جمع بندی برکت در زندگی، چرا بی برکتی با وجود رعایت نکات

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برکت در زندگی، چرا بی برکتی با وجود رعایت نکات

سلام
نمیدونم دلیلش چیه؟ نمیخواستم اینجا مطرح کنم ولی واقعاً داره بهم فشار میاد. من توی یه فروشگاه کار میکنم. دو نفر هستیم که کارمون شبیه به هم هست. دوست من هم آدم بی انصافی نیست. کار به این شکل هست که مشتری ها به دوست من ارجا داده میشه و ایشون به ترتیب یکی برای خودشون و یکی برای من قبض میکنن. البته من یک تایم سر کار میرم و طبیعیه که کمتر درآمد داشته باشم. اما نکتهء عجیب برای من اینه که آخر ماه اختلاف بسیار بسیار زیاده! مثلاً من 200،000 تومن و ایشون 3،000،000 تومن!!!!

موضوع فقط نختص به الان نیست. کلاً هیچ زمانی از نظر کسب درآمد در حد مطلوبی نبودم. نمیخوام از مشکلاتم بگم که این اوضاع چه فشاری داره بهم میاره ، فقط میخوام بدونم چرا زندگیِ من برکت مالی نداره؟! یه چیز جالب هم بگم. خود من برای دیگران به شدت برکت دارم!!! مثلاً کافیه توی یه مغازه برم ، یه دفعه مغازه پر میشه از مشتری. به حدی که برخی از دوستانِ فروشنده ، وقتی وارد مغازشون میشم ازم میخوان که بیشتر توی مغازه بمونم (قصدم تعریف از خودم نیست دارم شرایط رو عرض میکنم). یا افراد زیادی با من مشورت کردن و راهنمایی من باعث شده که شرایط مالی خوبی پیدا کنن ، اما خودم هیچ وقت سرمایه نداشتم که از این نکات که به دیگران میگم ، خودم استفاده کنم

باور کنید بیشتر از تمام همکارام حلال و حروم میکنم ولی از همه کمتر در میارم. خیلی هم کمتر

راهنمایی کنید باید چکار کنم؟

با نام الله



کارشناس بحث: استاد بصیر

RezaDodangeh;434542 نوشت:
چرا زندگی مالی من بی برکته؟

باسلام و احترام
برای این که زندگی مادی انسان رونق پیدا کند و علل کمبود رزق و فراوانی آن را پی ببریم لازم است که به نکات زیر توجه بفرمایید و به آنها اعتقاد داشته باشید:
[h=1]عوامل گشایش روزی[/h][h=2]الف-عوامل اقتصادی[/h]
  1. توکل و ایمان وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا[1].
کسی که بر خدا توکل داشته باشد، خدا او را کفایت می کند...

  1. خسن ظن به خدا
  2. توجه به آخرت:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ‏ جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ وَ لَمْ يَنَلْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الْآخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّهِ‏ جَعَلَ اللَّهُ الْغِنَى فِي قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ.[2]
فرمود: هر كه بامداد كند و روز را بشب رساند و بزرگترين اندوهش دنيا باشد خداى تعالى فقر و پريشانى را جلوى چشمش نهد، و كارش را پريشان سازد، و بجز بدان چه خداوند روزى او كرده نرسد، و هر كه بامداد كند و شام كند و بزرگترين اندوهش آخرت باشد، خداوند توانگرى و بى‏نيازى در دلش نهد و كارش را منظم كند.
[h=2]ب- عوامل اخلاقی[/h]بعضی از این عوامل برای مومن و کافر نافذ است.

  1. تقوی: وَ مَنْ‏ يَتَّقِ‏ اللَّهَ‏ يَجْعَلْ‏ لَهُ‏ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِب‏
  2. زکات و صدقه: اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَة.[3]
  3. مهمان داری: أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ: الرِّزْقُ‏ أَسْرَعُ‏ إِلَى‏ مَنْ‏ يُطْعِمُ‏ الطَّعَامَ مِنَ السِّكِّينِ فِي السَّنَامِ.[4] (رزق به سمت کسی که میهمانی را اطعام می کند از فروکردن چاقو در گوشت موثرتر است.)
  4. حسن خلق
  5. سخن نیکو گفتن
  6. امانت داری
  7. ازدواج: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُم‏.[5] (ازدواج کنید که این کار برای شما روزی آور است.)
  8. میانه روی در معاش: قَالَ الصَّادِقُ ع‏ ضَمِنْتُ‏ لِمَنِ‏ اقْتَصَدَ أَنْ لَا يَفْتَقِرَ.[6] (من ضمانت می کنم کسی که در زندگی میانه رو باشد، فقیر نشود.)
  9. خرید ما یحتاج زندگی: ْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اشْتَرُوا وَ إِنْ‏ كَانَ‏ غَالِياً فَإِنَّ الرِّزْقَ يَنْزِلُ مَعَ الشِّرَاءِ.[7] (برای اهل خانه خود احتیاجاتشان را برآورده سازید اگر چه گران باشد، که همانا رزق با خرید، نازل می شود.)
  10. کتمان فقر و تنگدستی
  11. صله رحم: أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ص يَقُولُ‏ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُبْسَطَ لَهُ فِي رِزْقِهِ وَ يُنْسَأَ لَهُ فِي أَجَلِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ‏.[8] (هر کس خوشحال می شود که خدا در رزقش بیفزاید و مرگش را به تاخیر بیندازد، پس صله رحم کند.)


[/HR][1] : (الطلاق : 3 )

[2] (کافی ج 2 ص 319)

[3] صحیفه امام رضا، ص 52.

[4] کافی، ج 4، ص 51.

[5] قرب الاسناد، ص 20.

[6] کافی، ج4، ص 53.

[7] کافی، ج 5، ص 150

[8] الخصال، ج 1، ص32.

یکی از فرمایشات عارف بزرگوار حاج محمد اسماعیل دولابی:
مادرت را ببوس، دستش را بوسه بزن، پایش را ببوس،تا به گریه بیافتد . وقتی گریه افتاد،خودت هم به گریه می افتی. آن وقت کارت روي غلتک می افتد و همه ي درهایی را که به رو ي خود بسته اي، خدا باز می کند. اینکه فرمود بهشت زیر پاي مادراست یعنی تواضع کن.مصباح الهدی ص391

ضمن تائید فرمایشات جناب حامی و تشکر از ایشان، دو نکته را که در بهبود وضعیت مالی خودم موثر بوده خدمتتان عرض میکنم:

1- صدقه دادن زیاد: هم در تعداد دفعات و هم در مقدار کمک و هم در زمینه های مختلف و به افراد و موسسات گوناگون
یک مدتی صدقه زیاد بدهید بدون اینکه هیچ چشمداشتی از جهان و خدا و... داشته باشید، فقط به خاطر رضای خدا و تاثیر مثبت در جهان هستی اینکار را بکنید، در کمال شگفتی خواهید دید که بدون اینکه دنبالش بوده باشید، دخلتان، خودش را به خرجتان میرساند! :ok: حتی بارها شده که یک مدتی یادم رفته است صدقه بدهم و بعد یکماه که کم پول شده ام تازه یادم آمده که ای دل غافل! صدقه ندادم و فقیر شدم... :Cheshmak:
راستی دیگران را هم تشویق بسیار به صدقه دادن کنید.
2- خسیس نبودن: چه در صدقه، چه در خرجهای روزمره، چه در هدیه دادن و... بخشنده باشید. جانتان را به مالتان وصل نکنید. درباره پول و حفظ آن وسواس نداشته باشید. هر چه بیشتر به پول بچسبید، ثروت خودش را بیشتر از شما کنار میکشد و فرار میکند. خصوصا اگر هزینه زندگی خانواده بر عهده شماست، بخشنده باشید و سخت نگیرید. در حدیث هست که نگاه کردن به آدم خسیس، انسان را قصی القلب میکند.:read:
3- استفاده از انگشتر عقیق شرف الشمس: این کار را خودم به نیت تبرک و ثواب و افزایش امنیتم انجام دادم ... یکروز یک نفر توی خیابان از من پرسید که این را برای افزایش روزی و ثروت دستتان میکنید؟ تعجب کردم!:Moteajeb!: نشنیده بودم تابحال! گفتم نه... اما بعدش حساب کردم دیدم که از موقعی که دستم میکنم اوضاعم خیلی بهتر شده...:Gig: نمیدانم شاید هم ربطی نداشته باشد... اما خب اگر این فایده را هم نداشته باشد فایده های دیگری داردکه توصیه میشود.

تشکر از راهنمایی های دوستان
ولی باور کنید تقریباً تمام اینها رو انجام میدم. بخصوص مواردی که خانم باران بانو فرمودن رو همیشه انجام میدادم و میدم (البته انگشتر شرف شمس چند وقتی هست دستم نکردم)
درضمن مگه سایرین این کارها رو میکنن که از در و دیوار براشون میریزه؟!
نمیدونم شاید امتحان خداست. شایدم گناه کارم. نمیدونم چی بگم....

RezaDodangeh;434542 نوشت:
من توی یه فروشگاه کار میکنم. دو نفر هستیم که کارمون شبیه به هم هست. دوست من هم آدم بی انصافی نیست. کار به این شکل هست که مشتری ها به دوست من ارجا(ارجاع) داده میشه و ایشون به ترتیب یکی برای خودشون و یکی برای من قبض میکنن. البته من یک تایم سر کار میرم و طبیعیه که کمتر درآمد داشته باشم. اما نکتهء عجیب برای من اینه که آخر ماه اختلاف بسیار بسیار زیاده! مثلاً من 200،000 تومن و ایشون 3،000،000 تومن!!!!

میشه بیشتر راجع به کارتون توضیح بدید؟ یعنی چی قبض کردن؟...
شما چند ساعت در هفته کار میکنید؟ حدود درآمدتون چقدره؟

RezaDodangeh;434981 نوشت:
ولی باور کنید تقریباً تمام اینها رو انجام میدم. بخصوص مواردی که خانم باران بانو فرمودن رو همیشه انجام میدادم و میدم (البته انگشتر شرف شمس چند وقتی هست دستم نکردم)
درضمن مگه سایرین این کارها رو میکنن که از در و دیوار براشون میریزه؟!
نمیدونم شاید امتحان خداست. شایدم گناه کارم. نمیدونم چی بگم....

باسلام مجدد
روزی حلال تقسیم شده و مشخص است، اما روزی حرام قابل کم و زیادی است، روزی حلال برای هر شخصی بیان شده که فلانی اگر مثلا صله رحم کند یا به مادرش خدمت کند فلان روزی نصیبش شده و عمرش طولانی می شود اگر این کار را نکند، روزیش فلان مقدار خواهد بود، اگر گناه بکند مثلا فقیر می شود، خلاصه روزی هر کسی به اندازه ی وجود او که آن را هم خدا مشخص می کند، مقدر شده است.
حال در این بین روایاتی داریم که فکر نکنید روزی شما به سعی و تلاش شما و زرنگیتان باشد، بلکه روزی مشخص است و مقسوم است. البته این به معنای عدم تاثیر فعالیت نیست، بلکه به این معناست که حرص نزنید و بدانید آنچه که باید برسد، بیشتر از آن را به شما نمی دهند بلکه شما به قدر تلاشی که برایتان منظور شده می توانید سعی کنید و روزی می خورد. لذا در حدیث شریفی داریم که امام صادق فرمودند: خداوند متعال گاهی به انسانهای احمق روزی فراوان می دهد، تا عقلا عبرت بگیرند و بدانند روزی عمل فراوان و زرنگی کردن نیست.
[=B Lotus][=B Lotus][=B Lotus]ُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى وَسَّعَ فِي أَرْزَاقِ الْحَمْقَى [=B Lotus]لِيَعْتَبِرَ [=B Lotus]الْعُقَلَاءُ وَ يَعْلَمُوا أَنَّ الدُّنْيَا لَيْسَ يُنَالُ مَا فِيهَا بِعَمَلٍ وَ لَا حِيلَةٍ.(کافی، ج 5، ص 83)

با عرض سلام
در رابطه با سوالی که مطرح فرمودید چند عامل قطعا موثرند. توجه شما را به این عوامل جلب می کنم:

- شما در هر برخورد باید خود را به جای هر مشتری بگذارید و در ذهن خود این تصور را داشته باشید که او الان چه میخواهد.... اگر من جای او بودم چه میخواستم؟ سپس سعی کنید نیاز های او را شناسایی و با شناختی از او برای محصول را به وی معرفی کنید.
- نوع لباس میتواند شخصیت دیگری از شما نشان بدهد
- حسن برخورد با مشتری..... گاهی ابراز نوعی صمیمیت معقول باعث میشود مشتری تمایل بیشتری برای خرید از شما نشان بدهد.... شما باید در هنگام مواحهه با مشتری مشکلات شخصی خود را فراموش کنید ، آنها مشکل شما هستند نه مشکل او! گاهی افکار ناراحت کننده بازتاب های مشخصی در چهره شما دارد، مانند چین های پیشانی، افتادن ابرو ها، افتادن شانه ها، سستی حرکات، لرزش یا عصبانیت در گویش و.... شما اینها را نمیبینید اما مشتری می بیند. او بیشتر تمایل دارد از کسی خرید کند که رندگی را در وجود او ببیند و علاوه بر خرید بتواند نوعی ارتباط انسانی هم برقرار کند.
- در هنگامی که به یک مشتری می پردازید، صبورانه وقت و انرژی خود را صرف او کنید، بی حوصله نباشید، سوالاتش را خلاقانه پاسخ بدهید. در آن واحد پاسخگوی بیش از یک نفر نباشید. اگر مشتریان نوبت را رعایت نمی کنند این شما هستید که باید این کار را بکنید... البته با روی خوش
- از گفتگو های نا مرتبط با فروش یا محصول سعی کنید اجتناب کنید.
- گاهی اوفات شیفت های کاری در میزان فروش موثرند. ممکن است شیفت همکار شما زمانی باشد که افراد بیشتری برای خرید به فروشگاه شما سر می زنند.
- اعتماد خوب است اما کنترل بهتر است! بدون سوء ظن، مکانیزم فروش را به صورت نامحسوس کنترل کنید، شاید اشتباهی رخ میدهد.
- اگر سیگاری هستید، دقت کنید لباس شما و دهانتان بوی نامطبوع آن را ندهد. بوی سیگار مانده در بدن حتی برای خود سیگاری ها هم نامطبوع است.
- داشتن اطلاعات کافی در مورد محصولی که میفروشید و انتقال مناسب این اطلاعات به مشتری مهم است.
- کتاب های زیادی در مورد بازار یابی و فروش در تمام سطوح نوشته شده، مطالعه برنامه ریزی شده این کتاب ها را در برنامه روزانه خود قرار دهید.
- به همکار خود نگاه کنید و ببینید او از چه توانایی هایی در فروش برخوردار است که شما نیستید، سپس سعی کنید این مشکلات را برای خودتان حل کنید.
- با مشتری صادق باشید. سعی نکنید مطلبی خلاف واقع به او بگویید. در اکثر موارد مشتریان کاملا صداقت و یا بی صداقتی فروشنده را تشخثص میدهند. ساده ترین عکس العمل آنها به فروشنده نا صادق، عدم خرید از اوست.
- اگر در حوزه توانایی شما هست، برخی فعالیت های بازار یابی را انجام دهید، مانند دادن تخفیف در صورت خرید بیش از مقداری معین و یا موارد مشابه...

.......

دست آخر اینکه این موارد در کنار سایر موارد اعتقادی که دوستان به آن اشاره کرده اند و در صورت اعتقاد داشتن شما ممکن است موثر باشند، یک روی سکه است! روی دیگر سکه آن است که همه چیز تحت کنترل ما نیست و ممکن است گاها ما در برخورد با برخی مشکلات کاملا ناتوان باشیم. کما اینکه مثلا خود من که الان در خدمت شما هستم به کاری مشغولم که رابطه مستقیم با خوبی هوا دارد. منظور من آلودگی هوا نیست، غیر بارانی و برفی بودن آن است. جایی که هستم دیشب برف باریده و الان هوا ابری است و من مانده ام با یک بزینس بی رونق و انبوه تعهدات مالی و یک اینترنت! که چون هیچ کاری نمیتوانم بکنم باید وقت خود را با آن سپری کنم...... شما تنها نیستید!!

موفق باشید

[="Times New Roman"][="Black"]

RezaDodangeh;434542 نوشت:
سلام
نمیدونم دلیلش چیه؟ نمیخواستم اینجا مطرح کنم ولی واقعاً داره بهم فشار میاد. من توی یه فروشگاه کار میکنم. دو نفر هستیم که کارمون شبیه به هم هست. دوست من هم آدم بی انصافی نیست. کار به این شکل هست که مشتری ها به دوست من ارجا داده میشه و ایشون به ترتیب یکی برای خودشون و یکی برای من قبض میکنن. البته من یک تایم سر کار میرم و طبیعیه که کمتر درآمد داشته باشم. اما نکتهء عجیب برای من اینه که آخر ماه اختلاف بسیار بسیار زیاده! مثلاً من 200،000 تومن و ایشون 3،000،000 تومن!!!!

موضوع فقط نختص به الان نیست. کلاً هیچ زمانی از نظر کسب درآمد در حد مطلوبی نبودم. نمیخوام از مشکلاتم بگم که این اوضاع چه فشاری داره بهم میاره ، فقط میخوام بدونم چرا زندگیِ من برکت مالی نداره؟! یه چیز جالب هم بگم. خود من برای دیگران به شدت برکت دارم!!! مثلاً کافیه توی یه مغازه برم ، یه دفعه مغازه پر میشه از مشتری. به حدی که برخی از دوستانِ فروشنده ، وقتی وارد مغازشون میشم ازم میخوان که بیشتر توی مغازه بمونم (قصدم تعریف از خودم نیست دارم شرایط رو عرض میکنم). یا افراد زیادی با من مشورت کردن و راهنمایی من باعث شده که شرایط مالی خوبی پیدا کنن ، اما خودم هیچ وقت سرمایه نداشتم که از این نکات که به دیگران میگم ، خودم استفاده کنم

باور کنید بیشتر از تمام همکارام حلال و حروم میکنم ولی از همه کمتر در میارم. خیلی هم کمتر

راهنمایی کنید باید چکار کنم؟

سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما..
من راه زیاد شدن رزق و روزی و پر برکت شدن رزق زندگی رو اول از پدر و مادرم و بعدش از همسایه ی دیوار به دیوارمون یاد گرفتم که خیلی اهل انفاق هستند . هم بسیار مهمان نواز هستند . هم خیلی بخشش میکنند . آن هم نه از چیزهای اضافی . از چیزهایی که دوست دارند می بخشند ( تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ ) . خدا هم حسابی واسشون تلافی میکنه . کاش منم بتونم مثل اونها زندگی کنم..:Gol::Gol:[/]

ممنون رفقا. راهنمایی هاتون خیلی موثر بود. بخصوص راهنمایی جناب چالشگر

خانم باران بانو ، کار ما نرم افزار گوشی موبایل هست
دو حالت داره
یا وقتی فروشنده های ما گوشی میفروشن ريال خریدار رو برای نصب نرم افزار به ما ارجاع میدن
یا اینکه مشتری خودش میاد و درخواست نصب نرم افزار میکنه

یه نکته رو هم بگم. تو این چند روز خودم هم به نکاتی پی بردم که چون نمیخوام غیبت دیگران بشه خیلی درموردش حرف بزنم. ولی درکل ، توی همین کمیِ درآمد نکات مثبتی رو هم دیدم. به عبارتی ، این کمیِ درآمد که با توجه کردن به حلال و حروم باشه ، می ارزه به اون پولی که شبهه ناک باشه

اینم بگم ناراحتی من از این نیست که درآمدم کم باشه. مشکل من اینه که صاحب کار ، کاری به این حرفها نداره و کم بودن درآمد من رو پای کم کاری خودم میذاره

جمع بندی

سوال
چرا زندگیِ من برکت مالی نداره؟! یه چیز جالب هم بگم. خود من برای دیگران به شدت برکت دارم!!! مثلاً کافیه توی یه مغازه برم ، یه دفعه مغازه پر میشه از مشتری. به حدی که برخی از دوستانِ فروشنده ، وقتی وارد مغازشون میشم ازم میخوان که بیشتر توی مغازه بمونم (قصدم تعریف از خودم نیست دارم شرایط رو عرض میکنم). یا افراد زیادی با من مشورت کردن و راهنمایی من باعث شده که شرایط مالی خوبی پیدا کنن ،
اما خودم هیچ وقت سرمایه نداشتم که از این نکات که به دیگران میگم ، خودم استفاده کنم
باور کنید بیشتر از تمام همکارام حلال و حروم میکنم ولی از همه کمتر در میارم. خیلی هم کمتر

جواب
برای این که زندگی مادی انسان رونق پیدا کند و علل کمبود رزق و فراوانی آن را پی ببریم لازم است که به نکات زیر توجه بفرمایید و به آنها اعتقاد داشته باشید:
عوامل گشایش روزی

الف-عوامل اقتصادی

  1. توکل و ایمان وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا[1].

کسی که بر خدا توکل داشته باشد، خدا او را کفایت می کند...

  1. خسن ظن به خدا
  2. توجه به آخرت:

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ‏ جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ وَ لَمْ يَنَلْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الْآخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّهِ‏ جَعَلَ اللَّهُ الْغِنَى فِي قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ.[2]
فرمود: هر كه بامداد كند و روز را بشب رساند و بزرگترين اندوهش دنيا باشد خداى تعالى فقر و پريشانى را جلوى چشمش نهد، و كارش را پريشان سازد، و بجز بدان چه خداوند روزى او كرده نرسد، و هر كه بامداد كند و شام كند و بزرگترين اندوهش آخرت باشد، خداوند توانگرى و بى‏نيازى در دلش نهد و كارش را منظم كند.
ب- عوامل اخلاقی

بعضی از این عوامل برای مومن و کافر نافذ است.

  1. تقوی: وَ مَنْ‏ يَتَّقِ‏ اللَّهَ‏ يَجْعَلْ‏ لَهُ‏ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِب‏
  2. زکات و صدقه: اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَة.[3]
  3. مهمان داری: أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ: الرِّزْقُ‏ أَسْرَعُ‏ إِلَى‏ مَنْ‏ يُطْعِمُ‏ الطَّعَامَ مِنَ السِّكِّينِ فِي السَّنَامِ.[4] (رزق به سمت کسی که میهمانی را اطعام می کند از فروکردن چاقو در گوشت موثرتر است.)
  4. حسن خلق
  5. سخن نیکو گفتن
  6. امانت داری
  7. ازدواج: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُم‏.[5] (ازدواج کنید که این کار برای شما روزی آور است.)
  8. میانه روی در معاش: قَالَ الصَّادِقُ ع‏ ضَمِنْتُ‏ لِمَنِ‏ اقْتَصَدَ أَنْ لَا يَفْتَقِرَ.[6] (من ضمانت می کنم کسی که در زندگی میانه رو باشد، فقیر نشود.)
  9. خرید ما یحتاج زندگی: ْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اشْتَرُوا وَ إِنْ‏ كَانَ‏ غَالِياً فَإِنَّ الرِّزْقَ يَنْزِلُ مَعَ الشِّرَاءِ.[7] (برای اهل خانه خود احتیاجاتشان را برآورده سازید اگر چه گران باشد، که همانا رزق با خرید، نازل می شود.)
  10. کتمان فقر و تنگدستی
  11. صله رحم: أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ص يَقُولُ‏ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُبْسَطَ لَهُ فِي رِزْقِهِ وَ يُنْسَأَ لَهُ فِي أَجَلِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ‏.[8] (هر کس خوشحال می شود که خدا در رزقش بیفزاید و مرگش را به تاخیر بیندازد، پس صله رحم کند.)

روزی حلال تقسیم شده و مشخص است، اما روزی حرام قابل کم و زیادی است، روزی حلال برای هر شخصی بیان شده که فلانی اگر مثلا صله رحم کند یا به مادرش خدمت کند فلان روزی نصیبش شده و عمرش طولانی می شود اگر این کار را نکند، روزیش فلان مقدار خواهد بود، اگر گناه بکند مثلا فقیر می شود، خلاصه روزی هر کسی به اندازه ی وجود او که آن را هم خدا مشخص می کند، مقدر شده است.
حال در این بین روایاتی داریم که فکر نکنید روزی شما به سعی و تلاش شما و زرنگیتان باشد، بلکه روزی مشخص است و مقسوم است. البته این به معنای عدم تاثیر فعالیت نیست، بلکه به این معناست که حرص نزنید و بدانید آنچه که باید برسد، بیشتر از آن را به شما نمی دهند بلکه شما به قدر تلاشی که برایتان منظور شده می توانید سعی کنید و روزی می خورد. لذا در حدیث شریفی داریم که امام صادق فرمودند: خداوند متعال گاهی به انسانهای احمق روزی فراوان می دهد، تا عقلا عبرت بگیرند و بدانند روزی عمل فراوان و زرنگی کردن نیست.
ُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى وَسَّعَ فِي أَرْزَاقِ الْحَمْقَى لِيَعْتَبِرَ الْعُقَلَاءُ وَ يَعْلَمُوا أَنَّ الدُّنْيَا لَيْسَ يُنَالُ مَا فِيهَا بِعَمَلٍ وَ لَا حِيلَةٍ.(کافی، ج 5، ص 83)


[/HR]

[1] الطلاق : 3
[2] (کافی ج 2 ص 319)
[3] صحیفه امام رضا، ص 52.
[4] کافی، ج 4، ص 51.
[5] قرب الاسناد، ص 20.
[6] کافی، ج4، ص 53.
[7] کافی، ج 5، ص 150
[8] الخصال، ج 1، ص32.

موضوع قفل شده است