سلام رحیق مختوم جان ... خوبی ...
بزرگوار شما اعتقاد نداری که تو دین اسلام به خانوم ها توهین شده ؟؟؟
1- وقتی تو قرآن یه آیه داریم که میگه { همانا زنان کشتزارهای شما هستند ... }
2- یا یه حدیث از حضرت محمد داریم که میگه { همانا زن عورت است ... }
3- یا اینکه نماز نمازگزار در دو حالت باطل است ... یکی اینکه در حین نماز خوندن از جلوی ایشان سگ رد شود ... { یا یه جنس مونث ... }
4- همانا زن ناقص العقل است .
و ...
به نظر شما اینا توهین نیست ... به خدا نمیدونم بهتون چی بگم ...
با سلام و درود
1. «نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ»
زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند پس هر زمان كه بخواهيد، مىتوانيد با آنها آميزش كنيد. و (سعى نمائيد از اين فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نيكى براى خود، از پيش بفرستيد! و از خدا بپرهيزيد و بدانيد او را ملاقات خواهيد كرد و به مؤمنان، بشارت ده! (بقره، 223)
تعبیر کشتزار که همان رحم و محل کاشت نطفه است اشاره به اين دارد كه غرض از ازدواج تنها اطفاء شهوت و هوسرانی نيست، بلكه خداوند اين ميل جنسى را در زن و مرد قرار داد تا نسل بشر در زمين ادامه يابد و غرض از ازدواج بطور عمده توليد مثل است.
لذا پایه شریفه به مقام و اهمیت زن در ازدواج و بقای نسل انسان، اشاره دارد و به مردان تذکر می دهد که مراقب باشید آن را ضایع نکنید و با دید هوسرانی و شهوترانی آن را نبینید.
2. صرف نظر از سند و دلالت این حدیث، می توان گفت این گونه احادیث به لزوم پوشش و رعایت حیا و عفت اشاره دارند.
3. در مذهب شیعه و حتی در اسلام چنین حکمی نداریم.
4. این روایات ضعف سند دارند. اگر هم سند آنها را صحیح و کامل بدانیم، می تواند در واقع اشاره به عقل دوراندیش(غایت انگار) باشد.
عقل گاهی دوراندیش است و به غایت و هدفی می نگرد، و چه بسا برای رسیدن به آن هدف، از عواطف فطری و کنونی خویش چشم پوشی نموده و از آنها می گذرد. این عقل غایت انگار است. بر خلاف عقل وظیفه گرا که نگاه به فطرت و وجدان فعلی خویش دارد و بر اساس نگاه به آن، تصمیم می گیرد.
زنان بیشتر به وضع کنونی و عواطف فطری الآن می نگرند و طبق آن تصمیم می گیرند، در حالی که در مواردی باید طبق عقل غایت انگار، با توجه به هدف و غایتی مهم تر، از عواطف فعلی و فطری خویش چشم پوشی کرد.
به همین جهت، اموری که به نوعی نیاز به مدیریت کلان و دوراندیشی دارد را به عهده مردان گذشته اند. لذا نباید این روایات را مربوط به نقص تکوینی و جنسیتی دانست؛ بلکه آنها ناظر به مطلب دیگری است.
ضمنا این تعابیر با توجه به فرهنگ آن زمانه کاملا عادی بوده و جنبه توهین و تحقیر نداشته است.
ببینید آقای میقات اگر اسلام گفته بود به زن ها توصیه میشه برای خروج از منزل با مردشون هماهنگی کنند حرفی نبود. اما در احکام داریم زن حق بیرون رفتن از منزل بدون اجازه شوهر را ندارد. در اینجا شوهر به هر دلیلی که خود صلاح می داند می تواند مانع خروج زن از منزل شود. چرا باید مدیریت خانواده را به مرد داد؟ برای این دلیل عقلانی وجود دارد؟
من باز هم میگم اگر قضیه صرفا توصیه و تذکر بود حرف شما شاید تا حدی موجه می بود ولی وقتی صحبت درباره حق بیرون رفتن از منزل بدون اجازه همسر است قضیه فرق می کنه. شما هم گفتید نمی تواند حق زن را ضایع کند ولی وقتی زن اصلا حق بیرون رفتن از منزل بدون اجازه شوهرش را ندارد دیگر مرد چطور با جلوگیری از بیرون رفتن زن حقی را ضایع می کند؟ زن اصلا حقی ندارد.
با سلام و درود
دینداری این نیست که فقط در صورتی که دلیل عقلی بر حکم دین داشتیم آن را بپذیریم، و الا نه.
شارع و کسی که دین را تشریع می کند، حکیم و علیم است و کار بی حکمت نمی کند. لذا حکمی که تشریع کرده حکمتی دارد، ولو ما از آن آگاه نباشیم.
در مورد اجازه خروج از منزل نیز عرض کردم، وقتی قرار است خانواده یک مدیر داشته باشد و آن مدیر ـ به حسب ویژگی های جسمی و روحی ـ مرد است، طبیعی است که زیرمجموعه باید با اجازه و مدیریت او فعالیت داشته باشند. این کاملا منطقی و معقول است.
در ضمن قرار نیست در یک عبارت همه معارف بیان شده باشد. بایستی مجموعه احکام خانواده و احکام زن و شوهر را مورد بررسی قرار داد؛ لذا با نگاه مجموعی روشن می شود که این حکم نمی تواند بهانه ای برای تضییع حقوق زن باشد. در اسلام بر روی تفاهم و هم کفو بودن زن و مرد و ... بسیار تاکید شده است و خانواده ای که بر این مبنا استوار باشد، موفق است. لذا اگر این حق به خود زن هم داده می شد، باز هم این دستورات و رعایت حقوق زن و شوهر به جای خود باقی بود.
قرار نیست زن محبوس در خانه باشد، بلکه فقط قرار است برای بیرون رفتن، حقوق مرد را در نظر داشته و با او هماهنگ باشد. هیچ کجا گفته نشده که مراد از این حکم این است که زن توسط مرد محبوس شده باشد در خانه.
زندگی یک مسئله دو طرفه است (رابطه زناشویی). دلیلی ندارد اگر زن نمی خواهد در این رابطه باشد مرد به بهانه آن که مدیر خانواده است این حق را داشته باشد که زن را بزور نگه دارد. حق طلاق می توانست مشترک بین هر دو باید یعنی هر دو حق طلاق داشته باشند و در این داستان مساوی باشند.
من نمی توانم قبول کنم زن حقی در تصمیم گیری برای ادامه یا عدم ادامه زندگی ندارد و شما این را منصفانه، با عدل و عاقلانه بدانید.
با سلام و درود
به نکته خوبی اشاره کردید.
در زندگی مشترک قرار نیست هر کس هر موقع خواست از این دور خارج شود. زن چون عواطف و احساسات بیشتری دارد، این احتمال بسیار زیاد است که بخواهد سر هر موضوعی که عواطف او را تحت تاثیر قرار می دهد، از این دور زندگی، خود را خارج کند و یا طلاق بگیرد. غافل از این که هر زندگی ای به نوبه خود این ناملایمات را دارد و اگر قرار بر این باشد، زن مدام باید زندگی مشترک را عوض کرد.
اسلام همان طور که اجازه جدایی و طلاق را به مرد داده، توصیه های بسیاری هم به او کرده تا حقوق زن و فرزند را رعایت کند، و الا مدیون و در پیشگاه الهی مسئول است و عقاب دارد.
دستاوردی که امروزه عقل جمعی بشریت و الیت جامعه بشری (و نه جوامعی که هنوز قوانین مذهبی یا قبیله ای یا ....روابط اجتماعی و فردی را تعریف میکند) به آن دست یافته و در اعلامیه حقوق بشر تعریف و مورد پذیرش ملتها قرار گرفته ،عبارت است از اینکه انسانها دارای حقوق برابر انسانی هستند و رنگ پوست ،ملیت ،قومیت ، نزاد،و جنسیت و .... هیچ یک دلیل برتری و برتری جویی کسی نمیشود.
آنچه که بدیهی است علی رغم تلاش کارشناسان محترم که سعی در توجیه موضوع دارند ولی در اسلام به وضوح در بسیاری از حقوق عام و خاص مردان بر زنان برتری داده شده اند.
ای کاش دست کم مراجع دینی شیعه که معتقد به تدوین احکام ثانویه هستند ، این نقیصه را تاحدودی رفع میکردند معالاسف چون چنین چیزی کمتر میشود و احتمالا نشدنی هم هست ، لکن کارشناسان محترم همانند رویه همیشگی سعی میکنند که برای تک تک این تبعیض ها دلیلی بتراشند تا منطقی جلوه کند. حال آنکه این دلایل تنها با دیدگاه درون دینی قابل پذیرش هست و این انسانهای معتقد مذهبی هم که دلایل را میتوانند بپذیرندکه اصلا نیازی به این ادله ندارند! تبعیضی مشاهده نمیکنند که دنبال دلیلش باشند!!
حال آنکه یک انسان بدون تعلق مذهبی یافت نمیشود که این دلایل اقامه شده برایش حجت باشد. در اغلب حقوق اسلامی زنها نصف مردان محاسبه میشوند اینکه دیه زن نصف باشد ، ارثش نصف باشد شهادش نصف باشد و .... بدیهی و مثل روز روشن است که چه ارزشی در برابر مرد دارد و چندان نیازی به توضیح ندارد!!!
به هر حال از نظرات کارشناسان محترم کمال تشکر را دارم ولی مخلص هیچ دلیل موجه و معقولی بر چرایی این تبعیض در توضیحات عزیزان نیافتم.
متشکرم
با سلام و درود
انسان ها در انسانیت مشترک هستند و فرقی بین زن و مرد نیست: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»؛ گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست. (حجرات، 13)
برتری های اجتماعی با توجه به ویژگی های جسمی و روحی، اصلا ایرادی ندارد، بلکه برتری در صورت تساوی ویژگی ها است که بی عدالتی است؛ لذا متفاوت بودن و باطبع احکام متفاوت داشتن اصلا بی عدالتی نیست، بلکه آن تبعیض است که بی عدالتی است.
بین تفاوت و تبعیض، فرق است.
از نظر اسلام، زن و مرد متفاوت هستند و لذا احکام متفاوتی هم دارند؛ ولی در انسانیت، یکسان هستند و هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد.
این سخن کاملا معقول و منطقی است و اگر منصفانه و بدون پیش داوری مورد دقت قرار بگیرد، هیچ بُعدی ندارد.
[=Microsoft Sans Serif]شایسته است که بزرگان کشوری مسلمان، نگاهی بازنگر به قانونها داشته باشند.
o چند همسری:
در (نسا / 3) آمده است: «یک مرد تا چهار همسر میتواند داشته باشد بهشرطی که با دادگری در میان آنان رفتار کند»
اما در (نسا / 129) آمده است: «و هرگز نمیتوانید میان همسران، به داد رفتار کنید؛ هرچند «کوشش فراوان» کنید. پس تمایل خود را یکسره متوجه یکطرف نسازید، تا دیگری را بلاتکلیف رها کنید...»
«آیا درونمایهی این آیه، «کاملاً» درونمایهی آیهی (3) همین سوره را نسخ نمیکند؟»
o چند همسری زن:
گفته میشود که اگر زن چند همسر داشته باشد، نمیتوان آشکار نمود که فرزند وی، از کدام پدر است.
اکنون داروهای جلوگیری از بارداری، دارای (99/9%) اثربخشی هستند؛ بدینمایه که از هر هزار زن، تنها یک زن باردار میشود.
و چون قانون برای همهی مردم است نه استثناء باید این قانون دگرگون شود.
اگرچه سرشت زنان بهگونهای است که بیش از یک مرد را نمیتوانند به حریم خود راه دهند، ولی آن توجیه برای چندهمسری زنان، دیگر درونمایهای ندارد.
o شهادت در دادگاه
گفتههایی که در این موضوع گفته شد، پذیرفتنی نیستند!
اگر زنان از نظر احساسی سست هستند، مردان نیز از نظر جنسی سست هستند.
چه بسیار مردانی که به این خاطر در دادگاهها دروغ میگویند که به کام خود برسند.
همچنین آشکار است که مردان بیشتر از زنان دروغ میگویند - مردی که چند همسر دارد، به زنش این موضوع را نمیگوید و دیگر موضوعها. که این ویژگی در دادگاهها نیز دیده میشود!
o طلاق:
زنان، بهویژه زنان ایرانی، آفریدههای وفاداری هستند و تا «کارد به استخوانشان» نرسد، درخواست جدایی نمیدهند (اگرچه استثنا هم هست)
در وفاداری زنان همین بس که آنان از سن 14 سالگی درد دوره را هر ما تاب میآورند و همچنین درد مردافکن بارداری و زایمان را.
آنان این درد را برای چه تاب میآورند؟
برای اینکه زندگی ما را با آوردن بچهای شیرین کنند؛ پس آنقدر در اندیشهی زندگیای سرسبز و آشتی کردن هستند که حتی این موضوع را به روی کسی نمیآورند.
سیاستمداران بهتر میدانند؛ اما با وضعیتی که در بین همهی زنان است، بهتر است، دگرگونیای در قانونها کنند. زیرا هم در درون و هم در بیرون کشور، این موضوع بازیچهی دست اسلامستیزان شده است و خشم زنان را نسبت به اسلام بر میانگیزانند.
در صورتی که اگر به دیدهی دوستانه نگاه کنیم، اسلام چنین چیزهایی را نگفته است!
با سلام و درود
1. نسخ احکام و ضوابطی دارد، و عالمان دینی این را نسخ نمی دانند. توجه داشته باشید که تعدد زوجات مورد اتفاق شیعه و سنی است و لذا این موضوع اگر نسخ شده بود و از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بیانی رسیده بود، دیگر اتفاقی نبود.
2. بین حکمت و دلیل فرق است. اگر دلیل نفی چند همسری زنان، همین موردی بود که شما اشاره فرموده اید، بله، با فقدان دلیل، دیگری موردی برای این حکم نبود.
ولی در این جا دلیلی بیان نشده است، بلکه این موضوع به عنوان حکمت این حکم بیان شده و حکمت این گونه است که می تواند یک زمانی نباشد ولی حکم هنوز باقی باشد، زیرا حکم متوقف بر حکمت نیست.
3. نگاه ما به اصل تشریع این احکام است، نه نوع رفتار مدعی مسلمانی.
در ضمن، جواز تعدد زوجات برای مردان، فقط شهوت نیست. مرد باید شهوتش را کنترل کند و حقوق همسرش را رعایت کند، در غیر این صورت در درگاه الهی مسئول است و عقاب می شود.
در اسلام بسیار توصیه به کنترل شهوت و جلوگیری از بروز زمینه شهوت شده است، و این توصیه ها برای هر انسانی است. تعدد زوجات، فلسفه و حکمت های متعدد دارد که در مجموع باید بررسی شود.
اگر این احکام بطور مجموعی نگاه شود، روشن می شود که به نفغ زندگی مشترک است.
ضمنا اسلام تشویق به چند همسری نکرده است.
4. اگر احکام و تعالیم اسلام، با نگاهی همه جانبه و منصفانه و بدون پیش داوری بررسی شود، معقول و منطقی و قابل پذیرش است.
1. نسخ احکام و ضوابطی دارد، و عالمان دینی این را نسخ نمی دانند. توجه داشته باشید که تعدد زوجات مورد اتفاق شیعه و سنی است و لذا این موضوع اگر نسخ شده بود و از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بیانی رسیده بود، دیگر اتفاقی نبود.
در قانون، هرکس دروغی بگوید و دروغش اثبات شود، دیگر به سخن آنکس استناد نمیشود.
شیعیان، با سنیان بر سر ولایت مشکل دارند و بر این باوراند که آنان دروغ گفتهاند و با اینکار، کیش اسلام را از شاهراهش، بیرون راندهاند.
پس چرا گفته میشود این سخن را سنیان نیز باور دارند؟
سخن آنان در قانون شیعه چه ارزشی دارد؟
آنان چیزهای دیگری را نیز باور دارند که شیعیان آنرا نپذیرفتهاند.
پس همانگونه که گفته شد، اگر نداشتن راستگویی و امانتداری کسی به باور برسد، دیگر سخن چنین کسی ارزشی ندارد.
شیعیان خود را از سنیان بالاتر میدانند و اگر سنیان رفتار اشتباهی داشته، دلیل نمیشود که شیعیان نیز چنان باشند!
البته ما نمیدانیم که چنین رفتاری درست است یا خیر؟ اما با توجه به بازخورد این قانون در میان نیمی از مردم ایران (زنان)، میتوان به نادرستی و نادادگری بودن این قانون گمان برد.
زیرا همانگونه که در آیهی (129) آمده است، «هیچ» مردی نمیتواند در میان زنان خود دادگری.
چرا؟
چون هنگامی که مردی زن دومی را میگیرد، برای این است که از زن نخست خود «سیر» شده یا آن زن دیگر برای او رنگ و بویی ندارد و برای همین زنی جوانتر و خوشاخلاقتر را اختیار میکند که از زن نخستش بهتر باشد؛ در این گونه، چگونه میتوان گفت که دادگری میکند؟
استثنا هم هست که مردی به خاطر دیگر موضوعی زن دیگری بگیرد؛ اما آن «استثناء» است و استثنا، در قانونگذاری مدنظر نیست.
سخنان گفته شده، ما را بر این باور نداشت که (نسا / 3) منسوخ نشده است.
زیرا چیز چندانی از این سخنان شما دستگیر ما نشد!
میقات;396862 نوشت:
بین حکمت و دلیل فرق است. اگر دلیل نفی چند همسری زنان، همین موردی بود که شما اشاره فرموده اید، بله، با فقدان دلیل، دیگری موردی برای این حکم نبود.
ولی در این جا دلیلی بیان نشده است، بلکه این موضوع به عنوان حکمت این حکم بیان شده و حکمت این گونه است که می تواند یک زمانی نباشد ولی حکم هنوز باقی باشد، زیرا حکم متوقف بر حکمت نیست.
3. نگاه ما به اصل تشریع این احکام است، نه نوع رفتار مدعی مسلمانی.
اگر میشود، سادهتر بیان بفرمایید تا برای ما نیز بتوانیم آنرا درک کنیم.
میقات;396862 نوشت:
در ضمن، جواز تعدد زوجات برای مردان، فقط شهوت نیست. مرد باید شهوتش را کنترل کند و حقوق همسرش را رعایت کند، در غیر این صورت در درگاه الهی مسئول است و عقاب می شود.
آیا نهادی در ایران هست که پادافرهای برای مردانی که به داد رفتار نمیکنند، جاری کند؟
اگر زنی به دادگاه برود و از دادگری نکردن شوهر خود گله کند، چهچیزی به او گفته میشود؟
اگر با این دیگاه بخواهیم نگاه کنیم که هرچیزی را به خدا واگذاریم، پس نباید چیزی به نام دادگستری در ایران باشد!
میقات;396862 نوشت:
در اسلام بسیار توصیه به کنترل شهوت و جلوگیری از بروز زمینه شهوت شده است، و این توصیه ها برای هر انسانی است. تعدد زوجات، فلسفه و حکمت های متعدد دارد که در مجموع باید بررسی شود.
خواهش ما اینست که چند «حکمت» چند همسری مردان را بازگو کنید
میقات;396862 نوشت:
اگر این احکام بطور مجموعی نگاه شود، روشن می شود که به نفغ زندگی مشترک است.
همچنین بفرمایید که چگونه چندهمسری به سود زندگی مرد و زن میشود
میقات;396862 نوشت:
ضمنا اسلام تشویق به چند همسری نکرده است.
شما خود گفتهاید که آیهی (3) نساء نسخ نشده است؛ وقتی گفته میشود تا چهار زن میتوانید بگیرید و اگر بیم دادگری نکردن را دارید از کنیزان استفاده کنید، درونمایهای بهجز تشویق دارد؟
اگر این آیه نسخ نشده باشد، دیگر چگونه مردان برای چند همسری باید تشویق میشدند؟
آیا تشویق اینست که خداوند کمکهزینهی عقد و عروسی هم به مردان بدهد؟
میقات;396862 نوشت:
4. اگر احکام و تعالیم اسلام، با نگاهی همه جانبه و منصفانه و بدون پیش داوری بررسی شود، معقول و منطقی و قابل پذیرش است
ما خوشحال میشویم که سود این قانون، در کشور کنونی ایران را متوجه شویم!
ما سخنهایی نیز در مورد شهادت زن در دادگاه و حق طلاق نیز گفتیم؛ خواهش میکنیم که در مورد آنان نیز ما را راهنمایی بفرمایید.
نوشته اصلی توسط asal
یعنی اگه مردی بتونه عدالت رو رعایت کنه میتونه چهار تا زن بگیره؟
تبری;396850 نوشت:
بله، اما نظر قرآن کریم اینه:
مبارکه نسا 129:
وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا
و شما هرگز نمىتوانيد ميان زنان عدالت كنيد هر چند [بر عدالت] حريص باشيد پس به يك طرف يكسره تمايل نورزيد تا آن [زن ديگر] را سرگشته [=بلا تكليف] رها كنيد و اگر سازش نماييد و پرهيزگارى كنيد يقينا خدا آمرزنده مهربان است
با سلام
اینگونه پاسخ دادن یعنی در قرآن کریم آیات متناقض وجود دارد. درصورتیکه عدالتی که در این آیه بکار رفته با آن عدالتی که فرمود اگر ترسیدید رعایت نکنید باید به یکی اکتفا کنید فرق دارد ........
اینگونه پاسخ دادن یعنی در قرآن کریم آیات متناقض وجود دارد. درصورتیکه عدالتی که در این آیه بکار رفته با آن عدالتی که فرمود اگر ترسیدید رعایت نکنید باید به یکی اکتفا کنید فرق دارد ........
برادرم، بحث سر خوب و بهتر است.
خداوند بنابر دلائلی موجه خواند چند هسری را در چارچوبی از مقررات که یکیش عدله. و بنابر دلائلی بهتر خواند کسی که یک همسر اختیار کند چون به عدل نزدیک تر است.
این برای شما بهتر است:
سوره: 8 , آیه: 19 [اى مشركان] اگر شما پيروزى [حق] را مىطلبيد اينك پيروزى به سراغ شما آمد [و اسلام پيروز شد] و اگر [از دشمنى] بازايستيد آن براى شما بهتر است و اگر [به جنگ] برگرديد ما هم بر مىگرديم و [بدانيد] كه گروه شما هر چند زياد باشد هرگز از شما چيزى را دفع نتوانند كرد و خداست كه با مؤمنان است
سوره: 4 , آیه: 25
و هر كس از شما از نظر مالى نمىتواند زنان [آزاد] پاكدامن با ايمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد [ازدواج كند] و خدا به ايمان شما داناتر است [همه] از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانوادهشان به همسرى [خود] درآوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد [به شرط آنكه] پاكدامن باشند نه زناكار و دوستگيران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتكب فحشا شدند پس بر آنان نيمى از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است اين [پيشنهاد زناشويى با كنيزان] براى كسى از شماست كه از آلايش گناه بيم دارد و صبر كردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است
نوشته اصلی توسط asal
یعنی اگه مردی بتونه عدالت رو رعایت کنه میتونه چهار تا زن بگیره؟
با سلام
اینگونه پاسخ دادن یعنی در قرآن کریم آیات متناقض وجود دارد. درصورتیکه عدالتی که در این آیه بکار رفته با آن عدالتی که فرمود اگر ترسیدید رعایت نکنید باید به یکی اکتفا کنید فرق دارد ........
لازم است اين موضوع بررسى شود كه منظور از عدالت كه جزو شرائط تعدد همسر ذكر شده است چيست؟
آيا اين عدالت مربوط به امور زندگى از قبيل همخوابگى و وسايل زندگى و رفاه و آسايش است يا منظور عدالت در حريم قلب و عواطف انسانى نيز هست؟
شك نيست كه" عدالت" در محبتهاى قلبى خارج از قدرت انسان است چه كسى ميتواند محبت خود را كه عواملش در بيرون وجود اوست از هر نظر تحت كنترل درآورد؟ بهمين دليل رعايت اين نوع عدالت را خداوند واجب نشمرده و در آيه 129 همين سوره نساء ميفرمايد" وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ
": شما هر قدر كوشش كنيد نميتوانيد در ميان همسران خود (از نظر تمايلات قلبى) عدالت و مساوات برقرار سازيد.
بنا بر اين محبتهاى درونى مادامى كه موجب ترجيح بعضى از همسران بر بعضى ديگر از جنبه هاى عملى نشود ممنوع نيست، آنچه مرد موظف به آن است رعايت عدالت در جنبه هاى عملى و خارجى است.
از اين بيان روشن ميشود: كسانى كه خواسته اند از ضميمه كردن آيه فوق (فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً) به آيه 129 (وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ) چنين نتيجه بگيرند كه تعدد زوجات در اسلام مطلقا ممنوع است، زيرا در آيه نخست آن را مشروط به عدالت كرده، و در آيه دوم عدالت را براى مردان در اين مورد امرى محال دانسته است، سخت در اشتباهند.
زيرا همانطور كه اشاره شد عدالتى كه مراعات آن از قدرت انسان بيرون است عدالت در تمايلات قلبى است، و اين از شرائط تعدد زوجات نيست و آنچه از شرائط است عدالت در جنبههاى عملى است.
گواه بر اين موضوع ذيل آيه 129 همين سوره ميباشد آنجا كه ميگويد:
" فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ" يعنى:" اكنون كه نمي توانيد مساوات كامل در محبت ميان همسران خود رعايت كنيد لا اقل تمام تمايل قلبى خود را متوجه يك نفر از آنان نسازيد كه ديگرى را به صورت بلا تكليف در آوريد".
نتيجه اينكه كسانى كه قسمتى از اين آيه را گرفته و قسمت ديگر را فراموش كردهاند گرفتار چنان اشتباهى در مسئله تعدد زوجات شدهاند كه براى هر محققى جاى تعجب است.
از اين گذشته از نظر فقه اسلامى و منابع مختلف آن در ميان شيعه و اهل تسنن مسئله تعدد زوجات با شرائط آن جاى گفتگو و چانه زدن نيست و از ضروريات فقه اسلام محسوب مى شود. ________________
تفسير نمونه، ج3، ص: 256
واقعیت با چیزی که شما تصور می کنید و می گویید، تفاوت زیادی دارد.
قضاوت شما از اسلام نیز، مطابق با واقع و حقیقت نیست. معیار در اسلام، زن یا مرد بودن نیست، بلکه تقوا است:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ»
اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست خداوند دانا و آگاه است! (حجرات، 13)
از دیگر احکام اسلام این است که زن از طرف شوهر اجباری برای کار کردن در منزل ندارد و می تواند در ازای آن اجرت و حقوق بگیرد. علاوه بر این در قرآن به سختی دوران بارداری و وضع حمل اشاره شده (احقاف، 15) و به انسان یاد آور می شود که در برابر والدینش به احسان و نیکویی رفتار نماید.
و ....
مطلب دیگر این که پادشاه شدن یک زن، دلیل بر این نیست که حقوق زنان دیگر در جامعه رعایت می شود، لذا با نگاه به اندکی از زنان نباید قضاوت کرد. اسلام به همه زنان و به جنس زن نگاه می کند و به آن ارزش می دهد، لذا پادشاه و یا رئیس جمهور شدن زن، دلیل بر این نیست که حقوق زنان در آن جامعه رعایت می شود و یا آن جامعه در راستای ارزش زن قدم بر می دارد.
روز زن و ... هم وقتی ارزش دارد که جایگاه واقعی زن حفظ شود و جنس زن محترم باشد.
اسلام قوانین و احکامش را به گونه ای تعیین فرموده که مسیر سعادت و کمال، برای زن فراهم باشد، و بالمآل و در مجموع، منفعت زن تامین گردد، ولو در این مسیر، محدودیت هایی هم باشد ولی سرانجام و در مجموع، به نفع زن است.
لذا جعل قوانین به گونه ای که منفعت موقتی و محدود را برای زن تامین کند ولی سرانجام و در مجموع به ضرر و زیان زن باشد، خدمت و ارزش دادن به زن نیست.
سلام
درسته توی اون دنیا زن و مرد با هم برابر هستند از نظر حقوق ولی ما داریم در مورد مسائل روز مره صحبت میکنیم
درسته وضع حمل همه سختیش مال مادره ولی موقع طلاق بچه مال پدره اگه اینجوری فرض بشه که زن فقط بچه رو به دنیا بیاره بازم با اون سختی ها زن باید مال مادر باشه
اتفاقا پادشاه شدن و ریس جمهور شدن به این معنیه که زن با مرد برابره و میتونه در مورد یک جامعه تصمیم بگیره
توی ایران زن حتی نمیتونه قضاوت کنه به جرم احساس من نمیدونم اسلام زنان رو چی دیده که فکر میکنه یه زن نمیتونه بر اساس قانون قضاوت کنه و بر اساس احساس قضاوت میکنه علاوه بر این خیلی از قاضی ها هستن که با گرفتن پول قضاوت میکنند اینجاا احساسات به کمک زن می اید و اجازه نمیده که حق کسی رو پایمال کنند.
در مورد اینکه اسلام در مورد همه زنان صحبت میکنه باید بگم همه جای دنیا حتی توی قشر مرد هم استثنا وجو د داره خیلی از مردا هستن که از پس خودشونم بر نمیان چه برسه به جامعه.
معنی حرف شما اینه که اسلام همه زنان رو ضعیف میدونه در صورتی که قدرت زنان خیلی سال یش توی همین مملکت به همه جهانیان ثابت شده
چی به نفعه زنه؟
یک عمر بچه بزرگ کنه با عشق و محبت که تحویل باباش بده؟
بعد شما از پول برای من صحبت میکنید؟
شما میتونید برای محبت هایی که مادرتون بهتون کرده قیمتی بذارید؟
واقعا ارزش مادر شدن و زن بودن انقدر پایینه که محبتش رو میخواید با پول بخرید؟
[=microsoft sans serif]
[QUOTE=آبـرنـگـ;396940[=microsoft sans serif]] [=microsoft sans serif]درود و بهبود بر شما
در قانون، هرکس دروغی بگوید و دروغش اثبات شود، دیگر به سخن آنکس استناد نمیشود.
شیعیان، با سنیان بر سر ولایت مشکل دارند و بر این باوراند که آنان دروغ گفتهاند و با اینکار، کیش اسلام را از شاهراهش، بیرون راندهاند.
پس چرا گفته میشود این سخن را سنیان نیز باور دارند؟
سخن آنان در قانون شیعه چه ارزشی دارد؟
آنان چیزهای دیگری را نیز باور دارند که شیعیان آنرا نپذیرفتهاند.
پس همانگونه که گفته شد، اگر نداشتن راستگویی و امانتداری کسی به باور برسد، دیگر سخن چنین کسی ارزشی ندارد.
شیعیان خود را از سنیان بالاتر میدانند و اگر سنیان رفتار اشتباهی داشته، دلیل نمیشود که شیعیان نیز چنان باشند!
البته ما نمیدانیم که چنین رفتاری درست است یا خیر؟ اما با توجه به بازخورد این قانون در میان نیمی از مردم ایران (زنان)، میتوان به نادرستی و نادادگری بودن این قانون گمان برد.
زیرا همانگونه که در آیهی (129) آمده است، «هیچ» مردی نمیتواند در میان زنان خود دادگری.
چرا؟
چون هنگامی که مردی زن دومی را میگیرد، برای این است که از زن نخست خود «سیر» شده یا آن زن دیگر برای او رنگ و بویی ندارد و برای همین زنی جوانتر و خوشاخلاقتر را اختیار میکند که از زن نخستش بهتر باشد؛ در این گونه، چگونه میتوان گفت که دادگری میکند؟
استثنا هم هست که مردی به خاطر دیگر موضوعی زن دیگری بگیرد؛ اما آن «استثناء» است و استثنا، در قانونگذاری مدنظر نیست.
سخنان گفته شده، ما را بر این باور نداشت که (نسا / 3) منسوخ نشده است.
زیرا چیز چندانی از این سخنان شما دستگیر ما نشد!
اگر میشود، سادهتر بیان بفرمایید تا برای ما نیز بتوانیم آنرا درک کنیم.
آیا نهادی در ایران هست که پادافرهای برای مردانی که به داد رفتار نمیکنند، جاری کند؟
اگر زنی به دادگاه برود و از دادگری نکردن شوهر خود گله کند، چهچیزی به او گفته میشود؟
اگر با این دیگاه بخواهیم نگاه کنیم که هرچیزی را به خدا واگذاریم، پس نباید چیزی به نام دادگستری در ایران باشد!
خواهش ما اینست که چند «حکمت» چند همسری مردان را بازگو کنید
همچنین بفرمایید که چگونه چندهمسری به سود زندگی مرد و زن میشود
شما خود گفتهاید که آیهی (3) نساء نسخ نشده است؛ وقتی گفته میشود تا چهار زن میتوانید بگیرید و اگر بیم دادگری نکردن را دارید از کنیزان استفاده کنید، درونمایهای بهجز تشویق دارد؟
اگر این آیه نسخ نشده باشد، دیگر چگونه مردان برای چند همسری باید تشویق میشدند؟
آیا تشویق اینست که خداوند کمکهزینهی عقد و عروسی هم به مردان بدهد؟
ما خوشحال میشویم که سود این قانون، در کشور کنونی ایران را متوجه شویم!
ما سخنهایی نیز در مورد شهادت زن در دادگاه و حق طلاق نیز گفتیم؛ خواهش میکنیم که در مورد آنان نیز ما را راهنمایی بفرمایید. [=microsoft sans serif]
با سلام و درود
1. شیعه و سنی مشترکات زیادی دارند ولی در برخی زمینه ها اختلاف دارند، لذا وجود این اختلاف دلیل بر نفی مشترکات دیگر نیست.
مطلبی که مورد اتفاق مسلمانان باشد، از اعتبار بسیاری برخوردار است و جایی برای ایراد خدشه نمی گذارد.
در خصوص تعدد زوجات نیز روایت معتبری از شیعه و سنی مبنی بر نسخ آیه نداریم.
2. بر اساس روایات معصومین علیهم السلام، این که آیه می فرماید نمی توانید عدالت واقعی برقرار کنید، این حرمت نمی آورد زیرا مراد از عدالت در این جا عدالت فقهی نیست.
البته این را می رساند که ارجح با یک همسری است، و چند همسری مرجوح است، لذا اگر کسی بدون مشکل می تواند یک همسر داشته باشد، ترجیح با همان است.
3. این که در مورد نهی چند همسری زنان آمده که نمی توان تشخیص داد نطفه کدام مرد است و فرزند متعلق به کدام پدر است، این مطلب به صورت تعلیل و دلیل این حکم شرعی نیست تا بگوییم پس وقتی از هر راهی بتوان این مشکل را حل کرد، دیگر چند همسری زنان هم جایز باشد.
این حکمت این حکم است نه دلیل آن؛ لذا اگر هم بتوان پدر را تشخیص داد، باز هم چون دلیل این حکم شرعی برای ما روشن نیست نمی توانیم منع چند همسری زنان را متوقف بر آن بدانیم، زیرا از دلیل و علت این حکم توسط شارع، اطلاع نداریم؛ و تا وقتی دلیلش باقی باشد، حکم هم باقی است.
4. در اختلافات خانوادگی بین زن و شوهر، در صورت شکایت زن یا شوهر، دادگاه دو حَکَم از نزدیکان طرفین انتخاب می کند تا موضوع را از نزدیک بررسی نموده و به اطلاع رئیس دادگاه برسانند؛ لذا این گونه که شما تصور می کنید نیست و زن می تواند حق خود را بگیرد.
5. در این که مرد شهوتش بیش از زن است شکی نیست، لذا باید راهکاری برای این موضوع باشد تا او به فساد کشیده نشود و دیگران و جامعه را به فساد نکشاند.
در حالی که حیا در زن قویتر است و بطور فطری میل به دو شوهر و ... پیدا نمی کند.
از طرفی مرگ و میر بین مردان بیش از زنان است. به حسب نوع شغل و نیز جنگ و جهاد و ... که بر عهده مرد است، تلفات او بیشتر است. لذا نسبت جمعیتی باید مد نظر باشد. هم چنین زنان بیوه و بی سرپرست نیاز به سرپرست دارند و اگر آن ها تامین نشوند، موجب فساد می شود.
جلوگیری از کشیده شدن شوهر به فساد، و نیز جلوگیری از کشیده شدن زنان بی شوهر به فساد، به نفع جامعه و زندگی زن و مرد است.
6. آیه شریف جواز را می رساند، نه این که تشویق کند.
همین که آیه می فرماید نمی توانید عدالت رعایت کنید، این را می رساند که ارجح با یک همسری است، و چند همسری مرجوح است، لذا اگر مرد بدون مشکل (مشکل شخصی یا اجتماعی) می تواند یک همسر داشته باشد، ترجیح با اکتفا کردن به همان است.
7. زن احساسات و عواطفش قوی است لذا زود طلاق می دهد، کما این که در جوامع غربی این گونه است تا جایی که کمتر ازدواج می کنند بلکه بیشتر همخانه هستند و زندگی مشترک دارند.
به همین جهات طلاق به عهده مردان است.
8. سست بودن مردان در شهوت، چه ارتباطی با احساساتی بودن زنان در احکام قضایی دارد؟! زن چون احساستش قویتر است، احکام قضایی و شهادت و ... کمتر به او داده شده؛ لذا شهوانی بودن مردان ارتباطی با احکام قضایی زنان ندارد و نمی توان آن ها را به یکدیگر ربط داد.
سلام
درسته توی اون دنیا زن و مرد با هم برابر هستند از نظر حقوق ولی ما داریم در مورد مسائل روز مره صحبت میکنیم
درسته وضع حمل همه سختیش مال مادره ولی موقع طلاق بچه مال پدره اگه اینجوری فرض بشه که زن فقط بچه رو به دنیا بیاره بازم با اون سختی ها زن باید مال مادر باشه
اتفاقا پادشاه شدن و ریس جمهور شدن به این معنیه که زن با مرد برابره و میتونه در مورد یک جامعه تصمیم بگیره
توی ایران زن حتی نمیتونه قضاوت کنه به جرم احساس من نمیدونم اسلام زنان رو چی دیده که فکر میکنه یه زن نمیتونه بر اساس قانون قضاوت کنه و بر اساس احساس قضاوت میکنه علاوه بر این خیلی از قاضی ها هستن که با گرفتن پول قضاوت میکنند اینجاا احساسات به کمک زن می اید و اجازه نمیده که حق کسی رو پایمال کنند.
در مورد اینکه اسلام در مورد همه زنان صحبت میکنه باید بگم همه جای دنیا حتی توی قشر مرد هم استثنا وجو د داره خیلی از مردا هستن که از پس خودشونم بر نمیان چه برسه به جامعه.
معنی حرف شما اینه که اسلام همه زنان رو ضعیف میدونه در صورتی که قدرت زنان خیلی سال یش توی همین مملکت به همه جهانیان ثابت شده
چی به نفعه زنه؟
یک عمر بچه بزرگ کنه با عشق و محبت که تحویل باباش بده؟
بعد شما از پول برای من صحبت میکنید؟
شما میتونید برای محبت هایی که مادرتون بهتون کرده قیمتی بذارید؟
واقعا ارزش مادر شدن و زن بودن انقدر پایینه که محبتش رو میخواید با پول بخرید؟
با سلام و درود
زن و مرد در انسانیت یکسان هستند، و این هم مربوط به همین دنیا است.
اما در مورد طلاق و تکلیف فرزند:
فرزند پسر تا دو سال و فرزند دختر تا 7 سال برای زن است و بعد از آن وقتی هم به بلوغ رسید، به اختیار خودش است و خودش تصمیم می گیرد با پدر بماند یا مادر.
لذا این گونه نیست که شما تصور کرده اید.
ضمنا من در مورد پول و ... صحبت نکردم و نمی دانم به کجا اشاره فرموده اید.
زن و مرد در انسانیت یکسان هستند، و این هم مربوط به همین دنیا است.
اما در مورد طلاق و تکلیف فرزند:
فرزند پسر تا دو سال و فرزند دختر تا 7 سال برای زن است و بعد از آن وقتی هم به بلوغ رسید، به اختیار خودش است و خودش تصمیم می گیرد با پدر بماند یا مادر.
لذا این گونه نیست که شما تصور کرده اید.
ضمنا من در مورد پول و ... صحبت نکردم و نمی دانم به کجا اشاره فرموده اید.
ولی تقوایی که شما گفتین مال اون دنیاست
درسته تا یه مدتی میتونند پیش مادرشون بمونند اما بعد از اون میرن پیش پدرشون
زن میتونه برای شیری که به بچه میده یا کار های منزل از شوهرش پول دریافت کنه
زن میتونه برای شیری که به بچه میده یا کار های منزل از شوهرش پول دریافت کنه
خب دریافت کنه، مرد هم میتونه زنش رو تو خونه حبس کنه و وقتی ببیرون میره در رو قفل کنه.
بعد زندگی چجور میشه؟؟
خواهرم قوانین برای روزهاییست که ما باهم به اختلاف برمیخوریم، در غیر این صورت این عشق هست و موده و رحمتی که قرآن کریم میفرماید هست که زندگی رو دوام میده
خب دریافت کنه، مرد هم میتونه زنش رو تو خونه حبس کنه و وقتی ببیرون میره در رو قفل کنه.
بعد زندگی چجور میشه؟؟
خواهرم قوانین برای روزهاییست که ما باهم به اختلاف برمیخوریم، در غیر این صورت این عشق هست و موده و رحمتی که قرآن کریم میفرماید هست که زندگی رو دوام میده
اره ولی انسانی نیست
عشق و رحمت و هر چیزی در صورتی بوجود میاد که برابری باشه
کاش مهریه رو بر میداشتن جاش تمام حق هایی که ازمون گرفتن رو میدادن
حق طلاق حق کار حق بیرن رفتن حق تحصیل حق لباس پشیدن به اختیار خود و خیلی از حق های دیگهه:hey:
زن میتونه برای شیری که به بچه میده یا کار های منزل از شوهرش پول دریافت کنه
این قسمت اولش ضد زنه، این یعنی بچه ماله مرده و زن داره بچه رو برای اون بزرگ میکنه یعنی چی از شوهرش مزد بگیرد که به بچه شیر بدهد عواطف یک مادر نسبت به فرزند اینه که بگه بهم مزد بده تا به بچه شیر بدم؟!
ولی این که کار خونه وظیفه زن نیست میتونه از موارد توجه اسلام به حقوق زن تلقی بشه:Kaf: هرچند اون موقع ها کنیز داشتن ولی این حکم ماله همه زمانهاست
این قسمت اولش ضد زنه، این یعنی بچه ماله مرده و زن داره بچه رو برای اون بزرگ میکنه یعنی چی از شوهرش مزد بگیرد که به بچه شیر بدهد عواطف یک مادر نسبت به فرزند اینه که بگه بهم مزد بده تا به بچه شیر بدم؟!
وقتی قرآن زن رو به کشتزار تشبیه می کنه انتظار بیشتر از این نمیشه داشت.
چرا نمیگید مرد باید باید خرج زن و بچش رو بده تو این گرونی؟ این از همشون سخت تر نیست؟
زنانی که امروزه کارمیکنند در خرج زندگی پا به پای شوهرشون شریک هستند. به علاوه اعتماد به نفس دارند که وابسته یکی دیگه نیستن که اون نونو غذاشونو بده. منطقی تره امتیازاتی که ظاهرا فکر میکنیم ماله زنه مثل خرجی دادن و ... رو برداریم و بجاش حقوق زن و مرد رو مساوی کنیم.
بچه چی میشه؟ فکرشو کردی؟ کی باید تربیتش کنه؟ وقتی مرد از مامن و پناهگاه بچه، یه ماشین پولساز بسازه که راحتر زندگیش بچرخه، این میشه کمال فمینیسم؟
dinshenasii;397663 نوشت:
حقوق زن و مرد رو مساوی کنیم
خب من اولین گام رو برمیارم، اگر شما خانم هستی، لطف کنید تشریف ببرید به معدن زغال سنگ پا به پای مردان کار کنید، زیرا در آنجا حقوق زن و مرد رعایت نمیشه، تبعیض میذارن، فقط مردا باید اونجا کر کنند، حاضرید برید؟
خواهرم یا برادرم، زن و مرد تفاوت ها دارند اما هدفی مشترک نیز هم.
بچه چی میشه؟ فکرشو کردی؟ کی باید تربیتش کنه؟ وقتی مرد از مامن و پناهگاه بچه، یه ماشین پولساز بسازه که راحتر زندگیش بچرخه، این میشه کمال فمینیسم؟
اونایی که الان نصف روز میرن سرکار، بچه رو چیکار میکنن میدن به مادر بزرگش(مادر زن یا مرد) یا اون نصف روزو میذارنش مهد
اگه مادربزرگا نگهش دارن هم مادربزرگ دوست داره هم بچه ها به اونا علاقه دارن
اگه بذارن مهد هم بچه این که بچه های کوچیک و همسن خودشو میبینه خیلی براش جذابیت داره و باهاشون همبازی میشه
تبری;397668 نوشت:
خب من اولین گام رو برمیارم، اگر شما خانم هستی، لطف کنید تشریف ببرید به معدن زغال سنگ پا به پای مردان کار کنید، زیرا در آنجا حقوق زن و مرد رعایت نمیشه، تبعیض میذارن، فقط مردا باید اونجا کر کنند، حاضرید برید؟
منظور ما مشاغل بدنی یا مشاغل مربوط به قدیم که میدانیم نیاز به نیروی بدنی دارد نیست همه میدانیم که زن قدرت بدنی مرد را ندارد
سلام . برای من همیشه این جمله جای سوال بوده . چرا که مردها 4 زن و بی نهایت زن صیغه ای با مدت صیغه 100 ساله میتونن داشته باشند ! پس حرمسرا به چی میگن دیگه :eek:
میقات;394384 نوشت:
«وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى أَلاَّ تَعُولُوا»
و اگر مىترسيد كه (بهنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان، چشمپوشى كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مىترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهائيد استفاده كنيد، اين كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مىكند. (نساء، 3)
هر وقت یه زن اشاره میکنه به همین آیه قران که خدا فرموده اگر نمیتونید عدالتو رعایت کنید تنها یک زن بگیرید ، همیشه یک جوابو شنیدیم که میگن این موضوع برای اجرا نشدن عدالت در خصوص عواطف و احساسات یکسان نسبت به زنان ان مرد نیست چون مرد نمیتونه اینو رعایت کنه . از طرفی پر واضحه که تعداد بسیار بسیار کمی از مردان هم میتونن از لحاظ مالی همه ی زنانشونو در وضعیت یکسانی قرار بدن . در کل ما نفهمیدیم این قسمت از آیه (تنها يك همسر بگيريد) واسه کدوم مردی صدق میکنه ! گویا واسه هیچ کدومشون صدق نمیکنه
اونایی که الان نصف روز میرن سرکار، بچه رو چیکار میکنن میدن به مادر بزرگش(مادر زن یا مرد) یا اون نصف روزو میذارنش مهد
اگه مادربزرگا نگهش دارن هم مادربزرگ دوست داره هم بچه ها به اونا علاقه دارن
اگه بذارن مهد هم بچه این که بچه های کوچیک و همسن خودشو میبینه خیلی براش جذابیت داره و باهاشون همبازی میشه
منظور ما مشاغل بدنی یا مشاغل مربوط به قدیم که میدانیم نیاز به نیروی بدنی دارد نیست همه میدانیم که زن قدرت بدنی مرد را ندارد
سلام علیکم
والا من سر از بحث های این شکلی درنمیارم! الان مشکل کجاست؟ مگه خانومای مسلمون شاغل نیستن؟
پزشک زن، معلم زن، راننده ی زن، مشاور زن، نماینده ی زن، وزیر زن و خیلی مشاغل دیگه که همشونم الحمدلله مسلمون بودن؛ یعنی اصل اسلام مخالفتی با این مساله نداره! منتها تاکیدش به حفظ کیان خانواده اس.
اگه اون خانوم نماینده که برای هم کار بیرون از منزل و هم وظایف داخل خانه خصوصاً تربیت بچه، باید انرژی بذاره، و بالاخره یه جا کم بیاره، توصیه ی اکید اسلام دادن اولویت اول،به وظایف داخل منزله! چون زن برای محیط سالم و سرشار از آرامش داخل خونه خلق شده، طبیعتش اقتضای چنین محیطی می کنه، و مرد برای محیط پر تنش بیرون.
و به دوش زن وظایف محبتی بیشتری گذاشته شده تا با آرامشی که از محیط خونه الهام می گیره، تنش های روحی همسرش رو کمتر کنه!
تا اینجامن تحقیری تو توصیه های اسلام نمی بینم.
بله اگه من رو فطرت انسانیم پا بذارم و صدای فریاد چهار غریبه رو به شنیدن صدای نق زدن بچه ام ترجیح بدم ، شاید حس کنم اسلام با این توصیه ها قصد تحقیر منو داشته! که من از شوهرم عقب بمونم تو یکی بدو کردن با غریبه ها!
بعد جناب می فرمایین بچه رو میذاریم مهد جذابه براش یا پیش مامان بزرگ بابابزرگ؟؟؟
کی اون مادر اون پدر فرصت کنه تربیتش کنه؟؟؟ اینکه ذهنش پر میشه از حرفای دیگرون! از مربی اش و مادربزرگش بیشتر الهام می گیره تا از بچه هاش.
اگه قراره بچه خودشونو خودشون تربیت کنن بچه ما رو هم اونا تربیت کنن پس نسل ما نمیشن که! میشن ادامه ی نسل خودشون!!
اتفاقاً اینطوری امکان تعارض بین پدرمادر و فرزند بیشتر میشه که!! فکر اینجاشو هم بکنین!
اگه اسلام واقعی اجرا بشه هیچ مشکلی پیش نمیاد که هیچ تمام این خوبیا که فرمودین بدست میاد.
فرزند بیش از دوتا باشه، خود بچه ها همبازی هم هستن و خونه ها حیاط داشته باشه بچه های همسایه هم میان تو محیطی که براشون با دوستانی که بهشون نزدیک ترن آشناتره بازی می کنن،
این جذابیت بیشتر داره یا مهد کودکی که فقط باید تو محیط غریب با ادمای غریبتر انس بگیرن و همبازی بشن؟[/]
سلام . برای من همیشه این جمله جای سوال بوده . چرا که مردها 4 زن و بی نهایت زن صیغه ای با مدت صیغه 100 ساله میتونن داشته باشند ! پس حرمسرا به چی میگن دیگه :eek:
هر وقت یه زن اشاره میکنه به همین آیه قران که خدا فرموده اگر نمیتونید عدالتو رعایت کنید تنها یک زن بگیرید ، همیشه یک جوابو شنیدیم که میگن این موضوع برای اجرا نشدن عدالت در خصوص عواطف و احساسات یکسان نسبت به زنان ان مرد نیست چون مرد نمیتونه اینو رعایت کنه . از طرفی پر واضحه که تعداد بسیار بسیار کمی از مردان هم میتونن از لحاظ مالی همه ی زنانشونو در وضعیت یکسانی قرار بدن . در کل ما نفهمیدیم این قسمت از آیه (تنها يك همسر بگيريد) واسه کدوم مردی صدق میکنه ! گویا واسه هیچ کدومشون صدق نمیکنه
اون عدالت که میگن اینقد بی مفهوم نیس که براتون سوال باشه.
عدالت یعنی همه ی خانوم های این آقا، سهمی مشخص از زندگی شون داشته باشن. سهمی که از اول زندگی براشون مشخص شده و به اختیار خودپذیرفته اند! اجباری نیس که کسی زن دوم یه مرد، بشه که!!
مثلاً آقا روزهای هفته رو بین خانوم هاش تقسیم می کنه.
و اینطوری هرکسی با توجه به سهمی که داره بهره مند میشه و احساس ظلم و بی عدالتی نداره.
بچه ای هم از این ازدواج حاصل بشه، احساس پدر داشتن رو داره. اگه چه این پدر رو یه شب در میون می بینه.
غیر از این باشه، بیعدالتی موجب تحقیر زن و بچه میشه و احساس سربار بودن و اضافی بودن پیدا می کنن و سرخورده میشن.[/]
سلام علیکم
والا من سر از بحث های این شکلی درنمیارم! الان مشکل کجاست؟ مگه خانومای مسلمون شاغل نیستن؟
پزشک زن، معلم زن، راننده ی زن، مشاور زن، نماینده ی زن، وزیر زن و خیلی مشاغل دیگه که همشونم الحمدلله مسلمون بودن؛ یعنی اصل اسلام مخالفتی با این مساله نداره! منتها تاکیدش به حفظ کیان خانواده اس.
اگه اون خانوم نماینده که برای هم کار بیرون از منزل و هم وظایف داخل خانه خصوصاً تربیت بچه، باید انرژی بذاره، و بالاخره یه جا کم بیاره، توصیه ی اکید اسلام دادن اولویت اول،به وظایف داخل منزله! چون زن برای محیط سالم و سرشار از آرامش داخل خونه خلق شده، طبیعتش اقتضای چنین محیطی می کنه، و مرد برای محیط پر تنش بیرون.
و به دوش زن وظایف محبتی بیشتری گذاشته شده تا با آرامشی که از محیط خونه الهام می گیره، تنش های روحی همسرش رو کمتر کنه!
تا اینجامن تحقیری تو توصیه های اسلام نمی بینم.
بله اگه من رو فطرت انسانیم پا بذارم و صدای فریاد چهار غریبه رو به شنیدن صدای نق زدن بچه ام ترجیح بدم ، شاید حس کنم اسلام با این توصیه ها قصد تحقیر منو داشته! که من از شوهرم عقب بمونم تو یکی بدو کردن با غریبه ها!
بعد جناب می فرمایین بچه رو میذاریم مهد جذابه براش یا پیش مامان بزرگ بابابزرگ؟؟؟
کی اون مادر اون پدر فرصت کنه تربیتش کنه؟؟؟ اینکه ذهنش پر میشه از حرفای دیگرون! از مربی اش و مادربزرگش بیشتر الهام می گیره تا از بچه هاش.
اگه قراره بچه خودشونو خودشون تربیت کنن بچه ما رو هم اونا تربیت کنن پس نسل ما نمیشن که! میشن ادامه ی نسل خودشون!!
اتفاقاً اینطوری امکان تعارض بین پدرمادر و فرزند بیشتر میشه که!! فکر اینجاشو هم بکنین!
اگه اسلام واقعی اجرا بشه هیچ مشکلی پیش نمیاد که هیچ تمام این خوبیا که فرمودین بدست میاد.
فرزند بیش از دوتا باشه، خود بچه ها همبازی هم هستن و خونه ها حیاط داشته باشه بچه های همسایه هم میان تو محیطی که براشون با دوستانی که بهشون نزدیک ترن آشناتره بازی می کنن،
این جذابیت بیشتر داره یا مهد کودکی که فقط باید تو محیط غریب با ادمای غریبتر انس بگیرن و همبازی بشن؟
اقلا دو تا پست قبل یک چیز رو بخونید من که با کارکردن و شریک شدن مرد و زن باهم در خرج زندگی مخالف نیستم که شما مثال میزنید.
درضمن در سنت اسلام که رسول الله هم اینطوری بزرگ شد دادنشون به حلیمه که در یک محیط بهتر در صحرا بزرگ بشن نه پیش مادران. ولی امروزه خانم هایی که کار میکنن هم حتی اگه نصف روز بچه رو بذارن مهد یا پیش مادرشون بازم وقت برای بچه شون دارن. اونطور نیست کهشما میید کلا واگذار کنن به دیگران
از طرفی میفرمائید که زن و مرد حقوق مشترک داشته باشن، از یه طرف با کار زنان در معدن مخالفید. این عمل شما نتنها حرف شمارا بلکه روحیه فمینیسم را نقض میکند
بسم رب الشهداء
اخلاق شوهر نسبتبه همسر
اظهار محبتبیشتر: ایمان بیشتر 1- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«کلما ازداد العبد ایمانا ازداد حبا للنسآء (1) ; هر چه ایمان بنده زیاد شود، محبت [وی] به زنها نیز زیاد میشود .»
دوستدار اهل بیت علیهم السلام دوستدار همسر است 2- امام صادق علیه السلام میفرمایند: «کل من اشتد لنا حبا اشتد للنساء حبا (2) ; هر کس بیشتر دوستدار ما (خاندان عصمت و طهارت) باشد، به زنها (همسرش) نیز بیشتر دوستی میکند .»
صفای زندگی اینجاست، اینجا 3- حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرمایند:
«فدارها علی کل حال واحسن الصحبة لها فیصفو عیشک (3) ; همیشه با همسرت مدارا کن، و با او به نیکی همنشینی کن تا زندگیتباصفا شود .»
از تکبر و خشونتبپرهیز 4- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«خیر الرجال من امتی الذین لایتطاولون علی اهلیهم و یحنون علیهم ولا یظلمونهم (4) ; بهترین مردان امت من، آن کسانی هستند که نسبتبه خانواده خود خشن و متکبر نباشند و بر آنان ترحم و نوازش کنند و به آنان آزار نرسانند .»
سیلی، هرگز! 5- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«فای رجل لطم امراته لطمة، امرالله عزوجل مالک خازن النیران فیلطمه علی حر وجهه سبعین لطمة فی نار جهنم (5) ; هر کس به صورت زنش سیلی بزند، خداوند به آتشبان جهنم دستور میدهد تا در آتش جهنم هفتاد سیلی بر صورت او بزند .»
من تو را دوست دارم 6- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«قول الرجل للمراة انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا (6) ; این گفتار مرد به همسرش که «من تو را دوست دارم» ، هرگز از قلب زن بیرون نمیرود.»
تامین سعادت دینی و دنیایی همسر 7- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«للمراة علی زوجها ان یشبع بطنها، و یکسو ظهرها، ویعلمها الصلاة والصوم والزکاة ان کان فی مالها حق، ولاتخالفه فی ذلک (7) ; حق زن بر شوهرش این است که او را سیر کند، لباس بپوشاند، نماز و روزه و زکات را - اگر در مال زن حق زکاتی است - به او یاد دهد، و زن نیز در این کارها با او مخالفت نورزد .»
این هم جهاد در راه خداست 8- امام رضا علیه السلام میفرمایند:
«الکآد علی عیاله من حل کالمجاهد فی سبیل الله (8) ; کسی که از راه حلال برای تامین رفاه خانوادهاش تلاش میکند، همچون مجاهدی است که در راه خدا جهاد میکند .»
آیا هدیه هم میخری؟ 9- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«من دخل السوق فاشتری تحفة فحملها الی عیاله کان کحامل صدقة الی قوم محاویج ولیبدا بالاناث قبل الذکور فان من فرح ابنته فکانما اعتق رقبة من ولد اسماعیل ومن اقر بعین ابن فکانما بکی من خشیة الله ومن بکی من خشیة الله ادخله الله جنات النعیم (9) ; هر کس به بازار رود و هدیهای برای خانوادهاش بخرد و ببرد، [پاداش او ] مانند کسی است که برای نیازمندان صدقه میبرد [ . و هنگامی که هدیه را به خانه میبرد]، باید، قبل از پسران، به دختران بدهد، زیرا کسی که دخترش را شادمان کند، مانند کسی است که یک بنده از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده است . و هر کس [با دادن هدیهای ] چشم پسری را روشن کند، گویا از ترس خدا گریسته است و هر کس از ترس خدا بگرید، خداوند او را داخل نعمتهای بهشت کند .»
بازار و خرید گوشت
10- امام سجاد علیه السلام میفرمایند:
«لان ادخل السوق ومعی درهم ابتاع به لحما لعیالی وقد قرموا الیه احب الی من ان اعتق نسمة (10) ; برای من به بازار رفتن و خرید یک درهم گوشتبرای خانوادهام که میل به گوشت دارند، از بنده آزاد کردن دوست داشتنیتر است .»
سوغاتی را فراموش نکن 11- امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«اذا سافر احدکم فقدم من سفره فلیات اهله بما تیسر (11) ; هرگاه یکی از شما به مسافرت رود و سپس از سفر برگردد، پس باید برای خانواده خود به اندازهای که توانایی دارد سوغاتی بیاورد .»
برای او آرایش میکنی؟ 12- امام باقر علیه السلام میفرمایند:
«النسآء یحببن ان یرین الرجل فی مثل ما یحب الرجل ان یری فیه النسآء من الزینة (12) ; همان گونه که مردان دوست دارند زینت و آرایش را در زنانشان ببینند، زنان نیز دوست دارند زینت و آرایش را در مردانشان ببینند .»
خانه را گرم نگه دار 13- امام رضا علیه السلام میفرمایند:
«بنبغی للمؤمن ان ینقص من قوت عیاله فی الشتآء ویزید فی وقودهم (13) ; سزاوار است که مؤمن در زمستان از خوراک خانوادهاش کم کند، و بر [چوب و زغال و] وسیله گرم کننده آنان بیفزاید .»
شاد ساختن خانواده در مناسبتهای فرخنده 14- راوی میگوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: حق زن بر شوهرش چیست؟ حضرت فرمودند:
«. . . ولاتکون فاکهة عامة الا اطعم عیاله منها ولایدع ان یکون للعید عندهم فضل فی الطعام وان یسنی لهم فی ذلک شیء ما لم یسن لهم فی سآئر الایام (14) ; . . . هر میوهای که همه مردم از آن میخورند، باید به خانوادهاش بخوراند و در روزهای عید خوراک آنان را افزایش دهد، و چیزهایی برای آنان فراهم کند که در روزهای دیگر فراهم نمیکرده است .»
تهمت و سوء ظن هرگز 15- امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«لا تقذفوا نسآءکم فان فی قذفهن ندامة طویلة وعقوبة شدیدة (15) ; به زنان خود تهمت نزنید [و نسبت ناروا ندهید]، زیرا در این کار، [برای شما] پشیمانی طولانی و کیفر سختی خواهد بود .»
خدا کند تو بیایی 16- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«هلک بذی المروة ان یبیت الرجل عن منزله بالمصر الذی فیه اهله (16) ; از جوانمردی دور است که [مردی] در شهری که خانوادهاش هستند باشد، ولی در غیر خانه خود بخوابد .»
آداب ورود به خانه 17- امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«یسلم الرجل اذا دخل علی اهله واذا دخل یضرب بنعلیه ویتنحنح یصنع ذلک حتی یؤذنهم انه قد جآء حتی لا یری شیئا یکرهه (17) ; هنگامی که مرد با خانوادهاش برخورد میکند، [به آنان] سلام کند و هنگام ورود با صدای کفش و با سرفه کردن، خانوادهاش را از آمدن خود با خبر کند، تا اینکه چیزی نبیند که او را ناخوش آید .»
در کنار همسر نشستن 18- پیامبر عزیز اسلام صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«جلوس المرء عند عیاله احب الی الله تعالی من اعتکاف فی مسجدی هذا (18) ; نشستن مرد در کنار خانوادهاش، نزد خدای بزرگ دوست داشتنیتر از اعتکاف [و نشستن] در این مسجد من است .»
تا کنون لقمه در دهانش گذاشتهای؟ 19- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«ان الرجل لیؤجر فی رفع اللقمة الی فی امراته (19) ; مرد در برابر لقمهای که در دهان زنش میگذارد پاداش میبرد .»
کتک نزن، فریاد نکش! 20- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله به یکی از زنان درباره حق زن بر شوهرش میفرمایند:
«حقک علیه ان یطعمک مما یاکل ویکسوک مما یلبس ولا یلطم ولا یصیح فی وجهک (20) ; حق تو بر شوهرت این است که از آنچه خود میخورد به تو غذا دهد، و از آنچه خود میپوشد تو را نیز بپوشاند، و به روی تو سیلی نزند و فریاد نکشد .»
1) بحار الانوار، ج103، ص228 .
2) همان، ج 103، ص 227 .
3) مکارم الاخلاق، ص218 .
4) همان، ص216 .
5) مستدرک الوسائل، ج14، ص250 .
6) وسائل الشیعة، ج14، ص10 .
7) مستدرک الوسائل، ج14، ص243 .
بحارالانوار، ج104، ص72 .
9) وسائل الشیعة، ج15، ص227 .
10) همان، ج15، ص251 .
11) همان، ج8، ص337 .
12) مکارم الاخلاق، ص80 .
13) وسائل الشیعة، ج15، ص249 .
14) همان، ج15، ص227 .
15) بحارالانوار، ج103، ص249 .
16) وسائل الشیعة، ج14، ص122 .
17) بحارالانوار، ج76، ص11 .
18) میزان الحکمة، ج4، ص287 .
19) المحجة البیضاء، ج3، ص70 .
20) مکارم الاخلاق، ص218 .
اون عدالت که میگن اینقد بی مفهوم نیس که براتون سوال باشه.
عدالت یعنی همه ی خانوم های این آقا، سهمی مشخص از زندگی شون داشته باشن. سهمی که از اول زندگی براشون مشخص شده و به اختیار خودپذیرفته اند! اجباری نیس که کسی زن دوم یه مرد، بشه که!!
مثلاً آقا روزهای هفته رو بین خانوم هاش تقسیم می کنه.
و اینطوری هرکسی با توجه به سهمی که داره بهره مند میشه و احساس ظلم و بی عدالتی نداره.
بچه ای هم از این ازدواج حاصل بشه، احساس پدر داشتن رو داره. اگه چه این پدر رو یه شب در میون می بینه.
غیر از این باشه، بیعدالتی موجب تحقیر زن و بچه میشه و احساس سربار بودن و اضافی بودن پیدا می کنن و سرخورده میشن.
تشکر از جواب شما
بحث اجبار و اختیار که یه چیز دیگه س . من عاشق و دیوانه ی پیامبر ص و امامان ع هستم ولی وقتی برای یک زن بحث ازدواج مجدد و متعه مطرح میشه ، وضع خیلی فرق میکنه . من نمیتونم بگم خوب من اسلامو قبول میکنم ، ولی مثلا این قسمتو قبول نمیکنم . یعنی بیام دینو به میل خودم گلچین کنم. یه جاییشو که قبول ندارمو بگذارم کنار و اون قسمتی که دوست دارم رو قبول کنم .
مثلا بر فرض مثال من با کسی ازدواج کنم که زن دوم نمیگیره . این چیزی رو برای من عوض نمیکنه که بگین : تو اگه قبولش نداری برو با کسی ازدواج کن که زن دوم نگیره .
این که نشد دینداری . باید مشکل واسه آدم حل بشه .
از طرفی میفرمائید که زن و مرد حقوق مشترک داشته باشن، از یه طرف با کار زنان در معدن مخالفید. این عمل شما نتنها حرف شمارا بلکه روحیه فمینیسم را نقض میکند
من نگفتم مخالفم. اگه زنانی توانایی بدنی بالایی داشته باشند و هیچ کار دیگه ای گیرشون نیاد برن در معدن کار کنن همون طور که عموما مردی سراغ این کار میره که راه دیگه ای برای امرار معاش گیرش نیومده
الان میگویید منظورم چیز دیگریست؟ قبول کنید با پرادوکس حرف زدید.
قبول میکنم :Gol: جون حوصله نکردم درست بنویسم ولی باید قبول کنیم همه مسائل مربوط به زنان در دین عادلانه به نظر نمیرسد مثل این که زن حق طلاق ندارد. میشود به او خیانت شود. حق بیرون رفتن از منزل رو بدون اجازه گرفتن از شوهرش نداره. و تمام احکام ریز ما در این موارد. قبول کنیم که حتی اگه جنس زن و مرد رو مساوی ندونیم خیلی از این احکام در دنیای امروز منطقی به نظر نمیرسه.
تشکر از جواب شما
بحث اجبار و اختیار که یه چیز دیگه س . من عاشق و دیوانه ی پیامبر ص و امامان ع هستم ولی وقتی برای یک زن بحث ازدواج مجدد و متعه مطرح میشه ، وضع خیلی فرق میکنه . من نمیتونم بگم خوب من اسلامو قبول میکنم ، ولی مثلا این قسمتو قبول نمیکنم . یعنی بیام دینو به میل خودم گلچین کنم. یه جاییشو که قبول ندارمو بگذارم کنار و اون قسمتی که دوست دارم رو قبول کنم .
مثلا بر فرض مثال من با کسی ازدواج کنم که زن دوم نمیگیره . این چیزی رو برای من عوض نمیکنه که بگین : تو اگه قبولش نداری برو با کسی ازدواج کن که زن دوم نگیره .
این که نشد دینداری . باید مشکل واسه آدم حل بشه .
سلام
منم این سوال تقریبا حل نشده تو ذهنم بود این تاپیک جواب خیلی سوالاتمو داد...
جون حوصله نکردم درست بنویسم ولی باید قبول کنیم همه مسائل مربوط به زنان در دین عادلانه به نظر نمیرسد مثل این که زن حق طلاق ندارد. میشود به او خیانت شود. حق بیرون رفتن از منزل رو بدون اجازه گرفتن از شوهرش نداره. و تمام احکام ریز ما در این موارد. قبول کنیم که حتی اگه جنس زن و مرد رو مساوی ندونیم خیلی از این احکام در دنیای امروز منطقی به نظر نمیرسه.
اگر پی جواب هستید پس یا علی، باید حوصله بخرج بدی. فکر کردید حقیر همینطوری بدون فکر کل قوانین اسلام رو قبول کردم؟
اگر حوصله دارید، بیایم یکی یکی مسائل مربوط به زنان رو بررسی کنیم ببینیم که آیا واقعا__بدور از عوام نگری و سطحی بینی__حتی یه حکم اسلام زد بشری صادر شده یا نه. قبول کاربر معزز؟
د مورد حق طلاق__صرف نظر ازینکه زن میتونه بآسانی توی عقدش ذکر کنه حق طلاق با زنه:
شما ایده بده حق طلاق چگونه و بکی تعلق بگیره؟
غیر از این باشه، بیعدالتی موجب تحقیر زن و بچه میشه و احساس سربار بودن و اضافی بودن پیدا می کنن و سرخورده میشن.
این که اجباری باشه یا اختیاری چیزی از اصل موضوع کم نمیکنه . در جواب پست ابتدایی نوشته بودند که اسلام حرم سرا رو ممنوع کرده . در هر صورت آیا 4 زن و بی نهایت صیغه حرم سرا نیست ؟ کاری به این ندارم که انجامش میدن یا نه . مجوزش که هست کافیه . یعنی مرد اصلا در وضعیتی هم قرار میگیره که گناهی از این مورد انجام بده ؟ چون حتی اگه نتونه ازدواج دائم بکنه ، متعه میکنه .ثوابش هم بی نهایته ! دیگه اگه انجامش نمیده با خودشه ، در هر صورت راهش که واسش باز هست
اما در مورد بی عدالتی ، بازم سوال دارم. چطوره این قانون یعنی اجرای عدالت در زمینه تعدد زوجات به خود مرد سپرده شده که رعایتش بکنه یا نکنه که مثلا بتونه بگه حق من چنینه و اسلام این حقو به من داده ؟ ولی مثلا در قضیه مزد گرفتن زن در ازای شیر دادنش به بچه ، یا کار کردنش در خونه یا پرداخت مهریه در روز اول ازدواج که همه معصومین ع این کارو میکردند ، دست خود زن نیست و باز به عهده مرده و زن وقتی خواهان این حق خودش هست دیگری میتونه مانعش بشه. زن هم باید نگاهش به دست مرد باشه که ببینیم بده یا نده !
حالا واقعا کدوم مردی وقتی به خواستگاری دختری میره ، همون اول مهریشو میده ؟ مهریه رو بالا فرض نکنید . خیلی خیلی کم منظورم هست . فکر کنین زن بگه مهریه رو اول میخوام ؛ یا پول شیر و کار در خونه رو بعدا میگیرم. این چنین دختری که عمرا شوهر گیرش بیاد
hoorshid;398301 نوشت:
سلام
منم این سوال تقریبا حل نشده تو ذهنم بود این تاپیک جواب خیلی سوالاتمو داد...
همون مشکل پست قبل شما(123)رو من هم از کارشناس پرسیدم و ایشون جواب دادن .من قانع شدم.صفحاتش زیاد است ولی مطمئن باشید به خواندن همش می ارزد:ok:
خیلی ممنونم. حتما مطالعه میکنم .من خیلی وقت پیش پیج های این فروم رو میخوندم ولی عضو نبودم . بالاخره تصمیم گرفتم عضو بشم ، مشکلو بپرسم تا راه حل و در واقع ، حقیقت رو پیدا کنم . چون سخته از طرفی زن باشی و این همه سوال بی جواب در خصوص دینی داشته باشی که میدونی حقه و نمیتونی بیخیالش بشی و از طرفی چیز های منفی زیادی در باره زن و حقوق زن در ان میبینی که نیاز به توضیح داده . که البته من جواب بعضی هاشو گرفتم و واقعا ممنونم از کسانی که همون سوالات منو پرسیدن و من بدون عضویت سر میزدم و دنبال میکردم و تشکر هم از کسانی که جواب سوال ها رو میدادن . ولی بعضی سوالات دوستان که سوال من هم هست بی جواب موند و هر چه دنبال جواب گشتم دیدم بعضی به عنوان جواب ، فقط توضیحات عجیب و غریب میدن و تفسیر به مطلوب خود میکنن
تشکر از جواب شما
بحث اجبار و اختیار که یه چیز دیگه س . من عاشق و دیوانه ی پیامبر ص و امامان ع هستم ولی وقتی برای یک زن بحث ازدواج مجدد و متعه مطرح میشه ، وضع خیلی فرق میکنه . من نمیتونم بگم خوب من اسلامو قبول میکنم ، ولی مثلا این قسمتو قبول نمیکنم . یعنی بیام دینو به میل خودم گلچین کنم. یه جاییشو که قبول ندارمو بگذارم کنار و اون قسمتی که دوست دارم رو قبول کنم .
مثلا بر فرض مثال من با کسی ازدواج کنم که زن دوم نمیگیره . این چیزی رو برای من عوض نمیکنه که بگین : تو اگه قبولش نداری برو با کسی ازدواج کن که زن دوم نگیره .
این که نشد دینداری . باید مشکل واسه آدم حل بشه .
متوجه منظور بنده نشدین
داشتین به بی عدالتی شکایت می کردین و من توضیح دادم چرا بی عدالتی نیس.
قوانین اسلام همش برای همه نیس!
قرار نیس همه ی مردا چند زنه باشن و صیغه ای داشته بشن
و قرار نیس همه ی زنها همچین زندگی داشته باشن
وقتی این رو بپذیریم تازه این سوال پیش میاد که حالا اون مواردی که این قانون براشون اومده چه مواردی هست؟
تو اون موارد، قانون کاملاً عادلانه وضع شده! من اینو گفتم.
اسلام نگفته مردی که با زنش زندگی خوب و سالمی داره حق داره بره یه دختر دیگه تازه شاداب تر از زنش بگیره و با این هوس بازی زندگی هر دو زنش رو و عاقبت خودش رو به بازی بگیره! نخیر این قانون رو اسلام اصلاً نذاشته! این بزرگ ترین تهمت به اسلامه اگه این هوس بازیا رو ببندن به احکام اسلامی و بزرگترین ضربه برای اسلامه که بشه بازیچه ی دست هوسبازها!
اسلام اجازه تعدد زوجات و صیغه رو گذاشته برا اولاً خانومایی که شرایط زندگی معمولی و ازدواج معمولی رو ندارن و درواقع داشتن یه سرپناه براشون خیلی مهم اما ناممکنه! ثانیاً برا آقایونی که می تونن اینکارو بکنن؛ یعنی به همه خانوماشون، سهم مشخصی بدن و اینطور نشه که یکی از خانوم ها انگار نه انگار همسر ایشونه و سهم ناچیز و تقریباً صفر از زندگی آقا پیدا کنن.
عدالت در این قانون یعنی در مواردی که ازدوا ج معمولی ممکن نیس و فرد حتی ممکنه به گناه بیفته، برای رهایی از فتنه ی بزرگتر یه سرپناه به این صورت پیدا کنه! این کجاش ایراد داره؟
حرمسرایی که با چنین مساله ای مقایسه کردین، اصلاً اساسش به هوسبازیه. از هر دختری خوششون میومد عقدش می کردن می بردنش حرمسرا! کی حرمسرا سازی برای این بوده که زنهای بی پناه سر و سامون بگیرن؟این کجاش با اون قانون اسلام، همخونی داره؟؟؟؟؟
مشکل اصلی ما اینه که فک می کنیم اسلام یعنی دقیقاً همین کارایی که ما داریم می کنیم و ایراد مسلمون نماها رو به پای قوانین اسلام می نویسیم!
من سوال دارم اگه پزشک شما بهتون شربت سرفه بده و شما برای معده درد ازش استفاده کنین و خوب نشین، ایراد به پزشکتون می گیرین؟!!
قرار نیس همه ی مردا چند زنه باشن و صیغه ای داشته بشن
و قرار نیس همه ی زنها همچین زندگی داشته باشن
وقتی این رو بپذیریم تازه این سوال پیش میاد که حالا اون مواردی که این قانون براشون اومده چه مواردی هست؟
تو اون موارد، قانون کاملاً عادلانه وضع شده! من اینو گفتم.
اسلام نگفته مردی که با زنش زندگی خوب و سالمی داره حق داره بره یه دختر دیگه تازه شاداب تر از زنش بگیره و با این هوس بازی زندگی هر دو زنش رو و عاقبت خودش رو به بازی بگیره! نخیر این قانون رو اسلام اصلاً نذاشته! این بزرگ ترین تهمت به اسلامه اگه این هوس بازیا رو ببندن به احکام اسلامی و بزرگترین ضربه برای اسلامه که بشه بازیچه ی دست هوسبازها!
اسلام اجازه تعدد زوجات و صیغه رو گذاشته برا اولاً خانومایی که شرایط زندگی معمولی و ازدواج معمولی رو ندارن و درواقع داشتن یه سرپناه براشون خیلی مهم اما ناممکنه! ثانیاً برا آقایونی که می تونن اینکارو بکنن؛ یعنی به همه خانوماشون، سهم مشخصی بدن و اینطور نشه که یکی از خانوم ها انگار نه انگار همسر ایشونه و سهم ناچیز و تقریباً صفر از زندگی آقا پیدا کنن.
عدالت در این قانون یعنی در مواردی که ازدوا ج معمولی ممکن نیس و فرد حتی ممکنه به گناه بیفته، برای رهایی از فتنه ی بزرگتر یه سرپناه به این صورت پیدا کنه! این کجاش ایراد داره؟
حرمسرایی که با چنین مساله ای مقایسه کردین، اصلاً اساسش به هوسبازیه. از هر دختری خوششون میومد عقدش می کردن می بردنش حرمسرا! کی حرمسرا سازی برای این بوده که زنهای بی پناه سر و سامون بگیرن؟این کجاش با اون قانون اسلام، همخونی داره؟؟؟؟؟
مشکل اصلی ما اینه که فک می کنیم اسلام یعنی دقیقاً همین کارایی که ما داریم می کنیم و ایراد مسلمون نماها رو به پای قوانین اسلام می نویسیم!
من سوال دارم اگه پزشک شما بهتون شربت سرفه بده و شما برای معده درد ازش استفاده کنین و خوب نشین، ایراد به پزشکتون می گیرین؟!!
ممنون برای جواب شفاف
اما بازم سوال دارم :Gig: یعنی شما میگین خداوند اجازه نداده مرد با زن باکره و شاداب تر ازدواج کنه ؟ و ازدواج مجدد مرد باید از بین زن هایی باشه که وضع زندگیشون خوب نیست یا یتیم دارند یا ...؟
ولی من شنیدم مرد در هر صورت میتونه با هر کی دوست داشت ازدواج کنه ولی مثلا بهتره با کسی ازدواج کنه که چیزی نداره و بتونه سرپرستی بچه های یتیم اون زن رو به عهده بگیره و هم اون زن رو داشته باشه
که خوب باز میشه همون طوری که هوس مرد میطلبه و ازدواجشم میکنه و هیچ طوریشم نمیشه و گناه هم نکرده و حرم سراشم راه میندازه.
اما این که میگین ایراد دیگران رو پای کسی ننویسیم ، منم توی پست قبلی همینو گفتم بزرگوار از نظر من خدا که اینقدر عالم هست ، پس باید علم بی حد خداوند به این زمان هم احاطه داشته باشه تا از پیش آمد چنین چیز وحشتناکی که در همون زمان پیامبر ص تا الان که بازم صورت میگیره ، جلوگیری به عمل بیاد .
الان ما زنها موندیم و عدالتی که برای اجراش باید چشم بدوزیم به دست مردانی که اجراش نمیکنن . ولی حق مرد ها در این زمینه ، در دست خودشونه ، و حق زن هم در دست دارند .
اما بازم سوال دارم :Gig: یعنی شما میگین خداوند اجازه نداده مرد با زن باکره و شاداب تر ازدواج کنه ؟ و ازدواج مجدد مرد باید از بین زن هایی باشه که وضع زندگیشون خوب نیست یا یتیم دارند یا ...؟
ولی من شنیدم مرد در هر صورت میتونه با هر کی دوست داشت ازدواج کنه ولی مثلا بهتره با کسی ازدواج کنه که چیزی نداره و بتونه سرپرستی بچه های یتیم اون زن رو به عهده بگیره و هم اون زن رو داشته باشه
که خوب باز میشه همون طوری که هوس مرد میطلبه و ازدواجشم میکنه و هیچ طوریشم نمیشه و گناه هم نکرده و حرم سراشم راه میندازه.
اما این که میگین ایراد دیگران رو پای کسی ننویسیم ، منم توی پست قبلی همینو گفتم بزرگوار از نظر من خدا که اینقدر عالم هست ، پس باید علم بی حد خداوند به این زمان هم احاطه داشته باشه تا از پیش آمد چنین چیز وحشتناکی که در همون زمان پیامبر ص تا الان که بازم صورت میگیره ، جلوگیری به عمل بیاد .
الان ما زنها موندیم و عدالتی که برای اجراش باید چشم بدوزیم به دست مردانی که اجراش نمیکنن . ولی حق مرد ها در این زمینه ، در دست خودشونه ، و حق زن هم در دست دارند .
بنده حرفمو کامل زدم سرکار خانوم. خیر اجازه نداده اگه بخاطر هوس باشه اما اگه بخاطر دلایل دیگه باشه خیر! مثلاً تو زندگی با همسر فعلیش مشکلی داره که قابل حل نیس؛ خانوم بی توجهی به نیاز همسرش داشته باشه یا موارد این چنینی، خب این پیشفرض مساله رو عوض میکنه، خودمرد اگه ازدواج مجدد یا صیغه نکنه به گناه میفته! اینطرف قضیه رو هم باید دید. عدالت رو برای هر دو طرف بخوایم.
اینکه به نظر میاددست مردها باز گذاشته شده برای ازدواج مجدد بخاطر بها دادن به هوسبازیشون نیس.کمااینکه کلی توصیه داریم به اینکه همسر بداخلاق رو تحمل کنن و براحتی بنیاد خانواده رو از بین نبرن! اون که به نظر دستشون باز میاد دلایل دیگه ای داره که کارشناسا بهتر میتونن توضیح بدن و اصلاً یه سرفصل دیگه ای رو از تفاوت های زن و مرد باز میکنه.
چیزی که من به اسم اسلام شناختم خیر به مردی که زندگی درست و سالمی داره اجازه ی ازدواج مجدد بر مبنای هوس نمیده!(حالا یه سری دوستان فک کنم تکفیرم کنن! اما مهم نیس من روح دین رو مبارزه با هوا و هوس شناختم! و این مثالی که زدین هوسبازی باشه کار مسلمون نمیتونه باشه)
با این مخالفم که خدا بخاطر علمش جلو همچین مسائلی رو بگیره. خب اینطور باشه، اولین و بزرگترین چیزی که به ذهن هرکسی می رسه اونه که چرا اصلاً خدا شیطون رو اینقدر دستش رو باز گذاشت تا این همه فجایع در جوامع انسانی بیافرینه؟
خدا اسباب هدایت و ضلالت رو برای همه ی انسان ها فراهم کرده و تبشیر و انذار ها رو هم داده تا فرد مختار باشه بین هوس خودش و خواست خدا انتخاب کنه و به بهشت هدایت بشه یا تو جهنم ضلالت گیر کنه!
درمورد زن هایی که همه تدبیرها و احتیاطات لازم رو تو زندگی دارن و باز همسر هوسبازی نصیبشون میشه و ظلم میشه درحقش، شاهرگمو گرو میذارم که خدا خودش جبران می کنه. یا تو این دنیا یا تو اون دنیا.
خدا به هیچکس قول نداده که دنیاشو براش بهشت کنه؛ اما این وعده رو داده که اگه فرد خواست خدا رو عمل کنه، اون دنیاشو بهشت قرار بده.
اگه فقط همین دنیا رو ببینیم عدالت برای خدا، خیلی جاها بی معنی میشه.
عزیزی همین چند روز پیش تو جریان یه درددلی که براشون میکردم اینو فرمودن:
میدونی وقتی این همه غصه برامن پیش میاد به چی فک می کنم؟ که خدا رو شکر تموم این سختیا تموم این دنیا برا من خیلی محدوده. نهایتش صد سال. فوقش صدسال مجبورم به تحمل تلخ ترین مشکلات.
عوضش ابدیتی در پی این صدسال هست که دیگه این سختیا نیس. اینکه همیشه سختیای این دنیا برامون غیر قابل تحمله بخاطر جهلمون از اون دنیاس. نمیدونیم با تحمل نکردن این سختیا، اون ابدیت چه به سرمون میاد!
واییییی. شما که منو بیشتر گیج کردین. ولی چیزی که من امروزه میبینم کاملا خلاف حرف شماست . یعنی حتی اگر از روی هوس هم باشه باز هم مجازه . اینو از چند مرجع تقلید پرسیدم (آیت الله مکارم و حسینی شیرازی و روحانی و ... ) و جوابشون با شما در تضاد بود
پس اگر طبق نظر شما ازدواج مجدد از روی هوس مجاز نیست ، اگر انجام شد حکم این ازدواج چیه ؟
بحث من در باره هوس هست نه اینکه زن و مرد مشکل داشته باشند :Ghamgin:
eslamic110;398336 نوشت:
درمورد زن هایی که همه تدبیرها و احتیاطات لازم رو تو زندگی دارن و باز همسر هوسبازی نصیبشون میشه و ظلم میشه درحقش، شاهرگمو گرو میذارم که خدا خودش جبران می کنه. یا تو این دنیا یا تو اون دنیا.
واییییی. شما که منو بیشتر گیج کردین. ولی چیزی که من امروزه میبینم کاملا خلاف حرف شماست . یعنی حتی اگر از روی هوس هم باشه باز هم مجازه . اینو از چند مرجع تقلید پرسیدم (آیت الله مکارم و حسینی شیرازی و روحانی و ... ) و جوابشون با شما در تضاد بود
پس اگر طبق نظر شما ازدواج مجدد از روی هوس مجاز نیست ، اگر انجام شد حکم این ازدواج چیه ؟
بحث من در باره هوس هست نه اینکه زن و مرد مشکل داشته باشند
من فتوا نمیدم که راجع به صحت صیغه ی عقد بخوام نظر بدم. ان شاء الله چندین سال بعد فتوا هم بتونم بدم برا خودم کاربرد داره(مستحضرین که خانوم هستم)
صحبتی که من کردم شناخت شخصیم بود از روح اسلام. که شما از بی عدالتی هاش شکایت کردین. اینکه فقه ما چقدر از روح اسلام رو تو دستوراتش منتقل کرده، صحبت جداگانه ای هس! اونجا دیگه موضوع انتقاد عوض میشه میشه انتقاد از علمای دینی؛ یعنی باید بالاسر تاپیک بنویسین چرا علما زن رو تحقیر می کنن نه اینکه چرا اسلام زن رو تحقیر می کنه!
البته هوس یه مساله ایه که ویژگی های بارزی نداره! مرد هوسباز شاخ و دم درنمیاره که راحت بشه به هوسبازیش حکم کرد. اثباتش براحتی که شما تصور می کنین نیست. اگه مرجع تقلیدی این براش احراز بشه که مرد فقط از سر هوس چنین ظلم آشکاری کرده و باز بگه کار شرعی هست، من خودم در صف منتقدین ایشون قرار میگیرم. و برای اطمینان البته این حکم رو از کارشناس شرعی سایت هم خواهم پرسید!
بعدشم در این موارد دقت کنین، بهشت و جهنم اون اقا رو آقای مکارم شیرازی که قرار نیس تعیین کنه؟
آقای مکارم مرجع تقلیدشون هستن در مواردی که تکلیف رو نمیدونن! اینجا تکلیف کاملاً مشخصه! آقا جان هوس ممنوع! اصلاً استفتا گرفتن نداره!
این ازدواج از سر ظلم صورت گرفته، حتی عقد هم صحیح باشه، باز معصیتی انجام گرفته که فرد رو دچار عقوبت یا این دنیا یا اون دنیا می کنه.[/]
ولی تقوایی که شما گفتین مال اون دنیاست
درسته تا یه مدتی میتونند پیش مادرشون بمونند اما بعد از اون میرن پیش پدرشون
با سلام و درود
محاسبه این تقوا در آن دنیا است ولی رعایت این تقوا در این دنیا است. این دنیا را هم بایستی بر اساس چیزهایی که در آن دنیا ارزشمند هستند استوار کنیم. خداوند معیارهای ارزش را بیان می فرماید تا در این دنیا نیز معیارمان همان باشد.
لذا نمی توان گفت این معیار برای آخرت است، پس نتیجه بگیریم مرد یا زن، در انسانیت بر دیگری برتری دارند.
فرزندان نیز همان طور که در ابتدا پیش مادرند، چند سالی هم پیش پدرند، ولی پس از آن و رسیدن به سن رشد، خودشان تصمیم می گیرند.
من فتوا نمیدم که راجع به صحت صیغه ی عقد بخوام نظر بدم. ان شاء الله چندین سال بعد فتوا هم بتونم بدم برا خودم کاربرد داره(مستحضرین که خانوم هستم)
صحبتی که من کردم شناخت شخصیم بود از روح اسلام. که شما از بی عدالتی هاش شکایت کردین. اینکه فقه ما چقدر از روح اسلام رو تو دستوراتش منتقل کرده، صحبت جداگانه ای هس! اونجا دیگه موضوع انتقاد عوض میشه میشه انتقاد از علمای دینی؛ یعنی باید بالاسر تاپیک بنویسین چرا علما زن رو تحقیر می کنن نه اینکه چرا اسلام زن رو تحقیر می کنه!
البته هوس یه مساله ایه که ویژگی های بارزی نداره! مرد هوسباز شاخ و دم درنمیاره که راحت بشه به هوسبازیش حکم کرد. اثباتش براحتی که شما تصور می کنین نیست. اگه مرجع تقلیدی این براش احراز بشه که مرد فقط از سر هوس چنین ظلم آشکاری کرده و باز بگه کار شرعی هست، من خودم در صف منتقدین ایشون قرار میگیرم. و برای اطمینان البته این حکم رو از کارشناس شرعی سایت هم خواهم پرسید!
بعدشم در این موارد دقت کنین، بهشت و جهنم اون اقا رو آقای مکارم شیرازی که قرار نیس تعیین کنه؟
آقای مکارم مرجع تقلیدشون هستن در مواردی که تکلیف رو نمیدونن! اینجا تکلیف کاملاً مشخصه! آقا جان هوس ممنوع! اصلاً استفتا گرفتن نداره!
این ازدواج از سر ظلم صورت گرفته، حتی عقد هم صحیح باشه، باز معصیتی انجام گرفته که فرد رو دچار عقوبت یا این دنیا یا اون دنیا می کنه.
مشکل من همینه مگه میشه منتظر بشینم تا امام عصر عج تشریف بیارند بعدش اون موقع بگم تازه اسلامو قبول کردم چون تازه مشکلاتم دارن جواب داده میشن؟
لطفا سوال رو بپرسید ، جوابشو به منم بگید ممنون میشم. هر چند من از افراد زیادی پرسیدم و قوانین رو که دیدم ، متوجه شدم اشکالی نداره و گناهی بر گردن مرد نیست :Narahat: صحبتی که الان شما فرمودید با عدالت خداوند سازگاره از نظر من البته . چون عقیده من اینه که عدالت خدا اونقدر برای همه واضح هست که کسی رو دچار مشکل نمیکنه .
ولی از طرفی همه ی زنان ، (اکثریت رو در نظر میگیریم و میگیم همه - مثل خطاب های قران که با لفط مذکر صدا زده ولی منظورش هم مرد بوده هم زن) حتی یک لحظه هم نمیتونن زن دیگری رو در زندگیشون ببینن و در صورت اتفاق افتادن ، هرگز به صورت ابتدایی شاد نخواهند بود ؛ یعنی اصلا شاد نخواهند بود و پژمرده و نابود میشن . این از نظر من عدالت نیست و حقیقت همینه که اگر بین قبول این مسئله و آتش جهنم قرار باشه یکیو انتخاب کنم ، آتشو انتخاب میکنم ، مگر اینکه این مسئله برای من رمز گشایی بشه و در غیر این صورت ، چطور وقتی من به اجرای عدالتش شک دارم ، میتونه منو بسوزونه ؟ عدالت خدا که نباید برای کسی جای سوالی بذاره :geryeh:
اگر قرار باشه تا اومدن امام زمان عج بی جواب بمونم که ...:Doaa:
مشکل من همینه مگه میشه منتظر بشینم تا امام عصر عج تشریف بیارند بعدش اون موقع بگم تازه اسلامو قبول کردم چون تازه مشکلاتم دارن جواب داده میشن؟
لطفا سوال رو بپرسید ، جوابشو به منم بگید ممنون میشم. هر چند من از افراد زیادی پرسیدم و قوانین رو که دیدم ، متوجه شدم اشکالی نداره و گناهی بر گردن مرد نیست :Narahat: صحبتی که الان شما فرمودید با عدالت خداوند سازگاره از نظر من البته . چون عقیده من اینه که عدالت خدا اونقدر برای همه واضح هست که کسی رو دچار مشکل نمیکنه .
ولی از طرفی همه ی زنان ، (اکثریت رو در نظر میگیریم و میگیم همه - مثل خطاب های قران که با لفط مذکر صدا زده ولی منظورش هم مرد بوده هم زن) حتی یک لحظه هم نمیتونن زن دیگری رو در زندگیشون ببینن و در صورت اتفاق افتادن ، هرگز به صورت ابتدایی شاد نخواهند بود ؛ یعنی اصلا شاد نخواهند بود و پژمرده و نابود میشن . این از نظر من عدالت نیست و حقیقت همینه که اگر بین قبول این مسئله و آتش جهنم قرار باشه یکیو انتخاب کنم ، آتشو انتخاب میکنم ، مگر اینکه این مسئله برای من رمز گشایی بشه و در غیر این صورت ، چطور وقتی من به اجرای عدالتش شک دارم ، میتونه منو بسوزونه ؟ عدالت خدا که نباید برای کسی جای سوالی بذاره :geryeh:
اگر قرار باشه تا اومدن امام زمان عج بی جواب بمونم که ...:Doaa:
پرسیدم عزیز ان شاء الله زودتر بیان جواب بدن.
نه سوء برداشت نشه از حرفای من. من نمیخوام بگم اگه فقه ما اسلام اصلی رو نتونسته منتقل کنه پس زیرابشو بزنیم و وایسیم تا امام زمان بیاد. نه. اتفاقاً فقه ما در جاهایی خیلی هم خوب درخشیده؛ اگه جایی ضعفی هم باشه دیگه چاره ای نیس. و تا امام زمان(عج) اسلام اصلی رو عرضه کنن وظیفه ای نداریم جز رجوع به مجتهد اعلم ولو اینکه اسلام اصلی رو هم ارائه نکنن! خدا بیش از این از ما نخواسته.
اما اگه فرضاً مرجع فرد کاری رو حروم هم ندونست و فرد خودش میدونه اونجا داره هوسبازی می کنه، پس باید تقوا پیشه کنه و اگه نکرد پای لرز این خربزه خوردنش هاش هم بشینه!( دقت کن:این اشکالی نداره که مرجع بگه مباحه و فرد انجام نده چون یقین به هوس بودن داره. اشکال وقتی پیش میاد که مرجع بگه واجبه و فرد انجام نده!)
پس تقلید از مرجع با احتیاطایی که من گفتم باید تو زندگی داشت و هوسبازی نکرد، تعارضی نداره!
اما بی جواب چرا بمونی عزیزم؟برا من دوتاچیز اصله:
ظلم نکنم
زیر بار ظلم نرم
هوسبازی من ظلمه منه در حق همسرم
هوسبازی شوهرم ظلم ایشونه به من
زیر بار هیچکدومشون نمیرم و به خدایی که باورش کردم یقین دارم برا این دوتاکار، منو جهنم نمیبره.[/]
پرسیدم عزیز ان شاء الله زودتر بیان جواب بدن.
نه سوء برداشت نشه از حرفای من. من نمیخوام بگم اگه فقه ما اسلام اصلی رو نتونسته منتقل کنه پس زیرابشو بزنیم و وایسیم تا امام زمان بیاد. نه. اتفاقاً فقه ما در جاهایی خیلی هم خوب درخشیده؛ اگه جایی ضعفی هم باشه دیگه چاره ای نیس. و تا امام زمان(عج) اسلام اصلی رو عرضه کنن وظیفه ای نداریم جز رجوع به مجتهد اعلم ولو اینکه اسلام اصلی رو هم ارائه نکنن! خدا بیش از این از ما نخواسته.
اما اگه فرضاً مرجع فرد کاری رو حروم هم ندونست و فرد خودش میدونه اونجا داره هوسبازی می کنه، پس باید تقوا پیشه کنه و اگه نکرد پای لرز این خربزه خوردنش هاش هم بشینه!( دقت کن:این اشکالی نداره که مرجع بگه مباحه و فرد انجام نده چون یقین به هوس بودن داره. اشکال وقتی پیش میاد که مرجع بگه واجبه و فرد انجام نده!)
پس تقلید از مرجع با احتیاطایی که من گفتم باید تو زندگی داشت و هوسبازی نکرد، تعارضی نداره!
اما بی جواب چرا بمونی عزیزم؟برا من دوتاچیز اصله:
ظلم نکنم
زیر بار ظلم نرم
هوسبازی من ظلمه منه در حق همسرم
هوسبازی شوهرم ظلم ایشونه به من
زیر بار هیچکدومشون نمیرم و به خدایی که باورش کردم یقین دارم برا این دوتاکار، منو جهنم نمیبره.
کاملا صحیح میفرمایید :Kaf: ممنون برای توضیحات :Gol: ولی چه کنیم که گوش شنوا زیاد تو این مملکت نداریم .
من یه حدیث هایی دیدم در باره اینکه معصومین ع فرمودند متعه برای کسی که اونو بشناسه حلال و برای کسی که نشناسه حرامه :Gig:
من الان میبینم که خیلی از افراد جامعه هیچ کاری با اسلام ندارن ، ولی وقتی پای این جور کاها مثل متعه وسط میاد ، یهو اسم اسلام از زبونشون نمی افته و واسشون عزیز میشه و میگن حق منه و میتونم هزار تا متعه کنم و کاری ندارن با کی متعه میکنن در حالیکه من در بعضی احادیث دیدم که طرف مقابل نباید فاسد باشه (از اون مدل آدمای بد با کار های بد منظورم هست :Narahat: )
پس اگه اینا که ماهیت متعه رو نمیشناسن یهو یادش بیفتن و واسه راه افتادن کارشون متعه بکنن ، کسی میدونه حکمشون چیه ؟ طبق فرموده ی معصوم ع حرام انجام دادن ؟ یا چی ؟
از هیچ تفاوت مرد و زن نمی توان نتیجه گرفت زن برای از خانه بیرون رفتن نیازمند اجازه گرفتن از شوهر است یا حق طلاق ندارد یا شهادتش نصف مرد است!
با عرض پوزش بابت تاخیر
اتفاقا همین تفاوت زن و مرده که حق طلاق به زن داده نشده یا شهادتش نصف مرده و خیلی احکام دیگه
تفاوتی که بین زن و مرد از جهت غلبه احساس بر عقل و بالعکس، وجود داره باعث تفاوت در احکام میشه
همینه که حق قضاوت رو از زن می گیره چون زن با روحیه حساس آفریده شده و باید همینطور باشه. معنی نداره که چون مرد عقلانی فکر می کنه و بنابراین میتونه در امور مهم قضاوت کنه، به زن هم همین حق داده بشه، چون وظیفه زن چیز دیگه ایه. بله وظیفه زن اینه که در خونه باشه و به امور خانه و خانواده برسه. چرا وظیفه به این خطیری یعنی تربیت فرزند و رسیدگی به همسر و تأمین آرامش این اشخاص در دنیای مدرن تحقیر میشه؟؟! جز این هست که میخوان زن و مرد رو برابر بدونن؟ و چه کار احمقانه ای! این دنیا نیاز به دو جنس مختلف با ویژگی های مختلف و وظایف متفاوت داره تا بتونه به درستی پیش بره. اما مدعیان حقوق زنان دارن این تعادل رو از بین می برن تا مثلا زن عقده ای بار نیاد!!! به نظر من تساوی حقوق زن و مرد ابلهانه ترین تئوری در طول تاریخه...
وظیفه زن اینه که در خونه باشه و به امور خانه و خانواده برسه. چرا وظیفه به این خطیری یعنی تربیت فرزند و رسیدگی به همسر و تأمین آرامش این اشخاص در دنیای مدرن تحقیر میشه
چرا همه میگن وضیفه س؟ خدا گفته وظیفه نیست، ای بابا :Narahat: اینو به کی بگیم ؟
وحتی زن میتونه در ازای کار خونه و شیر دادن پول بگیره تا منبع درامدش باشه ، ولی بازم میتونه انجامش نده .
این تحقیر محسوب کردن این کار ، ناشی از خود مردان هست . یعنی از یک حرفشون ، 99 % اون اینه که میگن اجتماعی باش! با محیط بیرون آشنا شو ، واسه فردا و پس فردات خوبه . یه نگاهی هم به تغییرات دنیا از 1400 سال قبل تا الان بندازین . هر زمانی ، یه خصوصیاتی داره . خیلی از مردها اگه دست تنها بمونن ، پول ندارن واسه خرج خونه . حالا اگه زن هم بخواد پول شیر و کار کردن خونه رو بگیره ، اون مرد چی میگه ؟ تو این زمونه عمرا اگه دختری بگه پول شیر و مهریه ی خیلی ناچیز و کار خونه رو میگیرم ، با وجود اینکه حق مسلمش هست ، عمرا شوهر گیرش بیاد :read: این منبع در آمد زن هاست واسه پس اندازشون. وقتی مردها اینو نمیدن ، زن هم کار میکنه . نه کار بیرون از خونه گناهه واسه زن و نه سواد کسب کردنش .
حضرت خدیجه کبری س در اون زمان که زن ها کار نمیکردن ، تجارت میکردند و ثروتمند بودند، کی میگفت اون زمان یه زن تجارت کنه اون هم بین اعراب جاهلی . اما بعدش خود ایشون تصمیم گرفتند تجارت رو رها کنند. مگه پیامبر ص چیزی بهشون گفتند ؟ این رو به خودشون واگذار کردند .
حتی ایشون منتظر ظهور پیامبر ص بودند . اینه فرق یه فرد تحصیل کرده با فرد بی سواد . هم سواد داشتند ، هم کار میکردند هم دین دار بودند و تصمیم گیری به عهده خودشون بود
نسیم رضوان;398562 نوشت:
جز این هست که میخوان زن و مرد رو برابر بدونن؟
ای امــــــــــــــــــــان :Gig: تا یکی میاد و میخواد بگه زن هم حقوقی داره که از دست رفته س ، زودی میگن فمینیسته و انجمن زنان راه افتاده و ... :Narahat: معلومه که زن و مرد در امور مختلف با هم برابر نیستن .
سلام
هوس و لذت و شهوت یا هرعنوان دیگر مادام که در کانال شرع باشد مجاز است
اساسا یک کار اساسی دین کنترل و هدایت غرایز است
چه اینکه این امور طبیعی اند و کارکردهای ارزشمند خود را دارند اما باید با نگاه معنوی و در تحت برنامه دین صورت گیرند
والله الموفق
من یه حدیث هایی دیدم در باره اینکه معصومین ع فرمودند متعه برای کسی که اونو بشناسه حلال و برای کسی که نشناسه حرامه :Gig:
من الان میبینم که خیلی از افراد جامعه هیچ کاری با اسلام ندارن ، ولی وقتی پای این جور کاها مثل متعه وسط میاد ، یهو اسم اسلام از زبونشون نمی افته و واسشون عزیز میشه و میگن حق منه و میتونم هزار تا متعه کنم و کاری ندارن با کی متعه میکنن در حالیکه من در بعضی احادیث دیدم که طرف مقابل نباید فاسد باشه (از اون مدل آدمای بد با کار های بد منظورم هست :Narahat: )
پس اگه اینا که ماهیت متعه رو نمیشناسن یهو یادش بیفتن و واسه راه افتادن کارشون متعه بکنن ، کسی میدونه حکمشون چیه ؟ طبق فرموده ی معصوم ع حرام انجام دادن ؟ یا چی ؟
خانم RaiN درود بر شما
اولا احادیثی که در صحت جواز متعه وارد شده است باید بدقت مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد
ثانیا اگر روایتی در باب شناخت زنی که به متعه مردی در میاید باشد باید از حیث سند و دلالت مورد دقت واقع شود
ثالثا درصد کسانی که مبادرت به امر متعه می کنند نسبت به کل جمعیت شاید 5% هم نباشند
رابعا همان هایی که دست به این کار میزنند نهایتا بتوانند همزمان یکی یا دو تا زن صیغه ایی داشته باشند
خامسا اگر کسی زنی که آماده متعه باشد را به عقد خودش در بیارود و حتی به فرمایش حضرتعالی زن بد کاره باشد
اگر عقد واقع شود کار حرامی صورت نگرفته است ، حرمت در اینجا بمعنای کراهت شدید است چون شاید این آقا از
همان خانم صاحب بچه ایی شود و همچنانکه می دانیم صفات و خصال مادر در فرزند اثر میکند
و البته کراهت شدید این کار باز علل دیگری دارد که طرح آن مناسب به نظر نمی رسد
سلام
هوس و لذت و شهوت یا هرعنوان دیگر مادام که در کانال شرع باشد مجاز است
اساسا یک کار اساسی دین کنترل و هدایت غرایز است
چه اینکه این امور طبیعی اند و کارکردهای ارزشمند خود را دارند اما باید با نگاه معنوی و در تحت برنامه دین صورت گیرند
والله الموفق
اشتباه من و شما اینه که با واژه های مشترک که معانی مختلفی براشون متصور هستیم بحث می کنیم بعدش می بینیم هردو یک حرف رو زدیم!
هوس از نظر شما یعنی لذت بردن
از نظر من اون نیازه
هوس یعنی پارو از نیاز فراتر گذاشتن
یعنی خدابهت حق داده در چارچوب قوانینش نیازتو رفع کنی و تو داری این نیازو رفع می کنی و حالا شدی زیاده خواه
من این زیاده خواهی رو میگم هوس.
اسلام اینو اجازه داده؟[/]
[="Tahoma"] عنکبوت سرخ;395657 نوشت:
با سلام و درود
1. «نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ»
زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند پس هر زمان كه بخواهيد، مىتوانيد با آنها آميزش كنيد. و (سعى نمائيد از اين فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نيكى براى خود، از پيش بفرستيد! و از خدا بپرهيزيد و بدانيد او را ملاقات خواهيد كرد و به مؤمنان، بشارت ده! (بقره، 223)
تعبیر کشتزار که همان رحم و محل کاشت نطفه است اشاره به اين دارد كه غرض از ازدواج تنها اطفاء شهوت و هوسرانی نيست، بلكه خداوند اين ميل جنسى را در زن و مرد قرار داد تا نسل بشر در زمين ادامه يابد و غرض از ازدواج بطور عمده توليد مثل است.
لذا پایه شریفه به مقام و اهمیت زن در ازدواج و بقای نسل انسان، اشاره دارد و به مردان تذکر می دهد که مراقب باشید آن را ضایع نکنید و با دید هوسرانی و شهوترانی آن را نبینید.
2. صرف نظر از سند و دلالت این حدیث، می توان گفت این گونه احادیث به لزوم پوشش و رعایت حیا و عفت اشاره دارند.
3. در مذهب شیعه و حتی در اسلام چنین حکمی نداریم.
4. این روایات ضعف سند دارند. اگر هم سند آنها را صحیح و کامل بدانیم، می تواند در واقع اشاره به عقل دوراندیش(غایت انگار) باشد.
عقل گاهی دوراندیش است و به غایت و هدفی می نگرد، و چه بسا برای رسیدن به آن هدف، از عواطف فطری و کنونی خویش چشم پوشی نموده و از آنها می گذرد. این عقل غایت انگار است. بر خلاف عقل وظیفه گرا که نگاه به فطرت و وجدان فعلی خویش دارد و بر اساس نگاه به آن، تصمیم می گیرد.
زنان بیشتر به وضع کنونی و عواطف فطری الآن می نگرند و طبق آن تصمیم می گیرند، در حالی که در مواردی باید طبق عقل غایت انگار، با توجه به هدف و غایتی مهم تر، از عواطف فعلی و فطری خویش چشم پوشی کرد.
به همین جهت، اموری که به نوعی نیاز به مدیریت کلان و دوراندیشی دارد را به عهده مردان گذشته اند. لذا نباید این روایات را مربوط به نقص تکوینی و جنسیتی دانست؛ بلکه آنها ناظر به مطلب دیگری است.
ضمنا این تعابیر با توجه به فرهنگ آن زمانه کاملا عادی بوده و جنبه توهین و تحقیر نداشته است.
[="Tahoma"] Kinzie Kensington;395844 نوشت:
با سلام و درود
دینداری این نیست که فقط در صورتی که دلیل عقلی بر حکم دین داشتیم آن را بپذیریم، و الا نه.
شارع و کسی که دین را تشریع می کند، حکیم و علیم است و کار بی حکمت نمی کند. لذا حکمی که تشریع کرده حکمتی دارد، ولو ما از آن آگاه نباشیم.
در مورد اجازه خروج از منزل نیز عرض کردم، وقتی قرار است خانواده یک مدیر داشته باشد و آن مدیر ـ به حسب ویژگی های جسمی و روحی ـ مرد است، طبیعی است که زیرمجموعه باید با اجازه و مدیریت او فعالیت داشته باشند. این کاملا منطقی و معقول است.
در ضمن قرار نیست در یک عبارت همه معارف بیان شده باشد. بایستی مجموعه احکام خانواده و احکام زن و شوهر را مورد بررسی قرار داد؛ لذا با نگاه مجموعی روشن می شود که این حکم نمی تواند بهانه ای برای تضییع حقوق زن باشد. در اسلام بر روی تفاهم و هم کفو بودن زن و مرد و ... بسیار تاکید شده است و خانواده ای که بر این مبنا استوار باشد، موفق است. لذا اگر این حق به خود زن هم داده می شد، باز هم این دستورات و رعایت حقوق زن و شوهر به جای خود باقی بود.
قرار نیست زن محبوس در خانه باشد، بلکه فقط قرار است برای بیرون رفتن، حقوق مرد را در نظر داشته و با او هماهنگ باشد. هیچ کجا گفته نشده که مراد از این حکم این است که زن توسط مرد محبوس شده باشد در خانه.
[="Tahoma"] Kinzie Kensington;395845 نوشت:
با سلام و درود
به نکته خوبی اشاره کردید.
در زندگی مشترک قرار نیست هر کس هر موقع خواست از این دور خارج شود. زن چون عواطف و احساسات بیشتری دارد، این احتمال بسیار زیاد است که بخواهد سر هر موضوعی که عواطف او را تحت تاثیر قرار می دهد، از این دور زندگی، خود را خارج کند و یا طلاق بگیرد. غافل از این که هر زندگی ای به نوبه خود این ناملایمات را دارد و اگر قرار بر این باشد، زن مدام باید زندگی مشترک را عوض کرد.
اسلام همان طور که اجازه جدایی و طلاق را به مرد داده، توصیه های بسیاری هم به او کرده تا حقوق زن و فرزند را رعایت کند، و الا مدیون و در پیشگاه الهی مسئول است و عقاب دارد.
[="Tahoma"] manmehdiam;395900 نوشت:
با سلام و درود
انسان ها در انسانیت مشترک هستند و فرقی بین زن و مرد نیست: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»؛ گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست. (حجرات، 13)
برتری های اجتماعی با توجه به ویژگی های جسمی و روحی، اصلا ایرادی ندارد، بلکه برتری در صورت تساوی ویژگی ها است که بی عدالتی است؛ لذا متفاوت بودن و باطبع احکام متفاوت داشتن اصلا بی عدالتی نیست، بلکه آن تبعیض است که بی عدالتی است.
بین تفاوت و تبعیض، فرق است.
از نظر اسلام، زن و مرد متفاوت هستند و لذا احکام متفاوتی هم دارند؛ ولی در انسانیت، یکسان هستند و هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد.
این سخن کاملا معقول و منطقی است و اگر منصفانه و بدون پیش داوری مورد دقت قرار بگیرد، هیچ بُعدی ندارد.
[="Tahoma"] آبـرنـگـ;395911 نوشت:
با سلام و درود
1. نسخ احکام و ضوابطی دارد، و عالمان دینی این را نسخ نمی دانند. توجه داشته باشید که تعدد زوجات مورد اتفاق شیعه و سنی است و لذا این موضوع اگر نسخ شده بود و از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بیانی رسیده بود، دیگر اتفاقی نبود.
2. بین حکمت و دلیل فرق است. اگر دلیل نفی چند همسری زنان، همین موردی بود که شما اشاره فرموده اید، بله، با فقدان دلیل، دیگری موردی برای این حکم نبود.
ولی در این جا دلیلی بیان نشده است، بلکه این موضوع به عنوان حکمت این حکم بیان شده و حکمت این گونه است که می تواند یک زمانی نباشد ولی حکم هنوز باقی باشد، زیرا حکم متوقف بر حکمت نیست.
3. نگاه ما به اصل تشریع این احکام است، نه نوع رفتار مدعی مسلمانی.
در ضمن، جواز تعدد زوجات برای مردان، فقط شهوت نیست. مرد باید شهوتش را کنترل کند و حقوق همسرش را رعایت کند، در غیر این صورت در درگاه الهی مسئول است و عقاب می شود.
در اسلام بسیار توصیه به کنترل شهوت و جلوگیری از بروز زمینه شهوت شده است، و این توصیه ها برای هر انسانی است. تعدد زوجات، فلسفه و حکمت های متعدد دارد که در مجموع باید بررسی شود.
اگر این احکام بطور مجموعی نگاه شود، روشن می شود که به نفغ زندگی مشترک است.
ضمنا اسلام تشویق به چند همسری نکرده است.
4. اگر احکام و تعالیم اسلام، با نگاهی همه جانبه و منصفانه و بدون پیش داوری بررسی شود، معقول و منطقی و قابل پذیرش است.
درود و بهبود بر شما
در قانون، هرکس دروغی بگوید و دروغش اثبات شود، دیگر به سخن آنکس استناد نمیشود.
شیعیان، با سنیان بر سر ولایت مشکل دارند و بر این باوراند که آنان دروغ گفتهاند و با اینکار، کیش اسلام را از شاهراهش، بیرون راندهاند.
پس چرا گفته میشود این سخن را سنیان نیز باور دارند؟
سخن آنان در قانون شیعه چه ارزشی دارد؟
آنان چیزهای دیگری را نیز باور دارند که شیعیان آنرا نپذیرفتهاند.
پس همانگونه که گفته شد، اگر نداشتن راستگویی و امانتداری کسی به باور برسد، دیگر سخن چنین کسی ارزشی ندارد.
شیعیان خود را از سنیان بالاتر میدانند و اگر سنیان رفتار اشتباهی داشته، دلیل نمیشود که شیعیان نیز چنان باشند!
البته ما نمیدانیم که چنین رفتاری درست است یا خیر؟ اما با توجه به بازخورد این قانون در میان نیمی از مردم ایران (زنان)، میتوان به نادرستی و نادادگری بودن این قانون گمان برد.
زیرا همانگونه که در آیهی (129) آمده است، «هیچ» مردی نمیتواند در میان زنان خود دادگری.
چرا؟
چون هنگامی که مردی زن دومی را میگیرد، برای این است که از زن نخست خود «سیر» شده یا آن زن دیگر برای او رنگ و بویی ندارد و برای همین زنی جوانتر و خوشاخلاقتر را اختیار میکند که از زن نخستش بهتر باشد؛ در این گونه، چگونه میتوان گفت که دادگری میکند؟
استثنا هم هست که مردی به خاطر دیگر موضوعی زن دیگری بگیرد؛ اما آن «استثناء» است و استثنا، در قانونگذاری مدنظر نیست.
سخنان گفته شده، ما را بر این باور نداشت که (نسا / 3) منسوخ نشده است.
زیرا چیز چندانی از این سخنان شما دستگیر ما نشد!
اگر میشود، سادهتر بیان بفرمایید تا برای ما نیز بتوانیم آنرا درک کنیم.
آیا نهادی در ایران هست که پادافرهای برای مردانی که به داد رفتار نمیکنند، جاری کند؟
اگر زنی به دادگاه برود و از دادگری نکردن شوهر خود گله کند، چهچیزی به او گفته میشود؟
اگر با این دیگاه بخواهیم نگاه کنیم که هرچیزی را به خدا واگذاریم، پس نباید چیزی به نام دادگستری در ایران باشد!
خواهش ما اینست که چند «حکمت» چند همسری مردان را بازگو کنید
همچنین بفرمایید که چگونه چندهمسری به سود زندگی مرد و زن میشود
شما خود گفتهاید که آیهی (3) نساء نسخ نشده است؛ وقتی گفته میشود تا چهار زن میتوانید بگیرید و اگر بیم دادگری نکردن را دارید از کنیزان استفاده کنید، درونمایهای بهجز تشویق دارد؟
اگر این آیه نسخ نشده باشد، دیگر چگونه مردان برای چند همسری باید تشویق میشدند؟
آیا تشویق اینست که خداوند کمکهزینهی عقد و عروسی هم به مردان بدهد؟
ما خوشحال میشویم که سود این قانون، در کشور کنونی ایران را متوجه شویم!
ما سخنهایی نیز در مورد شهادت زن در دادگاه و حق طلاق نیز گفتیم؛ خواهش میکنیم که در مورد آنان نیز ما را راهنمایی بفرمایید.
نوشته اصلی توسط asal
یعنی اگه مردی بتونه عدالت رو رعایت کنه میتونه چهار تا زن بگیره؟
با سلام
اینگونه پاسخ دادن یعنی در قرآن کریم آیات متناقض وجود دارد. درصورتیکه عدالتی که در این آیه بکار رفته با آن عدالتی که فرمود اگر ترسیدید رعایت نکنید باید به یکی اکتفا کنید فرق دارد ........
خداوند بنابر دلائلی موجه خواند چند هسری را در چارچوبی از مقررات که یکیش عدله. و بنابر دلائلی بهتر خواند کسی که یک همسر اختیار کند چون به عدل نزدیک تر است.
این برای شما بهتر است:
سوره: 8 , آیه: 19 [اى مشركان] اگر شما پيروزى [حق] را مىطلبيد اينك پيروزى به سراغ شما آمد [و اسلام پيروز شد] و اگر [از دشمنى] بازايستيد آن براى شما بهتر است و اگر [به جنگ] برگرديد ما هم بر مىگرديم و [بدانيد] كه گروه شما هر چند زياد باشد هرگز از شما چيزى را دفع نتوانند كرد و خداست كه با مؤمنان است
سوره: 4 , آیه: 25
و هر كس از شما از نظر مالى نمىتواند زنان [آزاد] پاكدامن با ايمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد [ازدواج كند] و خدا به ايمان شما داناتر است [همه] از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانوادهشان به همسرى [خود] درآوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد [به شرط آنكه] پاكدامن باشند نه زناكار و دوستگيران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتكب فحشا شدند پس بر آنان نيمى از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است اين [پيشنهاد زناشويى با كنيزان] براى كسى از شماست كه از آلايش گناه بيم دارد و صبر كردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است
لازم است اين موضوع بررسى شود كه منظور از عدالت كه جزو شرائط تعدد همسر ذكر شده است چيست؟
آيا اين عدالت مربوط به امور زندگى از قبيل همخوابگى و وسايل زندگى و رفاه و آسايش است يا منظور عدالت در حريم قلب و عواطف انسانى نيز هست؟
شك نيست كه" عدالت" در محبتهاى قلبى خارج از قدرت انسان است چه كسى ميتواند محبت خود را كه عواملش در بيرون وجود اوست از هر نظر تحت كنترل درآورد؟ بهمين دليل رعايت اين نوع عدالت را خداوند واجب نشمرده و در آيه 129 همين سوره نساء ميفرمايد" وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ
": شما هر قدر كوشش كنيد نميتوانيد در ميان همسران خود (از نظر تمايلات قلبى) عدالت و مساوات برقرار سازيد.
بنا بر اين محبتهاى درونى مادامى كه موجب ترجيح بعضى از همسران بر بعضى ديگر از جنبه هاى عملى نشود ممنوع نيست، آنچه مرد موظف به آن است رعايت عدالت در جنبه هاى عملى و خارجى است.
از اين بيان روشن ميشود: كسانى كه خواسته اند از ضميمه كردن آيه فوق (فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً) به آيه 129 (وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ) چنين نتيجه بگيرند كه تعدد زوجات در اسلام مطلقا ممنوع است، زيرا در آيه نخست آن را مشروط به عدالت كرده، و در آيه دوم عدالت را براى مردان در اين مورد امرى محال دانسته است، سخت در اشتباهند.
زيرا همانطور كه اشاره شد عدالتى كه مراعات آن از قدرت انسان بيرون است عدالت در تمايلات قلبى است، و اين از شرائط تعدد زوجات نيست و آنچه از شرائط است عدالت در جنبههاى عملى است.
گواه بر اين موضوع ذيل آيه 129 همين سوره ميباشد آنجا كه ميگويد:
" فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ" يعنى:" اكنون كه نمي توانيد مساوات كامل در محبت ميان همسران خود رعايت كنيد لا اقل تمام تمايل قلبى خود را متوجه يك نفر از آنان نسازيد كه ديگرى را به صورت بلا تكليف در آوريد".
نتيجه اينكه كسانى كه قسمتى از اين آيه را گرفته و قسمت ديگر را فراموش كردهاند گرفتار چنان اشتباهى در مسئله تعدد زوجات شدهاند كه براى هر محققى جاى تعجب است.
از اين گذشته از نظر فقه اسلامى و منابع مختلف آن در ميان شيعه و اهل تسنن مسئله تعدد زوجات با شرائط آن جاى گفتگو و چانه زدن نيست و از ضروريات فقه اسلام محسوب مى شود.
________________
تفسير نمونه، ج3، ص: 256
سلام
درسته توی اون دنیا زن و مرد با هم برابر هستند از نظر حقوق ولی ما داریم در مورد مسائل روز مره صحبت میکنیم
درسته وضع حمل همه سختیش مال مادره ولی موقع طلاق بچه مال پدره اگه اینجوری فرض بشه که زن فقط بچه رو به دنیا بیاره بازم با اون سختی ها زن باید مال مادر باشه
اتفاقا پادشاه شدن و ریس جمهور شدن به این معنیه که زن با مرد برابره و میتونه در مورد یک جامعه تصمیم بگیره
توی ایران زن حتی نمیتونه قضاوت کنه به جرم احساس من نمیدونم اسلام زنان رو چی دیده که فکر میکنه یه زن نمیتونه بر اساس قانون قضاوت کنه و بر اساس احساس قضاوت میکنه علاوه بر این خیلی از قاضی ها هستن که با گرفتن پول قضاوت میکنند اینجاا احساسات به کمک زن می اید و اجازه نمیده که حق کسی رو پایمال کنند.
در مورد اینکه اسلام در مورد همه زنان صحبت میکنه باید بگم همه جای دنیا حتی توی قشر مرد هم استثنا وجو د داره خیلی از مردا هستن که از پس خودشونم بر نمیان چه برسه به جامعه.
معنی حرف شما اینه که اسلام همه زنان رو ضعیف میدونه در صورتی که قدرت زنان خیلی سال یش توی همین مملکت به همه جهانیان ثابت شده
چی به نفعه زنه؟
یک عمر بچه بزرگ کنه با عشق و محبت که تحویل باباش بده؟
بعد شما از پول برای من صحبت میکنید؟
شما میتونید برای محبت هایی که مادرتون بهتون کرده قیمتی بذارید؟
واقعا ارزش مادر شدن و زن بودن انقدر پایینه که محبتش رو میخواید با پول بخرید؟
[=microsoft sans serif]
[QUOTE=آبـرنـگـ;396940[=microsoft sans serif]]
[=microsoft sans serif]درود و بهبود بر شما
در قانون، هرکس دروغی بگوید و دروغش اثبات شود، دیگر به سخن آنکس استناد نمیشود.
شیعیان، با سنیان بر سر ولایت مشکل دارند و بر این باوراند که آنان دروغ گفتهاند و با اینکار، کیش اسلام را از شاهراهش، بیرون راندهاند.
پس چرا گفته میشود این سخن را سنیان نیز باور دارند؟
سخن آنان در قانون شیعه چه ارزشی دارد؟
آنان چیزهای دیگری را نیز باور دارند که شیعیان آنرا نپذیرفتهاند.
پس همانگونه که گفته شد، اگر نداشتن راستگویی و امانتداری کسی به باور برسد، دیگر سخن چنین کسی ارزشی ندارد.
شیعیان خود را از سنیان بالاتر میدانند و اگر سنیان رفتار اشتباهی داشته، دلیل نمیشود که شیعیان نیز چنان باشند!
البته ما نمیدانیم که چنین رفتاری درست است یا خیر؟ اما با توجه به بازخورد این قانون در میان نیمی از مردم ایران (زنان)، میتوان به نادرستی و نادادگری بودن این قانون گمان برد.
زیرا همانگونه که در آیهی (129) آمده است، «هیچ» مردی نمیتواند در میان زنان خود دادگری.
چرا؟
چون هنگامی که مردی زن دومی را میگیرد، برای این است که از زن نخست خود «سیر» شده یا آن زن دیگر برای او رنگ و بویی ندارد و برای همین زنی جوانتر و خوشاخلاقتر را اختیار میکند که از زن نخستش بهتر باشد؛ در این گونه، چگونه میتوان گفت که دادگری میکند؟
استثنا هم هست که مردی به خاطر دیگر موضوعی زن دیگری بگیرد؛ اما آن «استثناء» است و استثنا، در قانونگذاری مدنظر نیست.
سخنان گفته شده، ما را بر این باور نداشت که (نسا / 3) منسوخ نشده است.
زیرا چیز چندانی از این سخنان شما دستگیر ما نشد!
اگر میشود، سادهتر بیان بفرمایید تا برای ما نیز بتوانیم آنرا درک کنیم.
آیا نهادی در ایران هست که پادافرهای برای مردانی که به داد رفتار نمیکنند، جاری کند؟
اگر زنی به دادگاه برود و از دادگری نکردن شوهر خود گله کند، چهچیزی به او گفته میشود؟
اگر با این دیگاه بخواهیم نگاه کنیم که هرچیزی را به خدا واگذاریم، پس نباید چیزی به نام دادگستری در ایران باشد!
خواهش ما اینست که چند «حکمت» چند همسری مردان را بازگو کنید
همچنین بفرمایید که چگونه چندهمسری به سود زندگی مرد و زن میشود
شما خود گفتهاید که آیهی (3) نساء نسخ نشده است؛ وقتی گفته میشود تا چهار زن میتوانید بگیرید و اگر بیم دادگری نکردن را دارید از کنیزان استفاده کنید، درونمایهای بهجز تشویق دارد؟
اگر این آیه نسخ نشده باشد، دیگر چگونه مردان برای چند همسری باید تشویق میشدند؟
آیا تشویق اینست که خداوند کمکهزینهی عقد و عروسی هم به مردان بدهد؟
ما خوشحال میشویم که سود این قانون، در کشور کنونی ایران را متوجه شویم!
ما سخنهایی نیز در مورد شهادت زن در دادگاه و حق طلاق نیز گفتیم؛ خواهش میکنیم که در مورد آنان نیز ما را راهنمایی بفرمایید.
[=microsoft sans serif]
با سلام و درود
1. شیعه و سنی مشترکات زیادی دارند ولی در برخی زمینه ها اختلاف دارند، لذا وجود این اختلاف دلیل بر نفی مشترکات دیگر نیست.
مطلبی که مورد اتفاق مسلمانان باشد، از اعتبار بسیاری برخوردار است و جایی برای ایراد خدشه نمی گذارد.
در خصوص تعدد زوجات نیز روایت معتبری از شیعه و سنی مبنی بر نسخ آیه نداریم.
2. بر اساس روایات معصومین علیهم السلام، این که آیه می فرماید نمی توانید عدالت واقعی برقرار کنید، این حرمت نمی آورد زیرا مراد از عدالت در این جا عدالت فقهی نیست.
البته این را می رساند که ارجح با یک همسری است، و چند همسری مرجوح است، لذا اگر کسی بدون مشکل می تواند یک همسر داشته باشد، ترجیح با همان است.
3. این که در مورد نهی چند همسری زنان آمده که نمی توان تشخیص داد نطفه کدام مرد است و فرزند متعلق به کدام پدر است، این مطلب به صورت تعلیل و دلیل این حکم شرعی نیست تا بگوییم پس وقتی از هر راهی بتوان این مشکل را حل کرد، دیگر چند همسری زنان هم جایز باشد.
این حکمت این حکم است نه دلیل آن؛ لذا اگر هم بتوان پدر را تشخیص داد، باز هم چون دلیل این حکم شرعی برای ما روشن نیست نمی توانیم منع چند همسری زنان را متوقف بر آن بدانیم، زیرا از دلیل و علت این حکم توسط شارع، اطلاع نداریم؛ و تا وقتی دلیلش باقی باشد، حکم هم باقی است.
4. در اختلافات خانوادگی بین زن و شوهر، در صورت شکایت زن یا شوهر، دادگاه دو حَکَم از نزدیکان طرفین انتخاب می کند تا موضوع را از نزدیک بررسی نموده و به اطلاع رئیس دادگاه برسانند؛ لذا این گونه که شما تصور می کنید نیست و زن می تواند حق خود را بگیرد.
5. در این که مرد شهوتش بیش از زن است شکی نیست، لذا باید راهکاری برای این موضوع باشد تا او به فساد کشیده نشود و دیگران و جامعه را به فساد نکشاند.
در حالی که حیا در زن قویتر است و بطور فطری میل به دو شوهر و ... پیدا نمی کند.
از طرفی مرگ و میر بین مردان بیش از زنان است. به حسب نوع شغل و نیز جنگ و جهاد و ... که بر عهده مرد است، تلفات او بیشتر است. لذا نسبت جمعیتی باید مد نظر باشد. هم چنین زنان بیوه و بی سرپرست نیاز به سرپرست دارند و اگر آن ها تامین نشوند، موجب فساد می شود.
جلوگیری از کشیده شدن شوهر به فساد، و نیز جلوگیری از کشیده شدن زنان بی شوهر به فساد، به نفع جامعه و زندگی زن و مرد است.
6. آیه شریف جواز را می رساند، نه این که تشویق کند.
همین که آیه می فرماید نمی توانید عدالت رعایت کنید، این را می رساند که ارجح با یک همسری است، و چند همسری مرجوح است، لذا اگر مرد بدون مشکل (مشکل شخصی یا اجتماعی) می تواند یک همسر داشته باشد، ترجیح با اکتفا کردن به همان است.
7. زن احساسات و عواطفش قوی است لذا زود طلاق می دهد، کما این که در جوامع غربی این گونه است تا جایی که کمتر ازدواج می کنند بلکه بیشتر همخانه هستند و زندگی مشترک دارند.
به همین جهات طلاق به عهده مردان است.
8. سست بودن مردان در شهوت، چه ارتباطی با احساساتی بودن زنان در احکام قضایی دارد؟! زن چون احساستش قویتر است، احکام قضایی و شهادت و ... کمتر به او داده شده؛ لذا شهوانی بودن مردان ارتباطی با احکام قضایی زنان ندارد و نمی توان آن ها را به یکدیگر ربط داد.
[="Tahoma"] ღ✿ღ Parisa ღ✿ღ;397284 نوشت:
با سلام و درود
زن و مرد در انسانیت یکسان هستند، و این هم مربوط به همین دنیا است.
اما در مورد طلاق و تکلیف فرزند:
فرزند پسر تا دو سال و فرزند دختر تا 7 سال برای زن است و بعد از آن وقتی هم به بلوغ رسید، به اختیار خودش است و خودش تصمیم می گیرد با پدر بماند یا مادر.
لذا این گونه نیست که شما تصور کرده اید.
ضمنا من در مورد پول و ... صحبت نکردم و نمی دانم به کجا اشاره فرموده اید.
ولی تقوایی که شما گفتین مال اون دنیاست
درسته تا یه مدتی میتونند پیش مادرشون بمونند اما بعد از اون میرن پیش پدرشون
زن میتونه برای شیری که به بچه میده یا کار های منزل از شوهرش پول دریافت کنه
بعد زندگی چجور میشه؟؟
خواهرم قوانین برای روزهاییست که ما باهم به اختلاف برمیخوریم، در غیر این صورت این عشق هست و موده و رحمتی که قرآن کریم میفرماید هست که زندگی رو دوام میده
اره ولی انسانی نیست
عشق و رحمت و هر چیزی در صورتی بوجود میاد که برابری باشه
کاش مهریه رو بر میداشتن جاش تمام حق هایی که ازمون گرفتن رو میدادن
حق طلاق حق کار حق بیرن رفتن حق تحصیل حق لباس پشیدن به اختیار خود و خیلی از حق های دیگهه:hey:
این قسمت اولش ضد زنه، این یعنی بچه ماله مرده و زن داره بچه رو برای اون بزرگ میکنه یعنی چی از شوهرش مزد بگیرد که به بچه شیر بدهد عواطف یک مادر نسبت به فرزند اینه که بگه بهم مزد بده تا به بچه شیر بدم؟!
ولی این که کار خونه وظیفه زن نیست میتونه از موارد توجه اسلام به حقوق زن تلقی بشه:Kaf: هرچند اون موقع ها کنیز داشتن ولی این حکم ماله همه زمانهاست
وقتی قرآن زن رو به کشتزار تشبیه می کنه انتظار بیشتر از این نمیشه داشت.
چرا نمیگید مرد باید باید خرج زن و بچش رو بده تو این گرونی؟ این از همشون سخت تر نیست؟
چرا نمیگید که مردان هم به لباس برای زنان تشبیه شده اند؟
زنانی که امروزه کارمیکنند در خرج زندگی پا به پای شوهرشون شریک هستند. به علاوه اعتماد به نفس دارند که وابسته یکی دیگه نیستن که اون نونو غذاشونو بده. منطقی تره امتیازاتی که ظاهرا فکر میکنیم ماله زنه مثل خرجی دادن و ... رو برداریم و بجاش حقوق زن و مرد رو مساوی کنیم.
خواهرم یا برادرم، زن و مرد تفاوت ها دارند اما هدفی مشترک نیز هم.
اونایی که الان نصف روز میرن سرکار، بچه رو چیکار میکنن میدن به مادر بزرگش(مادر زن یا مرد) یا اون نصف روزو میذارنش مهد
اگه مادربزرگا نگهش دارن هم مادربزرگ دوست داره هم بچه ها به اونا علاقه دارن
اگه بذارن مهد هم بچه این که بچه های کوچیک و همسن خودشو میبینه خیلی براش جذابیت داره و باهاشون همبازی میشه
منظور ما مشاغل بدنی یا مشاغل مربوط به قدیم که میدانیم نیاز به نیروی بدنی دارد نیست همه میدانیم که زن قدرت بدنی مرد را ندارد
سلام . برای من همیشه این جمله جای سوال بوده . چرا که مردها 4 زن و بی نهایت زن صیغه ای با مدت صیغه 100 ساله میتونن داشته باشند ! پس حرمسرا به چی میگن دیگه :eek:
هر وقت یه زن اشاره میکنه به همین آیه قران که خدا فرموده اگر نمیتونید عدالتو رعایت کنید تنها یک زن بگیرید ، همیشه یک جوابو شنیدیم که میگن این موضوع برای اجرا نشدن عدالت در خصوص عواطف و احساسات یکسان نسبت به زنان ان مرد نیست چون مرد نمیتونه اینو رعایت کنه . از طرفی پر واضحه که تعداد بسیار بسیار کمی از مردان هم میتونن از لحاظ مالی همه ی زنانشونو در وضعیت یکسانی قرار بدن . در کل ما نفهمیدیم این قسمت از آیه (تنها يك همسر بگيريد) واسه کدوم مردی صدق میکنه ! گویا واسه هیچ کدومشون صدق نمیکنه
[="Tahoma"][="#4169e1"] dinshenasii;397685 نوشت:
سلام علیکم
والا من سر از بحث های این شکلی درنمیارم! الان مشکل کجاست؟ مگه خانومای مسلمون شاغل نیستن؟
پزشک زن، معلم زن، راننده ی زن، مشاور زن، نماینده ی زن، وزیر زن و خیلی مشاغل دیگه که همشونم الحمدلله مسلمون بودن؛ یعنی اصل اسلام مخالفتی با این مساله نداره! منتها تاکیدش به حفظ کیان خانواده اس.
اگه اون خانوم نماینده که برای هم کار بیرون از منزل و هم وظایف داخل خانه خصوصاً تربیت بچه، باید انرژی بذاره، و بالاخره یه جا کم بیاره، توصیه ی اکید اسلام دادن اولویت اول،به وظایف داخل منزله! چون زن برای محیط سالم و سرشار از آرامش داخل خونه خلق شده، طبیعتش اقتضای چنین محیطی می کنه، و مرد برای محیط پر تنش بیرون.
و به دوش زن وظایف محبتی بیشتری گذاشته شده تا با آرامشی که از محیط خونه الهام می گیره، تنش های روحی همسرش رو کمتر کنه!
تا اینجامن تحقیری تو توصیه های اسلام نمی بینم.
بله اگه من رو فطرت انسانیم پا بذارم و صدای فریاد چهار غریبه رو به شنیدن صدای نق زدن بچه ام ترجیح بدم ، شاید حس کنم اسلام با این توصیه ها قصد تحقیر منو داشته! که من از شوهرم عقب بمونم تو یکی بدو کردن با غریبه ها!
بعد جناب می فرمایین بچه رو میذاریم مهد جذابه براش یا پیش مامان بزرگ بابابزرگ؟؟؟
کی اون مادر اون پدر فرصت کنه تربیتش کنه؟؟؟ اینکه ذهنش پر میشه از حرفای دیگرون! از مربی اش و مادربزرگش بیشتر الهام می گیره تا از بچه هاش.
اگه قراره بچه خودشونو خودشون تربیت کنن بچه ما رو هم اونا تربیت کنن پس نسل ما نمیشن که! میشن ادامه ی نسل خودشون!!
اتفاقاً اینطوری امکان تعارض بین پدرمادر و فرزند بیشتر میشه که!! فکر اینجاشو هم بکنین!
اگه اسلام واقعی اجرا بشه هیچ مشکلی پیش نمیاد که هیچ تمام این خوبیا که فرمودین بدست میاد.
فرزند بیش از دوتا باشه، خود بچه ها همبازی هم هستن و خونه ها حیاط داشته باشه بچه های همسایه هم میان تو محیطی که براشون با دوستانی که بهشون نزدیک ترن آشناتره بازی می کنن،
این جذابیت بیشتر داره یا مهد کودکی که فقط باید تو محیط غریب با ادمای غریبتر انس بگیرن و همبازی بشن؟[/]
[="Tahoma"][="#4169e1"] ᕘᕚRaiNᕘᕚ;398095 نوشت:
اون عدالت که میگن اینقد بی مفهوم نیس که براتون سوال باشه.
عدالت یعنی همه ی خانوم های این آقا، سهمی مشخص از زندگی شون داشته باشن. سهمی که از اول زندگی براشون مشخص شده و به اختیار خودپذیرفته اند! اجباری نیس که کسی زن دوم یه مرد، بشه که!!
مثلاً آقا روزهای هفته رو بین خانوم هاش تقسیم می کنه.
و اینطوری هرکسی با توجه به سهمی که داره بهره مند میشه و احساس ظلم و بی عدالتی نداره.
بچه ای هم از این ازدواج حاصل بشه، احساس پدر داشتن رو داره. اگه چه این پدر رو یه شب در میون می بینه.
غیر از این باشه، بیعدالتی موجب تحقیر زن و بچه میشه و احساس سربار بودن و اضافی بودن پیدا می کنن و سرخورده میشن.[/]
[="Arial"][="Black"]زن و مرد هر دو مخصوص کاری هستند !!!!زنان نباید وارد کارهای مردانه شوند حتی اگر موفق شوند.!!به نظر من !!درسته؟؟[/]
اقلا دو تا پست قبل یک چیز رو بخونید من که با کارکردن و شریک شدن مرد و زن باهم در خرج زندگی مخالف نیستم که شما مثال میزنید.
درضمن در سنت اسلام که رسول الله هم اینطوری بزرگ شد دادنشون به حلیمه که در یک محیط بهتر در صحرا بزرگ بشن نه پیش مادران. ولی امروزه خانم هایی که کار میکنن هم حتی اگه نصف روز بچه رو بذارن مهد یا پیش مادرشون بازم وقت برای بچه شون دارن. اونطور نیست کهشما میید کلا واگذار کنن به دیگران
از طرفی میفرمائید که زن و مرد حقوق مشترک داشته باشن، از یه طرف با کار زنان در معدن مخالفید. این عمل شما نتنها حرف شمارا بلکه روحیه فمینیسم را نقض میکند
بسم رب الشهداء
اخلاق شوهر نسبتبه همسر
اظهار محبتبیشتر: ایمان بیشتر
1- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«کلما ازداد العبد ایمانا ازداد حبا للنسآء (1) ; هر چه ایمان بنده زیاد شود، محبت [وی] به زنها نیز زیاد میشود .»
دوستدار اهل بیت علیهم السلام دوستدار همسر است
2- امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«کل من اشتد لنا حبا اشتد للنساء حبا (2) ; هر کس بیشتر دوستدار ما (خاندان عصمت و طهارت) باشد، به زنها (همسرش) نیز بیشتر دوستی میکند .»
صفای زندگی اینجاست، اینجا
3- حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرمایند:
«فدارها علی کل حال واحسن الصحبة لها فیصفو عیشک (3) ; همیشه با همسرت مدارا کن، و با او به نیکی همنشینی کن تا زندگیتباصفا شود .»
از تکبر و خشونتبپرهیز
4- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«خیر الرجال من امتی الذین لایتطاولون علی اهلیهم و یحنون علیهم ولا یظلمونهم (4) ; بهترین مردان امت من، آن کسانی هستند که نسبتبه خانواده خود خشن و متکبر نباشند و بر آنان ترحم و نوازش کنند و به آنان آزار نرسانند .»
سیلی، هرگز!
5- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«فای رجل لطم امراته لطمة، امرالله عزوجل مالک خازن النیران فیلطمه علی حر وجهه سبعین لطمة فی نار جهنم (5) ; هر کس به صورت زنش سیلی بزند، خداوند به آتشبان جهنم دستور میدهد تا در آتش جهنم هفتاد سیلی بر صورت او بزند .»
من تو را دوست دارم
6- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«قول الرجل للمراة انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا (6) ; این گفتار مرد به همسرش که «من تو را دوست دارم» ، هرگز از قلب زن بیرون نمیرود.»
تامین سعادت دینی و دنیایی همسر
7- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«للمراة علی زوجها ان یشبع بطنها، و یکسو ظهرها، ویعلمها الصلاة والصوم والزکاة ان کان فی مالها حق، ولاتخالفه فی ذلک (7) ; حق زن بر شوهرش این است که او را سیر کند، لباس بپوشاند، نماز و روزه و زکات را - اگر در مال زن حق زکاتی است - به او یاد دهد، و زن نیز در این کارها با او مخالفت نورزد .»
این هم جهاد در راه خداست
8- امام رضا علیه السلام میفرمایند:
«الکآد علی عیاله من حل کالمجاهد فی سبیل الله (8) ; کسی که از راه حلال برای تامین رفاه خانوادهاش تلاش میکند، همچون مجاهدی است که در راه خدا جهاد میکند .»
آیا هدیه هم میخری؟
9- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«من دخل السوق فاشتری تحفة فحملها الی عیاله کان کحامل صدقة الی قوم محاویج ولیبدا بالاناث قبل الذکور فان من فرح ابنته فکانما اعتق رقبة من ولد اسماعیل ومن اقر بعین ابن فکانما بکی من خشیة الله ومن بکی من خشیة الله ادخله الله جنات النعیم (9) ; هر کس به بازار رود و هدیهای برای خانوادهاش بخرد و ببرد، [پاداش او ] مانند کسی است که برای نیازمندان صدقه میبرد [ . و هنگامی که هدیه را به خانه میبرد]، باید، قبل از پسران، به دختران بدهد، زیرا کسی که دخترش را شادمان کند، مانند کسی است که یک بنده از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده است . و هر کس [با دادن هدیهای ] چشم پسری را روشن کند، گویا از ترس خدا گریسته است و هر کس از ترس خدا بگرید، خداوند او را داخل نعمتهای بهشت کند .»
بازار و خرید گوشت
10- امام سجاد علیه السلام میفرمایند:
«لان ادخل السوق ومعی درهم ابتاع به لحما لعیالی وقد قرموا الیه احب الی من ان اعتق نسمة (10) ; برای من به بازار رفتن و خرید یک درهم گوشتبرای خانوادهام که میل به گوشت دارند، از بنده آزاد کردن دوست داشتنیتر است .»
سوغاتی را فراموش نکن
11- امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«اذا سافر احدکم فقدم من سفره فلیات اهله بما تیسر (11) ; هرگاه یکی از شما به مسافرت رود و سپس از سفر برگردد، پس باید برای خانواده خود به اندازهای که توانایی دارد سوغاتی بیاورد .»
برای او آرایش میکنی؟
12- امام باقر علیه السلام میفرمایند:
«النسآء یحببن ان یرین الرجل فی مثل ما یحب الرجل ان یری فیه النسآء من الزینة (12) ; همان گونه که مردان دوست دارند زینت و آرایش را در زنانشان ببینند، زنان نیز دوست دارند زینت و آرایش را در مردانشان ببینند .»
خانه را گرم نگه دار
13- امام رضا علیه السلام میفرمایند:
«بنبغی للمؤمن ان ینقص من قوت عیاله فی الشتآء ویزید فی وقودهم (13) ; سزاوار است که مؤمن در زمستان از خوراک خانوادهاش کم کند، و بر [چوب و زغال و] وسیله گرم کننده آنان بیفزاید .»
شاد ساختن خانواده در مناسبتهای فرخنده
14- راوی میگوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: حق زن بر شوهرش چیست؟ حضرت فرمودند:
«. . . ولاتکون فاکهة عامة الا اطعم عیاله منها ولایدع ان یکون للعید عندهم فضل فی الطعام وان یسنی لهم فی ذلک شیء ما لم یسن لهم فی سآئر الایام (14) ; . . . هر میوهای که همه مردم از آن میخورند، باید به خانوادهاش بخوراند و در روزهای عید خوراک آنان را افزایش دهد، و چیزهایی برای آنان فراهم کند که در روزهای دیگر فراهم نمیکرده است .»
تهمت و سوء ظن هرگز
15- امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«لا تقذفوا نسآءکم فان فی قذفهن ندامة طویلة وعقوبة شدیدة (15) ; به زنان خود تهمت نزنید [و نسبت ناروا ندهید]، زیرا در این کار، [برای شما] پشیمانی طولانی و کیفر سختی خواهد بود .»
خدا کند تو بیایی
16- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«هلک بذی المروة ان یبیت الرجل عن منزله بالمصر الذی فیه اهله (16) ; از جوانمردی دور است که [مردی] در شهری که خانوادهاش هستند باشد، ولی در غیر خانه خود بخوابد .»
آداب ورود به خانه
17- امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«یسلم الرجل اذا دخل علی اهله واذا دخل یضرب بنعلیه ویتنحنح یصنع ذلک حتی یؤذنهم انه قد جآء حتی لا یری شیئا یکرهه (17) ; هنگامی که مرد با خانوادهاش برخورد میکند، [به آنان] سلام کند و هنگام ورود با صدای کفش و با سرفه کردن، خانوادهاش را از آمدن خود با خبر کند، تا اینکه چیزی نبیند که او را ناخوش آید .»
در کنار همسر نشستن
18- پیامبر عزیز اسلام صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«جلوس المرء عند عیاله احب الی الله تعالی من اعتکاف فی مسجدی هذا (18) ; نشستن مرد در کنار خانوادهاش، نزد خدای بزرگ دوست داشتنیتر از اعتکاف [و نشستن] در این مسجد من است .»
تا کنون لقمه در دهانش گذاشتهای؟
19- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«ان الرجل لیؤجر فی رفع اللقمة الی فی امراته (19) ; مرد در برابر لقمهای که در دهان زنش میگذارد پاداش میبرد .»
کتک نزن، فریاد نکش!
20- پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله به یکی از زنان درباره حق زن بر شوهرش میفرمایند:
«حقک علیه ان یطعمک مما یاکل ویکسوک مما یلبس ولا یلطم ولا یصیح فی وجهک (20) ; حق تو بر شوهرت این است که از آنچه خود میخورد به تو غذا دهد، و از آنچه خود میپوشد تو را نیز بپوشاند، و به روی تو سیلی نزند و فریاد نکشد .»
1) بحار الانوار، ج103، ص228 .
2) همان، ج 103، ص 227 .
3) مکارم الاخلاق، ص218 .
4) همان، ص216 .
5) مستدرک الوسائل، ج14، ص250 .
6) وسائل الشیعة، ج14، ص10 .
7) مستدرک الوسائل، ج14، ص243 .
بحارالانوار، ج104، ص72 .
9) وسائل الشیعة، ج15، ص227 .
10) همان، ج15، ص251 .
11) همان، ج8، ص337 .
12) مکارم الاخلاق، ص80 .
13) وسائل الشیعة، ج15، ص249 .
14) همان، ج15، ص227 .
15) بحارالانوار، ج103، ص249 .
16) وسائل الشیعة، ج14، ص122 .
17) بحارالانوار، ج76، ص11 .
18) میزان الحکمة، ج4، ص287 .
19) المحجة البیضاء، ج3، ص70 .
20) مکارم الاخلاق، ص218 .
تشکر از جواب شما
بحث اجبار و اختیار که یه چیز دیگه س . من عاشق و دیوانه ی پیامبر ص و امامان ع هستم ولی وقتی برای یک زن بحث ازدواج مجدد و متعه مطرح میشه ، وضع خیلی فرق میکنه . من نمیتونم بگم خوب من اسلامو قبول میکنم ، ولی مثلا این قسمتو قبول نمیکنم . یعنی بیام دینو به میل خودم گلچین کنم. یه جاییشو که قبول ندارمو بگذارم کنار و اون قسمتی که دوست دارم رو قبول کنم .
مثلا بر فرض مثال من با کسی ازدواج کنم که زن دوم نمیگیره . این چیزی رو برای من عوض نمیکنه که بگین : تو اگه قبولش نداری برو با کسی ازدواج کن که زن دوم نگیره .
این که نشد دینداری . باید مشکل واسه آدم حل بشه .
من نگفتم مخالفم. اگه زنانی توانایی بدنی بالایی داشته باشند و هیچ کار دیگه ای گیرشون نیاد برن در معدن کار کنن همون طور که عموما مردی سراغ این کار میره که راه دیگه ای برای امرار معاش گیرش نیومده
الان میگویید منظورم چیز دیگریست؟ قبول کنید با پرادوکس حرف زدید.
قبول میکنم :Gol: جون حوصله نکردم درست بنویسم ولی باید قبول کنیم همه مسائل مربوط به زنان در دین عادلانه به نظر نمیرسد مثل این که زن حق طلاق ندارد. میشود به او خیانت شود. حق بیرون رفتن از منزل رو بدون اجازه گرفتن از شوهرش نداره. و تمام احکام ریز ما در این موارد. قبول کنیم که حتی اگه جنس زن و مرد رو مساوی ندونیم خیلی از این احکام در دنیای امروز منطقی به نظر نمیرسه.
حالا بریم سر اصل مطلب:
زن و مرد تفاوت ها دارند در نتیجه وظائف متفاوت دارند. درسته؟
(اما بحث هدف یکسان است که قرآن کریم نیز فرموده است.)
سلام
منم این سوال تقریبا حل نشده تو ذهنم بود این تاپیک جواب خیلی سوالاتمو داد...
همون مشکل پست قبل شما(123)رو من هم از کارشناس پرسیدم و ایشون جواب دادن .من قانع شدم.صفحاتش زیاد است ولی مطمئن باشید به خواندن همش می ارزد:ok:
اگر حوصله دارید، بیایم یکی یکی مسائل مربوط به زنان رو بررسی کنیم ببینیم که آیا واقعا__بدور از عوام نگری و سطحی بینی__حتی یه حکم اسلام زد بشری صادر شده یا نه. قبول کاربر معزز؟
د مورد حق طلاق__صرف نظر ازینکه زن میتونه بآسانی توی عقدش ذکر کنه حق طلاق با زنه:
شما ایده بده حق طلاق چگونه و بکی تعلق بگیره؟
این که اجباری باشه یا اختیاری چیزی از اصل موضوع کم نمیکنه . در جواب پست ابتدایی نوشته بودند که اسلام حرم سرا رو ممنوع کرده . در هر صورت آیا 4 زن و بی نهایت صیغه حرم سرا نیست ؟ کاری به این ندارم که انجامش میدن یا نه . مجوزش که هست کافیه . یعنی مرد اصلا در وضعیتی هم قرار میگیره که گناهی از این مورد انجام بده ؟ چون حتی اگه نتونه ازدواج دائم بکنه ، متعه میکنه .ثوابش هم بی نهایته ! دیگه اگه انجامش نمیده با خودشه ، در هر صورت راهش که واسش باز هست
اما در مورد بی عدالتی ، بازم سوال دارم. چطوره این قانون یعنی اجرای عدالت در زمینه تعدد زوجات به خود مرد سپرده شده که رعایتش بکنه یا نکنه که مثلا بتونه بگه حق من چنینه و اسلام این حقو به من داده ؟ ولی مثلا در قضیه مزد گرفتن زن در ازای شیر دادنش به بچه ، یا کار کردنش در خونه یا پرداخت مهریه در روز اول ازدواج که همه معصومین ع این کارو میکردند ، دست خود زن نیست و باز به عهده مرده و زن وقتی خواهان این حق خودش هست دیگری میتونه مانعش بشه. زن هم باید نگاهش به دست مرد باشه که ببینیم بده یا نده !
حالا واقعا کدوم مردی وقتی به خواستگاری دختری میره ، همون اول مهریشو میده ؟ مهریه رو بالا فرض نکنید . خیلی خیلی کم منظورم هست . فکر کنین زن بگه مهریه رو اول میخوام ؛ یا پول شیر و کار در خونه رو بعدا میگیرم. این چنین دختری که عمرا شوهر گیرش بیاد
خیلی ممنونم. حتما مطالعه میکنم .من خیلی وقت پیش پیج های این فروم رو میخوندم ولی عضو نبودم . بالاخره تصمیم گرفتم عضو بشم ، مشکلو بپرسم تا راه حل و در واقع ، حقیقت رو پیدا کنم . چون سخته از طرفی زن باشی و این همه سوال بی جواب در خصوص دینی داشته باشی که میدونی حقه و نمیتونی بیخیالش بشی و از طرفی چیز های منفی زیادی در باره زن و حقوق زن در ان میبینی که نیاز به توضیح داده . که البته من جواب بعضی هاشو گرفتم و واقعا ممنونم از کسانی که همون سوالات منو پرسیدن و من بدون عضویت سر میزدم و دنبال میکردم و تشکر هم از کسانی که جواب سوال ها رو میدادن . ولی بعضی سوالات دوستان که سوال من هم هست بی جواب موند و هر چه دنبال جواب گشتم دیدم بعضی به عنوان جواب ، فقط توضیحات عجیب و غریب میدن و تفسیر به مطلوب خود میکنن
متوجه منظور بنده نشدین
داشتین به بی عدالتی شکایت می کردین و من توضیح دادم چرا بی عدالتی نیس.
قوانین اسلام همش برای همه نیس!
قرار نیس همه ی مردا چند زنه باشن و صیغه ای داشته بشن
و قرار نیس همه ی زنها همچین زندگی داشته باشن
وقتی این رو بپذیریم تازه این سوال پیش میاد که حالا اون مواردی که این قانون براشون اومده چه مواردی هست؟
تو اون موارد، قانون کاملاً عادلانه وضع شده! من اینو گفتم.
اسلام نگفته مردی که با زنش زندگی خوب و سالمی داره حق داره بره یه دختر دیگه تازه شاداب تر از زنش بگیره و با این هوس بازی زندگی هر دو زنش رو و عاقبت خودش رو به بازی بگیره! نخیر این قانون رو اسلام اصلاً نذاشته! این بزرگ ترین تهمت به اسلامه اگه این هوس بازیا رو ببندن به احکام اسلامی و بزرگترین ضربه برای اسلامه که بشه بازیچه ی دست هوسبازها!
اسلام اجازه تعدد زوجات و صیغه رو گذاشته برا اولاً خانومایی که شرایط زندگی معمولی و ازدواج معمولی رو ندارن و درواقع داشتن یه سرپناه براشون خیلی مهم اما ناممکنه! ثانیاً برا آقایونی که می تونن اینکارو بکنن؛ یعنی به همه خانوماشون، سهم مشخصی بدن و اینطور نشه که یکی از خانوم ها انگار نه انگار همسر ایشونه و سهم ناچیز و تقریباً صفر از زندگی آقا پیدا کنن.
عدالت در این قانون یعنی در مواردی که ازدوا ج معمولی ممکن نیس و فرد حتی ممکنه به گناه بیفته، برای رهایی از فتنه ی بزرگتر یه سرپناه به این صورت پیدا کنه! این کجاش ایراد داره؟
حرمسرایی که با چنین مساله ای مقایسه کردین، اصلاً اساسش به هوسبازیه. از هر دختری خوششون میومد عقدش می کردن می بردنش حرمسرا! کی حرمسرا سازی برای این بوده که زنهای بی پناه سر و سامون بگیرن؟این کجاش با اون قانون اسلام، همخونی داره؟؟؟؟؟
مشکل اصلی ما اینه که فک می کنیم اسلام یعنی دقیقاً همین کارایی که ما داریم می کنیم و ایراد مسلمون نماها رو به پای قوانین اسلام می نویسیم!
من سوال دارم اگه پزشک شما بهتون شربت سرفه بده و شما برای معده درد ازش استفاده کنین و خوب نشین، ایراد به پزشکتون می گیرین؟!!
ممنون برای جواب شفاف
اما بازم سوال دارم :Gig: یعنی شما میگین خداوند اجازه نداده مرد با زن باکره و شاداب تر ازدواج کنه ؟ و ازدواج مجدد مرد باید از بین زن هایی باشه که وضع زندگیشون خوب نیست یا یتیم دارند یا ...؟
ولی من شنیدم مرد در هر صورت میتونه با هر کی دوست داشت ازدواج کنه ولی مثلا بهتره با کسی ازدواج کنه که چیزی نداره و بتونه سرپرستی بچه های یتیم اون زن رو به عهده بگیره و هم اون زن رو داشته باشه
که خوب باز میشه همون طوری که هوس مرد میطلبه و ازدواجشم میکنه و هیچ طوریشم نمیشه و گناه هم نکرده و حرم سراشم راه میندازه.
اما این که میگین ایراد دیگران رو پای کسی ننویسیم ، منم توی پست قبلی همینو گفتم بزرگوار از نظر من خدا که اینقدر عالم هست ، پس باید علم بی حد خداوند به این زمان هم احاطه داشته باشه تا از پیش آمد چنین چیز وحشتناکی که در همون زمان پیامبر ص تا الان که بازم صورت میگیره ، جلوگیری به عمل بیاد .
الان ما زنها موندیم و عدالتی که برای اجراش باید چشم بدوزیم به دست مردانی که اجراش نمیکنن . ولی حق مرد ها در این زمینه ، در دست خودشونه ، و حق زن هم در دست دارند .
بنده حرفمو کامل زدم سرکار خانوم. خیر اجازه نداده اگه بخاطر هوس باشه اما اگه بخاطر دلایل دیگه باشه خیر! مثلاً تو زندگی با همسر فعلیش مشکلی داره که قابل حل نیس؛ خانوم بی توجهی به نیاز همسرش داشته باشه یا موارد این چنینی، خب این پیشفرض مساله رو عوض میکنه، خودمرد اگه ازدواج مجدد یا صیغه نکنه به گناه میفته! اینطرف قضیه رو هم باید دید. عدالت رو برای هر دو طرف بخوایم.
اینکه به نظر میاددست مردها باز گذاشته شده برای ازدواج مجدد بخاطر بها دادن به هوسبازیشون نیس.کمااینکه کلی توصیه داریم به اینکه همسر بداخلاق رو تحمل کنن و براحتی بنیاد خانواده رو از بین نبرن! اون که به نظر دستشون باز میاد دلایل دیگه ای داره که کارشناسا بهتر میتونن توضیح بدن و اصلاً یه سرفصل دیگه ای رو از تفاوت های زن و مرد باز میکنه.
چیزی که من به اسم اسلام شناختم خیر به مردی که زندگی درست و سالمی داره اجازه ی ازدواج مجدد بر مبنای هوس نمیده!(حالا یه سری دوستان فک کنم تکفیرم کنن! اما مهم نیس من روح دین رو مبارزه با هوا و هوس شناختم! و این مثالی که زدین هوسبازی باشه کار مسلمون نمیتونه باشه)
با این مخالفم که خدا بخاطر علمش جلو همچین مسائلی رو بگیره. خب اینطور باشه، اولین و بزرگترین چیزی که به ذهن هرکسی می رسه اونه که چرا اصلاً خدا شیطون رو اینقدر دستش رو باز گذاشت تا این همه فجایع در جوامع انسانی بیافرینه؟
خدا اسباب هدایت و ضلالت رو برای همه ی انسان ها فراهم کرده و تبشیر و انذار ها رو هم داده تا فرد مختار باشه بین هوس خودش و خواست خدا انتخاب کنه و به بهشت هدایت بشه یا تو جهنم ضلالت گیر کنه!
درمورد زن هایی که همه تدبیرها و احتیاطات لازم رو تو زندگی دارن و باز همسر هوسبازی نصیبشون میشه و ظلم میشه درحقش، شاهرگمو گرو میذارم که خدا خودش جبران می کنه. یا تو این دنیا یا تو اون دنیا.
خدا به هیچکس قول نداده که دنیاشو براش بهشت کنه؛ اما این وعده رو داده که اگه فرد خواست خدا رو عمل کنه، اون دنیاشو بهشت قرار بده.
اگه فقط همین دنیا رو ببینیم عدالت برای خدا، خیلی جاها بی معنی میشه.
عزیزی همین چند روز پیش تو جریان یه درددلی که براشون میکردم اینو فرمودن:
میدونی وقتی این همه غصه برامن پیش میاد به چی فک می کنم؟ که خدا رو شکر تموم این سختیا تموم این دنیا برا من خیلی محدوده. نهایتش صد سال. فوقش صدسال مجبورم به تحمل تلخ ترین مشکلات.
عوضش ابدیتی در پی این صدسال هست که دیگه این سختیا نیس. اینکه همیشه سختیای این دنیا برامون غیر قابل تحمله بخاطر جهلمون از اون دنیاس. نمیدونیم با تحمل نکردن این سختیا، اون ابدیت چه به سرمون میاد!
(نقل به مضمون بود البته!)
واییییی. شما که منو بیشتر گیج کردین. ولی چیزی که من امروزه میبینم کاملا خلاف حرف شماست . یعنی حتی اگر از روی هوس هم باشه باز هم مجازه . اینو از چند مرجع تقلید پرسیدم (آیت الله مکارم و حسینی شیرازی و روحانی و ... ) و جوابشون با شما در تضاد بود
پس اگر طبق نظر شما ازدواج مجدد از روی هوس مجاز نیست ، اگر انجام شد حکم این ازدواج چیه ؟
بحث من در باره هوس هست نه اینکه زن و مرد مشکل داشته باشند :Ghamgin:
ان شاءالله همینطور میشه :ok:
[="Tahoma"][="#4169e1"] ᕘᕚRaiNᕘᕚ;398342 نوشت:
من فتوا نمیدم که راجع به صحت صیغه ی عقد بخوام نظر بدم. ان شاء الله چندین سال بعد فتوا هم بتونم بدم برا خودم کاربرد داره(مستحضرین که خانوم هستم)
صحبتی که من کردم شناخت شخصیم بود از روح اسلام. که شما از بی عدالتی هاش شکایت کردین. اینکه فقه ما چقدر از روح اسلام رو تو دستوراتش منتقل کرده، صحبت جداگانه ای هس! اونجا دیگه موضوع انتقاد عوض میشه میشه انتقاد از علمای دینی؛ یعنی باید بالاسر تاپیک بنویسین چرا علما زن رو تحقیر می کنن نه اینکه چرا اسلام زن رو تحقیر می کنه!
البته هوس یه مساله ایه که ویژگی های بارزی نداره! مرد هوسباز شاخ و دم درنمیاره که راحت بشه به هوسبازیش حکم کرد. اثباتش براحتی که شما تصور می کنین نیست. اگه مرجع تقلیدی این براش احراز بشه که مرد فقط از سر هوس چنین ظلم آشکاری کرده و باز بگه کار شرعی هست، من خودم در صف منتقدین ایشون قرار میگیرم. و برای اطمینان البته این حکم رو از کارشناس شرعی سایت هم خواهم پرسید!
بعدشم در این موارد دقت کنین، بهشت و جهنم اون اقا رو آقای مکارم شیرازی که قرار نیس تعیین کنه؟
آقای مکارم مرجع تقلیدشون هستن در مواردی که تکلیف رو نمیدونن! اینجا تکلیف کاملاً مشخصه! آقا جان هوس ممنوع! اصلاً استفتا گرفتن نداره!
این ازدواج از سر ظلم صورت گرفته، حتی عقد هم صحیح باشه، باز معصیتی انجام گرفته که فرد رو دچار عقوبت یا این دنیا یا اون دنیا می کنه.[/]
[="Tahoma"] ღ✿ღ Parisa ღ✿ღ;397390 نوشت:
با سلام و درود
محاسبه این تقوا در آن دنیا است ولی رعایت این تقوا در این دنیا است. این دنیا را هم بایستی بر اساس چیزهایی که در آن دنیا ارزشمند هستند استوار کنیم. خداوند معیارهای ارزش را بیان می فرماید تا در این دنیا نیز معیارمان همان باشد.
لذا نمی توان گفت این معیار برای آخرت است، پس نتیجه بگیریم مرد یا زن، در انسانیت بر دیگری برتری دارند.
فرزندان نیز همان طور که در ابتدا پیش مادرند، چند سالی هم پیش پدرند، ولی پس از آن و رسیدن به سن رشد، خودشان تصمیم می گیرند.
مشکل من همینه مگه میشه منتظر بشینم تا امام عصر عج تشریف بیارند بعدش اون موقع بگم تازه اسلامو قبول کردم چون تازه مشکلاتم دارن جواب داده میشن؟
لطفا سوال رو بپرسید ، جوابشو به منم بگید ممنون میشم. هر چند من از افراد زیادی پرسیدم و قوانین رو که دیدم ، متوجه شدم اشکالی نداره و گناهی بر گردن مرد نیست :Narahat: صحبتی که الان شما فرمودید با عدالت خداوند سازگاره از نظر من البته . چون عقیده من اینه که عدالت خدا اونقدر برای همه واضح هست که کسی رو دچار مشکل نمیکنه .
ولی از طرفی همه ی زنان ، (اکثریت رو در نظر میگیریم و میگیم همه - مثل خطاب های قران که با لفط مذکر صدا زده ولی منظورش هم مرد بوده هم زن) حتی یک لحظه هم نمیتونن زن دیگری رو در زندگیشون ببینن و در صورت اتفاق افتادن ، هرگز به صورت ابتدایی شاد نخواهند بود ؛ یعنی اصلا شاد نخواهند بود و پژمرده و نابود میشن . این از نظر من عدالت نیست و حقیقت همینه که اگر بین قبول این مسئله و آتش جهنم قرار باشه یکیو انتخاب کنم ، آتشو انتخاب میکنم ، مگر اینکه این مسئله برای من رمز گشایی بشه و در غیر این صورت ، چطور وقتی من به اجرای عدالتش شک دارم ، میتونه منو بسوزونه ؟ عدالت خدا که نباید برای کسی جای سوالی بذاره :geryeh:
اگر قرار باشه تا اومدن امام زمان عج بی جواب بمونم که ...:Doaa:
[="Tahoma"][="#4169e1"] ᕘᕚRaiNᕘᕚ;398355 نوشت:
پرسیدم عزیز ان شاء الله زودتر بیان جواب بدن.
نه سوء برداشت نشه از حرفای من. من نمیخوام بگم اگه فقه ما اسلام اصلی رو نتونسته منتقل کنه پس زیرابشو بزنیم و وایسیم تا امام زمان بیاد. نه. اتفاقاً فقه ما در جاهایی خیلی هم خوب درخشیده؛ اگه جایی ضعفی هم باشه دیگه چاره ای نیس. و تا امام زمان(عج) اسلام اصلی رو عرضه کنن وظیفه ای نداریم جز رجوع به مجتهد اعلم ولو اینکه اسلام اصلی رو هم ارائه نکنن! خدا بیش از این از ما نخواسته.
اما اگه فرضاً مرجع فرد کاری رو حروم هم ندونست و فرد خودش میدونه اونجا داره هوسبازی می کنه، پس باید تقوا پیشه کنه و اگه نکرد پای لرز این خربزه خوردنش هاش هم بشینه!( دقت کن:این اشکالی نداره که مرجع بگه مباحه و فرد انجام نده چون یقین به هوس بودن داره. اشکال وقتی پیش میاد که مرجع بگه واجبه و فرد انجام نده!)
پس تقلید از مرجع با احتیاطایی که من گفتم باید تو زندگی داشت و هوسبازی نکرد، تعارضی نداره!
اما بی جواب چرا بمونی عزیزم؟برا من دوتاچیز اصله:
ظلم نکنم
زیر بار ظلم نرم
هوسبازی من ظلمه منه در حق همسرم
هوسبازی شوهرم ظلم ایشونه به من
زیر بار هیچکدومشون نمیرم و به خدایی که باورش کردم یقین دارم برا این دوتاکار، منو جهنم نمیبره.[/]
کاملا صحیح میفرمایید :Kaf: ممنون برای توضیحات :Gol: ولی چه کنیم که گوش شنوا زیاد تو این مملکت نداریم .
من یه حدیث هایی دیدم در باره اینکه معصومین ع فرمودند متعه برای کسی که اونو بشناسه حلال و برای کسی که نشناسه حرامه :Gig:
من الان میبینم که خیلی از افراد جامعه هیچ کاری با اسلام ندارن ، ولی وقتی پای این جور کاها مثل متعه وسط میاد ، یهو اسم اسلام از زبونشون نمی افته و واسشون عزیز میشه و میگن حق منه و میتونم هزار تا متعه کنم و کاری ندارن با کی متعه میکنن در حالیکه من در بعضی احادیث دیدم که طرف مقابل نباید فاسد باشه (از اون مدل آدمای بد با کار های بد منظورم هست :Narahat: )
پس اگه اینا که ماهیت متعه رو نمیشناسن یهو یادش بیفتن و واسه راه افتادن کارشون متعه بکنن ، کسی میدونه حکمشون چیه ؟ طبق فرموده ی معصوم ع حرام انجام دادن ؟ یا چی ؟
با عرض پوزش بابت تاخیر
اتفاقا همین تفاوت زن و مرده که حق طلاق به زن داده نشده یا شهادتش نصف مرده و خیلی احکام دیگه
تفاوتی که بین زن و مرد از جهت غلبه احساس بر عقل و بالعکس، وجود داره باعث تفاوت در احکام میشه
همینه که حق قضاوت رو از زن می گیره چون زن با روحیه حساس آفریده شده و باید همینطور باشه. معنی نداره که چون مرد عقلانی فکر می کنه و بنابراین میتونه در امور مهم قضاوت کنه، به زن هم همین حق داده بشه، چون وظیفه زن چیز دیگه ایه. بله وظیفه زن اینه که در خونه باشه و به امور خانه و خانواده برسه. چرا وظیفه به این خطیری یعنی تربیت فرزند و رسیدگی به همسر و تأمین آرامش این اشخاص در دنیای مدرن تحقیر میشه؟؟! جز این هست که میخوان زن و مرد رو برابر بدونن؟ و چه کار احمقانه ای! این دنیا نیاز به دو جنس مختلف با ویژگی های مختلف و وظایف متفاوت داره تا بتونه به درستی پیش بره. اما مدعیان حقوق زنان دارن این تعادل رو از بین می برن تا مثلا زن عقده ای بار نیاد!!! به نظر من تساوی حقوق زن و مرد ابلهانه ترین تئوری در طول تاریخه...
چرا همه میگن وضیفه س؟ خدا گفته وظیفه نیست، ای بابا :Narahat: اینو به کی بگیم ؟
وحتی زن میتونه در ازای کار خونه و شیر دادن پول بگیره تا منبع درامدش باشه ، ولی بازم میتونه انجامش نده .
این تحقیر محسوب کردن این کار ، ناشی از خود مردان هست . یعنی از یک حرفشون ، 99 % اون اینه که میگن اجتماعی باش! با محیط بیرون آشنا شو ، واسه فردا و پس فردات خوبه . یه نگاهی هم به تغییرات دنیا از 1400 سال قبل تا الان بندازین . هر زمانی ، یه خصوصیاتی داره . خیلی از مردها اگه دست تنها بمونن ، پول ندارن واسه خرج خونه . حالا اگه زن هم بخواد پول شیر و کار کردن خونه رو بگیره ، اون مرد چی میگه ؟ تو این زمونه عمرا اگه دختری بگه پول شیر و مهریه ی خیلی ناچیز و کار خونه رو میگیرم ، با وجود اینکه حق مسلمش هست ، عمرا شوهر گیرش بیاد :read: این منبع در آمد زن هاست واسه پس اندازشون. وقتی مردها اینو نمیدن ، زن هم کار میکنه . نه کار بیرون از خونه گناهه واسه زن و نه سواد کسب کردنش .
حضرت خدیجه کبری س در اون زمان که زن ها کار نمیکردن ، تجارت میکردند و ثروتمند بودند، کی میگفت اون زمان یه زن تجارت کنه اون هم بین اعراب جاهلی . اما بعدش خود ایشون تصمیم گرفتند تجارت رو رها کنند. مگه پیامبر ص چیزی بهشون گفتند ؟ این رو به خودشون واگذار کردند .
حتی ایشون منتظر ظهور پیامبر ص بودند . اینه فرق یه فرد تحصیل کرده با فرد بی سواد . هم سواد داشتند ، هم کار میکردند هم دین دار بودند و تصمیم گیری به عهده خودشون بود
ای امــــــــــــــــــــان :Gig: تا یکی میاد و میخواد بگه زن هم حقوقی داره که از دست رفته س ، زودی میگن فمینیسته و انجمن زنان راه افتاده و ... :Narahat: معلومه که زن و مرد در امور مختلف با هم برابر نیستن .
سلام
هوس و لذت و شهوت یا هرعنوان دیگر مادام که در کانال شرع باشد مجاز است
اساسا یک کار اساسی دین کنترل و هدایت غرایز است
چه اینکه این امور طبیعی اند و کارکردهای ارزشمند خود را دارند اما باید با نگاه معنوی و در تحت برنامه دین صورت گیرند
والله الموفق
خانم RaiN درود بر شما
اولا احادیثی که در صحت جواز متعه وارد شده است باید بدقت مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد
ثانیا اگر روایتی در باب شناخت زنی که به متعه مردی در میاید باشد باید از حیث سند و دلالت مورد دقت واقع شود
ثالثا درصد کسانی که مبادرت به امر متعه می کنند نسبت به کل جمعیت شاید 5% هم نباشند
رابعا همان هایی که دست به این کار میزنند نهایتا بتوانند همزمان یکی یا دو تا زن صیغه ایی داشته باشند
خامسا اگر کسی زنی که آماده متعه باشد را به عقد خودش در بیارود و حتی به فرمایش حضرتعالی زن بد کاره باشد
اگر عقد واقع شود کار حرامی صورت نگرفته است ، حرمت در اینجا بمعنای کراهت شدید است چون شاید این آقا از
همان خانم صاحب بچه ایی شود و همچنانکه می دانیم صفات و خصال مادر در فرزند اثر میکند
و البته کراهت شدید این کار باز علل دیگری دارد که طرح آن مناسب به نظر نمی رسد
موفق باشید
[="Tahoma"][="#4169e1"] حامد;398872 نوشت:
اشتباه من و شما اینه که با واژه های مشترک که معانی مختلفی براشون متصور هستیم بحث می کنیم بعدش می بینیم هردو یک حرف رو زدیم!
هوس از نظر شما یعنی لذت بردن
از نظر من اون نیازه
هوس یعنی پارو از نیاز فراتر گذاشتن
یعنی خدابهت حق داده در چارچوب قوانینش نیازتو رفع کنی و تو داری این نیازو رفع می کنی و حالا شدی زیاده خواه
من این زیاده خواهی رو میگم هوس.
اسلام اینو اجازه داده؟[/]