یعنی سوال رو از طرف می فرمایید یا سوال خودتون هست؟
حالا فرض کنید که من جواب دادم آیا شما در طرف اهل سنت با من مناظره خواهید کرد؟
البته من به شخصه اصلا و اصلا و اصلا دوست ندارم که با یک شیعه بحث کنم و این مطالبی که نوشتم نه برای بحث است بلکه برای این است که مطلب روشن شود.
[="Microsoft Sans Serif"]:Gol: سلام دوست خوبم
چه فرقي مي كنه كه من شيعه باشم يا نه ؟ مهم اينه كه اين يه مناظره اعتقادي هست ومن هم در حد توانم ميتونم در اين بحث شركت كنم.
واين هم كه گفته بودين من به شخصه اصلا و اصلا و اصلا دوست ندارم که با یک شیعه بحث کنم منظورتون رو نفهميدم؟
منتظر [="Magenta"]جواب قشنگتون[/] هستم.
ياعلي
در برابر نص که نمی توان اجتهاد نمود..
أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ
کیفر آنها، این است که لعن (و طرد) خداوند و فرشتگان و مردم همگی بر آنهاست.
((راغب اصفهانى لعن را به معناى راندن و دور كردن همراه با ناخشنودى و ناراحتى دانسته است چنان كه لعن از جانب خدا به معناى قطع رحمت و توفيق دنيوى و عذاب و عقوبت اخروى است. لعن توسط انسان نيز نوعى دعاى بد، نفرين و بدخواهى براى ديگرى مى باشد..)
به عبارتی اصل لعن همانطور که قبلا گفته شد تا تعلقی نپذیرد ؛ظهور در معنا پیدا نمی کند؛پس لعن بر حسب ان تعلقی که می گیرد هم می تواند مثبت باشد وهم منفی البته مواردی که شما اوردید احکام لعن می باشد ؛به عبارتی لعن می تواند از طرف انسان باشد یا از از طرف خداوند ..هر دو مورد نیز به خدا باز می گردد ؛...چون لعن در اولی عدم سعادت و رحمت از طرف حضرت حق بلاواسطه می باشد ؛و در دومی درخواست این لعن از طرف خداست...
جناب بینا شیعه هستید یا محب ؛به این حدیث توجه کنید:
بطائنى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: لعنت هر گاه از دهان كسى خارج شد، سرگردان مىماند، اگر كسى مستحق آن بود به وى خواهد رسيد و در غير اين صورت بار ديگر به صاحب خود بر مىگردد
یا این حدیث:
در تفسير امام حسن عسكرى عليه السّلام آمده هر گاه دو نفر با هم نزاع كنند و يك ديگر را مورد لعن قرار دهد، لعنتها بالا مىروند و از خداوند اذن مىخواهند كه بر كدام يك از آنها فرود آيند، خداوند به فرشتگان مىگويد: اينك بنگريد اگر لاعن اهليت براى لعن دارد و آن ديگرى شايسته لعن نيست هر دو لعن را به لاعن بدهيد.
اما اگر او شايسته لعن مىباشد و لاعن اهليت لعن را ندارد هر دو را بطرف او حواله كنيد و اگر هر دو شايسته هستند لعن هر يك را به ديگرى بدهيد و اگر هيچ يك از آنها شايسته نبودند لعن را متوجه يهوديان و ناصبيان كنيد كه صفات محمد و على را انكار مىكنند و فضائل آنها را قبول ندارند.
همانطور که قبلا نیز گفته شد لعن اشخاص بر حسب موازین وشرایطی است که در قران وروایات بیان گشته است ؛وهر کسی ان شرایط را در خود جمع کند ؛مصداق لعن قرار خواهد گرفت ...
اما در مورد اینکه خداوند به انها صفت ام المومنین داد نه ام المسلمین ؛همانطور که خود فرمودید عنایتی است از طرف خداوند ؛برای عدم ازدواج مردان با انها که البته طبق جمله قبلی یعنی النَّبِی أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ..این امر برای مومنین می باشد به عبارتی هر کسی از این دستور سرپیچی کند مومن نیست...
به عبارتی این صفت یک صفت ؛عرضی و جعلی است نه حقیقی و واقعی ؛ و صفات صوری جایی در حقیقت و واقعیت ندارند ؛یعنی ممکن است مادر فاسق یاشد و فرزند مومن ؛و یا بالعکس برای همین صفت مذکور کمالی برای مادر و یا فرزند نمی باشد ؛نتیجتا اگر به جای مادر مومنین مادر پیامبر نیز بگوییم در مسلم و مومن بودن تاثیری ندارد...
یک نکته دیگر؛وان اینکه همه مراتب کمال از مراتب تسلیم هستند ؛که دانی ترین ان اسلام است ؛و بالاترین ان مقام رضاست ؛وخود یقین یکی از مراتب تسلیم می باشد ؛که همان دسترسی به ملکوت و حقیقت هر چیزی می باشد ؛پس کسی ممکن است ایمان داشته باشد ؛ولی به یقین نرسیده باشد ؛.. وَكَذَلِكَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیكُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ
و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم؛ (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد.
نتیجتا لوازم و ویژگیهای یک لعن را با ید از قران و روایات اتخاذ نمود تا بتوانیم مصادیق انرا بشناسیم ؛..
البته سب نیز بر حسب روایات وقران تحت شرایطی مجاز است ؛منتها دایره ان خیلی تنگتر از لعن می باشد..
بسم الله الرحمن الرحیم سلام ببخشید دوستان چند روزیه خیلی کم وقت دارم و اصلا فرصت پاسخ دادن ندارم ان شاء الله چند روز دیگه به جمع تون برمی گردم دوستتان دارم - موفق باشد با تشکر _ یا الله
[=Century Gothic]با سلام [=Century Gothic]عن أبی عبدالله الصّادق «عليه السلام» ، قال :
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]﴿ حُبُّ أولياءِ الله والوِلايَةُ لهَمُ واجبَةٌ والبَراءَةُ من أعدائهم واجِبَةٌ و من الّذين ظَلَمُوا آل محمّدٍ عليهم السّلام و هَتَکوا حِجَابَه و أخَذُوا من فاطمةَ عليها السّلام فدك ، و مَنَعُوها ميراثَها و غَصَبُوها و زوجَها حُقُوقَهُما ، و همَّوا بإحراق بيتِها و أَسَّسوا الظلمَ و غَيَّرُوا سُنَّة رسول الله صلی الله عليه وآله وسلم والبَراءةُ من الناکثينَ والقاسطينَ والمارقينَ واجبةٌ ، والبراءةُ من الأنصابِ والأزلامِ و أئمّة الضّلال و قادة الجَور کلّهم أوّلهم و آخرهم واجبة ، والبَراءةُ من أشقَی الأوّلين والآخرين شقيق عاقر ناقة ثمود قاتل أميرالمؤمنين عليه السلام واجبة ، والبراءة من جميع قتلة أهل البيت عليهم السّلام واجبة ﴾ .
[=Century Gothic] [=Century Gothic]امام صادق «عليه السلام» می فرمايد:
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]دوست داشتن دوستان خدا و قبول کردن ولايتشان واجب است.
و تبرّی از دشمنانشان واجب است.
و تبرّی از کسانی که به آل پيغمبرظلم کردند و حرمت پيغمبر را شکستند و فدک فاطمه زهرا سلام الله عليها را غصب کردند و او را از ارث خود منع کردند و حق او وشوهرش را غصب نمودند وبه سوزاندن خانه اش همت گماردند و ظلم را پايه ريزی نمودند وسنت پيامبر را تغیير دادند واجب است.
وتبرّی از ناکثين و قاسطين و مارقين واجب است.
و تبرّی از انصاب وازلام و پيشوايان گمراهی و رهبران ظلم وستم تمامشان از اولين آنها تا آخرينشان واجب است. و تبرّی از پست ترين از اولين و آخرين، قاتل ناقه ثمود، قاتل امير المؤمنين واجب است. و تبرّی از تمام قاتلين اهل بيت واجب است. :Sham:
خصال الشيخ الصّدوق : 2/607 أبواب المائة فما فوقه ، و عنه بحارالأنوار : 27/52 ح3
مثل اینکه مناظره برادران شیعه با چند تن از اهل سنت راه به جایی نمیبره.
یه دعا میکنم که ان شا الله خود اهل سنت آمین بگن البته ما شیعه ها مکرر همین دعا رو در حق اهل سنت میکیم
ان شا الله شما با حضرات(ابابکر-عمر- عایشه- عثمان- معاویه و....) محشور بشید و در دنیا و آخرت هر جا هستند با آن ها فیض ببرید و حضرت عمر شفیع شما باشند. اللهی آمین. برای جناب عقیل به صورت خصوصی از خدا طلب کنید که عنایات حضرت ابوبکر شامل حالشان شود.
گریز و آدرس خدمت دوستان گرامی سلام عرض میکنم پست ها رو به دقت مطالعه کردم و پیشنهاد دارم گریزی به این آدرس و سوال های مطرح در اون،داشته باشید.مخصوصا از جناب baluch boyدعوت میکنم دقت بیشتری این مطالب داشته باشند. از طرفی بحث از پراکندگی بیرون میاد. http://www.askdin.com/showthread.php?t=5322
استاد عرفان تو هم کشتی ما رو با این سوال های نفس گیرت هزاران سوال اهل سنت پاسخ داده نشده حالا شما می خوای من و این چندنفر کم از اهل سنت بیایم این همه سوال را جواب بدیم اگر خیلی دنبال جواب هستی توی فروم های اهل سنت یکی یکی آنها را مطرح کن تا ببینی این سوالات نفس گیر نیستند بلکه مثل آب خوردن جوابت را می دهند.
یاس من;47659 نوشت:
سؤالي دارم : بر طبق ايه زير آيا هركس ميتواند (((به صرف اينكه در حال نماز باشد وبه فقير زكات وصدقه دهد)) ولي مسلمين گردد يا خير؟ . . إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ترجمه : ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند همان كسانى كه نماز برپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند . . اگر اينطور باشد پس من هم ميتوانم ولي مسلمين شوم يا خير؟
جناب یاس من شما یک بار دیگر این آیه را در تاپیک امامت آوردید ولی وقتی جواب دادم دیگه پیدات نشد لطف کن اگه ندیدی برو یه نگاهی بنداز
یاس من;47681 نوشت:
سوالي دارم : مگر حضرت علي خليفه چهارم از خلفاء الراشدين نبود ( ابوبكر وعمر وعثمان وعلي ) واهل سنت اين را قبول دارند ........ خوب ؛ خانم عايشه ؛ به چه مجوز ديني عليه خليفه مسلمين زمان خودش يعني علي كرم الله وجهه ؛ قيام كرد ؟؟؟؟؟؟؟؟/ مگر عايشه ام المؤمنين نيست ؟........چرا هست خوب وقتي مؤمنين از خليفه مسلمين ( علي بن ابي طالب ) تبعيت واطاعت ميكنند ؛ چرا ام المؤمنين ؛ خلاف راي وخواسته مؤمنين عمل كرد وقيام نمود ؟ كجاي كار گير دارد؟
حضرت عایشه هیچ وقت علیه امام علی قیام نکرد و این را متاسفانه خیلی از عامیان شیعه نمی دانند یاس من جان عایشه برای انتقام از خون سیدنا عثمان به عراق رفته بود و حضرت علی هم چون انتقام را در آن زمان کار خوبی نمی دونست به دنبال عایشه رفت و در آن جا متاسفانه منافقین با مکر و حیله و در نصف شب آن ها را به جان هم انداختند.
یاس من;47683 نوشت:
در مثل مناقشه نيست زن لوط ..........چقدر به پيامبر خدا لوط از نظر فكري وايماني نزديك بود زن نوح ..........چقدر به پيامبر خدا نوح از نظر فكري وايماني نزديك بود عايشه زن محمد .................................................. ................
زن نوح و زن لوط که خداوند آن ها را تنبیه کرد اما چرا حضرت عایشه با وجود این که زن آخرین پیامبر بود وباید از همه بیشتر تنبیه می شد خداوند و پیامبر حتی یک بار هم او را مجازات نکردند.
آیا غیرت پیامبر این قدر کم بود که نمی توانست او را طلاق دهد؟
یاس من;47685 نوشت:
سوالي دارم : مگر جهاد وجنگ بر زنان مسلمان واجب است ؟ .........جواب ...........خير خوب عايشه خانم ؛ در كجاي دين اسلام ؛ واجب شدن جهاد وجنگ عليه خليفه مسلمين علي ( كرم الله وجهه ) ؛ ...........پيدا كرد ؟ جهاد وجنگ مخصوص مردان است نه زنان ............ وآنگهي خدا در قران از زنان پيامبر خواسته بود كه در منزلشان بمانند ............... وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ خوب چرا عايشه خانم كه ام المؤمنين است سخن خدا را ...........
پس چرا پیامبر در جنگ ها یکی از زنان خود را همراه خود می برد؟ اتفاقا جهاد بر زن و مرد واجب است.
یعنی شما می گید عایشه می بایست تا اخر عمر در خانه می نشست و یک بار هم بیرون نمی آمد تا نکنه از دستور خدا سر پیچی کند
آیه بطور کامل این است
وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
و در خانههاى خود بمانيد، و همچون دوران جاهليّت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد، و زکات را بپردازيد، و خدا و رسولش را اطاعت کنيد؛ خداوند فقط مىخواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.
خداوند نمی گوید اصلا از خانه خارج نشوید بلکه می گوید مثل زمان جاهلیت خارج نشوید.
یاس من;47686 نوشت:
سوالي دارم : مگر ابوبكر توسط مردم بعنوان خليفه مسلمين به جاي علي بن ابي طالب انتخاب نكردند ........... جواب ......آري خود عمر به علي در محاجه گفت : يا علي مردم ابوبكر را انتخاب كردند وشما بايد مثل مردم با ابوبكر بيعت كنيد . . خوب سوالي دارم : چرا عمر بن خطاب از طرف مردم بعنوان خليفه مسلمين انتخاب نشد ؟ بعبارتي ؛ چه كسي عمر را بعنوان خليفه رسول الله برگزيد ؟ اهل سنت ميگويند : مردم علي را انتخاب نكردند ؛ پس علي بايد خانه نشين شود ......قبول خوب مگر مردم عمر را انتخاب كردند كه ...........شد خليفه ؟
بله همان مردم با حضرت عمر بیعت کردند این هم گفته ی حضرت علی در مورد بیعت با عمر در نامه 6ام نهج البلاغه
إِنَّهُ بَايَعَنِي الْقَوْمُ الَّذِينَ بَايَعُوا أَبَا بَکْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمانَ عَلَي مَا بَايَعُوهُمْ عَلَيْهِ، فَلَمْ يَکُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَخْتَارَ، وَلاَ لِلغَائِبِ أَنْ يَرُدَّ، وَإنَّمَا الشُّورَي لِلْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ، فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَي رَجُلٍ وَسَمَّوْهُ إِمَاماً کَانَ ذلِکَ لِلَّهِ رِضيً،
همانا کساني با من بيعت کردهاند که با ابابکر و عمر و عثمان، با همان شرايط بيعت نمودند، پس آنکه در بيعت حضور داشت نميتواند خليفهاي ديگر برگزيند، و آنکه غايب است نمي تواند بيعت مردم را نپذيرد، و همانا شوراي مسلمين از آن مهاجرين و انصار است، پس اگر بر امامت کسي گرد آمدند، و او را امام خود خواندند، خشنودي خدا هم در آن است.
مهدی محامدی;47728 نوشت:
سلام بر همگي .انداختن شبهه مثل شكستن شيشه است كه كار راختي است اما جواب دادن به شبهه،مثل درست كردن شيشه شكسته است كه كار مشكلي است اما بنده با عنايت امام زمان با هر سني مذهبي بحث ميكنم ،به شرطي كه سني باشد؟؟؟
سایت های اهل سنت هستند هر لحظه که می خواهید بفرمایید تا شرایط مناظره را در سایت های اهل سنت برای شما آماده کنم.
اين جواب هايي رو كه به اصطلاح خوتون خيلي هم علمي وقانع كننده هست از كدوم منبع تاريخي نقل مي كنين؟ اگه مستند هست بگين ما هم بدونيم ولي اگه صرفا دليل تراشي هست يه بحث ديگه هست. اگه موافقين بعضي از جوابتون رو با هم مرور كنيم .
حضرت عایشه هیچ وقت علیه امام علی قیام نکرد و این را متاسفانه خیلی از عامیان شیعه نمی دانند یاس من جان عایشه برای انتقام از خون سیدنا عثمان به عراق رفته بود و حضرت علی هم چون انتقام را در آن زمان کار خوبی نمی دونست به دنبال عایشه رفت و در آن جا متاسفانه منافقین با مکر و حیله و در نصف شب آن ها را به جان هم انداختند.
آیا غیرت پیامبر این قدر کم بود که نمی توانست او را طلاق دهد؟
پس چرا پیامبر در جنگ ها یکی از زنان خود را همراه خود می برد؟ اتفاقا جهاد بر زن و مرد واجب است.
یعنی شما می گید عایشه می بایست تا اخر عمر در خانه می نشست و یک بار هم بیرون نمی آمد تا نکنه از دستور خدا سر پیچی کند
خداوند نمی گوید اصلا از خانه خارج نشوید بلکه می گوید مثل زمان جاهلیت خارج نشوید.
بله همان مردم با حضرت عمر بیعت کردند این هم گفته ی حضرت علی در مورد بیعت با عمر در نامه 6ام نهج البلاغه
إِنَّهُ بَايَعَنِي الْقَوْمُ الَّذِينَ بَايَعُوا أَبَا بَکْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمانَ عَلَي مَا بَايَعُوهُمْ عَلَيْهِ، فَلَمْ يَکُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَخْتَارَ، وَلاَ لِلغَائِبِ أَنْ يَرُدَّ، وَإنَّمَا الشُّورَي لِلْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ، فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَي رَجُلٍ وَسَمَّوْهُ إِمَاماً کَانَ ذلِکَ لِلَّهِ رِضيً،
همانا کساني با من بيعت کردهاند که با ابابکر و عمر و عثمان، با همان شرايط بيعت نمودند، پس آنکه در بيعت حضور داشت نميتواند خليفهاي ديگر برگزيند، و آنکه غايب است نمي تواند بيعت مردم را نپذيرد، و همانا شوراي مسلمين از آن مهاجرين و انصار است، پس اگر بر امامت کسي گرد آمدند، و او را امام خود خواندند، خشنودي خدا هم در آن است.
سایت های اهل سنت هستند هر لحظه که می خواهید بفرمایید تا شرایط مناظره را در سایت های اهل سنت برای شما آماده کنم.
قضاوت با خوتون آيا در منابع اسلامي ميتونيد يه مستند برا نوشته هاتون بيارين؟ من منتظر جوابتون هستم.شما از يه طرف ادعا مي كنيد كه نمي تونيين جواب سوالات رو بدين ازيه طرف هم خيلي راحت وبه خيال خودتون مخاطبين تون رو به جواب هايي كه قبلا دادين ارجاع ميدين. بالاخره جواب ميدين يا نه؟:Mohabbat:
با عنایت به آنچه که عرض شد
1- اساسا سب کردن متعلق به مومن نیست
2- لعن شخصی هم متعلق به مومن نیست
3- لعن مومن بدین اشکال است
اللهم العن ...
لعن الله ..
این لعنی است که درخواست اجرای عدل الهی میکند و مشروط به خواسته اوست.
خداوند عایشه را ام المومنین خطاب نموده...یاحق
چرا از بی خبری دیگران سوء استفاده میکنید؟؟؟!!! خوبه که برای اطلاع از ادعاهای بی پایه و اساس و آگاهی از حقیقت حتما به این آدرس سری بزنیم و از جمله این سوالها رو جواب بدیم. [=+1]............آيا عائشه، صحابه را لعن و سبّ كرده است؟[/] http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8629
[=Century Gothic]﴿ حُبُّ أولياءِ الله والوِلايَةُ لهَمُ واجبَةٌ والبَراءَةُ من أعدائهم واجِبَةٌ و من الّذين ظَلَمُوا آل محمّدٍ عليهم السّلام و هَتَکوا حِجَابَه و أخَذُوا من فاطمةَ عليها السّلام فدك ، و مَنَعُوها ميراثَها و غَصَبُوها و زوجَها حُقُوقَهُما ، و همَّوا بإحراق بيتِها و أَسَّسوا الظلمَ و غَيَّرُوا سُنَّة رسول الله صلی الله عليه وآله وسلم والبَراءةُ من الناکثينَ والقاسطينَ والمارقينَ واجبةٌ ، والبراءةُ من الأنصابِ والأزلامِ و أئمّة الضّلال و قادة الجَور کلّهم أوّلهم و آخرهم واجبة ، والبَراءةُ من أشقَی الأوّلين والآخرين شقيق عاقر ناقة ثمود قاتل أميرالمؤمنين عليه السلام واجبة ، والبراءة من جميع قتلة أهل البيت عليهم السّلام واجبة ﴾ .
[=Century Gothic]امام صادق «عليه السلام» می فرمايد:
[=Century Gothic]
و تبرّی از کسانی که به آل پيغمبرظلم کردند و حرمت پيغمبر را شکستند و فدک فاطمه زهرا سلام الله عليها را غصب کردند و او را از ارث خود منع کردند و حق او وشوهرش را غصب نمودند وبه سوزاندن خانه اش همت گماردند و ظلم را پايه ريزی نمودند وسنت پيامبر را تغیير دادند واجب است.
خصال الشيخ الصّدوق : 2/607 أبواب المائة فما فوقه ، و عنه بحارالأنوار : 27/52 ح3
با سلام
از مصادیق تبری و برائت و بیزاری و نفرین و انزجار و تنفر...:Ealam::Gol:
با سلام نقل از عقیل:«جناب سعيد از شما انتظار نداشتم اين قدر عربي تان ضعيف باشد پایمال کردن حق را از کجای این حدیث درآوردید لطفا فقط ترجمه متن عربی را بیاور نه این که چیزهایی را خود به آن اضافه کنی.
چرا می خواهی این را به خلفای راشدین بچسبانی آیا خوارج به حضرت علی خیانت نکردند آیا ابن ملجم و همدستانش به حضرت علی خیانت نکردند. منظور این حدیث آن چیزی که شما آرزوی آن را دارید نیست برادر.» جناب عقیل شما که اهل جستجو هستی از شما بعید است در مورد حدیثی که آدرس آن هم داده شده اینگونه صحبت کنید.و با اینگونه حرفها اذهان را منحرف کنید.
پایمال کردن حق حضرت علی علیه السلام باتوجه به احادیث دیگر که در پست های دیگر آنها را دیده اید و شواهد بسیار دیگر، تفسیر روشن حدیث مذکور است. حتی خلیفه ی دوم در صحبت خود با جناب ابن عباس به غصب حق حضرت علی علیه السلام اقرار میکند. چرا از حقیقت فرار میکنید؟ چرا بحث را عوض میکنید؟
جناب پسر بلوچ شما حدیثی را آوردید که گفتید در کتاب کافی آمده اما آدرس آن حدیث را هنوز ذکر نکردید و بحث را به جای دیگر کشاندید.بدانید که با غوغاسالاری و بحث را منحرف کردن، حقیقت گم نمی شود.
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ
تشکر
سلام دوست خوبم :Gol: جناب عقيل اميدوارم كه حالتون خوب باشه نيستين من دوباره اين مطلب رو براتون مي نويسم.
ميتونم يه سوال از تون بپرسم ؟
اين جواب هايي رو كه به اصطلاح خوتون خيلي هم علمي وقانع كننده هست از كدوم منبع تاريخي نقل مي كنين؟ اگه مستند هست بگين ما هم بدونيم ولي اگه صرفا دليل تراشي هست يه بحث ديگه هست.
يكي از دوستان فرمدند كه دليل بياريد كه رسول الله ص عائشة را بيشتر اؤ علي دوست داشت و فرمودند از كتب خودتون
أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بَعَثَهُ عَلَى جَيْشِ ذَاتِ السُّلَاسِلِ فَأَتَيْتُهُ فَقُلْتُ أَيُّ النَّاسِ أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ عائشة فَقُلْتُ مِنْ الرِّجَالِ فَقَالَ أَبُوهَا قُلْتُ ثُمَّ مَنْ قَالَ ثُمَّ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَعَدَّ رِجَالًا
میبینم و میبینید پست 59 و 60 را به درخواست جناب عقیل با دلیل و مدرک اهل سنت ثبت کرده ام، اما مثل اینکه ایشان با دستان خالی فقط آدرس از کتب خودشان آن هم به سوالی دیگر جواب میدهند؟؟؟!!! به نظر میرسه طفره رفتن ایشان اعلام عجز خطاب به اهل سنت است.
جناب عقیل شما که اهل جستجو هستی از شما بعید است در مورد حدیثی که آدرس آن هم داده شده اینگونه صحبت کنید.و با اینگونه حرفها اذهان را منحرف کنید.
سلام
برادر چرا قبول نمی کنید به ترجمه اضافه کرده ای آیا این خیانت در امنت نیست.
سعید;48002 نوشت:
پایمال کردن حق حضرت علی علیه السلام باتوجه به احادیث دیگر که در پست های دیگر آنها را دیده اید و شواهد بسیار دیگر، تفسیر روشن حدیث مذکور است. حتی خلیفه ی دوم در صحبت خود با جناب ابن عباس به غصب حق حضرت علی علیه السلام اقرار میکند. چرا از حقیقت فرار میکنید؟ چرا بحث را عوض میکنید؟ جناب پسر بلوچ شما حدیثی را آوردید که گفتید در کتاب کافی آمده اما آدرس آن حدیث را هنوز ذکر نکردید و بحث را به جای دیگر کشاندید.بدانید که با غوغاسالاری و بحث را منحرف کردن، حقیقت گم نمی شود. قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ
یعنی شما با توجه به حدیث های دیگر ترجمه کردید. عجب من که تا حالا این نوع ترجمه را دیگه ندیده بودم.
در ضمن شما بفرمایید برادر بلوچمان برای ککدام حدیث مدرک نگفته اند تا من مدرکش را بیارم.
محب المهدي;48198 نوشت:
اين جواب هايي رو كه به اصطلاح خوتون خيلي هم علمي وقانع كننده هست از كدوم منبع تاريخي نقل مي كنين؟ اگه مستند هست بگين ما هم بدونيم ولي اگه صرفا دليل تراشي هست يه بحث ديگه هست.
این ها دقیقا مستند از تاریخ صحیح و بدون دروغ و تزویر است برای کدامشان سند می خواهی تا بگویم.
عرفان;48224 نوشت:
پست 59 و 60 را به درخواست جناب عقیل با دلیل و مدرک اهل سنت ثبت کرده ام، اما مثل اینکه ایشان با دستان خالی فقط آدرس از کتب خودشان آن هم به سوالی دیگر جواب میدهند؟؟؟!!! به نظر میرسه طفره رفتن ایشان اعلام عجز خطاب به اهل سنت است.
این حدیث را یکی از دوستان درخواست کرده بود.
اما چرا شما به حضرت عایشه این قدر بغض و کینه دارید؟ مگر مومن نیستید آدم که مادر خودش را لعن نمی کند جناب عرفان.
البته اگر عایشه را مادر خودت می دانی اگر نه که چه بهتر برای ما قضیه ثابت می شود.
عایشه که از اهل بیت پیامبر است. نمی دانم شما حرمت خانه ی پیامبر را نمی فهمید؟
واقعا متاسفم و این عاقبت کار شما مثل همان عالم شیعه یاسر الحبیبی است که برای وفات عایشه جشن و شادی گرفت و او را فاحشه خواند جناب عرفان.
اعلام عمومی همه بدانند عقیل و دوستانش اصلا پست ها را نمیخواند و رسم مناظره را نمیداند برای ایشان وقت نگذارید تا اینکه برای نوشته های شما وقت بگذارد.
پست زدم و آدرس از کتب خودتان دادم که عایشه صحابی را لعن میکرد،همان صحابی که شما میگوئید مثل ستارگانند و آنها هم عائشه را ....
شما میگوئید عایشه را لعن نکن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! من همچنین ادعائی کردم؟؟؟؟!!! سواد عربی خواندن بلکه فارسی خواندن هم ندارید؟؟؟؟؟؟ شاید بلوچی بگویم بهتر باشد؟؟
یعنی شما با توجه به حدیث های دیگر ترجمه کردید. عجب من که تا حالا این نوع ترجمه را دیگه ندیده بودم.
دوست گرامی عقیل میشه بفرماید این مسئله چرا برای شما عجیبه ؟
یعنی شما در فهم احادیث به ترجمه تحت الفظی اکتفا میکنید ؟
شرایط رو در نظر نمی گیرید ؟ احادیث دیگه رو در نظر نمی گیرید ؟
آیا همین شما دوستان نیستید که مثلاً ( یک نمونه ) در حدیث منزلت مقام خلافت امیرالمومنین را محدود به غزوه تبوک میکنید ؟
خب اگه لازمه فهم حدیث ، ترجمه تحت الفظیه چرا در این موارد شما ترجمه تحت الفظی رو ملاک قرار نمی دید ؟
از شما انتظار بیشتری میره دوست خوب من !
عقیل;48267 نوشت:
این حدیث را یکی از دوستان درخواست کرده بود.
اما چرا شما به حضرت عایشه این قدر بغض و کینه دارید؟ مگر مومن نیستید آدم که مادر خودش را لعن نمی کند جناب عرفان.
البته اگر عایشه را مادر خودت می دانی اگر نه که چه بهتر برای ما قضیه ثابت می شود.
عایشه که از اهل بیت پیامبر است. نمی دانم شما حرمت خانه ی پیامبر را نمی فهمید؟
واقعا متاسفم و این عاقبت کار شما مثل همان عالم شیعه یاسر الحبیبی است که برای وفات عایشه جشن و شادی گرفت و او را فاحشه خواند جناب عرفان.
عقیل جان اینکه در منابع شما حدیث یا احادیثی در مدح خلفا یا شخیت های خاصی همچون عایشه اومده باشه ، چیز عجیب و غریبی نیست ! اما سیل روایاتی هست که شما میتونی بهش مراجعه کنی و تناقض آشکارش رو با احادیث اینچنینی ببینی ! ( مثلاً در همون کنزالعمال مراجعه کنید به باب مناقب علی بن ابیطالب تا بفهمید چه کسی به رسول الله از همه نزدیک تره ! )
برید و ببینید کیه که از همه مردم زمانش برتره !
برید و ببینید کیه که حبش ، ایمانه و بغضش کفر !
برید و ببینید کیه که بهترین خلایقه و لایق همسری فاطمه زهرا سلام الله علیها !
برید و ببینید کیه که باب ورود به علم پیامبره !
و . . .
باور کن دوست من اگه نرم افزارت واقعاً ویرایش نشده باشه ، قبل از اونی که خوندن مناقب علی بن ابیطالب رو تموم کنی خسته میشی ! شک نکن !
اگه احساس کردی که من واقعیت رو نمی گم حاضرم کل همون باب رو برات بیارم !
اما در مورد اینکه فرمودید عایشه را . . . میدانند !
من به شخصه تو هیچ کدوم از کتابهایی که تا حالا خوندم به این مطلب بر نخوردم یا اصلاً حدیثی راجع به این قضیه نشنیدم و فکر هم نمی کنم که صحت داشته باشه ! اصلاً شیعه این چیز ها رو به عایشه نسبت نمی ده !
چرا شما فکر میکنید شیعه صرف x یا y بودن برخی با اونا مشکل داره !
شیعه بدون دلیل با کسی مشکل نداره بلکه با توجه به عملکردشون نسبت به اونها قضاوت میکنه !
میگه هر کسی که ، ( دقت کنید ) هر کسی!!!! که خلافت رو غصب کنه ، خیانت کاره !
هر کسی که در برابر امام زمانش قیام کنه ، خائنه و مستوجب عذاب !
دوست من شما فکر میکنید اگه ابوبکر و عمر دارای عملکرد آنچنینی نبودند و در رأس کارهاشون خلافت رو غصب نمیکردن ، الان مورد تهاجم تشیع بودن ؟ مطمئناً خیر !
شما فکر میکنید اگه عایشه عملکردش اینطوری نبود و در برابر امیرالمومنین قیام نمی کرد الان مورد تهاجم شیعه بود ؟ خیر !
میدونید چرا ؟ چون خیانت به امام زمان خیانت به خدا و رسول و دین خداست و از این باب است که شیعه عاملین به این داستان را لعن و سب میکند !
همونطور که گفتم اگه واقعآً حب و بغض شیعه نسبت به عایشه بخاطر ابوبکره ، پس چرا محمد بن ابوبکر اینقدر در نزد شیعه موجهه ؟ چرا شخصیت همسر ابوبکر اسماء بنت عمیس اینقدر در نزد شیعه مقبوله ؟
پس صرف عایشه بودن یا ابوبکر بودن یا عمر بودن یا x یا y یا هر کسی بودن ، شیعه لعن نمی کنه ، بلکه عملکرد اون شخص است که شیعه را متقاعد میکنه که او رو عزیز بدونه یا ندونه !
امیدوارم متوجه منظور بنده شده باشید !
در ضمن بهتره که آیات قرآن رو برای رسیدن به اهدافتون قربانی نکنید !
چرا تا شیعه میاد عملکرد عایشه یا . . . رو بررسی کنه سریع فریاد " وا مادرا !!!! " سر میدید ؟؟؟
این یعنی چی ؟ چرا از بررسی شدن عملکرد عایشه ترس دارید ؟ واقعاً تا حالا اینو از خودت پرسیدی ؟
اصلاً بر فرض که طبق فرموده شما دوست عزیز ، عایشه مادر مومنین باشه ، پس تکلیف این آیه چیه ؟
پسر خوب اطاعت و پیروی از والدین مشروطه ! مشروط به اینکه مخالف رضای الهی و در راستای سخط او نباشه !
آیا عملکرد عایشه در قیام برابر اولی الامر زمان مخالف نص صریح و آشکار قرآن نبود ؟
آیا دفاع از عایشه در اون ماجرا نوعی اطاعت از او نیست ؟ نوعی شراکت در کار او نیست ؟
تازه بماند که منظور این آیه با اون چیزی که شما ازش برداشت میکنید و استفاده میکنید زمین تا آسمون فرق داره ! که بحثش از حیطه هدف این تایپیک فاصله داره و اگه قرار باشه بررسی بشه باید جدا بررسی بشه !!!
اعلام عمومی همه بدانند عقیل و دوستانش اصلا پست ها را نمیخواند و رسم مناظره را نمیداند برای ایشان وقت نگذارید تا اینکه برای نوشته های شما وقت بگذارد.
پست زدم و آدرس از کتب خودتان دادم که عایشه صحابی را لعن میکرد،همان صحابی که شما میگوئید مثل ستارگانند و آنها هم عائشه را ....
شما میگوئید عایشه را لعن نکن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! من همچنین ادعائی کردم؟؟؟؟!!! سواد عربی خواندن بلکه فارسی خواندن هم ندارید؟؟؟؟؟؟ شاید بلوچی بگویم بهتر باشد؟؟
دوست عزیز عقیل یعنی شما واقعاً مطلب عرفان رو خوندید و جوابی ندادید ؟
من فکر میکردم علمای اهل سنت تو این 1400 سال ، اینقد وقت داشتن تا برای همه نقاط تاریک عملکرد بزرگانشون توجیه درست کنن ! اما مثل اینکه اشتباه میکردم !
خیلی دلم میخواست دعا کنم خدا وقت بیشتری به علمای بزرگوار اهل سنت بده ولی نمی تونم ، باید بگم :
:Gol: اللهم :Gol: یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة یا رب الحجة بحق الحجة اشف صدر الحجة بظهور الحجة یا رب . . .
یا رب . . .
یا رب . . . .
.
.
.
اللهم عجل لولیک الفرج :Gol: :hamdel: الحجة بن الحسن العسکری علیه السلام :hamdel:
بسمه تعالی
سلام به همه اساتید و بقیه
اولا ادب چیز خوبیه اگر واقعا شیعه علی هستید که حضرت علی مثل شما نبود و چیز هایی که شما می گویید با اخلاق علی (ع) از زمین تا سماوات فرق داره
ثانیا دوستی که گفته بود من سند حدیث ها رو نمی دهم بابا به خدا قسم من چند بار سند حدیث رو نوشتم ولی دوستان مدیران سایت به بهانه های مختلف مطلب رو حذف کردند باز هم می نویسم شاید فرجی باشد و حذف نشود
[="](ابوبکر دو بار مرا زاده است)
[/] [="] کشف الغمة الأربلی 2/374.[/]
[="]اوّل از طریق مادرش فاطمه بنت قاسم بن محمد بن ابی‌بکر[/]
[="]و دوّم از طریق مادر بزرگش اسماء بنت عبدالرحمن بن ابی‌بکر، که اسما مادر فاطمه بنت قاسم بن محمد بن ابی‌بکر[/]
حدیث دوم
[="]که زنی از او پرسید که آیا ابوبکر و عمر را دوست بدارم؟! جعفر صادق گفت: آنها را دوست بدار. آن زن گفت: وقتی به لقای پروردگارم بروم به او می‌گویم: که تو مرا به دوست داشتن آنها فرمان داده‌ای؟! جعفر صادق به او گفت: بله[/]
[="]روضة الکافی 8/237.
دوستان تا جایی که من مطالب را مطالعه می کنم آقای عقیل جواب های شمارا کامل داده لطفا فقط به صفحات آخر این مطلب نگاه نکنید به چند صفحه قبل هم بروید
اما درباره مادرم عایشه (رض)
[/] اگر افرادي نيز اين شبهه را وارد نمايند كه چرا حضرت عايشه ـ (رض)ـ با حضرت علي ـ(ع)ـ وارد جنگ شد؟ ما بايد در اين مورد نيز راهنمايي خداوند متعال را قبول نمائيم كه (تلك أمة قد خلت لها ما كسبت و لكم ما كسبتم) پس حساب آنها با خداوند متعال است و طبق مژده‌هاي رسول‌الله ـ (ص) هر دو گروه بخشيده شده و در بهشت هستند. پس چه فايده‌اي دارد كه ما خود را در درياي خوني غرق نماييم كه خداوند در مورد آن از ما هيچ سؤالي نمي‌كند. عقيده‌ي فرد مسلمان در مورد آن جنگ‌ها بايد اين طور باشد كه هر دو گروه بهشتي هستند و اين خطاي اجتهادي بوده كه رخ داده است و هيچ يك از دو طرف را نبايد فحش و ناسزا گفت. [="]
به عقیده شما حضرت محمد (ص) علم غیب داشته و می دانسته قبل و بعد او چه می شود پس چرا با این حال این افراد که عقیده شما چنین و چنان کرده اند را به خود نزدیک کرد چرا با دختر حضرت ابوبکر و عمر (رض) ازدواج نمود و چرا به حضرت عثمان دو دختر خودش را داد ؟ و چرا این افراد را وزیر خود قرار داده بود ؟؟؟!
به عقیده شما حضرت محمد (ص) علم غیب داشته و می دانسته قبل و بعد او چه می شود پس چرا با این حال این افراد که عقیده شما چنین و چنان کرده اند را به خود نزدیک کرد چرا با دختر حضرت ابوبکر و عمر (رض) ازدواج نمود و چرا به حضرت عثمان دو دختر خودش را داد ؟ و چرا این افراد را وزیر خود قرار داده بود ؟؟؟!
پاسخ شما قبلاً داده شده است. چون در علم خداوند ممکن است بداء حاصل شود، و بداء در بخشی از علم خداوند حاصل می شود که احدی از آن خبر ندارد.
[=arial]بسمه تعالی [="]
اما درباره مادرم عایشه (رض)
[=arial]اگر افرادي نيز اين شبهه را وارد نمايند كه چرا حضرت عايشه ـ (رض)ـ با حضرت علي ـ(ع)ـ وارد جنگ شد؟ ما بايد در اين مورد نيز راهنمايي خداوند متعال را قبول نمائيم كه (تلك أمة قد خلت لها ما كسبت و لكم ما كسبتم) پس حساب آنها با خداوند متعال است و طبق مژده‌هاي رسول‌الله ـ (ص) هر دو گروه بخشيده شده و در بهشت هستند. پس چه فايده‌اي دارد كه ما خود را در درياي خوني غرق نماييم كه خداوند در مورد آن از ما هيچ سؤالي نمي‌كند. [=arial]عقيده‌ي فرد مسلمان در مورد آن جنگ‌ها بايد اين طور باشد كه[=arial] هر دو گروه بهشتي هستند و اين خطاي اجتهادي بوده كه رخ داده است و هيچ يك از دو طرف را نبايد فحش و ناسزا گفت.[="]
[=arial]بسمه تعالی
سلام به همه اساتید و بقیه
اولا ادب چیز خوبیه اگر واقعا شیعه علی هستید که حضرت علی مثل شما نبود و چیز هایی که شما می گویید با اخلاق علی (ع) از زمین تا سماوات فرق داره
ثانیا دوستی که گفته بود من سند حدیث ها رو نمی دهم بابا به خدا قسم من چند بار سند حدیث رو نوشتم ولی دوستان مدیران سایت به بهانه های مختلف مطلب رو حذف کردند باز هم می نویسم شاید فرجی باشد و حذف نشود
[="](ابوبکر دو بار مرا زاده است)
[="] کشف الغمة الأربلی 2/374.
[="]ا [="]
با سلام..
اين روايت را هيچيك از علماي شيعه نقل نكرده اند ، تنها مرحوم ابو الفتح اربلي در كتاب كشف الغمه آن را از عبد العزيز بن اخضر جنابذي كه سني حنفي است نقل كرده .
وقال الحافظ عبد العزيز بن الأخضر الجنابذى رحمه الله أبو عبد الله جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن أبى طالب عليهم السلام الصادق وأمه أم فروة واسمها قريبة بنت القاسم بن محمد بن أبى بكر الصديق رضى الله عنه وأمها أسماء بنت عبد الرحمن بن أبى بكر الصديق ولذلك قال جعفر عليه السلام ولقد ولدنى أبو بكر مرتين .
كشف الغمة ، ج2 ، ص 374 .
حافظ عبد العزيز جنابذي گفته است: ابو عبد الله جعفر بن محمد ، مادرش ام فروه از طرفي دختر قاسم بن محمد بن ابو بكر است و از طرف ديگر مادرش اسماء، دختر عبد الرحمان بن ابوبكر است و از اين روي امام صادق فرموده: ابوبكر دو بار مرا به دنيا آورده يعني از دو طرف نسب من به ابو بكر مي رسد.
اولاً : حافظ عبد العزيز جنابذي متوفاي 611 است و امام صادق عليه السلام در سال 148 هجري به شهادت رسيده است بين اين دو فاصله زيادي وجود دارد . پس روايت مرسله است و روايت مرسل ارزشي براي استدلال ندارد .
ثانياً : اين شخص سني مذهب است ؛ چنانچه ذهبي در سير اعلام النبلاء در باره وي مي‌نويسد :
ابن الأخضر * الامام العالم المحدث الحافظ ... قال ابن النجار : ... وما رأيت في شيوخنا مثله في كثيرة مسموعاته ، وحسن أصوله ... .
سير أعلام النبلاء - الذهبي - ج 22 - ص 31 .
بهترين شاهد بر سني بودن اين شخص ، استفاده از كلمه «صديق» براي ابوبكر است ؛ در حالي كه همه شيعيان مي‌دانند كه اين لقب از القاب اختصاصي امير المؤمنين عليه السلام بوده است . ما اين مطلب را در اين آدرس به صورت كامل بررسي كرده‌ايم ...
برای اطلاع جامع در مورد احادیث مورد نظر به این ادرس:
شما را به خدا اون استدلال که سایت ولی عصر آورده حدیث میاره میگه از بخاری و لی نه ادرسی نه چیزی تازه از یک مسیحی هم حدیث نقل می کنه که واقعا عجیبه به نحوه ای که چنین و چنان بوده باور کنید جز چرت و پرت چیزی ندیدم من جز دل خوشی خودشان و گول زدن به خودشان
[="]که زنی از او پرسید که آیا ابوبکر و عمر را دوست بدارم؟! جعفر صادق گفت: آنها را دوست بدار. آن زن گفت: وقتی به لقای پروردگارم بروم به او می‌گویم: که تو مرا به دوست داشتن آنها فرمان داده‌ای؟! جعفر صادق به او گفت: بله[/]
[="]روضة الکافی 8/237. [/][="]
[/]
با سلام..
خلاصه حدیث این است: زنی به نام ام خالد که فرماندار مدینه به نام یوسف بن عمر زمینی را به او بخشیده بود، در خانۀ امام صادق آمد و اجازه ورود خواست. ابوبصیر می گوید: امام صادق به من فرمود: دوست داری سخن او را بشنوی؟ گفتم: آری. گفت:اکنون که چنین است اجازه ورود به او بده. آنگاه فرمود ای ابوبصیر تو بر روی فرشی که من نشسته ام بنشین به نشانه این که تو از نزدیکان من هستی. زن وارد شد و سخن گفت و زن سخنوری بود، از امام صادق درباره دو نفر پرسید. امام فرمود: آنان را دوست بدار. زن گفت: من هرگاه به سوی خدا رفتم بگویم که تو مرا به دوستی آنها امر کرده ای؟ حضرت فرمود: بلی.
آنگاه زن گفت: این مردی که در کنار شما بر روی فرش مخصوص نشسته به من می گوید از آنها بیزاری بجویم ولی کثیر نوّا (زیدی مذهب بوده) مرا به دوستی آنها دعوت می کند. کدام یک از آنها نزد تو عزیزترند و آنها را بیشتر دوست داری؟ حضرت فرمود: ابوبصیر پیش من عزیزتر از کثیر نوّا و یاران اوست.
ذیل حدیث می تواند صدر حدیث را معنا کند، و حاکی از آن است که حضرت روی مصالحی او را به دوست داشتن آن دو نفر دعوت کرده است، و اگر واقعاً یک مطلب جدی بود هرگز ابی بصیر را که از نظر فکری صد در صد با این مطلب مخالف بود، روی بساط نمی نشاند و او را محبوبتر از مخالف او معرفی نمی کرد، بالاخص که این زن با فرماندار معاویه یوسف بن عمر در ارتباط بود و هر نوع سخنی بر خلاف سیاست روز را به گوش او می رساند و برای حضرت مشکلاتی درست می کرد. کسانی که با روایات اهل بیت آشنا هستند، منطق آنها را درک می کنند.
خلاصه حدیث این است: زنی به نام ام خالد که فرماندار مدینه به نام یوسف بن عمر زمینی را به او بخشیده بود، در خانۀ امام صادق آمد و اجازه ورود خواست. ابوبصیر می گوید: امام صادق به من فرمود: دوست داری سخن او را بشنوی؟ گفتم: آری. گفت:اکنون که چنین است اجازه ورود به او بده. آنگاه فرمود ای ابوبصیر تو بر روی فرشی که من نشسته ام بنشین به نشانه این که تو از نزدیکان من هستی. زن وارد شد و سخن گفت و زن سخنوری بود، از امام صادق درباره دو نفر پرسید. امام فرمود: آنان را دوست بدار. زن گفت: من هرگاه به سوی خدا رفتم بگویم که تو مرا به دوستی آنها امر کرده ای؟ حضرت فرمود: بلی.
جناب آقای عرفان ما چیزه دیگری در کتاب های شما می بینیم و شما جور دیگری ترجمه می کنید چرا شبهه وارد می کنید اصل مطلب چیزی است که در کتاب شما نوشته خواه خواهید و خواه نخواهید داستان سرایی فایده ای ندارد
حدیث فوق از یک آیت الله است و شما می گویید سنی است بالاخره نفهمیدیم آیت الله است یا سنی این عادت شماست جوابی برای سوال ها ندارید مجبور به داستان سرایی می کنید
با سلام..
جناب آقای عرفان ما چیزه دیگری در کتاب های شما می بینیم و شما جور دیگری ترجمه می کنید چرا شبهه وارد می کنید اصل مطلب چیزی است که در کتاب شما نوشته خواه خواهید و خواه نخواهید داستان سرایی فایده ای ندارد
حدیث فوق از یک آیت الله است و شما می گویید سنی است بالاخره نفهمیدیم آیت الله است یا سنی این عادت شماست جوابی برای سوال ها ندارید مجبور به داستان سرایی می کنید
با سلام..
جناب پسر بلوچ..
جایی که جناب عالی جلوی روی خود ما احادیث را چپکی متوجه بشوید و انرا وارونه به خواننده القا نمایید وای به حال اینکه بخواهید ؛انها را در غیاب دوستان برای دیگران بگویید ؛..
ان شخصی که در سلسله رجال حدیث سنی مذهب ذکر گردیده است ؛مربوط به این روایتی که حضرت عالی ؛نقل قول نمودید نمی باشد بلکه مربوط به روایت ابتدایی بود که شما به عنوان شبهه مطرح نموده بودید..
از جهتی سلسله رجال و سند حدیث نیز بررسی شد ؛وهمینطور تناقض و دوگانگی که بین متن روایت با اعتقاد شیعیان وجود دارد ؛نتیجتا حدیث مورد نظر مطرود است ؛این موارد را که در ؛ادرس مذکور به صورت تفصیلی و تحلیلی ذکر گردیده..
ولی روایت اخیر که حضرت عالی انرا به جای روایت ابتدایی متوجه شده اید؛از لحاظ متن گویا و صریح می باشد؛نتیجتا ان قسمتی را که حضرت عالی کات نموده اید و برای ما نقل کردید؛قسمت اخیر حدیث ؛بیان می کند ؛شما بهتر است احادیث را به صورت کامل ذکر نمایید انوقت شبهه بر ان وارد نمایید...
از این موارد در روایات زیاد است؛به عبارتی برخی روایات ؛دنباله حدیث ابتدای انرا بیان می کند ودر برخی میانه حدیث و در برخی ابتدای حدیث....
جناب پسر بلوچ آنچه گفتید گویا فراموش کردید بنده یادآوری می کنم: «اقایون شیعه شما که می گید حضرت ابوبکر رو پیامبر لغب نداده این حدث رو بخونید تو کتاب الکافی شخصی از امام صادق سوال می کند آیا می شود شمشیر را با نقره اندود کرد ؟ جواب امام رو بشونید امام صادق : بله ابوبکر صدیق چنین کرد شخص:آیا شما هم می گویید صدیق؟ امام صادق: بله صدیق بله صدیق هر کس نگوید صدیق خداوند در دنیا و اخرت صدیقش نکند»
لطفا بگویید آدرس این حدیث کجاست؟
تشکر:Gol:
با سلام به جناب عقیل
آنچه که شما ترجمه می خوانید تفسیر است نه ترجمه بنده ادعا نکردم که ترجمه نموده ام تا شما اشکال کنید این چه ترجمه کردن است؟
جناب عقیل مبنا و روش شما در فهم متون مقدس چیست؟
آیا در مثل کلام خداوند که می فرماید:« الرحمن علی العرش استوی » تنها بر ترجمه اعتماد می کنید؟ و سراغ تفسیر نمی روید؟
اهل ادب خوب می دانند که ترجمه از زبان عرب به زبانهای دیگر بازگردان کامل مراد متکلم نیست. و برای تفسیر و روشن شدن مراد متکلم باید به سراغ شواهد عقلی ،علمی و روایی رفت.
تشکر:Gol:
[=arial]ثانیا دوستی که گفته بود من سند حدیث ها رو نمی دهم بابا به خدا قسم من چند بار سند حدیث رو نوشتم ولی دوستان مدیران سایت به بهانه های مختلف مطلب رو حذف کردند باز هم می نویسم شاید فرجی باشد و حذف نشود.
[="](ابوبکر دو بار مرا زاده است)
[="]کشف الغمة الأربلی 2/374.
[="]اوّل از طریق مادرش فاطمه بنت قاسم بن محمد بن ابی‌بکر
[="]و دوّم از طریق مادر بزرگش اسماء بنت عبدالرحمن بن ابی‌بکر، که اسما مادر فاطمه بنت قاسم بن محمد بن ابی‌بکر
سلام دوست خوبم راجع به اين حديثي كه گفتين بايد بگم كه : 1- اين روايت را هيچيك از علماي شيعه نقل نكرده اند ، تنها مرحوم ابو الفتح اربلي در كتاب كشف الغمه آن را از عبد العزيز بن اخضر جنابذي كه سني حنفي است نقل كرده . اولاً : حافظ عبد العزيز جنابذي متوفاي 611 است و امام صادق عليه السلام در سال 148 هجري به شهادت رسيده است بين اين دو فاصله زيادي وجود دارد . پس روايت مرسله است و روايت مرسل ارزشي براي استدلال ندارد . ثانياً : اين شخص سني مذهب است.
دوست خوبم:Sham: اين روايت حتي در كتاب‌هاي خود اهل سنت نيز سند درستي ندارد و تمام سند‌هاي آن بدون استثناء طبق قواعد رجالي اهل سنت بي اعتبار هستند ؛ ولي متأسفانه شما بدون توجه به سند روايت و از آن‌جايي كه بحث فضائل خلفا در ميان است ، با چشمان بسته روايات را نقل مي كنيد.:hamdel:
فعلا خدا نگهدار :Gol:
شما را به خدا اون استدلال که سایت ولی عصر آورده حدیث میاره میگه از بخاری و لی نه ادرسی نه چیزی تازه از یک مسیحی هم حدیث نقل می کنه که واقعا عجیبه به نحوه ای که چنین و چنان بوده باور کنید جز چرت و پرت چیزی ندیدم من جز دل خوشی خودشان و گول زدن به خودشان
:Ealam: قرار به هوچی گری و بی ادبی نیست و از شما که خود رو عالم اهل سنت میدونید خیلی بعیده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:Gol:
جواب منطقی ارائه دادن نشانه حقانیت است.
سلام به همگي :Mohabbat: اگه موافقين مناظره رو با اين بحث ادامه بديم اين چند روزه نمي دونم سايتهاي سني ها رو ديدين يا نه ؟ تقريبا همشون رو يه موضوع كليك كردن اون هم توهين به عايشه ام المومنين فكر كنم اينقد كه اينها نسبت به اين مساله حساس هستند درمورد جسارت بزرگي كه درحق قرآن كريم شد توجه نكردند . يه روحانيي به اسم ياسر الحبيب يه حرفي رو درمورد عايشه گفته درست يا غلط اين رو هم بگم با اينكه مراجع ديني شيعه وبزرگان ما دراين قضيه هم اصلاعيه دادند ولي باز هم اينها اصرار دارند اين قضيه رو كش بدن!:Gig: به نظر شما دليلش چيه ؟:Ealam:
پيشنهاد ميكنم اولا بحث داراي موضوع باشد و خروج از موضوع ممنوع
دوم اينكه مبناي بحث تعيين گردد كه عقلي است يا نقلي يا نص قرآن كريم و يا هردو تا از سه تا يا هرسه
سپس معلوم شود در مبناي نقلي آيا مرجع فقط كتب اهل سنت است يا كتب شيعه هم قبول است
سپس معلوم شود آيا فقط صحيح بخاري و يا فقط صحيحين و يا فقط صحاح سته و يا هر كتاب و تفسير معتبر اهل سنت قابل استناد است
سپس معلوم شود ترجمه ي قرآن فقط بايد تحت اللفظي باشد يا تفاسير كتب اهل سنت بر آيات مورد پذيرش است يا خير
در پايان بايستي روشن شود هدف، رسيدن به حق و حقيقت است و يا صرفا محكوم كردن و تخطئه ي يكديگر
با تشكر
جواد
سلام به همگي
اگه موافقين مناظره رو با اين بحث ادامه بديم
اين چند روزه نمي دونم سايتهاي سني ها رو ديدين يا نه ؟
تقريبا همشون رو يه موضوع كليك كردن اون هم توهين به عايشه ام المومنين فكر كنم اينقد كه اينها نسبت به اين مساله حساس هستند درمورد جسارت بزرگي كه درحق قرآن كريم شد توجه نكردند .
يه روحانيي به اسم ياسر الحبيب يه حرفي رو درمورد عايشه گفته درست يا غلط
اين رو هم بگم با اينكه مراجع ديني شيعه وبزرگان ما دراين قضيه هم اصلاعيه دادند ولي باز هم اينها اصرار دارند اين قضيه رو كش بدن!
به نظر شما دليلش چيه
حرف شما قبول اما آیا فتنه ای بزرگتر از توهین و لعن کردن امهات المومنین و صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم وجود دارد
سلام دوست خوبم اگه يه آدم عذر مي خوام بي فكر ودست نشانده اي مثل ياسر الحبييب يه حرفي زد كه هيچ جايگاهي هم بين شيعيان نداره شما ميگيد فتنه .مگه مقام معظم رهبري توهين به صحابه وزنان رسول الله رو حرام نكردن ؟ من فكر مي كنم شما هم تحت تاثير يه سري تبليغات اين موضوع رو بزرگش مي كنيد.
شما از لعن ما نسبت به یکی از همسران پیامبر اینطور آزرده خاطر شدید ! آیا ما نباید از این اذیت و آزار ها که اتفاقاً همان ام المومنین عایشه هم در آن دست داشته ناراحت باشیم !
سلام علیکم. خداوند شما را نیز رحمت کند. میشود برای بنده مشخص بفرمایید که ملاک تشخیص و قضاوت شما چیست؟ شما قرآن را چون معجزه پیامبر است قرآن میدانید یا چون از سوی خداوند است؟ لطفا تکلیف خودتان را معلوم نمایید,اگر به قرآن ایمان دارید همه آنرا بپذیرید. بیشتر تفکر نمایید و آنگاه پست بزنید
درکتب برادران اهل سنت روایات زیادی هست که خلیفه دوم به خانه حضرت زهرا هجوم کرده تا برای ابوبکر بیعت بگیرد.
در واقع جنگ عایشه وطلحه وزبیر و معاویه علیه امام زمانشون حضرت علی متواتر ومکتوب در کتب شیعه وسنی هست.
احادیث زیادی موجود است که ثابت می کند علی از بقیه سزاوارتر به خلافت مسلمین است.در بخاری از عایشه نقل شده
درکتب برادران اهل سنت روایات زیادی هست که خلیفه دوم به خانه حضرت زهرا هجوم کرده تا برای ابوبکر بیعت بگیرد. در واقع جنگ عایشه وطلحه وزبیر و معاویه علیه امام زمانشون حضرت علی متواتر ومکتوب در کتب شیعه وسنی هست. احادیث زیادی موجود است که ثابت می کند علی از بقیه سزاوارتر به خلافت مسلمین است.
درسته كه عايشه اين كارها رو كرده . سوال من اينه اگه توهين به شخصي كه برا عده زيادي مقدسه دراين اوضاع واحوال كار درستي نيست.
که زنی از او پرسید که آیا ابوبکر و عمر را دوست بدارم؟! جعفر صادق گفت: آنها را دوست بدار. آن زن گفت: وقتی به لقای پروردگارم بروم به او می‌گویم: که تو مرا به دوست داشتن آنها فرمان داده‌ای؟! جعفر صادق به او گفت: بله روضة الکافی 8/237.
بسم الله الرحمن الرحیم ظاهرا برداشت شما از حدیث درست نبوده و به صورت نیمه کاره به حدیث پرداختید . در عین حال ابتدا به متن عربی حدیث توجه زیادی داشته باشید سپس ترجمه و استناد کنید.حال متن کامل حدیث:
عن ابی بصیر قال : کنت جالسا عند ابی عبدالله (ع)اذا دخلت علینا ام خالد التی کان قطعها یوسف ابن عمر ،تستاذن علیه . فقال ابو عبد الله (ع):ایسرک ان تسمع کلامها ؟ قال : فقلت نعم. قال : فأذن لها قال: و اجلسنی علی الطنفسه.قال : ثم دخلت فذا امرأة بلیغة فسألته عنهما. فقال لها تولیهما؟ قالت ؟ فاقول لربی اذا لقیته اک امرتنی بولیتهما قال نعم قال: فان هذاالذی معک علی الطنفسه یأمرنی بالبرأة منهما و کثیر النوی یأمرنی بولیتهما فایهما خیر و احب الیک؟ قال هذا و الله احب الیّ من کثیر النوی و اصحابه.
ان الروایة فی صدداظهار التولی للشیخین تقیّة لا اعتقاد التولی،و هذه من مصائب التی جرت علی الشیعه فی تلک الازمنه . تعرف ایها الناصبی من هی ام خالد؟ جاء فی کتاب اختیار معرفة الرجال المعروف به رجال کشی بسند صحیح حدثنی محمد ابن مسعود عن علی ابن حسین (بن فضال) قال یوسف ابن عمر هو الذی قتل زیدا و کان علی العراق و قطع ید ام خالد و هی امرأة صالحه علی التشیع و کانت مایلة الی زید ابن علی(رجال کشیّ ،ص 242 الحدیث،442.)
کثیر النوی چه کسانی هستند؟ و قیل البتریه کثیر النوی هم اصحاب کثیر النوی الحسن ابن ابی صالح ، و سالم ابن ابی حفصه و الحکم ابن عیینه و سلمةابن کحیل و ابو المقدام ثابت الحداد،و هم الذین دعوا الی ولایة علیّ (ع ) فخلطوا ها بولایة ابی بکر و عمر ،و یثبتون لهم الامامة و یبغضون عثمان و طلحه،و الزبیر و عایشه و یرون الخروج مع ولد علیّ؛ مجمع البحرین،ج3،ص213. از عربی حدیث کاملا مشخص است که اولا حضرت به خاطر تقیه این کلام را فرمودند چه اینکه مجبور بود در برابر یوسف ابن عمر کسی که زید را کشت و ام خالد را که زنی شیعه صالحه بود قطع ید کرد چنین سخنی را بگوید. ثانیا، حضرت ولایت شیخیخن را از اصحاب کثیر النوی که افرادی بودند که عقیده التقاطی داشتند به مراتب بهتر دانست نه اینکه واقعا اعتقاد به حقانیت آنها داشته باشد. استناد به احادیث باید از روی دقت نظر زیاد باشد و صدر و ذیل حدیث را توجه کرد.
:hamdel:سلام به همگي :hamdel: اگه شما هعم موافقين مناظراتمون رو با اين سوال ادامه بديم ؟ چند روزي هستش که سايت هاي وهابي ها وبعضي وابسته هاشون تبليغات عجيبي رو برعليه عزاداري شيعيان راه انداختن ومدام هم تبليغ مي کنند که اينها همه خرافاته وشيعيان مجوسي اند وعاشورا روز شادي وجشن هست! به نظر شما دليل اين همه سر وصدا چيه؟:Gig: منتظر نظرات خوبتون هستم؟:Cheshmak:
سلام به محب المهدی
من هم موافقم ولی بهتره هر بحثی یه عنوان خاص داشته باشه تا مفید واقع بشه بنابراین در پستهای جدا سوالات را مطرح کنید خیلی خوب می شه.مثلا همین سوال را در یک پست جدا بیارید.
سلام من که اصلا نفهمیدم چی شد یه خورده گیرایی من ضعیفه:khandeh!: اما در مورد سوال محب اللمهدی:Gig: خوب حقیقت اینه که بعضی جاها هنوز به رسم پدران ما عزا داری میشه ببخشید سوئ تفاهم نشه من شیعه هستم اما مثلا همین امسال تلوزیون جایی رو نشون می داد که مردم یه حوض گل درست میکن و میرن توش !! طرف می زنه درگوش داداش بعد میره عزاداری از قطع شدن دست عباس میگه !!! با پدرش درشتی میکنه میره علم بر می داره؟؟؟!!!! خودش رو مسخره کرده:Narahat: نه نمیشه خوب حق دارن این طوری بگن والله کربلا جای کار داره به خدا اونها که مسلمان نیستن.شیعه نیستن بهتر درک کردن مثلا خانومها چرا دنبال دسته میرن؟؟؟:Gig: من شاکی هستم چون تعریف درست از کربلا به جوون ها نمی دیم .چون تبلغ درست و مدرن نمیکنیم. چون حرف کربلا رو نمیگیم تا ما نوع نگرشمون رو عوض نکنیم همین اتفاقات می افته و حقیقتش اینه که ما در حق محرم ظلم میکنیم در حق عقایدمون هم همین طور.تو رو خدا بیاین به جای تعصب دنبال راه حل و حرف جهان پسند باشیم عاقلانه عزاداری کنیم.:Sham:
با سلام به دوستان عزیز نکته ای که در موضوع مناظره باید مورد توجه قرار گیرد این است که عنوان بحث باید صورت خاص مطرح شود همچنان که برخی دوستان اشاره نمودند والا بحث به نتیجۀ مطلوبی نمی رسد. 2- در بحث با اهل سنت یک موقع طرف عامی هست لذابااطلاعات متوسط هم می توان به میدان آمد اما گاهی طرف مقابل اهل علم است که در این صورت مناظره کننده حتما آگاهی نسبی به تفاسیر اهل سنت و میزان اعتبار آنها و علم رجال و درایه و کتب شاخص آن و مبانی جرح وتعدیل و مواضع ائمۀ جرح و تعدیل و کتب رجالی وملاک جرح و تعدیل آنها و کتب کلامی وفقهی مذاهب فقهی و تاریخ و طبقات و تراجم داشته باشد والا سر در گم در بحث باقی می ماند وممکن است در عقائد خود او هم خدشه دار شود. به هر حال ما هم در خدمت دوستان عزیز هستیم.ولی مشکل این است که برادران اهل سنت دیگر به این سایت نمی آیند.
راستی یادم رفت بگم من حاظر با هر کسی با هر مذهبی مناظره کنم بدون تعصب
خب اگه حاضري بسم الله مناظرمون رو با اين سوال شروع كنيم؟ عاشورا و عزاداري شماها همش خرافاته وشيعيان مجوسي اند وعاشورا روز شادي وجشن هست! من فيلمش رو هم دارم كه ميگن امام حسين ويزيد به خاطر يه زن باهم جنگيدند بعد توي ايراني احمق (ببخشيد اونا ميگن) ده روز عزاداري مي كني كه چي؟ شما چه جوابي دارين بگين ؟:Gig:
سلام دوستان عزيز ما برا مناظره ابتدا بايد حساب اهل تسنن واقعي را از وهابيت جدا كنند چونخيلي از عقايد اونا رو وهابيا قبول ندارن مثل قضيه عاشوراكه حنفي ها وشافعي ها خودشون مراسم عزاداري دارن. موضوع بعدي علم واشراف كامل به اعتقادات وكتب اهل تسنن هستش.وتفسير صحيح آيات وروايات مورد اختلاف. ودر آخر برا شروع دوستان بهتر يه دوره كامل شبهاي پيشاور واعظ شيرازي رو مطالعه كنن.
کاربر مهمان خوش آمدید
[="Microsoft Sans Serif"]:Gol:
سلام دوست خوبم
چه فرقي مي كنه كه من شيعه باشم يا نه ؟ مهم اينه كه اين يه مناظره اعتقادي هست ومن هم در حد توانم ميتونم در اين بحث شركت كنم.
واين هم كه گفته بودين من به شخصه اصلا و اصلا و اصلا دوست ندارم که با یک شیعه بحث کنم منظورتون رو نفهميدم؟
منتظر [="Magenta"]جواب قشنگتون[/] هستم.
ياعلي
با سلام..
جناب bina88 ..
در برابر نص که نمی توان اجتهاد نمود..
أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ
کیفر آنها، این است که لعن (و طرد) خداوند و فرشتگان و مردم همگی بر آنهاست.
((راغب اصفهانى لعن را به معناى راندن و دور كردن همراه با ناخشنودى و ناراحتى دانسته است چنان كه لعن از جانب خدا به معناى قطع رحمت و توفيق دنيوى و عذاب و عقوبت اخروى است. لعن توسط انسان نيز نوعى دعاى بد، نفرين و بدخواهى براى ديگرى مى باشد..)
به عبارتی اصل لعن همانطور که قبلا گفته شد تا تعلقی نپذیرد ؛ظهور در معنا پیدا نمی کند؛پس لعن بر حسب ان تعلقی که می گیرد هم می تواند مثبت باشد وهم منفی البته مواردی که شما اوردید احکام لعن می باشد ؛به عبارتی لعن می تواند از طرف انسان باشد یا از از طرف خداوند ..هر دو مورد نیز به خدا باز می گردد ؛...چون لعن در اولی عدم سعادت و رحمت از طرف حضرت حق بلاواسطه می باشد ؛و در دومی درخواست این لعن از طرف خداست...
جناب بینا شیعه هستید یا محب ؛به این حدیث توجه کنید:
بطائنى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: لعنت هر گاه از دهان كسى خارج شد، سرگردان مىماند، اگر كسى مستحق آن بود به وى خواهد رسيد و در غير اين صورت بار ديگر به صاحب خود بر مىگردد
یا این حدیث:
در تفسير امام حسن عسكرى عليه السّلام آمده هر گاه دو نفر با هم نزاع كنند و يك ديگر را مورد لعن قرار دهد، لعنتها بالا مىروند و از خداوند اذن مىخواهند كه بر كدام يك از آنها فرود آيند، خداوند به فرشتگان مىگويد: اينك بنگريد اگر لاعن اهليت براى لعن دارد و آن ديگرى شايسته لعن نيست هر دو لعن را به لاعن بدهيد.
اما اگر او شايسته لعن مىباشد و لاعن اهليت لعن را ندارد هر دو را بطرف او حواله كنيد و اگر هر دو شايسته هستند لعن هر يك را به ديگرى بدهيد و اگر هيچ يك از آنها شايسته نبودند لعن را متوجه يهوديان و ناصبيان كنيد كه صفات محمد و على را انكار مىكنند و فضائل آنها را قبول ندارند.
همانطور که قبلا نیز گفته شد لعن اشخاص بر حسب موازین وشرایطی است که در قران وروایات بیان گشته است ؛وهر کسی ان شرایط را در خود جمع کند ؛مصداق لعن قرار خواهد گرفت ...
اما در مورد اینکه خداوند به انها صفت ام المومنین داد نه ام المسلمین ؛همانطور که خود فرمودید عنایتی است از طرف خداوند ؛برای عدم ازدواج مردان با انها که البته طبق جمله قبلی یعنی النَّبِی أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ..این امر برای مومنین می باشد به عبارتی هر کسی از این دستور سرپیچی کند مومن نیست...
به عبارتی این صفت یک صفت ؛عرضی و جعلی است نه حقیقی و واقعی ؛ و صفات صوری جایی در حقیقت و واقعیت ندارند ؛یعنی ممکن است مادر فاسق یاشد و فرزند مومن ؛و یا بالعکس برای همین صفت مذکور کمالی برای مادر و یا فرزند نمی باشد ؛نتیجتا اگر به جای مادر مومنین مادر پیامبر نیز بگوییم در مسلم و مومن بودن تاثیری ندارد...
یک نکته دیگر؛وان اینکه همه مراتب کمال از مراتب تسلیم هستند ؛که دانی ترین ان اسلام است ؛و بالاترین ان مقام رضاست ؛وخود یقین یکی از مراتب تسلیم می باشد ؛که همان دسترسی به ملکوت و حقیقت هر چیزی می باشد ؛پس کسی ممکن است ایمان داشته باشد ؛ولی به یقین نرسیده باشد ؛..
وَكَذَلِكَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیكُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ
و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم؛ (تا به آن استدلال کند،) و اهل یقین گردد.
نتیجتا لوازم و ویژگیهای یک لعن را با ید از قران و روایات اتخاذ نمود تا بتوانیم مصادیق انرا بشناسیم ؛..
البته سب نیز بر حسب روایات وقران تحت شرایطی مجاز است ؛منتها دایره ان خیلی تنگتر از لعن می باشد..
یا حق
سلام
ببخشید دوستان چند روزیه خیلی کم وقت دارم و اصلا فرصت پاسخ دادن ندارم ان شاء الله چند روز دیگه به جمع تون برمی گردم
دوستتان دارم - موفق باشد
با تشکر _ یا الله
[=Century Gothic]با سلام
[=Century Gothic]عن أبی عبدالله الصّادق «عليه السلام» ، قال :
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]﴿ حُبُّ أولياءِ الله والوِلايَةُ لهَمُ واجبَةٌ والبَراءَةُ من أعدائهم واجِبَةٌ و من الّذين ظَلَمُوا آل محمّدٍ عليهم السّلام و هَتَکوا حِجَابَه و أخَذُوا من فاطمةَ عليها السّلام فدك ، و مَنَعُوها ميراثَها و غَصَبُوها و زوجَها حُقُوقَهُما ، و همَّوا بإحراق بيتِها و أَسَّسوا الظلمَ و غَيَّرُوا سُنَّة رسول الله صلی الله عليه وآله وسلم والبَراءةُ من الناکثينَ والقاسطينَ والمارقينَ واجبةٌ ، والبراءةُ من الأنصابِ والأزلامِ و أئمّة الضّلال و قادة الجَور کلّهم أوّلهم و آخرهم واجبة ، والبَراءةُ من أشقَی الأوّلين والآخرين شقيق عاقر ناقة ثمود قاتل أميرالمؤمنين عليه السلام واجبة ، والبراءة من جميع قتلة أهل البيت عليهم السّلام واجبة ﴾ .
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]امام صادق «عليه السلام» می فرمايد:
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]دوست داشتن دوستان خدا و قبول کردن ولايتشان واجب است.
و تبرّی از دشمنانشان واجب است.
و تبرّی از کسانی که به آل پيغمبرظلم کردند و حرمت پيغمبر را شکستند و فدک فاطمه زهرا سلام الله عليها را غصب کردند و او را از ارث خود منع کردند و حق او وشوهرش را غصب نمودند وبه سوزاندن خانه اش همت گماردند و ظلم را پايه ريزی نمودند وسنت پيامبر را تغیير دادند واجب است.
وتبرّی از ناکثين و قاسطين و مارقين واجب است.
و تبرّی از انصاب وازلام و پيشوايان گمراهی و رهبران ظلم وستم تمامشان از اولين آنها تا آخرينشان واجب است.
و تبرّی از پست ترين از اولين و آخرين، قاتل ناقه ثمود، قاتل امير المؤمنين واجب است. و تبرّی از تمام قاتلين اهل بيت واجب است. :Sham:
خصال الشيخ الصّدوق : 2/607 أبواب المائة فما فوقه ، و عنه بحارالأنوار : 27/52 ح3
با سلام خدمت شیعیان مولا امیرالمونین حیدر
مثل اینکه مناظره برادران شیعه با چند تن از اهل سنت راه به جایی نمیبره.
یه دعا میکنم که ان شا الله خود اهل سنت آمین بگن البته ما شیعه ها مکرر همین دعا رو در حق اهل سنت میکیم
ان شا الله شما با حضرات(ابابکر-عمر- عایشه- عثمان- معاویه و....) محشور بشید و در دنیا و آخرت هر جا هستند با آن ها فیض ببرید و حضرت عمر شفیع شما باشند. اللهی آمین. برای جناب عقیل به صورت خصوصی از خدا طلب کنید که عنایات حضرت ابوبکر شامل حالشان شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
استاد عرفان تو هم کشتی ما رو با این سوال های نفس گیرت هزاران سوال اهل سنت پاسخ داده نشده حالا شما می خوای من و این چندنفر کم از اهل سنت بیایم این همه سوال را جواب بدیم اگر خیلی دنبال جواب هستی توی فروم های اهل سنت یکی یکی آنها را مطرح کن تا ببینی این سوالات نفس گیر نیستند بلکه مثل آب خوردن جوابت را می دهند.
جناب یاس من شما یک بار دیگر این آیه را در تاپیک امامت آوردید ولی وقتی جواب دادم دیگه پیدات نشد لطف کن اگه ندیدی برو یه نگاهی بنداز
حضرت عایشه هیچ وقت علیه امام علی قیام نکرد و این را متاسفانه خیلی از عامیان شیعه نمی دانند یاس من جان عایشه برای انتقام از خون سیدنا عثمان به عراق رفته بود و حضرت علی هم چون انتقام را در آن زمان کار خوبی نمی دونست به دنبال عایشه رفت و در آن جا متاسفانه منافقین با مکر و حیله و در نصف شب آن ها را به جان هم انداختند.
زن نوح و زن لوط که خداوند آن ها را تنبیه کرد اما چرا حضرت عایشه با وجود این که زن آخرین پیامبر بود وباید از همه بیشتر تنبیه می شد خداوند و پیامبر حتی یک بار هم او را مجازات نکردند.
آیا غیرت پیامبر این قدر کم بود که نمی توانست او را طلاق دهد؟
پس چرا پیامبر در جنگ ها یکی از زنان خود را همراه خود می برد؟ اتفاقا جهاد بر زن و مرد واجب است.
یعنی شما می گید عایشه می بایست تا اخر عمر در خانه می نشست و یک بار هم بیرون نمی آمد تا نکنه از دستور خدا سر پیچی کند
آیه بطور کامل این است
وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
و در خانههاى خود بمانيد، و همچون دوران جاهليّت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد، و زکات را بپردازيد، و خدا و رسولش را اطاعت کنيد؛ خداوند فقط مىخواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.
خداوند نمی گوید اصلا از خانه خارج نشوید بلکه می گوید مثل زمان جاهلیت خارج نشوید.
بله همان مردم با حضرت عمر بیعت کردند این هم گفته ی حضرت علی در مورد بیعت با عمر در نامه 6ام نهج البلاغه
إِنَّهُ بَايَعَنِي الْقَوْمُ الَّذِينَ بَايَعُوا أَبَا بَکْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمانَ عَلَي مَا بَايَعُوهُمْ عَلَيْهِ، فَلَمْ يَکُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَخْتَارَ، وَلاَ لِلغَائِبِ أَنْ يَرُدَّ، وَإنَّمَا الشُّورَي لِلْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ، فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَي رَجُلٍ وَسَمَّوْهُ إِمَاماً کَانَ ذلِکَ لِلَّهِ رِضيً،
همانا کساني با من بيعت کردهاند که با ابابکر و عمر و عثمان، با همان شرايط بيعت نمودند، پس آنکه در بيعت حضور داشت نميتواند خليفهاي ديگر برگزيند، و آنکه غايب است نمي تواند بيعت مردم را نپذيرد، و همانا شوراي مسلمين از آن مهاجرين و انصار است، پس اگر بر امامت کسي گرد آمدند، و او را امام خود خواندند، خشنودي خدا هم در آن است.
سایت های اهل سنت هستند هر لحظه که می خواهید بفرمایید تا شرایط مناظره را در سایت های اهل سنت برای شما آماده کنم.
در ضمن از جناب بینا88 هم تشکر می کنم.
سلام دوست خوبم :Gol: جناب عقيل اميدوارم كه حالتون خوب باشه
ميتونم يه سوال از تون بپرسم ؟
اين جواب هايي رو كه به اصطلاح خوتون خيلي هم علمي وقانع كننده هست از كدوم منبع تاريخي نقل مي كنين؟
اگه مستند هست بگين ما هم بدونيم ولي اگه صرفا دليل تراشي هست يه بحث ديگه هست.
اگه موافقين بعضي از جوابتون رو با هم مرور كنيم .
حضرت عایشه هیچ وقت علیه امام علی قیام نکرد و این را متاسفانه خیلی از عامیان شیعه نمی دانند یاس من جان عایشه برای انتقام از خون سیدنا عثمان به عراق رفته بود و حضرت علی هم چون انتقام را در آن زمان کار خوبی نمی دونست به دنبال عایشه رفت و در آن جا متاسفانه منافقین با مکر و حیله و در نصف شب آن ها را به جان هم انداختند.
آیا غیرت پیامبر این قدر کم بود که نمی توانست او را طلاق دهد؟
پس چرا پیامبر در جنگ ها یکی از زنان خود را همراه خود می برد؟ اتفاقا جهاد بر زن و مرد واجب است.
یعنی شما می گید عایشه می بایست تا اخر عمر در خانه می نشست و یک بار هم بیرون نمی آمد تا نکنه از دستور خدا سر پیچی کند
خداوند نمی گوید اصلا از خانه خارج نشوید بلکه می گوید مثل زمان جاهلیت خارج نشوید.
بله همان مردم با حضرت عمر بیعت کردند این هم گفته ی حضرت علی در مورد بیعت با عمر در نامه 6ام نهج البلاغه
إِنَّهُ بَايَعَنِي الْقَوْمُ الَّذِينَ بَايَعُوا أَبَا بَکْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمانَ عَلَي مَا بَايَعُوهُمْ عَلَيْهِ، فَلَمْ يَکُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَخْتَارَ، وَلاَ لِلغَائِبِ أَنْ يَرُدَّ، وَإنَّمَا الشُّورَي لِلْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ، فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَي رَجُلٍ وَسَمَّوْهُ إِمَاماً کَانَ ذلِکَ لِلَّهِ رِضيً،
همانا کساني با من بيعت کردهاند که با ابابکر و عمر و عثمان، با همان شرايط بيعت نمودند، پس آنکه در بيعت حضور داشت نميتواند خليفهاي ديگر برگزيند، و آنکه غايب است نمي تواند بيعت مردم را نپذيرد، و همانا شوراي مسلمين از آن مهاجرين و انصار است، پس اگر بر امامت کسي گرد آمدند، و او را امام خود خواندند، خشنودي خدا هم در آن است.
سایت های اهل سنت هستند هر لحظه که می خواهید بفرمایید تا شرایط مناظره را در سایت های اهل سنت برای شما آماده کنم.
قضاوت با خوتون آيا در منابع اسلامي ميتونيد يه مستند برا نوشته هاتون بيارين؟ من منتظر جوابتون هستم.شما از يه طرف ادعا مي كنيد كه نمي تونيين جواب سوالات رو بدين ازيه طرف هم خيلي راحت وبه خيال خودتون مخاطبين تون رو به جواب هايي كه قبلا دادين ارجاع ميدين. بالاخره جواب ميدين يا نه؟:Mohabbat:
فعلا خداحافظ
چرا از بی خبری دیگران سوء استفاده میکنید؟؟؟!!!
خوبه که برای اطلاع از ادعاهای بی پایه و اساس و آگاهی از حقیقت حتما به این آدرس سری بزنیم و از جمله این سوالها رو جواب بدیم.
[=+1]............آيا عائشه، صحابه را لعن و سبّ كرده است؟[/]
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8629
آيا صحابه به عائشه ناسزا گفته‌اند؟
در کتب اهل سنت نام صحابه ای که به عائشه..........
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8628
قابل توجه جناب عقیل که دوست داشتند به سوالات بنده جواب بدن.
با سلام
از مصادیق تبری و برائت و بیزاری و نفرین و انزجار و تنفر...:Ealam::Gol:
يكي از دوستان فرمدند كه دليل بياريد كه رسول الله ص عائشة را بيشتر اؤ علي دوست داشت و فرمودند از كتب خودتون
أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بَعَثَهُ عَلَى جَيْشِ ذَاتِ السُّلَاسِلِ فَأَتَيْتُهُ فَقُلْتُ أَيُّ النَّاسِ أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ عائشة فَقُلْتُ مِنْ الرِّجَالِ فَقَالَ أَبُوهَا قُلْتُ ثُمَّ مَنْ قَالَ ثُمَّ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَعَدَّ رِجَالًا
صحيح بخاري حديث شماره ي 3389
صحيح مسلم حديث شماره ي 4396
سنن ترمذی حچیث شماره 3820
سنن ابن ماجه حديث 98
مسند احمد حديث 17143
نقل از عقیل:«جناب سعيد از شما انتظار نداشتم اين قدر عربي تان ضعيف باشد پایمال کردن حق را از کجای این حدیث درآوردید لطفا فقط ترجمه متن عربی را بیاور نه این که چیزهایی را خود به آن اضافه کنی.
چرا می خواهی این را به خلفای راشدین بچسبانی آیا خوارج به حضرت علی خیانت نکردند آیا ابن ملجم و همدستانش به حضرت علی خیانت نکردند. منظور این حدیث آن چیزی که شما آرزوی آن را دارید نیست برادر.»
جناب عقیل شما که اهل جستجو هستی از شما بعید است در مورد حدیثی که آدرس آن هم داده شده اینگونه صحبت کنید.و با اینگونه حرفها اذهان را منحرف کنید.
پایمال کردن حق حضرت علی علیه السلام باتوجه به احادیث دیگر که در پست های دیگر آنها را دیده اید و شواهد بسیار دیگر، تفسیر روشن حدیث مذکور است. حتی خلیفه ی دوم در صحبت خود با جناب ابن عباس به غصب حق حضرت علی علیه السلام اقرار میکند. چرا از حقیقت فرار میکنید؟ چرا بحث را عوض میکنید؟
جناب پسر بلوچ شما حدیثی را آوردید که گفتید در کتاب کافی آمده اما آدرس آن حدیث را هنوز ذکر نکردید و بحث را به جای دیگر کشاندید.بدانید که با غوغاسالاری و بحث را منحرف کردن، حقیقت گم نمی شود.
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ
تشکر
سلام دوست خوبم :Gol: جناب عقيل اميدوارم كه حالتون خوب باشه
نيستين
من دوباره اين مطلب رو براتون مي نويسم.
ميتونم يه سوال از تون بپرسم ؟
اين جواب هايي رو كه به اصطلاح خوتون خيلي هم علمي وقانع كننده هست از كدوم منبع تاريخي نقل مي كنين؟
اگه مستند هست بگين ما هم بدونيم ولي اگه صرفا دليل تراشي هست يه بحث ديگه هست.
میبینم و میبینید
پست 59 و 60 را به درخواست جناب عقیل با دلیل و مدرک اهل سنت ثبت کرده ام، اما مثل اینکه ایشان با دستان خالی فقط آدرس از کتب خودشان آن هم به سوالی دیگر جواب میدهند؟؟؟!!!
به نظر میرسه طفره رفتن ایشان اعلام عجز خطاب به اهل سنت است.
خطاب به عقیل(که هر وقت به نفعش نیست کم پیداست) و بقیه دوستانش
آيا عائشه، نسبت به همسران ديگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حسادت داشته است؟
:Gig:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=8526
سلام
برادر چرا قبول نمی کنید به ترجمه اضافه کرده ای آیا این خیانت در امنت نیست.
یعنی شما با توجه به حدیث های دیگر ترجمه کردید. عجب من که تا حالا این نوع ترجمه را دیگه ندیده بودم.
در ضمن شما بفرمایید برادر بلوچمان برای ککدام حدیث مدرک نگفته اند تا من مدرکش را بیارم.
این ها دقیقا مستند از تاریخ صحیح و بدون دروغ و تزویر است برای کدامشان سند می خواهی تا بگویم.
این حدیث را یکی از دوستان درخواست کرده بود.
اما چرا شما به حضرت عایشه این قدر بغض و کینه دارید؟ مگر مومن نیستید آدم که مادر خودش را لعن نمی کند جناب عرفان.
البته اگر عایشه را مادر خودت می دانی اگر نه که چه بهتر برای ما قضیه ثابت می شود.
عایشه که از اهل بیت پیامبر است. نمی دانم شما حرمت خانه ی پیامبر را نمی فهمید؟
واقعا متاسفم و این عاقبت کار شما مثل همان عالم شیعه یاسر الحبیبی است که برای وفات عایشه جشن و شادی گرفت و او را فاحشه خواند جناب عرفان.
اعلام عمومی
همه بدانند عقیل و دوستانش اصلا پست ها را نمیخواند و رسم مناظره را نمیداند برای ایشان وقت نگذارید تا اینکه برای نوشته های شما وقت بگذارد.
پست زدم و آدرس از کتب خودتان دادم که عایشه صحابی را لعن میکرد،همان صحابی که شما میگوئید مثل ستارگانند و آنها هم عائشه را ....
شما میگوئید عایشه را لعن نکن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! من همچنین ادعائی کردم؟؟؟؟!!!
سواد عربی خواندن بلکه فارسی خواندن هم ندارید؟؟؟؟؟؟ شاید بلوچی بگویم بهتر باشد؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم
عقیل;48267 نوشت:
عقیل;48267 نوشت:
سلام بر همه دوستان
دوست گرامی عقیل میشه بفرماید این مسئله چرا برای شما عجیبه ؟
یعنی شما در فهم احادیث به ترجمه تحت الفظی اکتفا میکنید ؟
شرایط رو در نظر نمی گیرید ؟ احادیث دیگه رو در نظر نمی گیرید ؟
آیا همین شما دوستان نیستید که مثلاً ( یک نمونه ) در حدیث منزلت مقام خلافت امیرالمومنین را محدود به غزوه تبوک میکنید ؟
خب اگه لازمه فهم حدیث ، ترجمه تحت الفظیه چرا در این موارد شما ترجمه تحت الفظی رو ملاک قرار نمی دید ؟
از شما انتظار بیشتری میره دوست خوب من !
عقیل جان اینکه در منابع شما حدیث یا احادیثی در مدح خلفا یا شخیت های خاصی همچون عایشه اومده باشه ، چیز عجیب و غریبی نیست ! اما سیل روایاتی هست که شما میتونی بهش مراجعه کنی و تناقض آشکارش رو با احادیث اینچنینی ببینی ! ( مثلاً در همون کنزالعمال مراجعه کنید به باب مناقب علی بن ابیطالب تا بفهمید چه کسی به رسول الله از همه نزدیک تره ! )
برید و ببینید کیه که از همه مردم زمانش برتره !
برید و ببینید کیه که حبش ، ایمانه و بغضش کفر !
برید و ببینید کیه که بهترین خلایقه و لایق همسری فاطمه زهرا سلام الله علیها !
برید و ببینید کیه که باب ورود به علم پیامبره !
و . . .
باور کن دوست من اگه نرم افزارت واقعاً ویرایش نشده باشه ، قبل از اونی که خوندن مناقب علی بن ابیطالب رو تموم کنی خسته میشی ! شک نکن !
اگه احساس کردی که من واقعیت رو نمی گم حاضرم کل همون باب رو برات بیارم !
اما در مورد اینکه فرمودید عایشه را . . . میدانند !
من به شخصه تو هیچ کدوم از کتابهایی که تا حالا خوندم به این مطلب بر نخوردم یا اصلاً حدیثی راجع به این قضیه نشنیدم و فکر هم نمی کنم که صحت داشته باشه ! اصلاً شیعه این چیز ها رو به عایشه نسبت نمی ده !
چرا شما فکر میکنید شیعه صرف x یا y بودن برخی با اونا مشکل داره !
شیعه بدون دلیل با کسی مشکل نداره بلکه با توجه به عملکردشون نسبت به اونها قضاوت میکنه !
میگه هر کسی که ، ( دقت کنید ) هر کسی!!!! که خلافت رو غصب کنه ، خیانت کاره !
هر کسی که در برابر امام زمانش قیام کنه ، خائنه و مستوجب عذاب !
و . ..
درست همون میزانی که خداوند قرار داده !
انَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ(الحجرات/13)
دوست من شما فکر میکنید اگه ابوبکر و عمر دارای عملکرد آنچنینی نبودند و در رأس کارهاشون خلافت رو غصب نمیکردن ، الان مورد تهاجم تشیع بودن ؟ مطمئناً خیر !
شما فکر میکنید اگه عایشه عملکردش اینطوری نبود و در برابر امیرالمومنین قیام نمی کرد الان مورد تهاجم شیعه بود ؟ خیر !
میدونید چرا ؟ چون خیانت به امام زمان خیانت به خدا و رسول و دین خداست و از این باب است که شیعه عاملین به این داستان را لعن و سب میکند !
همونطور که گفتم اگه واقعآً حب و بغض شیعه نسبت به عایشه بخاطر ابوبکره ، پس چرا محمد بن ابوبکر اینقدر در نزد شیعه موجهه ؟ چرا شخصیت همسر ابوبکر اسماء بنت عمیس اینقدر در نزد شیعه مقبوله ؟
پس صرف عایشه بودن یا ابوبکر بودن یا عمر بودن یا x یا y یا هر کسی بودن ، شیعه لعن نمی کنه ، بلکه عملکرد اون شخص است که شیعه را متقاعد میکنه که او رو عزیز بدونه یا ندونه !
امیدوارم متوجه منظور بنده شده باشید !
در ضمن بهتره که آیات قرآن رو برای رسیدن به اهدافتون قربانی نکنید !
چرا تا شیعه میاد عملکرد عایشه یا . . . رو بررسی کنه سریع فریاد " وا مادرا !!!! " سر میدید ؟؟؟
این یعنی چی ؟ چرا از بررسی شدن عملکرد عایشه ترس دارید ؟ واقعاً تا حالا اینو از خودت پرسیدی ؟
اصلاً بر فرض که طبق فرموده شما دوست عزیز ، عایشه مادر مومنین باشه ، پس تکلیف این آیه چیه ؟
وَوَصَّينَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَي مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ(العنکبوت/8)
پسر خوب اطاعت و پیروی از والدین مشروطه ! مشروط به اینکه مخالف رضای الهی و در راستای سخط او نباشه !
آیا عملکرد عایشه در قیام برابر اولی الامر زمان مخالف نص صریح و آشکار قرآن نبود ؟
آیا دفاع از عایشه در اون ماجرا نوعی اطاعت از او نیست ؟ نوعی شراکت در کار او نیست ؟
تازه بماند که منظور این آیه با اون چیزی که شما ازش برداشت میکنید و استفاده میکنید زمین تا آسمون فرق داره ! که بحثش از حیطه هدف این تایپیک فاصله داره و اگه قرار باشه بررسی بشه باید جدا بررسی بشه !!!
امیدوارم با بغض گفته های من رو نخونی !
همین
دوست عزیز عقیل یعنی شما واقعاً مطلب عرفان رو خوندید و جوابی ندادید ؟
من فکر میکردم علمای اهل سنت تو این 1400 سال ، اینقد وقت داشتن تا برای همه نقاط تاریک عملکرد بزرگانشون توجیه درست کنن ! اما مثل اینکه اشتباه میکردم !
خیلی دلم میخواست دعا کنم خدا وقت بیشتری به علمای بزرگوار اهل سنت بده ولی نمی تونم ، باید بگم :
یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة
یا رب الحجة بحق الحجة اشف صدر الحجة بظهور الحجة
یا رب . . .
.
.
.
.
اللهم عجل لولیک الفرج :Gol:
:hamdel: الحجة بن الحسن العسکری علیه السلام :hamdel:
بسمه تعالی
سلام به همه اساتید و بقیه
اولا ادب چیز خوبیه اگر واقعا شیعه علی هستید که حضرت علی مثل شما نبود و چیز هایی که شما می گویید با اخلاق علی (ع) از زمین تا سماوات فرق داره
ثانیا دوستی که گفته بود من سند حدیث ها رو نمی دهم بابا به خدا قسم من چند بار سند حدیث رو نوشتم ولی دوستان مدیران سایت به بهانه های مختلف مطلب رو حذف کردند باز هم می نویسم شاید فرجی باشد و حذف نشود
[="](ابوبکر دو بار مرا زاده است)
[/] [="] کشف الغمة الأربلی 2/374.[/]
[="]اوّل از طریق مادرش فاطمه بنت قاسم بن محمد بن ابی‌بکر[/]
[="]و دوّم از طریق مادر بزرگش اسماء بنت عبدالرحمن بن ابی‌بکر، که اسما مادر فاطمه بنت قاسم بن محمد بن ابی‌بکر[/]
حدیث دوم
[="]که زنی از او پرسید که آیا ابوبکر و عمر را دوست بدارم؟! جعفر صادق گفت: آنها را دوست بدار. آن زن گفت: وقتی به لقای پروردگارم بروم به او می‌گویم: که تو مرا به دوست داشتن آنها فرمان داده‌ای؟! جعفر صادق به او گفت: بله[/]
[="]روضة الکافی 8/237.
دوستان تا جایی که من مطالب را مطالعه می کنم آقای عقیل جواب های شمارا کامل داده لطفا فقط به صفحات آخر این مطلب نگاه نکنید به چند صفحه قبل هم بروید
اما درباره مادرم عایشه (رض)
[/] اگر افرادي نيز اين شبهه را وارد نمايند كه چرا حضرت عايشه ـ (رض)ـ با حضرت علي ـ(ع)ـ وارد جنگ شد؟ ما بايد در اين مورد نيز راهنمايي خداوند متعال را قبول نمائيم كه (تلك أمة قد خلت لها ما كسبت و لكم ما كسبتم) پس حساب آنها با خداوند متعال است و طبق مژده‌هاي رسول‌الله ـ (ص) هر دو گروه بخشيده شده و در بهشت هستند. پس چه فايده‌اي دارد كه ما خود را در درياي خوني غرق نماييم كه خداوند در مورد آن از ما هيچ سؤالي نمي‌كند.
عقيده‌ي فرد مسلمان در مورد آن جنگ‌ها بايد اين طور باشد كه هر دو گروه بهشتي هستند و اين خطاي اجتهادي بوده كه رخ داده است و هيچ يك از دو طرف را نبايد فحش و ناسزا گفت.
[="]
[/]
اما تا به حال کسی به این سوال من پاسخ نداده
به عقیده شما حضرت محمد (ص) علم غیب داشته و می دانسته قبل و بعد او چه می شود پس چرا با این حال این افراد که عقیده شما چنین و چنان کرده اند را به خود نزدیک کرد چرا با دختر حضرت ابوبکر و عمر (رض) ازدواج نمود و چرا به حضرت عثمان دو دختر خودش را داد ؟ و چرا این افراد را وزیر خود قرار داده بود ؟؟؟!
با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان :Gol:
نقل قول:
پاسخ شما قبلاً داده شده است. چون در علم خداوند ممکن است بداء حاصل شود، و بداء در بخشی از علم خداوند حاصل می شود که احدی از آن خبر ندارد.
یا حق
ماردم عائشه در کتب اهل سنت
برای اینکه قانون مناظره را رعایت کرده باشم این دو سوال و جوابش را با اصل منبع خدمت دوستان تقدیم مینمایم،امید است اهل سنت ببینند.
[=+1]............* چرا پيامبر اسلام (ص) با عايشه و حفصه ازدواج كردند ؟
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1344
[/][=+1].....................* آيا تهمت فحشاء به عائشه، صحت دارد؟[/]
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=10289
با سلام..
اين روايت را هيچيك از علماي شيعه نقل نكرده اند ، تنها مرحوم ابو الفتح اربلي در كتاب كشف الغمه آن را از عبد العزيز بن اخضر جنابذي كه سني حنفي است نقل كرده .
وقال الحافظ عبد العزيز بن الأخضر الجنابذى رحمه الله أبو عبد الله جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن أبى طالب عليهم السلام الصادق وأمه أم فروة واسمها قريبة بنت القاسم بن محمد بن أبى بكر الصديق رضى الله عنه وأمها أسماء بنت عبد الرحمن بن أبى بكر الصديق ولذلك قال جعفر عليه السلام ولقد ولدنى أبو بكر مرتين .
كشف الغمة ، ج2 ، ص 374 .
حافظ عبد العزيز جنابذي گفته است: ابو عبد الله جعفر بن محمد ، مادرش ام فروه از طرفي دختر قاسم بن محمد بن ابو بكر است و از طرف ديگر مادرش اسماء، دختر عبد الرحمان بن ابوبكر است و از اين روي امام صادق فرموده: ابوبكر دو بار مرا به دنيا آورده يعني از دو طرف نسب من به ابو بكر مي رسد.
اولاً : حافظ عبد العزيز جنابذي متوفاي 611 است و امام صادق عليه السلام در سال 148 هجري به شهادت رسيده است بين اين دو فاصله زيادي وجود دارد . پس روايت مرسله است و روايت مرسل ارزشي براي استدلال ندارد .
ثانياً : اين شخص سني مذهب است ؛ چنانچه ذهبي در سير اعلام النبلاء در باره وي مي‌نويسد :
ابن الأخضر * الامام العالم المحدث الحافظ ... قال ابن النجار : ... وما رأيت في شيوخنا مثله في كثيرة مسموعاته ، وحسن أصوله ... .
سير أعلام النبلاء - الذهبي - ج 22 - ص 31 .
بهترين شاهد بر سني بودن اين شخص ، استفاده از كلمه «صديق» براي ابوبكر است ؛ در حالي كه همه شيعيان مي‌دانند كه اين لقب از القاب اختصاصي امير المؤمنين عليه السلام بوده است . ما اين مطلب را در اين آدرس به صورت كامل بررسي كرده‌ايم ...
برای اطلاع جامع در مورد احادیث مورد نظر به این ادرس:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=574
[
شما را به خدا اون استدلال که سایت ولی عصر آورده حدیث میاره میگه از بخاری و لی نه ادرسی نه چیزی تازه از یک مسیحی هم حدیث نقل می کنه که واقعا عجیبه به نحوه ای که چنین و چنان بوده باور کنید جز چرت و پرت چیزی ندیدم من جز دل خوشی خودشان و گول زدن به خودشان
با سلام..
خلاصه حدیث این است: زنی به نام ام خالد که فرماندار مدینه به نام یوسف بن عمر زمینی را به او بخشیده بود، در خانۀ امام صادق آمد و اجازه ورود خواست. ابوبصیر می گوید: امام صادق به من فرمود: دوست داری سخن او را بشنوی؟ گفتم: آری. گفت:اکنون که چنین است اجازه ورود به او بده. آنگاه فرمود ای ابوبصیر تو بر روی فرشی که من نشسته ام بنشین به نشانه این که تو از نزدیکان من هستی. زن وارد شد و سخن گفت و زن سخنوری بود، از امام صادق درباره دو نفر پرسید. امام فرمود: آنان را دوست بدار. زن گفت: من هرگاه به سوی خدا رفتم بگویم که تو مرا به دوستی آنها امر کرده ای؟ حضرت فرمود: بلی.
آنگاه زن گفت: این مردی که در کنار شما بر روی فرش مخصوص نشسته به من می گوید از آنها بیزاری بجویم ولی کثیر نوّا (زیدی مذهب بوده) مرا به دوستی آنها دعوت می کند. کدام یک از آنها نزد تو عزیزترند و آنها را بیشتر دوست داری؟ حضرت فرمود: ابوبصیر پیش من عزیزتر از کثیر نوّا و یاران اوست.
ذیل حدیث می تواند صدر حدیث را معنا کند، و حاکی از آن است که حضرت روی مصالحی او را به دوست داشتن آن دو نفر دعوت کرده است، و اگر واقعاً یک مطلب جدی بود هرگز ابی بصیر را که از نظر فکری صد در صد با این مطلب مخالف بود، روی بساط نمی نشاند و او را محبوبتر از مخالف او معرفی نمی کرد، بالاخص که این زن با فرماندار معاویه یوسف بن عمر در ارتباط بود و هر نوع سخنی بر خلاف سیاست روز را به گوش او می رساند و برای حضرت مشکلاتی درست می کرد. کسانی که با روایات اهل بیت آشنا هستند، منطق آنها را درک می کنند.
یا حق.
دست خوش داداش هر جا موندید بهانه بیارید شما با کدام مدرک این را گفته ای؟؟؟!
رفیقای شما چند مطلب قبل می گفتن می دونسته ابوبکر و عمر و عثمان(رض) چجور آدمایی بودن و شما میگویید نمی دانسته اند؟؟!
کدام را پذیرا باشیم بالاخره پیامبر می دانسته یا نه
جناب پسر بلوچ آنچه گفتید گویا فراموش کردید بنده یادآوری می کنم:
«اقایون شیعه شما که می گید حضرت ابوبکر رو پیامبر لغب نداده
این حدث رو بخونید تو کتاب الکافی
شخصی از امام صادق سوال می کند آیا می شود شمشیر را با نقره اندود کرد ؟
جواب امام رو بشونید
امام صادق : بله ابوبکر صدیق چنین کرد
شخص:آیا شما هم می گویید صدیق؟
امام صادق: بله صدیق بله صدیق هر کس نگوید صدیق خداوند در دنیا و اخرت صدیقش نکند»
لطفا بگویید آدرس این حدیث کجاست؟
تشکر:Gol:
آنچه که شما ترجمه می خوانید تفسیر است نه ترجمه بنده ادعا نکردم که ترجمه نموده ام تا شما اشکال کنید این چه ترجمه کردن است؟
جناب عقیل مبنا و روش شما در فهم متون مقدس چیست؟
آیا در مثل کلام خداوند که می فرماید:« الرحمن علی العرش استوی » تنها بر ترجمه اعتماد می کنید؟ و سراغ تفسیر نمی روید؟
اهل ادب خوب می دانند که ترجمه از زبان عرب به زبانهای دیگر بازگردان کامل مراد متکلم نیست. و برای تفسیر و روشن شدن مراد متکلم باید به سراغ شواهد عقلی ،علمی و روایی رفت.
تشکر:Gol:
سلام دوست خوبم راجع به اين حديثي كه گفتين بايد بگم كه :
1- اين روايت را هيچيك از علماي شيعه نقل نكرده اند ، تنها مرحوم ابو الفتح اربلي در كتاب كشف الغمه آن را از عبد العزيز بن اخضر جنابذي كه سني حنفي است نقل كرده .
اولاً : حافظ عبد العزيز جنابذي متوفاي 611 است و امام صادق عليه السلام در سال 148 هجري به شهادت رسيده است بين اين دو فاصله زيادي وجود دارد . پس روايت مرسله است و روايت مرسل ارزشي براي استدلال ندارد .
ثانياً : اين شخص سني مذهب است.
دوست خوبم:Sham:
اين روايت حتي در كتاب‌هاي خود اهل سنت نيز سند درستي ندارد و تمام سند‌هاي آن بدون استثناء طبق قواعد رجالي اهل سنت بي اعتبار هستند ؛ ولي متأسفانه شما بدون توجه به سند روايت و از آن‌جايي كه بحث فضائل خلفا در ميان است ، با چشمان بسته روايات را نقل مي كنيد.:hamdel:
فعلا خدا نگهدار :Gol:
شما را به خدا اون استدلال که سایت ولی عصر آورده حدیث میاره میگه از بخاری و لی نه ادرسی نه چیزی تازه از یک مسیحی هم حدیث نقل می کنه که واقعا عجیبه به نحوه ای که چنین و چنان بوده باور کنید جز چرت و پرت چیزی ندیدم من جز دل خوشی خودشان و گول زدن به خودشان
:Ealam: قرار به هوچی گری و بی ادبی نیست و از شما که خود رو عالم اهل سنت میدونید خیلی بعیده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:Gol:
جواب منطقی ارائه دادن نشانه حقانیت است.
سلام به همگي :Mohabbat:
اگه موافقين مناظره رو با اين بحث ادامه بديم
اين چند روزه نمي دونم سايتهاي سني ها رو ديدين يا نه ؟
تقريبا همشون رو يه موضوع كليك كردن اون هم توهين به عايشه ام المومنين فكر كنم اينقد كه اينها نسبت به اين مساله حساس هستند درمورد جسارت بزرگي كه درحق قرآن كريم شد توجه نكردند .
يه روحانيي به اسم ياسر الحبيب يه حرفي رو درمورد عايشه گفته درست يا غلط
اين رو هم بگم با اينكه مراجع ديني شيعه وبزرگان ما دراين قضيه هم اصلاعيه دادند ولي باز هم اينها اصرار دارند اين قضيه رو كش بدن!:Gig:
به نظر شما دليلش چيه ؟:Ealam:
منتظر ادامه مناظره با نظرات خوب شما هستم.
پيشنهاد ميكنم اولا بحث داراي موضوع باشد و خروج از موضوع ممنوع
دوم اينكه مبناي بحث تعيين گردد كه عقلي است يا نقلي يا نص قرآن كريم و يا هردو تا از سه تا يا هرسه
سپس معلوم شود در مبناي نقلي آيا مرجع فقط كتب اهل سنت است يا كتب شيعه هم قبول است
سپس معلوم شود آيا فقط صحيح بخاري و يا فقط صحيحين و يا فقط صحاح سته و يا هر كتاب و تفسير معتبر اهل سنت قابل استناد است
سپس معلوم شود ترجمه ي قرآن فقط بايد تحت اللفظي باشد يا تفاسير كتب اهل سنت بر آيات مورد پذيرش است يا خير
در پايان بايستي روشن شود هدف، رسيدن به حق و حقيقت است و يا صرفا محكوم كردن و تخطئه ي يكديگر
با تشكر
جواد
سلام به همگي
اگه موافقين مناظره رو با اين بحث ادامه بديم
اين چند روزه نمي دونم سايتهاي سني ها رو ديدين يا نه ؟
تقريبا همشون رو يه موضوع كليك كردن اون هم توهين به عايشه ام المومنين فكر كنم اينقد كه اينها نسبت به اين مساله حساس هستند درمورد جسارت بزرگي كه درحق قرآن كريم شد توجه نكردند .
يه روحانيي به اسم ياسر الحبيب يه حرفي رو درمورد عايشه گفته درست يا غلط
اين رو هم بگم با اينكه مراجع ديني شيعه وبزرگان ما دراين قضيه هم اصلاعيه دادند ولي باز هم اينها اصرار دارند اين قضيه رو كش بدن!
به نظر شما دليلش چيه
سلام دوست خوبم
اگه يه آدم عذر مي خوام بي فكر ودست نشانده اي مثل ياسر الحبييب يه حرفي زد كه هيچ جايگاهي هم بين شيعيان نداره شما ميگيد فتنه .مگه مقام معظم رهبري توهين به صحابه وزنان رسول الله رو حرام نكردن ؟ من فكر مي كنم شما هم تحت تاثير يه سري تبليغات اين موضوع رو بزرگش مي كنيد.
سلام علیکم.
خداوند شما را نیز رحمت کند.
میشود برای بنده مشخص بفرمایید که ملاک تشخیص و قضاوت شما چیست؟
شما قرآن را چون معجزه پیامبر است قرآن میدانید یا چون از سوی خداوند است؟
لطفا تکلیف خودتان را معلوم نمایید,اگر به قرآن ایمان دارید همه آنرا بپذیرید.
بیشتر تفکر نمایید و آنگاه پست بزنید
درکتب برادران اهل سنت روایات زیادی هست که خلیفه دوم به خانه حضرت زهرا هجوم کرده تا برای ابوبکر بیعت بگیرد.
در واقع جنگ عایشه وطلحه وزبیر و معاویه علیه امام زمانشون حضرت علی متواتر ومکتوب در کتب شیعه وسنی هست.
احادیث زیادی موجود است که ثابت می کند علی از بقیه سزاوارتر به خلافت مسلمین است.در بخاری از عایشه نقل شده
درسته كه عايشه اين كارها رو كرده . سوال من اينه اگه توهين به شخصي كه برا عده زيادي مقدسه دراين اوضاع واحوال كار درستي نيست.
چي نقل شده
ظاهرا برداشت شما از حدیث درست نبوده و به صورت نیمه کاره به حدیث پرداختید . در عین حال ابتدا به متن عربی حدیث توجه زیادی داشته باشید سپس ترجمه و استناد کنید.حال متن کامل حدیث:
فقال ابو عبد الله (ع):ایسرک ان تسمع کلامها ؟
قال : فقلت نعم.
قال : فأذن لها قال: و اجلسنی علی الطنفسه.قال : ثم دخلت فذا امرأة بلیغة فسألته عنهما.
فقال لها تولیهما؟
قالت ؟ فاقول لربی اذا لقیته اک امرتنی بولیتهما
قال نعم
قال: فان هذاالذی معک علی الطنفسه یأمرنی بالبرأة منهما و کثیر النوی یأمرنی بولیتهما فایهما خیر و احب الیک؟
قال هذا و الله احب الیّ من کثیر النوی و اصحابه.
جاء فی کتاب اختیار معرفة الرجال المعروف به رجال کشی بسند صحیح حدثنی محمد ابن مسعود عن علی ابن حسین (بن فضال) قال یوسف ابن عمر هو الذی قتل زیدا و کان علی العراق و قطع ید ام خالد و هی امرأة صالحه علی التشیع و کانت مایلة الی زید ابن علی(رجال کشیّ ،ص 242 الحدیث،442.)
کثیر النوی چه کسانی هستند؟
و قیل البتریه کثیر النوی هم اصحاب کثیر النوی الحسن ابن ابی صالح ، و سالم ابن ابی حفصه و الحکم ابن عیینه و سلمةابن کحیل و ابو المقدام ثابت الحداد،و هم الذین دعوا الی ولایة علیّ (ع ) فخلطوا ها بولایة ابی بکر و عمر ،و یثبتون لهم الامامة و یبغضون عثمان و طلحه،و الزبیر و عایشه و یرون الخروج مع ولد علیّ؛
مجمع البحرین،ج3،ص213.
از عربی حدیث کاملا مشخص است که اولا حضرت به خاطر تقیه این کلام را فرمودند چه اینکه مجبور بود در برابر یوسف ابن عمر کسی که زید را کشت و ام خالد را که زنی شیعه صالحه بود قطع ید کرد چنین سخنی را بگوید.
ثانیا، حضرت ولایت شیخیخن را از اصحاب کثیر النوی که افرادی بودند که عقیده التقاطی داشتند به مراتب بهتر دانست نه اینکه واقعا اعتقاد به حقانیت آنها داشته باشد.
استناد به احادیث باید از روی دقت نظر زیاد باشد و صدر و ذیل حدیث را توجه کرد.
:hamdel:سلام به همگي :hamdel:
اگه شما هعم موافقين مناظراتمون رو با اين سوال ادامه بديم ؟
چند روزي هستش که سايت هاي وهابي ها وبعضي وابسته هاشون تبليغات عجيبي رو برعليه عزاداري شيعيان راه انداختن ومدام هم تبليغ مي کنند که اينها همه خرافاته وشيعيان مجوسي اند وعاشورا روز شادي وجشن هست!
به نظر شما دليل اين همه سر وصدا چيه؟:Gig:
منتظر نظرات خوبتون هستم؟:Cheshmak:
سلام به محب المهدی
من هم موافقم ولی بهتره هر بحثی یه عنوان خاص داشته باشه تا مفید واقع بشه بنابراین در پستهای جدا سوالات را مطرح کنید خیلی خوب می شه.مثلا همین سوال را در یک پست جدا بیارید.
سلام من که اصلا نفهمیدم چی شد یه خورده گیرایی من ضعیفه:khandeh!:
اما در مورد سوال محب اللمهدی:Gig:
خوب حقیقت اینه که بعضی جاها هنوز به رسم پدران ما عزا داری میشه ببخشید سوئ تفاهم نشه من شیعه هستم اما مثلا همین امسال تلوزیون جایی رو نشون می داد که مردم یه حوض گل درست میکن و میرن توش !!
طرف می زنه درگوش داداش بعد میره عزاداری از قطع شدن دست عباس میگه !!!
با پدرش درشتی میکنه میره علم بر می داره؟؟؟!!!!
خودش رو مسخره کرده:Narahat:
نه نمیشه خوب حق دارن این طوری بگن
والله کربلا جای کار داره به خدا اونها که مسلمان نیستن.شیعه نیستن بهتر درک کردن مثلا خانومها چرا دنبال دسته میرن؟؟؟:Gig:
من شاکی هستم چون تعریف درست از کربلا به جوون ها نمی دیم .چون تبلغ درست و مدرن نمیکنیم. چون حرف کربلا رو نمیگیم
تا ما نوع نگرشمون رو عوض نکنیم همین اتفاقات می افته و حقیقتش اینه که ما در حق محرم ظلم میکنیم در حق عقایدمون هم همین طور.تو رو خدا بیاین به جای تعصب دنبال راه حل و حرف جهان پسند باشیم
عاقلانه عزاداری کنیم.:Sham:
بنده نيز حاضرم در همين جا بايكي از برادران اهل سنت مناظره كنم اگر كسي آمادگي داردبسم الله
با سلام به دوستان عزیز
نکته ای که در موضوع مناظره باید مورد توجه قرار گیرد این است که عنوان بحث باید صورت خاص مطرح شود همچنان که برخی دوستان اشاره نمودند والا بحث به نتیجۀ مطلوبی نمی رسد.
2- در بحث با اهل سنت یک موقع طرف عامی هست لذابااطلاعات متوسط هم می توان به میدان آمد اما گاهی طرف مقابل اهل علم است که در این صورت مناظره کننده حتما آگاهی نسبی به تفاسیر اهل سنت و میزان اعتبار آنها و علم رجال و درایه و کتب شاخص آن و مبانی جرح وتعدیل و مواضع ائمۀ جرح و تعدیل و کتب رجالی وملاک جرح و تعدیل آنها و کتب کلامی وفقهی مذاهب فقهی و تاریخ و طبقات و تراجم داشته باشد والا سر در گم در بحث باقی می ماند وممکن است در عقائد خود او هم خدشه دار شود.
به هر حال ما هم در خدمت دوستان عزیز هستیم.ولی مشکل این است که برادران اهل سنت دیگر به این سایت نمی آیند.
خب اگه حاضري بسم الله مناظرمون رو با اين سوال شروع كنيم؟
عاشورا و عزاداري شماها همش خرافاته وشيعيان مجوسي اند وعاشورا روز شادي وجشن هست!
من فيلمش رو هم دارم كه ميگن امام حسين ويزيد به خاطر يه زن باهم جنگيدند بعد توي ايراني احمق (ببخشيد اونا ميگن) ده روز عزاداري مي كني كه چي؟
شما چه جوابي دارين بگين ؟:Gig:
سلام دوستان عزيز ما برا مناظره ابتدا بايد حساب اهل تسنن واقعي را از وهابيت جدا كنند چون خيلي از عقايد اونا رو وهابيا قبول ندارن مثل قضيه عاشوراكه حنفي ها وشافعي ها خودشون مراسم عزاداري دارن.
موضوع بعدي علم واشراف كامل به اعتقادات وكتب اهل تسنن هستش.وتفسير صحيح آيات وروايات مورد اختلاف.
ودر آخر برا شروع دوستان بهتر يه دوره كامل شبهاي پيشاور واعظ شيرازي رو مطالعه كنن.