غدير شناسى(پاسخ به 72 سئوال پيرامون غدير)

تب‌های اولیه

34 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
غدير شناسى(پاسخ به 72 سئوال پيرامون غدير)

محمد دشتى

پيرامون غدير
سئوال 1: غدير چه معنايى دارد؟
پاسخ : رود كوچكى كه مقدار كمى آب همواره در آن جارى باشد.
چون در صحراى نزديك ((جحفه )) رود كوچكى وجود داشت آن را به صحراى غدير نام نهادند.
سئوال 2: چرا حادثه عظيم بيعت مردم با امام على (ع ) با نام غدير معروف شد؟
پاسخ : بيابان غدير خم پس از سرزمين ((جحفه )) در 3 ميلى (1)
ر مكه قرار دارد، و در آنجا رود هميشه جارى وجود داشت ، چون براى اعلام ولايت امام على (ع ) و بيعت 120 هزار حاجى از زن و مرد، دو روز در آنجا توقف كردند، و در آن هواى گرم و كمبود آب ، از آن رود كوچك استفاده مى شد، آن حادثه بزرگ به نام ((غدير)) معروف شد. از آن پس در نوشته ها و گفته ها و شعرهاى گوناگون ، روز بيعت عمومى مردم با حضرت اميرالمؤ منين (ع ) با نام غدير مطرح گرديد.
___
1- 1 مقياس طول مى باشد، كه ميل انگليسى 1609 متر، ميل دريايى 1852 متر است .

سئوال 3: آيا با نامهاى ديگرى نيز آمده است ؟
پاسخ : نام معروف حادثه عظيم بيعت عمومى مردم با امام على (ع ) همان غدير است اما با نامهاى ديگرى نيز مطرح شده است مانند:
يوم الو لايه (روز اعلام ولايت )
يوم البيعه (روز بيعت )
يوم الدوح (روز بزرگ ، كه حادثه بزرگى در آن رخ داد، يا روزى كه مردم در كنار درختان تنومند صحراى غدير، از سايه هاى آن استفاده مى كردند و سايبان براى خود درست نمودند.)(2)
سئوال 4: حادثه عظيم در چه روزى تحقق يافت ؟
پاسخ : روز پنجشنبه ، سال دهم هجرت ، هيجدهم ذى الحجه ، درست هشت روز پس از عيد قربان ، در صحراى غدير خم فرمان بيعت عمومى مردم با حضرت اميرالمؤ منين (ع ) از طرف خدا و فرشته وحى صادر شد كه : يا ايهاالرسول بلغ ماانزل اليك .(3)
(اى پيامبر آنچه نسبت به ولايت على (ع ) به تو ابلاغ كرده ايم براى مردم بازگو)
___________
2- 2 الغدير 1 ص 341 و امالى شيخ طوسى ص 568
3- 1 سوره مائده آيه 67

سئوال 5: پس از كدام مراسم مهمى غدير شكل گرفت ؟
پاسخ : پس از مراسم حج واجب ، كه مسلمانان بلاد اسلامى چون شنيدند، رسول خدا(ص ) در اين مراسم شركت دارد، به گونه اى گسترده شركت كردند، و چون آخرين حج رسول خدا(ص ) و در روزهاى آخر عمر آن حضرت بود آن را ((حجه الوداع )) ناميدند.
شيخ كلينى روايت كرده است كه حضرت رسول خدا(ص ) بعد از هجرت ده سال در مدينه ماند و حج بجا نياورد تا آنكه در سال دهم خداوند عالميان اين آيه را فرستاد كه :
و اذن فى الناس بالحج يا توك رجالا و على كل ضامر ياتين من كل فج عميق ليشهدوا منافع لهم .(4)
(اى رسول خدا! در ميان مردم براى سفر حج ندا در ده و همه را به مراسم حج فراخوان تا مردم پياده و سواره و از راه دور بسوى تو آيند) پس امر كرد رسول خدا(ص ) مؤ ذنان را كه با آواز بلند به مردم اطلاع دهند كه رسول خدا(ص ) در اين سال به حج مى رود.
سئوال 6: چرا در آخرين سفر حج پيامبر (ص ) حماسه غدير مطرح شد ؟
پاسخ : هر پيامبرى داراى جانشين و امام بوده و رسول خدا(ص ) نيز مى بايست جانشين و امامى داشته باشد كه او را معرفى و براى او از مردم بيعت بگيرد، اما در كجا؟ و در ميان كدام جمعيت ؟
در كدام اجتماع عظيمى مى شود مسئله بيعت براى امامت امام على (ع ) را بگوش مسلمانان جهان رساند؟ اجتماع عظيمى چون سفر حج ، آن هم حجه الوداع ، كه همه مسلمانان از سراسر بلاد اسلامى به جهت حضور شخص پيامبر (ص ) شركت كرده بودند بهترين موقعيت بود.
________
4-
- 2 سوره حج آيه 27

سئوال 6: چرا در آخرين سفر حج پيامبر (ص ) حماسه غدير مطرح شد ؟
پاسخ : هر پيامبرى داراى جانشين و امام بوده و رسول خدا(ص ) نيز مى بايست جانشين و امامى داشته باشد كه او را معرفى و براى او از مردم بيعت بگيرد، اما در كجا؟ و در ميان كدام جمعيت ؟
در كدام اجتماع عظيمى مى شود مسئله بيعت براى امامت امام على (ع ) را بگوش مسلمانان جهان رساند؟ اجتماع عظيمى چون سفر حج ، آن هم حجه الوداع ، كه همه مسلمانان از سراسر بلاد اسلامى به جهت حضور شخص پيامبر (ص ) شركت كرده بودند بهترين موقعيت بود.
سئوال 7: حجه الوداع چيست ؟ و كدام خاطره را در ذهن انسان تداعى مى كند؟
پاسخ : شركت رسول گرامى اسلام در مراسم حج سال دهم هجرت را ((حجه الوداع )) مى نامند. زيرا ديگر پيامبر اسلام نتوانست به حج برود، آخرين سفر حج آن حضرت را وداع با حج ناميدند، و چون پس از مراسم حج آن سال در روز هيجدهم ذى الحجه در صحراى غدير خم ، ولايت امام على (ع ) و ديگر امامان معصوم شيعه تا قيام حضرت مهدى (ع ) را مطرح كرد و از عموم مسلمانان بيعت گرفت ، نام حجه الوداع ، حادثه غدير خم را در دلها زنده مى كند.

سئوال 8: چرا در شهر مكه يا عرفات و منى در مراسم حج بيعت با اميرالمؤ منين (ع )مطرح نگرديد؟
پاسخ : فرمان الهى پس از خارج شدن از مكه به رسول خدا(ص ) ابلاغ شد، و برخى از علل آن چنين است . اگر در مراسم شهر مكه يا عرفات يا منى اين حقيقت مطرح مى شد شايد جاذبه روز غدير را نداشت و دلها و مغزها را بخود جذب نمى كرد، چون همه در حال عبادت و انجام مراسم بودند.
اما پس از پايان مراسم حج و كوچ كردن حاجيان بسوى شهر و ديار خود، زمينه بيشترى براى بيعت با امام (ع ) وجود داشت .
سئوال 9: چرا در حادثه عظيم بيعت عمومى مسلمين با امير المؤ منين (ع ) با نام غديرمعروف شد؟
: اين يك امر طبيعى است . در تمام ملتها اين شيوه نامگذارى رواج دارد، كه گاهى يك حادثه تاريخى را با نام شهرى يا خيابانى ، يا كوهستانى ، يا نام فرد خاصى مطرح مى كنند. چون در صحراى سوزان غدير خم ، 120 هزار حاجى از نظر آب در زحمت بودند و همه از يك رود كوچكى استفاده مى كردند، آن حادثه بزرگ ، و آن خاطره نورانى با نام آن رود كوچك ((بنام غدير)) با صحراى غدير مشهور شد.

سئوال 10: چرا در سرزمين ((جحفه )) اين حادثه عظيم سامان يافت ؟ آنجا چه امتيازىداشت ؟
پاسخ : چون همه مسلمانان پس از مراسم حج براى رفتن به شهرهاى خود تا سرزمين ((جحفه )) با يكديگر همراه بودند، كه از آنجا تقسيم شده هر يك بسوى شهر و ديار خود مى رفتند.
سرزمين جحفه چهار راهى است كه مردم سرزمين حجاز را با ديگران از هم جدا مى كند، از آنجا راهى بسوى مدينه در شمال ، و راهى به سوى عراق ، و راهى بسوى مصر در غرب ، و راهى بسوى يمن در جنوب وجود دارد.
سرزمين اگر فرمان الهى تحقق نمى يافت ، ديگر اجتماع بزرگى از همه مسلمانان بلاد اسلامى شكل نمى گرفت و همه پراكنده مى شدند. و چون در آن روزگارى ، راديو، تلويزيون ، ماهواره ، تلكس خبرى ، تلگراف ، وجود نداشت ، ابلاغ پيام الهى به همه مسلمانان در تمام بلاد اسلامى غير ممكن بود. پس امتياز بزرگ سرزمين غدير آن بود كه مى توانستند، مسلمانان بلاد اسلامى را در آنجا گرد هم آورن

سئوال 11: چرا در شهر مدينه ، يا ديگر مراسم مذهبى بيعت با امير المؤ منين (ع ) مطرحنشد؟
پاسخ : خداوند بزرگ صحراى غدير را برگزيد و علت آن بود كه اگر در شهر مدينه يا ديگر مراسم مذهبى بيعت با ولايت مطرح مى گرديد، از حضور همه مسلمانان بلاد اسلامى خبرى نبود و در محدوده مرزهاى مشخص ، يا زمان و مكان مشخص محصور مى شود. در صورتى كه در مراسم حج جهانى و شركت مسلمانان همگانى است . پس براى جهانى شدن غدير مى بايست در مدينه يا ديگر مراسم ياد شده اين مهم صورت نپذيرد.
سئوال 12: چرا حجه الوداع براى اين مهم انتخاب شد؟
اسخ : چون سفر آخرين پيامبر (ص ) بود و بايد جانشين خود را معرفى مى كرد، و اجتماع بى سابقه اى از مسلمانان ديگر بلاد اسلامى در آنجا گرد مى آمدند، و همه مسلمانان پس از انجام مراسم حج در يك حالت معنوى ، عبادى خاصى بودند، كه آن حالات معنوى در ديگر اجتماعات يافت نمى شد و حجاج معمولا پس از بازگشت به وطن خود وقايع مهم سفر را بازگو و حكايت مى كنند.

سئوال 13: آيا حضرت اميرالمؤ منين (ع ) در آغاز اين سفر با پيامبر (ص ) بود؟
پاسخ : خير، امام على (ع ) از طرف رسول خدا(ص ) در شهر يمن بود كه عازم مكه شد، اما حضرت زهرا(س ) از آغاز تا پايان سفر حجه الوداع همواره با پيامبر بوده و حوادث و تحولات روز غدير و پس از آن را شاهد بود.
سئوال 14: در ميان هموار جايگاه سخنرانى پيامبر را چگونه فراهم كردند؟
پاسخ : پيامبر خدا(ص ) دستور داد تا اشتران را خوابانده و از جهاز شتران جايگاه بلندى براى سخنرانى آماده سازند، بگونه اى كه بتواند براى آن جمعيت انبوه سخن بگويد و همگان او را به روشنى بنگرد.
سئوال 15: شمار مردم در آن اجتماع عظيم چقدر بود؟
پاسخ : تعداد جمعيت انبوه روز غدير را مختلف ثبت كرده اند، برخى 124 هزار نفر و بعضى 100 هزار، و بعضى 90 هزار، و گروهى 120 هزار نفر نوشته اند. (5)
___________
5- 1 سيره حلبى شافعى ج 3 ص 283 و تاريخ الخلفاء ج 4 سيو طى شافعى

سئوال 16: اجتماع بزرگ غدير چه ويژگيهايى داشت ؟
پاسخ : ويژگيهاى فراوانى داشت مانند:
1 اجتماعى از تمام بلاد اسلامى بود.
2 حاضران پس از اعمال حج با جاذبه هاى معنوى خاصى گرد هم آمدند.
3 انگيزه اجتماع معنوى و با فرمان الهى بود.
4 فراوانى اين اجتماع در آن روزگاران بى نظير بود.
سئوال 17: آيا چنان اجتماع بزرگى را مى شود در جاى ديگرى گرد آورد؟
پاسخ : نه هرگز!! زيرا ارتش هاى بزرگ آن روزگاران با همه فراخوانى و جمع آورى نيروها نمى توانستند آن تعداد از جمعيت را گرد هم آوردند، و با همه تلاش 10 هزار يا 15 هزار نفر را گرد مى آورند.
و ديگر اجتماعات ، جاذبه حضور پيامبر را نداشت ، و از جاذبه هاى معنوى حج برخوردار نبود.

2 پيرامون حادثه بزرگ غدير
سئوال 18: سخنرانى رسول خدا(ص ) چگونه آغاز و پايان يافت ؟
(ص ) پس از آنكه در جايگاه بلند سخنرانى قرار گرفت . با حمد و ستايش الهى و اعتراف گرفتن از حاضران بحث را آغاز كرد و فرمود: شما درباره من چگونه شهادت مى دهيم ؟ همه مردم پاسخ دادند: شهادت مى دهيم كه تو فرمان خدا را ابلاغ و ما را به خوبيها دعوت كردى خدا تو را پاداش ‍ نيكو دهد. پيامبر (ص ) فرمود: ايهاالناس من اولى الناس بالمؤ منين من انفسهم ؟
(اى مردم ! چه كسى نسبت به مؤ منان از خودشان سزاوارتر است ؟) همه پاسخ دادند: خدا و پيامبر او دانا ترند.
آنگاه پيامبر (ص ) نزول فرشته وحى و آخرين فرمان الهى پيرامون
مومى مردم با على (ع ) و يازده فرزندانش را تا قيامت ، مطرح و از همگان اقرار و اعتراف گرفت و همگان را به پخش اين خبر و فرمان الهى ، فرمان داد، و در پايان سخنرانى ، فرمان بيعت عمومى را صادر فرمود كه همه زن و مرد حاضر در صحراى غدير با امام على (ع ) بيعت كردند.
سئوال 19: پيامبر (ص ) امام على (ع ) را چگونه براى بيعت معرفى كرد؟
پاسخ : پس از ابلاغ ولايت امام على (ع ) و يازده امام ديگر از فرزندان او، آن حضرت را به جايگاه بلند سخنرانى فرا خواند، دست او را گرفت و بلند كرد به گونه اى كه زير بغل پيامبر (ص ) پيدا شد و فرمود:
فمن كنت مولاه فعلى مولاه (6)
(پس هر كس را من رهبر او مى باشم ، پس على (ع ) نيز رهبر اوست .)
_________
6- مسند احمد ج 1 ص 88 و سيره حلبى ج 3 ص 302

سئوال 20: اول كسى كه با امام على (ع ) بيعت كرد چه كسى بود؟
پاسخ : پس از ابلاغ وحى ، و فراخوان امام على (ع ) به جايگاه سخنرانى ، اول كسى كه دست على (ع )
را گرفت وبا آن حضرت بيعت كرد، شخص رسول خدا(ص ) بود و سپس ديگران با امام بيعت كردند.
سئوال 21: بيعت با اميرالمؤ منين (ع ) از كى آغاز و تا چه زمانىبطول انجاميد؟
پاسخ : امروز اخذ راى با نوشتن ورقه هاى مخصوص انتخابات انجام مى گيرد، اما در آن روزگاران بگونه ديگرى بود كه دست در دست امام مى گذاشتند و به او بعنوان رهبر سلام مى كردند. كه بيعت مردان از ظهر روز غدير تا شب ، و زنان تا پاسى از شب گذشته بطول انجاميد.
مرحوم شيخ عباس قمى اينگونه نقل مى كند:حضرت رسول (ص ) از منبر فرود آمد و آن وقت ، نزديك زوال بود در شدت گرما، پس دو ركعت نماز كرد. و مؤ ذن آن حضرت اذان گفت و مردم نماز ظهر را با آن حضرت بجا آوردند. پس به خيمه خود مراجعت فرمود و امر كرد خيمه اى براى حضرت اميرالمؤ منين (ع ) در برابر خيمه آن حضرت بر پا كردند و حضرت اميرالمؤ منين (ع ) در آن خيمه نشست . پس حضرت رسول خدا(ص ) دستور داد تا مسلمانان فوج فوج به خدمت آن حضرت رفته و بگويند: ((اسلام عليك يا اميرالمؤ منين )) پس مردان چنين كردند.
آنگاه امر فرمود تا همسران آن حضرت و زنان مسلمانان كه همواره بودند بروند و با امام على (ع ) بيعت كنند.(7)
_________
7- 1 منتهى الامال 1 ص 268 شيخ عباس قمى

سئوال 22: اگر در آن روز بيعت با امام انجام نمى گرفت چه مى شد؟
كامل نمى شد، و امت اسلامى بدون رهبر، سرگردان و مضطرب مى گشت و ديگر گرد آوردن چنان اجتماع بزرگى غير ممكن بود و رسالت پيامبر (ص ) نا تمام مى ماند كه جبرئيل هشدار گونه وحى الهى را اينگونه براى پيامبر (ص ) خواند: ((و ان لم تفعل فما بلغت رسالته (اگر امروز براى على (ع ) بيعت نگيرى رسالت خود را به پايان نبرده اى )
سئوال 23: آيا پيامبر هم بيعت كرد؟ به دستور چه كسى ؟
پاسخ : مردم با فرمان خدا و پيامبر (ص ) با امام على (ع ) بيعت كردند، زيرا رسالت پيامبران بدون امامت تداوم نخواهد يافت .
سئوال 24: آيا زنان هم بيعت كردند؟
پاسخ : يكى از جلوه هاى زيباى غدير، عمومى بودن همگانى بودن آن است كه همه اقشار جامعه ، از سفيد و سياه ، از سرمايه دار و تهيدست ، از مهاجر و انصار، و از زن مرد، همه و همه در آن روز بزرگ نقش داشتند و با اميرالمؤ منين (ع ) بيعت كردند؟
آرى زنان هم بيعت كردند كه زنان هم از ديدگاه اسلام حق انتخاب دارند. حق شركت در سرنوشت خويش را دارند و آزادند.
سئوال 25: مردان و زنان چگونه با اميرالمؤ منين (ع ) بيعت كردند؟
پاسخ : مردان خدمت امام على (ع ) آمده دست در دست آن حضرت گذاشته مى گفتند: ((السلام عليك يا اميرالمؤ منين ))
پس از پايان بيعت عمومى مردان وقتى نوبت به زنان رسيد، امام در جلوى خيمه بر نشست ، طشت آبى مقابل آنحضرت نهادند و امام دست مبارك در آب طشت فرو برد، آنگاه زنان مسلمان جلو مى آمدند دستى بر آب زده مى گفتند: ((السلام عليك يا امير المؤ منين (ع ) ))
سئوال 26: به هنگام بيعت ،زنان و مردان خطاب به امام على (ع ) چه مى گفتند؟
پاسخ : زنان و مردان با نام اميرالمؤ منين (ع ) سلام مى دادند و مى گفتند: ((السلام عليك يا اميرالمؤ منين (ع . و برخى مانند ابابكر و عمر و عثمان جلو آمده خطاب به امام على (ع ) گفتند:بخ بخ لك يا ابا لحسن لقد اصبحت مولاى و مولى كل مومن و مومنه .
(درود بر تو، درود بر تو اى پدر حسن ! از هم اكنون امام من و امام هر مرد و زن مسلمانان مى باشد.)(8)
________
8- 1 1 سيره حلبى ج 3 ص 283: حلبى شافعى

3 در آستانه غدير
سئوال 27: روز غدير فرشته وحى چه آياتى را آورد، و از پيامبر چه خواست ؟
ى آيه 67 سوره مائده را آورد،از پيامبر خواست كه ((در روز غدير براى امام على (ع ) و يازده امام ديگر از فرزندان آن حضرت ، از عموم مردم بيعت بگيرد.)) و هشدار داد كه : اگر امروز ولايت امام على (ع ) و يازده امام ديگر را اعلام نكنى و براى آنان بيعت نگيرى ، رسالت خود را ناقص گذاشته اى .
سئوال 28: چرا پيامبر (ص ) از جبرئيل خواست كه او را معاف دارد؟
پاسخ : چون رسول خدا(ص ) از گروه هاى مخالف اطلاع داشت ، و از توطئه هاى سياسى ، نظامى آنان باخبر بود، و مى دانست كه براى بدست گرفتن حكومت و قدرت سياسى جامعه برخى پيمان سياسى نظامى امضاء كردند و برخى ديگر با يكديگر هم سوگند شده تا پس از پيامبر (ص ) قدرت را بدست گيرد كه خود فرمود:
و سالت جبرئيل (ع ) ان يستعفى لى السلام عن تبليغ ذلك اليكم ، ايها الناس لعلمى بقله المتقين ، و كثره المنافقين ،و ادغال الاثمين ،و حيل المستهزئين بالاسلام (9)
(از جبرئيل ((درود خدا بر او باد)) در خواست كردم ، تا مرا از اعلام ولايت على (ع ) معاف بدارد، زيرا اى مردم مى دانم كه تعداد پرهيزكاران اندك ، و شمار منافقان فراوان است ، و گنهكارانى پر فريب ، و نيرنگ كارانى كه اسلام را مورد استهزاء قرار مى دهند وجود دارند.
_________
9- 1 بخشى از خطبه روز غدير پيامبر (ص ) است .

سئوال 29: در روز غدير فرشته وحى كدام تهديد را مطرح كرد؟
پاسخ : چون نبوت و رسالت بدون امامت و رهبرى ، دوام نمى آورد و ره آورد رسالت بر باد مى رود، تهديد كرد كه :((و ان لم تفعل فما بلغت رسالته )).(10)
(اگر امروز براى امام على (ع ) و يازده امامان ديگر از فرزندان آن حضرت بيعت نگيرى ، رسالت خود را ناقص گذاشته اى ).
سئوال 30: در روز غدير فرشته وحى چه وعده اى به پيامبر (ص ) داد؟
: چون پيامبر (ص ) از عمق كينه توزى مخالفان با خبر بود و مى ترسيد كه پس از اعلام ولايت و فرمان بيعت عمومى دست به شورش بزنند، و دست به شمشير ببرند، و حرمت فرمان الهى ، و رسالت در هم شكسته شود. از اين رو جبرئيل از طرف خدا به پيامبر وعده پيروزى و حفظ سلامت و امنيت داد كه فرمود: ((والله يعصمك من الناس )) (خدا تو را از مردم حفظ مى كند)
______________
10-
سوره مائده آيه67

سئوال 31: اگر پيامبران نمى ترسند پسرسول خدا(ص ) در روز غدير از چه مى ترسيد؟
پاسخ : پيامبر خدا(ص ) بر جان خود نمى ترسيد. مى ترسيد كه مخالفان ولايت برابر اعلام بيعت عمومى دست به شورش بزنند
وحدت امت اسلامى خدشه دار شود. مى ترسيد كه مخالفان كينه توز دست به شمشير ببرند و حرمت وحى و رسالت را در هم بشكنند.مى ترسيد كه مخالفان مانع بيعت عمومى شده و رسالت نا تمام بماند.
سئوال 32: پيامبر (ص ) در روز غدير خم از مردم چه خواست ؟
از مردم خواست تا به امامت امام على (ع ) و يازده امام ديگر از فرزندان او ايمان آوردند، و اعتراف كنند. و سپس با امام على (ع ) بيعت كنند و آنگاه پيام آن حادثه عظيم را در شهر و ديار خود به فرزندان و خويشاوندان خود برسانند تا غدير فراموش نشود فرمود:
معاشرالناس ! انى ادعها امامه و واراثه فى عقبى الى يوم القيامه ، و قد بلغت ما امرت بتبليغه ، حجه على كل حاضر و غائب و على كل احد ممن شهد اولم يشهد، ولدااولم يولد، فليبغ الحاضر الغائب ، و الوالد الولد يوم القيامه
ن ، من امامت على (ع ) را در ميان شما باقى مى گذارم كه ماءمور ابلاغ آن بوده ام به شما رسانده ام ، كه حجت آشكارى بر هر حاضر و غائب است . به آنها كه امروز با هستند. و آنان كه در اين جمعيت نيستند. آنان كه هم اكنون از مادر متولد شدند يا در آينده متولد خداهند شد. پس بر حاضران در صحنه غدير، واجب است كه امر الهى را به ديگران كه حضور ندارند برسانند، و بر پدران واجب است كه حماسه غدير را به فرزندان خود تا قيامت بشناسند.)
سئوال 33: آيا در روز غدير ينها بيعت با اميرالمؤ منين (ع ) مطرح بود؟
پاسخ : خير، بيعت با همه امامان معصوم (ع ) از امام على (ع ) تا حضرت قائم آل محمد(عجل الله تعالى فرج الشريف ) مطرح شد. جمع حاضران با دستور خدا به امامت همه امامان اعتراف كردند و سپس چون امام على (ع ) در جمع حاضران ، حضور داشت با آنحضرت بيعت كردند كه رسول خدا (ص ) فرمود: معاشر الناس ! انكم اكثر من ان تصافقونى بكف واحد، فى وقت واحد قد امرنى الله عزوجل ان اخذ من السنتكم الا قرار بما عقدت لعلى اميرالمؤ منين و لمن جاء بعده من الائمه منى و منه .
(اى جمعيت انسانها! جمعيت شما بيشتر از آن است كه بتواند با دست خود با من در اين صحرا بيعت كنيد پس از طرف خدا داده شدم كه از شما اقرار بگيرم نسبت به ولايت على (ع ) و امامت امامان پس از او كه فرزندان من و على هستند.
سئوال 34: طرح جامع امامت و رهبرى ، چگونه در روز غدير مطرح شد؟
: برخى فكر مى كنند كه در روز غدير تنها ولايت امام على (ع ) مطرح و مردم تنها با آن حضرت بيعت كردند، آنگاه از امامت ديگر امامت ديگر امامان معصوم (ع ) دچار غفلت شده اند. بلكه در روز غدير طرح جامع امامت پس از رسول خدا(ص ) تا ظهور و ولايت حضرت مهدى (عج ) و دوران پس از ظهور و شهادت ، و دوران رجعت تا قيامت ، مطرح بود. كه امامان و جانشينان پيامبران گذشته فاصله ميان وفات پيامبرى را تا بعثت پيامبر بعدى پر كرده و رهبرى مردم را بر عهده داشتند تا انسانها در هيچ شرايطى بدون رهبر نباشند و زمين از حجت خدا خالى نباشد.
امامان معصوم شيعه (ع ) نيز فاصله زمانى ، از وفات پيامبر اسلام (ص ) تا قيامت و بر پائى آخرت ، را پر كرده ، رهبرى امت اسلامى را را بر عهده دارند.

سئوال 35: پيامبر اسلام (ص ) از اجتماع بزرگ آن روز چه درخواستهاى داشت ؟
پاسخ : 1 از همگان خواست تا به امامت دوازده امام اعتراف كنند.
2 از همگان خواست تا به امام على (ع ) بيعت كنند.
3 از همگان خواست تا از فرمان على (ع ) سرپيچى نكنند كه فرمود:
معاشرالناس ! انى ادعها امامه ، و وراثه فى عقبى الى يوم القيامه ، و قد بلغت ماامرت بتبليغه ، حجه على كل حاضر و غائب ، و على كل احد ممن شهد اولم يشهد، ولد اولم يولد فليبلغ الحاضر الغائب ، و الوالد الولد الى يوم القيامه .
ها: امامت على و فرزندان او را تا روز قيامت در ميان شما باقى مى گذارم و من به آنچه نسبت به ابلاغ ولايت ماءمور بودم به شما رساندم كه بر هر انسان حاضر و غائبى ، و بر هر شاهد و غير شاهدى ، و بر هر كس كه تا كنون متولد شده يا نشده حجت تمام شده است . پس بايد حاضران به غائبان ، و پدران به فرزندان تا روز قيامت مسئله امامت على و فرزندانش را بازگو نمايند.
سئوال 36: مسئوليت عظيم حاضران غدير از زبان پيامبر (ص ) چه بود؟
پاسخ : پيامبر اسلام (ص ) مسئوليت بزرگ حاضران غدير را اينگونه مطرح فرمود:
1 پس از بيعت وفادار بمانند.
2 با دوستان امام على (ع ) دوست و با دشمنانش دشمن باشد.
3 حادثه روز غدير را به آنان كه حضور نداشتند ابلاغ كنند.
4 حادثه روز غدير را زبان به زبان ، به نسل هاى آينده منتقل كنند.
سئوال 37: پيامبر (ص ) در روز غدير به چه كسانى هشدار داد؟
پاسخ : رسول خدا(ص ) به همه مسلمانان حاضر در روز غدير هشدار داد كه مبادا تسليم قدرت طلبان شوند و حماسه غدير را فراموش كنند و فرمود: معاشرالناس ! انه سيكون من بعدى ائمه يدعون الى النار و يوم القيمة لا ينصرون .
معاشرالناس ! ان الله تعالى و انا بريئان منهم
معاشرالناس ! انهم و انصارهم و اشياعهم ، و اتباعهم ، فى الدرك الاسفل من النار، و لبس مثوى المتكبرين ، الاانهم اصحاب الصحيفه ، فلينظر احدكم فى الصحيفه !! فذهب على الناس الاشر ذمه منهم امر الصحيفة .
س از من رهبران فاسدى خواهند آمد كه مردم را بسوى آتش جهنم مى كشانند. و در روز قيامت ياورى نخواهند داشت ، اى مردم ! همانا خدا، و من از آنان بيزاريم اى جمعيت انسانها!همانا آن رهبران فاسد و اطرافيان و پيروان و يارانشان در پائين ترين جايگاه آتش قرار دارند، و چه بد جايگاهى براى متكبران است .
آگاه باشيد: آنان پديد آورندگان طومارى (صحيفه و نامه اى در مخالفان امامت على (ع ) مى باشند. پس بر همه شما لازم است كه در آن طومار ننگين بنگريد، اكثر مردم جز اندكى از صحيفه غفلت كردند و همه را از مخالفت كردن و سرپيچى از فرمان امام على (ع ) هشدار داد.
سئوال 38: چه كسانى را پيامبر (ص ) در روز غدير لعنت كرد؟
پاسخ : پيامبر اسلام (ص ) به افراد زير در روز غدير لعنت كرد:
1 كسانى كه امامت امام على (ع ) را انكار كنند.
2 كسانى كه امامت امام على (ع ) را غصب كنند.
((و العن من انكره ، واغضب على من جحد حقه .))

4 پيرامون ولايت و غدير
سئوال 39: چرا امام امت اسلامى را خدا بايد تعيين كند؟
شرايط و ويژگيهايى دارد كه شناخت انسان كامل ، و شناسائى آن ويژگيها، براى انسانها ممكن نيست . انسان موجودى است ناشناخته ، و كشف راز درون انسانها براى مردم امكان ندارد، حال كه انسانها در انتخاب و شناخت رهبر كامل عاجزند بايد خداوند خالق بشر به كمك انسانها آمده و رهبران كامل را معرفى فرمايد كه :
((الله اعلم حيث يجعل رسالته .))
(خدا آگاه تر است كه رسالت خود را در كجا قرار دهد.)از اين رو
امام على (ع ) را خداوند برگزيد و در روز غدير به بيعت همگانى با آن حضرت ، فرمان داد.
سئوال 40: اگر امام را خدا انتخاب مى كند، پس بيعت مردم چه نقشى دارد؟
هدايت مى كند همانگونه كه خوبيها و بديها را معرفى كرد و راه سعادت و شقاوت را نشان داد. امام حق را نيز معرفى مى كند. اما انسانها در انتخاب رهبر آزادند، مى توانند امام حق را انتخاب كنند و به سعادت برسند و يا مخالفت كنند و گمراه شوند. آنگونه كه در ديگر رهنمودهاى الهى گروهى رستگار و گروه ديگر منحرف گشتند.
پس از حادثه غدير نيز گروهى امامت امام على (ع ) را انكار و غصب كردند و گروهى بر ولايت و رهبرى آن حضرت وفادار ماندند، و انواع شكنجه ها را به جان خريدند. پس اعلام وحى تضادى با اختيار انسان ندارد.
سئوال 41: بيعت مردم چه ره آوردهايى دارد؟
پاسخ : چون امام و رهبر جامعه بايد در ميان مردم زندگى كند، امر و نهى داشته باشد به خوبيها فرمان دهد، و مردم را براى پاكسازى و تصفيه دلها و جامعه از پليديها بسيج كند، بايد مردم او را قبول داشته و با او بيعت كنند تا پشتوانه اجرائى داشته باشد.
اگر مردم به علل گوناگونى از حق منحرف شوند و دستورات امام حق را رعايت نكنند يا او را در انزوا قرار دهند، فرمان و دستورات امام بر زمين مى ماند و در عمل امامت و رهبرى او براى آنها نقشى نخواهند داشت .

سئوال 42: آيا تنها در روز غدير ولايت اميرالمؤ منين (ع ) اعلام شد؟
لام ولايت امام على (ع ) پيش از غدير بارها و بارها توسط پيامبر اسلام (ص ) مطرح گرديد. بريده بن خضيب اسلمى مى گويد: روزى رسول خدا(ص ) به جمعى و به من امر فرمود ((ما هفت نفر بوديم از جمله ابوبكر، عمر، طلحه و زبير))كه : ((سلمو على على با مره المؤ منين .))(11)((به على كنيد)) ما به او به لفظ يا اميرالمؤ منين ، سلام كرديم ، با آنكه رسول الله زنده و در كنار ما بود. رسول خدا(ص ) بارها از امامت امام على (ع ) و يازده فرزند او، و امامان معصوم (ع ) سخن گفت ، در روز غدير براى امامت امام على (ع ) و ديگر امامان معصوم (ع ) بيعت گرفته شد كه فرمود:
فامرت ان اخذ البيعه منكم و الصفقه لكم بقبول ما جئت به عن الله عزوجل فى على اميرالمؤ منين ، و الاوصياء من بعده الذين هم منى و منه امامه فيهم المهدى الى يوم يلقى الله الذى يقدر و يقضى .
پس از طرف خداى عزيز و بزرگ ماءمورم كه براى على اميرالمؤ منين (ع ) از شما بيعت بگيرم ، و براى امامان پس از او نيز بيعت كنيد. امامانى كه همگان از من و تز على مى باشند، و قائم آنان مهدى (عج ) است تا روز قيامت كه به حق قضاوت خواهند شد.
سئوال 43: اگر در گذشته ولايت امامان معصوم (ع ) اعلام و ابلاغ شد، پس در روزغدير واقعيتى شكل گرفت ؟
پاسخ : در روز غدير همه مسلمانان با رهنمود رسول خدا(ص ) با امام على (ع ) بيعت كردند. و همه به امامت ديگر امامان معصوم (ع ) تا حضرت قائم (عجل الله ) اعتراف و اقرار كردند. و امامت آنان را تا رجعت و قيامت پذيرفتند.
سئوال 44: با بيعت عمومى مردم كدام اصل ازاصول آزادى و دموكراسى ثابت مى گردد؟
پاسخ : اصل شركت مردم در سرنوشت خويش اصل آزادى مردم در حكومت اسلامى
حادثه غدير زيباترين جلوه آزادى در حكومت اسلامى است با اينكه امام حق را خدا برگزيد، و پيامبر خدا (ص ) او را معرفى فرمود.
حق بيعت به مردم داده شده است .
سئوال 45: آيا در روز غدير تنها روز بيعت با اميرالمؤ منين (ع ) است ؟
پاسخ : خير بلكه روز غدير روز بيعت با دوازده امام معصوم (ع ) است .
روز غدير اعتراف و اقرار به امامت دوازده امام شيعيان است .
اميرالمؤ منين و يازده امام ديگر از فرزندان آن حضرت است . رسول خدا(ص ) فرمود: معاشرالناس ! فبايعوا الله و با يعونى و با يعوا عليا اميرالمؤ منين ، والحسن والحسين والائمه منهم فى الدنيا والاخره كلمه طيبه باقيه يهلك الله من غدر و يرحم من و فى . فمن نكث فانما يتكث على نفسه و من اوفى بما عاهد عليه الله فسيوتيه اجرا عظيما
اى جمعيت انسانها: پرهيزگار باشيد، و بيعت كنيد با على امير مؤ منان ، و حسن و حسين و امامان پس از آنان ، كه كلمه طيبه جاودانه هستند، خدا نيرنگ باز را هلاك مى كند، و رحمت خدا را مى نگرد كسى كه وفاى به عهد كند و كسى كه پيمان شكند، پس بر زيان خود عمل كرده است .
______________
11- 1 سوره مائده آيه 67

سئوال 46: اگر امامت نباشد چرا رسالت پيامبر ناقص است ؟
پاسخ : هر چيزى براى تداوم و جاودانه ماندن به دو اصل نيازمند است .1 اصل علل پيدايش 2 و اصل علل پايدارى و حفاظت .
احى اختراعى را به ثبت برساند و برود، و ديگر كسى آن اختراع را مطرح نكند به توليد انبوه نرساند، آن را حفظ نكند، چون اصل تداوم و پايدارى با اصل پيدايش و اختراع هماهنگ نشد آن اختراع فراموش مى شود، از ياد مى رود، نابود مى شود. در حفظ و نگهدارى يك ساختمان يك كتاب ، يك طرح اقتصادى ، نيز اين واقعيت جارى است .
در مسائل فكرى و عقيدتى نيز به دو اصل نيازمنديم : 1 اصل پيدايش ((علت محدثه )) و پديد آورنده . 2 و اصل پايدارى و حفاظت ((علت مبقيه )) و نگهدارنده
مكتب را معرفى كند، و ملت و دولت را با انواع زحمت ها و تلاش ها پديد آورد، و پس از دورانى از دنيا برود و علت پايدارى و حفاظتى نباشد كه راه و رسم او را تداوم دهد، و مكتب او را از انواع تحريف و دگرگونى برهاند. ره آورد رسالت تاراج مى شود و پس از اندك زمانى اثرى از آن باقى نخواهد ماند. پس رسالت بدون ولايت و امامت نا تمام است.

5 حوادث پس از غدير
سئوال 47: چرا مخالفان ولايت در روز غدير به آخر خط و به بن بست رسيدند؟
خالفان سياسى كه با يكدگر پيمان سياسى ، نظامى بستند معتقد بودند كه : تا پيامبر (ص ) زنده است آنها نمى توانند به اهداف سياسى خود برسند. پس تمام طرح ها و نقشه ها را براى دوران پس از پيامبر نگهداشتند تا رسول خدا(ص ) بر منبر مدينه يا در كوچه و خيابان ، يا در اجتماعات معمولى ، از امامت امام على (ع ) و فرزندانش سخن مى گفت و رهنمود مى داد، براى مخالفان هر ناگوار بود اما تا حدودى قابل تحمل بود.
روز غدير خم بدنبال سالها تذكر و رهنمود، از نظر كاربردى وارد نهايى ترين مرحله تحقق رهبرى شده و از آن اجتماع عظيم براى امام على (ع ) بيعت گرفت . زيرا احاديث و روايات را مى توان با تهاجم و محاصره فرهنگى بدست فراموشى سپرد، اما بيعت 120 هزار زن و مرد حاجيان از حرم بازگشته را چگونه مى شود بدون فشار نظامى از خاطره ها زدود؟ از فرهنگنامه ها پاك كرد؟ از ذهن ها و دلها شست ؟ اينجا بود كه چاره اى جز حركت نظامى و رسوائى خود نديدند.
سئوال 48: اول كسى كه آشكارا مخالفت كرد چه كسى بود؟
پاسخ : شخصى بنام حارث بن نعمان فهرى بود. كه با تحريك ديگر مخالفان جرئت كرد تا آشكارا مخالفت كند و با رسول خدا به مجادله پردازد.
سئوال 49: چه افرادى پس از بيعت عمومى دست به توطئه و مخالفت زدند؟
پاسخ : آنانكه نقشه ترور پيامبر را ريختند. آنانكه پس از 75 روز به خانه امام على (ع ) هجوم آوردند.(12) آنانكه امامت را از اهل بيت (ع ) غصب كردند.
سئوال 50: چرا پس از غدير، عذرى براى كسى باقى نماند؟
پاسخ : زيرا هم ابلاغ فرشته بود هم اعلام رسول خدا.
انتخاب الهى بود و هم بيعت آشكارى پيامبر (ص ) با على (ع ) و سرانجام بيعت عمومى مسلمانان با امامان معصوم (ع ) از امام على (ع ) تا حضرت مهدى (ع ).
زبانى و بيعت علمى تمام مسلمانان بلاد اسلامى همراه با پيامبر اسلام (ص ) آيا ديگر عذرى براى انكار غدير باقى خواهد ماند؟ هرگز!! كه حضرت زهرا (س ) بارها اين حقيقت را مطرح مى كرد كه فرمود: فما جعل الله لا حد بعد غدير خم من حجه و لا عذر.(13) (خداوند بزرگ پس از حادثه غدير خم ((كه ولايت على (ع ) اعلام گرديد) براى هيچكس عذر و بهانه اى باقى نگذاشته است ))
_________
12- 1 خصال شيخ صدوق ج 1 ص 173 و امالى شيخ طوسى ص 383

سئوال 51: اولين مخالف غدير كه عذاب شد به پيامبر چه گفت ؟
: حارث بن نعمان فهرى پس از مخالفت آشكار خطاب به رسول خدا(ص ) گفت : (اى محمد! ما را به خدا خواندى پذيرفتم ، نبوت خود را مطرح كردى ، لااله الاالله و محمد رسول الله گفتيم ، ما را به اسلام دعوت كردى اجابت كرديم ، گفتى ، نماز در پنج وقت بخوانيد خوانديم ، به زكات و روزه و حج و جهاد سفارش كردى اطاعت كرديم ، حال پسر عموى خود را امير ما ساختى كه نمى دانيم اين حكم از طرف خداست يا با اراده شخصى شما پيدا شده است ؟)(14) رسول خدا(ص ) پاسخ داد سوگند به خدا كه جز او پروردگارى نيست ، اين دستور از طرف اوست .
سئوال 52: اولين مخاف غدير چگونه عذاب شد؟
سخ : حارث بن نعمان فهرى خود تقاضاى عذاب كرد و آنقدر مغرور بود كه مى پنداشت كه قدرتى وجود ندارد تا او را كيفر دهد. وقتى رسول خدا(ص ) به او فرمود اعلام ولايت اميرالمؤ منين (ع ) و فرمان بيعت عمومى به دستور خدا انجام گرفت و من وظيفه اى جز ابلاغ و اجراى آن نداشتيم .
نعمان پس از شنيدن اين جواب ، خشمناك شده سر به آسمان بلند كرد و گفت : (خدايا اگر آنچه را كه محمد درباره على مى گويد از طرف تو است ، و به امر توست ، سنگى از آسمانى بر من فرود آيد و مرا عذاب كند) هنوز سخنان حارث بن نعمان به پايان نرسيده بود كه از آسمان سنگى بر او فرود آمد و او را به هلاكت رساند كه آيات 1 و 2 سوره معراج نازل شد.
سئوال 53: كدام آيه قرآن به كيفر مخالف غدير اختصاص دارد؟
پاسخ : آيه 1 و 2 سوره معارج
سئل سائل بعذاب واقع للكافرين ليس له دافع .(15)
__________
14- 3 به اسناد و مدارك سئوال 56 مراجعه شود
15- 1- تذكره الخواص ص 19: ابن جوزى حنفى و تفسير المنارج ج 6 ص 464

سئوال 54: فاطمه زهرا(ع ) نسبت به آغاز مخالفت چه فرمود؟
پاسخ : حضرت زهرا(س ) نگاهى معنادار به امام على (ع ) نمود و فرمود: اتظن يا الحسن ان هذا الرجل وحده ؟! والله ما هو الا طليعه قوم لا يلبئون ان يكشفوا عن وجوههم اقنعتها عندما تلوح لهم الفرصه .(16)
(اى ابوالحسن ! آيا گمان مى كنى در مى كنى در مخالفت با غدير، اين مرد تنهاست ؟ سوگند به خدا او پيشگام قومى است كه هنوز نقاب از چهره هايشان فرو نيافتاده است و آنگاه كه فرصت بدست آوردند مخالف خود را آشكار خواهد ساخت )
على (ع ) در پاسخ فرمود: من دستور خدا و پيامبر را انجام مى دهم و به خدا توكل مى كنم كه بهترين يارى دهنده است .
سئوال 55: چند آيه به مخالفان غدير اختصاص دارد؟
پاسخ : 1- آيه 1 و 2 سوره معارج به مخالفت و عذاب حارث بن نعمان فهرى
2 آيه 67 مائده به كل مخالفان ارتباط دارد كه فرمود: و الله يعصمك من الناس ان الله لا يهدى القوم الكافرين .
(خدا تو را از شر انسانهاى مخالف حفظ مى كند همانا خدا مردم كافر را هدايت نخواهد كرد.)
سئوال 56: مخالفان غدير چه توطئه هاى را طراحى كردند؟
پاسخ : توطئه هاى فراوانى را طرح كردند كه مهمترين آنها به شرح زير است :
1 مخالفت آشكار
2 طرح ترور رسول خدا(ص ) در جاده هاى كوهستانى بين راه مدينه
3 پيمان سياسى نظامى براى بدست گرفتن قدرت
4 نوشتن طومار دروغين و نفرين شده
__________
16- 2 سيره حلبى شافعى ج 3 ص 308

سئوال 57: اولين برخورد مسلحانه پس از غدير چگونه شكست خورد؟
ن ولايت اميرالمؤ منين (ع ) كه فكر مى كردند در بن بست كاملى قرار كه تصميم نهايى را گرفتند، و آن ترور پيامبر (ص ) بود كه بگونه اى طبيعى با رم دادن شتر آن حضرت در ((عقبه )) كه راه كوهستانى ، و دره هاى عميق داشت به اهداف خود برسند، با يكديگر گفتند: بر سر راه كوهستانى ((عقبه )) كمين كرده و با پرتاب سنگ و چوب و آلاتى كه صداهاى وحشتناك توليد كند، شتر پيامبر (ص ) را رم مى دهيم تا سقوط كند و در آن دره هاى عميق فرو غلطد، آنگاه از تاريكى شب بهره جسته فرار مى كنيم ، و فردا همه جا مى گوئيم كه مرگ پيامبر يك حادثه طبيعى بود.
اب رفتند و بر سر راه كمين كرده و منتظر رسيدن شتر پيامبر (ص ) و همراهان شدند. رسول گرامى اسلام به وسيله فرشته وحى از نقشه آنان آگاهى يافت ، چون به عقبه نزديك شدند، به حذيفه بن يمان ، و عمار ياسر فرمود تا يكى عنان شتر را در دست گيرد، و ديگرى شتر را هدايت كند.
منافقان كمين كرده ، هر چه داشتند پرتاب نمودند، و با سر و صداهاى گوناگون سعى كردند، شتر را رم دهند كه به امر خدا هيچ تزلزلى در حركت شتر پديد نيامد، و ترور نافرجام ماند.
ترور پيامبر (ص ) اين فرصت طلايى را نمى توانستند از دست بدهند كه با شمشيرهاى برهنه ، خود به پيامبر (ص ) حمله كردند، ولى با مقاومت بى نظير عمار ياسر و حذيفه روبرو شدند.اگر اندكى درنگ مى كردند ديگر ياران پيامبر (ص ) كه پيوسته و آهسته در يك كاروان بزرگ در حركت بودند سر مى رسيدند و كار همه منافقان تباه مى شد. پس ناچار فرار كردند.
حذيفه گفت يا رسول الله آنها چه كسانى بودند؟پيامبر فرمود نگاه كن : در آن هنگام برقى جهيد و چهره آنان آشكار ديده شد كه حذيفه با شگفتى آنها را شناسايى كرد.(17)
ترور نافرجام و افشاى اسامى دست اندركاران ، اولين زنگ خطر در امت اسلامى به صدا در آمد كه مخالفان به آخر خط رسيدند، و از هيچگونه اقدامى دست بردار نيستند، كه اندوهى بر دل ياران پيامبر (ص ) نشست ، و با نگرانى و با مراقبت شديدترى در حفظ جان رسول خدامى كوشيدند. همه مى دانستند چه اختلافاتى پديد خواهد آمد.
و به روشنى ، حوادث تلخ آينده را مى نگريستند. كه نگرانيها و گريه هاى رسول خدا در آستانه رحلت ، براى تنهاى على (ع ) و اهل بيت گرامى او بر همين اساس شكل مى گرفت .
سئوال 58: تشكل هاى سياسى پس از غدير چه اهدافى داشتند؟
سخ : پس از بيعت عمومى مسلمانان با على (ع ) و نگرانى سخت مخالفان ، هر لحظه احتمال مى رفت كه از غدير خم تا مدينه ، در آن راه طولانى تشكل هاى شيطانى شكل گيرد، و دست به يك سلسله حركات مذبوحانه بزنند كه براى جهان اسلام ، و وحدت امت اسلامى ناخوشايند باشد.از اين رو پيامبر (ص ) دستور داد تا منادى اعلام كند كه : ((در طول راه به امر رسول خدا تا رسيدن به شهر مدينه ، دو نفر يا سه نفر حق ندارند گردهم آمده و در گوش يكديگر زمزمه كنند.))
با اين فرمان تشكيل هاى شيطانى ضربه خورد، و اجتماعات توطئه آميز لغو گرديد، مخالفان ديگر نتوانستند در طول راه نقشه اى را سامان دهند يا طرح خطر ناكى را تحقق بخشند.
_________
17- 1 ارشادالقلوب ص 112 و بحارالانوارج 28 ص 86 و ابن حزم اندلسى ج 3

سئوال 58: تشكل هاى سياسى پس از غدير چه اهدافى داشتند؟
سخ : پس از بيعت عمومى مسلمانان با على (ع ) و نگرانى سخت مخالفان ، هر لحظه احتمال مى رفت كه از غدير خم تا مدينه ، در آن راه طولانى تشكل هاى شيطانى شكل گيرد، و دست به يك سلسله حركات مذبوحانه بزنند كه براى جهان اسلام ، و وحدت امت اسلامى ناخوشايند باشد.از اين رو پيامبر (ص ) دستور داد تا منادى اعلام كند كه : ((در طول راه به امر رسول خدا تا رسيدن به شهر مدينه ، دو نفر يا سه نفر حق ندارند گردهم آمده و در گوش يكديگر زمزمه كنند.))
با اين فرمان تشكيل هاى شيطانى ضربه خورد، و اجتماعات توطئه آميز لغو گرديد، مخالفان ديگر نتوانستند در طول راه نقشه اى را سامان دهند يا طرح خطر ناكى را تحقق بخشند.
سئوال 59: اولين طومار ننگين را چگونه و براى چه نوشتند؟
فكر تهيه طومارى افتادند تا مخالفت خود را با ولايت على (ع ) اعلام دارند، و بگويند كه مخالفت ما سازمان يافته و مستحكم است . از اين رو در خانه ابابكر گرد آمدند و پس از گفتگوهاى فراوان ، عهدنامه اى با خط سعيدبن عاص نوشتند كه با بررسى امضاء تاييد كنندگان اين طومار، عمق كينه توزى قريش و مخالفان على (ع ) به اثبات مى رسد كه نام : ابوسفيان ، و فرزند ابى جهل ، و صفوان بن اميه در راس همه امضاها به چشم مى خورد. يعنى سردمداران شرك و كفر دست در دست منافقان مسلمان نما گذاشته اند تا خورشيد ولايت را انكار كنند.(18)
سئوال 60: پيامبر (ص ) كدام آيه از قرآن را در افشاى طومار ننگين قرائتكردند؟
پاسخ : پيامبر (ص ) پس از مشاهده ابو عبيده جراح چون آگاهى به توطئه پنهانى آنان داشت آيه 79 سوره بقره را تلاوت فرمود: فويل للذين يكتبون الكتاب بايديهم ثم يقولون هذا من عندالله
(واى بر كسانى كه كتاب را با دستان خود مى نويسند و آن را براى اينكه به بهاى اندك بفروشد به خدا نسبت مى دهند)
_________
18- 1 كشف اليقين علامه حلى ص 137 و بحارالانوار ج 28 ص 86

6 غدير در آيات و روايات
سئوال 61: اولين آيات مربوط به روز غدير كدام است ؟
پاسخ : اولين آيه اى كه بر رسول خدا(ص ) نسبت به حادثه عظيم غدير نازل شد آيه 67 سوره مائده است كه فرود: يا ايهاالرسول بلغ ما انزل اليك من ربك .
(اى پيامبر! آنچه بر تو نازل شد ((نسبت به ولايت على (ع ) از طرف پروردگار تو امروز ابلاغ كن
سئوال 62: چند آيه قرآن به حادثه عظيم روز غدير اختصاص دارد؟
پاسخ : چهار آيه به ماجراى عظيم غدير اختصاص دارد:
1 آيه 67 سوره مائده اولين آيه ((يا ايهاالرسول بلغ ))
2 آيه 3 سوره مائده . ((اليوم اكملت لكم دينكم ))
3 آيه 1 و 2 سوره معارج ((سال سائل بعذاب واقع )) نسبت به عذاب كردن حارث بن نعمان فهرى
4 آيه 79 بقره . ((فويل للذين يكتبون الكتاب )) (نسبت به پيمان نامه سياسى ابابكر و عمر و عثمان و ابوعبيده و سالم ، كه پيمان نامه را در اختيار ابوعبيده گذاشتند و پيامبر صبح فردا خطاب به او اين آيه را خواندند.)
سئوال 63: چرا در روز غدير دين كامل شد؟
ين به نبوت و امامت بستگى دارد زيرا پيامبران دين الهى را به مردم ابلاغ مى كنند و تشكيل ملت و دولت توحيدى مى دهند و عامل ((محدثه )) آورنده دين مى باشند و امامان معصوم (ع ) دين الهى را پس از پيامبران با همان اصالت و سلامت به عصرها و نسل هاى آينده انتقال مى دهند، حفظ مى كنند و عامل جاودانگى و حفظ دين خداوند، چون در غدير بيعت با ولايت تحقق يافت و اصل امامت در پرتو اصل نبوت سامان گرفت دين تكميل شد كه فرمود: اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دنيا.
(امروز ((روز غدير)) دين را براى شما كامل كردم ، و نعمت من بر شما تمام شد و رضايت دادم كه اسلام دين شما باشد.)
سئوال 64: چرا نعمت هاى خدا بر انسانها در روز غدير بهاكمال رسيد؟
پاسخ : همه نعمت ها، و خوبيها، صلح و آرامش ، امنيت و رفاه ، همه و همه در سايه حاكميت اسلام است ، و حاكميت اسلام پس از رسول خدا(ص ) در پرتو ولايت عترت است ، پس نعمت ولايت از همه نعمت ها برتر است كه در روز غدير با تحقق بيعت عمومى براى ولايت عترت ، نعمت پروردگارى كامل شد. ((و اتممت عليكم نعمتى .))

سئوال 65: حضرت زهرا(س ) چگونه حادثه غدير را مطرح مى فرمايد؟
رت زهرا(س ) فرمود: و اعجباه انسيتم يوم غدير خم ؟ سعمت رسول الله يقول : على خير من اخلفه فيكم ، و هو الامام و الخليفه بعدى ، و سبطاى و تسعه من صلب الحسين (ع ) ائمه ابرار لئن اتبعتوهم وجدتموهم هادين مهديين و لئن خالفتموهم ليكون الاختلاف فيكم الى يوم القيامه .
فرمود: (شگفتا! آيا حادثه عظيم غدير خم را فراموش كرده ايد؟ شنيدم كه پيامبر گرامى اسلام فرمود: و على بهترين كسى است كه او را جانشين خود در ميان شما قرار مى دهم على (ع ) امام و خليفه بعد از من است و دو فرزندم حسن و حسين (ع ) و نه نفر از فرزندان حسين (ع ) پيشوايان و امامانى پاك و نيك اند. اگر از آنها اطاعت كنيد شما را هدايت خواهند نمود و اگر مخالفت ورزيد، تا روز قيامت بلاى تفرقه و اختلاف در ميان شما حاكم خواهد شد)(19)
سئوال 66: امامان معصوم (ع ) چگونه غدير را تبليغ مى كردند؟
سخ : امامان معصوم (ع ) پس از رسول خدا(ص ) همواره در بحث و مناظرات سياسى ، عقيدتى خود مردم را به ياد غدير مى انداختند و مى فرمودند اگر اعتراف داريد كه روز غديرى وجود دارد، و بيعت با ولايت در آن روز تحقق يافت ، پس چرا حكومت غير ما را پذيرفته ايد؟ پس از حضرت زهرا (س ) كسى كه روش مناظره با حديث غدير را از نظر كاربردى مطرح فرمود على (ع ) است . در بسيارى از مواقع حساس ، و در روز شورى و تا ((سال 23 هجرى )) كه امام فرمود:
فانشد كم باالله هل فيكم احد قال رسول الله (ص ) من كنت مولاه فعلى مولاه ، الهم وال من والاه ، و عاد من عاداه وانصر من نصره ، ليبلغ الشاهد الغايب غيرى ؟
يان شما غير از من كسى هست كه پيامبر (ص ) درباره او فرمود باشد؟((هر كس را كه من مولى او هستم ، على مولى اوست ، خدايا دوست دار دوستان او را، دشمن دار دشمنان او را، يارى كن يارى كنندگان او را، پس بايد حاضران به غائبان خبر دهند)) همه گفتند: نه غير از تو كسى نيست (قالواللهم لا)(20)
و پس از حضرت اميرالمؤ منين (ع ) حضرت امام مجتبى (ع ) و عمار ياسر و عبدالله بن جعفر و قيس بن سعد با ياد حماسه غدير با دشمنان ولايت على (ع ) بحث و مناظره كردند.
از حديث غدير را ديگران از حضرت زهرا (س ) ياد گرفتند، كه آغازگر اين راه بود، و با دشمنان ولايت بر اساس حماسه غدير بحث و مناظره مى كرد كه يكى از آنها اصبغ نباته است . اصبغ يكى از رجال بنام و از ياران حضرت على (ع ) است كه براى مذاكره با معاويه به شام فرستاده شد. ر معاويه وارد شدم ديدم عمروبن عاص و جمعى از سران بنى اميه در اطراف معاويه حلقه زدند، و ابوالدرداء در پيش روى او قرار دارند. تا چشم او به من افتاد، گفت : عثمان مظلوم كشته شد و چرا على (ع ) قاتلان عثمان را به من تحويل نمى دهد؟ در جواب معاويه گفتم : اى معاويه ، ما و هم مى دانى كه دروغ مى گويى ، تو عثمان را بهانه قرار دادى كه به حكومت دست يابى . بعد به ابوهريره گفتم : تو را به خدائى كه مى پرستى سوگند مى دهم در روز غدير خم كجابودى ؟ ابوهريره گفت : در ميان جمعيت بودم . پرسيدم ، رسول خدا در آن روز درباره على (ع ) چه فرمود؟ ابوهريره گفت شنيدم كه رسول خدا فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم و ال من والاه و عادمن عاداه و انصر من نصره و خذله .
گفتم اى ابوهريره ! تو كه اين سخنان را با گوش خود از پيامبر شنيدى پس چرا على (ع ) را دشمن مى دارى ؟ ابوهريره فقط گفت : انالله و انا اليه راجعون .
چون معاويه ديد كه روش مناظره من در حاضران مجلس تاءثير كرد فرياد زد و با سخنان بى مورد مرا ساكت كرد.(21)
حماسه غدير آنقدر والاست كه دشمنان امام نيز در بحث و مناظره خود از حديث غدير ياد مى كردند مانند: عمروعاص كه براى غلبه بر معاويه عمربن عبدالعزيز براى پيروزى بر مخالفان و ماءموران براى پاسخ دادن به علماء فرق سلامى ، را مى توان نام برد.
______
19- 1 بحارالانوار ج 36 ص 353 و غايه المرام ص 96
20- 2 الغدير ج 1 ص 159 و مناقب خوارزمى حنفى ص 217
21- 1 پيكار صفين ص 123 و فتوح البلدان ص478

سئوال 67: از ديدگاه امامان شيعه بزرگترين عيد اسلامى كدام است ؟
پاسخ : پس از حادثه عظيم غدير يكى از مسئوليت هاى سياسى اجتماعى مسلمين اين بود كه از ديدگاه امامان شيعه بزرگترين عيد ملت اسلام عيد غدير است . امام رضا (ع ) فرمود: و هو يوم الزينه فمن تزين ليوم الغدير غفرالله كل خطيئه عملها صغيره او كبيره .(22)
(روز غدير، روز زينت و آراستن است ، كسى كه براى روز غدير خود را بيارايد خدا گناهان او را چه كوچك باشد چه بزرگ مى آمرزد.)
سئوال 68: چرا غدير همه چيز شيعه مى باشد؟
پاسخ : زيرا غدير يعنى بيعت با ولايت ، و ولايت همه چيز امت اسلام است ، اگر ولايت عترت نباشد، دين ناقص است و نبوت پيامبر (ص ) ناتمام و نعمت هاى الهى نيز تمام نيست .
سئوال 69: سخن حضرت زهرا (س ) با مردم مدينه در مورد روز غدير چه بود؟
يكى از روزهاى پس از پيامبر (ص ) كه مردم در كوچه نزديك خانه حضرت على (ع ) گرد آمده بودند، دختر رسول خدا(ص ) از خانه بيرون آمده و در كنار درب ورودى منزل ايستاد، و خطاب به مردم فرمود: لا عهد لى بقوم حضروا اسوء محضر منكم ،تركتم رسول الله (ص ) جنازه بين ايديننا و قطعتم امركم فيمابينكم ، لم تستامرونننا و لم تردو النا حقا كانكم لم تعلموا ما قال يوم غدير خم ، والله لقد له (على بن ابى طالب ) يومئذ الولاء ليقطع منكم بذالك منها الرجاء، ولكنكم قطعتم الاسباب بينكم و بين نبيكم ، ولله حسيب بيننا و بينكم فى الدنيا و الاخره .
(من ملتى را مثل شما نمى شناسم كه اينگونه عهدشكن و بد برخورد باشند، جنازه رسول خدا را در دست ما گذاشته رها كرديد، و عهد ما پيمانهاى ميانتان را بريده ، فراموش نموده ايد و ولايت و رهبرى امام على (ع ) و ما اهل بيت را نكار كرديد، و حق مسلم ما را باز نگردانديد.
غدير خم آگاهى نداريد؟ سوگند به خدا كه رسول گرامى اسلام در آن روز ولايت و رهبرى امام على (ع ) را مطرح كرد و از مردم بيعت گرفت ، تا اميد شما فرصت طلبان تشنه قدرت را قطع نمايد، ولى شما رشته هاى پيوند معنوى ميان پيامبر (ص ) و خودتان را پاره كرديد، اين را بدانيد كه خداوند در دنيا و آخرت بين ما و شما داورى خواهد كرد.)(23)
سئوال 70: اگر غدير نبود آيا عاشورايى وجود داشت ؟
پاسخ : خير، زيرا عاشورا در تداوم تحقق فرهنگ غدير بوجود آمد.
غدير خم يعنى بيعت با ولايت عترت پيامبر (ص ) و اگر امت اسلامى با ولايت عترت بيعت كرد و آن را پذيرفت ديگر نمى تواند حكومت ننگين يزيد را بپذيرد! پس شهداى عاشورا نيز فدائيان آگاه خط غديرند.
__________
22- 1 الغدير ج 1 ص 1.2 و اقبال الاعمال ابن طاووس ص464
23- 1 امالى شيخ مفيد ص 49 و الامامه و السياسه ج 1 ص 12

سئوال 71: اگر غدير نبود آيا شناخت مؤ من و منافق ممكن بود؟
ولايت نبود مدعيان دروغين ، منافقان تشنه قدرت ، انسانهاى متظاهر به اسلام آزمايش نمى شدند، همه مى گفتند ايمان داريم همه ادعا داشتند از ياران پيامبرند، همه اظهار مى كردند مسلمانند اما وقتى فرمان خدا ابلاغ شد كه همه بايد با امام بر حق بيعت كنند، و بر اين بيعت وفادار بمانند. گروهى آشكارا مخالفت كردند. و گروه ديگر پيمان نامه سياسى نوشتند. برخى انواع توطئه ها را سامان دادند تا خلافت از خاندان عترت خارج شود آنگاه غدير معيار شناخت مؤ من و منافق كه حضرت اباعبدالله فرمود:
ما كنا نعرف المنافقين على عهد رسول الله ، الا ببغضهم عليا و ولده عليه السلام .(24)
امام حسين (ع ) فرمود: (در زمان رسول خدا(ص ) منافقين را نمى شناختيم جز با دشمنى و كينه توزى آنان نسبت به على (ع ) و فرزندان او.
سئوال 72: اگر غدير نبود آيا تداوم اسلام ناب امكان داشت ؟
پاسخ : خير، هرگز!! زيرا اسلام بدون ولايت نبود، انواع آداب و رسوم جاهلى را بنام اسلام مطرح مى كردند، چه اينكه 72 فرقه بوجود آوردند. از اين رو غدير اسلام ولايت را مطرح كرد و اسلام ولايت ضامن تداوم اسلام ناب تا قيامت شد.
_________
24- 1 عيون اخبار الرضا (ع ) ج 2 ص 72 و بحارالانوار ج 39 ص 302

برای دسترسی آفلاین به این سوال وجواب ها می توانید به صورت کتاب
از اینجا دریافت نمایید.
http://www.askquran.ir/downloads.php?do=file&id=2887

الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکين بولاية اميرالمومنين و الائمة عليهم السلام

به نام خدا

غدير، جستجوگر نشانه ي تو يا علي!

غدير، ديده بارها، تبسم تو يا علي!

غدير، صبح صادق و روايت ظهور تو

تصوري غريب از تلاطم صبور تو

غدير، روز بيعت دوباره با سپيده شد

غدير،اگر چه مختصر،طلوع يك پديده شد

غدير، شاهد امين لحظه ي فراز تو

نيازمند بوي عطر دست چاره ساز تو

غدير، روز رويش قصيده هاي گفتني

تو در دل غدير خم، تجسم شكفتني

غدير، راز دار هر سكوت و اضطراب تو

غدير، سطر فصلي از حوادث كتاب تو

غدير، قطعه اي كوير خشك و دير آشنا

غدير، گام اول قيام سرخ كربلا

غدير، بركه اي پر از طنين ناب و زمزمه

حكايت شنيدني، از آرزوي فاطمه!

سيدمحمد سادات اخوي


الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکين بولاية اميرالمومنين

به نام خدا

در غدیر بود که تیرگی‏ها فراری شدند و نورانیت محض، خودنمایی کرد.


در غدیر بود که قیافه ایمان، تماشایی شد و شاخه‏ های عشق، بر تن ایمان رویید.

در غدیر بود که نیلوفر عشق، بر گرد محور زمین پیچید.



به روز رسانی تاپیک به مناسبت دهه مبارک ولایت

سلام علیکم
با عرض تبریک عید غدیر خم خدمت شما عزیزان
:hamdel:
سال دهم هجرت فرا رسید، در حقیقت این سال، سال وداع پیامبر و سال نتیجه گیری و تعیین رهبر و جانشین و سال كامل شدن دین و سال اتمام حجّت بود، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ با زحمات شبانه روزی و طاقت فرسای خود، بار مسؤولیت بزرگ رسالتش را به پایان رساند و به بهترین وجه موفق گردید، زمینه پیروزی اسلام را در جهان ایجاد نماید و سرتاسر جزیره العرب تحت پرچم اسلام در آمد و می‎رفت كه انقلاب اسلامی از مرزها صادر گردد و جهان گیر شود. اینك به طور فشرده نظری به ماجرای «حجّه الوداع» و «غدیر» می‎افكنیم:
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در سال دهم هجرت از طرف خدا مأمور شد كه شخصاً در مراسم حجّ شركت كند و آن چه از احكام حجّ و هدف از حجّ هست به مردم ابلاغ نماید، و پیرایه‎ها را از این عبادت سیاسی ـ عبادی دور سازد، و اعلام شد كه آخرین حجّ (و آخرین سال عمر) پیامبر است، مردم از اطراف و اكناف در حجّ آن سال شركت كردند، علی ـ علیه السلام ـ كه به یمن رفته بود، با 34 قربانی و جزیه‎ای كه از مردم نجران گرفته بود، به پیامبر پیوست، در مدینه و طول راه، هفتاد هزار مسلمان به پیامبر پیوستند، و در مكّه بیش از صد هزار مسلمان، اجتماع كرده و حجّ را با پیامبر انجام دادند، ندای لبیك و شعار توحید، سراسر مكّه و عرفات و مِنی را فرا گرفت. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در عرفات و در فرصت‎های مناسب دیگر برای مردم خطبه خواند و سخنرانی كرد و مطالب و دستورهای مهم اسلام را برای آنها بیان نمود، به خصوص پیروی از قرآن و سنّت را تأكید كرد و در آخر با انگشت شهادت به آسمان اشاره كرد و گفت: «خدایا شاهد باش كه من پیامهای تو را به مردم ابلاغ نمودم[1].»
ماجرای غدیر خم و تعیین جانشین
پس از مراسم حجّ، مسلمانان آماده حركت به بلاد و شهرهای خود شدند و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ عازم مدینه گردید. وقتی كه كاروان پیامبر به سرزمین غدیر خُمّ (پنج كیلومتری جُحفه) رسید، جبرئیل از طرف خدا فرود آمد و آیه 67 سوره مائده را بر پیامبر نازل كرد:
«یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ؛ ای پیامبر آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است به طور كامل به مردم برسان و اگر نكنی، رسالت او را انجام نداده‎ای، و خداوند تو را (از خطرات احتمالی مردم) حفظ می‎كند.»
بیابان غدیر در حقیقت چهار راهی بود كه مردم حجاز را از هم جدا می‎كرد، راهی به سوی مدینه و راهی به عراق و راهی به مصر و راهی به یمن.
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ دستور توقف داد، اعلام كرد آنها كه جلوتر رفته‎اند برگردند و آنها كه نرسیده‎اند، برسند. جمعیتی بالغ بر 90 هزار و به قول بعضی 114 هزار و به قول بعضی دیگر 120 هزار یا 124 هزار نفر در آن بیابان سوزان، همه در انتظار بودند تا ببینند پیامبر می‎خواهد چه امر مهمّی را ابلاغ كند.
روز پنجشنبه 18 ذیحجّه بود كه به دستور پیامبر منبری از جهاز شتران ترتیب داده شد. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بر فراز آن رفت و پس از حمد و ثنا و مطالب دیگر... ناگهان خم شد دست علی ـ علیه السلام ـ را گرفت و بلند كرد و فرمود:
«فَمَن كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِی مَوْلاهُ؛
هر كس كه من مولا و رهبر او هستم علی مولا و رهبر او است.»
این جمله را سه بار و به گفته بعضی چهار بار تكرار كرد، آن گاه در حق دوستان علی ـ علیه السلام ـ دعا و در حق دشمنانش نفرین نمود، سپس اعلام كرد كه این موضوع را حاضران به غایبان برسانند.
پس از آن، مسلمانان به دستور پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ با شور و هیجان به حضور علی ـ علیه السلام ـ رسیده و مقام امامت و رهبری آن حضرت را پس از پیامبر به او تبریك و تهنیت می‎گفتند.[2]
به این ترتیب، آیین اسلام، توسط پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پس از تعیین جانشین، به طور كامل به پایان رسید، و آن چه بر عهده پیامبر اسلام گذاشته شده بود، انجام پذیرفت. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در خطبه غدیر به خصوص درباره دو چیز وصیت كرد، فرمود:
«من از میان شما می‎روم و دو چیز گرانقدر را در میان شما می‎گذارم اگر به آن دو عمل كنید هرگز گمراه نخواهید شد: اولی كتاب خدا، قرآن كه به ریسمان وحی متّصل است و دومی عترت من (ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ)».[3]
این وصیت با عنوان «حدیث ثِقْلَین» معروف است كه شیعه و سنّی آن را نقل كرده‎اند و از مسلمات تاریخ اسلام می‎باشد.
آن گاه آیه 3 سوره مائده نازل گردید:
«الْیوْمُ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِیناً؛ امروز آیین شما را كامل و نعمت را بر شما تمام كردم و خشنود گشتم كه اسلام دین شما باشد.»
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ تكبیر گفت، در این هنگام مردم با شور و هیجان نزد علی ـ علیه السلام ـ آمده و او را به این مقام (رهبری پس از پیامبر) تبریك گفتند، از جمله افراد سرشناس یعنی ابوبكر و عمر به محضر علی ـ علیه السلام ـ آمدند و هر كدام جداگانه گفتند:
«بَخٍّ بَخٍّ لَكَ یابْنَ اَبِیطالِبٍ، اَصْبَحْتُ وَ اَمْسَیتَ مَولای وَ مَوْلا كُلُّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ؛ آفرین بر تو باد، آفرین بر تو باد ای فرزند ابو طالب كه صبح و شام كردی در حالی كه رهبر من و تمام مردان و زنان مسلمان شدی.»[4]
عذاب فوری اعتراض كننده به رهبریت علی ـ علیه السلام ـ
قرآن در سوره معارج (هفتادمین سوره قرآن) در سه آیه آغاز آن، به ماجرای عذاب فوری اعتراض كننده به ماجرای غدیر و رهبریت حضرت علی ـ علیه السلام ـ اشاره كرده و می‎فرماید:
«سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ـ لِلْكافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِعٌ ـ مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ؛ تقاضا كننده‎ای تقاضای عذابی (برای خود) كرد، كه آن عذاب رخ داد، این عذاب مخصوص كافران است و هیچ كس نمی‎تواند آن را دفع كند، از سوی خداوندی كه فرشتگانش به سوی آسمان صعود می‎كنند.»
بسیاری از مفسّران و محدّثان در ذیل این آیه چنین نقل كرده‎اند:
پس از ماجرای غدیر، و نصب رهبریت علی ـ علیه السلام ـ از جانب پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ، مردم از اطراف و اكناف، از آن باخبر شدند، یكی از كینه توزان لجوج به نام «نعمان بن حارث فهری»[5] به حضور پیامبر آمد و گستاخانه چنین گفت: «تو به ما دستور به گواهی به یكتایی خدا و رسالتت دادی، ما گواهی دادیم، سپس دستور به نماز و روزه و حجّ و جهاد و زكات دادی، همه این دستورها را پذیرفتیم، با این همه، راضی نشدی تا این كه این جوان (اشاره به حضرت علی ـ علیه السلام ـ) را جانشین خود و رهبر ما پس از خود نمودی، آیا این دستور از ناحیه خودت است یا از ناحیه خدا؟»
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «سوگند به خدایی كه معبودی جز او نیست، این دستور از ناحیه خدا است.»
نعمان كه بسیار خشمگین بود، از پیامبر روی برگردانید و گفت:
«اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَینا حِجارَهً مِنَ السَّماءِ؛ خدایا! اگر این سخن حقّ است و از ناحیه‌ تو است، سنگی از آسمان بر ما بباران!»[6]
بی‎درنگ سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و بر زمین در غلتید و كشته شد. اینجا بود كه سه‌ آیه بالا نازل شد.[7]
___________________________
[1]. این خطبه در بحار، ج 21، ص 405 آمده است، در این خطبه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ 15 دستور مهم اسلامی را مطرح كرده است.
[2]. داستان مشروح غدیر، با مدارك بی‎شمار از كتب اهل تسنن در كتاب الغدیر جلد اول آمده است.
[3]. مسند احمد، ج 3، ص 17 و 59؛ صحیح مسلم، جلد 2، ص 38؛ صواعق، ص 91؛ تفسیر فخر رازی، ج 3، ص 24.
[4]. الغدیر، ج 1، ص 11 و 47.
[5]. در بعضی از عبارات، نام این شخص، نضر بن حارث بن كلده ذكر شده است (مجمع البیان، ج 10، ص 352).
[6]. باید توجه داشت كه این عبارت در آیه 32 انفال آمده است كه از سخنان كفّار است، و نعمان بن حارث در كلام خود، همان حرف كافران را به زبان آورده است.
[7]. مجمع البیان، ج 10، ص 325؛ الغدیر، ج 1، ص 239 تا 246 به نقل از سی نفر از علمای معروف اهل تسنّن.

غدیر علی، هنوز هم چشمه‎ای لبریز از آب حیات و دریایی موّاج از كرامتهاست.
«غدیر» دریایی از باور و بصیرت، در كویر حیرت و هامونِ ضلالت است، تا كام جان‎ها از آن سیراب شود.
«غدیر» یك «كتاب مبین» است،
سندی برای تداوم خطّ «رسالت» در جلوه «امامت».
«غدیر»، برای تشنگان، چشمه زلالِ هدایت است، وبرای ره گم كردگان، صراطی است كه به «سنّت پیامبر» منتهی می شود.
غدیر، عید ولایت است.
و... «غدیر علی»، هنوز هم چشمه ای لبریز از «آب حیات» و دریای موّاج از فضایل است.
«غدیر»، روز اكمال دین و اتمام نعمت بود. «غدیر»، برنامه‎ای الهی برای حیرت زدایی از اذهان و اعمال امّت، در افقهای آینده تاریخ بود.
«غدیر»، تداوم خطّ رسالت، در آیینه «امامت» است.
پس... «عاشورا» با «امامت» پیوند دارد، و «غدیر» با «كربلا» پیوسته است.
اگر امّت، «غدیر»ها را پاس بدارند، «عاشورا»های مظلومیّت و كربلا‎های خون و شهادت پیش نمی آید و خورشید امامت، در محاق خلافت قرار نمی‎گیرد.
امّت بی امام، رمه بی چوپان است و گله بی شبان وراه بی علامت و... شب بی چراغ، كشتی بی ناخدا، دشت بی چشمه، و... قنات خشكیده و بی آب !...
رهشناس‎تر از «مولود كعبه» كیست؟ و قاطع‎تر از «ابوتراب» و پسندیده تر از «مرتضی» و والاتر از «علی» كدام است؟
علی علیهِ السّلام، «غدیر خم»، را از دریای فضائلش به موج نشانده است و رسول گرامی اسلام، دست روی چهره خوب و شایسته‎ای گذاشته است. علی، برگزیده محمد نیست، بلكه منتخب خداست و پیامبر فقط ابلاغگر پیام الهی نسبت به امامت اوست.
غدیر، كاشتن بذر ولایت در جان‎هاست.
غدیر، نشان دادن خورشید به گرفتاران ظلمت‎هاست.
غدیر، روز تكمیل دین و اتمام نعمت است.
غدیر، «عید الله الاَكبر» است. عید آل محمّد، عید هواداران حق و وفاداران به پیامبر.
غدیر، عید عدالت و رهبری است، عید انسانیت و كمال طلبی است عید شعله افكنی بر اندیشه‎ها، عید امید آفرینی در دلهاست.
غدیر، روز بشریت و روز «انسان» است. غدیر، تداوم «رسالت محمد» در «ولایت علی» است. غدیر، عید «پیمان» و «میثاق» و «عهد» است.

موضوع قفل شده است