آیا می تونم شوهرم را به زندگیم بر گردونم؟

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا می تونم شوهرم را به زندگیم بر گردونم؟

سلام دوستان

اینا نوشته من نیست ؛ من حرف دل یکی از کاربران را براتون نوشتم تا با کمک شما مشکلش را حل کنیم.
از شما راهنمایی می خوام.
لطفا کمکم کنید .
سلام دوستان

اینا نوشته من نیست ؛ من حرف دل یکی از کاربران را براتون نوشتم تا با کمک شما مشکلش را حل کنیم.
از شما راهنمایی می خوام.
اینجا می خوام یه دسته بندی از مشکلاتم بکنم و از دغدغه تصمیم گیریم با شما بگم.

• من 30 ساله با تحصیلات فوق لیسانس و شوهرم 35 ساله با تحصیلات لیسانس
• 2 بچه داریم

و اما مشکلات من:

• خیانت شوهرم.شوهرم به مدت بیش از 1 ساله که با زنی رابطه داره (خیانت ایشون جنسی و احساسیه)

• 1 ساله که رابطه زناشویی رو با من قطع کرده .

• رابطه عادی بینمون بسیار بده و ایشون در حد لزوم فقط حرف می زنه.گاهی بی دلیل با خشم حرف می زنه و....

• قطع رابطه با خانواده من و...

و حالا ......

• ا ساله که خیانتش رو فهمیدم و همچنان به روش نیاوردم.خیانتش خیلی عذابم میده.

• در این مدت سعی کردم خودم رو به ایشون نزدیک کنم و رابطمون رو بهتر کنم ولی نشد.تا اومد یه سر سوزن رابطه عادیمون بهتر بشه یه چیزی رو شوهرم پیدا کرد و یه دعوایی کرد و همه چیز دوباره بد شد.

• در زندگی ما لااقل از طرف ایشون طلاق عاطفی اتفاق افتاده.من هیچ امید و انگیزه ای در این زندگی ندارم.در یه شهر غریب خیلی تنهام.خیلی

• نه شرایط فعلی رو میتونم تحمل کنم و نه شرایط خوبی برای طلاق دارم.کل دارایی من طلاهامه.خانوادم تاکید می کنند که طلاق بگیرم و بچه ها رو به شوهرم بسپرم.ولی هم من به بچه ها وابسته ام و هم احساس می کنم اونها به من بیش از پدرشون نیاز دارن.سرنوشت بچه ها یکی از مهمترین موانع من برای تصمیم گیریه.

• تحمل این شرایط دیگه برام خیلی خیلی سخت شده.احساس می کنم حتما باید یه کاری کنم.خیلی به این فکر می کنم که بهش بگم یا بیاد مشکلمون رو با هم حل کنیم.صحبت کنیم و یا اگه می خواد اینجوری ادامه بده از هم جداشیم.نظرتون چیه؟

• با همه اینها زندگیم رو دوست دارم.البته نه به این شکل.نمی دونم منظورم رو متوجه میشید یا نه؟به خاطر بچه هام و خودم دوست دارم اگه بشه سر و سامونش بدم.ولی نمی دونم امکان داره یا نه؟ یعنی دوست دارم اگه این زندگی قابل اصلاحه درستش کنم.ولی نمی دونم با این خیانت و بی محبتی و....میشه کاری کرد؟

سوال من از همه صاحب نظران اینه که آیا من میتونم این مرد رو که فکر می کنم دیگه هیچ حسی به من نداره و با همه مشکلاتی که گفتم به زندگیم برگردونم؟واقعا میشه یا باید جدی به طلاق فکر کنم؟آیا این زندگی با وجود یه همچین مردی توان بازسازی داره؟

از راهنماییتون بی نهایت ممنونم

آزاده;41888 نوشت:
سلام دوستان

اینا نوشته من نیست ؛ من حرف دل یکی از کاربران را براتون نوشتم تا با کمک شما مشکلش را حل کنیم.
از شما راهنمایی می خوام.
لطفا کمکم کنید .
سلام دوستان

اینا نوشته من نیست ؛ من حرف دل یکی از کاربران را براتون نوشتم تا با کمک شما مشکلش را حل کنیم.
از شما راهنمایی می خوام.
اینجا می خوام یه دسته بندی از مشکلاتم بکنم و از دغدغه تصمیم گیریم با شما بگم.

• من 30 ساله با تحصیلات فوق لیسانس و شوهرم 35 ساله با تحصیلات لیسانس
• 2 بچه داریم

و اما مشکلات من:

• خیانت شوهرم.شوهرم به مدت بیش از 1 ساله که با زنی رابطه داره (خیانت ایشون جنسی و احساسیه)

• 1 ساله که رابطه زناشویی رو با من قطع کرده .

• رابطه عادی بینمون بسیار بده و ایشون در حد لزوم فقط حرف می زنه.گاهی بی دلیل با خشم حرف می زنه و....

• قطع رابطه با خانواده من و...

و حالا ......

• ا ساله که خیانتش رو فهمیدم و همچنان به روش نیاوردم.خیانتش خیلی عذابم میده.

• در این مدت سعی کردم خودم رو به ایشون نزدیک کنم و رابطمون رو بهتر کنم ولی نشد.تا اومد یه سر سوزن رابطه عادیمون بهتر بشه یه چیزی رو شوهرم پیدا کرد و یه دعوایی کرد و همه چیز دوباره بد شد.

• در زندگی ما لااقل از طرف ایشون طلاق عاطفی اتفاق افتاده.من هیچ امید و انگیزه ای در این زندگی ندارم.در یه شهر غریب خیلی تنهام.خیلی

• نه شرایط فعلی رو میتونم تحمل کنم و نه شرایط خوبی برای طلاق دارم.کل دارایی من طلاهامه.خانوادم تاکید می کنند که طلاق بگیرم و بچه ها رو به شوهرم بسپرم.ولی هم من به بچه ها وابسته ام و هم احساس می کنم اونها به من بیش از پدرشون نیاز دارن.سرنوشت بچه ها یکی از مهمترین موانع من برای تصمیم گیریه.

• تحمل این شرایط دیگه برام خیلی خیلی سخت شده.احساس می کنم حتما باید یه کاری کنم.خیلی به این فکر می کنم که بهش بگم یا بیاد مشکلمون رو با هم حل کنیم.صحبت کنیم و یا اگه می خواد اینجوری ادامه بده از هم جداشیم.نظرتون چیه؟

• با همه اینها زندگیم رو دوست دارم.البته نه به این شکل.نمی دونم منظورم رو متوجه میشید یا نه؟به خاطر بچه هام و خودم دوست دارم اگه بشه سر و سامونش بدم.ولی نمی دونم امکان داره یا نه؟ یعنی دوست دارم اگه این زندگی قابل اصلاحه درستش کنم.ولی نمی دونم با این خیانت و بی محبتی و....میشه کاری کرد؟

سوال من از همه صاحب نظران اینه که آیا من میتونم این مرد رو که فکر می کنم دیگه هیچ حسی به من نداره و با همه مشکلاتی که گفتم به زندگیم برگردونم؟واقعا میشه یا باید جدی به طلاق فکر کنم؟آیا این زندگی با وجود یه همچین مردی توان بازسازی داره؟

از راهنماییتون بی نهایت ممنونم


سلام ودرود:Gol:

آیا شما اطمینان دارید که این آقا خیات کرده و آیا مستنداتی در این مورد دارید؟

قوانین اسلامی مجازات بسیار شدیدی برای مرد متأهلی که به همسرش خیانت کند در نظر گرفته که همه ی ما بدان آگاه هستیم ولی متأسفانه این قوانین در کشور ما که داعیه دار اسلام و عدالت هستیم به درستی اجرا نمی شود .
وبه همین دلیل شاهد اینگونه خیانت ها در جامعه هستیم.

یا علی

سلام

اولا خیلی ناراحت شدم ... من می دونم طلاق چطوریه ولی زندگی هم با کسی که آدم را دوست نداره بدترین عذابه
اما شما 2 تا بچه دارید ... بخاطر اینها هم که شده باید با چنگ و دندان زندگی تان را تا حد امکان نگه دارید . اما چطوری ؟ راستش الان نمی دانم باید همه جانبه فکر کرد

اما من چند تا سوال دارم :

چی شد که شوهرتون دست به چنین کاری زد ؟ قبلش مشکلی بینتون نبود ؟

چرا در این 1 سال هیچچی نگفتید ؟ حتی اشاره هم نکردید ؟

به نظرم باید خیلی سربع همون اول با دلیل محکم ایشون را متوجه اشتباهش می کردید

شاید یکی از راه حل ها این باشه که با ایشون صحبت کنید . ببینید چرا این کار را کرده ؟ ببینید حاظره اصلا سر این موضوع با شما صحبت کنه ( بعید می دونم )

ایشون باید سرش به سنگ بخوره تا متوجه اشتباهش بشه اما کی و چه وقت ؟

متاسفانه بعید می دونم ایشان به زندگی برگرده ( امیدواری بیخودی چرا بدم ) اما باید همه راه ها تست شود ( بهرحال ناامیدی گناه بزرگی هست )

فعلا چیزی به فکرم نمی رسه ...

خیانت گناه وحشتناکیه ... جوابی برای خدا داره ؟

خیانت شوهرت , یعنی اینکه بازن دیگر ازدواج دوم کرده است (یعنی مثلاً ازدواج مؤقت یا دائمی ) یااینکه رابطه نامشروع دارد .........
چون غالباً زنان متاهل اگر شوهرشان با زن دیگر ازدواج هم بکنندمیگویند خیانت کرده است در حالیکه از نظر شرع ازدواج دوم هرگز خیانت نیست
پس اگر شوهر شما زن دوم اختیار کرده است
.
.
می توان بااین مشکل کنار آمد
لطف کنید جواب دهید
آیا ازدواج دوم کرده است

یا رئوف

برخی دستورات عبادی آیت‌الله بهجت(ره):

سؤال: زن و شوهری که بینشان خیلی اختلاف است، چه باید بکنند؟
جواب: هر کدامشان که می خواهد رفع اختلاف شود یا فرد دیگر، صدقه متعدّد، به افراد متعدّد، به دفعات زیاد بدهند و برای اصلاح ذات البین زیاد هم دعا بکنند. [فیضی از ورای سکوت:229]

مهربان رز;41897 نوشت:
یا رئوف

برخی دستورات عبادی آیت‌الله بهجت(ره):

سؤال: زن و شوهری که بینشان خیلی اختلاف است، چه باید بکنند؟
جواب: هر کدامشان که می خواهد رفع اختلاف شود یا فرد دیگر، صدقه متعدّد، به افراد متعدّد، به دفعات زیاد بدهند و برای اصلاح ذات البین زیاد هم دعا بکنند. [فیضی از ورای سکوت:229]

.
.
دعا بدون تفکر وتدبر ویافتن ریشه مشکلات, چندان مورد نظر نمی باشد.......یک
اگر مرد به زعم , خانم خیانت کرده باشد , چگونه این خیانت با دعا حل میگردد در صورتیکه خداوند متعال برای خیانت , راه حل دیگری تعیین نموده است .....................دو
زندگی کردن با چه قیمتی ................اول بندگی بعد زندگی نه به عکس................ سه

سلام علیکم

یاس من گرامی
قضاوت حرف صحیحی می زند ایشان آیا مطمئند که شوهرشان با زن دیگری بوده ؟
چون از فرط دلبستگی گاها این مطلب در ذهنش رسوخ می کند که حتما چنین است حال شاید اصلا چنین اتفاقی نیفتاده.
در هر صورت یک مطلب واضح است.

کدورتی بین زن و مرد اتفاق افتاده حال در این مسئله که
اولا آن کدورت و کدورتها چه موضوعیتی داشتند
دوم این که در آن موضوعات آیا مرد محق است یا زن.

این مسئله باید توسط این خانم ریشه یابی گردد که این دلخوری با دلخوریها که احتمالا هم از خانواده خانم ریشه دارد از کجا شروع شده و چگون می شود آن را رفع کرد.

در مرتبت بعدی خانم گرامی شما فرمدید خانواده اتان را دوست دارید.
پس به حد و اندازه ای که این خانواده را دوست دارید صبر کنید حتی بیشتر خیلی بیشتر چراکه جدائی دردناک است.

ولی در بعد هر سختی یک سعادتی هست.

در عین حال باید این مسائل را که عمدتا از خانواده شما ریشه می گیرد حل کنید.

شوهر شما چندین سال است که با شما زندگی کرده . خواه ناخواه او دلبسته شماست ولی فعلا عصبانی است.

او انشاالله به خانواده اش باز می گردد.
یاحق

یاس من;41899 نوشت:
.
.
دعا بدون تفکر وتدبر ویافتن ریشه مشکلات, چندان مورد نظر نمی باشد.......یک
اگر مرد به زعم , خانم خیانت کرده باشد , چگونه این خیانت با دعا حل میگردد در صورتیکه خداوند متعال برای خیانت , راه حل دیگری تعیین نموده است .....................دو
زندگی کردن با چه قیمتی ................اول بندگی بعد زندگی نه به عکس................ سه

یا رئوف

سلام دوست گرامی /با توجه به این مطلب که ایشون زندگیشو.ن رو دوست دارند وتلاش برای برقراری رابطه بهتر کردند ولی جواب نمیده اینو نوشتم به هر حال باید به این هم فکر کرد که دو فرزند این بین وجود داره ....

یاس من;41899 نوشت:
دعا بدون تفکر وتدبر ویافتن ریشه مشکلات, چندان مورد نظر نمی باشد.......یک اگر مرد به زعم , خانم خیانت کرده باشد , چگونه این خیانت با دعا حل میگردد در صورتیکه خداوند متعال برای خیانت , راه حل دیگری تعیین نموده است .....................دو زندگی کردن با چه قیمتی ................اول بندگی بعد زندگی نه به عکس................ سه

با سلام و آروزي قبولي طاعات و عبادات

به نظر حقير تمام موانع و مشکلات پيچيده اي که در زندگي انسانها اتفاق مي افته و زندگي رو به چالش مي کشونه با دو راهکار که به صورت موازي و با هم بايد اجرا بشه مي تونه مشکلات رو قابل حل کنه.

مسير اول همون مسير تدبر و تعقل و استفاده از درايت و راه حلهاي دنيوي و مشاوره گرفتن و ... است
مسير دوم استعانت از خداوند متعال و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) براي تسهيل در باز گشايي گره ها و قرار گرفتن در مسير صحيح زندگيست.مثلاً خداوند متعال همون طور که امر به تعقل و تدبر فرمودند استعانت از صبر و نماز رو هم در قرآن سفارش کرده اند.

به نظر من هيچکدوم از اين دو راه رو به خصوص در گره هاي کوري که به زندگي انسان مي خوره نبايد کنار گذاشت.

اميدوارم مشکل اين دوست عزيزمون هم با راهنمايي دوستان و مشاوران انجمن و به برکت اين ايام هر چه زودتر حل شود.:Gol:

سلام دوست عزيز.
بسيار متاثر شدم.
اما شما به عنوان خانمي كه شوهرت خيانت كرده نبايد اجازه بدي به راحتي آنچه كه داري در اختيار بيگانه قرار بگيرد.رفتارهاي واكنشي نكن و زندگيت رو بر هم نزن.
اما مسائل و مشكلاتي بر سر راه شما هست.صبور باش اگر كنار بكشي همان كاري را كردي كه اون خانم مي خواهد.
تصميم عجولانه نگير و به نفع او كار نكن.
من مطمئنم اگر پايداري كني بالاخره شوهرت يك روزي پشيمان خواهد شد و بسيار بهتر از قبل خواهد شد.
هر چند هر چه قدر هم تلاش كنيد زخم خيانت باقي خواهد ماند اما شما كنار نكشيد. پايداري كنيد.
واقع بین باشید. درآمد، سرمایه، وضعیت مسکن، و حمل و نقل خود را در نظر بگیرید. اگر تصمیم به خاتمه زندگی زناشویی خود می گیرید باید ببینید که آیا جایی برای زندگی کردن دارید و منبع درامدی دارید که از آن طریق بتواند نیازهای اولیه تان را مرتفع سازید.
بی وفایی یک فرد، هیچ گونه دلیل روشنی ندارد. ممکن است نشات گرفته از سایر مشکلات در زندگی مشترک باشد، ممکن است چیزی در درون قلب همسرتان وجود داشته باشد و ... به هر حال شما هیچ گاه به درستی دلیل واقعی آنرا متوجه نخواهید شد.
به خدا توكل كنيد و به ائمه توسل و توصيه ميكنم حتما حتما پيش يك مشاور بريد و مشكلتون رو با ايشون در ميان بگذاريد. مسلما راهكارهاي خوبي به شما خواهند داد.
ما هم اينجا براي شما دعا ميكنيم كه به حق اين روزها و شبهاي عزيز مشكل شما حل شود.يا حق.

سلام.......

عرض ادب دارم خدمت کارشناسان محترم و اساتید عزیز

لطفا در این مورد هم اگه میشود توضیح دهید (( بهتر نیست در این مواقع طلاق نگرید ....... به همسر کم محلی کنید از همبستر شدن با او بپرهیزید یا به حرف او گوش ندهید به حرفهایش به اعتنا باشیم )) ؟؟؟؟

چون بعضی ادما بهشون محل میدی فراری میشود .........

یا بهتر سوالم را بپرسم ..در این مواقع محبت را بیشتر کنند یا کم محلی را بیشتر کنند ؟؟

خیلی ممنونم از همراهیتون

امیدوارم بتونیم با کمک هم راه حلی پیش پای این دوست قرار بدیم.

سلام علیکم محمد110 گرامی بگذارید منظور شما را اینطور بیان نمائیم. گاها زن یا شوهر بخاطر رافت و محبت بیش از اندازه لازمه در حق یکدیگر انجام می دهند مانند شکری که دل را بزند عمل می نماید. لذا گاهی لازم است از اندازه این شکر کاسته گردد تا شیرین گردد ومطبوع. نه شیرینی ای که دل را زده . بله این بستگی به زندگیشان دارد اگر خانم بغیر از کدورتهای موجود این رافت و را بیش از حد کرده باشند باید و لازم است کمی این رافت کم شود. ولی دوری اینچنینی که فرمودید کدورت بدنبال دارد. مثلا من خانمی را می شناختم که شوهرش تا به منزل می آمد بغیر از احترام و محبت نمب کرد ولی جورابعای شوهرش را از پایش در می آورد صورتش را اصرار داشت بشوید و اینکه گاهی لباسهای او را از تنش در می آورد. این روش درست نیست مدام ادامه یابد بگذارید محبت طعمش را نگاه دارد برای هر دو بهتر است. در عین حال برعکس آن هم ممکن است برای این خانم واقع شده باشد و کم محلی و دوری کردن. لذا این خانم خودش آگاه به رفتار بینشان هستند. یاحق

سلام
از راهنمائیهاتون ممنونم

اینها ادامه نوشته این کاربر است ؛ برای حل مشکلش دعا می کنیم. . .

شوهر من به مدت 1 سال یا بیشتره که با زنی ارتباط در حد رابطه جنسی داره.نمی دونم صیغه نامه دارن یا نه ولی احتمالا خودشون همون دعای صیغه رو خوندن که به هم محرم باشن.

راستش این اولین باری نیست که من خیانت شوهرم رو فهمیدم. حدود 3 سال پیش وقتی باردار بودم هم شوهرم به من خیانت کرد.البته من وقتی بچه اولم حدود 3 ماهه بود فهمیدم.وقتی که حداقل 4 یا 5 ماه ازآن رابطه می گذشت.حدس یا شک و بدبینی نبود.اطمینان پیدا کردم.

خیانتش رو ابتدا از sms هاش به اون زن فهمیدم.محتوای اون smsها حتی سطح رابطه اونها رو هم نشون میداد(در حد رابطه جنسی).و البته بعد از اون خیلی دلایل و شواهد دیگه ای پیدا کردم که همه چیزو بهم ثابت کرد.
همون موقع بهش گفتم ولی شوهر من اونقدر هفت خطه که با وجودی که راه فراری نداشت بازم زیر همه چیز زد و گفت تهمته و...

خوب این مطرح کردن موضوع باعث بحث و دعواهایی بین ما شد و بعد همه اونها یه شب کلی حرف زد که از بین اونها اینها رو جالبه بدونید:

-تو نباید موضوع رو الان مطرح میکردی.باید اگه شک هم داشتی صبر میکردی تا مچ منو اساسی بگیری.

- من اگه خودمم بدونم کار اشتباهی می کنم و کسی بخواد مانعم بشه با اینکه می دونم اشتباهه ولی باز هم به کارم ادامه می دم!

-تو حتی اگه با زنی منو توی خونه هم میدیدی می گفتم آره زنمه .می خوام بگیرمش!
و....
نمیدونم این حرفها رو زد که منو بترسونه یا اینکه واقعا اینطوری بود.

و مطلب دیگه اینه که خانواده شوهر من در شهری که حدود 1 ساعت و نیم تا شهر محل زندگی ما فاصله داره زندگی می کنند و کار شوهر من جوریه که 5 شنبه ها تعطیله .ما از بعد از عروسیمون به طور مرتب تقریبا هر آخر هفته از 4 شنبه تا جمعه اونجا میریم.حالا بعضی مواقع که مهمون داشته باشیم یا کار داشته باشه یا به دلیل دیگه ای ممکنه 1 هفته نریم.

در خیانت قبلی اون زن در شهر محل زندگیمون بود و شوهرم سعی می کرد به بهونه های مختلف منو به مسافرت بفرسته تا راحت باشه و اون زن رو به خونه من بیاره.کاملا بهم ثابت شد.

ولی الان می دونم که اون زن اینجا نیست و در شهر محل زندگی خانوادشه.خوب مشکلی نداره.3 روز آخر هفته اونجاست و تازگیها وسط هفته هم 1 روزه میره اونجا و میاد.خوب اینجا توی خونه خودمون که هستیم صبح تا ظهر میره سر کار و ظهر که میاد خونه دیگه کاری نداره مگه خرید یا کار دیگه ای که عصر انجام میده.کنترلش راحت تره.

ولی وقتی خونه باباش میریم حسابی ول میشه.از وقتی که میرسیم ما رو میزاره خونه و خودش میره بیرون.باورتون نمیشه ولی فقط برای شام و ناهار میاد خونه و تازه برای خواب هم ساعت 12 یا 1 نصف شب برمیگرده.

از اول ازدواج تا اونجا که میتونستم باهاش در این مورد حرف زدم .دعوا کردم و نارضایتیمو گفتم ولی بی فایده بوده.هیچ وقت نباید بپرسم کجا میری؟کجا بودی؟و....
و حالا که معشوقه ایشون اونجاست راحت تره.میریم .من که تو خونه باباش میمونم.اونم به اموراتش میرسه.

1 ساله دوباره متوجه شدم داره بهم خیانت میکنه و با کسی ارتباط داره .بازم از طریق sms هاش: رفت و آمدهای مکرر و بدون دلیلش به اون شهر قطع رابطه جنسی با من و بسیاری دلایل دیگه با اطمینان فهمیدم. به هزار و یک دلیل............

هر وقت ما به مسافرتی میریم یا از همون شهر محل زندگی پدرش بر می گردیم تا می رسیم بهش smsمیده که رسیدم.انگار اون زنه نگرانشه!

چند بار دقیقا فهمیدم که براش یه چیزایی خریده بود.یک بار وقتی من به مسافرت رفته بودم مطمئنم اون زن رو پیش خودش درخونه من آورده بود.

ولی با اینکه به ارتباطش یقین دارم ولی میدونم که بدون مدرک اساسی اگه مطرح کنم فقط خودم متهم میشم و هیچ فایده ای نداره.مثل دفعه قبل.اگه بخوام مطرح کنم باید مچش رو با اون زن بگیرم که نتونه زیرش بزنه .

به همین دلیل 1 ساله هیچی نگفتم و فقط داغون شدم.مشاوره هم کردم .نظرشون اینه که مچ گیری درست نیست.اصلا به روش نیار.

ولی واقعا دیگه نمی تونم اینطوری ادامه بدم.

هر کاری می خواد می کنه.به من کوچکترین توجهی نمی کنه.1 ساله رابطه نداریم و........هر هفته ما رو به اون شهر میبره و خودش مشغول کاراش میشه.

من خیلی خسته ام.دیگه نمی تونم اینطوری ادامه بدم.خیلی نگران وضعیت بچه هام در صورت طلاق هستم.1 دختر 5/3 ساله و 1 دختر 9 ماهه دارم.در حال حاضر شاغل نیستم.

نمیدونم چه کاری درسته؟ برای اثبات خیانت به همسرم نیاز به مدرک دارم.ولی نمیدونم عکس العمل اون چیه؟وقیح تر میشه (طبق گفته های خودش)یا نه به غلط کردن می افته

من منتظرم نظر دوستان و کارشناسان سایت را بشنوم.

آزاده;41888 نوشت:
سلام دوستان

اینا نوشته من نیست ؛ من حرف دل یکی از کاربران را براتون نوشتم تا با کمک شما مشکلش را حل کنیم.
از شما راهنمایی می خوام.
لطفا کمکم کنید .
سلام دوستان

اینا نوشته من نیست ؛ من حرف دل یکی از کاربران را براتون نوشتم تا با کمک شما مشکلش را حل کنیم.
از شما راهنمایی می خوام.
اینجا می خوام یه دسته بندی از مشکلاتم بکنم و از دغدغه تصمیم گیریم با شما بگم.

• من 30 ساله با تحصیلات فوق لیسانس و شوهرم 35 ساله با تحصیلات لیسانس
• 2 بچه داریم

و اما مشکلات من:

• خیانت شوهرم.شوهرم به مدت بیش از 1 ساله که با زنی رابطه داره (خیانت ایشون جنسی و احساسیه)

• 1 ساله که رابطه زناشویی رو با من قطع کرده .

• رابطه عادی بینمون بسیار بده و ایشون در حد لزوم فقط حرف می زنه.گاهی بی دلیل با خشم حرف می زنه و....

• قطع رابطه با خانواده من و...

..................


سلام
بر همگی
در دنیا مشاوره زوج و خانواده، مجال مخصوص به خود را دارد. در این مشاوره ها حضور زوج و گاهی کل خانواده لازم است. متاسفانه سرکار خانم آزاده مشکل فرد دیگری را مطرح می کنند و خود این واسطه ها عایق برای کار مشاور است برای رسیدن به نتیجه مشاوره حضوری برای رفع مشکل پیشنهاد می شود و اگر ممکن نیست حداقل با 09640 خود ایشان تماس بگیرند. چون اطلاعات موجود کافی نیست. هرچند که مشاوره یک نفره هم در این موارد کمتر نتیجه بخش است.

اقای حامی
از لطف شما ممنونم .
ممنون میشم اگر پیشنهادتون را برای بهتر شدن اوضاع زندگی این کاربر بفرمائید.
شما فرض کنید ایشون امکان تماس و یا مراجعه حضوری نزد مشاور را ندارند.
با این اطلاعات چه کمکی میتونید در همین سایت به ایشون داشته باشید؟

با درود و سلام به دوستان عزیزم
جدا موضوعی که چند وقت اخیر زیاد شنیدم این به نظر من میوه ممنوعس که باعث عذاب میشه.ازدواج اگاهانه یعنی قبل از ازداج پیش بینی این قبیل مشکلات بشه و در زندگی مشترک در جهت پیشگییری اقدام کنیم نه درمان. نچرا بعضیا ازدواج که می کنند بعد از چند وقت دچار این قبیل مشکلات میشن.؟ اکثر این مشکلات بر میگرده به نوع برخوردهای ما تو زندگی اگه بتونی دلایل کار شوهرتو بفهمی مسلما خیلی کمکت می کنه تا بتونی موفق بشی.بهتر خیلی بیشتر از قبل به شوهرت توجه کنی تا ببینی چه خلا هایی باعث به وجود اومدن این رابطه شده گاهی مواقع رفتار های ما باعث این نوع بازتاب تو زندگی میشه.از خدا کمک بخواه و به خودش توکل کن مطمئنا موفق میشی

آزاده;42096 نوشت:
اقای حامی
از لطف شما ممنونم .
ممنون میشم اگر پیشنهادتون را برای بهتر شدن اوضاع زندگی این کاربر بفرمائید.
شما فرض کنید ایشون امکان تماس و یا مراجعه حضوری نزد مشاور را ندارند.
با این اطلاعات چه کمکی میتونید در همین سایت به ایشون داشته باشید؟


سلام

چرا ایشون نمی توانند مشورت بگیرند ؟ تلفن که همه جا هست ؟ .... واقعا مشاوره این مرکز برای یکی دوتا از دوستای خودم خیلی خیلی مفید بود .

حداقل بفرمایید تا خودشون با ایمیل از مشاوران سوال کنند . متاسفانه مشکل ایشان مشکلی نیست که بشه این طوری حل کرد .

به نظر من شوهرت متاسفانه بدون شما مشکل نیازشو با اون خانم انجام داده و براستی بگم سیاست نداشتی و براحتی اجازه دادی اینکار رو انجام بده فرض بر این میدونیم که تونستی ثابت کنی میتونی قید بچه هات رو بزنی و خونواده ات پشتت هستن و اینم اضافه کنم ضربه اش رو خودت میخوری یه مشاوره برو و اگر دوستش داری تلاش تو بکن شوهرت از کاری که کرده پشیمون نیست پس با خونواده اش صحبت کن بالاخره کسی تو خونواده اش هست که ازش حرف شنوی داشته باشه

موضوع قفل شده است