جمع بندی تفاوت تقدس و تدين چيست؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفاوت تقدس و تدين چيست؟

سلام به همه دوستان

همان طور كه احتمالا شنيديد آيت الله حاج آقا مجتبي تهراني توصيه نموده اند حزب اللهي ها(نه فقط حزب اللهي ها بلكه همه مسلمانان) متدين باشند نه مقدس چه عواملي اين دو را از هم متفاوت ميكنه؟نشانه هاي آدم مقدس چيه؟نشانه هاي انسان متدين؟ چه كنيم كه متدين باشيم نه مقدس؟:Gol:http://rajanews.com/detail.asp?id=150375



با نام و یاد دوست






کارشناس بحث: استاد


[="Tahoma"][="Navy"]

محمد18;316249 نوشت:
سلام به همه دوستان
همان طور كه احتمالا شنيديد آيت الله حاج آقا مجتبي تهراني توصيه نموده اند حزب اللهي ها(نه فقط حزب اللهي ها بلكه همه مسلمانان) متدين باشند نه مقدس چه عواملي اين دو را از هم متفاوت ميكنه؟نشانه هاي آدم مقدس چيه؟نشانه هاي انسان متدين؟ چه كنيم كه متدين باشيم نه مقدس؟:gol:http://rajanews.com/detail.asp?id=150375



بسمه تعالی
آنچه که به نظر حقیر می رسد،اینست که:
مقدس واژه ایست که از نظر عرف به معنای داشتن ظاهری خاص و رفتاری خاص مطرح است.
و متدین هم واژه ایست که از نظر عرف به معنای شخصی با ویژگی شناختن احکام دین و عامل به آن بودن، می باشد.حال اگر این احکام، داشتن یک نوع پوشش ظاهری را تائید کرد؛ما هم به آن عمل می کنیم و اگر چند نوع پوشش را تائید کرد ما هم به اقتضای سلیقه خود یکی را بر می گزینیم.
و در جهت باطنی نیز سعی می کنیم به همه احکام دین عامل بوده و مثلا آنچه را که می گوئیم خود نیز عمل کنیم و مواردی از این دست.
اما مقدس بودن در عرف به معنای ظاهر بین بودن،دُگم بودن،شناخت ناقص از دین داشتن،ظاهر و باطن یکی نبودن و امثال آن اطلاق می شود.
[/]

هو المحبوب

سلام و خداقوت خدمت همه ی اسکدینی های بزرگوار خصوصا جناب "استاد" گرانقدر
استاد بزرگوار ممنون میشم بفرمائید چه راهکارهایی رو باید تو زندگی فردی و اجتماعی در برخورد با دیگران به کار ببندیم که در دید عموم و جامعه "خشک مقدس" نباشیم ؟همونطور که مستحضرید متاسفانه این ذهنیتِ بد تو جامعه هست که متدین ها افرادی خشک و بداخلاق و بدون عاطفه اند در راستای از بین بردن این تفکر چه کارهایی می تونیم انجام بدیم؟
با تشکر _ یا علی.

شوق وصال;316973 نوشت:
[=microsoft sans serif]هو المحبوب

سلام و خداقوت خدمت همه ی اسکدینی های بزرگوار خصوصا جناب "استاد" گرانقدر


استاد بزرگوار ممنون میشم بفرمائید چه راهکارهایی رو باید تو زندگی فردی و اجتماعی در برخورد با دیگران به کار ببندیم که در دید عموم و جامعه "خشک مقدس" نباشیم ؟همونطور که مستحضرید متاسفانه این ذهنیتِ بد تو جامعه هست که متدین ها افرادی خشک و بداخلاق و بدون عاطفه اند در راستای از بین بردن این تفکر چه کارهایی می تونیم انجام بدیم؟
با تشکر _ یا علی.


سلام علیکم
اولین مؤلفه برای هر متدینی قطعا و یقینا ادب است.
پرهیز از رفتار و گفتار توهین آمیز و نیز داشتن شخصیتی محترم که رعایت احترام دیگران را می کند برای هر شخص متدینی واجب و لازم است.
خداوند متعال پیامبر خاتم صلوات الله علیه و آله را به عنوان یک الگوی کامل معرفی می کند و این پیامبر عزیز را به داشتن خُلق عظیم می ستاید.
بخشی از این خُلق عظیم و والا، داشتن ادب در رفتار و گفتار و برخوردهای اجتماعی است.
متأسفانه برخی دینداران این مسأله را خیلی جدی نگرفته و باعث ناراحتی دیگران می شوند.مثلا برخی فلسفه نهی از منکر را اصلا نفهمیده و با رعایت نکردن مراتب آن،مرتکب گناه یا گناهانی می شوند.

نظر دوستان گرامی چیست؟:Gol:

محمد18;316249 نوشت:
سلام به همه دوستان همان طور كه احتمالا شنيديد آيت الله حاج آقا مجتبي تهراني توصيه نموده اند حزب اللهي ها(نه فقط حزب اللهي ها بلكه همه مسلمانان) متدين باشند نه مقدس چه عواملي اين دو را از هم متفاوت ميكنه؟نشانه هاي آدم مقدس چيه؟نشانه هاي انسان متدين؟ چه كنيم كه متدين باشيم نه مقدس؟

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

به نظر میرسد کمی تأمل در معنای این دو واژه ما را بهتر به هدف رهنمون سازد .

این دو واژه از برخی جهات مشترک المعنا واز برخی جهات نیز متمایز المعنا میباشند وبه نظر میرسد که همین وجوه اشتراک است که مسلمانان را به شبهه انداخته وباز هم همین وجوه افتراق است که این عالم بزرگوار را به تذکر در این مورد متعهد نموده !!!

واژه ی مقدس از نظر معنایی یک صفت فاعلی است . مقدس بر وزن مفعّل میباشد .
واژه ی مقدّس از ریشه ی کلمه ی(ق- د - س ) به معنای پاکی وپاکیزگی میباشد .

از طرفی وجود تشدید بر روی عین الفعل نشانه ی تداوم فعل است .

مکرّر = دایما" درحال تکرار یا مشخّص = دایما" قابل تشخیص

ومقدّس = مدام در حال پاک کردن و پاکیزه نمودن

واما متدّین بر وزن متفعّل یک صفت مفعولی میباشد .

متدّین از ریشه ی دین گرفته شده . دین = شریعت وطریقت

متدّین = دیندار - پایبند به شریعت یا (پذیرنده ی شریعت) بنا بر ترجمه ی مفعولی

والبته باز هم به دلیل وجود تشدید بر روی عین الفعل دارای صفت تداوم است .

مانند:
متفکّر = مداوم در حال تفکر
متغیّر = مداوم در حال تغییر

استاد;317979 نوشت:
نظر دوستان گرامی چیست؟

با توجه به توضیحات بالا به نظر بنده منظور آیت الله بزرگوار از این تعبیر می تواند اشاره به این مطلب باشد که یک مسلمان ویا به تعبیر ایشان فرد حزب اللهی باید متلبس به صفت مفعولی باشد و پذیرنده ی شریعت باشد = متدین باشد و پذیرنده ی شریعت نیز = تحت ولایت باشد

نه این که (خود مقدس) باشد به عبارتی خود پاک کننده وپاکیزه گر باشد وبخواهد که با صفت فاعلی مقدس بودن دین را به سلیقه خود اشاعه دهد .

حق یارتان :Gol:

پرسش:
تفاوت تقدس و تدين چيست؟

پاسخ :
تدين، به روحيه و حالتي گفته می شود که فرد خود را مقید به دین و رعايت دستورات ديني می داند.
تقدس يك پله بالاتر است و به حالتي گفته مي شود كه تقيد به رعايت دين جزو التزامي رفتار ها و كردار هاي فرد است و از جهت اين كه اعمال و رفتار فرد در مسير خداوند متعال قرار مي گيرد و صرفا براي او انجام مي شود، او را لایق جنت و جوار آن سبوحِ قدوس می‌نماید.
اما آن چه سبب شده واژه مقدس بار منفي بگيرد،‌ رفتار كساني است كه خود را مقید به دین می دانند اما به خاطر جهل نسبت به حقیقت دین، باعث زشت جلوه دادن آن می شوند.
در عرف جامعه به چنين افرادي خشك مقدس مي گويند. ايشان كساني هستند كه جز اطاعت از ظاهر احکام دین به هیچ تأویل و تعبیری تن درندهد.

به تعبیر دیگر خشک مقدس عابد و زاهدی را گویند که اعمال و رفتارش خالی از بصیرت و دانایی و آگاهی است و جز انجام ظاهری برخی از واجبات و مستحبات دین از حکمت ها و اسرار و حقایق دینش بهره ای ندارد لذا با اندکی شبهه از دیگران دچار شک و تردید می شود.
امام على (علیه السلام) در سفارشى به كميل بن زياد، مردم را سه دسته مى كنند و درباره ويژگى یک دسته از ایشان مى فرمايند:
مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ لَا بَصِيرَةَ لَهُ فِي أَحْنَائِهِ يَنْقَدِحُ الشَّكُّ فِي قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَة (1) یعنی كسانی هستند كه اگر چه مطيع رهبران حق هستند، ليكن اهل بصيرت و ادراك صحيح نبوده و با اندك شبه ه‏اى دلشان متزلزل می گردد.
ایشان اگر چه متظاهر به زهد و تقوایند اما افق ديدشان بسيار ضعيف و محدود است و تنها توان درك جريانات واقع شده را داشته و قدرت ارزيابى حوادث آينده را ندارند. اگر فردى که مورد اعتماد ایشان است خبرى را از اين سو به آنان دهد به اين طرف غلطيده واگر خبرى از آن سو دهد به آن طرف مى غلطند و به همين ترتیب آنچه را كه از دیگران می شنوند حقيقت دانسته و مورد قضاوت قرار مى دهند.
اين دسته افراد كم تحركى بوده و هيچگاه آرمان و هدفى را تعقيب نمى كنند و به آنچه كه هست دل خوش مى دارند تمام اسلام را آن درك محدود خود پنداشته اند و بر آن پافشارى مى كنند.

نمونه آشکار آنها، خوارج در زمان حضرت امیر المومنین علیه السلام هستند که از دین جز، پوسته ای ظاهری نمی شناختند و همه را نسبت به دین بدبین می کردند.
امام باقر علیه السلام درباره آنها فرموده اند: الدّين واسع و لكنّ الخوارج ضيّقوا على أنفسهم من جهلهم ؛ دین وسیع و باز است اما خوارج به سبب جهالت و نفهمی خویش، آن را بر خود سخت گرفته اند.(2)
در حالي كه در قرآن و روايات دين اسلام به عنوان شريعت سهله و سمحه معرفي شده است.
قرآن مي فرمايد :
وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ؛ و بر شما در كار دين هيچ تنگى و دشوارى ننهاده است. (3)
رسول خدا (ص) فرمود:
إنّ اللّه يحبّ أن يؤخذ برخصه كما يحبّ أن يؤخذ بعزائمه ؛ خداوند دوست دارد در امورى كه مردم را آزاد گذاشته است، آنان آزاد باشند، همان‏طور كه دوست دارد امورى كه مشخّص و تعيين كرده است، رعايت گردد [و زير پا گذاشته نشود] (4)
نمونه ديگر از این گروه در طول تاریخ، «مارقين» در زمان حكومت امام على علیه السلام هستند که با ظاهرى آراسته به تبعد آن چنان ضربه اى بر حكومت عدالت گستر او وارد كردند كه در حق ايشان فرمود:
قَصَمَ ظَهْرِي عَالِمٌ مُتَهَتِّكٌ وَ جَاهِلٌ مُتَنَسِّكٌ فَالْجَاهِلُ يَغُشُّ النَّاسَ بِتَنَسُّكِهِ وَ الْعَالِمُ يَغُرُّهُمْ بِتَهَتُّكِه ‏(5) عالم و دانشمند بى‏ باك و جاهل و نادان زاهد و پارسا پشت مرا شكستند زیرا جاهل مردم را به زهد و پارسائيش فريب مي دهد، و عالم به بى‏ باكيش ايشان را مي فريبد.

پي نوشت ها :
1. امام على بن ابى طالب عليه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم،‌ ص 495 .
2. ثقة الاسلام كلينى، الكافي ، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجرى شمسي،‌ج 2،‌ ص 405.
3. حج (22) 78.
4. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمري،‌ج 90،‌ ص 4.
5. همان ،‌ج2،‌ ص 111 .

موضوع قفل شده است