چگونه می توان با ترس از تاریکی مقابله کرد؟

تب‌های اولیه

33 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه می توان با ترس از تاریکی مقابله کرد؟

با سلام
چطور میتوان با ترس از تاریکی مقابله کرد؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد امیدوار

مسافر;427906 نوشت:
با سلام
چطور میتوان با ترس از تاریکی مقابله کرد؟

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر جنابعالی
به عنوان مقدمه توجه داشته باشید ترس بر دو قسم است؛
ترس معقول؛ مانند ترس از یک حیوان درنده
ترس موهوم؛ مانند ترس از مردگان
بر اساس این مقدمه، ترس از تاریکی نیز نوعی ترس موهوم است چرا که تاریکی بر خلاف یک حیوان درنده قدرت آسیب رساندن به شخص را ندارد. در واقع در این نوع ترس برخلاف ترس معقول که منشاءیی واقعی برای ترس وجود دارد در ترس موهوم مانند ترس از تاریکی عاملی خارجی و تهدید کننه وجود ندارد و این ترس تنها زائیده افکار و خیالات فرد است.
قطع نظر از اینکه چنین ترسی می تواند معلول عوامل مختلفی و بویژه تربیت و خاطرات دوره کودکی و یا وقوع یک حادثه ناگوار در تاریکی باشد، برای غلبه بر آن نکات زیر پیشنهاد می شود؛

1- مواجهه سازی؛ هر قدر که از تاریکی گریزان باشید ترس شما پایدارتر خواهد شد، لذا لازم است به صورت تدریجی و گام به گام خود را در موقعیتهای تاریک قرار دهید. لازم است استفاده از اصل تدریج هم نسبت به مدت زمان توقف در تاریکی رعایت شود و هم در شدت و میزان تاریکی.

2-شناسایی و خنثی سازی علت ترس با به چالش کشیدن افکار تولید کننده ترس

3- مرور کردن و پرداختن به افکار و خاطرات مثبت به هنگام حضور در تاریکی

4- کمک گرفتن از دیگران به صورت مقطعی

در پناه خدای متعال موفق باشید

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

[="Arial Narrow"][="Black"]

اميدوار;429656 نوشت:
لذا لازم است به صورت تدریجی و گام به گام خود را در موقعیتهای تاریک قرار دهید. لازم است استفاده از اصل تدریج هم نسبت به مدت زمان توقف در تاریکی رعایت شود و هم در شدت و میزان تاریکی.

السلام علیک یا اباعبدالله:Sham:
سلام بر کارشناس محترم
ممکنه بیشتر توضیح بدید؟
مثلا مثالی بفرمایین
:please:[/]

سلام ...
آدما از چیزهایی که نمیشناسنش میترسن ...

مثلا از تاریکی ...

من هنوزه که هنوزه از تاریکی میترسم ... مثلا میترسم تنهایی برم جنگل ....

و فکر میکنم این حس رو همیشه خواهم داشت .

____;429658 نوشت:
[=Arial Narrow]
السلام علیک یا اباعبدالله:Sham:
سلام بر کارشناس محترم
ممکنه بیشتر توضیح بدید؟
مثلا مثالی بفرمایین
:please:

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر حضرتعالی

تدریج در زمان یعنی مدت زمان مواجهه کم باشد، مثلا بر حسب شدت ترس از چند ثانیه و یا چند دقیقه شروع کند و رفته رفته به دامنه زمانی اضافه نماید.

تدریج در شدت تاریکی هم یعنی اینکه به یکباره در مکانی کاملا تاریک ( اگر هم سکوت حاکم باشه چی میشه!!) قرار نگیرد. مثلا برای شروع از مکانی شروع کند که علی الرغم اینکه تاریک است، مختصر روشنایی هم در آن وجود دارد.

با تشکر و مسئلت موفقیت

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

[="Microsoft Sans Serif"]

FT_Mohammadi;429662 نوشت:
سلام ...
آدما از چیزهایی که نمیشناسنش میترسن ...
مثلا از تاریکی ...
من هنوزه که هنوزه از تاریکی میترسم ... مثلا میترسم تنهایی برم جنگل ....
و فکر میکنم این حس رو همیشه خواهم داشت .

حتی رستم هم هنگامی که می‌خواست شکار کند، تنهایی به جنگل نمی‌رفت و با رخش می‌رفت و اگر هم می‌رفت در روز می‌رفت!
شما برای چه می‌خواهید به جنگل، آن‌هم در شب!، بروید :Gig:؟

____;429658 نوشت:
[=Arial Narrow]
السلام علیک یا اباعبدالله:Sham:
سلام بر کارشناس محترم
ممکنه بیشتر توضیح بدید؟
مثلا مثالی بفرمایین

دست یکی از خویشان خود را بگیرید و به درون اتاق تاریکی بروید و پس از گذشتن یک زمان کوتاه، چراغ را روشن کنید.
این زمان را کم‌کم افزایش دهید تا برایتان عادی شود.

صلوات فرستادن ترس از تاریکی رو میبره

عين الحيات;429769 نوشت:
صلوات فرستادن ترس از تاریکی رو میبره

سلام
از صلوات گذشته
هرچی سوره و آیه و ذکر بلدم میگم ولی بازم میترسم
وقتی برق بره که دیگه هیچی شهادتین میگم

مسافر;429776 نوشت:
سلام
از صلوات گذشته
هرچی سوره و آیه و ذکر بلدم میگم ولی بازم میترسم
وقتی برق بره که دیگه هیچی شهادتین میگم

سلام ....

یعنی چی !!!!

شبها که میخوای بخوابی با چراغ روشن میخوابی ؟؟؟

یا نصفه شب که از خواب بیدار میشی و میخوای بری سره یخچال ...میترسی ؟؟؟

FT_Mohammadi;429796 نوشت:
سلام ....

یعنی چی !!!!

شبها که میخوای بخوابی با چراغ روشن میخوابی ؟؟؟

یا نصفه شب که از خواب بیدار میشی و میخوای بری سره یخچال ...میترسی ؟؟؟

شبا چراغ خواب روشنه
اگه تو خونه یا خوابگاه تنها باشم چراغ روشن میذارم و میخوابم
اصولا شبا سر یخچال نمیرم
دیگه خدانکنه فیلم ترسناک ببینم، تا یه مدت گرفتارم

مسافر;429799 نوشت:
شبا چراغ خواب روشنه
اگه تو خونه یا خوابگاه تنها باشم چراغ روشن میذارم و میخوابم
اصولا شبا سر یخچال نمیرم
دیگه خدانکنه فیلم ترسناک ببینم، تا یه مدت گرفتارم

یه فیلم هست ... اسمش عروسکه شیطانیه ....
وای ... اینقدر قشنگ و ترسناکه ...
یه جنه هست رفته تو کالبد یه عروسک و ....

من هنوزه که هنوزه از عروسک میترسم ... 1و2و3و4و ... هم ام اومده ...

از دستش نده ...
:farar:

FT_Mohammadi;429804 نوشت:
یه فیلم هست ... اسمش عروسکه شیطانیه ....
وای ... اینقدر قشنگ و ترسناکه ...
یه جنه هست رفته تو کالبد یه عروسک و ....

من هنوزه که هنوزه از عروسک میترسم ... 1و2و3و4و ... هم ام اومده ...

از دستش نده ...

همینکه تعریف کردی به اندازه کافی ترسیدم، دیگه ببینم فکر نکنم بتونم به زندگی عادی ادامه بدم
فیلم حلقه را دیدی؟
اولین بار که دیدم تا یه هفته بعدش از تلوزیون میترسیدم
فکر میکردم الان از تلوزیون میاد بیرون
ترس خیلی بده:Ghamgin:

مسافر;429808 نوشت:
همینکه تعریف کردی به اندازه کافی ترسیدم، دیگه ببینم فکر نکنم بتونم به زندگی عادی ادامه بدم
فیلم حلقه را دیدی؟
اولین بار که دیدم تا یه هفته بعدش از تلوزیون میترسیدم
فکر میکردم الان از تلوزیون میاد بیرون
ترس خیلی بده:Ghamgin:

سلام ...
خدائیش احساسی شیرین تر از ترس هست ...
مردم تو کشورهای خارجی پول میدن بن سینما که بترسن ...
اونوقت شما مفتی مفتی ... میترسی ...
خوبه دیگه ...

نه اون ندیدم ...
یه فیلمه رو هم من دیدم ... که موضوعش همین چیزی که تو میگی هست ...
داستانش اینجوریه که یه فیلم هست که یکی به دوستش میده ...
این فیلم رو وقتی میزارن تو تلویزیون ...
یه چاه وسط جنگل رو نشون میده ... که جنه از تو اون چاه ترسناک میاد بیرون ...
کسی که داره تلویزیون رو میبینه تسخیرش میکنه ...
با خودش میبره تو چاهی که داره تو تلویزیون نشون میده ....

خیلی باحاله ... حسابی جیغ میزنی ....

مسافر;429808 نوشت:
همینکه تعریف کردی به اندازه کافی ترسیدم، دیگه ببینم فکر نکنم بتونم به زندگی عادی ادامه بدم
فیلم حلقه را دیدی؟
اولین بار که دیدم تا یه هفته بعدش از تلوزیون میترسیدم
فکر میکردم الان از تلوزیون میاد بیرون
ترس خیلی بده:Ghamgin:

به نام خدا.

من معذرت میخوام ... شما با این وضعیتتون ، فیلم حلقه هم میبینید؟

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;429815 نوشت:
به نام خدا.

من معذرت میخوام ... شما با این وضعیتتون ، فیلم حلقه هم میبینید؟

ستایشگر :Gol:

ترسناکه ؟؟؟ قشنگه ؟؟؟

FT_Mohammadi;429818 نوشت:
ترسناکه ؟؟؟ قشنگه ؟؟؟

به نام خدا.

نه. یعنی میگن ترسناکه ولی من دیدم و ... به نظرم ترسناک نبود.

ولی برای کسی که اینجور از تاریکی میترسه ... خوب نباید فیلم ترسناک نگاه کنه.

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;429815 نوشت:
به نام خدا.

من معذرت میخوام ... شما با این وضعیتتون ، فیلم حلقه هم میبینید؟

وقتی فیلم حلقه میخواستم ببینم که نمیدونستم اینقدر ترسناکه
دیگه وسطای فیلم بود که فهمیدم عجب اشتباهی کردم
راه برگشت هم نداشت، تا آخرش دیدم،
انگار آب از سرم گذشته بود دیگه

FT_Mohammadi;429662 نوشت:
مثلا میترسم تنهایی برم جنگل ....
:Moteajeb!:
تنهایی بری جنگل؟
اگه فک میکنی یه روزی ممکنه ترست نسبت به تنهایی به جنگل رفتن بریزه اصلا نذار چنین اتفاقی بی افته!سعی کن این ترس رو نگهش داری!:ok:
والا!:Nishkhand:

الینا;429827 نوشت:
تنهایی بری جنگل؟
اگه فک میکنی یه روزی ممکنه ترست نسبت به تنهایی به جنگل رفتن بریزه اصلا نذار چنین اتفاقی بی افته!سعی کن این ترس رو نگهش داری!
والا!

من میترسم تنهایی برم توی اتاق خودم وقتی تاریکه
ملت میترسن تنهایی برن جنگل
بعد میان پست میذارن میترسیم
خدایا این جور ترسا را از ملت نگیر

FT_Mohammadi;429818 نوشت:
ترسناکه ؟؟؟ قشنگه ؟؟؟

آره فیلمه همونه که میگی
یعنی اون وقت که از تلوزیون میومد بیرون من خاموش کردم از ترس
یه همچین آدم خجسته دلیم من:ok:

سلام :)

اصلا مگه تاریکـــی ترس داره آیا؟!:khandan:

نمیدونم شاید هم من باهاش مشکلی ندارم! از بچگی همش لامپ اضافی خاموش! بودم و تاریکی واسم عادیه:khandeh!:
(فیلم ترسناک هم بسی دوست دارم! - چه ربطی داشت! :Nishkhand:)

به نظر من راه حلش اینه:

سعی کنید عادی بشه براتون ، مثل وقتی برق میره که مجبورید توی تاریکی کارهاتون رو انجام بدید:ok:

مثلا: هرشب وقتی چراغ اتاق رو خاموش میکنید و توی هال و پذیرایی که چراغ روشنه هستید، هراز گاهی که میخواید بیاید
چیزی از توی اتاق بردارید چراغ رو روشن نکنید، محل شیء موردنظر رو که میدونید و خونه انقدر معمولا تاریک نیست که نشه دید
این کار باعث میشه کم کم به طور طبیعی در معرض تاریکی های کوتاه مدت قرار بگیرید واگر مجبور شدید تنهایی در تاریکی باشید زیاد براتون سخت نباشه

به جنگ باهاش برید! به تاریکی بگید: هه! تو! چی فکر کردی! فکر کردی ازت میترسم؟! حالا مگه چی هستی!! :Box::gholdor:

این متن هم شاید خوندنش خالی از لطف نباشه:

[SPOILER]هیولاها فقط در خیال ما هستند :ok:

اگر می خواهید دیگر از تاریکی نترسید بهتر است اول بدانید که تاریکی چیست ؟
ترس چیزی نیست جز یک احساس و هیجان که در مغز شما بوجود می آید
این احساس درست وقتی بوجود می آید که شما در معرض خطر قرار می گیرید
در واقع ترس عکس العمل مغز شما در مقابل خطر است اگر این موضوع را همیشه به خاطر بسپارید راحت تر و بهتر می توانید با ترس های بی مورد خود مقابله کنید
شما از تاریکی می ترسید چون احساس می کنید چیزهایی در تاریکی وجود دارند که در روشنایی دیده نمی شوند
در واقع این تخیل شماست که باعث می شود چیزهایی را تصور کنید که وجود ندارند .
راه حل قضیه هیولاهای زیر تخت یا غول پشت پنجره سخت نیست
برای روشن شدن این موضوع و برای نخستین قدم می توانید :
قبل از خواب یک بار چراغ را خاموش و بعد از چند دقیقه روشن کنید
آن زمان است که متوجه می شوید تمام اشیاء اتاق قبل ازخاموش و روشن شدن لامپ سر جای خودشان هستند .

می توانید برای آرامش بیشتر ، این جمله را چند بار با خودتان تکرار کنید :

" در تاریکی هیچ خبری نیست و خانه در سیاهی شب به اندازه روشنایی روز در امن و امان است "

تکرار این جمله باعث می شود افکارتان به جای حرکت به سمت ترس به سوی آرامش برود

وقتی آرامتر شدید می توانید نگاهی به زیر تخت پشت پنجره و داخل کمد بیندازید تا به این باور برسید
که هیولا و غول ، فقط مال قصه هاست این کار شما را به آرامش کامل می رساند .

+ یکی از اشتباهاتی که موجب بیشتر شدن ترس می شود تماشای فیلم های ترسناک است .
اگر می خواهید از تاریکی اتاقتان هنگام خواب نترسید ، بهتر است از تماشای فیلم ترسناک دوری کنید .
خواندن کتابهای تخیلی و ترسناک نیز باعث افزایش ترس در شما می شود یادتان نرود که برای موفقیت در هر کاری باید تلاش کرد [/SPOILER]

پس از همین امروز عزم تان را جزم کنید تا ترس از تاریکی را از خودتان دور کنید . باور کنید که موفق خواهید شد :Kaf:

:Gol::Gol::Gol:

منم قبلاازتاریکی خیلی میترسیدم خودم علتشوکشف کردم چون همه اش ازاینکه تواتاق تنهاباشم وتاریک باشه میترسیدم حتی فکرشم منومیترسوندویکی ازعلتهای دیگه ترسم دیدن فیلمای ترسناک بوداصن ماجرایی بودروزام میترسیدم اگه تنهابودم چه برسه به شب:Moteajeb!:
مخصوصااین فیلمه حلقه چه باحال بودم چن بارم دیدمش:khaneh:
واسه همین اول رفتم تواتاقم وحتی بانورکم که همون چراغ خواب باشه میخوابیدم ودیگه عادت کرده بودم.قران ودعاهم میخونم کتابم میخونم تاخوابم ببره.دیگه فیلمای ترسناک نمیبینم :ok:
فکرمیکنم بیشترترساباقرارگرفتن دردل اون ترس کم کم اثرشون ازبین بره مثلامن خیلی ازپل هوایی وارتفاع کلامیترسیدم دانشگاه میخواستم برم انقددعادعامیکردم ماشین دوربزنه ومجبورنشم ازروپل برم ولی مجبورشدم بارها.بارهاازروپل هوایی برم تاترسم ریخت
الانم ترس ازپله برقی دارم اینم بایدچن باربرم بیام تاترسم بریزه اماهربارمیرم تاعادت کنم خاموشن نمیدونم چرا:khaneh:

[="#000080"]هوالعالم

پيرو كلام مشاورين كه مسلما با ارزش تر از طنز و شوخي
و بگو مگوهاي منفي ست

اصطلاحا ميگن چشم و چراغ دل خاموشه !!
كه گاها از ترس مياد ! و خوب ميگن كه ترس برادره مرگه ..
و راست ميگن كه توكل و دعا و قران نتيجه مثبت داره

چنين ادمي شايد بايد با خودش كنار بياد كه انصافا كمي بدون فكر جلو ميره
و بايد بشينه ببينه ترسش از چيه و از كيه؟ يك لحظه هم كه شده تخيل رو كنار بذاره و به واقعيت شكل بده
ببينه چند درصد احتمال وجود صحنه فيلم در زندگي وجود داره و چند بار تا امروز اتفاق افتاده ؟؟؟؟
چرا بايد اجازه بديم كه مزخرفات به خيالات ما خطور يا نفوذ كنه ؟
ترس و ترسناك مثل موجود وحشي مثلا سگ !
همين كه فرار كني مياد دنبالت و پارس ميكنه !
اما همين كه بايستي يا بشيني ... فرار ميكنه !! [/]

تشکر از همه دوستانی که نظر دادن

سلام و عرض ادب

اميدوار;429656 نوشت:
بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر جنابعالی
به عنوان مقدمه توجه داشته باشید ترس بر دو قسم است؛
ترس معقول؛ مانند ترس از یک حیوان درنده
ترس موهوم؛ مانند ترس از مردگان
بر اساس این مقدمه، ترس از تاریکی نیز نوعی ترس موهوم است چرا که تاریکی بر خلاف یک حیوان درنده قدرت آسیب رساندن به شخص را ندارد. در واقع در این نوع ترس برخلاف ترس معقول که منشاءیی واقعی برای ترس وجود دارد در ترس موهوم مانند ترس از تاریکی عاملی خارجی و تهدید کننه وجود ندارد و این ترس تنها زائیده افکار و خیالات فرد است.
قطع نظر از اینکه چنین ترسی می تواند معلول عوامل مختلفی و بویژه تربیت و خاطرات دوره کودکی و یا وقوع یک حادثه ناگوار در تاریکی باشد، برای غلبه بر آن نکات زیر پیشنهاد می شود؛

1- مواجهه سازی؛ هر قدر که از تاریکی گریزان باشید ترس شما پایدارتر خواهد شد، لذا لازم است به صورت تدریجی و گام به گام خود را در موقعیتهای تاریک قرار دهید. لازم است استفاده از اصل تدریج هم نسبت به مدت زمان توقف در تاریکی رعایت شود و هم در شدت و میزان تاریکی.

2-شناسایی و خنثی سازی علت ترس با به چالش کشیدن افکار تولید کننده ترس

3- مرور کردن و پرداختن به افکار و خاطرات مثبت به هنگام حضور در تاریکی

4- کمک گرفتن از دیگران به صورت مقطعی

در پناه خدای متعال موفق باشید

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

مثل همیشه فرمایشات جناب اميدوار، مختصر وجامع هست..
یعنی عالیه و اصلا نیازی به این همه پست نبود که ترس این بنده خدا رو هم بیشتر کنید...
بهتره یکم بیشتر مراقب باشیم که چی پست میزنیم:ok:
در پناه مهربانترین

منم از تاریکی میترسم بااینکه قبل خواب قران میخونم و دعای توسل صلوات هم میگم
حتی قرانم بالای سرم میزارم اما از بس دوستام برام از چیزای وحشتناک تعریف کردن بازم تلقین میکنم فایده هم نداره

به نظر من هیچ فیلمی به ترسناکی فیلم shutter نیست.البته نسخه امریکایی فیلم.زوجی جوان که برای ماه عسل میرم ژاپن ....ولی....شوهره که عکاسی میکرده در همه عکس هایی که میگرفته سایه روح میدیده....

در مورد مقابله با ترس .ترس از تنهایی ترس تاریکی...به نظرم فقط توکل به خدا میتونه انسان را در مقابله همه ترس ها محکم کنه.تاریک شد به خود بگو خدا با منه از رگ گردن به من نزدیک تره .خدایا اگه لحظه مرگ من فرا رسید من را مورد رحمت خودت قرار بده و منو ببخش و مرگ راحت نصیبم کن که اگه تو مرا ببخشی چیزی شیرین تر از لحظه دیدار من و تو برایم نیست.خودم را به تو میسپارم....دیگه از مرگ بالاتر نیست!!!هست؟
حتی در بدترین شرایط با توکل به نیروی الهی خالق هستی ,هستی که ما ذره ناچیزی از ان هستیم دل مومنی که به یقین رسیده اروم میشه.
اگه از جن و موجودات ناشناخته و این شامورتی بازی های توی فیلم ها میترسی .لبخند بزن به خودت بگو من اشرف مخلوقاتم,من عزیز کرده خدا هستم ,امانتی که اسمان ها و زمین ,موجودات هستی نتونستن قبول کنن رو من قبول کردم.با نیروی الهی که خدا از خودش در انسان قرار داده به جنگ افکار مزاحم برو.

سلام و عرض ادب
من خیلی از زلزله میترسم..یعنی بیش از یک سال از زلزله آذربایجان میگذره...اما این ترس با قوت در من وجود داره و واقعا برام آزار دهنده اس
در صورتیکه در زمین لرزه سال گذشته با اینکه همه متوجه شدن...بنده اصلا متوجه نشدم...
اصلا چند بار که زلزله شد... متوجه علائم نشدم...
در اینکه واقعا لطف خدا بود شک ندارم...(قبلا هم از کارشناسان در این مورد سوال کردم)
اما نمیدونم چرا در طول روز شدیدا از زلزله واهمه دارم...
واقعا اعصابم رو داغون کرده...در این مورد بفرمایید چه کنم
با تشکر
در پناه مهربانترین

**نازنین زهرا**;433999 نوشت:
سلام و عرض ادب
من خیلی از زلزله میترسم..یعنی بیش از یک سال از زلزله آذربایجان میگذره...اما این ترس با قوت در من وجود داره و واقعا برام آزار دهنده اس
در صورتیکه در زمین لرزه سال گذشته با اینکه همه متوجه شدن...بنده اصلا متوجه نشدم...
اصلا چند بار که زلزله شد... متوجه علائم نشدم...
در اینکه واقعا لطف خدا بود شک ندارم...(قبلا هم از کارشناسان در این مورد سوال کردم)
اما نمیدونم چرا در طول روز شدیدا از زلزله واهمه دارم...
واقعا اعصابم رو داغون کرده...در این مورد بفرمایید چه کنم
با تشکر
در پناه مهربانترین

بسمه تعالی
خواهر گرامی! با عرض سلام، تحیت و تشکر
بررسی دقیق چنین موضوعی نیاز به اطلاعات دقیق شخصیتی و خانوادگی و..دارد، لذا در صورت شدت چنین وضعیتی پیشنهاد می شود حتی المقدور به صورت حضوری و یا حداقل تلفنی این موضوع را پیگیری بفرمایید.
اما به طور کلی می توان گفت، علاوه بر زمینه ذهنی و وقوع خارجی زلزله، شخصیت احساسی و یا احیانا تیپ اضطرابی در این موضوع دخیل هستند که لازمه برون رفت از این وضعیت مستلزم؛
توکل و استعانت از خدای متعال و همچنین استفاده از تکنیک حساسیت زدایی منظم است. به این منظور سعی کنید به صورت تدریجی و اندک، وقوع زلزله را تصویر سازی ذهنی کنید و از اندیشیدن و یا گفتگو و..پیرامون آن خودداری نکنید.
ضمن اینکه پیشنهاد می شود، علت ترس خود را بررسی کنید و همه علل احتمالی را روی کاغذ منعکس کنید و در ادامه این علل را به چالش بکشید. مثلا اگر ترس از زلزله معلول ترس از مرگ و...باشد، لازم است این ترس را با این باور که مرگ و زندگی در دست قدرت الهی است و در دیگر شرایط هم ممکن است اتفاق بیفتد و...مخدوش کنیم.

برای حضرتعالی توفیق روزافزون را مسئلت دارم

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

با سلام و احترام

من خودم تا راهنمایی پیش مامانم میخوابیدم چون جوری تربیت شده بودم که از تنهایی و تاریکی می ترسیدم ولی بعدا خودمو عادت دادم به تاریکترین مکان ها حتی نور چراغ شارژر موبایلم هم اذیتم میکنه :khandeh!: ولی اولا سختم بود اما الان خیلیم خوشم میاد :loool:

وقتی وارد مکان تاریکی شدید حتما بسم الله بگید :ok:

سلام .
من از تاریکی هنگام نماز صبح میترسم !

هنگان خواندن نماز صبح احساس میکنم که ممکنه همین الان مکاشفه صورت بگیره یا اینکه فرشته یا جن بیان کنارم بشینن !

با توجه به اینکه مدتها پیش سعی در سلوک داشتم همیشه دنبال این جور چیزها بودم که فکر کنم همین باعث شده دچار این مشکل بشم .

البته با روشن کردن برق هم افاقه نمیکنه و باز هم این مورد میاد سراغم .

بهش برخورید ؟ راه حلی وجود داره

خداجو;500966 نوشت:
سلام .
من از تاریکی هنگام نماز صبح میترسم !
هنگان خواندن نماز صبح احساس میکنم که ممکنه همین الان مکاشفه صورت بگیره یا اینکه فرشته یا جن بیان کنارم بشینن !
با توجه به اینکه مدتها پیش سعی در سلوک داشتم همیشه دنبال این جور چیزها بودم که فکر کنم همین باعث شده دچار این مشکل بشم .
البته با روشن کردن برق هم افاقه نمیکنه و باز هم این مورد میاد سراغم .
بهش برخورید ؟ راه حلی وجود داره
[="#000080"][="#006400"]هوالعالم[/]

در اصطلاح همنشینی و مصاحبت با ملائک و غیره ممکن بوده و هست
و اگر قرار باشه که در این بین کسی به کسی اسیب جسمی برسونه !
بین شما و ملائکه و اجنه این شمایید که به خودتون اسیب میرسونید .
با ترس و ظرفیت کم و ...

همونطور که گفتید قبلا خواهانه درک و همنشینی بودید ,
اما ظرفیت سازی نکردید و شاید بخاطر زیاده جویی یا زیاده گویی علنی در این مورد و حتی کجروی و تظاهر , شیطانه ذهنیه ترس در وجود شما بزرگ شده باشه
که باید از بین بره ... با بی توجهی به مسئله ترسناک و توکل به خدا ...[/]

موضوع قفل شده است