☼ انارترین صبح تاریخ ☼ متون ادبی ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیها)

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
☼ انارترین صبح تاریخ ☼ متون ادبی ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیها)

انارترین صبح تاریخ

آینه موج برداشت و تاریخ به عقب برگشت. هاله ای از ابهام خاطر تاریخ را به یاد رویدادی در شهری آشنا انداخت. کوچه ها همان کوچه، خانه ها همان خانه، و فاطمه همان فاطمه...

گویا روز ما تکرار شده بود و فاطمه ای بر آسمان آغوش مردمی، می درخشید. آن هم در خانه ای که در و دیوارش زنگ محبت داشت. ان روز آسمان ابری نبود، هیچ چکاوکی نغمه خود را حبس نمی کرد، هیچ حوضی بدون ماهی موج نمی زد و هیچ نسیمی بدون سلام به سرو نمی گذشت. درب خانه ها روبروی هم باز می شد و عابران با لبخند و سلام به هم صبح بخیر می گفتند. شهر، شهر پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود. اول صبح سایه ها قد می کشیدند و اقاقیها سرود لبخند می خواندند، یاسها با نوازش خورشید با ناز از خواب بیدار می شدند و اینها همه به پاس یاس بهشتی و خیر کثیر خداوند فاطمه (سلام الله علیها) بود. انارترین روزهای خدا صبح شان را با درود بر او می آراستند. تقویم پر برگ تاریخ، گذر عمر را با صلوات بر خاندان و فرزندان او روز شمار می کرد. جویبارترین نهر فرات مهریه او بود که همه نهرهای روان با نام او جویش و پویش می آغازید. که او فاطمه اطهر (سلام الله علیها) بود. زهرای نامدار تاریخ و بانوی مهربان شفاعت و اینک خانه موسای فرعون شکن مدینه، به نور فاطمه ای دیگر نور باران شد. دختری که استواری قامت پدر بود و زینت طبع برادری طوس آرای. برادر و خواهری که شمع و پروانه هم بودند و در کنار هم دو مصرع یک شاه بیت معصومه (سلام الله علیها) و رضا (علیه السلام)؛ ملیکه و سخا؛ دردانه و وفا؛ گنجینه و صفا و هر دو راضی به حکم قضا.



زیر باران

ای معصومه آسمانی،

دروازه های عشق و آرزویم را تنها به روی تو گشاده ام.
تنهای تنها، به روی تو.

وقتی گذشته از همه زندگی، از همه هست و نیست،
از تمامِ بودنها و نبودنها و زنان و مردان و دنیایشان،

خسته و رهیده از همه، نگاه در نگاهِ کبوترهای عاشقِ حرمت می دوزم؛
چنان رها می شوم و از «من»ها خارج که در «صحنِ آراسته به چراغ و آب و آیینه ات» غرق می شوم.
و آهسته از مرز حرفهای مکرر زندگانی ام، حس می کنم؛
«بر آستان جانان، گر سر توان نهادن»
«گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد».
امروز، روز میلاد توست و من
به یاد و آرزوی لحظه های شیرینِ با تو بودن،
باز غرق می شوم.
برایت حرفها دارم.
اما وقتی صدای نقاره ها را می شنوم، که از بلندای مناره های سپید، دریچه ای به وسعت تمام عالم در قلبم باز می کنند؛
باز هستی ام را گم می کنم.
* * *
ای منتهای تکامل؛
ای خدای من،
بارها، زیر باران، حرفها برایت گفته ام.
همراه باران، اشکها تراویده ام، قصه ها ساز کرده ام تا غصه ها و سوزهای دلم را برایت هجا کند و کرده ام؛
«اما من، همیشه در فهم یاسهای روییده بر دستانِ نبوتت، چونان، حباب بر لب موج شکسته ام».
با کوتاه ترین اندیشه در باره ژرفای تو.
* * *
امروز، از حریم حرمت که گذشتم، انگار عطر حضور ملکوتیان که آمده بودند تا ضریحت را غرق «گلاب» کنند، چون نسیمی خنک روح را نوازش می داد.
انگار، گنبد طلایی ات، درخشان تر از همیشه می درخشید.
و گویا، صدای بال زدنهایی با طبقهای پر از نبات، می آمد که دلهای بی قرار را آرام و تاب دهد.
و امروز، در تولد معصومانه تو، تو که از رنجهای هارونی، جز عشق ترجمه نکردی،
که عطر لاله های سرخ و مهربانِ هجرت را، به جانِ شهرم دمیدی، مشتاقانه سر بر آستانت می سایم.
تو، بوی زینب می دهی. بوی کربلا، بوی حسین(ع) و رضا(ع) و قم عِطر وجود تو را.
و عطر غربت تو،
در سپیده دمان طلوع، چونان نرگسی مست از شور عشق، سر برمی آورد.
و حالا، حس می کنم
تمام خلایق بوی خوب تو و خاندانت را حس می کنند، نه با یک درک دنیایی که با یک حقیقت شیرین.
* * *
معصومه خاندان عصمت،
همه این آراستنها و پیراستنهای حرم، برای توست؛
چراغی بر دلهایمان بتابان «مبادا که راه را به بیراه طی کنیم» و در تاریکی های غروب، دور از حسِ تبلور مغرب، گم شویم.
هنوز هم،
در یک بُهت، مانده ایم، در تفسیر جلوه ای از هر آنچه که در دلمان می گذرد.



همه جا حرف آمدن توست

جاده ها، تمام مسیر آمدنت را بی وقفه دویده اند از شوق؛ مدینه تا قم، همه جا حرف تو، آمدن توست.
می گویند آمده ای تا حنجره ابدیت، جاودانگی خاندان کرم را تا همیشه فریاد کند. آمده ای تا عشق را، قدم به قدم به کمال برسانی.
بانو! ای میراث دار غربت و رنج! شانه های زمین، کوله بار رنجت را عاشقانه بر دوش خواهد کشید و تاریخ، رد قدم هایت را در مسیرها و جاده ها خواهد پیمود. از این پس، تمام پرده ها، راز تو را نجوا می کنند.
بانو! آمدنت، مرهمی است بردل های خسته، آمدنت، یک اتفاق شیرین است؛ در تکرر روزهای خسته زمین.



در هوای مهربانی ات

کبوترانه بال گرفته ام در هوای یکریز مهربانی ات تا دست هایم را به دامان پر از کرامتت بیاویزم، تا چشم های مشتاقم را به پنجره مهربانی ات دخیل ببندم.

تو را می شناسم از دور؛ تو را که آمده ای تا عشق را، به دل ها هدیه کنی و لبخند را به لب ها بیاوری. تو را می شناسم، بانوی بزرگوار قم! چندی است در هوای تو نفس می کشم. بهارانه آمدنت، بر همه هستی، خجسته باد!


باز دلم به غوغای نسیم خوش رحمت از نگین درخشان قم ، هوائی گشته ...

باز دلم دیوانه وار به در دیوار قفس می کوبد تا منفذی بیابد ...

باز دلم چون چراغ خاموشی خود را به نور منیره مقدسی جلا می دهد .

باز دلم غم و درد را بر باد نسیان سپرده و گوئی دست رحمتی در این دیار غربت سرمازده ، یافته است .

باز دلم به سان پرنده ای آسیمه سر ، از بند و اسارت سینه ملول خویشتن گریخته ، به سوی کویری که به فیض حضور کریمه ی اهل بیت(س) به دریای عشق مبدل گشته ، پر می کشد .

باز دلم وز شور و شوق بهار ، در کویر خویشتن بارانی می شود .

میلاد فرخنده بانوی کرامت حضرت فاطمه معصومه (س) مبارک باد


زینب وار

بانو! آمدی تا غربتِ غریبِ این برادر، با قدم‏های انتظار و شوق شما، رنگ دیگری بگیرد.

آمدی تا هجرت بهارگونه و رسولْ مانندت، ذره ذره این خاک را توتیای اهل نظر کند.

زینب‏ وار آمدی تا هیچ کجا بی‏چراغ نماند و دنیا دوباره برای خواهری، داستان حماسی دیدار برادری را بنویسد که پر از آیه ‏های تماشاست؛ و تاریخ، برای هر کودکی، لالایی روشن لحظه‏ های انتظار شما را زمزمه کند، تا او بیاموزد رسم عشق ورزیدن را.

در مدینه متولد شدی، اما شهرت، شهر دیگری است

در مدینه به دنیا آمدی؛ اما خانه تو شهر دیگری است؛ خانه تو آنجایی است که شما را با او می‏شناسند و او را با شما. تو فرزند موسایی علیه‏السلام و مادر این زمین؛ خواهر رضایی علیه‏السلام و همه کس این مردم؛ شفاخانه دلشان، قوت قلبشان، نشان راه و نور چشمانشان.

درست است که در مدینه به دنیا آمدی، اما شهر شما حالا مأمن اهل بیت جدتان شده و خانه هر مؤمنی که به آفتاب ایمان دارد؛ حتی اگر در پشت ابر باشد.

در کتاب خاطره جغرافیایی زمانه، این شهر، بی‏ شما نامی ندارد؛ هر چند قدمتی به درازای قامت تاریخ باستان داشته باشد.

چه خوب شد که آمدی!

بانو! آمدی تا شفیع این مردم باشی و سزاست که همه اهل ایمان، به سفارش شما مزه بهشت را بچشند.

بانو! چه خوب شد که آمدی!


[="Black"]زائري دل شكسته ام آه معصومه جان سلام
دل به مهر تو بسته ام بانوي مهربان سلام
اي ضريحت حريم مهر ياد سبزت شميم دل
نام پاكت نسيم مهر رحمت اسمان سلام
روي تو قبلگاه دل لطف تو شمع راه دل
آستانت پناه دل اي دل بي دلان سلام
هركه يكسردلش شكست از طبيبان نظر گسست
آمد رشته بر تو بست اي اميد جهان سلام
هم شفا هم شفاعتي هم دعا هم اجابتي
هم ولا هم ولايتي اي زمين را آمان سلام
آنكه مهرتوبرگرفت ورغمت شور شر گرفت
بيكران زيرپرگرفت بر تو تا بيكران سلام
* * * * * * * * * * * *
[/]

[="Black"]بارگاهی که به شهر قم به پاست،
هم برای نجف هم کربلاست،
خاک اورا غرق بوسه می کنم،
چون که جای پای اربابم رضاست.
* * * * * * * * * * * *
از جوار دخت بي بي فاطمه
مي‌شوم نائب زيارة از همه
* * * * * * * * * * * *
[/]

[="Black"]يا رب چه قشنگ است و چه زيبا حرم قم
چون جنت اعلا، حرم محترم قم
بانوي جنان، اخت رضا، دختر موسی
دردانه زهرا و ملائك خدم قم
اين مژده بس او را كه بهشت است جزايش
هر كس كه زيارت كندش در حرم قم
[/]

[="Black"]اى دختر عقل و خواهر دین عصمت شده پاى بند مویت
اى میوه شاخسار توحید وى گوهر تاج آدمیّت
شیطان به خطاب ز قم براندند كاین خانه بهشت و جاى حوّاست
اندر حرم تو عقل مات است جسمى كه در این زمین نهان است
این ماه منیر و مهر تابان ایران شده نور بخش ارواح
هر كس به درت به یك امیدى است وى گوهر دُرج عزّ و تمكین
اى علم و عمل مقیم كویت همشیره ماه و دخت خورشید
فرخنده نگین خاتمیّت پس تخت تو را به قم نشاندند
ناموس خداى جایش اینجاست زین خاك كه چشمه حیات است
جانى است كه در تن جهان است عكسى بود از قم و خراسان
مشکات صفت عرش و کرسی محتاج تر از همه «وحیدى» است
[/]

[="Black"]* * * * * * * * * * * *
جا برای گنجشک زیاد است ولی ، به درختان خیابان تو عادت دارم .
* * * * * * * * * * * *
السلام علیک یا سیدتی و مولاتی یا فاطمه معصومه (س)
وقتی خدا به فکر وجود تو اوفتاد
آینه ای مقابل زینب قرار داد
* * * * * * * * * * * *
[/]

[="Black"]به یمن میلادت،ذره ذره نور می شویم و قطره قطره حضور، و دل را به سرای کرامتت دخیل می بندیم تا در روز مقدس تولد تو با دست های پاکت تطهیر شویم.
* * * * * * * * * * * *

برآیینه جمال داور صلوات
بر روشنی چشم پیمبر صلوات
برحضرت معصومه فروغ سرمد
بر دسته گل موسی جعفرصلوات [/]

[="Black"]* * * * * * * * * * * *
بانو! قسم به پنجره هاي ضريح تو .... اين آستان توست که باب الرضاي ماست
* * * * * * * * * * * *
میلاد نور دیده رضا، کعبه دل‏ها، حضرت معصومه علیهاالسلام خجسته باد!
* * * * * * * * * * * *
معصومه جان! عطر میلاد تو، چون نسیم بهشتی است که مشام دل‏ها را می‏نوازد؛ میلادت مبارک!
* * * * * * * * * * * *
معصومه جان! میلادت چون شکوفه‏های بهاری، به جان‏های مشتاق، طراوت می‏بخشد.
* * * * * * * * * * * *
[/]

[="Black"]* * * * * * * * * * * *
میلاد بانوی مهر و وفا، مظهر جود و سخا، حضرت معصومه علیهاالسلام مبارک باد!
* * * * * * * * * * * *
بانویم معصومه علیهاالسلام ! میلادت، نور به چشم‏ها می‏پاشد و سرور به دل‏ها؛ و رایحه بهشتی‏ات، مشام دل را با عطر خوش حضور می‏نوازد؛ میلادت مبارک!
* * * * * * * * * * * *
حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) ديده به جهان گشود و در بوستان معنويت، نسيم سبز بشارت وزيدن گرفت.
* * * * * * * * * * * *
[/]

[="Black"]* * * * * * * * * * * *
معصومه فلسفه شيدايى است و غزل ماندن و بودن، معصومه نگين ايران است كه درقم، شهر اقامه مى درخشد .
* * * * * * * * * * * *
بانویم معصومه علیهاالسلام! نگاه معصومانه‏ات، امید را در دل خسته زمین می‏رویاند و رایحه پاک بهشتی‏ات، نسیم را به وجد می‏آورد.
* * * * * * * * * * * *
آسمان چشم گشاده تا از انوار الهی معصومه اهل بیت نورانی شود و ظرف دلش را پر از پرواز فرشتگان سازد.
زمین دل گشوده تا همه عطشش را با کرامت کریمه اهل بیت سیراب سازد.
زمان، هروله می‏کند تا هلال ذیقعده را در آغوش کشد و از خبر ولادتِ نوری از انوار ولایت در مهد امامت و وصایت، سرشار شور و مستی شود.
سلام بر دیدگان معصومی که عصمت، ناخدای دریای نگاهش بود.
[/]

[="Black"]* * * * * * * * * * * *
سلام بر تو، بانوی آب‏ها و آیینه‏ها!
سلام بر تو، زیباترین مطلع غزل‏های عاشقی!
سلام بر نجابت دست‏ها و کرامت نگاه‏هایت!
«اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطمة معصومه»



* * * * * * * * * * * *
روز میلاد توست و تو روشنی به ما هدیه می‏دهی و ما با دستانی پر از روشنی، از این حُسن بازمی‏گردیم؛ با دل‏هایی که در حوضچه چشمانمان با آب دیده تطهیر شده است.
* * * * * * * * * * * *[/]

[="Black"]* * * * * * * * * * * *
روز میلاد تو هر روز در ما تکرار می‏شود، ای تکرار روشنی در روح و روان ما!
* * * * * * * * * * * *
مژده باد طلوع تو ای معصومه زکیّه که بارقه شهاب تو، روشنایی دیگر در شب‏های مناجات اهل زمین است.
* * * * * * * * * * * *
معصومه، یعنی قداست مریم و عصمت فاطمه و ادامه قصه غصه‏های زینب در جست‏وجوی برادر.
* * * * * * * * * * * *
خجسته باد میلاد بانوی قدسیه مطهره، فاطمه معصومه علیهاالسلام که بارگاه نورانی‏اش محل دایمی نزول فرشتگان بر زمین و دروازه بهشت است.
* * * * * * * * * * * *
[/]

[="Black"]بانویم معصومه (ع)! شرافتِ زن در یاد توست، آن‏هنگام که قدسیان بر گلدسته‏های نورانی‏ات سلام می‏فرستند.
* * * * * * * * * * * *
اي مظهر عصمت خدا معصومه
کن مرحمتي به سوي ما معصومه
ازما تورضا باش به جان زهرا
اي نام برادرت رضا،معصومه
* * * * * * * * * * * *
آنکه قبرش به قم سنگر عصمت است
بهرايرانيان باعث رحمت است
ماهمه ريزه خوار، او ولي نعمت است
مظهر عصمت کبريا خوش آمد
* * * * * * * * * * * *
[/]

[="Black"]* * * * * * * * * * * *
اي روح محبت که به قم قائمه اي
يادآور زهد و عفت فاطمه اي
معصومه و خواهر محبوب رضا
اوعالم اهلبيت و تو عالمه اي
* * * * * * * * * * * *
بپوشانيد چشم اي اهل معنا
که آيد عصمت باري تعالي
خدا افزوده لطف خود به مردم
که آيد حضرت معصومه درقم



* * * * * * * * * * * *[/]

[="Black"]* * * * * * * * * * * *
ای که به قم ق در و بها داده ای
کشور ما را تو صفا داده ای
نام تو بر قلب صفا می دهد
روضه تو بوی رضا(ع)می دهد
* * * * * * * * * * * *
میلاد مسعود حضرت فاطمه معصومه(س) بردوستداران حضرتش مبارکباد.
* * * * * * * * * * * *
امام رضا(علیه السلام)فرمودند: كسى كه حضرت فاطمه معصومه را زيارت كند پاداش او بهشت است.
* * * * * * * * * * * *
[/]

[="Black"]* * * * * * * * * * * *
اى دختر و خواهر ولايت
آيينه مادر ولايت
بر ارض و سما مليكه در قم
آرام دل امام هفتم
معصومه به كتيبه و به عصمت
افتاده به خاك پايت عفت
گفتند و شنيده اند ز آغاز
كز قم به جنان درى شود باز
حاجت نبود مرا برآن در
قم باشدم از بهشت بهتر
قم قبله خازن بهشت است
اين جا سخن از بهشت، زشت است
* * * * * * * * * * * *
[/]

[="Black"]* * * * * * * * * * * *
شهر قم یک گل به نام حضرت معصومه دارد
این شرف را شهر قم با حضرت معصومه دارد
شهر ما سرمست گشته از شمیم عطر کویش
یک جهان عطر مصفا حضرت معصومه دارد
هر که شد مهمان به قم از فیض اولبریز گشته
این کرامتها به دلها حضرت معصومه دارد
من چه گویم از محبت ، از وفا ، از عشق بانو
یک بغل فیض معلا ، حضرت معصومه دارد
* * * * * * * * * * * *
[/]

[="Black"]* * * * * * * * * * * *
امام جواد (علیه السلام) فرمودند: كسى كه عمه ام را در قم زيارت كند پاداش او بهشت است .
* * * * * * * * * * * *
خاك قم گشته مقدس ازجلال فاطمه
نورباران گشته اين شهرازجمال فاطمه
گرچه شهر قم شده گنجينه علم و ادب
قطره اى باشد ز درياى كمال فاطمه
[/]