دایرة المعارف آیات مربوط به امام زمان (عج)

تب‌های اولیه

128 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype]سوره مبارکه محمد آیه چهارم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]فَإِذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها ذلِكَ وَ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لاَنْتَصَرَ مِنْهُمْ وَ لكِنْ لِيَبْلُوَا بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]چون با كافران روبرو شديد، گردنشان را بزنيد. و چون آنها را سخت فرو كوفتيد، اسيرشان كنيد و سخت ببنديد. آن گاه يا به منت آزاد كنيد يا به فديه. تا آن گاه كه جنگ به پايان آيد. و اين است حكم خدا. و اگر خدا مى‏خواست، از آنان انتقام مى‏گرفت، ولى خواست تا شما را به يكديگر بيازمايد. و آنان كه در راه خدا كشته شده‏اند اعمالشان را باطل نمى‏كند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏21، ص: 401
كى جنگ ميان اسلام و كفر پايان مى‏گيرد؟ اين سؤالى است كه مفسران پاسخهاى متفاوتى به آن داده‏اند.
بعضى مانند ابن عباس گفته‏اند: تا زمانى است كه بت‏پرستى بر صفحه جهان باقى نماند و آئين شرك برچيده شود.
بعضى ديگر گفته‏اند: جنگ اسلام و كفر هم چنان ادامه دارد تا مسلمانان بر" دجال" پيروز شوند، و اين به استناد حديثى است كه از رسول گرامى اسلام (ص) نقل شده كه فرمود:
و الجهاد ماض مذ بعثنى اللَّه الى ان يقاتل آخر امتى الدجال:
" جهاد هم چنان ادامه دارد، از آن روز كه خدا مرا مبعوث كرد تا زمانى كه آخر امت من با دجال پيكار كنند".
بحث در باره" دجال" بحث دامنه‏دارى است، ولى اينقدر معلوم است كه" دجال" مرد فريبكار يا مردان فريبكارى هستند كه در آخر زمان براى منحرف ساختن مردم از اصل توحيد و حق و عدالت به فعاليت مى‏پردازند، و مهدى (ع) با قدرت عظيمش آنها را درهم مى‏كوبد.
و به اين ترتيب تا دجالان بر صفحه زمين زندگى مى‏كنند پيكار حق و باطل ادامه دارد! در حقيقت" اسلام" با كفر دو نوع پيكار دارد: يكى پيكارهاى مقطعى است مانند غزواتى كه پيامبر (ص) با دشمنان داشت كه بعد از پايان هر جنگ شمشيرها به غلاف مى‏رفت، و ديگر پيكار مستمرى است كه با" شرك و كفر و ظلم و فساد" دارد، و اين امرى است مستمر تا زمان گسترش حكومت عدل جهانى به وسيله حضرت مهدى (ع).

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه محمد آیه هجدهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]آيا تنها منتظر آنند كه به ناگاه قيامت فرا رسد؟ هرآينه نشانهاى قيامت آشكار شده است. و چون فرا رسد پند گرفتنشان را چه فايده؟[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏21، ص: 449[=palatino linotype]
" اشراط" جمع" شرط" (بر وزن شرف) به معنى" علامت" است، بنا بر اين" اشراط الساعة" اشاره به نشانه‏هاى نزديك شدن قيامت است.
در اينكه منظور از نشانه‏هاى نزديك شدن رستاخيز در اينجا چيست؟ مفسران بحثهاى فراوانى دارند، و حتى رساله‏هاى مختصر و مفصلى در اين زمينه نگاشته شده.
اما بسيارى معتقدند منظور از" اشراط الساعة" در آيه مورد بحث قيام شخص پيامبر اسلام (ص) است، به شهادت حديثى كه از خود آن حضرت نقل شده كه فرمود:
بعثت انا و الساعة كهاتين و ضم السبابة و الوسطى:
" بعثت من و قيامت مانند اين دو است اشاره به دو انگشت مباركش كرد، انگشت اشاره و انگشت وسط كه در كنار يكديگرند".
و بعضى مساله" شق القمر" و پاره‏اى ديگر از حوادث عصر پيامبر ص را نيز جزء" اشراط الساعة" شمرده‏اند.
احاديث متعددى در اين زمينه نيز وارد شده كه مخصوصا شيوع بسيارى از گناهان در ميان مردم به عنوان نشانه‏هاى نزديك شدن قيامت معرفى شده است.
مانند حديثى كه شيخ مفيد در" روضة الواعظين" از پيامبر ص نقل كرده كه فرمود:
من اشراط الساعة ان يرفع العلم، و يظهر الجهل، و يشرب الخمر و يفشد الزنا:
" از نشانه‏هاى قيامت برچيده شدن علم، و آشكار شدن جهل، و شرب خمر و كثرت زنا است".
حتى حوادث مهم و مؤثرى همانند قيام حضرت مهدى (ارواحنا فداه) به عنوان" اشراط الساعة" شمرده شده است.
اما اين نكته لازم به يادآورى است كه ما گاهى از" اشراط الساعة" به طور مطلق بحث مى‏كنيم كه نشانه‏هاى نزديك شدن قيامت چيست؟، و گاه در مورد خصوص آيه.
در مورد آيه مطلب همان است كه گفتيم، و اما در باره نشانه‏هاى نزديك شدن قيامت به طور مطلق بحثها و روايات فراوانى است كه در كتب معروف اسلامى آمده است.


[/HR][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏12، ص: 177
فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها اشراط ساعة علامات داله بر قرب قيامت است و حديث مفصلى از پيغمبر اكرم كه بسلمان بيان ميفرمايد اشراط ساعت را كه در برهان نقل فرموده متجاوز از صد علامت و ما ببعض آن بطور اختصار اشاره مى كنيم: اضاعه صلوة، متابعت شهوات، تمايل بهواى نفسانى، تعظيم به ثروتمندان، فروختن دين بدنيا، جور امراء، وزارت فسقه، ظلم عرفاء، خيانت امناء، معروفيت منكرات، منكريت معروفات، و خائن را امين بدانند و امين را خائن، دروغگو را تصديق كنند و راستگو را تكذيب كنند، زن‏ها امير شوند، و زنها با مردان در تجارت شركت كنند، و تشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال، و زنها بر مراكب سوار شوند، و ربا ظاهر شود، و رشوه متعارف شود، دين را كوچك شمارند و دنيا را بزرگ، غنا و ساز رواج پيدا كند، و اشرار ولايت پيدا ميكنند يعنى والى مى‏شوند. حج اغنيا براى نزهت و تماشا است و متوسطين براى تجارت، و فقرا براى ريا، قرآن را در جعبه ساز و مزمار بطريق آواز مى خوانند، و اولاد زنا بسيار مى‏شوند، هتك محارم مى‏كنند و كسب مآثم يعنى معاصى، و اشرار بر اخيار مسلط مى‏شوند، بلباس فخر و مباهات مى‏كنند، و بقمار و بازى فخر مى‏كنند و خوب ميشمارند و منكر را معروف ميدانند و معروف را منكر مى‏شمارند الى غير ذلك.
اقول: از اشراط ساعت ظهور حضرت بقية اللَّه و رجعت ائمه هدى و بسيار ديگرى است كه در اخبار ذكر شده.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه فتح آیه بیست و هشتم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيدا[=palatino linotype]
[=palatino linotype]اوست كه پيامبرش را به هدايت و دين حق فرستاد تا آن دين را بر همه اديان پيروز گرداند. و خدا شهادت را كافى است[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]ترجمه جوامع الجامع، ج‏6، ص: 79[=palatino linotype]
لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ تا او را بر اديان مختلف يعنى آيين اسلام را بر بت پرستى و اديان اهل كتاب غلبه و برترى دهد، اين جمله تأكيد براى وعده فتحى است كه خداى سبحان داده است و موجب آرامش نفوس مؤمنان است كه بزودى خداى متعال فتح شهرهايى را نصيب آنان مى‏كند كه فتح مكّه در برابر آن فتوحات در نظرشان اندك مى‏آيد، و گويند: تمام اين فتوحات در هنگام ظهور حضرت مهدى (عج) است و در آن زمان دينى جزء دين اسلام در روى زمين باقى نمى‏ماند.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏23، ص: 175[=palatino linotype]
بعضى هم گفته‏اند اين همه بهنگام ظهور حضرت مهدى (ع) است كه ديگر دينى بجز اسلام در روى زمين باقى نخواهد ماند.

[/HR][=palatino linotype]ترجمه رهنما، ج‏4، ص: 149 [=palatino linotype]پاورقی [=palatino linotype]
از امام صادق (ع) روايت كردند كه او گفت: تاويل اين آيت هنوز پيدا نشد، و پيدا نشود مگر در روزگار امام محمد مهدى (ع)، كه همه جهان اسلام آورده باشند، همه را هدايت باشد بى‏ضلالت، عدل باشد بى‏جور، و امن باشد بى‏خوف، و اللّه اعلم بمراده.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏12، ص: 169[=palatino linotype]
به نص آيه شريفه خداى تعالى وعده فرموده كه ديانت اسلام و قرآن بر تمام اديان غالب و ساير مذاهب بكلى از عالم محو گرداند، و اين قسمت تا زمان ما واقع نشده و به صريح آيه:
(إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ) وعده الهى تخلف پذير نيست
پس البته واقع خواهد شد و آن زمان ظهور مهدى موعود حضرت حجة بن الحسن عجل اللّه فرجه الشريف مى‏باشد كه دين اسلام شرق و غرب عالم را فرا گيرد و كفر و شرك و زندقه و فساد از عالم بكلى محو گردد چنانچه احاديث بسيار وارد شده از جمله:
1- امالى صدوق- قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله:
لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول اللّه ذلك اليوم حتى يخرج رجل من ولدى اسمه اسمى كنيته كنيتى يملأ الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا
فرمود رسول خدا صلى اللّه عليه و آله:
اگر باقى نماند از دنيا مگر يكروز، هر آينه طولانى فرمايد خدا آن روز را تا اينكه بيرون آيد مردى از اولاد من، اسم او اسم من، كنيه او كنيه من پر كند زمين را قسط و عدل بعد از آنكه پر شده باشد از ظلم و جور.
2- ينابيع المودة- جابر بن عبد اللّه روايت نموده از حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله فرمود:
المهدى من ولدى اسمه اسمى و كنيته كنيتى اشبه الناس بى‏خلقا و خلقا يكون له غيبة و حيرة يضل فيها الامم يقبل كالشهاب الثاقب يملأ الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما
فرمود: مهدى از اولاد من، اسم او اسم من، كنيه او كنيه من، شبيه‏ترين مردم است به من از حيث خلق و خلق، مى‏باشد براى او غيبت و حيرت، گمراه شوند در آن مدت غيبت جماعت بسيار، رو مى‏آورد و ظاهر شود مانند شهاب ثاقب، پر مى‏كند زمين را قسط و عدل چنانچه پر شده باشد جور و ظلم.
3- غاية المرام- ابن عباس روايت نموده كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
بدرستى كه اوصياى من و حجج خدا بر خلق بعد از من دوازده نفرند اول آنها برادر من و آخر آنها پسر من. عرض شد: كيست برادر تو؟
فرمود: على عليه السّلام. عرض شد: كيست پسر تو؟ فرمود: مهدى (عجل اللّه فرجه) پر مى‏كند زمين را قسط و عدل بعد از آنكه پر شده باشد ظلم و جور

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير أحسن الحديث، ج‏10، ص: 259[=palatino linotype]
اين آيه در سوره توبه/ 33 نيز گذشت با اين فرق كه آخر آن وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ بود فاعل «ليظهره» خدا و ضمير آن به دِينِ الْحَقِّ راجع است، اين آيه وعده حتمى است كه اسلام بر همه اديان و مكتبها و جهان بينى‏ها غلبه خواهد كرد، جمله وَ كَفى‏ بِاللَّهِ تأكيد مطلب و راجع به حتميّت قضيه است.
و چنان كه در سوره توبه گفته شد: اين وعده در زمان ظهور حضرت موعود عليه السّلام خواهد بود.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير عاملي، ج‏8، ص: 24[=palatino linotype]
يعنى تا خداوند دين اسلام را بوسيله‏ى برهان و دليل بر همه‏ى اديان برتر كند. و بعضى گفته‏اند: يعنى بغلبه و نشر اسلام در شهرها، كه تكميل چيرگى و رسيدن اسلام بهمه شهرها هنگام ظهور مهدى موعود (ع) خواهد بود.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏22، ص: 111[=palatino linotype]
در اينكه منظور از اين پيروزى" پيروزى منطقى" است يا پيروزى نظامى؟
در ميان مفسران گفتگو است:
" جمعى" معتقدند اين پيروزى تنها" پيروزى منطقى و استدلالى" است، و اين امر حاصل شده است، چرا كه اسلام از نظر قدرت منطق و استدلال بر همه آئينهاى موجود برترى دارد.
در حالى كه" جمعى ديگر" پيروزى را به معنى" غلبه ظاهرى" و غلبه قدرت گرفته‏اند، و موارد استعمال اين كلمه (يظهر) نيز دليل بر غلبه خارجى است، و به همين دليل مى‏توان گفت: علاوه بر مناطق بسيار وسيعى كه امروز در شرق و غرب و شمال و جنوب عالم در قلمرو اسلام قرار گرفته، و هم اكنون بيش از 40 كشور اسلامى با جمعيتى حدود يك ميليارد نفر زير پرچم اسلام قرار دارند، زمانى فرا خواهد رسيد كه همه جهان رسما در زير اين پرچم قرار مى‏گيرد، و اين امر به وسيله قيام" مهدى" (ارواحنا فداه) تكميل مى‏گردد.
چنان كه در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام (ص) نقل شده است كه فرمود:
لا يبقى على ظهر الارض بيت مدر و لا وبر الا ادخله اللَّه كلمة الاسلام
"در سراسر روى زمين خانه‏اى از سنگ و گل، يا خيمه‏هايى از كرك و مو، باقى نمى‏ماند، مگر اينكه خداوند اسلام را در آن وارد مى‏كند"!
در اين زمينه بحث مشروحى ذيل آيه مشابه آن آيه 33 سوره توبه داشتيم.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏9، ص: 151[=palatino linotype]
از صادق عليه السّلام روايت است: كه تأويل اين آيت هنوز پيدا نشده در روزگار مهدى عليه السّلام پيدا شود كه جهان همه اسلام باشد بى‏كفر، و هدايت باشد بى‏ضلالت، و عدل باشد بى‏جور، و امن باشد بى‏خوف، چنانكه گفت:
«وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ»
وَ كَفى‏ بِاللَّهِ‏] و بس است گواهى خداى تعالى بر اين گفتار كه محمّد رسول خداى است.
وَ الَّذِينَ مَعَهُ‏] و آنانكه با وى‏اند سخت دلانند بر كافران و نرم دلانند بر مؤمنان.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏8، ص: 395[=palatino linotype]
از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام مرويست كه تأويل اين آيه هنوز بفعل نيامده و در حين ظهور حضرت صاحب الزمان عليه صلوات اللَّه الملك المنان بظهور خواهد رسيد زيرا كه در آن زمان غير از دين اسلام دين ديگر باقى نخواهد ماند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن، ج‏17، ص: 364[=palatino linotype]
از صادق عليه السلام روايت كردند كه: تأويل اين آيت هنوز پيدا نشد و پيدا نشود مگر در روزگار مهدى عليه السلام كه همه جهان اسلام باشد، بلا كفر.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير جامع، ج‏6، ص: 388
در كافى ذيل آيه فوق از محمد بن فضيل روايت كرده گفت تفسير اين آيه را از حضرت موسى بن جعفر (ع) سؤال كردم فرمود مقصود از دين حق وصايت و ولايت امير المؤمنين (ع) است كه پروردگار امر بآن نموده و غالب ميشود بر تمام اديان در وقت ظهور امام عصر روحى له الفدا و خداوند ميفرمايد ما ولايت قائم و نور او را اگر چه كافرين بولايت امير المؤمنين (ع) كراهت داشته باشند بمرحله كمال و اتمام مى‏رسانيم.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه ق آیه چهل و یکم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَريب[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و آن گاه كه منادى از مكانى نزديك ندا مى‏دهد گوش فرا دار[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏12، ص: 259[=palatino linotype]
معنى ثانى جبرئيل است كه تعبير بصيحه كه يكى از علائم قريبه ظهور است كه حضرت مهدى ظاهر شده برويد براى يارى او.
مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ چون تمام اهل عالم بيك ميزان بزبان خود ميشنوند مثل اينكه منادى نزديك آنهاست و ندا از نزديك ميآيد.


[/HR][=palatino linotype]تفسير جامع، ج‏6، ص: 432
در بصائر الدرجات از ابن دراج روايت كرده گفت تأويل آيه فوق را از حضرت صادق (ع) سؤال نمودم فرمود:
روزی كه خلايق نداى حق را ميشنوند آن روز قائم ما ولى عصر روحى و روح العالمين له الفدا ظهور ميفرمايد و مراد از يَوْمُ الْخُرُوجِ روز رجعت است منادى آن بزرگوار را باسم قائم و اسم پدرش ندا كند.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه قمر آیه یکم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَر[=palatino linotype]
[=palatino linotype]نزديك شد ساعت و ماه دو پاره گرديد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]
[=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏4، ص: 311
در روايت اهل بيت عليهم السلام وارد شده كه مراد از اقتراب ساعت خروج صاحب الامر عليه السّلام است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه قمر آیه ششم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلى‏ شَيْ‏ءٍ نُكُرٍ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]پس در آن روز كه آن دعوت‏كننده، آنان را به چيزى ناخوش فرامى‏خواند، از ايشان رويگردان شو[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏4، ص: 313
على بن ابراهيم گفته كه داعى قايم آل محمد است صلوات اللَّه عليه و اله حيث قال الامام اذا خرج يدعوهم الى ما ينكرون يعنى چون خروج كند قائم ميخواند مردم را بسوى آنچه ناخوش باشد ايشان را خُشَّعاً أَبْصارُهُمْ ميتواند كه حال از ضمير يخرجون باشد باين تقدير كه يخرجون خشعا ابصارهم يعنى بيرون مى‏آيند حالكونى كه ذليل باشد چشمهاى ايشان وقت ديدن عذاب چون ذلت ذليل و عزت عزيز از نظر معلوم ميشود.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه حدید آیه شانزدهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]آيا مؤمنان را وقت آن نرسيده است كه دلهايشان در برابر ياد خدا و آن سخن حق كه نازل شده است، خاشع شود؟ همانند آن مردمى نباشند كه پيش از اين كتابشان داديم و چون مدتى برآمد دلهايشان سخت شد و بسيارى نافرمان شدند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏4، ص: 386[=palatino linotype]
در احاديث اهل بيت وارده شده كه آيه وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ در باب اهل زمان غيبت صاحب الامر عليه السلام نازل شده و مراد از امد زمان غيبت است گويا كه خداى تعالى بشيعيان ميگويد كه اى معشر شيعه مباشيد مانند اهل ملل سابقه كه از طول زمان غيبت شك در وجود حجة اللَّه و قائم آل محمد صلوات اللَّه عليه و آله كنيد و گمان كنيد كه زمين طرفة العينى از آن حجت خاليست چنانچه بعد ازين ميفرمايد كه اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها يعنى بدانيد اينكه خداى تعالى زنده ميكند زمين را بوجود قائم بعد از موت آن و مراد از موت زمين كفر اهل زمين است.


[/HR][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏12، ص: 430
در اخبار داريم كه اين آيه شريفه راجع به دوره غيبت حضرت بقيّة اللَّه است و مكرر گفته شده كه اخبار در بيان مصداق اتمّ است منافى با عموم و اطلاق آيات نيست.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه حدید آیه هفدهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]بدانيد كه خدا زمين را پس از مردنش زنده مى‏كند. ما آيات را برايتان به روشنى بيان كرديم، باشد كه به عقل دريابيد

[=palatino linotype] [=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏23، ص: 343[=palatino linotype]
در حديث ديگرى از امام باقر (ع) مى‏خوانيم كه در تفسير" اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها" فرمود:
يحيى اللَّه تعالى بالقائم بعد موتها، يعنى بموتها كفر اهلها، و الكافر ميت!:
"خداوند زمين را به وسيله حضرت مهدى (ع) زنده مى‏كند بعد از آنكه مرده باشد، و منظور از مردن زمين كفر اهل آن است و كافر مرده است"!
ناگفته پيدا است كه اين تفسيرها در حقيقت بيان مصداقهاى روشن آيه است و هرگز مفهوم آيه را محدود نمى‏كند.
در حديث ديگرى از امام كاظم (ع) آمده است:
فان اللَّه يحيى القلوب الميتة بنور الحكمة كما يحيى الارض الميتة بوابل المطر:
"خداوند دلهاى مرده را به نور حكمت زنده مى‏كند همانگونه كه زمينهاى مرده را به بارانهاى پربركت".


[/HR][=palatino linotype]تفسير هدايت، ج‏15، ص: 72[=palatino linotype]
امام باقر (ع) گفت: «خداى تعالى به وسيله آن قايم (زمين را) پس از مرگش زنده مى‏كند، و مراد از مرگ زمين كفر اهل زمين است، و كافر مرده است.»
و امام حسين (ع) گفت: «از ما دوازده مهدى باشد، نخستين آنان امير مؤمنان على بن ابى طالب است و آخرين آنان نهمين نسل از فرزندان من، كه همو قايم بحق و راستينى است، خدا به وسيله او زمين را پس از مرگ آن زنده مى‏كند، و به دست او دين حق بر تمام دينها پيروز مى‏شود گر چه مشركان نپسندند و خوش ندارند.»
اين وعده الهى بدان معنى نيست كه ما ميان خود و تحقق آن فاصله افكنيم و باز ماندن از تكاپو و آرزوهاى دروغين دل را چون پهنه‏اى گسترده حايل قرار دهيم، زيرا بر پا داشتن عدل از مسئوليتهاى قايم (ع) بتنهايى نيست بلكه به موجب نصّ صريح قرآن تكليف هر مسلمانى است.

[/HR][=palatino linotype]تفسير جامع، ج‏7، ص: 64
ابن بابويه از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود تأويل اين آيه جاريست در زمان غيبت امام عصر عليه السّلام و منظور، غيبت آن بزرگوار است كه مدتها بطول مى‏انجامد و اينحديث را نعمانى و مفيد نيز روايت كرده‏اند اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ در كافى ذيل آيه فوق از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود مقصود اين نيست كه باران ميبارد و زمين سبز ميشود بلكه مراد آنستكه خداوند مردانى را بر گزيند كه زنده ميكنند زمين را بعدل پس از آنكه مرده شده بود بظلم و ستم. سوگند بخدا اقامه حدود خداوند در روى زمين سودش بيشتر است از آنكه چهل شبانه روز باران ببارد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه حدید آیه نوزدهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحيم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آورده‏اند، راستگويان و راستكارانند. و شهيدان در نزد پروردگارشان هستند. صاحب پاداش و نور خويشند. و آنها كه كافرند و آيات ما را تكذيب مى‏كنند، در جهنمند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏24، ص: 230[=palatino linotype]
اين گفته عبد اللَّه ابن مسعود است، و آن را براء بن عازب از پيغمبر (ص) و عياشى باسنادش از منهال قصاب روايت كرده گويد: بحضرت ابى عبد اللَّه صادق عليه السلام عرض كردم كه دعا كن خداوند شهادت را روزى من نمايد، فرمود:
مؤمن شهيد است و اين آيه را تلاوت نمود.
و از حارث بن مغيره روايت كرده كه گفت: خدمت حضرت ابى جعفر (ع) بوديم پس فرمود: آنكه از شما عارف و شناخت باين امر داشته باشد و منتظر آن باشد و در وجود او خيرى بحساب آمده باشد مانند كسانى ميباشد كه با حضرت مهدى قائم آل محمّد عليهم السلام جهاد كرده باشد با شمشيرش آن گاه فرمود بلكه بخدا سوگند مانند كسيست كه با شمشيرش جهاد در ركاب رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله شهيد شده باشد، سپس براى بار سوّم فرمود: بلكه
بخدا قسم مانند كسيست كه با رسول خدا (ص) شهيد شده باشد در خيمه و سرا پرده آن حضرت و درباره شما آيه ايست از كتاب خدا گفتم: فداى شما گردم كدام آيه است؟ فرمود:
قول خداى عزّ و جل (وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ) آن گاه فرمود بخدا قسم كه شما از راستگويان و شهيدان هستيد در نزد پروردگارتان.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏23، ص: 355[=palatino linotype]
در حديثى از امام باقر (ع) مى‏خوانيم كه فرمود:
العارف منكم هذا الامر، المنتظر له، المحتسب فيه الخير كمن جاهد و اللَّه مع قائم آل محمد (ص) بسيفه، ثم قال: بل و اللَّه كمن جاهد مع رسول اللَّه (ص) بسيفه، ثم قال الثالثة:
بل و اللَّه كمن استشهد مع رسول اللَّه (ص) فى فسطاطه! و فيكم آية من كتاب اللَّه، قلت: و اى آية جعلت فداك؟ قال: قول اللَّه عز و جل: وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ ... ثم قال: صرتم و اللَّه صادقين شهداء عند ربكم:
" آن كس از شما كه به مساله ولايت آشنا باشد و در انتظار ظهور مهدى (ع) به سر برد و خود را آماده (حكومت عدل جهانى او) سازد مانند كسى است كه با مهدى آل محمد (ص) با سلاحش جهاد كرده باشد، سپس فرمود: بلكه به خدا سوگند مانند كسى است كه همراه رسول اللَّه (ص) با سلاحش جهاد كرده باشد، سپس براى مرتبه سوم افزود: بلكه به خدا سوگند همانند كسى است كه با رسول اللَّه (ص) و در خيمه او شهيد شده باشد! سپس افزود:
در باره شما آيه‏اى از قرآن نازل شده است، راوى مى‏گويد: كدام آيه فدايت شوم؟ فرمود: اين سخن خداوند كه مى‏فرمايد: آنها كه ايمان به خدا و فرستادگانش آورده‏اند صديقين و شهداء نزد پروردگارشان هستند ... سپس افزود: به اين ترتيب شما به خدا سوگند هم صديقين و هم شهداء نزد پروردگارتان هستيد"
اين سخن را با حديثى از امير مؤمنان على (ع) پايان مى‏دهيم: در آن هنگام كه گروهى از يارانش براى فرا رسيدن وقت جهاد و شهادت در راه خدا بيتابى مى‏كردند، اين جمله را فرمود:
و لا تستعجلوا بما لم يعجله اللَّه لكم، فانه من مات منكم على فراشه و هو على معرفة حق ربه و حق رسوله و اهل بيته مات شهيدا!:
به آن چيزى كه خداوند در آن عجله روا نداشته تعجيل مكنيد، چرا كه هر كس از شما در بستر بميرد ولى معرفت حق پروردگار و حق پيامبر (ص) و اهل بيتش را داشته باشد، شهيد مرده است"

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير هدايت، ج‏15، ص: 82[=palatino linotype]
عياشى از منهال قصّاب روايت كرد و گفت: به ابى عبد اللّه (عليه السلام) گفتم از خدا به دعا بخواه كه شهادت را نصيب من كند. گفت: «بيگمان مؤمن شهيد است، و اين آيه را خواند.»
و از حارث بن المغيره نقل است كه گفت: نزد ابى جعفر (عليه السلام) بوديم، و گفت: كسى از شما كه بدين امر (ظهور مهدى) عارف و آگاه و در انتظار آن باشد و درباره آن خير انديشى كند، به خدا سوگند مانند كسى است كه همراه قائم آل محمد، به شمشير او جهاد كند، سپس گفت: به خدا سوگند مانند كسى است كه همراه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) به شمشير او جهاد كند، و سومين بار گفت: بلكه به خدا سوگند مانند كسى كه همراه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) در سرا پرده جنگى او به شهادت رسيده باشد! و در اين مورد شما را آيه‏اى است. گفتم: فدايت شوم، كدام آيه؟ گفت: اين سخن خدا كه گويد:
«وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ
و كسانى كه به خدا و فرستادگانش ايمان آوردند، آنان راستگويان و نزد پروردگارشان شهيدان‏اند»
و گفت: «به خدا سوگند كه شما نزد پروردگارتان (به منزله) شهيدان شديد»

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏13، ص: 34[=palatino linotype]
در تهذيب از حضرت سجاد عليه السّلام:
انّ هذه لنا و لشيعتنا: بدرستى كه اين آيه در حق ما و شيعيان ما باشد.
در محاسن از پدر بزرگوارش فرمود:
ما من شيعتنا الّا صديق شهيد. قيل: انّى يكون ذلك و عامّتهم يموتون على فرشهم؟ فقال: اما تتلو فى كتاب اللّه فى الحديد:
وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ. قال: لو كان الشّهداء كما يقولون كان الشّهداء قليلا:
نيست از شيعيان ما مگر كه صديق و شهيد است.
عرض شد از كجا باشد آن و حال آنكه عموم آنها مى‏ميرند بر رختخواب خود؟
پس فرمود آيا تلاوت ننمودى كتاب خدا را در سوره حديد «وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ» فرمود اگر باشد شهيد چنانچه شما مى‏گوييد يعنى‏] «در ركاب پيغمبر شهيد شوند» شهداء كم خواهند بود.
عياشى از حضرت باقر عليه السّلام:
العارف منكم هذا الامر، المنتظر له، المحتسب فيه الخير، كمن جاهد و اللّه مع القائم بسيفه. ثمّ قال: بل و اللّه كمن جاهد مع رسول اللّه بسيفه. ثمّ قال الثّالثة: بل و اللّه كمن استشهد مع رسول اللّه فى فسطاطه و فيكم آية من كتاب اللّه، قيل و اىّ آية؟ قال قول اللّه: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ ...»
هر كس عارف باشد به امر منتظر به صاحب الامر، مثل كسى است كه با قائم آل محمد به شمشير خود در راه خدا جهاد نموده. پس فرمود: سوگند به خدا مانند كسى است كه جهاد نموده با رسول خدا به شمشير خود، بعد مرتبه سوم فرمود: بلكه سوگند به خدا مانند كسى است كه با پيغمبر خدا شهيد شده باشد در خيمه‏گاهش و در حق شما آيتى است از كتاب خدا. پرسيدند: كدام است؟
فرمود: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ» وَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و آنانكه كافر شدند به آيات الهى، يعنى انكار توحيد و پيغمبران نمودند، وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا: و تكذيب نمودند آيات ما را كه بر حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرستاديم، أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ: آن گروه ملازمان جهنمند.
تبصره: آيه تهديد عظيم است نسبت به كفار و معاندين و منكرين آيات بينات و معجزات قاهرات از آتش جهنم، و دليل است بر آنكه خلود در جهنم مخصوص است به كفار، زيرا تركيب مشعر به اختصاص است، و مصاحبت دال بر ملازمت باشد، به حسب عرف پس جهنميان ملازم با آتش خواهند بود و سستى و نجات از آن نسبت به كفار نخواهد بود.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير خسروي، ج‏8، ص: 201
عياشى باسناد از منهال قصّاب روايت كرده است كه بابي عبد اللّه امام صادق عليه السّلام عرض كردم از خدا بخواهيد كه شهادت روزى ميكند فرمود:
(إنّ المؤمن شهيد همانا مؤمن شهيد است) و اين آيه را تلاوت فرمود
و از حرث بن المغيره مروى است كه گفت:
در خدمت أبى جعفر امام باقر عليه السّلام بوديم كه فرمود:
(العارف منكم هذا الامر المنتظر له المحتسب فيه الخير كمن جاهد و اللّه مع قائم آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله بسيفه ثمّ قال بل و اللّه كمن جاهد مع رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله بسيفه ثمّ قال الثالثة بل و اللّه كمن استشهد مع رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله في فسطاطه و فيكم آية من كتاب اللّه قلت و اىّ آية جعلت فداك قال قول اللّه: وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ ثمّ قال صرتم و اللّه صادقين شهداء عند ربّكم».
يعنى كسيكه از شما باين امر (يعنى تشيّع) عرفان يافته باشد و منتظر قائم ما و فرج باشد و خير را در آن بداند مانند كسى است بخدا سوگند كه بشمشير خود با قائم آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله جهاد كرده باشد پس از آن فرمود بلكه بخدا قسم مانند كسى است كه با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با شمشير خود جهاد كرده باشد باز بار سوّم فرمود بخدا قسم مانند كسى است كه با رسول خدا در خيمه او شهادت يافته باشد و در باره شما آيه‏اى از كتاب خدا هست عرض كردم فدايت شوم كدام آيه است؟ فرمود:
آنجا كه خدا فرمايد و كسانيكه ايمان بخدا و فرستادگانش آوردند آنان بسيار راستگويان‏اند و در نزد پروردگارشان گواهانند سپس فرمود بخدا سوگند شما راستگويان و نزد پروردگارتان شهيدانيد).

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه صف آیه نهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]اوست آن خدايى كه پيامبر خود را همراه با هدايت و دين راستين بفرستاد تا او را بر همه اديان پيروز گرداند، هر چند مشركان را ناخوش آيد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏24، ص: 403 [=palatino linotype]پاورقى [=palatino linotype]
كلينى باسنادش از حضرت موسى بن جعفر (ع) روايت كرده كه فرمود: در باره «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ ..» او امر خدا و پيامبر اوست بولايت وصىّ او و ولايت دين حق است. راوى گويد: گفتم (لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ) گويد آن را بر همه اديان در موقع قيام حضرت قائم روحى فداه غالب گرداند.
و نيز باسنادش از جابر بن يزيد جعفى از حضرت باقر عليه السلام روايت نموده درباره آيه مذكوره كه فرمود: خداوند عزّ و جل دينش را در موقع رجعت و برگشت امامان عليهم السلام غالب گرداند.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏13، ص: 151[=palatino linotype]
به صريح آيه شريفه، خدا وعده فرموده كه اين دين اسلام را بر تمام اديان غالب گرداند، يعنى هيچ دينى در روى زمين باقى نماند مگر دين اسلام كه شرق و غرب عالم را فراگيرد. و اين قسمت محقق نشده، و به صريح آيه شريفه: إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ، وعده الهى تخلف‏پذير نيست و البته بايد واقع شود، و آن زمان ظهور مهدى موعود، پسر امام حسن عسكرى عليه السّلام حضرت حجت عجل اللّه فرجه مى‏باشد چنانچه احاديث بسيار وارد شده از جمله:
1- عياشى به اسناد خود از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام روايت نموده كه فرمود: اعلاى كلمه اسلام و غالب شدن آن، بعد از اين زمان خواهد شد. به حق آن كسى كه نفس من به يد قدرت او است، دين اسلام را غالب گرداند به جميع اديان، تا آنكه باقى نماند هيچ شهرى مگر آنكه صبح و شبانگاه نداى لا اله إلّا اللّه و محمد رسول اللّه
[=palatino linotype] شنوند. [=palatino linotype]
2- على بن ابراهيم: اما قوله: يريدون ليطفؤوا نور اللّه بافواههم و اللّه متمّ نوره:
فرمود: تمام گرداند نور خود را به قائم آل محمد «عجل اللّه فرجه» زمانى كه خارج شود، ظاهر و غالب گرداند خدا آن را بر تمام اديان، تا آنكه عبادت نشود غير خداى تعالى و اوست كسى كه پركند زمين را قسط و عدل، و چنانچه پر شده باشد ظلم و جور.
3- ابن بابويه رحمه اللّه به اسناد خود روايت نموده از ابى بصير كه حضرت صادق عليه السّلام در اين آيه فرمود:
قسم به خدا نازل نشده تأويل آن هنوز، و نازل نشود تأويل آن، تا بيرون آيد قائم وقتى آن حضرت ظاهر شود باقى نماند كافرى به خدا و نه مشركى به امام، مگر كراهت دارد و نمى‏خواهد خروج او را، زيرا اگر كافرى در شكم سنگى باشد، سنگ به قدرت كامله الهى تكلم كند كه: اى مؤمن، در شكم من كافرى است، مرا بشكن و او را بيرون آور و بكش.
4- طبرسى رحمه اللّه از حضرت باقر عليه السّلام:
انّ ذلك يكون عند خروج المهدىّ من آل محمّد فلا يبقى احد إلّا اقرّ بمحمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم.
5- كتاب نور الابصار صفحه 228 از ابى عبد اللّه الكنجى، گفت: از سعيد بن جبير در تفسير آيه لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ، قال:
هو المهدىّ من ولد فاطمة عليها السّلام.
6- ابو الفتوح رازى رحمه اللّه در تفسير خود روايت نموده از مقداد بن اسود كه فرمود رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: باقى نماند روى زمين خانه گل و سنگى، مگر آنكه خداى تعالى داخل فرمايد كلمه اسلام را در آن، يا بتمامى عزت، يا بتمامى ذلت، يا عزيز شوند به عزت ايمان، يا ذليل گرداند آنها را تا متدين شوند به اسلام و ايمان.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير أحسن الحديث، ج‏11، ص: 144[=palatino linotype]
اين آيه در سوره توبه/ 33 و فتح/ 28 نيز گذشت و در آن آيات خوانديم كه مصداق اتم آن در وقت ظهور حضرت مهدى صلوات اللَّه عليه و على آبائه خواهد بود، گرچه در زمان نزول نيز بر همه اديان جزيرة العرب پيروز گرديد.
چنان كه در كافى از امام كاظم عليه السّلام در ضمن روايتى نقل شده:
«يظهره على جميع الاديان عند قيام القائم عليه السّلام»

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏24، ص: 85[=palatino linotype]
تعبير به" أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ" به منزله بيان رمز پيروزى و غلبه اسلام است، زيرا در طبيعت" هدايت" و" دين حق" اين پيروزى نهفته است، اسلام و قرآن نور الهى است و نور هر جا باشد آثار خود را نشان مى‏دهد و مايه پيروزى است، و كراهت مشركان و كافران نمى‏تواند سدى در اين راه ايجاد كند.
جالب اينكه اين آيه نيز با مختصر تفاوتى سه بار در قرآن مجيد آمده:
يك بار در سوره توبه (آيه 33) و يك بار در سوره فتح (آيه 38) و يك بار در همين سوره صف.
ولى نبايد فراموش كرد كه اين تكرار و تاكيد در زمانى بود كه هنوز اسلام در جزيره عربستان جا نيفتاده بود، تا چه رسد به نقاط ديگر جهان، اما قرآن در همان وقت مؤكدا روى اين مساله تكيه كرد و حوادث آينده صدق اين پيشگويى بزرگ را ثابت نمود و سرانجام اسلام هم از نظر منطق، و هم از نظر پيشرفت عملى بر مذاهب ديگر غالب شد، و دشمنان را از قسمتهاى وسيعى از جهان عقب زد و جاى آنها را گرفت و هم اكنون نيز در حال پيشروى است.
البته مرحله نهايى اين پيشروى به عقيده ما با ظهور حضرت مهدى ارواحنا فداه تحقق مى‏يابد كه اين آيات خود دليلى بر آن ظهور عظيم است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏12، ص: 517[=palatino linotype]
در اخبار بسيار داريم كه مراد زمان ظهور حضرت بقية اللَّه است كه سرتاسر دنيا ذكر شهادتين بلند است و اديان باطله بكلى از بين ميرود.
اقول: از نفس آيه شريفه همين معنى را ميتوان استفاده كرد، زيرا:
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ بفعل ماضى فرموده كلمه ارسل و لكن لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ را بفعل مضارع بيان فرموده كه بعد از اين ظاهر ميفرمايد و زمان او را معيّن نفرموده و فرمايش او حقّ و صدق و قابل تخلّف نيست و گفتيم: دين حقّ مذهب شيعه اثنى عشرى است و بايد اين دين اسلام و اين مذهب حقّه سر تا سر دنيا را سير كند و اين منحصر است بدوره ظهور حضرت بقية اللَّه و دوره رجعت ائمه اطهار الى يوم القيمة. وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ كه يا ايمان بياورند و يا كشته شوند و احدى از آنها باقى نماند و دامنه ظهور و رجعت هم طولانى و دامنه‏دار است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏4، ص: 465[=palatino linotype]
لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ تا غالب سازد خداى تعالى اين دين حق را بر همه اديان و ملل و اين غالبيت بسبب ظهور قائم آل محمد صورت خواهد يافت وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ و اگر چه مكروه ميدارند اين غالبيت را مشركان ترجمه آيه كريمه «يريدون ليطفؤا» تا آخر مأخوذ از حديث اصول كافى است كه از حضرت ابى الحسن ماضى يعنى از امام موسى كاظم صلوات اللَّه عليه و آله روايت كرده:
«و عن ابى بصير قال سألت ابا عبد اللَّه عليه السّلام عن قول اللَّه لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ فقال و اللَّه ما نزل تأويلها قلت جعلت فداك متى ينزل تأويلها؟ قال حين يقوم القائم ان شاء اللَّه فاذا خرج القائم لم يبق كافر و لا مشرك الا كره خروجه حتى لو ان كافرا او مشركا فى بطن صخرة لقالت الصخرة يا مؤمن فى بطنى كافر او مشرك فاقتله قال فيجيبه فيقتله»
يعنى ابو بصير گفت كه من از حضرت صادق عليه السّلام تفسير اين آيه را پرسيدم حضرت فرمود بخدا قسم كه تأويل اين آيه هنوز نازل نشده و تحقق نيافته گفتم قربانت شوم كدام وقت تأويل اين آيه تحقق خواهد يافت؟ حضرت فرمود وقتى كه قائم آل محمد صلوات اللَّه عليه و آله ظاهر شود و اگر خداى تعالى خواهد پس چون قائم بيرون آيد نمى‏ماند كافرى و نه مشركى مگر آنكه مكروه ميدارد خروج آن حضرت را تا آنكه اگر كافرى يا مشركى در ميان سنگى باشد آن سنگ به مؤمن گويد كه اى مؤمن در ميان من كافرى يا مشركى جاى گرفته و خود را از نظر شما پنهان ساخته پس بكش او را امام عليه السّلام فرمود كه پس آن مؤمن اجابت قول سنگ كند و آن كافر را از ميان آن بيرون آورده بكشد و قبل ازين باين مضمون حديث گذشت.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏9، ص: 265
گويند كه اين در وقت نزول عيسى و خروج حضرت صاحب الامر عليه السّلام خواهد بود كه همه اهل زمين اسلام قبول كنند و عياشى باسناد خود از عمران بن ميثم و وى از عبايه نقل كرده كه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرموده كه اعلاى كلمه اسلام و غالب شدن آن بعد از اين زمان خواهد شد پس گفت:
فو الذى نفسى بيده حتى لا يبقى قرية الا ينادى فيها بشهادت ان لا اله الا اللَّه محمد رسول اللَّه بكرة و عشيا
بحق آن كسى كه نفس من بيد قدرة او است كه دين اسلام را غالب گرداند بر جميع اديان تا آنكه باقى نماند هيچ ديهى الا كه بامداد و شبانگاه در او نداى لا اله الا اللَّه محمد رسول اللَّه شنوند.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه صف آیه سیزدهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ أُخْرى‏ تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَريبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و نعمتى ديگر كه دوستش داريد: نُصرتى است از جانب خداوند و فتحى نزديك، و مؤمنان را بشارت ده[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏4، ص: 467
نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ نصرتيست مر شما را از جانب خداى تعالى و فتحى نزديك كه آن فتح مكه است يا فتح قائم آل محمد كه عنقريب انشاء اللَّه تعالى جميع عالم و آدم را بقبضه اقتدار خود در آورد و علم دولت آل محمد را بلند سازد اللهم عجّل فرجه

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه ملک آیه شانزدهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُور[=palatino linotype]
[=palatino linotype]آيا از آن كه در آسمان است ايمن نشسته‏ايد كه ناگاه زمين را به لرزش درآورد و زمين شما را در خود فرو برد؟[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏13، ص: 104
أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ خسف شكاف زمين است كه تعبير بزلزله ميكنيم و جمعى را فرو ميبرد چنانچه در امم سابقه بوده و مخصوصا قارون با تمام اموال و اندوخته‏هاى خود كه ميفرمايد:
فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ قصص آيه 81، و خسف بيدا لشگر سفيانى را يكى از علائم حتميه ظهور حضرت بقية اللَّه است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه ملک آیه سی ام[=palatino linotype]
[=palatino linotype]قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتيكُمْ بِماءٍ مَعين[=palatino linotype]
[=palatino linotype]بگو: اگر آبتان در زمين فرو رود، چه كسى شما را آب روان خواهد داد؟[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏25، ص: 197 پاورقی [=palatino linotype]
از ابن بابويه. باسنادش از عمّار ياسر رضى اللَّه عنه روايت نموده كه گفت در بعض غزوات خدمت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بودم و على عليه السّلام صاحبان پرچمها را كشت و جمعيّت آنها را متفرّق و پراكنده نمود و عمرو ابن عبد اللَّه جحمى و شيبة بن نافع را هم كشت. آمدم خدمت پيغمبر (ص) عرض كردم اى رسول خدا على عليه السّلام جدّا در راه خدا جهاد كرد حقّ جهاد كردن. فرمود: براى اينكه او از من و من از اويم و او وارث علم من و ادا كننده دين من و وفاء كننده وعده من و خليفه بعد از من است و اگر او نبود مؤمنين خالص بعد از من شناخته نميشدند جنگ با او جنگ با من و سلم با او سلم با من و سلم من سلم خداست. بدانكه او پدر دو سبط من و امامان از صلب اويند خداوند امامان راشدين را از صلب او بيرون آورد كه از ايشان است (مهدى) اين امّت گفتم پدر و مادرم بفداى شما اى رسول خدا كيست اين مهدى. فرمود: اى عمّار. البتّه خداوند تبارك و تعالى با من پيمان كرده از صلب حسين من نه امام بيرون آيد و نهمين از فرزندان او غايب ميشود از نظر مردم و اين قول خداى عزّ و جلّ است.
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ
براى او غيبتى طولانى ميباشد كه مردمى در غيبت آن بزرگوار برگشته و گروهى هم ثابت ميمانند پس هر گاه آخر زمان شد ظاهر ميشود و دنيا را از عدل و داد پر ميكند چنان كه از ظلم و ستم پر شده بود ... تا آخر حديث كه مفصّل است ما مورد حاجت را نقل كرديم ... و از اين گذشته شش حديث ديگر نيز در تفسير و تأويل اين آيه نقل نموده كه مقصود همه امام زمان روحى له الفداء است.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏24، ص: 359[=palatino linotype]
در رواياتى كه از ائمه اهل بيت (ع) به ما رسيده، آيه اخير به ظهور حضرت مهدى (ع) و عدل جهان‏گستر او تفسير شده است، از جمله در حديثى از امام باقر (ع) در تفسير اين آيه مى‏خوانيم:
" نزلت فى الامام القائم (ع) يقول ان اصبح امامكم غائبا عنكم، لا تدرون اين هو؟ فمن ياتيكم بامام ظاهر ياتيكم باخبار السماوات و الارض، و حلال اللَّه و حرامه، ثم قال: و اللَّه ما جاء تاويل هذه الاية، و لا بد أن يجي‏ء تاويلها.
اين آيه در باره امامى نازل شده است كه قيام به عدل الهى مى‏كند (حضرت مهدى) مى‏گويد: اگر امام شما پنهان گردد، و نمى‏دانيد كجاست؟
چه كسى براى شما امامى مى‏فرستد كه اخبار آسمانها و زمين، و حلال و حرام خدا را براى شما شرح دهد".
سپس فرمود:" به خدا سوگند تاويل اين آيه نيامد و سرانجام خواهد آمد"

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏4، ص: 538[=palatino linotype]
در كتاب كمال الدين و تمام النعمه از حضرت على بن جعفر روايت كرده كه من از برادر بزرگوار خود امام موسى الكاظم عليه السّلام تأويل اين آيه «أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ» را پرسيدم حضرت فرمودند كه تأويل آيه اينست هر گاه مفقود
شود امام شما و شما امام خود را نتوانيد ديد پس چه كار كنيد شما؟ و از حضرت ابى جعفر الباقر عليه السّلام روايت كرده كه اين آيه در شأن قائم آل محمد صلّى اللَّه عليه و اله نازل شده و ميگويد خداى تعالى كه اگر بگردد امام شما غايب از شما و ندانيد كه امام شما در كدام مكانست پس كيست كه بياورد براى شما امام ظاهرى كه خبر دهد شما را از حقايق سماوات و ارض و از حلال خداى تعالى و حرام او؟ و بعد ازين حضرت فرمود كه تأويل اين آيه هنوز تحقق نيافته و بعد ازين بوقوع خواهد آمد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏13، ص: 257
تتمه: تأويل آيه شريفه، مراد امام غائب، حضرت ولى عصر عجل اللّه فرجه باشد و چندين حديث وارد شده: از جمله:
1- فى الكافى- عن الكاظم عليه السّلام: اذا غاب عنكم امامكم فمن يأتيكم بامام جديد.
2- در اكمال الدين- از حضرت باقر عليه السّلام سؤال شد از تأويل اين آيه، فقال: اذا فقدتم امامكم فلم تروه فماذا تصنعون: هرگاه بيابيد شما امام خود را، پس نبينيد او را، پس چه كار خواهيد كرد؟
3- و نيز آن حضرت فرمود: هذه نزلت فى الامام القائم، يقول: ان اصبح امامكم غائبا عنكم، لا تدرون اين هو، فمن يأتيكم بامام ظاهر، يأتيكم باخبار السّموات و الارض و حلال اللّه و حرامه. ثمّ قال: و اللّه ما جاء تأويل هذه الآيه و لابدّ ان يجى‏ء تأويلها.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه معارج آیه یکم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع[=palatino linotype]
[=palatino linotype]پرسنده‏اى از عذابى پرسيد كه[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏13، ص: 182
سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ مفسرين در تفسير اين جمله اقوال زيادى دارند در تعيين سائل كه بود و عذاب واقع چه عذابى بوده و باء بعذاب چه بايى بوده تمام بدون مدرك است و آنچه از اخبار اهل بيت بدست ما رسيده يكى حديثى است كه از سيد ابو الحمد از ابو القاسم سجستانى از ابو عبد اللَّه شيرازى از ابو بكر جرجانى از ابى احمد بصرى از محمد بن سهل از زيد بن اسماعيل از محمد بن ايوب واسطى از سفيان بن عينيه از حضرت صادق از آباء طيبين خود روايت شده:
(قال: لما نصب رسول اللَّه (ص) عليا يوم غدير خم
و قال: من كنت مولاه فعلى مولاه طار ذلك فى البلاد فقدم على النبى (ص) النعمان بن الحارث الفهرى
فقال: امرتنا عن اللَّه أن نشهد أن لا اله الا اللَّه و انك رسول اللَّه، و امرتنا بالجهاد و الحج و الصوم و الصلاة و الزكاة فقبلناهم ثم لم ترض حتى نصبت هذا الغلام
فقلت: من كنت مولاه فعلى مولاه فهذا شى‏ء منك اوامر من عند اللَّه؟
فقال (ص): و اللَّه الذى لا اله الا هو ان هذا الا من اللَّه، فولى النعمان بن الحارث
و هو يقول: اللهم ان كان هذا هو الحق من عندك فامطر علينا حجارة من السماء فرماه اللَّه بحجر على رأسه فقتله و انزل اللَّه تعالى: سأل سائل بعذاب واقع).
و از على بن ابراهيم از حضرت باقر (ع) تفسير فرموده بخروج سفيانى و ظهور حضرت بقية اللَّه كه سفيانى و لشكرش و بنى اميه و مخالفين را هلاك ميكند و از بين ميبرد، و لو حديث سر بسته است ولى مفادش معلوم است زيرا ميفرمايد:
(نار تخرج من المغرب و ملك يسوقها من خلفها حتى تأتى دار سعد بن همام عند مسجدهم: فلا تدع دارا لبنى امية الا أحرقها و لا تدع دارا فيها وتر لال محمد الا احرقتها و ذلك المهدى عليه السلام).
اقول: از آيات شريفه بعد استفاده ميشود كه مراد عذاب يوم القيامة بر كفار و اهل ضلال است و در اين اخبار بيان بطون اين آيه است و ممكن الجمع است باين بيان كه در نصب خلافت كه مخالفين انكار كردند كه از جانب خدا باشد و گفتند: پيغمبر از پيش خود نصب كرده و در اثر اين مخالفت دستگاه بنى اميه و بنى عباس و سنى گرى تا زمان ظهور مهدى (عج) و در دوره رجعت كه از آنها انتقام كشيده ميشود و تا قيامت كه خداوند آنها را بأشد عذاب عذاب ميفرمايد و اينها تمام اينها را انكار ميكنند و اين سؤال از راه استعلام نيست بلكه از راه انكار است خدا ميفرمايد: اين وقوع پيدا ميكند و البته تحقق مييابد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه جن آیه بیست و چهارم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً[=palatino linotype]
[=palatino linotype]تا آن گاه كه آنچه را به آنها وعده داده بودند بنگرند. پس خواهند دانست چه كسى را ياران ناتوان‏تر و شمار كمتر بوده است[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏25، ص: 134[=palatino linotype]
در اينكه منظور از جمله" ما يوعدون" عذاب دنيا يا آخرت، يا هر دو است؟ تفسيرهاى متعددى گفته‏اند، ولى مناسب اين است كه معنى آن عام و گسترده باشد، بخصوص اينكه فزونى و كمى عدد و ضعف و قدرت ناصر و ياور بيشتر مربوط به دنيا است، و لذا جمعى از مفسرين آن را به مساله جنگ بدر كه در آن قوت و قدرت مسلمانان آشكار گشت تفسير كرده‏اند، و در روايات متعددى به ظهور مهدى (ارواحنا فداه) تفسير شده است، بنا بر اين اگر آيه را به معنى وسيعش تفسير كنيم همه اينها را شامل مى‏شود.
بعلاوه در آيه 75 سوره مريم نيز آمده است:
حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً:
" اين وضع هم چنان ادامه مى‏يابد تا زمانى كه وعده الهى را با چشم خود ببينند:
يا عذاب اين دنيا، يا عذاب آخرت، آن روز مى‏دانند چه كسى موقعيتش بدتر و لشكرش ناتواناتر است".
به هر حال لحن آيه به خوبى نشان مى‏دهد كه دشمنان اسلام پيوسته قدرت و كثرت نفرات خود را به رخ آنها مى‏كشيدند، و آنها را ضعيف و ناتوان مى‏شمردند قرآن به اين وسيله به مؤمنان دلدارى و نويد مى‏دهد كه سرانجام روز پيروزى آنها و شكست و ناتوانى دشمنان فرا خواهد رسيد.


[/HR][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏4، ص: 608
محمد بن فضيل گويد كه از امام عليه السّلام معنى آيه «حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً» پرسيدم امام عليه السّلام فرمود كه ميخواهد به ما يوعدون خروج قايم آل محمد و مددكاران او را و على بن ابراهيم روايت كرده كه:
«قوله حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ يعنى الموت و القيمة فسيعلمون يعنى فلانا و فلانا و معوية و عمرو بن العاص و اصحاب الضغائن من قريش من اضعف ناصرا و اقل عددا»
و ايضا على بن ابراهيم روايت كرده كه:
«قوله حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ القائم و امير المؤمنين عليهما السلم فى الرجعة فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً هو قول امير المؤمنين عليه السّلام لزفر و اللَّه يا ابن صهاك لو لا عهد من رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و اله و كتاب من اللَّه سبق لعلمت اينا اضعف ناصرا و اقل عددا»
مراد اينست كه عاصيان را دخول در آتش جهنم است بطريق خلود و تأبيد تا آنكه به بينند آنچه را كه وعده داده ميشدند بآن از خروج قايم آل محمد و ظهور امير المؤمنين عليهما السلام در زمان رجعت.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه تکویر آیه پانزدهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّس[=palatino linotype]
[=palatino linotype]سوگند به ستارگان بازگردنده[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 9
در اخبارى كه كلينى در كافى و نعمانى باسناد مختلف از حضرت باقر (ع) روايت كرده‏اند كه تفسير فرمود بوجود حضرت بقية اللَّه كه مخصوص حضرت است و وقت آن را هم تعيين فرموده در سنه دويست و شصت هجرى غيبت ميفرمايد و مستور ميشود سپس مثل شهاب قبس ظاهر ميگردد و ميفرمايد بر اوى كه: اگر درك كردى زمان او را چشمت روشن ميشود اشاره به اينكه هر كه درك كند زمان ظهور را چشمش روشن ميگردد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه بروج آیه دوم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُود[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و قسم به روز موعود

[=palatino linotype] [=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 59
وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ قسم بروز وعده داده شده، و يوم موعود ممكن است روز قيامت باشد كه در بسيارى از سور و آيات وعده داده شده و تخلف ناپذير است، و ممكن است روز ظهور حضرت بقية اللَّه باشد كه سرتاسر دنيا را عدل و داد پر كند و ريشه ظلم و جور و كفر را از زمين بركند، و ممكن است دوره رجعت ائمه طاهرين باشد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه فجر آیه یکم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ الْفَجْرِ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]سوگند به سپيده صبح[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏26، ص: 442[=palatino linotype]
بنا بر اين درخشيدن اسلام و نور پاك محمدى (ص) در تاريكى عصر جاهليت يكى از مصاديق فجر است، و همچنين درخشيدن سپيده صبح قيام مهدى (ع) به هنگام فرو رفتن جهان در تاريكى و ظلمت ظلم و ستم، مصداق ديگرى از آن محسوب مى‏شود (همانگونه كه در بعضى از روايات به آن اشاره شده است)
در بعضى از رواياتى كه اشاره به بطون قرآن مى‏كند فجر به وجود حضرت مهدى (ع) و ليال عشر به ده امام قبل از او، و" شفع" كه در آيه بعد مى‏آيد به حضرت" على" و" فاطمه زهرا" (ع) تفسير شده است.


[/HR][=palatino linotype]تفسير هدايت، ج‏18، ص: 84
سوگند به فجر عدالت فراگير با ظهور خورشيد تازه كننده رسالت اسلام، امام مهدى منتظر (عجل اللَّه تعالى فرجه، كه خدا وعده كرده است كه به او دين حق خود را آشكار و بر همه پيروز خواهد كرد، هر چند مشركان را خوش نيايد).

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه شمس آیه سوم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و سوگند به روز چون گيتى را روشن كند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 128
و قسم بروز موقعى كه ظلمت شب را ميبرد و در عالم جلوه ميكند از اول طلوع آفتاب تا غروب آن، و در همان اخبار نهار را بأئمه اطهار تفسير فرموده و جلوه آن بظهور حضرت بقية اللَّه و دوره رجعت ائمه اطهار كه بكلى ظلمت كفر و شرك و ضلالت و فساد و ظلم و فسق و فجور را برطرف ميفرمايند و ريشه‏كن ميكنند تا دامنه قيامت كه دستگاه دنيا برچيده ميشود.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه لیل آیه دوم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و سوگند به روز آن گاه كه آشكار شود

[=palatino linotype] [=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏4، ص: 800
على بن ابراهيم باسناد خود از حضرت أبي جعفر الباقر عليه السّلام روايت كرده كه مراد از «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‏» درين مقام ثانيست كه پوشانيد دولت و خلافت امير المؤمنين عليه السّلام را و مراد از «وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى» قائم آل محمد است صلوات اللَّه عليه و آله كه چون از پرده غيبت كبرى برآمده عالم را بنور خود ضيا و جلا بخشد و دولت خلفاى جور و ظلم را نابود گرداند.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه قدر آیه چهارم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْر[=palatino linotype]
[=palatino linotype]در آن شب فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان براى انجام دادن كارها نازل مى‏شوند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏14، ص: 293
على بن ابراهيم (رحمه اللّه) از حضرت باقر عليه السّلام روايت كند كه فرمود: جبرئيل با هفتاد هزار ملك به زمين آيند و ميكائيل با هفتاد هزار ملك، و لواى حمد را بياورند و آن را چهار زاويه باشد يكى به شرق و يكى به غرب و يكى بر آسمان و يكى بر زمين و بر آن نوشته باشد «امة مذنبة و رب غفور» و هيچ جائى نباشد كه جبرئيل با ملائكه نروند و سلام نكنند، مگر خانه‏اى كه در آن سگ باشد يا خوك يا خمر يا جنب از حرام يا مجسمه و سلام آنها با اهل ايمان باشد.
و اين ملائكه و روح نازل مى‏شوند در آن شب بر كسى كه ولىّ امورات خلق است (كه امام زمان باشد) و فايده نزول آنها بر ولىّ، آن است كه احكام قضائى خدا را كه براى خلق شده، در آن سال به آن ولى مى‏رسانند، اگرچه آن ولىّ در سابق اطلاع داشته به طور اجمال.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه قدر آیه پنجم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْر[=palatino linotype]
[=palatino linotype]آن شب تا طلوع بامداد همه سلام و درود است
[=palatino linotype]

[=palatino linotype]
[=palatino linotype]تفسير هدايت، ج‏18، ص: 236
بعضى گفته‏اند كه معنى سلام در اين آيه چنين است: فرشتگان در آن بر مؤمنان و شب زنده‏داران در مساجد سلام مى‏كنند، و بعضى از ايشان به بعضى ديگر سلام مى‏كنند، و به قولى ديگر: فرشتگان بر امام عصر- عليه السلام- فرود مى‏آيند و به او سلام مى‏كنند.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه زلزله آیه دوم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و زمين بارهاى سنگينش را بيرون ريزد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]ترجمه تفسير طبرى، ج‏7، ص: 2042
و اين آيت كه خداى عزّ و جلّ گفت: إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها. وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها اين گنجها است كه زمين بيرون اندازد پيش آمدن عيسى عليه السّلم و از پيش مهدى.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype] سوره مبارکه عصر آیه یکم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ الْعَصْرِ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]سوگند به اين زمان

[=palatino linotype] [=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏27، ص: 294 [=palatino linotype]پاورقی [=palatino linotype]
در حديثى از امام صادق (ع) مى‏خوانيم كه در تفسير آيه وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ فرمود:
العصر عصر خروج القائم
:" منظور از عصر عصر قيام حضرت مهدى (سلام اللَّه عليه) است" (نور الثقلين) جلد 5 صفحه 666 حديث 5.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 221[=palatino linotype]
در خبر است حديث معتبر از ابن بابويه از احمد بن هارون و از جعفر بن محمد بن مسرور و از على بن الحسين بن شاذويه جميعا از محمد بن عبد اللَّه بن جعفر بن جامع الحميرى از پدرش از محمد بن الحسين بن زياد الزيات از محمد بن سنان از مفضل بن عمر:
قال: سألت الصادق جعفر بن محمد عليهما السلام عن قول اللَّه تعالى عز و جل: وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ؟- قال: العصر عصر خروج القائم (عج) و ان الانسان لفى خسر اعدائنا.
اقول: مكرر گفته‏ايم كه اخبار وارده در تفسير آيات نوعا بيان مصداق ميكند مصداق اتم منافى با عموم و اطلاق آيه ندارد لذا مى‏گوييم عصر بمعنى دهر و زمان است هر قسمت از زمان را عصر ميگويند عصر نوح ابراهيم موسى عيسى، عصر حضرت رسالت، عصر ائمه اطهار، عصر غيبت، عصر ظهور عصر رجعت و هكذا، و غرض اينكه در هر عصرى آيات الهيه ظاهر شده و اعظم آيات آيتى است كه در عصر ظهور حضرت بقية اللَّه ظاهر ميشود كه تمام دليل بر وجود حق و قدرت او و حكمت و مصلحت است كه خداوند چه نحو نصرت انبياء و مؤمنين فرموده و ميفرمايد، و چه نحو انتقام از دشمنان آنها كشيده و ميكشد كه احتياج بشرح و بسط زيادى دارد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏4، ص: 859[=palatino linotype]
مفضل بن عمر گفت كه حضرت صادق عليه السّلام را از تفسير سوره و العصر پرسيدم حضرت فرمود:
كه مراد ازو العصر عصر خروج قايم آل محمد است صلى اللَّه عليه و اله كه بهترين اعصار و زمانست.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه الميزان، ج‏20، ص: 609
در بعضى از روايات آمده كه منظور، عصر ظهور مهدى (ع) است كه در آن عصر حق بر باطل به طور كامل غلبه كند.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه نصر آیه یکم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْح[=palatino linotype]
[=palatino linotype]چون يارى خدا و پيروزى فراز آيد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]
[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 251[=palatino linotype]
اخبارى هم از ابن عباس و عايشه و غير اينها روايت كرده‏اند كه منتهى بمعصوم نيست و سند معتبرى هم ندارد، و در آيه هم دلالتى بر اينكه مراد فتح مكه است ندارد، و فتوحات پيغمبر هم منحصر بفتح مكه نيست، و دلالتى بر اينكه وفات پيغمبر و رحلت باشد هم ندارد و آنچه بنظر ميآيد و اللَّه اعلم بمراده اينكه مفاد اين آيه مفاد آيات ديگرى است مثل آيه شريفه:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً نور آيه 55
و آيه شريفه: وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ آل عمران آيه 81
و مثل آيه شريفه هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ توبه آيه 33
و آيه شريفه: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهِيداً فتح آيه 28
و آيه شريفه: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ صف آيه 9
و غير اينها از آيات كه تمام اينها راجع بزمان ظهور حضرت بقية اللَّه و دوره رجعت حضرت رسالت و ائمه هدى است كه تمام انبياء رجعت فرمايند و در تحت لواى پيغمبر اكرم و دين مقدس اسلام و نصرت آن حضرت باشند، و دين اسلام سرتاسر عالم را فراگيرد و خردلى از شرك در روى زمين نباشد بجميع اقسام خمسه شرك نه ذاتى نه صفاتى، نه عبادتى نه افعالى نه نظرى، و تمام افراد جن و انس در تحت دين اسلام درآيند و هر كدام قابل هدايت باشند هدايت شوند و هر كه قابل نيست هلاك شود و شيطان و شياطين از بين بروند،
و وقت معلومى كه خدا بشيطان وعده داده برسد كه فرمود:
فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ حجر آيه 38
كه ميتوان گفت: اصل غرض الهى و حكمت خلقت عالم و جن و انس براى اين زمان است و پيغمبر و ائمه اطهار سرتاسر دنيا را سلطنت كنند بدون خوف و ترس.

[="Palatino Linotype"][="Black"]به یاری خداوند تمامی آیات در تاپیک قرار گرفت
انشاءالله نسخه pdf این دایرة المعارف را در اختیار علاقه مندان قرار خواهم داد.
و همچنین در پست بعدی کتاب نامه (معرفی کتب تفسیری مورد استفاده قرار گرفته) را ارائه خواهم نمود.
در ضمن لازم به توضیح است تمامی پست هایی که
از بنده در این تاپیک حذف شده توسط اینجانب بوده به علت اشتباهاتی از قبیل تکرار شدن پست.
[/]

[="Palatino Linotype"][="Black"][=palatino linotype]نام كتاب: الميزان فى تفسير القرآن
نويسنده: سيد محمد حسين طباطبايى
مترجم: سيد محمد باقر موسوى همدانى
موضوع: قرآن به قرآن و اجتهادى
متن اصلی و ترجمه در قرن: چهاردهم
مذهب: شيعى
ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم
مكان چاپ: قم
سال چاپ: 1374 ش


[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير بيان السعادة فى مقامات العبادة
نويسنده: سلطان محمد گنابادى
مترجم: رضا خانى / حشمت الله رياضى
موضوع: عرفانى
متن اصلی در قرن: چهاردهم
ترجمه شده در قرن: پانزدهم
مذهب: شيعى
ناشر: مركز چاپ و انتشارات دانشگاه پيام‏نور
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1372 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير نمونه
نويسنده: ناصر مكارم شيرازى
موضوع: اجتماعى و اجتهادى
قرن: پانزدهم
مذهب: شيعى
ناشر: دار الكتب الإسلامية
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1374 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: اطيب البيان في تفسير القرآن
نويسنده: سيد عبد الحسين طيب
موضوع: تربيتى
قرن: پانزدهم
مذهب: شيعى
ناشر: انتشارات اسلام
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1378 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: مجمع البيان فى تفسير القرآن
نويسنده: فضل بن حسن طبرسى
مترجم: مترجمان
موضوع: اجتهادى
متن اصلی در قرن: ششم
ترجمه شده در قرن: پانزدهم
مذهب: شيعى
ناشر: انتشارات فراهانى
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1360 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين
نويسنده: ملا فتح الله كاشانى
موضوع: روايى و ادبى
قرن: دهم
مذهب: شيعى
ناشر: كتابفروشى محمد حسن علمى
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1336 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: جلاء الأذهان و جلاء الأحزان
نويسنده: ابو المحاسن حسين بن حسن جرجانى
موضوع: كلامى و ادبى
قرن: هشتم
مذهب: شيعى
ناشر: انتشارات دانشگاه تهران
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1377 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن
نويسنده: حسين بن على ابوالفتوح رازى
موضوع: اجتهادى
قرن: ششم
مذهب: شيعى
ناشر: بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى
مكان چاپ: مشهد
سال چاپ: 1408 ق

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير شريف لاهيجى
نويسنده: محمد بن على شريف لاهيجى
موضوع: روايى
قرن: يازدهم
مذهب: شيعى
ناشر: دفتر نشر داد
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1373 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير آسان
نويسنده: محمد جواد نجفى خمينى
موضوع: كلامى
قرن: چهاردهم
مذهب: شيعى
ناشر: انتشارات اسلاميه
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1398 ق

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير اثنا عشرى
نويسنده: حسين بن احمد حسينى شاه عبدالعظيمى
موضوع: تحليلى و روايى
قرن: چهاردهم
مذهب: شيعى
ناشر: انتشارات ميقات
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1363 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير احسن الحديث
نويسنده: سيد على اكبر قرشى
موضوع: اجتماعى و تربيتى
قرن: پانزدهم
مذهب: شيعى
ناشر: بنياد بعثت
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1377 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير خسروى
نويسنده: على رضا ميرزا خسروانى
موضوع: تربيتى
قرن: چهاردهم
مذهب: شيعى
ناشر: انتشارات اسلاميه
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1390 ق

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير عاملى
نويسنده: ابراهيم عاملى
موضوع: تحليلى
قرن: چهاردهم
مذهب: شيعى
ناشر: انتشارات صدوق
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1360 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير نور
نويسنده: محسن قرائتى
موضوع: اجتماعى و تربيتى
قرن: پانزدهم
مذهب: شيعى
ناشر: مركز فرهنگى درسهايى از قرآن
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1383 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: انوار درخشان
نويسنده: سيد محمد حسين حسينى همدانى
موضوع: فلسفى و عرفانى
قرن: چهاردهم
مذهب: شيعى
ناشر: كتابفروشى لطفى
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1404 ق

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير جوامع الجامع
نويسنده: فضل بن حسن طبرسى
مترجم: مترجمان
موضوع: ادبى و كلاسيك
متن اصلی در قرن: ششم
ترجمه شده در قرن: پانزدهم
مذهب: شيعى
ناشر: بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى
مكان چاپ: مشهد
سال چاپ: 1377 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: انوار العرفان فى تفسير القرآن
نويسنده: ابوالفضل داور پناه
موضوع: تربيتى و علمى
قرن: پانزدهم
مذهب: شيعى
ناشر: انتشارات صدر
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1375 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: ترجمه تفسير طبرى
نويسنده: مترجمان
موضوع: روايى
قرن: چهارم
زبان: فارسى كهن
مذهب: سنى
ناشر: انتشارات توس
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1356 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: ترجمه و تفسير رهنما
نويسنده: زين العابدين رهنما
موضوع: تفسيرى
قرن: چهاردهم
مذهب: شيعى
ناشر: انتشارات كيهان
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1346 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير هدايت
نويسنده: مترجمان
موضوع: اجتماعى و اجتهادى
قرن: پانزدهم
مذهب: شيعى
ناشر: بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى
مكان چاپ: مشهد
سال چاپ: 1377 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير جامع
نويسنده: سيد محمد ابراهيم بروجردى
موضوع: روايى
قرن: پانزدهم
مذهب: شيعى
ناشر: انتشارات صدر
مكان چاپ: تهران
سال چاپ: 1366 ش

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: ترجمه شواهد
نويسنده: احمد روحانى
موضوع: روايى
قرن: پانزدهم
مذهب: شيعى
ناشر: ؟
مكان چاپ: ؟
سال چاپ: ؟

[/HR][=palatino linotype]نام كتاب: تفسير روح البيان
نويسنده: اسماعيل حقى بروسوى
موضوع: عرفانى
قرن: دوازدهم
مذهب: سنى
ناشر: دارالفكر
مكان چاپ: بيروت
سال چاپ: ؟

موضوع قفل شده است