جمع بندی تنوع طلبی جنسی در مردان

تب‌های اولیه

75 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال


سلام علیکم و رحمه الله

اگر کسی کمی به ساختار طبیعی ظاهری در بخش جنسیتی مرد و زن بیاندازند به دو کارگرد متفاوت و واضح بر میخورد.
و آن این است که
بخش جنسیتی مرد کاربرد بارور کردن دارد
و مکانیسم جنسیتی زن کاربری بارداری

تفاوت این دو در این است که زن بواسطه ساختار تناسلی اش میتواند باردار شود و این بارداری از زمان تشکیل جنین شش الی 9 ماه است ( اینجا منظور توانائی برقراری ارتباط جنسی متعدد نیست منظور قابلیت بارداری است )

ولی مرد چون ساختار بارداری در او نیست و ساختار بارور کردن دارد میتواند طبق شریعت اسلام و با رعایت شرایطی خاص تا چهار همسر داشته باشد که البته تفاوت دلیل ازدواج بین زن و مرد هم از دید روانشناسی موید تعدد زوجه برای مرد می باشد .

اما
یکی از معانی ای که از تنوع طلبی جنسی برداشت میشود هرزگی و شهورانی است.

اگر منظور مجوز تعدد زوجات برای مردان است تنوع طلبی جنسی است با توجه به عرایض فوق الذکر
این دیدگاه - برداشتی است که بدون توجه به ماهیت جنسیتی مرد و تفاوتش با زن بیان میگردد.

حال چه افلاطون این سخن را بگوید چه غیر افلاطون.

موفق باشید

یاحق

معلق;398541 نوشت:
باسلام و تشكر
به نظر بنده حكايت حوري(اگر بر خلاف ظاهر كلام تاويلش نكنيم) حكايت همين علاقه به زنان است كه در دنيا به دليل موانع عقلي ارضاي كامل نگرديده
از شما ميپرسم اگر حور مصداق دنيايي نداشت مفهومي داشت؟ لذا در مي يابيم كه مبناي وعده به حور همين علاقه به زنان است ولاغير
با اين حساب چرا خداوند به مومنان(كه خيلي از آنان متاهل هستند) وعده به زنان ميدهد؟ آيا اين تاييد تنوع طلبي نيست؟

سلام
اگه واقعا بپذيريم خدا ميلي را در انسان نهاديه كرده در اين دنيا و عامل ارضاي ان را در سراي ديگري آورده
واقعا بايد گفت خدا داره اونجاي انسان رو ميسوزونه
اين با حكمت عدالت و... منافات داره
بله مي توان گفت لذتهاي اين دنيا را خدا در سراي آخرت به شكلي بسيار لذيذ تر و بدون هيچ عوارض جانبي كه از مختصات لذت هاي دنيوي است ؛ وعده داده
شراب طهور حور العين تكيه گاه ها كنار نهر هاي عسل و كاخ هاي زيبا
و اين خيلي طبيعيه كه خدا اگه بخواهد با انسان در اين ظرف دنيوي صحبت كند حتما بايد شواهد و نمونه هاي رو بياورد كه برا بشر ملموس باشد
و الا چرا نمي پرسيد چرا پيامبران فرشته نبودند و يا فرشته ها پيامب نشدند؟
خدا وكيلي برا اين بشر با اين نوع از تمايلات چه وعده اي آب دهان آورتر از همين حورو شراب و...مي تونه باشه
هر چيز ديگه اي باشه نميتونه انسان رو تحريك كنه
كما اينكه ترس از آتش جهنم هم بهترين وعيده برا ترك محرمات
البته و رضوان من الله اكبر هم خدا گفته

اي بابا
هنوز بعضي ها در گير فلسفه و كلام و مكتب ملا صدرا و مكتب تفكيك و...
خداييش اگه شماها زمان اهل بيت بوديد
بگذريم...

سلام

S.A.J;399002 نوشت:
اگه واقعا بپذيريم خدا ميلي را در انسان نهاديه كرده در اين دنيا و عامل ارضاي ان را در سراي ديگري آورده
واقعا بايد گفت خدا داره اونجاي انسان رو ميسوزونه
اين با حكمت عدالت و... منافات داره

به نظر من اينكه بعد از مرگ حياتي نباشد با عدالت منافات دارد در غير اين صورت بله زندگي دنيا پر از بي عدالتي و تبعيض است
مگر اين حديث را نشنيده ايد: كه «دنيا طوري ساخته نشده كه همه آرزوها براورده شود»
هنوز در رد تنوع طلبي ذاتي در مردان دليل قانع كننده ايي از شما نديدم
در ضمن اين جمله زير ناقض جمله اول شماست

S.A.J;399002 نوشت:
خدا وكيلي برا اين بشر با اين نوع از تمايلات چه وعده اي آب دهان آورتر از همين حورو شراب و...مي تونه باشه
هر چيز ديگه اي باشه نميتونه انسان رو تحريك كنه

معلق;399020 نوشت:
سلام

به نظر من اينكه بعد از مرگ حياتي نباشد با عدالت منافات دارد در غير اين صورت بله زندگي دنيا پر از بي عدالتي و تبعيض است
مگر اين حديث را نشنيده ايد: كه «دنيا طوري ساخته نشده كه همه آرزوها براورده شود»
هنوز در رد تنوع طلبي ذاتي در مردان دليل قانع كننده ايي از شما نديدم
در ضمن اين جمله زير ناقض جمله اول شماست


سلام
جمله اولتون كه خبري بود!نه؟
اما جمله دوم و بعدي ها
به نظرم ما و شما بايد برگرديم به مباني
ظاهرا شما مباني فكري خاص خودتون رو از دنيا داريد
به هر حال
بضاعت ما همين بود
و جئنا ببضاعة مزجات

معلق;398541 نوشت:
به نظر بنده حكايت حوري(اگر بر خلاف ظاهر كلام تاويلش نكنيم) حكايت همين علاقه به زنان است كه در دنيا به دليل موانع عقلي ارضاي كامل نگرديده
از شما ميپرسم اگر حور مصداق دنيايي نداشت مفهومي داشت؟ لذا در مي يابيم كه مبناي وعده به حور همين علاقه به زنان است ولاغير
با اين حساب چرا خداوند به مومنان(كه خيلي از آنان متاهل هستند) وعده به زنان ميدهد؟ آيا اين تاييد تنوع طلبي نيست؟

ببینید خداوند نیازهایی در ما گذاشته که کنترل شده ی اون لازم است. مثلا اگر عافیت طلبی دنیایی در بشر نبود به نبال کار برای معاش روزانه نمیرفت و موارد زید دیگر که میشود در این مورد مثال زد ولی بشری که میخواهد به کمال برسد باید این امیال رو در جهت درست مدیریت کند(البته این یک بحث کلیست.)حالا میشود بگوییم خدا وعده ی خوردنی های لذیذ رو به انسان داده پس گرسنگی رو تایید کرده؟!!!!؟..اصلا این به چه معنی است؟!...گرسنگی یک نیاز در بشر است و ناشی از نقص اوست.
اصلا اساس لذت(که پاداش اخروی ما هم از ان جنس است) در رفع نیاز است.حالا روح هر قدر بزرگتر نیاز های ان اهم بزرگتر و هر قدر ظرف روح کوچکتر این نیاز ها کوچکتر و حقیر تر....فلسفه همه ی وعده های بهشتی همین است.

رحیق مختوم;398887 نوشت:
سادساً، بر خلاف آنچه معروف شده است، شهوت و ميل جنسى مرد بيش از زن است و تنوع طلبى يكى از خصيصه‏هاى طبيعى مرد است و به گفته بعضى از دانشمندان اجتماعى، مرد ذاتاً طبيعت چند همسرى دارد و فقط نيرومندترين قيود اخلاقى، ميزان مناسبى از فقر و كار سخت و نظارت دايمى زوجه، مى‏تواند تك همسرى را به‏ او تحميل كند. «2»

از شهید مطهری نقل قول میکنم:
به عقیده ی ما این توصیف از طبیعت مرد به هیچ وجه صحیح نیست. الهام بخش این مفكران در این عقیده اوضاع خاص محیط اجتماعی آنها بوده نه طبیعت واقعی مرد.
البته ما مدعی نیستیم كه زن و مرد از لحاظ زیست شناسی و روانشناسی وضع مشابهی دارند. برعكس، معتقدیم زیست شناسی و روانشناسی مرد و زن متفاوت است و خلقت از این تفاوت هدف داشته است، و به همین جهت نباید تساوی حقوق انسانی زن و مرد را بهانه برای تشابه و یكنواختی حقوق آنها قرار داد. از نظر روحیه ی تك همسری نیز قطعاً زن و مرد روحیه های متفاوتی دارند. زن طبعاً تك شوهر است؛ چندشوهری بر ضد روحیه ی اوست. نوع تمنیات زن از شوهر با چندشوهری سازگار نیست. اما مرد طبعاً تك همسر نیست، به این معنی كه چندزنی برضد روحیه ی او نیست. چندزنی با نوع تمنیاتی كه مرد از وجود زن دارد ناسازگار نیست.اما ما با آن عقیده كه روحیه ی مرد با تك همسری ناسازگار است مخالفیم. ما منكر این نظر هستیم كه می گوید علاقه ی مرد به تنوع «اصلاح ناپذیر» است. ما با این عقیده مخالفیم كه وفاداری برای مرد غیرممكن است و یك زن برای یك مرد آفریده شده و یك مرد برای همه ی زنها.
به عقیده ی ما عوامل خیانت را محیطهای اجتماعی در مرد به وجود می آورد نه خلقت و طبیعت. مسؤول خیانت مرد خلقت نیست، محیط اجتماعی است. عوامل خیانت را محیطی به وجود می آورد كه از یك طرف زن را تشویق می كند تمام فنون اغوا و انحراف را برای مرد بیگانه به كار ببرد، هزارویك نیرنگ برای از راه بیرون رفتن او بسازد؛ و از طرف دیگر به بهانه ی اینكه یگانه صورت قانونی ازدواج تك همسری است، صدها هزار بلكه میلیونها زن آماده و نیازمند به ازدواج را از حق زناشویی محروم می كند و آنها را برای اغوای مرد روانه ی اجتماع می سازد.در مشرق اسلامی پیش از آن كه آداب و رسوم غربی رایج گردد 90 درصد مردان، تك همسر واقعی بودند؛ نه بیش از یك زن شرعی داشتند و نه با رفیقه و معشوقه سرگرم بودند. زوجیت اختصاصی به مفهوم عجب می كنید اگر بگویم تعدد زوجات در مشرق اسلامی مهمترین عامل نجات تك همسری بود. بلی، مجاز بودن تعدد زوجات بزرگترین عامل نجات تك همسری است، به این معنی كه در شرایطی كه موجبات تعدد زوجات پیدا می شود و عدد زنان نیازمند به ازدواج از مردان نیازمند به ازدواج فزونی می گیرد، اگر حق تأهل این عده زنان به رسمیت شناخته نشود و به مردانی كه واجد شرایط اخلاقی و مالی و جسمی هستند اجازه ی چندهمسری داده نشود، رفیقه بازی و معشوقه گیری ریشه ی تك همسری واقعی را می خشكاند.در مشرق اسلامی از طرفی تعدد زوجات مجاز بود و از طرف دیگر اینهمه مهیّجات و محركات اغواكننده نبود. لهذا تك همسری واقعی بر اكثریت خانواده ها حكمفرما بود و كار معشوقه بازی مردان به آنجا نكشید كه كم كم برایش فلسفه بسازند و بگویند آفرینش مرد چندهمسری است و تك همسری برای مرد جزو ممتنعات و محالات جهان است.ممكن است بپرسید: بنا به عقیده ی این دانشمندان- كه از نظر قانون طبیعت، مرد را چندهمسری می دانند و از نظر قانون اجتماع تعدد زوجات را محكوم می كنند- تكلیف مرد در میان این دو قانون چه می شود؟
تكلیف مرد در مكتب این آقایان واضح است: مرد باید قانوناً تك همسر باشد و عملاً چندهمسر؛ یك زن شرعی و قانونی بیشتر نداشته باشد اما معشوقه و رفیقه هرچه دلش می خواهد مانعی ندارد. به عقیده ی این آقایان رفیقه گیری و معشوقه بازی حق طبیعی و مسلّم و مشروع مرد است! و بسنده كردن مرد در همه ی عمر به یك زن نوعی «نامردی» است.واقعی كلمه بر اكثریت قریب به اتفاق خانواده های اسلامی حكمفرما بود.

[SPOILER]

گمان می كنم وقت آن رسیده است كه خواننده ی محترم درك كند كه مسأله ای كه از لحاظ چندهمسری برای بشر مطرح بوده و هست چیست. مسأله این نیست كه آیا تك همسری بهتر است یا چندهمسری. در اینكه تك همسری بهتر است تردیدی نیست. تك همسری یعنی اختصاص خانوادگی، یعنی اینكه جسم و روح هر یك از زوجین از آنِ یكدیگر باشد. بدیهی است كه روح زندگی زناشویی كه وحدت و یگانگی است در زوجیت اختصاصی بهتر و كاملتر پیدا می شود. آن دو راهی كه بشر بر سر آن قرار گرفته این نیست كه از میان تك همسری و چندهمسری كدامیك را انتخاب كند. مسأله ای كه از این لحاظ برای بشر مطرح است این است كه به واسطه ی ضرورتهای اجتماعی، مخصوصاً فزونی نسبی عده ی زنان نیازمند به ازدواج بر مردان نیازمند، تك همسری مطلق عملاً در خطر افتاده است. تك همسری مطلق كه شامل تمام خانواده ها بشود افسانه ای بیش نیست. یكی از دو راه در پیش است: یا رسمیت یافتن تعدد زوجات و یا رواج معشوقه بازی؛ به عبارت دیگر یا چندهمسر شدن معدودی از مردان متأهل- كه حتماً از 10 درصد تجاوز نخواهد كرد- و سر و سامان یافتن و خانه و زندگی پیداكردن زنان بی شوهر، و یا بازگذاشتن راه معشوقه بازی؛ و چون در صورت دوم هر معشوقه ای می تواند با چندین مرد ارتباط داشته باشد، اكثریت قریب به اتفاق مردان متأهل عملاً چندهمسر خواهند بود.
آری، این است صورت صحیح طرح مسأله ی چندهمسری. اما مبلغان شیوه های غربی حاضر نیستند صورت صحیح مسأله را طرح كنند؛ حاضر نیستند حقیقت را آشكارا بگویند. آنها واقعاً مدافع مترس بازی و معشوقه گیری هستند، زن شرعی و قانونی را سربار و مزاحم می دانند و یكی اش را هم زیاد می دانند چه رسد به دو زن و سه زن و چهار زن، لذت را در آزادی از قیود ازدواج می شناسند، اما در گفته های خود



برای ساده دلان چنین وانمود می كنند كه ما مدافع تك همسری هستیم؛ با لحنی معصومانه می گویند ما طرفدار آنیم كه مرد تك همسر و با وفا باشد نه چندهمسر و بی وفا!

[/SPOILER]

منبع:

http://www.mortezamotahari.com/fa/bookview.html?BookId=388&BookArticleID=129136&Change=Prev

mona690;394872 نوشت:
یه جوری حرف میزنین انگار مردا بی عیبو نقصن کلا!

با سلام و احترام خدمت شما.

البته بنده ارتباط بین سخن شما با عرض خودم را متوجه نشدم. ولی شاید این تنوع طلبی ناشی از همان عیب و نقص هایی باشد که فرمودید! :ok:

موفق باشید. :Hedye:

بی نظیر;396049 نوشت:
طبق سخنان شما تنوع طلبی که پیامد کمالجویی است در همه انسانها وجود دارد
چون حس کمال طلبی در زن هست پس بالطبع تنوع طلبی در زنان هم وجود دارد
با توجه به این مساله
چرا اسلام راهی برای تحقق بخشیدن به این حس در زنان نگذاشته است ؟
به نظر من اگر هر حسی و تمایلی در انسان وجود داشته باشد حتما
خداوند راهی برای ارضای ان قرار داده است
حال چرا حس تنوع طلبی در زنان بدون پاسخ و جواب مانده است ؟

با سلام.

اول این که اسلام و بطور کلی مکاتب عقلی هر خواسته ای را حق انسان نمی دانند چرا که این خواسته در دنیا معمولاً معارض های جدی دارد.

دوم این که اسلام برای زنان تنوع طلب نیز راه شرعی باز گذاشته است که عبارت است از ازدواج منقطع. اما بخاطر محدودیت های ذاتی یا مصالح دیگر اجازه تعدد همسر را در آن واحد به زن نداده است. اگر بخواهیم به سبک متون دینی صحبت کنیم باید بگوییم اجازه تعدد طولی زوجات را به زن داده است اما اجازه تعدد عرضی را خیر. :ok:

مشابه آقایانی که اصطلاحاً زیر سرشان بلند می شود برخی خانم ها هم واقعاً نمی توانند با یک همسر بطور دائم زندگی کنند و لذا به ازدواج های متعدد روی می آورند. حتی گاهی همان ابتدای کار می دانند که با همسر جدید نیز ادامه نخواهند داد چرا که آنها را در بلندمدت راضی نمی کند.

موفق باشید.

hoorshid;399295 نوشت:
حالا میشود بگوییم خدا وعده ی خوردنی های لذیذ رو به انسان داده پس گرسنگی رو تایید کرده؟!!!!؟..اصلا این به چه معنی است؟!...گرسنگی یک نیاز در بشر است و ناشی از نقص اوست.
اصلا اساس لذت(که پاداش اخروی ما هم از ان جنس است) در رفع نیاز است.حالا روح هر قدر بزرگتر نیاز های ان اهم بزرگتر و هر قدر ظرف روح کوچکتر این نیاز ها کوچکتر و حقیر تر....فلسفه همه ی وعده های بهشتی همین است.

با سلام و تشكر
نظرتان را روشن بيان كنيد
حكايت وعده به حوري حكايت تنوع خواهي هست يا خير؟ با ذكر دليل

معلق;399455 نوشت:
حكايت وعده به حوري حكايت تنوع خواهي هست يا خير؟ با ذكر دليل
سعی کردم واضح عرض کنم...
با گرسنگی مثال زدم
همانطور که وعده به غذای لذیذ ناشی از نیاز به گرسنگی است وعده به حوری هم ناشی از نیاز جنسی است (حالا نیاز جنسی در مردان به خاطر ویژگیهای جهان مادی و ساختار نظام اجتماعی بیشتر است این وعده هم برای مردان در قران پر رنگ تر است) و چون اساس لذت د رفع نیاز است خداوند به افراد برای پاداش این رفع نیاز رو وعده داده.ور در جای دیگه هم عرض کردم خدمتتون که نیاز های افراد متناسب با ظرفیت روحی انهاست حالا کسی که ظرف روحش در حد این نعمات دنیوی است لذتی هم که انتظار دارد در همان حد است.برای مردان این به قول شما تنوع خواهی جنسیتی به خاطر نیازی که حکیمانه و با توجه به ساختار اجتماعی در انها قرار داده شده موجب چنین وعده ای در بهشت شده یعنی رفع این نیاز

اما اینکه شما میفرمایید این در ذات راه دارد بنده موافق نیستم چون اولا جنسیت فصل نیست صنف است و دوم انکه همان طور که عرض شده دلیل این چنین وعده ای نیازهای دنیوی است و گرنه برای افرادی با روح متعالی جنبه ی جذابیت چنین وعده هایی به شدت کاهش پیدا میکند تا جایی که میتونه کاملا حذف هم بشه و فرد هیچ انگیزه ای نداشته باشه برای بندگی در به دست اورن این لذات پس نمیشود گفت در ذات راه دارد

hoorshid;399467 نوشت:
اما اینکه شما میفرمایید این در ذات راه دارد بنده موافق نیستم چون اولا جنسیت فصل نیست صنف است

معناي اين قسمت را متوجه نميشوم
منظورتون اينه كه جنسيت ذاتي نيست و قابل نفي شدن است؟

معلق;399475 نوشت:
منظورتون اينه كه جنسيت ذاتي نيست و قابل نفي شدن است؟

منظورم این است که اگر جنسیت فصل بود در ذات ما راه داشت ولی صنف انسانیست مثل همه ی اصناف دیگه.مثل نژاد ،رنگ پوست و...ذاتا روح مجرد ما نه زن است نه مرد.بلکه کالبدی که این روح در ان قرار گرفته روح را مرد و زن کرده....
البته این نکته رو هم باید مورد توجه قرار داد که روح ما برای زیستن در هر جهانی نیازمند کالبد و بدنی متناسب با ان جهان است و به همین دلیل در اخرت هم که ما بدنی متناسب با ان جهان اریم یا در برزخ ، باز هم جنسیت وجود دارد.اما در ان جا هم این جنسیت بالعرض و به خاطر بدن به روح نسبت داده میشود نه بالاصاله.

بی نظیر;398891 نوشت:
اتفاقا دادن جواز به مردان فقط برای حمایت از یتیمان است و لاغیر

S.A.J;398992 نوشت:

ولي به خاطر اينكه آنچه در دل داريد ضابطه مند و قانوني شده و از حالت اختفاء و خيانت و به هم خوردن كانون خانواده در بياد
مجوز چند همسري رو با شرايط خاص داده مي شود.

احسنت. ولی کیه که امروزه به فکر یتیمان و بیوه ها باشه ؟ حکم ازدواج مجدد و متعه رو گرفتن و حق خودشون میدونن ولی به اصل دستور توجه نمیکنن . گویا فکر میکنند اسلام راه رو برای خوش گذرونیشون باز کرده تا حرم سرا ایجاد کنند و با هر تعداد زن که خواستند رفت و آمد داشته باشند . یعنی به عبارتی در یک برهه زمانی کوتاه ، حدود 1 هفته ، با 4 نفر زن محرم شرعی دائمی ، و با 7 نفر به تعداد روز های هفته همدم باشند و ارضا بشن. و اون آیاتی که خداوند می فرمایند عفت بورزید ، اصلا برای اینها نیست ، گویا فقط برای بانوانه!

hoorshid;399479 نوشت:
منظورم این است که اگر جنسیت فصل بود در ذات ما راه داشت ولی صنف انسانیست مثل همه ی اصناف دیگه.مثل نژاد ،رنگ پوست و...ذاتا روح مجرد ما نه زن است نه مرد.بلکه کالبدی که این روح در ان قرار گرفته روح را مرد و زن کرده....
البته این نکته رو هم باید مورد توجه قرار داد که روح ما برای زیستن در هر جهانی نیازمند کالبد و بدنی متناسب با ان جهان است و به همین دلیل در اخرت هم که ما بدنی متناسب با ان جهان اریم یا در برزخ ، باز هم جنسیت وجود دارد.اما در ان جا هم این جنسیت بالعرض و به خاطر بدن به روح نسبت داده میشود نه بالاصاله.

تا اونجايي كه بنده اطلاع دارم زن و مرد بودن بر ميگردد به اسماء جمال و جلال الهي
با حساب حرف شما آيا در عالم بعد جنسيت مي تواند قابل تغيير باشد؟ اگر اصالتي ندارد

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;399484 نوشت:
احسنت. ولی کیه که امروزه به فکر یتیمان و بیوه ها باشه ؟ حکم ازدواج مجدد و متعه رو گرفتن و حق خودشون میدونن ولی به اصل دستور توجه نمیکنن . گویا فکر میکنند اسلام راه رو برای خوش گذرونیشون باز کرده تا حرم سرا ایجاد کنند و با هر تعداد زن که خواستند رفت و آمد داشته باشند . یعنی به عبارتی در یک برهه زمانی کوتاه ، حدود 1 هفته ، با 4 نفر زن محرم شرعی دائمی ، و با 7 نفر به تعداد روز های هفته همدم باشند و ارضا بشن. و اون آیاتی که خداوند می فرمایند عفت بورزید ، اصلا برای اینها نیست ، گویا فقط برای بانوانه!

سلام
تو اين دنيا اصل بر عدم مسئوليت پذيريه
يعني تا جايي كه برات چيزي واجب نشده يا نكردند
عهده دار نشو كه بايد جوابگو باشي
ولي اين آمار يك هفته اي شما هم خيلي دور از واقعيته
واقعا كسي اينقدر وقت داره

مؤمن;399348 نوشت:

با سلام و احترام خدمت شما.

البته بنده ارتباط بین سخن شما با عرض خودم را متوجه نشدم. ولی شاید این تنوع طلبی ناشی از همان عیب و نقص هایی باشد که فرمودید! :ok:

موفق باشید.

:Hedye:

هر دو مشکل دارن عزیزان:read:

معلق;399495 نوشت:
تا اونجايي كه بنده اطلاع دارم زن و مرد بودن بر ميگردد به اسماء جمال و جلال الهي

البته اون که یک بحث دیگست مربوط میشود به تجلی اسمائ حسنی الهی و ربطی به این بحث ندارد ولی اجمالا عرض کنم که صفات مهر و قهر خداوند(یا همام جمال و جلال او) در انسان کامل هم زمان وجود دارد که نمونه اش رو در معصومین بسیار میبینیم به خصوص امیر المومنین(در این مورد پیشنهاد میکنم جاذبه و دافعه علی رو بخونید) البته برای توضیح بیشتر به نظرم به فصول اول ن در اینه جمال و جلال الهی ایت الله جوادی مراجعه کنید(در اینترنت برای دانلود هست) بهتره یک بحث کلامی ، تفسیری در همین مورد دارند.

معلق;399495 نوشت:
با حساب حرف شما آيا در عالم بعد جنسيت مي تواند قابل تغيير باشد؟ اگر اصالتي ندارد
فکر نمیکنم بشه چنین چیزی گفت چون ما بعد از مرگ هم به تجرد محض نمیرسیم اصلا فلسفه ی اصلی وجود لذات مادی به عنوان وعده های بهشتی همین بعد جسمانیی است که هنوز بعد از مرگ همراه ماست.و البته به نظرم این با احادیثی که از جهان دیگه نقل شده و ان رو توصیف کرده هم خوانی ندارد.البته در پستها قبلی هم عرض کردم که روح همواره به بدن و کالبد نیاز دارد و این جنسیت به هر حل هرچند بالعرض به روح نسبت داده میشه..گرچه باز هم اگر تاپیکی باز کنید یا از کارشناسان بپرسید فکر میکنم بهتر باشه.(اما در مورد فصل نبودن جنسیت و صنف بودن ان احتمالا همان کتاب ایت الله جوادی املی که معرفی کردم کفایت میکنه)

[h=2]تنوع طلبی جنسی در مردان[/h]
متاسفانه اکثر اوقات نه هیشه این اشکال از بعضی زنهای نادان است که احساسات جنسی مردان را برمی انگیزند

با نوع پوشش و آرایش و گفتار و حرکات ناشایست ..............

رحیق مختوم;398887 نوشت:
جناب امین پست ها را مطالعه نکرده ذهنیات خودتان را اینجا برای همگان می آورید در حالیکه
جواز متعه برای این دو دلیلی که شما آورده اید
1- جذابیتهای جنسی زنها
2- تزلزل اراده بعضی مردها
باطل شمرده شد
دلایل هم در پست شماره 38 آمده است

[=arial]سلام علیکم

جناب رحیق مختوم کیه که دلایل جواز تعدد زوجات رو ندونه؟

خود بنده فکر میکنم توی همین سایت در این مورد تاکید کردم که تعدد زوجات قبل از اینکه نیاز مردان باشه (البته نه همه مردها) نیاز زنان هست. گاهی هم برای مردان نه تنها جایز نیست که حتی حرام هست. حرام نه به این معنا که باطل کننده عقد هست ، به این معنا که جواز شرعی ندارد. مثل دروغ که روزه را باطل نمیکند اما مانع پذیرش آن میشود.
از این موضوع میگذریم چون بحث خودش رو میطلبه

پس صحبت سر دلایل جواز تعدد زوجات نیست و یه چیزی بالاتر از اون یعنی جواز شهوترانی دادن به مردها و ظلم به زنان هست

کلمه تنوع طلبی یک کلمه غلط انداز هست که برای هر مردی تحت هر شرایطی جواز چنین کاری رو صادر میکنه.

ما حق نداریم چیزی رو از پیش خودمون به دینمون نسبت بدیم.

آیا شما میتوانید در کلام الله مجید یا کلام حضرات معصومین چنین کلمه ای رو عینا برای ما بیاورید؟اگر حرف من غلط بود و از پیش خودم بود تنها پاسخ به بنده همین یک کلمه هست. نه دلایل تعدد زوجات که شما آوردید

شما بخواهید نخواهید... دلیل بیاورید یا نیاورید.. باید پاسخ این را بدهید که زنها هم از مردان در شهوت جنسی چیزی کم ندارند شاید حتی بخاطر فیزیک بدنی بیشتر از مردان نیازمند پاسخ به این غریزه باشند پس چرا باید به یک جنس چنین جوازی داده شود و به جنس دیگر خیر.

پس تعدد زوجات به دلیل بالا بودن شهوت مردان نیست ولی میتواند راه به فساد کشیده شدن مردان را بگیرد. چرا؟؟؟

چون بعضی از زنها به همان دلایلی که آوردید از داشتن شوهر بی نصیب میمانند و برای جذب کردن مردان از ابزارهای جنسیشون استفاده میکنند و مردانی که به دام چنین زنهایی میفتد باید راهی شرعی برای رسیدن به امیالشون داشته باشند وگرنه که باید همه آلوده به گناه شوند

پس آنچه که واقعیت هست اینه که اکثریت قریب به اتفاق مردانی که ازدواج مجدد میکنند بخاطر رفع نیازهای زنها و انجام یک کار خیرخواهانه و خداپسندانه نیست هر چند که چنین دلایلی رو مستمسک قرار بدهند برای رسیدن به شهواتشون.
اما همه میدانیم که نیتشون خالص نیست و صرفا هوای نفس هست که جدیدا هم برای طبیعی جلوه دادنش دست به دامن یه فکر جدیدی بنام تنوع طلبی در مردان شدند.

.امین.;399762 نوشت:
پس آنچه که واقعیت هست اینه که اکثریت قریب به اتفاق مردانی که ازدواج مجدد میکنند بخاطر رفع نیازهای زنها و انجام یک کار خیرخواهانه و خداپسندانه نیست هر چند که چنین دلایلی رو مستمسک قرار بدهند برای رسیدن به شهواتشون.
اما همه میدانیم که نیتشون خالص نیست و صرفا هوای نفس هست که جدیدا هم برای طبیعی جلوه دادنش دست به دامن یه فکر جدیدی بنام تنوع طلبی در مردان شدند.

سلام
در ازدواج هاي اول هم همينطوره
شما فكر ميكنيد انسانها(به غير از اوليا و انبيا) براي رضاي خدا و رشد و تعالي ازدواج ميكنند
اگر غريزه جنسي و عاطفي در آدما نبود هيچ ازدواجي صورت نمي گرفت
خداوند در حكم ازدواج مجدد خواسته كه در كنار غريزه تعهداتي هم ايجاد كند
نه اينكه فقط بحث سرپرستي و كمك كردن باشد

حکم خدا واضح و مشخصه ! تعدد زوجات ، حکم خاصیه ، در صدر اسلام تعدد زوجات بی نهایت بود و با این آیه تعدادش محدود شد . اگر قرار باشه بگیم تعدد زوجات 4 و متعه ی بینهایت هیچ حد و مرزی نداره ، و قانونی براش گذاشته نشده ، پس فرقش با زمان جاهلیت چیه ؟ گویا فکر میکنن این حکم واسه راحتی مردان صادر نشده و نه دیگری ! اون آیه که میگه عفت هم رعایت کن ، واسه زنه حتما ! و نه مرد . گویا که مرد تا آخر عمر هیچ وقت فشار جنسی بهش وارد نمیشه چون چپ و راست میتونه متعه کنه یا 4 تا زن داشته باشه به همین راحتی که هر شب میلش کشید ، بره پیش یکیشون و خوش بگذرونه . اون قسمت رعایت عدالتش هم که اصلا وجود خارجی نداره. چون اینروزا نمیدونم چه حکمیه ، همه ادعاشون میشه میتونن عدالتو رعایت کنن و 4 زن رو حق مسلم خوشدون میدونن که باید داشته باشن ! 1400 سال گذشت و این قسمت از آیه قران چقدر راحت شده که همه میلشون به 4 تا میکشه ! اسمشم میذار تنوع طلبی که از وقتی به دنیا اومدن تو وجودشون بوده و مثلا میخوان یه جورایی ذاتی قلمدادش کنن .

در قران شرط گذاشته شده برای این کار ، درست مثل نماز که شرط ورود به بهشته و به عنوان کلید بهشت از اون یاد میشه ولی خوندن و نخوندنش باعث بهشت یا جهنم میشه ولی اجباری توی اون نیست و از طرفی صد در صد باید این شرط اجرا بشه تا مسلمان واقعی باشیم .تعدد زوجانت هم همینه. شرط رعایت عدالت در اون نهفته شده


مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ
(احزاب ۴)
خداوند در درون ۱ مرد ۲ قلب قرار نداده است

و به قولی :

[=Times New Roman]

تعدد زوجات یا ستم نکردن بر یتیمان ؟


[=Times New Roman]اگر در کار یتیمان نمی توانید به عدالت رفتار کنید می توانید برای رسیدن به این مقصود چند زن اختیار کنید و البته تا چهارزن نه به رسم جاهلیت بی حد واندازه ، اگر بیم دارید که نتوانید میان زنان به عدالت رفتارکنید فقط یک زن اختیار کنید

[=Times New Roman]
ازمعنی وترکیب بندی آیه فهمیده می شود که : موضوع آیه پرهیزازستم کردن به یتیمان می باشد ؛ اختیار کردن دو یاسه یاچهارزن مشروط به فعل شرط است یعنی درصورت وجود یتیمانی درخانه ی مرد وبه عدالت رفتار نکردن مرد با یتیمان است . حالا چون فعل شرط موجود نیست پس جواب شرط نیزموضوعیت خود را ازدست می دهد . ودرادامه ، آیه شرط دیگری نیزآورده است که همه ی راه ها رابه روی تعدد زوجات ادعایی بعضی را بسته است . اگر ترس آن دارید که به عدالت نمی توانید رفتارکنید پس یک زن بگیرید . کسی که نمی تواند درحق یتیمان به عدالت رفتارکند ، درحق زنان هم نمی تواند به عدالت رفتارکند . چنین شخصی دیگردارای صفت عدالت نیست وصفت عدالت ازجمله صفاتی است که هرازگاهی نیست بلکه سرشت و طبع افراد است ؛ کسی که نشان داد حتی یک باربه عدالت رفتارنکرد امید آن نیست که بتواند بارهای دیگربه عدالت رفتارکند .
آیه گرچه درآغازمیدان را فراخ نشان داد وفضارا بازنمود ودرنتیجه طمع کاران وحریصان وارد گود شدند اما با ذکرصفت عدالت ،عرصه رابرداوطلبان چنان تنگ کرد که از آن روی برتافتند و به یک زن بسنده کردند .
چطورشدکه علما در طول سده ها این آیه را ، آیه ی تعدد زوجات نامیدند وصدروذیل آیه را فراموش کردند ؟ خدا می داند! ممکن است ازآن رو باشدکه بضاعت علمی اندکی داشتند یا شاید پروای تابعین ، آنان را ازگفتن همه ی حقایق باز می داشت ویا شاید حوایج آنان نیزازاین رهگذرنیک برآورده می شد ! الله أعلم بالصواب .

[=Times New Roman]



معلق;399900 نوشت:
سلام
در ازدواج هاي اول هم همينطوره
شما فكر ميكنيد انسانها(به غير از اوليا و انبيا) براي رضاي خدا و رشد و تعالي ازدواج ميكنند
اگر غريزه جنسي و عاطفي در آدما نبود هيچ ازدواجي صورت نمي گرفت
خداوند در حكم ازدواج مجدد خواسته كه در كنار غريزه تعهداتي هم ايجاد كند
نه اينكه فقط بحث سرپرستي و كمك كردن باشد

[=arial]
سلام علیکم

جناب معلق هر کس به هر دینی که هست برای رضای خدا و دوری از فعل حرام ازدواج میکنه ولی ازدواج اول مانند آب هست که برای حیات انسان ضروریست . وقتی آدم آب خنک تهیه کرد و میتوانست برای رفع عطش از آن استفاده کند اما آن را کنار گذاشت و رفت آبمیوه خرید این یعنی زیاده خواهی. نمیگویم رفع نیاز نیست ، چرا رفع نیاز هست اما ضروری نمیباشد.

البته منظورم این نیست که همه آقایان زیاده خواهند ولی اگر چنین جوازی با رعایت شرایطش داده شده تنها و تنها دلیلش مصالح انسانهاست نه رفع نیازجنسی مردان. هر چند که این امر بهانه ی خوبی برای اجرای آن باشد

از شما میپرسم آیا خانمها میل جنسی ندارند یا میتوانند تحت هر شرایطی آن را سرکوب کنند؟

پس چرا در غیاب همسر حق ازدواج حتی موقتش رو هم ندارند؟

لطفا دلایل عقلانی نیاورید در جاییکه عقل نمیتواند پاسخگوی غرایز باشد و فقط کنترل کننده و بازدارنده از ظغیان هست.

{در اینجا پاسخ روایتی که به حضرت علی علیه السلام نسبت میدهند را هم میبینیم و شاهد است بر اینکه نه تنها نمیشود عقل زنها بخاطر داشتن احساساتشان ناقص باشد که باید بیشتر از مردها باشد که میتوانند خود را مدیریت کنند و حتی گرفتار همان عواطف و احساساتی که بهشون نسبت میدهند، نشوند }

(البته مردان زیادی هم هستند که با وجود دوری از همسر رو به چنین کاری نمیاورند چون عقلشان مانع از چنین کاریست.)[=arial]

از این مساله درمیابیم که اصل زندگی زناشویی در اسلام برپایه تک همسری هست

سوال:
اگر تنوع طلبی جنسی در آقایان یک گرایش واقعی و ذاتی نیست مبنای احادیث و روایاتی که در آن به داشتن زنان متعدد در بهشت وعده داده شده است چیست؟
جواب:
حس تنوع طلبی در هر انسانی در حوزه های مختلف از شاخه های کمال طلبی انسانی است. بدین معنا که انسان که ذاتا کمال گرا و تکامل جو است در راستای رسیدن به این کمال گاه دست به تنوع طلبی می زند چرا که در نوع های مختلف کمال خود را دیده و به سوی آنها حرکت می کند .
گاه این کمال طلبی که در تنوع طلبی راه خود را می یابد منشا تعقلی دارد و گاه منشا توهمی .
توضیح این که فرد گاهی از هر کمالی که به دست می آورد خسته نشده و کمال برتر را طلب می کند و در این راه از وسایل مختلف مدد می جوید مانند طالب علمی که از تعدد و تکثر علوم خسته نشده و به هر نوعی از آن دست می یازد تا مگر آن حس کمال طلبی علمی اش اقناع شده و به آن کمال مطلوب برسد.
مولانا این نوع کمال طلبی را که منشا تعقلی دارد را ستایش کرده و انسان را به درک آن دعوت می کند:
همچو مستسقی کز آبش سیر نیست بر هر آنچه یافتی بالله مایست
بی نهایت درگه است این بارگاه صدر را بگذار صدر توست راه(1)
اما گاه انسان در لذات مادی خویش دچار توهم شده و برای بدست آوردن لذت بالاتر دست به تنوع طلبی زده و با فراموش کردن اهداف این وسایل به تنوع در وسایل می پردازد این تنوع طلبی که منشا توهمی دارد که به اشتباه انسان دچار آن می شود باعث دور شددن از کمالات حقیقی شده و انسان را در محدوده کمال حیوانی نگه می دارد.(2)
آیه الله جوادی آملی در کتاب اخلاق در قرآن به این نکته اشاره می فرماید: خدا در انسان برای حفظ حیات انسانی لذات را به عنوان جایزه برای برعهده گرفتن سختی های این کار در نظر گرفته است چرا که انسان با عقل خویش از کارهایی که برای او سختی دارد احتراز می کند برای همین خدا این کارها را که غالبا با مشقاتی همراه است را در کنارش جوایزی (لذاتی)قرار داده است که انسان برای این جوایز هم که شده به آن کار تن می دهد. به عنوان مثال تشکیل خانواده و تشکیل کانونی برای ابقای نسل یک کاری است که به نفسه دارای مشقاتی برای مرد و زن می باشد که اگر به خودی خود از افراد انسانی بخواهند که برای ادامه نسل بشر این کار را انجام دهند کمتر کسی زیر همچنین بار مشقتی می رود. برای همین منظور خدا برای ادامه نسل بشری لذت جنسی را در آنها قرار داد که به عنوان جایزه و پاداشی برای این کار باشد. در قضیه لذات از خوردنی ها و آشامیدنی ها نیز اینگونه است.
پس این لذات به قصد ثانوی و بالتبع اند یعنی اصل آن بقای حیات و بقای نسل است و این لذات جوایزی برای حافظین و عاملین است.
حال این لذات در این دنیا می شود یک جایزه و یک پاداش در قبال کارهایی که مشقت دارند و در قیامت برای افراد به عنوان یک لذت خالص بدون مشقات دنیایی و این پاداش کارهای دنیوی آنهاست. حال تنوعی که در آن هست از لذت بدون دردسر و مشقت دنیوی است که از لوازم دنیایی مثل تولید مثل و تشکیل نظام خانواده و ... آن منسلخ می شود و به عنوان یک پاداش اخروی در قبال کارهای دنیوی برای آنها در نظر گرفته می شود.
در دنیا نیز اگر برای مرد تا چهار زن زا اجازه داده اند نه از باب تنوع طلبی است بلکه به مقتضای خلقت مرد و حکیمانه بودن این خلقت است و به خاطر عوارضی که در زن ها از نظر جسمانی هست به مرد برای تحمل مسوولیت بیشتر در این نظام حکیمانه برای تکثیر نسل و نیازات دایمی او در قبال نیازهای محدود زن این اجازه به او داده شده است.والا تنوع طلبی جنسی نه در این دنیا و نه در آن دنیا یک گرایش ذاتی نیست.بلکه یک جایزه(لذت) در قبال کاری است که انجام می دهد.

پاورقی:
1- مثنوی معنوی، دفتر سوم، 86
2- اسلام و مقتضیات زمان ج2 ص 164

موضوع قفل شده است