شیوه زندگی امامان

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شیوه زندگی امامان

سلام چند سوال می پرسم تا این موضوع برایم روشن شود موضوعی که ذهن مرا بخود بسیار مشغول کرده است چند قتی است به موضوعات دینی علاقه مند شده ام و روزانه سه تا پنج ساعت مطالعه کتب مختلف می پردازم :
شیوه زندگی امامان ازنظر ساده زیستی بچگونه ای بوده است ؟ سوال های خود را می پرسم تا ذهن خود را از خطا در امان نگه دارم

امامان با اینکه ساده می زیستند ایا از زندگی مجلل و کاخ نشینی فاصله می گرفتند؟نظر انها در این باره چگونه بود
نظر امامان در مورد ساختن کاخ حکومت های مختلف بعد از رحلت پیامر چه بود؟
زندگی امامان را شرح خلاصه ای مرتبط با موضوع دهید
امامان تا چه حد در بند مادیات بودند ؟
بخشندگی امامان در برابر فقرا تا چه حد بوده است ؟
س
دوستان و کارشانسان محترم لطفا پاسخ دهید تا سوالات بعدی خود را مطرح ساخته و از کج روی در امان بمانم


به نام الله

کارشناس: استاد مقداد


mr.karimi;316267 نوشت:
سلام چند سوال می پرسم تا این موضوع برایم روشن شود موضوعی که ذهن مرا بخود بسیار مشغول کرده است چند قتی است به موضوعات دینی علاقه مند شده ام و روزانه سه تا پنج ساعت مطالعه کتب مختلف می پردازم :
شیوه زندگی امامان ازنظر ساده زیستی بچگونه ای بوده است ؟ سوال های خود را می پرسم تا ذهن خود را از خطا در امان نگه دارم

امامان با اینکه ساده می زیستند ایا از زندگی مجلل و کاخ نشینی فاصله می گرفتند؟نظر انها در این باره چگونه بود
نظر امامان در مورد ساختن کاخ حکومت های مختلف بعد از رحلت پیامر چه بود؟
زندگی امامان را شرح خلاصه ای مرتبط با موضوع دهید
امامان تا چه حد در بند مادیات بودند ؟
بخشندگی امامان در برابر فقرا تا چه حد بوده است ؟
س
دوستان و کارشانسان محترم لطفا پاسخ دهید تا سوالات بعدی خود را مطرح ساخته و از کج روی در امان بمانم

با عرض سلام و ادب خدمت شما دوست بزرگوار

پرداختن به موضوعات متعددی که شما پیرامون روش زندگی ائمه(ع) مطرح کرده اید،نیازمند ارائه مطالب مفصل و طولانی است که اینجا مجال آن نیست.خواهش بنده از شما این است که سوالات خود پیرامون هر موضوعی را در پستی جداگانه طرح بفرمایید تا پاسخ آن بهتر و انشاءالله مفیدتر ارائه شود.

در این پست به سوال شما درباره ساده زیستی ائمه(ع) پاسخ خواهم گفت،قبل از پرداختن به اصل پاسخ مناسب است از باب مقدمه مطالبی عرض کنم:

مکتب و شیوة زندگی امامان معصوم(ع)، شیوة اسلام ناب است که به صورت عملی در زندگی درخشانشان دیده می شود. بی تردید، پیروی صحیح از امامان(ع) قبل از معرفت و شناخت شیوة زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی آنان ممکن نیست. روح پیروی، معرفت و شناخت آنان است.

ما نخست باید شیوة زندگی امامان را بشناسیم، بعد آن را از مرحله ذهنیت به عینیت برسانیم (فردسازی) و سپس آن گنج های سعادت را ترکیب کنیم و مجموع آنان را سرمشق زندگی خود قرار دهیم (جامعه سازی). بنابراین، اگر بخواهیم امامان را بشناسیم و به طور صحیح از آنان پیروی کنیم، باید با خط سیر و مشی راستین آنان در ابعاد گوناگون زندگی آشنا شویم و همان را الگوی رفتار خود سازیم.

الحمدلله کتابهای مفیدی در رابطه با سیره ائمه معصومین(ع) نگاشته شده است که یکی از این کتابها،كتاب «آموزه‌هاي اخلاقي ـ رفتاري امامان شيعه(عليهم‌‌السلام)» نوشته محمدتقي عبدوس و محمد محمدي‌اشتهاردي می باشد.

نمونه هایی از ساده زیستی معصومین(ع)
از نظر اسلام، ساده زيستي، يک ارزش معنوي است. پيشوايان دين، ساده زيستي و قناعت را ارزشي والا مي دانستند و افراد ساده زيست را مي ستودند.

پيامبر اسلام (ص) نمونه ي کامل ساده زيستي است. امام علي (ع) در توصيف آن حضرت مي فرمايد :پيامبر (ص) روي زمين غذا مي خورد و همچون بندگان مي نشست و به دست خود کفشش را پينه مي زد و جامه ي خود را وصله مي کرد و بر الاغ بي پالان سوار مي شد و ديگري را در کنار خود سوار مي کرد. (1)

حضرت علي (ع)و فرزندانش نیز پاسداران سيره نبوي بودند و در ساده زيستي از آن بزرگوار پيروي مي کردند. آن حضرت مي فرمايد : به خدا سوگند، اين جامه ي پشمين خود را آن قدر وصله کرده ام که از وصله کننده ي آن شرم دارم. (2)

امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش روايت کرده که فرمود :علي (ع)در کوفه به مردم نان و گوشت مي خوراند وخود طعامي جداگانه داشت. بعضي گفتند :کاش مي ديديم که خوراک اميرمؤمنان چيست ؟ پس عده اي به طور سرزده به حضور امام رسيدند، غذاي او چنين بود : تريدي (خرده اي) از نان خشکيده ي خيسيده به روغن که با خرماي فشرده آميخته شده بود و آن خرما را از مدينه براي وي مي آوردند. (3)

ابواسحاق سبيعي مي گويد :يک روز جمعه بر دوش پدرم سوار بودم و امام علي (ع) خطبه مي خواند. ديدم آن حضرت دست خود را تکان مي دهد، گويا با آستين پيراهنش خود را باد مي زند. به پدرم گفتم :آيا اميرمؤمنان گرمش است ؟گفت :او گرما و سرما را چيزي به حساب نمي آورد، بلکه پيراهنش را شسته و چون پيراهني جز آن نداشته، آن را مرطوب به تن کرده است و چنين مي کند تا خشک شود. (4)

کدام زمام داري را مي توان مانند امام علي (ع)يافت که خوراک و پوشاکش چون ضعيف ترين مردم باشد و از اين سيره ي نيکو تا لحظه ي وداع از اين دنيا دست بر ندارد.

حضرت زهرا (س) نيز شاگرد مدرسه ي پيامبر (ص) و الگوي ساده زيستي است. وقتي سلمان فارسي چادر کهنه ي ايشان را ديد که با ليف خرما دوازده جاي آن وصله شده بود، متعجب گرديد و با گريه چنين گفت :دختران قيصر و کسري در سندس و حريرند و دختر محمد (ص) روپوشي کهنه بر تن دارد که دوازده جاي آن وصله شده است. آن حضرت گفت :يا رسول الله (ص)! سلمان از لباسم تعجب کرده است، قسم به آن که تو را به حق مبعوث فرمود، پنج سال است که من و علي جز يک پوست گوسفند نداريم که روزها بر روي آن به شترمان علف مي دهيم و چون شب فرا مي رسد آن را فرش مي کنيم و بالش ما از پوستي است که درون آن از ليف خرما پر شده است !(5)

سيره ي آخرين وصي پيامبر (ص) نيز ساده زيستي است. امام صادق (ع) مي فرمايد :«فوالله ما لباسه الا الغليظ و لا طعامه الا الجشب ؛(6) به خدا سوگند، لباس مهدي (عج) جز پوشاکي درشت و خوراک او جز خوراکي سخت نخواهد بود.»

پی نوشتها:

(1).نهج البلاغه، خطبه ي 160.

(2). همان

(3). الغارات، ج1،ص107و108.

(4). همان، ص 98و99.

(5). بحار الانوار، ج8،ص303.

(6). غيبه النعماني، ص233.

mr.karimi;316267 نوشت:
سلام چند سوال می پرسم تا این موضوع برایم روشن شود

امامان با اینکه ساده می زیستند ایا از زندگی مجلل و کاخ نشینی فاصله می گرفتند؟نظر انها در این باره چگونه بود
نظر امامان در مورد ساختن کاخ حکومت های مختلف بعد از رحلت پیامر چه بود؟

با عرض سلام و ادب

در رابطه با دیدگاه ائمه(ع) درباره تجمل گرائی و شیوه آنان در این رابطه مطالبی عرض می کنم،امیدوارم مفید واقع گردد:

دین اسلام، دین اعتدلال است و استفاده از زینت و زیباییهای طبیعت و اسباب و لوازم مناسب و... را نه تنها اجازه داده بلکه به آن توصیه و سفارش نموده، است؛ لذا قرآن میفرماید: «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ؛[1] و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و همانگونه که خدا به تو نیکی کرده، نیکی کن و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش که خدا مفسدان را دوست ندارد.»
در تاریخ زندگی امام حسن مجتبی (ع) میخوانیم که هنگام نماز، بهترین لباسها را میپوشید، وقتی از او در این باره سؤال شد، فرمود: «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و به همین جهت من لباس زیبا را برای راز و نیاز با پروردگارم میپوشم؛ چرا که خود او دستور داده است که: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ؛[2] زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد برگیرید.»
امام صادق (ع) نیز هنگامیکه از سوی برخی انسانهای به ظاهر زاهد، مورد سؤال قرار میگیرد، در جواب میفرماید: «مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ ... ؛[3] چه کسی حرام کرده است زینتهایی را که خداوند برای بندگانش آفریده است.»[4]
در سورة مائده نیز میخوانیم: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ؛[5] ای کسانیکه ایمان آوردهاید! چیزهای پاکیزه را که خداوند برای شما حلال کرده است، حرام نکنید و از حد تجاوز ننمایید؛ زیرا خداوند، متجاوزان را دوست ندارد.»
بنابراین استفاده از زینت و زیبایی اگر در حد اعتدال باشد هیچ اشکالی ندارد، ولی بسیاری از مردم در جریان زندگی، راه افراط را در پیش میگیرند، و به بهانه های گوناگون رو به تجملگرایی میآورند، به همین خاطر قرآن کریم بلافاصله مسلمانان را از زیاده روی و اسراف و تجاوز از حد، برحذر داشته و نهی میکند و میگوید: «يَابَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛[6] ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد.»

در قرآن كريم كلمه اي كه از نظر ظاهري به تجملگرايي نزديك است، واژ‌ة‌ «ترف» است كه در چندين مورد آمده است، از جمله در سورة هود ميخوانيم: «وَ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيهِ وَكَانُوا مُجْرِمِينَ؛[7] و آنانکه ستم میکردند، از تنعم و کامجویی پیروی کردند وگناهکار بودند.»

در آية ديگري درباره اصحاب شمال و گناهاکاران آمده است: «إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ؛[8] آنها، پیش از این [در عالم دنیا] مست و مغرور بودند.»
بنابراین از نظر مکتب جاوید اسلام، دلباختگی نسبت به امور دنیا و زرق و برق آن - که در قالب تجملگرایی ظاهر میشود- محکوم است نه بهره گیری معتدل و حساب شده از نعمتهای این جهان.

پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) همواره مردم را به بی توجهی نسبت به تجمل ها و زخارف دنیا فرا خوانده اند.

نکته ای که درباره تجمل گرائی توجه به آن لازم است این است که تجمل گرایی امری نسبی است؛ زیرا برای رفتار انسانها در هر زمان و مکان و شرایطی نمیتوان حکم کلی بیان کرد. ممکن است چیزهایی در زندگی یک فرد در یک مکان و زمان خاص، تجمل به شمار آید. ولی همانها در زندگی شخص دیگری و در مکان و زمان دیگری تجمل نباشد. هنگامی که جامعه با مشکل اقتصادی روبرو است و بیشتر مردم دچار فقر و گرسنگی هستند، اگر فرد یا افرادی، ‌این شرایط را نادیده بگیرند و به سفره آرایی رنگین بپردازند، کارشان تجمل گرایی و اسراف است. بر عکس، اگر زمانی که همه مردم در رفاه نسبی به سر میبرند، آنان چنین کنند – البته تا آنجایی که به اسراف نینجامد – تجمل به شمار نخواهد آمد.

نمونه هایی از سیره ائمه(ع) درباره تجمل گرائی:
یکی از ارزشهای دوران حکومت پیامبرصلی الله علیه وآله ساده زیستی حاکمان بود که فرهنگ تشریفات جایگزین آن گردید.امیرالمؤمنین علیه السلام از ابتدای خلافت، به شدت با تشریفات به صورت های مختلف مبارزه کرد و به احیای سنت پیامبرصلی الله علیه وآله همت گماشت. زمانی که آن بزرگوار از مدینه به کوفه آمد، پیشنهاد شد که به دارالاماره ای رود که سعد ابن ابی وقاص بنا کرده بود، ولی حضرت نپذیرفت و همچون رسول خداصلی الله علیه وآله -مسجد کوفه - را محل حکومت خود قرار داد.چرا که از نگاه او اساس کاخ نشینی با روح اسلام منافات داشت و از این رو فرمود: «قصر،مرکز تباهی و فساد است.»[9]

یا هنگامی که به امام علی(ع) خبر می رسد که استاندارش در بصره به یک مهمانی اشرافی دعوت شده وبرسر سفره رنگینی نشسته است، برمی آشوبد و استانداررا مورد سرزنش قرار می دهدو می فرماید:

«ای پسر حنیف! به من خبر رسید که برسر سفره ای رنگارنگ دعوت شدی و شتابان سوی آن رفتی و گمان نمی کردم که به مهمانی عده ای بروی (و با آنان همساز شوی) که مستمندان و نیازمندان را ازخود می رانند و اشراف و اغنیاء را به خودمی خوانند... . ای پسر حنیف! بدان که امام ورهبر تو از دنیای خود چیزی جز دو پاره لباس و دو قرص نان برنگزید. البته بدان که نه تو(ونه هیچ احدی) نای چنین زندگی را ندارید ولکن مرا با پرهیز کاری و پاکدامنی و تلاش وکوشش یاری کنید... .»[10]

آمده است كه سفيان ثوري كه از صوفيان بود، و در عبادت خدا خود را از امام صادق(عليه السلام)بهتر و برتر ميدانست و جامه اي پشمين بر تن ميكرد و چنان مينمود كه عابد، عارف و زاهدي است كه ترك لذات دنيايي گفته و بر آن فخر مي فروخت و به خود حق ميداد كه امام را موعظه كند! ولي روزي امام در يكي از جلسات درس در پاسخ به اعتراض سفيان فرمود: لباس رويم براي مردم است و آن لباس زيرم براي خدا، جامه خود را كنار زد و لباس پشمين زيرين را به سفيان نشان داد و آنگاه از او خواست جامه خود را كنار بزند و آنچه در زير پوشيده نشان دهد. سفيان در زير لباس نرم بر تن داشت و در ظاهر لباس خشن پشمين و سفيان از اعتراض خود شرمنده شد.[11]

درباره زندگی امام رضا (ع)گفته اند که بعضی افراد نسبت به زندگی حضرت رضا (ع) ایراد گرفتند. ایشان فرمود:«برخی دوستان کوته فکر، دوست دارند من بر نمد بنشینم و جامه زبر و خشن بر تن کنم، در حالی که این زمانه اقتضای چنین زندگی را ندارد».

پی نوشتها:
[1]. سوره قصص، آيه 77.
[2]. وسایل الشیعه، ، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ دوم،1414.
[3] . سورة الأعراف، آیة32.
[4]. وسایل الشیعه، ج5، ص16.
[5]. سورة المائدة، آیة87.
[6]. سورة الأعراف، آیة31.
[7]. سورة هود، آية 116.
[8]. سرة الواقعة، آیة 41 و... .
[9]. نصر بن مزاحم،وقعه صفین،ص 5.
[10]. نهج البلاغه، نامه ها، ش 45.
[11]تفسير الصافي، ص 173.

[="Tahoma"]

mr.karimi;316267 نوشت:
سلام چند سوال می پرسم

بخشندگی امامان در برابر فقرا تا چه حد بوده است ؟

با عرض سلام و ادب

اسلام به عنوان يك آيين جامع، كه تمام نيازمندي هاي مادي و معنوي بشر در آن پيش بيني شده، توجه خاصي نسبت به فقرا و محرومان جامعه مبذول داشته است. از اين رو، در آيات و روايات، بر تعاون و ديگرياري و تأمين نيازمندي هاي نيازمندان جامعه سفارش شده است. گذشته از اين، در سيره عملي پيامبر و ائمّه اطهار(عليهم السلام)، شواهد فراواني در اقدام به دستگيري از فقرا و محرومان جامعه مي يابيم.

در سيره ائمّه اطهار(عليهم السلام) حل مشكلات و تأمين نيازمندي هاي ديگران از جايگاه ويژه اي برخوردار است و بارها از سوي اهل بيت(عليهم السلام)مورد تأكيد قرار گرفته است، به گونه اي كه با اندك تفحّص و جستوجو در كتب تاريخ و سيره، به موارد فراواني برمي خوريم كه امامان(عليهم السلام) با ابزارها و وسايل گوناگون همچون نماز، دعا و كمك هاي مالي گره از مشكلات مردم گشوده و نيازمندي هاي آن ها را تأمين نموده اند كه در ذيل از باب تبرک و تیمّن به چند نمونه اشاره می کنیم:

حضرت علي(عليه السلام)حمايت از اقشار محروم و درمانده جامعه را جزو برنامه هاي اصلاحي خويش قرار داده بود، آن حضرت در عهدنامه خويش به مالك اشتر به وي مأموريت مي دهد كه هيچ گاه از اقشار محروم جامعه غفلت نورزد و نيازهاي آنان را تأمين كند: «ثُمُ اللّهُ اللّهُ في الطبقةِ السفلي.»[1]

حسن بن كثير مي گويد: در محضر امام باقر(عليه السلام) از نداري خويش و بي توجهي برادران شكايت كردم، حضرت فرمود: بد برادري است كسي كه در حال غنا رعايتت نمايد و هنگام فقيري و تنگ دستي ات نسبت به تو بي توجه باشد. آن گاه به غلام خود دستور داد كيسه اي را كه در آن هفتصد درهم بود بياورد و فرمود: اين ها را خرج كن، وقتي تمام شد مرا باخبر ساز.[2]

در حديثي آمده است كه امام سجّاد(عليه السلام) در شب ظلماني از خانه خارج مي شد و انباني را كه در آن كيسه هاي درهم و دينار بود بر دوش خويش حمل مي كرد و بر در خانه فقرا مي آورد و به آنان مي بخشيد. زماني كه آن حضرت به شهادت رسيد و آن عطاها به مردم نرسيد، تازه متوجه شدند كه آورنده آن عطايا امام سجاد(عليه السلام)بوده است.[3]

محمّد بكري نقل مي كند: وارد مدينه شدم تا پولي به دست آورم و قرضم را ادا كنم، اما به مقصود نرسيدم. با خود گفتم: بهتر است خدمت امام موسي كاظم(عليه السلام) بروم. آن حضرت در باغي، كه خارج از مدينه قرار داشت، رفته بود. نزد ايشان رفتم. حضرت علت آمدنم را جويا شد، داستان را به عرض رساندم. حضرت به درون باغ رفت و بلافاصله بيرون آمد. غلام خود را مرخّص كرد و سيصد دينار پول به من بخشيد و خود نيز تشريف برد. من هم بر مركب خود سوار شدم و شاد و خندان مراجعت كردم.[4]

ائمه(ع) هرگونه خدمتي را كه ارائه مي دادند، كوشش مي كردند به صورت مخفيانه انجام گيرد، هرگاه گره از مشكل كسي باز مي كردند و يا نيازمندي هاي فقير و مستمندي را تأمين مي نمودند، اين كار را به نحوي انجام مي دادند كه خودشان شناخته نشوند.

در مورد امام كاظم(عليه السلام) آمده است: شبانه فقراي مدينه را مورد تفقّد قرار مي داد; انباني كه در آن پول، طلا، نقره، آرد و خرما بود به آن ها مي رساند. اين در حالي بود كه آنان نمي دانستند از كجا مي آيد.[5]

ابوجعفر خثعمي مي گويد: امام صادق(عليه السلام) كيسه اي به من داد و فرمود: آن را به فلان مرد از بني هاشم بده، اما به او نگو كه من آن را داده ام. كيسه را به آن مرد دادم. او گفت: «خدا دهنده آن را پاداش نيكو دهد كه گاه گاه چنين كيسه اي براي ما مي فرستد و ما با آن زندگي مي كنيم. جعفر با اينكه مال فراواني دارد. درهمي به من كمك نمي كند.[6]

در مورد حكمت انفاق پنهاني رواياتي از ائمّه معصوم(عليهم السلام)داريم; از جمله:

ابو حمزه ثمالي مي گويد: علي بن الحسين(عليه السلام) انبان نان و مواد غذايي را شبانه بر دوش خود حمل مي كرد و صدقه مي داد و مي گفت: «صدقه پنهاني غضب خداوند را خاموش مي كند».[7]

امام رضا(عليه السلام) به يكي از نيازمندان صدقه پنهاني داد، يكي از اصحاب آن حضرت (سليمان جعفري) عرض كرد: فدايت شوم! ترحّم كردي و بخشش نمودي، چرا خود را پنهان داشتي؟

امام فرمود: از ترس اينكه مبادا از من خجالت بكشد. آيا نشنيده اي كه پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرمود: كسي كه صدقه را پنهاني بدهد مثل اين است كه هفتاد حج به جا آورد و كسي كه گناه را آشكار كند خوار و ذليل است و كسي كه پنهان انجام دهد بخشوده است؟ آيا كلام پيشينيان را نشنيده اي كه گفته اند: هرگاه براي حاجتي نزد او مي رفتم در حالي بر مي گشتم كه آبرويم محفوظ مانده بود؟[8]

بنابراین کمک به فقرا و تلاش برای رفع مشکلات بندگان خدا یکی از سیره های ائمه معصومین(علیه السلام) است که بیان نمونه های آن نیازمند تألیف چندین جلد کتاب است و ما فقط چند نمونه را بیان کردیم.

پی نوشتها:

[1]. نهج البلاغه، نامه 53.

[2]. شيخ مفيد،الارشاد، قم،مؤسسه آل البيت،1413، ج2،ص 166.

[3]. محمّدبن يعقوب كلينى، پيشين، ج 1، ص 389 / شيخ مفيد، پيشين، ج 2، ص 149.

[4]. شيخ مفيد، پيشين، ج 2، ص 232.

[5]. شيخ مفيد، پيشين، ج 2، ص 231.

[6]. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 295.

[7]. على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، تبريز، مكتبه بنى هاشمى، 1381 ق، ج 2، ص 289.

[8]. ابن شهرآشوب، پيشين، ج 4، ص 390.

[=Times New Roman]

Mr.Karimi;316267 نوشت:

بخشندگی امامان در برابر فقرا تا چه حد بوده است ؟

حد کمک به فقراء را قرآن مشخص کرده است و طبعا ائمه بزرگوار ما (علیهم صلوات الله) نیز همان را شیوه خود نموده اند.
الإسراء : 29 وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى‏ عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً
هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن، (و ترك انفاق و بخشش منما) و بيش از حدّ (نيز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گيرى و از كار فرومانى!
خداوند پیامبرش را نهی میکند از این که به آن مقدار ببخشد که:
اولا از کار بیافتد! یعنی مال سرمایه ای خود را نباید ببخشد! (فتقعد)
ثانیا مورد ملامت دیگران واقع نشود! البته ملامتهای بر حق نه گوش و کنایه های باطل! (ملموما)
ثالثا از رفع نیازهای روزانه خود بازمانده نشود که آنوقت پریشان حال خواهد شد! (محسورا)
همچنین مراجعه کنید به:
http://www.askdin.com/thread26055.html

[="Tahoma"]شیوه زندگی ائمه(ع)

جمع بندی:

پرسش:

شیوه زندگی امامان ازنظر ساده زیستی بچگونه ای بوده است ؟

پاسخ:

با عرض سلام و ادب

قبل از پرداختن به بررسی شیوه زندگی ائمه(ع) از جنبه ساده زیستی، مناسب است از باب مقدمه مطالبی عرض کنم:

مکتب و شیوة زندگی امامان معصوم(ع)، شیوة اسلام ناب است که به صورت عملی در زندگی درخشانشان دیده می شود. بی تردید، پیروی صحیح از امامان(ع) قبل از معرفت و شناخت شیوة زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی آنان ممکن نیست. روح پیروی، معرفت و شناخت آنان است.

ما نخست باید شیوة زندگی امامان را بشناسیم، بعد آن را از مرحله ذهنیت به عینیت برسانیم (فردسازی) و سپس آن گنج های سعادت را ترکیب کنیم و مجموع آنان را سرمشق زندگی خود قرار دهیم (جامعه سازی). بنابراین، اگر بخواهیم امامان را بشناسیم و به طور صحیح از آنان پیروی کنیم، باید با خط سیر و مشی راستین آنان در ابعاد گوناگون زندگی آشنا شویم و همان را الگوی رفتار خود سازیم.

الحمدلله کتابهای مفیدی در رابطه با سیره ائمه معصومین(ع) نگاشته شده است که یکی از این کتابها،كتاب «آموزه‌هاي اخلاقي ـ رفتاري امامان شيعه(عليهم‌‌السلام)» نوشته محمدتقي عبدوس و محمد محمدي‌اشتهاردي می باشد.

نمونه هایی از ساده زیستی معصومین(ع)
از نظر اسلام، ساده زيستي، يک ارزش معنوي است. پيشوايان دين، ساده زيستي و قناعت را ارزشي والا مي دانستند و افراد ساده زيست را مي ستودند.

پيامبر اسلام (ص) نمونه ي کامل ساده زيستي است. امام علي (ع) در توصيف آن حضرت مي فرمايد :پيامبر (ص) روي زمين غذا مي خورد و همچون بندگان مي نشست و به دست خود کفشش را پينه مي زد و جامه ي خود را وصله مي کرد و بر الاغ بي پالان سوار مي شد و ديگري را در کنار خود سوار مي کرد.[1]

حضرت علي (ع)و فرزندانش نیز پاسداران سيره نبوي بودند و در ساده زيستي از آن بزرگوار پيروي مي کردند. آن حضرت مي فرمايد : به خدا سوگند، اين جامه ي پشمين خود را آن قدر وصله کرده ام که از وصله کننده ي آن شرم دارم.[2]

امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش روايت کرده که فرمود :علي (ع)در کوفه به مردم نان و گوشت مي خوراند وخود طعامي جداگانه داشت. بعضي گفتند :کاش مي ديديم که خوراک اميرمؤمنان چيست ؟ پس عده اي به طور سرزده به حضور امام رسيدند، غذاي او چنين بود : تريدي (خرده اي) از نان خشکيده ي خيسيده به روغن که با خرماي فشرده آميخته شده بود و آن خرما را از مدينه براي وي مي آوردند.[3]

ابواسحاق سبيعي مي گويد :يک روز جمعه بر دوش پدرم سوار بودم و امام علي (ع) خطبه مي خواند. ديدم آن حضرت دست خود را تکان مي دهد، گويا با آستين پيراهنش خود را باد مي زند. به پدرم گفتم :آيا اميرمؤمنان گرمش است ؟گفت :او گرما و سرما را چيزي به حساب نمي آورد، بلکه پيراهنش را شسته و چون پيراهني جز آن نداشته، آن را مرطوب به تن کرده است و چنين مي کند تا خشک شود.[4]

کدام زمام داري را مي توان مانند امام علي (ع)يافت که خوراک و پوشاکش چون ضعيف ترين مردم باشد و از اين سيره ي نيکو تا لحظه ي وداع از اين دنيا دست بر ندارد.

حضرت زهرا (س) نيز شاگرد مدرسه ي پيامبر (ص) و الگوي ساده زيستي است. وقتي سلمان فارسي چادر کهنه ي ايشان را ديد که با ليف خرما دوازده جاي آن وصله شده بود، متعجب گرديد و با گريه چنين گفت :دختران قيصر و کسري در سندس و حريرند و دختر محمد (ص) روپوشي کهنه بر تن دارد که دوازده جاي آن وصله شده است. آن حضرت گفت :يا رسول الله (ص)! سلمان از لباسم تعجب کرده است، قسم به آن که تو را به حق مبعوث فرمود، پنج سال است که من و علي جز يک پوست گوسفند نداريم که روزها بر روي آن به شترمان علف مي دهيم و چون شب فرا مي رسد آن را فرش مي کنيم و بالش ما از پوستي است که درون آن از ليف خرما پر شده است ![5]

سيره ي آخرين وصي پيامبر (ص) نيز ساده زيستي است. امام صادق (ع) مي فرمايد :«فوالله ما لباسه الا الغليظ و لا طعامه الا الجشب ؛[6] به خدا سوگند، لباس مهدي (عج) جز پوشاکي درشت و خوراک او جز خوراکي سخت نخواهد بود.»

[="Tahoma"]پرسش:

امامان با اینکه ساده می زیستند آیا از زندگی مجلل و کاخ نشینی فاصله می گرفتند؟نظر آنها در این باره چگونه بود؟

پاسخ:

با عرض سلام و ادب

در رابطه با دیدگاه ائمه(ع) درباره تجمل گرائی و شیوه آنان در این رابطه مطالبی عرض می کنم،امیدوارم مفید واقع گردد:

دین اسلام، دین اعتدلال است و استفاده از زینت و زیباییهای طبیعت و اسباب و لوازم مناسب و... را نه تنها اجازه داده بلکه به آن توصیه و سفارش نموده، است؛ لذا قرآن میفرماید: «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ؛[7] و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و همانگونه که خدا به تو نیکی کرده، نیکی کن و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش که خدا مفسدان را دوست ندارد.»
در تاریخ زندگی امام حسن مجتبی (ع) میخوانیم که هنگام نماز، بهترین لباسها را میپوشید، وقتی از او در این باره سؤال شد، فرمود: «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و به همین جهت من لباس زیبا را برای راز و نیاز با پروردگارم میپوشم؛ چرا که خود او دستور داده است که: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ؛[8] زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد برگیرید.»
امام صادق (ع) نیز هنگامیکه از سوی برخی انسانهای به ظاهر زاهد، مورد سؤال قرار میگیرد، در جواب میفرماید: «مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ ... ؛[9] چه کسی حرام کرده است زینتهایی را که خداوند برای بندگانش آفریده است.»[10]
در سورة مائده نیز میخوانیم: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ؛[11] ای کسانیکه ایمان آوردهاید! چیزهای پاکیزه را که خداوند برای شما حلال کرده است، حرام نکنید و از حد تجاوز ننمایید؛ زیرا خداوند، متجاوزان را دوست ندارد.»
بنابراین استفاده از زینت و زیبایی اگر در حد اعتدال باشد هیچ اشکالی ندارد، ولی بسیاری از مردم در جریان زندگی، راه افراط را در پیش میگیرند، و به بهانه های گوناگون رو به تجملگرایی میآورند، به همین خاطر قرآن کریم بلافاصله مسلمانان را از زیاده روی و اسراف و تجاوز از حد، برحذر داشته و نهی میکند و میگوید: «يَابَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛[12] ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد.»

در قرآن كريم كلمه اي كه از نظر ظاهري به تجملگرايي نزديك است، واژ‌ة‌ «ترف» است كه در چندين مورد آمده است، از جمله در سورة هود ميخوانيم: «وَ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيهِ وَكَانُوا مُجْرِمِينَ؛[13] و آنانکه ستم میکردند، از تنعم و کامجویی پیروی کردند وگناهکار بودند.»

در آية ديگري درباره اصحاب شمال و گناهاکاران آمده است: «إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ؛[14] آنها، پیش از این [در عالم دنیا] مست و مغرور بودند.»
بنابراین از نظر مکتب جاوید اسلام، دلباختگی نسبت به امور دنیا و زرق و برق آن - که در قالب تجملگرایی ظاهر میشود- محکوم است نه بهره گیری معتدل و حساب شده از نعمتهای این جهان.

پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) همواره مردم را به بی توجهی نسبت به تجمل ها و زخارف دنیا فرا خوانده اند.

نکته ای که درباره تجمل گرائی توجه به آن لازم است این است که تجمل گرایی امری نسبی است؛ زیرا برای رفتار انسانها در هر زمان و مکان و شرایطی نمیتوان حکم کلی بیان کرد. ممکن است چیزهایی در زندگی یک فرد در یک مکان و زمان خاص، تجمل به شمار آید. ولی همانها در زندگی شخص دیگری و در مکان و زمان دیگری تجمل نباشد. هنگامی که جامعه با مشکل اقتصادی روبرو است و بیشتر مردم دچار فقر و گرسنگی هستند، اگر فرد یا افرادی، ‌این شرایط را نادیده بگیرند و به سفره آرایی رنگین بپردازند، کارشان تجمل گرایی و اسراف است. بر عکس، اگر زمانی که همه مردم در رفاه نسبی به سر میبرند، آنان چنین کنند – البته تا آنجایی که به اسراف نینجامد – تجمل به شمار نخواهد آمد.

[="Tahoma"]نمونه هایی از سیره ائمه(ع) درباره تجمل گرائی:

یکی از ارزشهای دوران حکومت پیامبرصلی الله علیه وآله ساده زیستی حاکمان بود که فرهنگ تشریفات جایگزین آن گردید.امیرالمؤمنین علیه السلام از ابتدای خلافت، به شدت با تشریفات به صورت های مختلف مبارزه کرد و به احیای سنت پیامبرصلی الله علیه وآله همت گماشت. زمانی که آن بزرگوار از مدینه به کوفه آمد، پیشنهاد شد که به دارالاماره ای رود که سعد ابن ابی وقاص بنا کرده بود، ولی حضرت نپذیرفت و همچون رسول خداصلی الله علیه وآله -مسجد کوفه - را محل حکومت خود قرار داد.چرا که از نگاه او اساس کاخ نشینی با روح اسلام منافات داشت و از این رو فرمود: «قصر،مرکز تباهی و فساد است.»[15]

یا هنگامی که به امام علی(ع) خبر می رسد که استاندارش در بصره به یک مهمانی اشرافی دعوت شده وبرسر سفره رنگینی نشسته است، برمی آشوبد و استانداررا مورد سرزنش قرار می دهدو می فرماید:

«ای پسر حنیف! به من خبر رسید که برسر سفره ای رنگارنگ دعوت شدی و شتابان سوی آن رفتی و گمان نمی کردم که به مهمانی عده ای بروی (و با آنان همساز شوی) که مستمندان و نیازمندان را ازخود می رانند و اشراف و اغنیاء را به خودمی خوانند... . ای پسر حنیف! بدان که امام ورهبر تو از دنیای خود چیزی جز دو پاره لباس و دو قرص نان برنگزید. البته بدان که نه تو(ونه هیچ احدی) نای چنین زندگی را ندارید ولکن مرا با پرهیز کاری و پاکدامنی و تلاش وکوشش یاری کنید... .»[16]

آمده است كه سفيان ثوري كه از صوفيان بود، و در عبادت خدا خود را از امام صادق(عليه السلام)بهتر و برتر ميدانست و جامه اي پشمين بر تن ميكرد و چنان مينمود كه عابد، عارف و زاهدي است كه ترك لذات دنيايي گفته و بر آن فخر مي فروخت و به خود حق ميداد كه امام را موعظه كند! ولي روزي امام در يكي از جلسات درس در پاسخ به اعتراض سفيان فرمود: لباس رويم براي مردم است و آن لباس زيرم براي خدا، جامه خود را كنار زد و لباس پشمين زيرين را به سفيان نشان داد و آنگاه از او خواست جامه خود را كنار بزند و آنچه در زير پوشيده نشان دهد. سفيان در زير لباس نرم بر تن داشت و در ظاهر لباس خشن پشمين و سفيان از اعتراض خود شرمنده شد.[17]

درباره زندگی امام رضا (ع)گفته اند که بعضی افراد نسبت به زندگی حضرت رضا (ع) ایراد گرفتند. ایشان فرمود:«برخی دوستان کوته فکر، دوست دارند من بر نمد بنشینم و جامه زبر و خشن بر تن کنم، در حالی که این زمانه اقتضای چنین زندگی را ندارد».

[="Tahoma"]پرسش:

بخشندگی امامان در برابر فقرا تا چه حد بوده است ؟

پاسخ:

با عرض سلام و ادب

اسلام به عنوان يك آيين جامع، كه تمام نيازمندي هاي مادي و معنوي بشر در آن پيش بيني شده، توجه خاصي نسبت به فقرا و محرومان جامعه مبذول داشته است. از اين رو، در آيات و روايات، بر تعاون و ديگرياري و تأمين نيازمندي هاي نيازمندان جامعه سفارش شده است. گذشته از اين، در سيره عملي پيامبر و ائمّه اطهار(عليهم السلام)، شواهد فراواني در اقدام به دستگيري از فقرا و محرومان جامعه مي يابيم.

در سيره ائمّه اطهار(عليهم السلام) حل مشكلات و تأمين نيازمندي هاي ديگران از جايگاه ويژه اي برخوردار است و بارها از سوي اهل بيت(عليهم السلام)مورد تأكيد قرار گرفته است، به گونه اي كه با اندك تفحّص و جستوجو در كتب تاريخ و سيره، به موارد فراواني برمي خوريم كه امامان(عليهم السلام) با ابزارها و وسايل گوناگون همچون نماز، دعا و كمك هاي مالي گره از مشكلات مردم گشوده و نيازمندي هاي آن ها را تأمين نموده اند كه در ذيل از باب تبرک و تیمّن به چند نمونه اشاره می کنیم:

حضرت علي(عليه السلام)حمايت از اقشار محروم و درمانده جامعه را جزو برنامه هاي اصلاحي خويش قرار داده بود، آن حضرت در عهدنامه خويش به مالك اشتر به وي مأموريت مي دهد كه هيچ گاه از اقشار محروم جامعه غفلت نورزد و نيازهاي آنان را تأمين كند: «ثُمُ اللّهُ اللّهُ في الطبقةِ السفلي.»[18]

حسن بن كثير مي گويد: در محضر امام باقر(عليه السلام) از نداري خويش و بي توجهي برادران شكايت كردم، حضرت فرمود: بد برادري است كسي كه در حال غنا رعايتت نمايد و هنگام فقيري و تنگ دستي ات نسبت به تو بي توجه باشد. آن گاه به غلام خود دستور داد كيسه اي را كه در آن هفتصد درهم بود بياورد و فرمود: اين ها را خرج كن، وقتي تمام شد مرا باخبر ساز.[19]

در حديثي آمده است كه امام سجّاد(عليه السلام) در شب ظلماني از خانه خارج مي شد و انباني را كه در آن كيسه هاي درهم و دينار بود بر دوش خويش حمل مي كرد و بر در خانه فقرا مي آورد و به آنان مي بخشيد. زماني كه آن حضرت به شهادت رسيد و آن عطاها به مردم نرسيد، تازه متوجه شدند كه آورنده آن عطايا امام سجاد(عليه السلام)بوده است.[20]

محمّد بكري نقل مي كند: وارد مدينه شدم تا پولي به دست آورم و قرضم را ادا كنم، اما به مقصود نرسيدم. با خود گفتم: بهتر است خدمت امام موسي كاظم(عليه السلام) بروم. آن حضرت در باغي، كه خارج از مدينه قرار داشت، رفته بود. نزد ايشان رفتم. حضرت علت آمدنم را جويا شد، داستان را به عرض رساندم. حضرت به درون باغ رفت و بلافاصله بيرون آمد. غلام خود را مرخّص كرد و سيصد دينار پول به من بخشيد و خود نيز تشريف برد. من هم بر مركب خود سوار شدم و شاد و خندان مراجعت كردم.[21]

ائمه(ع) هرگونه خدمتي را كه ارائه مي دادند، كوشش مي كردند به صورت مخفيانه انجام گيرد، هرگاه گره از مشكل كسي باز مي كردند و يا نيازمندي هاي فقير و مستمندي را تأمين مي نمودند، اين كار را به نحوي انجام مي دادند كه خودشان شناخته نشوند.

در مورد امام كاظم(عليه السلام) آمده است: شبانه فقراي مدينه را مورد تفقّد قرار مي داد; انباني كه در آن پول، طلا، نقره، آرد و خرما بود به آن ها مي رساند. اين در حالي بود كه آنان نمي دانستند از كجا مي آيد.[22]

ابوجعفر خثعمي مي گويد: امام صادق(عليه السلام) كيسه اي به من داد و فرمود: آن را به فلان مرد از بني هاشم بده، اما به او نگو كه من آن را داده ام. كيسه را به آن مرد دادم. او گفت: «خدا دهنده آن را پاداش نيكو دهد كه گاه گاه چنين كيسه اي براي ما مي فرستد و ما با آن زندگي مي كنيم. جعفر با اينكه مال فراواني دارد. درهمي به من كمك نمي كند.[23]

در مورد حكمت انفاق پنهاني رواياتي از ائمّه معصوم(عليهم السلام)داريم; از جمله:

ابو حمزه ثمالي مي گويد: علي بن الحسين(عليه السلام) انبان نان و مواد غذايي را شبانه بر دوش خود حمل مي كرد و صدقه مي داد و مي گفت: «صدقه پنهاني غضب خداوند را خاموش مي كند».[24]

امام رضا(عليه السلام) به يكي از نيازمندان صدقه پنهاني داد، يكي از اصحاب آن حضرت (سليمان جعفري) عرض كرد: فدايت شوم! ترحّم كردي و بخشش نمودي، چرا خود را پنهان داشتي؟

امام فرمود: از ترس اينكه مبادا از من خجالت بكشد. آيا نشنيده اي كه پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرمود: كسي كه صدقه را پنهاني بدهد مثل اين است كه هفتاد حج به جا آورد و كسي كه گناه را آشكار كند خوار و ذليل است و كسي كه پنهان انجام دهد بخشوده است؟ آيا كلام پيشينيان را نشنيده اي كه گفته اند: هرگاه براي حاجتي نزد او مي رفتم در حالي بر مي گشتم كه آبرويم محفوظ مانده بود؟[25]

بنابراین کمک به فقرا و تلاش برای رفع مشکلات بندگان خدا یکی از سیره های ائمه معصومین(علیه السلام) است که بیان نمونه های آن نیازمند تألیف چندین جلد کتاب است و ما فقط چند نمونه را بیان کردیم.

پی نوشتها:
[1]. نهج البلاغه، خطبه ي 160.
[2]. همان
[3]. الغارات، ج1،ص107و108.
[4]. همان، ص 98و99.
[5]. بحار الانوار، ج8،ص303.
[6]. غيبه النعماني، ص233.
[7]. سوره قصص، آيه 77.
[8]. وسایل الشیعه، ، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ دوم،1414.
[9] . سورة الأعراف، آیة32.
[10]. وسایل الشیعه، ج5، ص16.
[11]. سورة المائدة، آیة87.
[12]. سورة الأعراف، آیة31.
[13]. سورة هود، آية 116.
[14]. سرة الواقعة، آیة 41 و... .
[15]. نصر بن مزاحم،وقعه صفین،ص 5.
[16]. نهج البلاغه، نامه ها، ش 45.
[17]تفسير الصافي، ص 173.
[18]. نهج البلاغه، نامه 53.
[19]. شيخ مفيد،الارشاد، قم،مؤسسه آل البيت،1413، ج2،ص 166.
[20]. محمّدبن يعقوب كلينى، پيشين، ج 1، ص 389 / شيخ مفيد، پيشين، ج 2، ص 149.
[21]. شيخ مفيد، پيشين، ج 2، ص 232.
[22]. شيخ مفيد، پيشين، ج 2، ص 231.
[23]. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 295.
[24]. على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، تبريز، مكتبه بنى هاشمى، 1381 ق، ج 2، ص 289.
[25]. ابن شهرآشوب، پيشين، ج 4، ص 390.

موضوع قفل شده است