زدودن نگرانی و آشفتگی

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زدودن نگرانی و آشفتگی

باسمه تعالی
باسلام:

فراز و نشیب های گوناگون و بسیار زندگی سبب پیدایش حالات مختلفی همچون اندوه و شادی در آدمی می شود ،گاه مشکلات چنان فشاری بر روح انسان وارد می کند که او را سخت نگران و اندوهگین می سازد در این هنگام است که دیگران می توانند با روش های گوناگون ،غم از دل و افسردگی از چهره فرد اندوهگین بزدایند

برطرف کردن غم و اندوه از دیگر حقوق اهل ایمان است اگر برادری از اهل ایمان گرفتار اندوه ،افسردگی و تشویش و نگرانی شد دیگر مومنان باید به کمک او بشتابند و تا آنجا که در توان دارند اندوهش را برطرف سازند

امام باقر علیه السلام فرمودند:
از جمله حقوق مومن بر برادر مومنش آن است که اندوه و نگرانی را از او بزداید(1

پی نوشت:
1- کافی ج 2 ص 169

زمانی که انسان هم و غم اهل ایمان را به دل داشته باشد نمی تواند با خیالی آسوده و خاطری راحت از کنار برادر نگران و مضطرب خود بگذرد و به حال آشفته او اعتنایی نکند

او از آشفتگی اهل ایمان رنجیده خاطر می شود و در رفع اندوه و نگرانی آنها می کوشد آشفتگی آنها ،او را هم آشفته می کند و هم از این رو است که به کمک آنها می شتابد و تا رفع نگرانی ایشان ،به تلاش خود ادامه می دهد

امام صادق علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
کسی که برادر مسلمانش را با کلمه ای لطف آمیز اکرام کند و اندوه و نگرانی او را برطرف سازد در روز قیامت در سایه گسترده حق واقع می شود(1

صحنه قیامت در روایات به گونه ای است که از مستولی شدن حرارتی بر زمین و آسمان حکایت دارد که جز ایستادن در زیر سایه خدا راهی برای گریز از آن نیست و این رحمت کسانی را شامل می شود که در دنیا غم و اندوه برادر مومن خود را برطرف کرده باشند

پی نوشت:
1- بحارالانوار ج 71 ،ص 299


امام صادق علیه السلام می فرمایند:

مردی پیش رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد در حالی که لباس رسول خدا کهنه و پوسیده شده بود به ایشان دوازده درهم داد رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمودند :

ا ی علی این دوازده درهم را بگیر و برایم لباسی خریداری کن علی علیه السلام می گوید به سمت بازار رفتم و پیراهنی به قیمت دوازده درهم خریدم و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آوردم

همین که چشم رسول خدا صلی الله علیه و آله بر پیراهن افتاد فرمودند :ای علی پیراهنی دیگر را دوست دارم (پیراهنی ارزان تر) آیا فکر می کنی صاحب پیراهن آن را پس بگیرد علی علیه السلام :نمی دانم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:به سراغ صاحب پیراهن می روی و به او می گویی رسول خدا صلی الله علیه و آله این پیراهن را دوست ندارد و خواهان پیراهن ارزان تری است

علی علیه السلام رفت و چنین کرد و صاحب پیراهن آن را پس گرفت و دوازده درهم را پس داد

ادامه دارد .....

علی علیه السلام آن را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آورد و با علی علیه السلام به بازار رفتند تا پیراهنی تهیه کنند

که چشم رسول خدا به کنیزی افتاد که در راه نشسته بود و گریه می کرد رسول خدا صلی الله علیه و آله به او گفت : در چه حال هستی ؟کنیز گفت ای رسول خدا صلی الله علیه و آله اهل منزل چهار درهم به من دادند تا برای آنها چیزی تهیه کنم ولی آن چهار درهم را گم کردم و جرات بازگشتن به خانه را ندارم .

رسول خدا صلی الله علیه و آله چها ردرهم از آن دوازده درهم را به او داد و فرمود به خانه بازگرد
و به سمت بازار رفت و پیراهنی به بهای چهار درهم خریداری کرد و آن را پوشید و خدای را سپاس گفت ، از بازار که بیرون آمد مرد برهنه ای را دید که می گوید هر کس مرا لباس بپوشاند خداوند از لباس بهشت بر او بپوشاند
پس رسول خدا صلی الله علیه و آله پیراهنی را که خریده بود از تن در آورد و مرد درخواست کننده آن را پوشید.

ادامه دارد.....

رسول خدا صلی الله به سمت بازار برگشت و با چهاردرهم باقیمانده پیراهن دیگری خرید و به تن کرد و خدا را شکر کرد و به سوی خانه اش بازگشت

در راه بازگشت همان کنیزک را دید که در راه نشسته است به او فرمود:چرا به سوی خانه ات باز نمی گردی ؟کنیزک گفت ای رسول خدا از زمان خروجم از خانه خیلی گذشته و می ترسم که وقتی باز می گردم مرا کتک زنند

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بیا از جلو برو و مرا به سمت منزلت راهنمایی کن پس آمد تا در برابر در خانه صاحب کنیزک ایستاد و فرمودند : سلام بر شما ای اهل خانه ،پاسخ سلامش را ندادند دوباره سلام کرد و باز پاسخش را ندادند

برای بار سوم که سلام کرد اهل خانه گفتند : سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای رسول خدا صلی الله علیه و آله ،رسول خدا (ص) فرمود: چرا بار اول و دوم پاسخ سلامم را نگفتید ؟گفتند یا رسول الله سلامت را نشنیدیم و دوست داشتیم بیشتر بشنویم

پس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند این کنیزک دیر کرده است توبیخش نکنید اهل خانه گفتند ای رسول خدا صلی الله علیه و آله به یمن قدم شما آزاد است .
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:سپاس از آن خدای است هیچ دوازده درهمی با برکت تر از این دوازده درهم ندیدم که دو برهنه (خودش و آن مرد )را پوشاند و انسانی را آزاد کرد. (1

پی نوشت:
1- بحار الانوار ج 16 ص 214 ، ح 1

رفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره آن کنیزک و سپس آن مرد سائل به خوبی حکایت از آن دارد که حضرت (ص) تا برطرف کردن اندوه و نگرانی گام برداشت و در این مسیر از هیچ تلاشی مضایقه نکرد. هم از مالش گذشت و هم آن کنیزک را تا منزل همراهی کرد تا تشویش او را به شکل کامل برطرف سازد

و این درسی آموزنده برای اهل ایمان است که به سادگی از کنار نگرانی های یکدیگر نگذرند به فکر یکدیگر باشند و برای هم قدم بردارند که این کاستن اندوه ، در جهت معنویات خودشان هم موثر است

واقعا ممنون از مطالب خوبی که بیان کردین. به راستی که حضرت رسول (ص) پیامبر رحمت و مهربانی است

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: هرکه هر روز صدمرتبه بگوید: لا حول و لا قوه الا بالله حق تعالی هفتاد نوع بلا را از او دور گرداند که کمترین آنها همّ و غمّ باشد و به روایت دیگر هرگز پریشان نشود...

اثر این ذکر رو من در زندگیم دیدم....

موضوع قفل شده است