انتخاب مرجع تقلید

تب‌های اولیه

63 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

6606548;332663 نوشت:
سلام دوست عزیز
من از سایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دریافتم که:

این پاسخ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است:

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه به پرسش‌هاي مكرّر مؤمنان، جامعه مدرسين حوزه‌ي علميه قم براساس تحقيقات به عمل آمده در يك سال گذشته و پس از جلسات متعدد به اين نتيجه رسيده است كه ايشان فاقد ملاكهاي لازم براي تصدّي مرجعيت مي‌باشد.

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

با سلام واحترام

از پاسخ شما متشکرم. شما شخصا استعلام کرده اید؟ چطور میشود با جامعه مدرسین حوضه علمیه تماس حاصل نمود؟

من در جائی خواندم که با وجود رویکرد سیاسی ایشان, صلاحیت و مرجعیتشان زیر سوال نمیرود.

باز هم از جنابعالی متشکرم.

مجددا جهت اطمینان, آیا ممکن است مدیران سایت پاسخ سوال مرا بدهند؟ با ذکر منبع و دلیل متقن؟
یک بنده خدا بلاتکلیف مانده, و دسترسی به جائی ندارد. از من خواسته که جواب این سوال را برایش پیدا نمایم.

با تشکر فراوان

far_altanur;332648 نوشت:
بسم الله ارحمن الرحیم

اللهم صلّ علئ محمد و آل محمد

با سلام...
با یاد و ذکر اصحاب الکساء شروع میکنم.
دوست گرامی باغ بهشت من جواب را از ثقلین گرفتم فرمودند که تغلید واجب نیست!!!
الان اگر شما دلیل ثقلینی برام بیارید که تقلید واجب است یا اصلا در زمان اهل بیت(ع) بوده ممنون میشم

السلام عليكم و رحمة الله

ثقلین بر استفاده از عقل تاکید بسیار دارد

آیا عقل به شما فرمان نمیدهد در مسائلی که آگاهی به آن ندارید از یک اعلم تر از خود کمک بگیرید؟!/

علی مع الحق;333329 نوشت:
السلام عليكم و رحمة الله

ثقلین بر استفاده از عقل تاکید بسیار دارد

آیا عقل به شما فرمان نمیدهد در مسائلی که آگاهی به آن ندارید از یک اعلم تر از خود کمک بگیرید؟!/

علی مع الحق;333329 نوشت:
السلام عليكم و رحمة الله

ثقلین بر استفاده از عقل تاکید بسیار دارد

آیا عقل به شما فرمان نمیدهد در مسائلی که آگاهی به آن ندارید از یک اعلم تر از خود کمک بگیرید؟!/


بسم الله الرحمن الرحیم



وعلیکم السلام ورحمة الله و برکاتة


برادر عزیز (علی مع الحق) باید به اطلاع شما برسانم که اهل بیت (ع) برخلاف چیزی که جنابعالی نقل کردید میفرمایند
اهل بیت (ع) کسانی که دین را با عقل خود مطابقت بدن (کاذب)و(مدعی)و(هالك)...می نامند
الان برگردیم به سخنان اهل بیت (ع) و ببینیم در مورد کسی که دین را با عقل مقایسه میکند چه گفتند:




وعن أبي عبد الله ع في محاججته لأبي حنيفة في حديث طويل، قال: (يا أبا حنيفة، تعرف كتاب الله حق معرفته، وتعرف الناسخ والمنسوخ؟ قال: نعم. قال: يا أبا حنيفة، لقد ادعيت علماً!! ويلك ما جعل الله ذلك إلاّ عند أهل الكتاب الذين أنزل عليهم، ويلك ولا هو إلاّ عند الخاص من ذرية نبينا ، ما ورثك الله من كتابه حرفاً فإن كنت كما نقـول ولست كما تقول
علل الشرائع: ج1 ص89، الوسائل: ج27 ص48.

عن الصادق، عن أبيه، عن علي قال: (من نصب نفسه للقياس لم يزل دهره في التباس، ومن دان الله بالرأي لم يزل دهره في ارتماس) . الكافي: ج1 ص58، وسائل الشيعة: ج27 ص41، شرح اصول الكافي: ج2 ص267، الفصول المهمة: ج1 ص535، بحار الأنوار: ج2 ص299.


وعن أبي بصير، قال: قلت لأبي عبد الله : ترد علينا أشياء ليس نعرفها في كتاب الله ولا سنّة فننظر فيها، قال: (لا، أما إنّك إن أصبت لم تؤجر، وإن أخطأت كذبت على الله عزّ وجل)([ الكافي: ج1 ص56، المحاسن: ج1 ص213، وسائل الشيعة: ج27 ص40


وعن عبد الله بن شبرمة، قال: ما ذكرت حديثاً سمعته من جعفر بن محمد إلاّ كاد أن يتصدع له قلبي، سمعته يقول: (حدثني أبي، عن جدي، عن رسول الله ، قال ابن شبرمة: - وأقسم بالله ما كذب أبوه على جدّه ولا جدّه على رسول الله - قال: رسول الله : (من عمل بالمقاييس فقد هلك وأهلك، ومن أفتى الناس وهو لا يعلم الناسخ من المنسوخ والمحكم من المتشابه فقد هلك وأهلك) ([ أمالي الصدوق: ص507، الكافي: ج1 ص43، مستدرك الوسائل: ج17 ص257.


وعن الصادق : (إيّاك وخصلتين ففيهما هلك من هلك، إيّاك أن تفتي الناس برأيك، وأن تدين بما لا تعلم) ([22]). الكافي: ج1 ص42، الخصال: ص52، وسائل الشيعة: ج27 ص21.



وعن الباقر : (من أفتى الناس بغير علم ولا هدى من الله لعنته ملائكة الرحمة وملائكة العذاب ولحقه وزر من عمل بفتياه) الكافي: ج1 ص42، الخصال: ص52، وسائل الشيعة: ج27 ص21.

وعن الصادق : (إنّ أصحاب المقاييس طلبوا العلم بالمقاييس، فلم يزدهم المقاييس عن الحق إلاّ بعداً، وأنّ دين الله لا يصاب بالمقاييس) الكافي: ج1 ص42، الخصال: ص52، وسائل الشيعة: ج27 ص21

وعن الكاظم : (من نظر برأيه هلك، ومن ترك كتاب الله وقول نبيه كفر) الكافي: ج1 ص42، الخصال: ص52، وسائل الشيعة: ج27 ص21.


وعن أمير المؤمنين ع: (يا معشر شيعتنا والمنتحلين ولايتنا إياكم وأصحاب الرأي فأنهم أعداء السنن، تفلتت منهم الأحاديث أن يحفظوها، وأعيتهم السنة أن يعوها، فاتخذوا عباد الله خولاً، وماله دولاً، فذّلت لهم الرقاب وأطاعهم الخلق أشباه الكلاب، ونازعوا الحق وأهله فتمثلوا بالأئمة المعصومين الصادقين، وهم من الجهّال الملاعين، فسألوا عن ما لا يعلمون، فأنفوا أن يعترفوا بأنهم لا يعلمون، فعارضوا الدين بآرائهم، وضلوا فاضلوا، أما لو كان الدين بالقياس لكان باطن الرجلين أولى بالمسح من ظاهرهما)
الكافي: ج1 ص42، الخصال: ص52، وسائل الشيعة: ج27 ص21.


وقال الصادق : (أيتها العصابة المرحومة المفلحة، إن الله أتم لكم ما أتاكم من الخير، واعلموا أنّه ليس من علم الله ولا من أمره أن يأخذ أحد من خلق الله في دينه بهوى ولا رأي ولا مقاييس، قد أنزل الله القرآن، وجعل فيه تبيان كل شيء، وجعل للقرآن ولتعلم القرآن أهلاً، لا يسع أهل علم القرآن - أي آل محمد - الذين آتاهم الله علمه أن يأخذوا فيه بهوى ولا رأي ولا مقاييس. أغناهم الله عن ذلك بما آتاهم من علمه، وخصّهم به، ووضعه عندهم كرامة من الله أكرمهم بها، وهم أهل الذكر) الكافي : ج8 ص5، وسائل الشيعة : ج27 ص37، مستدرك الوسائل: ج7 ص34.



فکر کنم تا اینجا کافی باشه و خود شما هم متوجه شدید که (ثقلین) بر خلاف اونچیزی که الان مردم میگویند که باید به عقل استناد کرد پس استناد با عقل با (ثقلین )جور در نمیاد
موفق و موئید باشید (فار- التنور)

با عرض سلام خدمت شما

far_altanur;333532 نوشت:
اهل بیت (ع) کسانی که دین را با عقل خود مطابقت بدن (کاذب)و(مدعی)و(هالك)...می نامند

اولا لطفا در یک فروم فارسی زبان ترجمه روایات را قرار دهید تا مورد استفاده همه دوستان قرار گیرد

ثانیا دقت کنید برادر من ظاهرا شما نوشته بنده را بد برداشت کردید

بنده چیزی که گفتم این بوده که ثقلین بر استفاده از عقل تاکید دارند. و ضمن آن یک سوال عقلی از جنابعالی پرسیدم که زمانی که جواب یک حکمی را براساس ثقلین نمیدانید آیا نباید به کسی که اعلم تر است رجوع کنید و جواب را از او بپرسید؟؟

نکند شما منکر تاکید ثقلین بر استفاده از عقل هستید؟؟!

بنده نگفتم دین را با عقل مطابقت بدهید. دقت کنید برادر عزیز و سوء برداشت نفرمائيد

علی مع الحق;333329 نوشت:
ثقلین بر استفاده از عقل تاکید بسیار دارد
درست. اما عقل در چارچوب اسلام. نه عقل فلسفی و سرکش

علی مع الحق;333556 نوشت:
با عرض سلام خدمت شما

اولا لطفا در یک فروم فارسی زبان ترجمه روایات را قرار دهید تا مورد استفاده همه دوستان قرار گیرد

ثانیا دقت کنید برادر من ظاهرا شما نوشته بنده را بد برداشت کردید

بنده چیزی که گفتم این بوده که ثقلین بر استفاده از عقل تاکید دارند. و ضمن آن یک سوال عقلی از جنابعالی پرسیدم که زمانی که جواب یک حکمی را براساس ثقلین نمیدانید آیا نباید به کسی که اعلم تر است رجوع کنید و جواب را از او بپرسید؟؟

نکند شما منکر تاکید ثقلین بر استفاده از عقل هستید؟؟!

بنده نگفتم دین را با عقل مطابقت بدهید. دقت کنید برادر عزیز و سوء برداشت نفرمائيد

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام خدمت شما دوست عزیز...
1- باید بدونید که عقلی که شما میفرمائید در چه جائی اهل بیت (ع) گفتند باید مورد استفاده قرار بگیرد
2- آیا در مجال دین هستش ؟
اگه ممکن هست روایاتی که در مورد استناد با عقل هستش برای من بیارید
و اما در مورد سوال شما باید جواب بدم که نه به کسی برنمیگردم آیا عالمتر از اهل بیت (ع) هست؟؟؟
من فقط به ثقلین برمیگردم و تمام علوم خود را از اونها میگیرم و تاهمیشه موفق هستم
اما در مورد اینکه ناکر عقل هستم ؟ باید بگم آره استفاده از عقل در دین کاملأ مخالف گفته های ثقلین هستش


با تشکر فار - التنور

far_altanur;333582 نوشت:
اما در مورد سوال شما باید جواب بدم که نه به کسی برنمیگردم آیا عالمتر از اهل بیت (ع) هست؟؟؟
من فقط به ثقلین برمیگردم و تمام علوم خود را از اونها میگیرم و تاهمیشه موفق هستم

ان شا الله که همیشه موفق باشید. اما سوال بنده را نگرفتید
کسی نمیگوید ما در اصول دین تقلید کنیم چرا که اصول دین واضح است و تقلید در آن جایی ندارد
تقلید تنها در مسائل فرعی فقه است، آن هم به علت عدم امکان اجتهاد
کسی نمیگوید در مسائل ضروری و بدیهی دین تقلید کنیم
حیطه تقلید در مسائل اختلافی و مسائل روز و فروعات است

دوست عزیز سوال بنده خیلی واضح است. شما وقتی علم بر حکم ثقلین در مورد موضوعی خاص ندارید آیا از کسی میپرسید که علمش را دارد و یا اینکه ترجیح میدهید در جهل خود بمانید؟؟؟

لطفا از ثقلین (قرآن و حدیث صحیح) و بدون نقل قول نظر شخص دیگر بفرمائید
حکم نماز خواندن در هواپیما چگونه است؟
حکم دیدن نامحرم از طریق تلویزیون چیست؟
حکم تراشیدن بخشی از ریش و باقی گذاشت بخشی از آن چیست؟
حکم استفاده زن از قرص برای جلوگیری از عادت ماهانه برای روزه گرفتن در ماه رمضان چیست؟
اگر زنی با علم به مرگ شوهرش ازدواج کند و شوهرش پیدا شود او زن شوهر اول است یا دوم؟

اولا:برای این موارد آیه قرآن بیاورید و یا حدیث صحیح
ثانیا: بفرمائید کسی که علمش به قدری نیست که نظر ثقلین را تشخیص دهد باید چه کند؟

علی مع الحق;333601 نوشت:
ان شا الله که همیشه موفق باشید. اما سوال بنده را نگرفتید
کسی نمیگوید ما در اصول دین تقلید کنیم چرا که اصول دین واضح است و تقلید در آن جایی ندارد
تقلید تنها در مسائل فرعی فقه است، آن هم به علت عدم امکان اجتهاد
کسی نمیگوید در مسائل ضروری و بدیهی دین تقلید کنیم
حیطه تقلید در مسائل اختلافی و مسائل روز و فروعات است

دوست عزیز سوال بنده خیلی واضح است. شما وقتی علم بر حکم ثقلین در مورد موضوعی خاص ندارید آیا از کسی میپرسید که علمش را دارد و یا اینکه ترجیح میدهید در جهل خود بمانید؟؟؟

لطفا از ثقلین (قرآن و حدیث صحیح) و بدون نقل قول نظر شخص دیگر بفرمائید
حکم نماز خواندن در هواپیما چگونه است؟
حکم دیدن نامحرم از طریق تلویزیون چیست؟
حکم تراشیدن بخشی از ریش و باقی گذاشت بخشی از آن چیست؟
حکم استفاده زن از قرص برای جلوگیری از عادت ماهانه برای روزه گرفتن در ماه رمضان چیست؟
اگر زنی با علم به مرگ شوهرش ازدواج کند و شوهرش پیدا شود او زن شوهر اول است یا دوم؟

اولا:برای این موارد آیه قرآن بیاورید و یا حدیث صحیح
ثانیا: بفرمائید کسی که علمش به قدری نیست که نظر ثقلین را تشخیص دهد باید چه کند؟

بسم الله ارحمن الرحيم

با عرض سلام و ادب...

من از رفتار شما واقعأ تعجب میکنم شما هنوز به سوالهای من جواب ندادید و یک جزء کوچک از جواب منو استخراج میکنید و بر حسب آن سوال میکنید !!!
در اول جواب سوالهای منو بدید اونم از ثقلین بعد سوالهای شمارو هم جواب میدم این قانون هر بحثی هستش و اما اگر این سوالهای شما جوابی از ثقلین ندارد پس خودشان از کجا جواب میدهند با عقل خود!!!

عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ : ( .... وَ أَفْضَلُ أُمُورِ الْحَقِّ عَزَائِمُهَا وَ شَرُّهَا مُحْدَثَاتُهَا وَ كُلُّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَ كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ وَ بِالْبِدَعِ هَدْمُ السُّنَنِ) مستدرك‏الوسائل 38 325

از امير مومنان (ع) فرمودند : ... و بهترين امور حق عزيمترين انها ميباشد و شر ان محدثين ان ميباشد و هر محدثى بدعه ميباشد و هر بدعه گمراهى است و با بدعه سنتها از بين ميرود .

وعن أمير المؤمنين ع: (يا معشر شيعتنا والمنتحلين ولايتنا إياكم وأصحاب الرأي فأنهم أعداء السنن، تفلتت منهم الأحاديث أن يحفظوها، وأعيتهم السنة أن يعوها، فاتخذوا عباد الله خولاً، وماله دولاً، فذّلت لهم الرقاب وأطاعهم الخلق أشباه الكلاب، ونازعوا الحق وأهله فتمثلوا بالأئمة المعصومين الصادقين، وهم من الجهّال الملاعين، فسألوا عن ما لا يعلمون، فأنفوا أن يعترفوا بأنهم لا يعلمون، فعارضوا الدين بآرائهم، وضلوا فاضلوا، أما لو كان الدين بالقياس لكان باطن الرجلين أولى بالمسح من ظاهرهما)
الكافي: ج1 ص42، الخصال: ص52، وسائل الشيعة: ج27 ص21.


وقال الصادق : (أيتها العصابة المرحومة المفلحة، إن الله أتم لكم ما أتاكم من الخير، واعلموا أنّه ليس من علم الله ولا من أمره أن يأخذ أحد من خلق الله في دينه بهوى ولا رأي ولا مقاييس، قد أنزل الله القرآن، وجعل فيه تبيان كل شيء، وجعل للقرآن ولتعلم القرآن أهلاً، لا يسع أهل علم القرآن - أي آل محمد - الذين آتاهم الله علمه أن يأخذوا فيه بهوى ولا رأي ولا مقاييس. أغناهم الله عن ذلك بما آتاهم من علمه، وخصّهم به، ووضعه عندهم كرامة من الله أكرمهم بها، وهم أهل الذكر) الكافي : ج8 ص5، وسائل الشيعة : ج27 ص37، مستدرك الوسائل: ج7 ص34.


منتظر جوابهای شما هستم
التماس دعاء

far_altanur;333789 نوشت:
کسی نمیگوید ما در اصول دین تقلید کنیم چرا که اصول دین واضح است!!!

شما حتئ دلیل ثقلینی هم ندارید که بگوید اصول دین پنجتا هستش!!!
خیلی ظلم هستش نه!!!

با عرض سلام خدمت شما

far_altanur;333789 نوشت:
بسم الله ارحمن الرحيم

با عرض سلام و ادب...

من از رفتار شما واقعأ تعجب میکنم شما هنوز به سوالهای من جواب ندادید و یک جزء کوچک از جواب منو استخراج میکنید و بر حسب آن سوال میکنید !!!
در اول جواب سوالهای منو بدید اونم از ثقلین بعد سوالهای شمارو هم جواب میدم این قانون هر بحثی هستش و اما اگر این سوالهای شما جوابی از ثقلین ندارد پس خودشان از کجا جواب میدهند با عقل خود!!!

عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ : ( .... وَ أَفْضَلُ أُمُورِ الْحَقِّ عَزَائِمُهَا وَ شَرُّهَا مُحْدَثَاتُهَا وَ كُلُّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَ كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ وَ بِالْبِدَعِ هَدْمُ السُّنَنِ) مستدرك‏الوسائل 38 325

از امير مومنان (ع) فرمودند : ... و بهترين امور حق عزيمترين انها ميباشد و شر ان محدثين ان ميباشد و هر محدثى بدعه ميباشد و هر بدعه گمراهى است و با بدعه سنتها از بين ميرود .

وعن أمير المؤمنين ع: (يا معشر شيعتنا والمنتحلين ولايتنا إياكم وأصحاب الرأي فأنهم أعداء السنن، تفلتت منهم الأحاديث أن يحفظوها، وأعيتهم السنة أن يعوها، فاتخذوا عباد الله خولاً، وماله دولاً، فذّلت لهم الرقاب وأطاعهم الخلق أشباه الكلاب، ونازعوا الحق وأهله فتمثلوا بالأئمة المعصومين الصادقين، وهم من الجهّال الملاعين، فسألوا عن ما لا يعلمون، فأنفوا أن يعترفوا بأنهم لا يعلمون، فعارضوا الدين بآرائهم، وضلوا فاضلوا، أما لو كان الدين بالقياس لكان باطن الرجلين أولى بالمسح من ظاهرهما)
الكافي: ج1 ص42، الخصال: ص52، وسائل الشيعة: ج27 ص21.

وقال الصادق : (أيتها العصابة المرحومة المفلحة، إن الله أتم لكم ما أتاكم من الخير، واعلموا أنّه ليس من علم الله ولا من أمره أن يأخذ أحد من خلق الله في دينه بهوى ولا رأي ولا مقاييس، قد أنزل الله القرآن، وجعل فيه تبيان كل شيء، وجعل للقرآن ولتعلم القرآن أهلاً، لا يسع أهل علم القرآن - أي آل محمد - الذين آتاهم الله علمه أن يأخذوا فيه بهوى ولا رأي ولا مقاييس. أغناهم الله عن ذلك بما آتاهم من علمه، وخصّهم به، ووضعه عندهم كرامة من الله أكرمهم بها، وهم أهل الذكر) الكافي : ج8 ص5، وسائل الشيعة : ج27 ص37، مستدرك الوسائل: ج7 ص34.

منتظر جوابهای شما هستم
التماس دعاء

سوال ابتدایی شما این بود:

نقل قول:
اگر شما دلیل ثقلینی برام بیارید که تقلید واجب است یا اصلا در زمان اهل بیت(ع) بوده ممنون میشم

بنده در جواب عرض کردم:

نقل قول:
کسی نمیگوید ما در اصول دین تقلید کنیم چرا که اصول دین واضح است و تقلید در آن جایی ندارد
تقلید تنها در مسائل فرعی فقه است، آن هم به علت عدم امکان اجتهاد
کسی نمیگوید در مسائل ضروری و بدیهی دین تقلید کنیم
حیطه تقلید در مسائل اختلافی و مسائل روز و فروعات است

و بعد از شما در توضیح این که چرا در مسائل جدیدی که مطرح میشود و یا در فرعات اختلافی دین باید از یک اعلم به ثقلین تقلید کرد چند سوال پرسیدم که به جای پاسخ دادن تعجب فرمودید!

اما گفته جدیدتان:

نقل قول:
اما اگر این سوالهای شما جوابی از ثقلین ندارد پس خودشان از کجا جواب میدهند با عقل خود!!!

آیا من گفتم این سوالات از ثقلین جواب ندارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا مطلب را درست نمیخوانی برادر عزیز؟؟

شما لطف کنید یک بار دیگه پست قبلی را بخوانید

سوال این بود:

علی مع الحق;333601 نوشت:
دوست عزیز سوال بنده خیلی واضح است. شما وقتی علم بر حکم ثقلین در مورد موضوعی خاص ندارید آیا از کسی میپرسید که علمش را دارد و یا اینکه ترجیح میدهید در جهل خود بمانید؟؟؟

خیلی سوال واضحی است
شما یک فردی را در نظر بگیرید که علم به فهمیدن رای ثقلین در موضوعی خاص مثل موضوعاتی که مطرح شد ندارد
این فرد باید چی کار کند؟؟؟
آیا نباید پاسخ این سوالات را از کسی بپرسد که علم به رای ثقلین دارد؟؟؟
سوال خیلی واضح است جای تعجبه که سعی میکنید متوجه نشوید!

بسم الله الرحمن الرحیم




با عرض سلام و ادب ...



کسی نمیگوید ما در اصول دین تقلید کنیم چرا که اصول دین واضح است و تقلید در آن جایی ندارد



شما میفرمایید که ما در اصول دین تقلید نمیکنیم .

الان از شما سوالی دارم که قبلا مطرح کردم اصول دین چندتا هستش؟ جواب از ثقلین باشد



تقلید تنها در مسائل فرعی فقه است،


آیا منظور شما تقلید در فروع هستش ؟؟ اگر اینطور است باز تکرار میکنم که در کجای ثقلین آمده که باید در فروع تقلید کرد ؟؟ جواب از ثقلین باشد .



آیا نباید پاسخ این سوالات را از کسی بپرسد که علم به رای ثقلین دارد؟؟؟




منظور شما از کسی که علم به رای ثقلین دارد کیست؟؟

آیا منظور شما مراجع هستند اگر اینطور است برگردیم به نظر خود مراجع در مورد انتخابات آیا نظر آنها مطابق به گفته های ثقلین هست ؟؟


گفتهای ثقلین در مورد انتخابات؟؟


عن رسول الله (ص) ، إنه قال : (( الويل الويل لأمتي من الشورى الكبرى والصغرى ، فسُئل عنهما ، فقال : أما الكبرى فتنعقد في بلدتي بعد وفاتي لغصب خلافة أخي وغصب حق إبنتي ، وأما الشورى الصغرى فتنعقد في الغيبة الكبرى في الزوراء لتغيير سنتي وتبديل أحكامي )) [مناقب العترة / ومائتان وخمسون علامة 130


و اما در مورد علم الرجال آیا علم الرجال از ثقلین است؟؟

با اینکه اگر روایتی برای آنها مطرح میشود و در رجالشان نباشد بدون هیچ شکی او را نمی پذیرند و این مخالف با گفتهای اهل بیت (ع) هستش؟؟


عن ابن أبي يعفور قال سألت أبا عبد الله (ع) عن اختلاف الحديث يرويه من نثق به ومنهم من لا نثق به ، قال : إذا ورد عليكم حديث فوجدتم له شاهداً من كتاب الله عز وجل أو من قول رسول الله (صلى الله عليه واله وسلم ) وإلا فالذي جاءكم به أولى به ) تفسير البرهان ج1 ص72.

اینجا امام صادق(ع) در جواب این شخص نفرمودند که برید ببینید شخص از علم رجال قبولش دارند یا نه بلکه فرمودند اگر روایت او مطابق با ثقلین باشد اون را بپذیرید


عن حمزة بن بزيع عن علي السناني عن أبي الحسن (ع) انه كتب إليه في رسالة: ( ... ولا تقل لما بلغك عنا أو نسب إلينا هذا باطل وان كنت تعرفه خلافه فانك لا تدري لم قلنا وعلى أي وجه وصفة ) الكافي ج8 ص25/ البحار ج2 ص209.

عن النبي صلى الله عليه وآله: ( من رد حديثا بلغه عني فأنا مخاصمه يوم القيامة، فإذا بلغكم عني حديث لم تعرفوه فقولوا: الله أعلم ) بحار الأنوار ج 2 ص 21


و اما نامیدن همدیگر بــــ(آیة الله)ـــــه آیا این اسم مختص به آل محمد (ع) نیست؟؟؟


1- وقد ورد في الروايات الصحيحة عنهم (ع) تسمية فاطمة (ع) والأئمة (ع) بآية الله . عن الكاظم (ع) عن آبائه (ع) عن رسول الله (ص) قال (دخلت الجنة فرأيت على بابها مكتوباً بالذهب لا اله إلا الله محمد حبيب الله ، علي بن أبي طالب ولي الله ، فاطمة آية الله … ) كنـز الفوائد ج 1 ص 149 ،


2- وعن أمير المؤمنين (ع) قال (الإمام كلمة الله ، وحجة الله ، ووجة الله ، ونور الله ، وحجاب الله ، وآية الله ، يختاره الله ويجعل فيه ما يشاء ويوجب له بذلك الولاية والطاعة على جميع خلقه ، فهو وليه في سماواته وأرضه … ) بحار ج 25 ص 169 ،

قال الشيخ المفيد والشهيد والسيد بن طاووس في كتاب الإقبال (رض) روي أن جعفر بن محمد الصادق (ع) زار أمير المؤمنين صلوات الله عليه بهذه الزيارة ( … إلى أن قال (ع) السلام عليك يا آية الله العظمى … ) البحار ج 97 ص 373 ، الإقبال ص 608 ، مفاتيح الجنان ص 448 زيارة أمير المؤمنين في يوم ميلاد النبي (ص) .



کی امروز غیر از مراجع خود را نائبان امام مهدی (ع) نامیدند و گفتند هرکس به مجتهد رجوع نکند نمازو روزه ایشان باطل است؟؟؟


وعن أبي عبدالله (عليه السلام) : «اتقوا الحكومة ، فإنّ الحكومة إنّما هي للإمام العالم بالقضاء ، العادل في المسلمين لنبيّ أو وصيّ نبيّ» الوسائل : 27 / 17 ، أبواب صفات القاضي ب3 ح3


آیا کسی هست که بگوید مراجع خلیفة خدا هستند؟؟که به حرفهای آنها برگردیم و از آنها اطاعت کنیم؟؟


واما خمس كه مباح از آل محمد (ع) هستش چی!!!

چرا الان مراجع از مردم خمس میگیرند؟؟؟


أما الخمس فقد أبيح لشيعتنا وجعلوا منه في حل الى وقت ظهور أمرنا لتطيب ولادتهم ولا تخبث (غيبة الطوسي ص:19 من رسالة الامام المهدي(ع) الى محمد بن عثمان العمري


عن عمر بن يزيد قال: رأيت مسمعاً بالمدينة وقد كان حمل إلى أبي عبد الله تلك السنة مالا فرده أبو عبد الله .. إلى أن قال: يا أبا سيار قد طيبناه لك، وأحللناك منه فضم إليك مالك وكل ما في أيدي شيعتنا من الأرض فهم فيه محللون حتى يقوم قائمنا) (أصول الكافي 2/268).


برادر عزیز صریح و واضح بگم که هیچ دلیل ثقلینی بر تقلید غیر از معصوم نداریم

التماس دعاء

سلام

دوستان بزرگوار، تاپیک در انجمن فقه و احکام شرعی قرار داره و فقط و فقط به سوالات فقهی پاسخ داده می شه

اگه با چرایی مساله مشکل دارید، تاپیکی در انجمن کلام می تونید ایجاد بفرمایید و بحث رو اونجا ادامه بدید (در صورت ایجاد تاپیک می شه پست های شما رو به اون تاپیک منتقل کرد)

دوستان بزرگواری که سوال فقهی دارید، بفرمایید تا تاپیک رو باز کنم

ممنون از توجه و همکاری شما :Gol:

موضوع قفل شده است