توسل به معصومین علیهم السلام

تب‌های اولیه

139 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

طبق روایات مروی از معصومین صلوات الله علیهم در تفسیر آیه ( و اتوا البیوت من ابوابها ) روایات فراوان هست که ما ابواب خداوندیم که باید از طرف ما به خداوند متوسل شد . در کتاب بصائر الدرجات که برای یکی از اصحاب امام حسن عسکری صلوات الله علیهم است یک باب کامل دراین باره آمده است که آل محمد صلوات الله علیهم باب الله و وجه الله هستند . ما نمی توانیم خود مستقیم از خداوند حاجت بخواهیم . آل محمدصلوات الله علیهم باب خداوند که به وسیله آن ها به خداوند متوسل می شویم و در کتاب امالی شیخ ما صدوق رحمه الله آمده که خداوند به پیامبرش فرمود : علی وجه من است که هرکس به او نگاه کند من به او نگاه می کنم . ما اگر به اهل بیت نگاه کنیم خداوند به ما نگاه می کند .

محمدی;396788 نوشت:
رخی از اهل تسنن می گویند که توسل شرک است، از نظر شیعه توسل به چه معنی است و در چه مواردی می شود به پیامبر (ص) و ائمه (ع) متوسل شد؟

اخوي هيچ اهل سنتي قائل بر اين نيست كه توسل شرك است مطالب من را بخوانيد متوجه خواهيد شد و تنها اين وهابيان و تابعين تيميه و عبد وهاب بودند كه چنين عقيده اي داشته اند
حتي مصريان باستان هم قائل بر توسل و ساخت گنبد و بارگاه بوده اند كه اهرامه مصر گواه سخن ماست

طریق الوسطی;396818 نوشت:
ما نمی توانیم خود مستقیم از خداوند حاجت بخواهیم

ما می توانیم خود مستقیم از خداوند حاجت بخواهیم چون خود فرموده

"و قال ربكم ادعوني استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين"

پروردگارتان گفت : بخوانيد مرا تا شما را پاسخ گويم آنهايي كه از پرستش من سركشي مي كنند زودا كه در عين خواري به جهنم در آيند

و مطلب زیر صرفا جهت اطلاع است صرفا(و چیز دیگری نیست، دوستمان خرده نگیرند!)

دوست عزیز در چند جای پستهاتان نوشتید عبد وهاب که به نظرم منظورتان محمد بن عبد الوهاب بوده است

شما آیه وابتغوا الیه الوسیله را نخواندید که می فرمایند ما وسایل به سوی خداییم بعدشم باقی حرف هایم را رد کنید خواهشا

طریق الوسطی;396841 نوشت:
رف هایم را رد کنید خواهشا

به شما سفارش مي كنم بحث هاي بنده با اين اقاي وهابي را بخوانيد و سپس درخواست رديه كنيد زيرا خودتان را بيشتر خسته مي كنيد چون اگر پاسخي داشت به ما مي داد و از قران يك خط بلد است و همش مي گويد لا تقربوا صلاه نماز نخوانيد اما ادامه ايه مي مي فرمايد و انتم سكاري را رها مي كند

vivaziba;396812 نوشت:
بار ها گفته ام و باز هم می گویم که قضیه برادران حضرت یوسف( ع ) طلب دعا بوده.

اي كاش مطالب خودتان را هم مي خوانديد و اينقدر گاف نمي داديد

vivaziba;396840 نوشت:
"و قال ربكم ادعوني استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين"

اگر ما بايد از خدا بخواهيم و فقط بايد خدا را صدا كنيم حال:

چرا فرزندان يعقوب گفته اند يا ابانا استغفر لنا ذنوبنا و چرا نگفتند يا الله اغفرلنا ذنوبا مگر خود شما تصريح نداشته ايد ادعوني استجب لكم ما بايد خدا را بخوانيد تا اجابت كند؟ چرا انها خدا را به جاي پدرشان اشتپ زدند؟

مضاف بر اينكه توجيه شما براي اينكه يوسف شفا چشم پدرش را از پيراهنش خواستار شد چيست و چرا نگفت يا الله و گفت يا پيراهن و از خدا شفا نخواست؟

و همچنين چرا شما مريض مي شويد مي گوييد يا دكتر و چرا از خدا نمي خواهيد كه شما را شفا دهد مگر نفرموده الا بذكر الله تطمئن القلوب و ننزل من القران ما هو الشفا حال چرا شما مي گوييد يا دكتر و يا قرص؟

ايا پاسخي براي اعمال شرك الودتان داريد يا باز مي خواهيد فرار كنيد؟

vivaziba;396812 نوشت:
گر اینطور است حتى مشركان و بت پرستان عصر جاهليت خالق و رازق

برادر شما خودتان جواب خودتان را داده ايد زيرا گفتيد بت پرست و نه خدا پرست،
كسي كه بت مي پرستد يعني بتش خداي او هست
بت را مي پرستد
از بت كمك مي خواهد
از بت حاجت مي خواهد
كدامين شيعه امام رضا را خدا مي داند؟
كدامين سني امام حنفي را خدا مي داند؟
يعني شما هنوز فرق بين بت پرست و خدا پرست را نمي دانيد؟

vivaziba;396840 نوشت:
و مطلب زیر صرفا جهت اطلاع است صرفا(و چیز دیگری نیست، دوستمان خرده نگیرند!)

دوست عزیز در چند جای پستهاتان نوشتید عبد وهاب که به نظرم منظورتان محمد بن عبد الوهاب بوده است

بنده نمي فهمم اينها چه ربطي به توسل دارد؟؟؟؟؟؟؟
شما كه اينقدر موشكافانه نگاه مي كنيد در تاپيك هاي قبل شما كفتيد به دكتر متوسل مي شويد و بنده هم قول عبد وهاب را اوردم كه توسل به غير و خاستن به غير ان شخص كافر هست
حال شما كفر خود را نخواندي اما اين را خواندي؟
خوب اصلا كه چي؟ عبد وهاب يا عبدالوهاب مثلا الان چه اتفاي افتاد؟ شما اگر به اسم قبل هم توجه مي كردي من نوشتم تيميه و ابنش را ننوشتم چون حال و حوصله اين ناصبيان ملعون را ندارم كه براي اسمشان وقت بگذارم و ما كه مثل شما ها نيستيم دشمنان اهل بيت را تكريم و تعظيم كنيم و انها را خداي خود بدانيم
خدا مي فرمايد توسل جايز است اما خداي وهابيت تيميه مي گويد نه كفر است
حال ما پرستش خدا مي كنيم يا وهابيت پرستش تيميه؟

kheymegahabalfazl;396828 نوشت:
اخوي هيچ اهل سنتي قائل بر اين نيست كه توسل شرك است مطالب من را بخوانيد متوجه خواهيد شد و تنها اين وهابيان و تابعين تيميه و عبد وهاب بودند كه چنين عقيده اي داشته اند
حتي مصريان باستان هم قائل بر توسل و ساخت گنبد و بارگاه بوده اند كه اهرامه مصر گواه سخن ماست

[=arial black]در تتمه سخن برادر خیمه گاه ابوالفضل من یک نکته ای عرض کنم که در کتاب الموسوعه الفقهیه الکویتیه ج14 ص156 می گوید:
11-ذَهَبَ جُمْهُورُ الْفُقَهَاءِ (الْمَالِكِيَّةُ وَالشَّافِعِيَّةُ وَمُتَأَخِّرُو الْحَنَفِيَّةِ وَهُوَ الْمَذْهَبُ عِنْدَ الْحَنَابِلَةِ) إِلَى جَوَازِ هَذَا النَّوْعِ مِنَ التَّوَسُّلسَوَاءٌ فِي حَيَاةِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَوْ بَعْدَ وَفَاتِهِ
در این کتب هم امده است :
شرح المواهب 8 / 304، والمجموع 8 / 274 والمدخل 1 / 248 وما بعدها، وابن عابدين 5 / 254، والفتاوى الهندية 1 / 266، 5 / 318، وفتح القدير 8 / 497 - 498، والفتوحات الربانية على الأذكار النووية 5 / 36.

یعنی اون وهابی ها هستند که توسل رو قبول ندارند
وقول كثير من الضلال : هذا أقرب إلي الله مني وأنا بعيد من الله لا يمكنني أن أدعوه إلا بهذه الواسطة ونحو ذلك - من أقوال المشركين .

اگر كسي بگويد كه فلان كس از من به خدا نزديك تر است و او براي من واسطه شود و حوائج مرا از خداي عالم طلب كند ، اين از سخنان مشركين است .

ايشان مطلق توسل به پيامبر و صالحان را نه تنها شرك مي داند ؛ بلكه اگر كسي بر اين عقيده باقي بماند و اصرار بورزد ، او را محدور الدم و واجب القتل مي داند .

اما بزرگان اهل سنت با اين تفكر ابن تيمه چي برخوردي داشتند ؟

خود آقاي ابن كثير دمشقي كه از مدافعين سخت كوش ابن تيميه است در كتاب البداية والنهاية ، ج14 ، ص51 ، چاپ بيروت صراحت دارد كه وقتي ايشان آمد و از توسل به نبي مكرم جلوگيري كرد ، او را حاضر كردند در محكمه و قاضي شافعي ، بدر الدين بن جماعه ايشان را محاكمه كرد و احساس كرد كه ايشان در قضي توسل به نبي مكرم ادب را رعايت نكرده است و پس از او ابن تيميه را روانه زندان كردند .

آقاي حصني دمشقي كه از علماي بزرگ اهل سنت و معاصر ابن تميه بوده و آقاي زركلي وهابي در كتاب الأعلام ، ج2 ، ص69 از ايشان تجليل مي كند و مي گويد : او امام ، فقيه ، باتقوي و پرهيزكار است و يكي از تأليفات او دفع شبهه من شبه وتمرد است . شوكاني هم از ايشان تجليل مي كند .

اين آقاي حصني دمشقي وقتي عبارتي از ابن تيميه را نقل مي كند و مي گويد كه ابن تيميه گفته است :

من استغاث بميت او غائب من البشر فإن هذا ظالم ضال مشرك

هر كس از ميتي استغاثه كند ، او ظالم ، گمراه و مشرك است .

آن گاه آقاي حصني مي گويد :

هذا شئ تقشعر منه الأبدان ، ولم نسمع أحدا فاه ، بل ولا رمز إليه في زمن من الأزمان ، ولا بلد من البلدان ، قبل زنديق حران - قاتله الله عز وجل وقد فعل - . جعل الزنديق الجاهل الجامد قصة عمر رضي الله عنه دعامة للتوصل بها إلي خبث طويته في الازدراء بسيد الأولين والآخرين وأكرم السابقين واللاحقين ، وحط رتبته في حياته ، وأن جاهه وحرمته ورسالته وغير ذلك زال بموته . وذلك منه كفر بيقين وزندقة محققة .

اين سخن ابن تيميه بدن انسان را مي لرزاند و قبل از ابن تيميه كسي چنين سخني نگفته است و در هيچ زماني و در هيچ شهري قبل از زنديق حران ( ابن تيميه زنديق وملحد ) . خدا او را بكشد . قضية داستان عمر را وسيله قرار داده تا نيت ناپاكش را در بار پيامبر مكرم اعمال كند .
دفع الشبه عن الرسول (ص) - الحصني الدمشقي - ص 131
آقای سبکی می گوید :
وسل به نبي مكرم و صالحان از زمان پيامبر تا ظهور ابن تيميه مرسوم بوده است و در هيچ زماني و در هيچ ديني چنين سخني گفته نشده است . تا اين كه ابن تيميه آ مد و با سخنان باطل خود قضيه را بر افراد ضعيف و نادان مشتبه كرد و بدعتي را پايه گذاري كرد كه در هيچ عصري سابقه نداشت .

إعلم : أنه يجوز ويحسن التوسل ، والاستغاثة ، والتشفع بالنبي صلي الله عليه وآله وسلم إلي ربه سبحانه وتعالي . وجواز ذلك وحسنه من الأمور المعلومة لكل ذي دين ، المعروفة من فعل الأنبياء والمرسلين ، وسير السلف الصالحين ، والعلماء والعوام من المسلمين . ولم ينكر أحد ذلك من أهل الأديان ، ولا سمع به في زمن من الأزمان ، حتي جاء ابن تيمية ، فتكلم في ذلك بكلام يلبس فيه علي الضعفاء الأغمار ، وابتدع ما لم يسبق إليه في سائر الأعصار .
شفاء السقام - تقي الدين السبكي - ص 292 – 293

ابن حجر عسقلاني ، حافظ علي الإطلاق اهل سنت ، متوفاي 852 مي گويد :

ومنهم من ينسبه إلي الزندقة ، لقوله : أن النبي - صلي الله عليه وآله وسلم - لا يستغاث به وان في ذلك تنقيصا ومنعا من تعظيم رسول الله - صلي الله عليه وآله وسلم .

بعضي از معاصرين ابن تيميه او را به زندقه و الحاد و كفر نسبت داده اند . چون مي گفت : پيامبر اكرم شايستگي براي توسل نيست . اين سخن ابن تيميه در حقيقت تنقيص مقام پيامبر و ممانعت از گرامي داشت آن حضرت است .
الدرر الكامنه ، ابن حجر ، ج1 ، ص155

این عبارات معلوم می کند که اهل سنت با وهابیت فرق می کند.


[=arial black]منابع سخنان آیت الله قزوینی در شبکه سلام که عبارات در سایت ولی عصر موجود است به صورت متن.

vivaziba;396812 نوشت:
سلام بر دوستان
گفته شد که فلانی وقتی می گوید یا امام رضا شفایم بده این بدین معنی نیست که او خداست!
اگر اینطور است حتى مشركان و بت پرستان عصر جاهليت خالق و رازق و حياتبخش و مدبر امور جهان هستى را خدا مى دانستند پس دلیل نمی شود کسی به زبان بگوید خدایم الله است ولی حاجت خود را از کسی دیگر بخواهد و ...

ضمنا هنوز متوجه نشدم که جناب رحیق نظرشان در مورد این در خواست ها و این گونه توسل ها (یا امام رضا شفا بده)
چیست ، ولی ظاهرا تا اینجا تائید کرده اند که توسل به بزرگان پیروی از سیره آن هاست(درست متوجه شدم؟)

بار ها گفته ام و باز هم می گویم که قضیه برادران حضرت یوسف( ع ) طلب دعا بوده.
ممنونم


طبق سخن شما که در مورد توسل دارید عرض می کنید حضرت موسی پذیرنده شرک و کفر بوده است و اصلا توجهی هم به این مساله نداشته است !!!!
سوره اعراف ایه 134 می فرماید:
وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ ۖ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ [٧:١٣٤]
هنگامی که بلا بر آنها مسلط می‌شد، می‌گفتند: «ای موسی! از خدایت برای ما بخواه به عهدی که با تو کرده، رفتار کند! اگر این بلا را از ما مرتفع سازی، قطعاً به تو ایمان می‌آوریم، و بنی اسرائیل را با تو خواهیم فرستاد!»
خوب این چه فرقی دارد با این .
برادر چرا بحث ها را خلط می کنید . چرا ببخشید این قدر سطحی نگاه می کنید طلب دعا همون توسله اصلا شما معنای توسل را می دانید !!!!؟اگر این گونه که شما فکر می کنید باشد من از شما یک سوال می پرسم در قرآن امده است به پدرو مادرتان اف نگویید خوب حالا یعنی می تونی پدر ومادرت را کتک بزنی ؟؟ خوب این قضیه هم همین طور است دیگر.

[=&quot]می گویم قضیه حضرت یعقوب دعاست فرزندانش از او خواستند که برایشان دعا کند می خواهید دعا را زیر سوال ببرید؟
[=&quot]دعا سفارش شده اما توسل رایج چه؟
[=&quot]دلیل صریح قرآنی برای دعا:
[=&quot]
[=&quot]﴿[=&quot]و الذين جاؤ من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذين سبقونا بالايمان و لا تجعل في قلوبنا غلا للذين آمنوا ربنا انك رؤف رحيم[=&quot]﴾[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]«كساني كه از پس ايشان آمده اند ، مي گويند : اي پروردگار ما ، ما و، برادران ما را كه پيش از ما ايمان آورده اند بيامرز و كينه كساني را كه ايمان آورده اند ، در دل ما جاي مده اي پروردگار ما ، تو مشفق و مهربان هستي[=&quot]»
[=&quot]
[=&quot]حشر/10
[=&quot]و در مورد دکتر و ... نیز گفتم که خداوند اموری را با واسطه انجام می دهد نظیر شفای مریضان و ... رزق و روزی دادن و...
[=&quot]
[=&quot]اما اینها چه ارتباطی به این قضیه دارد که ما بین خود و خدا واسطه قرار دهیم؟!!!(اینکه خداوند امور را با واسطه به انجام می رساند دلیلی نمی شود که ما بین خود و خدایمان واسطه قرار دهیم)
[=&quot]
[=&quot] با یک قیاس بی ربط می خواهید بگویید باید بین خود و خدا واسطه قرار داد؟
[=&quot]
[=&quot]مسلما شما از پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) بیشتر به بطن آیات و معارف دین آشنا نیستید آیا آن هم بین خود و خدا واسطه قرار می دادند یا با هر واسطه تراشی مبارزه می کردند؟
[=&quot]از قرآن می گویم خدا نزدیک است و واسطه نمی خواهد:
[=&quot]﴿[=&quot]وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ[=&quot]﴾[=&quot]البقر[=mylotus]ة[=&quot]: 186[=&quot].[=&quot]
[=&quot]«[=&quot]و چون بندگانم از تو در باره‌ی من بپرسند، (بگو:) من نزديکم و دعاي دعا کننده را هنگامي مرا بخواند، قبول ميکنم[=&quot]»[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]در مورد مشرکان و ... آنها نیز ادعا داشتند که خالق و رازق اصلی خداست و بقیه را جز به امید شفاعتشان نمی خواندند
[=&quot]"دقت کنید: ا [=&quot]حتى مشركان و بت پرستان عصر جاهليت خالق و رازق و حياتبخش و مدبر امور جهان هستى را خدا مى دانستند"[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]ضمنا خوب شد دوستمان بر مطلب گفته شده خرده نگرفتند!
[=&quot]ممنونم
[=&quot]

vivaziba;396896 نوشت:
در مورد دکتر و ... نیز گفتم که خداوند اموری را با واسطه انجام می دهد نظیر شفای مریضان و ... رزق و روزی دادن و...

:Nishkhand::khaneh::khaneh::khaneh::khaneh:

ما نمي دانيم براي مطالبتان بخنديم يا گريه كنيم

از طرفي مي گويد شفا را بايد از خدا بگيريد اما به شرك خودتان وقتي اثبات مي شود مي گويد خداوند گفته اموري بايد با واسطه انجام شود مثلا شفا را از دكتر بگيريد

خوب اين حرف شما تناقض با گفته هاي شما دارد و همچنين گفته هاي خدا

زيرا شما در نمازتان مي گويد اياك نعبد و اياك نستعين اما شما از دكتر شفا مي خوايد در كجاي اين ايه و در كدامنين ايه خداوند فرموده شما بايد شفا را از غير من بگيريد؟

دوست عزيز اين همه تناقضات شكا براي چه هست مثل اينكه يادتان رفته است در صفحه قبل گفتيد

vivaziba;396840 نوشت:
ما می توانیم خود مستقیم از خداوند حاجت بخواهیم چون خود فرموده

"و قال ربكم ادعوني استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين"

پروردگارتان گفت : بخوانيد مرا تا شما را پاسخ گويم آنهايي كه از پرستش من سركشي مي كنند زودا كه در عين خواري به جهنم در آيند

بنده كلام هاي شما را با گفتار هايتان نقض مي كنم حال نمي دانم شما با اين همه تناقض در توحيد چگونه ادعاي وحدانيت خدا داريد؟ در نتيحه باز هم مي گويم طبق قول عبد وهاب شما به اجماع مسلمين كافر و مشرك هستيد
حالا از شرك خودتان دفاع كنيد

جالب اينجاست كه ما قائل بر توسل هستم و شما منكر آن حالا ما بايد قران را منكر شويم؟
مثل اينكه مطالب خودتان را نمي خوانيد زيرا در يك جا به خودتان مي گويد مشرك در يك جا مي گويد مسلمان و هرجا كه به شركتان مي رسيد مي شويد مفتي اعظم و فتوا به غير شركتان مي دهيد وقتي به شرك شيعه و سني مي رسيد افاضه مي كگنيد كه مشرك و كافر هستند
شما عمل فرزندان يعقوب را شرك مي خوانيد نه ما كه بعد ما بايد ان را انكار كنيد
بنده براي براي 1001 بار مي گويم فرزندان يعقوب براي چه به دعاي پدرشان متوسل شدند؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگر خدا نمي گويد حبل من وريد، اگر خدا از رگ گردن نزديك تر است، اگر خدا از يعقوب مهران تر و رئوف ترسا چرا به خدا نگفتند يا الله اغفرلنا ذنوبا اما انها قائل بر اينبوددن پدرشان خداست و گفتند يا ابانا استغفر لنا ذنوبنا
با بياييد بگويد به دعاي پدرش متوسل شده است
خدا مي فرمايد ادعوني استجب لكم بعد دوباره شما بگوييد نه انها به دعايش متوسل شدند و من نمي دانم ان چه دعايي بوده كه از خدا مهربان تر است و پيش پدرشان رفتند ولي خدا مهربان نيست اما يعقوب رئوف تر و بخشنده تر است

vivaziba;396896 نوشت:
ما اینها چه ارتباطی به این قضیه دارد که ما بین خود و خدا واسطه قرار دهیم؟!!!(اینکه خداوند امور را با واسطه به انجام می رساند دلیلی نمی شود که ما بین خود و خدایمان واسطه قرار دهیم)

فرقش در اين است كه شما براي عدم اثبات خود اجتهاد مي كنيد و فكگر كرده ايد مفتي اعظم هستيد و اصلا واسطه قرار نداديد اما به اهل سنت و شيعه ميرسيد ايات را قطع و منقطع مي خوانيد و مهر شرك مي زنيد
اگر واسطه شرك است شما هم مشركي زيرا خواسته است را از غير مي طلبي در صورتي كه خودت گفتي من واسطه قرار مي دهد و از طرفي گفتي:ادعوني استجب لكم، ما نمي دانيم در كجاي اين ايات گفته شما به غير مي تواني متوسل شوي كه اجتهادات ابكي و خنده دار مي دهيد تا سيبيل مردم را با اين فتواهاي غير قراني چرب كنيد؟

vivaziba;396896 نوشت:
مسلما شما از پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) بیشتر به بطن آیات و معارف دین آشنا نیستید آیا آن هم بین خود و خدا واسطه قرار می دادند یا با هر واسطه تراشی مبارزه می کردند؟
از قرآن می گویم خدا نزدیک است و واسطه نمی خواهد:
﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾البقرة: 186.
«و چون بندگانم از تو در باره‌ی من بپرسند، (بگو:) من نزديکم و دعاي دعا کننده را هنگامي مرا بخواند، قبول ميکنم»

شما جواب خودتان را داده ايد حال اگر شما بيشتر نمي فهميد چرا به غير و دون الله متوسل مي شويد؟

vivaziba;396896 نوشت:
خداوند اموری را با واسطه انجام می دهد نظیر شفای مریضان و ... رزق و روزی دادن

حال چرا خلاف رسول و اهل بيت عمل مي كنيد و روزيتان را از خدا نمي گيريد؟
چرا شفاعتان را از خدا نمي گيريد؟

شما قران مي خوانيد يا با قران لهو و لعب و بازي مي كنيد؟
اگر توسل شرك است و علت شرك هم واسطه هست پس شما هم مشركي به نص كلام خودتان

vivaziba;396896 نوشت:
ر مورد مشرکان و ... آنها نیز ادعا داشتند که خالق و رازق اصلی خداست و بقیه را جز به امید شفاعتشان نمی خواندند
"دقت کنید: ا حتى مشركان و بت پرستان عصر جاهليت خالق و رازق و حياتبخش و مدبر امور جهان هستى را خدا مى دانستند"

ايا قران جديدي در دست شما هست كه يكه تازي در مسائل توحيد مي كنيد؟

اتفاقا كافران بت ها و عيسي را خدا مي دانستند

لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَآلُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ
كسانى كه گفتند خدا همان مسيح پسر مريم است مسلما كافر شده‏اند

ما هر چجه مي گوييم از قران است اما جناب عالي به عنوان تببين گر قران بعد رسول از خودتتان اجتهاد مي كنيد

vivaziba;396896 نوشت:
خداوند اموری را با واسطه انجام می دهد نظیر شفای مریضان و ... رزق و روزی دادن

من از دوستان يك سوال مي كنم

اين اقا مي گويد خدا روزي را به واسطه مي دهد اما خداوند در قران مي فرمايد:::::::

ان الله هو الرزاق براستي اين خدا هست كه روزي مي دهد

سوال من اين است ايا اين گفته اقاي زيبا كه افاضه دارد روزي را غير خدا مي دهد شرك هست يا نه؟ ايا اين كلام ايشان در مقابل كلام الله سبحان تعالي شرك اكبر هست يا نه؟

گويا اين اقا قران جديدي در دست دارند زيرا خداوند مي فرمايد انزل فيه القران هدي للناس اما اين اقا قران را به عنوان كتاب هدايت قبول ندارد و از كتاب خودش سخن مي گويد

جناب زيبا با اين رسوايي ايا شما مشركيد يا شيعيان و اهل سنت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شما پايتان را از شيعه و اهل سنت هم فراتر گذاشته ايد و روزيتان را هم از خدا نمي گيريد بلكه از غير خدا مي گيريد

vivaziba;396896 نوشت:
و در مورد دکتر و ... نیز گفتم که خداوند اموری را با واسطه انجام می دهد نظیر شفای مریضان و ... رزق و روزی دادن و...

اگر منطق وهابی ها را پیش بگیریم من از شما یک سوال می پرسم صحابه رفتند پیش دکتر که شما دارید فتوی صادر می کنید یک روایت بیاورید که صحابه این کار را کردند؟ یا نه سوال دیگر شما از قرآن بیاورید که گفته باشد بروید پیش دکتر؟
مگر قران نخواندید ؟
در سوره فصلت آيه 44 داريم که « وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِيًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آياتُهُ ءَ أَعْجَمِيٌّ وَ عَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذينَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ
قرآن شفاء براي مؤمنين است و يا در سوره اسراء آيه 82 داريم که «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ
خوب پس شما با منطق خودتون مشرک شدید .

ammarshia;396926 نوشت:
اگر منطق وهابی ها را پیش بگیریم

برادر بنده 10 تاپيك هست مي گويم خداوند مي فرمايد ننزل من القران ما هو الشفا مي گويم الا بذكر اللله تطمئن القلوب اما اين اقا خلاف قران عمل مي كند و مي گويد يا دكتر مي گويد يا قرص و جواب نمي دهد بعد هم كه جواب مي دهد مي گويد خداوند واسطه گذاشته است حال اگر شيعه به امام رضا متوسل شود اين نوع واسطه شرك است اگر اهل سنت به امام حنفي متوسل شوند اين واسطه هم كفر هست و فاعل هر دو توسل مهدور الدم و واجب القتل هستند اما واسطه اي كه اقاي زيبا دارد مستقيمان ان را خداوند براي او فرستاده و به او وحي نموده از اين استفاده كنيد و اين عمل شزك نيست اما شيعيان و اهل سنت همه گي كافر و مشرك هستند

اخه من نمي دانم اين منظق شما را هم محمد بن عبدالوهاب و اين تيميه خدايان وهابيت نداشته اند و گويا شما دين جديدي هستيد درست مي گويم؟

vivaziba;396896 نوشت:
می گویم قضیه حضرت یعقوب دعاست فرزندانش از او خواستند که برایشان دعا کند می خواهید دعا را زیر سوال ببرید؟
نقل قول:
دعا سفارش شده اما توسل رایج چه؟

در مورد توسل رایج در کتب علمای خاصه الی ماشاء الله سفارشات اکید شده است و حتی روایت صحیح درایم هر کسی که از دنیا رفت در شب اول قبر به زیارت هر امامزاده یا امامی رفته باشد و توسل جسته باشد به دیدار او خواهند آمد
در مورد توسل رایج در منابع عامه نیز احادیث بسیار فراوان است که قبلا به عرض دوستان رساند که لازم به تکرار مکررات نمی بینم (میتوانید به قسمت ارسالهای حقیر مراجعه فرمائید )

نقل قول:
دلیل صریح قرآنی برای دعا:

﴿و الذين جاؤ من بعدهم يقولون ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذين سبقونا بالايمان و لا تجعل في قلوبنا غلا للذين آمنوا ربنا انك رؤف رحيم﴾

«كساني كه از پس ايشان آمده اند ، مي گويند : اي پروردگار ما ، ما و، برادران ما را كه پيش از ما ايمان آورده اند بيامرز و كينه كساني را كه ايمان آورده اند ، در دل ما جاي مده اي پروردگار ما ، تو مشفق و مهربان هستي»

حشر/10
و در مورد دکتر و ... نیز گفتم که خداوند اموری را با واسطه انجام می دهد نظیر شفای مریضان و ... رزق و روزی دادن و...

اما اینها چه ارتباطی به این قضیه دارد که ما بین خود و خدا واسطه قرار دهیم؟!!!(اینکه خداوند امور را با واسطه به انجام می رساند دلیلی نمی شود که ما بین خود و خدایمان واسطه قرار دهیم)

با یک قیاس بی ربط می خواهید بگویید باید بین خود و خدا واسطه قرار داد؟

اتفاقا قیاسش بسیار با ربط و خط است شما چطور از طرف خالق که در اولویت بی واسطگی هست وساطت دکتر و مهندس را قبول دارید اما برای مخلوق نیازمند ضعیف چشمداشت به لطف پروردگار را میفرمائید واسطه لازم نیست ؟؟؟
اصولا خدا وقتی بخواهد لطفی کند چون به مصالح و مفاسد بندگانش کاملا آگاه شاید احتیاج به سوال و جواب از واسطه نداشته باشد و یا به حداقل وسائط اکتفا کند همچنانکه نمونه اش در باره حواریین بیان شده است ویا الطافی که خداوند از طریق معجزه پیامبران به بندگانش ارزانی می داشته است
اما انسانی که به فرمایش حضرت امیر صلوات الله و سلامه علیه حتی طاقت نیش یک پشه را ندارد چگونه است که نباید واسطه قرار دهد ؟؟؟

وانگهی انسانها در طول زندگی شان دارای خطاها و لغزشهای بیشماری هستند و این باعث بسته شدن چشم و گوش شان بخاطر زنگارهای گناه میشود در اینجا لازم است بخاطر وجاهت و مناعت مقامی که حضرات معصومین یا اولیاء الهی دارند آنها را واسطه بین خود و خدای خود قرار دهد
برادر بزرگوارم توسل از قدیم الایام و از زمان پیامبر اکرم صلوات الله و سلامه علیه بوده و خواهد بود و این مسئله ایی است که فریقین بر روی آن صحه گذاشته اند و بنا بر روایت معروف پیامبر که فرمود لاتجتمع امتی علی الخطاء بنا بر این این سنت حسنه بر جای خود باقی و ساری خواهد بود

نقل قول:
مسلما شما از پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) بیشتر به بطن آیات و معارف دین آشنا نیستید آیا آن هم بین خود و خدا واسطه قرار می دادند یا با هر واسطه تراشی مبارزه می کردند؟

آنها خود واسطه فیض ازلی در میان بندگان خدا بودند و بخاطر مقام مصونیت از خطا و اشتباه احتیاجی به واسطه نداشتند البته در مورد پیامبران پیشین بعضی روایات است که آنها هم برای تقرب به درگاه الهی و بخشوده شدن ترک اولی به خمسه طیبه آل طاها متوسل می شدند

وقتی حضرت امیر صلوات الله و سلامه علیه به قرار دادن وسائطی بین خلق و خدا اشاره دارد آنجا که میفرماید عن الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ فِي كِتَابِ الزُّهْدِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ رَفَعَ الْحَدِيثَ إِلَى عَلِيٍّ ع أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ إِنَّ أَفْضَلَ مَا يَتَوَسَّلُ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ- وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنْ عَذَابِهِ وَ حِجُّ الْبَيْتِ فَإِنَّهُ مَنْفَاةٌ لِلْفَقْرِ وَ مَدْحَضَةٌ لِلذَّنْبِ الْحَدِيث‏
وسائل الشيعة،ج‏1، باب وجوب العبادات الخمس الصلاة و الزكاة و الصوم و الحج و الجهاد ..... ص : 13

در اینجا حضرت علی علیه السلام انجام عبادات را واسطه بین خلق و خالق قرار داد حال شما فکر کنید توسل به حضرات معصومین که خود روح دعا و عباداتند چگونه تحلیل می شود

نقل قول:
از قرآن می گویم خدا نزدیک است و واسطه نمی خواهد:
﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾البقر[=mylotus]ة: 186.
«و چون بندگانم از تو در باره‌ی من بپرسند، (بگو:) من نزديکم و دعاي دعا کننده را هنگامي مرا بخواند، قبول ميکنم»

در تفسیر مجمع البیان در شان نزول آیه شریفه چنین آمده است

جهت نزول‏
در مورد نزول آيه فوق دو مطلب نقل شده است:
1- كسى از پيغمبر اكرم سؤال كرد: آيا خدا نزديك است كه او را آهسته بخوانم يا دور است تا با او به صداى بلند سخن گويم سپس اين آيه فرود آمد. حسن
2- جمعى از رسول اكرم سؤال كردند كه خدا را چگونه بخوانيم؟ در پاسخ آنان اين آيه نازل گشت (قتاده).

جناب زیبا ببینید اصلا آیه در مقام بیان وجود واسطه یا غیره نیست آیه فقط در مقام جواب از سوال آنهاست و بس
اگر هم باشد بصورت تلویحی هست نه اینکه آیه بخاطر بیان این مطلب نازل شده باشد

نقل قول:
در مورد مشرکان و ... آنها نیز ادعا داشتند که خالق و رازق اصلی خداست و بقیه را جز به امید شفاعتشان نمی خواندند
"دقت کنید: ا حتى مشركان و بت پرستان عصر جاهليت خالق و رازق و حياتبخش و مدبر امور جهان هستى را خدا مى دانستند"

ضمنا خوب شد دوستمان بر مطلب گفته شده خرده نگرفتند!
ممنونم

کفار قریش به الوهیت معتقد بودند نه خدا
یعنی این خدایی که ما معتقدیم با چنین ماهیتی رو قبول نداشتن ، آنها الوهیت و وجود ماهیتی که موثر در وجود است را قبول داشتند منتهی میگفتند این سنگ یا چوب همان ماهیت است

سلام بر شما

مسلم است آنها نمی گفتند خالق زمين و آسمان و تسخير كننده خورشيد و ماه بت ها و ...غیر خداست
حتى بت پرستان در (توحيد خالق ) شك نداشتند
اين اعتقاد باطنى بت پرستان است كه حتى از اظهار آن با زبان ابا نداشتند، زيرا آنها هم (خالق ) را خدا مى دانستند و هم (رب و مدبر جهان ) را خدا معرفى مى كردند. ايمان به (الله ) يك عقيده عمومى حتى براى مشركان عصر جاهلى بود.
با این حال هم بین خود و خدا واسطه قرار می دادند
(و يقولون هؤ لاء شفعائنا عند الله ).
18 سوره يونس

غافل از اينكه هيـچ فاصله اى ميان خالق و خلق وجود ندارد، و او بما از رگ گردن ما نزديكتر است ،
ضمنا
اگر انسان كه گل سرسبد موجودات است نتواند با خدا رابطه برقرار سازد چه چيزى مى تواند واسطه او شود.

و اینکه گفته می شود:
ما لايق اين نيستيم كه مستقيما با خدا ارتباط گيريم ، و...
اما قرآن چه می گوید؟
یوسف87
...وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ
از رحمتخدا مأيوسنشويد؛ زيرا از رحمتخدا مأيوسنميشوند، مگر قومكافران

زمر53
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
بگو : اي بندگان من كه بر زيان خويش اسراف كرده ايد ، از رحمت خدا مايوس ، مشويد زيرا خدا همه گناهان را مي آمرزد اوست آمرزنده و مهربان

پیامبر و اهلبیتش به این دلیل بین خود و خدا واسطه قرار نمی دادند چون آن عمل را نمی پسندیدند و به عکس به وجود واسطه معتقد نبودند علاوه بر آیاتی که ذکر شد سیره حضرت علی و زین العابدین علیهما السلام مبین این سخن است.

vivaziba;397879 نوشت:
پیامبر و اهلبیتش به این دلیل بین خود و خدا واسطه قرار نمی دادند چون آن عمل را نمی پسندیدند و به عکس به وجود واسطه معتقد نبودند علاوه بر آیاتی که ذکر شد سیره حضرت علی و زین العابدین علیهما السلام مبین این سخن است.

گويا شما صحيح بخاري را نخوانده ايد دوست عزيز؟؟؟؟؟؟؟؟

رسول الله وقتي در غزوات كارشان قفل مي خورد مولايمان سيدنا علي ع را صدا مي زدند يعني ايشان مي گفتند يا علي

حدثنا قتيبة بن سعيد حدثنا يعقوب بن عبد الرحمن عن أبي حازم قال أخبرني سهل بن سعد رضي الله عنه أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال يوم خيبر لأعطين هذه الراية غدا رجلا يفتح الله على يديه يحب الله ورسوله ويحبه الله ورسوله قال فبات الناس يدوكون ليلتهم أيهم يعطاها فلما أصبح الناس غدوا على رسول الله صلى الله عليه وسلم كلهم يرجو أن يعطاها فقال أين علي بن أبي طالب فقيل هو يا رسول الله يشتكي عينيه قال فأرسلوا إليه فأتي به فبصق رسول الله صلى الله عليه وسلم في عينيه ودعا له فبرأ حتى كأن لم يكن به وجع فأعطاه الراية فقال علي يا رسول الله أقاتلهم حتى يكونوا مثلنا فقال انفذ على رسلك حتى تنزل بساحتهم ثم ادعهم إلى الإسلام وأخبرهم بما يجب عليهم من حق الله فيه فوالله لأن يهدي الله بك رجلا واحدا خير لك من أن يكون لك حمر النعم

قتیبة بن سعید از یعقوب بن عبدالرحمن زهری از ابو حازم و او از سهل بن سعد ساعدی حدیث رایت را چنین آورده است:
در روز خیبر پیغمبر فرمود: این رایت را فردا، به مردی خواهم داد که خدای این دژ را به دست او می گشاید. او خدای و رسول او را دوست دارد و خدای و رسول او هم او را دوست دارند. چون بامداد روز دیگر شد مردم نزد پیغمبر گرد آمدند. همه امیدوار دریافت رایت بودند. آن حضرت
فرمود: علی بن ابی طالب کجاست؟ گفتند: یا رسول الله او از درد چشم رنج می برد. فرمود کسی را دنبالش بفرستید. پس علی (ع) را نزد پیغمبر آوردند . رشحه‌ای از بزاق خود در چشمانش چکاند و برای او دعا کرد. علی در دم از آن درد شفا یافت به طوری که گویی دردی نداشته است. پس رایت را بدو داد. علی گفت: ای رسول خدا آیا باید آن قدر با آنها بجنگم که مثل ما شوند؟ فرمود: راه بیفت و تا پای قلعه پیش برو. آن گاه آنان را به اسلام دعوت کن و آن چه را از سوی خدا بر ایشان واجب است به همه خبر بده. زیرا اگر خدای تنها یک نفر را به وسیله تو به راه راست هدایت کند برای تو از آن سودمندتر است که شتران سرخ مو داشته باشی»
صحيح البخاري،كتاب المغازي،باب غزوة خيبر، ح 3973
صحيح البخاري، كتاب فضائل الصحابة، باب مناقب علي بن أبي طالب القرشي الهاشمي أبي الحسن رضي الله عنه ح 3498و 3499 ص 1358


ايا رسول خدا نمي دانستند كه نصر از آن خداست؟ چرا متوسل به مولايمان علي ع مي شدند مضاف بر اينكه يك نكته و يادگاري كوچك هم به رفقا بدهم و ان هم اين است كه وهابيت در بحث تبرك شيعه و سني را كافر مي داند در صورتي كه در صحيح بخاري بحث تبرك امده است ان هم درمان درد چشم مولايمان سيدنا علي ع به واسطه تبرك اب دهان مبارك رسول الله ص و از اين طريق مي توان مشت محكمي نيز به دهان ياوه سرايان زد و همان گونه كه يوسف نابينايي چشم پدرش را درمان كرد رسول خدا نيز درد چشمان مولا علي ع را به واسطه اب دهان درمان نمودند
حال سوال پيش مي ايد
حالا جرات دارند كه وهايبت مهر شرك بزنند؟ زيرا انها مي گويد بايد از خدا ياري جست چرا رسول براي درمان درد چشم از قران و ذكر استفاده نكردند؟ مگر نفرموده ادعوني استجب لكم، مگر نفرموده ننزل و من القران ما هو الشفاء؟

ضمن اينكه برادر عزيز هيچ عقل سليمي قبول نمي كند كسي كه خود منبع فيض باشد به غير متوسل شود، ايا شما انتظار داريد رسول خدا كه خود منبع فيض هست بيايد به عمر بن خطاب بگويد من به شما متوسل مي شوم و شما به عنوان واسطه ما راشفا بده

vivaziba;396319 نوشت:
وقتی فردی می گوید یا علی مدد یا در پناه مهدی و و و

با سلام.

اگر منظورش از «یا علی مدد» واسطه قرار دادن آبروی علی (ع) برای نزدیکی به خدا و جلب عنایت او باشد اشکالی ندارد. هرچند شاید بهتر باشد ابتدا بگوییم یاالله و بعد بگوییم یا علی مدد تا شبهه ای ایجاد نکند. اما «در پناه مهدی» محل اشکال است چون ما دعا می کنیم خود حضرت مهدی (عج) در پناه خداوند باشند.

موفق باشید.

vivaziba;396812 نوشت:
اگر اینطور است حتى مشركان و بت پرستان عصر جاهليت خالق و رازق و حياتبخش و مدبر امور جهان هستى را خدا مى دانستند پس دلیل نمی شود کسی به زبان بگوید خدایم الله است ولی حاجت خود را از کسی دیگر بخواهد و ...

با سلام و احترام.

همان طور که دوستان و کارشناس محترم فرمودند و خود حضرتعالی نیز اشاره ای داشتید واسطه قرار دادن اسباب مشروع برای نزدیکی به خداوند و کمک خواستن از او اشکالی نداشته و مؤید قرآنی هم دارد اما شرط آن این است که آن وسیله یا اسباب مورد تأیید و رضایت خدا باشد.

مثلاً نمی توان به وسیله نجار بجای پزشک از خداوند برای شفای بیماری دعا کرد. اشکال کار مشرکین نیز همین بوده است که اسبابی را به عنوان واسطه در درگاه خداوند متعال قرار داده بودند که مؤید یا دلیلی برای آن نداشتند. لذا این دو (توسل بجا یا نابجا) هرچند در ظاهر به هم شبیه اند اما از نظر کارکرد با یکدیگر متفاوت اند.

موفق باشید. :Hedye:

هیچ اشکالی ندارد من بگم یا علی یا یا حسین و ذات اقدس این بزرگوارن را واسطه قرار بدم و با توجه به ذوات مقدس اینان حاجت بخوام و در لحظه توسل هم توجهی به خدای متعال نداشته باشم هیچ گونه اشکالی ندارد بلکه مورد تایید قرآن است بلکه قرآن مجید به این روش و شیوه تاکید اکید دارد .

لذا در دعا هم وارد شده به مضامین مختلف مثلا : یا محمد و یا علی اکفینانی فانکما کافیان ...

و اصلا عملا این شیوه که مورد تایید قرآن مجید است نوعا جواب داده است .

یونس بن عبد الرحمن;399414 نوشت:
هیچ اشکالی ندارد من بگم یا علی یا یا حسین و ذات اقدس این بزرگوارن را واسطه قرار بدم و با توجه به ذوات مقدس اینان حاجت بخوام و در لحظه توسل هم توجهی به خدای متعال نداشته باشم هیچ گونه اشکالی ندارد بلکه مورد تایید قرآن است بلکه قرآن مجید به این روش و شیوه تاکید اکید دارد .

این حرف شما موید قرآنی ندارد
بنده تعجب می کنم شما چرا برای آنچه که زائیده ذهن و فکر شماست موید قرآنی می تراشید
شما یک آیه از قرآن بیاورید که خداوند مجوز برای توسل را توجه تام به اسباب ذکر کرده باشد
برادر من چه در توسل و چه در هر حالتی در همه حال خداوند باید مورد توجه واقع گردد
اصلا خود حضرات امامان علیهم السلام نیز در تمام حالات زندگی خود توجه تام و کامل به ذات ربوبی داشتند
چطور میشود ادعا کنیم ما وقتی میخواهیم توسل به آنان پیدا کنیم به شخص ایشان توجه داشته و خدا رو در نظر نداشته باشیم

جناب یونس بن عبدالرحمن شیعه در طول امصار و اعصار متمادی به امامانش متوسل میشد و این کار در زماننا هذا الی یوم القیامه
ادامه خواهد داشت اما نه آن توسلی که حضرتعالی فرمودید
شیعه توسل و استمدادش بخاطر وجیه بودن مقام و منزلت امامانش می باشد اما با در نظر داشت کامل به سببیت تام
خداوند متعال در امور
ما همیشه تاکید می کنیم که وجود اقدس اله در کلام وحیانی اش اشاره میفرماید که وابتغوا الیه الوسیله
دوستان اهل سنت ما میفرمایند منظور از وسیله یعنی نماز و روزه و دیگر فروعات دین
ما میگوئیم صحیح است که نماز و روزه بعنوان ابتغاء وسیله نزد پروردگار متعال است اما روح نماز روح روزه
یعنی آن چیزی که به نماز و روزه اعتبار می بخشد حضرات معصومین علیهم السلام هستند
چون صرف خواندن نماز و گرفتن روزه بدون داشتن ولایت آنان هیچ ارزشی ندارد و در جای خودش ثابت شد که نفی ولایت
امامان معصوم علیهم السلام به نوعی منجرّ به نفی ولایت خداوند تبارک و تعالی می شود
چطور ما میتوانیم به نماز و روزه توسل پیدا کنیم در حالیکه مجسمه و روح عبادت یعنی آقا امیر المومنین و دیگر امامان معصوم را رها کنیم

نوشت:
یونس بن عبد الرحمن;]هیچ اشکالی ندارد من بگم یا علی یا یا حسین و ذات اقدس این بزرگوارن را واسطه قرار بدم و با توجه به ذوات مقدس اینان حاجت بخوام و در لحظه توسل هم توجهی به خدای متعال نداشته باشم هیچ گونه اشکالی ندارد

شرمنده ها بسیار پوزش میخام

این سخن شما ینی فرستادن 124000 پیغمبر برا یگانه پرستی ینی کشک !!

آخه گرامی این سخن رو از کی یاد گرفتی ؟

چرا از پیشوایان و خدا برای سخن بی پایه ی خود مایه می گذارین ؟

مگر مداح اهل بیت هستین ؟

این سخن آنقدر چندش آوره که من رمیده از دین که هیچ ,هتا دینداران گرامی نیز از شنیدن آن آشفته می شوند

مؤمن;399406 نوشت:
ابتدا بگوییم یاالله و بعد بگوییم یا علی مدد تا شبهه ای ایجاد نکند

خب اگر منظور شما آبروی حضرت علی و ... است پس چرا لفظ یا علی مدد را بگوییم؟
چرا خواسته و مدد را از خدا نخواهیم؟و مدد رسان را الله متعال ندانیم؟

مؤمن;399407 نوشت:
اشکال کار مشرکین نیز همین بوده است که اسبابی را به عنوان واسطه در درگاه خداوند متعال قرار داده بودند که مؤید یا دلیلی برای آن نداشتند.

یعنی اگر آن ها با آن شیوه حضرت علی را واسطه قرار می دادند دیگر کارشان مورد رضای خدا بود و ایرادی نداشت؟

یونس بن عبد الرحمن;399414 نوشت:
یا محمد و یا علی اکفینانی فانکما کافیان ...

و اصلا عملا این شیوه که مورد تایید قرآن مجید است نوعا جواب داده است .

نساء45

و الله اعلم باعدائكم و كفي بالله وليا و كفي بالله نصيرا

خدا دشمنان شما را بهتر مي شناسد و دوستي او شما را كفايت خواهد كرد و، ياري او شما را بسنده است

نساء132
و لله ما في السماوات و ما في الارض و كفي بالله وكيلا

و از آن خداست آنچه در آسمانها و زمين است ، و خدا كارسازي را كافي است

vivaziba;399470 نوشت:
خب اگر منظور شما آبروی حضرت علی و ... است پس چرا لفظ یا علی مدد را بگوییم؟
چرا خواسته و مدد را از خدا نخواهیم؟و مدد رسان را الله متعال ندانیم؟

مدرسان اصلی همان خداوند است و بس و نه غیر او...
کسی هم که یا علی مد میگوید نه انکه ایشان رو مستقل از خداوند باند ایشان رو وسیله خدا در کمک رسانی میداند.نه کمک رسان(دقت کنید!)خاوند همه ی کارهای خود را با وسیل انجام میدهد رزق رسانی، هدایت، وحی و...حالا ما معتقدیم این افراد وسیله ی خداوند در این امورند.مثا وقتی یک پیامبر را هادی بشر میداینم یعنی او واقعا هدایت گر است؟!البته که نه!پیامبر وسیله ی خداوند برای هدایت است.ر این موارد هم همینطور است.یعنی این فیوضات خداوند با العرض به غیر نسبت داده میشود ولی بالاصاله منحصر در خود خداوند است.
vivaziba;399470 نوشت:
یعنی اگر آن ها با آن شیوه حضرت علی را واسطه قرار می دادند دیگر کارشان مورد رضای خدا بود و ایرادی نداشت؟

خداوند در قران دستور داده برای تقرب از وسایل استفاده کنیم ا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
اما نمیتوان از هر وسیله ای استفاده کرد فقط وسایلی که خود خاوند اجازه داده. ما چون از ائمه علیهم السلام جواز توسل به ایشان و البته موارد دیگه مثل استغفار و یا عبادات مختلف رو داریم از این وسیله ها استفاده میکنیم
البته این ایه هم یک نمونه است: وَلَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحيماً
که توصیه میکند مومنان برای استغفار پیامبر را وسیله قرار دهند و میگوید اینطور توبه شان نزد خداوند ارزشمندتر است و خداوند در ان حال توابا رحیماست! چون خود پیامبر نزد خداوند ابرو مند تر است.یعنی موثر تر ان است که به جای انکه ما خود خواسته مان را از خداوند بخواهیم از بنده ی ابرومند خداوند بخواهیم ان را برای ما طلب کند یعنی بشود واسطه ی ما.ولی در این صورت باز هم انکه قرار است خواست ما را بر اورده کند خود خداوند است نه بنده ی او!
اما مشرکان بر این عقیده بودند که خالق انها الله است و رب انها بتها در صورتی که ما کوچکترین مقامی در ربوبیت برای غیر خدا قائل نیستیم.توسل از لفظش هم معلوم است وسیله جستن!نه از غیر خواستن!

نقل قول:
این حرف شما موید قرآنی ندارد
بنده تعجب می کنم شما چرا برای آنچه که زائیده ذهن و فکر شماست موید قرآنی می تراشید
شما یک آیه از قرآن بیاورید که خداوند مجوز برای توسل را توجه تام به اسباب ذکر کرده باشد
برادر من چه در توسل و چه در هر حالتی در همه حال خداوند باید مورد توجه واقع گردد
اصلا خود حضرات امامان علیهم السلام نیز در تمام حالات زندگی خود توجه تام و کامل به ذات ربوبی داشتند
چطور میشود ادعا کنیم ما وقتی میخواهیم توسل به آنان پیدا کنیم به شخص ایشان توجه داشته و خدا رو در نظر نداشته باشیم

جناب یونس بن عبدالرحمن شیعه در طول امصار و اعصار متمادی به امامانش متوسل میشد و این کار در زماننا هذا الی یوم القیامه
ادامه خواهد داشت اما نه آن توسلی که حضرتعالی فرمودید
شیعه توسل و استمدادش بخاطر وجیه بودن مقام و منزلت امامانش می باشد اما با در نظر داشت کامل به سببیت تام
خداوند متعال در امور
ما همیشه تاکید می کنیم که وجود اقدس اله در کلام وحیانی اش اشاره میفرماید که وابتغوا الیه الوسیله
دوستان اهل سنت ما میفرمایند منظور از وسیله یعنی نماز و روزه و دیگر فروعات دین
ما میگوئیم صحیح است که نماز و روزه بعنوان ابتغاء وسیله نزد پروردگار متعال است اما روح نماز روح روزه
یعنی آن چیزی که به نماز و روزه اعتبار می بخشد حضرات معصومین علیهم السلام هستند
چون صرف خواندن نماز و گرفتن روزه بدون داشتن ولایت آنان هیچ ارزشی ندارد و در جای خودش ثابت شد که نفی ولایت
امامان معصوم علیهم السلام به نوعی منجرّ به نفی ولایت خداوند تبارک و تعالی می شود
چطور ما میتوانیم به نماز و روزه توسل پیدا کنیم در حالیکه مجسمه و روح عبادت یعنی آقا امیر المومنین و دیگر امامان معصوم را رها کنیم

سلام علیکم جناب رحیق مختوم اگر شناخت از شما نداشتم یه تکه ایی به شما می زدم . شوخی البته .

برادر من این حرفای تقلیدی را ول کن یه نکته ایی بهت بگم عزیز من برو بگرد ببین قرآن دیدش نسبت به توسل چی هست خواهی دید خیلی نکات را متوجه نیستی البته مخالف حرف شما نیستم و حرف شما کاملا صحیح است .

اگر می خواستم هزار و یک اشکال بر حرفت وارد می کردم تا ببینی این چیزای تقلیدی که در ذهنت هست می تواند خیلی شما را از مطلب دور کند و به نتجیه مطلوب نرسی دوست من .

من عادت ندارم در این سایت وارد مسائل جزیی بشم ولی اشاره ایی می کنم امیدوارم به درد شما بخورد .

هیچ وقت به این آیه شریفه يُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

و آیات مشابه استفاده نکن که نا کجا آباد تو را با خودشون می برن و اصلا آیات اثبات توسل این نیست . به اصل آیات برو مستقیم با بحث با اینا ...

برات یه مثال بزنم فکر نکنم شک داشتی باشی یا کسی شک داشته باشد که رازقیت فقط منحصر در خدای متعال است و این چیزی است حتی مشرکین به آن اذعان داشتند می فرماید :

يونس : 31 قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ مَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ مَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ

خب ولی آیا من می تونم خطاب به حضرت امیر صلوات الله علیه بگم : یا أبا الحسن یا أمیر المومنین ارزقنی . بله کاملا می تونم به این آیه شریفه توجه کن :

النساء : 5 وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي‏ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ فيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً

بنابر این دنبال این باش ببین قرآن نظرش در رابطه با توسل چی هست پیداش کنی نمی خواد خودت به این همه زحمت بندازی خیلی ساده ست.

مسلم است که خدای متعال واسطه قرار دادن را نه فقط تایید بلکه بر آن سفارش کرده و اتخاذ واسطه را بهترین راه توسل بر شمرده ( ذهنت نره به آن آیه شریفه اتخاذ وسیله )

و این که کاملا می تونم بگم یا امیر المومنین صلوات الله علیه اغثنی , ارزقنی و غیره در آن لحظه توجه به خدا هم نداشته باشم ضرری نمی زنه ... به این آیه شریفه باز هم اشاره می کنم توجه داشته باش .

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ .الأنفال : 64

این آیه بنا بر عقیده برقعی و ابن تمیه و منکرین توسل کلا باید خدای متعال اولین قائل به شرک باشد و نستجیر بالله ...

مثلا در بالا بر علیه ما آیه شریفه و الله اعلم باعدائكم و كفي بالله وليا و كفي بالله نصيرا

را ذکر کرده خب این آیه با آیه بالا که ذکر کردم در تناقضه من ازش می خوام این تناقض را برام حل کنه ...

فقط در رابطه با این آیات و امثالهم کار کن برادر من آن حرفا را ول کن همش خداست توجه اصلی ما خداست اینا هست خودشون هم می دونن نیاز به تکرار نیست فقط اصل مطلب را بچسب همه بحث قرآن در توسل دائر مدار یه نکته است که دوست ندارن شما متوجه آن بشی .

یه نکته ایی هم که هست یه سری آیات ذکر می کنی ولی زود در بحث از آنها دست بر ندار توقف کن آنها را بپروران و سعی کن از نکات نقضی در آنها نهایت استفاده را ببری دیگر نیاز به جواب حلی نخواهی داشت .

ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما

سیره مسلمانان چه شیعه و چه سنی حضور در کنار مقابر بزرگان اسلام و دعا و توسل به آنان بوده است ، و تنها فرقه ضاله وهابیت است که در مقابل تمام مسلمانان چه شیعه و چه سنی قرار گرفته و همه را کافر می داند ، آنان که امروزه به کوبیدن عقاید شیعیان روی آورده و شیعه را خارج از اسلام می دانند ، قطعا در دل نسبت به اهل سنت هم همین نظر را دارند ، ولی هنوز وقت بیان علنی آن فرا نرسیده است ، چرا که با دلایلی شیعه را از دایره اسلام خارج می کنند که اهل سنت نیز مثل شیعیان پایبند به آن دلایل هستند
در طول تاریخ به قبور بزرگان صحابه به دیده احترام نگریسته می شده و آن مکانها محل استجابت دعا بوده است برای مثال به چند نمونه اشاره می شود :
بلال حبشی موذن پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم بود که در دمشق مدفون است، ابن جبیر اندلسی یکی از علمای اهل سنت در کتاب الراحله می گوید : دعا در این محل ( مرقد بلال) مستجاب است و بسیاری از صالحان و اولیای خدا و زائران این مرقد آن را تجربه کرده اند (1)
ساختن مزار در مدائن برای سلمان فارسی :
ابن جوزی از علمای اهل سنت می گوید : در مدائن نزدیک ایوان کسری، قبر سلمان فارسی ، ساختمان و خدامی دارد که به آن مرقد رسیدگی می کنند ، (2)
قبر طلحه در عراق هم محل زیارت اهل سنت آن شهر و شهرهای دیگر است
عالم اهل سنت ، ابن بطوطه می گوید: مرقد او در شهر بصره است و گنبد و مسجدی دارد و در کنار مرقد به زائرین غذا می دهند، اهل بصره او را زیاد تکریم می کنند (3)
قبر ابو ایوب انصاری یکی از صحابی بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روم است .
ابن جوزی در این باره می گوید: مردم به زیارت قبر او می روند و وقتی خشکسالی می شود با توسل به قبرش از خداوند طلب باران می کنند (4)
قبر عمر بن عبدالعزیز هفتمین خلیفه اموی که نسبت به دیگر امویان سر آمد است و به عدل و مقابله با بدعتها معروف است در دیر سمعان از نواحی دمشق می باشد . ذهبی قبر وی را زیارتگاه مردم دانسته است (5)
قبر چهار امام فقهی اهل سنت ابوحنیفه ، مالک ، شافعی و احمد بن حنبل هم زیارتگاه اهل سنت بعد از وفات آنان بوده است
شافعی بر سر قبر ابوحنیفه حاضر می شده و برای حل مشکل خود دو رکعت نماز می خوانده و از خداوند حاجات خود را طلب می کرده است (6)
قبر مالک نیز زیارتگاه اهل تسنن بوده است (7)
قبر محمد بن ادریس شافعی نیز در قزافه مصر زیارتگاه پیروانش است که دارای قبه و ضریح نیز می باشد (8)
قبر احمد بن حنبل نیز زیارتگاه مردم بغداد است و بزرگان اهل سنت همواره به زیارت وی می شتافته اند (9)
یکی دیگر از پیشوایان حنبلیان ابو جعفر بن ابی موسی (470ق) است ،که در کنار احمد بن حنبل دفن می باشد . در شذورات الذهب آمده : مردم ملازم قبر او بودند و در هر شب چهارشنبه به کنار قبرش می رفتند و بیدار می ماندند و برایش ختم قرآن می خواندند. در آن زمان ده هزار ختم قرآن برای او خواندند (10)
ابن فورک که یکی از علمای اهل سنت است و در زمان آل بویه می زیسته پس از وفات در نیشابور دفن شد.
عبدالغفار فارسی مولف السیاق گفته که قبر او در نیشابور زیارتگاه بوده و دعا درکنار آن مستجاب می شده و مردم برای استسقا به آنجا می رفته اند.(11)
این گونه موارد از گذشته تا حال در تاریخ اهل سنت نیز فراوان دیده می شود ، چنانچه امروزه نیز قبر بخاری در ازبکستان ، ابوحنیفه در بغداد ، خالد بن ولید در سوریه و بسیاری دیگر از بزرگان اهل سنت ، زیارتگاه پیروان ایشان است ، بنابراین چنانچه وهابیت بر اعتقاد خود در زمینه شرک بودن زیارت قبور و بدعت دانستن آن اصرار ورزد ، تیر تکفیر ایشان نه تنها شیعه که اهل سنت را نیز در برخواهد گرفت و آتش فتنه ای که از این تکفیر بر می خیزد دامن اهل سنت را نیز خواهد سوزاند .



منابع :
1. ابن جبیر اندلسی، الرحلة ص 229

2. ابوالفرج ابن جوزی، المنتظم، ج 5 ص 75
3. ابن بطوطه، الرحلة، ج1 ص 116
4. ابن جوزی، صفة الصفوة ج1 ص 187
5. ذهبی طبقات الحفاظ،ج1 ص 14
6. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج1 ص123
7. ابن جبیر اندلسی ، رحلة، ص 153
8. ذهبی، دول الاسلام،ج 2 ص 105
9. ذهبی ، دول الاسلام ج 1 ص 14 و ابن بطوطة ، رحلة ، ج 1 ص142
10. شذرات الذهب، ج3 ص 337 و المنتظم، ج8 ص 317
11. سبکی عبدالوهاب بن علی ، طبقات الشافعیه الکبری ، (به کوشش عبدالفتاح محد الحلو و دیگران ، ، قاهره ، 1385ق 1966م ، ج 4ص 130

[h=2][/h]

عماد;399916 نوشت:
از خداوند حاجات خود را طلب می کرده است (6)

مطابق با قرآن است

سلام علیکم خدمت دوستان گرامی و اساتید محترم .
[h=1]اولین سوالی که از کسانی که می گویند یا علی گفتن شرک است می پرسیم که چرا شرک است !!!؟
سوره اعراف ایه 134 می فرماید:[/h]وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ ۖ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ [٧:١٣٤]
هنگامی که بلا بر آنها مسلط می‌شد، می‌گفتند: «ای موسی! از خدایت برای ما بخواه به عهدی که با تو کرده، رفتار کند! اگر این بلا را از ما مرتفع سازی، قطعاً به تو ایمان می‌آوریم، و بنی اسرائیل را با تو خواهیم فرستاد!»
پس ما شیعیان چی می خوایم ؟چیز دیگه که نمی خوایم . حالا می گند ائمه مردند و ارتباطشون با دنیا قطع است و چنین و چنان است که فقط یه جواب کوچولو می دهیم که :
الوسی حیاه شهدا حیات حقیقی است ج3 ص 326 سیوطی می گوید حياة النبي صلى الله عليه وسلم في قبره وسائر الأنبياء معلومة عندنا علماً قطعياً کتاب نظم المتناثر ج1ص126ما علم قطعی داریم پیامبر و دیگران زنده هستند ومی گویند خبر متواتر داریم الحاوی الفتاوی ج2 ص 250سکبی می گوید : وَمن عقائدنا أَن الْأَنْبِيَاء عَلَيْهِم السَّلَام أَحيَاء فى قُبُورهم عقیده ما این است طبقات الشافعیه الکبری ج3 ص 395
یک سوال از اون هایی که می گند یا علی شرک است ایا می شه برای غیر خدا سجده کرد؟اما خود خدا می گه سجده بکنید برای ادم :
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ [٢٠:١١٦]
و به یاد آور هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سرباز زد (و سجده نکرد)!
116 سوره طه
شیطان گفت فقط برای تو سجده می کنم خدا می گه توسل کنید وهابی ها می گند نه فقط خداوند وهابی ها مثل شیطان پرستان هستند.

vivaziba;399470 نوشت:
خب اگر منظور شما آبروی حضرت علی و ... است پس چرا لفظ یا علی مدد را بگوییم؟
چرا خواسته و مدد را از خدا نخواهیم؟و مدد رسان را الله متعال ندانیم؟

با سلام.

به همان دلیلی که ما از مردم در کارهای روزمره کمک می خواهیم.
روزی را از سوی خداوند می دانیم اما ضمناً می دانیم که نان و پول و ... از آسمان سقوط نمی کند بلکه باید از دست مردم و اسباب مادی گرفت.

vivaziba;399470 نوشت:
یعنی اگر آن ها با آن شیوه حضرت علی را واسطه قرار می دادند دیگر کارشان مورد رضای خدا بود و ایرادی نداشت؟

بله تا جایی که می دانم طبق آموزه های دینی و قرآنی اشکالی نداشت. مثل این است که دوشاخه اتو را به پریز بدون برق بزنیم طبیعتاً اتو گرم نخواهد شد. پس باید به چیزی متوسل شد که بتواند وسیله و موصل قرار گیرد. قرآن کریم در این خصوص آیات متعددی دارد.
[SPOILER]
َكَیفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ ینَزِّلْ بِهِ عَلَیكُمْ سُلْطَانًا ... [انعام/81]
چگونه من از بتهای شما بترسم؟! در حالی که شما از این نمی‌ترسید که برای خدا، همتایی قرار داده‌اید که هیچ گونه دلیلی درباره آن، بر شما نازل نکرده است!

قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّی الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْی بِغَیرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ ینَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا ... [اعراف/33]
بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است؛ و (همچنین) گناه و ستم بناحق را؛ و اینکه چیزی را که خداوند دلیلی برای آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید؛ ...»

... أَتُجَادِلُونَنِی فِی أَسْمَاءٍ سَمَّیتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ ... [اعراف/71]
... آیا با من در مورد نامهایی مجادله می‌کنید که شما و پدرانتان 0بعنوان معبود و خدا، بر بتها) گذارده‌اید، در حالی که خداوند هیچ دلیلی درباره آن نازل نکرده است؟! ...

مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّیتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ ... [یوسف/40]
این معبودهایی که غیر از خدا می‌پرستید، چیزی جز اسمهائی (بی‌مسما) که شما و پدرانتان آنها را [خدا یا الهه یا واسطه فیض الهی] نامیده‌اید، نیست؛ خداوند هیچ دلیلی بر آن نازل نکرده؛ ...

وَ یعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ ینَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَیسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ ... [حج/71]
آنها غیر از خداوند، چیزهایی را می‌پرستند که او هیچ گونه دلیلی بر آن نازل نکرده است، و چیزهایی را که علم و آگاهی به آن ندارند! ...
[/SPOILER]
چیزی که بنده از این آیات می فهمم این است که واسطه قرار دادن مخلوق در درگاه الهی برای هر کاری باید پشتوانه عقلی یا نقلی داشته باشد. یعنی اشکال کار بت پرستان این نبود که چرا از غیرخدا کمک می طلبند چون خود خداوند امر کرده که در تقرب بسوی او از وسیله ها کمک بگیریم. بلکه اشکال این بود که اولاً چرا غیرخدا را هم تراز با خداوند تصور می کردند و ثانیاً اگر از بت ها فقط به عنوان واسطه فیض (و نه شریک) خداوند کمک می خواستند چرا حجت و دلیل محکمه پسندی برای این کار نداشتند. یعنی خدا کجا گفته بود که بروید از بت ها به عنوان واسطه فیض من توسل بجویید؟ در واقع بر سر قبری فاتحه می خواندند که در آن مرده ای نبود!

موفق باشید.

یونس بن عبد الرحمن;399414 نوشت:
در دعا هم وارد شده به مضامین مختلف مثلا : یا محمد و یا علی اکفینانی فانکما کافیان ...

با سلام و احترام.

این فراز از دعای عظم البلاء محل اشکال جدی است. چطور می توان به مخلوقی هرچند والامقام گفت تو برای من کافی هستی؟! در حالی که قرآن کریم همین مفهوم را در مورد خداوند می فرماید. این جمله شرک آمیز است و تا جایی که می دانم برخی علما به همین دلیل آن را معتبر نمی دانند.

موفق باشید.

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین المعصومین .

نقل قول:
با سلام و احترام.

این فراز از دعای عظم البلاء محل اشکال جدی است. چطور می توان به مخلوقی هرچند والامقام گفت تو برای من کافی هستی؟! در حالی که قرآن کریم همین مفهوم را در مورد خداوند می فرماید. این جمله شرک آمیز است و تا جایی که می دانم برخی علما به همین دلیل آن را معتبر نمی دانند.

موفق باشید.

و علیکم السلام .

در همین صفحه قبل عرض کردم بنای بنده بر اختصار و عدم تفصیل مطالب است ولی از آن جا که حضرتعالی را آدم با فضلی می بینم توضیح می دم خدمتتان .

ببیند دوست من اگر در عرایض بنده در صحفه قبل دقت می کردید مطلب روشن می شد .

این دعاء هیچ گونه اشکالی ندارد و این معنا از دید قرآن کاملا بی اشکال است . این آیه شریفه را دقت بفرمایید .

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ .الأنفال : 64

ای پیامبر - صلی الله علیه و آله - خدا و مومنانی که از شما تبعیت می کنن کافی است .

می فرماید نه فقط من خدا بلکه مومنین نیز تو را کفایت می کنند . ( دقت کنید به چه شکل و به چه صورت اصلا مهم نیست کاری به این قسمت ندارم اصلا .

مهم این که خدای متعال می فرماید مومنین نیز پیامبر صلی الله علیه و آله را کفایت می کنن )

خوب توجه بفرمایید اگر مومنین با تمام محدویتی که دارند ( از باب مثال نه متصل به غیب هستن و نه غیره ... ) در کنار خداوند متعال قادر هستن که پیامبر را کفایت کنن و کفایت و کافی بودن منحصر در خدای متعال نیست خب شما مطلب را بالعکس کن ببین چه اتفاقی می افتد .

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با قدرت تکوینی و احاطه تام بر وجود ( غیر استقلالی و با اذن پروردگار ) و با آن امامت عظمی بر ما سوی اللهی و آن اعجاز و سر تا پا کرامت و معجزه به طور اولی و غیر قابل وصف می تواند مومنین را کفایت کند .

لذا کفایت اولا : منحصر در خدا نیست به نص خود قرآن و ثانیا : مومنین می توانند به طور محدود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را کفایت کنند ولی پیامبر و حضرات معصومین صلوات الله علیهم می توانند به طور غیر قابل محدود به مومنین مدد رسانند .
سوما : ( که وارد بحث نمی خوام بشوم ) این کفایت معصومین صلوات الله علیهم فرقی بین این که در دنیا یا بررخ یا آخرت باشن تفاوتی نمی کنه اصلا و ابدا . - به نص قرآن کریم -

خب به نص قرآن چه اشکالی دارد به من بگم یا محمد یا علی اکفینانی فانکما کافیان و انصرانی فانکما ناصران ... ( کفایت و نصرت خدا یه چیره و کفایت و نصرت پیامبر و معصومان صلی الله علیهم یه چیز دیگر است . )

حالا متوجه شدی دوست بزرگوار این دعاء و بالاتر از این صادر شده هیچ گونه اشکالی نداره و کاملا با مضامین قرآن منطبق است .

متاسفانه در قرآن کار نشده و از مضامین عالیه قرآن غافلیم .

به عرایض قبلیم هم مراجعه کنید و خوب تامل بفرمایید که مطلب بیشتر واضح و روشن می شود .

یونس بن عبد الرحمن;409671 نوشت:
این دعاء هیچ گونه اشکالی ندارد و این معنا از دید قرآن کاملا بی اشکال است . این آیه شریفه را دقت بفرمایید .

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ .الأنفال : 64

ای پیامبر - صلی الله علیه و آله - خدا و مومنانی که از شما تبعیت می کنن کافی است .

می فرماید نه فقط من خدا بلکه مومنین نیز تو را کفایت می کنند . ( دقت کنید به چه شکل و به چه صورت اصلا مهم نیست کاری به این قسمت ندارم اصلا .

مهم این که خدای متعال می فرماید مومنین نیز پیامبر صلی الله علیه و آله را کفایت می کنن )


با سلام و عرض ادب خدمت شما دوست فرهیخته.

تشکر از توجه و توضیحات دقیق و ارزنده شما.

در خصوص آیه مورد اشاره که در ذهن حقیر هم بود مشخص است که حضرتعالی نیز نگاه استقلالی به کفایت مؤمنین ندارید و آن را در طول کفایت خداوند می دانید و اصلاً توسل به مخلوق و اسباب از همین باب است. اما در مورد عبارت «یا محمد یا علی، یا علی یا محمد، اکفیانی فانکما کافیان» شاید اشکال بزرگواران از این جهت باشد که از قید حصر استفاده شده است یعنی فقط شما هستید که مرا کفایت می کنید. البته اگر فرازهای قبلی دعا را نیز در نظر بگیریم شاید بتوان این عبارت را پذیرفت و اینگونه گفت که حصر در اینجا در مقابل همه مخلوقات است نه همه موجودات چرا که ما بالاتر فقط از خداوند استعانت خواسته بودیم.

اما این که فرمودید:

یونس بن عبد الرحمن;409671 نوشت:
لذا کفایت اولا : منحصر در خدا نیست به نص خود قرآن و ثانیا : مومنین می توانند به طور محدود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را کفایت کنند ولی پیامبر و حضرات معصومین صلوات الله علیهم می توانند به طور غیر قابل محدود به مومنین مدد رسانند .

بنده هم موافقم که مؤمنین می توانند بعد از خدا پیامبر را بطور محدود کفایت کنند. اما این که کفایت حضرات معصومین برای ما نامحدود باشد دلیلی برای پذیرش آن ندارم چرا که آن حضرات را نیز در چارچوب نظام کلی خلقت الهی می دانم. البته اطلاعات زیادی در این زمینه ندارم. اما آیا همین که فرموده اند ما نمی توانیم در برزخ برای شما کاری انجام دهیم و شفاعت ما در قیامت است مصداقی از محدودیت کفایت ایشان نیست؟

موفق و سعادتمند باشید.

نقل قول:
با سلام و عرض ادب خدمت شما دوست فرهیخته.

تشکر از توجه و توضیحات دقیق و ارزنده شما.

در خصوص آیه مورد اشاره که در ذهن حقیر هم بود مشخص است که حضرتعالی نیز نگاه استقلالی به کفایت مؤمنین ندارید و آن را در طول کفایت خداوند می دانید و اصلاً توسل به مخلوق و اسباب از همین باب است. اما در مورد عبارت «یا محمد یا علی، یا علی یا محمد، اکفیانی فانکما کافیان» شاید اشکال بزرگواران از این جهت باشد که از قید حصر استفاده شده است یعنی فقط شما هستید که مرا کفایت می کنید. البته اگر فرازهای قبلی دعا را نیز در نظر بگیریم شاید بتوان این عبارت را پذیرفت و اینگونه گفت که حصر در اینجا در مقابل همه مخلوقات است نه همه موجودات چرا که ما بالاتر فقط از خداوند استعانت خواسته بودیم.

همچنین سلام عرض می کنم خدمت شما دوست بزرگوار .
خواهش می کنم شما بزرگوارید .

بله همین طور است ما سه نوع کفایت داریم کفایت خدای متعال , کفایت أنبیاء و رسل مخصوصا 14 معصوم سلام الله علیهم , و کفایت مومنین و مردم .

این دو کفایت اخیر در طول کفایت اللهی هستن ولی خود هر کدام مستقل است .

در این دعای شریف حصری وجود ندارد و اگر داشته باشد هم اشکالی پیش نمی آید بزرگواران که اشکال کرده اند نکات ریزی را متوجه نیستن .

از این که فقط از حضرات پیامبر اقدس و امیر المومنین صلوات الله علیهم نام برده شده از این روست که در روایات صحیح داریم که این دو بزرگوار شان و منزلت خاصی در نزد خدا دارند که هیچ کس ندارد حتی معصومین از حضرت زهراء و اولاد طاهرینشان سلام الله علیهم اجمیعن.

و نکات دقیق و ریز شریف دیگری که موارد بحثش طولانی ست لذا می گذاریم فرصتهای بعدی.

نقل قول:
بنده هم موافقم که مؤمنین می توانند بعد از خدا پیامبر را بطور محدود کفایت کنند. اما این که کفایت حضرات معصومین برای ما نامحدود باشد دلیلی برای پذیرش آن ندارم چرا که آن حضرات را نیز در چارچوب نظام کلی خلقت الهی می دانم.

ببینید دوست عزیز خداوند متعال اگر بخواهد به کسی که اصطفاء کرده چیزی بدهد هیچ گونه خساستی به خرج نمی دهد و به عبارت دیگر نامحدود عطاء می کند و دست خدا کاملا باز است . موارد آن این عطاء در قرآن زیاد است یکی از مصادیق أتم آن امامت عظمای خاصه که به حضرت ابراهیم سلام الله علیه عطاء فرموده است.

لذا در روایات صحیح داریم از حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین که ما را از چارچوب ربوبیت و اللهویت نازل کنید ( به یک عبارت خدا نگویید ) بعد هر چی در تصور شما بگنجد و بگویید کم گفتید ( نزلونا عن الربوبیة و قولوا فینا ما شئتم و لن تبلغوا )

این کفایت حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین واقعا غیر قابل تصور است خدا لعنت کند موسسین سقیفه را که نگذاشتند حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین آن طور که شاید و باید برای مردم ظاهر شوند .

نمونه دیگر آن روزی که ولی الله الاعظم امام السر و العلن حضرت صاحب زمان صلوات الله علیه ظهور کنن و علم به هر کجا رسیده باشد تازه فقط یک باب از 28 باب است و حضرت 27 باب دیگر را بر مردم کشف و نمایان می کند آن وقت است که عظمت این کفایت اللهی امام معصوم صلوات الله علیه به طور کاملا واضح و روشن بر همگان روشن خواهد شد . اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه .

البته ناگفته نماند هر امری و مساله ایی هر چند به اذن خدای متعال بزرگ و نامحدود باشد ولی خب به هر حال از حوادث است و در برابر خداوند عز و جل نامحدود است .

نقل قول:
اما آیا همین که فرموده اند ما نمی توانیم در برزخ برای شما کاری انجام دهیم و شفاعت ما در قیامت است مصداقی از محدودیت کفایت ایشان نیست؟

این فرموده شما خب مخالف صریح قرآن مجید است لذا بین کلام خداوند متعال و کلام معصوم سلام الله علیه تعارضی وجود ندارد بلکه تصور تعارض محال است .

شما لطف کنید درج بفرمایید حضرات ائمه صلوات الله علیهم کجا گفته اند که در برزخ نمی توانن برای مومنین کاری کنند تا ببینیم قضیه از چه قرار است .

saeedsaeedi1;434123 نوشت:
من که ندیدم امامان کسی را شفا بدهند همش از این و اون به ندرت شنیدم تازه خیلی از وقتها دیدم که یارو این همه نذر و نیاز هم میکنه و آخر سر هم هیچ شفایی پیدا نمیکنه خیلی از آدمها رو دیدم که یک عمر وقتشون رو تلف کردند و دعا کردند و به اون چیزی که میخواستند نرسیدند در کل خیلی خوشحال هستم که با این که در یک خانواده کاملا مذهبی هستم اما خودم مذهب رو اصلا دوست ندارم و ازش متنفر هم هستم حداقل وقت خودم را تلف نمیکنم و آزادانه و بدون تقلید و تعصب راجع به مسایل پیرامون خودم تفکر و اندیشه میکنم

دوست گرامی
شفا اولا دست خداست و ما این جور عقیده داریم و امامان واسطه هستن.
دوم اینکه من دیدم افراد زیادی که گفتن حاجت داشتیم و با توسل به اهل بیت از خدا گرفتیم.
بعضیا میگن هر چی خواستیم از خدا گرفتیم
شما هم اگه کمی دقیق تر نگاه کنین می بینید دور و برتون پر از دعای مستجاب است هر چند خودتون متوجه نشید، فکرشو بکنید الان سلامتی امنیت نعمت نشاط دارید اگه نداشتید چه میشد؟

یه مورد خیلی جالب از اثبات توسل در منابع اهل سنت با گرایش سلفی از یکی از علما شنیدم ،متن را در نرم افزار پیدا کردم و برای علاقه مندان قرار میدم
در تفسیر ابن کثیر دوست ابن تیمیه متعصب جلد دوم صفحه960 داستان جالبی آورده است که: عتبی می گوید نزد قبر رسول خدا نشسته بودم که دیدم یک مرد اعرابی آمد مقابل قبر رسول خدا و گفت:
السّلام عليك يا رسول اللّه، سمعت اللّه سبحانه و تعالى يقول: وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً [سورة النّساء 4/ 64]، و قد جئتك مستغفرا من ذنبي، مستشفعا بك إلى ربّي، ثمّ أنشأ يقول، [من البسيط]:
يا خير من دفنت في التّرب أعظمه فطاب من طيبهنّ القاع و الأكم‏
نفسي الفداء لقبر أنت ساكنه فيه العفاف و فيه الجود و الكرم‏
أنت النّبيّ الّذي ترجى شفاعته عند الصّراط إذا ما زلّت القدم‏
قال: ثمّ انصرف. فأخذتني سنة، فرأيت النّبيّ صلى اللّه عليه و سلم في النّوم، فقال لي: يا عتبيّ، الحق الأعرابيّ، فبشّره بأنّ اللّه قد غفر له‏
مرد اعرابی آمد و این آیه شریفه را خواند و گفت یا رسول الله من آمده ام تا از گناه خودم استغفار کنم و تو را نزد پروردگام شفیع قرار دهم. سپس برگشت. عتبی می گوید چرتی مرا گرفت پس پیامبر خدا را در خواب دیدم که به من فرمود: حق با اعرابی است او را بشارت بده که خدا او را آمرزید.

موضوع قفل شده است