راهنمایی دختران

تب‌های اولیه

40 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راهنمایی دختران

سلام به دخترا ودوستای گلم میخواستم بدونم شماهابه عنوان یه دخترمجردکه اگه درستون تموم شده باشه چطوری وقتتونوپرمیکنید؟من اگه بخوام کاری کنم واقعازورم میادتوبعضی ازکاراوجدیداهمش پای کامپیوترواینترنتم اگه بخوام یه کتاب بخونم واقعازورم میاددوست دارمواماحوصله ندارم چطوری ادم پرتلاشی بشم ؟ممنون میشم راهنماییم کنین من لیسانس حقوق دارم امااصلاحوصله خوندن براارشدیادرس خوندن براکارگرفتن روندارم موندم چیکارکنم؟مازیادفامیلای اونچنانی نداریم بریم پیششون یامن زیاداجازه بیرون رفتن ازخونه روندارم وبادوستامم بخوام برم بیرون نمیشه اگه بخوام کاروهنری هم یادبگیرم میترسم وهیچوقت سراغش نمیرم دلم میخوادازتجربیات موفق زندگیاتون برام بگیدازتلاشاتون ممنوم

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر همه شما بزرگواران
هرکسی نظری داره یا دوست داره برنامه خودش را بیان کند بفرمایید
بعد از آن من هم نظرم را می نویسم
ولی این سؤال را جدی بگیریم
گرفتاری افرادی زیادی است که حرص خودشون و اطرافیان شون را در میاره
موفق باشید

سلام
من فکر میکنم بی حوصلگی شما از اینه که همش پشت کامپیوتر نشستید و در اینترنت هستید.
ممکنه اعتیاد به اینترنت پیدا کرده باشید که جز این کار ، حوصله چیز دیگه ای رو ندارید.
باید انقدر در فضای حقیقی و بیرون از منزل برای خودتون مشغولیت ایجاد کنید تا کم کم زندگیتون پر نشاط بشه
کلاس ورزش ، هنر ، فعالیت های اجتماعی ، ...

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و عرض ادب

بعضی موقع به این مسئله فکر میکنم

هر چی فکر کردم به اینجا رسیدم که انسانها بخشی از کارهاشون رو از روی اجبار انجام میدن
هر چه زندگی ماشینی کمتر باشه، ما انسانهای معمولی راحت تر با محیط کنار میایم
از روی اجبار کارهای خودمان را انجام میدهیم.

زندگی امرزوی باعث شده که همه چیز راحت باشه
لباسشویی، جاروبرقی، فر و .... ایمیل، اینترنت، اس ام اس، موبایل و ....
همه اینها از حجم کارهای اجباری کاسته است.

از طرفی هم برای بیشتر انسانها سخت است که «برنامه ریزی» به صورت داوطلبانه داشته باشند.
واقعاً، چه باید کرد؟:Gig:

موفق باشید.

منم اوایل تابستون امسال،بعد از کنکور،دقیقا همین مشکلو داشتم.ولی توی دو تا کلاس ثبت نام کردم.که ساعت8تایک ظهر و دو ساعت هم عصر،تایم این کلاسا هست.یه روز درمیون هم میرم استخر.
دیگه زمان زیادی نمیمونه ولی همون مقداری هم که میمونه توی اینترنت هستم و یا رمان الکترونیک میخونم یا فیلم میبینم.

سعی کن اگه خواستی درستو ادامه بدی،با چند تا از دوستات هماهنگ کن تا رقابت ایجاد بشه.یا اینکه خودتو مجبور به خوندن کن یا برو کتابخونه.

چرا از کار هنری میترسی؟

یامین;369386 نوشت:
سلام به دخترا ودوستای گلم میخواستم بدونم شماهابه عنوان یه دخترمجردکه اگه درستون تموم شده باشه چطوری وقتتونوپرمیکنید؟من اگه بخوام کاری کنم واقعازورم میادتوبعضی ازکاراوجدیداهمش پای کامپیوترواینترنتم اگه بخوام یه کتاب بخونم واقعازورم میاددوست دارمواماحوصله ندارم چطوری ادم پرتلاشی بشم ؟ممنون میشم راهنماییم کنین من لیسانس حقوق دارم امااصلاحوصله خوندن براارشدیادرس خوندن براکارگرفتن روندارم موندم چیکارکنم؟مازیادفامیلای اونچنانی نداریم بریم پیششون یامن زیاداجازه بیرون رفتن ازخونه روندارم وبادوستامم بخوام برم بیرون نمیشه اگه بخوام کاروهنری هم یادبگیرم میترسم وهیچوقت سراغش نمیرم دلم میخوادازتجربیات موفق زندگیاتون برام بگیدازتلاشاتون ممنوم
لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم

یه مدت اینترنتو از زندگیت حذف کن!!!
باور کن نتیجه میگیری:ok:

به نظر من اینترنت نقش بسیار زیادی در زندگی های ما نت باز هاداره
من از روی تجربه میگم
وقتی اینترنت نداریم ، میلم به کتاب خوندن ، نوشتن ، انجام کار های عقب مانده ، خلاقیت زیاد میشه!!
حالا خدا روشکر فقط در ایام تعطیلات دسترسی به نت دارم!

علاوه بر این کسانی که شرایط بیرون رفتن و شرکت در کلاس های بیرون رو ندارن میتونن توی خونه برا خودشون کلاس بزارن!!!!
مثلا حفظ قرآن ، خوشنویسی، نقاشی و...کمک به مادر عزیزززززز

البته تا زمانیکه آدم اراده و هدف نداشته باشه اینها در حد شعار میمونه.

[SPOILER] منم به شدت از فارغ التحصیلی میترسم
به خاطر همین دارم سعی میکنم هیچ وقت فارغ نشم از تحصیل تا ... :Nishkhand:[/SPOILER]

سلام دوست من :)


پیشنهاد : هروقت انسان به چیزی عادت کنه، تنها راهش اینه که به چیز دیگری عادت کنه !!

یعنی: اوایل سخته که به غیراز نت به کار دیگری مشغول بشید ، اما بعداز مدتی :

متوجه میشید که به خیلی از کارهای دیگه و دلنشین زندگی میپردازید و در کنارش ساعتی (مشخص) رو هم به نت اختصاص میدید

: بدون ِ اتلاف وقت و یا خدایی نکرده اذیت شدن چشم ها و گردن و کمر و...!

پس نیازمند ِ چی هست؟ بله درست فکر میکنید : 1 یا علـــــی :ok:

کتاب خوندن، انجام کارهای شخصی و خونه، هراز گاهی خرید و یا رفتن به مکانهای خوب (مثل زیارتی) و غیره

+ کار ِ هنری هم خاصیتش اینه: تا مشغول نشید و آغازش نکنید سخته و بی حوصله اید اما به محض شروع کردن چنان شعف و انگیزه ای بهتون میده که ...:Kaf:

+ دراینصورت هست که: به صورت ِ خودجوش! به خوندن برای کارشناسی ارشد هم علاقمند میشید و انگیزه بیشتری پیدا میکنید ان شاء الله...

(جداً برید دنبالش؛ حوصله ندارم نداریم! :Cheshmak: همـــّــت میخواد که دارید با توکل به خــــدا ):ok:

+ سایتهای بسیار خوبی هم هستن که میتونید اونجاها بیشتر وارد بشید و به بار علمی و معنویتون اضاف کنید (که وقتتون هدر نره پای نت)

+++ من ایمان دارم که به راحتی میتونید حل کنید این موضوع رو ...(نمیگم مشکل چون سخت نیست!)

موفق و پیروز باشید . یا علــــــی :Gol:

با سلام و احترام
من اگه شرایط شما رو داشتم، فقط و فقط روی یه چیز وقت میذاشتم اونم حفظ قرآن بود.
کم پیش میاد آدم تو شرایطی باشه که فراغت خاطر از درس و دانشگاه داشته باشه، پس این روزا رو از دست ندین و در کنار حفظ قرآن، در کار مقدس کمک به مادر هم همت کنین.
من کوچیکتر از این حرفام...ولی پیش خدا تضمین میدم با این کار، دنیا و آخرتتون آباد میشه.

پریا;387057 نوشت:
چرا از کار هنری میترسی؟

سلام میترسم ازاینکه برم ویادنگیرم همیشه یادگرفتن چیزهای جدیدبرام ترس اوربوده نمیدونم چرا!:Ghamgin:

porteqal;387074 نوشت:
من اگه شرایط شما رو داشتم، فقط و فقط روی یه چیز وقت میذاشتم اونم حفظ قرآن بود

منم جدیدابه این فکرکرذم که قران حفظ کنم اما اونم هی امروزوفردامیکنم:Ghamgin:

یامین;369386 نوشت:
سلام به دخترا ودوستای گلم میخواستم بدونم شماهابه عنوان یه دخترمجردکه اگه درستون تموم شده باشه چطوری وقتتونوپرمیکنید؟من اگه بخوام کاری کنم واقعازورم میادتوبعضی ازکاراوجدیداهمش پای کامپیوترواینترنتم اگه بخوام یه کتاب بخونم واقعازورم میاددوست دارمواماحوصله ندارم چطوری ادم پرتلاشی بشم ؟ممنون میشم راهنماییم کنین من لیسانس حقوق دارم امااصلاحوصله خوندن براارشدیادرس خوندن براکارگرفتن روندارم موندم چیکارکنم؟مازیادفامیلای اونچنانی نداریم بریم پیششون یامن زیاداجازه بیرون رفتن ازخونه روندارم وبادوستامم بخوام برم بیرون نمیشه اگه بخوام کاروهنری هم یادبگیرم میترسم وهیچوقت سراغش نمیرم دلم میخوادازتجربیات موفق زندگیاتون برام بگیدازتلاشاتون ممنوم

اسمتونو تو کلاساس بیرون بنویسین!
اونجوری مجبور میشین انجامش بدین اون کلاساس بهتون نظم و برنامه میده

یامین;387220 نوشت:
سلام میترسم ازاینکه برم ویادنگیرم همیشه یادگرفتن چیزهای جدیدبرام ترس اوربوده نمیدونم چرا!:Ghamgin:


اینجوری که نمیشه.مشکلتو با انجام دادن چیزی که میترسی حل کن نه اینکه صورت مسئله رو پاک کنی.

کلاسای هنری خیلی خوبه.منم یه کلاس هنری میرم که خیلی هم بهش علاقه دارم.اینقد خوبهههههههه!!!!.:Cheshmak:

اگه علاقه داشته باشی،اون علاقه به ترس غلبه میکنه.

بسم الله...
سلام...
منم همينجوريم!!
يني دقيقا همين احساسِ خواهرمون يامين رو دارم...درحاليكه هنوز درسمم تموم نشده....!!!!
ديگه حتي حوصله كتاب خوندنم ندارم! قديما خيلي كتاب ميخوندم...ولي الان...
ديگه خسته شدم از اين وضعم...
:Ghamgin:
خيلي دوس دارم يه كاري باشه كه برا انجامش ذوق داشته باشم...واقعا هيچكاري نيست انگار....!!!!!!

یامین;387220 نوشت:
سلام میترسم ازاینکه برم ویادنگیرم همیشه یادگرفتن چیزهای جدیدبرام ترس اوربوده نمیدونم چرا!
سلام!ترس پلی برای شکسته.مگه فقط یادگیری اون هنر هست شما تو کلاسای هنری علاوه بر یادگری یک هنر نوع برخورد با مردم رو یادمیگیرد کلی تجربه به دست میارید و علاوه بر این فکر میکنم این نوع یادگیری نوعی عبادت هم محسوب میشه فقط به هدف فکر نکن به طی مسیر هم بیاندیش همین تلاش شما برای یادگیری مقدسه. ببین تو چی استعداد و علاقه داری با توکل به خدا برو دنبالش! آدمایی بودن که مثلا خط بسیار بدی داشتن اما با تلاش یکی از بزرگترین خوشنویسا شدن.متاسفانه ما عادت داریم استعدادامونو به گور ببریم!!!! با نظر آرامش هم موافقم سعی کن اینترنت رو تدریجا از خودت دور کنی... و تبریک بابت فارغ التحصیلی....:Gol: شمایکی از رشته های تاپ رو خوندی با لیسانس حقوق میشه کلی کار کرد چرا نمیری دنبال کار؟؟؟به نظر من بیکاری بدترین کاره.... موفق باشی عزیز

پریا;388011 نوشت:
کلاسای هنری خیلی خوبه.

پولش چی؟من خیلی کلاسادوست دارم برم اماواقعاگرونن تازه ادم بره وپول بده ویادنگیره چی!!!!:Ghamgin:

mah.17;388076 نوشت:
ببین تو چی استعداد و علاقه داری با توکل به خدا برو دنبالش

خوب من نمیدونم توچی استعداددارم وچطوری استعدادموکشف کنم

mah.17;388076 نوشت:
شمایکی از رشته های تاپ رو خوندی با لیسانس حقوق میشه کلی کار کرد چرا نمیری دنبال کار؟؟؟به نظر من بیکاری بدترین کاره.... موفق باشی عزیز

الان که بدون کنکوردارن لیسانس حقوق میگیرن اوضاع حقوق بدشده شدید

setsoko;388015 نوشت:
ني دقيقا همين احساسِ خواهرمون يامين رو دارم...درحاليكه هنوز درسمم تموم نشده....!!!!
ديگه حتي حوصله كتاب خوندنم ندارم! قديما خيلي كتاب ميخوندم...ولي الان...
ديگه خسته شدم از اين وضعم...
خيلي دوس دارم يه كاري باشه كه برا انجامش ذوق داشته باشم...واقعا هيچكاري نيست انگار....!!!!!!

خواهرجان من انگاردلم میخوادیه کاربزرگ بکنم به بقیه کمک کنم و....امابه نتیجه رسیدم که بدون تلاش نمیشه وانگارهیچ کاری نمیتونم بکنم ودیرشده برام وقتی تلاش دخترای دوروبرمومی بینم حسرت میخورم که ای کاش منم میتونستم کاری کنم اونایازندگی موفقی داشتن وشدن مادروهمسرخوب یاباشغل وکاربه جایی رسیدن من زیاداین چیزابرام مهم نیس بیشتراخرتتم برام مهمه که اونم تعریفی نداره انگارهرچقدرسنم بالاترمیره حساس ترمیشم
الان تصمیم گرفتم قران حفظ کنم تاببینم خداچی میخواد

منم مثل خواهر یامین لیسانس حقوق گرفتم و سالهاست که بیکارم و کار پیدا نمیکنم و یا برای پول به کارهای سطح پایین رضایت دادم و به شدت داغونم...
اون موقع که من رفتم حقوق بخونم فارغ التحصیلای این رشته هیچکدوم بیکار نمیموندن و رو هوا میزدنشون ..حتی قبول شدن تو این رشته خیلی سخت بود.
اما الان علاوه بر اینکه عمری رو که تو دانشگاه گذروندم بر باد فنا میبینم الانم خیلی ناراحتم که از شدت بیکاری دارم به مرز جنون میرسم..
بعضی ها بهم میگن تو که تواناییش رو داری دوباره برو دانشگاه!! خب منم میگم آخه از رشته ی حقوق بهتر که دیگه توی انسانی نبود وضعم شده این! وای به حال اینکه بخوام برم چیز دیگه ای هم بخونم که اونوقت باید عزا بگیرم که 8 سال از عمرم حروم شده....

خلاصه اینکه خواهر یامین شما تنها نیستی توی این مشکل حداقل من یکی هم دقیقا همین مشکل شما رو دارم...

سلام خواهر یامین. به نظر بنده اولین قدم تصمیم جدی و برنامه ریزی برای عمل کردن به اون تصمیمه. مثلا برای همین حفظ قرآن که خیلی هم کار خوبیه اول روش کمی فکر کنید، به نتایجش به برکاتش هم اینکه به نتایج بیکار نشستن و اون وقت تصمیم جدی بگیرید و برنامه ریزی کنید برای حفظ قرآن. برنامه ریزیتون هم خیلی سخت و دراز مدت نباشه چون اگه بعدا نتونید بهش عمل کنید شاید ناامید بشید و بعدا سخت دوباره برید به سراغش. انشاالله نتیجه میگیرید. سربلند و پیروز باشید

ببین یامین جان اگه دور رو برت رو نگاه کنی کار برای انجام دادن زیاده مثلامادخترا زیاد آشپزی بلد نیستیم خودمو میگما!خوب کنار مامانت وایسا آشپزی کن چند ساعتت پرممیشه علاوه بر اینکه خودش یه نوع هنره بدون اینکه پول کلاس بدی.کارای خونه از گردگیری گرفته تا اتوی لباس...هم برای خود آدم خوبه هم فشار کار رو یکی نمیفته... یا اینکه کتابای خودآموز زبان رو بخون برای حافظه به درد میخوره...قرآن تلاوت کن.خلاصه از زندگی با خدا لذت ببر...

واااااااااااای واقعا وقت آزاد دارید و نمیدونید چیکار کنید؟؟!!!!!!:Moteajeb!:
خدا یه ذره به من ببخشه
مردم بس که سرم شلوغه:Ghamgin:

البته حالا که فکر میکنم میبینم من نمیذارم که بیکار بمونم.مثلا تابستونا که درس ندارم هم میرم کلاس تا وقتم پر شه.
اگه مشکل هزینه کلاس هاست میتونید برید کلاس های فنی و حرفه ای.هم رایگانه.هم خیلی وقت گیره. هم مفیده و هم مدرک میدن
من یه بار رفتم و مدرکشو گرفتم.
حفظ قرآن هم که گفتید عالیه.بهتر از هرچیزیه

در مورد اینترنت هم شدیدا پیشنهاد میکنم کنترلش کنید و برای خودتون برنامه بریزید.میدونم سخته و شاید برای بعضی ها مثل من اولش غیرممکن باشه اما من طی 5 ماه تلاش طاقت فرسا تونستم کنترلش کنم
و به زندگی عادی ام برگشتم
نت به اندازه اش خوبه اما بیش از حدش بیماری زاست

حالا یه چیز جالب:
سه روز دیگه جشن فارغ التحصیلی ماست
بهمون گفتن که یه فرمی رو پر کنیم که توش سوالاتی بود
و اولین سوالش هم "هنر خاص؟" بود:Moteajeb!:
آقا ما سه روز نشستیم و با خانواده فکر کردیم اما دریغ از یه هنر:khaneh:
یعنی جلوی پدر و مادر و شوهر و خاندان با خاک یکسان شدیم رفت:lol:
مامانم گفت بنویس "خوابیدن"
بابام هم فورا گفت کار نکردن""
داداشم گفت "جیغ کشیدن"
به خواهر بزرگم اس دادم و گفتم تروخدا یه هنر بگو که داشته باشم.نمیشه که چیزی ننویسم!:Ghamgin:
بعد یه ربع جواب میده "باور کن خیلی فکر کردم چیزی به ذهنم نمیرسه":vamonde:

به اون خواهرم اس دادم و گفتم یه هنر خاصمو میگی؟!
و بعد از ساعتی میگه "مگه تو به جز درس کار دیگه ای بلدی؟!هنر هم داری؟!!":vamonde:
و من ملتمسانه اصرار کردم که یه جوری یه هنر واسم پیدا کنه تا بنویسم.و ایشون لطف کرد و گفت تو بلدی جعبه کادویی درست کنی:Kaf:

آخرشم حرصم درومد و حقایق خانواده رو نوشتم.به این صورت:

مامانم میگه خوابیدن
بابام میگه کارنکردن
خواهرم هم میگه درست کردن جعبه کادویی

خانواده ست داریم ما!

حالا نتیجه بگیرید و برید چهارتا هنر یاد بگیرید که اینطوری ضایع نشید:ok:

سلام دوست عزیز. یه کار خیلی مهم به ذهنم رسید. نمازهای قضاتونو بخونید. هر چقد تونستید بخونید. برای همین کارم برنامه داشته باشید. مثلا بگید روزی قضای دو روزو می خونم و خودتونو خسته نکنید. میتونید قرآن رو هم به همون شیوه ای که عرض کردم حفظ کنید. هم اینکه همون طور که سرکار mah.17 گفتن در کنار مادتون آشپزی و خونه داری یاد بگیرید. با انجام این کارا خیلی جلو میفتید و انشالله اینده ی درخشانی در انتظارتونه.:ok: به امید موفقیت همه ی جوونا:Kaf:

سلام

خواهر یامین منم یه مدتی اینجوری شدم.بعد به اجبار همین موبایل و رایانه و ... رو کنار گذاشتم.دیدم خیلی بیکار شدم.اون موقع بود که متوجه شدم من تمام وقتم با اینها پر شده و کاری غیر اینها نداشتم که الان بخوام انجام بدم !

بیکار ننشستم ! رفتم سراغ یه عالمه کاری که بهش علاقه مندم !
ورزش رو که همیشه میرم.(با بچه ها بیشتر مچ و صمیمی شدم)
کارهای هنری رو هم یه کوچولو از تلویزیون و مادرم یاد گرفته بودم.(رفتم بدون اطلاع خانواده پارچه خریدم اوردم روبان دوزی که بلد بودم رو یه ار شروع کردم.سفالگری رو هم که 2 تا عدسی خونه بود ، برداشتم شروع کردم به طرح کشیدن و ... .حتی طرح اماده هم نداشتم زیاد.نذاشتم معطل بمونم.از روی پرده یه طرح کشیدم.یعنی انقدر عجله و شوق و ذوق داشتم که نگو !)
اشپزی هم که جزو لاینفک زندگی دختر هاست.
اهان رفتم کتابخونه و کتابی رو که زیاد دوستش نداشتم و هی به خودم فشار میاوردم که بخونم رو رفتم اپدیت کردم و یکی که خودم دوست داشتم رو گرفتم و ...
هرچی خونه ناقص بود و کارهای مونده بود رو انجامش دادم .(مثل دوختن لباسای پاره و ...)
هیچی دیگه الان وقت سر خاروندن ندارم !(البته برای اسک دین همیشه وقت هست !:Cheshmak:)


خب نتیجه و خلاصه ی حرفام اینه که :باید این وسایل جدید الکترونیکی امروزی رو یا تعطیل کرد و یا کم کرد و از یه جایی شروع کرد ! بقیه ی کارها رو خود به خود دوست داری تموم کنی یا ادامه بدی و ... !:ok::Cheshmak:

سلام خدمت شما.
من دختر نیستم(دیپلم رشته ریاضی فیزیکم) ولی یه توصیه ناب به دختر ها درباره ادامه تحصیل دارم:
توصیه ام اینه که قبل از انتخاب رشته دبیرستان یا حتی انتخاب رشته دانشگاه گزینه رفتن به حوزه علمیه را هم مد نظر قرار بدهید. البته دخترایی که درسشون خیلی خوبه ممکنه از رفتن به حوزه خیلی خوششون نیاد و بخوان توی یه رشته مثل رشته پزشکی یا پرستاری یا مهندسی یا هرچی ادامه تحصیل بدن. ولی باور کنین خواندن درسهای حوزوی برای دخترا خیلی می تونه بهتر و آینده دار تر باشه همچنین همیشه تا آخر عمرتون به دردتون می خوره (حتی تو زندگی شخصی) .البته منظورم این نیست که کسایی که میرن حوزه درس نخوان هستن بلکه درس های حوزه از سخت ترین درس های دوران ما هستند.
حالا چند تا مثال از دخترای فامیلمون که بعضی درس خوان (به شدت) و بعضی به درس علاقه زیادی نداشتند ، براتون بزنم.
دو تا از دختر های یکی از خاله هام هر دوشون رفتن رشته حسابداری(از دوره متوسطه) که البته یکیشون 2 سالی از اون یکی بزرگتره.
این دو خواهر یکی از درسخوان ترین افرادی بودند که من می شناسم . بعضی شب ها تا ساعت 3 بکوب درس می خواندند و وقتی نمره شون 19 می شد می خواستند گریه کنند.
بعد هم رفتند دانشگاه و لیسانسشون را گرفتند. توی دانشگاه هم از اولین نفرات کلاس بودند.
وقتی بزرگه لیسانس گرفت دیگه ادامه نداد و توی یه شرکت با کمک فامیلمون کار پیدا کرد که البته اون کار را ول کرد. و همین چند وقته هم ازدواج کرد . شوهرشم از همون اول گفت دوست ندارم بیرون از خونه کار کنی . و اون حالا خونه داری می کنه که البته شغل شریفیه.
یه بار به من گفت : "این همه خرخونی که تو رشته حسابداری کردیم اصلا به دردمون نخورد و فقط نمره عینکمون بالا رفت. کاشکی یا درس نمی خوندم یا رشته بهتری را انتخاب می کردم."
دخترخاله کوچیکم هم الان در شرف ازدواجه . اون هم بعد از دانشگاه درس را ول کرد و رفت توی یه شرکت با پارتی کار کرد که بعد از مدتی اون کار را رها کرد . و حالا در کارگاه طلاسازی که باباش در اونجا کار میکنه مشغول به کار ( رشته حسابداری و شغل طلاسازی!!)
خودش بهم یه بار گفت:"ما که فقط وقتمون را توی درس خواندن تلف کردیم کاشکی یه رشته بهتر درس می خوندیم یا اصلا نمی خوندیم "
دختردایی من هم که یه سال از من بزرگتره خیلی درسش خوب نبود و رفت رشته سختی مثل رشته تجربی. و به خاطر عدم علاقه به درس نتونست توی کنکور قبول بشه و حالا با دختر خاله کوچیکم توی کارگاه طلاسازی کار میکنه.(دیپلم تجربی و کار طلاسازی!)
دختر دخترخاله من هم که تقریبا هم سن منه رشته حسابداری خوند و حالا دانشگاه میره و به عنوان کارآموزی در یه شرکت کار میکنه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حالا نتیجه گیری من اینه که اگر این افراد گزینه رفتن به حوزه علمیه یا انتخاب یک رشته فنی را مدنظر قرار می دادند و به آن فکر می کردند ف حداقل درسی را میخواندند که همه عمر به دردشان می خورد و چه بسا شوهرهایشان هم به آنها برای فعالیت در زمینه دینی اجازه میداد.
من الان به خواهر کوچیکم که سال دیگه می خواد برای دبیرستان انتخاب رشته کنه دارم میگم که بهرته بری حوزه علمیه که هم به درد دنیا ی تو میخوره هم آخرتت. خودش هم انگار خیلی دوست داره بره.
بعد از ازدواج هم زمینه فعالیت تو کار دینی هست.
این توصیه من به شما هم هست.
:Sokhan:

کاملا باشما موافقم ...خوندن رشته ای که به درد ادم نمیخوره یا این جوری بگم باری از رودوش امام زمانمون که همه عالم فداش بشن برنداره به نظرم تلف کرذن عم:Kaf:ره...

سلام
به نظر من کتاب بخونید قرآنو با معنی توی برنامتون حتما بذارید.
نهج البلاغه رو شروع کنین به خوندن،پیشنهادم اینه که برای شروع از قسمت حکمتها شروع کنین. اگه کتاب نهج البلاغه ندارین و امکان خریدنش براتون فراهم نیست از اینترنت دانلود کنین.خودم اینکارو کردم. باور کنین اگه شروع کنین به خوندن به چیزایی پی میبرین که اصلا فکرشم نمیکردین. نگاهتون به زندگی کامل عوض میشه.
کتابا و خاطرات شهدا رو بخونین، بازم میتونین دانلود کنین. لحظه لحظه ی زندگی شهدا برامون درسه.خیلی خوبه و حال آدمو خوب میکنه. فقط کافیه شروع کنین مطمئنا ول نمیکنین.
من خیلی دلم واسه نهج البلاغه خوندن و تفسیر قرآن خوندن و از شهدا خوندن و کتابای حاج آقا رنجبرو خوندن تنگ شده Sad بس که درسام زیاده اصلا وقت نمیکنم به اینا برسم Sad
تو درسم غرق شدم، بهتره بگم تو دنیا غرق شدم.... خوش به حالتون برین دنبال این چیزا ، دنبال پر کردن توشه ی آخرت
به کاری مشغول باش که از آن پرسیده خواهی شد..امام علی (ع)

سلام
منم مشکل بانو یامین رو دارم،دقیقاً
هنوزیه ترم مونده به اصل فارغ التحصیلی ولی حتی فک کردن به اون ،برام غصه آوره.من اصلاًاصلاًآمادگی سرکارفتن وادامه تحصیل ندارم ولی مجبورم اگه درسم تموم شد برم سرکار،چون خانواده ام انتظار دارن بعد ازاین 17سال درس خوندن برم سرکار نه اینکه بشینم توی خونه.ازطرفی خودم هم دوست دارم مستقل باشم حداقل ازنظر مالی دستم توی جیب خودم باشه.
چکارکنم؟
من حتی برای کش دادن سنوات تحصیلیم،یکی از درسام واحداشو نگرفتم.البته یکی از دلایلش این بود.یعنی یه سال کامل من خودم رو معطل یه کتاب گذاشتم.وفارغ التحصیلیم رو عقب انداختم.

سلام
چند راهکار برای راهنمایی دختران به ذهن بنده می‌رسد ولی قبل از آن به یک حدیث ارزشمند اشاره می کنم:

پیامبر صل الله علیه و آله می فرمایند خداوند سه صدا را دوست دارد:
1- صدای سم اسب جهاد گران
2- صدای قلم دانشمندان
3- صدای چرخ نخ ریسی بانوان عفیف در خانه

- بنابراین کار تولیدی خواهران با حفظ عفت در جامعه مورد رضایت خداوند متعال است.

- اصولًا اسلام معتقد است زنان دارای حجاب باشند تا در جامعه برای خدمت رسانی به زنان حضور داشته باشند(مثل پزشکی، معلمی، لباس فروشی زنانه، و ...).

- چه بهتر زن درخانه کار تولیدی یا خدماتی انجام دهد تا در معرض اختلاط با مردان نباشد.( مثل تعلیم و تدریس هنر و علوم دیگر ، خیاطی، آرایشگری، بافتنی، تزریقات، تولید قطعات مورد نیاز در صنایع مختلف، و ....).

- با افزایش درآمد برای رفاه زندگی خود و انفاق به نزدیکان و همسایگان و نیازمندان دیگر تلاش کنیم ( با حفظ عفت و عدم اختلاط با نامحرم).

- همچنین آشنایی با مبانی اسلام از طریق مطالعه کتب شهید مطهری بسیار به انسان امید، نشاط، و چهارچوب صحیح فکری برای زندگی دینی می دهد.

اگر یک سیر مطالعاتی و دانلود كتابها بصورت فايل اچ تي ام ال را بخواهيد از این سايت استفاده كنيد: http://nasimemotahar.com/modules.php?name=motahar_books

- از اینترنت سر ساعت و در مدت معینی استفاده کنید.

- ورزش و تفریح هفتگی را جز لاینفک زندگی قرار دهید.

- برای مطالعه تفسیر قرآن و نهج البلاغه وقت معینی بگذارید.

- در مجامع عمومی خواهران مخصوصا جلسات اخلاقی و اعتقادی شرکت کنید.

- با خدمت به والدین بهشت و سعادت دنیوی را برای خود تضمین کنید.

- کتابهای نکات خانه داری، ازدواج، شناخت همسر، فرزند پروری قبل از ازدواج به مرور لازم است مطالعه شود تا در زندگی خود و برای راهنمایی دیگران استفاده کنید.

موفق باشید

[="Microsoft Sans Serif"]من فکر می‌کردم فقط منم که تنبلم!

البته تنبلی من به اندازه‌ای که حتی برای غذا خوردنم تنبلیم میاد از جام بلن شم؛ مثلاً مادرم می‌گه غذا حاضر بیا بخور!
منم تو اتاق داد میزنم بیار برام اینجا!
اونم می‌گه: نمی‌خوای جات بخورم؟
منم می‌گم: نه دیگه زحمتت می‌شه !
بعد می‌گه: این غذا تو آشپزخونس، اگه خواستی بیا بخور!
منم همونجور می‌شینم تا آخرسر دلش می‌سوزه و برام غذا رو میاره! (یعنی خودش می‌دونه که اگه دو روز هم بشه، از روی لج، نمی‌رم غذا رو بیارم! چه معنی می‌ده آدم این همه به شکمش اهمیت بده؟!)

کتاب هم که چند وقتی بود اصلا نمی‌تونستم بخونم ولی با پند و اندرزهای داداشم کم‌کم دارم به حالت قبلی برمی‌گردم حالا من پند و اندرزهاشو می‌گم، شاید روی کسایی که شبیه منن، اثر بذاره:

  • شدی عین زنای پا به ماه از بس تنبل شدی!
  • (چند روز بعد): به سلامتی فارغ شدی که بازم از زمین نمی‌شه بلندت کرد؟
  • بقیش ... (سانسور ...)

و پس از پندهای آموزنده، به زور و دعوای واقعی و بد و بیراه گفتن و اخم و تخم و ...، بردم استخر و باشگاه و این چیزا، که دارم کمکم رفتارهام رو شبیه آدما می‌کنم.

تنها راهش ورزش و شادی کردنه؛ چون این تنبلی از ناامیدی و خستگی روانی میاد.

یامین;369386 نوشت:
سلام به دخترا ودوستای گلم میخواستم بدونم شماهابه عنوان یه دخترمجردکه اگه درستون تموم شده باشه چطوری وقتتونوپرمیکنید؟من اگه بخوام کاری کنم واقعازورم میادتوبعضی ازکاراوجدیداهمش پای کامپیوترواینترنتم اگه بخوام یه کتاب بخونم واقعازورم میاددوست دارمواماحوصله ندارم چطوری ادم پرتلاشی بشم ؟ممنون میشم راهنماییم کنین من لیسانس حقوق دارم امااصلاحوصله خوندن براارشدیادرس خوندن براکارگرفتن روندارم موندم چیکارکنم؟مازیادفامیلای اونچنانی نداریم بریم پیششون یامن زیاداجازه بیرون رفتن ازخونه روندارم وبادوستامم بخوام برم بیرون نمیشه اگه بخوام کاروهنری هم یادبگیرم میترسم وهیچوقت سراغش نمیرم دلم میخوادازتجربیات موفق زندگیاتون برام بگیدازتلاشاتون ممنوم

بنظرم سیستمتو یه جایی بزار دور از نگات باشه من خودم توی سه ماه تعطیلی واقعا معتاد شده بودم
اما از اول مهر نقل مکان کردم
الانم روزانه کلا کمتر از یک ساعت میام توی نت
شمام اگه همین کارو بکنی مطمئن باش حوصلتون از بیکاری سر میره و مجبوری کارای مفید بهتری انجام بدی
مثلا آشپزی نزار مامانتون اشپزی کنه خودتون یه وقت اختصاص بده به اشپزی با حوصله
بعد اون کتابایی که علاقه داری بخون
اگه برای خودتون برنامه بنویسید از سر درگمی درمیانو دیگه وقتتون صرف نت نمیشه همش
با برنامه میتونید خودتونو ملزم به انجام کار بکنید
من خودم اولا برام سخت بود اما الان برام خیلی جذاب شده
بابرنامه زندگی کنید پیشرفت کنید:khandeh!:

نرگس الزهرا;444875 نوشت:
بابرنامه زندگی کنید پیشرفت کنید

مشکل اینه که من هربارمیام برنامه بریزم ولی نمیتونم طبق برنامه عمل کنم خیلی سخته:Ghamgin:

[="Tahoma"][="Indigo"]اولش اذیت میشه اما بعدش بدون برنامه نمیتونی منم باور کن لنگه ی خودت بودم
تازه انقدر تنبل بودم که همش خواهر کوچیکم کارامو میکرد:khaneh:
[/]

[="#006400"] هوالعالم

بعضا خیلی زود مغلوب حیله حسود و بخیل میشیم ...
حالا یا خوده ما خیلی از برنامه و نظم و انضباط و اینها حرف میزنیم و پوز میدهیم
میدهیم نه میدهید !
یا طرف با هزار و یک جور کلاس و افاده ی توی خالی و تعریف از تفریحات اوقات فراغتش در فلان پارک و سینما و اینها
توی دل شما رو خالی میکنه
هر چند اگر پیگیر بشیم ممکنه بتونیم ثابت کنیم
که طرف به جای پارک و سینمایی که میگفته مشغول لگد کردن لباس و خرد کردنه سبزی آش و امثال این بوده !!

که ولله همه اش خوبه
ولی بعضیا از روی خود خواهی و تنبلی و وسواس یه کارهایی نمیکنن
و اسمشو میذارن سلطنت !
که باید گفت صد رحمت به رایت ![/]

[QUOTE=یامین;445189]

نرگس الزهرا;444875 نوشت:
بابرنامه زندگی کنید پیشرفت کنید

مشکل اینه که من هربارمیام برنامه بریزم ولی نمیتونم طبق برنامه عمل کنم خیلی سخته:Ghamgin:

باسمه تعالی

در زیر مطالب مفید و مختصری را برای برنامه ریزی موفق می‌توانید مطالعه کنید.

- ضرورت و فوائد برنامه ریزی در اسلام:_________________ http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=160646

- اصول برنامه ريزی:______________________________ http://www.porseman.org/showarticle.aspx?id=756

- مدیریت زمان:_________________________________ http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=41658

- برنامه‌ریزی و تنظیم وقت:_____________________________ http://www.studygs.net/persian/sched/
به لینکهای دیگر صفحه فوق هم برای تکمیل اطلاعات مورد نیاز سر بزنید.

- تکنیکهای علمی مدیریت زمان:_____________________ http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=210559

- نشریات پیام مشاور وزارت علوم:___________________ http://counseling.ut.ac.ir/PublicAll.aspx

در نشریات پیام مشاور باید نشریات سالهای 85 تا 92 را مرور کنید تا به نکاتی که در مورد برنامه ریزی یا نیازهای دیگری که در برنامه ریزی شما تاثیر دارد برسید.
همچنین می‌توانید از مشاوره رایگان الکترونیکی آنها نیز کمک بگیرید.

در پایان برای موفقیت حتماً توکل و توسل داشته باشید (توکل یعنی تلاش مجاهدانه و خستگی ناپذیر داشتن، ولی نتیجه را به خدا واگذار کردن).

پیشنهاد می‌کنم باتوجه به اینکه شما یک از مدیران سایت هستید این پست را بطور دائم در معرض دید کاربران قرار دهید.

موفق باشید

سلام :Gol:
این روزها تنها کاری که به خوبی انجام میدم برنامه ریزی هست :khandeh!:
اما اجرای برنامه ها هر روز عقب میافته :Ghamgin:
ترک عادت با جایگزین کردن کار دیگه راه حلیه که به ذهنم میرسه و کلی برنامه ریزی میکنم که فلان کار را انجام بدم ودر نهایت باز هم اشتیاق کافی را برای انجامش ندارم .....:deldari:
به نظرم عزت نفس یا اینکه اراده کافی و لازم برای ترک عادت ها مثل اینترنت را ندارم ....:god:
راه حل چیست؟

سلام
خیلی دوس دارم بدونم خانم یامین به کجا رسیدن!
فارغ التحصیلی بددردیه! بد!

[="Arial"][="Black"]سلام من هنوز یه هفته هم از فارغ التحصیلی ام نمی گذره که غصه ام شده ، 4 سال منتظر بودم که تموم شه و راحت شم ، اما ای دل غافل که اصلا زندگی بر خلاف آرزو های ما میگذره و ما رو در جریان نمی گذره
منم که اصلا کتاب خوندنم نمیاد نمیدونم چیکار کنم . حتی رمان هم نمی تونم بخونم ، کتاب نخوندن بد دردیه بـــــــــــــــــــــــــــــــــــد
[/]

وکالت عزیزم....وکالت..:Kaf:.
منم شرو کردم

سلام دوست عزیز
مشکل شما را خیلی از جوان ها دارند به نظرم بیشترش بخاطر اینکه زیاد تو نت هستید
چون باعث بی حوصلگی ادم میشه انوقتم که سراغ هرکاری میری حوصلشو نداری
کتاب های کوچک بخوان اول انهایی که دوست داری بعدش راه میفتی یا میتونی..
جواب سوال نظر سنجی منو بدی : جامعه امروز ایرانی از چه مشکلاتی رنج میبره خواهشا به دوستاتم بگو شرکت کنن
ممنون

موضوع قفل شده است