تشکر از دوستان و کاربران محترمی که در بحث شرکت کردند.
با توجه به مطالب مختلف و متنوعی که بیان شد، شاید لزومی نداشته باشد که بنده جداگانه به تک تک سوالات پاسخ دهم، در عین حال هر کجا نیاز به توضیح بیشتری بود بفرمایید تا انشاالله عرض کنم.
و من الله التوفیق
اما حتما باید جمع بندی بشه
اینجا هم شیعه هست هم سنی ، هم مسلمان هست هم کافر. همه هم نظر میدن اما انتهاش معلوم نیست
اگر این ها تعریف بشه ، شاید پیوستگی آسمان به زمین ، چیز محیرالعقولی نباشه یا حداقل برای مشاهده کردنشون نیاز به تکنولوژی های پیشرفته نداشته باشه .
نباید آسمان اول رو محدود به ابرها و فضای آبی رنگ بالای سرمون کنیم .
واسه من سواله که آسمان اول یا همون فضا چه شکل هندسی ایی داره ؟
آیا فضا یا همون آسمون اول یک معکب بسیار بسیار بزرگ هست که کره ی زمین در اون قرار داره ؟ اگر این طور باشه که دیگه پیوستگی آسمان به زمین بی معنی میشه . بی معنی میشه چون کره در داخل مکعب هست و پیوستگی این دو معنا نداره مگر اینکه کره به یکی ازز وجه های این مکعب مماس بشه یا حداقل نزدیک بشه .
آیا فضا یا همون آسمون اول یک صفحه هست و کره ی زمین در روی این صفحه یا زیر این صفحه قرار داره ؟ اگر اینطور باشه ، باید زیر این صفحه باشه تو صفحه حکم سقف یا آسمون رو برا زمین داشته باشه . و اگر فضا یک صفحه باشه که کره ی زمین زیرش هست ، اون موقع باید گفت : زیر زمین چی هست ؟
در ضمن شما گفتی کلمات قرآن حساب و کتاب داره . یعنی نمیشه کلمه ایی که فلان معنی رو داره ، معنی دیگه ایی ازش برداشت کرد . اولا که باید دید اون کلمه ی عربی چندتا معنا داره دوما در یکی از آیات دیدم که کلمه ی " ما = چیزی که " اومده بود ولی " من = کسی که " معنا کرده بودن .
ارسال پاسخ سریع به این پیام پاسخ نقل قول نقل قول نقل قول چندگانه این پیام جنسیت صلوات
پیوستگی اسمان و زمین رو به این صورتی که شما گفتین در نظر نمی گیرند
بلکه این پیوستگی رو مربوط به اوایل پیدایش و خلقت زمین می دانند
یعنی چیزی که هرگز توسط کسی مشاهده نشده است
حال چگونه کافران می توانسته اند مشاهده گر این موضوع باشند ؟االله و اعلم
ایا اهل کفر مشاهده نکردند که اسمانها و زمین به هم پیوسته بود و ما ان را شکافتیم و از اب هرچیزی را زنده کردیم
پس ایا ایمان نمی اورند
سلام
برای این سوال پاسخ دیگری هم به نظر میرسد و آن این است که :
منظور از مشاهده ، مشاهده نتیجه رتق و فتق آسمانها و زمین است نه تمام وقایعی که طی این جریان واقع شده است چه اینکه مشاهده عینی این وقایع برای انسانی که نبوده ممکن نیست لذاست که پس از این به نتایج دیگر رنق و فتق هم تصریح می کند مثل تحقق حیات و جعل رواسی ووو
این مثل آنستکه که شما در کنار گندم زاری بنشینید و کشاورز به شما بگوید می بینی چقدر زحمت کشیدیم زمین را شخم زدیم و کاشتیم . خوب برای شما چه چیزی بر این جریانات دلالت دارد ؟ وجود گندم زار
البته این سوال قابل طرح است که مساله پیچیده خلقت یا همان رتق و فتق زمین و آسمان امر عادی نیست که هرکسی بتواند وضعیت فعلی جهان را ناشی از آن بداند بلکه نیازمند دانش و تجربه بسیار زیادی است
دو جواب برای این سوال به نظر می رسد
1- خدای متعال در مقام تعلیم است یعنی ضمن طرح سوال این حقیقت را می آموزد که نظام فعلی ناشی از چنان وقایعی است
2- وجود تعدادی کافر مطلع بر این حقیقت ( مثل دانشمندان بی باور امروز ) برای تحقق خطاب کافی است
والله العالم
«أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ» - الانبیاء - 30 ترجمه فولادوند آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند، و ما آن دو را از هم جدا ساختيم، و هر چيز زندهاى را از آب پديد آورديم؟ آيا [باز هم] ايمان نمىآورند؟
آیا اگر منظور از بهم پیوستگی، اتصال میان زمین و آسمان بود، میگفت: «کانتا» «صیغه دوم شخص جمع»
اگر نه، پس منظور از بهم پیوستگی، یکپارچگی زمین به تنهایی و آسمان به تنهایی است.
این قاطی کردن معانی هم از واژه «بهم پیوستگی» ایجاد شده.
در علوم فنی، به جسمی که یکپارچه است، می گویند، صلب. حالا اگر بگیم: «آسمانها و زمین هر دو صلب بودند و ...» معنی مورد نظر حقیر بیشتر مشخص میشود.
اگر این موارد درست باشه، پس معنی این آیه این است که:
«آسمان یکپارچه بود وشکافی نداشت، زمین هم همینطور و سپس اینها را شکافتیم، و هر موجود زنده ای را از آب پدید آوردیم»
خب کافران دیده اند که قبل از پاییز زمین و آسمان هیچ شکافی ندارند، بکر هستند.
در ادامه با نزول باران هم آسمان شکافته می شود و از دل زمین هم گیاهان پدید می آیند و اینها هم منشا حیات هر جانداری روی کره زمین هستند.
پیوستگی اسمان و زمین رو به این صورتی که شما گفتین در نظر نمی گیرند
بلکه این پیوستگی رو مربوط به اوایل پیدایش و خلقت زمین می دانند
یعنی چیزی که هرگز توسط کسی مشاهده نشده است
حال چگونه کافران می توانسته اند مشاهده گر این موضوع باشند ؟االله و اعلم
اولا که جواب مربوطی ندادی ، دوما جواب هیچ کدوم از سوال هامو ندادی .
شما از کجا فهمیدی که پیوستگی آسمان ها و زمین ، مربوط به اویل خلقت میشه ؟ کی گفته ؟
تازه این چیزی که شما میگی اگر درست باسه ، تناقض بین حرف قرآن و حقیقت هست . اگه پیوسته گی مربوط به اوایل خلقت میشه و اون موقع هیچکی نبوده ، پس چطور خدا به کافرای زمان حضرت محمد گفته مگه مشاهده نکردن ؟
به هم چسباندن یا از هم جدا کردن؟
در مورد روش ایجاد زمین و آسمان قرآن یکجا میگوید که آنها از هم جدا بودند و بعد به هم گرویدند (سوره 41 آیه 11) اما در (سوره 21 آیه 30) میگویند که آنها ابتدا یکی بودند و بعداً از هم جدا شدند.
آيا كافران نديدند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آنها را از يكديگر باز كرديم و هر چيز زنده اى را از آب قرار داديم؟! آيا ايمان نمىآورند؟! (30)
در اينكه منظور از" رتق" و" فتق" (پيوستگى و جدايى) كه در اينجا در مورد آسمانها و زمين گفته شده است چيست؟ مفسران سخنان بسيار گفته اند كه از ميان آنها سه تفسير، نزديكتر به نظر مى رسد و چنان كه خواهيم گفت هر سه تفسير ممكن است در مفهوم آيه جمع باشد .
1
- به هم پيوستگى آسمان و زمين اشاره به آغاز خلقت است كه طبق نظرات دانشمندان، مجموعه اين جهان به صورت توده واحد عظيمى از بخار سوزان بود كه بر اثر انفجارات درونى و حركت، تدريجا تجزيه شد و كواكب و ستاره ها از جمله منظومه شمسى و كره زمين به وجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است.
2- منظور از پيوستگى، يك نواخت بودن مواد جهان است به طورى كه همه در هم فرو رفته بود و به صورت ماده واحدى خودنمايى مى كرد، اما با گذشت زمان، مواد از هم جدا شدند، و تركيبات جديدى پيدا كردند، و انواع مختلف گياهان و حيوانات و موجودات ديگر، در آسمان و زمين ظاهر شدند، موجوداتى كه هر يك نظام مخصوص و آثار و خواص ويژه اى دارد، و هر كدام نشانه اى است از عظمت پروردگار و علم و قدرت بى پايانش.
3- منظور از به هم پيوستگى آسمان اين است كه در آغاز بارانى نمى باريد و به هم پيوستگى زمين اين است كه در آن زمان گياهى نمى روئيد، اما خدا اين هر دو را گشود، از آسمان باران نازل كرد و از زمين انواع گياهان را رويانيد.
روايات متعددى از طرق اهل بيت ع به معنى اخير اشاره مى كند، و بعضى از آنها اشاره اى به تفسير اول دارد.
بدون شك، تفسير اخير چيزى است كه با چشم قابل رؤيت است كه چگونه از آسمان باران نازل مى شود، و زمينها شكافته مى شوند و گياهان مى رويند، و با جمله" أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا" (آيا كسانى كه كافر شدند نديدند ...) كاملا سازگار است، و با جمله" وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ" نيز هماهنگى كامل دارد.
ولى تفسير اول و دوم نيز با معنى وسيع اين جمله ها، مخالف نيست، چرا كه رؤيت گاهى به معنى" علم" مى آيد، درست است كه اين علم و آگاهى براى همه نيست تنها دانشمندانند كه مى توانند در باره گذشته زمين و آسمان و به هم پيوستگى آنها و سپس جداييشان آگاهي هايى پيدا كنند، ولى مىدانيم قرآن كتاب يك قرن و يك عصر نيست، بلكه راهنما و راه گشاى انسانها در تمامى قرون و اعصار است.[1]
من این تاپیک رو روزی چندبار میخونم و جالبترین چیزش اینه که استارترش زیاد علاقه به جواب نداشته! یاد اون جوکی افتادم که طرف میره میزنه زیر گوش راننده میگه همه خوابن نصف شب داری برای کی رانندگی می کنی؟:)
ما داریم به کی جواب میدیم؟:banghead:
شک کردم به اینکه استارتر دنبال جواب بوده آخه تازگی نهضت شبهه پراکنی تو اینترنت اوج گرفته
با درود . با پوزش از عزیزانی که در صدد توجیه بعضی از تناضات برآمدند ...... واقعا با حربه تفسیر چه کارها میشود کرد! همانند حربه قانون در دستان شورای محترم نگهبان! نهایتا باید بپذیریم ماست سیاه است ! یا مشکل از چشمان ماست! خدا به همه انصاف و صداقت بدهد البته اگر منظور از کلمات انصاف و صداقت خود حقیقی آنها باشد نه با دور زدن منطق و بازی با کلمات و حربه تفسیر ناگهان با پدیده های دیگری مواجه شویم!
با درود . با پوزش از عزیزانی که در صدد توجیه بعضی از تناضات برآمدند ...... واقعا با حربه تفسیر چه کارها میشود کرد! همانند حربه قانون در دستان شورای محترم نگهبان! نهایتا باید بپذیریم ماست سیاه است ! یا مشکل از چشمان ماست! خدا به همه انصاف و صداقت بدهد البته اگر منظور از کلمات انصاف و صداقت خود حقیقی آنها باشد نه با دور زدن منطق و بازی با کلمات و حربه تفسیر ناگهان با پدیده های دیگری مواج شویم!
دقیقا یعنی چی ؟ یعنی تمام این تناقضات درست هست و ما داریم با چیدن کلمات مختلف در کنار هم ، این تناقضات رو یا رد میکنیم یا میپوشونیمشون ؟!!
ما که از دقت در آیات و روایات چیزهایی دست گیرمون میشه الحمدلله.
و این چیزها رو هم معقول می یابیم.
یه جا گفتم قضیه چیه:
ما انسانها هر چیزی رو که به عنوان علم فیزیک و ...(کرم چاله، سیاه چاله، سفید چاله، ...) بهمون بدن، با کلی تعجب می پذیریم
ولی اگه دین بگه از آسمان آبی نازل می کنیم که مایه حیات برای تمام جانداران است، یا همچین چیزی
نمی پذیریم
و این دلیل بر ضعف قوه استدلال خودمان است.
ایا اهل کفر مشاهده نکردند که اسمانها و زمین به هم پیوسته بود و ما ان را شکافتیم و از اب هرچیزی را زنده کردیم
پس ایا ایمان نمی اورند
حال سوال این است :
چگونه اهل کفر می تونستند پیوستگی اسمان و زمین رو مشاهده کنند ؟
چیزی که الان با اطلاعات علمی فهمیده می شود که حتی مشاهده هم نمی شود
همچنین چگونه اهل کفر می توانستند مشاهده گر زنده شدن هرچیزی از اب باشند ؟
با سلام.
دوستان و عزیزان پاسخهای خوبی به این مطلب دادهاند.
به نظر اینجانب بهترین تفسیر این آیه مربوط به امام باقر (ع) و امام صادق (ع) میباشد که در تفاسیری همچون نمونه، المیزان، مجمع البیان،جامع، اثنی عشری، شریف لاهیجی، منهج الصادقین و ... به آن اشاره شده. به این مضمون:
با توجه به "آیا کافران ندیدند" در ابتدا و "قرار دادیم هر چیز زنده را از آب" در انتها، این آیه مربوط به زمان خلقت آسمانها و زمین نبوده و از به هم چسبیدن آسمان و زمین و بعد جدا شدن آنها بحث نمیکند.
بلکه آسمان رتق (بسته) بود و زمین رتق (بسته) و خداوند آسمان را فتق (باز) کرد به جهت نزول باران و زمین را فتق (باز) کرد به جهت رویش گیاهان. چیزی که کافران مشاهده کرده بودند.
همچنین از آیات دیگر قرآن که این قول را تأئید مینمایند میتوان به آیات 11 و 12 سوره الطارق اشاره کرد: "وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ (11) وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ (12)" سوگند به آسمان بارش انگيز و سوگند به زمین شکاف دار.
«أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ» - الانبیاء - 30
ترجمه فولادوند
آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند، و ما آن دو را از هم جدا ساختيم، و هر چيز زندهاى را از آب پديد آورديم؟ آيا [باز هم] ايمان نمىآورند؟
آیا اگر منظور از بهم پیوستگی، اتصال میان زمین و آسمان بود، میگفت: «کانتا» «صیغه دوم شخص جمع»
اگر نه، پس منظور از بهم پیوستگی، یکپارچگی زمین به تنهایی و آسمان به تنهایی است.
این قاطی کردن معانی هم از واژه «بهم پیوستگی» ایجاد شده.
در علوم فنی، به جسمی که یکپارچه است، می گویند، صلب. حالا اگر بگیم: «آسمانها و زمین هر دو صلب بودند و ...» معنی مورد نظر حقیر بیشتر مشخص میشود.
اگر این موارد درست باشه، پس معنی این آیه این است که:
«آسمان یکپارچه بود وشکافی نداشت، زمین هم همینطور و سپس اینها را شکافتیم، و هر موجود زنده ای را از آب پدید آوردیم»
خب کافران دیده اند که قبل از پاییز زمین و آسمان هیچ شکافی ندارند، بکر هستند.
در ادامه با نزول باران هم آسمان شکافته می شود و از دل زمین هم گیاهان پدید می آیند و اینها هم منشا حیات هر جانداری روی کره زمین هستند.
سلام
من به عربی زیاد وارد نیستم و نمی دونم و درباره قسمت اول مطلبتون نمی تونم نظری بدم
اما اینکه در اسمان یا زمین شکافی نباشه و انها جسم صلب باشند
خوب اشکال وارده
ایا نور اسمون رو نمی شکافه ؟ نور خورشید و ماه و ستارگان همواره در حال شکافتن اسمان هستند
اما برای زمین هم می نتوان گفت چشمه ها زمین را می شکافند یا بعضی حیوانات زمین را شکافته و در ان
لانه درست می کنند و وجود درهای عمیق حاکی از شکافتهای بزرگ است
پس شکافتن و تنها نمی توان به شکافتن گیاهان نسبت داد
بلکه آسمان رتق (بسته) بود و زمین رتق (بسته) و خداوند آسمان را فتق (باز) کرد به جهت نزول باران و زمین را فتق (باز) کرد به جهت رویش گیاهان. چیزی که کافران مشاهده کرده بودند.
اگر اسمان بسته است پس این نورهایی که از خورشید و ماه و ستارگان به زمین می رسند از کجا می ایند ؟
همچنین مورچه ها همواره در حال شکاف دادن زمین هستند نه تنها انها رودها یا بسیاری از حیوات دیگر
پس نمی توان گفت زمین بسته بود بعد گیاهان ان را شکافتند
اما اینکه در اسمان یا زمین شکافی نباشه و انها جسم صلب باشند
خوب اشکال وارده
ایا نور اسمون رو نمی شکافه ؟ نور خورشید و ماه و ستارگان همواره در حال شکافتن اسمان هستند
اما برای زمین هم می نتوان گفت چشمه ها زمین را می شکافند یا بعضی حیوانات زمین را شکافته و در ان
لانه درست می کنند و وجود درهای عمیق حاکی از شکافتهای بزرگ است
پس شکافتن و تنها نمی توان به شکافتن گیاهان نسبت داد
سلام
بعید است که اینجا منظور هر شکافتنی باشد مثلاً نور از شیشه هم عبور میکند، آیا اون رو میشکافه؟
اما صحبتم این است که منظور از شکافتن در ارتباط با قسمت بعدی آیه است
که میفرماید: «زندگی هر جانداری را از آب قرار دادیم»
پس منظور از شکافتن شاید این باشد که به لحاظ آثار حیاتی مرده بودند
قابلیت ایجاد موجودات زنده را نداشتن
خدا این قابلیت را در آنها ایجاد کرد.
مورچه که خودش زنده هست
اما اینکه موجود زنده ای مثل گیاه که قبلاً نبوده از دل زمین بیرون آید، شگفت انگیز است
اگر اسمان بسته است پس این نورهایی که از خورشید و ماه و ستارگان به زمین می رسند از کجا می ایند ؟
همچنین مورچه ها همواره در حال شکاف دادن زمین هستند نه تنها انها رودها یا بسیاری از حیوات دیگر
پس نمی توان گفت زمین بسته بود بعد گیاهان ان را شکافتند
با سلام.
رتق و قتق امور: یعنی به جریان انداختن کارها.
در این آیه با توجه به جمله انتهائی "و حیات هر چیزی را از آب قرار دادیم" معنای رتق و فتق آسمان و زمین شامل بارش باران از آسمان و رویش گیاهان از زمین میشود. و مسلم است که به معنی بسته بودن فیزیکی آسمان و زمین نیست. چون بسته بودن ایندو اصلا معنائی ندارد. در واقع استعارهای بسیار زیبا و پر محتواست.
همانا شما ادمیان را بیافریدیم و انگاه که بدین صورت کامل آراستیم فرشتگان را به سجده آدم مامور کردیم جز شیطان که سجده نکرد.(قران .سوره اعراف.آیه11)
وچون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنند همه سجده کردند الا شیطانکه به او تکبر ورزید و از کافران گردید. (قران .سوره بقره.آیه34)
.
.
ایرسول یاد آن وقتی را که بفرشتگان فرمان دادیم بر آدم سجده کنند و آنها تمام سجده کردند بجز شیطان که از جنس جن بود. (قران.سوره کهف.آیه50)
گی گفته شیطان و فرشته از یک جنس هستن . شیطان فرشته نبود اما در میان فرشته ها بود . فرشته ها شیطان رو به آسمون اول آوردن و شیطان به خاطر عبادت های فوق العاده ش ، به مراتب بالاتر صعود کرد تا جایی که یکی از صفاتش " عزازیل " بود . یعنی عزیز فرشته ها بود .
شیطان جن بود و جن از آتش هست . اما فرشته از آتش نیست .
اگر اسمان بسته است پس این نورهایی که از خورشید و ماه و ستارگان به زمین می رسند از کجا می ایند ؟
همچنین مورچه ها همواره در حال شکاف دادن زمین هستند نه تنها انها رودها یا بسیاری از حیوات دیگر
پس نمی توان گفت زمین بسته بود بعد گیاهان ان را شکافتند
آسمان رو چی تعریف میکنی بی نظیر ؟ همین آبیه که بالا سرت می بی نی ؟ و چون از این آبیه نور خورشید و ماه و ستارگان میگذره ، میگی آسمان بسته نیست ؟!! شاید آسمان بالاتر از کرات باشه ؟! اینی که تو داری به رنگ آبی و به شکل ابرها میبنی ، جو هست نه آسمان .
کی گفته گیاهان زمین رو شکافت دادن ؟ سید مهندس گفت به جهت رویش گیاهان ، زمین باز شد و شکافته شد نه بوسیله ی گیاهان ! .
سمان رو چی تعریف میکنی بی نظیر ؟ همین آبیه که بالا سرت می بی نی ؟ و چون از این آبیه نور خورشید و ماه و ستارگان میگذره ، میگی آسمان بسته نیست ؟!! شاید آسمان بالاتر از کرات باشه ؟! اینی که تو داری به رنگ آبی و به شکل ابرها میبنی ، جو هست نه آسمان .
کی گفته گیاهان زمین رو شکافت دادن ؟ سید مهندس گفت به جهت رویش گیاهان ، زمین باز شد و شکافته شد نه بوسیله ی گیاهان ! .
اگر اسمون رو هم همه کرات قابل دیدن فرض کنیم باز کراتی وجود داره که خارج از منظومه شمسی حتی کهکشان راه شیری هست
حتی نور دور ترین کرات جهان هم به ما می رسد
اگر اسمون رو هم همه کرات قابل دیدن فرض کنیم باز کراتی وجود داره که خارج از منظومه شمسی حتی کهکشان راه شیری هست
حتی نور دور ترین کرات جهان هم به ما می رسد
مگر شما همه جهان هستی رو اسمان در نظر بگیری
نکته همین جاست . هنوز " سماء " یا آسمان تعریف نشده . شاید منظور از آسمان ، کل جهان باشه ، جهانی که شامل تمام یافته ها و حدس های امروزی و آینده هست .
با سلام و احترام و تشکر از همه دوستان و کاربران محترمی که در بحث شرکت کردند.
به نظر می رسد بهتر بود یکی دو تا از سوالات در یک تاپیک مطرح و به تدریج سوالات دیگر عنوان می شد تا به صورت مناسب تری مورد قرار می گرفت. با توجه به اینکه الحمدلله کاربران زیادی در این بحث شرکت کردند و مباحث نسبتا طولانی شد، به منظور عدم اطاله کلام در جمع بندی سعی می شود به صورت مختصر به رئوس مطالب اشاره شود.
این شبهه از یک مساله ساده نشات می گیرد که به آسانی قابل رفع می باشد و آن توجه به معنی واژه «یوم» است.
کلمه «یوم» که یکی از معانی آن در زبان عربی «روز» می باشد در معانی دیگری نیز استعمال می شود. یکی از معانی «یوم»، « دوره» می باشد، مثلا خداوند می فرماید:« إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في سِتَّةِ أَيَّامٍ»[1]( پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران] آفريد).
مورد دیگر استعمال کلمه «یوم» برای قیامت است. قرآن مجید مدت زمان هر روز قیامت را پنجاه هزار سال معرفی می کند؛« تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ في يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسينَ أَلْفَ سَنَةٍ»[2] (فرشتگان و روح [فرشته مقرّب خداوند] بسوى او عروج مىكنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است) در عین حال برای زمان قیامت از لغت«یوم» استفاده شده است.
بنابراین متوجه می شویم که واژه «یوم» تنها به معنی روز اصطلاحی، معادل 24 ساعت نیست.
اکنون به آیات مورد نظر توجه کنیم:
«إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيهِْمْ رِيحًا صَرْصَرًا فىِ يَوْمِ نحَْسٍ مُّسْتَمِرٍّ»[3](ما تندباد وحشتناك و سردى را در يك روز شوم مستمر بر آنان فرستاديم)
«فَأَرْسَلْنَا عَلَيهِْمْ رِيحًا صَرْصَرًا فىِ أَيَّامٍ نحَِّسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الخِْزْىِ فىِ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا وَ لَعَذَابُ الاَْخِرَةِ أَخْزَى وَ هُمْ لَا يُنصَرُونَ»[4]
(سرانجام تندبادى شديد و هولانگيز و سرد و سخت در روزهايى شوم و پرغبار بر آنها فرستاديم تا عذاب خواركننده را در زندگى دنيا به آنها بچشانيم و عذاب آخرت از آن هم خواركنندهتر است، و (از هيچ طرف) يارى نمىشوند).
«وَ أَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُواْ بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ سَخَّرَهَا عَلَيهِْمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَترََى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنهَُّمْ أَعْجَازُ نخَْلٍ خَاوِيَه»[5](و امّا قوم «عاد» با تندبادى طغيانگر و سرد و پرصدا به هلاكت رسيدند، (خداوند) اين تندباد بنيانكن را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنها مسلّط ساخت، (و اگر آنجا بودى) مىديدى كه آن قوم همچون تنههاى پوسيده و تو خالى درختان نخل در ميان اين تند باد روى زمين افتاده و هلاك شدهاند).
آیه اول می فرماید « ما در روزی یعنی دورانی- نه لزوما یک شبانه روز- تند بادی را بر آنها فرستادیم».
آیه دوم می فرماید« این فرستادن عذاب یک روز نبود بلکه در چندین روز شوم و پرغبار بود».
آیه سوم می فرماید« مدت این دوره که عذاب بر آنها مستقر بود هفت شب و هشت روز بود».
در حقیقت یک مساله ابتدا به صورت اجمالی مطرح شد و بعدا تفصیل آن بیان شد، که این امری شایع و متداول در بیان مسائل و حوادث گوناگون می باشد.
در مورد روش ایجاد زمین و آسمان قرآن یکجا میگوید که آنها از هم جدا بودند و بعد به هم گرویدند (سوره 41 آیه 11) اما در (سوره 21 آیه 30) میگویند که آنها ابتدا یکی بودند و بعداً از هم جدا شدند.
آيا كافران نديدند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آنها را از يكديگر باز كرديم و هر چيز زندهاى را از آب قرار داديم؟! آيا ايمان نمىآورند؟! (30)
در اينكه منظور از" رتق" و" فتق" (پيوستگى و جدايى) كه در اينجا در مورد آسمانها و زمين گفته شده است چيست؟ مفسران سخنان بسيار گفته اند كه از ميان آنها سه تفسير، نزديكتر به نظر مىرسد و چنان كه خواهيم گفت هر سه تفسير ممكن است در مفهوم آيه جمع باشد .
1
- به هم پيوستگى آسمان و زمين اشاره به آغاز خلقت است كه طبق نظرات دانشمندان، مجموعه اين جهان به صورت توده واحد عظيمى از بخار سوزان بود كه بر اثر انفجارات درونى و حركت، تدريجا تجزيه شد و كواكب و ستارهها از جمله منظومه شمسى و كره زمين به وجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است.
2- منظور از پيوستگى، يك نواخت بودن مواد جهان است به طورى كه همه در هم فرو رفته بود و به صورت ماده واحدى خودنمايى مىكرد، اما با گذشت زمان، مواد از هم جدا شدند، و تركيبات جديدى پيدا كردند، و انواع مختلف گياهان و حيوانات و موجودات ديگر، در آسمان و زمين ظاهر شدند، موجوداتى كه هر يك نظام مخصوص و آثار و خواص ويژهاى دارد، و هر كدام نشانهاى است از عظمت پروردگار و علم و قدرت بىپايانش.
3- منظور از به هم پيوستگى آسمان اين است كه در آغاز بارانى نمىباريد و به هم پيوستگى زمين اين است كه در آن زمان گياهى نمىروئيد، اما خدا اين هر دو را گشود، از آسمان باران نازل كرد و از زمين انواع گياهان را رويانيد.
روايات متعددى از طرق اهل بيت ع به معنى اخير اشاره مىكند، و بعضى از آنها اشارهاى به تفسير اول دارد.
بدون شك، تفسير اخير چيزى است كه با چشم قابل رؤيت است كه چگونه از آسمان باران نازل مىشود، و زمينها شكافته مىشوند و گياهان مىرويند، و با جمله" أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا" (آيا كسانى كه كافر شدند نديدند ...) كاملا سازگار است، و با جمله" وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ" نيز هماهنگى كامل دارد.
ولى تفسير اول و دوم نيز با معنى وسيع اين جملهها، مخالف نيست، چرا كه رؤيت گاهى به معنى" علم" مىآيد، درست است كه اين علم و آگاهى براى همه نيست تنها دانشمندانند كه مىتوانند در باره گذشته زمين و آسمان و به هم پيوستگى آنها و سپس جداييشان آگاهيهايى پيدا كنند، ولى مىدانيم قرآن كتاب يك قرن و يك عصر نيست، بلكه راهنما و راهگشاى انسانها در تمامى قرون و اعصار است.[1]
اگر نکته یا مطلب خاصی مورد نظر است قبل از بسته شدن تاپیک بفرمایید تا انشاالله بحث کنیم.
اما حتما باید جمع بندی بشه
اینجا هم شیعه هست هم سنی ، هم مسلمان هست هم کافر. همه هم نظر میدن اما انتهاش معلوم نیست
پیوستگی اسمان و زمین رو به این صورتی که شما گفتین در نظر نمی گیرند
بلکه این پیوستگی رو مربوط به اوایل پیدایش و خلقت زمین می دانند
یعنی چیزی که هرگز توسط کسی مشاهده نشده است
حال چگونه کافران می توانسته اند مشاهده گر این موضوع باشند ؟االله و اعلم
سلام
برای این سوال پاسخ دیگری هم به نظر میرسد و آن این است که :
منظور از مشاهده ، مشاهده نتیجه رتق و فتق آسمانها و زمین است نه تمام وقایعی که طی این جریان واقع شده است چه اینکه مشاهده عینی این وقایع برای انسانی که نبوده ممکن نیست لذاست که پس از این به نتایج دیگر رنق و فتق هم تصریح می کند مثل تحقق حیات و جعل رواسی ووو
این مثل آنستکه که شما در کنار گندم زاری بنشینید و کشاورز به شما بگوید می بینی چقدر زحمت کشیدیم زمین را شخم زدیم و کاشتیم . خوب برای شما چه چیزی بر این جریانات دلالت دارد ؟ وجود گندم زار
البته این سوال قابل طرح است که مساله پیچیده خلقت یا همان رتق و فتق زمین و آسمان امر عادی نیست که هرکسی بتواند وضعیت فعلی جهان را ناشی از آن بداند بلکه نیازمند دانش و تجربه بسیار زیادی است
دو جواب برای این سوال به نظر می رسد
1- خدای متعال در مقام تعلیم است یعنی ضمن طرح سوال این حقیقت را می آموزد که نظام فعلی ناشی از چنان وقایعی است
2- وجود تعدادی کافر مطلع بر این حقیقت ( مثل دانشمندان بی باور امروز ) برای تحقق خطاب کافی است
والله العالم
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خداقوت
«أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ» - الانبیاء - 30
ترجمه فولادوند
آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند، و ما آن دو را از هم جدا ساختيم، و هر چيز زندهاى را از آب پديد آورديم؟ آيا [باز هم] ايمان نمىآورند؟
آیا اگر منظور از بهم پیوستگی، اتصال میان زمین و آسمان بود، میگفت: «کانتا» «صیغه دوم شخص جمع»
اگر نه، پس منظور از بهم پیوستگی، یکپارچگی زمین به تنهایی و آسمان به تنهایی است.
این قاطی کردن معانی هم از واژه «بهم پیوستگی» ایجاد شده.
در علوم فنی، به جسمی که یکپارچه است، می گویند، صلب. حالا اگر بگیم: «آسمانها و زمین هر دو صلب بودند و ...» معنی مورد نظر حقیر بیشتر مشخص میشود.
اگر این موارد درست باشه، پس معنی این آیه این است که:
«آسمان یکپارچه بود وشکافی نداشت، زمین هم همینطور و سپس اینها را شکافتیم، و هر موجود زنده ای را از آب پدید آوردیم»
خب کافران دیده اند که قبل از پاییز زمین و آسمان هیچ شکافی ندارند، بکر هستند.
در ادامه با نزول باران هم آسمان شکافته می شود و از دل زمین هم گیاهان پدید می آیند و اینها هم منشا حیات هر جانداری روی کره زمین هستند.
اولا که جواب مربوطی ندادی ، دوما جواب هیچ کدوم از سوال هامو ندادی .
شما از کجا فهمیدی که پیوستگی آسمان ها و زمین ، مربوط به اویل خلقت میشه ؟ کی گفته ؟
تازه این چیزی که شما میگی اگر درست باسه ، تناقض بین حرف قرآن و حقیقت هست . اگه پیوسته گی مربوط به اوایل خلقت میشه و اون موقع هیچکی نبوده ، پس چطور خدا به کافرای زمان حضرت محمد گفته مگه مشاهده نکردن ؟
در ضمن ، الله و اعلمی که گفتی ، خیلی جالب نبود .
بسم الله الرحمن الرحیم
أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كلَُّ شىَْءٍ حَىٍّ أَ فَلَا يُؤْمِنُونَ(30)
آيا كافران نديدند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آنها را از يكديگر باز كرديم و هر چيز زنده اى را از آب قرار داديم؟! آيا ايمان نمىآورند؟! (30)
در اينكه منظور از" رتق" و" فتق" (پيوستگى و جدايى) كه در اينجا در مورد آسمانها و زمين گفته شده است چيست؟ مفسران سخنان بسيار گفته اند كه از ميان آنها سه تفسير، نزديكتر به نظر مى رسد و چنان كه خواهيم گفت هر سه تفسير ممكن است در مفهوم آيه جمع باشد .
1
- به هم پيوستگى آسمان و زمين اشاره به آغاز خلقت است كه طبق نظرات دانشمندان، مجموعه اين جهان به صورت توده واحد عظيمى از بخار سوزان بود كه بر اثر انفجارات درونى و حركت، تدريجا تجزيه شد و كواكب و ستاره ها از جمله منظومه شمسى و كره زمين به وجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است.
2- منظور از پيوستگى، يك نواخت بودن مواد جهان است به طورى كه همه در هم فرو رفته بود و به صورت ماده واحدى خودنمايى مى كرد، اما با گذشت زمان، مواد از هم جدا شدند، و تركيبات جديدى پيدا كردند، و انواع مختلف گياهان و حيوانات و موجودات ديگر، در آسمان و زمين ظاهر شدند، موجوداتى كه هر يك نظام مخصوص و آثار و خواص ويژه اى دارد، و هر كدام نشانه اى است از عظمت پروردگار و علم و قدرت بى پايانش.
3- منظور از به هم پيوستگى آسمان اين است كه در آغاز بارانى نمى باريد و به هم پيوستگى زمين اين است كه در آن زمان گياهى نمى روئيد، اما خدا اين هر دو را گشود، از آسمان باران نازل كرد و از زمين انواع گياهان را رويانيد.
روايات متعددى از طرق اهل بيت ع به معنى اخير اشاره مى كند، و بعضى از آنها اشاره اى به تفسير اول دارد.
بدون شك، تفسير اخير چيزى است كه با چشم قابل رؤيت است كه چگونه از آسمان باران نازل مى شود، و زمينها شكافته مى شوند و گياهان مى رويند، و با جمله" أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا" (آيا كسانى كه كافر شدند نديدند ...) كاملا سازگار است، و با جمله" وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ" نيز هماهنگى كامل دارد.
ولى تفسير اول و دوم نيز با معنى وسيع اين جمله ها، مخالف نيست، چرا كه رؤيت گاهى به معنى" علم" مى آيد، درست است كه اين علم و آگاهى براى همه نيست تنها دانشمندانند كه مى توانند در باره گذشته زمين و آسمان و به هم پيوستگى آنها و سپس جداييشان آگاهي هايى پيدا كنند، ولى مىدانيم قرآن كتاب يك قرن و يك عصر نيست، بلكه راهنما و راه گشاى انسانها در تمامى قرون و اعصار است.[1]
[/HR][1] - تفسير نمونه، ج13، ص 394-396.
من این تاپیک رو روزی چندبار میخونم و جالبترین چیزش اینه که استارترش زیاد علاقه به جواب نداشته! یاد اون جوکی افتادم که طرف میره میزنه زیر گوش راننده میگه همه خوابن نصف شب داری برای کی رانندگی می کنی؟:)
ما داریم به کی جواب میدیم؟:banghead:
شک کردم به اینکه استارتر دنبال جواب بوده آخه تازگی نهضت شبهه پراکنی تو اینترنت اوج گرفته
با درود . با پوزش از عزیزانی که در صدد توجیه بعضی از تناضات برآمدند ...... واقعا با حربه تفسیر چه کارها میشود کرد! همانند حربه قانون در دستان شورای محترم نگهبان! نهایتا باید بپذیریم ماست سیاه است ! یا مشکل از چشمان ماست! خدا به همه انصاف و صداقت بدهد البته اگر منظور از کلمات انصاف و صداقت خود حقیقی آنها باشد نه با دور زدن منطق و بازی با کلمات و حربه تفسیر ناگهان با پدیده های دیگری مواجه شویم!
دقیقا یعنی چی ؟ یعنی تمام این تناقضات درست هست و ما داریم با چیدن کلمات مختلف در کنار هم ، این تناقضات رو یا رد میکنیم یا میپوشونیمشون ؟!!
یعنی خدایی تمام جواب ها رو خوندی ؟!!
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خداقوت
ما که از دقت در آیات و روایات چیزهایی دست گیرمون میشه الحمدلله.
و این چیزها رو هم معقول می یابیم.
یه جا گفتم قضیه چیه:
ما انسانها هر چیزی رو که به عنوان علم فیزیک و ...(کرم چاله، سیاه چاله، سفید چاله، ...) بهمون بدن، با کلی تعجب می پذیریم
ولی اگه دین بگه از آسمان آبی نازل می کنیم که مایه حیات برای تمام جانداران است، یا همچین چیزی
نمی پذیریم
و این دلیل بر ضعف قوه استدلال خودمان است.
دوست عزیز آخه این شد دلیل . خواهشن دلیل محکم بیارین ناخوش رسیدن و خوش رسیدن دلیل قوی نیست.
آخر شیطان فرشته بوده یا جن ؟
[="]
با سلام.
دوستان و عزیزان پاسخهای خوبی به این مطلب دادهاند.
به نظر اینجانب بهترین تفسیر این آیه مربوط به امام باقر (ع) و امام صادق (ع) میباشد که در تفاسیری همچون نمونه، المیزان، مجمع البیان،جامع، اثنی عشری، شریف لاهیجی، منهج الصادقین و ... به آن اشاره شده. به این مضمون:
با توجه به "آیا کافران ندیدند" در ابتدا و "قرار دادیم هر چیز زنده را از آب" در انتها، این آیه مربوط به زمان خلقت آسمانها و زمین نبوده و از به هم چسبیدن آسمان و زمین و بعد جدا شدن آنها بحث نمیکند.
بلکه آسمان رتق (بسته) بود و زمین رتق (بسته) و خداوند آسمان را فتق (باز) کرد به جهت نزول باران و زمین را فتق (باز) کرد به جهت رویش گیاهان. چیزی که کافران مشاهده کرده بودند.
همچنین از آیات دیگر قرآن که این قول را تأئید مینمایند میتوان به آیات 11 و 12 سوره الطارق اشاره کرد: "وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ (11) وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ (12)" سوگند به آسمان بارش انگيز و سوگند به زمین شکاف دار.
سلام
اتفاقا بنده همین امروز در تاپیک زیر پست 94 پاسخ این سوال رو دادم
http://www.askdin.com/thread29295-10.html#post374946
در تفسیر آمده اشیطان و ملک از یک جنسند. گمراهانشان شیطان و خوبانشان ملک نامیده میشوند.
سلام
من به عربی زیاد وارد نیستم و نمی دونم و درباره قسمت اول مطلبتون نمی تونم نظری بدم
اما اینکه در اسمان یا زمین شکافی نباشه و انها جسم صلب باشند
خوب اشکال وارده
ایا نور اسمون رو نمی شکافه ؟ نور خورشید و ماه و ستارگان همواره در حال شکافتن اسمان هستند
اما برای زمین هم می نتوان گفت چشمه ها زمین را می شکافند یا بعضی حیوانات زمین را شکافته و در ان
لانه درست می کنند و وجود درهای عمیق حاکی از شکافتهای بزرگ است
پس شکافتن و تنها نمی توان به شکافتن گیاهان نسبت داد
اگر اسمان بسته است پس این نورهایی که از خورشید و ماه و ستارگان به زمین می رسند از کجا می ایند ؟
همچنین مورچه ها همواره در حال شکاف دادن زمین هستند نه تنها انها رودها یا بسیاری از حیوات دیگر
پس نمی توان گفت زمین بسته بود بعد گیاهان ان را شکافتند
سلام
بعید است که اینجا منظور هر شکافتنی باشد
مثلاً نور از شیشه هم عبور میکند، آیا اون رو میشکافه؟
اما صحبتم این است که منظور از شکافتن در ارتباط با قسمت بعدی آیه است
که میفرماید: «زندگی هر جانداری را از آب قرار دادیم»
پس منظور از شکافتن شاید این باشد که به لحاظ آثار حیاتی مرده بودند
قابلیت ایجاد موجودات زنده را نداشتن
خدا این قابلیت را در آنها ایجاد کرد.
مورچه که خودش زنده هست
اما اینکه موجود زنده ای مثل گیاه که قبلاً نبوده از دل زمین بیرون آید، شگفت انگیز است
با سلام.
رتق و قتق امور: یعنی به جریان انداختن کارها.
در این آیه با توجه به جمله انتهائی "و حیات هر چیزی را از آب قرار دادیم" معنای رتق و فتق آسمان و زمین شامل بارش باران از آسمان و رویش گیاهان از زمین میشود. و مسلم است که به معنی بسته بودن فیزیکی آسمان و زمین نیست. چون بسته بودن ایندو اصلا معنائی ندارد. در واقع استعارهای بسیار زیبا و پر محتواست.
آسمان رو چی تعریف میکنی بی نظیر ؟ همین آبیه که بالا سرت می بی نی ؟ و چون از این آبیه نور خورشید و ماه و ستارگان میگذره ، میگی آسمان بسته نیست ؟!! شاید آسمان بالاتر از کرات باشه ؟! اینی که تو داری به رنگ آبی و به شکل ابرها میبنی ، جو هست نه آسمان .
کی گفته گیاهان زمین رو شکافت دادن ؟ سید مهندس گفت به جهت رویش گیاهان ، زمین باز شد و شکافته شد نه بوسیله ی گیاهان ! .
اگر اسمون رو هم همه کرات قابل دیدن فرض کنیم باز کراتی وجود داره که خارج از منظومه شمسی حتی کهکشان راه شیری هست
حتی نور دور ترین کرات جهان هم به ما می رسد
مگر شما همه جهان هستی رو اسمان در نظر بگیری
نکته همین جاست . هنوز " سماء " یا آسمان تعریف نشده . شاید منظور از آسمان ، کل جهان باشه ، جهانی که شامل تمام یافته ها و حدس های امروزی و آینده هست .
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام و تشکر از همه دوستان و کاربران محترمی که در بحث شرکت کردند.
به نظر می رسد بهتر بود یکی دو تا از سوالات در یک تاپیک مطرح و به تدریج سوالات دیگر عنوان می شد تا به صورت مناسب تری مورد قرار می گرفت.
با توجه به اینکه الحمدلله کاربران زیادی در این بحث شرکت کردند و مباحث نسبتا طولانی شد، به منظور عدم اطاله کلام در جمع بندی سعی می شود به صورت مختصر به رئوس مطالب اشاره شود.
الله چند روز برای نابودی قوم عاد نیاز داشت؟
یک روز (سوره 54 آیه 19) یا چندین روز (سوره 41 آیه 16، سوره 69 آیات 6-7).
این شبهه از یک مساله ساده نشات می گیرد که به آسانی قابل رفع می باشد و آن توجه به معنی واژه «یوم» است.
کلمه «یوم» که یکی از معانی آن در زبان عربی «روز» می باشد در معانی دیگری نیز استعمال می شود. یکی از معانی «یوم»، « دوره» می باشد، مثلا خداوند می فرماید:« إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في سِتَّةِ أَيَّامٍ»[1]( پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران] آفريد).
مورد دیگر استعمال کلمه «یوم» برای قیامت است. قرآن مجید مدت زمان هر روز قیامت را پنجاه هزار سال معرفی می کند؛« تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ في يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسينَ أَلْفَ سَنَةٍ»[2] (فرشتگان و روح [فرشته مقرّب خداوند] بسوى او عروج مىكنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است) در عین حال برای زمان قیامت از لغت«یوم» استفاده شده است.
بنابراین متوجه می شویم که واژه «یوم» تنها به معنی روز اصطلاحی، معادل 24 ساعت نیست.
اکنون به آیات مورد نظر توجه کنیم:
«إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيهِْمْ رِيحًا صَرْصَرًا فىِ يَوْمِ نحَْسٍ مُّسْتَمِرٍّ»[3](ما تندباد وحشتناك و سردى را در يك روز شوم مستمر بر آنان فرستاديم)
«فَأَرْسَلْنَا عَلَيهِْمْ رِيحًا صَرْصَرًا فىِ أَيَّامٍ نحَِّسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الخِْزْىِ فىِ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا وَ لَعَذَابُ الاَْخِرَةِ أَخْزَى وَ هُمْ لَا يُنصَرُونَ»[4]
(سرانجام تندبادى شديد و هولانگيز و سرد و سخت در روزهايى شوم و پرغبار بر آنها فرستاديم تا عذاب خواركننده را در زندگى دنيا به آنها بچشانيم و عذاب آخرت از آن هم خواركنندهتر است، و (از هيچ طرف) يارى نمىشوند).
«وَ أَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُواْ بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ سَخَّرَهَا عَلَيهِْمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَ ثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَترََى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنهَُّمْ أَعْجَازُ نخَْلٍ خَاوِيَه»[5](و امّا قوم «عاد» با تندبادى طغيانگر و سرد و پرصدا به هلاكت رسيدند، (خداوند) اين تندباد بنيانكن را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنها مسلّط ساخت، (و اگر آنجا بودى) مىديدى كه آن قوم همچون تنههاى پوسيده و تو خالى درختان نخل در ميان اين تند باد روى زمين افتاده و هلاك شدهاند).
آیه اول می فرماید « ما در روزی یعنی دورانی- نه لزوما یک شبانه روز- تند بادی را بر آنها فرستادیم».
آیه دوم می فرماید« این فرستادن عذاب یک روز نبود بلکه در چندین روز شوم و پرغبار بود».
آیه سوم می فرماید« مدت این دوره که عذاب بر آنها مستقر بود هفت شب و هشت روز بود».
در حقیقت یک مساله ابتدا به صورت اجمالی مطرح شد و بعدا تفصیل آن بیان شد، که این امری شایع و متداول در بیان مسائل و حوادث گوناگون می باشد.
[/HR]
[1] - سوره اعراف،آیه54.
[2] - سوره معارج،آیه4.
[3] - سوره قمر،آیه19.
[4] - سوره فصلت،آیه16.
[5] - سوره حاقه،آیه6-7.
به هم چسباندن یا از هم جدا کردن؟
در مورد روش ایجاد زمین و آسمان قرآن یکجا میگوید که آنها از هم جدا بودند و بعد به هم گرویدند (سوره 41 آیه 11) اما در (سوره 21 آیه 30) میگویند که آنها ابتدا یکی بودند و بعداً از هم جدا شدند.
أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كلَُّ شىَْءٍ حَىٍّ أَ فَلَا يُؤْمِنُونَ(30)
آيا كافران نديدند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آنها را از يكديگر باز كرديم و هر چيز زندهاى را از آب قرار داديم؟! آيا ايمان نمىآورند؟! (30)
در اينكه منظور از" رتق" و" فتق" (پيوستگى و جدايى) كه در اينجا در مورد آسمانها و زمين گفته شده است چيست؟ مفسران سخنان بسيار گفته اند كه از ميان آنها سه تفسير، نزديكتر به نظر مىرسد و چنان كه خواهيم گفت هر سه تفسير ممكن است در مفهوم آيه جمع باشد .
1
- به هم پيوستگى آسمان و زمين اشاره به آغاز خلقت است كه طبق نظرات دانشمندان، مجموعه اين جهان به صورت توده واحد عظيمى از بخار سوزان بود كه بر اثر انفجارات درونى و حركت، تدريجا تجزيه شد و كواكب و ستارهها از جمله منظومه شمسى و كره زمين به وجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است.
2- منظور از پيوستگى، يك نواخت بودن مواد جهان است به طورى كه همه در هم فرو رفته بود و به صورت ماده واحدى خودنمايى مىكرد، اما با گذشت زمان، مواد از هم جدا شدند، و تركيبات جديدى پيدا كردند، و انواع مختلف گياهان و حيوانات و موجودات ديگر، در آسمان و زمين ظاهر شدند، موجوداتى كه هر يك نظام مخصوص و آثار و خواص ويژهاى دارد، و هر كدام نشانهاى است از عظمت پروردگار و علم و قدرت بىپايانش.
3- منظور از به هم پيوستگى آسمان اين است كه در آغاز بارانى نمىباريد و به هم پيوستگى زمين اين است كه در آن زمان گياهى نمىروئيد، اما خدا اين هر دو را گشود، از آسمان باران نازل كرد و از زمين انواع گياهان را رويانيد.
روايات متعددى از طرق اهل بيت ع به معنى اخير اشاره مىكند، و بعضى از آنها اشارهاى به تفسير اول دارد.
بدون شك، تفسير اخير چيزى است كه با چشم قابل رؤيت است كه چگونه از آسمان باران نازل مىشود، و زمينها شكافته مىشوند و گياهان مىرويند، و با جمله" أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا" (آيا كسانى كه كافر شدند نديدند ...) كاملا سازگار است، و با جمله" وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ" نيز هماهنگى كامل دارد.
ولى تفسير اول و دوم نيز با معنى وسيع اين جملهها، مخالف نيست، چرا كه رؤيت گاهى به معنى" علم" مىآيد، درست است كه اين علم و آگاهى براى همه نيست تنها دانشمندانند كه مىتوانند در باره گذشته زمين و آسمان و به هم پيوستگى آنها و سپس جداييشان آگاهيهايى پيدا كنند، ولى مىدانيم قرآن كتاب يك قرن و يك عصر نيست، بلكه راهنما و راهگشاى انسانها در تمامى قرون و اعصار است.[1]
اگر نکته یا مطلب خاصی مورد نظر است قبل از بسته شدن تاپیک بفرمایید تا انشاالله بحث کنیم.
و من الله التوفیق
[1] - تفسير نمونه، ج13، ص 394-396.