جمع بندی خالق خدا خودش است. آیا این حرف پایه روایی دارد؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خالق خدا خودش است. آیا این حرف پایه روایی دارد؟

سلام. بعضا دیده شده که گفته میشود خالق خدا خودش است. آیا این حرف پایه روایی دارد؟

با نام الله


کارشناس بحث: استاد محسن

dfffd;450736 نوشت:
سلام. بعضا دیده شده که گفته میشود خالق خدا خودش است. آیا این حرف پایه روایی دارد؟


سلام. بعضا دیده شده که گفته میشود خالق خدا خودش است. آیا این حرف پایه روایی دارد؟

به نام خدا:
خوب بود مقصود پرسش کننده از این سوال معلوم گردد، یا اگر به متنی دست رسی دارند، جمله ای از آن نقل تا به درستی بررسی و پاسخ داده شود.در عین حال این سخن که خالق خدا خودش است، جمله روشنی نیست و نمی توان در باره آن از نظر روایات قضاوت درستی داشت.
لبته مطابق با قواعد فلسفی و کلامی که در مسیر خود می بایست بررسی شود، این سخن و حتی تصور آن درباره خدا که ذاتی ازلی دارد و واجب الوجود است، صحیح نیست. زیرا باید خدای اولی را فرض کنیم که قبل از خدای دوم بوده باشد تا بتواند او را خلق کند. و این با یکتا بودن خدای متعال سازگاری ندارد و موجب اختلال در اصل توحید می شود. اعتقاد به این جمله که خدا خالق خودش است، یعنی اعتراف به دوگانگی خالق یکتا. خدای متعال خالق ممکنات و خود واجب الوجود است.

تشکر. این افراد میگویند که خود خدا خودش را آفریده. آیا این حرف توسط روایات قبول یا رد شده است؟

پرسش:
آیا در روایات گفته شده که خدا خودش را آفریده است؟

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم:
این سخن که خدا خودش را آفریده، مبنای عقلانی و روایی ندارد.حتی بالاتر اگر با دقت بیشتری به مفهوم و تفسیر جملات سوره توحید بنگریم، آن جا که خدا می فرماید: "قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد، و لم یکن له کفوا احد" به پاسخ سوال خواهیم رسید.به تعبیر دیگر، آیه به آیه این سوره شریفه به ما می فهماند که خدا خودش بوده و هیچ شریکی برای او قابل تصور نیست. و اگر بنا باشد خدا خودش را بیافریند،از نظر فلسفی و عقلی به دور یا تسلسل محال کشیده می شود. و با اصل توحید و احدیت حق متعال سازگاری ندارد.

وجود دو خدا که یکی خدای خالق و دیگری خدای مخلوق باشد اصلا قابل درک و توجیه نیست زیرا آن که آفریده شده است خدا نیست، بلکه مخلوق و وجودش ممکن است چون نبوده و سپس آفریده شده است.علاوه، حدیث شریف "کان الله و لم یکن معه شی"(1)یعنی خدا بوده و هیچ چیزی با او نبوده ادعای پرسش را رد و اصل شبهه را بی معنا می کند. خالق یکی است و خود بوده. کسی او را نیافریده و گرنه باید سراغ آفریننده اش برویم و از آفریننده اش بپرسیم پس تو را چه کسی آفریده و نیز همین سوال را از آفریننده آفریننده اش خواهیم پرسید و پرسش پایانی نخواهد داشت و به سلسله باطل خواهد کشید که آغازی بر آن نخواهد بود.

آن چه باید به وجود آید، مخلوق است نه خدایی که از جانب خدا آفریده شود.پس در هیچ روایتی این سخن دیده نمی شود که خدا خودش را آفریده باشد.علاوه وقتی خدا خودش باشد، نیازی نیست که باز دوباره خودش را بیافریند و فرض این تصور به تالی فاسد های بسیاری منجر خواهد شد که درک آن بدیهی است.

پی نوشت:
1.محمد باقر مجلسی،بحار الانوار،تهران،انتشارات اسلامیه،چاپ مکرر،جلد 54 صفحه 234

موضوع قفل شده است