسلام یعنی اعتماد کردن به شخص و منبع مطرح کننده ادعا به جای بررسی خود ادعا. سعی شما در گیر آوردن یک جمله وسط یک پست طولانی و مانور روی بی اطلاع بودن من در امور دینی هم بسیار جالبه!

موفق باشید.


شما هیچ از دین نمی دانید هیچ خودتان هم می دانید ولی اعتراف نمی کنید[/]

سوال بی جواب;499872 نوشت:
من این کتاب رو 7 8 سال پیش زمان دانشگاه خوندم ... The Waters Above

کدام کتاب؟
هنوز منتظرم دلیلت رو اینجا مطرح کنی
یعنی اول با محاسبات حجم مابین ارتفاعات و پستی و بلندی های زمین رو حساب کنی
بعد حجم آب مورد نیاز رو به صورت ایستا
و بعد حجم آب مورد نیاز رو به صورت دینامیک و سیال
و بعد تاثیر زبری و لزجت سطح زمین در نقاط مختلف که موجب میشه آب دیرتر جریان پیدا کنه
و بعد .....
منتظرم

دل ارام;498837 نوشت:
دوست من ما محدویت حواس داریم از همه جهت
گوش ما چشم ما و ادراک ما محدویت داره ما صداهایی رو وجود داره ولی نمی شنویم
اشیایی وجود داره نمی بینیم
چیزهایی وجود داره درک نمی کنیم
چون محدویت حواس داریم
همانطور که محدویت حواس داریم محدویت عقلی هم داریم

ما تا فضای بیشتر از چها بعد را نه می توانیم درک کنیم و نه تجسم کنیم
حواس ما و عقل ما تا چهار بعد رو درک می کنه
در حالی که تعداد ابعاد فضا تا کنون به این نتیجه رسیدن ده یا یازده بعد است

ایا خیلی عجیبه که محدویت عقلی هم داشته باشیم ؟

در کل دوست من ما انسانی هستیم از همه جهت دارای محدویت

انشالله شما هم در راهت موفق باشی

سلام خانوم دل آرام ...

اصلا اگر همین امشب حضرت محمد بیاد و شق القمر کنه .... حضرت عیسی مسیح ظهور کنه و کبوتر مرده ای رو زنده کنه ... یا اینکه موسی ظاهر بشه و عصایی رو تبدیل به اژدها کنه ... باز هم ایمان نمیارم ... شاید برام جالب باشه و به عنوان سرگرمی برم و نگاه کنم ولی این چیزها به درد من نمیخورده ... من دنبال اژدها کردن عصا یا شق القمر کردن نیستم ... من دنبال راه و روشی هستم که در درون زندگی بهم جواب بده و بتونم بر اساس اون راه حرکت کنم و موفقیت رو تجربه کنم ... نه اینکه یه عمری یه مسیری رو طی کنم بعدش جوابم بشه اون دنیا ... من این مسیر رو عقلانی نمیدونم ....

خانوم دل آرام در کف اقیانوس ها نوری وجود نداره ....ماهی وجود داره که در بالای آرواره هاش یک گلوله نورانی وجود داره ... چون در کف اقیانوس ها نوری وجود نداره تمام ماهیان دور تا دور این گوی نورانی جمع میشن و ماهی گوشتخوار ماهی هایی رو که به هوای نور اومدن رو تیکه پاره میکنه ... دیده من نیز نسبت به این معجزات الهی همینجوری هست .... نوری هست که نباید دورش بری و گرنه تیکه پاره میشی ....

یکی از دوستان یه حرف جال تو این سایت زد که برایه من جالب بود ... تصور کن روزی معلمی میره سره کلاس ... تمام دانش آموزان نشستن ... معلم درس رو شروع میکنه ... پس از پایان درس تکلیف شب تعیین میکنه .... بعدش هر کدوم از دانش آموزان میرن خونه و دفترشون رو باز میکنن و شروع میکنن به انجام تکلیف اون روز ... یکی از دانش آموزان نقطه ای بر رویه دفتری میگذارد و در درون دنیایه ما بیگ بنگ اتفاق میافتد ... تریلیاردها کهکشان و سیاره و ستاره بوجود میآید ... پیامبران ظهور میکنند ... آدم و حوا پا به عرصه وجود میزارن و فردا باید این دانش آموز بره و نتیجه تحقیقاتش رو در زمینه علوم اجتماعی و هوش مصنوعی به معلمش ارائه کنه و پس از اون دنیایه ما رو نابود میکنه ....

تصور بالا چه مشگلی داره ؟؟؟ میشه تصورش کرد
من دیگه به قوله شما دنبال چیزی نیستم که با عقلم نتونم تجزیه و تحلیلش کنم .... اینقدر مطالب در دنیایه مادی که قابل دیدن هست وجود داره که وقت به اونهایی که در حوزه لاپلاس یا اومگا هستن نمیرسه .... منم خودم رو در مورده اون چیزهایی که به قول شما عقلم بهشون قد نمیده مسئول نمیدونم ....

سلام بر جناب وایسلی گرامی,انصافا که بحث با جنابعای مفرح خاطر است.

وایسلی گوجا;499796 نوشت:
تسلیم نتیجه تعقل است! واقعا جالبه. شما باز می فرمایید پدیده های غیرمادی وقتی قضیه مادی است من نمی دونم کجای سیل و طوفان و کشتی غیرمادی بوده.

شاید این مثال بد نباشه:
من با تعقل می پذیرم که دوره خدمت سربازی در هر کشور لازم است ,بعد وارد ارتش می شوم حالا مثلا همه باید بند پوتینشون به تقلید از دستور فرماند و قوانین ارتش مشکی باشد.حالا یکی بیاد بگوید چه دلیل منطقی دارد که رنگ ان حتما مشکی باشد و یا چرا باید کلاه اینطوری بزاریم.....مگه ما قوه عقل نداریم و یا .....بعد من بگم اگر فلسفه سربازی ,دفاع از وطن,استقلال,پیشرفت رو بدونی دیگه این سوال برات حل میشه , اونوقت یکی بگه من دارم در مورد رنگ بند کفش حرف می زنم , این چه ربطی به استقلال و تمامیت ارضی کشور داره؟!
لذا اگر ما اصل توحید,حکمت خدا,عدل,نبوت,وحی,عصمت و...را قبول داشته باشیم در اینصورت نقد مثلا کشتی نوح و ازاون بالاتر (که عجیبتر از زاده شدن عیسی ع بدون پدر نیست) را پیش بکشیم برامون مطرح نیست.
ودر واقع کسی که این کار را کند دقیقا مصداق همین فرمایش جنابعالیست:
وایسلی گوجا;499796 نوشت:
کلا همه ارسال های شما گیر دادن به کلمات میانی پست های من است بدون پرداختن به مفهوم کلی.

که به اینصورت در میآید :کلا همه ارسالهای شما شده گیر دادن به احکام و فقه و فرهنگ دینی و....اسلام بدون پرداختن به مفهوم کلی اسلام.
واگر میخواهید به همان مفاهیم کلی اسلام بپردازید بهتر است که به تاپیکهای مربوطه مراجعه گردد.
البته این آزادی را همگان دارند که در هر تاپیکی هر موضوعی را که دلشان خواست مطرح کنند و قضاوت در مورد ابقا یا حذف آن به عهده کارشناسان است ولی در این میان حق استارتر و کاربران دیگر است که پایمال می گردد.

در این دومورد قضاوت در مورد انصاف شما به عهده خوانندگان:

عارف";499591 نوشت:
در مورد ژرنالها و بنیانهای علمی بین المللی هم که بعضا به عنوان "مراجع تعیین کننده حقایق عالم" بهشون اشاره دارید , قضیه به همین سادگی نیست و آنها با توجه به اهدافی که دارند ,"باید و حتماً"دین و علوم معنوی را از صحنه روزگار حذف کنند که با کمی تامل به راحتی دلیل آن هویدا می گردد.
به راحتی جوایز نوبل و صلح و اسکار قابل پیگیری است که روی چه حسابی اعطا می گردند.(نمونه آن اعطای جایزه اسکار به فیلم "جدائی" هست که اینجا محل نقد اون نیست)

وایسلی گوجا;499796 نوشت:
شما می فرمایید اساس جایزه نوبل و اسکار بر خلاف میل شماست.

ایضا در مورد این کلام شما هم انصاف......(جالبه که لینک حی و حاضره,پیام من 5/6/1391 و آخرین پیام تاپیک 38 روز بعد بوده و به شما فرصت ندادند؟)
وایسلی گوجا;499796 نوشت:
آن تاپیکی هم که لینک دادید به من فرصت پاسخگویی داده نشد و تاپیک قفل شد و احتمالا بر اساس استدلال و سیستم فکری شما هر کس که پست آخر رو نفرسته به تناقض رسیده!

ضمن اینکه باز کردن تاپیک به راحتی امکانپذیر است .و صحبت در مورد اصل سربازی با کسی که آن را قبول ندارد عاقلانه تر از بحث در مورد رنگ بند کفش است.
در هر صورت در این سایت اکثرا به اصول دین اعتقاد دارند و در این بین ممکنه برخی کلافه بشن و به شما توهینی کنند,در اینصورت جواب شما اینه:...سایت خوبی است ولی ای کاش با فحاشی ها، تهدید ها و توهین ها برخورد جدی تری می شد. متاسفانه وقتی به شخصی که دگراندیش هست بدترین توهین ها میشه انگار نه انگار گویی این افراد اصلا انسان نیستند!
با این آدرس :http://www.askdin.com/thread3575-15.html#post493795
اگر هم بیسوادی مثل بنده با وجود چند بی احترامی که کردید و انداختید گردن کارشناس با هاتون تا اینجا آمدم ] این جوابتون بود :
وایسلی گوجا;499796 نوشت:
خوشحالم که باعث افتخار شماست ولی اگه منظورتون از "در خدمت بودن" یعنی رفتار با تنفر و مغلطه پهلوان پنبه و مناقشه در مثال ها و ... ، .

نظر کارشناس محترم هم در مورد پیامهای جنابعالی اینه :
عماد;499577 نوشت:
از جناب دل آرام گرامی تشکر می کنم که در بحث شرکت دارند و کمی جور ما را می کشند و به دوست گرامی وایسلی گوجا جواب می دهند
بنده نیز در خدمت جناب نفر نفر هستم البته تا جاییکه بحث به تکرار مکررات نکشد، چون فکر می کنم بحث بنده با وایسلی گوجای گرامی به تکرار مکررات کشیده، و بر ادامه بحث دیگر ثمره ای علمی مترتب نیست

و اینکه :
وایسلی گوجا;499796 نوشت:
من علاقه ای به این بحث های فرسایشی ندارم.

باید عرض کنم که شکسته نفسی نفرمائید , همواره و در همه جا در مقابلتان خواهم بود .انشاالله!(فقط به دلیل جلوگیری از شبهه پراکنی و اثر سوء آن بر دیگران وگرنه حقی رکوچکتر از آنم که بخواهم مطلبی را برای شما اثبات کنم)
موفق باشید:Gol:

نفرنفر;500121 نوشت:
سلام خانوم دل آرام ...

اصلا اگر همین امشب حضرت محمد بیاد و شق القمر کنه .... حضرت عیسی مسیح ظهور کنه و کبوتر مرده ای رو زنده کنه ... یا اینکه موسی ظاهر بشه و عصایی رو تبدیل به اژدها کنه ... باز هم ایمان نمیارم ... شاید برام جالب باشه و به عنوان سرگرمی برم و نگاه کنم ولی این چیزها به درد من نمیخورده ... من دنبال اژدها کردن عصا یا شق القمر کردن نیستم ... من دنبال راه و روشی هستم که در درون زندگی بهم جواب بده و بتونم بر اساس اون راه حرکت کنم و موفقیت رو تجربه کنم ... نه اینکه یه عمری یه مسیری رو طی کنم بعدش جوابم بشه اون دنیا ... من این مسیر رو عقلانی نمیدونم ....

خانوم دل آرام در کف اقیانوس ها نوری وجود نداره ....ماهی وجود داره که در بالای آرواره هاش یک گلوله نورانی وجود داره ... چون در کف اقیانوس ها نوری وجود نداره تمام ماهیان دور تا دور این گوی نورانی جمع میشن و ماهی گوشتخوار ماهی هایی رو که به هوای نور اومدن رو تیکه پاره میکنه ... دیده من نیز نسبت به این معجزات الهی همینجوری هست .... نوری هست که نباید دورش بری و گرنه تیکه پاره میشی ....

یکی از دوستان یه حرف جال تو این سایت زد که برایه من جالب بود ... تصور کن روزی معلمی میره سره کلاس ... تمام دانش آموزان نشستن ... معلم درس رو شروع میکنه ... پس از پایان درس تکلیف شب تعیین میکنه .... بعدش هر کدوم از دانش آموزان میرن خونه و دفترشون رو باز میکنن و شروع میکنن به انجام تکلیف اون روز ... یکی از دانش آموزان نقطه ای بر رویه دفتری میگذارد و در درون دنیایه ما بیگ بنگ اتفاق میافتد ... تریلیاردها کهکشان و سیاره و ستاره بوجود میآید ... پیامبران ظهور میکنند ... آدم و حوا پا به عرصه وجود میزارن و فردا باید این دانش آموز بره و نتیجه تحقیقاتش رو در زمینه علوم اجتماعی و هوش مصنوعی به معلمش ارائه کنه و پس از اون دنیایه ما رو نابود میکنه ....

تصور بالا چه مشگلی داره ؟؟؟ میشه تصورش کرد
من دیگه به قوله شما دنبال چیزی نیستم که با عقلم نتونم تجزیه و تحلیلش کنم .... اینقدر مطالب در دنیایه مادی که قابل دیدن هست وجود داره که وقت به اونهایی که در حوزه لاپلاس یا اومگا هستن نمیرسه .... منم خودم رو در مورده اون چیزهایی که به قول شما عقلم بهشون قد نمیده مسئول نمیدونم ....

با سلام ...

نمی دونم در مورد pantheistic مطالعه داشتین یا نه ...

دعوت می کنم یه مدت 2 3 ماه وقتی که میزارین تو این سایت رو برای مطالعه روی pantheistic بزارین هم به نقاط قوت هم به نقاط ضعفش بعد بیاین ادامه بدین ...

این بگم من از یکی از دوستام که این رو معرفی کرد بهم خیلی تشکر می کنم! گفتم به شما هم بگم ضرر که نداره یا خوندین که حالا هیچی مثل هزاران حرف بی مورد که تو این جا زده میشه! یا نخوندین که برین بخونین ... :Gol:

با سلام خدمت دوستان محترم
تایپیک جاری بخاطر مسائل حاشیه ایی و توهین ، قفل و به محضر کارشناس گرانمقدار برای جمع بندی تقدیم گردید
خداوند متعال به همه ما توفیق ادب بندگی و اخلاق حسنه را عنایت فرماید
التماس دعا

قبل از جمع بندی تذکر نکات زیر را ضروری می دانم

نفرنفر;499844 نوشت:
من خودم رو جایه کافرینی که در زمان حضرت نوح بودم قرار دادم و این پرسش رو از خودم پرسیدم اگر کسی به من بگه 120 سال دیگه بارون میاد و باید یه کشتی ساخته بشه و ... آیا من این حرف رو قبول میکردم یا نه ؟؟؟ پرسشگر پرسش شما کیست ؟؟؟

فرمایش شما صحیح نیست ، چون خود را جای یک نفر گذاشته اید که در بیابانی می رود، با شخصی ناشناس روبرو میشود که ادعای پیامبری می کند و کشتی می سازد و از سیل عالم گیر120 سال اینده خبر می دهد شما خود را جای یکی از کافران زمان حضرت نوح نگذاشته اید
کافران حضرت نوح کسانی بودند که 950 سال تبلیغ ایشان را دیده بودند، می شناختند ، و دلیل انکارشان ساختن کشتی در بیابان نبود، آنان از قبل حضرت نوح را انکار می کردند
انبیاء دیگری نیز از طرف قومشان انکار شدند ولی در بیابان کشتی نمی ساختند، ابولهب پیامبر را انکار کرد
گذشته از آنکه 120 سال الان با 120 سال آن زمان متفاوت بوده،
شما همانطور که گفتم ، خود را جای کسی گذاشته اید که الان در بیابان می رود ، و مردی کشتی ساز مواجه می شود که خبر از طوفان 120 سال آینده می کند و ادعای پیامبری دارد نه جای یک کافر زمان حضرت نوح

Anoushiravan;499847 نوشت:
بر اساس تورات (که کارشناسان این سایت هم اون رو قبول دارند و ما قبلا باهاشون در مورد قدمت بشر بحث کردیم و این عزیزان هنوز سر حرفشون هستند)

کدام کارشناس توارت را قبول کرد، ما بر اساس قران تورات را تحریف شده می دانیم و عهد عتیق فعلی را ساخته یهودیان می دانیم

Anoushiravan;499883 نوشت:
هیچ طوفانی که 5500 یا 6000 سال پیش سراسر زمین رو فراگرفته باشه، رخ نداده

بعضی قائلند که جهانی بوده به اول تاپیک مراجعه کنید
عارف";500153 نوشت:
نظر کارشناس محترم هم در مورد پیامهای جنابعالی اینه : نوشته اصلی توسط عماد از جناب دل آرام گرامی تشکر می کنم که در بحث شرکت دارند و کمی جور ما را می کشند و به دوست گرامی وایسلی گوجا جواب می دهند
بنده نیز در خدمت جناب نفر نفر هستم البته تا جاییکه بحث به تکرار مکررات نکشد، چون فکر می کنم بحث بنده با وایسلی گوجای گرامی به تکرار مکررات کشیده، و بر ادامه بحث دیگر ثمره ای علمی مترتب نیست

این تاپیک دوبار منحرف شد
این گفته بنده پس از پایان انحراف اول بود و جناب نفر نفر آن را به مسیر انداختند، ولی دوبار منحرف شده ، عرض بنده به همان موقع بر می گردد نه به صفحه 14 تاپیک

پرسش:
چرا خداوند در طوفان نوح خواست تمام موجودات حتی حیوانات و گیاهان را از بین ببرد؟ و چگونه از همه حیوانات از تمام قاره ها یک جفت جمع کرد؟ و چگونه ممکن است همه این حیوانات دوباره به قاره های خود برگشته باشند مثلا خرس قطبی به قطب برگشته باشد؟

پاسخ:
در صورتی این سوالات پیش می آید که طوفان نوح جهاني بوده و سرتاسر جهان را گرفته باشد اما اگر قائل به منطقه ای بودن طوفان باشیم دیگر این گونه سوالات مطرح نمی شود.
جهانی یا منطقه ای بودن این طوفان اختلافی است. اگر چه از ظاهر قرآن کریم - آن هم ظهوری که قابل انکار نیست - بر می‏ آید که طوفان نوح تمامی کره زمین را فرا گرفته و آنچه از جنس بشر بر روی زمین بوده همه غرق شده‏ اند مگر آن عده‏ ای که در کشتی بوده و نجات یافتند،( مانند آيه‏ اى كه دعاى نوح (ع) را حكايت نموده و مى ‏فرمايد:
«رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً»(1)«ترجمه: و نوح گفت پروردگارا هيچ كس از كافران را بر روى زمين مگذار» و هیچ دلیل قطعی که این ظهور را از آیات بگیرد وجود ندارد(2) ولی با این حال احتمال منطقه ‏ای بودن آن نیز بکلی منتفی نیست ، زیرا اطلاق کلمه ارض بر یک منطقه وسیع جهان در قرآن مکرر آمده است چنانکه در سرگذشت بنی اسرائیل می‏ خوانیم : «و اورثنا القوم الذین کانوا یستضعفون مشارق الارض و مغاربها»(3) «ترجمه:مشرقها و مغربهای زمین را در اختیار گروه مستضعفان ( بنی اسرائیل ) قرار دادیم .»

حمل حیوانات در کشتی نیز ممکن است به خاطر این باشد که در آن قسمت از زمین ، نسل حیوانات قطع نگردد ، بخصوص اینکه در آن روز نقل و انتقال حیوانات از نقطه‏ های دوردست کار آسانی نبود ( دقت کنید )
در مورد حیوانات نیز در تفسير عياشى از امام صادق(عليه السّلام) نقل شده كه حضرت نوح از هر جفت از چهار پایان هشتگانه كه در آيه 143 سوره انعام به آن اشاره شده است در كشتى حمل كرد. در آن روايت آمده: هم از اهلى آنها و هم از وحشى آنها و در روايت ديگر سگ و خوك هم نقل شده است.(4) طبق این حدیث تعداد حیوانات بسیار کم می شود و تنها حیواناتی مانند گوسفند وشتر و ... مد نظرند.

این نکته نیز قابل توجه است که طوفان نوح به عنوان مجازات آن قوم سرکش بود ، و ما هیچ دلیلی در دست نداریم که دعوت نوح به سراسر زمین رسیده باشد ، اصولا با وسائل آن زمان رسیدن دعوت یک پیامبر ( در عصر خودش ) به همه نقاط ، بسیار بعید به نظر می‏ رسد.
ولی در هر حال هدف قرآن از بیان این سرگذشت عبرت انگیز بیان نکته ‏های تربیتی مهمی است که در آن نهفته است خواه جهانی باشد یا منطقه ‏ای(5)

پس بطور کلی منتفی نیست که داستان حضرت نوح(ع) مربوط به بخشی از کره زمین بوده است و تنها بخشی از حیوانات آن منطقه که جایگزینی آنها بعداً با مشکل مواجه می شده است و می بایست از آن سوی دریاها آورده شوند وارد کشتی حضرت نوح شده اند و اتفاقاً کاوش های زمین شناسی دلالت دارند که روزی کوه های دست کم این منطقه را آب فراگرفته است و امروزه تقریباً دانشمندان جریانی مانند طوفان نوح(ع) را تأیید می کنند البته لازم نبوده است که حضرت نوح تمام آغازیون و تک سلولها را هم به کشتی منتقل کند بلکه حیوانات مفید و لازم برای بشر که با طوفان نابود می شدند، آن هم در منطقه محدودی بر کشتی چند طبقه خود سوار کرده است.

برخی از دانشمندان اسلامي اذعان دارند که طوفان نوح منطقه ای بوده،(6) یعنی در همان سرزمین که وی در آن جا بود و سکونت داشت، طوفان اتفاق افتاد. در تفسیر نمونه-ضمن اینکه هر دو دیدگاه آمده- می خوانیم: منطقه ‏ای بودن طوفان هم، منتقی نیست. یکی از دلایل آن این است که طوفان نوح به عنوان عذاب و کیفر، روی داده و دلیلی نداریم که دعوت نوح در آن زمان جهاني بوده و به سراسر جهان رسیده باشد. چراكه با امکانات آن روز بعید به نظر می‏رسد که دعوت نوح به سراسر جهان رسیده باشد. در اين صورت طوفان نمی‏تواند جهانی باشد، چون مردم منطقه‏ های دیگر، مانند قوم نوح نبودند و آنان از نوح بی خبر بودند.(7) اگر این مبنا را قبول نماییم، پس اشکالات مورد نظر مطرح نخواهد شد.

مثلا اگر بگوییم این منطقه عراق بوده ، و در منطقه وسیعی از عراق رخ داده ، حیوانان همان منطقه را حضرت جمع آوری کرده که نسلشان قطع نشود، شاید این شبهه ایجاد شود که ، خب در آن منطقه قطع شود، پس از سیل از مناطق دیگر دوباره آن حیوانات را می آوردند، جواب می تواند این باشد که امکانات آنروز اجازه نمی داد که از افریقا دوباره شتر بیاورند از مثلا چین گاو و ......

جواب دیگر اینکه : علامه طباطبایی در تفسیر المیزان از قول مفسری نقل می کنند که :
و ليكن ظواهر آيات با كمك قرائن و تقليدهايى كه از يهود و نصاراى قديم به ارث مانده دلالت دارد بر اينكه در دوران نوح روى كره زمين غير از نقطه‏ اى كه قوم نوح بودند، هيچ نقطه ديگرى مسكونى نبوده و جمعيت بشر منحصر بودند در همان قوم نوح كه آنها هم در حادثه طوفان هلاك شدند و بعد از آن حادثه به جز ذريه آن جناب كسى نماند و اين احتمال اقتضاء دارد كه طوفان تنها در قطعه زمينى واقع شده باشد كه نوح و قومش- و يا به عبارت ديگر كل بشر- در آن قطعه زندگى مى‏كرده ‏اند و طوفان همه آن بقعه را از كوهستان و دشتش فرا گرفته باشد نه همه كره زمين را،
مگر آنكه احتمال ديگرى دهيم و بگوييم اصلا در آن روز كه قريب العهد به آغاز پيدايش زمين و بشر بوده از كره زمين تنها همان سرزمين نوح و قومش خشك و مسكونى بوده و ما بقى هنوز از زير آب بيرون نيامده بوده، و

زمين‏ شناسان و ژئولوژيست‏ ها نيز مى‏گويند:
زمين در روزگارى كه از كره خورشيد جدا شد كره ‏اى آتشين و ملتهب بود و به تدريج سرد شده و به صورت كره ‏اى آبى در آمد، كره ‏اى كه همه اطرافش را آب فرا گرفته بود و سپس به تدريج نقاط خشكى از زير آب بيرون آمد. (8)
البته از ظاهر کلام علامه به نظر می رسد خود ایشان این احتمال را نپذیرفته اند ولی اگر درست باشد شبهه شما مرتفع میشود
چون طبق این نظر طوفان جهانی بوده ولی جهان در همان منطقه بوده و بقیه جهان زیر آب بوده اند ، هم شبهه منطقه ای بودن رفع میشود وهم شبهه حیوانات
اگر این جواب را هم نپذیریم جواب اول باید قانع کننده باشد

کلیدواژه: طوفان نوح، همه حیوانات، گنجایش
منابع:

  1. نوح / 26
  2. ترجمه المیزان ج 10، ص : 393 - ترجمه المیزان ج 10، ص : 401.
  3. اعراف/ 137
  4. تفسير أحسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏4، بنیاد بعثت، تهران، 1377ش، چاپ سوم، ص: ج‏4، ص: 503
  5. تفسیر نمونه، ایه الله مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1374ش، ج 9 ، ص : 104.
  6. تفسير أحسن الحديث، 502 و ج‏9، ص: 157
  7. تفسیر نمونه، ج 9، ص 102 به بعد، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران ـ 1379ش.
  8. ترجمه الميزان، ج‏10، ص: 395
موضوع قفل شده است