جمع بندی بحثی در اخلاق بدون دین؛ آیا می شود بدون اعتقادات دینی اخلاقی بود؟

تب‌های اولیه

66 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

hadihama1360;320316 نوشت:
اصلا منشا این که این حکم سیاسی و اجتماعیب هست چیه؟ اصلاچه کسی این سیاست رو تعیین کرده؟ از کجا معلوم که یه ابزار فشار برای به زور مسلمان نگه داشتن بقیه نباشه؟ این چیزایی که شما میگین به هیچ عنوان نمیتونه آدمکشی و این جنایت کثیف رو توجیه بکنه و من و خیلی از مردم دیگه قانع نمیشن

باسمه تعالی
اولا:کاربر محترم شما از طرف خودتان حرف بزنید نه از طرف خیلی از مردم
ثانیا:مدرک و منبع این خیلی از مردم،کجاست؟لطفا آن منبع را قید کنید
ثالثا:منشا این حکم را در شان نزول این حکم،که مربوط به توطئه جمعی از یهودیان بر علیه اسلام بودکه یک جریان سیاسی،اجتماعی بود را در چند پست قبل ،ذکر کردم. واین را هم بدانید که اصطلاحا مورد،مخصّص نمی شود

من از طرف خودم و چند نفر دیگری که در ایم مورد باهاشون هم عقیده هستیم حرف زدم و شما تحمل دیدن یک نفر رو هم ندارید که دین اسلام را قبول داشته و الان ندارد لابد دنبال منبع مکیگردید که دخل اون رو هم بیارید و مرتد اعلامش کنید و بلا سرش بیارید باشه ولی من میگم این بحث خاتمه ای نداره و شما بر اساس منطق دینی خودتون میخواهید بحث کنید و من هم چون قبولش ندارم تا ابد هم قبول نخواهم کرد من که این بحث رو تموم میکنم ولی دین زورکی فایده نداره

hadihama1360;320408 نوشت:
من از طرف خودم و چند نفر دیگری که در ایم مورد باهاشون هم عقیده هستیم حرف زدم و شما تحمل دیدن یک نفر رو هم ندارید که دین اسلام را قبول داشته و الان ندارد لابد دنبال منبع مکیگردید که دخل اون رو هم بیارید و مرتد اعلامش کنید و بلا سرش بیارید باشه ولی من میگم این بحث خاتمه ای نداره و شما بر اساس منطق دینی خودتون میخواهید بحث کنید و من هم چون قبولش ندارم تا ابد هم قبول نخواهم کرد من که این بحث رو تموم میکنم ولی دین زورکی فایده نداره

باسمه تعالی
اولا:پس خودتان اعتراف کردید که خیلی از مردم نیستید، بلکه چند نفری هستید

ثانیا:اگز شما دین اسلام را قبول نکنید نه ضرری به خدا زده اید ونه ضرری به هیچ کس دیگری،بلکه در درجه اول خودتان را از جهت اعتقادی و معنوی متضرر کرده ایدکه کامل ترین دین را از دست داده اید والبته (ولکم دینکم و لی دین)1

ثالثا:بیایید مصداقی بحث کنیم، در همین حکومت اسلامی ایران که هم بنده میدانم وهم شما افرادی را می شناسید که دین اسلام را رها کرده اند،شما با مدرک بگویید کدامشان را به جرم ارتداد اعدام کرده اند؟چرا بی جهت سیاه نمایی می کنید ؟گفتن مرتد به کسی به این آسانی نیست ،اعدام کردن مرتد هم به این راحتی نیست
پی نوشت:
1-سوره کافرون

سمیع;320439 نوشت:
باسمه تعالی
اولا:پس خودتان اعتراف کردید که خیلی از مردم نیستید، بلکه چند نفری هستید

ثانیا:اگز شما دین اسلام را قبول نکنید نه ضرری به خدا زده اید ونه ضرری به هیچ کس دیگری،بلکه در درجه اول خودتان را از جهت اعتقادی و معنوی متضرر کرده ایدکه کامل ترین دین را از دست داده اید والبته (ولکم دینکم و لی دین)1

ثالثا:بیایید مصداقی بحث کنیم، در همین حکومت اسلامی ایران که هم بنده میدانم وهم شما افرادی را می شناسید که دین اسلام را رها کرده اند،شما با مدرک بگویید کدامشان را به جرم ارتداد اعدام کرده اند؟چرا بی جهت سیاه نمایی می کنید ؟گفتن مرتد به کسی به این آسانی نیست ،اعدام کردن مرتد هم به این راحتی نیست
پی نوشت:
1-سوره کافرون


در مورد اول حق با شماست خوب من نرفتم تحقیق بکنم ببینم کی از دین برگشته یا نه چون برای من زیاد مهم نیست و اعتقادات خودم و دوستانم و اطرافیانم رو که از نزدیک دیدم نظرم رو گفتم در مورد دوم هم بالاخره یا این دین حق هست که من اون موقع ضرر میکنم و یا حق نیست که اون موقع من شاید درست فکر کرده باشم و تصمیم گرفته باشم اما من مشکلات شخصی خودم باعث شد که شاید کلافه بشم و به کل دین را برای همیشه بذارم کنار چون اصلا با زندگی و راه من جور درنمیاد در مورد سوم هم باز حق با شماست من به شخصه ندیدم کسی رو به خاطر این اعتقاد اعدام بکنند اما خوب برای من سواله که چرا اصلا همچین حکمی باید باشه که یه نوع اجبار و زور در اون باشه؟ کسی که اعتقادش واسه خودش باشه و مثلا بعدا بفهمند که اون از اسلام برگشته مثلا نماز نخونه و یا واجبات رو انجام نده باز حکمش چیه مرتده و باید در مورد اون حکم صادر بشه؟

hadihama1360;320622 نوشت:
در مورد اول حق با شماست خوب من نرفتم تحقیق بکنم ببینم کی از دین برگشته یا نه چون برای من زیاد مهم نیست و اعتقادات خودم و دوستانم و اطرافیانم رو که از نزدیک دیدم نظرم رو گفتم در مورد دوم هم بالاخره یا این دین حق هست که من اون موقع ضرر میکنم و یا حق نیست که اون موقع من شاید درست فکر کرده باشم و تصمیم گرفته باشم اما من مشکلات شخصی خودم باعث شد که شاید کلافه بشم و به کل دین را برای همیشه بذارم کنار چون اصلا با زندگی و راه من جور درنمیاد در مورد سوم هم باز حق با شماست من به شخصه ندیدم کسی رو به خاطر این اعتقاد اعدام بکنند اما خوب برای من سواله که چرا اصلا همچین حکمی باید باشه که یه نوع اجبار و زور در اون باشه؟ کسی که اعتقادش واسه خودش باشه و مثلا بعدا بفهمند که اون از اسلام برگشته مثلا نماز نخونه و یا واجبات رو انجام نده باز حکمش چیه مرتده و باید در مورد اون حکم صادر بشه؟

باسمه تعالی
باسلام:
اولا :مجید جان دلبندم باز هم شما حکم ارتداد را فردی کردید ،بنده برای شما مثال هایی از حرمت شکنی در جامعه زدم،سلمان رشدی را نمونه آوردم که با نوشتن کتاب آیات شیطانی و نشر آن در جامعه،در صدد بر هم زدن امنیت روانی جامعه اسلامی بود.

ثانیا:مگر کسی نماز نخواند،یا روزه نگیرد یعنی به طور کلی از اسلام بر گشته است،؟هم شما می دانید وهم بنده می دانم در همین جامعه اسلامی ایران بعضی ها چه بسا در ماه مبارک رمضان بدون عذر شرعی روزه نمی گیرند،مقید به خواندن نماز نیستند، خمس و زکات مالشان، را نمی دهند ولی در عین حال از نظر حکم شرعی،این به معنای بر گشتن از اسلام نیست یعنی در واقع اسلام و احکام آنرا،پیامبر اسلام وائمه طاهرین علیهم السلام را قبول دارند و چه بسا در ماه محرم عزاداری هم می کنند اما خیلی مقید به انجام دادن دستورات دین نیستند که البته در فردای قیامت باید پاسخگو باشند ولی این عدم تقیدشان به دستورات دینی به معنای ارتداد نیست،چون مبانی دین واحکام آنرا منکر نشده اند.

ثالثا :انشاء الله که مشکلات شما وهمه افرادی که در زندگییشان گرفتاری دارند حل شود،از خدا که پنهان نیست ،از شما چه پنهان، که گره کوری است که سالیان سال به زندگی بنده وارد شده است که به آب وآتش می زنم تا آنرا انشاء الله باز کنم و امید وارم که حق تعالی گرفتاری همه را بر طرف کند.

شما هم اگر مشکلی در زندگی خود دارید،به جای اینکه آنرا پای دین بنویسید واز دین انتقام بگیرید در صدد رفع آن بر بیایید ،شما ببینید که کیست که مشکل نداشته باشد؟

موفق باشید

سمیع;320699 نوشت:
باسمه تعالی
باسلام:
اولا :مجید جان دلبندم باز هم شما حکم ارتداد را فردی کردید ،بنده برای شما مثال هایی از حرمت شکنی در جامعه زدم،سلمان رشدی را نمونه آوردم که با نوشتن کتاب آیات شیطانی و نشر آن در جامعه،در صدد بر هم زدن امنیت روانی جامعه اسلامی بود.

ثانیا:مگر کسی نماز نخواند،یا روزه نگیرد یعنی به طور کلی از اسلام بر گشته است،؟هم شما می دانید وهم بنده می دانم در همین جامعه اسلامی ایران بعضی ها چه بسا در ماه مبارک رمضان بدون عذر شرعی روزه نمی گیرند،مقید به خواندن نماز نیستند، خمس و زکات مالشان، را نمی دهند ولی در عین حال از نظر حکم شرعی،این به معنای بر گشتن از اسلام نیست یعنی در واقع اسلام و احکام آنرا،پیامبر اسلام وائمه طاهرین علیهم السلام را قبول دارند و چه بسا در ماه محرم عزاداری هم می کنند اما خیلی مقید به انجام دادن دستورات دین نیستند که البته در فردای قیامت باید پاسخگو باشند ولی این عدم تقیدشان به دستورات دینی به معنای ارتداد نیست،چون مبانی دین واحکام آنرا منکر نشده اند.

ثالثا :انشاء الله که مشکلات شما وهمه افرادی که در زندگییشان گرفتاری دارند حل شود،از خدا که پنهان نیست ،از شما چه پنهان، که گره کوری است که سالیان سال به زندگی بنده وارد شده است که به آب وآتش می زنم تا آنرا انشاء الله باز کنم و امید وارم که حق تعالی گرفتاری همه را بر طرف کند.

شما هم اگر مشکلی در زندگی خود دارید،به جای اینکه آنرا پای دین بنویسید واز دین انتقام بگیرید در صدد رفع آن بر بیایید ،شما ببینید که کیست که مشکل نداشته باشد؟

موفق باشید


آدم بدون مشکل پیدا نمیشه ولی گاهی وقتها انسان از لحاظ روحی و روانی بدجوری به هم میریزه و مشکلات وقتی بیشتر میشه کار به استخون میرسه و دیگه آدم قاطی میکنه و من مشکل خیلی حادی هم تو زندگی ندارم فقط مشکلی دارم که اونم همه دارند و مرور زمان همه چیز رو جبران میکنه

سمیع;320439 نوشت:

ثالثا:بیایید مصداقی بحث کنیم، در همین حکومت اسلامی ایران که هم بنده میدانم وهم شما افرادی را می شناسید که دین اسلام را رها کرده اند،شما با مدرک بگویید کدامشان را به جرم ارتداد اعدام کرده اند؟

چرا کشورمان را بگریدیم، بیایید کل تاریخ اسلام را بگردید که تا کنون چه کسی را بخاطر ارتداد اعدام کردند؟ قطعا از صدر اسلام تا حالا پیدا نخواهید کرد.
این تنها حکمی است که تا حالا مصداق نداشته.

hadihama1360;321356 نوشت:
آدم بدون مشکل پیدا نمیشه ولی گاهی وقتها انسان از لحاظ روحی و روانی بدجوری به هم میریزه و مشکلات وقتی بیشتر میشه کار به استخون میرسه و دیگه آدم قاطی میکنه و من مشکل خیلی حادی هم تو زندگی ندارم فقط مشکلی دارم که اونم همه دارند و مرور زمان همه چیز رو جبران میکنه

عزیزم اگه مشکل داری ابرازش کن، شاید راه حلی براش پیدا کردیم و این مشکلت حل شد.
چرا این همه به دین بد و بیراه می گی!!!
اگه مشکل ازدواج داری بگو تا ...؟
:khaneh:

صراط11;323332 نوشت:
عزیزم اگه مشکل داری ابرازش کن، شاید راه حلی براش پیدا کردیم و این مشکلت حل شد.
چرا این همه به دین بد و بیراه می گی!!!
اگه مشکل ازدواج داری بگو تا ...؟
:khaneh:

من به دین بد و بیراه نگفتم من مساله بزرگی را مطرح کردم که اکٍر نوجوانان و جوانان با ان دست به گریبان هستند و البته بیشتر راجع بهش بحث کردم تا به یه نتایجی برسم و در مورد اعتقاداتم هم نظر خودم را گفتم و این که این اعتقادات به درد من نخورده بود و تا الان هم دردی از من را درمان نکرده است و البته مشکل ازدواج هم ندارم بالاخره یه کاری میکنم ازدواج کردن و زندگی با پول کم که هنر نیست من میخوام به بهترین شکل ممکن ازدواج بکنم و تا الان خیلی از مشکلات رو حل کردم و اون جمع کردن پول هستش که واقعا درسته سخته ولی دارم آماده تر میشم

صراط11;323329 نوشت:
در همین حکومت اسلامی ایران که هم بنده میدانم وهم شما افرادی را می شناسید که دین اسلام را رها کرده اند،شما با مدرک بگویید کدامشان را به جرم ارتداد اعدام کرده اند؟ چرا کشورمان را بگریدیم، بیایید کل تاریخ اسلام را بگردید که تا کنون چه کسی را بخاطر ارتداد اعدام کردند؟ قطعا از صدر اسلام تا حالا پیدا نخواهید کرد. این تنها حکمی است که تا حالا مصداق نداشته.

مثل اینکه اطلاعات تاریخی ضعیفی دارید!
یک جستجو ساده در اینترنت انجام بدهید!
نمونه بارزش که همه ایرانی ها شنیدند و نیاز به تحقیق نداره سلمان رشدی! که اگه دستشون بهش می رسید صد ها بار کشته بودنش!

[="Black"]سوال پست واقعا سوال خنده اوری است!!! سوال کننده قصد دارد با این سوال وجود اعتقادات را در داشتن اخلاق منکر شود! اگر میشد بدون اعتقادات دینی اخلاق داشت که پیامبر نمیفرمود:"انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق" خب خدا نمیتونست یه فرد بی دین و بدون داشتن اعتقادات دینی-اسلامی مبعوث کنه که مکارم اخلاق را به اتمام برساند؟!چرا از بین اونهمه آدم پیغمبرش رو مامور کرد که به اتمام رساننده و تکمیل کننده ی اخلاق اسلامی باشه؟ خنده اور نیست؟![/]

چطور چیزی که شما بهش اعتقاد دارید حرمت داره اما چیزی که من بهش اعتقاد دارم حرمت نداره؟ شما میتونید عقیدتون رو ابراز بکنید اما من نمیتونم ابراز بکنم؟ خوب این با دیکتاتوری چه فرقی داره؟

[="black"]

hadihama1360;323898 نوشت:
چطور چیزی که شما بهش اعتقاد دارید حرمت داره اما چیزی که من بهش اعتقاد دارم حرمت نداره؟ شما میتونید عقیدتون رو ابراز بکنید اما من نمیتونم ابراز بکنم؟ خوب این با دیکتاتوری چه فرقی داره؟

دوست من همیشه همینطوره!
هر کسی اون کاری روانجام میدهد که فک میکنه درسته!
یه جای دنیا یه عده ادم فکر میکردن سوسیالیسم درسته یه عده دیگه کپیتالیسم یه عده .... براش انقلاب کردن و بر جامعه حاکمش کردن تو ایرانم یه عده فک میکردن اسلام درسته براش انقلاب کردن حاکمش کردن همین.
اگر این شیوه دیکتاتوریه هیچ حکومتی در دنیا نیست که دیکتاتوری نباشه چون همه جای دنیا یه عده همیشه هستن که با تفکر حاکم بر جامعه مخالفن!و حرفای اونا هم اگر بخواد به این تفکر اسیب بزنه قطعا سانسور میشه این یه عکس العمل طبیعی است برای دفاع از خود!

شما بری امریکا وایسی علیه نظام حاکم و عقیده ی حاکم تبلیغات و اقدام بکنی بهت میگن بیا دستت درد نکنه داری جامعه ی ما رو به هم میزنی ما رو از حکومت میندازی؟!؟نه!!برای حفظ چیزی که بهش اعتقاد دارن قطعا اگه تونستن حرف شما رو حذف میکنن نتونستن خودتونو!!!
نمونش هم هیس پن تی وی و پرس تی وی و... این همه ادمی که به خاطر هولوکاست و تحقیق در موردش تو زندانن! و...![/]

چرا بحث را منحرف می کنی؟!! شخصی ادعا کرد کسی را به حکم ارتداد دستور قتلش را صادر نکرده اند!
جواب دادم پس سلمان رشدی چه بود؟!!!!
لطفا اول ببین بحث درباره چیست بعد نظر بده!!!

پرسش:
آيا مي شود بدون اعتقادات ديني، اخلاقي بود؟

پاسخ :
دین اسلام به عنوان مجموعه­ ای که دربردارنده‌ برنامه کامل و جامع زندگی بشر برای رسیدن به سعادت است، متشکّل از سه حوزه‌ی کلی احکام، عقاید و اخلاق می­ باشد.
یعنی از سوئی حقایق موجود در عالم پرده بر می ­دارد و انسان را از وقایعی که در پیرامونش وجود دارد و یا در آینده با آن مواجه خواهد شد آگاه می­ سازد و از سوی دیگر متناسب با این هست­ی ها و حقایق، قوانین و احکامی را برای رفتار و عمل فردی و اجتماعی انسان وضع می­کند و در حوزه‌ی اخلاق و صفات نفسانی نیز دستورالعمل­ های اخلاقی را ارائه می­دهد.
از اینرو می ­توان گفت که «دین و اخلاق یک نوع اتحاد دارند و یا یک نوع وحدت بین آنها برقرار است و یا به تعبیر امروز یک رابطه‌ی ارگانیک بین آنها وجود دارد....
دین مجموعه ­ای از عقاید،احکام و اخلاق است، پس طبعاً اخلاق جزئی از مجموعه‌ دین می­شود و رابطه ­اش با دین رابطه‌ یک جزء با کل است.
اگر دین را به یک درخت تشبیه کنیم، این درخت دارای ریشه ­ها و تنه و شاخه است. عقاید ریشه­ ها ست و اخلاق تنه‌ درخت است و شاخه و برگ و میوه‌ی درخت نیز همان احکام است. رابطه‌ی تنه با خود درخت رابطه‌ی دو شیئ نیست بلکه تنه هم خود جزء درخت است.»(1)
نظام دینی یک نظام در هم تنیده ایست که همه‌ بخش­ های آن اعم از احکام و اخلاق با یکدیگر مرتبط بوده و بر یکدیگر استوارند. کما اینکه اخلاق دینی نیز کاملاً مبتنی بر جهان ­بینی آن استوار بوده و در حوزه­ های مختلفی نیازمند آن است.
پی نوشت:
1.مصباح یزدی، محمد تقی، دروس فلسفه‌ اخلاق، ص 197- 199،قم،موسسه امام خمینی.

موضوع قفل شده است