جمع بندی آیا نژاد پرستی در دین اسلام با عناوین سید و سادات احیا می شود ؟!

تب‌های اولیه

245 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بی نظیر;396967 نوشت:
سلام
با عرض پوزش این حدیث را جنب نوه فاطمه اورده بود با این مضمون

در روایت آمده است که: «سادات خوب را به خاطر خودشان احترام نمایید و سادات گناهکار را هم به خاطر پیامبر(ص)»، (اختصاص شیخ مفید)

هرچند که شما این حدیث را نقل نکردین ولی باتوجه به شناختم از کارشناسان سایت
که همه این احادیث را قبول دارند
پیش بینیم این بود که شما هم این حدیث را قبول دارید

با تشکر

با سلام خدمت شما دوست گرامی و دیگر دوستان

یک مطلب در مورد نظر فوق عرض می کنم و دو مطلب به نحو عمومی:

- نه بنده و نه دیگر کارشناسان مرکز، این چنین نیستیم که تمام احادیث را قبول کنیم. فرایند بررسی احادیث و تشخیص صحیح از غیر صحیح، مسئله ای کاملا تخصصی است و نیاز به اطلاعات فراوانی دارد. فارغ از اینکه چه فرایندی برای این مسئله لازم است، خود اینکه چنین فرایندی برای پالایش احادیث وجود دارد، به معنای این است که تمام احادیث مورد قبول نیست و ما احتمال این را می دهیم که احادیثی وجود داشته باشند که جعلی باشند (چنانکه چنین احادیثی جعلی وجود دارند.)
در مورد احادیث این باب نیز بنده اظهار نظری مبنی بر صحت یا عدم صحت آنها نکردم و در این زمینه و برای بررسی دقیق تر این احادیث از حیث علم رجال و درایه می توانید از کارشناسان محترم مباحث حدیثی پرسش خود را مطرح کنید.

دو مطلب عمومی :

دوستان لطفا توجه داشته باشند:

- درچار چوب موضوع اصلی بحث کنند، موضوع اصلی این است که آیا احترام به سادات به معنای نژاد پرستی است؟ از پرداختن به موضوعات خارج از موضوع اصلی، خودداری کنید.

- برخی از مطالب مطرح شده پیش از این بحث شده است. لطفا مباحث مطرح شده را در نظر بگیرید و مبحث تکراری مطرح نکنید. به عبارت دیگر، نیازی به تکرار مکررات نیست مگر آنکه ایده و مطلبی جدید را می خواهید بیان کنند.

موفق باشید

.امین.;397507 نوشت:
اينكه عده اى خود را به نام مؤ منين و جمعى بنام يهودى و طائفه اى به نام صابئين و فرقه اى نصارا نام نهاده اند از اين نام گذاريها چيزى از سعادت عايدشان نمى شود، چيزى كه در جلب سعادت دخالت دارد ايمان به خدا و روز جزا و عمل صالح است .

سلام

سلام جناب امین تمام حرفهای خودتون با این قسمتی که از نوشته های خود شما اوردم نقض کردید
منم از ابتدا همین مطلب و می گفتم
چیزی که در سعادت دخالت دارد ایمان بخدا و روز جزا و عمل صالح است

پیشنهاد من این است این بحث را اینجا ادامه ندهیم و اگر دوست داشتید در تاپیکی دیگر
ادامه دهیم چون شدیدا انحراف از موضوع اصلی تاپیک می باشد
من مایلم همچنان از نظرات با ارزش و سودمند شما در ادامه بحث اصلی تاپیک استفاده کنم

با تشکر

حامد;397102 نوشت:
سلام
آیه : قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی را چه می فرمایید ؟

سلام

من درباره تفسیر این ایه تحقیق کردم همه جا منظور از فی القربی را فاطمه و علی و حسن و حسین
ذکر کرده بودند

و اگر فرزندان انها هم مد نظر ایه بود پیامبر می فرمود این چهار نفر و فرزندانشان
پس حتی فرزندان ایشان هم شامل ایه نمی شود چه برسد به صدها نسل بعد از ایشان

- «احمد» در «فضائل الصحابة » با سند خود از سعید بن جبیر عامر چنین نقل می کند: «لما نزلت «قل لااسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی » قالوا: یا رسول الله صلی الله علیه وآله من قرابتک؟ من هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم؟ قال: علی و فاطمة و ابناهما، و یقولها ثلاثة »; هنگامی که آیه قل لااسئلکم...نازل شد، اصحاب عرض کردند: ای رسول خدا! خویشاوندان تو که مودت آنها بر ما واجب است، کیانند؟ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آن دو، این سخن را سه بار تکرار فرمود. (1)

سپس فخر رازی از صاحب کشاف چنین نقل می کند: «وقتی این آیه نازل شد، مسلمانان عرض کردند: ای رسول خدا! خویشاوندان تو کیانند که مودتشان بر ما واجب است؟ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزندشان. بنابراین ثابت می شود که این چهار تن ذی القربای پیغمبرند و هنگامی که این معنی ثابت شد، واجب است از احترام فوق العاده ای برخوردار باشند.»

و بسیاری دیگر حدیث که ذکر انها لازم نیست

با تشکر

بی نظیر;392219 نوشت:
و فرمود:

«چهار نفر را من شفاعت خواهم نمود در روز قیامت، اگر چه به قدر گناه تمام اهل دنیا را آورده باشند:

یکی: آنکه اکرام کند ذریه مرا.

دوم: آنکه حاجت ایشان را بر آورد.
سیم: آنکه سعی نماید از برای ایشان در وقتی که مضطر باشند.
چهارم: آنکه به دل و زبان، با ایشان دوستی و محبت کند»

و فرمود:

«اکرام کنید خوبان ذریه مرا از برای خدا. و بدان ایشان را از برای من».


سلام.

اگر بخواهیم از هر حدیثی چشم بسته تبعیت کنیم معلوم نیست سر از کجا در می آوریم. مثل همین حدیث با اطلاق عجیبی که در مورد حجم گناهان و کوچک شمردن آنها دارد.

موفق باشید.

نوه فاطمه;395149 نوشت:
قطعا چون یک سید منسوب به پیامبر(ص) و ائمه اطهار (ع) است وقتی اشتباهی مرتکب می شود بسیاری از مردم به دین جدش بدگمان می شوند.

با سلام.

به همین دلیل بهتر است از احترام ویژه و مقدس سازی نژاد خاصی خودداری کنیم.

موفق باشید.

dinshenasii;396983 نوشت:
لذا با توجه به این که رسیدن نسل به بزرگان قریش بوده یک نوع تفاخر در عرب هست و از احکام امضائی اسلام بوده نه تاسیسی(؟!)

سلام.

در تکمیل فرمایش شما عرض می شود که چه بسا برخی توصیه ها خاصیت مقطعی داشته باشند. در این صورت ادامه دادن آنها کار درستی نیست به ویژه اگر برچسب دینی و تعبدی به خود گرفته باشند که در این صورت اصلاح آنها دشوارتر خواهد بود.

با تشکر.

حامد;397292 نوشت:
اگر در زمان حیات پیامبر همه فرزندان فاطمه زهرا تا امام دوازدهم حضور داشتند قربای ایشان بودند یا خیر ؟

با سلام.

افرادی از ایشان که از نظر ایمان و عمل صالح به پیامبر شبیه بودند قربای ایشان محسوب می شدند. وگرنه نمی شدند. همچنان که فرزند نوح قربای نوح و حتی اهل او نیز نبود.

با تشکر.

رئوف;397985 نوشت:
آیا احترام به سادات به معنای نژاد پرستی است؟

با سلام.

اگر به عنوان یک قاعده کلی مطرح شده باشد بله نوعی تبعیض نژادی خفیف به شمار می رود. البته در تعیین مصادیق تبعیض نژادی اختلاف نظرهایی وجود دارد. اما به طور کلی قائل شدن هر تبعیضی در احترام و توجه به انسان ها که بر مبنای ویژگی های وراثتی و غیراکتسابی باشد در ذیل تعریف تبعیض نژادی قرار می گیرد. حال این که ما تبعیض نژادی پسندیده هم داریم یا خیر بحث دیگری است.

با تشکر.

بسم الله الرحمن الرحیم.

حامد;397298 نوشت:
سلام
امیدوارم جسارت نشود
ولی
شما از لغت عرب هیچ نمی دانید
لطفا به معنای ذوی القربی در تفاسیر یا حداقل کتب لغت یک نگاهی بکنید تا نیازی به این سخنان عجیب و غریب پیدا نکنید
بعدم بنده حدسم این است که شما از اهل سنت هستید
والله الموفق

سلام.
بزرگوار من واژه عرب را از خود عرب سوال میکنم نه از ادیب های ایرانی که خود فارس هستند و تحصیل حوزویشان بر اساس تعصب مذهبشان بوده.
در ضمن بنده هیچ مذهبی ندارم اما یک دین دارم و درس خوانده در مکتب پروردگارم و رسولش محمد ص و ایراهیم ع و موسی ع و عیسی ع نوح ع هستم و جایی که خدای من به من آموخت خالی و بی نیاز از هر کتاب و حدیثی هست یعنی عقل و قرآن.اگر در هر دین و مذهبی حرف ناحق زده شود و غیر عقلانی و تعصبی باشد جلوی ان می ایستم.حتی اگر طرف حسابم مرجع تقلید مردم باشد.چون آیات قران تاکید دارد بر اینکه تعقل کنید تا اینکه تقلید کنید از کسی هیچ عهدی از خدا نگرفته و فقط اطاعت امر بزرگان و پیشوایان خودش را کرده.
شما چیکار دارید که مذهب من چیست.حرف حق بزنید تا حداقل شرمنده خدای خود نباشید.که فردای قیامت پاسخ سوالات را با تعصب نگویید چرا که سوالات و پاسخ ها همه بر پایه عقل و حق هست.
من اگر بحث میکنم بخاطر این است که مردم بیشتر از عقل خود استفاده کنند تا از تعصب دینی خود و چیزی که از پدران و جد خود شنیده اند.
اگر فردای قیامت از شما هچین سوالی کنند و پساختان صحیح نباشد چه میگویید؟میگویید یا رسول الله ما از احادیث شما پیروی کردیم.نمیگویند آیا ما به شما عثل ندادم که حق را از باطل تشخیص دهید؟
تقریباً با اکثر افراد مخالفت میکنم.موافقتم فقط برای افرادی است که حرفشان جز حق نیست و قابل قبول عقل و فطرت است.
متاسفانه چه در مذهب شیعه و سنی و وهابیت و .... همه دارای اشکالاتی هستند که هرگز جوابشان صحیح و عقلانی نیست.و همه شان از یک تعصب خاصی استفاده میکنند و خود را حق و دیگران را ناحق می خوانند.
یک انسان عاقل، تعصب را از حرف عاقلانه، خوب تشخیص میدهد.
یا علی.

مؤمن;398022 نوشت:

با سلام.

اگر به عنوان یک قاعده کلی مطرح شده باشد بله نوعی تبعیض نژادی خفیف به شمار می رود.

البته در تعیین مصادیق تبعیض نژادی اختلاف نظرهایی وجود دارد. اما به طور کلی قائل شدن هر تبعیضی در احترام و توجه به انسان ها که بر مبنای ویژگی های وراثتی و غیراکتسابی باشد در ذیل تعریف تبعیض نژادی قرار می گیرد. حال این که ما تبعیض نژادی پسندیده هم داریم یا خیر بحث دیگری است.

با تشکر.



با سلام خدمت شما دوست گرامی

شما تعریفی از نژاد پرستی ارائه نکردید. نژاد پرستی شامل مواردی می شود که برای گروهی صرفا به خاطر نژادشان، امتیاز حقوقی و قانونی خاصی وضع شود. اما صرف توصیه به احترام کردن به سادات بدون آنکه واجب شرعی باشد و یا اینکه مزایای حقوقی و قانونی خاصی داشته باشد، نژاد پرستی نیست وانگهی دلایل توصیه به این احترام پیش از این در پاسخ های قبلی بنده مطرح شد، لطفا مراجعه فرمایید.

موفق باشید

مؤمن;398014 نوشت:
سلام.

اگر بخواهیم از هر حدیثی چشم بسته تبعیت کنیم معلوم نیست سر از کجا در می آوریم. مثل همین حدیث با اطلاق عجیبی که در مورد حجم گناهان و کوچک شمردن آنها دارد.

موفق باشید.

سلام

با حرف شما کاملا موافقم و هدفم ازاوردن این حدیث اعتراضی بود
نه بعنوان دلیل و برهان بر صحت چیزی

با تشکر از شما

بی نظیر;398007 نوشت:
سلام

سلام جناب امین تمام حرفهای خودتون با این قسمتی که از نوشته های خود شما اوردم نقض کردید
منم از ابتدا همین مطلب و می گفتم
چیزی که در سعادت دخالت دارد ایمان بخدا و روز جزا و عمل صالح است

پیشنهاد من این است این بحث را اینجا ادامه ندهیم و اگر دوست داشتید در تاپیکی دیگر
ادامه دهیم چون شدیدا انحراف از موضوع اصلی تاپیک می باشد
من مایلم همچنان از نظرات با ارزش و سودمند شما در ادامه بحث اصلی تاپیک استفاده کنم

با تشکر

[=arial]

سلام علیکم

[=arial][=arial][=arial]شما نگران منحرف شدن تاپیک نباشید اتفاقا این بحث خیلی هم مناسب این تاپیک هست. چه سادات چه مومنین ظاهری چه یهود چه نصرانی ووو همه را خداوند در صورتی وعده داده که هیچ خوف و اندوهی ندارند که مسلمان باشند. [=arial][=arial]

لطفا بحث رو بیخودی نپیچونید
[=arial][=arial][=arial]

[=arial][=arial]جواب بنده این بود:

.امین.;397432 نوشت:
اگر منظور شما پاسخ منطقی به سوالاتیه که در اینجا پرسیدید معلومه که بسیار کم هستند افرادی که در دین تحقیق کنند از مهندس و دکتر گرفته تا بی سواد.

[=arial]
و پاسخ شما:

بی نظیر;397456 نوشت:
سلام

خوب پس افراد زیادی هستند که حجت برایشان تمام نشده است و طبق ایه زیر دینشان

پذیرفته است

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
مسلماً كسانى كه [به ظاهر] ايمان آوردند ، و يهودى‏ها و نصرانى‏ها و صابئى‏ها هر كدامشان [از روى حقيقت] به خدا و روز قيامت ايمان آورند و كار شايسته انجام دهند ، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته است


[=arial]

تفسیری علامه طباطبایی این هست:

اينكه عده اى خود را به نام مؤ منين و جمعى بنام يهودى و طائفه اى به نام صابئين و فرقه اى نصارا نام نهاده اند از اين نام گذاريها چيزى از سعادت عايدشان نمى شود، چيزى كه در جلب سعادت دخالت دارد ايمان به خدا و روز جزا و عمل صالح است .[=arial]

شما از کجا می
[=arial]دانید که حجت برایشان تمام نشده؟

و اگر حجت برایشان تمام نشده ایمان و عمل صالحی که شرط مسلمانیست از کجا آوردند؟


[=arial][=arial]
[=arial]اتفاقا این آیه شریفه برعکس نظر جنابعالی را میفرماید:
[=arial][=arial]
توضیح اینکه
میتواند این آیه درباره کسانی باشه که دین الهی به آنها نرسیده (نه افرادی که مورد نظر بنده وشما هستند و توان تحقیق دارند) و میتواند درباره کسانی باشد که برای خود یا اطرافیانشان خوف جانی دارند ومیتوانند تقیه کنند و مسلمانیشان را بروز ندهند و به اسم یهودی و مسیحی و وهابی در میان مردم شهرت داشته باشد. حتی اگر مجبور شدند بعضی واجبات را هم آشکار نکنند.

مثل اینکه از خوف جانش حجابشان رو رعایت نکنند یا نمازشان قضاشود

چنین فردی با اینکه اسم مسلمان روش نیست اما شاید اجرش از ماها هم بیشتر باشه و شما یقین بدانید در کشورهای دیگر و شاید در کشور خود ما بسیارند افرادی که ما فکر میکنیم نامسلمان هستند یا فکر میکنیم شیعه نیستند اما چنین نیست و برای حفظ جانشان تقیه میکنند. چون بعضی از معتقدین ادیان دیگر مثل وهابیت به فرزندانشان هم رحم نمیکنند و اگر شیعه شوند اونا رو میکشند.

همانطور که گفتم شما اصرار دارید که فقط حرف خودتان صحیح است . پس مانند بعضی دیگر از کاربران شبیه شما بنده دیگه بحثی با شما ندارم و همینجا به عرایضم خاتمه میدهم.

.امین.;398387 نوشت:
شما نگران منحرف شدن تاپیک نباشید اتفاقا این بحث خیلی هم مناسب این تاپیک هست

سلام

نگران که نیستم ولی جناب کارشناس تذکر داده بودند که بحث فرعی و خارج از موضوع نداشته باشیم
و من به احترام حرف ایشون گفتم از موضوع اصلی خارج نشیم
وگرنه من چون مطمئن هستم حرفم درسته تا هر زمان که شما به بحث ادامه دهید بحث خواهم
کرد
اتفاقا نظر تعداد زیادی از کارشناسان بحث را در تاپیکهای مختلف با نظر خودم یکسان دیده ام
و امیدوارم کارشناسی در بحث مداخله کرده تا صحت عقایدم روشن بشه

.امین.;398387 نوشت:
سادات چه مومنین ظاهری چه یهود چه نصرانی ووو همه را خداوند در صورتی وعده داده که هیچ خوف و اندوهی ندارند که مسلمان باشند.

باتوجه به مباحث قران دین از ادم تا خاتم اسلام است و منظور خداوند در این ایه این است
این اسم گذاری ها باعث رستگاری نیست بلکه انچه اهمیت دارد اعتقاد به خدا و روز قیامت و عمل صالح است
یعنی یک مسلمان یا یهودی نباید صرف مسلمان بودن یا یهودی بودن خودش را رستگار بداند
بلکه اینها اسم است بلکه انچه مهم است همان سه مورد گفته شده است

وقتی می گویدایبنها فقط نام است و از نام گذاری چیزی عاید کسی نمی شود
دقت فرمایید که حتی در ورای این سخن مساله مهم دیگری نهفته است یعنی
محمد ص و یا عیسی ع و یا موسی ع همه یک هدف را دنبال می کردند و ان هم ایمان بخدا
و روز جزا و اعمال صالح است
وگرنه خداوند که نمی خواهد تفرقه و گروه کشی و یا دسته راه بیندازد

.امین.;398387 نوشت:
شما از کجا میدانید که حجت برایشان تمام نشده؟

تمام شدن حجت مساله سخت و سنگینی است و به همین راحتی بدست نمی اید
همانطور که برای خیلی از ما مسلمانان هم حجت تمام نشده و همه ما مسلمان موروثی هستیم

برای فردی که در اروپا و امریکا بدنیا می اید و دین پدر و مادرش را حق می داند
و با هزار جور گرفتاریهای دنیا دسته و پنجه نرم می کند
و هزاران مشکل مهمتر از انتخاب دین دارد چطور می خواهد حجت تمام شود ؟
برفرض که بعد از سالها بفکر دین صحیح بیفتد و شروع به تحقیق کند
چقدردسترسی به کتاب و منابع تحقیق به زبان خودش دارد که بتواند مطالعه کند ؟
چقدر امکان سفر و پرس و جو دارد ؟
بزرگوار همه اینها را برای یک شهروند عادی در نظر بگیرید و ببینید چطور حجت می تواند
برایش تمام شود ؟

.امین.;398387 نوشت:
و اگر حجت برایشان تمام نشده ایمان و عمل صالحی که شرط مسلمانیست از کجا آوردند؟

ایمان و عمل صالح شعار همه ادیان است و با رعایت دین و مذهب خودشان و با توجه به عقل و فطرت
انسان قادر به ایمان و عمل صالح هستند

.امین.;398387 نوشت:
توضیح اینکه میتواند این آیه درباره کسانی باشه که دین الهی به آنها نرسیده (نه افرادی که مورد نظر بنده وشما هستند و توان تحقیق دارند) و میتواند درباره کسانی باشد که برای خود یا اطرافیانشان خوف جانی دارند ومیتوانند تقیه کنند و مسلمانیشان را بروز ندهند و به اسم یهودی و مسیحی و وهابی در میان مردم شهرت داشته باشد. حتی اگر مجبور شدند بعضی واجبات را هم آشکار نکنند.

صرف رسیدن اسم دین الهی حجت تمام شدن نیست
و همه افراد اگر خواسته باشند تحقیق هم بکنند موانع سر راهشان بقدری زیاد است
که امکان تحقیق برایشان فراهم نمی رشود

.امین.;398387 نوشت:
همانطور که گفتم شما اصرار دارید که فقط حرف خودتان صحیح است . پس مانند بعضی دیگر از کاربران شبیه شما بنده دیگه بحثی با شما ندارم و همینجا به عرایضم خاتمه میدهم.

همانطور که فبلا گفتم من به صحیح بودن حرفم در این بحث بخصوص اعتقاد دارم
و در صورت ادامه بحث از طرف شما قادر به جوابگویی خواهم بود

موفق باشید در پناه حق

بی نظیر;398399 نوشت:
سلام

همانطور که فبلا گفتم من به صحیح بودن حرفم در این بحث بخصوص اعتقاد دارم
و در صورت ادامه بحث از طرف شما قادر به جوابگویی خواهم بود

موفق باشید در پناه حق

سلام

بنده که قانع نشدم ولی نه حوصله اشو دارم نه همانطور که گفتم تاثیری داره

فقط از بیانات جنابعالی میتوان فهمید که شما میخواهید ثابت کنید که ادمای منحرف که حجت بهشون تمام نشده محترمتر از اولاد صالح پیغمبر اسلام هستند و احترام گذاردن به آنها نژاد پرستی نیست و به اینها هست

خداوند همه ما رو هدایت کنه

.امین.;398406 نوشت:
بنده که قانع نشدم ولی نه حوصله اشو دارم نه همانطور که گفتم تاثیری داره

سلام

شما منو متهم می کنین که فکر می کنم عقایدم درسته درحالی که خود شما هم سخت به اعتقادات خودتون
ایمان دارید
نمی دونم چطور منو متهم به کاری می کنین که خودتون هم همین طوری هستین !!!!!!!!!!!!

از طرفی هم حوصله بحث کردن ندارین تا به حقیقت برسین علتشم اینه که
عقیده خودتون رو درست می دونین

بگذریم

.امین.;398406 نوشت:
فقط از بیانات جنابعالی میتوان فهمید که شما میخواهید ثابت کنید که ادمای منحرف که حجت بهشون تمام نشده محترمتر از اولاد صالح پیغمبر اسلام هستند و احترام گذاردن به آنها نژاد پرستی نیست و به اینها هست

تمام حرف من اینه که احترام نباید بر مبنای نسب باشه
بلکه باید بر مبنای علم و دانش و ایمان و ویژگیهای اکتسابی باشه

و شما می خواهید ثابت کنید احترام بر مبنای ویزگیهای اکتسابی نیست
بلکه احترام را بر مبنای ویژگیهای موروثی می دانید

و خداوند همه مارا هدایت کند

بی نظیر;398012 نوشت:
سلام

من درباره تفسیر این ایه تحقیق کردم همه جا منظور از فی القربی را فاطمه و علی و حسن و حسین
ذکر کرده بودند

و اگر فرزندان انها هم مد نظر ایه بود پیامبر می فرمود این چهار نفر و فرزندانشان
پس حتی فرزندان ایشان هم شامل ایه نمی شود چه برسد به صدها نسل بعد از ایشان

- «احمد» در «فضائل الصحابة » با سند خود از سعید بن جبیر عامر چنین نقل می کند: «لما نزلت «قل لااسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی » قالوا: یا رسول الله صلی الله علیه وآله من قرابتک؟ من هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم؟ قال: علی و فاطمة و ابناهما، و یقولها ثلاثة »; هنگامی که آیه قل لااسئلکم...نازل شد، اصحاب عرض کردند: ای رسول خدا! خویشاوندان تو که مودت آنها بر ما واجب است، کیانند؟ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آن دو، این سخن را سه بار تکرار فرمود. (1)

سپس فخر رازی از صاحب کشاف چنین نقل می کند: «وقتی این آیه نازل شد، مسلمانان عرض کردند: ای رسول خدا! خویشاوندان تو کیانند که مودتشان بر ما واجب است؟ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزندشان. بنابراین ثابت می شود که این چهار تن ذی القربای پیغمبرند و هنگامی که این معنی ثابت شد، واجب است از احترام فوق العاده ای برخوردار باشند.»

و بسیاری دیگر حدیث که ذکر انها لازم نیست

با تشکر


سلام
آن بزرگواران مصادیق موجود از حکم مودت حین صدور و بارزترین آن بوده اند
لذا کسی قائل نیست که این ایه شامل سایر ائمه ع و سایر ذراری رسول اکرم ص نمیشود

عــــلی;398140 نوشت:
سلام.
بزرگوار من واژه عرب را از خود عرب سوال میکنم نه از ادیب های ایرانی که خود فارس هستند و تحصیل حوزویشان بر اساس تعصب مذهبشان بوده.
در ضمن بنده هیچ مذهبی ندارم اما یک دین دارم و درس خوانده در مکتب پروردگارم و رسولش محمد ص و ایراهیم ع و موسی ع و عیسی ع نوح ع هستم و جایی که خدای من به من آموخت خالی و بی نیاز از هر کتاب و حدیثی هست یعنی عقل و قرآن.اگر در هر دین و مذهبی حرف ناحق زده شود و غیر عقلانی و تعصبی باشد جلوی ان می ایستم.حتی اگر طرف حسابم مرجع تقلید مردم باشد.چون آیات قران تاکید دارد بر اینکه تعقل کنید تا اینکه تقلید کنید از کسی هیچ عهدی از خدا نگرفته و فقط اطاعت امر بزرگان و پیشوایان خودش را کرده.
شما چیکار دارید که مذهب من چیست.حرف حق بزنید تا حداقل شرمنده خدای خود نباشید.که فردای قیامت پاسخ سوالات را با تعصب نگویید چرا که سوالات و پاسخ ها همه بر پایه عقل و حق هست.
من اگر بحث میکنم بخاطر این است که مردم بیشتر از عقل خود استفاده کنند تا از تعصب دینی خود و چیزی که از پدران و جد خود شنیده اند.
اگر فردای قیامت از شما هچین سوالی کنند و پساختان صحیح نباشد چه میگویید؟میگویید یا رسول الله ما از احادیث شما پیروی کردیم.نمیگویند آیا ما به شما عثل ندادم که حق را از باطل تشخیص دهید؟
تقریباً با اکثر افراد مخالفت میکنم.موافقتم فقط برای افرادی است که حرفشان جز حق نیست و قابل قبول عقل و فطرت است.
متاسفانه چه در مذهب شیعه و سنی و وهابیت و .... همه دارای اشکالاتی هستند که هرگز جوابشان صحیح و عقلانی نیست.و همه شان از یک تعصب خاصی استفاده میکنند و خود را حق و دیگران را ناحق می خوانند.
یک انسان عاقل، تعصب را از حرف عاقلانه، خوب تشخیص میدهد.
یا علی.

سلام
اولا استفاده از کتب لغت عربی برای فهم مقاصد قرآن کریم ضروری است چون این کتاب الهی با این زبان نازل شد
ثانیا شما دلیلی از لغت عرب برای رد مطلب ما نیاوردید
ثالثا عقل کسی را معیار احادیث نکردند بلکه قرآن ملاک صحت احادیث است آن عقلی که معیار است عقل سلیم است
رابعا احترام به گروهی بخاطر انتساب به یک شخص باعظمت با عقل منافاتی ندارد
خامسا پیروی و تقلید از فرد متخصص هم با عقلانیت منافات ندارد بلکه حکم خود عقل است . مگر شما وقتی بدنیا آمدید باسواد بودید ؟ مگر نه این است که دانش و سواد را از معلمانی فرا گرفتید ؟ آیا درس دین بدون معلم رها شده است ؟
والله الهادی

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

حامد;398695 نوشت:

اولا استفاده از کتب لغت عربی برای فهم مقاصد قرآن کریم ضروری است چون این کتاب الهی با این زبان نازل شد
ثانیا شما دلیلی از لغت عرب برای رد مطلب ما نیاوردید
ثالثا عقل کسی را معیار احادیث نکردند بلکه قرآن ملاک صحت احادیث است آن عقلی که معیار است عقل سلیم است
رابعا احترام به گروهی بخاطر انتساب به یک شخص باعظمت با عقل منافاتی ندارد
خامسا پیروی و تقلید از فرد متخصص هم با عقلانیت منافات ندارد بلکه حکم خود عقل است . مگر شما وقتی بدنیا آمدید باسواد بودید ؟ مگر نه این است که دانش و سواد را از معلمانی فرا گرفتید ؟ آیا درس دین بدون معلم رها شده است ؟
والله الهادی

جواب اولاً شما:
من نگفتم عربی یاد نگیرید.اما پذیرای عقل است که کسی که عرب است بهتر میداند این واژه به چه معناست.چه بسا من بسیار دیده ام که اینجا علمای من به علت تعصبشان مثل همین ذوی القربی قران را تفسیر کرده اند در صورتی که هیچ عربی اینگونه برداشت نکرده است.
جواب ثانیا شما:
چه چیزی بهتر از خود قرآن که کلام خداست:
وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لاتَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظّالِمينَ (002 | البقرة - 35)و گفتيم: «اى آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن; و از (نعمتهاى) آن، از هرجا مى خواهيد، در كمال فراوانى بخوريد; (ولى) نزديك اين درخت نشويد; كه از ستمكاران خواهيد شد.»
...تِلْكَ حُدُودُ اللهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذالِكَ يُبَيِّنُ اللهُ آياتِهِ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (002 | البقرة - 187)
...پس به آنها نزديك نشويد! خداوند، اين چنين آيات خود را براى مردم، روشن مى سازد، تا پرهيزگار شوند.
إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ (003 | آل عمران - 45)(به ياد آوريد) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مريم! خداوند تو را به كلمه اى[=وجود با عظمتى ]از سوى خود بشارت مى دهد كه نامش «مسيح، عيسى پسر مريم» است; در حالى كه در دنيا و آخرت، آبرومند; و از مقرّبان (الهى) خواهد بود.

قبلاً هم گفتم شما از آیات دیگری که در مورد ارث اومده میتونید واژه قوم و خویش بیرون بکشید نه نسل:
لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصيباً مَفْرُوضاً (004 | نساء - 7)براى مردان، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان، برجاى مى گذارند، سهمى است; و براى زنان نيز، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان بر جاى مى گذارند، سهمى; خواه آن چيز، كم باشد يا زياد; اين سهمى است تعيين شده و پرداختنى.

اما اقرب در این آیات نسل رو شامل نمیشه.بلکه همسر و فرزند و پدر و برادر و عمو و خاله و دایی دوست و یار و از جمله اینها نزدیکترین کسان به انسان هست.
همچنین که در آیه ذوی القربی منظور کسانی هست که از نظر ایمان و اخلاق به پیامبر نزدیک هستند نه صرفاً نسل پیامبری که شما دم از ان میزنید.اینکه قران همش میگه از عقلتون استفاده کنید بخاطر همینهاست که دچار تعصبات دینی نشوید که جواب غیر عقلانی به بندگان خدا بدهید!!!

جواب ثالثاً:
شما یک آیه پیدا کن که بگه برید احادیث بخونید و با اون قرآن رو تفسیر کنید.در صورتی قران هرگز انسان رو پاس به کتاب های دیگه نداده فقط گفته که اندیشه کنید و از رسول اطاعت کنید.و اکثر ایات هم تاکید بر اندیشه کردن داشته.اما شما عقل رو کنار گذاشته و تا یک حدیث میبینید بدون تفکر حتی با ان آیات قران رو هم تحریف میکنید.
هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلّا أُولُوا الْأَلْبابِ (003 | آل عمران - 7)او كسى است كه اين كتاب آسمانى را بر تو نازل كرد; كه بخشى از آن، آيات «محكم» [= صريح و روشن ]است; كه اساس اين كتاب مى باشد; (و پيچيدگى آيات ديگر، را بر طرف مى كند.) و بخشى ديگر، «متشابه»(و پيچيده) است. امّا آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال آيات متشابه اند، تا فتنه انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند); و تفسير (نادرستى) براى آن مى طلبند; در حالى كه تفسير آنهارا، جز خدا و راسخان در علم، نمى دانند. (آنها كه به دنبال درك اسرار آيات قرآنند) مى گويند: «ما به آن ايمان آورديم; تمامى آن از جانب پروردگار ماست.» و جز خردمندان، متذكّر نمى شوند (و اين حقيقت را درك نمى كنند).

جواب رابعاً:
عقل من به من پاسخ میده احترام به گروه خاصی به دلیل اینکه نسل شخص خاصی هستند یک نوع تبعیض و نژاد پرستی هست.چراکه شما میتونید بهترین احترام رو به همه بندگان خدا بذارید.غیر از این است؟چرا فرق قائل میشوید در حالی که خداوند فرقی قائل نشده مگر به تقوا؟

پاسخ خامساً:
وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لايَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لايَهْتَدُونَ (002 | البقرة - 170)و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد.» مى گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى فهميدند و هدايت نمى يافتند (باز هم بايد از آنها پيروى كنند)؟!

من نمیگم پیروی نکنید میگم توی هر حکمی که تقلید میکنید تعقل کنید و اشتباه رو از درست تشخیص بدید.حال کدومش به عقل نزدیک تره؟تقلید از یک متخصص یا استفاده از عقل و احتیاط در تقلید؟

وَ قالُوا لَوْ كُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ (067 | ملك - 10)
و مى گويند: «اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقل مى كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم.»

شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لايَعْقِلُونَ (008 | انفال - 22)
به يقين بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لال (و كور دلى) هستند كه انديشه نمى كنند.

عــــلی;398722 نوشت:
اما اقرب در این آیات نسل رو شامل نمیشه.بلکه همسر و فرزند و پدر و برادر و عمو و خاله و دایی دوست و یار و از جمله اینها نزدیکترین کسان به انسان هست.
همچنین که در آیه ذوی القربی منظور کسانی هست که از نظر ایمان و اخلاق به پیامبر نزدیک هستند نه صرفاً نسل پیامبری که شما دم از ان میزنید.اینکه قران همش میگه از عقلتون استفاده کنید بخاطر همینهاست که دچار تعصبات دینی نشوید که جواب غیر عقلانی به بندگان خدا بدهید!!!

سلام
در هیچ جای قرآن کریم قربی به این معنای که شما می گویید نیامده است بلکه هرجا آمده به معنای قرابت خویشاوندی است کمی موارد استعمال آنرا در قرآن بررسی بفرمایید
و اما نسل : هیچ کس شبهه ای ندارد که گذشت زمان و فاصله نسلها مانع اطلاق خویشاوندی نمیشود فرزندان شما و ما تا ده نسل دیگر هم فرزندان ما هستند و از خویشان ما محسوب نمی شوند .

عــــلی;398722 نوشت:
جواب ثالثاً:
شما یک آیه پیدا کن که بگه برید احادیث بخونید و با اون قرآن رو تفسیر کنید.در صورتی قران هرگز انسان رو پاس به کتاب های دیگه نداده فقط گفته که اندیشه کنید و از رسول اطاعت کنید.و اکثر ایات هم تاکید بر اندیشه کردن داشته.اما شما عقل رو کنار گذاشته و تا یک حدیث میبینید بدون تفکر حتی با ان آیات قران رو هم تحریف میکنید.
هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلّا أُولُوا الْأَلْبابِ (003 | آل عمران - 7)او كسى است كه اين كتاب آسمانى را بر تو نازل كرد; كه بخشى از آن، آيات «محكم» [= صريح و روشن ]است; كه اساس اين كتاب مى باشد; (و پيچيدگى آيات ديگر، را بر طرف مى كند.) و بخشى ديگر، «متشابه»(و پيچيده) است. امّا آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال آيات متشابه اند، تا فتنه انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند); و تفسير (نادرستى) براى آن مى طلبند; در حالى كه تفسير آنهارا، جز خدا و راسخان در علم، نمى دانند. (آنها كه به دنبال درك اسرار آيات قرآنند) مى گويند: «ما به آن ايمان آورديم; تمامى آن از جانب پروردگار ماست.» و جز خردمندان، متذكّر نمى شوند (و اين حقيقت را درك نمى كنند).

تفکر و اندیشه بسیار ارزشمند است اما این تنها راه فهم و کشف مقاصد قرآن نیست بخصوص که عقلها در دریافت حقایق در یک پایه هم نیستند و کمتر کسی را میتوان یافت که راسخ در علم باشد و اما ارجاع فهم قرآن به احادیث و سنت نبوی :
[سوره النحل (16): آيات 43 تا 44]
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (43) بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (44)
ترجمه:
43- ما پيش از تو جز مردانى كه به آنها وحى مى‏كرديم نفرستاديم، اگر نمى‏دانيد از اهل اطلاع سؤال كنيد.
44- (از آنها كه آگاهند) از دلائل روشن و كتب (پيامبران پيشين) و ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبيين كنى، شايد انديشه كنند

وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلاَّ
لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (64)
ترجمه:

64- ما قرآن را بر تو نازل نكرديم مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف دارند براى آنها تبيين كنى و مايه هدايت و رحمت است براى گروهى كه ايمان دارند
فکر میکنم اینها هم آیه قرآن باشند نه ؟
متاسفانه یکسویه نگری خصلت کسانی است که دوست دارند حقیقت چنان باشد که ایشان می انگارند امیدوارم شما چنین نباشد یا نشوید

عــــلی;398722 نوشت:
جواب رابعاً:
عقل من به من پاسخ میده احترام به گروه خاصی به دلیل اینکه نسل شخص خاصی هستند یک نوع تبعیض و نژاد پرستی هست.چراکه شما میتونید بهترین احترام رو به همه بندگان خدا بذارید.غیر از این است؟چرا فرق قائل میشوید در حالی که خداوند فرقی قائل نشده مگر به تقوا؟

تقوی یعنی فرمانبری از خدای متعال لذا وقتی خدای متعال به احترام و محبت خاص منسوبان نبی اکرم ص فرمان داد اطاعت از او تقوی است نه نافرمانی به بهانه مشکل در فهم فرمان

عــــلی;398722 نوشت:
پاسخ خامساً:
وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لايَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لايَهْتَدُونَ (002 | البقرة - 170)و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد.» مى گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى فهميدند و هدايت نمى يافتند (باز هم بايد از آنها پيروى كنند)؟!

[سوره التوبة (9): آيه 122]
وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ (122)
ترجمه:
122- شايسته نيست، مؤمنان همگى (به سوى ميدان جهاد) كوچ كنند، چرا از هر گروهى، طايفه‏اى از آنان كوچ نمى‏كند (و طايفه‏اى بماند) تا در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهى پيدا كنند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود آنها را انذار نمايند تا (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خوددارى كنند
ما تبعیت از انذار فقهای دین می کنیم نه از آباء و اجداد

عــــلی;398722 نوشت:
من نمیگم پیروی نکنید میگم توی هر حکمی که تقلید میکنید تعقل کنید و اشتباه رو از درست تشخیص بدید.حال کدومش به عقل نزدیک تره؟تقلید از یک متخصص یا استفاده از عقل و احتیاط در تقلید؟
وَ قالُوا لَوْ كُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ (067 | ملك - 10)
و مى گويند: «اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقل مى كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم.»

شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لايَعْقِلُونَ (008 | انفال - 22)
به يقين بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لال (و كور دلى) هستند كه انديشه نمى كنند.


اول اینکه تقلید در حوزه عمل است نه نظر
ثانیا در حوزه نظر ملاکهایی هست که بی توجهی به آنها باعث بی اعتباری یا کم ارزشی اندیشه دینی میشود
بله در دین عقل معتبر و مرجع است اما کلام خدا و سنت رسول ص هم ملاک هستند که یکی پس از دیگری مهم است
شما نمی توانید با شعار تبعیت از عقل نقل را کنار بگذارید بلکه باید به آن نیز توجه کنید اگر ما به صحت نقل قرانی معترفیم باید به فرمان او در تبعیت از سنت رسول ص هم توجه کنیم .
نقل اجتهاد آباء و اجداد نیست بلکه میراث سنت نبوی است که زبان به زبان و کتاب به کتاب مانند قرآن متنتقل شده تا به ما رسیده است
والله الموفق

حامد;398695 نوشت:
سلام
آن بزرگواران مصادیق موجود از حکم مودت حین صدور و بارزترین آن بوده اند
لذا کسی قائل نیست که این ایه شامل سایر ائمه ع و سایر ذراری رسول اکرم ص نمیشود

سلام

من بر مبنای اعتقاد خود شما به حدیث
حدیث اورده ام
ظاهرا شما احادیث را بر مبنای فکری خود قبول یا رد می کنید !!

وقتی خود پیامبر در احادیث گفته است منظور از قربی علی و فاطمه و حسن و حسین هستند
دلیل شما بر اطلاق ان به سایرین چیست ؟

با تشکر

بی نظیر;398733 نوشت:
سلام

من بر مبنای اعتقاد خود شما به حدیث
حدیث اورده ام
ظاهرا شما احادیث را بر مبنای فکری خود قبول یا رد می کنید !!

وقتی خود پیامبر در احادیث گفته است منظور از قربی علی و فاطمه و حسن و حسین هستند
دلیل شما بر اطلاق ان به سایرین چیست ؟

با تشکر


سلام
کلام حضرت بیانگر انحصار نیست بلکه بیانگر مصداق موجود از قربی است
خوب است بقیه روایات این باب را هم ببنید
والله الموفق

بی نظیر;398470 نوشت:
سلام

[=arial]

سلام خسته نباشید
خواهر گرامی، ما مسابقه ورزشی نمیدیم که تنها هدفمون مغلوب کردن همدیگه باشه حتی با به ناحق متهم کردن همدیگه ، این روش یک بحث منطقی و بی طرفانه نیست. اگر حرفی دارید لطفا با دلیل و برهان و سند و مدرک بفرمایید .

بی نظیر;398470 نوشت:

تمام حرف من اینه که احترام نباید بر مبنای نسب باشه [=arial]

[=arial]چرا نباید اصل و نسب ، [=arial]یکی از دلایل[=arial] احترام گذاشتن به دیگران باشه؟

[=arial]خداییش شما در برخوردهای اجتماعیتونم به خانواده دوستانتون بی اعتنایی میکنید که مبادا نژادپرستی باشه؟ باور نمیکنم
[=arial]
اگر این عقیده شما صحیح بود و نسب نمیتوانست در این مساله نقشی داشته باشد پس چرا خداوند ال ابراهیم و ال عمران را بر عالمیان برگزید
[=arial]؟

[=arial] ان الله اصطفی ادم و نوحا و ال ابراهیم و ال عمران علی العالمین.
[=arial]
[=arial]
آیا ذات اقدس الهی هم (نعوذبالله ) پارتی بازی میکنه یا مثل ماهاست که فکر میکنید بدون تحقیق و از روی جهالت و تعصب کورکورانه از اجدادمون پیروی میکنیم ؟

چطوره بیاید اول خدا رو ارشاد کنیم؟

بی نظیر;398470 نوشت:

بلکه باید بر مبنای علم و دانش و ایمان و ویژگیهای اکتسابی باشه

[=arial]
شما طوری صحبت میکنید که گویا از ویژگیهای وراثتی چیزی نمیدانید.
[=arial]

بی نظیر;398470 نوشت:

و شما می خواهید ثابت کنید احترام بر مبنای ویزگیهای اکتسابی نیست
بلکه احترام را بر مبنای ویژگیهای موروثی می دانید

[=arial]

از کدام یک از از حرفهای بنده چنین نتیجه ای گرفتید. چرا نقل قول نکردید؟


بی نظیر;398470 نوشت:

و خداوند همه مارا هدایت کند

[=arial] الهی امین

[=arial]
خانم بی نظیر مشکل شما با سادات چیه ؟

چرا درست نمیگویید که نباید اصل و نسب سادات مشخص باشه؟ و همه باید بروند و شجرنامه هاشونو از بین ببرند که مبادا اشتباها مردم بخاطر نسبتشان حرمتشونو نگهدارند؟؟؟ .....

[=arial]

حامد;398735 نوشت:
سلام
کلام حضرت بیانگر انحصار نیست بلکه بیانگر مصداق موجود از قربی است
خوب است بقیه روایات این باب را هم ببنید
والله الموفق

سلام

در پستهای قبلی هم گفتم اگر مصداق قربی فرزندان انها هم بودند پیامبر در همین احادیث
می فرمودند و فرزندانشان
در حالی که ایشان دقیقا از چهار نفر بعنوان قربی نام برده اند

اگر خواسته باشیم اینگونه احادیث را کم و زیاد کنیم واقعا سنگ روی سنگ بند نمیشه
و میشه همین بلبشوی فعلی

با تشکر

بی نظیر;392219 نوشت:
سلام خدمت همه دوستان لطفا به احادیث زیر دقت کنید و بعد نگویید جز احترام امتیاز دیگری
برای سادات در نظر گرفته نشده است

رسول خدا صلوات الله علیه و آله فرمود:

حَقَّتْ شَفَاعَتِی لِمَنْ أَعَانَ ذُرِّیَّتِی بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ مَالِه‏ (3)؛ شفاعت من براى كسى كه با دست و زبان و مال خود به فرزندان من كمك كند، لازم گردیده است. (4)

در حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم:
لَیْسَ‏ مِنَّا مَنْ‏ لَمْ‏ یَرْحَمْ‏ صَغِیرَنَا وَ یُوَقِّرْ كَبِیرَنَا وَ یَعْرِفْ حَقَّنَا. (7)؛ از ما نیست كسى كه بر صغیر ما (سادات) رحم نكند و بزرگ ما را احترام نكند و حق ما را نشناسد. (8)

و از حضرت رسالت پناهی - صلی الله علیه و آله - مروی است که: «شفاعت من ثابت است از برای هر که اعانت کند ذریه مرا به دست، یا زبان، یا با مال خود».

و فرمود:

«چهار نفر را من شفاعت خواهم نمود در روز قیامت، اگر چه به قدر گناه تمام اهل دنیا را آورده باشند:

یکی: آنکه اکرام کند ذریه مرا.

دوم: آنکه حاجت ایشان را بر آورد.
سیم: آنکه سعی نماید از برای ایشان در وقتی که مضطر باشند.
چهارم: آنکه به دل و زبان، با ایشان دوستی و محبت کند»


لطفا به این احادیث دقت کنید
کسانی که مدعی هستند هیچ امتیاز مالی و یا امتیاز دیگری برای سادات جز احترام
در نظر گرفته نشده است
در این احادیث همه نوع امتیاز مالی و اجتماعی برای انها دیده می شود


[=arial]
از ظاهر احادیث مشخص هست که موضوعیت خاصی دارند و ناقص نقل شدند و یا در متنی بوده که درباره کمک به ساداتیست که از سوی دشمنان مورد ستم واقع شدند....

[=arial]
به حدیث زیر که خود شما هم ناقص آوردید توجه بفرمایید:

پیامبراكرم - صلی الله علیه و آله - در این زمینه فرموده است :

« انی شافع یوم القیامه لاربعه اصناف، ولو جائوا بذنوب أهل الدنیا: رجل

نصر ذریتی و (رجل ) بذل ماله لذریتی عند المضیق و رجل أحب ذریتی باللسان والقلب و رجل سعی فی حوائج ذریتی اذا طردوا او شردوا ». [3]

چهار دسته را روز قیامت شفاعت كنم، هر چند با گناه اهل دنیا به صحرای محشر حاضر شوند:
آنكه اولاد مر

ا یاری كند. ( که در حدیث شما آمده اکرام کند) آنكه از اموالش به اولاد تنگدستم كمك كند. كسی كه با زبان و قلب، آنان را دوست بدارد و آنكه تلاش كند در انجام حوائج و نیازهای افرادی از ذریه ام كه تبعید شده و یا رانده شده اند.

[3] . وسائل الشیعه ، ج 11، ح5562.

http://www.andisheqom.com/Files/payambar.php?idVeiw=31267&level=4&subid=31267

.امین.;398741 نوشت:
سلام خسته نباشید

سلام شما هم خسته نباشید

.امین.;398741 نوشت:
خواهر گرامی، ما مسابقه ورزشی نمیدیم که تنها هدفمون مغلوب کردن همدیگه باشه حتی با به ناحق متهم کردن همدیگه ، این روش یک بحث منطقی و بی طرفانه نیست. اگر حرفی دارید لطفا با دلیل و برهان و سند و مدرک بفرمایید .

دوست گرامی من شما یا کسی دیگر رو متهم نکردم و شیوه بحث من این طوری نیست بلکه خودم همه جا از دلیلو برهان و منطق حرف زده ام

و در این بحث بخصوص حتما سعی کرده ام با دلیل و برهان حرف بزنم

بله معتقدم مسابقه ورزشی نیست ولی گرامی خود شما شروع کردین به دعوا کردن در این چند پست اخرتون
و لحن صحبتتون حالت دعوا و عصبانیت داشت

می گم چطوره اگه اهل دعوا هستین زنگ خونه ها بریم دسته راه بیندازیم یکم کتک کاری کنیم ببینیم کی
داره راست می گه :Nishkhand::khaneh:

.امین.;398741 نوشت:
چرا نباید اصل و نسب ، یکی از دلایل احترام گذاشتن به دیگران باشه؟

چون خداوند در قران می فرماید :
گرامی ترین شما نزد خدا با تقوا ترین شماست
و من احترام به کسی می زارم که نزد خدا گرامی باشه
و این کسی است که با تقوا باشه و ارتباطی به نسلشم نداره
ممکنه از نسل شمر ملعون باشه
اتفاقا چنین کسی که از نسل شمر ملعون باشه و امادگی بی تقوایی رو به سبب بودن
در یک خانواده بی ایمان داشته باشه و بعد تونسته باشه
فرد با تقوایی باشه ارزشش بیشتر از کسی هست که از نسل امامان باشه و برای خود سازی
زحمت زیادی نکشیده باشه

اگر نسل برای انسان ارزش و اعتبار می اورد باید به پسر نوح هم احترام بزاریم

خداوند در قران می فرماید : هرکسی در گرو اعمال خودش هست
نمی گوید در گرو نسل و نسبش هست

پیامبر به دخترش فاطمه ص می فرماید
تو در گرو اعمال خودت هستی و من نمی توانم روز قیامت تورو شفاعت کنم
وقتی پیامبر گرامی اسلام نمی تواند شفاعت دخترش را در روز قیامت بکند
یعنی انتسابش به پیامبر هیچ ارزشی برای او ندارد بلکه حضرت فاطمه به سبب اعمال و رفتار خودش
هست که فاطمه است نه به سبب نسبش به پیامبر

.امین.;398741 نوشت:
اگر این عقیده شما صحیح بود و نسب نمیتوانست در این مساله نقشی داشته باشد پس چرا خداوند ال ابراهیم و ال عمران را بر عالمیان برگزید؟

ان الله اصطفی ادم و نوحا و ال ابراهیم و ال عمران علی العالمین.

مطلب خوبی اشاره کردید

اگر نسب باعث احترام باشه
پس باید الان شما به اسراییل احترام بزارید چون نسبشان به قوم بنی اسراییل می رسد
و خداوند در قران صریحا گفته است قوم بنی اسراییل را بر عالمیان برتری داده است

.امین.;398741 نوشت:
شما طوری صحبت میکنید که گویا از ویژگیهای وراثتی چیزی نمیدانید.

ویژگیهای وراثتی اگه باعث برتری باشه خداوند عادل نیست و عدالت و رعایت نکرده

.امین.;398741 نوشت:
از کدام یک از از حرفهای بنده چنین نتیجه ای گرفتید. چرا نقل قول نکردید؟

تمام بحث شما برای همین است یعنی می فرمایید کل پستهای شمارو باید نقل قول می کردم !!!

من از تمام صحبتهای شما تاکنون به این نتیجه رسیدهام که شما معتقدید باید به سادات
بخاطر نسبشون به پیامبر احترام گذاشت

این هم نقل قول از همین پستتون

.امین.;398741 نوشت:
شما طوری صحبت میکنید که گویا از ویژگیهای وراثتی چیزی نمیدانید.

.امین.;398741 نوشت:
چرا نباید اصل و نسب ، یکی از دلایل احترام گذاشتن به دیگران باشه؟

.امین.;398741 نوشت:
خانم بی نظیر مشکل شما با سادات چیه ؟

چرا درست نمیگویید که نباید اصل و نسب سادات مشخص باشه؟ و همه باید بروند و شجرنامه هاشونو از بین ببرند که مبادا اشتباها مردم بخاطر نسبتشان حرمتشونو نگهدارند؟؟؟ .....

من مشکلی با سادات ندارم بلکه هدفم روشن ساختن خرافات در بین مردم است

بازم اگه دعوا دارین دم در کانون منتظرتون هستم :khaneh::ok:

موفق در پناه حق باشید

بی نظیر;398810 نوشت:
سلام
بله معتقدم مسابقه ورزشی نیست ولی گرامی خود شما شروع کردین به دعوا کردن در این چند پست اخرتون
و لحن صحبتتون حالت دعوا و عصبانیت داشت

می گم چطوره اگه اهل دعوا هستین زنگ خونه ها بریم دسته راه بیندازیم یکم کتک کاری کنیم ببینیم کی
داره راست می گه :Nishkhand::khaneh:
[=arial]
موافقم :Nishkhand:

چون خداوند در قران می فرماید :
گرامی ترین شما نزد خدا با تقوا ترین شماست
و من احترام به کسی می زارم که نزد خدا گرامی باشه
و این کسی است که با تقوا باشه و ارتباطی به نسلشم نداره
[=arial]
ببینید وقتی
[=arial]شرارت در نسلی نباشد منتقل هم نخواهد شد (چنانچه آمده وشیطان در اموال و نسل انسان شریک میشود). در نتیجه احتمال تقوای چنین نسلی بالا میرود[=arial]

ممکنه از نسل شمر ملعون باشه
اتفاقا چنین کسی که از نسل شمر ملعون باشه و امادگی بی تقوایی رو به سبب بودن
در یک خانواده بی ایمان داشته باشه و بعد تونسته باشه
فرد با تقوایی باشه ارزشش بیشتر از کسی هست که از نسل امامان باشه و برای خود سازی
زحمت زیادی نکشیده باشه

[=arial]برعکسشم صادقه.
یعنی برای کسی که بطور اکتسابی حتی از دوره جنینی آن اخلاق بد را بدون اختیار کسب کرده باشه و یا پدر و مادرش اهل گناه و شرابخواری و زناکاری و حرام خواری باشند قطعا اکتساب چنان فضایلی براش بسیار سخت هست. در اینجا اگر کسی موفق بشه که از گناهان اجتناب کنه
[=arial] بله باید بهش احترام گذاشت اما نه بخاطر اصل و نسبش

اگر نسل برای انسان ارزش و اعتبار می اورد باید به پسر نوح هم احترام بزاریم
[=arial]
گویا شما هنوز هم متوجه حرف بنده نشدید.
مساله کسب ارزش و اعتبار نیست و احترام به ایشان هم زمانی جایز هست که همچون اجدادشان که الگو و نمونه بودند، نمونه باشند. وگرنه حرف شما صحیحه و از فضل پدر تو را چه حاصل؟؟؟؟

خداوند در قران می فرماید : هرکسی در گرو اعمال خودش هست

نمی گوید در گرو نسل و نسبش هست

[=arial]دقیقا همینطوره. در قیامت هم انساب سودی نمیبخشد (فلاانساب بینهم). و اگر شما بدون تعصب به پستهای قبلی من مراجعه کنید برای این امر دلایل دیگری آوردم

[=arial]اگر باز هم متوجه نشدید لطفا هم این پست و هم پستهای دیگرمو با دقت بیشتری مطالعه بفرمایید.

مطلب خوبی اشاره کردید

اگر نسب باعث احترام باشه
پس باید الان شما به اسراییل احترام بزارید چون نسبشان به قوم بنی اسراییل می رسد
و خداوند در قران صریحا گفته است قوم بنی اسراییل را بر عالمیان برتری داده است

ویژگیهای وراثتی اگه باعث برتری باشه خداوند عادل نیست و عدالت و رعایت نکرده
[=arial]
ویژگی وراثتی یعنی همان که فرمود: خداوند بهتر میداند رسالتش را در کجا قرار دهد. در اصلاب شامخه و ارحام مطهره یا در نسل اشقیا و البته برتری بوده که باعث برگزیده شدن انبیاء الهی شده

تمام بحث شما برای همین است یعنی می فرمایید کل پستهای شمارو باید نقل قول می کردم !!!

من از تمام صحبتهای شما تاکنون به این نتیجه رسیدهام که شما معتقدید باید به سادات
بخاطر نسبشون به پیامبر احترام گذاشت

این هم نقل قول از همین پستتون

[=arial]متاسفانه شما جوابهای بی ربط میدهید و این بیانگر آنست که دوست ندارید از دنیای خودتون بیرون بیاید.

من مشکلی با سادات ندارم بلکه هدفم روشن ساختن خرافات در بین مردم است
[=arial]
زمانی میتوانید ثابت کنید که خرافات هست تا یک یک احادیث رو با راویانشون بررسی کنید

بازم اگه دعوا دارین دم در کانون منتظرتون هستم :khaneh::ok:
[=arial]
نه بزرگوار بجای دعوا اگر حرف جدیدی دارید بفرمایید تا در خدمت باشم

موفق در پناه حق باشید

[=arial]شما هم موفق باشید در پناه حق

خب بنده به از مدتی اجمالا خوندم دوستان چی گفتن دوست داشتم به این حدیث اشاره کنم .

نقل قول:
پیامبر به دخترش فاطمه ص می فرماید
تو در گرو اعمال خودت هستی و من نمی توانم روز قیامت تورو شفاعت کنم

این حدیث از چرندیاتی است که بخاری با زیرکی تمام ( که کسی متوجه نصب و عداوت آن با اهل بیت عصمت سلام الله علیهم نشود ) آن را با سند بی خود نقل کرده و گمان کرده کسی متوجه کار او نشود .

خانم یا آقای بی نظیر هم سعی بر این دارد که از قداست اهل بیت صلوات الله علیهم با نازل کردن شان و عظمت ذریه آنان و یا خرافات نامیدن احترام آنها توسط مردم بکاهد

غافل از این که خداوند متعال می فرماید :

وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ .يونس : 107

و در این که هر کس را بخواهد اصطفاء می دهد می فرماید :

إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ.آل ‏عمران : 33

و جالب است که خود آقای بی نظیر هم اعتراف می کند که :

نقل قول:
و خداوند در قران صریحا گفته است قوم بنی اسراییل را بر عالمیان برتری داده است

برتری دست خداست به هر کس بخواهد می دهد و به صراحت می گوید که ما بنی اسرائیل را بر عالمیان برتری دادیم که بعد با اسلام و محمد عربی و اهل بیت طاهرینش سلام الله علیهم نسخ شد . پس اصل برتری را می پذیرید ولی نمی تواند تحمل کند برتری با اهل بیت و ذریه آنها باشد . بلکه مطلب عکس شده می شود نژاد پرستی دینی .

فرقی نمی کند تمدن ما چقدر بزرگ بوده و باشد خدای متعال اراده فرموده اینان حکام بر مردم و ما باشند و در نهایت هم فرمانروایی با اینها خواهد بود .

این که احترام به سادات به خاطر نسب زیادی بر تقوی امر اللهی است شکی درش نیست و یک نوع امتیاز است و با شک و شبهه و دلایل بی اعتبار نمی شود به اصل آن صدمه وارد کرد و البته چون اراده اللهی است چنین چیزی هم اتفاق نخواهد افتاد .

دوستان داخل و خارج سایت می دونن من قصد جسارت به کسی ندارم فقط صریح حرفم را می زنم .

سلام

مطلب جدیدی به ذهنم رسید خطاب به بزرگوارانی که تو بحث شرکت داشتند خصوصا جناب حامد و امین
و کارشناس محترم

چرا خداوند در ایه مودت از کلمه قربی استفاده کرده است ؟
اگر خداوند منظورش ذریه حضرت محمد بوده است چرا مستقیما از کلمه ذریه استفاده نکرده است ؟
به نظر شما استفاده از کلمه قربی به جای ذریه
هدفش نفی هرگونه افتخار به اصل و نسب نیست ؟ سنتی جاهلی که در میان اعراب رواج داشت
و پیامبر که برای زدودن این سنت های جاهلی مبعوث شده است چه زیبا و ظریف
به جای استفاده از کلمه ذریه از کلمه قربی استفاده می کند تا بدینوسیله
پایه گذار افتخار به اصل و نسب در میان مسلمانان نباشد .

با تشکر

بی نظیر;398745 نوشت:
سلام

در پستهای قبلی هم گفتم اگر مصداق قربی فرزندان انها هم بودند پیامبر در همین احادیث
می فرمودند و فرزندانشان
در حالی که ایشان دقیقا از چهار نفر بعنوان قربی نام برده اند

اگر خواسته باشیم اینگونه احادیث را کم و زیاد کنیم واقعا سنگ روی سنگ بند نمیشه
و میشه همین بلبشوی فعلی

با تشکر


سلام
روایات منحصر در این موارد نیست در روایات دیگر عنوان اهل بیت ع را دارد که شامل سایر معصومین هم هست بلکه این تعابیر نشان دهنده ویژه بودن معصومین در بحث تودد است و نه انحصار
والله الموفق

بی نظیر;398883 نوشت:
چرا خداوند در ایه مودت از کلمه قربی استفاده کرده است ؟
اگر خداوند منظورش ذریه حضرت محمد بوده است چرا مستقیما از کلمه ذریه استفاده نکرده است ؟
به نظر شما استفاده از کلمه قربی به جای ذریه
هدفش نفی هرگونه افتخار به اصل و نسب نیست ؟ سنتی جاهلی که در میان اعراب رواج داشت
و پیامبر که برای زدودن این سنت های جاهلی مبعوث شده است چه زیبا و ظریف
به جای استفاده از کلمه ذریه از کلمه قربی استفاده می کند تا بدینوسیله
پایه گذار افتخار به اصل و نسب در میان مسلمانان نباشد .

سلام
شاید تعبیر به قربی بجای ذریه حاوی این
اشاره باشد که بتوان با نوعی تقرب به حضرت جزء قربای او شد همچنانکه فرمود : کل تقی و نقی آلی یا فرمود : سلمان منا اهل البیت از اینجا معلوم میشود قضیه خون یک جهت مساله است یعنی اگر افرادی به حسب ارتباط خونی به حضرات ، محترم می شوند به دلیل نوعی انتساب به آن قرب حقیقی الهی است که در آباء و اجداد ایشان محقق شده است
ما هم بارها بر این نکته تاکید کردیم که
احترام سادات بر محور احترام نبی اکرم ص است
یعنی همچنانکه پیرو ایشان به اعتبار پیروی از او ارزش می یابد ( فاتبعونی یحببکم الله ) خویشان و ذریه او هم به تبع یک نوع انتساب به او دارای قدر و ارزش میشود
پس
احترام سادت احترام نبی اکرم ص و و احترام نبی اکرم ص احترام به همه زیباییها و نیکیهاست
لذا نتیجه آنکه
وجود مقدس نبی اکرم ص اساس ارزش و احترام کسانی است که ظاهرا یا باطنا به او منتسب می شوند و این از قوت ولایت و تقرب او به خدای متعال است
والله الموفق

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

حامد;398732 نوشت:
سلام
در هیچ جای قرآن کریم قربی به این معنای که شما می گویید نیامده است بلکه هرجا آمده به معنای قرابت خویشاوندی است کمی موارد استعمال آنرا در قرآن بررسی بفرمایید
و اما نسل : هیچ کس شبهه ای ندارد که گذشت زمان و فاصله نسلها مانع اطلاق خویشاوندی نمیشود فرزندان شما و ما تا ده نسل دیگر هم فرزندان ما هستند و از خویشان ما محسوب نمی شوند .


بزرگوار من سبزی خورد نکردم.برات آیاتی آوردم که از واژه قرب گرفته شده بود.چرا دقت نمی کنید.شما دوست دارید خود واژه قربی به معنای نزدیک باشد؟آیا شما برای ترجمه قرآن به مترجم نگاه میکنید که چه می گوید؟
بفرما، این سه آیه که ترجمه آیت الله مکارم شیرازی می باشد:
ذالِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً إِنَّ اللهَ غَفُورٌ شَكُورٌ (042 | شوري - 23)اين همان چيزى است كه خداوند بندگانش را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند به آن نويد مى دهد. بگو: «من هيچگونه اجر و پاداشى از شما بر اين دعوت درخواست نمى كنم جز دوست داشتن نزديكانم ; و هر كس كار نيكى انجام دهد، بر نيكى اش مى افزاييم; چرا كه خداوند آمرزنده و قدردان است».

ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكينَ وَ لَوْ كانُوا أُولي قُرْبى مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحيمِ (009 | توبه - 113)براى پيامبر و مؤمنان، شايسته نيست كه براى مشركان، پس از آنكه بر آنها روشن شد كه اين گروه اهل دوزخند، (از خداوند) طلب آمرزش كنند، هر چند از نزديكانشان باشند.

إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (016 | نحل - 90)خداوند به عدل و احسان فرمان مى دهد و (همچنين) به بخشش به نزديكان; و از فحشا و منكر و ستم، نهى مى كند; خداوند به شما اندرز مى دهد، شايد متذكّر شويد.

وَ لا يَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبى وَ الْمَساكِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللهُ لَكُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (024 | نور - 22)آنها كه از ميان شما داراى برترى (مالى) و وسعت زندگى هستند نبايد سوگند ياد كنند كه از انفاق نسبت به نزديكان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دريغ نمايند; آنها بايد عفو كنند و چشم بپوشند; آيا دوست نمى داريد خداوند شما را بيامرزد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است.

دوست خوبم من از هیچ احدی تقلید نمیکنم فقط دنبال حق هستم.مطالب کاملاً روشن است من اصلاً به واژه فارسی کاری ندارم.اهل سنت یه چیز میگه شما یه چیز دیگه.من حرف هیچکدامتان را قبول نمیکنم.چون هر دوی شما نوعی تعصب دینی دارید و انطور که بخواهید قرآن را تفسیر میکنید.
ترجمه اهل سنت در تفسیر فی ضلال:
(قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ (23)).

بگو: در برابر آن‌(‌همه نعمت که در پرتو دعوت اسـلام به شما خواهد رسید) از شما پاداش و مزدی نمی‌خواهم جز عشق و علاقه‌ي نزدیکی (‌به خدا) را (‌که سود آن هم عائد خودتان می‌گردد)‌. هرکس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی عمل او می‌افزائیم (‌و دست کم یک خوبی را ده خوبی بشمارمی‌آوریم‌)‌. خداوند آمرزگار و شکرگزار است (‌و گناهان بندگان را می‌بخشد و کارهای خوبشان را به بهترین وجه پاداش می‌دهد)‌.

بخدا قسم که در قرآن چیزی غیر عقلانی و تعصبی ندیدم مگر آنکه کسانی را دیدم که با تعصب آنرا در تفسیر تحریف کرده باشند.

حامد;398732 نوشت:

تفکر و اندیشه بسیار ارزشمند است اما این تنها راه فهم و کشف مقاصد قرآن نیست بخصوص که عقلها در دریافت حقایق در یک پایه هم نیستند و کمتر کسی را میتوان یافت که راسخ در علم باشد و اما ارجاع فهم قرآن به احادیث و سنت نبوی :
[سوره النحل (16): آيات 43 تا 44]
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (43) بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (44)
ترجمه:
43- ما پيش از تو جز مردانى كه به آنها وحى مى‏كرديم نفرستاديم، اگر نمى‏دانيد از اهل اطلاع سؤال كنيد.
44- (از آنها كه آگاهند) از دلائل روشن و كتب (پيامبران پيشين) و ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبيين كنى، شايد انديشه كنند

وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلاَّ
لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (64)
ترجمه:

64- ما قرآن را بر تو نازل نكرديم مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف دارند براى آنها تبيين كنى و مايه هدايت و رحمت است براى گروهى كه ايمان دارند
فکر میکنم اینها هم آیه قرآن باشند نه ؟
متاسفانه یکسویه نگری خصلت کسانی است که دوست دارند حقیقت چنان باشد که ایشان می انگارند امیدوارم شما چنین نباشد یا نشوید

تقوی یعنی فرمانبری از خدای متعال لذا وقتی خدای متعال به احترام و محبت خاص منسوبان نبی اکرم ص فرمان داد اطاعت از او تقوی است نه نافرمانی به بهانه مشکل در فهم فرمان


بزرگوار این آیات داره در مورد خود قران بحث میکنه و حرف شمارو رد میکنه نه کتاب های حدیثی.داره واضح میگه که این قران هست که حق رو از باطل روشن میکنه و ما این کتاب رو فرستادیم که تو به وسیله این کتاب حق رو بر اون ها روشن کنی.من نمیدونم چرا شما اینگونه برداشت میکنید.اما دوست ندارم وارد این بحث ها شوم چون هنوز مطلب اول باقیست!!!

حامد;398732 نوشت:

[سوره التوبة (9): آيه 122]
وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ (122)
ترجمه:
122- شايسته نيست، مؤمنان همگى (به سوى ميدان جهاد) كوچ كنند، چرا از هر گروهى، طايفه‏اى از آنان كوچ نمى‏كند (و طايفه‏اى بماند) تا در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهى پيدا كنند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود آنها را انذار نمايند تا (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خوددارى كنند
ما تبعیت از انذار فقهای دین می کنیم نه از آباء و اجداد

خوب بزرگوار فکر میکنید چرا قران گفته:
وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لايَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لايَهْتَدُونَ (002 | البقرة - 170)و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد.» مى گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى فهميدند و هدايت نمى يافتند (باز هم بايد از آنها پيروى كنند)؟!

وَ قالُوا رَبَّنا إِنّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا (033 | احزاب - 67)و مى گويند: «پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت كرديم و ما را گمراه ساختند.

چرا قران گفته اندیشه کنید در من؟چرا گفته تعقل کنید؟کجا قران گفته از هرکسی که اسمش عالمه پیروی کنید؟آیا اگر او اشتباه کرد باز هم باید از وی پیروی کنید؟منکه نگفتم همه برن جهاد کنن که شما همچین آیه ای آوردی.بلکه همه باید از عقل خود کمک بگیرند.قرآن گفته که کلام الله فقط باعث گمراهی مفسدان و مشرکان هست و بس.پس انسان نباید در تعقل و تفکر در قران بترسد با اینکه می داند هیچ مفسده ای ندارد.این بزرگی و لطافت و زیبایی کلام خدا را میرساند که همیشه گفته مایه هدایت صالحین است.

حامد;398732 نوشت:

اول اینکه تقلید در حوزه عمل است نه نظر
ثانیا در حوزه نظر ملاکهایی هست که بی توجهی به آنها باعث بی اعتباری یا کم ارزشی اندیشه دینی میشود
بله در دین عقل معتبر و مرجع است اما کلام خدا و سنت رسول ص هم ملاک هستند که یکی پس از دیگری مهم است
شما نمی توانید با شعار تبعیت از عقل نقل را کنار بگذارید بلکه باید به آن نیز توجه کنید اگر ما به صحت نقل قرانی معترفیم باید به فرمان او در تبعیت از سنت رسول ص هم توجه کنیم .
نقل اجتهاد آباء و اجداد نیست بلکه میراث سنت نبوی است که زبان به زبان و کتاب به کتاب مانند قرآن متنتقل شده تا به ما رسیده است
والله الموفق

شما و مذهبتون میگید اول قران بعد سنت بعد عقل بعد اجماع.
اما من میگم:
اول عقل بعد قران بعد حدیث بعد اجماع.

شما ثابت کن من اشتباه میکنم.فکر میکنید چرا قران درباره کتاب تحریف شده تورات و انجیل صحبت میکنه؟اگر مردمش بجای تقلید کورکورانه از عقلشون استفاده کرده بودن گول علمای گمراهشون رو نمیخوردن.شما قران و سنت رو بذاری جلوی یک آدم جاهل و بی عقل آیا هدایت میشه؟نه، چرا؟چون عقل نداره.
چرا اینهمه میگه اندیشه کنید؟
چرا میگه:
وَ قالُوا لَوْ كُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ (067 | ملك - 10)
و مى گويند: «اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقل مى كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم.»

شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لايَعْقِلُونَ (008 | انفال - 22)
به يقين بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لال (و كور دلى) هستند كه انديشه نمى كنند.

یا علی.

بی نظیر;398883 نوشت:
سلام

مطلب جدیدی به ذهنم رسید خطاب به بزرگوارانی که تو بحث شرکت داشتند خصوصا جناب حامد و امین
و کارشناس محترم

چرا خداوند در ایه مودت از کلمه قربی استفاده کرده است ؟
اگر خداوند منظورش ذریه حضرت محمد بوده است چرا مستقیما از کلمه ذریه استفاده نکرده است ؟
به نظر شما استفاده از کلمه قربی به جای ذریه
هدفش نفی هرگونه افتخار به اصل و نسب نیست ؟ سنتی جاهلی که در میان اعراب رواج داشت
و پیامبر که برای زدودن این سنت های جاهلی مبعوث شده است چه زیبا و ظریف
به جای استفاده از کلمه ذریه از کلمه قربی استفاده می کند تا بدینوسیله
پایه گذار افتخار به اصل و نسب در میان مسلمانان نباشد .

با تشکر

با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب:

-برای بررسی آیه مورد نظر شما، در نظر گرفتن شان نزول آن مفید است: قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ (1) بگو : بر اين رسالت مزدی ازشما ، جز دوست داشتن خويشاوندان ، نمی خواهم و هر که کار نيکی کند به نيکويی اش می افزاييم ، زيرا خدا آمرزنده و شکر پذير است. در شان نزول این آیه آمده است: «هنگامى كه پيامبر وارد مدينه شد و پايه‏ هاى اسلام محكم گرديد، انصار گفتند ما خدمت رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) مى‏رسيم و عرض مى‏كنيم: اگر مشكلات مالى پيدا شد، اين اموال ما بدون هيچگونه قيد و شرط در اختيار تو قرار دارد. هنگامى كه اين سخن را خدمت آن حضرت عرض كردند، آيه 23 "قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى"، نازل شد و پيامبر (صلي الله عليه و آله) بر آنها تلاوت كرد. سپس فرمود: نزديكان مرا بعد از من دوست داريد، آنها با خوشحالى و رضا و تسليم از محضرش بيرون آمدند. اما منافقان گفتند: اين سخنى است كه او بر خدا افترا بسته،و هدفش اين است كه ما را بعد از خود در برابر خويشاوندانش ذليل كند. آيه 24 نازل شد: "أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً" و به آنها پاسخ گفت، پيامبر (صلي الله عليه و آله) به سراغ آنان فرستاد و آيه را بر آنها تلاوت كرد. گروهى پشيمان شدند و گريه كردند و سخت ناراحت گشتند، آيه 25 نازل گرديد. پيامبر به سراغ آنها فرستاد و آنها را بشارت داد كه توبه خالصانه آنان مقبول درگاه خدا است. در فضائل الصحابه از سعيد بن جبير از عامر نقل شده: هنگامى كه آيه" قُلْ‏ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏" نازل شد اصحاب عرض كردند اى رسول خدا! خويشاوندان تو كه مودت آنها بر ما واجب است كيانند؟ فرمود: على و فاطمه و دو فرزند آن دو، اين سخن را سه بار تكرار فرمود»(2)
با توجه به این شان نزول احترام اطرافیان، دستوری الهی است و هدف از آن نیز ذلیل کردن دیگران در برابر نزدیکان پیامبر نیست.

- اما در مورد بحث شما حول کلمه "قربی" باید عرض شود که این کلمه شامل خانواده، اطرافیان و صحابی خاص حضرت می شود و به نوعی عام است زیرا علاوه بر ذریه که به جهت نسل خود به آن حضرت نزدیک اند، شامل افراد دیگر مانند صحابی خاص نیز می شود. اما مسئله ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که دلیل احترام سادات منحصر در این آیه نیست و علاوه بر این احادیثی در این زمینه نیز وجود دارد.

- همچنین در مورد چرایی این احترام نیز مطالبی پیش از این در پاسخ های قبلی بیان شده است و برای اطلاعات بیشتر می توانید به تفسیر نمونه ذیل آیه فوق مراجعه کنید.

موفق باشید

1. شوری 23
2. تفسیر نمونه، ذیل آیه فوق

.امین.;398783 نوشت:
پیامبراكرم - صلی الله علیه و آله - در این زمینه فرموده است :

« انی شافع یوم القیامه لاربعه اصناف، ولو جائوا بذنوب أهل الدنیا: رجل نصر ذریتی و (رجل ) بذل ماله لذریتی عند المضیق و رجل أحب ذریتی باللسان والقلب و رجل سعی فی حوائج ذریتی اذا طردوا او شردوا ». [3]

چهار دسته را روز قیامت شفاعت كنم، هر چند با گناه اهل دنیا به صحرای محشر حاضر شوند:
آنكه اولاد مرا یاری كند. ( که در حدیث شما آمده اکرام کند) آنكه از اموالش به اولاد تنگدستم كمك كند. كسی كه با زبان و قلب، آنان را دوست بدارد و آنكه تلاش كند در انجام حوائج و نیازهای افرادی از ذریه ام كه تبعید شده و یا رانده شده اند.

سلام

دوست گرامی من نمیدونم از اوردن این حدیث چه منظوری دارین
ولی به نظرم عقلانی نیست که پیامبر برزگ اسلام
پرچمدار عدالت و رفع تبعیض از سیاه و سفید یک چنین امتیازی برای ذریه اش
قائل باشد

موفق باشید

یونس بن عبد الرحمن;398864 نوشت:
این حدیث از چرندیاتی است که بخاری با زیرکی تمام ( که کسی متوجه نصب و عداوت آن با اهل بیت عصمت سلام الله علیهم نشود ) آن را با سند بی خود نقل کرده و گمان کرده کسی متوجه کار او نشود .

لطفا چرند بودن این حدیث و ثابت کنید ؟

یونس بن عبد الرحمن;398864 نوشت:
خانم یا آقای بی نظیر هم سعی بر این دارد که از قداست اهل بیت صلوات الله علیهم با نازل کردن شان و عظمت ذریه آنان و یا خرافات نامیدن احترام آنها توسط مردم بکاهد

چنین قصدی ندارم بلکه منظورم این است که نسب باعث احترام نمی شود بلکه انچه باعث قداست
و احترام بخشیدن به شخصی می شود اعمال اوست

یونس بن عبد الرحمن;398864 نوشت:
وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ .يونس : 107

و در این که هر کس را بخواهد اصطفاء می دهد می فرماید :

إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ.آل ‏عمران : 33

و جالب است که خود آقای بی نظیر هم اعتراف می کند که :

و خداوند در قران صریحا گفته است قوم بنی اسراییل را بر عالمیان برتری داده است

اشتباه شما در یک نکته ظریف است که دقت نمی کنید
این برتری را خداوند داده
در حالی برتری سید و سادات را مردم داده اند نه خداوند و دین اسلام

موفق باشید

نقل قول:
دوست گرامی من نمیدونم از اوردن این حدیث چه منظوری دارین
ولی به نظرم عقلانی نیست که پیامبر برزگ اسلام
پرچمدار عدالت و رفع تبعیض از سیاه و سفید یک چنین امتیازی برای ذریه اش
قائل باشد

همینه چه بخواید یا نخواید چنین دستوری را داده کسی اطاعت کرد خب یکی از راهای رستگاری است نکرد هم فان الله غنی عن العالمین .

نقل قول:
چنین قصدی ندارم بلکه منظورم این است که نسب باعث احترام نمی شود بلکه انچه باعث قداست
و احترام بخشیدن به شخصی می شود اعمال اوست

این کاملا اشتباه است آن چه که سبب احترام بخشیدن است اعقتاد و عمل است و احترام به سادات ( به خاطر آن نسب رفیع و والای آنها که متصل به انبیاء است ) چون امر شارع مقدس است یک اعتقاد است لذا موضوعیت دارد .

بعید می دونم مساله به این سادگی بر شما آقای بی نظیر مخفی مانده است .

نقل قول:
اشتباه شما در یک نکته ظریف است که دقت نمی کنید
این برتری را خداوند داده
در حالی برتری سید و سادات را مردم داده اند نه خداوند و دین اسلام

ولی من فکر می کنم اشتباه بزرگ شما در تکرار اشتباه شما است .

برتری سید و سادات ریشه در مساله دین دارد و کاملا دینی است لذا مردم از اول تا به این لحظه به سادات معظم احترام می گذارند .

چقدر بعضیها سعی بر این دارند که کورش و امثال کورش را بزرگ جلوه دهند ( در حالی که چنین نیست ) ولی سعی و کوشش آنها به جایی نخواهد رسید منتظر باش و ببین زمانه چه خواهد کرد و تقدیر خدای متعال چه خواهد بود .

در ضمن این که خودت داری به کورش و امثال کورش افتخار می کنی و نژاد برتر می دانی - دلیلتو من کار ندارم - هر جوابی بدی که دادی به همان دلیل جوابت می دیم و دادیم و البته ناگفته نماند که سادات معظم بنی الزهراء سلام الله علیها هیچ قابل مقایسه نیستن خصوصا اگر قدر خود را بدانند و حفظ کنن .

باز هم تکرار می کنم خیلی بعیده از شما آقای بی نظیر به این مسائل خیلی جزئی و ابتدایی توجهی نداشته باشید .

موفق باشید .

بی نظیر;399352 نوشت:
سلام

دوست گرامی من نمیدونم از اوردن این حدیث چه منظوری دارین
ولی به نظرم عقلانی نیست که پیامبر برزگ اسلام
پرچمدار عدالت و رفع تبعیض از سیاه و سفید یک چنین امتیازی برای ذریه اش
قائل باشد

موفق باشید


[=arial]
سلام علیکم

منظورم مشخص بود. این حدیث مربوط به ساداتی هست که

[=arial]بخاطر نسبشان[=arial] با اولاد پیامبر خدا صلوات الله علیه و حضرت علی علیه السلام مورد ظلم قرار میگیرند. این حدیث دلیلی بر امتیاز ایشان نیست بلکه [=arial]لزوم[=arial] کمک به ساداتیست که در راه خدا مورد ظلم و ستم واقع شدند [=arial] چنین تاکیدی راه هرگونه عذر و بهانه را بستن هست بر معاندین ...

دلیل اینکه میگویم امتیاز نیست بلکه درخواست یک کار انسانی و واجب هست اینست که مشابه این احادیث در مورد توصیه به دیگر مومنین هم آمده.....

البته این بدان معنا نیست که من کل حدیث را صحیح بدانم. ممکن هست تحریف شده باشه. قبلا در اینمورد گفتم

[=arial] پس در اینباره نظری نمیدم

بی نظیر;399352 نوشت:

ولی به نظرم عقلانی نیست که پیامبر برزگ اسلام
پرچمدار عدالت و رفع تبعیض از سیاه و سفید یک چنین امتیازی برای ذریه اش
قائل باشد

موفق باشید

.امین.;399773 نوشت:

[=arial]
[=arial]
دلیل اینکه میگویم امتیاز نیست بلکه درخواست یک کار انسانی و واجب هست اینست که مشابه این احادیث در مورد توصیه به دیگر مومنین هم آمده.....

[=arial]
احادیثی درباره کمک به مومنین :


[=times new roman]«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی عَوْنِ الْمُؤْمِنِ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُ فِی عَوْنِ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ»(ثواب‏الأعمال، ص‏135)

[=times new roman][=times new roman]«مَنْ قَضَى [=times new roman]لِمُؤْمِنٍ[=times new roman] حَاجَةً قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ كَثِیرَةً»(قرب‏الإسناد، ص‏56)

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ قَضَى لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ حَاجَةً كَانَ كَمَنْ عَبَدَ اللَّهَ دَهْراً»(بحارالأنوار، ج‏71، ص‏302)

كسى به مومنی خدمت كند «كَمَنْ عَبَدَ اللَّهَ دَهْراً» یعنى مثل كسى است كه عمرى خدا را بندگى نماید.

[=arial]
اگر اینها را امتیازی برای مومنین میدانید و تبعیض بین بندگان خدا میدانید به حدیث زیر توجه کنید:

[=times new roman] «مَنْ مَشَى فِی حَاجَةٍ لِأَخِیهِ

[=times new roman]الْمُسْلِمِ[=times new roman] حَتَّى یُتِمَّهَا أَثْبَتَ اللَّهُ قَدَمَیْهِ یَوْمَ تَزِلُّ الْأَقْدَامُ»(المؤمن، ص‏54)

[=times new roman]خداوند در پل صراط قدمهاى اورا بر روى پل صراط ثابت مى‏كند[=times new roman][=times new roman]
اگر باز هم تبعیض در مورد همه انسانها میدانید به حدیث زیر توجه کنید:

[=times new roman] «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً فِی الْأَرْضِ یَسْعَوْنَ فِی حَوَائِجِ النَّاسِ هُمُ الْآمِنُونَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»(كافى، ج‏2، ص‏197)

[=times new roman] قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع: «إِنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَیْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْكُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَم»(كشف‏الغمة، ج‏2، ص‏29)

[=times new roman]امام كاظم(ع) فرمود: «إِنَّ خَوَاتِیمَ أَعْمَالِكُمْ قَضَاءُ حَوَائِجِ إِخْوَانِكُمْ وَ الْإِحْسَانُ إِلَیْهِمْ مَا قَدَرْتُمْ وَ إِلَّا لَمْ یُقْبَلْ مِنْكُمْ عَمَلٌ حَنُّوا عَلَى إِخْوَانِكُمْ وَ ارْحَمُوهُمْ تَلْحَقُوا بِنَا»(بحارالأنوار، ج‏72، ص‏379)

خاتمه كارهایتان این است كه چقدر مشكلات مردم را حل كرده‏اید و اگر مشكل مردم را حل نكنى هیچ عملى از تو قبول نخواهد شد.

یونس بن عبد الرحمن;398864 نوشت:
این حدیث از چرندیاتی است که بخاری با زیرکی تمام ( که کسی متوجه نصب و عداوت آن با اهل بیت عصمت سلام الله علیهم نشود ) آن را با سند بی خود نقل کرده و گمان کرده کسی متوجه کار او نشود .

سلام

ببینید خود من در جاهایی این ادعا را کرده ام که این احادیث به نظر من صحیح نیست
البته دلیل ان را غیر عقلانی بودن یا مغایر با ایات قران ذکر کرده ام

ولی شما اینجا بدون هیچ دلیلی فقط گفتید این حدیث چرنده
شما ابتدا چرند بودن این حدیث و از هر طریقی که مایلید ثابت کنید
تا بعد به ادامه صحبتهای شما بپردازیم

چون این بی دلیل و حجت صحبت کردنتون در همه پستتون دیده میشه

با تشکر
موفق باشید

با سلام خدمت همه دوستان.
بنده زیاد وارد بحثهای انجمن نشده ام ولی گاهگاهی نگاهی به برخی مباحث می اندازم. این بحث رو هم کم و بیش که مطالعه کردم به نظرم رسید چند مطلب رو عرض کنم شاید مفید واقع شود.
1- اصل در اسلام بر تقوا است و حرمت افراد تنها و تنها با ملاک تقوا سنجیده می شود همانطور که بسیاری از دوستان اشاره کرده اند و هر کس کمترین اطلاعی از اسلام داشته باشد متوجه این مطلب خواهد شد. هم آیه در این مورد داریم هم روایت. « ان اکرمکم عندالله اتقاکم » یا روایت از حضرت امیر علیه السلام که می فرماید : « قال رسول الله صلی الله علیه و اله المتقون سادة و الفقهاء قاده و الجلوس الیهم عبادة» " از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده که پیغمبر اکرم (ص) فرمود :
پرهیزگاران اشرف و بزرگانند و فقهاء کشندگان بسوی علم و کمالند ، و نشستن با ایشان عبادت و بندگی خداست"(امالی طوسی ج 1 ص 189.)
2- روایاتی که در باب حرمت نگاه داری به سادات وجود دارد تنها و تنها برای حغظ حریم رسالت و امامت است و در صدد این است که با این توصیه ها از میزان آسیبی که ذریه پیامبر به خاطر برخی از مسائل سیاسی و یا اجتماعی که از طرف دشمنان دین و هدایت متحمل می شوند ، کم کند. بنابراین این توصیه ها هدفمند هستند و به صرف انتساب به پیامبر فقط به دلیل وراثت نیستند. چگونه می شود تصور کرد پیامبری که خودش در گرو اعمال خودش است و در مورد کوچکترین احتمال خطا هم از خدا هشدار باش می گیرد ، فرزندان خود را تنها و تنها به دلیل وراثت از گناهان که موجب تخریب روح و روان انسان هستند ، معاف می کند ؟ وقتی امام رضا علیه السلام به برادر فاسق خود که به نسب خود در مجلسی افتخار می کرد و خودش را معاف از عواقب گناهان می دانست ، عتاب می کند که این چه فکر غلطی است که تو داری ؟ آیا می شود تصور کرد که سادات تنها به دلیل انتسابشان به پیامبر از عاقبت گناهان معاف می شوند ؟ هرگز.
3- با وجود تمام این حقایق ، اگر بگوئیم انتساب هائی که بین انسانها وجود دارد هیچ تاثیری در نوع برخورد ها ندارد و یا نباید داشته باشد سخن کاملا غلطی است. این واقعیت است که انسان ناخودآگاه نسبت به کسی که پدر یا مادرش خدمتی به او یا به جامعه کرده است ، به دلیل آن خدمت احساس احترام بیشتری می کند. در هیچ جای دنیا و در هیچ قاموسی هم اسم این احساس رو نژاد پرستی نگذاشته اند و درست هم نیست بگذارند. همه ما وقتی فرزند ادیسون رو ببینیم به صورت طبیعی برخورد دیگر و خاص تری با او نسبت به فرزند یک فرد معمولی که خدمتی از او به ما نرسیده خواهیم داشت. یک حس احترام و بزرگداشتی نسبت به او خواهیم داشت در حالیکه شاید اصلا هیچ بهره ای از علم و دانش پدرش نبرده باشد. این نه بد است و نه نژاد پرستی است. بله اگر به خاطر این که پدرش ادیسون است بخواهیم از او پول برق کمتری بگیریم یا امتیازی دیگری بهش بدیم شاید کار درستی نکرده باشیم ولی حس احترام و نگه داشتن حرمت به خاطر خدمات پدرش ، کار بدی نمی باشد.
همین مطلب و بلکه بسیار بزرگتر از آن در مورد پیامبر و خاندان ایشان وجود دارد. اگر ادیسون خانه های ما را روشن کرده است پیامبر ابدیت انسانها را روشن کرده است و اونها رو به انسانیت و کمال هدایت کرده است. چطور برخی انتظار دارند که چنین حس احترامی نسبت به کسانی که اسم ایشان بر روی آنها است در ما وجود نداشته باشد؟!!!
من از این دوستان می پرسم ، اگر شما کمترین خدمتی به گروهی کرده باشید و بعد بشنوید که اون گروه به بچه شما کم محلی کرده اند ، واقعا ناراحت و دلخور نمی شید ؟ اصلا بحث اینکه بچه شما خوبه یا بد نیست فقط بچتون یه جائی رفته و اون افراد محل بهش نذاشته باشند. معلوم است که انسان دلخور می شه.
بله اگر کار بدی کرده باشد و اونها تنبیه کرده باشند ، نباید دلخور بشیم. همینطور معنای احترام به سادات این نیست که اگر خطائی کردند اغماض بشه و تنبیه نشند بلکه برعکس به خاطر همین انتساب که به پیامبر دارند خطایشان قبیح تر و ناپسندتر خواهد بود.
همانطور که خدای متعال به دیگر منسوبان پیامبر یعنی زنان ایشان این هشدار را می دهد. «
يَا نِسَاء النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْن... » «اى همسران پيامبر هر كس از شما مبادرت به كار زشت آشكارى كند عذابش دو چندان خواهد بود »
خب اگر حرمت بیشتری هست در مقابل اگر گناه کرد عذابش بیشتری هم دارد. بعضی دوستان نگند که اصلا چرا حرمت بیشتر گذاشتند که عذاب بیشتر هم بگذارند ؟ چون جوابش این است که نمی توان آن حس طبیعی انسان رو از بین برد. به طور طبیعی ما انتظار تدین بیشتر از منسوبان پیامبر داریم و انتظار درستی است و اگر بشنویم که یکی از منسوبان پیامبر کار بدی کرده نا خودآگاه میگیم شما دیگه چرا ؟ از شما بعیده و ... از این حرفها.
پس انتساب بی تاثیر نیست. یک کاغذ وقتی می شود ورقی از قرآن ، حرمت واجب می شود و شما بدون وضو نمی تونی بهش دست بزنی ولی همین کاغذ وقتی می شود ورق کتاب آیات شیطانی واجب می شود که بسوزونیدش. پارچه وقتی می شود پرده کعبه حرمتش واجب می شود ولی وقتی در جای دیگر مصرف می شود چنین حرمتی نخواهد داشت. پس اینطور نیست که ما از پیش خودمان بگیم نه همه اینها بی دلیل است و هیچ مبنائی ندارد.
اما این که پیامبر فرموده است خوبان آنها را به خاطر خدا و بدان آنها را به خاطر من حرمت بگذارید . ( فارغ از صحت و سقم این خبر ) به خوبی فلسفه این توصیه را نشان می دهد. همه خوبی ها به خدا برمیگردد و همه بدی ها به خودما. پیامبر مهربان خوبی های فرزندان خود را به خدا نسبت می دهد و مسوولیت بدی آنها را که از جنبه نقص انسانها سرچشمه می گیرد خودش بر عهده می گیرد و توصیه می کند که به خاطر من ( با توجه به همه خدماتش به ما ) به بدهایشان حرمت بگذارید. البته قطعا و یقینا این توصیه به معنی معاف کردن سادات از عواقب کارهای خطای اجتماعی یا فردی نیست. چرا که سیره و روش پیامبر و اهل بیت علیهم السلام اینگونه نبوده است. مگر حضرت امیر نبود که به دخترش فرمود اگر گردنبندی را که از بیت المال به امانت گرفتی ، به صورت امانت نگرفته بودی تو را مجازات می کردم ؟ مگر ایشان نبود که در مقابل خواسته نابجای برادرش عقیل دست رد به سینه اش زد و هیچ امتیازی به او نسبت به دیگران قائل نشد ؟ همه اینها نشان دهنده این است که این حرمت قائل شدنها به معنی چشم پوشی از خطا نیست و سادات هم مانند دیگر افراد جامعه در مقابل عملکرد خود در دنیا و آخرت مسوول هستند.
در آخر هم باید گفت خدا از همه ما نسبت به واقع امور آگاه تر است.

عــــلی;399208 نوشت:
بخدا قسم که در قرآن چیزی غیر عقلانی و تعصبی ندیدم مگر آنکه کسانی را دیدم که با تعصب آنرا در تفسیر تحریف کرده باشند.

سلام
پس بهتر است به کتب لغت مراجعه کنید و با توجه به میزانهای تفسیر قرآن معنای این کلمه را در بیاورید . بی شک در تفسیر قرآن کریم نیازمند به تفسیر مفسر رسمی قرآن هستید چون خدا قرآن فرمود :
لتبین للناس ما نزل الیهم
تا تو( ای پیامبر) تبیین و آشکار سازی آنچه را که به آنها نازل شده است

عــــلی;399208 نوشت:
بزرگوار این آیات داره در مورد خود قران بحث میکنه و حرف شمارو رد میکنه نه کتاب های حدیثی.داره واضح میگه که این قران هست که حق رو از باطل روشن میکنه و ما این کتاب رو فرستادیم که تو به وسیله این کتاب حق رو بر اون ها روشن کنی.من نمیدونم چرا شما اینگونه برداشت میکنید.اما دوست ندارم وارد این بحث ها شوم چون هنوز مطلب اول باقیست!!!

آیات ذکر شده اصلا چنین معنایی که شما می گویید را افاده نمی کند چون اگر منظورش این بود می فرمود : لتبین للناس به ما نزل الیهم
شما تعمدا دارید از سنت که یک رکن اساسی در فهم دین است فرار می کنید

عــــلی;399208 نوشت:
شما و مذهبتون میگید اول قران بعد سنت بعد عقل بعد اجماع.
اما من میگم:
اول عقل بعد قران بعد حدیث بعد اجماع.

شما ثابت کن من اشتباه میکنم.فکر میکنید چرا قران درباره کتاب تحریف شده تورات و انجیل صحبت میکنه؟اگر مردمش بجای تقلید کورکورانه از عقلشون استفاده کرده بودن گول علمای گمراهشون رو نمیخوردن.شما قران و سنت رو بذاری جلوی یک آدم جاهل و بی عقل آیا هدایت میشه؟نه، چرا؟چون عقل نداره.
چرا اینهمه میگه اندیشه کنید؟
چرا میگه:
وَ قالُوا لَوْ كُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ (067 | ملك - 10)
و مى گويند: «اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقل مى كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم.»

شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لايَعْقِلُونَ (008 | انفال - 22)
به يقين بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لال (و كور دلى) هستند كه انديشه نمى كنند.


ترتیب مهم نیست
مهم این است که استفاده از این سه برای کشف حقایق ضابطه مند و صحیح باشد
مثلا شما احترام به سادات را برابر نژادپرستی می دانید در حالیکه تعریف نژادپرستی و ویژگیهای آن بر این موضوع قابل تطبیق نیست
ما این را قبلا بحث کردیم
ولی شما با تاثیرپذیری از فضای فکری زمانه در خصوص نژادپرستی و مخالفت شبه روشنفکران با بسیاری از تعالیم دین با شعارهای پر آب و رنگ همان حرفها را بی ضابطه و بدون تعقل تکرار می کنید و اصلا توجه نمی کنید که این دو مساله قابل تطبیق بر یکدیگر نیستند
خوب است کسی که شعار عقلانیت می دهد اول مواظب باشد تحت تاثیر عرف جامعه و شعارهای لعاب دار عصر و زمانه خویش نشود
اگر واقعا منطقی و عقلانی حرف می زنید تعریف نژادپرستی و ویژگیهای آنرا بر احترام به سادات منطبق کنید
والله الموفق

عــــلی;399208 نوشت:
خوب بزرگوار فکر میکنید چرا قران گفته:
وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لايَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لايَهْتَدُونَ (002 | البقرة - 170)و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد.» مى گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى فهميدند و هدايت نمى يافتند (باز هم بايد از آنها پيروى كنند)؟!

وَ قالُوا رَبَّنا إِنّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا (033 | احزاب - 67)و مى گويند: «پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت كرديم و ما را گمراه ساختند.

چرا قران گفته اندیشه کنید در من؟چرا گفته تعقل کنید؟کجا قران گفته از هرکسی که اسمش عالمه پیروی کنید؟آیا اگر او اشتباه کرد باز هم باید از وی پیروی کنید؟منکه نگفتم همه برن جهاد کنن که شما همچین آیه ای آوردی.بلکه همه باید از عقل خود کمک بگیرند.قرآن گفته که کلام الله فقط باعث گمراهی مفسدان و مشرکان هست و بس.پس انسان نباید در تعقل و تفکر در قران بترسد با اینکه می داند هیچ مفسده ای ندارد.این بزرگی و لطافت و زیبایی کلام خدا را میرساند که همیشه گفته مایه هدایت صالحین است.


این یکی از قلم افتاد
اول اینکه آیه در مورد جهاد نیست بلکه درباره لزوم مشغولیت گروهی از مومنان به تفقه در دین و انذار سایرین است
این مبنای توجه ما به کلام وگفتار علماست چون ایشان این فرمان را به نیابت از دیگران اجابت فرمودند و عمر خود را صرف فهم صحیح دین کردند و در اختیار ما گذاشتند
ما هم از هر عالم نمایی تبعیت نمی کنیم
و اما حدیث فهم دین و قرآن :
ببین برادر اگر فهم دین آنقدر سخت بود که کمتر کسی بداند مطمئنا با استقبال مواجه نمی شد
و اگر شناخت تمام ابعادش به نیکی و شایستگی ممکن بود همه عالم و دانشمند دینی بودند
دین سهل ممتنع است یعنی ظاهری آسان و سهل دارد و همه به آن اقبال می کنند اما در متن همین معنای ساده سنگین ترین مباحث فکری و معرفتی نهفته است که : لا یلقاها الا ذو حظ عظیم
والله الموفق

حامد;398695 نوشت:

رابعا احترام به گروهی بخاطر انتساب به یک شخص باعظمت با عقل منافاتی ندارد
خامسا پیروی و تقلید از فرد متخصص هم با عقلانیت منافات ندارد بلکه حکم خود عقل است . مگر شما وقتی بدنیا آمدید باسواد بودید ؟ مگر نه این است که دانش و سواد را از معلمانی فرا گرفتید ؟ آیا درس دین بدون معلم رها شده است ؟
والله الهادی

سلام

در تایید سخنان حضرتعالی باید گفت در پذیرش اصول دین عقل ملاک هست. وقتی عقلی نخواست یا نتوانست ضرورت وجود امام را بپذیرد، در واقع نمیتواند هر آنچه که به امام منسوب میشود را قبول کند و دشمنیهایی که در طول تاریخ با امامان معصوم شده برخواسته از چنین بینش و عقلانیتی هست...

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

حامد;399879 نوشت:
سلام
پس بهتر است به کتب لغت مراجعه کنید و با توجه به میزانهای تفسیر قرآن معنای این کلمه را در بیاورید . بی شک در تفسیر قرآن کریم نیازمند به تفسیر مفسر رسمی قرآن هستید چون خدا قرآن فرمود :
لتبین للناس ما نزل الیهم
تا تو( ای پیامبر) تبیین و آشکار سازی آنچه را که به آنها نازل شده است

چه کتاب لغتی بهتر از خود قران؟آیا به کتاب لغت یک شیعه مراجعه کنم که هزارتا معنی مینویسد تا با تعصبات دینی خودش همخانی داشته باشد؟یا کتاب لغت یک سنی را مطالعه کنم که همینگونه است؟
قُرْآناً عَرَبِيّاً غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (039 | زمر - 28)

قرآنى است فصيح و خالى از هرگونه كجى و نادرستى، شايد آنان پرهيزگارى پيشه كنند.
إِنّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (012 | يوسف - 2)

ما آن را قرآنى عربى (و فصيح و گويا) نازل كرديم، تا شما (آن را) درك كنيد.

وقتی خداوند در قران ذریه بکار میبرد هدف دارد:
وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي قالَ لايَنالُ عَهْدِي الظّالِمينَ (002 | البقرة - 124)

و (ياد كنيد) هنگامى كه پروردگار ابراهيم، او را با دستوراتى آزمود; و او به طور كامل از عهده آنها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم.» ابراهيم گفت: «از دودمان من (نيز امامانى قرار بده)» خداوند فرمود: «پيمان من، به ستمكاران نمى رسد (مگر آنها كه شايسته اند)».

رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحيمُ (002 | البقرة - 128)

پروردگارا! ما را تسليم (فرمان) خود قرار ده; و از دودمان ما، امّتى كه تسليم (فرمان) تو باشند، به وجود آور; و شيوه عبادتمان را به ما نشان دهو توبه ما را بپذير، كه تويى توبه پذير مهربان.

ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَميعٌ عَليمٌ (003 | آل عمران - 34)

آنها فرزندان (و دودمانى) بودند كه(از نظر پاكى و تقوا و فضيلت،) همانند يكديگر بودند;و خداوند، شنوا و داناست.

وقتی نسب می آورد منظور خاصی دارد:
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً (025 | فرقان - 54)او كسى است كه از آب، انسانى را آفريد; سپس او را (داراى) نسب و سبب قرار داد(و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد); و پروردگار تو همواره توانا بوده است.

وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (037 | صافات - 158)آنها ميان خداوند و جنّ، نسبتى قائل شدند; در حالى كه جنّيان بخوبى مى دانند كه آنها [= بت پرستان] در دادگاه الهى احضار مى شوند.

فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ (023 | مؤمنون - 101)و هنگامى كه در «صور» دميده شود، هيچ يك از پيوندهاى خويشاوندى در آن روز ميان آنها نخواهد بود;و از يكديگر تقاضاى كمك نمى كنند (چون كارى از كسى ساخته نيست).

وقتی از قرب استفاده میشود هدف خاصی است:
وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لاتَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظّالِمينَ (002 | البقرة - 35)

و گفتيم: «اى آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن; و از (نعمتهاى) آن، از هرجا مى خواهيد، در كمال فراوانى بخوريد; (ولى) نزديك اين درخت نشويد; كه از ستمكاران خواهيد شد.»

وَ إِذْ أَخَذْنا ميثاقَ بَني إِسْرائيلَ لاتَعْبُدُونَ إِلَّا اللهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلّا قَليلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ (002 | البقرة - 83)

و (به ياد آوريد) زمانى را كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد; و به پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و مستمندان نيكى كنيد; و به مردم سخن نيك بگوييد; و نماز را برپا داريد; و زكات بپردازيد. سپس (با اين كه پيمان بسته بوديد) همه شما ـ جز عدّه كمى ـ سرپيچى كرديد; و (از وفاى به پيمان خود) روى گردان شديد.

إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (016 | نحل - 90)

خداوند به عدل و احسان فرمان مى دهد و (همچنين) به بخشش به نزديكان; و از فحشا و منكر و ستم، نهى مى كند; خداوند به شما اندرز مى دهد، شايد متذكّر شويد.

ذالِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً إِنَّ اللهَ غَفُورٌ شَكُورٌ (042 | شوري - 23)

اين همان چيزى است كه خداوند بندگانش را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند به آن نويد مى دهد. بگو: «من هيچگونه اجر و پاداشى از شما بر اين دعوت درخواست نمى كنم جز دوست داشتن نزديكانم [= اهل بيتم] ; و هر كس كار نيكى انجام دهد، بر نيكى اش مى افزاييم; چرا كه خداوند آمرزنده و قدردان است».

اگر دوست دارید از صحت و صلاح این آیات و نشانه ها و واژه ها و کلمات شما را آگاه کنم بفرمایید بگویید تا بیان کنم چرا که اینکار را خداوند برای من آسان کرده است.

حامد;399879 نوشت:

آیات ذکر شده اصلا چنین معنایی که شما می گویید را افاده نمی کند چون اگر منظورش این بود می فرمود : لتبین للناس به ما نزل الیهم
شما تعمدا دارید از سنت که یک رکن اساسی در فهم دین است فرار می کنید

بنده هرگز فرار نمیکنم نگران نباشید همینجا در کنار شما هستم.با انکه ساعت های خالی ندارم و بسیار کار دارم باز هم به اینجا سر میزنم دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
آنچه به پیامبر گفته لتبین یعنی بیان کن آنچه را که آنها به ان فکر نمیکنند تا حجت بر انها تمام شود.چون انها قومی جاهل بودند همانطور که بعد از روشن شدن حق درباره امام علی ع باز هم با یکدیگر به نزاع برخواستند.
برای مثال:
وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (070 | معارج - 29)و آنها كه دامان خويش را (از بى عفتى) حفظ مى كنند،

إِلّا عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ (070 | معارج - 30)جز با همسران و كنيزان (كه در حكم همسرند آميزش ندارند)، به يقين چنين كسانى مورد سرزنش نخواهند بود.

فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذالِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ (070 | معارج - 31)و هر كس جز اينها را طلب كند، متجاوز است.

عرب جاهل چه میدانست که استمناء حرام است.فلذا پیغمبر برای آنان روشن میکرد.همه احکام الهی در قرآن و عقل موجود هست.اگر اندیشه کنندگانی باشند و عامل کنندگانی به قرآن باشند.

حامد;399879 نوشت:

ترتیب مهم نیست
مهم این است که استفاده از این سه برای کشف حقایق ضابطه مند و صحیح باشد
مثلا شما احترام به سادات را برابر نژادپرستی می دانید در حالیکه تعریف نژادپرستی و ویژگیهای آن بر این موضوع قابل تطبیق نیست
ما این را قبلا بحث کردیم
ولی شما با تاثیرپذیری از فضای فکری زمانه در خصوص نژادپرستی و مخالفت شبه روشنفکران با بسیاری از تعالیم دین با شعارهای پر آب و رنگ همان حرفها را بی ضابطه و بدون تعقل تکرار می کنید و اصلا توجه نمی کنید که این دو مساله قابل تطبیق بر یکدیگر نیستند
خوب است کسی که شعار عقلانیت می دهد اول مواظب باشد تحت تاثیر عرف جامعه و شعارهای لعاب دار عصر و زمانه خویش نشود
اگر واقعا منطقی و عقلانی حرف می زنید تعریف نژادپرستی و ویژگیهای آنرا بر احترام به سادات منطبق کنید
والله الموفق


خوب پس شما میخواهید وارد مبحث عقلی شوید.من دو جور مبحث عقلی دارم.یکی با اعداد و ریاضیات و ... است که برای بی خدایان و بی دینان است و هیچ منبع دینی ندارند و کشف شده از آیات قرآن است و یکی هم برای افراد متدین است یعنی عقل و دین و آیات قرآن برای روشن شدن مطلب می آورم.
شما چون از دسته دوم هستید از روش دوم استفاده میکنم.
آیات قرآن در مورد نژاد پرستی را که قبلاً ذکر کردیم.و حتی در بالا هم آیه ای به ان اشاره شد.

تعریف نژاد پرستی اینگونه گفته میشود که تفکری در ذهن ایجاد میشود برای برتر دانستن یک نژاد نسبت به نژاد دیگری که هیچ پایه عقلانی ندارد.
برای مثال من سفید پوست ها را بیشتر دوست دارم برای اینکه زیباترند و اینکه پوستشان همرنگ پوست من است.
یا کسانی که موهای تنشان زیاد است را دوست ندارم.
یا کسانی که اسمشان محمد است را دوست دارم.
و ....
بگذارید مطالب را با دین بشکافیم.
گناه مراتب دارد، بزرگ و کوچک دارد همانطور که سیاهی مراتب دارد تا به سفیدی نزدیک شود و همانطور که طول مراتب دارد تا به عرض نزدیک شود.همانطور که آسمان مراتب دارد تا به زمین برسد و همانطور که زمین مسیر دارد تا به سیاره های دیگر برسد و ....
پس اگر گناه کوچک بود دلیل بر این نمیشود که اشکالی ندارد آنرا انجام دهیم.
اگر رنگی توسی بود نمیتوانیم بگوییم سیاه است.
اگر طول اندازه بزرگتری داشت نمیتوانیم بگوییم عرض است.
اگر آسمان یا ماه دیده میشود نمیتوانیم بگوییم نزدیک است.

و همینطور نژاد پرستی هم مراتب دارد.
اگر کسی از نسل محمد ص بود نمیتوانیم بگوییم محمد ص است.هر چند خصوصیات و تمام رنگ و پوست صورتش و نمای چهره اش شبیه اش باشد.
اگر کسی از نسل من بود دلیل بر این نیست که بر من سبقت دارد یا از روح من در وی دمیده شده.
چراکه ما فقط در این جهان هست که دارای پدر و فرزند هستیم و این چیزیست فانی و از بین رفتنی.

پس اگر شما سادات را به خاطر اینکه از نسل پیامبر هستند متفاوت از دیگران میدانید و بیشتر به ایشان احترام میگذارید.مانند این است که به چیزی فانی که فقط در این دنیا باقیست دل بسته باشید.مانند پول و ماشین و ...چراکه اینها فانی و باقی در این دنیاست.

یا علی

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

حامد;399880 نوشت:
این یکی از قلم افتاد
اول اینکه آیه در مورد جهاد نیست بلکه درباره لزوم مشغولیت گروهی از مومنان به تفقه در دین و انذار سایرین است
این مبنای توجه ما به کلام وگفتار علماست چون ایشان این فرمان را به نیابت از دیگران اجابت فرمودند و عمر خود را صرف فهم صحیح دین کردند و در اختیار ما گذاشتند
ما هم از هر عالم نمایی تبعیت نمی کنیم
و اما حدیث فهم دین و قرآن :
ببین برادر اگر فهم دین آنقدر سخت بود که کمتر کسی بداند مطمئنا با استقبال مواجه نمی شد
و اگر شناخت تمام ابعادش به نیکی و شایستگی ممکن بود همه عالم و دانشمند دینی بودند
دین سهل ممتنع است یعنی ظاهری آسان و سهل دارد و همه به آن اقبال می کنند اما در متن همین معنای ساده سنگین ترین مباحث فکری و معرفتی نهفته است که : لا یلقاها الا ذو حظ عظیم
والله الموفق

لطفاً آیات قبل و بعد را بررسی کنید.آیات در مورد جهاد است.به آیات قبلتر برگردید و بخوانید.

وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ (009 | توبه - 122)و شايسته نيست مؤمنان همگى (به سوى ميدان جهاد) كوچ كنند; چرا از هر گروهى از آنان، طايفه اى كوچ نمى كند (تا طايفه اى در مدينه بماند)، كه در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهى يابند وبه هنگام بازگشت به سوى قوم خود،آنهارابيم دهند؟! شايد(از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى كنند!

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفّارِ وَ لْيَجِدُوا فيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللهَ مَعَ الْمُتَّقينَ (009 | توبه - 123)اى كسانى كه ايمان آورده ايد! (نخست) با كافرانى كه به شما نزديكترند، پيكار كنيد;(و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزديك غافل نسازد.) آنها بايد در شما شدّتو قدرت، احساس كنند; و بدانيد خداوند با پرهيزگاران است.

در فرض مثال شما اگر هیچ ربطی هم بجهاد نداشته باشد باز هم دلیل نمیشود شما از هرکسی که اسمش عالم است پیروی کنید.بلکه بهترین خداوند متعال فرمود:
أَلَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (039 | زمر - 18)
همان كسانى كه سخنان را مى شنوند و از نيكوترين آنها پيروى مى كنند; آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندانند.
یا علی.

عــــلی;399954 نوشت:
چه کتاب لغتی بهتر از خود قران؟آیا به کتاب لغت یک شیعه مراجعه کنم که هزارتا معنی مینویسد تا با تعصبات دینی خودش همخانی داشته باشد؟یا کتاب لغت یک سنی را مطالعه کنم که همینگونه است؟

سلام
خوبه در روش عقلانی شما قرآن کتاب لغت هم شد !!!!!
ببین اخوی ما کتاب لغت شیعی و سنی نداریم
مگر کتاب لغت فارسی ، شیعی و سنی دارد یا لغت انگلیسی کاتولیک و پروتستان دارد ؟
معلوم است که در پرهیز از افراط به وادی تفریط افتاده اید

عــــلی;399954 نوشت:
ما آن را قرآنى عربى (و فصيح و گويا) نازل كرديم، تا شما (آن را) درك كنيد.

اگر منظور قرآن از این بیان آن باشد که همگان سخن قرآن را در همه ابعاد و در همه موضوعات می فهمند این همه سوال از پیامبر ص و اینهمه تفسیر قرآن برای چیست ؟
و چرا قرآن کریم منصب تبیین را نبی اکرم ص داد ؟

عــــلی;399954 نوشت:
اگر دوست دارید از صحت و صلاح این آیات و نشانه ها و واژه ها و کلمات شما را آگاه کنم بفرمایید بگویید تا بیان کنم چرا که اینکار را خداوند برای من آسان کرده است.

یعنی اگر قربی از قرب گرفته شد همه جا به معنای نزدیک بودن است دیگر معنای نزدیکان ندارد ؟ پس بفرمایید اشتقاق در زبان عربی لغو است .
اگر منصف بودید و به موارد استعمال قربی در قران مراجعه می کردید می دیدید که قربی در همه جای قرآن به معنای نزدیکان و خویشاوندان است و فقط در یک مورد به معنای نزدیک بودن مصطلح بکار رفته آن هم با تعبیر ذی القربی در آیه :36 سوره نساء آن هم نزدیک بودن فیزیکی و نه معنوی
لذا تاکید بر معنای مصدری نزدیک بودن معنوی برای قربی در این آیه تکیه گاهی ندارد

عــــلی;399954 نوشت:
عرب جاهل چه میدانست که استمناء حرام است.فلذا پیغمبر برای آنان روشن میکرد.همه احکام الهی در قرآن و عقل موجود هست.اگر اندیشه کنندگانی باشند و عامل کنندگانی به قرآن باشند.

یعنی شما می گویید آوردن خود قرآن و آیاتش تبیین است ؟
خوب اگر چنین است چرا بفرماید تبیین کن ما نزل را بلکه می فرمود با قرآن تبیین کن آنچه را نمی دانند
معنای ایه روشن است . آیه می فرمایید ما نزل الیهم را برایشان تبیین کن یعنی موضوع تبیین ما نزل الیهم است تا خوب و روشن دریابند و بفهمند

عــــلی;399954 نوشت:
تعریف نژاد پرستی اینگونه گفته میشود که تفکری در ذهن ایجاد میشود برای برتر دانستن یک نژاد نسبت به نژاد دیگری که هیچ پایه عقلانی ندارد.
برای مثال من سفید پوست ها را بیشتر دوست دارم برای اینکه زیباترند و اینکه پوستشان همرنگ پوست من است.
یا کسانی که موهای تنشان زیاد است را دوست ندارم.
یا کسانی که اسمشان محمد است را دوست دارم.
و ....
بگذارید مطالب را با دین بشکافیم.
گناه مراتب دارد، بزرگ و کوچک دارد همانطور که سیاهی مراتب دارد تا به سفیدی نزدیک شود و همانطور که طول مراتب دارد تا به عرض نزدیک شود.همانطور که آسمان مراتب دارد تا به زمین برسد و همانطور که زمین مسیر دارد تا به سیاره های دیگر برسد و ....
پس اگر گناه کوچک بود دلیل بر این نمیشود که اشکالی ندارد آنرا انجام دهیم.
اگر رنگی توسی بود نمیتوانیم بگوییم سیاه است.
اگر طول اندازه بزرگتری داشت نمیتوانیم بگوییم عرض است.
اگر آسمان یا ماه دیده میشود نمیتوانیم بگوییم نزدیک است.

و همینطور نژاد پرستی هم مراتب دارد.
اگر کسی از نسل محمد ص بود نمیتوانیم بگوییم محمد ص است.هر چند خصوصیات و تمام رنگ و پوست صورتش و نمای چهره اش شبیه اش باشد.
اگر کسی از نسل من بود دلیل بر این نیست که بر من سبقت دارد یا از روح من در وی دمیده شده.
چراکه ما فقط در این جهان هست که دارای پدر و فرزند هستیم و این چیزیست فانی و از بین رفتنی.

پس اگر شما سادات را به خاطر اینکه از نسل پیامبر هستند متفاوت از دیگران میدانید و بیشتر به ایشان احترام میگذارید.مانند این است که به چیزی فانی که فقط در این دنیا باقیست دل بسته باشید.مانند پول و ماشین و ...چراکه اینها فانی و باقی در این دنیاست


ببینید برادر این همه کتاب مرجع در تعریف مفاهیم و اصطلاحات هست لطف کن از همان منابع معتبر یک تعریف در نژادپرستی بیاور و آنرا بر احترام به سادات منطبق ساز . در یک بحث مهم دینی و علمی که نمی شود شما تصور خود را از نژادپرستی بیاورید و بعد بگویید احترام به سادات نژادپرستی است
این اصلا یک روش قابل قبولی نیست
من تعجبم چرا عده ای دنبال این می گردند که اندیشه های دینی را به مذاق منکران دین رد کنند
نژادپرستی کجا توصیه به احترام خویشان کجا ؟
واقعا به فکر چه کسی می تواند برسد که توصیه به احترام یک گروه منتسب به یک انسان بزرگ و الهی نژادپرستی باشد ؟؟؟؟!!!!
والله الموفق

عــــلی;399958 نوشت:
لطفاً آیات قبل و بعد را بررسی کنید.آیات در مورد جهاد است.به آیات قبلتر برگردید و بخوانید.

وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ (009 | توبه - 122)و شايسته نيست مؤمنان همگى (به سوى ميدان جهاد) كوچ كنند; چرا از هر گروهى از آنان، طايفه اى كوچ نمى كند (تا طايفه اى در مدينه بماند)، كه در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهى يابند وبه هنگام بازگشت به سوى قوم خود،آنهارابيم دهند؟! شايد(از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى كنند!

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفّارِ وَ لْيَجِدُوا فيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللهَ مَعَ الْمُتَّقينَ (009 | توبه - 123)اى كسانى كه ايمان آورده ايد! (نخست) با كافرانى كه به شما نزديكترند، پيكار كنيد;(و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزديك غافل نسازد.) آنها بايد در شما شدّتو قدرت، احساس كنند; و بدانيد خداوند با پرهيزگاران است.

در فرض مثال شما اگر هیچ ربطی هم بجهاد نداشته باشد باز هم دلیل نمیشود شما از هرکسی که اسمش عالم است پیروی کنید.بلکه بهترین خداوند متعال فرمود:
أَلَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (039 | زمر - 18)
همان كسانى كه سخنان را مى شنوند و از نيكوترين آنها پيروى مى كنند; آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندانند.
یا علی.


معنای آیه روشن است
می فرماید همه نروند جنگ یک عده ای بمانند تفقه در دین بیاموزند و به انذار طایفه و قبیله و اهل شهر و دیار خود بپردازند
ما تابع عالمان ربانی هستیم
خداوند به همگان توفیق دهد که تنها به فکر و اندیشه خود اکتفا نکنند
بلکه به رود جوشان یا دریای خروشان عالمان و اولیاء متصل گردند
والله الموفق

حامد;399984 نوشت:
بینید برادر این همه کتاب مرجع در تعریف مفاهیم و اصطلاحات هست لطف کن از همان منابع معتبر یک تعریف در نژادپرستی بیاور و آنرا بر احترام به سادات منطبق ساز

سلام

نژادپرستی تفکّر برتر دانستن یک نژاد بر نژاد(های) دیگر است.
در کتاب «
فرهنگ سیاسی» داریوش آشوری برای نژادپرستی تحت نام «نژادگرایی» چنین تعریفی آورده شده:
نژادگرایی نظریه‌ای است که میان
نژاد و پدیده‌های غیر زیست شناسی مانند دین، آداب، زبان و... رابطه ایجاد کرده برخی نژادها را برتر از دیگر نژادهای بشری می‌شمارد. در این نظریه برتری نژادی مستقل از شرایط محیطی و اجتماعی رشد افراد عمل کرده و دست تقدیر برخی نژادهای بشر را برتر و برخی دیگر را کهتر گردانیده‌است.

حامد;399984 نوشت:
در یک بحث مهم دینی و علمی که نمی شود شما تصور خود را از نژادپرستی بیاورید و بعد بگویید احترام به سادات نژادپرستی است

احترام یعنی محترم شمردن یک نفر
این محترم شمردن باید بر مبنای حقیقتی غیر زیست شناسی باشد تا نژاد پرستی بر ان
منطبق نشود
مثلا ما به پدر و مادر احترام می گذراریم نه بخاطر زیانشان یا دینشان و ...

حال احترام به سادات بر مبنای امری زیست شناسی یعنی نسب یا ژن می باشد
پس منطبق بر تعریف نژاد پرستی است

با تشکر

بی نظیر;400109 نوشت:
نژادپرستی تفکّر برتر دانستن یک نژاد بر نژاد(های) دیگر است.
در کتاب «فرهنگ سیاسی» داریوش آشوری برای نژادپرستی تحت نام «نژادگرایی» چنین تعریفی آورده شده:
نژادگرایی نظریه‌ای است که میان نژاد و پدیده‌های غیر زیست شناسی مانند دین، آداب، زبان و... رابطه ایجاد کرده برخی نژادها را برتر از دیگر نژادهای بشری می‌شمارد. در این نظریه برتری نژادی مستقل از شرایط محیطی و اجتماعی رشد افراد عمل کرده و دست تقدیر برخی نژادهای بشر را برتر و برخی دیگر را کهتر گردانیده‌است.

سلام
بنده جواب این تعریف را در پستهای اولیه داده ام مراجعه فرمایید

بی نظیر;400109 نوشت:
احترام یعنی محترم شمردن یک نفر
این محترم شمردن باید بر مبنای حقیقتی غیر زیست شناسی باشد تا نژاد پرستی بر ان
منطبق نشود
مثلا ما به پدر و مادر احترام می گذراریم نه بخاطر زیانشان یا دینشان و ...

حال احترام به سادات بر مبنای امری زیست شناسی یعنی نسب یا ژن می باشد
پس منطبق بر تعریف نژاد پرستی است

با تشکر


احترام در هیچ فرهنگی مردود نیست فقط در تفکر یک انسان بدبین ممکن است احترام بد باشد
تعریف احترام به هیچ وجه بر نژادپرستی منطبق نیست
چون اولا احترام با برتر دانستن دوتاست چه اینکه ممکن است شما به کودکی هم احترام بگذارید که برتر از شما نیست دیگر اینکه این احترام احترام نسبت است نه احترام نژاد بله دلیل نسبت رابطه خونی است اما رابطه خونی صرفا نسبت را تصحیح می کند و نه چیز دیگری را
احترام به سادات احترام به منسوب به نبوت است
در سایر تعالیم اسلام هم اینطور احتراماتی داریم مثلا میگویند میتوانید به احترام نبی اکرم ص پشت دست علما را ببوسی
خوب این را چه میگویید حتما نژادپرستی علمی است ؟
والله الموفق

استوار;390745 نوشت:
صرفاً نظر شخصیم را بیان می‌کنم:
مودة فی القربی
در اینجا اگر منظور از قربی غیر معصوم باشد، تناقضی با آیات دیگری که میگوید «در مقابل رسالتم اجر و مزدی نمی‌خواهم» پیش می‌آید.
تنها مودت و دوستی با معصوم(ع) است که در واقع امتیازی برای آن معصوم تلقی نشده و فایده و برکاتش متوجه خودِ مسلمانان است.

حال چگونه و چه زمانی این مودت با معصومین(ع)، به سید و سادات رسیده نمیدانم. ولی بنظرم این تعمیم به همه فرزندان حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) چون مربوط به نژاد ونسل میشود، مشکل دارد.
هم باعث تناقض آیه با عدم طلب اجر از جانب پیامبر می‌شود و هم به نوعی نژاد پرستی و امتیاز طبقاتی محسوب می‌گردد.

بنابراین تنها چیزی که طبق آیه قرآن واجب شده، مودت و دوستی با معصومین(ع) است که امتیازی برای ایشان نبوده و فایده‌اش به امت بر می‌گردد.

سلام

بله و در تکمیل فرمایش جنابعالی اگر قربی را به نزدیکان از جهت ایمانی تفسیر کنیم که معصوم هم جز انها می شود به نظر بنده بحث تمام است

حامد;400118 نوشت:
خوب این را چه میگویید حتما نژادپرستی علمی است

احترام به بزرگان علمی بخاطر علمشون بر تعریف نژاد پرستی منطق نیست

چون بخاطر علمشون هست که خودشون اونو بدست اورند نه بخاطر نسبشون
که خودشون در بدست اوردن ان هیچ نقشی نداشتند

رئوف;398375 نوشت:
شما تعریفی از نژاد پرستی ارائه نکردید.

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی.

تعریفی اجمالی ارائه شد که ظاهراً مورد عنایت قرار نگرفت:

مؤمن;398022 نوشت:
به طور کلی قائل شدن هر تبعیضی در احترام و توجه به انسان ها که بر مبنای ویژگی های وراثتی و غیراکتسابی باشد در ذیل تعریف تبعیض نژادی قرار می گیرد.

ضمناً دقت بفرمایید که نژاد پرستی (تبعیض نژادی در حد پرستش یک نژاد) ترجمه مناسبی برای واژگان اصلی نیست و بهتر است از واژه عمومی تبعیض نژادی استفاده کنید. به این معنا نژادپرستی شکل افراطی و وحشیانه تبعیض نژادی است.

موفق باشید.

موضوع قفل شده است