جمع بندی آیا در همه معبدها خداوند یاد می شود؟!

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا در همه معبدها خداوند یاد می شود؟!

[="]خداوند همه عبادتگاه هاي اديان را اعم از اين كه موحد باشند و يا مشرك جايي مي داند كه در آن ياد خداوند مي شود. آيا اين نگاه با اصرار قرآن بر توحيد در عبادت مي سازد؟ آياد دين اسلام نيامده است براي اين كه انسانها را با خداوند واقعي آشنا سازد نه خداوندي كه ساخته ذهن بشر است؟ آيا كساني كه متدين به اسلام نيستند نيز مي توانند «الله» را ياد كنند؟ و با او ارتباط بر قرار سازند؟ اگر اين چنين است پس اين خود تأييدي بر نظريه تكثرگرايي است. چيزي كه قرآن به شدت با او مخالف است: الحج : 40 الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ همانها كه از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اينكه مى‏گفتند: «پروردگار ما، خداى يكتاست!» و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و صومعه‏ها، و معابد يهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مى‏شود، ويران مى‏گردد! و خداوند كسانى را كه يارى او كنند (و از آيينش دفاع نمايند) يارى مى‏كند خداوند قوى و شكست ناپذير است. [/]

با نام و یاد دوست

با سلام و درود

چند نکته عرض می شود:

1. خداوند در کجای قرآن عبادتگاه مشرکان را تأیید کرده است؟! در هیچ جای قرآن نمی توان غیر از تعالیم توحیدی چیزی یافت.

اگر هم منظورتان ادیانی است که تحریف شده اند، باید گفت مراد خداوند در این آیه تایید شرک آنها نیست بلکه مراد عبادتگاه هایی است که بر اساس توحید برپا هستند.

2. همه ادیان الهی آمده اند تا شناخت صحیحی از خداوند به انسانها بدهند و آنها را از شرک و ... پاک نمایند.

3. توحید، اختصاص به اسلام ندارد و همه ادیان الهی بر پایه توحید استوار است.

ضمنا هیچ مانعی در اصل ارتباط بنده با خالق وجود ندارد و ادیان الهی آمده اند تا راه صحیح این ارتباط را به انسانها آموزش بدهند.

4. ما دو نوع تکثرگرایی داریم، یکی مقبول است و دیگری مردود.

تکثرگرایی در مقام اثبات مورد قبول است، یعنی این که یک مسیحی و یا یهودی چون حقانیت اسلام برای او ثابت نشده است لذا پی به حقانیت اسلام نبرده و مسلمان نشده است. اما بر اساس آموزهای دینی خود عمل می کند.

این شخص چون حجت بر او تمام نشده بوده معذور است و می تواند به بهشت برود.

اما تکثرگرایی در مقام ثبوت، مردود است، یعنی این گونه نیست که در یک زمان دو تا دین حق، وجود داشته باشد. لذا دین اسلام، دین خاتم و کاملتر از مسیحیت است و تنها دینی که خداوند در این زمان به آن راضی است دین اسلام است.

بنا بر این:

همه ادیان الهی یک منشأ دارند و از طرف یک خدا آمده اند و همه ادیان الهی "الله" را خدا می دانند و از او یاد می کنند.

در هر زمان یک دین به عنوان دین حق، وجود دارد و اکنون دین اسلام کاملترین ادیان الهی است و همه بایستی بر آن دین باشند.

با این بیان، بهشت مختص مسلمانان نیست لذا اگر کسی حجت بر حقانیت دین اسلام بر او تمام نشده و به حقانیت دین اسلام نرسیده است، در پیشگاه الهی معذور است و می تواند به بهشت هم برود.

جویا;315048 نوشت:
خداوند همه عبادتگاه هاي اديان را اعم از اين كه موحد باشند و يا مشرك جايي مي داند كه در آن ياد خداوند مي شود. آيا اين نگاه با اصرار قرآن بر توحيد در عبادت مي سازد؟ آياد دين اسلام نيامده است براي اين كه انسانها را با خداوند واقعي آشنا سازد نه خداوندي كه ساخته ذهن بشر است؟ آيا كساني كه متدين به اسلام نيستند نيز مي توانند «الله» را ياد كنند؟ و با او ارتباط بر قرار سازند؟ اگر اين چنين است پس اين خود تأييدي بر نظريه تكثرگرايي است. چيزي كه قرآن به شدت با او مخالف است: الحج : 40 الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ همانها كه از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اينكه مى‏گفتند: «پروردگار ما، خداى يكتاست!» و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و صومعه‏ها، و معابد يهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مى‏شود، ويران مى‏گردد! و خداوند كسانى را كه يارى او كنند (و از آيينش دفاع نمايند) يارى مى‏كند خداوند قوى و شكست ناپذير است.

سلام
در میان یهود و نصارا که نام معابد آنها در این آیه آمده گروههایی هستند که اعتقاد حق دارند و خدای متعال از ایشان به نیکی یاد می کند :
[سوره آل ‏عمران (3): آيات 113 تا 115]
لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ (113) يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ (114) وَ ما يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ (115)
ترجمه:
113- آنها همه يكسان نيستند، از اهل كتاب جمعيتى هستند كه قيام (به حق و ايمان) مى‏كنند و پيوسته در اوقات شب آيات خدا را مى‏خوانند در حالى كه سجده مى‏نمايند.
114- به خدا و روز ديگر ايمان مى‏آورند، امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند و در انجام كارهاى نيك بر يكديگر سبقت مى‏گيرند و آنها از صالحانند.
115- و آنچه از اعمال نيك انجام مى‏دهند هرگز كفران نخواهد شد (و پاداش شايسته مى‏بينند) و خدا از پرهيزكاران آگاه است
لذا تایید ضمنی آیه به این گروه حق مربوط می شود نه به همه آنها تا شامل عقیده شرک هم بشود
والله الموفق

قرآن می فرماید: اگر جنگ مردان خدا نباشد، ديرها و صومعه‏ ها، و معابد يهود و نصارا، و مساجد از بین می رفتند. و بعد می فرماید در اینها خداوند زیاد یاد می شود.
خب غیر از مساجد بقیه معبدها از بین برود چه اشکالی دارد؟ خدایی که به شرک در آنها یاد می شود، آیا مصداق ذکر کثیر است؟
در حدیث دارد ذکر کثیر یاد خداوند نزد حلال و حرام و خداوند است.
آیا کم صاحبان این معابد حلال خود را حرام نمودند و حرامش را حرام؟
شما می گویید: کجا قرآن شرک مشرکین را تأیید کرده است؟ خب ظاهر این آیه مگر تأیید شرک نیست؟
آیا اربابان اینها دارای استضعاف فکری هستند که بگوییم حجت بر آنها تمام نشده و لذا اگر به دین خود عمل کنند به بهشت می روند؟!!!
آیا اربابان اینها همانها نیستند که بندگان خدا را به بردگی خود و بردگی انبیاء فرا می خوانند! آیا مرکز فعالیت شرکانه اشان غیر از همین معبدهاست؟ ایا عبادت آنها در این معبدهای شیطان را شاد می کند و یا خداوند را؟
اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ (توبه: 31)
(آنها) دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند، و (همچنين) مسيح فرزند مريم را در حالى كه دستور نداشتند جز خداوند يكتايى را كه معبودى جز او نيست، بپرستند، او پاك و منزه است از آنچه همتايش قرار مى‏دهند!

چرا باید مردان خدا جانشان را در جهاد بدهند برای این که معابد مشرکین پا برجا بماند؟ آیا این جهاد در راه خداست و یا جهاد در راه شرک بخدا؟

[="Tahoma"][="Black"]

جویا;339975 نوشت:
قرآن می فرماید: اگر جنگ مردان خدا نباشد، ديرها و صومعه‏ ها، و معابد يهود و نصارا، و مساجد از بین می رفتند. و بعد می فرماید در اینها خداوند زیاد یاد می شود.
خب غیر از مساجد بقیه معبدها از بین برود چه اشکالی دارد؟ خدایی که به شرک در آنها یاد می شود، آیا مصداق ذکر کثیر است؟
در حدیث دارد ذکر کثیر یاد خداوند نزد حلال و حرام و خداوند است.
آیا کم صاحبان این معابد حلال خود را حرام نمودند و حرامش را حرام؟
شما می گویید: کجا قرآن شرک مشرکین را تأیید کرده است؟ خب ظاهر این آیه مگر تأیید شرک نیست؟
آیا اربابان اینها دارای استضعاف فکری هستند که بگوییم حجت بر آنها تمام نشده و لذا اگر به دین خود عمل کنند به بهشت می روند؟!!!
آیا اربابان اینها همانها نیستند که بندگان خدا را به بردگی خود و بردگی انبیاء فرا می خوانند! آیا مرکز فعالیت شرکانه اشان غیر از همین معبدهاست؟ ایا عبادت آنها در این معبدهای شیطان را شاد می کند و یا خداوند را؟
اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ (توبه: 31)
(آنها) دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند، و (همچنين) مسيح فرزند مريم را در حالى كه دستور نداشتند جز خداوند يكتايى را كه معبودى جز او نيست، بپرستند، او پاك و منزه است از آنچه همتايش قرار مى‏دهند!

چرا باید مردان خدا جانشان را در جهاد بدهند برای این که معابد مشرکین پا برجا بماند؟ آیا این جهاد در راه خداست و یا جهاد در راه شرک بخدا؟

با سلام و درود

در این زمینه چند نکته عرض می شود:

1. معابد مظاهر دين و شعائر و نشانه‏ هاى دين هستند كه مردم به وسيله آن به ياد دين مى ‏افتند لذا بقای آنها عاملی برای حفط دینداری است.


2. نام عبادتگاه مهم نيست، كفّار و متجاوزين، با ياد خدا و راه او به هر شكل و در هر كجا كه باشد مخالفند.


3. آیه در مقام این نیست که بگوید اکنون همه صومعه ها و دیرها و ... بر حق هستند و همه راه توحید را می روند، بلکه آیه در مقام اهمیت و جایگاه معابدی است که در آنها خداوند عبادت می شود.

در همان زمان موسی(ع) و عیسی(ع) هم کافران قصدشان نابودی مراکزی است که یاد خدا در آن می شده است. و قطعا در آن زمان موحدانی بوده اند که به توحید معتقد بوده و خداوند را بر اساس توحید عبادت می کردند.

لذا این آیه نمی خواهد بگوید برای همیشه در این معابد توحید رعایت می شود، بلکه می خواهد بگوید اینها مظاهر دینداری است و باید در حفظ آنها کوشید.


4. مگر نمی شود اکنون هم یهودی و نصرانی با این که بر دین خود باقی هستند خدا را بر اساس توحید عبادت کنند؟؟!!

لذا نگرویدن آنها به اسلام دلیل بر شرک آنها نیست. خداوند و وحدانیت و توحید، در همه ادیان وجود دارد و از مشترکات ادیان الهی است.


5. در تفسیر و برداشت از آیات که نمی توانیم چشم بر همه چیز ببندیم و فقط همین یک آیه را مد نظر داشته باشیم.

قرآن پر است از آیاتی که توحید را رکن اصلی دینداری و عبادت می داند. لذا نمی توان ادعا کرد منظور این آیه هر نوع پرستشی است، ولو همراه شرک. چنین ادعایی قطعا باطل است.

لذا اگر هم نسبت به این آیه شبهه داریم نمی توانیم ادعا کنیم که این آیه قصدش تایید عبادت مشرکانه است. بلکه باید بگوییم نمی دانیم منظورش چیست، نه این که ادعایی باطل به قرآن نسبت بدهیم.


6. نباید مسائل را با هم خلط کرد. روشن است که قرآن در مقام تایید آنهایی که شما می گویید نیست و این آیه هم ناظر به آنها نیست.

این آیه ناظر به محل عبادت به عنوان نمادی برای حفظ دین الهی است. و این معابد امنون از نظر ما و با ورود اسلام، اعتبار چندانی ندارند و الا در زمان خود اعتباری واقعی و مسلم داشته اند و این آیه هم ناظر به همان معابدی است که در هر دورانی نمادی دینداری بر اساس توحید بوده است.

صومعه و دیر و کلیسا و ... در زمان خود نماد دینداری و یکتا پرستی بوده اند و این آیه می خواهد فلسفه جهاد در راه خدا که یکی از زمینه های جهاد، جهاد برای حفظ عبادتگاهها است را بیان کند، در زمان موسی(ع) و زمان عیسی(ع) صومعه و دیر و کلیسا، و در زمان رسالت پیامبر(ص) و دین اسلام، مساجد.


7. جمله «يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيراً» (نام خدا در آن بسيار برده مى ‏شود) ظاهرا توصيفى است براى خصوص مساجد، چرا كه مساجد مسلمين با توجه به نمازهاى پنجگانه كه در تمام ايام سال در آن انجام مى ‏گيرد پر رونق ‏ترين مراكز عبادت در جهان است، در حالى كه بسيارى از معابد ديگر تنها يك روز در هفته و يا روزهايى در سال مورد بهره‏ بردارى قرار مى ‏گيرد. (تفسير نمونه، ج ‏14، ص 116)

[/]

ولی باید توجه داشته باشید که بسیاری از جنگها اهداف مذهبی داشته است. یعنی همین مراکز عبادت باعث این چنگها شده اند. گروهی از فلان دین می آمدند و مراکز عبادی گروه دیگر را خربا نموده و یا آن اصطبل اسبان خود می نمودند.
آیه نیز در مقام بیان خاصیت کلی جنگهاست. اعم از این که این جنگها توسط مؤمنین صورت بگیرد یا غیر آنان.
اگر این دو مقدمه را بپذیریم ظاهر آیه دچار تناقض است زیرا از طرفی مردم غالبا در جنگها اهداف مذهبی داشتند .ه نتیجه خرابی مراکز عبادت است و از طرفی خاصیت جنگها محفوظ ماندن مراکز عبادی معرفی شده است!

جویا;343586 نوشت:
ولی باید توجه داشته باشید که بسیاری از جنگها اهداف مذهبی داشته است. یعنی همین مراکز عبادت باعث این چنگها شده اند. گروهی از فلان دین می آمدند و مراکز عبادی گروه دیگر را خربا نموده و یا آن اصطبل اسبان خود می نمودند. آیه نیز در مقام بیان خاصیت کلی جنگهاست. اعم از این که این جنگها توسط مؤمنین صورت بگیرد یا غیر آنان. اگر این دو مقدمه را بپذیریم ظاهر آیه دچار تناقض است زیرا از طرفی مردم غالبا در جنگها اهداف مذهبی داشتند .ه نتیجه خرابی مراکز عبادت است و از طرفی خاصیت جنگها محفوظ ماندن مراکز عبادی معرفی شده است!

سلام
بیانات خدای متعال را در مکتب الهی خود او می بایست مورد بررسی قرار داد
در این مکتب الهی آنجا معبد است که خدای متعال پرستش می شود
و در معابد مومنانی اند که به خدای یگانه ایمان دارند
نتیجه این دو مقدمه این است مومنان معابد با هم جنگ ندارند و نباید داشته باشند
پس جنگی میان اهل ایمان نیست که مستلزم خرابی معابد باشد همچنانکه لشکریان اسلام تا حد زیادی مراعات این امر را می کردند
حال اگر مومنانی منحرف به نابودی معابد الهی دست بزنند ضرری به بیان الهی نمی زند
مثلا قرآن می فرماید مرد نفقه زن را بدهد حال اگر مردی نفقه نداد یا زنی خودش مخارج زندگی را تامین کرد باعث نمی شود ارثی که بر مبنای همین قانون الهی تعیین شده و در آن مرد دو برابر زن ارث می برد از او منع شود( دقت بفرمایید )
والله الموفق


جویا;343586 نوشت:

ولی باید توجه داشته باشید که بسیاری از جنگها اهداف مذهبی داشته است. یعنی همین مراکز عبادت باعث این چنگها شده اند. گروهی از فلان دین می آمدند و مراکز عبادی گروه دیگر را خربا نموده و یا آن اصطبل اسبان خود می نمودند.
آیه نیز در مقام بیان خاصیت کلی جنگهاست. اعم از این که این جنگها توسط مؤمنین صورت بگیرد یا غیر آنان.
اگر این دو مقدمه را بپذیریم ظاهر آیه دچار تناقض است زیرا از طرفی مردم غالبا در جنگها اهداف مذهبی داشتند .ه نتیجه خرابی مراکز عبادت است و از طرفی خاصیت جنگها محفوظ ماندن مراکز عبادی معرفی شده است!


با سلام و درود

این آیه به یکی از فلسفه های جهاد و مبارزه با مشرکان و کافران اشاره دارد. مبارزه با کسانی که با هر چیزی که نمادی از دین داشته باشد دشمن بوده و آن را نابود می کنند.

لذا روشن است که هر جنگی مراد نیست بلکه جنگ و جهاد با دشمنان الهی و دشمنان دین خدا است، آن هم جنگی که تحت امر رسول و ولیّ خدا باشد.

پس شامل جنگهای غیر مشروع و ... نمی شود. توجه داشته باشید که ادیان الهی و تحت راهنمایی رهبران الهی، با هم جنگی ندارند.

جمع بندی

پرسش:
خداوند همه عبادتگاه هاي اديان را (اعم از اين كه موحد باشند و يا مشرك) جايي مي داند كه در آن ياد خداوند مي شود. آيا اين نگاه با اصرار قرآن بر توحيد در عبادت مي سازد؟
آيا دين اسلام آمده است براي اين كه انسانها را با خداوند واقعي آشنا سازد نه خداوندي كه ساخته ذهن بشر است؟
آيا كساني كه متدين به اسلام نيستند نيز مي توانند «الله» را ياد كنند؟ و با او ارتباط بر قرار سازند؟
اگر اين چنين است پس اين خود تأييدي بر نظريه تكثرگرايي است. چيزي كه قرآن به شدت با او مخالف است:
«الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ» (الحج : 40)

پاسخ:
«الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ»
همانها كه از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اينكه مى ‏گفتند: «پروردگار ما، خداى يكتاست!» و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و صومعه ‏ها، و معابد يهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مى‏ شود، ويران مى‏ گردد! و خداوند كسانى را كه يارى او كنند (و از آيينش دفاع نمايند) يارى مى‏ كند خداوند قوى و شكست ناپذير است.(1)

چند نکته عرض می شود:
1. خداوند در کجای قرآن عبادتگاه مشرکان را تأیید کرده است؟! در هیچ جای قرآن نمی توان غیر از تعالیم توحیدی چیزی یافت.
اگر هم منظورتان ادیانی است که تحریف شده اند، باید گفت مراد خداوند در این آیه تایید شرک آنها نیست بلکه مراد عبادتگاه هایی است که بر اساس توحید برپا هستند.
2. همه ادیان الهی آمده اند تا شناخت صحیحی از خداوند به انسانها بدهند و آنها را از شرک و ... پاک نمایند. «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ نُوحي‏ إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ»؛ ما پيش از تو هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر اينكه به او وحى كرديم كه: معبودى جز من نيست پس تنها مرا پرستش كنيد.(2)
3. توحید، اختصاص به اسلام ندارد و همه ادیان الهی بر پایه توحید استوار است.
ضمنا هیچ مانعی در اصل ارتباط بنده با خالق وجود ندارد و ادیان الهی آمده اند تا راه صحیح این ارتباط را به انسانها آموزش بدهند.«وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي‏ وَ لْيُؤْمِنُوا بي‏ لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»؛ و هنگامى كه بندگان من، از تو در باره من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاى دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا راه يابند (و به مقصد برسند)!(3)

4. ما دو نوع تکثرگرایی داریم، یکی مقبول است و دیگری مردود.
تکثرگرایی در مقام اثبات مورد قبول است، یعنی این که یک مسیحی و یا یهودی چون حقانیت اسلام برای او ثابت نشده است لذا پی به حقانیت اسلام نبرده و مسلمان نشده است. اما بر اساس آموزهای دینی خود عمل می کند.
این شخص چون حجت بر او تمام نشده بوده معذور است و می تواند به بهشت برود.
اما تکثرگرایی در مقام ثبوت، مردود است، یعنی این گونه نیست که در یک زمان دو تا دین حق، وجود داشته باشد. لذا دین اسلام، دین خاتم و کاملتر از مسیحیت است و تنها دینی که خداوند در این زمان به آن راضی است دین اسلام است.«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»؛ امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم‏.(4)
بنابراین:
همه ادیان الهی یک منشأ دارند و از طرف یک خدا آمده اند و همه ادیان الهی "الله" را خدا می دانند و از او یاد می کنند.
در هر زمان یک دین به عنوان دین حق، وجود دارد و اکنون دین اسلام کاملترین ادیان الهی است و همه بایستی بر آن دین باشند.
با این بیان، بهشت مختص مسلمانان نیست لذا اگر کسی حجت بر حقانیت دین اسلام بر او تمام نشده و به حقانیت دین اسلام نرسیده است، در پیشگاه الهی معذور است و می تواند به بهشت هم برود.

آیا ظاهر این آیه تأیید شرک است؟
در این زمینه چند نکته عرض می شود:
1. معابد مظاهر دين و شعائر و نشانه‏ هاى دين هستند كه مردم به وسيله آن به ياد دين مى ‏افتند لذا بقای آنها عاملی برای حفط دینداری است.
2. نام عبادتگاه مهم نيست، كفّار و متجاوزين، با ياد خدا و راه او به هر شكل و در هر كجا كه باشد مخالفند.
3. آیه در مقام این نیست که بگوید اکنون همه صومعه ها و دیرها و ... بر حق هستند و همه راه توحید را می روند، بلکه آیه در مقام اهمیت و جایگاه معابدی است که در آنها خداوند عبادت می شود.
در همان زمان موسی(ع) و عیسی(ع) هم کافران قصدشان نابودی مراکزی است که یاد خدا در آن می شده است. و قطعا در آن زمان موحدانی بوده اند که به توحید معتقد بوده و خداوند را بر اساس توحید عبادت می کردند.

لذا این آیه نمی خواهد بگوید برای همیشه در این معابد توحید رعایت می شود، بلکه می خواهد بگوید اینها مظاهر دینداری است و باید در حفظ آنها کوشید.
4. مگر نمی شود اکنون هم یهودی و نصرانی با این که بر دین خود باقی هستند خدا را بر اساس توحید عبادت کنند؟؟!!
لذا نگرویدن آنها به اسلام دلیل بر شرک آنها نیست. خداوند و وحدانیت و توحید، در همه ادیان وجود دارد و از مشترکات ادیان الهی است.
5. در تفسیر و برداشت از آیات که نمی توانیم چشم بر همه چیز ببندیم و فقط همین یک آیه را مد نظر داشته باشیم.
قرآن پر است از آیاتی که توحید را رکن اصلی دینداری و عبادت می داند. لذا نمی توان ادعا کرد منظور این آیه هر نوع پرستشی است، ولو همراه شرک. چنین ادعایی قطعا باطل است.
لذا اگر هم نسبت به این آیه شبهه داریم نمی توانیم ادعا کنیم که این آیه قصدش تایید عبادت مشرکانه است. بلکه باید بگوییم نمی دانیم منظورش چیست، نه این که ادعایی باطل به قرآن نسبت بدهیم.
6. نباید مسائل را با هم خلط کرد. روشن است که قرآن در مقام تایید آنهایی که شما می گویید نیست و این آیه هم ناظر به آنها نیست.
این آیه ناظر به محل عبادت به عنوان نمادی برای حفظ دین الهی است. و این معابد از نظر ما و با ورود اسلام، اعتبار چندانی ندارند و الا در زمان خود اعتباری واقعی و مسلم داشته اند و این آیه هم ناظر به همان معابدی است که در هر دورانی نمادی دینداری بر اساس توحید بوده است.
صومعه و دیر و کلیسا و ... در زمان خود نماد دینداری و یکتا پرستی بوده اند و این آیه می خواهد فلسفه جهاد در راه خدا که یکی از زمینه های جهاد، جهاد برای حفظ عبادتگاه ها است را بیان کند، در زمان موسی(ع) و زمان عیسی(ع) صومعه و دیر و کلیسا، و در زمان رسالت پیامبر(ص) و دین اسلام، مساجد.
7. جمله «يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيراً» (نام خدا در آن بسيار برده مى ‏شود) ظاهرا توصيفى است براى خصوص مساجد، چرا كه مساجد مسلمين با توجه به نمازهاى پنجگانه كه در تمام ايام سال در آن انجام مى ‏گيرد پر رونق ‏ترين مراكز عبادت در جهان است، در حالى كه بسيارى از معابد ديگر تنها يك روز در هفته و يا روزهايى در سال مورد بهره‏ بردارى قرار مى ‏گيرد.(5)

این آیه به یکی از فلسفه های جهاد و مبارزه با مشرکان و کافران اشاره دارد. مبارزه با کسانی که با هر چیزی که نمادی از دین داشته باشد دشمن بوده و آن را نابود می کنند.
لذا روشن است که هر جنگی مراد نیست بلکه جنگ و جهاد با دشمنان الهی و دشمنان دین خدا است، آن هم جنگی که تحت امر رسول خدا باشد.
پس شامل جنگهای غیر مشروع و ... نمی شود. توجه داشته باشید که ادیان الهی و تحت راهنمایی رهبران الهی، با هم جنگی ندارند.

 

پی نوشت ها:

  1. حج، 40.
  2. انبیاء، 25.
  3. بقره، 186.
  4. مائده، 3.
  5. تفسير نمونه، ج ‏14، ص 116.
موضوع قفل شده است