چرا دوتا دهه فاطمیه داریم؟؟؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا دوتا دهه فاطمیه داریم؟؟؟

چرا دوتا دهه فاطمیه داریم؟؟؟و دقیقا زمان شهادت حضرت زهرا معلوم نیست!!

با نام و یاد دوست

کارشناس بحث: مقداد

[="Tahoma"]

خط شکن;326753 نوشت:
چرا دوتا دهه فاطمیه داریم؟؟؟و دقیقا زمان شهادت حضرت زهرا معلوم نیست!!

با عرض سلام و ادب

اینکه چرا دو تا دهه فاطمیه داریم علتش این است که تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) دقیقاً مشخص نیست.دربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) روایات مختلفی وجود دارد است. و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.

بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.

اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند.

بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15 جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.

و شاید علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)، 29 روز بوده باشند، حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.

اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75 روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95 روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

اما در پاسخ به این سوال که چرا تاریخ دقیق شهادت حضرت زهرا(س) مشخص نیست باید عرض کنم:

عدم شفافیت و اختلاف در رخدادهای تاریخی اختصاص به اختلاف در تاریخ ولادت و شهادت ائمه(ع) ندارد، بلکه در بسیاری از مسایل دیگر تاریخی نیز به طور طبیعی اختلاف نظر وجود دارد. زندگی و شهادت ائمه از این وضع مستثنا نیست. در عدم شفافیت تاریخ زندگی ائمه(ع) عوامل متعددی اثر گذارد بوده‏اند یکی از عوامل مهم آن است که در آن مقطع زمانی، تاریخ نگاری و سیره‏نویسی به معنای امروزی آن وجود نداشته است، یعنی این گونه نبوده که هرگاه یکی از ائمه(ع) متولد میشد و یا به شهادت میرسید، تاریخ زندگی آن‏ها ثبت و ضبط گردد و مورخان آن‏ها را دقیقاً بنویسند. حتی در مورد تاریخ ولادت پیامبر(ص) مشاهده میکنیم که اختلاف نظر وجود دارد. از سوی دیگر گفتار امامان معصوم(ع) دچار تحریف میشد و برخی از نقل قول‏ها از امامان(ع) جعلی بود. جعل گفتار تنها در احادیث و روایات نبود، بلکه در سخنان عادی و سیره زندگی آن‏ها نیز وجود داشت. به همین خاطر شاید نقل قول‏های متعددی که از آن‏ها و یا از شیعیان خاص صورت گرفته، موجب اختلاف نظر تاریخی باشد.

با سلام
ایا اینکه تاریخ دقیقی از ولادت و یا شهادت بعضی از ائمه(ع) به ما نرسیده است نشانگر انست که در صدر اسلام این موضوع چندان مورد توجه نبوده است و ما امروزه به ان پرداخته ایم؟

مقداد;328138 نوشت:

با عرض سلام و ادب

اینکه چرا دو تا دهه فاطمیه داریم علتش این است که تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) دقیقاً مشخص نیست.دربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) روایات مختلفی وجود دارد است. و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.

بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.

اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند.

بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15 جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.

و شاید علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)، 29 روز بوده باشند، حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.

اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75 روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95 روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

اما در پاسخ به این سوال که چرا تاریخ دقیق شهادت حضرت زهرا(س) مشخص نیست باید عرض کنم:

عدم شفافیت و اختلاف در رخدادهای تاریخی اختصاص به اختلاف در تاریخ ولادت و شهادت ائمه(ع) ندارد، بلکه در بسیاری از مسایل دیگر تاریخی نیز به طور طبیعی اختلاف نظر وجود دارد. زندگی و شهادت ائمه از این وضع مستثنا نیست. در عدم شفافیت تاریخ زندگی ائمه(ع) عوامل متعددی اثر گذارد بوده‏اند یکی از عوامل مهم آن است که در آن مقطع زمانی، تاریخ نگاری و سیره‏نویسی به معنای امروزی آن وجود نداشته است، یعنی این گونه نبوده که هرگاه یکی از ائمه(ع) متولد میشد و یا به شهادت میرسید، تاریخ زندگی آن‏ها ثبت و ضبط گردد و مورخان آن‏ها را دقیقاً بنویسند. حتی در مورد تاریخ ولادت پیامبر(ص) مشاهده میکنیم که اختلاف نظر وجود دارد. از سوی دیگر گفتار امامان معصوم(ع) دچار تحریف میشد و برخی از نقل قول‏ها از امامان(ع) جعلی بود. جعل گفتار تنها در احادیث و روایات نبود، بلکه در سخنان عادی و سیره زندگی آن‏ها نیز وجود داشت. به همین خاطر شاید نقل قول‏های متعددی که از آن‏ها و یا از شیعیان خاص صورت گرفته، موجب اختلاف نظر تاریخی باشد.


سلام...باسپاس از توضیحات خوب حضرتعالی
لطفا به این سوال پاسخ دهید:
چرا ما شیعیان در ایام فاطمیه و محرم،قبل از شهادت آن بزرگواران مراسم عزا برپا میکنیم و زمانیکه شهادت آنها فرا میرسد مراسمها را به اتمام میرسانیم؟مگر نه اینکه باید بعد از شهادت اقامه عزا کنیم؟باتشکر

باغ بهشت;332405 نوشت:

سلام...باسپاس از توضیحات خوب حضرتعالی
لطفا به این سوال پاسخ دهید:
چرا ما شیعیان در ایام فاطمیه و محرم،قبل از شهادت آن بزرگواران مراسم عزا برپا میکنیم و زمانیکه شهادت آنها فرا میرسد مراسمها را به اتمام میرسانیم؟مگر نه اینکه باید بعد از شهادت اقامه عزا کنیم؟باتشکر

چند نکته در پاسخ به این پرسش:
1. اینکه این اختصاص به شهادت حضرت زهرا ندارد و ما در شهادت امام حسین هم قبل از عاشورا عزاداری می کنیم.
2. آنچه مهم است برگزاری مراسمی به یاد و نام ایشان جهت بزرگداشت و یادبود آن حضرات است و تفاوتی نمی کند قبل از تاریخ شهادت باشد یا بعد. ( همانطور که گاهی مراسم سالگرد برخی اموات را می بینیم یکی دو روز یا بیشتر قبل از فرارسیدن روز درگذشت مرحومی می گیرند.)
3- فکر کنم این مطلب بیشتر شبیه مغالطه است و به هر حال ما در هر صورت این برنامه ها را در فاصله زمانی طولانی پس از دوران آن بزرگوار برگزار میکنیم. و به هر شکل می شود بعد نه قبل.

جوابتان قانع کننده نبود.لذا منتظر پاسخ کارشناسان محترم هستم.

باغ بهشت;332405 نوشت:

سلام...باسپاس از توضیحات خوب حضرتعالی
لطفا به این سوال پاسخ دهید:
چرا ما شیعیان در ایام فاطمیه و محرم،قبل از شهادت آن بزرگواران مراسم عزا برپا میکنیم و زمانیکه شهادت آنها فرا میرسد مراسمها را به اتمام میرسانیم؟مگر نه اینکه باید بعد از شهادت اقامه عزا کنیم؟باتشکر

سلام شاید چند نکته رو خوب باشه توجه کنیم؛ اینکه ما به طور معمول برای کسی از عزیزانمون که عزاداری می کنیم سه،هفت و چهل روز بعد از وفاته اما این مراسم ها فقط تا سال مرحوم ادامه داره؛ و بعد از گذشت یکسال؛ دیگه فقط سالگرد وفات رو مراسمی اگه بگیریم و عزایی اگه برپا کنیم.
که خب برای تمام معصومین، دیگه سال ها از شهادتشون گذشته و حتی از نظر عرف،دیگه دلیلی نداره غیر از سالروز وفات رو عزاداری کنیم.
منتها برای برخی از معصومین بخاطر حساسیت تاریخی و اعتقادی که قضیه شهادتشون داشته بیش از خود سالروز رو عزا برپا می کنیم.
ولی اینکه چرا این چند روز قبل از شهادتشونه؛ خب دلایل خودشو داره. برای امام حسین(ع) که یه دلیلش میتونه این باشه که تموم بی تابی های اهل بیت تا قبل از این واقعه ی مصیبت بار بوده و بعد از اون، دیگه با صبری که از خدا عنایت میشه بهشون؛ مصیبت رو تحمل می کنن.
و ما دقیقاً اون دهه ی بی تابی اهل بیت رو باهاشون همراهی می کنیم. و البته در این مورد چون عمق حادثه خیلی جانکاهه ما برخلاف نظر عرف، سوم و هفتم و اربعین رو هم عزاداری می کنیم.

اما مثلاً برای حضرت زهرا خب شاید اساساً همین دو دهه اختلاف بین این دو تاریخ، باعث شده که این ایام رو به عزا بنشینیم؛ تا زمینه ی وحدتی بین برداران شیعه و سنی هم باشه.

[="Tahoma"]

باغ بهشت;332405 نوشت:

سلام...باسپاس از توضیحات خوب حضرتعالی
لطفا به این سوال پاسخ دهید:
چرا ما شیعیان در ایام فاطمیه و محرم،قبل از شهادت آن بزرگواران مراسم عزا برپا میکنیم و زمانیکه شهادت آنها فرا میرسد مراسمها را به اتمام میرسانیم؟مگر نه اینکه باید بعد از شهادت اقامه عزا کنیم؟باتشکر

با عرض سلام و ادب

عزاداري‏هاي پيش از عاشورا و فاطمیه، مقدمه ورود در عزاداري روز عاشورا و شهادت حضرت زهرا(س) است. اصل عزاداري براي معصومین(ع)،بویژه اباعبداللَّه الحسين(ع) از دستورات و مستحبات اكيد شرع مقدس است؛ اما شكل، نحوه و زمان آن، از عادات و رسوم عرف و مردم تأثير مي‏پذيرد. به عنوان مثال در بعضي مناطق، عزاداري براي حضرت از روز هفتم آغاز شده و تا سوم امام ادامه دارد و در بعضي مناطق عزاداري از اول محرم تا روز عاشورا برقرار است. در بعضي مناطق نيز، روضه‏ هاي مستمر در مواقع مختلف سال - به ويژه از اول محرم تا آخر ماه صفر - ادامه دارد.
تمامي اين اشكال و صورت‏ها، خوب است و اشكالي ندارد. بنابر آنچه گفته شد، مراسم عزاداري و سالگرد درگذشتگان، بستگي به فرهنگ و آداب مردم دارد كه به طور معمول، مراسم سالگرد را در شب قبل مي‏گيرند و از آنجا كه رحلت و شهادت در سال‏هاي قبل، اتفاق افتاده، در هر صورت مراسم و عزاداري‏ها در هر زمان انجام شود، بعد از واقعه خواهد بود.

[="Tahoma"]

saeed.motallebi;332393 نوشت:
با سلام
ایا اینکه تاریخ دقیقی از ولادت و یا شهادت بعضی از ائمه(ع) به ما نرسیده است نشانگر انست که در صدر اسلام این موضوع چندان مورد توجه نبوده است و ما امروزه به ان پرداخته ایم؟

با عرض سلام و ادب

وجود اختلاف در تاریخ ولادت یا شهادت ائمه(ع) به این معنا نیست که در گذشته مورد توجه نبوده و ما امروزه بدان پرداخته ایم.همانگونه که در پست های گذشته عرض شد این اختلاف اختصاصی به معصومین(ع) ندارد بلکه موضوعات تاریخی فراوانی داریم که در مورد تاریخ وقوع آنها اختلافات جدی وجود دارد.همچنین این اختلافات اختصاص به تاریخ چندین قرن پیش هم ندارد،در مورد برخی موضوعات تاریخی معاصر هم اختلافاتی وجود دارد.

اختلاف وعدم ضبط تاریخ دقیق ولادت، وفات و یا شهادت شخصیت‌های صدر اسلام به ویژه خاندان عصمت و طهارت ـ علیهم السّلام ـ ناشی از چند دلایل است که به برخی اشاره می شود .
1. جلوگیری از نوشتن ومنع تدوین و نقل احادیث پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به دستور خلفا خلفای اول و دوّم.این مسئله ، دراصل نوشتن تاثیر منفی گذاشت وسبب گردید که اصل نوشتن وتدوین سیره ی نبوی وثبت سایر رویدادها وحوادث کاملا مغفول وبی توجه بماند. تاسالها(حدود یک قرن واندی...) هیچ توجهی درجهان اسلام به رویدادها نبوده و با سردی کامل رویدادها و وقایع مهم وسرنوشت ساز در تاریخ اسلام به فراموشی سپرده شده . و تا زمان ایجاد رویکرد جدی به ضبط وقایع قرنها فاصله افتاده. این منع تا قرن دوّم هجری ادامه داشت تا این که عمر بن عبدالعزیز دستور نوشتن احادیث را صادر کرد.

2.قرار گرفتن بنی امیه در هرم قدرت و خصومت آنان با بنی هاشم و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و نیز با بسیاری از انصار که حامی و داعی پیامبر و اهل بیت بودند، این عامل سبب می شد که اهل بیت پیامبر بعنوان رهبران واقعی برای مردم ناشناخته باشند. ازطرفی آنان دست به تحریف و جعل احادیث و فضیلت تراشی برای خلفا و مدح آنان و مذمت اهل بیت زدند.

3. زبیریان در حکومت کوتاه خود و عباسیان نیز برای مشروعیت سلطنت خویش و سرکوب علویان راه بنی امیه را ادامه دادند.

4. از طرفی درفرهنگ عرب نیز به ثبت موالید و حیات بویژه زنان و دختران اهمیتی وجود نداشت.

5. سلطه طولانی حکومت مخالفان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ و مخالفان شیعه و اتهام رفض و الحاد به شیعیان در ترویج اباطیل و جعلیات و تثبیت آنها بی‌تأثیر نبود و قدرت نفوذ تفکر مکتب خلفا در معرفی منابعی که در مسیر افکار آنان بود و تضعیف منابع خلاف آنان اثر به سزایی داشت.

6. تخریب و نابودی آثار تشیع حتی کتاب‌سوزی و آتش زدن کتابهای غنی شیعه و طرفداران اهل بیت در قرون نخستین مثل کتابخانه‌های شیخ طوسی، صاحب بن عباد و... ابهام و تردید و اختلاف اقوال را بیشتر و پیچیده‌تر کرده است.

بنابراین طبیعی است که موالید، وفیات، و شهادت معصومین از جمله فاطمه ـ سلام الله علیها ـ مورد اختلاف باشد.(1)

پی نوشت:

(1). ر.ک: حسنی، علی اکبر، پژوهشی نوین در تاریخ تولد حضرت فاطمه – سلام الله علیها- ، ماهنامه زائر، سال ششم، شماره 7، ص 18 و 19.

با سلام مجدد
ضمن تشکر از کارشناس محترم برای جوابهای که دادند . میخواستم به دوستانی که درمورد قبل یا بعد از وفات بحث میکردند عرض کنم ما اگه برای اموات خودمون مراسم میگیریم بزرگترین دلیلش امورزش اموات و دل تصلی دادن به باز ماندگان است اما در مورد مراسمی که برای ائمه اطهار (ع) برگذار میشه یکی از بزرگترین دلایلش اینه که ما میخواهیم خودمون را به ان بزرگواران بچسبونیم حالا نوع و وقت این کار خیلی دقیق و اساسی نباشه مهم نیست مهم اینه که تو این مراسم از رفتار و گفتار غلط و حرام استفاده نشه
البته اینکه گاهی تو بعضی هیئتها میبینیم مداحان و هیئتیها همه تلاش خودشون را میکنند تا امام حسین (ع) برسه به ظهر عاشورا و دیگه بیخیال میشند وگاهی دیده میشه بعد از نهار ظهر عاشورا رفقای قدیمی همدیگه را پیدا میکنند و به شوخی و خنده میپردازند برای من هم خیلی ناراحت کننده است

سلام
ببخشید،چرا باید برای حضرت فاطمه مثلا بیست روز در عزا باشیم اما برای سایر ائمه بغیر از امام حسین اینطور نیست؟حتی برای پیغمبر هم این کار رو نمیکنیم.اگر ایام فاطمیه بخاطر وحدت شیعه و سنی هست خب همین نام گذاری کافیه،دیگه چرا در این ایام سوگواری عمومی میشه؟
البته باید بگم در عزای شهادت حضرت فاطمه و مصیبتی که بر حضرت علی وارد میشه کل سال رو هم گریه کنیم کمه اما وقتی بنده بخاطر این ایام به مراسم و گشت و گزار و تفریح نمیرم برخی این مسئله رو به سخره میگیرن و بنده هیچ جواب قانع کننده ای ندارم!میگن این ایام بخاطر بیماری حضرت فاطمه هست.مگه پیامبر بیمار نبودن؟چرا توی ماه صفر فقط نهایتا از چند روز قبل از رحلت پیامبر در سوگ ایشون هستیم؟

[="Tahoma"]

شروین جون;332885 نوشت:
سلام
ببخشید،چرا باید برای حضرت فاطمه مثلا بیست روز در عزا باشیم اما برای سایر ائمه بغیر از امام حسین اینطور نیست؟حتی برای پیغمبر هم این کار رو نمیکنیم.اگر ایام فاطمیه بخاطر وحدت شیعه و سنی هست خب همین نام گذاری کافیه،دیگه چرا در این ایام سوگواری عمومی میشه؟
البته باید بگم در عزای شهادت حضرت فاطمه و مصیبتی که بر حضرت علی وارد میشه کل سال رو هم گریه کنیم کمه اما وقتی بنده بخاطر این ایام به مراسم و گشت و گزار و تفریح نمیرم برخی این مسئله رو به سخره میگیرن و بنده هیچ جواب قانع کننده ای ندارم!میگن این ایام بخاطر بیماری حضرت فاطمه هست.مگه پیامبر بیمار نبودن؟چرا توی ماه صفر فقط نهایتا از چند روز قبل از رحلت پیامبر در سوگ ایشون هستیم؟

با عرض سلا و ادب خدمت شما دوست بزرگوار

در پاسخ به مطالب شما که در برگیرنده چندین سوال است،مطالبی عرض می کنم،امیدوارم مفید واقع گردد:

ایام فاطمیه از لحاظ تاریخی شش روز است،اینکه در عرف دو دهه را بنام فاطمیه در نظر گرفته و به عزاداری می پردازند،بخاطر مقام و منزلت بانوی دوسرا حضرت زهرا(س) است.

توضیح بیشتر در مورد ایام فاطمیه:

دربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) روایات مختلفی وجود دارد است. و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.

بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.

اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند.

بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15 جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.

و شاید علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)، 29 روز بوده باشند، حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.

اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75 روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95 روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

[="Tahoma"]

شروین جون;332885 نوشت:
سلام
ببخشید،چرا باید برای حضرت فاطمه مثلا بیست روز در عزا باشیم اما برای سایر ائمه بغیر از امام حسین اینطور نیست؟حتی برای پیغمبر هم این کار رو نمیکنیم.اگر ایام فاطمیه بخاطر وحدت شیعه و سنی هست خب همین نام گذاری کافیه،دیگه چرا در این ایام سوگواری عمومی میشه؟
البته باید بگم در عزای شهادت حضرت فاطمه و مصیبتی که بر حضرت علی وارد میشه کل سال رو هم گریه کنیم کمه اما وقتی بنده بخاطر این ایام به مراسم و گشت و گزار و تفریح نمیرم برخی این مسئله رو به سخره میگیرن و بنده هیچ جواب قانع کننده ای ندارم!میگن این ایام بخاطر بیماری حضرت فاطمه هست.مگه پیامبر بیمار نبودن؟چرا توی ماه صفر فقط نهایتا از چند روز قبل از رحلت پیامبر در سوگ ایشون هستیم؟

با عرض سلام مجدد

اگر به فلسفه و آثار احیای یاد و خاطره ائمه(ع)،بخصوص مظلومیت ام ابیها حضرت زهرا(س) آشنا باشیم،ضمن اینکه در مقابل این افراد پاسخی خواهیم داشت،سبب خواهد شد تا بیشتر از گذشته در حفظ حرمت این ایام تلاش کنیم.

قطعاً تمام آثار و برکاتی که در رابطه با برپایی مجالس عزادرای اهل بیت عصمت و طهارت(ع) وجود دارد، در برپایی مجالس عزای سیدة النساء العالمین حضرت زهرای اطهر(س) نیز وجود دارد. ما با شرکت در این مراسمات یا برگزاری آنها، خود را به اهل بیت پیامبر (ص) نزدیک تر می کنیم، مناقب و کمالات آنها را بیشتر می شناسیم و وظیفه خود در محبت اهل بیت (علیهم السلام) را انجام می دهیم:

«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏[شوری/23] بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏كنم جز دوست‏داشتن نزدیكانم [اهل بیتم‏]»

این مجالس، مجالسی است که معارف دینی را نشر می دهد، و انسان را در پیمودن مسیر الهی کمک می کند. خصوصا که تضرع و گریه در مصائب اهل بیت، پلیدی های دل را می شوید و اثر گناهان در ایجاد قساوت را رفع می کند. و حضور در این مراسمات، خود نشانه ای از تقوا است:
«مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ[حج/32] هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، این كار نشانه تقواى دلهاست.»

همچنین باید به اثر عظیم این مجالس، در تبلیغ حق توجه داشت. تمام مصائبی که حضرت زهرا(س) تحمل نمودند، در جهت احیای مسیر صحیح توحید بود. مسیری که بعد از پیامبر(ص) عده ای آن را به انحراف کشاندند. اما حضرت زهرا(س) با ایستادگی خود، و نثار جانش، کوشید تا چراغی در تاریخ روشن کند که تمام جویندگان حقیقت، آن را بیابند.

از همین رو می بینیم که باطل پیشگان، چقدر از برپایی این مراسمات خشمگین می شوند و سعی در بی رونق کردن آن می کنند و در این راه از انواع ترفندها مثل شبهه پراکنی و ... استفاده می کنند. آنها سعی می کنند چراغ مسیر هدایت را خاموش کنند، تا کفر و نفاق مسیر انحراف پوشیده ماند، اما خدای متعال اراده کرده است که نور حقیقت همه جا را فراگیرد:

«یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ[توبه/32] آنها مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند ولى خدا جز این نمى‏ خواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند.»

حضرت آیت الله وحید خراسانی در رابطه با بزرگداشت ایام فاطمیه می فرماید: از آنجا که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) ... واسطه تربیت تکوینیه و تشریعیه رب العالمین نسبت به ماست، و بر هر مسلمانى حق حیات ابد دارد، به مقتضاى ادراک عقل به وجوب شکر منعم، و حکم شرع به لزوم مودّت ذى القربى: (قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُربى) و این که فاطمه احبّ و اَقرب خلق به رسول خداست، وظیفه ما این است که در این مصیبت کبرى که ناموس خدا و بضعه خاتم انبیاء و کفو سید اوصیا و مادر ائمه هدى نیمه شب غریبانه دفن شد و قبر او که گنجینه اسرار خداست مخفى مانْد، بپا خیزیم و آن چه در توان داریم، در تعظیم شعائر روز شهادت او انجام دهیم، چون شهادت آن حضرت سند احقاق حق اوّل المظلومین است «وَ لَمْ أَرَ مِثْلَهُ حَقًّا أُضِیعا».

[="Tahoma"]

شروین جون;332885 نوشت:
سلام
ببخشید،چرا باید برای حضرت فاطمه مثلا بیست روز در عزا باشیم اما برای سایر ائمه بغیر از امام حسین اینطور نیست؟حتی برای پیغمبر هم این کار رو نمیکنیم.اگر ایام فاطمیه بخاطر وحدت شیعه و سنی هست خب همین نام گذاری کافیه،دیگه چرا در این ایام سوگواری عمومی میشه؟

با عرض سلام مجدد

بنده متوجه منظور شما از اینکه فرموده اید:«ایام فاطمیه بخاطر وحدت شیعه و سنی هست» نشده ام.

اما در پاسخ به این سوال شما که چرا فقط به نامگذاری اکتفا نمی شود،مطالبی عرض می کنم.این اشکال در رابطه با عزاداری ائمه(ع)،بویژه امام حسین(ع) نیز مطرح می شود که چرا به برگزاری جلسات علمی اکتفا نمی شود؟

در پاسخ باید عرض کنم:

بحث درباره شخصيت ائمه اطهار(ع) در قالب تشكيل ميزگردها، كنفرانس‏ها، سخنراني ها، نوشتن مقالات و امثال اين قبيل كارهاي فرهنگي، علمي و تحقيقات، بسيار مفيد و لازم است و البته در جامعه ما نيز انجام مي‏شود.

اين فعاليت‏ها به جاي خود لازم است، اما آيا براي اينكه ما از زندگانی معصومین(ع) بویژه حادثه عاشورا بهره برداري كامل كنيم، اين اقدامات كافي است؟ يا اينكه امور ديگري نيز مثل همين عزاداري‏ها به جاي خود لازم است؟
جواب دادن به اين سؤال متوقف بر اين است كه ما نظري روان شناسانه به انسان بيندازيم و ببينيم عواملي كه در رفتار آگاهانه ما مؤثر است، فقط عامل شناختي و معرفت است يا عوامل ديگري هم در شكل دادن رفتارهاي اجتماعي ما مؤثر است.
هنگامي كه در رفتارهاي خود دقت كنيم، درمي ‏يابيم كه در رفتارهاي ما دست كم دو دسته از عوامل نقش اساسي ايفا مي‏كنند. يك دسته عوامل شناختي كه موجب مي‏شود انسان مطلبي را بفهمد و بپذيرد.

قطعاً شناخت در رفتار ما تأثير زيادي دارد، اما يگانه عامل مؤثر نيست. عوامل ديگري هم هستند كه شايد تأثير آنها در رفتار ما بيش‏تر از شناخت باشد. اين عوامل را به طور كلي احساسات و عواطف، تمايلات، گرايش‏ها مي ‏نامند. اين‏ها سلسله اي از عوامل دروني و رواني است كه در رفتار ما مؤثر است.
هرگاه شما رفتار خود را تحليل كنيد، - خواه رفتار مربوط به زندگي فردي و خانوادگي، خواه رفتار اجتماعي و يا سياسي شما باشد - خواهيد ديد، عامل اصلي كه شما را به انجام آن رفتار واداشته، چه بسا عوامل تحريك كننده و برانگيزاننده باشد.

حال، بعد از اينكه پذيرفتيم براي حركت‏هاي آگاهانه و رفتارهاي انساني، دو دسته عوامل شناختي و انگيزشي يا عواطف و احساسات لازم است و بعد از اينكه دانستيم حركت معصومین صلوات الله علیهم چه نقش مهمي در سعادت انسان‏ها داشته است، متوجه خواهيم شد اين شناخت خود به خود براي ما حركت آفرين نمي‏شود. هنگامي دانستن و به ياد آوردن آن خاطره ‏ها ما را به كاري مشابه كار معصومین(ع) و به پيمودن راه آنها وامي‏دارد كه در ما نيز انگيزه اي به وجود آيد و بر اساس آن، ما هم دوست داشته باشيم آن كار را انجام دهيم.

خودِ شناخت، اين ميل را ايجاد نمي‏كند؛ بلكه بايد عواطف ما تحريك شود و احساسات ما برانگيخته شود تا اينكه ما هم بخواهيم كاري مشابه كار او انجام دهيم.
جلسات بحث و گفت و گو و سخنراني‏ها مي‏تواند آن بخش اول را تأمين كند؛ يعني، شناخت لازم را به ما بدهد. اما عامل ديگري هم براي تقويت احساسات و عواطف لازم داريم، البته خود شناخت، يادآوري و مطالعه يك رويداد مي‏تواند نقشي داشته باشد، اما نقش اساسي را چيزهايي ايفا مي‏كند كه تأثير مستقيمي بر احساسات و عواطف ما داشته باشد.
هنگامي كه صحنه ‏اي بازسازي مي‏شود و انسان از نزديك به آن صحنه مي ‏نگرد، اين مشاهده با هنگامي كه انسان بشنود چنين جرياني واقع شده، يا اينكه فقط بداند چنين حادثه اي اتفاق افتاده است، بسيار تفاوت دارد.
نمونه اين مسأله را شما خود بارها تجربه كرده ايد. مكرراً حوادث عاشورا را شنيده ايد و در ذهن شما جاي گرفته است. مي‏دانيد امام حسين(ع) روز عاشورا چگونه به شهادت رسيد، اما آيا دانسته‏ هاي شما اشك شما را جاري مي‏كند؟ وقتي در مجالس شركت مي‏كنيد و مرثيه خوان مرثيه مي‏خواند، مخصوصاً اگر لحن خوبي هم داشته باشد و به صورت جذابي داستان كربلا را براي شما بيان كند، آن گاه مي ‏بينيد كه بي ‏اختيار اشك شما جاري مي‏شود.
اين شيوه مي‏تواند در تحريك احساسات شما تأثيري داشته باشد كه خواندن و دانستن، چنان اثري را ندارد. به همين نسبت آنچه ديده مي‏شود، به مراتب مؤثرتر از شنيدني‏ ها است. منظور از اين توضيحات آن بود كه ما علاوه بر اينكه بايد بدانيم مثلاً چرا ابي عبد الله(ع) قيام كرد، بدانيم كه چرا مظلومانه شهيد شد، بايد اين مطلب به گونه‏ اي براي ما بازسازي شود تا عواطف و احساسات ما برانگيخته ‏تر شود. هر اندازه اين‏ها در برانگيخته ‏تر شدن عواطف و احساسات ما مؤثرتر باشد، حادثه عاشورا در زندگي ما مؤثرتر خواهد بود.
بنابراين صِرف بحث و بررسي عالمانه زندگی ائمه(ع)،حادثه شهادت حضرت زهرا(س9) و واقعه عاشورا، نمي‏تواند نقش عزاداري را ايفا كند. بايد صحنه‏ هايي در اجتماع به وجود آيد كه احساسات مردم را تحريك كند. همين كه صبح از خانه بيرون مي ‏آيند، مي ‏بينند شهر سياه پوش شده است، پرچم‏هاي سياه نصب شده است ... خود اين تغيير حالت، دل‏ها را تكان مي‏دهد.
گرچه مردم مي‏دانند فردا فاطمیه یا محرم است، اما ديدن پرچم سياه، اثري را در دل آنان مي‏گذارد كه دانستن اينكه فردا اول محرم است، آن اثر را نمي ‏گذارد. راه انداختن دسته ‏هاي سينه زني با آن شور و هيجان خاص خود مي‏تواند، آثاري را به دنبال داشته باشد كه هيچ كار ديگر آن آثار را ندارد.

[="arial"][="darkred"]سلام علیکم
:Gol:چرا دو تا دهه فاطمیه داریم علتش این است که تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) دقیقاً مشخص نیست.دربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) روایات مختلفی وجود دارد است. و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.
بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.
اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند.
بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15 جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.
و شاید علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)، 29 روز بوده باشند، حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.
اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75 روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95 روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.:Gol:
[/]
[/]

چرا شهادت حضرت زهرا دو بار اعلام شده است؟
پاسخ:

زمان شهادت حضرت زهرا (س) همانند مکان دفن او از مجهولات تاریخی است، که نشانه اوج مظلومیت آن حضرت است.
کمترین مدت زندگی حضرت پس از رحلت پدر را ۴۰ روز(۱) و بیشترین مدت را هشت ماه ثبت کرده‌اند.(۲)در این میان روایات دیگری همانند دو ماه، (۳) ۷۵ روز، (۴) سه ماه، یکصد روز (۵) و شش ماه نیز موجود است(۶).قول مشهور بین شیعیان،‌ روایاتی است، که تاریخ شهادت حضرت را سوم جمادی الثانی یعنی ۹۵ روز می‌دانند؛ از جمله امام صادق(ع) فرمودند:“شهادت حضرت فاطمه(س) در روز سه‌شنبه سوم جمادی‌الاخر سال یازدهم هجرت واقع شد.»(۷)قول دیگر ۷۵ روز است، که برگزاری دو بار مراسم شهادت حضرت براساس این دو قول است.
عواملی چند ممکن است، منشأ این اختلافات باشد؛ از جمله:

٫ 1-نقل حوادث تاریخی در آن دوران همانند امروز نبود، که به صورت نوشته و کتاب درآید و به نسل‌های بعدی منتقل شود، بلکه انتقال رویدادهای تاریخی به طور عمده شفاهی بود و از خاطر و ذهن چند نفر به اذهان دیگران منتقل می‌شد و کسی نمی‌تواند ادعا کند، که همه ‌این ناقلان از اشتباه مصون بودند

.۲٫ از سوی دیگر در آن روزها مسلمانان سرگرم جنگ بودند. در چنین شرایطی کمتر دغدغه داشتند، که حوادث تاریخی را به طور دقیق ثبت کنند.

٫3- اختلاف و دسته بندی‌های سیاسی که پس از رحلت رسول خدا(ص) پدید آمد و کسانی که روی کار آمدند و قدرت را در دست گرفتند، تا آن جا که توان داشته‌اند، تاریخ حادثه‌ها را دست‌کاری کرده‌اند.(۸)

٫4- این اختلاف در نقل، تنها در مورد حضرت زهرا(س) نیست. در مورد برخی از ائمه مانند امام سجاد(ع) نیز وجود دارد.

پی نوشت‌ها:٫
1- مجلسی، بحار الأنوار، تهران، اسلامیه، چ دوم، ۱۳۶۳ش، ج ۴۳، ص ۲۱۲،‌ح ۴۱، به نقل از عیون المعجزات. (نرم افزار سیره معصومان)
۲٫ همان، ‌ص ۲۱۳، ح ۴۴٫۳٫ همان.۴٫ کلینی، الکافی، تهران، اسلامیه، چ دوم، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۴۵۸، ح۱؛ ج۳، ‌ص۲۲۸، ح۳؛ ج ۴، ص ۵۶۱، ح ۳٫ (نرم افزار سیره معصومان)۵٫ بحارالانوار، پیشین، ص ۲۱۳، ح ۴۴٫۶٫ همان، ص ۲۰۰،‌به نقل از مصباح الانوار، ص ۲۱۴٫۷٫ طبری، محمد بن جریر، دلائل الإمامة، قم، بعثت، اول، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۵٫ (نرم افزار سیره معصومان)

۸٫ سید جعفر شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا(س)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ سی و پنجم، ۱۳۷۹ش، ص ۱۵۴ –

[="Tahoma"]دهه فاطمیه

جمع بندی:

پرسش:
چرا دوتا دهه فاطمیه داریم؟؟؟و دقیقا زمان شهادت حضرت زهرا(س) چه تاریخی است؟

پاسخ:
با عرض سلام و ادب

اینکه چرا دو تا دهه فاطمیه داریم علتش این است که تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) دقیقاً مشخص نیست.دربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) روایات مختلفی وجود دارد است. و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.

بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.

اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند.

بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15 جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.

و شاید علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)، 29 روز بوده باشند، حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.

اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75 روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95 روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

اما در پاسخ به این سوال که چرا تاریخ دقیق شهادت حضرت زهرا(س) مشخص نیست باید عرض کنم:

عدم شفافیت و اختلاف در رخدادهای تاریخی اختصاص به اختلاف در تاریخ ولادت و شهادت ائمه(ع) ندارد، بلکه در بسیاری از مسایل دیگر تاریخی نیز به طور طبیعی اختلاف نظر وجود دارد. زندگی و شهادت ائمه از این وضع مستثنا نیست. در عدم شفافیت تاریخ زندگی ائمه(ع) عوامل متعددی اثر گذارد بوده‏اند یکی از عوامل مهم آن است که در آن مقطع زمانی، تاریخ نگاری و سیره‏نویسی به معنای امروزی آن وجود نداشته است، یعنی این گونه نبوده که هرگاه یکی از ائمه(ع) متولد میشد و یا به شهادت میرسید، تاریخ زندگی آن‏ها ثبت و ضبط گردد و مورخان آن‏ها را دقیقاً بنویسند. حتی در مورد تاریخ ولادت پیامبر(ص) مشاهده میکنیم که اختلاف نظر وجود دارد. از سوی دیگر گفتار امامان معصوم(ع) دچار تحریف میشد و برخی از نقل قول‏ها از امامان(ع) جعلی بود. جعل گفتار تنها در احادیث و روایات نبود، بلکه در سخنان عادی و سیره زندگی آن‏ها نیز وجود داشت. به همین خاطر شاید نقل قول‏های متعددی که از آن‏ها و یا از شیعیان خاص صورت گرفته، موجب اختلاف نظر تاریخی باشد.

[="Tahoma"]پرسش:
آیا اینکه تاریخ دقیقی از ولادت و یا شهادت بعضی از ائمه(ع) به ما نرسیده است نشانگر انست که در صدر اسلام این موضوع چندان مورد توجه نبوده است و ما امروزه به آن پرداخته ایم؟

پاسخ:
با عرض سلام و ادب

وجود اختلاف در تاریخ ولادت یا شهادت ائمه(ع) به این معنا نیست که در گذشته مورد توجه نبوده و ما امروزه بدان پرداخته ایم.همانگونه که در پست های گذشته عرض شد این اختلاف اختصاصی به معصومین(ع) ندارد بلکه موضوعات تاریخی فراوانی داریم که در مورد تاریخ وقوع آنها اختلافات جدی وجود دارد.همچنین این اختلافات اختصاص به تاریخ چندین قرن پیش هم ندارد،در مورد برخی موضوعات تاریخی معاصر هم اختلافاتی وجود دارد.

اختلاف وعدم ضبط تاریخ دقیق ولادت، وفات و یا شهادت شخصیت‌های صدر اسلام به ویژه خاندان عصمت و طهارت ـ علیهم السّلام ـ ناشی از چند دلایل است که به برخی اشاره می شود .
1. جلوگیری از نوشتن ومنع تدوین و نقل احادیث پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به دستور خلفا خلفای اول و دوّم.این مسئله ، دراصل نوشتن تاثیر منفی گذاشت وسبب گردید که اصل نوشتن وتدوین سیره ی نبوی وثبت سایر رویدادها وحوادث کاملا مغفول وبی توجه بماند. تاسالها(حدود یک قرن واندی...) هیچ توجهی درجهان اسلام به رویدادها نبوده و با سردی کامل رویدادها و وقایع مهم وسرنوشت ساز در تاریخ اسلام به فراموشی سپرده شده . و تا زمان ایجاد رویکرد جدی به ضبط وقایع قرنها فاصله افتاده. این منع تا قرن دوّم هجری ادامه داشت تا این که عمر بن عبدالعزیز دستور نوشتن احادیث را صادر کرد.

2.قرار گرفتن بنی امیه در هرم قدرت و خصومت آنان با بنی هاشم و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و نیز با بسیاری از انصار که حامی و داعی پیامبر و اهل بیت بودند، این عامل سبب می شد که اهل بیت پیامبر بعنوان رهبران واقعی برای مردم ناشناخته باشند. ازطرفی آنان دست به تحریف و جعل احادیث و فضیلت تراشی برای خلفا و مدح آنان و مذمت اهل بیت زدند.

3. زبیریان در حکومت کوتاه خود و عباسیان نیز برای مشروعیت سلطنت خویش و سرکوب علویان راه بنی امیه را ادامه دادند.

4. از طرفی درفرهنگ عرب نیز به ثبت موالید و حیات بویژه زنان و دختران اهمیتی وجود نداشت.

5. سلطه طولانی حکومت مخالفان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ و مخالفان شیعه و اتهام رفض و الحاد به شیعیان در ترویج اباطیل و جعلیات و تثبیت آنها بی‌تأثیر نبود و قدرت نفوذ تفکر مکتب خلفا در معرفی منابعی که در مسیر افکار آنان بود و تضعیف منابع خلاف آنان اثر به سزایی داشت.

6. تخریب و نابودی آثار تشیع حتی کتاب‌سوزی و آتش زدن کتابهای غنی شیعه و طرفداران اهل بیت در قرون نخستین مثل کتابخانه‌های شیخ طوسی، صاحب بن عباد و... ابهام و تردید و اختلاف اقوال را بیشتر و پیچیده‌تر کرده است.

بنابراین طبیعی است که موالید، وفیات، و شهادت معصومین از جمله فاطمه ـ سلام الله علیها ـ مورد اختلاف باشد.(1)

[="Tahoma"]پرسش:
چرا ما شیعیان در ایام فاطمیه و محرم،قبل از شهادت آن بزرگواران مراسم عزا برپا میکنیم و زمانیکه شهادت آنها فرا میرسد مراسمها را به اتمام میرسانیم؟

پاسخ:
با عرض سلام و ادب

عزاداري‏هاي پيش از عاشورا و فاطمیه، مقدمه ورود در عزاداري روز عاشورا و شهادت حضرت زهرا(س) است. اصل عزاداري براي معصومین(ع)،بویژه اباعبداللَّه الحسين(ع) از دستورات و مستحبات اكيد شرع مقدس است؛ اما شكل، نحوه و زمان آن، از عادات و رسوم عرف و مردم تأثير مي‏پذيرد. به عنوان مثال در بعضي مناطق، عزاداري براي حضرت از روز هفتم آغاز شده و تا سوم امام ادامه دارد و در بعضي مناطق عزاداري از اول محرم تا روز عاشورا برقرار است. در بعضي مناطق نيز، روضه‏ هاي مستمر در مواقع مختلف سال - به ويژه از اول محرم تا آخر ماه صفر - ادامه دارد.
تمامي اين اشكال و صورت‏ها، خوب است و اشكالي ندارد. بنابر آنچه گفته شد، مراسم عزاداري و سالگرد درگذشتگان، بستگي به فرهنگ و آداب مردم دارد كه به طور معمول، مراسم سالگرد را در شب قبل مي‏گيرند و از آنجا كه رحلت و شهادت در سال‏هاي قبل، اتفاق افتاده، در هر صورت مراسم و عزاداري‏ها در هر زمان انجام شود، بعد از واقعه خواهد بود.

[="Tahoma"]پرسش:
چرا باید برای حضرت فاطمه مثلا بیست روز در عزا باشیم اما برای سایر ائمه بغیر از امام حسین اینطور نیست؟حتی برای پیغمبر هم این کار رو نمیکنیم.

پاسخ:
با عرض سلا و ادب
ایام فاطمیه از لحاظ تاریخی شش روز است،اینکه در عرف دو دهه را بنام فاطمیه در نظر گرفته و به عزاداری می پردازند،بخاطر مقام و منزلت بانوی دوسرا حضرت زهرا(س) است.
توضیح بیشتر در مورد ایام فاطمیه:
دربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) روایات مختلفی وجود دارد است. و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.
بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.
اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند.
بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15 جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.
و شاید علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)، 29 روز بوده باشند، حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.
اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75 روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95 روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.

[="Tahoma"]پرسش:
دلیل اهمیت دادن به ایام فاطمیه و برگزاری مراسم عزاداری در این مدت چیست؟

پاسخ:
با عرض سلام و ادب
اگر به فلسفه و آثار احیای یاد و خاطره ائمه(ع)،بخصوص مظلومیت ام ابیها حضرت زهرا(س) آشنا باشیم،ضمن اینکه در مقابل این افراد پاسخی خواهیم داشت،سبب خواهد شد تا بیشتر از گذشته در حفظ حرمت این ایام تلاش کنیم.
قطعاً تمام آثار و برکاتی که در رابطه با برپایی مجالس عزادرای اهل بیت عصمت و طهارت(ع) وجود دارد، در برپایی مجالس عزای سیدة النساء العالمین حضرت زهرای اطهر(س) نیز وجود دارد. ما با شرکت در این مراسمات یا برگزاری آنها، خود را به اهل بیت پیامبر (ص) نزدیک تر می کنیم، مناقب و کمالات آنها را بیشتر می شناسیم و وظیفه خود در محبت اهل بیت (علیهم السلام) را انجام می دهیم:
«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏[شوری/23] بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏كنم جز دوست‏داشتن نزدیكانم [اهل بیتم‏]»
این مجالس، مجالسی است که معارف دینی را نشر می دهد، و انسان را در پیمودن مسیر الهی کمک می کند. خصوصا که تضرع و گریه در مصائب اهل بیت، پلیدی های دل را می شوید و اثر گناهان در ایجاد قساوت را رفع می کند. و حضور در این مراسمات، خود نشانه ای از تقوا است:
«مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ[حج/32] هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، این كار نشانه تقواى دلهاست.»
همچنین باید به اثر عظیم این مجالس، در تبلیغ حق توجه داشت. تمام مصائبی که حضرت زهرا(س) تحمل نمودند، در جهت احیای مسیر صحیح توحید بود. مسیری که بعد از پیامبر(ص) عده ای آن را به انحراف کشاندند. اما حضرت زهرا(س) با ایستادگی خود، و نثار جانش، کوشید تا چراغی در تاریخ روشن کند که تمام جویندگان حقیقت، آن را بیابند.
از همین رو می بینیم که باطل پیشگان، چقدر از برپایی این مراسمات خشمگین می شوند و سعی در بی رونق کردن آن می کنند و در این راه از انواع ترفندها مثل شبهه پراکنی و ... استفاده می کنند. آنها سعی می کنند چراغ مسیر هدایت را خاموش کنند، تا کفر و نفاق مسیر انحراف پوشیده ماند، اما خدای متعال اراده کرده است که نور حقیقت همه جا را فراگیرد:
«یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ[توبه/32] آنها مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند ولى خدا جز این نمى‏ خواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند.»
حضرت آیت الله وحید خراسانی در رابطه با بزرگداشت ایام فاطمیه می فرماید: از آنجا که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) ... واسطه تربیت تکوینیه و تشریعیه رب العالمین نسبت به ماست، و بر هر مسلمانى حق حیات ابد دارد، به مقتضاى ادراک عقل به وجوب شکر منعم، و حکم شرع به لزوم مودّت ذى القربى: (قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُربى) و این که فاطمه احبّ و اَقرب خلق به رسول خداست، وظیفه ما این است که در این مصیبت کبرى که ناموس خدا و بضعه خاتم انبیاء و کفو سید اوصیا و مادر ائمه هدى نیمه شب غریبانه دفن شد و قبر او که گنجینه اسرار خداست مخفى مانْد، بپا خیزیم و آن چه در توان داریم، در تعظیم شعائر روز شهادت او انجام دهیم، چون شهادت آن حضرت سند احقاق حق اوّل المظلومین است «وَ لَمْ أَرَ مِثْلَهُ حَقًّا أُضِیعا».

[="Tahoma"]پرسش:
اگر ایام فاطمیه بخاطر وحدت شیعه و سنی می باشد،بنابراین همین نام گذاری کافیه،دیگه چرا در این ایام سوگواری عمومی برپا می کنیم؟

پاسخ:
با عرض سلام و ادب
بنده متوجه منظور شما از اینکه فرموده اید:«ایام فاطمیه بخاطر وحدت شیعه و سنی هست» نشده ام.
اما در پاسخ به این سوال شما که چرا فقط به نامگذاری اکتفا نمی شود،مطالبی عرض می کنم.این اشکال در رابطه با عزاداری ائمه(ع)،بویژه امام حسین(ع) نیز مطرح می شود که چرا به برگزاری جلسات علمی اکتفا نمی شود؟

در پاسخ باید عرض کنم:
بحث درباره شخصيت ائمه اطهار(ع) در قالب تشكيل ميزگردها، كنفرانس‏ها، سخنراني ها، نوشتن مقالات و امثال اين قبيل كارهاي فرهنگي، علمي و تحقيقات، بسيار مفيد و لازم است و البته در جامعه ما نيز انجام مي‏شود.
اين فعاليت‏ها به جاي خود لازم است، اما آيا براي اينكه ما از زندگانی معصومین(ع) بویژه حادثه عاشورا بهره برداري كامل كنيم، اين اقدامات كافي است؟ يا اينكه امور ديگري نيز مثل همين عزاداري‏ها به جاي خود لازم است؟
جواب دادن به اين سؤال متوقف بر اين است كه ما نظري روان شناسانه به انسان بيندازيم و ببينيم عواملي كه در رفتار آگاهانه ما مؤثر است، فقط عامل شناختي و معرفت است يا عوامل ديگري هم در شكل دادن رفتارهاي اجتماعي ما مؤثر است.
هنگامي كه در رفتارهاي خود دقت كنيم، درمي ‏يابيم كه در رفتارهاي ما دست كم دو دسته از عوامل نقش اساسي ايفا مي‏كنند. يك دسته عوامل شناختي كه موجب مي‏شود انسان مطلبي را بفهمد و بپذيرد.
قطعاً شناخت در رفتار ما تأثير زيادي دارد، اما يگانه عامل مؤثر نيست. عوامل ديگري هم هستند كه شايد تأثير آنها در رفتار ما بيش‏تر از شناخت باشد. اين عوامل را به طور كلي احساسات و عواطف، تمايلات، گرايش‏ها مي ‏نامند. اين‏ها سلسله اي از عوامل دروني و رواني است كه در رفتار ما مؤثر است.
هرگاه شما رفتار خود را تحليل كنيد، - خواه رفتار مربوط به زندگي فردي و خانوادگي، خواه رفتار اجتماعي و يا سياسي شما باشد - خواهيد ديد، عامل اصلي كه شما را به انجام آن رفتار واداشته، چه بسا عوامل تحريك كننده و برانگيزاننده باشد.
حال، بعد از اينكه پذيرفتيم براي حركت‏هاي آگاهانه و رفتارهاي انساني، دو دسته عوامل شناختي و انگيزشي يا عواطف و احساسات لازم است و بعد از اينكه دانستيم حركت معصومین صلوات الله علیهم چه نقش مهمي در سعادت انسان‏ها داشته است، متوجه خواهيم شد اين شناخت خود به خود براي ما حركت آفرين نمي‏شود. هنگامي دانستن و به ياد آوردن آن خاطره ‏ها ما را به كاري مشابه كار معصومین(ع) و به پيمودن راه آنها وامي‏دارد كه در ما نيز انگيزه اي به وجود آيد و بر اساس آن، ما هم دوست داشته باشيم آن كار را انجام دهيم.
خودِ شناخت، اين ميل را ايجاد نمي‏كند؛ بلكه بايد عواطف ما تحريك شود و احساسات ما برانگيخته شود تا اينكه ما هم بخواهيم كاري مشابه كار او انجام دهيم.
جلسات بحث و گفت و گو و سخنراني‏ها مي‏تواند آن بخش اول را تأمين كند؛ يعني، شناخت لازم را به ما بدهد. اما عامل ديگري هم براي تقويت احساسات و عواطف لازم داريم، البته خود شناخت، يادآوري و مطالعه يك رويداد مي‏تواند نقشي داشته باشد، اما نقش اساسي را چيزهايي ايفا مي‏كند كه تأثير مستقيمي بر احساسات و عواطف ما داشته باشد.
هنگامي كه صحنه ‏اي بازسازي مي‏شود و انسان از نزديك به آن صحنه مي ‏نگرد، اين مشاهده با هنگامي كه انسان بشنود چنين جرياني واقع شده، يا اينكه فقط بداند چنين حادثه اي اتفاق افتاده است، بسيار تفاوت دارد.
نمونه اين مسأله را شما خود بارها تجربه كرده ايد. مكرراً حوادث عاشورا را شنيده ايد و در ذهن شما جاي گرفته است. مي‏دانيد امام حسين(ع) روز عاشورا چگونه به شهادت رسيد، اما آيا دانسته‏ هاي شما اشك شما را جاري مي‏كند؟ وقتي در مجالس شركت مي‏كنيد و مرثيه خوان مرثيه مي‏خواند، مخصوصاً اگر لحن خوبي هم داشته باشد و به صورت جذابي داستان كربلا را براي شما بيان كند، آن گاه مي ‏بينيد كه بي ‏اختيار اشك شما جاري مي‏شود.
اين شيوه مي‏تواند در تحريك احساسات شما تأثيري داشته باشد كه خواندن و دانستن، چنان اثري را ندارد. به همين نسبت آنچه ديده مي‏شود، به مراتب مؤثرتر از شنيدني‏ ها است. منظور از اين توضيحات آن بود كه ما علاوه بر اينكه بايد بدانيم مثلاً چرا ابي عبد الله(ع) قيام كرد، بدانيم كه چرا مظلومانه شهيد شد، بايد اين مطلب به گونه‏ اي براي ما بازسازي شود تا عواطف و احساسات ما برانگيخته ‏تر شود. هر اندازه اين‏ها در برانگيخته ‏تر شدن عواطف و احساسات ما مؤثرتر باشد، حادثه عاشورا در زندگي ما مؤثرتر خواهد بود.
بنابراين صِرف بحث و بررسي عالمانه زندگی ائمه(ع)،حادثه شهادت حضرت زهرا(س9) و واقعه عاشورا، نمي‏تواند نقش عزاداري را ايفا كند. بايد صحنه‏ هايي در اجتماع به وجود آيد كه احساسات مردم را تحريك كند. همين كه صبح از خانه بيرون مي ‏آيند، مي ‏بينند شهر سياه پوش شده است، پرچم‏هاي سياه نصب شده است ... خود اين تغيير حالت، دل‏ها را تكان مي‏دهد.
گرچه مردم مي‏دانند فردا فاطمیه یا محرم است، اما ديدن پرچم سياه، اثري را در دل آنان مي‏گذارد كه دانستن اينكه فردا اول محرم است، آن اثر را نمي ‏گذارد. راه انداختن دسته ‏هاي سينه زني با آن شور و هيجان خاص خود مي‏تواند، آثاري را به دنبال داشته باشد كه هيچ كار ديگر آن آثار را ندارد.

پی نوشت:
(1). ر.ک: حسنی، علی اکبر، پژوهشی نوین در تاریخ تولد حضرت فاطمه – سلام الله علیها- ، ماهنامه زائر، سال ششم، شماره 7، ص 18 و 19.

موضوع قفل شده است