شهدای شاخص سال 93 اعلام شدند+زندگینامه

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شهدای شاخص سال 93 اعلام شدند+زندگینامه




به نقل از پایگاه اینترنتی بسیج، سردار علی فضلی فرمانده قرارگاه راهیان نور سپاه و بسیج و جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین در نشست خبری قرارگاه راهیان نور سپاه و بسیج که ظهر امروز سه‌شنبه برگزار شد، شهدای شاخص بسیج در سال 93 را معرفی کرد.

سردار فضلی در حاشیه نشست خبری، شهیدان فوزیه شیردل، مولوی مصطفی جنگی زهی و مالکوم لطیف شباز را به عنوان سه شهید شاخص در سال 93 معرفی و در حاشیه این نشست خبری، از تمثال این سه شهید جهان اسلام رونمایی کرد.


فوزیه شیردل؛ قهرمان ۱۶ ساله پاوه

شهید فوزیه شیردل در سال 1338 در شهر کرمانشاه در خانواده‌ای متدین و مومن به دنیا آمد.

پس از طی دوران طفولیت در سن 7 سالگی به مدرسه رفت و از آنجا که در خانواده‌ای مذهبی رشد یافته بود، به نماز خواندن و روزه گرفتن بسیار پایبند بود. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و پس از اخذ مدرک سیکل وارد بهداری شد.

پس از گذشت 3 سال از خدمت در بهداری کرمانشاه و کسب تجربیات فراوان، به پاوه منتقل و در بیمارستان آنجا به عنوان بهیار مشغول به خدمت شد.

در سال 1357 همزمان با اوج‌گیری مبارزات علیه رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، به خاطر حمایت از انقلاب و امام خمینی (ره) بارها با رئیس بیمارستان درگیر شده بود.

در همین زمینه یکی از دوستان و همکارانش نقل می‌کند: «فوزیه در بیمارستان با صدای بلند اعلام می‌کرد که من پیرو خط امام هستم؛ آن زمان، همه از ناجوانمردی و حمله‌های وحشیانه دموکرات‌ها و ضدانقلاب می ترسیدند ولی فوزیه دل شیر داشت. خیلی به امام خمینی (ره) علاقه داشت و عکس ایشان را بر روی دیوار اتاقش نصب کرده بود. دیگران می‌گفتند اگر ضد انقلاب‌ها پی‌ببرند که عکس امام را به دیوار اطاقت زده‌ای حساب همه‌مان را می‌رسند. اما او می‌خندید و می‌گفت:ضد انقلاب هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.»

سرانجام وی در روز بیست و پنجم مرداد 1358 در جریان حمله گروهک‌ ضد انقلاب دموکرات به بهداری پاوه و محاصره بهداری و در حالی که مشغول کمک به یاران شهید دکتر مصطفی چمران در راهنمایی هلی‌کوپتر برای فرود در بهداری پاوه بود، مورد اصابت گلوله دموکرات‌ها قرار گرفت و پس از گذشت 16 ساعت و خونریزی فراوان به درجه رفیع شهادت نائل گشت و در گلزار شهدای باغ فردوس استان کرمانشاه آرام گرفت.


* به روایت خواهر

در اتاقش عکسی از حضرت امام خمینی (ره) را قاب شده به دیوار آویزان کرده بود، خیلی‌ها به او می‌گفتند اگر رئیس بیمارستان عکس را ببیند، برخورد بدی را با او خواهد کرد، اما او عکس را پایین نیاورده بود.

یک روز رئیس بیمارستان -دکتر عارفی- که بعدها به خارج از کشور متواری شد برای سرکشی به اتاق‌ها آمد و متوجه قاب عکس امام بر روی دیوار اتاق فوزیه شد و با عصبانیت دستور داد که عکس را از روی دیوار بردارد. اما فوزیه گفته بود: اتاق متعلق به من است و هر عکسی را که بخواهم در آن آویزان می‌کنم.

رئیس بیمارستان هم فوزیه را تهدید به کسر یک ماه از حقوقش کرده بود. اما فوزیه حرفش یک کلام بود: اگر اخراج هم بشوم عکس را از روی دیوار پایین نمی‌آورم.

وقتی هم که مدرسه می‌رفت چند بار به خاطر حجاب اسلامی‌اش از طرف مدیر مدرسه تنبیه و توبیخ شده بود اما خم به ابرو نمی‌آورد. هیچ وقت زیر بار حرف زور نمی رفت و در اکثر راهپیمایی‌ها هم با حجاب اسلامی پا به پای مردان و زنان دیگر شرکت می‌کرد.

به روایت شهید چمران

خداوندا! چه منظره‌ای داشت این خانه پاسداران، چه دردناک! گویی صحرای محشر است! افراد مسلح و غیر مسلح در پشت در به انتظار کمک نشسته بودند. آثار غم و درد بر همه چهره‌ها سایه افکنده بود.

دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود خون لباس سفیدش را گلگون کرده بود، 16 ساعت مانده بود و خون از بدنش می رفت و پاسداران هم که کاری از دستشان بر نمی آمد گریه می کردند...

... این فرشته بی‌گناه ساعاتی بعد، در میان شیون و ضجه‌ زدن‌ها جان به جان آفرین تسلیم کرد.

هلی کوپتر ساعت ۴ بعدازظهر در محل معین بر زمین نشست.

رگبار گلوله دشمن از هر طرف باریدن گرفت و ما به سرعت مشغول تخلیه آب و نان و خرما و مهمات مختلفی شدیم که تیمسار فلاحی برای ما فرستاده بود.

از طرف دیگر عده‌ای نیز کشته‌ها و مجروحین را از داخل بهداری حمل کرده و سوار هلی‌کوپتر می‌نمودند.

هرکس هر کاری می‌کرد، عده‌ای به تیراندازی دشمن پاسخ می‌گفتند و عده‌ای مجروحین و شهدا از جمله شهید فوزیه شیردل را سوار هلی‌کوپتر می‌کردند.

همه چیز آماده شد و هلی‌کوپتر صعود کرد. اما از روی اضطراب رگبار گلوله‌ها خلبان که می‌خواست هرچه زودتر اوج بگیرد، کنترل خود را از دست داد و پروانه هلی کوپتر با تپه جنوبی تصادف کرد و شکست و تعادل خود را از دست داد.

درست در کنار انبار مهمات و مواد انفجاری که تازه تخلیه شده بود، محصور شد.

پره‌‌های شکسته شده همچنان با دیوار عمارت بهداری اصابت می کردند و کابین خلبان متلاشی شده بود و جسد نیمه‌جان دو خلبان آن به بیرون آویزان شده بود

مجروحین داخل هلی‌کوپتر همه شهید شده بودند و از همه غم‌انگیزتر جسد همان دختر پرستاری بود که گلوله پهلویش را شکافته و بعد از ۱۶ ساعت خون‌ریزی بدرود حیات گفته بود.

پایش در داخل هلی‌کوپتر و بدنش با روپوش سفید خونین از هلی‌کوپتر آویزان شده بود و دستهای آویزانش بر روی خاک کشیده می‌شد.

مولوی مصطفی جنگی زهی؛ خونی که در راه مبارزه با وهابیت ریخت

مولوی جنگی‌زهی بارها علی‌رغم تهدیدهای گروه‌های مختلف وهابی در سیستان و بلوچستان و خارج از کشور اعلام کرده بود که شهادت را در راه انقلاب اسلامی یک افتخار بزرگ برای خود می‌داند و از افشاگری درباره وهابیت و عوامل ضد وحدت در سیستان و بلوچستان کوتاه نخواهد آمد.

وی حتی پس از ربودن پسرش به دست عوامل وهابی نیز حاضر به کوتاه آمدن در دفاع از انقلاب اسلامی نشد.

در عین حال، سخنرانی‌های مولوی جنگی زهی تنها به افشاگری در مورد وهابیت و گروهک ریگی محدود نبود و ایشان افشاگری درباره آل سعود و آل خلیفه را نیز جزو وظایف علمای اهل سنت در ایران می‌دانست.

مولوی جنگی زهی در دوران فعالیت شهید شوشتری در سیستان و بلوچستان رابطه نزدیکی با این شهید برقرار کرده بود و با وی در مناطق مختلف بلوچستان از جمله سرباز و راسک و پیشین- محل شهادت شهید شوشتری- همکاری‌های گسترده‌ای داشت.

وی از منادیان فعال وحدت شیعی و سنی در جنوب شرق بود و تنها راه حفظ وحدت در سیستان و بلوچستان را اطاعت کامل از رهبری می‌دانست.

او در آخرین مصاحبه خود قبل از شهادت نیز گفته بود که «اطاعت از رهبری در نزد اهل سنت یک واجب شرعی است».

همچنین در یکی از سخنرانی‌هایش گفته بود: «امروز ما رهبری داریم که بر همه‌چیز آگاه است و مسائل سیاسی منطقه را به خوبی رصد می‌کند و همین آگاهی امام خامنه‌ای است که ما را از شر شیاطین حفظ کرده است.»

شهید جنگی زهی همچنین در برخی سخنرانی‌های خود در مورد انتخابات، نسبت به طراحی دشمن برای کمرنگ کردن حضور مردم در انتخابات هشدار داده بود و حضور در انتخابات را برای اهل سنت به عنوان یک واجب دینی تبلیغ می‌کرد.

وی تاکید داشت: «از آنجایی که هم امام راحل(ره) و هم مقام معظم رهبری به عنوان ولی امر مسلمین بر شرکت آحاد مردم در صحنه‌های سیاسی- اجتماعی از جمله انتخابات تاکید داشته و دارند، لذا این امر تکلیفی بر دوش همه ملت بزرگ ایران اسلامی است.»


نکته جالب اینکه مولوی جنگی زهی همواره خود را یک بسیجی برای نظام معرفی می‌کرد و با وجود اشتغالات فراوان از جمله امام جمعه بودن و تربیت طلاب دینی و تدریس در حوزه‌های علمیه، فرمانده یکی از پایگاه‌های مقاومت بسیج شهرستان راسک بود و خود شخصا برای جذب جوانان اهل سنت منطقه به بسیج فعالیت می‌کرد.

او در جایگاه امام جمعه شهرستان راسک فرمانده دسته رزمی بسیج بود و معتقد بود که یک بسیجی باید همواره مطیع فرمان ولی امر باشد و بر بصیرت مردم منطقه بسیار تاکید می‌کرد.

یکی از نزدیکان و شاگردان مولوی جنگی زهی در بیان داشته است: «وصیت این روحانی شهید، اطاعت از ولایت فقیه و وفاداری به نظام اسلامی بود و همواره طلاب اهل سنت را در مورد وفاداری به جمهوری اسلامی به عنوان پرچم‌دار بیداری اسلامی در جهان توصیه می‌کرد.»

مالکوم شباز؛ مسلمان آمریکایی در مکزیک

صبح پنجشنبه 9 می رسانه‌های از قتل مالکوم شباز خبر دادند؛ خبری که البته به شدت توسط FBI تحریف شده بود اما قتل مشکوک مالکوم شباز نوه مالکوم ایکس رهبر مسلمانان آمریکا رهبر مسلمانان آمریکا، توجه بسیاری از آژانس‌های خبری را طی چند روز به خود جلب کرد.

اگرچه آمریکایی ها دلیل قتل او را بر اثر یک درگیری ساده اعلام کردند، اما بازخوانی زندگی و نحوه کشته شدن نوه رهبر مسلمانان آمریکا مرگ وی را فراتر از قتلی ساده نشان می‌دهد.

«مالکوم شباز» متولد 1984 در پاریس، فرزند دومین دختر مالکوم ایکس است که شباهت بسیاری به پدربزرگش داشت.

وی در طول زندگی کوتاه خود با افراد زیادی برخورد کرد ملیت پدرش الجزایری بود. پدر مالکوم در پاریس با مادرش آشنا شد. گفته‌آند مالکوم هیچ گاه نتوانست پدر را ببیند البته منابعی نیز اعلام کرده‌اند وی را دیده است اما روابط خوبی با یکدیگر نداشته‌اند.

او در جامعه مسلمانان آمریکا نقش فعالی را اجرا کرد و از جمله هواداران نظام جمهوری اسلامی و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به شمار می‌رفت و حضور مستمری در جامعه اسلامی فاطمیه در کالیفرنیا داشت.

از مهمترین اتفاقات زندگی شباز به نقل از خودش می‌توان به سفر حج در سال 2012 اشاره کرد که به گفته خودش، این تجربه، زندگی‌اش را تغییر داد.

اما در کنار زندگی اجتماعی، شباز به عنوان نوه رهبر مسلمانان آمریکا می‌باید به بعد فعالیت‌های سیاسی وی نیز توجه کرد.

او در وبلاگ خود می‌نویسد: در سال 2012 متوجه شدم تحت تعقیب نیروی مبارزه با تروریسم FBI هستم. آنها نگران سفرهای متعدد من بودند. من در دمشق به مدت بیش از یک سال زندگی و تحصیل کردم.

این گفته نشان می‌دهد وی نیز همانند پدربزرگش شخصیت تاثیرگذار مذهبی بوده است تا حدی که FBI در راستای سیاست‌های اسلام هراسانه مقامات انگلوصهیون وی را تحت تعقیب قرار می‌دهد.

مالکوم شباز در قسمتی دیگر از وبلاگش در مورد جلوگیری از آمدنش به ایران سخن به میان می‌آورد و می‌نویسد:

«یک هفته پیش از حمله ناتو به لیبی، با معمر قذافی دیدار داشتم و خود را برای سفر به تهران آماده می‌کردم که در جشنواره فیلم فجر شرکت و درباره هالیوودیسم و خشونت سخنرانی کنم. دو روز پیش از سفر به تهران، توسط FBI دستگیر شدم در زمان بازجویی نام واقعی خودم را نگفتم و به اتهام جعل هویت محکوم و به زندان فرستاده شدم.»



* مالکوم شباز چگونه کشته شد؟

منابع آگاه خبری از دیدار شباز با مسلمانان مکزیک خبر می‌دهند. مسلمانان و مهاجرین ضد امپریالیسم آمریکای لاتین که در گذشته به شدت تحت تفکر مالکوم ایکس بوده‌اند این بار قصد داشتند تا با استفاده از پتانسیل شباز، سیاست‌های ضد امپریالیستی خود را ادامه دهند از این رو وی عازم مکزیک می‌شود.

شباز تحت تعقیب و کنترل پلیس فدرال ایالات متحده بود. کنترل و مراقبت با توسل به سیستمهای شنود در کشوری همانند مکزیک که بزرگترین سفارت آمریکا پس از افغانستان در آن قرار دارد، کار مشکلی نیست چرا که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده در این کشور به راحتی می‌توانند به فعالیت بپردازند.

بر این اساس از آنجا که شباز و همراهانش محل مناسبی برای گفت‌وگو پیدا نمی‌کنند تصمیم می‌گیرند به طور ناگهانی به تفریحگاهی رفته تا در میان شلوغی محوطه، دیدارهایشان را به دور از گوش‌های FBI انجام دهند.

طبق برنامه باید دیداری میان مالکوم شباز و میخائیل سورائز در یک تفرجگاه صورت می‌گرفت. سورائز رهبر جنبش کارگری مکزیک بود که وی در آپریل سال جاری از آمریکا اخراج کردند اما این نشست ناکام می‌ماند چرا که سورائز با بدن مجروح و به خون آغشته نوه مسلمانان آمریکا مواجه می‌شود.

با وجود تلاش سورائز برای انتقال شباز به بیمارستان، وی در راه جان خود را از دست می‌دهد و به پدربزرگ شهیدش می‌پیوندد.

مسئولیت پیگیری ترور مالکوم شباز به پلیس فدرال آمریکا محول می‌گردد از آنجا که قاتل می‌باید خود را بی‌گناه نشان دهد، قتل را یک درگیری عادی میان شباز و صاحب تفریحگاه عنوان می‌کنند و با توسل به رسانه‌های وابسته به خود به ویژه فاکس نیوز که محور اصلی فعالیتش اسلام هراسی است، می‌کوشد وجهه اسلامی این فعال مسلمان را هدف قرار دهد.

این در حالی است که بازخوانی زندگی شهید جوان اسلام در آمریکا خط بطلانی عمیق بر این ادعا می‌کشد.

با سلام و عرض ادب و احترام

سلام بر شهیدان

دلایل شهادت "مالکوم شباز" یا جزئیات دقیق و ماجرای شهادت ایشان را در صورت امکان بفرمایید.

کشته شدن ایشان علی الظاهر :Gig:حداکثر قتلی مشکوک هست نه در ارتباط با اسلام و شهادت و ....

در صورتی که مدرکی و منبعی دال بر شهادت ایشان ندارید، لطفا پست هایتان را ویرایش/پاک بفرمایید.

التماس دعا
یا علی

رحیمی;486249 نوشت:
کشته شدن ایشان علی الظاهر حداکثر قتلی مشکوک هست نه در ارتباط با اسلام و شهادت و ....

در صورتی که مدرکی و منبعی دال بر شهادت ایشان ندارید، لطفا پست هایتان را ویرایش/پاک بفرمایید.



بسم رب الحسین
عرض سلام و احترام
کاربر محترم بنده این سه بزرگوار را بعنوان شهدای شاخص سال انتخاب نکرده ام . قطعا شهادت ایشان برای مراجع ذیصلاح مسلم بوده که چنین گزینشی داشته اند ..
و ضمن اینکه هدف این تاپیک معرفی مختصر این بزرگواران بود نه تحقیق و بازبینی پرونده جنایی شهادت ایشان..

علی ای الحال
جهت مطالعه بیشتر :


[SPOILER]آمریکا از ترس تبدیل شدن «مالکوم شباز» به یک رهبر برای سیاهان وی را به قتل رساند
یک کارشناس سیاسی لبنانی با اشاره به قتل «مالکوم شباز» مسلمان شیعی آمریکایی در مکزیک تاکید کرد که آمریکا از بیم آنکه مبادا شباز تبدیل به یک رهبر موثر برای سیاهان آمریکا شود، طی یک توطئه‌ای وی را در مکزیک به قتل رساند.

به گزارش خبرگزاری موسسه مطالعات آمریکا «حکم امهز» کارشناس سیاسی لبنانی با اشاره به کشته شدن «مالکوم شباز» شهروند مسلمان آمریکایی در مکزیک گفت: نمی‌توان قتل مالکوم شباز نوه «مالکوم ایکس» و قتل خود مالکوم ایکس و پدر مالکوم ایکس جدایی انداخت بلکه این‌ها همه به هم مرتبط است. مالکوم ایکس از جمله کسانی بود که نقش اساسی در راه انداختن جنبش سیاهان داشت و تاثیر زیادی بر سیاست آمریکا داشت. بدین ترتیب وی در آن زمان خطری بر سیاست حکومت آمریکا ایجاد کرد، وی از جمله مهمترین شخصیت‌های موثر در تاریخ به شمار می‌رود.
وی افزود: مالکوم ایکس زمانی که به قتل رسید چهل سال داشت. امروز نیز می‌بینیم که نوه‌اش مالکوم شباز در همان سن و سال یعنی در چهل سالگی در مکزیک کشته می‌شود. پدر جدش نیز که توسط نژادپرستان سفیدپوست کشته شد در همین سن و سال به قتل رسید.
امهز، قتل شباز را شبهه انگیز دانست و تاکید کرد: شبهاتی در مورد قتل مالکوم شباز در مکزیک وجود دارد. وی قصد داشت که به ایران برود تا به تحصیلات حوزوی در حوزه علمیه قم بپردازد اما سازمان اطلاعات آمریکا جلویش را گرفت، به همین دلیل تصمیم گرفت که به مکزیک برود و از آنجا به ایران سفر کند، اما در مکزیک به قتل رسید.
وی تصریح کرد: آنچه شبه انگیز است این است که در مورد حادثه قتل شباز کاملا پنهانکاری می‌شود.
کارشناس سیاسی لبنانی گفت که در مورد قتل شباز چند روایت وجود دارد و افزود: در مورد قتل شباز روایت‌ها زیاد است یکی از این روایت‌ها این است که می‌گویند وی در یک بار شبانه بوده و در آنجا مشاجره‌ای رخ می‌دهد و وی کشته می شود.باور این روایت بسیار دشوار است زیرا این برخلاف آن چیزی است که وی بوده است. شباز یک مسلمان کاملا مقید و معقتد به اصول اسلام است. روایت دوم می‌گوید که وی در منطقه‌ای بود که این منطقه محل فعالیت باندهای مسلح است و در یک مشاجره کشته شد.
امهز پرسش‌هایی در مورد قتل ابهام برانگیز و شبهه برانگیز شباز مطرح کرده و عنوان کرد: نکته مهم این است که وی چگونه کشته شد، چه کسی او را کشت و برای چه این همه در مورد قتلش پنهانکاری می‌شود؟ برای چه اینقدر وی را تخریب می‌کنند و می‌گویند که وی در زمان خوردن مشروبات الکلی در یک مشاجره کشته شده است؟ چه چیزی باعث می شود که یک مسلمان مقید به اصول اسلام به چنین چیزهایی گرایش پیدا می‌کند همانطور که آنها مدعی هستند؟ چه عاملی باعث می‌شود که وی به چنین جاهای مشکوک و مظنون برود؟
وی به تحقیقات در مورد قتل شباز نیز اشاره و عنوان کرد: برای چه نتیجه تحقیقات در مورد قتل شباز تا کنون اعلام نشده است؟ اگر واقعا مشاجره و درگیری رخ داده که شباز در آن کشته شده و تحقیقاتی انجام شده است برای چه نتایج تحقیقات اعلام نمی‌شود؟
کارشناس لبنانی با بیان آنکه آمریکا در مورد قتل شباز پنهانکاری می‌کند خاطر نشان کرد: همانطور که می‌دانیم شباز شهروند آمریکایی است پس برای چه آمریکا این همه پنهانکاری می‌کند در مورد این حادثه و فقط به این مساله اکتفا کرده است که اطلاع پیدا کرده که یکی از شهروندانش در مکزیک کشته شده است. برای چه آمریکا همه چیز را واضح و روشن نمی‌گوید زیرا خانواده‌اش ترجیح داده است که در مورد این حادثه سکوت کند و اظهار نظری نکند. این خود باعث بوجود آمدن شبهاتی واقعی در مورد اتفاقی که برای این مرد مسلمان آمریکایی رخ داده است.
امهز در ادامه به برخورد غیردموکراتیک آمریکا با شخصیت‌های برجسته و موثر اشاره و تاکید کرد: آمریکا در برخورد با شخصیت‌های مشهور و موثر به شیوه‌ای برخلاف رویکرد دموکراتیکی برخورد می‌کند که مدعی است آن را در پیش گرفته است.
وی با بیان اینکه آمریکا از تبدیل شدن شباز به یک رهبر برای سیاهان اشاره و عنوان کرد: همانطور که می‌دانیم مالکوم ایکس جد مالکوم شباز شخصیت بسیار موثر و تاریخی بوده است بنا بر این آمریکا از این می‌ترسید که این جوان یعنی نوه مالکوم ایکس همان نقشی را بازی کند که پدر بزرگش بازی کرده بود. حالا، اگر به ایران می‌آمد و در حوزه علمیه تلمذ می‌کرد، در حوزه‌ای که مفاهیم و عقاید دینی و انسانی مهمی نظیر حمایت از حقوق مظلومان چه سیاه باشند چه سفید فرا می‌گرفت و این عقاید و مفاهیم را با خود به کشورش می‌برد و بی تردید به خاطر این عقاید مبارزه می‌کرد. بدین ترتیب آمریکا برای اجتناب از آنچه در گذشته رخ داد، به عمد این جوان را در عنفوان جوان در یک توطئه کشت پیش از آنکه برایش دردسری بوجود بیاید.
کارشناس لبنانی به پوشش رسانه‌ای حادثه قتل شباز توسط رسانه‌های غربی و عربی اشاره کرد و گفت: ما می‌دانیم که بسیاری از رسانه‌ها امروز تحت سیطره آمریکا هستند. از سوی دیگر ما رسانه‌های غربی واقعی نداریم همانطور که ادعا می‌شود. رسانه‌های غربی اعم از آمریکایی و غیر آمریکایی تابع سیاست‌های آمریکاست و آمریکا هر طور که بخواهد به آنها خط می‌دهد. به همین دلیل مساله‌ای به این بزرگی را آمریکا نگذاشت که در رسانه‌ها مطرح شود و جنجالی ایجاد کند.
وی همچنین به نبود یک رهبر برای سیاهان اشاره کرد و گفت: ما به خوبی می‌دانیم که سیاهان در آمریکا از تبعیض نژادی شدیدی رنج می‌برند. سیاهان همچنین از داشتن یک رهبر که آنها را هدایت و مدیریت کند، رنج می‌برند. هیچ رهبری نداشتند تا به آنها خط بدهد به همین دلیل ما در گذشته دیدیم که در بیش از یک ایالت قیام کردند و این را ما زمانی که در یکی از ایالت آمریکایی توفان آمد مشاهده کردیم، توفانی که خرابی و ویرانی زیادی در پی داشت (توفان کاترینا در نیواورلئان) در همین منطقه سیاهان زندگی می‌کنند ولی هنوز منطقه آباد نشده و از مشکلات زیادی رنج می‌برد. سیاهان در آمریکا با مشکلات و رنج‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند.
امهز تاکید کرد: آمریکا نمی‌خواهد که سیاهان رهبر داشته باشند که به لحاظ سیاسی آن را هدایت کند و دنبال حقوقشان برود. به همین دلیل مساله قتل شباز را پنهان کردند تا مبادا سیاهان بار دیگر علیه تبعیض نژادی سفیدها علیه سیاهان قیام کنند.
وی در پایان به پوشش ندادن قتل شباز در رسانه‌های عربی نیز اشاره و تاکید کرد: در مورد رسانه‌های عربی و پوشش ندادن قتل مالکوم شباز باید بگویم که رسانه‌های عربی رسانه‌های وابسته و دنباله رو رسانه‌های غربی هستند و هر چه آنها منتشر می‌کنند رسانه‌های عربی نیز منتشر می‌کنند و اهداف آمریکا و غرب را پیش می‌برند. از سوی دیگر، رسانه‌های غربی بسیاری از حوادث و مسائل را پوشش نمی‌دهد به طور مثال اشغال سرزمین‌های فلسطینی که از چندین دهه پیش صورت گرفته یا تجاوز به مسجد الاقصی یا به جنگ‌هایی که آمریکا علیه کشورهای عربی و اسلامی راه می‌اندازد، را هرگز پوشش نمی‌دهند.
asipres.ir

و

مالکوم شباز چرا و چگونه کشته شد؟
پشت صحنه شهادت نوه شیعه «مالکوم ایکس» رهبر سیاهپوستان آمریکا
نوه مالکوم ایکس که به رغم مخالفت اف‌بی‌آی تلاش داشت به ایران سفر کند، در مکزیک ترور شد.
-
See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920223000833#sthash.xVHj34Jb.dpuf


[/SPOILER]

تمنـای وصـال;486481 نوشت:

بسم رب الحسین
عرض سلام و احترام
کاربر محترم بنده این سه بزرگوار را بعنوان شهدای شاخص سال انتخاب نکرده ام . قطعا شهادت ایشان برای مراجع ذیصلاح مسلم بوده که چنین گزینشی داشته اند ..

سلام و عرض ادب و احترام

خیلی ممنونم از پاسخ تان.

دلایل مراجع ذیصلاح چه بوده هست؟ در اسک دین عرف هست که همیشه با مدرک و منبع دلایل آورده شود.

تمنـای وصـال;486481 نوشت:

و ضمن اینکه هدف این تاپیک معرفی مختصر این بزرگواران بود نه تحقیق و بازبینی پرونده جنایی شهادت ایشان..


اگر در بخش اخبار این تاپیک بود بله معرفی صحیح بود ولی اینجا بخش شهدا هست و یعنی شما مرگ ایشان را شهادت می دانید.

در ماجرای قتل ایشان چنین گفته شده است:

۱. همراه مالکوم یعنی همان آقای میخائیل سورائز می گوید که در یک بار(یا فاحشه خانه) به خاطر هزینه مشروبات الکی و رقص با "هم صحبتان" درگیری ای پیش می آید.(به خاطر صرف رقص با دختران هزینه بالایی را طلب کرده بودند) => علی الظاهر روشی برای فریب مشتری است.

۲. در کالبدشکافی و سم شناسی پلیس مکزیک، گفته شده که مقداری الکل(در حد مستی 267.82 milligrams ) در خون ایشان یافت شده است.

۳. بازرسان مکزیکی و شاهدین و همچنین آقای مخائیل سوارئز مدعی مصرف مشروبات الکلی توسط مالکوم و سوارئز هستند.

۴. دو نفر در رابطه با قتل ایشان دستگیر شده اند.

۵. ولی در عین حال برخی نواقص در ماجرای ایشان هست مثل چگونگی پرتاب شدن شان و ....

(مصاحبه Suarez با AP و همینطور مقاله vice و گفتگویش با شاهدین و ....)

حال شما می فرمایید (یا نقل می کنید) ایشان شهید شده اند و دلیل تان این هست که چون مسلمان هستند و مقید بودند و اهل اینکار ها نبوده اند.

شاید ایشان شهید شده اند و همه اینها طراحی شده بود ولی در عین حال دلیل موثقی نیز برای شهادت ایشان نیست.(به جز گفته فرمانده قرارگاه راهیان نور سپاه و بسیج)

[SPOILER]متاسفانه اسک دین هر روز بیشتر سیاسی می شود.[/SPOILER]

التماس دعا
یا علی

بنظر شما خوب است که شهید شاخص داشته باشیم یا خیر؟؟؟