جمع بندی سوالی در مورد چگونگی حالت احتضار

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالی در مورد چگونگی حالت احتضار

سلام
بعضی از گناهکاران هستند که وقتی میمیرند در لحظه احتضار از انها می خواهند که به دین یهود ،نصاری و...بمیرند و اسلام از انها قبول نمی شوند!
می خواستم بپرسم چه گناهانی باعث این عذاب می شوند؟
در هنگام احتضار شیطان انسان را فریب میدهد تا در ایمانش شک کند. [="lime"]چه انسان هایی در این لحظه می توانند فریب شیطان را نخورند و از این مر حله عبور کنند؟[/] ایا واقعا این مرحله مهم است؟

با نام و یاد دوست

کارشناس بحث: استاد




saeid_2013;346929 نوشت:
سلام
بعضی از گناهکاران هستند که وقتی میمیرند در لحظه احتضار از انها می خواهند که به دین یهود ،نصاری و...بمیرند و اسلام از انها قبول نمی شوند!
می خواستم بپرسم چه گناهانی باعث این عذاب می شوند؟

سلام علیکم

از جمله این گناهان،می توان ترک نماز و انجام ندادن حج واجب در صورت استطاعت را نام برد.
«

من ترك الصلوه لا يرجو ثوابها و لا يخاف عقابها فلا ابالي ان يموت يهوديا او نصرانيا او مجوسيا (محمدي ري شهري ،ميزان الحكمه ،ناشر دارالحديث، چاپ اول ،جلد 2،صفحه1644)هر كس نماز را ترك كند و نه اميد به ثوابش داشته باشد ونه ترس از عذابش اشكالي نمي بينم در اينكه يهودي يا نصراني يا مجوسي از دنيا برود.»

saeid_2013;346929 نوشت:
در هنگام احتضار شیطان انسان را فریب میدهد تا در ایمانش شک کند. چه انسان هایی در این لحظه می توانند فریب شیطان را نخورند و از این مر حله عبور کنند؟ ایا واقعا این مرحله مهم است؟

بله هنگام احتضار مرحله ای بسیار مهم است،زیرا هنگامی است که انسان قرار است از تمام علاقه های دنیایی اش کنده شود و این کنده شدن به میزان شدت آن علاقه،سخت و طاقت فرسا خواهد بود.
کسانی که ایمان به خدا در ایشان نهادینه شده است و در عمل ثابت کرده اند که ایمان اولویت اول و آخر ایشان است در این هنگام نیز ایمان خود را از دست نمی دهند.
کسانی که ولایت مظاهر تام اسماء و صفات الهی یعنی اهل بیت علیهم السلام در ایشان رسوخ کرده و درکی از توحید و این ولایت پیدا کرده اند،ایمان خود را نمی بازند.
موفق باشید.

احتضار چگونه رخ میدهد؟من شنیدم که از پاها شروع میشه!!!
میشه حالت دقیق احتضار رو بگید؟
ضمنا اذکار و دعاهایی که باید فرد در هنگام احتضار بگه چیاست؟
باتشکر

باغ بهشت;360316 نوشت:
احتضار چگونه رخ میدهد؟من شنیدم که از پاها شروع میشه!!!
میشه حالت دقیق احتضار رو بگید؟
ضمنا اذکار و دعاهایی که باید فرد در هنگام احتضار بگه چیاست؟
باتشکر

بسمه تعالی

«وَجَاءتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنتَ مِنْهُ تَحِیدُ» یعنی : و سکرات مرگ‏ (بی خودی های لحظات پاياني زندگي)، به راستى در رسید؛ این همان است که از آن مى ‏گریختى. (سوره ق آیه 19)
شاید تا کنون در کنار بستر محتضر بوده اید و دیدن صحنه احتضار و قبض روح و حالاتی که برای وی در شرایط حساس مرگ و مردن ایجاد می شود، برایتان این پرسش مطرح میشود که قبض و نزع روح و یا به تعبیر دیگر جان کندن چگونه رخ می دهد و انسان در این شرایط چه احساسی دارد؟
در پاسخ باید گفت که حقیقت جان دادن را صرفا کسی می تواند درک کند که خود آن را چشیده باشد، اما ما که هنوز در این شرایط قرار نگرفته ایم، تنها می توانیم تصوری از لحظه مرگ و جان دان و رنج و سختی در هنگام قبض روح داشته باشیم، در باره راحتي يا سختي و درد جان دادن نيز اين معما براي همه ما تا لحظه مرگ و مردن ادامه خواهد داشت و روشن نيست درد و سختي هاي جان كندن چگونه بر محتضر وارد مي شود؟ آيا صرفا در اعضاي بدن وي درد هاي شديد ايجاد گشته و سرانجام او را به كام مرگ مي برد يا درد جان دادن ارتباطي با اعضاي بدن نداشته و به گونه اي ديگر نمود يافته و براي ما تا پيش از مرگ قابل درك نخواهد بود؟ مطلب ديگر اين است كه آيا در هنگام قبض روح، باز هم زمان و مكان براي فرد محتضر معني و مفهوم دارد و هر گونه درد يا احساسي بر اساس زمان كه از عوارض جسم است، بر وي وارد مي شود و يا روح كه محدوديت زماني و مكاني ندارد در معرض سختي و وحشت و هراس قرار مي گيرد و سختي يا راحتي جان دادن را احساس مي كند؟ در اين خصوص دو نظريه وجود دارد: نخست اين كه درد جان دادن بر همه اعضاي جسم محتضر وارد مي گردد، زیرا هر عضوی که در آن روح نباشد، احساس درد نیز ندارد و در حقیقت احساس دردها به دلیل وجود روح است و جسم بی روح، هیچ احساسی ندارد و درد و رنج هر نوع زخم یا سوختن، به روح سرایت می کند و میزان درد و رنج به میزان زخم یا هر نوع آسیب دیگری در جسم بستگی دارد. حال چنانچه درد موجود در تمام اجزاي روح به هر یک از اعضای بدن سرایت کند و در تمام اعضای بدن در لحظات پایانی زندگی، اختلال ایجاد شده و در این شرایط، همه آن ها با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم کنند، در این حالت شدت درد و رنج تا چه میزان می تواند تصور گردد؟ تنها تفاوت محتضر با سایر افراد در این است که در این لحظات، وی به دلیل شدت درد، قادر به داد و فریاد نیست و نمی تواند احساس خود را به دیگران منتقل نماید. (بر گرفته از كتاب المحجةالبيضاء ج8 / 252 ،253 )
ديدگاه ديگر اين است كه هر گونه احساس درد در بدن به سلامت يا اختلال در سيستم اعصاب بستگي دارد و كساني كه به دليل برخي از بيماري ها مانند قطع نخاع، در سيستم اعصابشان اختلال ايجاد شود، در نقاطي از بدن خود دردي را احساس نمي كنند و گاهي برخي از آنان درهيچ نقطه از بدن خود احساس درد ندارند و در نتيجه در هنگام مردن، هيچ گونه دردي ازطريق رشته هاي اعصاب به مغز كه مركز فرماندهي و احساسات انسان است، منتقل نمي شود تا وي آن را احساس نمايد. در نتيجه مي توان گفت كه درد جان كندن علاوه بر جسم، به گونه اي ديگر نيز قابل تصور است اما تا پيش از لحظه مرگ و مردن، براي ما قابل درك نيست.طبيعي است كه به دلیل وابستگي هاي مادي به اين جهان از قبيل مال و ثروت و مقام و فرزند، جان دادن و جدايي از اين تعلقات را سخت مي نمايد و انساني كه تمام هم و غم وي در دنيا، همين علقه هاي كاذب بوده و زاد و توشه اي براي سفر پرخطر آخرت فراهم نياورده، باسختي و هول و وحشت فراوان از اين دنيا جدا مي شود در حالي كه اكنون در آغاز راهي بس دشوار قرار دارد ولي هيچ با خود ندارد! بديهي است كه در اين لحظات هيچ درد و رنجي بالاتر از اين نيست كه وي با دست خالي به راهي دور و دراز و پر خطر وارد مي شود و امكاني براي بازگشت و جبران یا كمك ديگران نيز وجود ندارد.ازسوي ديگر، تا كنون روح ما در قفس جسم قرار داشته و احساسات ما بر اساس قانون خلقت و طبيعت در قالب همين جسم معني و مفهوم مي يافته است، اما اكنون روح در حال جدايي تدریجی از جسم است و ديگر براي آن، زمان و مكان و احساسات دنيوي مفهومي ندارد و دست كم اكنون ما نمي توانيم چگونگي و ميزان و زمان ورود هر نوع رنج و دردي را براي آن تصور نماييم،زيرا ما به دليل زندگي در جهان ماده، هرنوع عوارض و پديده اي را با تصورات مادي خود مي سنجيم و مي خواهيم هر پديده اي را بر اساس همين جهان تصور كنيم، در حالي كه ما از اسرار فراوان روح نا آگاهيم و درك آن براي ما كه روحمان در زندان جسم گرفتار آمده، نا ممكن است.
برای اطلاع از اذکار به مفاتیح رجوع کنید.

پرسش :
احتضار چگونه رخ می دهد ؟ و حالات محتضر چگونه است؟

چه گناهانی باعث می شود که در لحظه ی احتضار انسان به دین یهود و نصاری بمیرد؟


پاسخ :
وَجَاءتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنتَ مِنْهُ تَحِیدُ
و سکرات مرگ‏ (بی خودی های لحظات پاياني زندگي)، به راستى در رسید؛ این همان است که از آن مى ‏گریختى. (1)
حقیقت جان دادن را صرفا کسی می تواند درک کند که خود آن را چشیده باشد، اما ما که هنوز در این شرایط قرار نگرفته ایم، تنها می توانیم تصوری از لحظه مرگ و جان دان و رنج و سختی در هنگام قبض روح داشته باشیم،
درباره راحتي يا سختي و درد جان دادن نيز اين معما براي همه ما تا لحظه مرگ و مردن ادامه خواهد داشت و روشن نيست درد و سختي هاي جان كندن چگونه بر محتضر وارد مي شود؟ آيا صرفا در اعضاي بدن وي درد هاي شديد ايجاد گشته و سرانجام او را به كام مرگ مي برد يا درد جان دادن ارتباطي با اعضاي بدن نداشته و به گونه اي ديگر نمود يافته و براي ما تا پيش از مرگ قابل درك نخواهد بود؟

مطلب ديگر اين است كه آيا در هنگام قبض روح، باز هم زمان و مكان براي فرد محتضر معني و مفهوم دارد و هر گونه درد يا احساسي بر اساس زمان كه از عوارض جسم است، بر وي وارد مي شود و يا روح كه محدوديت زماني و مكاني ندارد در معرض سختي و وحشت و هراس قرار مي گيرد و سختي يا راحتي جان دادن را احساس مي كند؟
در اين خصوص دو نظريه وجود دارد: نخست اين كه درد جان دادن بر همه اعضاي جسم محتضر وارد مي گردد، زیرا هر عضوی که در آن روح نباشد، احساس درد نیز ندارد و در حقیقت احساس دردها به دلیل وجود روح است و جسم بی روح، هیچ احساسی ندارد و درد و رنج هر نوع زخم یا سوختن، به روح سرایت می کند و میزان درد و رنج به میزان زخم یا هر نوع آسیب دیگری در جسم بستگی دارد.

حال چنانچه درد موجود در تمام اجزاي روح به هر یک از اعضای بدن سرایت کند و در تمام اعضای بدن در لحظات پایانی زندگی، اختلال ایجاد شده و در این شرایط، همه آن ها با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم کنند، در این حالت شدت درد و رنج تا چه میزان می تواند تصور گردد؟ تنها تفاوت محتضر با سایر افراد در این است که در این لحظات، وی به دلیل شدت درد، قادر به داد و فریاد نیست و نمی تواند احساس خود را به دیگران منتقل نماید. (2)

ديدگاه ديگر اين است كه هر گونه احساس درد در بدن به سلامت يا اختلال در سيستم اعصاب بستگي دارد و كساني كه به دليل برخي از بيماري ها مانند قطع نخاع، در سيستم اعصابشان اختلال ايجاد شود، در نقاطي از بدن خود دردي را احساس نمي كنند و گاهي برخي از آنان درهيچ نقطه از بدن خود احساس درد ندارند و در نتيجه در هنگام مردن، هيچ گونه دردي ازطريق رشته هاي اعصاب به مغز كه مركز فرماندهي و احساسات انسان است، منتقل نمي شود تا وي آن را احساس نمايد.

در نتيجه مي توان گفت كه درد جان كندن علاوه بر جسم، به گونه اي ديگر نيز قابل تصور است اما تا پيش از لحظه مرگ و مردن، براي ما قابل درك نيست.طبيعي است كه به دلیل وابستگي هاي مادي به اين جهان از قبيل مال و ثروت و مقام و فرزند، جان دادن و جدايي از اين تعلقات را سخت مي نمايد و انساني كه تمام هم و غم وي در دنيا، همين علقه هاي كاذب بوده و زاد و توشه اي براي سفر پرخطر آخرت فراهم نياورده، باسختي و هول و وحشت فراوان از اين دنيا جدا مي شود در حالي كه اكنون در آغاز راهي بس دشوار قرار دارد ولي هيچ با خود ندارد! بديهي است كه در اين لحظات هيچ درد و رنجي بالاتر از اين نيست كه وي با دست خالي به راهي دور و دراز و پر خطر وارد مي شود و امكاني براي بازگشت و جبران یا كمك ديگران نيز وجود ندارد.

ازسوي ديگر، تا كنون روح ما در قفس جسم قرار داشته و احساسات ما بر اساس قانون خلقت و طبيعت در قالب همين جسم معني و مفهوم مي يافته است، اما اكنون روح در حال جدايي تدریجی از جسم است و ديگر براي آن، زمان و مكان و احساسات دنيوي مفهومي ندارد و دست كم اكنون ما نمي توانيم چگونگي و ميزان و زمان ورود هر نوع رنج و دردي را براي آن تصور نماييم،زيرا ما به دليل زندگي در جهان ماده، هرنوع عوارض و پديده اي را با تصورات مادي خود مي سنجيم و مي خواهيم هر پديده اي را بر اساس همين جهان تصور كنيم، در حالي كه ما از اسرار فراوان روح نا آگاهيم و درك آن براي ما كه روحمان در زندان جسم گرفتار آمده، نا ممكن است.


از جمله ی این گناهان ترک نماز و حج واجب در صورت استطاعت می باشد .
من ترك الصلوه لا يرجو ثوابها و لا يخاف عقابها فلا ابالي ان يموت يهوديا او نصرانيا او مجوسيا
هر كس نماز را ترك كند و نه اميد به ثوابش داشته باشد ونه ترس از عذابش اشكالي نمي بينم در اينكه يهودي يا نصراني يا مجوسي از دنيا برود .(محمدي ري شهري ،ميزان الحكمه ،ناشر دارالحديث، چاپ اول ،جلد 2،صفحه 1644)
پرسش :
در هنگام احتضار شیطان انسان را فریب میدهد تا در ایمانش شک کند. چه انسان هایی در این لحظه می توانند فریب شیطان را نخورند و از این مر حله عبور کنند؟ آیا واقعا این مرحله مهم است؟
پاسخ:
بله هنگام احتضار مرحله ای بسیار مهم است،زیرا هنگامی است که انسان قرار است از تمام علاقه های دنیایی اش کنده شود و این کنده شدن به میزان شدت آن علاقه،سخت و طاقت فرسا خواهد بود . کسانی که ایمان به خدا در ایشان نهادینه شده است و در عمل ثابت کرده اند که ایمان اولویت اول و آخر ایشان است و کسانی که ولایت مظاهر تام اسماء و صفات الهی یعنی اهل بیت علیهم السلام در ایشان رسوخ کرده و درکی از توحید و این ولایت پیدا کرده اند،ایمان خود را نمی بازند .

پی نوشت ها:
[=Calibri]1) . سوره ی مبارکه ق آیه 19
[=Calibri]2) . (بر گرفته از كتاب المحجةالبيضاء ج8 / 252 ،253 )

موضوع قفل شده است