ذوالقرنین ( کوروش کبیر ) و ازدواج با محارم؟!؟!؟

تب‌های اولیه

69 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

The_M_F;418062 نوشت:
منابع یگانه پرستی ( خدا پرستی ) کوروش کبیر هم خیلی زیاده . اما برام خیلی جالب بود که شما هنوز درک نکردید که این ها رو غیر ایرانی هم نوشتن !!! خدا از نگا اون ها تعریف دیگه ای داره !!! دیدم دم خروس چشم سر براش کافیه ، اما دیدن حقیقت بصیرت می خواد .
در ضمن این مورد هم به بحث اصلی مربوط نمی شه.

سلام علیکم و رحمه الله

عذرخواهی میکنم که قبل از استدلال شما این مطلب را میگذارم برادر گرامی
ولی این بحث اگر به موضوع اصلی ارتباط نداشته باشد که صد البته دارد موضع و مطلب خود شما بود

The_M_F;417253 نوشت:
اما در مورد بخش دوم خیر . درسته که ایشون از نگاه تاریخی دارای نکات ابهامی هستند ، اما از لحاظ مذهبی و دینی به هیچ عنوان نقطه ی تاریکی وجود نداره .

با این گفتار اگر بخواهید ادعا کنید بی ربط به بحث است مانند این است که از پاسخ فرار نمائید

حقیر امیدوارم که این بحث را ( موحد بودن کوروش ) را با مستندات لازم ارائه بفرمائید . البته شما این راه ها را میفرمائید رفته اید که جای امیدواری دارد

و چون این مسیر برای شما آشناست در خلال استدلالات به این بخش از متن استوانه کوروش هم , اشاره مکفی داشته باشید.

http://www.askdin.com/thread32077-2.html#post411589

با سپاس

یاحق

ღ✿ღ Parisa ღ✿ღ;417955 نوشت:
واسه تاریخ نه .واسه بزرگترین مرد ایران و دنیا مگه شما حاضرن نیستی جونتو واسه امام حسین و.... و یا حتی یاران ایشون بدیذ؟

بلخ مسحره تر اینکه
وقتی توانایی شناخت تاریخ 30 سال گذشته رو نداریم! چگونه از 2500 سال قبل صحبت میکنیم(شوخی)
الته کوروش بزرگ بود
اما اسناد جنگ میگه ملی گرا ها در رفتند
البته خدا رحمت کند مسیجی یا زرتشتی ای که در سربازی بوده
او داوطلبانه نرفته
ما ملی گرای داوطلب نداشتیم
کل اسامی احزاب ملی گرا هست، اگریک شهید داده اند معرفی کنند
الکی این ترسو های فراری را تطهیر نکن

بلی کوروش بزرگ بود اما کوروش گویان حقیر وکوچکند زیرا حتی منطقه ای فکر نمیکنند چه برسد جهانی فکر کنند
کوروش ایرانی بود و جهانی فکر میکرد
اما ملی گرا های ایرانی نه از دنیا و مردم منتطقه دفاع کردند و نه از ایران

30 سال تاریخ زیادی نیست بگرد تا ببینی بین 250000 شهید چند ملی گرای داوطلب داریم.............

The_M_F;415148 نوشت:
ذوالقرنین ( کوروش کبیر ) و ازدواج با محارم؟!؟!؟

[=times new roman]سلام

برادر گرامی تیتر موضوعی شما دو مطلب دارد اول ذوالقرنین داخل پرانتز کورش کبیر جالب اینجاست که ذوالقرنین را بر کورش مقدم نموده اید یعنی فردی مسلمان و معتقد هستید و از نظر مذهبی بحث را شروع نموده اید لذا نمیتوانید بگوئید که موضوع ذوالقرنین بودن کورش بر مبنای مذهبی خارج از بحث است و ثانیاً ازدواج با محارم چه توسط خود او و چه توسط جانشینان وی !

برادر عزیز عدم امکان ذوالقرنین بودن کورش برمبنای کتیبه کذائی یافت شده در بتکده مردوک که توسط نه کورش بلکه فرد یا افراد ناشناسی نوشته شده با توجه به شرک محرز قید شده در ان مردود است ضمناً هیچ سنگ نبشته دیگری توسط خود کورش تا بحال بدست نیامده است تا بشود به ان استناد نمود تاریخ موجود نیز که تماماً توسط یونانیان یعنی بزرگترین دشمنان قبل از اسلام ایران موجود است شخصیت کورش را مطابق با ذوالقرنین نشان نمیدهد مگر انکه کل انها را رد و بر مبنای نظر جناب علامه کورش را فردی ازاده و عاری از هرعیب بدانیم تا بشود اورا مصداق ذوالقرنین دانست .
اما در مورد ازدواج با محارم نمیشود مطالب را گزینشی انتخاب نمود و گفت کورش فقط یک زن داشته و با دیگران از جمله محارم ازدواج نکرده تاریخ موجود خلاف اینرا میگوید .

بنده ابتدای عرایض خدمتتان گفتم که این بحث ، به جایی نمی رسد چون ، نه طرفداران ، مدرک مستندی دارند که با آن خواسته های خود را اثبات کنند
ونه مخالفان ، کوبیدنهایشان ، علمی است
بلکه هر دو گروه به سخنانی استناد می کنند ، سخت است
مثلا هم طرفداران به نوشته های هرودوت استناد می کنند و هم مخالفان ، اما هر کدام هر جایی که به نفعشان باشد می آورند کاری با درست و غلط بودنش ندارند ، چون درست وغلط بودنش اصلا قابل اثبات نیست.

The_M_F;418052 نوشت:
اولا این مورد کاملا افسانه سازی هرودوت هستش و ارزشش همون اندازه ایه که خودشون فرمودن ( دقیقا اندازه ی یه شایعه ) :

مثلا اینجا چون مخالف خواسته شماست ، هرودوت می شود افسانه سرا ، و آنجا که به نفعتان باشد ، از همین هرودوت افسانه سرا ، مطلب می گذارید و با افسانه سرا بودنش هم کاری ندارید
ولی بنده معیارم مشخص است ، نوشته های هرودوت را قبول ندارم ، نه آنها که به نفع کورش گفته و نه آنها که به ضرر گورش گفته چون هیچ کدام قابل اثبات نیست

دوستان همه از بحث خارج شدید خواهشا فقط به بجث بپردازید میخواین دعوا کنید برید تو پروفایلتون
همیشه اعتدال و در نظر بگیرید چرا همه چی و ربط میدید به اسلام و یهود
بابا تاریخی بحث کنید یه چیزی از توش در بیاد همه رفتن سراغ عراق و امریکا و کوروش کلا تعطیل
ما چکار داریم به ملی گراها،حالا اونا کوروش میگن کوروش بد شد
خوب خیلی ها هم میگن اسلام میرن صدتا کثافت کاری میکنن
خیلی ها میگن امام حسین(ع) برای شام خوردنش فقط،خیلی ها میگن امام خامنه ای فقط برای پول و رانت
آقایون و خانما با مدرک حرف بزنید همین

The_M_F;418056 نوشت:
نخست این که خیلی ، خیلی ، خیلی خوشحالم که متوجه فرمایشات شما شدم ، اما ناراحتم که هنوز نتونستم منشور رو اون طور که می خوام به سمع و نظر مبارکتون برسونم !!!

بنده تشکر می کنم، و انصاف شما را ارج می نهم
اما ای کاش روی این مطلب بنده فکر کنید ، و چون گذشته بحث ،انصاف را به کار برید
منشور کورش ، چه ترجمه ای که در سایتها است و چه ترجمه ای که مد نظر شما است (اگر ترجمه دیگری مد نظرتان است) هر دو ابهاماتی دارد که آنان را از واقعیت دور می کند
و ابهام این است
که چه کسی این منشور را پیدا کرده ؟ قابل اعتماد بوده ؟آیا انتساب این منشور به کورش صحیح است؟
و اگر این بخش اثبات شد
سوالی پیش می آید چه کسی این منشور را ترجمه کرده ؟ ایا اغراض سیاسی پشت ترجمه آن شخص پنهان نشده

لذا نظر بنده این است که تا سوالهای بنده پاسخ داده نشود ، نه کوبیدن کورش با استناد به این منشور صحیح است ، و نه تمجید از وی با استناد این منشور ، چون هر دو پایش به جایی بند نیست

The_M_F;418056 نوشت:
اما جسارتا سوالی که پرسیدم که شما روش تخصصی خاصی برای بررسی ایران باستان سراغ دارید یا خیر .

عرض کردم ، آنچه در منابع دینی (تایید شده) آمده سمعا وطاعا قبول دارم
آنچه از کتیبه ها بدست می آید اگر معلوم شود ، ترجمه آنها بدون دخل تصرف بوده ، قبول دارم
ولی جز این روشی نیست و هر چه هست ، احتمالاتی است که نمی توان آنان را صددر صد قبول کرد، البته استفاده از آنان برای درس گیری ، و عبرت گیری مشکلی ندارد ولی مبنای استدلال نمی توانند قرار گیرند

The_M_F;418056 نوشت:
باستان در نگاه کلی یعنی قبل از اسلام . سوال بنده از شما اینه که آیا ائمه ی معصوم ما ( با تمام علم حدیث شناسی که بنده در اون بی تجربم ) در مورد تمام وقایع و اتفاقات باستان ( چه ایران و چه مناطق دیگه ) حدیث نقل فرمودند ؟؟؟

خیلی نه ولی هست

The_M_F;418056 نوشت:
اما حدیث داریم ( البته آِه ی قرآن هم هست ) که از تاریخ عبرت بگیرید . احادیث با این مضمون زیاده . بنده از شما می خوام که اولا روش مطالعه ی این تاریخ که ائمه فرمودند رو به بنده یاد بدیدید . مثلا من می خوام از تاریخ مصر باستان و یا یونان باستان اطلاعات جامع و کاملی به دست بیارم . کدوم امام معصوم در این مورد احادیث مورد نیاز من رو بر آورده می کنه ؟؟؟

بله فرموده اند عبرت بگیرید
روش این است که همان کتاب هرودوت را بخوانیم ، نکاتی دارد که قابل عبرت است ، عبرت گرفتن از مطلبی نیاز به بررسی درست وغلط بودنش ندارد،
مثلا در تواریخ آمده اسکندر وقت مردن وصیت کرد دستهای من را از تابوت بیرون بگذارید تا همه ببنند که شاه کشور گشا ، با آن قدرتش چگونه دست خالی می رود
ازاین مطلب می توان درس گرفت ، اگ دروغ باشد هم مشکلی پیش نمی آید ، آین مطلب نیاز به بررسی ندارد که ابزار بررسی نیاز داشته باشد، اگر در تاریخ آمده باشد اسکندر با دخترش ازدواج کرد و ...... و با این مطلب بخواهیم اسکندر بکوبیم ، صحیح نیست چون اثبات این مطلب امکان دارد
باید تاریخهای موجود مصر ، ایران ، یونان و ... خواند نکاتی دارد که قابل درس گرفتن است ، نکاتی دارد که می توان از آنها عبرت گرفت ، اینجا به آنها استناد می کنیم
بحث ما باشما در عبرت گرفتن و قضاوت کردن است ،
عبرت گیری آری اما قضاوت نه

The_M_F;418056 نوشت:
در ضمن شما با چه قطعیتی می فرمایید که در مورد کوروش کبیر حدیث نداریم ؟؟؟ خیلی در لفافه گفتم

بنده کجا گفتم درباره کورش حدیثی است یا نیست
بنده گفتم اگر اثبات شود کورش ذوالقرنین است کورش قابل تمجید است همین ، اگر اثبات شود که کورش همان ذوالقرنین است که احادیث درباره ذوالقرنین زیاد است همان ها می شود برای کورش ، البته آنچه با کورش بودن ذوالقرنین منافات ندارد

از تمام دوستان تقاضا دارم از قرار دادن پستها با مطالب بی ربط به بحث خودداری کنند
از تمام دوستان تقاضا دارم از قرار دادن پستهایی با مطالب بدون استناد خودداری کنند
از تمام دوستان تقاضا دارم از قرار دادن پستهایی با مطالب توهین آمیز خودداری کنند
از تمام دوستان تقاضا دارم از قرار دادن پستهایی که تاپیک را از بحث اصلی منحرف می کند خودداری کنند

اگر تذکرات توجه نشود ،مسئولین محترم سایت مجبور به بستن تاپیک می شوند

بسم الله
سلام

فتنه ای در کشور در حال وقوع بود که بحمدالله رهبری با دریاتشان آن فتنه را از بین بردند

این فتنه که تقابل بین مکتب ایرانی و اسلامی هست ،

به نظر بنده حقیر این مباحث رو کش ندین ، و تاکید رهبری بر روی ایران بعد از اسلام است ،

تخریب تاریخ ایران قبل از اسلام فقط باعث دو دستگی در جامعه می شود ،

یا علی:Gol:

amin;418138 نوشت:
بسم الله
سلام

فتنه ای در کشور در حال وقوع بود که بحمدالله رهبری با دریاتشان آن فتنه را از بین بردند

این فتنه که تقابل بین مکتب ایرانی و اسلامی هست ،

به نظر بنده حقیر این مباحث رو کش ندین ، و تاکید رهبری بر روی ایران بعد از اسلام است ،

تخریب تاریخ ایران قبل از اسلام فقط باعث دو دستگی در جامعه می شود ،

یا علی

حرف های شما درست ولی زمان کوروش اسلامی نبوده که الان با معیار اسلام داره سنجیده میشه
اتفاقا اسلام گفته که بدون پایه و اساس تهمت به کسی نزنید
این حرف ها در حد شایعه و تهمت هست ما اینجاییم که بر اساس مستندات حرف بزنیم متاسفانه بعضی ها الکی کاسه داغ تر از آش میشن
اینجا کسی نمیخواد اسلام و زیر سئوال ببره برعکس میخوان بگن اسلام درباره همه چیز توضیحات کامل رو داده و ما باید اونها رو پیدا کنیم

با سلام مجدد . سوءتفاهم های بسیار زیدی در این جا مطرح شده که دقیقا نیاز مند بررسی از اول عرایض رو می بینم . اما یه سوال دینی داشتم که اونو آخر سر می پرسم ، اگه پاسخ قانع کننده و شرعی گرفتم ، ادامه ی بحث رو مصداقا بررسی می کنم . اما تاوقتی که بررسی مصداقی ( مثل یکی از دوستان همین جا ) نوعی غیبت حساب بشه ، من ناچارم همین طور جلو برم.
به هر حال باز هم از دوستانی که لطف می کنند و نظر می دن سپاس گذارم ، اما بنا به قولی که به آقا رضا داده بودم ، اول پاسخ های ایشون ( مواردی که مربوط به بحث میشه ) رو میارم ، بعد انشاالله به ادامه ی بحث رسیدگی می کنیم .

رضا;418054 نوشت:
با سلام
اخوی سنگی را وردارید که توان بلند کردن ان را داشته باشد
شما به ما ثابت کنید مرگ کوروش شاه به چه دلیل بوده؟؟؟؟

با سلام مجدد خدمت شما .
اصلا نیازی به این کار نمی بینم . شما کافیه مرگ کوروش کبیر در سایر تواریخ رو بررسی بفرمایید .

هرودوت : همون مسئله ی ماساژت ها رو بیان می کنه و صد البته در ادامه میارن : درباره چگونگی مرگ کوروش روایات گوناگونی شنیده ام، اما روایتی را که نقل کردم، بیش از بقیه برای من درخور اعتماد می نمود.

تاریخ (تواریخ) هرودوت، کتاب ١، بند ٢١۴

گزنفون : مرگ طبیعی :هنگامیکه کوروش در کاخ خوابیده بود، تینابی (رویایی) را دید: یک رخساره ای (قیافه ای) که بیشتر از آدمیزاد شکوهمند و زیبا بود در خواب بر او نمایان گشت: «آماده شوید کوروش، زیرا شما باید بزودی به سوی یزدان بروید.» هنگامیکه آن تیناب (رویا) پایان یافت، کوروش برخاست و بنگر (به نظر) می آمد که او کمابیش پی برده باشد که پایانِ زندگیش نزدیک است.
کوروش نامه گزنفون، دفتر ٨، بخش ٧، بند ٢ - برگردان خشایار رخسانی

کتزیاس : پس از این دستور ها و وصایا، سه روز بعد از زخمی شدن، درگذشت.
خلاصه فوتیوس از تاریخ کتزیاس، کتاب ۸، بند ۶

این سه تا تاریخ که داریم ازشون استفاده می کنیم !!! هر کدوم یه سازی میزنن . حالا به قول کارشناس عزیز شما تاریخ هرودوت رو سلسله ای بست بدید تا برسه به نزدیکان کوروش کبیر و میزان تاریخی به صفر برسه . خطاب به برادر کارشناس عزیز . بنده تنها شخصی نیستم که دارم تاریخی حرف می زنم و شما این موراد رو می آوردید.

در ادامه بنده پرسیدم که :

The_M_F;418062 نوشت:
برادر من مرگ کوروش کبیر به تعدار همسران ربط داره ؟؟؟

و پاسخ شما این بود :

رضا;418063 نوشت:
چرا اتفاقا ربط دارد دقت بفرماید
پادشاهی که بخاطر بدست آوردن یک زن سرش را به با د دهد !یک زن نداشته
و اما بعد

امروزه عده‌ای هرودوت را مورخی دروغگو می‌نامند.
این ادعا تا حدی درست است و سابقه تاریخی نیز دارد. برای مثال کتزیاس که مورخ و پزشک رسمی دربار اردشیر دوم هخامنشی بود، هرودوت را دروغزن می‌نامید.
او گزارشی را نقل کرده که با گزارش هرودوت مغایر است. کتزیاس آورده است که کورش پس از غلبه بر ماد اسپیتاماس را کشت و زن او را که آمیتیس نام داشت، تصرف کرد.
آمیتیس دختر آستیاگ و خواهر ماندانا و خاله کورش بود.1

1- تاریخ کتزیاس (خلاصه فوتیوس)، ترجمه کامیاب خلیلی، تهران، ۱۳۸۰، ص ۱۹٫

اگه جناب کارشناس مثل همیشه ، جنبه ی انصاف رو رعایت کنن ، الان باید متوجه هدف بنده از ارسال مطلب شده باشن !!!

در مورد مرگ کوروش کبیر بنده عرایضم رو آوردم و اصلا نیازی ندارم که اثبات کنم که کدوم درست و کدوم نادرسته . برای خودم نظراتی دارم اما در این جا نظر شخصی ندادم ! یه بار دیگه متن رو با منابع بخونید . در ضمن نظر محققین در مورد تاریخ نویسان رو هم فراموش نکنید . این موارد که بنده این طور کلی از کنارشون رد می شم به این دلیله که در آینده شاید خودشون یه بحث جداگانه بشن و منتشر کنم . صرفا شما به منابع منبعتان رجوع کنید بد نیست .

این عرایضم تا این جا مربوط به مواردی بود که اشاره فرمودید .
اما این یکی که در مورد متن بنده با این مضمون :

The_M_F;418070 نوشت:
بحث های بعد از اون شعر تا بحث های مربوط به زمان جنگ و ... که پیش اومد ، هیچ کدوم به متن اصلی مربوط نمی شد . اما بنده صرفا نظرم رو دارم می دم و از کسی هم پاسخ نمی خوام که باز هم بی دلیل از بحث خارج بشیم . زمان جنگ عراق هم ادعا می کرد که مسلمونه و به خاطر این که ایرانیا از دین در اومدن می خواد حمله کنه . ما با عراق در زمان شاه هم جنگ داشتیم . پس در ظاهر شما دارید می بینید که دو طرف جنگ ادعای اسلام دارن . البته این طور بگم بهتره که مشاهده کننده این طور می بینه . پس صرف اسلام دلیل دفاع از خاک نبود . دفاع از خاک ایران مقدس باعث حفظ اسلام شد وگرنه عراق هم ادعا داشت و اگه خدایی نکرده ، زبونم لال این خاک دست اونا می افتاد نباید از نگاه شما عزیزان عیبی داشته باشه ، چرا که مسلمونا (عراقیا) دارن بهش حکوت می کنن . در ضمن این طور هم برداشت نشه که رزمندگان برای خاک جنگیدن ، خیر . برای حق جنگیدن ، یه زمانی خاک بر حقه ، یه زمانی قوم بر حقه ، یه زمانی ناموس بر حقه و ... . فرمایش یکی از عزیزان که فرمودن ، ما از ادیان دیگه هم زرمنده داشتیم ، اثبات ادعای بندس.

فرمودید :

رضا;418071 نوشت:
بنده متوجه مطلب بی مورردتان نشدم اخوی از موضوع خارج نشوید

برای بنده سوال مطرح شد که شما واقعا بخش های بزرگ شده رو ندید ؟؟؟ خود برتر بینی هم حدی داره ، شما چرا فکر می کنید که این جا فقط بنده ی حقیر دارم با شما حرف می زنم ؟؟؟ این مورد پاسخی بود به فرمایشات دیگر عزیزان نه شما که ادعا دارید که از بحث خارج شدم . دلیل این که شما متوجه نشدید این بود که موضوع اصلا مربوط به شما نبود . پس کاملا قانع کنندس که متوجه نشید.

اصلا و ابدا اصرار ندارم که عرایض از نگاه شما منطقی باشه یا نه ، چون همون طور که عرض کردم در مقابل بزرگ ترین خالق باید پاسخگو باشم نه شما و سایر عزیزان ... . این اصل ثابت تمامی مناظرات هستش که هر دو طرف ، طرف مقابلشون رو به بی منطقی متهم می کنن . پس از این واژه ها هم ترسی ندارم . چون همون طور که عرض کردم ، حق باشم یا نباشم باز به بی منطقی محکوم خواهم شد .

فاتح;418073 نوشت:
سلام علیکم و رحمه الله

عذرخواهی میکنم که قبل از استدلال شما این مطلب را میگذارم برادر گرامی
ولی این بحث اگر به موضوع اصلی ارتباط نداشته باشد که صد البته دارد موضع و مطلب خود شما بود

بنده هم متقابلا عرض سلام و ادب دارم .
اما اگه دقت بفرمایید ، بنده به مواردی که به بحث اصلی مربوط نمی باشن ، کاملا پاسخ های کلی و بدون ریزه کاری می دم . یعنی صرفا نظرم ، در مورد حرف زده شده ( نه بحث ایجاد شده ) می دم . ممنونم که اشاره فرمودید اما خدا رو گواه می گیرم که من هم نمی خوام بحث منحرف بشه و در مورد تمامی موارد که عرض کردم خارج از این بحثه ، جداگانه بحث و متن دارم .

فاتح;418073 نوشت:
با این گفتار اگر بخواهید ادعا کنید بی ربط به بحث است مانند این است که از پاسخ فرار نمائید

حقیر امیدوارم که این بحث را ( موحد بودن کوروش ) را با مستندات لازم ارائه بفرمائید . البته شما این راه ها را میفرمائید رفته اید که جای امیدواری دارد

و چون این مسیر برای شما آشناست در خلال استدلالات به این بخش از متن استوانه کوروش هم , اشاره مکفی داشته باشید.

کوروش بزرگ و رجعت؟

با سپاس

یاحق

پیشتر هم عرض کردم که بحث از نگاه بنده می تونه موردی باشه که همون از نگاه شما نباشه ! یعنی من فرار و ... نمی کنم . اما بحث اصلی برخلاف فرمایش شما وحدانیت کوروش کبیر نیست که همون طور که عرض کردم خودش متن جداگانه ای داره . اگه اجازه بدید ، در ادامه که خلاصه ی عرایضم رو اشاره خواهم کرد ، هدفم رو یادآوری خواهم کرد . صرفا عرض کنم که برای یادگیری اینجام نه برای بحث اما متاسفانه این موارد رو بررسی کردم و مواردی هم هست که نمی تونم اینجا بگم . به هر حال عذر خواهم که این بحث مستقیما به وحدانیت کوروش کبیر مربوط نمی شه .

شهید علی اصغر پازوکی;418080 نوشت:
بلخ مسحره تر اینکه
وقتی توانایی شناخت تاریخ 30 سال گذشته رو نداریم! چگونه از 2500 سال قبل صحبت میکنیم(شوخی)
الته کوروش بزرگ بود
اما اسناد جنگ میگه ملی گرا ها در رفتند
البته خدا رحمت کند مسیجی یا زرتشتی ای که در سربازی بوده
او داوطلبانه نرفته
ما ملی گرای داوطلب نداشتیم
کل اسامی احزاب ملی گرا هست، اگریک شهید داده اند معرفی کنند
الکی این ترسو های فراری را تطهیر نکن

بلی کوروش بزرگ بود اما کوروش گویان حقیر وکوچکند زیرا حتی منطقه ای فکر نمیکنند چه برسد جهانی فکر کنند
کوروش ایرانی بود و جهانی فکر میکرد
اما ملی گرا های ایرانی نه از دنیا و مردم منتطقه دفاع کردند و نه از ایران

30 سال تاریخ زیادی نیست بگرد تا ببینی بین 250000 شهید چند ملی گرای داوطلب داریم.............

با سلام خدمت شما و تشکر از شما بابت فرمایشاتتون . اما جسارتا این موارد به بحث ربطی نداره . صرفا برداشتم رو از فرمایشاتتون بیان می کنم که اون طور که بنده متوجه شدم ، شما بین نژاد پرستی و ملی گرایی تفکیک قائل نیستید !!! شما اگه همون هایی که می فرمایید فرار کردن رو بررسی بفرمایید ، تماما موارد نژاد پرستانس . مثلا نژاد پرست ، صرفا نژاد و قومش رو قبول داره ، اما ملی گرا به اعتقادات دیگران هم احترام قائله ، شاید با اون ها هم راستا نباشه ، اما دلیل بر ضدیت هم نداره . متاسفانه منظورم رو کاملا نتونستم بیان کنم و کل عرض بنده در یک جمله ایه : اونایی که فرار کردن و الان دارن توهین می کنن ، نژاد رو ملاک قرار دادن و اون هایی که لزوما مسلمان نبودن و همچنین برای دفاع از خاک و ناموس رفتن ، حق رو ملاک قرار دادن .» نژاد پرستی با ملی گرایی دو مقوله ی کاملا متفاوته.

فتا 1;418093 نوشت:
سلام

برادر گرامی تیتر موضوعی شما دو مطلب دارد اول ذوالقرنین داخل پرانتز کورش کبیر جالب اینجاست که ذوالقرنین را بر کورش مقدم نموده اید یعنی فردی مسلمان و معتقد هستید و از نظر مذهبی بحث را شروع نموده اید لذا نمیتوانید بگوئید که موضوع ذوالقرنین بودن کورش بر مبنای مذهبی خارج از بحث است و ثانیاً ازدواج با محارم چه توسط خود او و چه توسط جانشینان وی !

برادر عزیز عدم امکان ذوالقرنین بودن کورش برمبنای کتیبه کذائی یافت شده در بتکده مردوک که توسط نه کورش بلکه فرد یا افراد ناشناسی نوشته شده با توجه به شرک محرز قید شده در ان مردود است ضمناً هیچ سنگ نبشته دیگری توسط خود کورش تا بحال بدست نیامده است تا بشود به ان استناد نمود تاریخ موجود نیز که تماماً توسط یونانیان یعنی بزرگترین دشمنان قبل از اسلام ایران موجود است شخصیت کورش را مطابق با ذوالقرنین نشان نمیدهد مگر انکه کل انها را رد و بر مبنای نظر جناب علامه کورش را فردی ازاده و عاری از هرعیب بدانیم تا بشود اورا مصداق ذوالقرنین دانست .
اما در مورد ازدواج با محارم نمیشود مطالب را گزینشی انتخاب نمود و گفت کورش فقط یک زن داشته و با دیگران از جمله محارم ازدواج نکرده تاریخ موجود خلاف اینرا میگوید .

سلام علیکم
در مورد قسمت اول باید عرض کنم که اگه اشکالی نداشته باشه و شما هم اجازه بدید ، شاید بعد از گذاشتن خلاصه ی عرایضم و هدفم که پیشتر عرض کردم ، این مورد حل بشه . پس بنده با اجازتون ، شما رو در این مورد به آینده ارجاع می دم .

در مورد قسمت دوم هم هیچ گزینشی در کار نیست و همون طور که عرض کردم در پایان یه سوال شرعی می خوام بپرسم که اگه پاسخش منطبق بر دینم بود ، مصداقی بررسی می کنم تا متوجه منظورم بشید.

عماد;418123 نوشت:
بنده ابتدای عرایض خدمتتان گفتم که این بحث ، به جایی نمی رسد چون ، نه طرفداران ، مدرک مستندی دارند که با آن خواسته های خود را اثبات کنند
ونه مخالفان ، کوبیدنهایشان ، علمی است
بلکه هر دو گروه به سخنانی استناد می کنند ، سخت است
مثلا هم طرفداران به نوشته های هرودوت استناد می کنند و هم مخالفان ، اما هر کدام هر جایی که به نفعشان باشد می آورند کاری با درست و غلط بودنش ندارند ، چون درست وغلط بودنش اصلا قابل اثبات نیست.

با عرض سلام مجدد
متاسفانه با این پاسخ ها متوجه شدم که در انتقال منظورم به شما مشکلی وجود داره . این اصلا هدف بنده نبود . اتفاقا شما به گوشه ای از عرایضم اشاره فرمودید :

عماد;418123 نوشت:

مثلا هم طرفداران به نوشته های هرودوت استناد می کنند و هم مخالفان ، اما هر کدام هر جایی که به نفعشان باشد می آورند کاری با درست و غلط بودنش ندارند ، چون درست وغلط بودنش اصلا قابل اثبات نیست.

اما هنوز هم کاملا متوجه منظور بنده نشدید . انشاالله در خلاصه ی عرایض و همچنین پاسخ بهاون مسئله ی شرعی ، بتونم گام مهم تری بردارم.

عماد;418123 نوشت:
مثلا اینجا چون مخالف خواسته شماست ، هرودوت می شود افسانه سرا ، و آنجا که به نفعتان باشد ، از همین هرودوت افسانه سرا ، مطلب می گذارید و با افسانه سرا بودنش هم کاری ندارید
ولی بنده معیارم مشخص است ، نوشته های هرودوت را قبول ندارم ، نه آنها که به نفع کورش گفته و نه آنها که به ضرر گورش گفته چون هیچ کدام قابل اثبات نیست

خدا رو شاهد می گیرم که اولا این عرض خود بنده نیست . فرمایش کسیه که خیلی بیشتر از بنده و شما مطالعه ی تاریخ داشته و تخصصشون در این زمینه بوده . یا بهتر بگم ایشون رو با این تخصص می شناسن .فعالیت های تاریخی چشم گیری هم دارن. البته این عین فرمایش ایشون نیست و صرفا بنده اقتباسی از اون کردم و به هیچ عنوان من به خاطر مخالف و یا موافق بودن عرایضم با هرودوت این متن رو ننوشتم .

pesarirani;418124 نوشت:
دوستان همه از بحث خارج شدید خواهشا فقط به بجث بپردازید میخواین دعوا کنید برید تو پروفایلتون
همیشه اعتدال و در نظر بگیرید چرا همه چی و ربط میدید به اسلام و یهود
بابا تاریخی بحث کنید یه چیزی از توش در بیاد همه رفتن سراغ عراق و امریکا و کوروش کلا تعطیل
ما چکار داریم به ملی گراها،حالا اونا کوروش میگن کوروش بد شد
خوب خیلی ها هم میگن اسلام میرن صدتا کثافت کاری میکنن
خیلی ها میگن امام حسین(ع) برای شام خوردنش فقط،خیلی ها میگن امام خامنه ای فقط برای پول و رانت
آقایون و خانما با مدرک حرف بزنید همین

ممنونم از شما که تشریف آورده و پند دادید . فرمایشتون رو کاملا قبول دارم . در یک کلام عرض کنم که از بحث خارج نشم . به فرموده ی استاد قنبریان ( اگه اشتباه نکنم ) : «ما باید بتونیم کوروش [کبیر] رو از کوروش گرایی تفکیک کنیم . نباید بزاریم چیزی که باعث افتخار ماست ، باعث سر افکندگی با بشه . یکی رو ببوسیم (کوروش کبیر ) و دیگری رو باهاش برخورد کنیم (کوروش گرایی ) .»
حالا برخی ها توانایی این کار رو ندارن ، دست به تخریب های بی روا می زنن!

عماد;418128 نوشت:
بنده تشکر می کنم، و انصاف شما را ارج می نهم
اما ای کاش روی این مطلب بنده فکر کنید ، و چون گذشته بحث ،انصاف را به کار برید
منشور کورش ، چه ترجمه ای که در سایتها است و چه ترجمه ای که مد نظر شما است (اگر ترجمه دیگری مد نظرتان است) هر دو ابهاماتی دارد که آنان را از واقعیت دور می کند
و ابهام این است
که چه کسی این منشور را پیدا کرده ؟ قابل اعتماد بوده ؟آیا انتساب این منشور به کورش صحیح است؟
و اگر این بخش اثبات شد
سوالی پیش می آید چه کسی این منشور را ترجمه کرده ؟ ایا اغراض سیاسی پشت ترجمه آن شخص پنهان نشده

لذا نظر بنده این است که تا سوالهای بنده پاسخ داده نشود ، نه کوبیدن کورش با استناد به این منشور صحیح است ، و نه تمجید از وی با استناد این منشور ، چون هر دو پایش به جایی بند نیست

من قبل از همه چیز یه عذر خواهی بکنم که یه اشتباه از جانب بنده باعث ایجاد یه سوءتفاهم شده . شما این متن رو در پاسخ به این عرایض بنده نوشتین :

The_M_F;418072 نوشت:

نخست این که خیلی ، خیلی ، خیلی خوشحالم که متوجه فرمایشات شما شدم ، اما ناراحتم که هنوز نتونستم منشور رو اون طور که می خوام به سمع و نظر مبارکتون برسونم !!!

متاسفانه بنده اشتباها واژه ی منظور رو ، منشور تایپ کردم که باعث ایجاد سوء تفاهم شده . اگه روی صفحه کلیدتون هم نگاه کنید، حرف «ش» روی حرف «ظ» بود که با اشتباه بنده همراه شد تا اشتباه تایپی داشته باشم.
پس بنده در مورد منشور کوروش کبیر صحبت نکرم . به این بحث هم مربوط نمی شه . بنده هم با فرمایشاتتون (البته به صورت تقریبی یا بهتر بگم غالب فرمایشتون ) موافقم . باز هم بابت اشتباهم عذر می خوام.

عماد;418128 نوشت:
عرض کردم ، آنچه در منابع دینی (تایید شده) آمده سمعا وطاعا قبول دارم
آنچه از کتیبه ها بدست می آید اگر معلوم شود ، ترجمه آنها بدون دخل تصرف بوده ، قبول دارم
ولی جز این روشی نیست و هر چه هست ، احتمالاتی است که نمی توان آنان را صددر صد قبول کرد، البته استفاده از آنان برای درس گیری ، و عبرت گیری مشکلی ندارد ولی مبنای استدلال نمی توانند قرار گیرند

عماد;418128 نوشت:
بله فرموده اند عبرت بگیرید
روش این است که همان کتاب هرودوت را بخوانیم ، نکاتی دارد که قابل عبرت است ، عبرت گرفتن از مطلبی نیاز به بررسی درست وغلط بودنش ندارد،
مثلا در تواریخ آمده اسکندر وقت مردن وصیت کرد دستهای من را از تابوت بیرون بگذارید تا همه ببنند که شاه کشور گشا ، با آن قدرتش چگونه دست خالی می رود
ازاین مطلب می توان درس گرفت ، اگ دروغ باشد هم مشکلی پیش نمی آید ، آین مطلب نیاز به بررسی ندارد که ابزار بررسی نیاز داشته باشد، اگر در تاریخ آمده باشد اسکندر با دخترش ازدواج کرد و ...... و با این مطلب بخواهیم اسکندر بکوبیم ، صحیح نیست چون اثبات این مطلب امکان دارد
باید تاریخهای موجود مصر ، ایران ، یونان و ... خواند نکاتی دارد که قابل درس گرفتن است ، نکاتی دارد که می توان از آنها عبرت گرفت ، اینجا به آنها استناد می کنیم
بحث ما باشما در عبرت گرفتن و قضاوت کردن است ،
عبرت گیری آری اما قضاوت نه

این موارد رو قبول دارم ، اما همون طور که فرمودید ، موارد بسیار محدودی در احادیث در مورد باستان ( تفاوتی نداره کجا ) وجود داره . در بین این ها باز هم باید بین معتبر ترینشون بگردیم . تا این جا فکر کنم با هم هم عقیده ایم اما ضمن این که اشاره می کنم که هیچ قضاوتی در عرایض بنده ( بدون استناد ) نیست ، شما فرمودید که به کتیبه ها بیشتر از تواریخ مکتوب اعتماد دارید ، اما باز هم در صحت ترجمه ها تشکیک دارید . راه باقی مونده اینه که خودمون باید زبان اون خطوط رو یاد بگیریم که باز هم جای شک باقی می مونه . چرا که حروف رو باید بشناسیم و ... . در ضمن جسارتا ، این روشی که شما فرمودید مورد تایید اساتید تاریخ هم هست ؟؟؟ یعنی این روش شما ( صرفا منابع دینی ) کاملا علمیه ؟؟؟ شما هیچ وقت طرف مقابلتون رو صرفا مسلمون ندونید . متاسفانه با توجه به برخی ملاحظات که شما بیشتر از بنده در جریانید ، نمی تونم بیشتر توضیح بدم!

عماد;418128 نوشت:
بنده کجا گفتم درباره کورش حدیثی است یا نیست
بنده گفتم اگر اثبات شود کورش ذوالقرنین است کورش قابل تمجید است همین ، اگر اثبات شود که کورش همان ذوالقرنین است که احادیث درباره ذوالقرنین زیاد است همان ها می شود برای کورش ، البته آنچه با کورش بودن ذوالقرنین منافات ندارد

جسارتا متوجه عرض بنده نشدید . بنده احادیث مربوط به ذوالقرنین رو نمی گم . الان شاید فرصت مناسبی برای بیان و توضیح بیشتر این مطلب نباشه . به هر حال منظورم این نبود .

amin;418138 نوشت:
بسم الله
سلام

فتنه ای در کشور در حال وقوع بود که بحمدالله رهبری با دریاتشان آن فتنه را از بین بردند

این فتنه که تقابل بین مکتب ایرانی و اسلامی هست ،

به نظر بنده حقیر این مباحث رو کش ندین ، و تاکید رهبری بر روی ایران بعد از اسلام است ،

تخریب تاریخ ایران قبل از اسلام فقط باعث دو دستگی در جامعه می شود ،

یا علی

با نام الله
سلام عرض می کنم خدمت شما و بابت پندتون سپاس گذارم . همچنین از برادر عزیزمون ، جناب پسر ایرانی هم بابت پاسخ ، جامعشون سپاس گذارم :

pesarirani;418146 نوشت:
حرف های شما درست ولی زمان کوروش اسلامی نبوده که الان با معیار اسلام داره سنجیده میشه
اتفاقا اسلام گفته که بدون پایه و اساس تهمت به کسی نزنید
این حرف ها در حد شایعه و تهمت هست ما اینجاییم که بر اساس مستندات حرف بزنیم متاسفانه بعضی ها الکی کاسه داغ تر از آش میشن
اینجا کسی نمیخواد اسلام و زیر سئوال ببره برعکس میخوان بگن اسلام درباره همه چیز توضیحات کامل رو داده و ما باید اونها رو پیدا کنیم

در تکمیل فرمایشات ایشون صرفا عرض کنم که خود امام هم فرمودند که :« هر کسی می تونه نظر کارشناسی خودش رو داشته باشه و من هم نظر کارشناسی خودم رو می دم . این به این معنا نیست که هر کسی نظر (کارشناسیش) با حرف من یکی نبود ، مخالف ولایت فقیه باشه .» . این فرمایش امام کاملا نشون از درایت و توانایی ایشون در مهار فتنه ها هستش . به موارد «کارشناسی » دقت بشه لطفا . در ضمن به مواردی که در مورد مکتب ایرانی بوده هم نظری بندازید . این جا جای بحث های و غیره و سیاسی نیست . اما واقعا ممنونم که جمع ما رو با آوردن نام ایشون منور کردید .

اللهم احفظ قائدنا امامنا الخامنه ای الی ظهور المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف علیه السلام بحق دماء الحسین و اولاد الحسین و اصحاب الحسین علیهم السلام

در ضمن برادر عزیزم ، جناب پسر ایرانی ، متنی که در مورد ازدواج با محارم که گذاشته بودید رو با کمال افتخار خوندم . متن زیبا و جامعی بود ، بنده هم متن های دیگه ای در این زمینه دیده بودم که تغریبا مشابه این متن بود . در کل تمامی این متون می تونن تکمیل کننده ی هم باشن . بسیار بسیار بسیار ، ممنونم. لطف کرده و زحمت کشیدید .

با نام و یاد خدای بزرگ و مهربان . همون طور که پیشتر عرض کردم ، یه سوال شرعی دارم .
من اگه اینجا اسم از سایت و یا اشخاصی ببرم که دست در تحریف و جعل منابع به اضافه ی انتشار مطالبی که درش تخصص ندارن ، بکنم ، آیا غیبت کردم ؟؟؟ در صورتی که اولا این اشخاص خودشون رو مسلمان نشون می دن و تارنماشون هم کاملا اسلامی و دارای رنگ و بوی مهدویت داره !!! یعنی ذره ای اشتباه در این معرفی ها باعث سوءتفام و حتا زیر سوال رفتن اون سایت ( که ظاهرا اسلامی و مهدویه ) بشه گناه نیست ؟؟؟ مورد دوم این که ، این کار بنده اگر باعث شکستن قبه ها بشه ، مگه از نگاه دینمون گناه نیست ؟؟؟
اگه به بنده اثبات بشه که این موارد مشکل شرعی نداره ، من تمام این تارنما ها رو با اسم میارم ، تا متوجه بشید که پشت اسلام پنهان شدن ، برای برخی ها سلاح شده و از آن استفاده می کنن . برخی ها ( افراطیون مذهبی ) هم ( که احتمالا همین جا مطرح شد ) که گمان می کنن ، که برای مبارزه با باستان گرایی افراطی و یا نژاد پرستی ، باید به هر قیمتی ، با هر شخصی در ایران باستان ، خصوصا کوروش کبیر راه درست رو می رن . آیا این مورد هم از نگاه شما درسته و یا نه ؟؟؟ لازم بدونید ( یعنی اشتباه نباشه ) این اسامی رو هم منتشر می کنم . اما این بار تنش ها بیشتر می شه !!!

قبل از همه چیز مجددا از همه ی عزیزانی که در بحث ( تبادل اطلاعات ) شرکت کردن ، سپسا گذارم . اگه اشکالی نداشته باشه از اول مواردی که مد نظرم بود رو اشاره می کنم :
اولا این نکته رو بگم که این متن صرفا بررسی همسر کوروش کبیر بود . نه ذوالقرنین ، نه یگانه پرستی کوروش کبیر و نه هیچ مورد دیگه ای . صرفا پیرامون تناقضات این مورد بودن .

نکته ی مهم این که ، به هیچ عنوان نیازی به بررسی سند این پست وجود نداره ، چون همون طور که عرض کردم ، این بخشی از اتهامات اشخاصی بدون تخصص ( که اگه پاسخ به سوالاتم رو بگیرم ، اسم هم می برم ) هستش که از این منابع استفاده کردن . در واقع منظورم اینه که اون ها از همون منابعی که دارن استفاده می کنن ، برداشت اشتباه هم نکردند ، بلکه کلا چیز دیگری می گویند !!! موارد دیگه ای هم هست که انتشار پیدا خواهند کرد .

دوم این که این دفاع ها با منابع بوده و نه از روی حب و بغض . کارشناس عزیز همون طور که می بینید باز هم نیازی به بررسی منابع وجود نداره . شما فرض کنید که تمامی این منابع اشتباه باشه . یعنی منتقدان با استفاده از همین منابع اشتباه ، این اتهامات را زده اند و ما هم از روی همون منابع داریم حرف می زنیم . مثلا شما یه مناظره بین یه عالم شیعه و یه وهابی رو در نظر بگیرید . ما بیشتر منابع طرف مقابل رو قبول نداریم ، اما چون اون طرف صحیح می دونه ، ما با استفاده از همون ها پاسخ می دیم . شاید این نمونه ی قابل استناد و استفاده ای نباشه ، اما می تونه به تفهیم منظورم ، کمک کنه .

نکته ی سوم ، باز هم فارغ از درست و یا اشتباه بودن ، منابع ، باز هم بررسی ها روی منبع های گوناگون اجرا میشه . پس مواردی که در برخی پست ها اومد ، دشمن شاد کن و آب در آسیاب دشمن ریختن و پرچم دشمن را تکان دادن و ... نیست .

نظر شخصی بنده و استاد عزیزی که به بنده کمک می کنن ، در مورد منابع تاریخی هم مجددا تکرار می کنم . بنده نه صد در صد منابع رو قبول کردم و نه صد در صد اون ها رو رد . اما اعتقادم خلاف اعتقاد جناب کارشناس عزیزه . شما هیچ راه دیگه ای غیر از احادیث معصومین وارد نمی دونید و باقی راه ها رو شبهه دارد معرفی می کنید . این فرمایش شما برخلاف عقیده ی شیعه که جهان شموله ، صرفا مربوط به گروه خاصی ، به اسم مسلمون ها هستش . عقیده ی ما رو اگه در مورد بررسی تاریخ ، خصوصا در مورد کوروش کبیر که منابع در این زمینه مبهم و دارای تناقض و برخی هم از بین رفته انید اینه که اولا افسانه ها رو کنار بزاریم . اشتراکات منابع رو بررسی کنیم . تناقضات رو بررسی و هر کدوم از اون ها رو با یافته های دیگه و حتا منطق مورد مطالعه قرار بدیم . اگر این منابع ، منابع مکتوب باشن ، با منابع کهن تاریخی مثل کتیبه ها و آثار تاریخی و ... بررسی کنیم . تکرار می کنم که این مورد صرفا نظر بنده هستش .

من سعی کرده بودم که بدون تعصب روی موضوع خاصی ، وارد بحث بشم ، اما همون طور که عرض کردم ، طبیعت بحث ها همینه که طرف مقابل متعصبه و حب و بغض داره . به همین خاطر از دوستان در خواست دارم که اگه دیدند من با تعصب حرف می زنم ، متن رو نشون بدن تا ، یا عذر خواهی کنم و یا توضیح بدم .

بنده هم مثل کارشناس عزیز ، تخریب و خدا کردن کوروش کبیر رو شدیدا عمل زشتی می دونم و کاملا باهاش مخالفم . اما دفاع از ایشون رو نتنها مخالف عقایدم نمی بینم ، بلکه یک وضیفه ی شرعی برای خودم می دونم .

بنده در پاسخ هام ، متنی با این مضمون آوردم که نیاز به توضیح می بینم :

The_M_F;417253 نوشت:
درسته که ایشون از نگاه تاریخی دارای نکات ابهامی هستند ، اما از لحاظ مذهبی و دینی به هیچ عنوان نقطه ی تاریکی وجود نداره .

منظورم از شخصیت تاریخی ایشون ، همان منابعی هستش که با هم صحبتشون رو کردیم . خصوصا منابع سه مورخ . شما می تونید نظر بزرگان در مورد ایشون رو هم بخونید تا متوجه بشید که ایشون شخصیت بسیار والایی داشتن . پس منظورم از بخش اول این جمله ، ابهامات در متونه نه در شناخت شخصیت . اما بخش دوم که بسیار مهم تره ، اشاره به شیوه ی مطالعاتی ، کارشناس بزرگوار داره . منابع دینی و اشتراکاتشون با تاریخ کوروش کبیر انکار نا پذیره . بنده هم بین کلام خدا ( وحی ) و تاریخ پر از ابهام ، کلام خدا رو انتخاب می کنم . این مورد سوای بحث ذوالقرنینه ، اما ( نظر شخصیه بنده هم ) بر ذوالقرنین بودن کوروش کبیر ، بدون هیچ شکیه . چرا که تمامی تناقضات مطرح شده در این جا و جا های دیگه ، خصوصا بحث مردوک ، برای بنده ( با کمک یه متخصص در این زمینه ) حل شده هستش .

عذر خواهم که متن طولانی و سر درد آور شد . اما لازم می دیدم که این موارد بیان بشه.

موضوع قفل شده است