سد ساخته شده توسط ذوالقرنین الان کجاست؟

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سد ساخته شده توسط ذوالقرنین الان کجاست؟

سلام و خسته نباشید

با توجه به آیات انتهایی سوره کهف ذوالقرنین سدی میسازه برای مقابله با یاجوج و ماجوج

ذوالقرنین گفت: این سد رحمتی از جانب پروردگار من است، ولی چون وعده ی پروردگارم فرا رسد آن سد را درهم کوبد و وعده ی پروردگارم حق است

با توجه به این آیه فهمیده میشه که این سد همچنان پابرجاست

میخواستم ببینم این سد الان کجا قرار گرفته

ممنون

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد سید محسن

در سرزمين قفقاز ميان درياى خزر و درياى سياه سلسله كوه هايى است كه همچون يك ديوار، شمال را از جنوب جدا مى كند. تنها تنگه اى كه در ميان اين كوه هاى ديوار مانند وجود دارد به تنگه داريال معروف است و در همان جا تاكنون ديوار آهنين باستانى به چشم مى خورد و به همين جهت بسيارى معتقدند كه سد ذوالقرنين همين سد است. حتی در منابع جغرافیایی مانند (مسالک و مالک ابن خرداذ به ص 152 و در کتاب احسن التقاسیم ، مقدسی ج 2 ص 532) اشاره میکند که سد ذوالقرنین در همین منطقه قفقاز قرار دارد


سلام. با توجه به آیات قرآن مبنی بر رسیدن زمانی برای تخریب سد و خروج یأجوج و مأجوج باید این سد پابرجاباشد. پس آثار باقی مانده نمی تواند نشانه محل واقعی سد باشد. با توجه به وجود ماهواره ها باز هم سد قابل دیدن نیست . در یکی از سایت های عرب زبان که متعلق به یمن است دیدم یکی از مفسران قرآن به این اشاره کرده است که سد ذوالقرنین در دل کره خاکی قرار داشته (لذا از دید بشر و ماهواره هایش پنهان است. در پشت این سد یأجوج . مأجوج که لشکر شیطان بوده و حاصل ارتباط شیاطین با فرزندان ملک ماروت هستند در حال ازدیاد جمعیتند تا در زمان شکسته شدن سد که به نظر می رسد در زمان ظهور مهدی منتظر باشد به زمین بشری هجوم آورندکه توسط امام منتظر شکست نهایی داده می شوند و بساط شیطان و لشکرش برای اولین بار از روی زمین جمع خواهد شد تا هدف خداوند از خلقت انسان به عنوان خلیفه روی زمین تحقق یابد

به نظر بنده آن سدی که آثارش در داریال است مربوط به ذوالقرنین تورات یعنی کوروش است.
اما قرآن از ذوالقرنین دیگری هم صحبت می کند. افعال آینده و مضارع در آن آیات به صورت خاصی استفاده شده است.
برخی با دلایل جالبی معتقدند که ذوالقرنین این امت اهل بیت و خصوصا امام زمان (عج) است و آن سد در واقع ثقلین می باشد.
سدی که از آهن و مس ساخته شده است. آهن نمادی از حکم الهی و مس که به دست خلیفه الهی ریخته می شود.
رجوع کنید به سخنرانی آقای علی اکبر رائفی پور در مورد حقیقت ذوالقرنین. می توانید آن را در اینترنت جستجو کرده و دانلود کنید.

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام

یک سوال این موضوع می تونه با فراماسون ها در ارتباط باشه؟

سلام و عرض ادب

سید محسن;441521 نوشت:
در سرزمين قفقاز ميان درياى خزر و درياى سياه سلسله كوه هايى است كه همچون يك ديوار، شمال را از جنوب جدا مى كند. تنها تنگه اى كه در ميان اين كوه هاى ديوار مانند وجود دارد به تنگه داريال معروف است و در همان جا تاكنون ديوار آهنين باستانى به چشم مى خورد و به همين جهت بسيارى معتقدند كه سد ذوالقرنين همين سد است. حتی در منابع جغرافیایی مانند (مسالک و مالک ابن خرداذ به ص 152 و در کتاب احسن التقاسیم ، مقدسی ج 2 ص 532) اشاره میکند که سد ذوالقرنین در همین منطقه قفقاز قرار دارد

البته اشاره به این سد و دیوار تاریخی که در دست هست مربوط به شاپور و سپس قباد شاه ساسانی است تا انچه را که به کوروش یا اسکندر نسبت میدهند

فائزه طبری;444945 نوشت:
سلام. با توجه به آیات قرآن مبنی بر رسیدن زمانی برای تخریب سد و خروج یأجوج و مأجوج باید این سد پابرجاباشد. پس آثار باقی مانده نمی تواند نشانه محل واقعی سد باشد. با توجه به وجود ماهواره ها باز هم سد قابل دیدن نیست . در یکی از سایت های عرب زبان که متعلق به یمن است دیدم یکی از مفسران قرآن به این اشاره کرده است که سد ذوالقرنین در دل کره خاکی قرار داشته (لذا از دید بشر و ماهواره هایش پنهان است. در پشت این سد یأجوج . مأجوج که لشکر شیطان بوده و حاصل ارتباط شیاطین با فرزندان ملک ماروت هستند در حال ازدیاد جمعیتند تا در زمان شکسته شدن سد که به نظر می رسد در زمان ظهور مهدی منتظر باشد به زمین بشری هجوم آورندکه توسط امام منتظر شکست نهایی داده می شوند و بساط شیطان و لشکرش برای اولین بار از روی زمین جمع خواهد شد تا هدف خداوند از خلقت انسان به عنوان خلیفه روی زمین تحقق یابد

اینکه بیشتر شبیه قوری راسل است

maes;444988 نوشت:
به نظر بنده آن سدی که آثارش در داریال است مربوط به ذوالقرنین تورات یعنی کوروش است.
اما قرآن از ذوالقرنین دیگری هم صحبت می کند. افعال آینده و مضارع در آن آیات به صورت خاصی استفاده شده است.
برخی با دلایل جالبی معتقدند که ذوالقرنین این امت اهل بیت و خصوصا امام زمان (عج) است و آن سد در واقع ثقلین می باشد.
سدی که از آهن و مس ساخته شده است. آهن نمادی از حکم الهی و مس که به دست خلیفه الهی ریخته می شود.
رجوع کنید به سخنرانی آقای علی اکبر رائفی پور در مورد حقیقت ذوالقرنین. می توانید آن را در اینترنت جستجو کرده و دانلود کنید.

این تعبیر منافات با عقیده شیعه ندارد؟ چرا که در اخرالزمان این سد شکسته میشود پس با این تعبیر شما در اخر الزمان ولایت و امامت بساطش در هم میپیچد

رستگاران;444991 نوشت:
یک سوال این موضوع می تونه با فراماسون ها در ارتباط باشه؟

وقتی نباشه با هر چیزی میتونه ارتباط داشته باشه

به ظن من اشاره به سد ذوالقرنین فرصت بسیار خوبی برای مسلمین هست
با پیشرفت علم و تکنولوژی که فرصت خوبی برای اکتشافات مختلف فراهم میکند
این سد را با همان مشخصات قرآنی بیابند و آنر دلیل بر حقانیت خود کنند که ما سدی را که در قرآن از آن خبر داده بود یافتیم و حال شما که در صحت اخبار قرآن شک داشتید برهان خود را بیاورید!!

پیروز و موفق باشید

رستگاران;444991 نوشت:
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام

یک سوال این موضوع می تونه با فراماسون ها در ارتباط باشه؟


یه خورده بیشتر توضیح بده لطفا...منظورت چیه؟؟؟...

سلام
جالبه
خدا از سدی که ساخته شده به صورت فیزیکی حرف زده
اما بعضیا می خوان بگن که سدی ساخته نشده، کلاً تمثیل بوده!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

متحیر;444996 نوشت:
وقتی نباشه با هر چیزی میتونه ارتباط داشته باشه

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام

باید ماجرای ذوالقرنین دقیق بررسی بشه

منظور از قرنین چیست؟
آیا ممکن است منظور از این کلمه چیز دیگری غیر از شخص خاصی باشد؟

مثلا چن نفر باشند؟
اسم یک گروه باشد
اون یاجوج و ماجوج کی هستند؟
آیا شخص اند یا صفت

چرا باید بر گردند؟

اگر ماجرا دقیق موشکافی بشه بهتر است

از اساتید می خواهم لطفا دقیق تر قران و ماجرای ذوالقرنین رو بیان کنند

متحیر;444996 نوشت:
به ظن من اشاره به سد ذوالقرنین فرصت بسیار خوبی برای مسلمین هست
با پیشرفت علم و تکنولوژی که فرصت خوبی برای اکتشافات مختلف فراهم میکند
این سد را با همان مشخصات قرآنی بیابند و آنر دلیل بر حقانیت خود کنند که ما سدی را که در قرآن از آن خبر داده بود یافتیم و حال شما که در صحت اخبار قرآن شک داشتید برهان خود را بیاورید!!

ما هرچه را هم که بدس بیاوریم نمی توانیم به قران به طور کامل نسبت دهیم چون در مقام تفسیر حقیقی قران نیستیم
و کسی که باید تایید یا تکذیب تفاسیر رو بکند ما نیستیم و اون شخص حضرت ولی عصر(عج) است که می تواند تفسیر دقیق قران رو بگه

saman151;445085 نوشت:
یه خورده بیشتر توضیح بده لطفا...منظورت چیه؟؟؟...

یکم نیاز به اطلاعات دارم

و باید احتمالات و اسناد قرانی و تفاسیر را جمع کرد

و عقاید و رفتار ماسون ها و نظم نوین رو بررسی کرد

من چیزی نمی تونم بگم

بابک 113;445133 نوشت:
خدا از سدی که ساخته شده به صورت فیزیکی حرف زده
اما بعضیا می خوان بگن که سدی ساخته نشده، کلاً تمثیل بوده!

خدا از خیلی چیز ها تو قران صحبت کرده اگر احتمال غیر فیزیکی بودن این سد باشد چطور؟:Gig:[/]

نقل قول:
یکم نیاز به اطلاعات دارم

و باید احتمالات و اسناد قرانی و تفاسیر را جمع کرد

و عقاید و رفتار ماسون ها و نظم نوین رو بررسی کرد

من چیزی نمی تونم بگم


دوست عزیز مطمئن باش ک ماسونها قدمتشون از 200 تا 250 سال بیشتر نیست..الکی نباید بهشون بها داد!

سلام .دوستان. هر چه که در قرآن به آن اشاره شده است حقیقت محض است.کوچکترین شکی در این نیست. اگر ما نمی بینیم تقصیر چشم های ماست.
اما در مورد یأجوج و مأجوج و سد ذوالقرنین... آنچه که در قرآن آمده است دال بر این است که در موعدی که خداوند اراده کند این سد شکسته خواهد شد . خروج یأجوج و مأجوج نیز مورد ساده ای نیست . بعید است هجوم قوم مغول و ... منظور باشد.بنابر این بین سدی که ذوالقرنین ساخته با خروج یأجوج و مأجوج ارتباط دارد. این آدرسی است که خداوند داده است تا بشر را برحذر دارد... لحن پیام قرآن واضح است شبیه انذار و نوعی تهدید است و شکسته شدن این سد و خروج یأجوج و مأجوج بلایی برای جهان انس خواهد بود. از طرفی خداوند در قرآن اشاره فرموده اند :{ويوم يحشرهم جميعا يا معشر الجن قد استكثرتم من الانس وقال اولياوهم من الانس ربنا استمتع بعضنا ببعض}صدق الله علی العظیم . ابتدای آیه خداوند متعال جنیان را مورد خطاب قرار می دهدو در قسمت بعد دوستان انسانی جنیان می گویند ما از یکدیگر بهره ور شدیم . باید روی منظور این بیان دقت کرد بهره ور شدن جن و انس از یکدیگر...شاید منشأ وجودی یأجوج و مأجوج از همین بهره وری غیر عادی و خلاف آفرینش باشد.
اما در مورد محل سد... آنچه که در قرآن آمده است واقعیت محض است . لذا شاید علت اینکه ما نمی توانیم سد را بیابیم این باشد که سد در معرض دید ما نیست . شاید در دل زمین پنهان شده باشد و در روزی که خداوند اراده فرماید شکسته خواهد شد . این شکسته شدن و روانه شدن یأجوج و مأجوج نیز حتما دلیلی دارد . چون خداوند هیچ وقت تا زمانی که قومی مستحق هلاک نباشند, آنها را مورد غضب قرار نمی دهد و از طرفی از سیاق بیان قرآن تهدید کاملا هویداست.پس جامعه انسانی یا به سبب گناهان به مرزی می رسد که مستحق گرفتار شدن به بلای یأجوج و مأجوج است . بعید نیست با توجه به نکاتی که راجع به دجال گفته شده است ؛ این قوم لشکریان او باشند...

متحیر;444996 نوشت:

این تعبیر منافات با عقیده شیعه ندارد؟ چرا که در اخرالزمان این سد شکسته میشود پس با این تعبیر شما در اخر الزمان ولایت و امامت بساطش در هم میپیچد


اصلا چه کسی گفته است که شکست سد لزوما در آخرالزمان است.
در ابتدای آیات اشاره می کند که یهودیان از ذوالقرنین (کوروش) می پرسند و بعد به صورت عجیبی از فعل آینده استفاده کرده و می گوید در آینده داستان آن را تعریف می کند.
به علاوه قرآن از زمان خاص شکست سد صحبت نمی کند پس یهودیان نمی توانستند ایراد بگیرند که قرآن در مورد منجی یهودیان (کوروش) اشتباهی صحبت می کند.
اما دقت کنید که قرآن چگونه از شکست سد صحبت می کند. اصلا چه کسی گفته است که سد در آخرالزمان شکسته می شود. آیا قرآن گفته است ؟
قرآن طوری در مورد شکست سد صحبت می کند که انگار قیامت کبری است. از لفظ (دکا) استفاده می کند که در جایی دیگر برای قیامت استفاده شده است. یعنی به یکباره می شکند نه فرسوده شود.

البته توجه کنیم که ذوالقرنین ارتباط مستقیمی با رویاهای دانیال نبی (ع) دارد و در این رویاها به رجعت ایشان در زمان ظهور نیز اشاره می شود.

سلام. با maes موافقم . با عقل هم جور در می آید. ذوالقرنین تنها کسی است که از محل سد خبر دارد لذا باید هم به یاری امام بشتابد. هم جنگاوری می داند و هم مخفی گاه دشمن یعنی یأجوج و مأ جوج را به خوبی می شناسد.

سلام از اینکه جمله آخرم نامفهوم بود عذر می خواهم. منظور من رجعت حضرت دانیال است البته.

maes;444988 نوشت:
به نظر بنده آن سدی که آثارش در داریال است مربوط به ذوالقرنین تورات یعنی کوروش است.
اما قرآن از ذوالقرنین دیگری هم صحبت می کند.

من نمی دونم ذوالقرنین کی هست، اما قطعا مال ما با مال یهودی ها یکیه. چون قرآن جواب یهودی ها رو داده.

رستگاران;445187 نوشت:

خدا از خیلی چیز ها تو قران صحبت کرده اگر احتمال غیر فیزیکی بودن این سد باشد چطور؟:Gig:

قطعاً قرآن هم ظاهر داره هم باطن.
و شاید منظور خدا از این سد، مطالب مختلفی بوده.
اما یه سوال:
به نظر شما، یه سد فیزیکی توی این آیات نیست؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

بابک 113;445992 نوشت:
به نظر شما، یه سد فیزیکی توی این آیات نیست؟

اللهم عجل لولیک الفرج

من قصد تحمیل نظرم رو به قران ندارم

اما دوست دارم اساتید محترم این احتمال رو بسنجند که

1- آیا مفهوم سد در اینجا به سد مشهور و عظیمی است که ر ذهن ما هست یا به هم مانعی نیز گفته می شود؟

2-ذوالقرنین انسان هست یا خیر؟
3- مغرب کجا است مشرق کجاست؟
عوامل دیگری عیر از عالم ما کجا است؟

و سوالات دیگر[/]

رستگاران;446077 نوشت:
1- آیا مفهوم سد در اینجا به سد مشهور و عظیمی است که ر ذهن ما هست یا به هم مانعی نیز گفته می شود؟

2-ذوالقرنین انسان هست یا خیر؟
3- مغرب کجا است مشرق کجاست؟
عوامل دیگری عیر از عالم ما کجا است؟

4. بابک 113 وجود داره یا نداره؟
روی این هم فک کن.
5.رستگاران چه طور؟
6. ماتریکس رو دیدی؟ نکنه ما هممون توی یه سوپر ماتریکس زندگی می کنیم.

به این چن تا سوال هم جواب بده.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

بابک 113;446597 نوشت:
4. بابک 113 وجود داره یا نداره؟

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام

بابک 113 هم وجود دارد و هم ندارد

اگر در نگاه من ببینید تنها نشان بابک 113 وجود دارد
اما اگر از زاویه خودتان ببینید بله وجود حقیقی دارد و از نگاه من وجود مجازی و در عالمی دیگر وجود دارد

بابک 113;446597 نوشت:
5.رستگاران چه طور؟

جوابش مثل جواب بالا است

اما لازم به ذکر است که غیر از انسان ما جن و ملائک هم داریم تا جایی که من می دانم
آیا در قران به انس بودن ذوالقرنین اشارت شده یا خیر؟
یا در روایات

بابک 113;446597 نوشت:
6. ماتریکس رو دیدی؟ نکنه ما هممون توی یه سوپر ماتریکس زندگی می کنیم.

نه ندیدم

سید محسن;446643 نوشت:
همچنین این جریان ربطی به فراماسونرندارد که یکی از دوستان سوال کرده بود. در مورد شخصیت شناسی ذوالقرنین هم اختلافاست.

میشه چند نمونه از اختلافات شخصیت شناسی رو بگویید؟[/]

جان من اسم اسکندر را نیاورید. خود غربیها می گویند همجنس باز بوده و ظالم و کلی هم بهش افتخار می کنند ! باور کنید شده بارها دیدم به مسلمانها می خندیدند که فکر می کردند ذوالقرنین اسکندر است. اینها بیشتر به خاطر تفکرات حدیث محور اهل سنت است. آن هم حدیثهای نا معتبر.
اگر هم گفته می شود کوروش اصلا ربطی به ایرانی بودن ما ندارد. توی تورات نوشته.
هر چند سوره کهف سوره ی اهل بیت است.
والا مقام ترین و قدرتمند ترین ذوالقرنین امام زمان (عج) است. در احادیث از پیامبر اسلام (ص) است که مهدی (عج) مانند ذوالقرنین و حضرت سلیمان بر دنیا حاکم می شود.
به آیات دقت کنید. مس تنها باید توسط خود امام زمان (عج) ریخته شود !

تمام داستان‌های قرآن ممکن است واقعیت نداشته باشد و خداوند تمثیل زده باشد. یعنی در واقع تمام معجزات موسی و عیسی و داستان‌های انبیا میتواند تمثیل شمرده شود. بستگی دارد ما چه بخواهیم. اگر احیانا احادیثی هم در مورد هریک از این پیامبران وجود داشته باشد میتوان آن را ارزیابی سندی کرده و جرح و ردش کرد.

سلام . این موضوع ربطی به فراماسونرها ندارد. در مورد ذوالقرنین اختلاف است برخی او را اسکندر و برخی کورش میدانند. اولین نفر ابوالکلام آزاد گفت،ذوالقرنین، کورش بوده زیرا طبق آیات قرآن که ذوالقرنین شرق و غرب را تصرف ساخت وسدی بنا کرد ، چنین کاری را کورش انجام داده که علامه طباطبایی در المیزان و آیةالله مکارم شیرازی قول اخیر را محتمل الصدق میدانند . همچنین در مورد یاجوج وماجوج آنان را دو قبیله وحشی خواندند که به منطقه قفقاز حمله میکردند. برخی گفتندقوم تاتار و مغول بودند. مردم قفقاز در سفری که ذوالقرنین به آن منطقه داشت از اوخواستند که جلوی وحشیگری قوم یاجوج و ماجوج را بگیرد که وی دستور داد برای دفعتهاجم این قوم سد عظیمی را بسازند.
اما در جواب برخی از دوستان که فرموده بودند خرابی این سد در زمان ظهور امام رمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است یا در زمان بروز قیامت، باید گفت در برخی ازتفاسیر تعبیر دیگری از خرابی سد ذوالقرنین شده است . اگرچه در مورد تخریب این سداختلاف است ولی در این بخش به تفسیر خاص از خرابی سد اشاره میکنم . در آیه آمدهاست (.....فاذا جاء وعد ربی فجعله دکاء و کان وعد ربی حقا )
[1]ذوالقرنین پس از پایان یافتن ساخت سد گفت این رحمتی بود از جانب خدا و زمانی کهوعده پروردگارم فرابرسد این سد را در هم کوبد. در مورد کلمه دکاء در لسان العربآمده است که دکا به معنی ذلت است (جبل دک )یعنی کوهی که ذلیل شد.[2]در این صورت مراد و منظور از دک کردن سد این است که سد از اهمیت و خاصیت بیافتد بهخاطر اتساع طرق ارتباطی و تنوع وسائل حرکت و انتقال زمینی و هوایی و دریایی و دیگراعتنایی به این سد نشود یعنی زمانی فرا میرسد که این سد کارایی ندارد خصوصا در اینعصر اگر هم این سد وجود داشته باشد دیگر کارایی سابق را ندارد که جلوی قوم وحشی رابگیرد زیرا وسائل حمل و نقل آنقدر زیاد و گسترده شده است که دشمن میتواند از طریقدیگری به شهر ها حمله کند پس اگر کلمه دکاء به معنی ذلت گرفته شود این تفسیر ارادهمیشود که دیگر هیچ سدی و مانعی برای هجوم انسانها به یکدیگر با توجه به راههایانتقالی وجود ندارد. پس لزومی ندارد که بگوییم منظور ذوالقرنین از خرابی سد زمانظهور یا قیامت است چنانکه برخی این گونه تفسیر کردند. معنی دیگری که دکاء دارد دفنکردن است مانند (دککت الرکی) من چاه را با خاک پر کردم [3]و آن اين است كه كوه به صورت تلهاى خاك در آيد، كه باز در صحاح گفته: (تدكدكتالجبال) يعنى كوه‏ها تلهايى از خاك شدند، و مفرد آن(دكاء) مى‏آيد. بنا بر اين ممكناست احتمال دهيم كه سد ذو القرنين كه از بناهاى عهد قديم است به وسيله بادهاى شديددر زمين دفن شده باشد، و يا سيلهاى مهيب آب‏رفتهايى جديد پديد آورده و باعث وسعتدرياها شده در نتيجه سد مزبور غرق شده باشد.[4]
پس این دومعنی برای کلمه دکاء به کار رفت که شاید نشان از این باشد که ویرانی سدمربوط به قیامت نیست و شاید بتوان گفت اختلافی که در مکان این سد وجود دارد چنینمنشایی داشته باشد .
در آخر، یاجوج و ماجوج دو قوم هستند نه دو نفر که برخی تاتار و مغول را عنوانکردند. در مورد واژه ذوالقرنین چون شرق و غرب را تحت سیطره خود در اورد به این نامشهرت یافت البته تعابیر دیگر هم وجود دارد. همچنین این جریان ربطی به فراماسونرندارد که یکی از دوستان سوال کرده بود. در مورد شخصیت شناسی ذوالقرنین هم اختلافاست.

[=Times New Roman]


[/HR][1] . کهف، 98

[2] . لسان العرب، ج 10ص 424

[3] . صحاح ، ج 4 ص 1584

[4] . علامه طباطبایی، تفسیرالمیزان، ج 13 ص 543-544

[=Calibri]با سلام
[=Calibri]این که گفته شد درمورد شخصیت ذوالقرنین اختلاف است باید بگویم، برخی او را کورش،اسکندر، شین هوانگ تی، کسی که دیوار چین را ساخت و سد معروف را همان دیوار میدانندو برخی فریدون پسر ضحاک و برخی ذوالقرنین را پنجمین پادشاه سلسله پیشدادی میدانندبرخی نام اورا مصعب بن عبدالله برخی صعب بن ذی المرائد و برخی حسان و برخی شمریرعش از پادشاهان یمن دانستند . مرحوم علامه طباطبایی کورش بودن ذوالقرنین را محتمل الصدق میداند.[1]
اما عزیزی که فرمودند ممکن بعضی از داستانهای قرآن حقیقی نباشد باید گفت رویه خداوند در قرآن از بیان داستانها و معجزات پیامبران عبرت و تنبه و انذار و ارشاد بشر است همچنین مثالهایی که در قرآن آمده و البته داستانها ی واقعی اثر گذار هستندو داستانهای قرآن هم حقیقت است و در مورد احادیثی که از پیامبر (صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام)صادر شده در صورتی که بر قرآن عرضه شود و خلاف در آید صحت ندارد.
اما این که دوستان فرمودند اسکندر را فقط روایات اهل سنت نقل کردند باید گفت درروایات شیعه هم آمده از باب مثال در کتاب قرب الاسناد روایتی از حضرت موسی بن جعفر(علیهما السلام) و همچنین در مجمع البیان طبرسی
[2]آمده است که ذوالقرنین اسکندر است. البته اشکال به این حرف وارد است زیرا تنهادلیلی که بر این ادعا اقامه شده کشور گشایی اسکندر است در حالی که افراد دیگری درتاریخ بودند که کشور گشایی میکردند همچنین نشانه هایی که قرآن برای ذوالقرنین بیان کرده به اسکندر نمی­خورد مثلا قرآن می فرماید ذوالقرنین مومن ، موحد ، معتقد به روز جزا بوده است در حالی که اسکندر وثنی و صابئی(ستاره پرست) بوده است و برای ستاره مشتری قربانی میکرده و در تاریخ ذکر نشده که اسکندر سدی در برابر یاجوج و ماجوج بسازد وقرآن ذوالقرنین را فردی عادل با رفق و مدارا معرفی کرده در حالی که اسکندر این گونه نبوده پس نمیتوان قبول کرد که ذوالقرنین اسکندر باشد. ( المیزان همان) البته نکته دیگری که بایداشاره کرد این که ابن کثیر در البدایه و النهایه روایتی را نقل کرده است که اسکندر دو نفر بودند و اسکندر اول انسان مومن و معتقدی بوده است و اسکندر دوم کسی بوده که کشور گشایی داشته [3] البته بازاین روایت قابل خدشه است زیرا در تاریخ ،خبری از دو اسکندر که اولی لشکر کشی داشته باشد وجود ندارد به هر صورت در مورد این شخصیت هنوز اختلاف است.

[=Calibri]اما در مورد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید گفت که آن حضرت به برخی از پیامبران دربعضی از امور شباهت دارد از جمله به ذوالقرنین . مجلسی مینویسد : ذوالقرنین پیامبر نبود، اما مردم را به سوی خدا دعوت کرد و به تقوا و خداترسی می خواند؛ حضرت مهدی( عجل الله تعالی فرجه الشریف )نیز پیامبر نیست، ولی مردمان را به سوی خدای تعالی و تقوا و پرهیزکاری دعوت می کند.[4]ذوالقرنین به آسمان ها بالا برده شد و خداوند علمی به او بخشید که حق و باطل رابشناسد.[5]حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز به آسمان ها بالا برده شد. ذوالقرنین مابین مشرق و مغرب را گرفت و تصرف کرد؛ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیزمشرق و مغرب زمین را به تصرف در خواهد آورد.[6]


[=Times New Roman]


[/HR][1][=Calibri] . المیزان، علامه، ج 13 ص 533

[2][=Calibri] . مجمع البیان، ج 4 ص 199

[3][=Calibri] . ابن کثیر البدایه و النهایه، ج2 ص 105

[4][=Calibri] . مکیال المکارم ، ج 1 ص 223

[5][=Calibri] . مجلسی ، بحار الانوار ،ج 12 ص 198

[6][=Calibri] همان ج 1 ض 224

با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب



باسلام
جمع بندی
با تقدیر و تشکر از همه عزیزانی که در این بحث و گفتگو شرکت نمودند.
در مورد این سوال که سد ذوالقرنین کجاست؟ همانگونه که بیان شد اکثر نظرات طرح شده قائل به وجود سدی بزرگ در منطقه قفقاز است همانطور که منابع جغرافیایی در قرن 4و 5 به آن اشاره کردند و این که منظور از ذوالقرنین کیست اقوال مختلفی بیان شد و قول ابوالکلام آزاد که ذوالقرنین را همان کورش خوانده طبق نظر مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نظر بهتری است میتوان گفت مرحوم علامه با این تعبیر قول ابوالکلام را صد در صد قبول نمیکنند به هر حال نشانه های کورش با ذوالقرنین همخوانی بیشتری دارد و در مورد اسکند بیان شد که برخی روایات به آن اشاره کرده بودند باید گفت که برخی معتقدند اسکندر دو نفر بودند و اسکندر اول شخص درستی بوده که ذوالقرنین اوست نه اسکندر دومی که فساد داشته است به هر حال نظر قطعی در این مورد وجود ندارد اما مراد از تخریب و ویرانی سد ذوالقرنین مرحوم علامه در المیزان تعابیر دقیق و لطیفی ارائه کردند که در خلال بحث آن را بیان کردیم.

سوال:
سد ساخته شده توسط ذوالقرنین الان کجاست؟

جواب:
برخی بر این باورند که در سرزمين قفقاز ميان درياى خزر و درياى سياه سلسله كوه هايى است كه همچون يك ديوار، شمال را از جنوب جدا مى كند. تنها تنگه اى كه در ميان اين كوه هاى ديوار مانند وجود دارد به تنگه داريال معروف است و در همان جا تاكنون ديوار آهنين باستانى به چشم مى خورد و به همين جهت بسيارى معتقدند كه سد ذوالقرنين همين سد است. حتی در منابع جغرافیایی مانند (مسالک و مالک ابن خرداذ به، و در کتاب احسن التقاسیم ، مقدسی) اشاره می­کند که سد ذوالقرنین در همین منطقه قفقاز قرار دارد.[1]

اکنون بقایای این دیوار که از آهن ساخته شده در منطقه مزبور به چشم میخورد. حتی نویسندگان ارمنی در کتابهای خود به این سد اشاره کردند. از زمانهای قدیم در کتب ارمنی نام «بهاک گورایی» و « کوبان گورایی» آمده است که به معنی «گذرگاه کورش» یا «دربند کورش» است. حتی در زبان گرجستانی این دروازه را به دروازه آهنین میشناختند و در نزد ترک زبانها به دامرکپو(قاپو) مشهور بوده که اکنون هم به این نام خوانده میشود. برخی از سیاحان(گردشگران) و مبارزان قدیم این دروازه را دیده و از آن یاد کرده اند از جمله سیاح مشهور یهودی به نام «یوسف» در قرن اول میلادی این سد را دیده و از آن گزارش نموده است و یا «پروکوپیوس» مورخ رومی در قرن ششم این سد را دیده است. و همچنین در سال (528 میلادی) یکی از همراهان سردار رومی به نام «بلی سارس» سد مزبور را در همین منطقه مشاهده کرده است. دلیل دیگر این که رود «کر» از کوه های منطقه قفقاز سرچشمه میگیرد که نام این رود از کورش گرفته شده است. حتی «آنتونی جان کینس» در یادداشت های خود نام این رود را «رود سائرس» یعنی «کورش» ضبط کرده است.[2]

البته برخی بر این عقیده اند که سد ذوالقرنین همان دیوار چین است که پادشاه چین به نام «شین هوانگ تی» آن را ساخت تا از هجوم مغولان به سرزمین خود جلوگیری کند اما این قول مردود است زیرا دیوار چین 3000 کیلومتر است و همه از سنگ ساخته شده است در حالی که طبق آیات قران سد ذوالقرنین از آهن و سرب بین دو کوه ساخته شده و دیوار چین بین کوه قرار ندارد. بنابراین به نظر میرسد قول قوی در موقعیت مکانی سد ذوالقرنین منطقه قفقاز باشد.


آیا خرابی سد ذوالقرنین که قرآن به آن اشاره کرده در زمان ظهور حضرت ولی عصر(عج) است یا در زمان بروز قیامت؟
در برخی از تفاسیر تعبیر دیگری از خرابی سد ذوالقرنین شده است . اگرچه در مورد تخریب این سد اختلاف است ولی در این بخش به تفسیر خاص از خرابی سد اشاره میکنم . بنابر تفسیر علامه طباطبایی در المیزان در این آیه آمده است (.....فاذا جاء وعد ربی فجعله دکاء و کان وعد ربی حقا )[3] ذوالقرنین پس از پایان یافتن ساخت سد گفت این رحمتی بود از جانب خدا و زمانی که وعده پروردگارم فرا برسد این سد را در هم کوبد.

در مورد کلمه دکاء در لسان العرب[4] آمده است که دکا به معنی ذلت است (جبل دک )یعنی کوهی که ذلیل شد. در این صورت مراد و منظور از دک کردن سد این است که سد از اهمیت و خاصیت بیافتد به خاطر توسعه راه های ارتباطی و تنوع وسائل حرکت و انتقال زمینی و هوایی و دریایی دیگر اعتنایی به این سد نشود یعنی زمانی فرا میرسد که این سد کارایی ندارد خصوصا در این عصر اگر هم این سد وجود داشته باشد دیگر کارایی سابق را ندارد که جلوی قوم وحشی را بگیرد. زیرا وسائل حمل و نقل آنقدر زیاد و گسترده شده است که دشمن می تواند از طریق دیگری به شهرها حمله کند پس اگر کلمه دکاء به معنی ذلت گرفته شود این تفسیر اراده می شود که دیگر هیچ سدی و مانعی برای هجوم انسانها به یکدیگر با توجه به راههای انتقالی وجود ندارد.

پس لزومی ندارد که بگوییم منظور ذوالقرنین از خرابی سد زمان ظهور امام زمان(عج) یا قیامت است چنان که برخی این گونه تفسیر کردند. معنی دیگری که دکاء دارد دفن کردن است مانند (دککت الرکی) من چاه را با خاک پر کردم[5] و آن اين است كه كوه به صورت تله اى خاك در آيد، كه باز در صحاح گفته: (تدكدكت الجبال) يعنى كوه‏ها تله اى از خاك شدند، و مفرد آن(دكاء) مى ‏آيد. بنابراين ممكن است احتمال دهيم كه سد ذوالقرنين كه از بناهاى عهد قديم است به وسيله بادهاى شديد در زمين دفن شده باشد، و يا سيل هاى مهيب آب‏رفت هايى جديد پديد آورده و باعث وسعت درياها شده در نتیجه سد مزبور غرق شده باشد.[6]

آیا نظریه ای که اسکندر مقدونی را همان ذوالقرنین میداند، فقط از منابع اهل سنت است؟
اما این که دوستان فرمودند اسکندر را فقط روایات اهل سنت نقل کردند باید گفت در روایات شیعه هم آمده از باب مثال در کتاب قرب الاسناد روایتی از حضرت موسی بن جعفر(علیهما السلام) و همچنین در مجمع البیان طبرسی آمده است که ذوالقرنین اسکندر است. البته اشکال به این حرف وارد است زیرا تنها دلیلی که بر این ادعا اقامه شده کشور گشایی اسکندر است در حالی که افراد دیگری در تاریخ بودند که کشور گشایی می کردند

همچنین نشانه هایی که قرآن برای ذوالقرنین بیان کرده با شخصیت اسکندر مطابقت ندارد مثلا قرآن می فرماید ذوالقرنین مومن، موحد، معتقد به روز جزا بوده است در حالی که اسکندر وثنی و صابئی(ستاره پرست) بوده است و برای ستاره مشتری قربانی میکرده و در تاریخ ذکر نشده که اسکندر سدی در برابر یاجوج و ماجوج بسازد و قرآن ذوالقرنین را فردی عادل با رفق و مدارا معرفی کرده در حالی که اسکندر این گونه نبوده ؛پس نمیتوان قبول کرد که ذوالقرنین اسکندر باشد.[1]البته نکته دیگری که باید اشاره کرد این که «یاقوت حموی در معجم البلدان[2] و ابن کثیر در البدایه و النهایه[3]» گزارشی را نقل کرده ­اند که اسکندر دو نفر بودند و اسکندر اول انسان مومن و معتقدی بوده است و اسکندر دوم کسی بوده که کشور گشایی داشته ، البته این مطلب قابل خدشه است زیرا در تاریخ ،خبری از دو اسکندر که اولی لشکر کشی داشته باشد وجود ندارد به هر صورت در مورد این شخصیت هنوز اختلاف است.

منابع
[1] . ابن خرداذ به ،مسالک و ممالک، ص 152، دار صادر، بیروت، 1889م ؛ مقدسی، احسن التقاسیم، مکتبة مدبولی، قاهره، 1411ق
[2] . ابوالکلام آزاد، ذوالقرنین و کورش کبیر، ترجمه باستانی پاریزی، ص 72، نشر علم، تهران، 1385ش
[3] . کهف 98
[4] . ابن منظور، لسان العرب، ج 10 0 ص 424
[5] . صحاح، ج 4 ص 1584
[6] . علامه طباطبایی، المیزان، ج 13 ص 543


[7] . علامه طباطبایی، همان

[8] . یاقوت حموی، معجم البلدان، ج 1 ص 230

[9] . ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 1 ص 299

موضوع قفل شده است