ملاک های انتخاب همسر (2) ویژه آقایون

تب‌های اولیه

182 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"]سلام دوستان عزیز،تاپیک خوبی هست:

١.متدین)از نظر پوشش و اخلاق هم عمل کنه(
٢.قانع و ساده)منکه پیدا نکردم :banghead::D(
٣.زیبایی:rolleyes:
٤.چشم و ذهن پاک یا حداقل کمتر اطلاع داشته باشه
٥.رابطه دوستی نداشته باشه
٦.خانواده متدین و خوش برخورد
٧.خانه دار

ملاک من برای انتخاب همسر آینده ام با تقوا بودن او است چون
اگر باتقوا باشد پس با ایمان است
اگر باتقوا باشد الگویش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است
اگر باتقوا باشد حجابش را رعایت می کند
اگر باتقوا باشد چادر به سر می کند
اگر باتقوا باشد آرایش نمی کند
اگر باتقوا باشد عفیف است
اگر باتقوا باشد قانع است
اگر باتقوا باشد راضی است به رضای خدا
و...

و اگر این گونه بود خدا هم همسری هم کف او نصیبش می کند
التماس دعا
یاعلی

نقل قول:
.ظاهر دلنشین که موجب پیوند عاطفی محکم شود:doosti::hamdel:
2.اخلاق(اتکا به شوهر و اطاعت از او و مهربانی و عاطفه و...):deldari:

شما که دیگه حتما خوشبخت میشی

معیار اول ظاهر!!!!!!!!!!!!!
و معیار دوم اتکا و اطاعت!!!!!!!!!!!

چه شود!!!!!!!!!!!!!!

1- از نظر دید اسلامی تمایل به روشن فکری اسلامی داشته باشه و اهل مطالعه باشه
2- اخلاق داشته باشه اهل گذشت باشه البته در گذشت ایثار و همه چیز متعادل باشه
3- ساده زیستی رو دوست داشته باشه و فقط براش عشق مهم باشه
4- هم کفو باشه
5- یک انسان معتدل باشه یعنی اول اعتدال در همه ی جوانب رو بشناسه بعد تو اون جوانب خودشو کامل کنه (سعی کنه) و اگر تونست حالا به دنبال مراحل بالاتر باشه
6- تو زندگی هدف داشته باشه
7- در راتباط با همسر برخورد با مسائل زندگی تصمیم گیری ها اهل مطالعه و مشورت پذیری باشه
8- وظایفش رو خوب بشناسه و درموردش مطالعه گر باشه و ساده اندیش نباشه

بسمه تعالی
ملاک های و معیارهای انتخاب همسر به دو سته کلی تقسیم بندی می شود:
1- ملاک های بنیادی، اساسی و اصلی؛
2- ملاک های فرعی؛
ملاک ها و معیاهاری اصلی عبارتند از:
الف) ایمان، تدیّن و دین داری؛ ب) اخلاق نیکو؛ ج) اصالت و شرافت خانوادگی؛
معیارهای اصلی جزء آن دسته از ملاک ها و معیارهایی است که وجود شان برای یک انتخاب عقلانی، منطقی و مطلوب لازم و ضروری است؛ به گونه ای که اگر فردی فاقد این معیارها باشد، برای گزینش و انتخاب توصیه نمی شود. روایات متعددی در این زمینه وجود دارد که به ایمان و دینداری، حسن خلق و اصالت خانوادگی فرد مورد انتخاب شاره دارند که در بخش معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اهل بیت(ع) به آن ها اشاره شده است.
معیارهای فرعی:
معیارهای فرعی، معیارهایی هستند که وجود شان لازم و ضروری نیست، اما اگر این معیارها رعایت شده باشد، از بروز اختلاف، بگو مگوها و دعواها جلوگیری می کند.
معیارهای فرعی عبارتند از:
1- تناسب سنی: دختر و پسری که می خواهند باهم ازدواج کنند، بهتر است تناسب سنی داشته باشند، یعنی پسر 5 تا 6 سال بزرگ تر از دختر باشد و ترجیحا در دو مرحله ای از رشد نباشند؛ مثلا هردو در مرحله جوانی باشند، نه این که پسر در مرحله جوانی باشد، اما دختر در مرحله نوجوانی، یا پسر در مرحله میان سالی باشد، اما دختر در مرحله جوانی؛ زیرا هر مرحله ویژگی های خاص خود را دارد و این مساله ببستر و زمینه اختلافات را به وجود می آورد.
2- تناسب تحصیلی: از نظر تحصیلات نباید تفاوت فاحشی داشته باشند، مثلا هردو در یک سطح باشد و یا این که پسر ترجیحا یک سطح بالاتر باشد نسبت به دختر. (اختلاف در سطح تحصیل باعث می شود که دو سطح فکر و نگرش متفاوت نسبت به موضوعات و مسایل داشته باشند؛ یکی آسمانی بیندیشد و دیگری زمینی).
3- تناسب در زیبایی: نباید یکی خیلی زیبا و یکی خیلی زشت باشد.
4_ تناسب خانوادگی: خانواده ها با هم مچ باشند، نباید خیلی تفاوت داشته باشند. مثلا یکی از خانواده ها پول دار باشد و دیگری فقیر. یکی مذهبی باشد و دیگری بی مبالات به مسایل مذهبی. و... (ممکن است باعث اختلاف شود).
5- تناسب اقتصادی و مالی؛
6- تناسب حزبی و سیاسی؛
7- تناسب مذهبی؛ هردو شیعه یا سنی باشد.
8- و....
تذکر:
70% تناسب و همتایی در موارد مذکور کافی است، تناسب 100% نا ممکن است.
اگر دختر و پسری که با هم ازدواج می کنند، در موارد مذکور 70% تناسب و همخوانی داشته باشند، کمتر دچار اختلاف می شوند. هرچه تناسب و همخوانی کمتر باشد، زمینه اختلاف و احتمال طلاق بیشتر می شود. (به استثنا کاری نداریم).
جهت مطالعه و آگاهی بیشتر در این زمینه به کتاب جوانان و انتخاب همسر نوشته علی اکبر مظاهری مراجعه کنید.
موفق باشید

[HL][FLV][/FLV][/HL]با سلام ما همیشه عادت داریم شعار بدیم .اینا که دوستان گفتن همش بحث روانشناسی هست وتو واقعیت کارایی ندارند.اول اینکه اگه عاشق بشی دیگه معیاری نمی بینی خوبه وسلام چون دیوانگی وعشق همسفر هستند.دوم خانوادت انتخاب میکنند که باز تو نمیتونی نظر بدی.سوم اگه خانوادت منطقی باشد و بزارن خودت انتخاب کنی فقط یک معیار داره اونم اینه کسی باشه که هم به خودش و هم به دیگران احترام بزاره مخصوصا خودش .امیدوارم منظورمو بفهمید با تشکر

با سلام
من اولین خاستگارم ملاکش درس نخوندن بود
من نمیدونم یه دختر 18-19 ساله یعنی چی که تا اخر عمرش بشینه خونه !!!هی بشوره بسابه مهد کودک باز کنه .!
من که حاضرم تا اخر عمر ازدواج نکنم اگه کسی بخواد مانع درس خوندنم بشه 12 سال پدرم درومد همش شاگرد ممتاز بودم
اخه تو این دوره کی ارزششو داره !!

hamid12;358642 نوشت:
ین که همسر شما از نظر سیاسی با شما همفکر باشه خوبه ولی نباید به عنوان ملاک اصلی قرار بگیره چون مرد میتواند روی زن تاثیر بگذارد و عقاید سیاسی مذهبی او را اصلاح کند


اتفاقا اگه خودتون خیلی سیاسی هستین یا همسرتون خیلی سیاسی است این مهمه!
بعدم چرا فکر کرین میتونین یا اصلا حق دارین عقاید همسرتونو عوض کنین؟!اگه این ادمو نمیخواین و میخواین یه فرد دیگه باشه اصلا باهاش ازدواج نکنین!!!من نمیدونم این چه صیغه ای است که هر کس هر چیزی تو فرد مقابلش نبود به فکر اصلاح(!!!!) است!
اون هم مثل شما یک انسانه و قدرت تفکر و البته اختیار دارد هر کسی برای عقایدش دلیلی داره شاید تفکر شما اشتباه بود و نیاز به اصلاح داشت!!!
(که تو تاریخم اینو زیاد دیدم!مردانی که فاجعه کربلارو درست کردن و زنانی که بدنها رو دفن کردند زنانی که در ابتدای دعوت پیامبر به خاطر ایمان اوردن خودشون و کافر ماندن شوهرانشون چه سختی ها و اواره گی هایی کشیدن.زنی که اولین شهید اسلام شد اما حاضر نشد به پیامبر دشنام به یا عقیدشو انکار کنه...کی گفته مرد باید عقاید زنشو اصلاح کنه؟!؟!)

نه زن حق دارد به خصوص قبل ازدواج به اصلاح(!!!) همسرش فکر کنه نه مرد!و به هیچ وجه نباید رو چنین مسله ای حساب کرد!

سلام.ببخشید آقایون که تو بخش شما دخالت میکنم,اما فکر کنم خوبه که هردوگروه به هردو تایپک یه سری بزنن,خیلی جالبه اکثر آقایون اولین یادومین ملاکشون زیبایی وچهره ست درست برعکس خانوما,بابا یکم برادران این سطحی نگری رو بذارید کنار

shaparak;365806 نوشت:
سلام.ببخشید آقایون که تو بخش شما دخالت میکنم,اما فکر کنم خوبه که هردوگروه به هردو تایپک یه سری بزنن,خیلی جالبه اکثر آقایون اولین یادومین ملاکشون زیبایی وچهره ست درست برعکس خانوما,بابا یکم برادران این سطحی نگری رو بذارید کنار

خداوند حضرت حوا را 1000بار زیباتر از حضرت آدم خلق کرد . به نظر شما نعوذ بالله خداوند بیکار بود یک چنین کاری بکند . این حس جذابیت باید برای مرد وجود داشته باشد . ولی هدف قرار نگیرد . نمیگویم زیبا ولی میگویم دلنشین برای مرد این خیلی تفاوت دارد. مرد ها بیشتر از زن ها با ازدواج به ارامش می رسند فکر می کنید چرا ؟ باید کسی وارد زندگی مرد شود او را از انحراف بیمه کند.و او لااقل حسرت خور نباشد

شفیق;380084 نوشت:
خداوند حضرت حوا را 1000بار زیباتر از حضرت آدم خلق کرد . به نظر شما نعوذ بالله خداوند بیکار بود یک چنین کاری بکند . این حس جذابیت باید برای مرد وجود داشته باشد . ولی هدف قرار نگیرد . نمیگویم زیبا ولی میگویم دلنشین برای مرد این خیلی تفاوت دارد. مرد ها بیشتر از زن ها با ازدواج به ارامش می رسند فکر می کنید چرا ؟ باید کسی وارد زندگی مرد شود او را از انحراف بیمه کند.و او لااقل حسرت خور نباشد
خداوند زیابیی حوارا تنها در ظاهر نیافرید زشت ترین زن جذابیت خاص خود را دارد.اما اینطور که برادران میگویند زیبا که نمیشود

این معیارهایی رو که میگم خودم دارم یا سعی کردم داشته باشم.
1.ایمان داشته باشه : یعنی پیرو احکام دین باشه و در برابر دین مخالفت نکنه مثلا :
از من نخواد ریشم رو با تیغ بزنم.
از من نخواد به هر قیمتی حتی حرام پول در بیارم و هدفش حلال باشه ولو کم
وقتی خواستم به وظیفه شرعی ام عمل کنم تشویق کنه نه اینکه خودش مانع باشه مثلا مانع بشه خمس بدم.
2. با اخلاق باشه : این با با ایمان بودن فرق می کند .
من مبنای زندگی ام راستگویی است یا لااقل سعی کردم راستگو باشم . من نمیتونم با کسی که راستگو نیست زندگی کنم.
حق پذیر باشه من بزرگترین حق که اسلام باشه رو قبول کردم و قبول هم کردم که اجراش کنم . دوست دارم وقتی فهمید کاری ناحقی است قبول کنه و جبهه نگیره .
.... باقیشو بعدا میگم خداحافظ

*شیوا*;365627 نوشت:
با سلام
من اولین خاستگارم ملاکش درس نخوندن بود
من نمیدونم یه دختر 18-19 ساله یعنی چی که تا اخر عمرش بشینه خونه !!!هی بشوره بسابه مهد کودک باز کنه .!
من که حاضرم تا اخر عمر ازدواج نکنم اگه کسی بخواد مانع درس خوندنم بشه 12 سال پدرم درومد همش شاگرد ممتاز بودم
اخه تو این دوره کی ارزششو داره !!

به نظر من هم یه مادر باسواد و تحصیل کرده خیلی بهتره از یک مادر کم سواد هست.:Kaf:

ولی به نظرم دانشگاه های امروز روح ایمان رو از دل های پاک دانشجویان بیرون میبره.
:Motehayer:
ما یه استاد دانشگاه داشتیم (دور از همه استادای دانشگاه) دکترای اقتصاد داشت. بسیار موقر نشون میداد و ظاهرا یک زن و دو دختر داشت

اما هم زمان از دو نفر از دوستانم که هر کدام در دانشکده های مختلف بودند خواستگاری کرده بود!:ajab!::ajab!::ajab!:

نظرات صفحه آخر خوندم و از اونجایی که با موبایل از نت استفاده میکنم حوصله نشد باقی بخونم و توضیحات بیشتر بدم فقط ذکر چند نکته اساسی.1-اول اینکه قبل از ازدواج باید با خودت به یک وحدتی رسیده باشی و بدونی از زندگی چی میخوای؟ به کجا میخوای برسی؟ ایده آل ها و آرمان های زندگیت چیه؟(یادت باشه همسر کسی هست که در تکمیل شخصیت شما و فرزنداتون نقش اساسی ایفا میکنه) نگاهت به زندگی چطور هست؟از همسر آیندت چی میخوای؟خط قرمزهای زندگیتون چی هست؟ چه معیارهایی رو باید داشته باشه و درجه یک برات محسوب میشه و چه معیارهایی درجه دو و قابل چشم پوشیاگر همسر تحصیل کرده میخوای چه انتظاری ازش داری و خروجی این تحصیلش رو چطور تعریف میکنی.میخوای فقط خروجیش در حد یک مشاور و پشتوانه روحی و عقلی در کارها و زندگیت و تربیت چند تا فرزند صالح باشه یا یک گلادیاتور وسط گود میخوای که ده تا موسسه اداره کنه و صد تا شاگرد داشته باشه و ده نفر ساپورت کنه، برای دیدنش خودت وقت بگیری یا یک آدم نورمال که پاره وقت شاغل باشه و نصف روز خونه.البته در پرسش به سوالهای بالا سعی کنین با خودتون کاملا رو راست باشین و واقع بینانه برخورد کنبن و آرمان گرایی تون آرمان گرایی عقلی باشه نه آرمان گرایی رویایی و ایده آلیزم یا اتوپیادر جواب دادن به سوالها بالا وقت بزارین، مطالعه کنین، مشاوره کنین، مطمئن باشین بعد چند وقت مطاله و مشاوره خیلی جاها نظرتون تغیر خواهد کرد.سوالها بالا رو با خودتون حل کنین خیلی چیزها حل خواهد شد.یادتون نره همه چیز تو کتابها نیست و مشاوره با آدمهایی که سرشون به تنسون می ارزه و چند سالی تجربه زندگی مشترک دارن خیلی راه گشا هست.من خودم چهار سال تو خوابگاه کلی کتاب راجب ازدواج مطالعه کردم و سخنرانی گوش دادم در مورد ازدواج و به خیلی ها مشاوره دادم و فکر میکردم دیگه همه چیزو میدونم و احتیاج به هیچ مشاوره ای ندارم.اما وقتی این تابستون جدی خودم وارد گود شدم و آستین بالا زدم دیدم هنوز میلنگم شدید.وقتی با چند تا از دوستا متاهلم که دکترا حوزه یا دانشگاه بودن و صاحب زن و بچه مشورت کردم خیلی چیزها برام روشن شد و به خیلی از اشتباهاتم پی بردم.2-انتخاب عاقلانه کنین و زندگی عاشقانه.سعی کنین قبل انتخاب چشمهاتون باز کنین و بعد ازدواج خیلی جاها باید چشمها رو بست و گذشت رو در زندگی سرلوحه قرار داد.اینکه درست تحقیق کنین و انتخاب عاقلانه منظور این نیست وسواسی برخورد کنین و خیلی سحت بگیرینمنظور اینه که اول خودتون درست بشناسین و تکلیفتون رو با خودتون مشخص کنین بفهمین از زندگی چی میخواین و معیارها درجه یک و دوتون درست دسته بندی کنین و به یک وحدت حداقل نسبی با خودتون برسین بعد برین سراغ شخص دیگر.کفویت و معیار اصلی رو از نظر من رو اعتقادات و اخلاق قرار بدین و رو اصول به نتیجه برسین و خیلی وارد جز ئیات نشین و بگذارین در زمان خودش و موقعیت خودش حل بشه.3-ارتباط قبل ازدواج فقط وابستگی براتون میاره.وابستگی که باعث میشه عقلتون بعضی جاها مغلوب احساسی نادرست بشه و اتخابتون دچار اشتباه.این وابستگی هم مطمءن باشین عشق نیست و فقط یک عادت هست اونم دلیلش کشش جنس مخالف هست.تو این رابطه ها هیچ وقت نمیتونین به شناخت درست برسین و کسی شخصیت واقعیش رو به تصویر نمیکشه و برخوردها کاملا پاستوریزه هست. (طرف تو خونه یک کلمه در میون فش میده پیش دوست دخترش میرسه کمتر از گلم نمیگه)راه برای شناخت و تحقیق خیلی زیاده و خیلی مطم ئن تر و کم خطر تر از دوستی.این دوستیها ها جز صدمه روحی و... چیزی نداره.یادتون باشه تا سر سفره عقد نشستین دل به کسی نبندین.من عشق رو رد نمیکنم.عشق میتونه مکمل ازدواج باشه اما نه تنها دلیل ازدواج.زنوگی مشترک قتلگاه عشقهایی است که بر اساس شناخت درست نیست.عشق بعد ازدواج عشقی هست که بر اساس شناخت میاد و میشه گفت عشق واقهی و عاقلانه.4-بحث تمکن مالی و داشتن شرایط اولیه رو باید در نظر گرفت.بلاخره با باد هوا که نمیشه زندگی کرد.اما این حداقل ها از نظر افراد متفاوت هست.یکی حداقل رو داشتن یک خونه درمنطقه متوسط شهرو درآمد بالا یک ملیون میدونه و یکی یک زیر زمین اجاره ای درپایین شهر و یک درآمد پانصد هزار یا همین که طرف سالمه و انگیزه و حس مسولیت داره براش کافیه.باید حداقل ها خودتون و طرف مقابل بشناسین.خیلی سخت نگیرین و توقع هاتون کم کنین.شیرینی زندگی اینه که با هم به خیلی چیزها برسین و این ودر نظر بگیرین که یک دانشجو در ابتدا زندگی ...آقایان هم به انتظار بهتر شدن شزایط نشینین و بدونین که شرایط هر روز بدتر خواهد شد.سعی کنین با همون حداقل ها آدم مناسب خودتون پیدا کنین و اقدام کنین.وقتی سنتون بالا رفت زندگی مزه ای نخواهد داشت حتی اگر بهترین شرایط بدست بیارید خیلی چیزها رو از دست خواهید داد.این خیلی جای بحث داره اما حوصلش نیست.در ضمناحتیاج نیست حتما سریع برین زیر یک سقف یا مستقل شین.اگر دانشجو باشین دو طرف میشه تا انتها درستون نامزد باشین.در ضمن یادتون باشه خدا در جایگاه حق نشسته و همه چیز رو میبینه و نمیشه فریبش دادو اون هست که سرنوشت آدمها رو رقم میزنه و تغیر میده و همونطور که ور قرآن فرموده زنان پاک برای مردان پاک و زنان ... (اما من به استثناءات و بخشش خداوند دل بستم).به خدا توکل کنین و روی مرد خوب یا زن خوب شدن تمرکز کنین، همسر خوب پیدا میشه.زن خوب شوهر خوب میخواد و شوهر خوب زن خوب.با موبایل بیشتر از این حوصله تایپ نیست و رسیدم به مقصد.(ایستگاه امام خمینی)

این تاپیک باعث شد یکم بیشتر و بهتر به معیارهام فکر کنم
اینم معیارهای فعلی من

  • مومن و با خدا باشه و حرف خدا براش مهم و ملاک باشه
  • حجابش خوب باشه چادری مرتب یا مانتو معمولی نه تنگ
  • دلش پاک باشه نه بزرگراه اقایون که با چند نفر دوست باشه
  • چهره قابل قبولی داشته باشه
  • از پنهون کاری و دو رویی بدم میاد اینجوری نباشه
  • خیانت نکنه
  • خانواده دار باشه
  • در ارتباط با نامحرم محتاط باشه و نذاره حریم ها بشکنه
  • و ... که اگه به ذهنم رسید ویرایش میکنم مینویسم

سلام
چند روز پیش تو برنامه سمت خدا حاج آقا عباسی کارشناس ازدواج مهمان برنامه بود. ایشون نکات جالبی درباره کفویت گفت که بعد از این مطالب من معیارامو بر اساس گفته های ایشون و اعتقاداتم می گم.
http://samtekhoda.tv3.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=1452:920715&catid=52:matni&Itemid=319

من دوست دارم کسی را انتخاب کنم که اعتقاداتش با من هماهنگ باشد.
1.من اعتقاد دارم که در عروسی نباید گناه کرد ترانه ممنوع رقص ممنوع و نظر مردم یا خانواده ها هم برای من اهمیت ندارد.
2.من معتقدم زن باید حجابش کامل باشد چادر سر کند . و روش را هم بگیرد و در موقعی که با هم بیرون می رویم تا ضرورتی نداشه باشد خودش راقاطی خرید ما مردها نکند.(آخه من ساکن یه شهر کوچیک هستم که 100در 100 همه چادری اند و ما ابدا مانتویی نداریم. واز طرفی من فروشنده ام و از زن و مردایی خیلی خوشم میاد که مرد میاد داخل مغازه خرید میکنه و زن با حجاب کامل بخاطر رعایت حیا و... داخل مغازه نمیاد)
3.من قراره کارمند اداره دارایی بشم و خونه و ... هم دارم ولی اینها برایم در حد خودشون مهم هستند نه در حد اینکه داشتن امکانات مادی برام آرزو باشه و به آب و آتیش بزنم تا اونا رو بدست بیارم .زندگی متوسط در حد شان و آبرومند برام بسه . نازیدن به امکانات مادی برای من کاری دور از حیطه اخلاق است.
3. من دوست دارم تا حد امکان کارها رو بر اساس عقل و منطق و نظر دین انجام بدم و اگه تو دوراهی بین مردم و منطق گیر کنم منطق رو انتخاب میکنم . مثلا
امروزه باب شده همه تا دیر وقت بیداریم و صبح تا دیر وقت خواب من میخوام شب زود بخوابم صبح زود پاشم.
غذاهای آنچنانی همدیگه رو دعوت میکنیم ولی آنچنان با هم رفیق نیستیم. نیمرو دعوت کنیم ولی با رفاقت
خمس بدم در حالیکه خمس دادن داره متروک میشه.
از کا غذ یا خودکار دولت (بیت المال) در کار شخصی استفاده نکنم . چه رسد به استفاده از تلفن و اینترنت و پرینتر و کپی و خودرو و بودجه و ...
در حالی که اینها عادی شده و بعضی ها هم استفاده از امکانات دولتی رازرنگی میدونن.
مرجع تقلید من گفته بود در خراسان یک روز دیرتر عید فطر میشه . من آنروز رو عید نکردم با نماز عید داشت برگذار میشد و مردم رفته بودند نماز عید
و...
اینا رو گفتم برا اینکه من یه اینچنین آدمی هستم که بین دو راهی مردم و دین یا عقل عقل و دین رو انتخاب میکنم.
4. با اینکه خودم تحصیل کرده ام و لیسانس الکترونیک دارم ولی تحصیلات زیاد برام مهم نیست . تحصیلات برای یک خانم در این حد برایم مهم است که قدرت پردازش کارها و مدیریت و سطح برخورد او با مسایل ترقی کند نه اینکه مدرک داشتن برایم افتخاری باشد. و بخوام پز خانومم رو به کسی بدم . و تحصیلات رو در این درجه مهم میدونم که بتواند از استعدادش استفاده کند البته در داخل خانه یا در محیط کاری که مربوط به بانوان است . البته اینها در صورتی که لطمه به تربیت فرزند نزند. من دیده ام زن و شوهری که هر دو شاغلند وبچه نیمی از عمر کودکی اش را در مهد ها و زیر نظر افراد ی که معلوم نیست به چی معتقدند میگذرونن.
5. بنده معتقدم مادر نقش کلیدی در تربیت فرزند دارد و لذا باید تربیت او بر اساس موازین اسلامی باشد .
6. معتقدم که زن باید .... ادامه دارد...

heyran;380109 نوشت:
نظرات صفحه آخر خوندم و از اونجایی که با موبایل از نت استفاده میکنم حوصله نشد باقی بخونم و توضیحات بیشتر بدم فقط ذکر چند نکته اساسی.1-اول اینکه قبل از ازدواج باید با خودت به یک وحدتی رسیده باشی و بدونی از زندگی چی میخوای؟ به کجا میخوای برسی؟ ایده آل ها و آرمان های زندگیت چیه؟(یادت باشه همسر کسی هست که در تکمیل شخصیت شما و فرزنداتون نقش اساسی ایفا میکنه) نگاهت به زندگی چطور هست؟از همسر آیندت چی میخوای؟خط قرمزهای زندگیتون چی هست؟ چه معیارهایی رو باید داشته باشه و درجه یک برات محسوب میشه و چه معیارهایی درجه دو و قابل چشم پوشیاگر همسر تحصیل کرده میخوای چه انتظاری ازش داری و خروجی این تحصیلش رو چطور تعریف میکنی.میخوای فقط خروجیش در حد یک مشاور و پشتوانه روحی و عقلی در کارها و زندگیت و تربیت چند تا فرزند صالح باشه یا یک گلادیاتور وسط گود میخوای که ده تا موسسه اداره کنه و صد تا شاگرد داشته باشه و ده نفر ساپورت کنه، برای دیدنش خودت وقت بگیری یا یک آدم نورمال که پاره وقت شاغل باشه و نصف روز خونه.البته در پرسش به سوالهای بالا سعی کنین با خودتون کاملا رو راست باشین و واقع بینانه برخورد کنبن و آرمان گرایی تون آرمان گرایی عقلی باشه نه آرمان گرایی رویایی و ایده آلیزم یا اتوپیادر جواب دادن به سوالها بالا وقت بزارین، مطالعه کنین، مشاوره کنین، مطمئن باشین بعد چند وقت مطاله و مشاوره خیلی جاها نظرتون تغیر خواهد کرد.سوالها بالا رو با خودتون حل کنین خیلی چیزها حل خواهد شد.یادتون نره همه چیز تو کتابها نیست و مشاوره با آدمهایی که سرشون به تنسون می ارزه و چند سالی تجربه زندگی مشترک دارن خیلی راه گشا هست.من خودم چهار سال تو خوابگاه کلی کتاب راجب ازدواج مطالعه کردم و سخنرانی گوش دادم در مورد ازدواج و به خیلی ها مشاوره دادم و فکر میکردم دیگه همه چیزو میدونم و احتیاج به هیچ مشاوره ای ندارم.اما وقتی این تابستون جدی خودم وارد گود شدم و آستین بالا زدم دیدم هنوز میلنگم شدید.وقتی با چند تا از دوستا متاهلم که دکترا حوزه یا دانشگاه بودن و صاحب زن و بچه مشورت کردم خیلی چیزها برام روشن شد و به خیلی از اشتباهاتم پی بردم.2-انتخاب عاقلانه کنین و زندگی عاشقانه.سعی کنین قبل انتخاب چشمهاتون باز کنین و بعد ازدواج خیلی جاها باید چشمها رو بست و گذشت رو در زندگی سرلوحه قرار داد.اینکه درست تحقیق کنین و انتخاب عاقلانه منظور این نیست وسواسی برخورد کنین و خیلی سحت بگیرینمنظور اینه که اول خودتون درست بشناسین و تکلیفتون رو با خودتون مشخص کنین بفهمین از زندگی چی میخواین و معیارها درجه یک و دوتون درست دسته بندی کنین و به یک وحدت حداقل نسبی با خودتون برسین بعد برین سراغ شخص دیگر.کفویت و معیار اصلی رو از نظر من رو اعتقادات و اخلاق قرار بدین و رو اصول به نتیجه برسین و خیلی وارد جز ئیات نشین و بگذارین در زمان خودش و موقعیت خودش حل بشه.3-ارتباط قبل ازدواج فقط وابستگی براتون میاره.وابستگی که باعث میشه عقلتون بعضی جاها مغلوب احساسی نادرست بشه و اتخابتون دچار اشتباه.این وابستگی هم مطمءن باشین عشق نیست و فقط یک عادت هست اونم دلیلش کشش جنس مخالف هست.تو این رابطه ها هیچ وقت نمیتونین به شناخت درست برسین و کسی شخصیت واقعیش رو به تصویر نمیکشه و برخوردها کاملا پاستوریزه هست. (طرف تو خونه یک کلمه در میون فش میده پیش دوست دخترش میرسه کمتر از گلم نمیگه)راه برای شناخت و تحقیق خیلی زیاده و خیلی مطم ئن تر و کم خطر تر از دوستی.این دوستیها ها جز صدمه روحی و... چیزی نداره.یادتون باشه تا سر سفره عقد نشستین دل به کسی نبندین.من عشق رو رد نمیکنم.عشق میتونه مکمل ازدواج باشه اما نه تنها دلیل ازدواج.زنوگی مشترک قتلگاه عشقهایی است که بر اساس شناخت درست نیست.عشق بعد ازدواج عشقی هست که بر اساس شناخت میاد و میشه گفت عشق واقهی و عاقلانه.4-بحث تمکن مالی و داشتن شرایط اولیه رو باید در نظر گرفت.بلاخره با باد هوا که نمیشه زندگی کرد.اما این حداقل ها از نظر افراد متفاوت هست.یکی حداقل رو داشتن یک خونه درمنطقه متوسط شهرو درآمد بالا یک ملیون میدونه و یکی یک زیر زمین اجاره ای درپایین شهر و یک درآمد پانصد هزار یا همین که طرف سالمه و انگیزه و حس مسولیت داره براش کافیه.باید حداقل ها خودتون و طرف مقابل بشناسین.خیلی سخت نگیرین و توقع هاتون کم کنین.شیرینی زندگی اینه که با هم به خیلی چیزها برسین و این ودر نظر بگیرین که یک دانشجو در ابتدا زندگی ...آقایان هم به انتظار بهتر شدن شزایط نشینین و بدونین که شرایط هر روز بدتر خواهد شد.سعی کنین با همون حداقل ها آدم مناسب خودتون پیدا کنین و اقدام کنین.وقتی سنتون بالا رفت زندگی مزه ای نخواهد داشت حتی اگر بهترین شرایط بدست بیارید خیلی چیزها رو از دست خواهید داد.این خیلی جای بحث داره اما حوصلش نیست.در ضمناحتیاج نیست حتما سریع برین زیر یک سقف یا مستقل شین.اگر دانشجو باشین دو طرف میشه تا انتها درستون نامزد باشین.در ضمن یادتون باشه خدا در جایگاه حق نشسته و همه چیز رو میبینه و نمیشه فریبش دادو اون هست که سرنوشت آدمها رو رقم میزنه و تغیر میده و همونطور که ور قرآن فرموده زنان پاک برای مردان پاک و زنان ... (اما من به استثناءات و بخشش خداوند دل بستم).به خدا توکل کنین و روی مرد خوب یا زن خوب شدن تمرکز کنین، همسر خوب پیدا میشه.زن خوب شوهر خوب میخواد و شوهر خوب زن خوب.با موبایل بیشتر از این حوصله تایپ نیست و رسیدم به مقصد.(ایستگاه امام خمینی)

کاشکی دوستان موردی وشماره گذاری وخلاصه می نوشتن که خوندن مطالب خسته کننده نباشه.

حق دوست;347285 نوشت:
خواهش میکنم اصلا منم میام تو تاپیک شما نظر میدم
شاید بگید چه از خود راضی ولی اگه دختر بودم و شخصی با شرایط و صفات و تفکرات خودم میومد خواستگاریم جواب بله میدادم البته اگه دختر باشم کسی نمیاد خواستگاریم :Nishkhand:

خداروشکر خودتون عرض کردین چه به خودتون مطمئنید واعتماد به نفس دارین

[="Arial Black"][="Navy"]معنی عشق رو بدونه و درک کنه و روز اول مشخص کنه به چه کسی یا عملی اعتقاد داره و راست حسینی باشه کافیه بقیش حل میشه[/]

مجنون الرضا;408469 نوشت:
کاشکی دوستان موردی وشماره گذاری وخلاصه می نوشتن که خوندن مطالب خسته کننده نباشه.

اینم خلاصه نوشته هام


شفیق;408327 نوشت:
من دوست دارم کسی را انتخاب کنم که اعتقاداتش با من هماهنگ باشد.
1.اعتقادش این باشه که عروسی بدون گناه برگزار بشه.
2.من معتقدم زن باید حجابش کامل باشد چادر سر کند . و روش را هم بگیرد
3. امکانات مادی رو در حد خودشون براش مهم باشه و دلبسته مد زدگی و چشم و همچشمی و افتخار به داشته های مادی نباشه
3. من دوست دارم تا حد امکان کارها رو بر اساس عقل و منطق و نظر دین انجام بده نه نظر مردم
4. با اینکه خودم تحصیل کرده ام ولی تحصیلات زیاد برام مهم نیست . تحصیلات برای یک خانم در این حد برایم مهم است که قدرت پردازش کارها و مدیریت و سطح برخورد او با مسایل ترقی کند و بتواند از استعدادش استفاده کند البته در داخل خانه یا در محیط کاری که مربوط به بانوان است . البته اینها در صورتی که لطمه به تربیت فرزند نزند. من دیده ام زن و شوهری که هر دو شاغلند وبچه نیمی از عمر کودکی اش را در مهد ها و زیر نظر افراد ی که معلوم نیست به چی معتقدند میگذرونن.
5. بنده معتقدم مادر نقش کلیدی در تربیت فرزند دارد و لذا باید تربیت او بر اساس موازین اسلامی باشد .
6. معتقدم که زن باید .... ادامه دارد...

6. دروغگو نباشه و راستگو باشه
7. مغرور و متکبر نباشه. و فروتن باشه.
:Cheshmak:8. حق پذیر باشه . و در برابر حرف حق خاضع باشه. و لجبازی نکنه
:khaneh:9. مهربون باشه:ok:

شفیق;408580 نوشت:
نوشته اصلی توسط شفیق
من دوست دارم کسی را انتخاب کنم که اعتقاداتش با من هماهنگ باشد.
1.اعتقادش این باشه که عروسی بدون گناه برگزار بشه.
2.من معتقدم زن باید حجابش کامل باشد چادر سر کند . و روش را هم بگیرد
3. امکانات مادی رو در حد خودشون براش مهم باشه و دلبسته مد زدگی و چشم و همچشمی و افتخار به داشته های مادی نباشه
3. من دوست دارم تا حد امکان کارها رو بر اساس عقل و منطق و نظر دین انجام بده نه نظر مردم
4. با اینکه خودم تحصیل کرده ام ولی تحصیلات زیاد برام مهم نیست . تحصیلات برای یک خانم در این حد برایم مهم است که قدرت پردازش کارها و مدیریت و سطح برخورد او با مسایل ترقی کند و بتواند از استعدادش استفاده کند البته در داخل خانه یا در محیط کاری که مربوط به بانوان است . البته اینها در صورتی که لطمه به تربیت فرزند نزند. من دیده ام زن و شوهری که هر دو شاغلند وبچه نیمی از عمر کودکی اش را در مهد ها و زیر نظر افراد ی که معلوم نیست به چی معتقدند میگذرونن.
5. بنده معتقدم مادر نقش کلیدی در تربیت فرزند دارد و لذا باید تربیت او بر اساس موازین اسلامی باشد .
6. معتقدم که زن باید .... ادامه دارد...
6. دروغگو نباشه و راستگو باشه
7. مغرور و متکبر نباشه. و فروتن باشه.
8. حق پذیر باشه . و در برابر حرف حق خاضع باشه. و لجبازی نکنه
9. مهربون باشه

10. با هوش باشه.
11. استقلال رای داشته باشه و بتونه خودش تصمیم بگیره . دائم زنگ نزنه خونه مادرش

12.قناعت پیشه باشه که هر چی در میارم رو نریزه توچاه
13.خانواده دار باشه

اینکه همه ملاک ها رو داشته باشه بطور کامل نیست ودنبالش هم نباش

از تمام آقایونی که توی این تاپیک پست گذاشتن و موجبات خنده ی ما را فراهم کردن نهایت سپاس گذاری رو به عمل میارم:Khandidan!:
این روزا اکثرا دپ و افسرده ام خوندن پستای بعضیا واقعن روحمو شاد کرد:Khandidan!:
خدا یک در دنیا صد در آخرت بهتون اجر بده ایشالا:Khandidan!:

[

arahbar6718;409369 نوشت:
اینکه همه ملاک ها رو داشته باشه بطور کامل نیست ودنبالش هم نباش

اینا این همه ملاک نیست .
کسی که با ایمان هست البته با ایمان درست. حجابش درسته .اسرافکار نیست .دنبال عروسی بدون گناهه . دنبال نظر خداست نه نظر مردم .دروغ نمیگه و بد اخلاق و لجباز نیست. و بچه خوب تربیت میکنه
من که نگفتم خیلی خوشگل باشه . خوش اندام باشه.مدرک آنچنانی داشته باشه. بله قربان گوی من باشه.باباش پولدار باشه و خانوادش . خانوادش خلوت باشه. دسپختش خوب باشه.
من میگم ایمان داشته باشه و اخلاق تازه اینا طبقه بندی داره واولویت بندی من میگم اعتقاد من اینه این خصوصیاتی که گفتم یا خودم دارم یا اعتقاد دارم که آدم باید به اونا برسه

فقط تقوای واقعی، چون اگه تقوای واقعی داشته باشه، همه چی رو با خودش میاره.

[="Arial Black"][="Navy"]یکم دیونه باشه خوبه.[/]

سلام
همسر مناسب کسی است که پس از ورود به منزل ودیدن او همه خستگی ها از تن بیرون بره واحساس آرامش به شخص دست بده ودر واقع همه مشکلات بیرون را به امید بازگشت به منزل ودر کنار همسر(همراه)خود بودن تحمل کنه.(البته امروزه با ارزش شدن خیلی از بی ارزشها وباالعکس! فکر میکنم یه کم رویایی باشه وغیر قابل دسترس!).

یه زمانی به فکر انتخاب همسر مناسب بودم ولی بعدا اگه بخوام ازدواج کنم یه مادر زن خوب پیدا میکنم و با دخترش ازدواج میکنم:khaneh:

سلام من متاسفانه هنوز خانمی پیدا نکردم برای ازدواج (داخل تهران) که :
1. مقید به حفظ حجاب(واقعا دغدغه اش باشه حجابش) نمیگم پوشیه بزنه ولی خیلی از چادریها دارن حرمت شکنی میکنن
2. مقید در حفظ حریم ها در رابطه با نامحرم باشه(خانم حضرت زهرا (س) فرمودند : بهترین زنان امت من کسانی هستند که نه نامحرمان را ببینند (در حد ضرورت) و نامحرم آنها را ببیند) باور کنید خود من هم خیلی رعایت میکنم توی حفظ نگاه به نامحرم میخوام انقدر نگاه نکنم تا چشم باطنم رو خدا باز کنه و شگفتیهایی که آقا رسول الله گفته رو ببینم و رابطه با نامحرم رو خیلی رعایت میکنم (این موراد رو خودم چون خیلی بهش مقید و پایبندم دوست دارم طرف مقبلم هم اینجوری باشه (آقا امیرمومنین علی(ع)فرمودند: زهرا(س) خوب همراهی بود برای رسیدن به خدا ) اینجوری خانمی هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟داریم اصلا؟؟؟؟؟؟
برادرم 6 سال هستش طبقه بالا خونمون میشینه باور کنید خانم برادرم (خانمی مهربان، با ادب تا حالا ندیدم با برادرم حتی جروبحث کنه ، مقید در حفظ حجاب ، مقید دررابطه با نامحرم ، داشتن دغدغه برای نماز ، احترام به پدر و مادرم و.... )و حالا اونم چی بشه واقعا در حد ضرورت بشه با من صحبت کنه، به جرأت میگم شاید صحبتمون 100 کلمه نشه توی این 6 سال (اینجوری تا حالا پیدا نکردم برای ازدواج)
اولویت های دیگه من :با ایمان ،اهل تقوا،با اخلاق،عاشق اهل بیت ،حفظ حرمت و احترام شوهر و ..... که اینها اولویت اصلی من در ازدواج هستند
من به خانم حضرت زهرا (س) متوسل شدم ، دوستان دیگه هم به این خانم بزرگوار متوسل بشن
یا زهرا(س)

علاوه بر چیزای قبلی مرجع تقلید هم داشته باشه !!!!!
حالا مرجعش مهم نیست کی باشه یکی از همین مراجع محترمی که جامعه مدرسان حوزه علمیه قم مجوز اجتهاد به اونا داده!!!!!!!

موضوع قفل شده است