دایرة المعارف آیات مربوط به امام زمان (عج)

تب‌های اولیه

128 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه هود آیه هشتاد و ششم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفيظ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]اگر ايمان آورده‏ايد، آنچه خدا باقى مى‏گذارد برايتان بهتر است. و من نگهبان شما نيستم[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏6، ص: 256[=palatino linotype]
هنگاميكه حضرت بقية اللّه عليه السّلام ظهور ميكند با پشت خود به كعبه معظمه تكيه ميكند و تعداد- 313- نفر از يارانش نزد او اجتماع مى‏نمايند. اولين سخنى را كه آن بزرگوار مى‏گويد (آيه 86 سوره هود است كه ميفرمايد:) بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ.
سپس مى‏فرمايد: من همان بقية اللّه و خليفه و حجت خدا هستم بر شما.
احدى تسليم آن بزرگوار نمى‏شود مگر اينكه به او مى‏گويد: السلام عليك يا بقية اللّه فى الارض! هنگاميكه تعداد ده هزار نفر با آن حضرت بيعت كنند احدى از ملت يهودى و مسيحيى و كسيكه غير از خدا را عبادت كند باقى نخواهد ماند مگر اينكه ايمان خواهد آورد و دين حق را تصديق ميكند. در آن زمان است كه ملت فقط يك ملت و آن هم ملت اسلام خواهد بود. و غير از خدا هر معبودى كه در زمين باشد آتشى از آسمان فرود مى‏آيد و آنرا مى‏سوزاند- نور الابصار، تأليف شبلنجى.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏9، ص: 203[=palatino linotype]
در روايات متعددى مى‏خوانيم كه بقية اللَّه تفسير به وجود" مهدى ع" يا بعضى از امامان ديگر شده است، از جمله در كتاب اكمال الدين از امام باقر (ع) چنين نقل شده:
اول ما ينطق به القائم عليه السلام حين خرج هذه الاية بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ، ثم يقول انا بقية اللَّه و حجته و خليفته عليكم فلا يسلم عليه مسلم الا قال السلام عليك يا بقية اللَّه فى ارضه
" نخستين سخنى كه مهدى (ع) پس از قيام خود مى‏گويد اين آيه است" بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ" سپس مى‏گويد منم بقية اللَّه و حجت و خليفه او در ميان شما، سپس هيچكس بر او سلام نمى‏كند مگر اينكه مى‏گويد: السلام عليك يا بقية اللَّه فى ارضه"

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏6، ص: 121[=palatino linotype]
در اكمال الدين صدوق رحمه الله از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده كه اول نطقى كه حضرت حجة فرمايد بعد از ظهور، اين آيه شريفه باشد: «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» بعد فرمايد: منم بقية اللّه و حجت خدا و خليفه او بر شما. پس سلام نمى‏كند بر آن حضرت سلام كننده‏اى، مگر آنكه گويد:
(السّلام عليك يا بقيّة اللّه فى ارضه).

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏2، ص: 469[=palatino linotype]
در حديث وارد شده كه «بقية اللَّه» حضرت صاحب الزمانست يعنى يكى از ما صدقات «بقية اللَّه» حضرت صاحب است در كتاب كمال الدين از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام روايت كرده كه چون قائم آل محمد صلوات اللَّه عليه و آله خروج كند و پشت مبارك خود را بديوار كعبه گذارد و سيصد و سيزده كس از مواليان او نزد او حاضر شوند اول كسى كه متنطق شود بآيه «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» آن حضرت خواهد بود، پس آن حضرت گويد:
«أنا بقية اللَّه و حجته و خليفته عليكم»
و بعد ازين هيچ احدى بر آن حضرت سلام نكند مگر آنكه گويد: السلام عليك يا بقية اللَّه فى ارضه وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ و نيستم من بر شما نگاهبان يعنى من نگاهبان شما از قبايح نيستم يا آنكه من حافظ اعمال شما نيستم تا آنكه من شما را بواسطه آن جزا دهم بلكه من ناصح شما و رساننده احكام الهى ام بر
[=palatino linotype]شما.
[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نور، ج‏5، ص: 369
«بَقِيَّتُ اللَّهِ» در اين آيه به معناى درآمد و سودى است كه از يك سرمايه‏ى حلال و خداپسندانه براى انسان باقى مى‏ماند و صد در صد حلال است. امّا در روايات به هر وجود مباركى كه به اراده‏ى خداوند براى بشريّت باقى مى‏ماند، «بَقِيَّتُ اللَّهِ» گفته مى‏شود. از جمله به سربازان مؤمنى كه پيروزمندانه از جبهه‏ى جنگ برمى‏گردند، زيرا به اراده‏ى الهى باقى مانده‏اند. به امام عصر (عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف) نيز «بَقِيَّتُ اللَّهِ» مى‏گويند، چون آن وجود شريف به خواست خداوند براى هدايت مردم ذخيره و باقى نگهداشته شده است. در روايات مى‏خوانيم كه يكى از نام‏ها و اسامى مبارك آن حضرت «بقية اللَّه» است و ما بر او به اين نام سلام مى‏كنيم: «السلام عليك يا بقية اللَّه فى ارضه». وقتى آن حضرت در مكّه ظهور فرمايند، اين آيه را تلاوت كرده و مى‏فرمايند: من آن «بَقِيَّتُ اللَّهِ» هستم. البتّه به ساير معصومين عليهم السلام نيز لقب «بقية اللَّه» داده شده است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه یوسف آیه پنجاه و هشتم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ جاءَ إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]برادران يوسف آمدند و بر او داخل شدند، آنها را شناخت و آنها نشناختندش[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏6، ص: 246[=palatino linotype]
از آيه شريفه استفاده شود نسبت به غيبت امام عصر (عجل اللّه فرجه) كه آن حضرت مردم را مى‏بيند و آنها هم او را بينند، لكن او را نشناسند، چنانچه برادران يوسف وارد شدند بر او و حضرت يوسف عليه السّلام آنها را شناخت لكن ايشان او را نشناختند با آنكه با او مخالطه و مصاحبت و مبايعه نمودند ابدا معرفت نيافتند.
بنابراين مانعى ندارد خداى تعالى بجا آورد با حجت خود آنچه به يوسف و برادران او نمود به اينكه آن وجود مقدس سير نمايد در بازارها و حاضر شود در مجامع آنان و ارشاد فرمايد به مصالح دينى و دنيوى ايشان، و حال آنكه نشناسند
آن حضرت را خصوصا با يقين به اينكه آن حضرت حافظ شريعت باشد، وقوع انكشاف اين مطلب در بعض ازمان نسبت به بعض اشخاص امر محقق نمايد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه رعد آیه هفتم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّه‏ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]كافران مى‏گويند: چرا از جانب پروردگارش معجزه‏اى بر او نازل نمى‏شود؟ جز اين نيست كه تو بيم‏دهنده‏اى هستى و هر قومى را رهبرى است[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏8، ص: 239[=palatino linotype]
(وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ) از سياق و كلمه (هاد) استفاده مى‏شود كه منظور از اين هادى و راهنما راهنمائى است كه بشر را به سوى خدا و يكتاپرستى و سعادت راهنمائى كند، نه بسوى گمراهى و ضلالت. معنى وسيع كلمه (هاد) شامل هر نوع راهنماى دين و مذهب بر حق ميشود. اعم از پيامبران و اوصياى آنان عليهم السّلام و علماى ربانى كه قدم جاى قدم آنان نهاده و دين و مذهبشان را ترويج نموده و مى‏نمايند. گواه بر اين معنى روايت فضيل است كه ميگويد: راجع به معنى آيه مورد بحث كه مى فرمايد (... وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ) از امام جعفر صادق عليه السّلام جويا شدم، آن بزرگوار در پاسخ من فرمود:
كل امام هاد للقرن الذى هو فيهم.
يعنى هر پيشوائى هادى و راهنماى مردم آن قرنى ميباشد كه در ميان ايشان باشد پس طبق مطالبى كه گفته شد دنيا هيچگاه از راهنما خالى نبوده و نخواهد بود. با توجه به برداشت‏هائى كه از جمله مورد بحث ميشود تعجب اينجا است كه بعضى از پيروان و معتقدين به قرآن مجيد منكر وجود دوازدهمين خليفه بر حق پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله يعنى حضرت مهدى موعود عليه السّلام شده‏اند. و تنها علت انكارشان اين است كه چگونه ميشود: مهدى موعود مثلا هزار سال عمر كند. در صورتى كه خود منكرين اعتراف دارند كه حضرت نوح طبق تواريخ معتبره مدت- 2800- سال عمر كرد


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏5، ص: 60[=palatino linotype]
عبد اللّه عبّاس گفت كه: چون اين آيت آمد رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دست بر سينه خود نهاد و گفت: أنا المنذر و دست بر دوش على نهاد و گفت: أنت الهادى يا علىّ بك يهتدى المهتدون من بعدى. حذيفه يمان گفت كه: رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كه: اگر اين كار يعنى خلافت با على افكنيد او هادى و مهدى است.
و اينجا اشارتى است و در آن اشارت ترا بشارتى، و آن آنستكه چون امام اوّلت هادى است و امام آخرت مهدى اين دليل خلاص و نجات تست
لقوله صلّى اللّه عليه و سلّم لن تهلك الرّعيّة و ان كانت ظالمة مسيئة اذا كانت الولاة هادية مهديّة وثاقت
باين آيت كه را باشد جز آن را كه امامش معصوم باشد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏7، ص: 310[=palatino linotype]
وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ از اول دنيا زمان آدم تا انقراض عالم بايد حجت روى زمين باشد (اما ظاهرا مشهودا او غائبا مستورا)
(لو خلت الارض عن الحجة لساخت باهلها و لماجت باهلها)
و اين جمله دليل محكم و متقن است بر اينكه خلفاء حضرت رسالت بايد تا دامنه قيامت باشند كه حجت بر خلق تمام شود و در اين باب اخبار بسيارى داريم بالغ بر بيست و شش حديث مفصّل و مختصر در تفسير اين جمله كه لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ تفسير شده بائمه طاهرين هر كدام در زمان خود و در بعض اين اخبار حسب و نسب و اسم هر يك را معين فرموده حتى غيبت حضرت بقية اللَّه عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف را و ظهور آن بزرگوار و پركردن زمين را از عدل و قسط بيان فرموده‏اند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏6، ص: 341
در كافى- از حضرت باقر عليه السّلام فرمود: «منذر» رسول خدا و براى هر زمانى از ما هادى باشد كه هدايت نمايد مردم را به آنچه پيغمبر خدا آورده و هاديان بعد از آن حضرت على عليه السّلام و بعد از او اوصياء هر يك بعد از ديگرى.
ايضا فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: من «منذر» و تو يا على «هاد» هستى، از ما باشد هادى و نجات و سعادت تا روز قيامت.
تبصره: آيه شريفه اثبات نمايد وجود امام را در هر عصرى، و زمين از حجت الهى خالى نخواهد بود، و برهان عقلى هم قائم است زيرا امام، علت غائى موجودات، و سبب بقاء ممكنات است. هر زمانى كه معلول باقى بود، به برهان «ان» حكم شود به وجود امام. و ايضا امام زمان، قطب دائره امكان است و مدار چرخ، بى‏محور محال است، و به بقاى او دنيا باقى، و به يمن او اعطاء روزى، و بوجود او زمين و آسمان ثابت باشد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه ابراهیم آیه پنجم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُور[=palatino linotype]
[=palatino linotype]موسى را با آيات خود فرستاديم كه: قوم خود را از تاريكى به روشنايى بيرون آر، و روزهاى خدا را به يادشان بياور. و در اين براى هر شكيباى شكرگزار، عبرتهايى است[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏8، ص: 322[=palatino linotype]
حضرت باقر آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در باره معنى (بِأَيَّامِ اللَّهِ) ميفرمايد:
ايام اللّه: يوم يقوم القائم عليه السلام، و يوم الكرة، و يوم القيامة.
يعنى (ايام اللّه) روز قيام مهدى موعود، و روز رجعت، و روز قيامت است.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نور، ج‏6، ص: 260[=palatino linotype]
در روايات، روز ظهور حضرت مهدى عليه السلام و روز رجعت و روز قيامت را از مصاديق «ايّام اللَّه» گفته‏اند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]انوار درخشان، ج‏9، ص: 258[=palatino linotype]
در تفسير قمى است كه فرمود: ايام پروردگار سه هنگام است، روز قيام قائم و هنگام مرگ و هنگام قيامت.
مفسر گويد: چنانچه مراد از قائم آنچه در دين اسلام اراده مى‏شود كه قيام قائم آل محمد (ع) و يا رجعت است در دين موسى كليم (ع) قابل تذكر و يادآورى نبوده است.
كتاب معانى به سندى از امام باقر (ع) و امام صادق عليهما السّلام روايت نموده كه فرمودند: ايام پروردگار سه هنگام است. روز قيام قائم و هنگام رجوع و رجعت و هنگام قيامت.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير جامع، ج‏3، ص: 421
ابن بابويه از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود مراد از روزها سه روز است يكى روز ظهور حضرت ولى عصر عليه السّلام ديگر روز سختى و مشقت مرگ سوم روز قيامت است و اينحديث را على بن ابراهيم نيز نقل نموده است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه ابراهیم آیه چهاردهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ لَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذلِكَ لِمَنْ خافَ مَقامي‏ وَ خافَ وَعيد[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و شما را پس از ايشان در آن سرزمين جاى خواهيم داد. اين از آن كسى است كه از ايستادن در پيشگاه من و از وعده عذاب من بترسد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نور، ج‏6، ص: 272
خداوند متعال وعده داده است كه ستمگران نابود و اولياى او حاكم شوند و چون تا كنون اين وعده به صورت گسترده محقّق نشده، در زمان ظهور امام زمان عليه السلام عملى خواهد شد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه حجر آیه سی و هشتم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]تا آن روزى كه وقتش معلوم است[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏2، ص: 671[=palatino linotype]
در حديث حضرت صادق عليه السّلام وارد شده كه مراد از «يوم وقت معلوم» وقت قيام قائم است و قائم آل محمد صلّى اللَّه عليه و آله آن لعين را در ارض كوفه گردن خواهد زد.


[/HR][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏8، ص: 37[=palatino linotype]
در بعض اخبار دارد بدست حضرت بقية اللَّه در صخره بيت المقدس كشته ميشود.

[/HR][=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏9، ص: 60
در كتاب: علل الشرايع مى‏گويد: هنگامى كه راجع به وقت معلوم كه مضمون اين آيه است از امام جعفر صادق عليه السّلام جويا شدند فرمود:
وقت معلوم همان روزى است كه در صور اسرافيل دميده ميشود و ابليس ما بين نفخه اول و دوم خواهد مرد. در آيه 36 خوانديم كه ابليس از خداوند خواست: او را تا روزى كه مردم مبعوث مى‏شوند مهلت دهد. ولي آيه مورد بحث مى‏فرمايد: خدا او را تا وقت معلومى مهلت داده است. و فاصله بين وقت معلومى را كه اين آيه مى‏گويد و بين (يَوْمِ يُبْعَثُونَ) را كه آيه 36 ميگويد خدا ميداند.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype]سوره مبارکه نحل آیه یکم
أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُون
فرمان خداوند در رسيد، به شتابش مخواهيد. او منزه است و از هر چه شريك او مى‏سازند برتر

[=palatino linotype]

ترجمه الميزان، ج‏12، ص: 327
در كتاب غيبت نعمانى به سند خود از عبد الرحمن بن كثير از ابى عبد اللَّه (ع) نقل كرده كه در ذيل جمله" أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ" فرمود: اين امر خدا همان امر ما است كه نبايد در آن عجله شود، و خداوند امر ما را با سه لشكر كمك مى‏كند:
1- ملائكه
2- مؤمنين
3- لشكر خودش، و خروج او مانند خروج رسول خدا (ص) است چون در آن آيه فرمود:
" كَما أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِنْ بَيْتِكَ بِالْحَقِّ"
[روايتى كه در آن" أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ" به ظهور مهدى عليه السلام تطبيق شده است‏]
مؤلف: اين روايت را مفيد نيز در كتاب غيبت خود از- همان- عبد الرحمن از آن امام آورده، و مراد از ظهور او ظهور مهدى (ع) است كه در روايات ديگرى بدان تصريح شده است، و اين خود از باب جرى و تطبيق كلى بر فرد و يا از قبيل بطن قرآن است.


[/HR][=palatino linotype]پاورقی تفسير أحسن الحديث، ج‏5، ص: 408
در بعضى از روايات أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ به ظهور مهدى (ع) تفسير شده ظاهرا آن از باب تطبيق است.

[/HR][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏2، ص: 694
ميتواند كه مراد از «امر» قائم آل محمّد صلوات اللَّه عليه و آله باشد چنانچه على بن مهزيار از حضرت صاحب عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت ميفرمودند كه:
«نحن امر اللَّه و جنوده»
و ابان بن تغلب از حضرت صادق آل محمّد صلوات اللَّه عليه و آله روايت كرده كه اول كسى كه با قائم آل محمّد بيعت كند جبرئيل امين عليه السّلام است و او بصورت مرغى سفيد ظاهر خواهد شد و بآن حضرت بيعت خواهد نمود و بعد ازين يك پاى خود را به بيت اللَّه الحرام و پاى ديگر را ببيت المقدس گذارد و ندا كند كه «أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ» بحيثيتى كه جميع خلايق آن را بشنوند پس مراد از «امر اللَّه» قائم آل محمد صلّى اللَّه عليه و آله خواهد بود.

[/HR][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏8، ص: 80
و در أخبار بظهور حضرت بقية اللَّه تفسير فرموده‏اند.

[/HR]تفسير نور، ج‏6، ص: 364
گرچه مورد آيه، عجله‏ى كفّار در امر نزول قهر خداوند است، امّا جمله‏ى «أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ» اختصاصى به فرمان قهر الهى ندارد، بلكه شامل همه فرمان‏هاى خداوند، همچون فرمان جهاد، فرمان ظهور امام زمان عليه السلام و فرمان برپايى روز قيامت، مى‏شود كه نبايد در اين امور عجله كرد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه نحل آیه سی و هشتم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلى‏ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]تا آنجا كه مى‏توانستند به خدا قسم خوردند، كه خدا كسانى را كه مى‏ميرند به رستاخيز زنده نمى‏كند. آرى اين وعده‏اى است كه انجام دادن آن بر عهده اوست، ولى بيشتر مردم نمى‏دانند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نور، ج‏6، ص: 395
مطابق روايتى كه در كتاب روضه‏ى كافى، از امام صادق عليه السلام نقل شده است، يكى از مصاديق اين آيه، رجعت است، كه خداوند در همين دنيا، در زمان قيام امام زمان عليه السلام گروهى را زنده مى‏كند. امّا مخالفان شيعه، آن را انكار مى‏كنند.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype]سوره مبارکه اسراء آیه پنجم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولي‏ بَأْسٍ شَديدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولا[=palatino linotype]
[=palatino linotype]چون از آن دو بار وعده نخستين در رسيد، گروهى از بندگان خويش را كه جنگاورانى زورمند بودند، بر سر شما فرستاديم. آنان حتى در درون خانه‏ها هم كشتار كردند و اين وعده به انجام رسيد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏12، ص: 34[=palatino linotype]
منظور از بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ حضرت مهدى ع (قائم) و يارانش مى‏باشند.
و در بعضى ديگر اشاره به جمعيتى گرفته شده است كه قبل از مهدى ع قيام مى‏كنند.


[/HR][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏2، ص: 778
مراد از «وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولًا» اينست كه وعده بعثت طايفه ثانيه كه آن خروج قائم آل محمد است وعده‏ايست ثابت و محقق چنانچه در آيه بعد ازين ميفرمايد كه:
«فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ» بيان آن مى‏كند كه فاء «فاذا جاء» فصيحه باشد و بنا بر اين معنى آيه اينست كه پس چون بيايد وعده بعثت طايفه ديگر بفرستيم قائم ال محمد را و آنچه در ترجمه گفته‏ايم معنى ظاهريست اللَّه اعلم و مراد از «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ» كرت و رجعت سيد شهدا است بنا برين مخاطب درين جا غير مخاطب در سابق است زيرا كه مراد از مخاطبين سابق اعداء اهل بيت‏اند و درين جا شيعيان ايشان، امام عليه السّلام ميفرمايد كه: رجعت كند حضرت سيد الشهدا عليه السّلام با هفتاد كس از اصحاب خود كه بر سر ايشان باشد خودهاى مزين بطلا كه هر خودى را دو رو باشد يعنى پيش و پس آن را طلا نشان و مصقل كرده باشند و آن هفتاد كس ميرسانند بسوى مردم كه اين شخص كه رجعت كرده امام حسين است تا آنكه اهل ايمان را شكى و شبهه‏اى در خروج آن حضرت نماند و يقين كنند كه او دجال و شيطان نيست، بلكه حجت خداى تعالى است كه در ميان ايشان قائم شده پس چون ايشان معرفت بهم رسانند كه اين امام حسين است كه رجعت كرده پس صاحب الامر عليه السّلام فوت شود و حضرت امام حسين كه شهيد در معركه جهاد است و احتياج تغسيل و تكفين ندارد متعرض تغسيل و تكفين و تحنيط و بقبر گذاشتن حضرت صاحب عليه السّلام گردد زيرا كه متولى وصى نيست مگر وصى و محمد بن مسعود عياشى رحمه اللَّه تعالى در تفسير خود در آخرين حديث روايت كرده كه
«ثم يملكهم الحسين عليه السّلام حتى يقع حاجباه على عينيه»
يعنى پس از فوت حضرت صاحب امام حسين عليه السّلام مالك عالم و آدم شود تا آنكه از غايت طول عمر موى دو ابروى آن حضرت بر دو چشم او افتد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype]سوره مبارکه اسراء آیه پنجم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولي‏ بَأْسٍ شَديدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولا[=palatino linotype]
[=palatino linotype]چون از آن دو بار وعده نخستين در رسيد، گروهى از بندگان خويش را كه جنگاورانى زورمند بودند، بر سر شما فرستاديم. آنان حتى در درون خانه‏ها هم كشتار كردند و اين وعده به انجام رسيد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏12، ص: 34[=palatino linotype]
منظور از بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ حضرت مهدى ع (قائم) و يارانش مى‏باشند.
و در بعضى ديگر اشاره به جمعيتى گرفته شده است كه قبل از مهدى ع قيام مى‏كنند.


[/HR][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏2، ص: 778
مراد از «وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولًا» اينست كه وعده بعثت طايفه ثانيه كه آن خروج قائم آل محمد است وعده‏ايست ثابت و محقق چنانچه در آيه بعد ازين ميفرمايد كه:
«فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ» بيان آن مى‏كند كه فاء «فاذا جاء» فصيحه باشد و بنا بر اين معنى آيه اينست كه پس چون بيايد وعده بعثت طايفه ديگر بفرستيم قائم ال محمد را و آنچه در ترجمه گفته‏ايم معنى ظاهريست اللَّه اعلم و مراد از «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ» كرت و رجعت سيد شهدا است بنا برين مخاطب درين جا غير مخاطب در سابق است زيرا كه مراد از مخاطبين سابق اعداء اهل بيت‏اند و درين جا شيعيان ايشان، امام عليه السّلام ميفرمايد كه: رجعت كند حضرت سيد الشهدا عليه السّلام با هفتاد كس از اصحاب خود كه بر سر ايشان باشد خودهاى مزين بطلا كه هر خودى را دو رو باشد يعنى پيش و پس آن را طلا نشان و مصقل كرده باشند و آن هفتاد كس ميرسانند بسوى مردم كه اين شخص كه رجعت كرده امام حسين است تا آنكه اهل ايمان را شكى و شبهه‏اى در خروج آن حضرت نماند و يقين كنند كه او دجال و شيطان نيست، بلكه حجت خداى تعالى است كه در ميان ايشان قائم شده پس چون ايشان معرفت بهم رسانند كه اين امام حسين است كه رجعت كرده پس صاحب الامر عليه السّلام فوت شود و حضرت امام حسين كه شهيد در معركه جهاد است و احتياج تغسيل و تكفين ندارد متعرض تغسيل و تكفين و تحنيط و بقبر گذاشتن حضرت صاحب عليه السّلام گردد زيرا كه متولى وصى نيست مگر وصى و محمد بن مسعود عياشى رحمه اللَّه تعالى در تفسير خود در آخرين حديث روايت كرده كه
«ثم يملكهم الحسين عليه السّلام حتى يقع حاجباه على عينيه»
يعنى پس از فوت حضرت صاحب امام حسين عليه السّلام مالك عالم و آدم شود تا آنكه از غايت طول عمر موى دو ابروى آن حضرت بر دو چشم او افتد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه اسراء آیه هفتم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبيراً[=palatino linotype]
[=palatino linotype]چون از آن دو بار وعده نخستين در رسيد، گروهى از بندگان خويش را كه جنگاورانى زورمند بودند، بر سر شما فرستاديم. آنان حتى در درون خانه‏ها هم كشتار كردند و اين وعده به انجام رسيد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نور، ج‏7، ص: 23[=palatino linotype]
روايات متعدّدى كه در ذيل اين آيه در تفاسير آمده است، برخى نابودى يهوديان متجاوز را به قبل از قيام حضرت مهدى عليه السلام توسط انقلابيون مؤمن دانسته است، كه شمشيرهاى خود را بر دوش نهاده، تا مرز شهادت پيش مى‏روند و زمينه‏ساز حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام مى‏شوند. و برخى وقوع آن را در زمان ظهور امام زمان دانسته كه متجاوزان يهود، قلع و قمع خواهند شد.


[/HR][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏2، ص: 778[=palatino linotype]
بنا بر اين معنى آيه اينست كه پس چون بيايد وعده بعثت طايفه ديگر بفرستيم قائم ال محمد را و آنچه در ترجمه گفته‏ايم معنى ظاهريست اللَّه اعلم

[/HR][=palatino linotype]ترجمه بيان السعادة، ج‏8، ص: 236
و هم چنين بندگان نيرومند به گروهى تفسير شده است كه خداوند آنان را قبل از خروج حضرت مهدى عجّل اللّه فرجه بر مى‏انگيزد.
پس براى آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله خون بهاء و دشمنى باقى نمى‏گذارند و وعده‏ى خدا بر خروج قائم عجل اللّه فرجه تفسير شده است و بازگردانيدن قدرت بر آنان به خروج امام حسين با هفتاد و دو نفر از يارانش تفسير شده است كه شمشيرهايى از طلا دارند.
و اين در هنگامى است كه آن‏ها پشت سر حضرت حجّت قائم عجل اللّه فرجه هستند و نقل شده است كه پس از وى امام حسين عليه السّلام سلطنت مى‏كند و نيز خروج بر على عليه السّلام در روز جمل بر بيعت شكنان و روز صفّين بر قاسطين و بنى اميّه تفسير شده است.
بر قائم عجّل اللّه فرجه و اصحابش نيز تفسير شده است به نحوى كه گمان مى‏رود آن تنزيل است نه تأويل.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه اسراء آیه بیست و پنجم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما في‏ نُفُوسِكُمْ إِنْ تَكُونُوا صالِحينَ فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوَّابينَ غَفُورا[=palatino linotype]
[=palatino linotype]پروردگارتان از هر كس ديگر به آنچه در دلهايتان مى‏گذرد داناتر است و اگر از صالحان باشيد او توبه‏كنندگان را مى‏آمرزد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏8، ص: 239
فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً پس محققا خداوند هست از براى توبه كننده‏گان آمرزنده فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوَّابِينَ
اوّاب از ماده اوب بمعنى رجوع است چنانچه ميفرمايد إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ غاشية آيه 25 يعنى رجوع آنها در قيامت بسوى ما است و در زيارت وارث است
انّى بكم مؤمن و بايابكم
مراد رجعة ائمه عليهم السّلام است بدنيا و در جامعه
مؤمن بايابكم موقن برجعتكم
و رجعة اين ائمه پس از ظهور حضرت بقية اللَّه است و از ضروريات مذهب شيعه است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه اسراء آیه سی و سوم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتي‏ حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً[=palatino linotype]
[=palatino linotype]كسى را كه خدا كشتنش را حرام كرده است مكشيد مگر به حق. و هر كس كه به ستم كشته شود، به طلب‏كننده خون او قدرتى داده‏ايم. ولى در انتقام از حد نگذرد، كه او پيروزمند است[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نور، ج‏7، ص: 55
در روايات يكى از مصاديق «ولى»، حضرت مهدى عليه السلام شمرده شده كه انتقام جدّ عزيزش امام حسين عليه السلام را خواهد گرفت.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه اسراء آیه هشتاد و یکم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً[=palatino linotype]
[=palatino linotype]بگو: حق آمد و باطل نابود شد. حقا كه باطل نابودشدنى بود[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏12، ص: 234[=palatino linotype]
در بعضى از روايات جمله" جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ" به قيام مهدى تفسير شده است هنگامى امام باقر (ع) فرمود: مفهوم اين سخن الهى اين است كه:
"اذا قام القائم ذهبت دولة الباطل"
"هنگامى كه امام قائم (ع) قيام كند دولت باطل برچيده مى‏شود"
در روايت ديگرى مى‏خوانيم" مهدى به هنگام تولد بر بازويش اين جمله نقش بسته بود: "جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً"
مسلما مفهوم اين احاديث انحصار معنى وسيع آيه به اين مصداق نيست بلكه قيام مهدى از روشنترين مصداقهاى آن است كه نتيجه‏اش پيروزى نهايى حق بر باطل در سراسر جهان مى‏باشد.


[/HR][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏8، ص: 296[=palatino linotype]
و بفرما باين كفار و مشركين آمد حق و از بين رفت باطل محققا باطل از بين رفتنى است وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ دين مقدس اسلام قرآن مجيد رسالت حضرت رسول ولايت ائمه اطهار احكام شرع مطهر تمام اينها حق است و حق بمعنى ثابت و باقى است و زوال و فناء ندارد چنانچه يكى از اسماء ذات حق است بمعنى وجوب وجود و يكى هواست اشاره بمقام غيب الغيوبي و يكى اللَّه ذات مستجمع جميع كمالات و منزه از جميع عيوب و نواقص و دولت حقه در زمان ظهور حضرت بقية اللَّه ثابت ميماند تا دوره رجعت تا قيامت.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype]سوره مبارکه مریم آیه پنجاه و ششم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْريسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و در اين كتاب ادريس را ياد كن. او راست‏گفتارى پيامبر بود[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نور، ج‏7، ص: 285[=palatino linotype]
ادريس عليه السلام 365 سال عمر كرد و بعد به آسمان رفت و اكنون زنده است و در زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام حاضر خواهد شد.


[/HR][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏8، ص: 457
ادريس يكى از اجداد نوح بود، و در زمان حياة آدم بدنيا آمد چون آدم تا زمان ولادت نوح حياة داشت و ادريس در روى زمين سيصد و شصت و پنج سال عمر كرد، و بعد از اين مدت بعالم بالا رفت و تا كنون زنده است و زمان ظهور حضرت بقيّة اللَّه نازل مى‏شود در زمين و از انصار حضرت بقية اللَّه مى‏شود كه چهار از انبياء سلف در ركاب حضرتش حاضر مى‏شوند ادريس، عيسى، خضر، الياس.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype]سوره مبارکه مریم آیه هفتاد و ششم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ يَزيدُ اللَّهُ الَّذينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و خدا بر هدايت آنان كه هدايت يافته‏اند خواهد افزود و نزد پروردگار تو پاداش و نتيجه كردارهاى شايسته‏اى كه باقى‏ماندنى‏اند بهتر است[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 37
بگو اى محمد زياد مى‏كند خداى تعالى بتوفيق و لطف خود «الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً» آنانى را كه راه حق يافته‏اند باتباع قائم آل محمد و عدم انكار او هدايتى را بعد از هدايتى چنانچه در تتمه حديث كافى مذكور است كه حضرت صادق عليه السّلام در تفسير آيه «وَ يَزِيدُ اللَّهُ» تا آخر، فرمودند كه
«يزيدهم ذلك اليوم هدى باتباعهم القائم عليه السّلام حيث لا يجحدونه و لا ينكرونه»

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه انبیاء آیه هجدهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]بلكه حق را بر سر باطل مى‏زنيم، تا آن را درهم كوبد و باطل نابود شونده است. و واى بر شما از آنچه به خدا نسبت مى‏دهيد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]
[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 152
(فَإِذا هُوَ زاهِقٌ) باطل از بين مى‏رود و هلاك مى‏شود و نابود.
و اخبار بسيارى داريم كه تفسير شده به دولت حقّه پس از ظهور حضرت بقيّة اللَّه عجّل اللَّه فرجه، و مكرر گفته‏ايم كه: أخبار وارده در تفسير آيات نوعا بيان مصداق اتمّ مى‏كند تنافي با اطلاق و عموم آيه ندارد.

[=Palatino Linotype]

[=palatino linotype]سوره مبارکه انبیاء آیه نود و ششم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]تا آن گاه كه يأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنان را از بلنديها به شتاب سرازير گردند

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]ترجمه تفسير طبرى، ج‏1، ص: 197[=palatino linotype]
از پيغامبر عليه السّلم پرسيدند از ياجوج و ماجوج و فتنه ايشان.
گفت: ايشان بآخر زمان بيرون آيند. و ميان ياجوج و ماجوج و بيرون آمدن مهدى و فرو آمدن عيسى عليه السّلم از آسمان، ميان اين چهار، بس چيزى نباشد. و ايشان همه بيك سال اندر بيرون آيند، و همه بيك سال نيز هلاك گردند.
و محمّد بن جرير الطّبرى چنين گويد كه: من بكتاب «فتن» اندر، چنين ديدم كه اين چهار علامت كه ياد كرديم در آخر زمان پيدا آيد، اين همه چون سال از چهار صد اندر گذرد از هجرت، و ايشان از هر جاى پيدا آيند. چنان كه گفت عزّ و جلّ:
وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ
پس آن گاه از پس ايشان مهدى بيرون آيد. و مهدى خليفت عيسى باشد. و عيسى از آسمان بزمين آيد، و همه زمين پر فتنه بيند از دجّال و از دست ياجوج و ماجوج. پس مهدى را خليفت كند، تا مهدى بيايد و اين جهان را از فتنه پاك كند، از دجّال و تبع او و ياجوج و ماجوج، و ايشان را بدريا غرقه كند. پس آن گه جهان بعدل و صلاح بازآيد. و آن گه بسيار نماند تا صور بدمند و رستخيز برخيزد. و اين حديث محمّد بن جرير از كتاب «فتن» بيرون آوردست.


[/HR][=palatino linotype]ترجمه رهنما، ج‏2، ص: 708 [=palatino linotype]پاورقی[=palatino linotype]
ابو الفتوح رازى در شرح آيه گويد: فتح يأجوج و مأجوج در وقت رجعت باشد براى آنكه پس از يأجوج، صاحب الزمان (ع) كه مهدى است بيرون آيد و رجعت براى او باشد.

[/HR][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏6، ص: 107[=palatino linotype]
حضرت رسالت (ص) فرموده كه:
يكون فى امتى ما كانت فى الامم السالفة خذوا النعل بالنعل
يعنى واقع شود در ميان امت من آنچه در امم سالفه واقع شده بود كما طابق النعل بالنعل يعنى امت من مساوى و مطابق امم سابقه باشند بدون زياده و نقصان پس رجعت در امت مرحومه نيز واجب باشد و بتواتر ثابت شده كه عيسى در وقت خروج مهدى (ع) از آسمان بدنيا رجوع نمايد و در نماز اقتدا بآن حضرت كند و در احاديث صحيحه آمده كه هر مؤمنى كه آرزوى لقاى صاحب الزمان (ع) داشته باشد و تمناى وى آنكه در خدمت آن حضرت بشرف شهادت مشرف شود حق تعالى او را زنده گرداند و وى را بتمناى خود رساند و مصداق آنكه مراد بآيه رجوعست بدنيا اين است كه حقتعالى خروج ياجوج و ماجوج را در دنيا كه از علامات قرب قيامت است غاية آيه مذكوره گردانيده فرموده حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يعنى هلاك شدگان و مردگان ممتنعست كه بازگردند تا وقتى كه گشاده شود يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ سد ياجوج و ماجوج يعنى آن سد را بگشايند رجعت واقع شود و بصحت پيوسته كه خروج مهدى (ع) بعد از خروج دجال و دابة الارض و ياجوج و ماجوج و نزول عيسى (ع) باشد و بعد از آنكه دجال و دابة الارض و ياجوج و ماجوج را بكشند مدت مديد پادشاهى كند و عالم را پر از عدل و داد كند هم چنان كه پر از ظلم و جور شده باشد و از جمله اخبار اين حديث مشهور است ميان مخالف و مؤالف
قال النبى (ص): لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول اللَّه تعالى ذلك اليوم حتى يخرج رجل من اهل بيتى اسمه اسمى و كنيته كنيتي يملأ الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا
يعنى اگر باقى نماند از دنيا مگر يك روز حقتعالى آن روز را دراز گرداند تا بيرون آيد مردى كه نام او نام من باشد و كنيت او كنيت من پر گرداند زمين را از داد و عدل هم چنان كه پر شده باشد از ظلم و جور و حذيفة اليمانى از حضرت رسالت (ص) روايت كرده كه از آن حضرت شنيدم كه ميفرمود اول علامتى كه در آخر الزمان واقع شود خروج دجال باشد و بعد از آن خروج دابة الارض و بعد از آن خروج ياجوج و ماجوج و بعد از آن عيسى (ع) از آسمان فرود آيد و اين نزديك خروج مهدى بود و بعد از آن كه مهدى بدرجه شهادت برسد آتشى از قعر عدن بيرون آيد و همه مردمان را بمحشر راند و در كشف الغمه آورده كه:
من جمله از علامات قيام القائم
اموات نبشرون من القبول حتى يرجعوا الى الدنيا فيتعارفون فيها و يتزاوجون
يعنى و از جمله علامات ظهور صاحب الزمان آنست كه مردگان از گورها زنده شده باشند و بدنيا رجوع كنند و يكديگر را بشناسند در آن و بيكديگر متزوج و بنا بر آنكه مراد رجوع باشد در آخرت فتح ياجوج و ماجوج اشارتست بوقوع قيامت از قبيل تسميه مشروط باسم شرط يعنى ممتنعست كه موتى رجوع كنند و زنده گردند تا آنكه قيامت قائم شود و اكثر مفسرين باين تفسير كرده‏اند و بدانكه حتى متعلقست بحرام يا بمحذوفى كه سوق كلام دالست بر آن يا بلا يرجعون اى يستمر الامتناع او الهلاك او عدم الرجوع الى ظهور شرايط الساعة او الى قيام الساعة و حتى حرف ابتدا است نه عاطفه و جاره و آنچه بعد از او است از جمله شرطيه كلام محكيست و ياجوج فاعل فتحت است بحذف مضاف اى فتح سد ياجوج و ماجوج هم چنان كه حذف مضاف در قوله على قرية كه بمعنى اهل قريه است و ياجوج و ماجوج اسم دو قبيله‏اند از جنس انس و در روايت آمده كه آدميان ده جزاند نه جزء ايشان ياجوج و ماجوجند و تفصيل اين در سورة الكهف سمت تحرير يافته و قوله وَ هُمْ راجعست بياجوج و ماجوج و ايراد ضمير جمع بدون تثينه جهت آنست كه مراد جميع اين دو فرقه‏اند يعنى همه ياجوج و ماجوج بعد از خروج مِنْ كُلِّ حَدَبٍ از هر بلندى و پستى يَنْسِلُونَ شتابند و دوند مراد آنست كه ايشان در همه زمين متفرق شوند بآنكه هيچ بقعه از زمين نباشد كه آنجا مسارعت ننمايند و در روايت آمده كه ايشان همه عالم را فرو گرفته آب‏هاى درياها را بياشامند و خشك و تر هر چه يابند بخورند و صاحب معتمد فى المعتقد در ذكر علامت قيامت آورده كه بعد از هلاك شدن دجال و اتباع او بر دست عيسى (ع) گشوده شدن سد ياجوج و ماجوج باشد و خروج ايشان و تحصن عيسى با مؤمنان بكوه طور و در بعضى احاديث آمده كه ياجوج و ماجوج بروند تا بجبل الحمر كه كوه بيت المقدس است و با هم گويند اهل زمين را كشتيم بيائيد تا اهل آسمان را بكشيم پس تيرها بطرف آسمان افكنند و خون آلوده فرود آيد و كار بر عيسى و اصحاب او تنك شود دعا كند و حقتعالى بيكدفعه همه را هلاك كند و از مجاهد مرويست كه ضمير جمع راجع بجميع مردمانست يعنى همه آدميان از قبرهاى خود بيرون آمده شتابند تا بحساب‏گاه خود و كريمه:
فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى‏ رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ
مؤيد اينست.

[/HR][=palatino linotype]جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏6، ص: 161[=palatino linotype]
از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدند كه در وقت رجعت كه بازآيد؟- گفت:
من محض الايمان محضا أو محض الكفر محضا گفت:
مؤمن محض و كافر محض
و دليل بر اين قول خداست بر- عقيب اين آيت [حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ‏] تا آنگه كه بگشايند سدّ يأجوج و مأجوج را، و ايشان از هر پشته و بالاى و بلندى فرو مى‏آيند براى آنكه رجعت براى صاحب الزّمان باشد و خروج او بر عقيب يأجوج و مأجوج باشد.
حذيفة بن اليمان گفت كه: از رسول خداى شنيدم كه گفت: اوّل آيتى و علامتى آخر الزّمان را خروج دجّال بود، آنگه خروج دابّة الارض، آنگه خروج يأجوج و مأجوج، آنگه عيسى عليه السّلام از آسمان فرو آيد و اين نزديك خروج مهدى عليه السّلام باشد پس از آن آتشى از قعر عدن پديد آيد كه مردم را بمحشر راند.

[/HR][=palatino linotype]ترجمه بيان السعادة، ج‏9، ص: 425[=palatino linotype]
وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ و آنان از هر جانب پستى و بلندى لفظ «حدب» جاى بلند از زمين است.
يَنْسِلُونَ مى‏شتابند (كه روز قيامت يا قيامت ولى عصر مقصود است) شتاب مى‏كنند و ضمير به يأجوج يا به مردم برمى‏گردد، «مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ» خوانده شده و آن مؤيّد برگشت ضمير به مردم است، چه «جدث» به معناى قبر است.

[=Palatino Linotype]

[=palatino linotype]سوره مبارکه انبیاء آیه نود و ششم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]تا آن گاه كه يأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنان را از بلنديها به شتاب سرازير گردند

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]ترجمه تفسير طبرى، ج‏1، ص: 197[=palatino linotype]
از پيغامبر عليه السّلم پرسيدند از ياجوج و ماجوج و فتنه ايشان.
گفت: ايشان بآخر زمان بيرون آيند. و ميان ياجوج و ماجوج و بيرون آمدن مهدى و فرو آمدن عيسى عليه السّلم از آسمان، ميان اين چهار، بس چيزى نباشد. و ايشان همه بيك سال اندر بيرون آيند، و همه بيك سال نيز هلاك گردند.
و محمّد بن جرير الطّبرى چنين گويد كه: من بكتاب «فتن» اندر، چنين ديدم كه اين چهار علامت كه ياد كرديم در آخر زمان پيدا آيد، اين همه چون سال از چهار صد اندر گذرد از هجرت، و ايشان از هر جاى پيدا آيند. چنان كه گفت عزّ و جلّ:
وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ
پس آن گاه از پس ايشان مهدى بيرون آيد. و مهدى خليفت عيسى باشد. و عيسى از آسمان بزمين آيد، و همه زمين پر فتنه بيند از دجّال و از دست ياجوج و ماجوج. پس مهدى را خليفت كند، تا مهدى بيايد و اين جهان را از فتنه پاك كند، از دجّال و تبع او و ياجوج و ماجوج، و ايشان را بدريا غرقه كند. پس آن گه جهان بعدل و صلاح بازآيد. و آن گه بسيار نماند تا صور بدمند و رستخيز برخيزد. و اين حديث محمّد بن جرير از كتاب «فتن» بيرون آوردست.


[/HR][=palatino linotype]ترجمه رهنما، ج‏2، ص: 708 [=palatino linotype]پاورقی[=palatino linotype]
ابو الفتوح رازى در شرح آيه گويد: فتح يأجوج و مأجوج در وقت رجعت باشد براى آنكه پس از يأجوج، صاحب الزمان (ع) كه مهدى است بيرون آيد و رجعت براى او باشد.

[/HR][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏6، ص: 107[=palatino linotype]
حضرت رسالت (ص) فرموده كه:
يكون فى امتى ما كانت فى الامم السالفة خذوا النعل بالنعل
يعنى واقع شود در ميان امت من آنچه در امم سالفه واقع شده بود كما طابق النعل بالنعل يعنى امت من مساوى و مطابق امم سابقه باشند بدون زياده و نقصان پس رجعت در امت مرحومه نيز واجب باشد و بتواتر ثابت شده كه عيسى در وقت خروج مهدى (ع) از آسمان بدنيا رجوع نمايد و در نماز اقتدا بآن حضرت كند و در احاديث صحيحه آمده كه هر مؤمنى كه آرزوى لقاى صاحب الزمان (ع) داشته باشد و تمناى وى آنكه در خدمت آن حضرت بشرف شهادت مشرف شود حق تعالى او را زنده گرداند و وى را بتمناى خود رساند و مصداق آنكه مراد بآيه رجوعست بدنيا اين است كه حقتعالى خروج ياجوج و ماجوج را در دنيا كه از علامات قرب قيامت است غاية آيه مذكوره گردانيده فرموده حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يعنى هلاك شدگان و مردگان ممتنعست كه بازگردند تا وقتى كه گشاده شود يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ سد ياجوج و ماجوج يعنى آن سد را بگشايند رجعت واقع شود و بصحت پيوسته كه خروج مهدى (ع) بعد از خروج دجال و دابة الارض و ياجوج و ماجوج و نزول عيسى (ع) باشد و بعد از آنكه دجال و دابة الارض و ياجوج و ماجوج را بكشند مدت مديد پادشاهى كند و عالم را پر از عدل و داد كند هم چنان كه پر از ظلم و جور شده باشد و از جمله اخبار اين حديث مشهور است ميان مخالف و مؤالف
قال النبى (ص): لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول اللَّه تعالى ذلك اليوم حتى يخرج رجل من اهل بيتى اسمه اسمى و كنيته كنيتي يملأ الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا
يعنى اگر باقى نماند از دنيا مگر يك روز حقتعالى آن روز را دراز گرداند تا بيرون آيد مردى كه نام او نام من باشد و كنيت او كنيت من پر گرداند زمين را از داد و عدل هم چنان كه پر شده باشد از ظلم و جور و حذيفة اليمانى از حضرت رسالت (ص) روايت كرده كه از آن حضرت شنيدم كه ميفرمود اول علامتى كه در آخر الزمان واقع شود خروج دجال باشد و بعد از آن خروج دابة الارض و بعد از آن خروج ياجوج و ماجوج و بعد از آن عيسى (ع) از آسمان فرود آيد و اين نزديك خروج مهدى بود و بعد از آن كه مهدى بدرجه شهادت برسد آتشى از قعر عدن بيرون آيد و همه مردمان را بمحشر راند و در كشف الغمه آورده كه:
من جمله از علامات قيام القائم
اموات نبشرون من القبول حتى يرجعوا الى الدنيا فيتعارفون فيها و يتزاوجون
يعنى و از جمله علامات ظهور صاحب الزمان آنست كه مردگان از گورها زنده شده باشند و بدنيا رجوع كنند و يكديگر را بشناسند در آن و بيكديگر متزوج و بنا بر آنكه مراد رجوع باشد در آخرت فتح ياجوج و ماجوج اشارتست بوقوع قيامت از قبيل تسميه مشروط باسم شرط يعنى ممتنعست كه موتى رجوع كنند و زنده گردند تا آنكه قيامت قائم شود و اكثر مفسرين باين تفسير كرده‏اند و بدانكه حتى متعلقست بحرام يا بمحذوفى كه سوق كلام دالست بر آن يا بلا يرجعون اى يستمر الامتناع او الهلاك او عدم الرجوع الى ظهور شرايط الساعة او الى قيام الساعة و حتى حرف ابتدا است نه عاطفه و جاره و آنچه بعد از او است از جمله شرطيه كلام محكيست و ياجوج فاعل فتحت است بحذف مضاف اى فتح سد ياجوج و ماجوج هم چنان كه حذف مضاف در قوله على قرية كه بمعنى اهل قريه است و ياجوج و ماجوج اسم دو قبيله‏اند از جنس انس و در روايت آمده كه آدميان ده جزاند نه جزء ايشان ياجوج و ماجوجند و تفصيل اين در سورة الكهف سمت تحرير يافته و قوله وَ هُمْ راجعست بياجوج و ماجوج و ايراد ضمير جمع بدون تثينه جهت آنست كه مراد جميع اين دو فرقه‏اند يعنى همه ياجوج و ماجوج بعد از خروج مِنْ كُلِّ حَدَبٍ از هر بلندى و پستى يَنْسِلُونَ شتابند و دوند مراد آنست كه ايشان در همه زمين متفرق شوند بآنكه هيچ بقعه از زمين نباشد كه آنجا مسارعت ننمايند و در روايت آمده كه ايشان همه عالم را فرو گرفته آب‏هاى درياها را بياشامند و خشك و تر هر چه يابند بخورند و صاحب معتمد فى المعتقد در ذكر علامت قيامت آورده كه بعد از هلاك شدن دجال و اتباع او بر دست عيسى (ع) گشوده شدن سد ياجوج و ماجوج باشد و خروج ايشان و تحصن عيسى با مؤمنان بكوه طور و در بعضى احاديث آمده كه ياجوج و ماجوج بروند تا بجبل الحمر كه كوه بيت المقدس است و با هم گويند اهل زمين را كشتيم بيائيد تا اهل آسمان را بكشيم پس تيرها بطرف آسمان افكنند و خون آلوده فرود آيد و كار بر عيسى و اصحاب او تنك شود دعا كند و حقتعالى بيكدفعه همه را هلاك كند و از مجاهد مرويست كه ضمير جمع راجع بجميع مردمانست يعنى همه آدميان از قبرهاى خود بيرون آمده شتابند تا بحساب‏گاه خود و كريمه:
فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى‏ رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ
مؤيد اينست.

[/HR][=palatino linotype]جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏6، ص: 161[=palatino linotype]
از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدند كه در وقت رجعت كه بازآيد؟- گفت:
من محض الايمان محضا أو محض الكفر محضا گفت:
مؤمن محض و كافر محض
و دليل بر اين قول خداست بر- عقيب اين آيت [حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ‏] تا آنگه كه بگشايند سدّ يأجوج و مأجوج را، و ايشان از هر پشته و بالاى و بلندى فرو مى‏آيند براى آنكه رجعت براى صاحب الزّمان باشد و خروج او بر عقيب يأجوج و مأجوج باشد.
حذيفة بن اليمان گفت كه: از رسول خداى شنيدم كه گفت: اوّل آيتى و علامتى آخر الزّمان را خروج دجّال بود، آنگه خروج دابّة الارض، آنگه خروج يأجوج و مأجوج، آنگه عيسى عليه السّلام از آسمان فرو آيد و اين نزديك خروج مهدى عليه السّلام باشد پس از آن آتشى از قعر عدن پديد آيد كه مردم را بمحشر راند.

[/HR][=palatino linotype]ترجمه بيان السعادة، ج‏9، ص: 425[=palatino linotype]
وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ و آنان از هر جانب پستى و بلندى لفظ «حدب» جاى بلند از زمين است.
يَنْسِلُونَ مى‏شتابند (كه روز قيامت يا قيامت ولى عصر مقصود است) شتاب مى‏كنند و ضمير به يأجوج يا به مردم برمى‏گردد، «مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ» خوانده شده و آن مؤيّد برگشت ضمير به مردم است، چه «جدث» به معناى قبر است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه انبیاء آیه یکصد و پنجم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و ما در زبور- پس از تورات- نوشته‏ايم كه اين زمين را بندگان صالح من به ميراث خواهند برد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 254[=palatino linotype]
(أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ): اين آيه يكى از آيات دالّه بر ظهور مهدى (عج) و رجعت ائمه است.
اشكال: مؤمنين كه در ظهور حضرت مهدى وارث زمين مى‏شوند كه:
«يملأ الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا»
غير اين مؤمنين زمان نبىّ و ائمّه و دوره غيبت هستند كه گرفتار ظلم كفّار و فسّاق و ظلمه هستند.
جواب: همين دليل بر رجعت است كه آنها زنده مى‏شوند و از ظالمين به آنها انتقام مى‏كشند كه در اخبار رجعت داريم كه:
«من محض الايمان محضا»
برمى‏گردند، ائمّه و اصحاب آنها و ساير مظلومين زنده مى‏شوند و تمام دنيا را مالك و متصرّف مى‏شوند، و عمر طولانى دارند حتى دارد كسانى كه كشته شده‏اند بمرگ طبيعى از دنيا مى‏روند و كسانى كه بمرگ طبيعى مرده‏اند بدرجه رفيعه شهادت نائل مى‏شوند.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه الميزان، ج‏14، ص: 465[=palatino linotype]
" أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ"-" وراثت" و" ارث" به طورى كه راغب گفته به معناى انتقال مالى است به تو بدون اينكه معامله‏اى كرده باشى. و مراد از وراثت زمين اين است كه سلطنت بر منافع، از ديگران به صالحان منتقل شود و بركات زندگى در زمين مختص ايشان شود، و اين بركات يا دنيايى است كه بر مى‏گردد به تمتع صالحان از حيات دنيوى كه در اين صورت خلاصه مفاد آيه اين مى‏شود كه: به زودى زمين از لوث شرك و گناه پاك گشته جامعه بشرى صالح كه خداى را بندگى كنند و به وى شرك نورزند در آن زندگى كنند هم چنان كه آيه:
" وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ ... يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً"
از آن خبر مى‏دهد. و يا اين بركات اخروى است كه عبارت است از مقامات قربى كه در دنيا براى خود كسب كردند چون اين مقامات هم، از بركات حيات زمينى است هر چند كه خودش از نعيم آخرت است هم چنان كه آيه:
" وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ"
كه حكايت كلام اهل بهشت است و آيه"
أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ"
بدان اشاره مى‏كنند.
از همين جا معلوم مى‏شود كه آيه مورد بحث خاص به يكى از دو وراثت‏هاى دنيايى و آخرتى نيست بلكه هر دو را شامل مى‏شود.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه الميزان، ج‏14، ص: 475[=palatino linotype]
در تفسير قمى در ذيل
" وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ"
فرموده: كتابهاى آسمانى همه ذكراند. و در ذيل آيه
" أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ"
فرمودند: در باره قائم و اصحاب او است. و نيز فرمودند: زبور مشتمل بر پيشگوييها و حمد و تمجيد و دعا بوده است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏16، ص: 172[=palatino linotype]
امام باقر (ع) فرمود: اينها اصحاب مهدى در آخر الزمانند. مؤيد آن روايتى است كه خاص و عام از پيامبر خدا روايت كرده‏اند كه:
«لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول اللَّه ذلك اليوم حتى يبعث رجلا صالحاً من اهل بيتى يملأ الارض قسطاً و عدلا كما قد ملئت ظلماً و جوراً»
اگر فقط يك روز از عمر دنيا باقى مانده باشد، خدا آن روز را طولانى ميكند تا مردى صالح از اهل بيت من را مبعوث گرداند و زمين را چنان كه پر از ظلم و جور شده است، پر از عدل و داد كند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏12، ص: 384[=palatino linotype]
در بعضى از روايات صريحا اين آيه تفسير به ياران مهدى عليه السّلام شده- است. چنانكه در مجمع البيان، ذيل همين آيه از امام باقر عليه السّلام چنين- مى‏خوانيم:
هم اصحاب المهدى في آخر الزمان.
يعنى بندگان صالحى را كه خداوند در اين آيه به عنوان وارثان زمين ياد مى‏كند: ياران مهدى در آخر الزمان هستند. در تفسير قمى نيز در ذيل اين آيه چنين آمده است:
أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ- قال القائم و اصحابه.
يعنى منظور از اينكه زمين را بندگان صالح خدا به ارث مى‏برند:
مهدى قائم عليه السّلام و ياران او هستند. ناگفته پيدا است مفهوم اين روايات، انحصار نيست. بلكه بيان يك مصداق عالى و آشكار است. و بارها گفته‏ايم: اين تفسيرها هرگز عموميت مفهوم آيه را محدود نمى‏سازد. بنابراين: در هر زمان و در هر جا بندگان صالح قيام كنند پيروز و موفق خواهند بود. و سر انجام: وارث زمين و حكومت آن خواهند شد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏8، ص: 452[=palatino linotype]
نزد محققين مراد زمين دنيا، و مراد بندگان صالح مؤمنين امت مرحومه‏اند، يعنى ما در تمام كتب سماويه ثبت فرموده‏ايم كه زمين دنيا را ميراث برند مؤمنين از امت مرحومه، كه مراد اصحاب حضرت مهدى آل محمد عليهم السلام‏اند.
چنانكه در تفسير على بن ابراهيم قمى فرمايد: ايشان اصحاب حضرت قائم عجل اللّه فرجه مى‏باشند.
طبرسى در مجمع- از حضرت باقر عليه السلام روايت نموده: ايشان اصحاب قائم‏اند در آخر الزمان.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير أحسن الحديث، ج‏6، ص: 557[=palatino linotype]
اين آيه در روايات به ظهور مهدى صلوات اللَّه عليه تفسير شده است.
در مجمع البيان از امام باقر صلوات اللَّه عليه نقل شده:
«قال: هم اصحاب المهدى في آخر الزمان».
در تفسير برهان از تفسير قمى نقل كرده است
«قال: القائم عليه السّلام و اصحابه»

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏6، ص: 115[=palatino linotype]
ابو جعفر (ع) فرموده كه:
هم اصحاب المهدى فى آخر الزمان
صلحائى كه وارثان همه زمين‏اند اصحاب صاحب الزمانند كه در آخر الزمان مشارق و مغارب زمين را بحوزه تصرف درآرند و دال بر اين قولست آنچه خاصه و عامه از سيد انام صلى اللَّه عليه و آله روايت كرده‏اند كه:
لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد الطول اللَّه تعالى ذلك اليوم حتى يبعث رجلا من اهل بيتى يملأ الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏13، ص: 518[=palatino linotype]
در بعضى از روايات صريحا اين آيه تفسير به ياران مهدى (ع) شده است:
چنان كه در مجمع البيان ذيل همين آيه از امام باقر (ع) چنين مى‏خوانيم:
[=palatino linotype]هم[=palatino linotype] اصحاب المهدى فى آخر الزمان
" بندگان صالحى را كه خداوند در اين آيه به عنوان وارثان زمين ياد مى‏كند ياران مهدى (ع) در آخر الزمان هستند".
در تفسير قمى نيز در ذيل اين آيه چنين آمده است: أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ، قال القائم و اصحابه:" منظور از اينكه زمين را بندگان صالح خدا به ارث مى‏برند مهدى قائم (ع) و ياران او هستند".

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نور، ج‏7، ص: 505[=palatino linotype]
در پنج مورد از زبور «مزامير» حضرت داود كه امروزه جزء كتب عهد قديم بشمار مى‏رود، شبيه اين تعابير آمده است كه: مردان صالح، وارث زمين خواهند شد.
در روايات متعدّد آمده است كه آن بندگان صالحى كه وارث زمين خواهند شد، ياران حضرت مهدى عليه السلام هستند.
در بعضى روايات مى‏خوانيم كه اهل بيت پيامبر اسلام عليهم السلام وارثان زمين خواهند شد و بدان دوباره زنده خواهند شد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير هدايت، ج‏7، ص: 311[=palatino linotype]
در نصوص اسلامى هم از حضرت رسول (ص) روايت شده كه اگر از دنيا حتى يك روز باقى بماند خدا آن يك روز را طولانى مى‏كند تا در آن روز مردى از اهل بيت برانگيزد و او زمين را پر از عدل و داد كند پس از آن كه پر از ظلم و جور شده باشد.
در حديث به جا مانده از امام باقر (ع) روايت شده كه در تفسير اين آيه فرمود «ايشان اصحاب مهدى هستند در آخر الزمان».

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏6، ص: 168[=palatino linotype]
از محمّد باقر عليه السّلام روايت كرده‏اند دليل برين آنست كه لام در [الارض‏] لام تعريف جنس است استغراق را باشد و اطلاق قديم تعالى در حقّ شخصى لفظ [صالح‏] را دليل عصمت او كند براى آنكه چون يكى از ما گواهى دهد بر صلاحيت شخصى وى را در ظاهر [صالح‏] داند و چون خداى تعالى داننده ظاهر و باطن است [صالح‏] نخواند الّا كسى را كه در ظاهر و باطن صالح باشد و اين جز معصومى نباشد پس اين صالح امام بحق مهدى آخر الزّمان باشد كه از شرق تا غرب وى را باشد و او را بلفظ جمع ياد كرد براى توقير و تعظيم او را، و شايد كه مراد او باشد و أصحاب او و عصمت او بدليل معلوم باشد و ديگران مجوّز العصمة باشند و ما را معلوم نباشد امّا شايد كه بنزديك خداى تعالى معصوم باشند، و عصمت شخصى جز خداى تعالى نداند و خلق را بعصمت شخصى معيّن راه نباشد از آنكه ايشان ظاهر دانند و روا باشد كه باطن بر خلاف ظاهر باشد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه جوامع الجامع، ج‏4، ص: 179
از امام باقر عليه السّلام نقل شده است كه اين گروه اصحاب حضرت مهدى عليه السّلام در آخر الزّمان مى‏باشند، و گفته شده است كه منظور از زمينى كه در اختيار صالحان قرار مى‏گيرد زمين بهشت است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه حج آیه سی و نهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]به كسانى كه به جنگ بر سرشان تاخت آورده‏اند و مورد ستم قرار گرفته‏اند، رخصت داده شد و خدا بر پيروز گردانيدنشان تواناست[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 191[=palatino linotype]
على بن ابراهيم رحمه اللَّه از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده كه تفسير اين آيه بنهجى كه مذكور شد قول عامه است و تفسير خاصه اينست كه: دستورى داده شده قائم آل محمد صلوات اللَّه عليه و آله و اصحاب او را كه خروج كنند در وقت مقرر معين و طلب خون حضرت سيد الشهداء نمايند وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ و بدرستى كه خداى تعالى بر يارى دادن مؤمنان هر آينه تواناست.


[/HR][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 306
در اخبار بسيار داريم به تفسيرات مختلف در بعضى بوجود رسول و امير المؤمنين و حمزه و جعفر تفسير شده، در بعضى بحضرت حسن و حسين، در بعضى بائمّه عليهم السلام در بعضى بحضرت قائم (عج). و مكرّر گفته‏ايم كه اخبار وارده در تفسير بيان مصداق اتمّ مى‏كند و همين اختلاف اخبار هم شاهد بر اين مدّعا است و منافات با عموم آيه ندارد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه حج آیه چهلم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيز[=palatino linotype]
[=palatino linotype]آنهايى كه به ناحق از ديارشان رانده شده‏اند جز آن بود كه مى‏گفتند: پروردگار ما خداى يكتاست؟ و اگر خدا بعضى را به وسيله بعضى ديگر دفع نكرده بود، ديرها و كليساها و كنشتها و مسجدهايى كه نام خدا به فراوانى در آن برده مى‏شود ويران مى‏گرديد. و خدا هر كس را كه ياريش كند، يارى مى‏كند و خدا توانا و پيروزمند است[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 308
(وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ). البته خداوند يارى مى‏فرمايد هر كه دين خدا را يارى كند در هر عصر و زمانى حتّى بظهور حضرت بقية اللَّه انتقام از اعداء انبياء و ابناء انبياء و مقتول بكربلا خواهد كشيد:
«اين الطالب بذحول الانبياء و ابناء الانبياء، اين الطالب بدم المقتول بكربلا»
دعاء ندبه.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه حج آیه چهل و یکم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور[=palatino linotype]
[=palatino linotype]همان كسان كه اگر در زمين مكانتشان دهيم نماز مى‏گزارند و زكات مى‏دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند. و سرانجام همه كارها با خداست[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏9، ص: 63[=palatino linotype]
1- على بن ابراهيم قمى- از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده فرمود:
پس اين آيه براى آل محمد عليهم السّلام است، و مهدى و اصحاب او مالك مى‏گرداند ايشان را خدا مشارق و مغارب زمين، و آشكار فرمايد دين را، و مى‏ميراند خدا به سبب آن حضرت و اصحابش بدعتها و باطلها را، چنانكه ميراندند شقى‏ها حق را تا آنكه ديده نشود كجا است ظلم، و ايشان امر به معروف و نهى از منكر نمايند.
2- در مناقب از حضرت كاظم و جد بزرگوارش سيد الشهداء عليهما السّلام فرمود: اين آيه در حق ما اهل بيت مى‏باشد.
3- در مجمع- از حضرت باقر عليه السّلام: «نحن هم و اللّه» يعنى مائيم آنانكه منصب امامت و حكومت و عظمت نامزد ما است.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 193[=palatino linotype]
على بن ابراهيم از حضرت ابى جعفر الباقر عليه السّلام روايت كرده كه اين آيه در شأن آل محمد و مهدى صاحب الزمان و اصحاب او نازل شده و حق تعالى مهدى و اصحاب او را مالك روى زمين گرداند و بوسيله مهدى و اصحاب او اساس بدعتها و امور باطله از بيخ بركنده شود چنانچه هيچ كس راه بامور باطله نبرد و امر كنند مردم را بمعروف و نهى نمايند از منكر اللهم عجل فرج آل محمد صلوات اللَّه عليه و آله

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏14، ص: 121[=palatino linotype]
در بعضى از روايات اسلامى آيه فوق به حضرت مهدى ع و يارانش، يا آل محمد ص به طور عموم تفسير شده است، چنان كه از حديثى از امام باقر (ع) مى‏خوانيم كه در تفسير آيه" الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ ..." فرمود: اين آيه تا آخر از آن" آل محمد و مهدى و ياران او" است
يملكهم اللَّه مشارق الارض و مغاربها، و يظهر الدين، و يميت اللَّه به و باصحابه البدع و الباطل، كما امات الشقاة الحق، حتى لا يرى اين الظلم، و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر:
" خداوند شرق و غرب زمين را در سيطره حكومت آنها قرار مى‏دهد، آئينش را آشكار مى‏سازد، و به وسيله مهدى ع و يارانش، بدعت و باطل را نابود مى‏كند آن چنان كه تبهكاران حق را نابود كرده بودند، و آن چنان مى‏شود كه بر صفحه زمين، اثرى از ظلم ديده نمى‏شود (چرا كه) آنها امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند".

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه شواهد، ص: 195
فضيل بن زبير از زيد بن علىّ نقل كرد كه زيد بن على عليه السّلام در توضيح آيه شريفه گفت:
هر گاه قائم آل محمد صلى اللّه عليه و آله ظهور كند در بين مردم مى‏ايستد و مى‏گويد:
اى مردم! آن كسى كه خداى كريم در قرآن مبين فرمود: الّذين ان مكّنّاهم فى الارض اقاموا الصّلوة و اتوا الزّكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر ما هستيم و خويشتن را با اين آيه معرفى مى‏كند.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه حج آیه شصتم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]ذلِكَ وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُور[=palatino linotype]
[=palatino linotype]هر كس عقوبت كند هم چنان كه او را عقوبت كرده‏اند، آن گاه بر او ستم كنند، خدا ياريش خواهد كرد. زيرا خدا عفوكننده و آمرزنده است[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير جامع، ج‏4، ص: 409
اينكه خداوند فرموده وَ مَنْ عاقَبَ يعنى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ يعنى كشته شدن حسين عليه السلام «لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ» يعنى بوجود حضرت قائم (عج) كه از فرزندان آن بزرگوار است يارى خواهد فرمود.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه مؤمنون آیه پنجاه و چهارم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]فَذَرْهُمْ في‏ غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حينٍ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]آنان را تا چندى در گمراهيشان رها كن[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 414[=palatino linotype]
(حَتَّى حِينٍ) مفسرين تفسير كردند. به حين الموت، و بعضى به حين العذاب لكن اين كفار حين الموت و حين العذاب هم در غفلت و ضلالت و حيرت و جهالت هستند، چنانچه ميفرمايد:
(وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‏ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا)
[=palatino linotype]اسراء آيه 74 به علاوه گفته‏ايم كه انسان تا مادامى كه در دنيا هست ممكن است تغييراتى در خود بدهد چه در عقايد، كافر مؤمن شود يا بالعكس، و چه در اخلاق، صفات رذيله را زائل كند و متصف شود بصفات حميده يا بالعكس، و چه در افعال، عاصى مطيع يا بالعكس، و لذا دار تكليف است، و اما پس از مردن ديگر قابل تغيير نيست تمام ملكه مى‏شود، بلكه مراد از حين يعنى زمانى مى‏آيد كه تمام از جهل و غفلت بيرون مى‏آيند و يك‏دله و يك جهت داخل در دين حق مى‏شوند و آن زمان ظهور حضرت بقية اللَّه است و دوره رجعت ائمه هدى عليهم السلام.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype]سوره مبارکه نور آیه پنجاه و پنجم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني‏ لا يُشْرِكُونَ بي‏ شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند وعده داد كه در روى زمين جانشين ديگرانشان كند، هم چنان كه مردمى را كه پيش از آنها بودند جانشين ديگران كرد. و دينشان را- كه خود برايشان پسنديده است- استوار سازد. و وحشتشان را به ايمنى بدل كند. مرا مى‏پرستند و هيچ چيزى را با من شريك نمى‏كنند. و آنها كه از اين پس ناسپاسى كنند، نافرمانند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]انوار درخشان، ج‏11، ص: 406[=palatino linotype]
پس از بيان و تفسير جمله‏هاى آيه و هدايت روايات متواتر كه از رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و اوصياء (ع) رسيده و از ضروريات دين اسلام است آيه قابل انطباق با حادثه‏اى نيست جز با زمان ظهور امام مهدى حجة بن الحسن (ع) هنگام كه ظهور نموده و قيام بدعوت نمايد جامعه صالح اسلامى در آن عصر و زمان واجد اين صفات و كمال شوند كه نهايت ارتقاء و نفوذ دين توحيد خالص در قلوب بشرى است كه همه افراد مردم آن عصر بطور اقتضاء روحى و كمال روانى از رذائل شرك و كفر و گناهان پاكيزه گردند و شعار افراد مردم ايمان و تقوى و فضايل اخلاقى و تبرى از شرك و كفر و رذائل خواهد بود.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]انوار درخشان، ج‏11، ص: 413[=palatino linotype]
در تفسير مجمع در باره آيه «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ» فرموده در باره آيه اختلاف است و آنچه از اهل بيت عليهم السّلام رسيده آنستكه در مورد مهدى قائم آل محمد عليهم السّلام است.
عيّاشى بسندى از امام على بن الحسين عليهما السّلام روايت نموده كه امام آيه را قرائت نموده فرمود بخدا سوگند كه آنان شيعيان و پيروان ما اهل بيت هستند و جريان حادثه نيز بدست فرزندى از آل محمد صورت خواهد گرفت و مهدى اين امت است كه رسول (ص) ميفرمود چنانچه از مدت دنيا باقى نماند جز يك روز هر آينه آن زمان بطول انجامد تا اينكه فرزندى از عترت من كه نام او نام من باشد و زمين را پر از عدل و قسط نمايد هم‏چنانكه ظلم و ستم آنرا فراگرفته باشد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه الميزان، ج‏15، ص: 220[=palatino linotype]
در مجمع البيان در ذيل آيه" وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ ..." گفته است: مفسرين در اينكه" الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ" چه كسانيند، اختلاف كرده‏اند، و از اهل بيت روايت شده كه منظور مهدى از آل محمد (ع) است.
و نيز گفته است: عياشى به سند خود از على بن الحسين (ع) روايت كرده كه وقتى اين آيه را تلاوت كرد، فرمود: به خدا سوگند ايشان شيعيان ما اهل بيتند، كه خدا اين وعده خود را در حق ايشان به وسيله مردى از ما انجاز مى‏كند، و او مهدى اين امت است، و او كسى است كه رسول خدا (ص) درباره‏اش فرمود:" اگر از دنيا نماند مگر يك روز خدا آن روز را آن قدر طولانى مى‏كند تا مردى از عترتم قيام كند، كه نامش نام من است، زمين را پر از عدل و داد كند، آن چنان كه پر از ظلم و جور شده باشد" و نظير اين روايت از ابى جعفر و ابى عبد اللَّه (ع) نقل شده.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه جوامع الجامع، ج‏4، ص: 330[=palatino linotype]
از حضرت امام زين العابدين علىّ بن الحسين عليه السّلام نقل شده كه فرمود:
هم و اللَّه شيعتنا اهل البيت يفعل اللَّه ذلك بهم على يدى رجل منّا و هو مهدىّ هذه الأمّة، و هو الذى قال رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله: لو لم يبق من الدّنيا الا يوم لطوّل اللَّه ذلك اليوم حتى يلى رجل من عترتى اسمه اسمى و كنيته كنيتي، يملأ الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا
به خدا قسم منظور از مؤمنين در اين آيه شيعيان ما خاندان پيامبراند و اين امور را خداوند براى آنان به دست مردى از ما انجام مى‏دهد و او مهدى اين امّت است و او همان كسى است كه رسول اكرم در باره‏اش فرمود: اگر از دنيا بجز يك روز باقى نماند خداوند آن را آن قدر طولانى سازد تا مردى از عترت من بيايد كه همنام و هم كنيه من باشد، زمين را از برابرى و دادگرى پر مى‏كند چنان كه (از نابرابرى و ستمگرى پر شده باشد).
اين روايت از امام باقر و امام صادق عليهما السّلام نيز نقل شده است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏17، ص: 164[=palatino linotype]
امام چهارم (ع) اين آيه را خواند و فرمود: بخدا آنها شيعه مايند كه خداوند بدست مردى از ما كه مهدى اين امت است، اين وعده‏ها را در باره آنها انجام ميدهد. پيامبر خدا در باره او فرمود: اگر از دنيا يك روز مانده باشد، خدا آن روز را طولانى مى‏سازد تا مردى از عترت من كه همنام من است، زمامدار شود و زمين را بعد از آنكه پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد كند. نظير همين روايت از امام باقر و امام صادق (ع) نيز روايت شده است.
پس منظور از «الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» پيامبر و اهل بيت است. اين آيه آنها را مژده مى‏دهد كه خليفه مى‏شوند و در تمام بلاد قدرت را بدست مى‏گيرند و در وقت قيام مهدى (ع) ايمن خواهند شد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏14، ص: 140[=palatino linotype]
مرحوم طبرسى در ذيل آيه مى‏گويد: از اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين حديث نقل شده است:
انها في المهدي من آل محمد.
يعنى اين آيه در باره مهدى آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏باشد. در تفسير (روح- المعانى) و بسيارى از تفاسير شيعه از امام سجاد عليه السّلام چنين نقل شده است كه در تفسير آيه فرمود:
هم و اللّه شيعتنا اهل البيت، يفعل اللّه ذلك بهم على يدى رجل منا، و هو مهدى هذه الامة، يملأ الارض عدلا و قسطا، كما ملئت ظلما و جورا. و هو الذى قال رسول اللّه (ص) لو لم يبق من- الدنيا إلا يوم ...
يعنى به خدا سوگند كه آنها شيعيان ما هستند. خداوند اين كار را براى آنها به دست مردى از ما انجام مى‏دهد كه (مهدى) اين امت است.
زمين را پر از عدل و داد مى‏كند، اينگونه كه از ظلم و جور پر شده باشد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏9، ص: 276[=palatino linotype]
عياشى- از حضرت على بن الحسين عليه السّلام روايت نموده كه حضرت اين آيه را تلاوت و فرمود:
هم و اللّه شيعتنا اهل البيت يفعل اللّه بهم على يدى رجل منّا و هو مهدىّ هذه الامّة و هو الّذى قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله لو لم يبق من الدّنيا الّا يوم واحد لطوّل اللّه ذلك اليوم حتّى يأتى رجل من عترتى اسمه اسمى و كنيته كنيتى يملأ الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا:
قسم بخدا ايشان شيعيان ما هستند بجا آورد آن را در باره ايشان بر دست مردى از ما، و اوست مهدى اين امت، و او كسى است كه فرمود رسول خدا صلى اللّه عليه و آله: اگر باقى نماند از دنيا مگر يك روز، هر آينه دراز فرمايد خدا آن روز را تا آنكه بيايد مردى از عترت من، نام او نام من، و كنيه او كنيه من، پر كند زمين را عدل و داد چنانكه پر شده باشد ظلم و جور.
در ينابيع الموده از طرف عامه نيز نقل شده.
تبصره: بنا به روايت صحيحه، مراد «الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و اهل بيت آن حضرت باشند. و آيه شريفه متضمن بشارت استخلاف و تمكن ايشان باشد در دنيا و ارتفاع خوف از ايشان نزد قيام مهدى از ايشان.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير أحسن الحديث، ج‏7، ص: 244[=palatino linotype]
در الميزان فرموده، اگر واقعيت معناى آيه را در نظر بگيريم منطبق نمى‏شود مگر به جامعه‏اى كه در زمان مهدى موعود عليه السّلام تشكيل خواهد گرديد.
در مجمع البيان بعد از نقل اقوال فرموده: از اهل بيت عليهم السّلام روايت شده: كه آيه درباره مهدى موعود از آل محمّد صلّى اللَّه عليه و آله است، عياشى با سند خود از على بن الحسين عليه السّلام نقل كرده كه آن حضرت آيه را خواند و فرمود: به خدا قسم آنها شيعيان ما اهل بيت هستند خداوند، اين حكومت را به دست مردى از ما كه مهدى اين امت است به آنها خواهد داد و او همانست كه رسول خدا درباره او فرموده:
«لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول اللَّه ذلك اليوم حتى يلى رجل من عترتى اسمه اسمى يملأ الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا»
نظير اين روايت از امام باقر و امام صادق عليهما السّلام نيز نقل شده است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير خسروي، ج‏6، ص: 202[=palatino linotype]
ابن عباس و مجاهد گفته‏اند كه در باره عموم امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله وارد گشته است ولى آنچه از أهل بيت اطهار مروى است آنكه آيه در باره مهدى آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله است چنانكه عياشى باسناد خود از علي بن الحسين عليه السّلام روايت كرده است كه آنحضرت آيه را قرائت نموده فرمود: «بخدا قسم آنها شيعيان ما أهل بيت هستند كه خداوند اين وعده را بدست مردى از خاندان ما كه مهدى اين امّت است براى آنها وفا خواهد فرمود و او همان كسى است كه رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود اگر از دنيا جز يك روز باقى نماند خداوند آنروز را دراز فرمايد تا اينكه مردى از عترت من كه اسم او اسم منست بيايد و زمين را از عدل و قسط پر كند همچنانكه از ظلم و جور پر شده باشد» و بهمين مضمون نيز از حضرت باقر و امام صادق عليهما السّلام روايت شده است پس بنابرين مراد به (الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ) پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و اهل بيت او عليهم السلام‏اند و آيه متضمّن بشارت براى آنها باستخلاف و تمكن و تسلّط بر ممالك دنيا و برطرف گشتن ترس از آنها در موقع قيام مهدى از آنهاست و مراد از (كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ) مقرّر بودن صالح از براى خلافت است مانند آدم و داود و سليمان عليهم السّلام و دليل بر آن آيه (إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) و آيه (يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً) و آيه (فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً) است و اجماع عترت طاهره بر اينقول است و اجماع آنها هم محبّ است بدليل كلام پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله كه فرمود:
(انّى تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه و عترتى أهل بيتى لن يفترقا حتّى يردا عليّ الحوض)
و بعلاوه تمكين در ارض يعنى قدرت و تسلّط تامه بر روي زمين و هنوز در اين مدت وقوع نيافته است و مورد انتظار مسلمين است زيرا خداوند عز اسمه را در وعده‏اش خلاف نيست (و بايد آنچه وعده كرده است كاملا بشود).

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 306[=palatino linotype]
در اصول كافى از عبد اللَّه بن سنان نقل كرده كه من از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدم كه مراد از «الذين آمنوا» در آيه وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ كدام جماعتند؟ حضرت در جواب من فرمود:
هم الأئمة
مراد همان خواهد بود كه ما بتوفيق اللَّه تعالى الكريم ذكر كرديم زيرا كه خلافتى كه متضمن تبديل خوف به امن باشد جز در زمان مهدى هادى قايم آل محمد صلوات اللَّه عليه و آله بوقوع نخواهد آمد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏6، ص: 313[=palatino linotype]
آيه متضمن بشارت ايشان باستخلاف و تمكن ايشان در بلاد و ارتفاع خوف از ايشان نزد قيام مهدى از ايشان و مراد بقوله كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ آنست كه هم چنان كه جماعتى كه صلاحيت خلافة داشته حقتعالى خلافت را بايشان تفويض نمود.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏4، ص: 269[=palatino linotype]
به مضمون جمله الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ مسلمانان در آرامش و امنيت نسبى قرار گرفتند و نيز به مضمون وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً آئين مورد رضايت پروردگار در ميان مسلمانان استقرار يافت.
البته اين تفسير منافات با رواياتى كه مى‏گويد آيه سوره نور در شان مهدى (ع) نازل شده ندارد زيرا آمنوا منكم ... داراى معنى وسيعى است كه يك نمونه آن در روز غدير خم انجام يافت و سپس در يك مقياس وسيعتر و عمومى‏تر در زمان قيام مهدى (ع) انجام خواهد يافت (بنا بر اين كلمه الارض در آيه به معنى همه كره زمين نيست بلكه معنى وسيعى دارد كه هم ممكن است بر تمام كره زمين گفته شود، و هم به قسمتى از آن، چنان كه از موارد استعمال آن در قرآن نيز استفاده مى‏شود كه گاهى بر قسمتى از زمين اطلاق شده و گاهى بر تمام زمين) (دقت كنيد).

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏14، ص: 530[=palatino linotype]
در آيه خوانديم خدا وعده حكومت روى زمين و تمكين دين و آئين و امنيت كامل را به گروهى كه ايمان دارند و اعمالشان صالح است داده است اما در اينكه منظور از اين گروه از نظر مصداقى چه اشخاصى است؟ باز در ميان مفسران گفتگو است:
بعضى آن را مخصوص صحابه پيامبر (ص) دانسته‏اند كه با پيروزى اسلام در عصر پيامبر (ص) صاحب حكومت در زمين شدند (البته منظور از" ارض" تمام روى زمين نيست بلكه مفهومى است كه بر جزء و كل صدق مى‏كند).
بعضى ديگر اشاره به حكومت خلفاى چهار گانه نخستين.
و بعضى مفهوم آن را چنان وسيع دانسته‏اند كه اين وعده را شامل تمام مسلمانانى كه داراى اين صفتند مى‏دانند.
و گروهى آن را اشاره به حكومت مهدى (ع) مى‏دانند كه شرق و غرب جهان در زير لواى حكومتش قرار مى‏گيرد، و آئين حق در همه جا نفوذ مى‏كند و ناامنى و خوف و جنگ از صفحه زمين بر چيده مى‏شود، و عبادت خالى از شرك براى جهانيان تحقق مى‏يابد.
بدون شك آيه شامل مسلمانان نخستين مى‏شود و بدون شك حكومت مهدى (ع) كه طبق عقيده عموم مسلمانان اعم از شيعه و اهل تسنن سراسر روى زمين را پر از عدل و داد مى‏كند بعد از آنكه ظلم و جور همه جا را گرفته باشد مصداق كامل اين آيه است، ولى با اين حال مانع از عموميت و گستردگى مفهوم آيه نخواهد بود.
نتيجه اينكه در هر عصر و زمان پايه‏هاى ايمان و عمل صالح در ميان مسلمانان مستحكم شود، آنها صاحب حكومتى ريشه‏دار و پر نفوذ خواهند شد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نور، ج‏8، ص: 204[=palatino linotype]
در روايات بسيارى از امام سجاد و امام باقر و امام صادق (عليهم السلام) مى‏خوانيم: مصداق كامل اين آيه، روز حكومت حضرت مهدى (عليه السلام) است.
در قرآن، بارها به حكومت نهايى صالحان تصريح شده است، از جمله: سه مرتبه فرمود:
«لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»
يعنى اسلام بر همه‏ى اديان پيروز خواهد شد.
در جاى ديگرى فرمود: «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ»
يعنى بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد
و در جاى ديگرى از قرآن كريم مى‏خوانيم:
«وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏»
يا مى‏فرمايد:
«وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»
مراد از جانشينى مؤمنين در آيه يا جانشينى از خداست و يا جانشينى از اقوام فاسد هلاك شده است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير هدايت، ج‏8، ص: 351[=palatino linotype]
در حديثى كه مورد اتّفاق تمام مسلمانان است آمده است:
«اگر از عمر دنيا بيش از يك روز باقى نمانده باشد، خدا آن روز را طولانى مى‏كند تا از خاندان من مردى بيايد كه همنام من است، و زمين را همان گونه كه انباشته از ظلم و جور شده است از عدل و داد پر مى‏كند».

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏6، ص: 329[=palatino linotype]
در تفسير اهل البيت عليهم السّلام است كه مراد باين خليفه صاحب الزّمان عليه السّلام است كه خداى تعالى خبر داد بخروج او در آخر الزّمان و او را مهدى‏] خوانند و أمّت بر خروج او اجماع كردند و خلاف در عين او افتاد و دليل بر صحّت اين قول و فساد قولهاى ديگر آنست كه خداى تعالى وعده داد و وعده‏] بچيزى باشد كه در حال نباشد و ملّت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقد بود وعده نبود.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 555[=palatino linotype]
اخبار بسيارى از ائمه اطهار داريم كه اين آيه راجع به ظهور حضرت بقية اللَّه و رجعت ائمه اطهار است چنانچه در تفسير بيان مى‏شود.
(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ).
اولا وعده الهى تخلف پذير نيست زيرا خلف وعده قبيح است و محال است از خدا صادر شود.
و ثانيا خطاب منكم به مسلمين است و معلوم است كه اين‏ها دو دسته هستند زيرا ميفرمايد:
(الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ)
كسانى كه از شما مسلمين ايمان داشته باشند كه مؤمن با مسلم غير مؤمن فرق دارند و مسلما مصداق اتم مؤمن ائمه اطهار هستند كه معصومين باشند و اين وعده خاص به آنها است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير عاملي، ج‏6، ص: 348
در تفسير اهل- بيت آمد كه مراد باين خليفه صاحب الزّمان است عليه السّلام كه رسول خبر داده بخروج او در آخر الزّمان و او را مهدى خوانند و امّت بر خروج او اجماع دارند الّا اينكه در شخص او اختلاف است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype]سوره مبارکه نور آیه پنجاه و پنجم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني‏ لا يُشْرِكُونَ بي‏ شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند وعده داد كه در روى زمين جانشين ديگرانشان كند، هم چنان كه مردمى را كه پيش از آنها بودند جانشين ديگران كرد. و دينشان را- كه خود برايشان پسنديده است- استوار سازد. و وحشتشان را به ايمنى بدل كند. مرا مى‏پرستند و هيچ چيزى را با من شريك نمى‏كنند. و آنها كه از اين پس ناسپاسى كنند، نافرمانند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]انوار درخشان، ج‏11، ص: 406[=palatino linotype]
پس از بيان و تفسير جمله‏هاى آيه و هدايت روايات متواتر كه از رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و اوصياء (ع) رسيده و از ضروريات دين اسلام است آيه قابل انطباق با حادثه‏اى نيست جز با زمان ظهور امام مهدى حجة بن الحسن (ع) هنگام كه ظهور نموده و قيام بدعوت نمايد جامعه صالح اسلامى در آن عصر و زمان واجد اين صفات و كمال شوند كه نهايت ارتقاء و نفوذ دين توحيد خالص در قلوب بشرى است كه همه افراد مردم آن عصر بطور اقتضاء روحى و كمال روانى از رذائل شرك و كفر و گناهان پاكيزه گردند و شعار افراد مردم ايمان و تقوى و فضايل اخلاقى و تبرى از شرك و كفر و رذائل خواهد بود.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]انوار درخشان، ج‏11، ص: 413[=palatino linotype]
در تفسير مجمع در باره آيه «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ» فرموده در باره آيه اختلاف است و آنچه از اهل بيت عليهم السّلام رسيده آنستكه در مورد مهدى قائم آل محمد عليهم السّلام است.
عيّاشى بسندى از امام على بن الحسين عليهما السّلام روايت نموده كه امام آيه را قرائت نموده فرمود بخدا سوگند كه آنان شيعيان و پيروان ما اهل بيت هستند و جريان حادثه نيز بدست فرزندى از آل محمد صورت خواهد گرفت و مهدى اين امت است كه رسول (ص) ميفرمود چنانچه از مدت دنيا باقى نماند جز يك روز هر آينه آن زمان بطول انجامد تا اينكه فرزندى از عترت من كه نام او نام من باشد و زمين را پر از عدل و قسط نمايد هم‏چنانكه ظلم و ستم آنرا فراگرفته باشد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه الميزان، ج‏15، ص: 220[=palatino linotype]
در مجمع البيان در ذيل آيه" وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ ..." گفته است: مفسرين در اينكه" الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ" چه كسانيند، اختلاف كرده‏اند، و از اهل بيت روايت شده كه منظور مهدى از آل محمد (ع) است.
و نيز گفته است: عياشى به سند خود از على بن الحسين (ع) روايت كرده كه وقتى اين آيه را تلاوت كرد، فرمود: به خدا سوگند ايشان شيعيان ما اهل بيتند، كه خدا اين وعده خود را در حق ايشان به وسيله مردى از ما انجاز مى‏كند، و او مهدى اين امت است، و او كسى است كه رسول خدا (ص) درباره‏اش فرمود:" اگر از دنيا نماند مگر يك روز خدا آن روز را آن قدر طولانى مى‏كند تا مردى از عترتم قيام كند، كه نامش نام من است، زمين را پر از عدل و داد كند، آن چنان كه پر از ظلم و جور شده باشد" و نظير اين روايت از ابى جعفر و ابى عبد اللَّه (ع) نقل شده.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه جوامع الجامع، ج‏4، ص: 330[=palatino linotype]
از حضرت امام زين العابدين علىّ بن الحسين عليه السّلام نقل شده كه فرمود:
هم و اللَّه شيعتنا اهل البيت يفعل اللَّه ذلك بهم على يدى رجل منّا و هو مهدىّ هذه الأمّة، و هو الذى قال رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله: لو لم يبق من الدّنيا الا يوم لطوّل اللَّه ذلك اليوم حتى يلى رجل من عترتى اسمه اسمى و كنيته كنيتي، يملأ الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا
به خدا قسم منظور از مؤمنين در اين آيه شيعيان ما خاندان پيامبراند و اين امور را خداوند براى آنان به دست مردى از ما انجام مى‏دهد و او مهدى اين امّت است و او همان كسى است كه رسول اكرم در باره‏اش فرمود: اگر از دنيا بجز يك روز باقى نماند خداوند آن را آن قدر طولانى سازد تا مردى از عترت من بيايد كه همنام و هم كنيه من باشد، زمين را از برابرى و دادگرى پر مى‏كند چنان كه (از نابرابرى و ستمگرى پر شده باشد).
اين روايت از امام باقر و امام صادق عليهما السّلام نيز نقل شده است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏17، ص: 164[=palatino linotype]
امام چهارم (ع) اين آيه را خواند و فرمود: بخدا آنها شيعه مايند كه خداوند بدست مردى از ما كه مهدى اين امت است، اين وعده‏ها را در باره آنها انجام ميدهد. پيامبر خدا در باره او فرمود: اگر از دنيا يك روز مانده باشد، خدا آن روز را طولانى مى‏سازد تا مردى از عترت من كه همنام من است، زمامدار شود و زمين را بعد از آنكه پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد كند. نظير همين روايت از امام باقر و امام صادق (ع) نيز روايت شده است.
پس منظور از «الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» پيامبر و اهل بيت است. اين آيه آنها را مژده مى‏دهد كه خليفه مى‏شوند و در تمام بلاد قدرت را بدست مى‏گيرند و در وقت قيام مهدى (ع) ايمن خواهند شد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏14، ص: 140[=palatino linotype]
مرحوم طبرسى در ذيل آيه مى‏گويد: از اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين حديث نقل شده است:
انها في المهدي من آل محمد.
يعنى اين آيه در باره مهدى آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏باشد. در تفسير (روح- المعانى) و بسيارى از تفاسير شيعه از امام سجاد عليه السّلام چنين نقل شده است كه در تفسير آيه فرمود:
هم و اللّه شيعتنا اهل البيت، يفعل اللّه ذلك بهم على يدى رجل منا، و هو مهدى هذه الامة، يملأ الارض عدلا و قسطا، كما ملئت ظلما و جورا. و هو الذى قال رسول اللّه (ص) لو لم يبق من- الدنيا إلا يوم ...
يعنى به خدا سوگند كه آنها شيعيان ما هستند. خداوند اين كار را براى آنها به دست مردى از ما انجام مى‏دهد كه (مهدى) اين امت است.
زمين را پر از عدل و داد مى‏كند، اينگونه كه از ظلم و جور پر شده باشد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏9، ص: 276[=palatino linotype]
عياشى- از حضرت على بن الحسين عليه السّلام روايت نموده كه حضرت اين آيه را تلاوت و فرمود:
هم و اللّه شيعتنا اهل البيت يفعل اللّه بهم على يدى رجل منّا و هو مهدىّ هذه الامّة و هو الّذى قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله لو لم يبق من الدّنيا الّا يوم واحد لطوّل اللّه ذلك اليوم حتّى يأتى رجل من عترتى اسمه اسمى و كنيته كنيتى يملأ الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا:
قسم بخدا ايشان شيعيان ما هستند بجا آورد آن را در باره ايشان بر دست مردى از ما، و اوست مهدى اين امت، و او كسى است كه فرمود رسول خدا صلى اللّه عليه و آله: اگر باقى نماند از دنيا مگر يك روز، هر آينه دراز فرمايد خدا آن روز را تا آنكه بيايد مردى از عترت من، نام او نام من، و كنيه او كنيه من، پر كند زمين را عدل و داد چنانكه پر شده باشد ظلم و جور.
در ينابيع الموده از طرف عامه نيز نقل شده.
تبصره: بنا به روايت صحيحه، مراد «الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و اهل بيت آن حضرت باشند. و آيه شريفه متضمن بشارت استخلاف و تمكن ايشان باشد در دنيا و ارتفاع خوف از ايشان نزد قيام مهدى از ايشان.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير أحسن الحديث، ج‏7، ص: 244[=palatino linotype]
در الميزان فرموده، اگر واقعيت معناى آيه را در نظر بگيريم منطبق نمى‏شود مگر به جامعه‏اى كه در زمان مهدى موعود عليه السّلام تشكيل خواهد گرديد.
در مجمع البيان بعد از نقل اقوال فرموده: از اهل بيت عليهم السّلام روايت شده: كه آيه درباره مهدى موعود از آل محمّد صلّى اللَّه عليه و آله است، عياشى با سند خود از على بن الحسين عليه السّلام نقل كرده كه آن حضرت آيه را خواند و فرمود: به خدا قسم آنها شيعيان ما اهل بيت هستند خداوند، اين حكومت را به دست مردى از ما كه مهدى اين امت است به آنها خواهد داد و او همانست كه رسول خدا درباره او فرموده:
«لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول اللَّه ذلك اليوم حتى يلى رجل من عترتى اسمه اسمى يملأ الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا»
نظير اين روايت از امام باقر و امام صادق عليهما السّلام نيز نقل شده است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير خسروي، ج‏6، ص: 202[=palatino linotype]
ابن عباس و مجاهد گفته‏اند كه در باره عموم امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله وارد گشته است ولى آنچه از أهل بيت اطهار مروى است آنكه آيه در باره مهدى آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله است چنانكه عياشى باسناد خود از علي بن الحسين عليه السّلام روايت كرده است كه آنحضرت آيه را قرائت نموده فرمود: «بخدا قسم آنها شيعيان ما أهل بيت هستند كه خداوند اين وعده را بدست مردى از خاندان ما كه مهدى اين امّت است براى آنها وفا خواهد فرمود و او همان كسى است كه رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود اگر از دنيا جز يك روز باقى نماند خداوند آنروز را دراز فرمايد تا اينكه مردى از عترت من كه اسم او اسم منست بيايد و زمين را از عدل و قسط پر كند همچنانكه از ظلم و جور پر شده باشد» و بهمين مضمون نيز از حضرت باقر و امام صادق عليهما السّلام روايت شده است پس بنابرين مراد به (الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ) پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و اهل بيت او عليهم السلام‏اند و آيه متضمّن بشارت براى آنها باستخلاف و تمكن و تسلّط بر ممالك دنيا و برطرف گشتن ترس از آنها در موقع قيام مهدى از آنهاست و مراد از (كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ) مقرّر بودن صالح از براى خلافت است مانند آدم و داود و سليمان عليهم السّلام و دليل بر آن آيه (إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) و آيه (يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً) و آيه (فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً) است و اجماع عترت طاهره بر اينقول است و اجماع آنها هم محبّ است بدليل كلام پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله كه فرمود:
(انّى تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه و عترتى أهل بيتى لن يفترقا حتّى يردا عليّ الحوض)
و بعلاوه تمكين در ارض يعنى قدرت و تسلّط تامه بر روي زمين و هنوز در اين مدت وقوع نيافته است و مورد انتظار مسلمين است زيرا خداوند عز اسمه را در وعده‏اش خلاف نيست (و بايد آنچه وعده كرده است كاملا بشود).

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 306[=palatino linotype]
در اصول كافى از عبد اللَّه بن سنان نقل كرده كه من از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدم كه مراد از «الذين آمنوا» در آيه وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ كدام جماعتند؟ حضرت در جواب من فرمود:
هم الأئمة
مراد همان خواهد بود كه ما بتوفيق اللَّه تعالى الكريم ذكر كرديم زيرا كه خلافتى كه متضمن تبديل خوف به امن باشد جز در زمان مهدى هادى قايم آل محمد صلوات اللَّه عليه و آله بوقوع نخواهد آمد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏6، ص: 313[=palatino linotype]
آيه متضمن بشارت ايشان باستخلاف و تمكن ايشان در بلاد و ارتفاع خوف از ايشان نزد قيام مهدى از ايشان و مراد بقوله كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ آنست كه هم چنان كه جماعتى كه صلاحيت خلافة داشته حقتعالى خلافت را بايشان تفويض نمود.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏4، ص: 269[=palatino linotype]
به مضمون جمله الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ مسلمانان در آرامش و امنيت نسبى قرار گرفتند و نيز به مضمون وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً آئين مورد رضايت پروردگار در ميان مسلمانان استقرار يافت.
البته اين تفسير منافات با رواياتى كه مى‏گويد آيه سوره نور در شان مهدى (ع) نازل شده ندارد زيرا آمنوا منكم ... داراى معنى وسيعى است كه يك نمونه آن در روز غدير خم انجام يافت و سپس در يك مقياس وسيعتر و عمومى‏تر در زمان قيام مهدى (ع) انجام خواهد يافت (بنا بر اين كلمه الارض در آيه به معنى همه كره زمين نيست بلكه معنى وسيعى دارد كه هم ممكن است بر تمام كره زمين گفته شود، و هم به قسمتى از آن، چنان كه از موارد استعمال آن در قرآن نيز استفاده مى‏شود كه گاهى بر قسمتى از زمين اطلاق شده و گاهى بر تمام زمين) (دقت كنيد).

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏14، ص: 530[=palatino linotype]
در آيه خوانديم خدا وعده حكومت روى زمين و تمكين دين و آئين و امنيت كامل را به گروهى كه ايمان دارند و اعمالشان صالح است داده است اما در اينكه منظور از اين گروه از نظر مصداقى چه اشخاصى است؟ باز در ميان مفسران گفتگو است:
بعضى آن را مخصوص صحابه پيامبر (ص) دانسته‏اند كه با پيروزى اسلام در عصر پيامبر (ص) صاحب حكومت در زمين شدند (البته منظور از" ارض" تمام روى زمين نيست بلكه مفهومى است كه بر جزء و كل صدق مى‏كند).
بعضى ديگر اشاره به حكومت خلفاى چهار گانه نخستين.
و بعضى مفهوم آن را چنان وسيع دانسته‏اند كه اين وعده را شامل تمام مسلمانانى كه داراى اين صفتند مى‏دانند.
و گروهى آن را اشاره به حكومت مهدى (ع) مى‏دانند كه شرق و غرب جهان در زير لواى حكومتش قرار مى‏گيرد، و آئين حق در همه جا نفوذ مى‏كند و ناامنى و خوف و جنگ از صفحه زمين بر چيده مى‏شود، و عبادت خالى از شرك براى جهانيان تحقق مى‏يابد.
بدون شك آيه شامل مسلمانان نخستين مى‏شود و بدون شك حكومت مهدى (ع) كه طبق عقيده عموم مسلمانان اعم از شيعه و اهل تسنن سراسر روى زمين را پر از عدل و داد مى‏كند بعد از آنكه ظلم و جور همه جا را گرفته باشد مصداق كامل اين آيه است، ولى با اين حال مانع از عموميت و گستردگى مفهوم آيه نخواهد بود.
نتيجه اينكه در هر عصر و زمان پايه‏هاى ايمان و عمل صالح در ميان مسلمانان مستحكم شود، آنها صاحب حكومتى ريشه‏دار و پر نفوذ خواهند شد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نور، ج‏8، ص: 204[=palatino linotype]
در روايات بسيارى از امام سجاد و امام باقر و امام صادق (عليهم السلام) مى‏خوانيم: مصداق كامل اين آيه، روز حكومت حضرت مهدى (عليه السلام) است.
در قرآن، بارها به حكومت نهايى صالحان تصريح شده است، از جمله: سه مرتبه فرمود:
«لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»
يعنى اسلام بر همه‏ى اديان پيروز خواهد شد.
در جاى ديگرى فرمود: «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ»
يعنى بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد
و در جاى ديگرى از قرآن كريم مى‏خوانيم:
«وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏»
يا مى‏فرمايد:
«وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»
مراد از جانشينى مؤمنين در آيه يا جانشينى از خداست و يا جانشينى از اقوام فاسد هلاك شده است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير هدايت، ج‏8، ص: 351[=palatino linotype]
در حديثى كه مورد اتّفاق تمام مسلمانان است آمده است:
«اگر از عمر دنيا بيش از يك روز باقى نمانده باشد، خدا آن روز را طولانى مى‏كند تا از خاندان من مردى بيايد كه همنام من است، و زمين را همان گونه كه انباشته از ظلم و جور شده است از عدل و داد پر مى‏كند».

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏6، ص: 329[=palatino linotype]
در تفسير اهل البيت عليهم السّلام است كه مراد باين خليفه صاحب الزّمان عليه السّلام است كه خداى تعالى خبر داد بخروج او در آخر الزّمان و او را مهدى‏] خوانند و أمّت بر خروج او اجماع كردند و خلاف در عين او افتاد و دليل بر صحّت اين قول و فساد قولهاى ديگر آنست كه خداى تعالى وعده داد و وعده‏] بچيزى باشد كه در حال نباشد و ملّت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقد بود وعده نبود.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 555[=palatino linotype]
اخبار بسيارى از ائمه اطهار داريم كه اين آيه راجع به ظهور حضرت بقية اللَّه و رجعت ائمه اطهار است چنانچه در تفسير بيان مى‏شود.
(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ).
اولا وعده الهى تخلف پذير نيست زيرا خلف وعده قبيح است و محال است از خدا صادر شود.
و ثانيا خطاب منكم به مسلمين است و معلوم است كه اين‏ها دو دسته هستند زيرا ميفرمايد:
(الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ)
كسانى كه از شما مسلمين ايمان داشته باشند كه مؤمن با مسلم غير مؤمن فرق دارند و مسلما مصداق اتم مؤمن ائمه اطهار هستند كه معصومين باشند و اين وعده خاص به آنها است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير عاملي، ج‏6، ص: 348
در تفسير اهل- بيت آمد كه مراد باين خليفه صاحب الزّمان است عليه السّلام كه رسول خبر داده بخروج او در آخر الزّمان و او را مهدى خوانند و امّت بر خروج او اجماع دارند الّا اينكه در شخص او اختلاف است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه شعراء آیه چهارم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعينَ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]اگر بخواهيم، از آسمان برايشان آيتى نازل مى‏كنيم كه در برابر آن به خضوع سر فرود آورند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏14، ص: 292[=palatino linotype]
حضرت علي بن موسى الرضا عليه السّلام مى‏فرمايد: منظور از آيه 4 كه مى‏فرمايد (إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ ...) در باره حضرت مهدى موعود عليه السّلام است. و او است كه منادى از آسمان در باره‏اش ندا مى‏كند، يك نوع ندائى كه مردم زمين عموما آنرا مى‏شنوند. مضمون نداء اين است كه مردم را به سوى آن بزرگوار دعوت مى‏كند و مى‏گويد:
الا ان حجة اللّه قد ظهرت عند بيت اللّه فاتبعوه، فان الحق معه و فيه.
يعنى اى مردم! آگاه باشيد كه حجت خدا حضرت مهدى عليه السّلام نزد بيت اللّه ظهور كرده است و بر شما لازم مى‏باشد كه از او پيروى نمائيد.
زيرا حق با او و در وجود او است.
روشن است كه منظور از اين روايات: بيان مصداقى از مفهوم وسيع آيه است كه سر انجام به هنگام ظهور حضرت مهدى عليه السّلام رهبر حكومت جهانى، تمام حكومت‏هاى ظلم و جور كه خط بنى اميه را ادامه مى‏دهند به حكم اجبار در برابر قدرت مهدى و حمايت‏هاى الهى او سر تسليم فرود مى‏آورند.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏15، ص: 189[=palatino linotype]
در كتب معروفى مانند" ارشاد مفيد" و" روضه كافى" و" كمال الدين صدوق" و" تفسير قمى" آمده است كه امام صادق (ع) در تفسير
[=palatino linotype]آيه:
إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً ...
فرمود:
"منظور طغيانگران بنى اميه هستند كه به هنگام قيام مهدى (ع) آيه آسمانى مى‏بينند و در برابر آن ناچار به تسليم مى‏شوند".
[=palatino linotype]
روشن است كه منظور از اين روايات، بيان مصداقى از مفهوم وسيع آيه است كه سرانجام به هنگام ظهور حضرت مهدى (ع) رهبر حكومت جهانى، تمام حكومتهاى ظلم و جور كه خط بنى اميه را ادامه مى‏دهند به حكم اجبار در برابر قدرت مهدى و حمايتهاى الهى او سر تسليم فرود مى‏آورند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏10، ص: 3[=palatino linotype]
اخبار بسيار بالغ بر چهارده حديث از ائمه اطهار رسيده كه اين آيه كه از آسمان نازل مى‏شود، صيحه آسمانى است كه قبل از ظهور حضرت بقية اللَّه ظاهر مى‏شود و از علائم ظهور است. مثل خروج سفيانى، خسف بيداء، خروج خراسانى با علمهاى سياه، قتل نفس زكيه و غير اينها و در بعض اخبارش دارد كه نداء كننده امير المؤمنين است در چشمه خورشيد و در بعضى جبرئيل ندا مى‏كند كه قائم آل محمد (ص) ظاهر شد باسم و نسب او تا امير المؤمنين و در عصر همان روز شيطان ندا مى‏كند و دعوت مى‏كند بطرف سفيانى از شام. اهل حق به نداء اول متوجه مكه مى‏شوند و اهل باطل بطرف شام و روزگار آنها تباه مى‏شود كه مفاد اين آيه شريفه است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 358[=palatino linotype]
در كتاب كمال الدين و تمام النعمه از حضرت امام رضا عليه السّلام در ضمن اوصاف قايم آل محمد صلى اللَّه عليه و آله روايت كرده كه زمين از براى قايم عليه السّلام پيچيده ميشود كه طرفة العين سير مسافت بعيده كند و آن حضرت را مانند جد بزرگوار او ظل نبود و در زمان ظهور او از آسمان بآواز بلند ندا كنند بحيثيتى كه جميع خلايق آن آواز را بشنوند و بگويند:
«الا ان حجة اللَّه قد ظهرت عند بيت اللَّه فاتبعوه فان الحق معه و فيه»
يعنى آگاه باشيد كه حجت خداى تعالى بتحقيق ظاهر شده نزد خانه خداى تعالى پس تابع شويد او را كه حق با او و در اوست.
و مراد از آيت درين قول خداى تعالى كه ميفرمايد:
«إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً»
همان صيحه و آوازست كه در حين ظهور قايم عليه السّلام از آسمان شنيده ميشود. و على بن عيسى اربلى در كتاب كشف الغمه روايت كرده كه مراد از آيت درين آيت مناديست كه در آخر الزمان وقت ظهور دولت اهل بيت رسالت از آسمان ندا كند كه:
«الا ان الحق مع على و شيعته»
و در كتاب غيبت از حضرت ابى جعفر الباقر عليه السّلام روايت كرده كه قوله تعالى:
إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً
قال: النداء من السماء باسم رجل و اسم ابيه».

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه الميزان، ج‏15، ص: 353[=palatino linotype]
در تفسير قمى در ذيل آيه"
إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ"
مى‏گويد: پدرم از ابن ابى عمير از امام صادق (ع) روايت كرد كه فرمود:
گردنهايشان- يعنى گردنهاى بنى اميه- با آمدن صيحه‏اى آسمانى به نام صاحب الامر، نرم و خاضع مى‏شود.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير جامع، ج‏5، ص: 60
نعمانى در كتاب غيبة، ذيل آيه فوق از عبد اللّه بن سنان روايت كرده:
گفت حضور حضرت صادق عليه السّلام بودم شنيدم مردى از اهل همدان ميگويد جماعت عامه ما را مسخره نموده و ميگويند شما خيال ميكنيد كه واقعا در موقع ظهور منادى آسمانى صدا ميزند و فرج امام زمان را اعلام ميدارد؟ حضرت صادق عليه السّلام كه ايستاده و بجائى تكيه داده بودند چنان متغير و غضبناك شدند كه نشسته و فرمودند شما ميتوانيد اين روايت را از من و پدرم روايت كنيد از پدرم شنيدم كه فرمود بخدا قسم صداى آسمانى كه صاحب امر و ولى عصر را باسم ندا نموده و معرفى ميكند در قرآن بيان شده آنجائى كه ميفرمايد:
إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً تا آخر آيه
در روى زمين هيچكس باقى نماند مگر آنكه خاضع شده و گردن كج نمايد و ايمان آورند و تمام اهل زمين صداى منادى آسمانى را مى‏شنوند كه صدا ميزند اي مردم آگاه باشيد حق با على بن أبي طالب عليه السّلام و شيعيان او ميباشد روز بعد شيطان در بين زمين و آسمان فرياد ميزند حق با عثمان است كه مظلوم كشته شده و بايد مطالبه خون او بنمائيد مؤمنين در ايمان خود استوار و ثابت مانده و اثر نداى اوليه در ايشان برقرار ميماند ولى كسانى كه دلهاى بيمار و مضطرب دارند بدشمنى و عداوت با خاندان رسالت و بيزارى از ما پرداخته و ميگويند صداى اوليه سحرى بود از سحرهاى اهلبيت.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه نمل آیه شصت و دوم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]يا آن كه درمانده را چون بخواندش پاسخ مى‏دهد و رنج از او دور مى‏كند و شما را در زمين جانشين پيشينيان مى‏سازد. آيا با وجود اللَّه خداى ديگرى هست؟ چه اندك پند مى‏گيريد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]ترجمه الميزان، ج‏16، ص: 593[=palatino linotype]
امام ابى جعفر (ع) سپس فرمود: اوست به خدا سوگند مضطر در آيه شريفه:
" أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ".
و اولين كسى كه با او بيعت كند، جبرئيل، و سپس سيصد و سيزده نفرند، و اين عده هر كدام بتوانند، راه افتاده، خود را به وى برسانند، كه مى‏رسانند، و هر يك به اين صورت به وى نرسند، در رختخوابشان ناپديد مى‏شوند، و منظور امير المؤمنين (ع) از عبارت" هم المفقودون عن فرشهم- ايشان از رختخواب مفقود مى‏شوند" همين است.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏15، ص: 100[=palatino linotype]
حضرت باقر آل محمّد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم در اين باره مى‏فرمايد:
و اللّه لكانى انظر الى القائم و قد اسند ظهره الى الحجر ثم ينشد اللّه حقه ... قال: هو و اللّه المضطر في كتاب اللّه في قوله (أَمَّنْ يُجِيبُ- الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ)
يعنى به خدا سوگند گويا: من قائم آل محمّد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم را مى‏نگرم كه بر حجر الاسود تكيه نموده و خدا را به حق خويشتن مى‏خواند ... فرمود:
به خدا سوگند او است آن مضطرى كه خدا در قرآن مى‏فرمايد:
(أَمَّنْ- يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ ...)

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏15، ص: 521[=palatino linotype]
در بعضى از روايات اين آيه تفسير به قيام حضرت مهدى- صلوات اللَّه و سلامه عليه- شده.
در روايتى از امام باقر مى‏خوانيم كه فرمود:
و اللَّه لكأني انظر الى القائم و قد اسند ظهره الى الحجر ثم ينشد اللَّه حقه ... قال هو و اللَّه المضطر فى كتاب اللَّه فى قوله: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ:
" به خدا سوگند گويا من مهدى (ع) را مى‏بينم كه پشت به حجر الاسود زده و خدا را به حق خود مى‏خواند ... سپس فرمود:
به خدا سوگند مضطر در كتاب اللَّه در آيه أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ ... او است".
در حديث ديگرى از امام صادق (ع) چنين آمده:
نزلت فى القائم من آل محمد عليهم السلام هو و اللَّه المضطر اذا صلى فى المقام ركعتين و دعا الى اللَّه عز و جل فاجابه و يكشف السوء و يجعله خليفة فى الارض:
"اين آيه در مورد مهدى از آل محمد (ع) نازل شده، به خدا سوگند مضطر او است، هنگامى كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز بجا مى‏آورد و دست به درگاه خداوند متعال بر مى‏دارد دعاى او را اجابت مى‏كند، ناراحتى‏ها را بر طرف مى‏سازد، و او را خليفه روى زمين قرار مى‏دهد".

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه بيان السعادة، ج‏11، ص: 103[=palatino linotype]
از امام صادق عليه السّلام آمده است كه آيه‏ى در قائم آل محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شده كه او به خدا سوگند مضطرّ است آنگاه كه در مقام دو ركعت نماز مى‏گذارد و خداى عزّ و جلّ را فرا مى‏خواند و خداوند دعاى او را مستجاب كرده و كشف سوء مى‏نمايد و او را خليفه‏ى در زمين قرار مى‏دهد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص:437[=palatino linotype]
على بن ابراهيم رحمه اللَّه از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده كه:
«نزلت فى القائم من آل محمد عليهم السلام هو و اللَّه المضطر اذا صلى فى المقام ركعتين و دعا الى اللَّه عز و جل فاجابه و يكشف السوء و يجعله خليفة فى الارض»
يعنى حضرت صادق عليه السّلام فرمود كه آيه كريمه «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ» تا آخر در شأن قايم آل محمد عليهم السلام نازل شده، اوست بخدا قسم مضطرى كه درين آيه مذكور شده چون آن حضرت در مقام ابراهيم دو ركعت نمازگزارد و دعا كند و مناجات نمايد بسوى خداى تعالى اجابت دعاى او كند و دفع كند جميع بديها را ازو بگرداند او را خليفه روى زمين. و از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام روايت كرده كه:
«و اللَّه لكأنى انظر الى القائم عليه السّلام و قد اسند ظهره الى الحجر ثم ينشد اللَّه حقه الى ان قال عليه السّلام هو و اللَّه المضطر فى كتاب اللَّه فى قوله: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ»
يعنى امام عليه السّلام فرمود كه بخدا قسم هر آينه گويا مى‏بينم قايم عليه السّلام را در حالتى كه پشت مبارك خود را بحجر الاسود داده باشد پس بخواهد از خداى تعالى حق خود را تا آنكه گفت امام عليه السّلام كه قايم آل محمد بخدا قسم مضطريست كه در كتاب خداى تعالى در آيه أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ واقع شده پس اول كسى كه با او بيعت كند جبرئيل عليه السّلام است و بعد از آن سيصد و سيزده كس .

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏10، ص: 167
و اخبار بسيارى داريم كه مضطر در اين آيه را تفسير كردند بحضرت بقية اللَّه و گفته‏ايم مكرر كه تفاسير ائمه (ع) بيان مصداق اتم است و حضرت قائم (عج) از تمام انبياء و ائمه اطهار اضطرارش بيشتر است در پرده غيبت مشاهده اعمال و كردار و ظلم‏ها و كفريات و تعديات كه هر كدام بمنزله تيريست بقلب مطهر او اجازه خروج هم ندارد لذا گفتند مهم‏ترين دعاها در دوره غيبت دعا در تعجيل فرج است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype]سوره مبارکه نمل آیه هشتاد و دوم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كانُوا بِآياتِنا لا يُوقِنُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]چون فرمان قيامت مقرّر گردد، بر ايشان جنبنده‏اى از زمين بيرون مى‏آوريم كه با آنان سخن بگويد كه اين مردم به آيات ما يقين نمى‏آوردند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏18، ص: 144 [=palatino linotype]پاورقی[=palatino linotype]
اگر چه رواياتى كه راجع به اين موجود نقل شده، از جهاتى با يكديگر ناهماهنگى (دارند، مع الوصف ناظر بيك حقيقت مهم هستند و آن عبارت است از اينكه در آينده‏اى دور يا نزديك، بايد حقيقت و عدل بر كرسى اقتدار نشيند و باطل و ظلم از زندگى انسان طرد گردد و بنا بر اين، روايات و همچنين آيه، كه كلمه دابه را بكار مى‏برد يا در خصوص ظهور حضرت مهدى (ع) است يا مربوط به پاره‏اى از علائمى است كه مقارن ظهور حضرتش ظاهر مى‏گردند.
مطابق اين روايت، مقصود از آن موجود على (ع) و بنا بر اين روايت در باره رجعت است. ممكن است نظر اين باشد كه آن موجود نمونه‏اى است از على (ع) و همان حضرت مهدى (ع) است بهر حال آيه و روايات ناظر بيك حقيقت و از ملاحم مى‏باشند.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير خسروي، ج‏6، ص: 338[=palatino linotype]
حديث مروى از رسول خدا هم اين معني را تأييد مى‏كند كه از آنحضرت در باب خروج دابه پرسيدند فرمود:
«تخرج من اعظم المساجد حرمة على اللّه تعالى المسجد الحرام- يعني از بزرگترين مساجد يعنى مسجد الحرام كه در نزد خدا محترم است آن دابه خارج شود». انتهى.
(و حضرت قائم هم مطابق اخبار ما از مكّه ظهور فرمايد و بدعوت پردازد) و بنظر قاصر اين ناچيز، ممكن است آيه مباركه ناظر و مخبر بظهور حضرت مهدى عليه السّلام باشد و انسانى كه مفسّر فوق الذكر بآن اشاره كرده است همان موعود منتظر ما و تمام ملل عالم است كه قبل از قيامت بيايد و مردم را از ضلالت تامه برهاند و از مجموع تفاسيرى هم كه از اخبار اهل بيت اطهار عليهم السّلام حاصل شده است اين معنى مستفاد ميشود يعنى كه آيه مباركه مربوط بآخر الزمان و ظهور مهدى باشد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏15، ص: 554[=palatino linotype]
طبق اين روايات، آيه فوق مربوط به "رجعت" است و با آيه‏اى كه بعدا درباره رجعت مى‏آيد هماهنگ مى‏باشد.
مرحوم ابو الفتوح رازى در تفسير خود ذيل آيه فوق مى‏نويسد: بر طبق اخبارى كه از طريق اصحاب ما نقل شده،" دابة الارض" كنايه از حضرت مهدى صاحب الزمان (ع) است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏7، ص: 143[=palatino linotype]
حذيفه و ابو هريره روايت كردند كه عصاى موسى با وى باشد و انگشترى سليمان بانگشترى روى مؤمن را نقش كند و بعصا داغ بر پيشانى كافر نهد، مؤمن را گويد:
اى مؤمن و كافر را گويد: اى كافر و بالاى وى شصت ارش باشد. و از امير المؤمنين علىّ بن ابى طالب عليه السّلام پرسيدند كه او دنبال دارد يا نه؟- گفت: دنبال ندارد، و برو پشم ندارد و محاسن دارد چنانكه مردمان و اين اخباريست از طريقه عامّه مخالفان. و بعضى از اصحاب ما روايت كرده‏اند كه دابّه‏] كنايت است از صاحب الزمان عليه السّلام كه مهدى امّت است حذيفه يمان گفت كه:
رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را پرسيدم كه اين دابّه از كجا بيرون آيد؟- گفت:
از مسجدى كه از آن مسجد بحرمت‏تر نباشد نزديك خداى تعالى يعنى مسجد الحرام بينا كه عيسى عليه السّلام طواف ميكند و مسلمانان با وى طواف ميكنند زمين در زير قدم ايشان بجنبد چنانكه قنديلهاى كعبه بجنبد و كوه صفا شكافته شود از جانب مشعر و او از كوه صفا بدر آيد و مردم را بنام ايمان و كفر ميخواند مؤمن را نقطه سفيد بر روى زند كه همه روى وى از آن نورانى گردد و كافر را نقطه سياه زند كه همه روى وى از آن سياه شود، بر روى اين بنويسد كه: اين مؤمن است، و بر روى آن بنويسد كه اين كافر است عبد الله عمر گفت: از شكاف كوه صفا بيرون آيد سه روز بيرون ميآيد كه هنوز ثلثى بيرون نيامده باشد. حسن بصرى گفت كه: موسى عليه السّلام از خداى تعالى درخواست تا دابّه را بوى نمايد سه شبانه روز بيرون مى‏آمد و در هوا ميشد خلقى و منظرى فظيع ديد گفت: بار خدايا فرمان ده تا با جاى خود شود فرمان يافت و با جاى خود رفت.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏10، ص: 188[=palatino linotype]
وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ
مراد از قول مقول است يعنى آنچه گفته شده كه هذا مؤمن و هذا كافر.
أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ
از مرقد منور خود نجف اشرف بيرون ميآيد و رجعت بدنيا ميكند.
تُكَلِّمُهُمْ
هر كه را بزبان خود.
أَنَّ النَّاسَ
مراد كسانى كه منكر رجعت هستند.
كانُوا بِآياتِنا لا يُوقِنُونَ
آيات الهى ائمة اطهار و ظهور حضرت بقية اللَّه و رجعت ائمة طاهرين و مؤمنين خاص و كفار محض براى انتقام.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه بيان السعادة، ج‏11، ص: 118[=palatino linotype]
هنگامى كه وعده‏ى عذاب كافران برسد و آن هنگام ظهور قائم (عجّ) و قول و گفته‏ى ظهور قائم (عجّ) در عالم صغير و كبير است و تفسير به نزول عذاب هنگام فرا رسيدن قيامت نيز شده است.
أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كانُوا بِآياتِنا لا يُوقِنُونَ
در آن هنگام جنبنده‏اى برانگيزيم كه با آنان سخن گويد.
اين از علامات ظهور قائم (عجّ) است و آن وقتى است كه طلوع آفتاب از مغرب صورت گيرد و جنبنده تفسير به امير المؤمنين عليه السّلام شده و خداوند او را در بهترين صورت بيرون مى‏آورد و با او علامت گذارنده‏اى (متوسّم) هست كه دشمنانش را علامت مى‏گذارد.
و از على عليه السّلام آمده است: من صاحب عصا و علامت گذار و جنبنده‏اى هستم كه با مردم سخن مى‏گويد.
و از على عليه السّلام در حديث ديگرى آمده است: با آن جنبنده انگشتر سليمان عليه السّلام و عصاى موسى عليه السّلام است كه انگشتر را بر صورت هر مؤمن مى‏زند نقش مى‏بندد: او به حقّ مؤمن است، عصا را بر صورت هر كافر مى‏گذارد و در صورت او نوشته مى‏شود: او به حقّ كافر است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏15، ص: 115[=palatino linotype]
طبق اخبار فراوانى كه از طريق اصحاب ما وارد شده (دابة الأرض) كنايه از حضرت مهدى موعود صاحب العصر و الزمان عليه السّلام است- فتوح.
آرى مضمون آيه مورد بحث و اخراج (دابة الأرض) يكى از علائم و مقدمات رجعت محمّد و آل محمّد به دنيا و بر پا شدن قيامت است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن، ج‏15، ص: 75
از امير المؤمنين على- عليه السّلام- پرسيدند:
صفت «دابّة الارض»، كه او دنبال دارد يا نه ندارد؟ گفت: او دنبال ندارد، و وبر و پشم ندارد، انّما او محاسن دارد چنان كه مردان شما. و اين اخبارى است از طريق عامّه مخالفان و موافق اخبارى است كه آمد از طرق اصحاب ما كه گفتند:
«دابّة»، كنايت است از صاحب الزّمان كه مهدىّ امّت است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه نمل آیه هشتاد و سوم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]روزى كه از هر ملتى فوجى- از آنان كه آيات ما را تكذيب مى‏كردند- گرد مى‏آوريم و آنان را به صف برانند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]انوار درخشان، ج‏12، ص: 170[=palatino linotype]
و بعض علماء اماميه باين آيه در باره صحت رجعت استناد نموده‏اند و مفاد آنستكه مراد از يوم كه در آيه اشاره شده بعض افراد كفار محشور ميشوند نه همه مردم بنابراين مفاد آيه صفت روز قيامت نيست كه مجمع عمومى بشر از اولين و آخرين است.
و باستناد اينكه از اهل بيت عليهم السّلام روايات بسيارى در باره قيام مهدى آل محمد عليهم السّلام رسيده كه گروهى از دشمنان و معاندان در آن زمان زنده شده بدنيا بازخواهند گشت و از آنان انتقام گرفته شود و هم چنين گروه بسيارى از اولياء و دانشجويان مكتب قرآن نيز باراده كبريائى زنده شده بدنيا بطور موقت بازخواهند گشت بمنظور اينكه نصرت و يارى دهند قائم آل محمد را و بمقامى ارجمند نائل شوند هم‏چنانكه در زندگى از پروردگار همين درخواست را مينمودند پروردگار انجاز خواهد فرمود.
و شكى نيست كه امر رجعت اموات از اشرار و اخيار امر مقدور و امكان پذير است پروردگار نيز نظاير آنرا در باره امتهاى گذشته اجرا فرموده است مانند قصه عزيز پيامبر كه يكصد سال رحلت نموده و سپس بار ديگر زنده شده بدنيا باز گشته است هم چنين گروهى كه با موسى كليم (ع) در كوه طور و ميقات بوده و با درخواست (أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً) مورد عقوبت قرار گرفته و سپس بدعاء موسى (ع) زنده شده‏اند.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه جوامع الجامع، ج‏4، ص: 495[=palatino linotype]
بعضى از اماميّه از اين آيه براى صحّت رجعت استدلال كرده‏اند به اين دليل خداوند در اين آيه فرموده است: روزى كه از هر جماعتى گروهى را زنده مى‏كنيم، و اين غير از قيامت است چرا كه صفت روز قيامت اين است كه تمام مردم زنده شوند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه جوامع الجامع، ج‏4، ص: 495[=palatino linotype]
در اين باره از ائمّه عليهم السّلام روايتى وارد شده است:
إنّ اللَّه تعالى يحيى عند قيام المهدى عليه السّلام قوما من أعدائهم قد بلغوا الغاية فى ظلمهم و اعتدائهم و قوما من مخلصى أوليائهم قد ابتلوا بمعاناة كلّ عناء و محنة فى ولائهم لينتقم هؤلاء من أولئك و يتشفّوا ممّا تجرّعوه من الغموم بذلك و ينال كلا الفريقين بعض ما استحقّه من الثّواب و العقاب.
خداى متعال هنگام قيام حضرت مهدى عليه السّلام گروهى از دشمنانى را كه ظلم و ستم آنها به نهايت رسيده بوده است و گروهى از دوستان خالص را كه به سبب دوستى آنها به بلاهاى بسيارى گرفتار شده بودند زنده مى‏كند تا دوستان ائمّه از دشمنان خود انتقام بگيرند و با گرفتن انتقام خشم خود را از اندوه و غمهايى كه به آنها رسيده است فرو نشانند و هر دو گروه به قسمتى به كيفر و ثوابى كه شايسته آنند برسند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏18، ص: 145[=palatino linotype]
اماميه كه معتقد به صحت رجعت هستند به اين آيه استدلال كرده‏اند. زيرا آيه مى‏گويد: از هر امتى گروهى را محشور مى‏كنيم. معلوم ميشود روزى كه اين گروه‏ها از هر امتى محشور مى‏شوند، غير از روز قيامت است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير أحسن الحديث، ج‏7، ص: 506[=palatino linotype]
در رابطه با آيه: وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا ... مسئله رجعت مطرح مى‏شود من آنچه را كه در قاموس قرآن در اين باره در ماده فوج نقل كرده و گفته‏ام در اينجا مى‏آورم.
در زمينه آيه بايد دو مطلب در نظر داشته باشيم اول آنكه اگر اين آيه درباره رجعت باشد، آن مخصوص به اهل اسلام نيست بلكه سائر امّتها را نيز شامل است زيرا فرموده: مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً على هذا اگر پيش از قيامت كبرى عده‏اى زنده بشوند از هر امت خواهند بود.
دوم: بنا بر اين آيه، رجعت مخصوص بدكاران و كفار است زيرا فرموده:
فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا ولى روايات رجعت درباره نيكوكاران و بدكاران هر دو است.
بايد دانست روايات از طريق شيعه درباره رجعت بسيار زياد است طالبان تفصيل مى‏توانند بكتاب: «الإيقاظ من الهجعة في اثبات الرجعه» تأليف حر عاملى رحمة اللَّه مراجعه كنند.
در مجمع البيان ذيل آيه فوق فرموده:
اخبار متواتر از ائمه اهل بيت عليهم السّلام وارد شده كه خداوند در روز قيام مهدى صلوات اللَّه عليه و على آبائه و گروهى از دوستان او را كه مرده‏اند زنده مى‏كند تا به ثواب يارى آن حضرت برسند و از ديدن دولت آن حضرت شاد گردند و نيز گروهى از دشمنان آن حضرت را زنده مى‏كند تا انتقام به بينند و ذليل و خوار گردند.
و فرمايد: هيچ عاقلى شك ندارد كه اينكار بر خداوند مقدور است و محال نيست، خدا اينكار را در امم گذشته كرده است، مانند قصه عزير و غيره كه در قرآن مجيد آمده است ولى گروهى از اماميه اخبار رجعت را تأويل كرده و گفته‏اند مراد رجوع دولت و امر و نهى و حكومت آنهاست.
(مثلا مانند حكومت جمهورى اسلامى ايران كه ملاحظه مى‏شود امامان (ع) رجعت كرده‏اند يعنى مرام آنها و منويات آنها عملى مى‏شود).
علّت اين تأويل آنست كه گمان كرده‏اند رجعت منافى تكليف كه در آن امكان شر و فساد وجود دارد ولى در قيامت نه ... از اهل بيت عليهم السّلام وارد شده: روزهاى خدا سه است: روز ظهور، روز رجعت، روز قيامت.
«ايام اللَّه ثلاثة: يوم الظهور و يوم الكرة و يوم القيامة»
ايضا در الميزان از تفسير قمى از حضرت صادق صلوات اللَّه نقل شده: كه به حماد بن عيسى فرموده: مردم درباره اين آيه وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً چه مى‏گويند؟ گفتم: مى‏گويند: آن در قيامت خواهد بود، فرمود آن طور نيست كه مى‏گويند، آن در رجعت است آيا خدا در قيامت از هر امتى فوجى مبعوث مى‏كند. و ديگران را مبعوث نمى‏كند؟ آيه قيامت وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 444[=palatino linotype]
در احاديث متكثر الورود است كه پيش از قيامت در زمان حضرت قايم عليه السّلام جمعى از نيكان بسيار نيك و بدان بسيار بد را بدنيا برميگردانند نيكان را براى آنكه تا ديده‏هاى ايشان از رؤيت دولت ائمه خود روشن گردد و بعضى از اجر نيكيهاى ايشان در دنيا بايشان برسد و بدان را از براى آنكه آزار بكشند و آن دولتى را كه نميخواستند كه باهل بيت عليهم السلام برسد اضعاف مضاعف آن را در دست ايشان ببينند و نيكان از ايشان انتقام كشند و اما ساير مردم در قبرها بمانند تا روز قيامت و بدانجا محشور گردند، و بر عاقل پوشيده نيست كه اين امرى ممكنست و متعلق قدرت الهى ميتواند كه واقع شود بلكه حق سبحانه و تعالى اين معنى را در امم ماضيه بعمل آورده چنانچه قصه عزير و غير آن در قرآن مندرجست افصاح از آن مينمايد و بصحت رسيده از حضرت رسالت‏پناه صلى اللَّه عليه و آله كه هر چه در بنى اسرائيل بعمل آمده زود باشد كه در امت من بعمل آيد.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏7، ص: 38
آيه دليل است بر صحت رجعت و صادق (ع) را پرسيدند كه در رجعت حقتعالى كه را زنده گرداند فرمود كه دو گروه را من محض الايمان و محض الكفر آنكه او ايمان محض دارد و يا كفر محض و نيز از اهل البيت اخبار متعدده و روايات كثيره واقع شده كه حقتعالى زنده گرداند در وقت قايم آل محمد (ص) جماعتى را از دشمنان ايشان كه در دشمنى بنهايت رسيده باشند و جماعتى را از مخلص كه در دوستى و محبت بمرتبه كمال باشند تا داد ايشان را از دشمنان بستانند و هر يكى را از ايندو گروه بعضى از آنچه مستحق آن باشند از ثواب و عقاب بايشان رسانند، و از جمله محبان مخلص بثواب نصرت و معونت قايم (ع) فايز گردند و مبتهج شوند بظهور دولت او و اعداء خود را بكشند و دشمنان مذلت و خوارى خود را ببينند نزد مشاهده علو كلمه قايم و بشمشير انتقام محبان كشته گردند و شكى نيست كه صحت رجعت محال نيست نزد عقل.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه قصص آیه پنجم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و ما بر آن هستيم كه بر مستضعفان روى زمين نعمت دهيم و آنان را پيشوايان سازيم و وارثان گردانيم[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏15، ص: 129[=palatino linotype]
شيخ طوسى مى‏گويد: گروهى از اصحاب ما روايت كرده‏اند: آيه- 5- كه مى‏فرمايد (وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ ...) در شأن مهدى موعود عليه السّلام كه امام قائم و زنده مى‏باشد نازل گرديده است. زيرا خداوند بعد از استضعاف وى منت بر او نهاده، و آن بزرگوار را در زمين، امام و وارث آنچه در دست كافران بوده قرار داده است مؤلف:
و اگر مضمون اين دو آيه را با مضمون ديگر آياتى از قرآن مجيد كه در باره حضرت قائم آل محمّد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم وارد شده‏اند ضميمه كنيم به اين نتيجه مى‏رسيم كه معنى و مشخصات اين حكومتى كه اين دو آيه مى‏گويند همان حكومت جهانى مهدى موعود عليه السّلام است.
اصحاب ما روايت كرده‏اند كه اين آيه شريفه در شأن حضرت مهدى موعود عليه السّلام نازل شده است. زيرا خداى توانا بر او، و پيروانش كه مستضعف خواهند بود منت مى‏گذارد، و ايشان را پيشوا و وارث همه زمين قرار مى‏دهد. و اين قول براى اينكه با ظاهر آيه مورد بحث سازش بيشترى دارد از چند جهت در اولويت قرار دارد:
1- اينكه: الف و لام كلمه (الأرض) براى استغراق است، يعنى شامل همه زمين مى‏شود.
2- اينكه: كلمه (امام) كه مفرد كلمه (ائمه) است نسبت به امام زمان عليه السّلام حقيقت و نسبت به بنى اسرائيل، مجاز مى‏باشد.
3- اينكه: كلمه وارث در باره آن بزرگوار تناسب بيشترى دارد. چرا كه آنحضرت، آخرين نفر امامان و وارث همه است، و دولتش به قيام قيامت متصل خواهد شد.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير أحسن الحديث، ج‏8، ص: 13[=palatino linotype]
در روايت ولادت حضرت مهدى صلوات اللَّه عليه و على آبائه آمده است، كه آن حضرت به وقت ولادت سر به سجده بود و اين آيه را تلاوت مى‏فرمود.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير أحسن الحديث، ج‏8، ص: 18[=palatino linotype]
در مجمع البيان فرموده: بطور صحيح از امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه نقل شده كه فرمود: به خدايى كه دانه را شكافت و انسان را آفريد دنيا بعد از مخالفت و عداوت به طرف ما بر مى‏گردد مانند برگشتن ناقه بد خلق به طرف بچه‏اش، سپس آيه وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ را تلاوت فرمود:
«قال و الذى فلق الحبة و برء النسمة لتعطفن الدنيا علينا بعد شماسها عطف الضروس على ولدها و تلا عقيب ذلك و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض
[=palatino linotype]».
[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 454[=palatino linotype]
. شيخ الطايفه در كتاب غيبت از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده كه:
«قوله: وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ هم آل محمد يبعث اللَّه مهديهم بعد جهدهم فيعزهم و يذل عدوهم»
يعنى مراد از باطن اين آيت آل محمد صلى اللَّه عليه و آله است كه حق تعالى مهدى و قائم آل محمد را برانگيزاند بعد از تعب و آزار بسيار كه آل محمد صلى اللَّه عليه و آله از اعدا كشيده باشند پس غالب گرداند آل محمد صلى اللَّه عليه و آله را و ذليل و خوار سازد اعداء ايشان را.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏7، ص: 48[=palatino linotype]
بروايت صحيحه و اسانيد وثيقه ثابت شده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرموده كه:
و الذى خلق الجنة و برء النسمة لتعطفن الدنيا علينا بعد شماسها عطف الضروس على ولدها
يعنى بآن خداى سوگند كه دانه را بشكافت و آدمى را در رحم صورت نگاشت كه البته عطوفت و مهربانى نمايد دنيا بر ما و مايل شود بعد از سركشى و بدخويى و مانند عطوفت و مهربانى شتر ماده بد خلق و سركش بر ولد خود و بعد از آن اين آيه را تلاوت فرمود كه وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ الايه و عياشى باسناد خود از ابى الصباح كنقنى روايت كرده كه او گفت كه ابو جعفر (ع) روزى در ابو عبد اللَّه (ع) نگريست و فرمود:
هذا و اللَّه من الذين قال اللَّه وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا الايه
بخدا سوگند كه اينكس از آن كسانيست كه حق تعالى فرموده در حق ايشان كه نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا الايه و امام زين العابدين (ع) فرمود كه:
و الذين بعث محمد بالحق بشيرا و نذيرا ان الأبرار منا اهل البيت و شيعتهم بمنزلة موسى و شيعته و ان عدونا و اشياعهم بمنزله فرعون و اشياعه
يعنى بحق آن خداوندى كه محمد را بحق بخلق مبعوث گردانيد مژده دهنده و بيم كننده كه نيكوكاران از ما كه اهل بيتيم و شيعيان ايشان بمنزله موسى و شيعيان اويند و دشمنان ما و اتباع ايشان بمثابه فرعون و اشياع او در بعضى ديگر از احاديث و اخبار منقوله از ائمة معصومين (ع) آمده كه مراد بكريمه نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا مهدى آل محمد است كه حقتعالى جميع روى زمين را از مشرق تا مغرب بتحت تصرف او درآورد و همه كفره را مغلوب و مقهور گرداند تا آنكه در دنيا غير از مؤمن نباشد و اين نهايت منت او سبحانه است و غايت نعمت او.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏16، ص: 18[=palatino linotype]
در نهج البلاغه از على (ع) چنين آمده است:
لتعطفن الدنيا علينا بعد شماسها عظف الضروس على ولدها و تلى عقيب ذلك و نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ ...:
" دنيا پس از چموشى و سركشى- همچون شترى كه از دادن شير به دوشنده‏اش خوددارى مى‏كند و براى بچه‏اش نگه مى‏دارد- به ما روى مى‏آورد ... سپس آيه" وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ" را تلاوت فرمود".
و در حديث ديگرى از همان امام بزرگوار (ع) مى‏خوانيم كه در تفسير آيه فوق فرمود:
هم آل محمد (ص) يبعث اللَّه مهديهم بعد جهدهم، فيعزهم و يذل عدوهم:
" اين گروه آل محمد (ص) هستند، خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى كه بر آنان وارد مى‏شود برمى‏انگيزد و به آنها عزت مى‏دهد و دشمنانشان را ذليل و خوار مى‏كند".
و در حديثى از امام زين العابدين على بن الحسين (ع) مى‏خوانيم:
و الذى بعث محمدا بالحق بشيرا و نذيرا، ان الأبرار منا اهل البيت و شيعتهم بمنزلة موسى و شيعته، و ان عدونا و اشياعهم بمنزلة فرعون و اشياعه:
" سوگند به كسى كه محمد (ص) را به حق بشارت دهنده و بيم دهنده قرار داد كه نيكان از ما اهل البيت و پيروان آنها بمنزله موسى و پيروان او هستند، و دشمنان ما و پيروان آنها بمنزله فرعون و پيروان او مى‏باشند".
(سرانجام ما پيروز مى‏شويم و آنها نابود مى‏شوند و حكومت حق و عدالت از آن ما خواهد بود).

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نور، ج‏9، ص: 17[=palatino linotype]
در روايات بسيار، حضرت مهدى عليه السلام و حكومت آن بزرگوار در آخرالزمان مصداق اتمّ اين آيه معرّفى شده است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه بيان السعادة، ج‏11، ص: 133
و آنان را وارثين زمين قرار مى‏دهيم به سبب ظهور قائم (عجّ) و با خلاص كردن زمين عالم صغير از دست فرعون و قومش، آنان را وارث عالم صغيرشان قرار مى‏دهيم.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه روم آیه پنجم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الرَّحيم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]به يارى خدا. خدا هر كس را كه بخواهد يارى مى‏كند، زيرا پيروزمند و مهربان است[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏10، ص: 360
در اخبار بسيار داريم در ذيل همين آيه شريفه در ظهور حضرت بقية اللَّه كه سر تا سر دنيا در تصرف مؤمنين مى‏آيد و بساط عدل پهن ميشود و ظلم و جور و كفر و شرك و ضلالت از صفحه زمين برداشته ميشود و من جمله در دوره رجعت كه انتقام از ظالمين كشيده مى‏شود و شياطين از بين مى‏روند و ائمه اطهار سلطنت مى‏كنند و مؤمنين در خدمت آنها زندگانى مى‏كنند تا قيام قيامت و فناء دنيا.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه سجده آیه بیست و یکم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و عذاب دنيا را پيش از آن عذاب بزرگ‏تر به ايشان بچشانيم، باشد كه باز گردند[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype] ترجمه جوامع الجامع، ج‏5، ص: 86[=palatino linotype]
مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ مقصود از «عذاب ادنى»، عذاب در اين دنياست مانند قتل، اسارت، و سختيهايى كه قريش در هفت سال خشكسالى تحمّل كردند به طورى كه مردار گنديده را مى‏خوردند. بعضى گويند: مقصود كشتار روز بدر است با شمشير،برخى ديگر گويند: منظور دابّه و دجّال(هر دو از علامات ظهور مهدى عليه السلام است) است.
و ديگرى گويد: عذاب قبر است.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]پاورقی ترجمه رهنما، ج‏3، ص: 376[=palatino linotype]
مفسران گفتند: (عذاب أدنى) رنجها و مصائب دنياست و بيماريها و بلاء دنيا و برخى گفتند: حد و رجم و تعزير است و (عذاب اكبر) به اتفاق عذاب دوزخست. امام باقر (ع) گفت: عذاب اصغر، ظهور مهدى (ع) بود تا باشد كه بازآيند و توبه كنند و اين عذاب، لطف شود ايشانرا در آنچه ايمان آرند و اختيار طاعت كنند تا عذاب اكبر از ايشان بگردد. (
[=palatino linotype]تفسير ابو الفتوح، ج 9، ص 99 و تفسير طبرى، ج 1، ص 1- 110[=palatino linotype]).

[/HR][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏10، ص: 391[=palatino linotype]
شيبانى در كشف البيان از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه «عذاب ادنى» قحط و تنگى، و «عذاب اكبر» خروج حضرت قائم مهدى عجل اللّه فرجه است به شمشير.
2- مفضل بن عمر گويد: از حضرت صادق عليه السّلام اين آيه را سؤال نمودم فرمود: «عذاب ادنى» عذاب سفر، و «عذاب اكبر» حضرت مهدى عليه السّلام به شمشير است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير روح البيان، ج‏7، ص: 124[=palatino linotype]
و الرتب در لباب از تفسير نقاش نقل كرده كه ادنى غلاى اسعارست و اكبر خروج مهدى بشمشير آبدار و كفته‏اند خوارى‏ء دنيا و نگو نسارى‏ء عقبا يا افتادن در گناه و دور افتادن از درگاه قرب اللّه‏..... .

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏7، ص: 241[=palatino linotype]
از ابى جعفر (ع) نقلست كه عذاب اكبر خروج مهدى آل محمد است بر كافران و استيصال همه ايشان بر دست او و برايت ديگر از ايشان منقولست كه عذاب اكبر خروج دابت الارض است و دجال در موضح آورده كه عذاب ادنى جمع خطاست و اكبر كسب اثار و ابو سليمان دارابى گفته كه ادنى خذلانست و اكبر نيران و در لباب آورده از تفسير نقاش نقلكرده كه ادنى غلاى اسعار است و اكبر خروج مهدى بشمشير آبدار و گفته‏اند خوارى دنيا و نگونسارى عقبى يا افتادن در گناه و دور افتادن از قرب اله.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏7، ص: 294
محمّد باقر عليه السّلام گفت: [عذاب أكبر] خروج مهدى آل محمّد بود بر ايشان.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه سجده آیه بیست و هفتم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]آيا نمى‏بينند كه آب را به زمين خشك و بى‏گياه روانه مى‏سازيم تا كشتزارها برويانيم و چارپايان و خودشان از آن بخورند؟ چرا نمى‏بينند؟[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسیر شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 604
آيت:
«أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ»
مثليست كه خداى تعالى بيان كرده در باب رجعت و در باب قايم آل محمد صلى اللَّه عليه و آله به اين معنى كه زمين را كه بسبب ظلم و عدوان خراب گشته بآب عدل قايم آل محمد صلوات اللَّه عليه و عليهم اجمعين تعمير مينمائيم كه خلايق از آن انتفاع برند. و بعد ازين گفته كه چون حضرت رسالت پناه صلى اللَّه عليه و آله خبر رجعت را بمردم رسانيد جمعى گفتند كه:
مَتى‏ هذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‏
و اين آيت معطوفست بآيت:
وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏
كه مراد ازين عذاب ادنى رجعتست چنانچه قبل ازين دانستى. و در كتاب رجعت از حضرت امير المؤمنين روايت كرده كه تأويل آيت:
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ تا آخر
در شأن رجعتست و ظاهر بيان اهل تفسير فتح را بفتح مكه حمل كرده‏اند به اين معنى كه كفار مكه ميگفتند كه فتح مكه كه شما ما را بفتح آن خبر ميدهيد و وعيد مينمائيد بگوئيد كه در كدام وقت خواهد شد؟ و اللَّه اعلم.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه سجده آیه بیست و هفتم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]آيا نمى‏بينند كه آب را به زمين خشك و بى‏گياه روانه مى‏سازيم تا كشتزارها برويانيم و چارپايان و خودشان از آن بخورند؟ چرا نمى‏بينند؟[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسیر شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 604
آيت:
«أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ»
مثليست كه خداى تعالى بيان كرده در باب رجعت و در باب قايم آل محمد صلى اللَّه عليه و آله به اين معنى كه زمين را كه بسبب ظلم و عدوان خراب گشته بآب عدل قايم آل محمد صلوات اللَّه عليه و عليهم اجمعين تعمير مينمائيم كه خلايق از آن انتفاع برند. و بعد ازين گفته كه چون حضرت رسالت پناه صلى اللَّه عليه و آله خبر رجعت را بمردم رسانيد جمعى گفتند كه:
مَتى‏ هذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‏
و اين آيت معطوفست بآيت:
وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏
كه مراد ازين عذاب ادنى رجعتست چنانچه قبل ازين دانستى. و در كتاب رجعت از حضرت امير المؤمنين روايت كرده كه تأويل آيت:
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ تا آخر
در شأن رجعتست و ظاهر بيان اهل تفسير فتح را بفتح مكه حمل كرده‏اند به اين معنى كه كفار مكه ميگفتند كه فتح مكه كه شما ما را بفتح آن خبر ميدهيد و وعيد مينمائيد بگوئيد كه در كدام وقت خواهد شد؟ و اللَّه اعلم.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه سباء آیه پنجاه و یکم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَريبٍ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]اگر ببينى، آن گاه كه سخت بترسند و رهاييشان نباشد و از مكانى نزديك گرفتارشان سازند

[=palatino linotype]

ترجمه الميزان، ج‏16، ص: 592[=palatino linotype]
در تفسير قمى در ذيل آيه" وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ" گفته است: پدرم از ابن ابى عمير، از منصور بن يونس، از ابى خالد كابلى، برايم حديث كرد، كه گفت امام ابى جعفر (ع) فرمود: به خدا سوگند، گويا همين الآن مى‏بينم قائم (ع) را كه به حجر تكيه داده است، آن گاه مردم را در رعايت حقش به خدا سوگند مى‏دهد، و آن گاه مى‏فرمايد:
ايها الناس هر كس با من در باره خدا محاجه كند، من أولاى به خدا هستم، ايها الناس هر كس با من در باره آدم محاجه كند، من اولى و نزديكتر از سايرين به آدم هستم، ايها الناس هر كس با من در باره نوح محاجه كند، من از هر كس ديگر اولاى به نوحم، ايها الناس هر كس با من در باره ابراهيم سخن گويد، و احتجاج كند، من خود از هر كس ديگر نزديك‏تر به ابراهيمم، ايها الناس هر كس با من در باره موسى محاجه كند، من خود اولاى به موسى هستم ايها الناس هر كس با من در خصوص عيسى محاجه كند و آن جناب را به رخ من بكشد، من خود از هر كس ديگر نزديك‏تر به عيسى هستم، ايها الناس هر كس با من در خصوص محمد (ص) محاجه كند من خود از هر كس ديگر به محمد (ص) نزديك‏تر و اولايم، ايها الناس هر كس با من در خصوص كتاب خدا محاجه كند، من از هر كس ديگر به كتاب خدا نزديك‏ترم، آن گاه به مقام ابراهيم مى‏آيد، و در آنجا دو ركعت نماز مى‏خواند، و با سوگند به خدا حق خود را بيان مى‏كند.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏20، ص: 296[=palatino linotype]
ثعلبى اين حديث را در تفسيرش آورده و اصحاب ما اماميّه در احاديث حضرت مهدى (روحى فداه) از حضرت ابى عبد اللَّه صادق و حضرت ابى جعفر باقر عليهما السلام مثل آن را روايت كرده‏اند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير آسان، ج‏16، ص: 204[=palatino linotype]
روايات فراوانى هم از طرق شيعه و سنى وارد شده كه اين آيات در باره فرو رفتن سپاه سفيانى نازل شده كه در (بيداء) اتفاق خواهد افتاد، و آن از علائم ظهور حضرت مهدى موعود (ع) مى‏باشد ...

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير أحسن الحديث، ج‏8، ص: 457[=palatino linotype]
در الميزان فرموده: روايات از طريق شيعه و اهل سنت مستفيض است در اينكه مراد از آيات چهار گانه به زمين رفتن جيش سفيانى است و آن از علائم ظهور حضرت مهدى عليه السّلام است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏18، ص: 153[=palatino linotype]
در روايات فراوانى كه از طرق شيعه و اهل سنت نقل شده اين آيه تطبيق بر خروج" سفيانى" (گروهى كه پيرو مكتب ابو سفيانند و تفاله‏هاى عصر جاهليتند و بر ضد طرفداران حق در آستانه قيام مهدى خروج مى‏كنند) و لشكر او شده است كه آنها به هنگام حركت به سوى مكه به قصد تسخير آن در صحرا گرفتار مى‏شوند، و زمين لرزه شديدى سبب شكافتن زمين و فرو رفتن آنها در آن مى‏شود، در حقيقت بيان يكى از مصاديق" أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ" است كه آنها از نقطه‏اى كه زير پايشان است گرفتار چنگال عذاب الهى مى‏شوند.
مضمون اين حديث را" ابن عباس" و" ابن مسعود" و" ابو هريره" و" ابو حذيفه" و" ام سلمه" و" عايشه" مطابق آنچه در كتب اهل سنت آمده از پيامبر گرامى
اسلام نقل كرده‏اند.
و بسيارى از مفسرين شيعه مانند تفسير" قمى" و" مجمع البيان" و" نور الثقلين" و" صافى" و جمعى از مفسران اهل سنت مانند نويسنده تفسير" روح المعانى" و" روح البيان" و" قرطبى" نيز آن را ذيل آيات مورد بحث آورده‏اند.
مرحوم" علامه مجلسى" روايات متعددى در بحار الانوار از امام باقر (ع) و پيامبر گرامى اسلام در اين زمينه نقل كرده كه نشان مى‏دهد يكى از مصاديق آيات مورد بحث مساله خروج" سفيانى" به هنگام قيام مهدى (ع) است كه خداوند آنها را از نزديكترين مكان گرفته و نابود مى‏كند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير نور، ج‏9، ص: 464[=palatino linotype]
در تفاسير شيعه و سنّى رواياتى آمده است كه رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله اين آيات را به خروج سفيانى به هنگام قيام حضرت مهدى عليه السلام تفسير كرده‏اند كه خداوند از نزديك‏ترين مكان، آنان را نابود مى‏كند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏8، ص: 58[=palatino linotype]
حذيفة اليمان گفت: از رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيدم در وقتى كه حديث فتنه آخر الزمان ميكرد گفت: سفيانى خروج كند از وادى خشك و بدمشق آيد و لشكرى بمشرق فرستد و يكى بزمين بابل بمدينه ملعونه و بقعه خبيثه، لشكر او آنجا روند و بالاى سه هزار مرد بكشند و صد زن را بيشتر شكم بدرند و سيصد مرد معروف از بنى عبّاس بكشند آنگه بكوفه آيند و نواحى كوفه را خراب كنند آنگه روى بشام نهند در اين باشند كه رايت هدى از كوفه پديد آيد و بر عقب ايشان برود و بدو روزه راه ايشان را دريابد و قتلى عظيم كند و اموال و غنيمتى كه دارند بستاند و بردگان از دست ايشان بيرون كند، و لشكر ديگرش بمدينه آيد و سه شبانه روز غارت كنند، و از آنجا بمكّه آيند و چون ببيداء «3» رسند خداى تعالى جبرئيل را گويد برو و ايشان را هلاك كن، او بيايد و پاى بر زمين زند پس زمين ايشان را بيك بار فرو برد و ذلك قوله تعالى [وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ‏] از ايشان دو كس بجهند يكى بشير باشد و يكى نذير يكى بشارت دهد مردمان را بهلاك ايشان، و ديگرى بترساند قوم ايشان را بهلاك ايشان و آن هر دو مرد از جهينه باشند و از اينجا مثل شد:
«و عند جهينة الخبر اليقين»
و در اخبار ما آمده كه:
از علامات خروج مهدى عليه السّلام خسفى باشد بمشرق و يكى بمغرب و يكى ببيدا، و از علامات خروج او خروج سفيانى است كه در اين خبر گذشت و اين رايت هدى كه از كوفه پديد آيد جز رايت مهدى عليه السّلام نباشد على ما جاء فى أخبارنا.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏10، ص: 551
ابن عباس گفته: نزول اين آيه در اصحاب خسف پيداست، و ايشان هشتاد هزار نفر باشند كه از شام به قصد تخريب كعبه معظمه حركت، چون در بيابان مكه رسند همه آنها به زمين فرو روند، پس معنى:
(اخذوا من مكان قريب)
اينست كه خسف شوند از زير قدمها.
و اين جماعت لشكر سفيانى باشند در آخر الزمان كه به امر او قصد تخريب كعبه نمايند، و از اين جماعت دو نفر نجات يابند: يكى بشارت به مكه برد، و ديگرى روى او بر قفا برگشته، خبر خسف قوم به سفيانى رساند.
علائم ظهور ولى عصر عجل اللّه تعالى فرجه:
علامه مجلسى (رحمه اللّه) از حذيفه يمانى روايت نموده شنيدم از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله كه از فتنه آخر الزمان خبر مى‏داد از آن جمله فرمود: سفيانى خروج كند و از بيابان خشك به دمشق آيد، و بعضى لشكر را به مشرق فرستد و جمعى را به مدينه، چون به زمين بابل رسند (ميانه مدينه و بغداد) زياده از سه هزار نفر را بكشند و صد زن را شكم بدرند و سيصد مرد معروف را از بنى عباس به قتل آورند، بعد متوجه كوفه شدند و نواحى آن را خراب كنند، آنگاه روى به شام نهند و در اثناى اين حال رايت هدى از كوفه پديد آيد و بر عقب آنها روان شوند، بعد از دو روز راه به ايشان برسند و اكثر آنها را بكشند و غنيمت اخذ كنند و اسيران را از دست آنها خلاص نمايند. و سفيانى بعضى ديگر از لشكر را به مدينه فرستد و سه شبانه‏روز غارت كنند، و از آنجا به مكّه آيند. چون به «بيدا» رسند، حق تعالى جبرئيل را بفرستد براى هلاك آنها، جبرئيل پاى بر زمين زند و يكبار به زمين فرو روند اينست قول خداى تعالى (وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ فَزِعُوا ...) و دو نفر كه از جهينه‏اند نجات يابند: يكى بشير و ديگرى نذير، بشير بشارت به مكه رساند، و نذير سفيانى را بترساند به هلاكت قوم او، و از اينجا مثل شده كه (و عند جهينة الخبر اليقين) و نزد جهينيه خبر يقين باشد.
و از حضرت باقر و صادق عليهما السّلام و ابو حمزه ثمالى (رحمه اللّه) از حضرت سيد سجاد عليه السّلام فرمودند: او لشگر سفيانى است كه در بيداء هلاك شوند از زير قدمهاشان فرو روند در زمين.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه یس آیه شصت و هشتم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]هر كه را عمر دراز دهيم، در آفرينش دگرگونش كنيم. چرا تعقل نمى‏كنند؟[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نور، ج‏9، ص: 555
عمر به دست خداست. «نُعَمِّرْهُ» سنّت خداوند بر آن است كه پيرى همراه با شكستگى باشد. «نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ» آثار عمر طولانى به دست خداست. آن جا كه خداوند اراده كند، افرادى مثل نوح و مهدى عليهما السلام عمر طولانى مى‏كنند.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه ص آیه هشتاد و یکم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]تا آن روز معين معلوم[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏11، ص: 214[=palatino linotype]
إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ: تا روز وقت معلوم كه معين و مقدر است نزد من و مقدم و مؤخر نشود كه زمان ظهور ولى عصر عجل اللّه فرجه باشد.


[/HR][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 846
دانسته شده كه آن وقت ظهور قائم آل محمد است صلوات اللَّه عليه و آله و در آن وقت حضرت رسالت‏پناه صلى اللَّه عليه و آله بدنيا رجوع خواهد كرد و آن لعين را بر صخره بيت المقدس ذبح خواهد نمود. على بن ابراهيم از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمودند:
كه يوم الوقت المعلوم يذبحه رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله على الصخرة التي فى بيت المقدس»
قالَ گفت ابليس فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ پس قسم بغالبيت و قهاريت تو كه هر آينه گمراه ميگردانم اولاد آدم را أَجْمَعِينَ همه ايشان را إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ مگر بندگان تو را از آن بندگانى كه پاك كرده شده‏اند و حق تعالى ايشان را براى دين و طاعت خود پاك كرده مانند انبيا و اوصيا عليهم السلام.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه زمر آیه هفدهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ الَّذينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى‏ فَبَشِّرْ عِباد[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و كسانى را كه از پرستش بتان پرهيز كرده‏اند و به خدا روى آورده‏اند بشارت است. پس بندگان مرا بشارت ده[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 859
در احاديث اهل بيت عليهم السلام وارد شده كه مراد از طاغوت غاصبين حق آل محمداند و مراد از بشرى بشارت بظهور قائم آل محمد و بقتل اعداى ايشانست.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه زمر آیه شصت و نهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جي‏ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و زمين به نور پروردگارش روشن شود و نامه‏هاى اعمال را بنهند و پيامبران و گواهان را بياورند و در ميان مردم به حق داورى شود و بر كسى ستمى نرود

[=palatino linotype] [=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏3، ص: 887
بعضى گفته‏اند كه مراد نوريست كه پروردگار عالميان بدون توسط جسم مضي‏ء خلق خواهد كرد و از أحاديث ائمه اطهار سلام اللَّه عليهم چنين ظاهر ميشود كه تفسير آيه چنين است كه: و روشن گردد عرصه زمين دنيا در وقت قيام قائم آل محمد صلوات اللَّه عليه و آله بنور امام زمين و زمان كه آن قايم آل محمد است صلوات اللَّه عليه و آله. على بن ابراهيم از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده كه حضرت فرمودند كه: رب الارض امام الارض و چون قيام قايم عليه السّلام قريب بقيام قيامتست پس ربط اين آيه با سابق و لاحق آن كه در بيان احوال قيامت است ظاهر و بين مانند نور آفتاب است وَ وُضِعَ الْكِتابُ و نهاده شود صحايف اعمال در يمين اهل يمين و در شمال اهل شمال وَ جِي‏ءَ بِالنَّبِيِّينَ و آورده شوند پيغمبران بجهت دعوى رسانيدن احكام الهى بامت خود و يا بجهت الزام حجت بر ايشان وَ الشُّهَداءِ و گواهان براى صحت دعوى پيغمبران. على بن ابراهيم گويد كه مراد از شهداء، معصومين عليهم السلام‏اند و بعد ازين گفته كه «و الدليل على ذلك قوله فى سورة الحج: لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا انتم يا معشر الأئمة شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ» يعنى دليل بر اين كه شهدا درين جا ائمه‏اند اينست كه در سوره حج «وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ» را ائمه هدى عليهم السلام اينچنين تفسير كرده‏اند:
«و تكونوا أنتم يا معشر الأئمة شهداء على الناس»
بنا بر آنچه مذكور شد لازم نيست كه حمل كلام على بن ابراهيم بظاهر كنند كه نزول آيه سوره حج چنينست وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ و حكم كرده شود در آن روز ميان بندگان بحق يعنى حق تعالى در آن روز حكم بعدل و راستى كند وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ و حال آنكه ايشان ستم‏ديده نشوند بنقص ثواب يا بزيادتى عقاب.

حذف شود....

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه غافر آیه پنجاه و ششم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]إِنَّ الَّذينَ يُجادِلُونَ في‏ آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ في‏ صُدُورِهِمْ إِلاَّ كِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْبَصير[=palatino linotype]
[=palatino linotype]آنان كه بى‏هيچ حجتى كه از آسمان آمده باشد درباره آيات خدا مجادله مى‏كنند، در دلشان جز هواى بزرگى نيست ولى به آن نخواهند رسيد. پس به خدا پناه ببر كه او شنوا و بيناست[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]ترجمه رهنما، ج‏3، ص: 630[=palatino linotype]
و اما در داستان دجال مترجمان طبرى همى‏گويند كه آيه 56 اين سوره در شأن بيرون آمدن دجال است كه ميفرمايد: إِنَّ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ، إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِيهِ ...
و اين داستان از جمله 28 مسأله است كه جهودان از تورات بيرون آوردند و آنرا پيش پيامبر آوردند و از او پرسيدند و اين آيه نازل شد و به كتاب «فتن»- كه طبرى داستان دجال را از آن نقل كرده- آمده است كه دجال به آخر زمان بيرون آيد و بيرون آمدن يأجوج و مأجوج و مهدى و فرود آمدن عيسى بن مريم همه در يك سال بود.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏8، ص: 157[=palatino linotype]
حديثى كه در باب خروج مهدى از موافق و مخالف منقولست كه:
لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول اللَّه ذلك اليوم حتى يخرج رجل من ولدى اسمه اسمى و كنيته كنيتي يملأ الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما
يعنى اگر باقى نماند در دنيا مگر يك روز خداى تعالى آن روز را دراز گرداند تا كه بيرون آيد مردى كه نام او نام من باشد و كنيت او كنيت من پر سازد زمين را از عدل و داد چنان كه پر شده باشد از جور و ستم، و در اكثر تفاسير مذكور است كه كفار مكه در باب قرآن و بعث مجادله ميكردند و ميگفتند كه قرآن سخن خدا نيست و بعث محالست حق سبحانه اين آيه مذكور را نازل گردانيد يعنى آنان كه جدال كنند در بطلان آيتهاى خدا و در دفع آن كوشند بى‏حجتى و بينه‏اى كه داشته باشند بر انكار و تكذيب آن در صدور ايشان نيست مگر تكبر نمودن بر محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم و اصحاب او و هرگز ايشان بمقتضاى عظمت و تكبر خود نرسند كه آن رياست است يا مرتبه نبوت يا دفع آيات زيرا كه خدا ايشان را ذليل و مقهور گرداند، پس اى محمّد پناه گير بخدا از شر ايشان بدرستى كه خداى تعالى شنوا و بينا است باقوال و افعال ايشان و همه را بجزاء و سزاى خود خواهد رسانيد.

[/HR][=palatino linotype]ترجمه تفسير طبرى، ج‏6، ص: 1614
محمّد بن جرير همى گويد كه اين آيت اندرشان بيرون آمدن دجّال است. و اندر قرآن هيچ جاى ديگر حديث دجّال نيست مگر اندرين آيت.
و اندر كتاب فتن چنين خواندم كه اين بيرون آمدن دجّال و ياجوج و ماجوج و مهدى و فرو آمدن عيسى از آسمان همه بمقدار يك سال اندر باشد. و چون سال از چهار صد بگذرد از هجرت، هر روز چشم مى‏بايد داشت اين هر چهار را كه گفتيم، و لكن بترين همه دجّال است.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه فصلت آیه هفدهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‏ عَلَى الْهُدى‏ فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]اما قوم ثمود، هدايتشان كرديم. و آنها كورى را از هدايت بيشتر دوست مى‏داشتند. تا آنكه به خاطر اعمالى كه مى‏كردند صاعقه عذاب خواركننده آنها را فروگرفت[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏22، ص: 34 پاورقی
تفسير برهان جلد 4 صفحه 107 از حضرت امام جعفر صادق (ع) روايت شده است:
(... وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ ...) كه فرمودند:
راه هدايت را به آنان نشان داديم و در حالى كه راه هدايت را ميشناختند گمراهى را بر هدايت ترجيح دادند، و در روايتى آمده است:
هديناهم يعنى بينا لهم
و نيز در همان كتاب از حضرت صادق (ع) روايت شده فرمودند:
«كذبت ثمود»
فرمودند ثمود گروهى از شيعيان خواهند بود كه خداوند ميفرمايد: (فامّا ثمود ...) و آن صاعقه عذاب شمشير است بهنگام قيام قائم آل محمّد (ع) البته معلوم است كه ثمود علم شخصى قوم صالح است، بنا بر اين اينجا حضرت تأويل آيه را فرمودند باين معنى كه در ميان شيعيان هم قومى ثمود صفت ظاهر خواهد شد كه بجرم تكذيبشان بعذاب دردناك و خفّت بار شمشير حضرت مهدى (ع) گرفتار خواهند شد و چه بسا اين فرمايش حضرت پيشگويى وضع فرقه‏هاى گمراهان بابى و بهايى باشد كه بسان قوم عاد و ثمود تكذيب كرده و عذاب خواهند شد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه فصلت آیه پنجاه و سوم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهيدٌ[=palatino linotype]
[=palatino linotype]زودا كه آيات قدرت خود را در آفاق و در وجود خودشان به آنها نشان خواهيم داد تا برايشان آشكار شود كه او حق است. آيا اينكه پروردگار تو در همه جا حاضر است كافى نيست؟[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]انوار درخشان، ج‏14، ص: 457[=palatino linotype]
در كتاب روضه كافى بسندى از طيار از امام صادق صلّى اللّه عليه و آله روايت نموده كه در باره آيه (سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ) فرمود خسف و مسخ و عقوبت ديگر است راوى سؤال نمود حتى يتبين لهم فرمود آنرا واگذار كه قيام قائم مهدى موعود است.
و در كتاب ارشاد مفيد از على بن ابى حمزه از امام ابو الحسن موسى عليه السّلام در باره آيه فرمود حوادث و فتنه‏ها در آفاق و اقطار جهان است و مسخ در باره دشمنان حق است و نيز در روضه كافى بسندى از ابى بصير از امام صادق عليه السّلام در باره آيه فرمود پروردگار بآنها مسخ را ارائه ميدهد و عقوبت مينمايد و در اقطار جهان نيز نقص آفاق را خواهند مشاهده نمود و قدرت پروردگار را در اقطار و در باره خود ميدانند راوى سؤال نمود (حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ) امام فرمود خروج و ظهور قائم همان امر حق و ثابت است نزد پروردگار كه مردم آن را بطور حتم خواهند مشاهده نمود.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير أحسن الحديث، ج‏9، ص: 450[=palatino linotype]
در بعضى از روايات، «آياتنا» به علائم ظهور حضرت مهدى صلوات اللَّه عليه و على آبائه و «انّه» به خود آن حضرت تفسير شده است.
«عن ابى عبد اللَّه عليه السّلام في قول اللَّه عز و جل سنريهم آياتنا في الافاق ... قال خسف و مسخ و قذف قال قلت: حتى يتبين لهم قال دع ذاك قيام القائم عليه السّلام» (تفسير برهان).

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير شريف لاهيجي، ج‏4، ص: 30[=palatino linotype]
در روضه كافى از حضرت صادق عليه السلم روايت كرده كه آن حضرن در تفسير اين آيه چنين فرمودند كه زود باشد كه بنمائيم ايشان را در وقت رجعت و ظهور دولت قايم آل محمد حجتهاى داله بر حقيت او را در آفاق بباريدن سنك و غير آن، و در نفسهاى ايشان بفرو رفتن بزمين و مسخ صورت تا ظاهر شود كه قايم آل محمد حق است. بنا برين ضمير «سنريهم» راجع بجاحدين امامت صاحب العصر و الزمان عليه السلم است.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏8، ص: 200
آيات آفاقى غلبه دين اسلام است بوقت ظهور حضرت صاحب الزمان عليه صلوات اللَّه الملك المنان و أنفسى آنچه در زمان پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلّم واقع شد از فتح مكه.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه شوری آیه دوم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]عسق[=palatino linotype]
[=palatino linotype]عين، سين، قاف[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏11، ص: 394[=palatino linotype]
حم عسق: در اين كلمه شريفه اقوالى است
1- در معانى الاخبار- از حضرت صادق عليه السّلام معناى آن: الحكيم المثيب العام السميع القادر القوى.
2- رمزى است به عطايا كه خدا به حضرت سيد الانبياء صلّى اللّه عليه و آله مرحمت فرموده: «حا» حوض كوثر كه مواليان از آن سيراب شوند. «ميم» ملك محدود كه از شرق و غرب به اعتراف امت عالى همت او در آيد. «عين» عزّ نامحدود او كه اعز اشياء است. «سين» سناء مشهور او كه مرتبه هيچكس به او نمى‏رسد. «قاف» مقام محمود او در شب معراج كه مقام اوادنى و در قيامت كه شفات كبرى است.
3- «حا» از رحمن، «ميم» از مجيد، «عين» از عالى، «سين» از قدوس، «قاف» از قاهر.
4- از ابن عباس نقل شده كه «عين» علامت عذاب، «سين» نشانه مسخ، «قاف» اثر قذف، «سنگ باريدن». در آثار آمده كه وقتى اين آيه نازل، اثر ملال بر جبين مبارك حضرت ظاهر شد گفتند: يا رسول اللّه چرا دلتنگ شدى؟
فرمود: مرا خبر دادند به بلائى كه به امت من فرود آيد و آن خسف و مسخ و قذف و امثال آن از خروج دجال و ساير وقايع كه در زمان خروج حضرت مهدى و نزول عيسى عليهما السّلام ظاهر شود.
5- تفسير برهان- تأويل ديگر از حضرت باقر عليه السّلام فرمود: حم، حتم و «عين» عذاب، و «سين» سنون «قحطى» مانند قحطى زمان حضرت يوسف عليه السّلام، و «قاف» قذف «باريدن سنگ» و مسخ مى‏باشد در آخر الزمان به سفيانى و اصحاب او و مردمى از كلب سى هزار نفر خارج شوند با او و آن زمانى است كه خارج مى‏شود قائم «عجل اللّه فرجه» عليه السّلام به مكه و او است مهدى اين امت.


[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏8، ص: 202[=palatino linotype]
از بكر بن عبد اللَّه المزنى روايتست كه حاء حربى است كه ميان قريش و اعداى ايشان واقع شده، و ميم ملك بنى اميه، و عين علو عباسيان، و سين سناى مهدى، و قاف قوم عيسى كه در وقتى كه از آسمان فرود آيد برفاقت قوم خود ترسايان را بكشد و كليسا را خراب كند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏8، ص: 203[=palatino linotype]
خبرى كه جابر بن عبد اللَّه از رسول صلى اللَّه عليه و آله و سلّم روايت كند كه مدينه‏اى بنا كنند ميان دجله و دجيل و قطربل و صراط، جباران اهل زمين آنجا گرد شوند و مالهاى عالم را آنجا كشند خداى تعالى آن شهر را با جميع جباران بزمين فرو برد، و ابو الجواز از عبد اللَّه عباس روايت كند كه عين علامت عذابست، و سين نشانه مسخ، و قاف اثر قذف، و نيز ثعلبى از ابن عباس نقل ميكند كه از امير المؤمنين عليه السّلام اين كلمه را استفسار نمودم فرمود كه حاء حرفست و ميم مهلكه، و عين عذاب، و سين مسخ، و قاف قذف، و مؤيد اينقولست اينكه در آثار وارد شده كه چون اين آيه آمد اثر اندوه و ملال بر جبين مبارك سيد عالم ظاهر گشت گفتند يا رسول اللَّه چرا دلتنگ شدى فرمود كه مرا خبر دادند ببلايى كه بامت من فرود آيد و آن خسف است و مسخ و قذف و امثال آن از خروج دجال و ساير وقايع كه در زمان خروج مهدى و نزول عيسى عليه السّلام پيدا شود پس بنا بر اين كلام وحى ملك علام است بسوى سيد انام صلى اللَّه عليه و آله و سلّم كه مشعر است بر حدوث وقايع و فتن كه بعد از او ظاهر شود.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج‏9، ص: 12[=palatino linotype]
از رسول صلّى اللّه عليه و آله روايت كردند كه چون اين آيت آمد رسول صلّى اللّه عليه و آله دلتنگ شد گفتند: يا رسول اللّه چرا دلتنگى؟ گفت: مرا خبر دادند ببلائى كه بامّت من فرود آيد خسف و مسخ و قذف و آتشى كه ايشان را جمع كند و بادى كه ايشان را بدريا اندازد بكر بن عبد اللّه المزنى گفت: [حا] حربى باشد ميان قريش و موالى دست قريش را باشد بر موالى [ميم‏] ملك بنى اميّه است [عين‏] علوّ عبّاسيان است [سين‏] سناء مهدى است و [قاف‏] قوّت عيسى عليه السّلام كه از آسمان فرود آيد و ترسايان را بكشد و كليساها را خراب كند.

[/HR][=palatino linotype][=palatino linotype]تفسير جامع، ج‏6، ص: 186
و بسند ديگر از حضرت باقر (ع) در تأويل اين حروف روايت كرده كه فرمود:
حم عزيمة و قضاء حتمى خداوند تعالى است و عين اشاره بعذاب پروردگار است و سين بمعناى سيكون يعنى بزودى خواهد شد و اشاره بسالهائى است كه عذاب واقع خواهد شد و قاف اشاره بقذف و مسخى است كه در آخر زمان و خروج سفيانى و اصحابش واقع ميگردد كه مصادف با آن حضرت ولى عصر (عج) در مكه معظمه ظهور خواهد فرمود.
و نيز يحيى بن ميسرة الخثعى از حضرت باقر (ع) روايت كرده كه ميفرمود حم عسق عدد سالهاى حضرت حجة قائم (عج) ميباشد.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه شوری آیه چهل و سوم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُور[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و آن كه صبر كند و از خطا درگذرد، اين از كارهاى پسنديده است[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏20، ص: 471
در بعضى از روايات آيات فوق به قيام حضرت مهدى (عج) و انتقام او و يارانش از ظالمان و مفسدان در ارض تفسير شده، و همانگونه كه كرارا گفته‏ايم اينگونه تفسيرها از قبيل بيان مصداق واضح و روشن است و مانع از عموميت مفهوم آيه نيست.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه زخرف آیه بیست و هشتم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً في‏ عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]و اين سخن را در فرزندان خود سخنى پاينده كرد، باشد كه به خدا باز گردند
[=palatino linotype]

[=palatino linotype]
[=palatino linotype]تفسير اثنا عشري، ج‏11، ص: 466
در احاديث آل عصمت وارد شده كه اين آيه در حق ايشان نازل شده:
1- در اكمال الدين- از حضرت سجاد عليه السلام، در علل- از حضرت باقر عليه السلام، در معانى- از حضرت صادق عليه السلام فرمود:
فينا نزلت هذه الاية و جعلها كلمة باقية فى عقبه و الامامة فى عقب الحسين إلى يوم القيمة.
يعنى در حق ما نازل شده اين آيه، و قرار داد كلمه باقيه را در عقب او، يعنى امامت را در اولاد حضرت حسين عليه السلام تا روز قيامت.
2- در مناقب از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله سؤال شد از اين آيه، فرمود:
جعل الإمامه فى عقب الحسين يخرج من صلبه تسعة من الائمّة منهم المهدىّ هذه الأمّة.
يعنى: امامت در صلب حضرت حسين عليه السّلام است، خارج مى‏شود از صلب او نه نفر از ائمه، از ايشان است مهدى اين امت.

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه دخان آیه دهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبين[=palatino linotype]
[=palatino linotype]چشم انتظار روزى باش كه آسمان به آشكارا دود بياورد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]تفسير نمونه، ج‏21، ص: 164
حذيفه سؤال مى‏كند: يا رسول اللَّه (ص) و ما الدخان فتلا رسول اللَّه (ص)
فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِينٍ، يملأ ما بين المشرق و المغرب، يمكث اربعين يوما و ليلة، اما المؤمن فيصيبه منه كهيئة الزكمة، و اما الكافر بمنزلة السكران يخرج من منخريه و اذنيه و دبره.
" اى رسول خدا! منظور از اين دخان چيست؟ پيامبر (ص) در پاسخ آيه شريفه فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِينٍ را تلاوت فرمود، سپس افزود:
دودى است كه ميان مشرق و مغرب را پر مى‏كند و چهل شبانه روز باقى مى‏ماند، اما مؤمن حالتى شبيه زكام به او دست مى‏دهد، و اما كافر شبيه مست خواهد شد، و دود از بينى و گوشها و پشت او بيرون مى‏آيد".
در حديث ديگرى از" ابو مالك اشعرى" از رسول خدا (ص) آمده است:
ان ربكم أنذركم ثلاثا: الدخان ياخذ المؤمن منه كالزكمة، و ياخذ الكافر فينفخ حتى يخرج من كل مسمع منه، و الثانية الدابة، و الثالثة الدجال:
" پروردگار شما، شما را به سه چيز انذار كرده است: دخان (دود) كه اثرش در مؤمن همچون زكام است، و اما كافر تمام جسمش باد مى‏كند و دود از تمام منافذ بدنش بيرون مى‏آيد، و دوم دابة الارض، و سوم دجال".
در باره دابة الارض در جلد 15 صفحه 551 ذيل آيه 82 نمل توضيح كافى داده شده است.
شبيه همين معنى در مورد" دخان" از" ابو سعيد خدرى" از پيغمبر اكرم نقل شده است.
در رواياتى كه از طرق اهل بيت نقل شده نظير همين تعبيرات بلكه مشروحتر ديده مى‏شود: از جمله در روايتى از امير مؤمنان على (ع) مى‏خوانيم كه مى‏گويد رسول خدا (ص) فرمود:
عشر قبل الساعة لا بد منها: السفيانى، و الدجال، و الدخان، و الدابة، و خروج القائم (ع)، و طلوع الشمس من مغربها، و نزول عيسى، و خسف بالمشرق و خسف بجزيرة العرب، و نار تخرج من قعر عدن تسوق الناس الى المحشر:
" ده نشانه است كه قبل از قيامت به هر حال ظاهر مى‏شود سفيانى، دجال، دخان، دابة الارض، قيام حضرت مهدى (ع)، طلوع آفتاب از مغرب، نزول عيسى، زلزله فرو برنده‏اى در مشرق، و زلزله‏اى همانند آن در جزيرة العرب، و آتشى كه از اعماق عدن برمى‏خيزد و مردم را به سوى محشر مى‏راند"

[="Palatino Linotype"][="Black"]

[=palatino linotype][=palatino linotype]سوره مبارکه جاثیه آیه چهاردهم[=palatino linotype]
[=palatino linotype]قُلْ لِلَّذينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْماً بِما كانُوا يَكْسِبُون[=palatino linotype]
[=palatino linotype]به كسانى كه ايمان آورده‏اند، بگو: از خطاى كسانى كه به روزهاى خدا باور ندارند درگذريد، تا خود، آن مردم را به جزاى اعمالى كه مرتكب شده‏اند پاداش دهد[=palatino linotype]

[=palatino linotype]

[=palatino linotype]أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏12، ص: 114
حديث از حضرت صادق (ع) است كه ايّام اللَّه سه يوم است:
روزى كه حضرت بقيّة اللَّه ظاهر ميشود و اينها زنده ميشوند و از آنها انتقام ميكشد، و روزى كه ائمّه اطهار رجعت ميفرمايند و از ظالمين بآنها انتقام ميكشند، و روز قيامت كه خداوند از آنها انتقام ميكشد.

موضوع قفل شده است