*¸ღ¸ღ¸* نوروز پاکان (قطعات ادبی ویژه عید سعید فطر )*¸ღ¸ღ¸*

تب‌های اولیه

59 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
*¸ღ¸ღ¸* نوروز پاکان (قطعات ادبی ویژه عید سعید فطر )*¸ღ¸ღ¸*

بهار کبریا، شاخه های بلوغش را بر پنجره شهود ما گسترانده و عطرِ دل انگیز ملکوت را بر ما ارزانی داشته است.

بهار را دریابیم و این ابلاغ خجسته را در پی سی امین روز مهمانی، پاس بداریم؛

چرا که همین است پیام روشن رمضان و همین است رسالت افطارهایی که در پس سی روزه، بر جان ها حلول می کنند.

مسافر، به مقصد رسیده و بار، به منزل. کاروان رمضان، در منزل فطر، توقف کرده است.

ساربان یگانه، کوله بار را در تجرد روح مسافر، به فراسوی سبکبالی می خواند و این، آغاز نزول آرامش در بلوغ دل او خواهد بود.
چه عیدی بالاتر از این ابتدای متعالی؟!

چه جشنی دلنشین تر از تبسم به روی دقایق فطر؟!



طبیعت با بهار طراوت می یابد و معنویت با بهار رمضان اوج می گیرد. بهار طبیعت با نوروز آغاز می شود و بهار معنویت با ماه رمضان.

سردی طبیعت با شکوفه های بهاری و سرود بلبلان رخت بر می بندد و یخهای عصیان و نافرمانی، با زمزمه های نیمه شب رمضان و ترنم دعای رمضانیان آب می شود.

در رمضان است که می توان هفت شهر عشق را پیمود و دیو نفس را بر زمین افکند و در عید فطر پیروزی فطرت بر شهوت را، جشن گرفت.

اگر گردش زمین دور خورشید، آغازگر سال شمسی است واگر تکاپوی ماه بر گرد زمین، نوید بخش سال قمری؛

حرکت سالک عاشق در رمضان المبارک در مدار توحید، طلایه دار سال معنوی است و پیروزی قلب سلیم بر شهوت بدخیم، نوروز آن.

عطر یاس های افطار

خوشا کسی که به روی تو می گشاید
در که از بهشت به رویش گشاده اند دری

سی روز خواستن و توانستن، مبارک باد!

اکنون یک ماه است که درهای بهشت را به رویمان گشوده ای. و رحمت واسعه ات را بر ایمان مهیا کرده ای. بر لب هایمان نجوای أَسْتَغْفِرواللّه رَبّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ را زمزمه کردیم و رمضان را با عشق، با شب های قدر و افتتاح های سبز دعا پشت سر گذاشتیم.

خدایا! در مهمان سرای رب الاربابی ات، پذیرای استغفارهایمان باش و ما را بر ضیافتِ مهربانی ات به معدن نور برسان و از عطر یاس های افطار جدا مکن.

در ماه تحمل و صبر، پلیدی را از وجودمان زدودی و از لغزش ها و خطاهایمان چشم پوشیدی. عزت نفس را بر هوای نفس پیروز، برکاتِ بی منتهایت را بر ما نازل و در قلب هایمان، شکوفه های توکل رویاندی.

اینک خدایا! حلاوت و شیرینی یادت را از ما مگیر.

پروردگارا! اکنون که ماه ضیافت الهی به اتمام رسیده، ضیافت عشقت را بر ما تمام مکن و در هر حال، ما را از گناه و خطا مصون دار.

خدایا! در این ماه، درهای رحمتت را بر هر فقیر و غنی گشودی و رحمانیتت را بر ما تمام کردی. یا «رب شهر رمضان»! به ما فرصت ده تا در رمضانی دیگر تمام وجودمان را از بدی ها بزداییم و بار دیگر، سجاده عبودیت خود را بگشائیم و در برابر عظمت تو و در آستان مقدست، بندگی خود را به خاک بیفتیم.

حافظ منشین بی می و معشوق زمانی

کایام گل و یا سمن و عید صیام است



مرضیه کامرانی اقدام

اعمال شب عید فطر

از جمله لیالى شریفه شب عید فطر می باشد و در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى آن احادیث ‏بسیار وارد شده و روایت‏ شده است كه آن شب كمتر از شب قدر نیست. برای درک این شب عزیز انجام اعمالی از ائمه علیهم السلام به ما سفارش شده است :

1- در هنگام غروب آفتاب غسل انجام شود .

2- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست از حق تعالى و بیتوته در مسجد احیا گردد.

3- بعد از نماز مغرب و عشاء ، نماز صبح و نمازعید فطر ذکر؛" الله اكبر الله اكبر، لا اله الا الله و الله اكبر الله اكبر و لله الحمد الحمد لله على ما هدانا و له الشكر على ما اولانا " گفته شود.

4- بعد از نماز مغرب و نافله آن، دست ها را به سوى آسمان بلند کرده و بگوید:" یا ذاالمن و الطول یا ذاالجود یا مصطفی محمد و ناصره صل على محمد و آل محمد و اغفرلی كل ذنب احصیته وهو عندك فی كتاب مبین." پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید: " اتوب الى الله " پس هر حاجت كه دارد از حق تعالى بخواهد كه ان شاء الله تعالى بر آورده خواهد شد. در روایتی از ‏شیخ آمده كه: بعد از نماز مغرب به سجده رود و بگوید" یا ذاالحول یا ذاالطول یا مصطفیا محمدا و ناصره صل على محمد و آل محمد واغفرلی كل ذنب اذنبته و نسیته انا و هو عندك فی كتاب مبین." سپس صد مرتبه " اتوب الى الله " بگو.

5- زیارت امام حسین علیه السلام كه فضیلت ‏بسیار دارد.

6- ده مرتبه ذكر" یا دائم الفضل علی البریة یا باسط الیدین بالعطیة یا صاحب المواهب السنیة صل علی محمد و آله خیرالوری سجیة واغفرلنا یا ذاالعلی فی هذه العشیة." كه از اعمال شب جمعه است، گفته شود.

7- ده ركعت نماز كه در شب آخر ماه رمضان اقامه می شود که به صورت پنج نماز دو رکعتی ، در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحید ده بار خوانده شود. و در رکوع و سجود ده مرتبه ذکر" سبحان الله والحمدلله و لا اله الاالله والله اکبر" گفته شود. پس از نماز هزار مرتبه استغفار کند و بعد از آن سر به سجده گذارد و بگوید:" یا حی یا قیوم یا ذاالجلال و الاکرام یا رحمان الدنیا والاخرة و رحیمهما یا ارحم الراحمین یا اله الاولین والآخرین اغفرلنا ذنوبنا و تقبل منا صلواتنا و صیامنا و قیامنا."

8- بعد از نماز مغرب و نافله آن دو ركعت نماز بجا آورد، در ركعت اول بعد از حمد هزار مرتبه توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، یك مرتبه توحید بخواند. بعد از سلام سر به سجده بگذارد و صد مرتبه ذکر" اتوب الى الله " گفته شود. پس از آن بگوید: " یا ذاالمن والجود یا ذاالمن والطول یا مصطفی محمد صلى الله علیه وآله صل على محمد وآله و افعل بی كذا و كذا و به جاى کذا حاجات خود را بطلبد و روایت است كه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام این دو ركعت را به این كیفیت ‏بجا مى‏آورد پس سراز سجده برمى‏داشت و مى‏فرمود به حق آن خداوندى كه جانم به دست قدرت او است هر كه این نماز را بخواند، هر حاجتی از خدا بطلبد البته عطا كند و اگر به عدد ریگ هاى بیابان گناه داشته باشد خدا بیامرزد. و در روایت دیگر به جاى هزار مرتبه توحید صد مرتبه وارد شده است. شیخ و سید بعد از نماز این دعا را نقل كرده‏اند: " یاالله یاالله یاالله یا رحمان یاالله یا رحیم یاالله یا ملك یاالله یا قدوس یاالله یا سلام یاالله یا مؤمن یاالله یا مهیمن یاالله یا عزیز یاالله یا جبار یا الله یا متكبر یاالله یا خالق یاالله یا بارئ یاالله یا مصور یاالله یا عالم یاالله یا عظیم یاالله یا علیم یاالله یا كریم یاالله یا حلیم یاالله یا حكیم یاالله یا سمیع یاالله یا بصیر یاالله یا قریب یاالله یا مجیب یاالله یا جواد یاالله یا ماجد یاالله یا ملی یاالله یا وفی یاالله یا مولى یاالله یا قاضی یاالله یا سریع یاالله یا شدید یاالله یا رئوف یاالله یا رقیب یاالله یا مجید یاالله یا حفیظ یاالله یا محیط یاالله یا سیدالسادات یاالله یا اول یاالله یا آخر یاالله یا ظاهر یاالله یا باطن یاالله یا فاخر یاالله یا قاهر یا الله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا ودود یاالله یا نور یاالله یا رافع یاالله یا مانع یاالله یا دافع یاالله یا فاتح یاالله یا نفاح [نفاع] یاالله یا جلیل یاالله یا جمیل یاالله یا شهید یاالله یا شاهد یاالله یا مغیث ‏یاالله یا حبیب یاالله یا فاطر یاالله یا مطهر یاالله یا ملك یاالله یا مقتدر یاالله یا قابض یاالله یا باسط یاالله یا محیی یاالله یا ممیت ‏یاالله یا باعث‏ یاالله یا وارث یاالله یا معطی یاالله یا مفضل یاالله یا منعم یاالله یا حق یاالله یا مبین یاالله یا طیب یاالله یا محسن یاالله یا مجمل یاالله یا مبدئ یاالله یا معید یاالله یا بارئ یاالله یا بدیع یاالله یا هادی یاالله یا كافی یاالله یا شافی یاالله یا علی یاالله یاعظیم یاالله یا حنان یاالله یا منان یاالله یا ذاالطول یاالله یا متعالی یاالله یا عدل یاالله یا ذاالمعارج یاالله یا صادق یاالله یا صدوق یاالله یا دیان یاالله یا باقی یاالله یا واقی یاالله یا ذاالجلال یاالله یا ذاالاكرام یاالله یا محمود یاالله یا معبود یاالله یا صانع یاالله یا معین یاالله یا مكون یاالله یا فعال یاالله یا لطیف یاالله یا غفور یاالله یا شكور یاالله یا نور یاالله یا قدیر یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله اسالك ان تصلی على محمد و آل محمد و تمن علی برضاك و تعفو عنی بحلمك و توسع علی من رزقك الحلال الطیب من حیث احتسب و من حیث لا احتسب فانی عبدك لیس لی احد سواك ولا احد اساله غیرك یا ارحم الراحمین ما شاء الله لا قوة الا بالله العلی العظیم.
پس به سجده مى‏روى و مى‏گویى: یاالله یاالله یاالله یا رب یا رب یا رب یا منزل البركات بك تنزل كل حاجة اسالك بكل اسم فی مخزون الغیب عندك والاسماء المشهورات عندك المكتوبة على سرادق عرشك ان تصلی على محمد وآل محمد وان تقبل منی شهررمضان و تكتبنی من الوافدین الى بیتك الحرام و تصفح لی عن الذنوب العظام و تستخرج لی یا رب كنوزك یا رحمان."

9- چهارده ركعت نماز اقامه كند. بعد از هر دو رکعت سلام دهد و در هر ركعت بعد از حمد، یک بار آیةالكرسی و سه مرتبه توحید خوانده شود. براى هر ركعت، ثواب عبادت چهل سال و عبادت هر كه در آن ماه روزه گرفته و نماز خوانده اعطاء می شود.

10- شیخ در مصباح فرموده كه در آخر شب غسل كن و بر سجاده خود تا طلوع فجر بنشین و عبادت کن.

اعمال روز عید




1- بعد از نماز صبح و نماز عید آن تكبیراتى را كه در شب عید ذکر شد، گفته شود.

2- پرداخت زکات فطره پیش از نماز عید.

4- انجام غسل روز عید. که زمان آن بعد از طلوع فجر تا زمان به جا آوردن نماز عید است. در هنگام غسل بگو: " اللهم ایمانا بك و تصدیقا بكتابك واتباع سنة نبیك محمد صلى الله علیه و آله." و پس از غسل بگو:" اللهم اجعله كفارة لذنوبی و طهر دینی اللهم اذهب عنی الدنس."

5- برای اقامه نماز عید لباس نیکو پوشیده و از عطر استفاده نمایید.

6- پیش از نماز عید، در اول روز افطار كنى. و بهتر آن است كه به خرما یا به شیرینى باشد. و شیخ مفید فرموده مستحب است خوردن مقدار كمى از تربت‏ سیدالشهداء علیه السلام كه براى هر دردى شفا است.

7- قبل از خروج از منزل برای نماز عید، دعایی را که از امام باقر علیه السلام روایت شده را بخوانی: " اللهم من تهیا فی هذاالیوم او تعبا او اعد واستعد لوفادة الى مخلوق رجاء رفده و نوافله و فواضله و عطایاه فان الیك یا سیدی تهیئتی و تعبئتی و اعدادی و استعدادی رجاء رفدك و جوائزك و نوافلك و فواضلك و فضائلك و عطایاك و قد غدوت الى عید من اعیاد امة نبیك محمد صلوات الله علیه و على آله و لم افد الیك الیوم بعمل صالح اثق به قدمته ولا توجهت ‏بمخلوق املته ولكن اتیتك خاضعا مقرا بذنوبی و اسائتی الى نفسی فیا عظیم یا عظیم یا عظیم اغفرلی العظیم من ذنوبی فانه لا یغفرالذنوب العظام الا انت ‏یا لا اله الا انت ‏یا ارحم الراحمین."

8- اقامه نماز عید.

9- زیارت امام حسین علیه السلام.

10- دعاى ندبه خوانده شود. سید بن طاوس فرموده كه چون از دعا فارغ شود به سجده رود و بگوید:" اعوذ بك من نار حرها لا یطفى و جدیدها لا یبلى وعطشانها لا یروى" پس گونه راست را بر خاک بگذارد و بگوید:" الهی لا تقلب وجهی فی النار بعد سجودی وتعفیری لك بغیرمن منی علیك بل لك المن علی" سپس گونه چپ را بر خاک بگذارد و بگوید: " ارحم من اساء واقترف واستكان واعترف" پس به حال سجده شود و بگوید:" ان كنت‏ بئس العبد فانت نعم الرب عظم الذنب من عبدك فلیحسن العفو من عندك یا كریم " پس از آن صد بار بگوید: العفو العفو.

پایان ضیافت سی روزه

دستانِ بی نهایت خداوند، سفره مهمانی یک ماهه را جمع می کند تا گستره ای نامتناهی را بر اشتهای انسان، عرضه دارد.

تصرّف در متن فطر، امضایی است که بر کارنامه رمضانی هر عاشق زده خواهد شد. سایبان مهربانی خداوند؛

گسترده تر خواهد شد و روشنای ازلی هدایتش، تداوم خواهد داشت. این، همان بشارتی است که پیامبر فطر، به ابلاغش مبعوث شده است.

بهانه ای برای خدا

جماعت! این فقط عید نیست؛ بهانه ای خالقانه است برای کرامت و بخشندگی؛

فرصتی است تکرار ناشدنی، برای اجابت همه نیازهایی که چشم به آستان رمضان دوخته بودند.

پس درمی یابیم این شکوه مبارک را و با هم ترانه ممتدِّ عبودیت را بخوانیم؛

چرا که همگان معترفیم بر عطش وصل و مرتکبیم بر شور مسلمانی!

مبارک باد این عید بر همه عاشقان صبح!

تولدی دیگر

یا اهل الکبریاء و العظمه!

اکنون که خورشید عید سر می زند، چشم انتظارم تا از جود و جبروت تو، خود را میان اهل رحمت و مغفرت بیابم که این شعف، از تصور بخشش توست؛ نه از تجسم اعمالم.

قصد آن دارم، چشم هایی را که در نهر رمضان تو شست وشو کرده ام، دیگربار به غبار گناه نیالایم.

به راستی، عید روزی ست که در آن معصیت تو نباشد. دستم را بگیر تا از همین نقطه، تولد دیگری را در خود شروع کنم.



رزیتا نعمتی

صبح عید


صبح که با عود و اسپند عید به سراغم آمد، تنم روشن تر از همیشه به استقبالِ خدا رفته بود؛ یا نه، خدا با آن لبخند همیشگی اش که جان مشتاقِ مؤمنین را نوازش می دهد، مرا به خود خوانده بود.

پاهایم طوری در مصلا می رفتند که انگار از آنِ خودم نبودند. در شادیِ سرزنده ارواحی به وجد آمده بودم که یک ماه، در بزرگ ترین ضیافتِ آسمان، رنگ و روی ملکوتی شان گُل کرده بود.

نماز عید فطر را که تکبیر گفتند، بعد از آن صف های طویل که از جنس بلوری ترین آدمیان بسته شد، ملائک بودند که تا هفت آسمان قامت می بستند.

در نمازی چنین باشکوه، آن لحظه که دست هایم به دستگیره شفاف قنوت آویخته بود، گویا بهشتی ترین دقایقم، بر گستره زمینِ خاکی می گذشت! با نوای موزون جنتیان می خواندم؛ با کلماتی که در ناب ترین لحظه ایمان، تراوش کرده بودند:

«أللَّهُمَّ أَهْلَ الْکِبْرِیاءِ وَ الْعَظَمَةِ، وَ أَهلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ...».


فاطره ذبیح زاده

عید فطر روز تولد دوباره انسان است

عطر دل انگیز ایمان در دل ها به مشام می رسد. گلبوته های صبر و مبارزه با نفس در جان ها شکفته می شود. روز عید فطر همه چیز رنگ و بوی خدایی دارد.

هر چه اعمال نیک، تقوا و پرهیزکاری انسان بیشتر باشد، در روز عید به خدا نزدیک تر و عطر و بوی عید برای او دلپذیرتر است.

عید فطر زمان شکفتن گل های ایمان در دل و جان انسان است. تحفه خداوند به مؤمنانی است که با سلاخ روزه به غبارروبی خانه دل پرداخته اند.

آنان که پلیدی را از جان خود بیرون رانده اند و به جای آن اخلاص و ایمان را جایگزین کرده اند. آری عید سعید فطر روز تولد دوباره انسان است.

گویی روح انسان دوباره جوان می گردد و رایحه خوشبوی الهی در کالبدش دمیده می شود.

رحمت خدا در روز عید


خداوند برخی از روزها را نسبت به روزهای دیگر پربرکت و نورانی ساخته است. زندگی انسان آمیخته از خوشی ها و سختی ها و موفقیت ها و ناکامی ها است. در کنار دیگر روزها اعیاد الهی مانند ستاره های زیبا می درخشند.

خداوند در رو زعید، درِ رحمت خویش را به روی تمامی بندگان می گشاید از این رو انسان های گنهکار فرصت این را دارند تا بخشش و رحمت الهی بهره مند شوند. گویی روح انسان دوباره جوان می گردد و رایحه خوشبوی الهی در کالبدش دمیده می شود.

ضیافت خدا

انسان مؤمن در طول ماه پربرکت رمضان فرمان خداوند را اطاعت می کند، آنچه خداوند واجب کرده است مو به مو انجام می دهد، رنج گرسنگی و تشنگی و تربیت نفس و عبادت حق را تحمل می کند و لذت ترک گناه را درک می کند.

هر کس که در این ماه در رسیدن به حق و کسب رضای معبودگری سبقت را برده باشد، سهم بیشتری از برکات خوان گسترده عید سعید فطر خواهد داشت.

گفتار حضرت علی(ع) در روز عید فطر



خداوندان به ما رحم کن و با غفران و آمرزشت ما را ببخش که تو والا و بزرگ مرتبه ای. امروز روزی است که خداوند آن را برای شما مسلمانان عید قرار داده و شما را شایسته و سزاوار این عید ساخته است. پس همواره به یاد خدا باشید تا خدا نیز به یاد شما باشد.

او را بخوانید تا اجابت کند، در این روز سعید زکوة فطره خویش را بپردازید که به راستی این سنت پیامبر شماست و از سوی پروردگار بر شما واجب شده است.

حضرت امیرمؤمنان(ع) در روز فطر خطبه ای ایراد کردند و فرمودند:

ای مردم! همانا این روز، روزی است که در آن نیکوکاران پاداش می یابند و هرزه کاران زیان می بینند.

این روز شباهت بسیاری به روز رستاخیز دارد؛ پس وقتی از خانه هایتان به سوی مصلا می روید، روزی را یاد کنید که به سوی پروردگارتان بیرون می آیید،

هنگامی که به نماز می ایستید، به یاد روزی باشید که در پیشگاه پروردگارتان می ایستید و وقتِ بازگشتن به خانه هایتان به یاد روزی باشید که به خانه های خود در بهشت باز می گردید.

گفتاری از امام حسن(ع) درباره عید سعید فطر

امام حسن(ع) در روز عید فطر بر گروهی گذشت که سرگرم بازی و خنده بودند. بالایِ سرشان ایستاد و فرمود:

خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود قرار داد تا با طاعت و اطاعت از او و جلب خشنودیش از همدیگر پیشی گیرند؛ گروهی پیشی گرفتند و کامیابی یافتند و گروهی وا ما ندند و ناکام شدند.

در چنین روزی که نیکوکاران پاداش می گیرند و هرزه کاران زیان می بینند، بسیار مایه تعجب است که کسی به خنده و بازی و بی خبری مشغول باشد.

به خدا سوگند اگر پرده کنار رود، خواهند دانست که نیکوکار به نیکوکاری خود مشغول است و بدکار به بدکاری خود. سپس حضرت به راه خود ادامه داد و رفت.

میوه های فطرت

رمضان، دعوتی است به بازیافتن «خود گمشده»، ندایی است برای توجه به خدای فراموش شده، ضیافتی است برای تناول از مائده تقوا و پایان این مهمانیِ خدایی، عید فطر است؛

عید توفیق بر طاعت و اطاعت، عید توبه و تهذیب نفس، عید ذکر و یاد محرومان و گرسنگان. فطر، چیدن میوه هایی است که از فطرت می جوشد.

فطر، سپاس نعمتی است که در رمضان نازل شده است. پیروزی بر خصم درون، جشنی روحانی دارد به نام عید فطر که میثاق بستن با فطرت را از سوی روزه داران مجاهده گر اعلام می دارد.

عید فطر، پاداش افطارهای خالصانه و به حاست، مُهر قبولی انفاق های با قصد قربت و پایان نامه دوره ایثار و گذشت در مسایل مالی است. فطر، عید خداجویی و خداترسی و خداپرستی است.

عید زیبایی های معنوی

امروز روز عید فطر است؛ عیدی که زمین و زمان را غرق شادی و سرور کرده است.

ساکنان زمین به شکرانه یک ماه عبادت و نیایش، عید گرفته اند و ساکنان آسمان نیز مأمور شده اند که جوایز و پاداش هایی را از سوی عرش الهی برای ساکنان این کره خاکی بیاورند و به راستی که در این روز بزرگ، زمین، زمان و آسمان در جوش و خروش اند.

عید فطر، روزی است که فطرت آدمی به واسطه سی روز اخلاص، شکوفا شده و به معطر کردن فضای زندگی انسان می پردازد.

به راستی که فطرت، چه عطر دل انگیز و روح افزایی دارد و زندگی در پرتوی فطرت چه زیباست!

عیدفطر، عید زیبایی های معنوی است. عید فطر، عید بشارت و عید سعادت است. این عید سعید، بر تمامی فطرت های بیدار مبارک باد.

اکنون باغ بهارزده ، باغ جان گرفته از نفسهای مسیحایی بهار دلها رمضان پربرکت خدا، آسمان را می نگرد که گاه به رگباری کوتاه از ابرهای رحمتی که به دست نسیم از راه می رسند ، اشک در آیینه چشمانش جوانه می زند.

اکنون بهار حیات آخرین رمضان ، آخرین نوازش ها را بر سر باغ می کشد. آخرین نفسهای مسیحایی را در او می دمد. دیری نخواهد پایید که وقت خداحافظی فرا رسد، شاید هم اکنون فرارسیده است و همین بغضی بر گلوی باغ می نشاند، دل آسمان می گیرد و باران اشک می بارد و از گوشه چشم برگها و شاخه ها جاری می شود. یاد اعجاز سبز بهار رمضان ، دل باغ را به وجد می آورد ، جهان نشاط می گیرد ، آسمان به قرار می رسد و خورشید گیسوان طلایی اش را بر شانه های باغ می افشاند. اینک صدای رودخانه که با دهانی کف آلود به مستی آواز سر داده و سرودخوانان می گذرد ، در فضا طنین انداز است.

جویبار با چراغهای حباب بر سر می رود که به رودخانه بپیوندد. به رودخانه که یاهوکشان سرود سر داده است : «هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / بازجوید روزگار وصل خویش» اکنون آخرین روز بهار رمضان است و یاد خداحافظی ، دلهایمان را بی قرارانه در قفسه تنگ سینه هایمان به تپش درآورده است.

امشب آخرین یشتها ، گاثه ها ، سفرها ، سوره ها ، دعا ، کلمات مقدس ، نیایش ها و غزلها در اشتیاق دریا خوانده خواهد شد. امشب دل بی قرارمان یک بار دیگر اشک خواهد بارید و از آن حضور بیکران برای یک مهمانی دیگر وعده خواهد گرفت ؛ وعده ای سبز ، برای ضیافت بهشتی ، ضیافت دوست.

سحر فردا یکی یکی از خانه ها بیرون خواهیم زد ، روزه داران چون دانه دانه دانه های زلال باران ، در کوچه ها به هم خواهند رسید. در خیابان های شهر جاری خواهند شد و در میدان بزرگ مصلا ، در فضایی به وسعت فطرت و آفرینش ، بازگشت به سرشت نخستین را، در خیزابه ای بلندقامت خواهند بست و وصال آن یگانه اقیانوس بیکران را شراب تکبیر سر خواهند کشید.

خدایا! فطر از فطرت است و فطرت ما را به اولین روز آفرینش برمی گرداند. آنگاه که جبریل را فرستادی ، تا از خاک زمین مشتی برگیرد و تو خمیره آدم را در بین طائف و مکه به 40 روز سرشتی

عید فطر.. عید پایان یافتن رمضان نیست..

عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است..

چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد می شود. رمضان کوره ایی است که هستی انسان را می سوزاند و آدمی نوبا جانی تازه از آن سر بر می آورد.

فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است.

بناست که رمضان با سحرها و افطارهایش.. با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد. اگر درعید فطر درنیابیم که از نو متولد شده ایم..

اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم.. عید فطر عید ما نیست.

خدایا ، مهربانا ، پروردگارا ، دوستا و آفریدگارا! نیک می دانستی که از خاک بودنم مرا از پرواز باز خواهد داشت و از آنجا که دوستم داشتی ، رهایم نکردی.

بهار رمضان را در چرخش ایام بر سر راهم قرار دادی ، تا سر و تن ، دل و جان ، و خویشتن خویش را در بارش باران های رحمت تو ، باران های رحمت رمضانی ات ، از هرچه آلودگی و سنگینی و گردوغبار ، بشویم و پاک کنم.

تو مرا به مهمانی ات فراخواندی ، تا در برابر نگاهت ، در حضور باشکوه و مهربانت ، در بارگاه معنوی ضیافت نورانی ات ، دوباره به یاد فطرتم ، خود خود خودم بیفتم ، از وابستگی ها ، دلبستگی ها ، شبکه رکودآور روزمرگی ها ، بگذرم و روح تنها و دل مظلومم را ، در آن اعماق در آن انتها بیایم و در آن سویدای دلم ، با فطرت نخستینم ، با آینه ای که در برابر خوبی ها و پاکی ها و خودت داشتم ، به نماز فطر تو بیایم.

خداحافظ ای ماه زلال بارانی ، ای ماه نسیم های بهشتی ، خداحافظ ای ماه کوزه های کوثری ، ای ماه زمزمه های حیدری ، خداحافظ ای ماه طلوع ، اشراق ، نور و رهایی ! تو امروز می روی اما بدان دل به فطرت رسیده من ، تا حضور دوباره تو اشتیاق سبزش را به ذکر و تسبیح به شکوفه خواهد نشاند.

عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است:

«عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند،

چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند،

نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بنده‏نوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمى‏برند.»

ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص
167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10

از نظر گاه مولانا درطول ماه رمضان منِ حقيقي انسان که درسايه من هاي دروغين وي قرار گرفته بود ، مجال مي يابد که از سايه برون آمده و خويشتنِ انسان شود ؛ و با عيد فطر اين من برآمده که از مذبح من هاي دروغين ( من هايي که آلوده به نام و نان و شهوت اند.

من هايي که نه سربرآسمان که دل درگرو زمين دارند ) باز مي گردد ، فرصت عروج مي يابد . در نظر گاه مولانا عيد فطر عيد عاشقي است که اسماعيلِ خويشتن را ابراهيم وار به مذبح برده است و در پاداش فطر و شادي آن را دريافت داشته است :

عيد بر عاشقان مبارک باد
عاشقان عيدتان مبارک باد

برتو اي ماه آسمان وزمين
تا به هفت آسمان مبارک باد

عيد آمد به کف نشان وصال
عاشقان اين نشان مبارک باد

روزه مگشاي جزبه قند لبش
قند او دردهان مبارک باد

عيد آمد که اين سبکروحان
رطلهاي گران مبارک باد

صدای پای عید می آید و دل مومن بر سر دو راهی آمدن عید رمضان و رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است، از آمدن آن یک دل شاد باشد یا از رفتن این یک محزون؟ عید فطر پاک ترین و عیدترین عیدهاست چرا که پاداش یک ماه عبادت و شست وشوی جان در نهر پاک رمضان است.

عید فطر، عید پایان یافتن رمضان نیست، عید برآمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است، چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد می شود. رمضان کوره ایی است که هستی انسان را می سوزاند و آدمی نو با جانی تازه از آن سر بر می آورد . فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست ، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است. بناست که رمضان با سحرها و افطارهایش ، با شبهای قدر و مناجات هایش از ما آدمی دیگر بسازد .

اگر درعید فطر درنیابیم که از نو متولد شده ایم، اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم، عید فطرعید ما نیست . از اینروست که در دعای قنوت نماز عید فطر می خوانیم :

"اسئلک بحق هذاالیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلی الله علیه و اله ذخراً و مزیداً"؛

از تو خواهم به حق این روز که آن را برای مسلمانان عید قرار دادی و
برای محمد و آل او ذخیره و فزونی ساختی


انواع فطرت


فطرت بر دوگونه است: فطرت عقل و فطرت دل.

فطرت عقل یعنى استدلال روشن عقلى، كه انسان بعد ازرسیدن به كمال عقل با مشاهده نظام جهان و دقت در اسرار هستى، به این حقیقت منتقل مى‏شود كه ‏محال است این نظام معلول مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و این‏«عقل فطرى‏» بدون نیاز به معلم به مقصود مى‏رسد، ولى فطرت مفهوم دیگرى ‏نیز دارد كه ازآن تعبیر به «فطرت دل‏» مى‏شود، كه تفسیر فطرى بودن دین با این ‏تعبیر، صحیح‏تر و مناسب‏تر به نظر مى‏رسد و منظور از آن این است كه انسان وقتى به ‏اعماق جانش مى‏نگرد، نور حق را مى‏بیند و ندایى را با گوش دل مى‏شنود، ندایى كه‏او را به سوى مبدا علم و قدرت بى‏نظیر هستى دعوت مى‏كند، كه گاهى ازآن تعبیر به ‏«درك وجدانى‏» مى‏شود، مانند آن كه وقتى انسان یك گل زیبا را مى‏بیند، بدون‏ استدلال به زیبایى آن پى مى‏برد و از آن لذت مى‏برد.

«عید فطر» به معناى بازگشت ‏به فطرت است، یعنى ‏مساله خودسازى درماه رمضان، انسان را به مقامى مى‏رساند كه ‏پرده‏هاى جهل، هواپرستى و هرگونه موانع ضد فطرت، از سر راه فطرت‏ برداشته مى‏شود و انسان مسلمان در این هنگام به فط‏رت ناب خود كه ازدرون ذات ‏وجودش مى‏جوشد بازمى‏گردد، همان فطرتى كه آیینه صاف خدانما و حق نماست؛ همان ‏پیامبر باطن كه اگر ازاسارت زنجیرهاى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى كامل ‏و دقیق انسان به سوى كمالات است.

هرگاه انسان در پرتو بركات ماه رمضان به این درجه‏ رسید، به حقیقت مفهوم عید فطر رسیده است و آغاز ماه رمضان در واقع براى او عید است.




میوه‏های فطرت

رمضان، دعوتی است به بازیافتن «خود گمشده»، ندایی است برای توجه به خدای فراموش شده، ضیافتی است برای تناول از مائده تقوا و پایان این مهمانیِ خدایی، عید فطر است؛

عید توفیق بر طاعت و اطاعت، عید توبه و تهذیب نفس، عید ذکر و یاد محرومان و گرسنگان. فطر، چیدن میوه‏هایی است که از فطرت می‏جوشد. فطر، سپاس نعمتی است که در رمضان نازل شده است. پ

یروزی بر خصم درون، جشنی روحانی دارد به نام عید فطر که میثاق بستن با فطرت را از سوی روزه‏داران مجاهده‏گر اعلام می‏دارد. عید فطر، پاداش افطارهای خالصانه و به حاست، مُهر قبولی انفاق‏های با قصد قربت و پایان نامه دوره ایثار و گذشت در مسایل مالی است. فطر، عید خداجویی و خداترسی و خداپرستی است.

فطر هدیه ای الهی

با آنکه روزه گرفتن در تمامی ادیان الهی وجود داشت و پیروان آن ادیان، مکلف بودند روزهای خاصی در سال را روزه بگیرند، ولی در پایان ایام روزه داری آنها، عیدی قرار داده نشده بود.

این برای اولین بار و در دین مبین اسلام بود که روز پایان روزه گرفتن، روز عید و جشن و بهجت نامیده شد و این افتخار، ویژه مسلمانان است. رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله دراین باره می‏فرماید:

«عید فطر، هدیه‏ای است که از سوی خدا به مردان و زنان امتم داده شده و خداوند متعال چنین هدیه‏ای را پیش از من به هیچ کس نداده است».

آری، عید سعید فطر برای مسلمانان، هدیه‏ای آسمانی بود که در سال دوم هجرت به آنها عطا گردید. در این سال، پرداخت زکات فطره و برگزاری نماز عید بر مسلمانان واجب شد که پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله باعنایت خاصی به آن پرداختند و همواره به اصحاب خود توصیه می‏کردند که این روز را عزیز و گرامی بدارند.


ندای فرشتگان در روز عید


حضرت علی علیه‏السلام همواره عید سعید فطر را گرامی می‏داشتند و با جملات گهربار خود، مردم را با فلسفه این عید بزرگ آشنا می‏کردند و اهداف آن را شرح می‏دادند.

خطبه‏های ایشان در روز عید فطر، از زیباترین جملات درباره این عید است که همگان با شنیدن آن، به مفاهیم عمیق و والای این روز الهی پی می‏برند. از این رو، آن حضرت در سخنانی چنین می‏فرماید:

«ای بندگان خدا، بدانید که نزدیک‏ترین چیزی که برای مردان و زنان روزه‏دار قرار داده شده، این است که در آخرین روز ماه رمضان، فرشته‏ای از طرف خداوند فریاد می‏زند:

ای بندگان خدا، بشارت بدهید که خداوند گناهان گذشته شما را آمرزید. پس به فکر آینده و زندگی جدید خودتان باشید که چگونه خواهید زیست.

وقتی هلال ماه شوّال نمایان شد، فریاد فرشتگان برخاسته می‏شود که ای مؤمنان، بیایید و جوایزتان را دریافت کنید».

روز شکوفایی سعادت

در مکتب پرفیض ماه رمضان، فطرت انسانی جان گرفته و به صحنه زندگی گام می‏گذارد و استعدادهای معنوی آدمی را شکوفا می‏نماید و آن گاه می‏توان فرد را سعید و نیک بخت نامید.

مؤمنان واقعی که زمینه خوش‏بختی در نهدشان بوده، در پرتو معارف روح‏بخش رمضان، استعداد واقعی خود را باز می‏شناسند و به سوی هدف نهایی گام برمی‏دارند و به سعادت حقیقی می‏رسند.

عید سعید فطر، عید سعادتمندان، و روز شکوفایی استعدادهای معنوی و روحانی است. از مهم‏ترین عواملی که موجب رسیدن به سعادت واقعی و بهره‏وری بیشتر این روز می‏شود، می‏توان به این موارد اشاره کرد: پ

پوشیدن لباس نیکو، استفاده از عطر و بوی خوش، پرداختن زکات فطره، خواندن زیارت امام حسین علیه‏السلام ، خواندن دعای ندبه، دید و بازدید اقوام و نزدیکان، غسل کردن و زیارت اهل قبور.


دعای امام سجاد علیه‏السلام در عید فطر

زینت عبادت‏کنندگان، حضرت علی بن الحسین علیه‏السلام در روز عید فطر، اهتمام زیادی به اعمال این روز داشتند و همواره دست به دعا برمی‏داشتند و به مناجات و راز و نیاز با حضرت حق می‏پرداختند. در بخشی از دعای ایشان در روز عید فطر چنین آمده است:

«خداوندا، مابه سویت توبه می‏کنیم در روز عید فطر که آن را برای اهل ایمان روز عید و شادی قرار دادی و برای اهل دین خود، روز اجتماع و همیاری مقرر نمودی. پس از گناهانی که مرتکب شده‏ایم و از کارهای ناپسندی که انجام داده‏ایم به پیشگاه تو، توبه می‏نماییم».


عید سعادتمندان

عید سعید فطر، از شمار اعیاد بزرگ اسلامی است که به دلیل اهمیت و عظمت خاص آن، در روایات اسلامی برای این روز دعاها و اعمال خاصی ذکر شده است.

تمامی مسلمانان که یک ماه روزه و تسلط بر غریزه‏ها و خواسته‏های نفس را به منظور اطاعت از خواست الهی پشت سر گذاشته‏اند، پایان این برنامه عظیم عبادی را جشن می‏گیرند و طبیعی است که ماهی به عظمت و شکوه رمضان که سراسر فیض و برکات الهی در آن نازل می‏شود، عیدی به بزرگی فطر می‏طلبد.

البته باید به این حقیقت توجه داشت که بر اساس فرمایش حضرت علی علیه‏السلام این روز، برای کسی عید است که روزه‏اش قبول و نماز و عبادتش پذیرفته گردد. و آنان که در استفاده صحیح از برنامه انسان‏ساز ماه رمضان کوتاهی کردند، در پشیمانی و حسرت به سر می‏برند.

جود و جبروت/اول شوال؛ عید سعید فطر

«أللّهُمَّ أهْلَ الکِبریآء وَالعَظَمَة وأهلَ الجُودِ وَالجَبَروتِ وَأهلَ العَفْوِ وَالرَّحْمَة...».
ریزش 30 روزه ی باران رحمت ... فصل مهربانی و اجابت دستان دعا ... فصل اشک های بی دریغ «ندامت»!

و امروز دست های روزه داران، برای گرفتن «عیدانه» به آسمان بلند می شود که امروز عید فطرت های پاک است، عید دعاهای مستجاب شده، روز جشن شکست ابلیس، همایش بین المللی روزه داران در وداعی و آغازی دگر... !

الهى... نوای نامت به آتش می کشد بند بند این نیستان در سکوت فرو رفته را ... و به وجد می آورد هیجانات فروکش شده را ...!

الهى ... این قلب هراسناک که امید چهاردیواری ضلالت و گمراهی است، به آرامش نمی رسد؛ مگر به نور روشن هدایت تو و زخم های چرکین روح که به تیرهای زهرآلود گناه مبتلا گشته درمان نمی شود؛ مگر به مرهم احسان تو ...!

الهى ... ببخشای بر من، به آنچه واقف تری از من که اگر به رفتار خویش بازگشتم تو نیز به بخشایش بی کرانت بازگرد!

الهى ... در ورطه های سخت زندگى، در تمام لحظات پس از مرگ، از تو یاری می خواهم که نیک می دانم آن روز که آتش غضب و خشم تو، جسم فرتوت و ناتوان مرا در برگیرد، این استخوان های ضعیف تاب عذاب ندارند!

الهى ... «قَوِّ عَلی خِدْمَتِکَ جَوارِحی» ... نعمت جسم سالم و قوی عطایم کن تا در امر دین و تقوا و دانش اندوزى، گرفتار سستی و قصور نشوم؛ چرا که تو خوب می دانی من آن قدر ضعیف و ناتوانم که بی مدد تو، دعا و راز و نیاز نتوانم...

الهى ... دست های محتاجم، لبریز از سبزینه پاک التماسند، سراپا نیازم و تو بی نیازترینى...!

الهى ... اگر در خلوت شب های مبارک، دستی از دعا به سویت بلند می کردم، از آن رو که تو خود مرا به دعا فرمان دادی و لذت و حلاوت چشیدن «لبیکت» مرا بر آن می داشت که مشتاقانه و عاجزانه کلون در خانه ات را بکوبم و تو در به رویم بگشایی و کام تشنه ام را که در جست وجوی یک جرعه معرفت است، سیراب سازى.

الهى ... چشم هایم را در روشنی می شویم و پرنده سان سر بر آستان ربوبیت تو می سایم. شاخه های خشک درونم را با چشمه زلال نیایش تو آب می دهم تا زمان و مکان حل شوند در لحظات مناجاتم.

الهى ... سجاده سجاده تو را می جویم و به سوی تو می آیم؛ بدان امید که پاکیزه ام سازی و آینه قلبم را صیقل دهی تا اسما و صفات تو در آن متجلی شود و نور جمالت در آن تابان باشد.

الهى ... دیروز فریب تلألؤ طلایی گندم را خوردم و امروز، فریب تبسم آلوده شیطان را ... و اینک تو را می جویم و می طلبم که تو آن قدر گسترده ای که گستره زمان را در می نوردى...

الهى ... می دانم که اسیر عصیانم و در بند شیطان و لجام گسیخته شهوات ... که در هیبت انسانم ...، اما تویی بخشنده ترین بخشندگان که می توانی دست های عاجز ما را نیرویی عطا کنی تا به سوی آسمان به فراز درآیند. و اینک در این روز بزرگ، عیدی ما را رستگاری دنیا و آخرت قرار ده!

پنجره های بسته دلم را بگشا و بهاری همیشگی را به اتاق تاریک دلم هدیه کن!
اینک منم مقرّ و معترف، دست تمنای من و کرم بی منتهایت ...


عید آمد و عید آمد و آن بخت سعید آمد

برگیرو دهل می زن کان ماه پدید آمد

عید آمد ای مجنون، غلغل شنواز گردون

کان معتمد سدره از عرش مجید آمد

عید آمد ره جویان ، رقصان وغزل گویان
کان قیصر مه رویان زان " قصر مشید آمد

صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی
کان خوبی و زیبایی بی مثل و ندید آمد

زان قدرت پیوستن ، داوود نبی مستش

تا موم کند دستش ، گر سنگ و حدید آمد

عید آمد و ما بی او عیدیم بیا تا ما

برعید زنیم این دم کان خوان و ثرید آمد؟

زو زهر شکرگردد، زو ابرقمر گردد
زو تازه وتر گردد هرجا که قدید آمد

برخیز و به میدان رو ، در حلقه رندان رو

رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد

غمهاش همه شادی ، بندش همه آزادی

یک دانه بد و دادی ، صد باغ مزید آمد

من بنده آن شرقم ، در نعمت آن غرقم

جز نعمت پاک او منحوس و پلید آمد

بربند لب و تن زن چون غنچه و چون سوسن
رو صبرکن از گفتن چون صبر کلید آمد

مسئله عید و فطرت در قرآن



براى این كه مسئله « بازگشت ‏به فطرت‏» را كه ماهیت‏ عید فطر را تبیین مى‏كند، بهتر بفهمیم و به اهمیت آن، بهتر و عمیق‏تر پى ببریم، مسئله عید و فطرت را به طورخلاصه از دیدگاه قرآن، مورد بررسى قرار مى‏دهیم.

در قرآن مجید كلمه عید یك بار آمده، كه در رابطه با حضرت عیسى(ع) و حواریون و شاگردان مخصوص او است، به این ترتیب كه: آن شاگردان مخصوص براى تكمیل ایمان خود به عیسى(ع) گفتند: «آیا پروردگار تو مى‏تواند غذایى از آسمان (مائده) براى ما بفرستد؟» حضرت عیسى(ع) از این تقاضا كه بوى شك و تردید مى‏داد، نگران شد و به‏ آنها فرمود:

«از خدا بترسید اگرایمان دارید.» ولى به زودى حضرت عیسى(ع) دریافت كه‏ مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسى(ع) است، تا در پرتو دیدارآن، قلبشان پاك ‏و سرشار از اطمینان و یقین گردد، ازاین رو به خدا عرض كرد: «اللهم ربنا انزل‏علینا مائده من السماء تكون لنا عیدا لاولنا وآخرنا وآیه منك؛ (3) خداوندا! مائده‏اى از آسمان برما بفرست تا عیدى براى اول و آخرما باشد و نشانه‏اى ازتو.»

و از آن جا كه روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزى و پاكى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح (ع) آن را «عید» نامیده است، و مطابق روایات چون‏ «مائده‏» در روز یكشنبه نازل شده، مسیحیان این روز را مانند جمعه ما مسلمانان، روزعید مى‏دانند و تعطیل مى‏كنند. نتیجه این كه در قرآن كلمه «عید» به عنوان تكمیل ایمان، و وصول به مرحله یقین كه اساس خودسازى است، مطرح شده است.

بنابراین ما كه پیرو قرآن هستیم، باید به مسئله عید به عنوان محور پاكسازى و بهسازى بنگریم. عید فطر وقتى براى ما عید واقعى است كه در مسیرخودسازى، پیروز شده باشیم، و تحول عمیقى در ما پدیدار شده باشد.

اما در مورد فطرت، باید توجه داشت كه قرآن با صراحت، خدا شناسى و دین را مسئله‏اى فطرى مى‏شمرد. آیات متعددى در قرآن به این مطلب دلالت دارد، از جمله در آیه 30 روم مى‏خوانیم: «فاقم وجهك للدین حنیفا فطرة الله التى فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلك الدین القیم؛ اى پیامبر! روى خود را متوجه آیین خالص ‏پروردگار كن، این فطرتى است كه خداوند انسان‏ها را برآن آفریده، دگرگونى در آفرینش خدا نیست.»

این آیه با صراحت، ‏بیان كننده آن است كه دین اسلام بر اساس ‏فطرت و سرشت و نهاد انسان مى‏باشد، و دستورهاى آن، همه وهمه هماهنگ با درون ذات ‏وجود انسان است، و اگر فطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و تربیت‏هاى ‏ناسالم، محفوظ باشد، همان را مى‏خواهد كه آیین ناب اسلام آن را مى‏خواهد، و خداوند آئینش را براساس نیازهاى فطرى بشر تدوین نموده است.

و اگر انسان داراى فطرت ‏نخستین، به دور از حجاب‏ها و زنگارها باشد، بدون هیچ‏گونه تردید و دغدغه، راه‏ توحید و دستورهاى صحیح الهى را مى‏پسندد و برمى‏گزیند، معناى جهاد اكبر و مبارزه ‏بى‏امان با طاغوت نفس این است كه پرده‏ها و حجاب‏ها و زنگارها را از روى فطرت پاك‏ برداریم و آن را پیروى كنیم.


عید فطر ـ پایانی برای شروع



به نماز می ایستم و پنج تکبیر می زنم بر دنیا و هر آنچه مرا از نوازش نسیم رحمتت دور می سازد. می خواهم حسن ختام میهمانی ات، ابتدای آشنایی تازه ام با تو باشد.

اکنون به مدد عبورم از باغ صیام، عطر گل های تازه عبودیّت را آن چنان در سر دارم که بیدارتر از همیشه، می بینمت.

چه شیرین است طعم میوه های آسمانی تو، آن هنگام که دست بر قنوت نماز عید بر می داریم و تو را زمزمه می کنیم:

«اَنْ تُدْخِلَنی فی کُلِّ خَیر...»

«دارد به خنده چشم جهان باز می شود یعنی که عید فطر تو آغاز می شود»

رمضان، مجالی برای پرواز بود


رمضان، ماه میهمانی آن یکتایِ کریم، بار سفر بست و از دیار روزمرگی مان کوچید؛

چون بهاری که در انتهایِ فصلِ سحرانگیز رویش، بوستان های سبز و خرم را به قدم هایِ داغ تابستان، وا می نهد.

اگر چه دلتنگیم برای سفره ساده نان و خرمایش، برای برکتی که در خوانِ افطارمان سرازیر می کرد، برای سحرهایش که نجوای صمیمی خالق در لحظه هایش شناور بود، برای شب های بی مانند قَدرش که جان های سالک را در عشق ازلی محبوب ذوب می نمود؛

ولی می توان با حلاوتی که در کام ایمان مان ریخته، به تمام ماه هایمان رنگ خلوص و بندگی بزنیم.

رمضان، در کلاس ماندگار انسان سازی اش، چشمه جوشان معرفتی جاری ساخت هاست که در آن می توان تا همیشه، غبارهای گناه را از تنِ باطن شست وشو داد و در برابر آفتاب درخشان ایمان آویخت؛ اگر خود، گوهر وجود خویش را یافته باشیم!

عید رمضان

«عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت»

دلم برای شب های استجابت دعا تنگ می شود؛ برای قرآن به سر گرفتن ها و الغوث الغوث گفتن های شب قدر.

دلم برای سحری خوردن ها و افطاری خوردن ها تنگ می شود؛ دلم برای ربنا گفتن های موقع افطار و اذان تنگ می شود. رمضان رفت و عطر و بوی قرآن را با خودش برد؛ قرآن خواندن هایی که ثواب چند برابر داشت.

ولی خدا را شکر که سربلند از امتحان بیرون آمدیم. صد شکر که به عید رمضان رسیدیم و صد حیف که آن روزها و لحظه ها و دقیقه ها و ثانیه ها گذشت.

خدایا! آنچه در توانمان بود، انجام دادیم. به فضل و کرمت از ما بپذیر!

بهزاد پودات

مرا فرا می‌خوانی ...





عید چیست؟

عید روز توجه خاص خدا بر بندگان خود و فراخواندن آنها در پیشگاه پروردگار و روز پوشانیدن جامه محبت او بر دلهاست.

روز عید، روز عمل و خوشحالی از قبول آن و روز اجابت درخواست بندگان از جانب پروردگار است. این روز، روز بخشیدن جوایز و نوشتن امان نامه برای بندگان می‌باشد و زمان تهیه آن چیزی است که در منزلی که انسان در پیش دارد، به کار او می‌آید.

روز عید، روزی است که خداوند درهای احسان خود را به روی همه می‌گشاید و کرم و بخشش خویش را آشکار می‌کند. حال که خداوند کریم و بخشنده سفره عطا و بخشش گسترده، چه خوبست که هم نیکوکاران و هم گنهکاران با اعتراف (به نیاز و تقصیر خویش) و حیاء و شرمساری و امید بر سر این سفره جمع شوند که یقینا در این صورت آنان از لطف و احسان خدا بی‌بهره نخواهند ماند.

حال که به در خانه خدای خود آمده‌ایم، با او چه بگوییم و او را چگونه بخوانیم؟

امام سجاد علیه السلام چه زیبا به ما می‌آموزد که به خدایمان چه بگوییم و چگونه سفره دل به درگاه عظیمش بگشاییم:

«ای کسی که رحم می‌کنی بر کسی که بندگانت بر او رحم نمی‌کنند.

و ای آنکه می‌پذیری کسی را که سرزمینها، او را نمی‌پذیرند.
و ای کسی که نیازمندان آستانت را خار و کوچک نمی‌کنی...

و ای کسی که دست رد بر سینه روی آورندگان به بارگاهت نمی‌زنی.
و ای آنکه تحفه‌های کوچک را می‌پذیری و در برابر کارهای اندک سپاس می‌گویی...

و ای کسی که به هر که به تو نزدیک شود نزدیک می‌شوی.
و ای آنکه کسانی را که به تو پشت می‌کنند، خودت می‌خوانی...

هر بزرگی در نزد تو کوچک است و هر شریفی در کنار شرافت تو حقیر و ناچیز. آنها که بر غیر تو وارد شدند، بحق ضرر کردند و آنانی که به جز تو به سوی دیگران رفتند، دچار خسران گشتند و آنها که در آستان غیر تو گرد آمدند، تباه شدند...

درگاه تو به روی علاقه‌مندان گشوده و جود و بخشش تو برای درخواست کننده آستانت جاری است و یاریت نسبت به یاری جویان نزدیک. آرزومندان هرگز از تو ناامید نمی‌شوند و آنها که به سوی تو می‌آیند، هیچگاه مأیوس نمی‌گردند...

روزیِ تو (حتی) برای کسی که تو را نافرمانی می‌کند هم گسترده است و شکیبایی تو حتی شامل آن کس که با تو دشمنی نموده نیز می‌شود.

عادت تو نیکی به گناهکاران و سیره و روش تو مدارا با تجاوزکاران است تا آنجا که این فرصت دادن تو آنان را از توبه و بازگشت غافل نموده و این مهلت دادنها ایشان را از اجتناب از گناه باز داشته است...

پس اینک این من عاجزم که قصد ورود به محضر تو دارم و از تو حسن عطا و بخشش طلب می‌کنم، پس بر محمد و آل او درود فرست و راز و نیاز مرا بشنو و دعایم را مستجاب گردان و روزگار مرا با ناامیدی به پایان مبر و درباره خواسته‌ام دست رد بر پیشانی من مزن...» (1)




1-فرازی از دعای 46 صحیفه سجادیه، ترجمه: محسن غرویان و عبدالجواد ابراهیمی، (با اندکی تصرف)
تبیان

بر دریچه های آفتابی صبح



نجوای رستگاری بر لب هاست. سقف آسمان، کوتاه تر از پیش است. میهمانان جبروت، شکوهِ خداوند را حس می کنند. عید است؛ عید انفاق و عشق.

شیطان، زیر قدم های نمازگزاران مشتاق، دست و پا می زند.
شیطان در تکاپوی برخاستن است، امّا خروش گام هاست که می کوبد ـ بر چشم های شیطان ـ .

دل ها به هم گره خورده است. واقعه ای بزرگ دارد اتّفاق می افتد.
صبح چقدر تازه شده است!

چشم عاشقان بر درگاه و فرشتگان عشق در هیاهو، عید است؛
عید اتفاق و عشق.

لحظه ها بوی لاهوت می دهد.
یا کریم ها، بال بر آسمان پهناور دور دست می سایند.

فصل، در شتابی سبز افتاده است. بوی نارنجستان های غریب می آید. کسی خبر از روضات موعود می دهد. ـ عید انفاق و عشق ـ لب ها از شرابی پاک تر، شده است.

کسی بر دریچه های آفتابی صبح می کوبد. لهجه ترک خورده قبیله، سخت گرم است. فطر بر شانه هاست؛

دوش به دوش هلهله ها پیش می رود. در خواب های طلائی جماعت، دست به دست می شود. فطر بر پیشانی هاست.

دست ها تهی می شود و مالامال. آرزوها می شکند، می ایستد و در چشم آدم ها می خندد. نفس های کودکانه، طعم آفتاب می گیرد. آسمان نزدیک است.

نسیم خنک، شراب پاک و عید است ـ عید انفاق و عشق ـ .
خداوندِ نوازشگر، به پلّکان اوّل کائنات ایستاه است.

عطری همه گیر، در فرازها می پیچد ـ الحمدللّه عَلی ما هَذانا ـ سنگ ها رجز می خوانند. ـ و لَه الشُّکر ـ ولوله ای در خاک افتاده است. بوی زیتون و ماه، نفس ها را در هم می پیچد.

رنگ ها رقیق و دقیقه ها دیوانه اند. «خدایا! شکر که ما را هدایت کردی و سپاس که از دیگران برترمان آفریدی».

فطر بر پیشانی هاست. حتّی بوته های مصلّی، دست در آغوش ملکوت اند و سنگ ها آن چنان مشتاق، که چشمان رو به آسمان جماعت.

خورشید آن قدر بزرگ است که ذرّات نور بر شانه های ویران زمین سنگینی می کند.

عید است؛ عید فطر، عید انفاق و عشق ...

حسین هدایتی

سروش آسمانیان


امروز به آخرین منزل سیر سی روزه روزه رسیده ایم و به رمضان، بهار نیکان، به چشم دل می نگریم.

رقص غنچه های اشتیاق در چمن سبز حضور، چه دل انگیز است! لئالی لاله و کرشمه بنفشه و عشوه اقاقی و خروش خداجویان، زیب محفل روزه داران است و چه تماشایی است!

سپاه سپیده بر ظلمت نفس هجمه آورده و رایت ظفر در بلندای قلوب اهل بصیرت به اهتراز آمده است.

قندیل سرد روزمرگی، در پرتو آفتاب بی بدیل رمضان ذوب گشت و قطراتش در اقیانوس دلدادگی منجذب شده است.

دست های سبز نیایش و عبادت، بر زلال نهرهای بیداری روییده است و اینک، هزاران هزار بنفشه و یاس و نسترن و اقاقی و نرگس، به مبارک باد قدوم فطر، عطر اردت می افشانند.

خوشه های محبت و جام های مودت، در دستان اهل نیاز به گردش درآمده و گام های عطشناک وصال، از شهد مصفای صیام، به حلاوت رسیده است.

اکنون در ساحت سپید فطر و بر ماه دلارای غفران درود می فرستیم که عشق را برایمان ترسیم کرد و مشتاقان علی را به ضیافت قدر رهنمون ساخت.

فطر، عشوه عرش است بر ساکنان خاک و قصیده رسای معرفت است بر مقیمان مدینه فطرت
فطر، آیتی از حشر است و فرصتی برای دلبستگان ولایت.

آری! چشمه عنایت یار، دوباره جوشیدن گرفت و میهمانان لطف دلدار فزونی یافت، تنفس مسیحایی صبح، بارانی از کرامت و عطری از عطا را به ارمغان آورد. خوشه های خوشگوار رحمتِ ملکوت بر تاک های بوستان زمینیان رویید.

فطر، چشم و چراغ عابدان، آمد و رونق باغ فرا رسید.
فطر، سروش آسمانیان و حماسه احساس کروبیان، خجسته باد!

حمزه کریم خانی

تودیگر خدایی شده ای

به شکوه عشق می مانی؛ مثل ترنم شبنم.

تو دیگر از آن خود نیستی، وجودت چون مهتاب می درخشد و بر لبانت آیه های عاشقی جاری است؛ تو از آن سوی آسمانی.

شمیم دل انگیز وجودت و لطافت روحت، آسمان ها را در نوردیده است. آفاق، در حضور دوست داشتنی ات به خود می بالد، دلدادگی ات در شبان گاه نیاز، قصه ای است که هنوز فرشتگان در گوش هم زمزمه می کنند.

می دانی تو دیگر ازآن خود نیستی؛ از آن روزی که پای از خراب آباد دنیا بیرون نهادی و در بهار قرآن، به میهمانی خدا رفتی همنشین خدا شدی؟ تو مثل بهشت زیبا شده ای!

تو دیگر بوی «الرّحمن» می دهی.
رایحه ای از جنس ملکوت.

هنوز هم می گویم، تو مثل بهشتی؛ چرا که در خنکای سپیده، سر از بالین غفلت بر می داشتی، از چشمه کوثر وضو می گرفتی و در سجاده می شکفتی.

سحر که از راه می رسید، تو بودی و یک دل عاشق و پر از احساس خوب خدایی شدن.

باران اشکت، سوز مناجاتت و خلوت عاشقانه ات، همه برای این بود که ناز وجودت را خریداری باشد. و معشوق، در آن لحظات عاشقی، تو را پسندید و تو آفتاب شدی؛

سرشار از حس دوست داشتن.

... و اکنون عید است. تو لباس سپید بندگی بر تن کرده ای و در کوچه باغ های عشق، لبیک می گویی و با خیل عاشقان، نماز می گزاری.

تو آمده ای تا در عید فطر، با فطرت الهی ات میثاقی دوباره ببندی.
صمیمانه ترین احساسات در نماز می شکفد؛

وقتی رحمت خدا می بارد. عطر خاک خیس خورده ای را می دهی که نشان از تواضع تو دارد و ملائک همه خرسندند که تو آسمانی شده ای.

باور کن که در این تکرار زیبای بندگی، وقتی دستانت را به قنوت فرا می آوری، بهشت به رویت می خندد وخدا با تمام لطفش بر تو می بارد.

باور کن تو خدایی شده ایی... .

حسن رضایی

ممنون از زحماتتون
:Gol:

نیایش;44966 نوشت:
یا اهل الکبریاء و العظمه! اکنون که خورشید عید سر می زند، چشم انتظارم تا از جود و جبروت تو، خود را میان اهل رحمت و مغفرت بیابم که این شعف، از تصور بخشش توست؛ نه از تجسم اعمالم. قصد آن دارم، چشم هایی را که در نهر رمضان تو شست وشو کرده ام، دیگربار به غبار گناه نیالایم. به راستی، عید روزی ست که در آن معصیت تو نباشد. دستم را بگیر تا از همین نقطه، تولد دیگری را در خود شروع کنم.

بياييد پاكي را تا نوروزي ديگر با رنگ معصيت نيالاييم:Gol:

گفتاری از امام حسن(ع) درباره عید سعید فطر

امام حسن(ع) در روز عید فطر بر گروهی گذشت که سرگرم بازی و خنده بودند. بالایِ سرشان ایستاد و فرمود:

خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود قرار داد تا با طاعت و اطاعت از او و جلب خشنودیش از همدیگر پیشی گیرند؛ گروهی پیشی گرفتند و کامیابی یافتند و گروهی وا ما ندند و ناکام شدند.

در چنین روزی که نیکوکاران پاداش می گیرند و هرزه کاران زیان می بینند، بسیار مایه تعجب است که کسی به خنده و بازی و بی خبری مشغول باشد.

به خدا سوگند اگر پرده کنار رود، خواهند دانست که نیکوکار به نیکوکاری خود مشغول است و بدکار به بدکاری خود. سپس حضرت به راه خود ادامه داد و رفت.

[=Microsoft Sans Serif]عید فطر.. عید پایان یافتن رمضان نیست..

[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است..
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد می شود. رمضان کوره ایی است که هستی انسان را می سوزاند و آدمی نوبا جانی تازه از آن سر بر می آورد.
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است.
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
بناست که رمضان با سحرها و افطارهایش.. با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد.


اگر درعید فطر درنیابیم که از نو متولد شده ایم..

[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم.. عید فطر عید ما نیست.

[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif] [=Microsoft Sans Serif]

[="Tahoma"][="#4169e1"]

بسم الله الرحمن الرحیم

خدايا! به تو پناه مي‏بريم از چشم‏هايي که دوباره گمت کنند

و از دست‏هايي که رهايت سازند.

تو را به هر آنچه خوب است،

براي روز مبادايمان بمان که بي‏تو پوچ خواهيم بود.

خدايا! خوي رمضاني‏مان را از ما مگير

عيد فطر مبارك

[/]

[=microsoft sans serif]عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی

عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست

عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است

عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است
[=microsoft sans serif]
پیشاپیش عید بر همه مبارک


[="Tahoma"][="Purple"]

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]در این بهار رحمت و غفران و مغفرت .......... خوشبخت آن کسی ست که بخشیده می شود[=microsoft sans serif]



صدای پای عید می آید و دل مومن بر سر دو راهی آمدن

عید رمضان و رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است..

از آمدن آن یک دل شاد باشد یا از رفتن این یک محزون؟ عید فطر پاک ترین و عیدترین عیدهاست

چرا که پاداش یک ماه عبادت و شست و شوی جان در نهر پاک رمضان است.



هزاران آفرین بر جانت ای ماه / روان عاشقان قربانت ای ماه
مبارک باد ماه عشق بازان / که بنشینند در ایوانت ای ماه
مبارک باد عید روزه داران / نکویان جهان مهمانت ای ماه . . .


بسم الله الرحمن الرحیم

عید است و دلم خانه ویرانه ، بیااین خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیا

یک ماه تمام مهیمانت بودیم یک روز به مهمانی این خانه بیا

••..عید سعید فطر مبارک..••


غزل ضیافت
************
دو عالم عشق در ایوانت امشب
هزاران گل شود مهمانت امشب

پس از سی روز بزم روزه داری
بهشت وحوریان قربانت امشب

فرشته شاد مان از بزم عشقت
به حکم حق بود دربا نت امشب

ز لطف عید وهم عیدانه ی دوست
شکوفه می زند بوستانت امشب

رسد پاداش های روزه دار ان
خوشا بر مرغ خوش الحانت امشب

منا جات سحر گاهی اثر کرد
که بینم مثل گل خندانت امشب

زیمن حضرت قران در این ماه
شده لبریز نعمت خوانت امشب

الهی بار دیگر آید این ماه
وکامل تر شود بارانت امشب

خداو ندا بحق هشت وچارت
دو چندان کن به ما احسانت امشب

بحق حضرت ام ابیها
نما رحمت علی سلطانت امشب

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
ارزگانی

فطر، چیدن میوه‌هایی است که از فطرت می‌جوشد.



و سپاس نعمتی است که در رمضان نازل شده است


عید فطر بر عاشقان مبارک


خدایا! به تو پناه می‏بریم از چشم‏هایی که دوباره گمت کنند



و از دست‏هایی که رهایت سازند.


تو را به هر آنچه خوب است،


برای روز مبادایمان بمان که بی‏تو پوچ خواهیم بود.


خدایا! خوی رمضانی‏مان را از ما مگیر

عید فطر مبارک


بگذشت مه روزه و عید آمد و عید آمد



بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد



بس توبه شایسته بر سنگ تو بشکسته


بر بوی بهار تو از غیب نوید آمد