`*ღ*´ کلبه احزان `*ღ*´ اشعار و پیامک ویژه امام زمان علیه السلام

تب‌های اولیه

4029 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="DarkOrange"][="#FF8C00"]مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا

گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا

کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست

قطره شدم که راهی دریا کنی مرا

پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم

شاید قرار نیست مداوا کنی مرا

من آمدم که این گره ها وا شود همین!

اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا

حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم

حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا

من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام

وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا

آقا برای تو نه ! برای خودم بد است

هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا

من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی

وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا

این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین

شاید غلام خانه زهرا کنی مرا

[/][/]

[="DarkOrange"][="#FF8C00"]گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن

گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم

گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم[/][/]

[="DarkOrange"][="#FF8C00"]پنجشنبه های انتظار

وقتی که عاشقی،وقتی که تموم جاده های عالم برایت ارزوی اومدن تک سواری رو زنده میکنه که با اومدنش اسمون ستاره بارون میشه و تو کولبارش نشونی تمام جاده های ناتموم رو داره....نشونی جاده ای که به هبوط بوته گل یاسی ختم میشه که سال های سال از عطرش مست بودی....
پنجشنبه شب ها حتی از غروب جمعه هم دلگیرتره،دلشوره داری....یه هفته تموم چشم به راه اومدنش بودی و حالا دیر کرده.دلت بی قراری میکنه دوست داری راه بری و صلوات بفرستی،صدقه کنار بگذاری و دعای خیر کنی و اگر باز هم نیومد.... رو به قبله بشینی،موها رو پریشون کنی و چشمارو خیس اشک انتظار و دعا کنی،دعا کنی که این جمعه،جمعه موعود باشه....غروب های پنجشنبه دلهای گرفته و قلب های بی قرار راحت تر از چشم ها بهاری میشن.بعضی از پنجشنبه ها ارزو میکنی که ای کاش یه جایی بود دور از این شهر پرهیاهو یه گوشه دنج و خلوت که فقط اونایی که عاشق عشق بودند،نه عاشق یه معشوق فانی،اونهایی که هنوزهم توی این عصر شلوغ و پر از روزمرگی،نوای قلبشون رو میشنون نشونی اونجا رو داشتن!!!!اونوقت همه ی عاشقا پنجشنبه شب ها دست دلشون رو میگرفتن ومی اومدن در محفلی که میزبانش هزاران نام داره و هزاران هزار لطف ،تمام شب فقط نوای ((اللهم انی اسلک و...)) شنیده میشد و برای اومدنش ختم ((امن یجیب)) میگرفتیم و تا صبح با چشمانی اشک بارفریاد میزدیم ((اللهم عظم البلا و برح الخفا)). میدونم اگر 313 قطره اشک،خالصانه و با عشق ریخته بشه،فرداش همون روز موعود....همون روزی که مسیحا نفسی سبز پوش می اید و همه ی بیمارها شفا میگیرن.همون روزی که راه عبورش پر از عطر اقاقیا میشه و یاس های عاشق برای جوانه زدن در زیر پاهاش با هم رقابت میکنن.روزی که عاشقای واقعیش اونایی که خرابشن می تونن خاک رهشو ببوسن.
محبوب من!
پنجشنبه بازم اومد و گذشت،پنجشنبه بازم گذشت و 313 قلب عاشق نبود که برای اومدنت اسمون چشاشو ابری کنه و ((امن یجیب)) بخونه،جمعه اومد و شما نیومدید تا برای زخم های کهنه دلامون مرحم و برای جاده های بی عبور عشق،رهگذر باشید!!!
غروب جمعه بازم مثل قبل دلگیره بازم باید یه هفته دیگه چشم انتظار باشم!!!!!!
این بار می خوام چشامو به اسمون بدم و از خورشید سرخ نیمه جون بخوام اگه پیشت اومد.به نیابت از تموم عاشقات بر خاک رهت بوسه بزنه.
التماس دعا*
[/][/]

[="DarkOrange"][="#FF8C00"]

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي

اي آنکه در حجابت درياي نور داري

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟

برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما

کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت

کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

[/][/]

[="DarkOrange"]از ميان اشک ها خنديده مي آيد کسي
خواب بيداري ما را ديده مي آيد کسي

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوي بيشه خشکيده مي آيد کسي

مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
در سلام بادها پيچيده مي آيد کسي
[="#FF8C00"][/]
کهکشاني از پرستو در پناهش پرفشان
آسمان در آسمان کوچيده مي آيد کسي

خواب ديدم , خواب ديده در خيالي ديده اند
از شب ما روز را پرسيده مي آيد کسي[/]

[="DarkOrange"][="#FF8C00"]خدا کند که بهار رسیدنش برسد

شب تولد چشمان روشنش برسد

چو گرد بر سر راهش نشسته ام شب و روز

به این امید که دستم به دامنش برسد

هزار دست پر از خواهشند و گوش به زنگ

که آن انارترین روز چیدنش برسد

چه سالها که درین دشت ، خوشه چین ماندم

که دست خالی شوقم به خرمنش برسد

بر این مشام و بر این جان چه میشود یارب!

نسیمی از چمنش بویی از تنش برسد

خدای من دل چشم انتظار من تا چند

به دور دست فلک بانگ شیونش برسد؟

چقدر بر لب این جاده منتظر ماندن؟

خدا کند که از آن دور توسنش برسد[/][/]

[="DarkOrange"][="#FF8C00"]یا اباصالح المهدی(عج) :

ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن

صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن

چشمم به راه ماند بیا و شبی از این

پس کوچه های خاکی قلبم عبور کن

آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان

قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن

آقا بیا و روضه بخوان ، زینب (س) است و شام

با اشک روضه قلب مرا هم بلور کن

آقا بیا و روضه بخوان روضه ی عطش

یادی ز مشک پاره و اشک و تنور کن

صبر و قرار رفته ز دلهای عاشقان

با دست عشق آتش دل را صبور کن

راه نفس نمانده بیا ای گل امید

اقا بیا و رنج و بلا را تو دور کن

دجال های دشمن دین جلوه کرده اند

چشمان فتنه های زمان را تو کور کن

[/][/]

[=arial][=arial]یوسفی را منتظرم که قرنهاست گرگها هرگز به او دست نیافته[=arial] و نخواهند یافت [=arial]...

[="DarkOrange"]اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش

نجف رفتی کربلا رفتی کاظمین رفتی یاد ما هم باش

مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر مادرت زهرا

به دیدارقبقر بی شمع مجتبی رفتی یاد ما هم باش

زیارت نامه که میخوانی در کنار آن تربت خاموش

به دنبال قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش

بغل کردی قبر مادر را جای ما هم او ار زیارت کن

همان لحظه که به احوالش از نوا رفتی یاد ما هم باش

شب جمعه کربلا رفتی یادما هم کن چون زدی بوسه

کنار قبر ابوالفضل با وفا رفتی یاد ما هم باش

بزن بوسه جای ما روی قبر عباس و اکبر و اصغر

سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یاد ما هم باش

به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه

برای بوسیدن آن دردانه ها رفتی یاد ما هم باش

نماز حاجت که میخوانی از برای فرج یاد ما هم باش

شدی محرم در مراسم حج یا صفارفتی یاد ما هم باش

دعا کردی از برای معراج التماس دعا یاد ما هم باش

به هرجا رفتی برو مهدی هر کجا رفتی یاد ما هم باش

به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه

به یاد این نوکر درب آستان رفتی یاد ماهم باش

بغل کردی قبر مادر را جای ما هم او ار زیارت کن

همان لحظه که به احوالش از نوا رفتی یاد ما هم باش

شب جمعه کربلا رفتی یادما هم کن چون زدی بوسه

کنار قبر ابوالفضل با وفا رفتی یاد ما هم باش

بزن بوسه جای ما روی قبر عباس و اکبر و اصغر

سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یاد ما هم باش

به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه

برای بوسیدن آن دردانه ها رفتی یاد ما هم باش

نماز حاجت که میخوانی از برای فرج یاد ما هم باش

شدی محرم در مراسم حج یا صفارفتی یاد ما هم باش

دعا کردی از برای معراج التماس دعا یاد ما هم باش

به هرجا رفتی برو مهدی هر کجا رفتی یاد ما هم باش

به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه

به یاد این نوکر درب آستان رفتی یاد ماهم باش

[/]

[="DarkOrange"]در اضطراب چه شب‌ها که صبح شان گم شد
چـه روزهـا کــــه گـرفـتـــــار روز هـفــــتـم شد

چه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسید
و جـمـعــــه روز تـفــــرّج بـــــرای مـــــردم شـد!

چه قــدر شنبـه و یـک شنبـه و دوشنـبه رسید
ولی همـیشه و هـر هـفـتـه جـمـعـه ‌هـا گم شد

چه هفته‌ها که رسید و چه هفته‌ها که گذشت
شمـارشی کــه خلاصـه بـه چـنـد و چـنـدم شد

و هـفـتـه‌ای که فـقـط ریـشه در گذشتن داشت
بـرای شعـله کـشیـدن بـه خـویـش هـیـزم شد

نـه شنـبـه و نـه بـه جـمـعـه، نـه هیـچ روز دگر
در انتــظار تـو قـلـبـی پـــر از تـلاطـــــم شد !؟

کـــدام جــمـعـه‌ مـــوعـــود می‌زنـی لـبـخـنـد
بـه این جـهـان کـه پـر از قـحطی تبسم شد؟

بــرای آمــدنـت جـــمــعــه‌ای مـعـــیــن کـــن
کـه هـفتـه‌ها همـه‌شـان خـالی از تـرنـم شد

[/]

[="DarkOrange"]فریب ما مخور آقا دروغ می گوییـــــــــــــــم

به جـان حضرت زهرا (س) دروغ می گوییــم

چه ناله ای چه فراقـــی چه درد هجـــــــــــرانی

نیا نیا گل طــــــــــاهــــــــــا دروغ می گوییـــــــــم

تمام چشـــــــــم براهی و انتظـــــــــــــــــــار و فراق

و ندبـــــــه های فـــــــــــــــــــــرج را دروغ می گوییـــم

دلی که مامن دنیــــــــــاست جـــــــــــــای مولـا نیست

اسیــــــــر شـهــــــــــــــــــــــــوت دنیــــا دروغ می گوییـــم

زبان سخن ز تو گوید ولـی بــــــــــــــــــــــــــرای مقــــــــام

به پیش چـشم خـــــــــــــــدا هم دروغ می گوییـــــــــم

کدام نالـــــه غـربــــــــت کــــــــدام درد فــــــــــــــراق

قســـم بــــه ام ابیــــــــها دروغ می گوییـــــــــم

خلاصه ای گل نرگس کسی به فکرتو نیست

و مـا به وسعت دریا دروغ می گوییــــــــم

مرا ببخش عـــــزیزم که باز می گویم

نیا نیا گل طاها دروغ می گوییـم

[/]

[="DarkOrange"]

مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان

که من گدایم و هستی تو شاه مهدی جان

در انتظار تو شاها گذشت عمر عزیز

نگشت حاصل من غیر آه مهدی جان

شها فقیرم و مسکین و بر سر راهت

نشسته ام به امید نگاه مهدی جان

من عاشقم که ببینم جمال تو آیا

بود به سوی جناب تو راه مهدی جان؟

بحق حرمت اجداد خود نما نظری

ز مرحمت به من رو سیاه مهدی جان

خمید پشت من که از بار معصیت شاها

نموده ام همه عمر اشتباه مهدی جان

[/]

[="DarkOrange"]


زمین دلتنگ و مهدى بیقراراست‏

فلک شیدا، پریشان روزگار است

دلا، آدیـــــــنه شد، دلبر نیـــــامد

غـــروب انتـــظارم سرنــــــــیامد

همه دلــــــها پر از آه و غم و درد

همه آلاله‏ها پـــــــــــژمرده و زرد

نفس‏ها خـــسته و در دل خموشـند

فغانها بى‏ صدا و پرخروشــــــــند

نه رنگى از عدالت، نى از صداقت‏

در و دیوار دارد نقش ظــــــلمت

شده پرپر گـــــــــل مهر و محـبّت‏

همــه دلـــــــها شده سرشار نفرت

شده شام یتیمان، نالــــــه و اشــک‏

برد هرکــس به کاخ دیگرى رشک

شده پژمـــــــرده غنچه در چمنزار

بگشت آواره گل در کوى گـــــلزار

نشسته دیو بر دلـــــــــــهاى خفته‏

همه جا بذر نومــــــــــــیدى شکفته

زده زنـــــــــــگارها آئین و مذهب‏

دمى، رویى زسرور نیست یا رب

به اشک چشم و مهر و ماه، سوگند

به آه و ناله دلــــــــــــــهاى دربند

اگر نرگس زهجرت زار زار است‏

شقایق تا قیامت دغـــــــــدار است‏

[/]

[="Blue"]

تواي غريب كه دردغريب مي داني
جواب ناله ي امن يجيب مي داني

رفيق بودن تو درد سر نمي خواهد
تو بهتر از همه حال غريب مي داني

زبس كه خوب وكريم و رئوف و اقايي
مرا براي رفاقت حبيب مي داني

سخن نگفته به درمان دل شوي مشغول
چه خوب درد مرا اي طبيب مداني

تويي كه در همه دم خسته را پذيرايي
كه هر فرود و فراز و نشيب مي داني

گره گشاي دل وروح وجسم وجاني تو
تويي كه قسمتم راز هرنصيب مي داني

ز پلك زخمي و اشك غريب اشنايي
كه رنگ خوني شيب الخضيب مي داني

[/]

آقاجان
صبرم از كاسه دگر لبريز است اين اين جمعه "نيايي" چه كنم؟
آنقدر من خجل از كار خودم اگر اين جمعه "بيايي" چه كنم؟

[="DarkOrange"][="#FF8C00"]
ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری
کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی
ای آنکه در حجابت دریای نور داری
من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟
برعکس چشمهایم چشمی صبور داری
از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما
کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟
در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت
کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟
اگر چه روز من و روزگار می گذرد
دلم خوش است که با یاد یار می گذرد
چقدر خاطره انگیز و شاد و رویایی است
قطار عمر که در انتظار می گذرد
به ناگهانیِ یک لحظه عبور سپید
خیال می کنم آن تک سوار می گذرد
کسی که آمدنی بود و هست، می آید
بدین امید، زمستان، بهار، می گذرد
نشسته ایم به راهی که از بهشت امید
نسیم رحمت پروردگار می گذرد
به شوق زنده شدن، عاشقانه می میرم
دو باره زیستنم زین قرار می گذرد
همان حکایت خضر است و چشمه ظلمات
شبی که از بَرِ شب زنده دار می گذرد
شبت همیشه شب قدر باد و، روزت خوش
که با تو روز من و روزگار می گذرد[/]
[/]

سـلام مــولای مهــــربان مــن ...

میدانستــی تمـــام ثانیـــه های حضـــورم در هستـــی با حضـــورت در هستــــی


- گـــره - خـــــورده .. آنچنــــان با منــــی که گاهـــــی خـــودم را هم فرامـــوش می کنـــــم ..

نمی دانـــــم مـــــن تـــــو را بی نهایــــت دوستـــ دارم یا تـــــو مــــن را

امــــا فکـــــر کنـــــم - تــــو - بیشتــــر مـــــن را دوستـــــ داری

چـــــرا کــــه اکثـــــر اوقـــــات فکـــــرت را ، یــــادت را ، خیـــــالت را ،

صـــــدای قـــــــدم هـــایــــت را ،

شــــور جاریـــــه حضـــــورت را به ســـــراغ دل مــــن میفرستــــــــــی

کــــه بدانــــــم چقـــــــدر به یـــــــاد مــــن هستــــی و مــــــرا دوستــــــــــ داری ..

جانــــم به قربــــــــان دل مهربانـــــت مــــــــولای مـــــــن ..

می دانــــــم این هـــــزار ســـــال را هــــم بهانــــــه ی دوستــــــــ داشتنـــــم

در پــــرده مانــــدی کـــه انســــان شـــــوم و به نزدیکیــــه دروازه ی انتظـــــارت برســــم ..

کـــــاش من هـــــم تــــو را همیـــــن انـــــدازه دوستـــــــ می داشتـــــم

تـــــا لااقـــــل یکــــ ســــــال نـــــه یکـــــــ مـــــاه نـــــه یکـــــ هفتــــــه نــــه

یکـــــ روز نـــــه یکـــــ ساعــــت را با یـــــاد تـــو بگذرانــــم ..

برایــــم دعــــــا کن مـــــولای مــــــن کـــــه تـــــا آمــــــــدنت ،

مــــــن ، هـــــم به شکـــــــوه انسانیـــــت برســـــــــــــم



من هنوز هم فکر می کنم آسمان وقتی ابری می شود . .

لابد تو داری یک جایی . . . غصه ی ما را می خوری!

آسمان دلم بدجور ابریست . . .

اللهم عجل لولیک الفرج

رو به غروب می رود جمعه انتظار من
رحم نمی کند خدا به صبر بی قرار من؟
ندبه به ندبه بی اثر سمت سمات می رود
کی به سمات می رسد ندبه ی انتظار من؟
تعجیل در ظهور آقا امام زمان (عج) صلوات

شوق تو به باغ لاله جان خواهد داد
عطر تو به گلها هیجان خواهد داد
فردا که در آفاق بپیچد نورت
تکبیر تو کعبه را تکان خواهد داد

تعجیل در ظهور ارباب صلوات

دیده در حسرت دیدار شما مانده هنوز
به تمنای نگاهت دل ما مانده هنوز
فقرا پیش کریمان که معطل نشوند
منتظر بر سر راه تو ، گدا مانده هنوز
اللهم عجل لولیک الفرج
صلوات

قطعه ای از شعر حاج حسین سیب سرخی

در جمکران مانند باران حس بگیریم
ردّی ، نشانی از گل نرگس بگیریم
همچون پر پروانه ها اوجی بگیریم
اینک سراغی از گل نرگس بگیریم

اللهم عجل لولیک الفرج

عمری به جز غفلت ز یادت سر نکردیم
اینکه تو با ما همراهی ، باور نکردیم
آقایی آن یار را دیدیم صد بار
اما مرام خویش را بهتر نکردیم

به پای مهدی همه سربازیم
ز ارکان ابر قدرت قرار اندازیم
ما خمارانیم عبد جانانیم
تا ابد انصارالمهدی می مانیم
اللهم عجل لولیک الفرج

بخوانیدیاران همه دلداران
سرود هم عهدی در فراق جانان
میخوانم هرشب شعر هم عهدی
شب جمعه منم و ذکر یا مهدی

میان شک و یقین پیر می شود بی تو
دلی که طعمه زنجیر می شود بی تو
نیامدی که ببینی در این دیار غریب
غروب جمعه چه دلگیر میشود بی تو

بی تو دل گیر است ، دل گیر است عصر جمعه ها
بوی نرگس میدهد پس کوچه های شهر ما
از کلاس عمرمان یک جمعه ی دیگر گذشت
باز غنیمت خورد پای اسم زیبای شما

گفتم شبی به مهدی بردی دلم ز دستم
من منتظر به راهت شب تا سحر نشستم
گفتا حجاب وصلت باشد هوای نفست
گرنفس را شکستی دستت رسد به دستم

در بزم ولا جام هدایت مهدی است
مقصود ز نور بی نهایت مهدی است
ثبت است که بر جریده ی عالم قدس
گلواژه ی روشن هدایت مهدی است
تعجیل در ظهور حضرت ولی عصر (عج) صلوات

ﺭﻭﺯﻯ ﻣﻰ ﺁﻳﻰ . .
ﻭ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺷﺮﻁ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ
ﺭﻭ ﺳﻴﺎﻫﺎﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ ...
ﻳﺎ ﺑﻘﻴﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻓﻲ ﺍﺭﺿﻪ

آمدنت را آرزو نمیکنم...
آرزو میکنم وقتی آمدی چشمانم شرمنده نگاهت نباشد...
اللهم عجل لولیک الفرج...
و..
به یاد مرتضی...

از فراقت به جوانی همگی پیر شدیم
بی تو از وادی دنیا همگی سیر شدیم
بی خود از حادثه ی عشق تو دیوانه و مست
عاشق کوی تو گشتیم و زمین گیر شدیم . . .
اللهم عجل لولیک الفرج

روزگاری شهر ما ویران نبود/دین فروشی اینقدر ارزان نبود/
نغمه مطرب دوای جان نبود/هیچ صوتی بهتر از قرآن نبود/
دختران را بی حجابی ننگ بود/رنگ چادر بهتر از هر رنگ بود/..
آخر ای پرده نشین فاطمه(س)/کی رسی بر داد دین فاطمه(س)؟
یا مهدی(عج)

کــوچه هـــای شــهر ما ویــران نمــی ماند عـــزیز
کا رو بار "عــــشـــــق" بی سامان نمی ماند عزیز
جلوه ی "آقـــــــــــــا" زمـــین را نور بـاران می کند
"مــــهــــــدی" مــا تا ابــد پنــهان نــمی ماند عزیز
اللهم عجل لولییک الفرج
توی قنوت نماز صبحتون دعای سلامتی آقا یادتون نره...

یــا صاحب الزمان
آقای مـن
مــولای مـن
از قـدیــم گفته انـد
" خلایـــق هــرچه لایــق " بی راه نگـفـته انــد
اقرار می کنیم هنوز لیاقت حضور در محضر شما را پیدا نکرده ایم
که اگرغیر از این بود
هم اینک در زمان ظهـور و در حضور شما به سرمی بردیم
" از ماست که برماست "
آری، ما مستحق بلای غیبتیـم ؛
سزاوار چنیـن سرنوشتی هستیم ؛
تــو را نخواســته ایم ؛ به بی امامی " عــادت " کـرده ایم ؛
هنــوز باورمان نــشــده

تا نیایی گره از کـار بشر وا نــشــود

یا این دل شکسته مارا صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
دیگر بتاب از افق مکه/ ماه من!
این جاده های شب زده را غرق نور کن

ای چشمه دین ناب ما را دریاب،فرزند ابوتراب ما را دریاب
،خورشید قشنگ فاطمه؛مهدی جان،بر عالم ما بتاب و ما را دریاب
.اللهم عجل فی فرج مولانا و امامنا صاحب الزمان

دلم گرفته از زمونه دلخورم...
بذارواست گلایه هاموبشمرم...
به کی بگم که کوزه کوزه تشنه ام
به کی بگم هزار روزه تشنه ام...
نیومدی یه هفته خسته ترشدم
شکسته بودم وشکسته ترشدم..

[=arial]اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
[=arial]
[=arial]کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
[=arial]
[=arial]چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
[=arial]
[=arial]اي آنکه در حجابت درياي نور داري
[=arial]
[=arial]من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
[=arial]
[=arial]برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
[=arial]
[=arial]از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
[=arial]
[=arial]کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟
[=arial]
[=arial]در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
[=arial]
[=arial]کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟



[=arial]گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
[=arial]
[=arial]
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
[=arial]
[=arial]
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم




[=arial]مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم
حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
*علی اکبر لطیفیان*

ای کاش شبی ظهور می کرد بهار
از کوچه ی دل عبور می کرد بهار
من زرد ترین قصه ی عشقم
یک لحظه مرا مرور میکرد بهار
اللهم عجل لولیک الفرج

جمعه نزدیک است
همه در تب و تاب دربی اند
کسی به فکر مهدی نیست
پرسپولیس سرور استقلاله
استقلال سرور پرسپولیسه
پس مهدی چه شد ؟ مهدی سرور کیست ؟

پرده بردار ز رخ چهره گشا ناز بس است
عاشق سوخته را دیدن رویت هوس است
دست از دامنت ای دوست نخواهم برداشت
تامن دل شده را یک رمق ویک نفس است
امام خمینی

من ار به قبله رو کنم، به عشق روی او کنم
اقامه نـــــــــــمــاز را، بــــــه گفتگوی او کنم
گر از وطن سفر کنم، سفر به سوی او کنم
ز حج بیت بگذرم، طــــــــــــواف روی او کنم

"یا مهدی (عج الله، ادرکنی)"

ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هرجمعه بشوق ات
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عج)که صد البته نزدیک است

تو نیستی انگار...
این همان شعر شبانگاه همه جمعه ی پی در پی ماست
این همان حس غریب دل پر درد من است
این همان است آشنای اشک های دیده ام
اما دمی هم که تامل میکنم
باید اینگونه نوشت :
تو هستی ولی انگار دلم محو تماشای خیالی دگر است
تو هستی و منم آن ناسی حرف های شما
تو هستی ای امید دل زهرا(س)
من که دانم کوله ی راهم از چه پر است
اما تو بیا و منگر بر بَدیَم
بیا و نظری دار بر دل مخروبه ی این سائل در راه نگران
من هنوز میمانم
و هنوز منتظرم ...
یا ابا صالح المهدی متی ترانا و نراک
اللهم عجل لولیک الفرج

ای آقا
ای آن که بهارِ باور دهکده ای
در تلاطم گناه هایمان
در فکر شکوه آفت زدگی باغ مایی
آقا ...
ترسی وجود مرا فرا گرفته است
ترسی که در وقت ظهور
یک عده بگویند:کجا آقا؟!
زود آمده ای ...

شاگرد:استاد چه کار کنم که خواب امام زمان (عج) را ببینم؟
استاد:شب غذای شور بخور,آب نخور و بخواب.
شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد,برگشت و گفت:استاد دیشب دائم خواب می دیدم بر لب چاهی در حال نوشیدن آب هستم.کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم و در ساحل رودخانه ای مشغول ...! استاد فرمود تشنه ی آب بودی خواب آب دیدی تشنه ی امام زمان (عج) شو تا خواب امام زمان ببینی.

يارب عنايتي برماكن
حكم فرج امام ماامضا كن
مارابه ارادت شهيدان حسين
درزمره ياوران اواحصا كن.