●ღ●ღ¸ رفتار با دختران ●ღ●ღ¸

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
●ღ●ღ¸ رفتار با دختران ●ღ●ღ¸





البنات حسنات
و
البنون نعمة و الحسنات يثاب عليها
و
النعمة يساءل عنها


امام صادق عليه السلام فرمود: دختران نيكى ها هستند و پسران نعمت ها، نيكى ها پاداش دارند و از نعمت ها سوال مى شود




(بنابراين دخترها از نظر دينى براى پدر و مادر بيشتر بهره دارند).

حال بیایید با کمک هم اصول رفتاری با دختران عزیز را بررسی کنیم تا این غنچه های زیبا به گل های خوشبو تبدیل شوند .





منتظر نظرات همه شما عزیزان هستیم



حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم:
چه خوب فرزندانيند دختران پوشيده و پرده‏ نشين،
هر كه يك دختر داشته باشد،
خداوند او را همچون سپرى از آتش برايش قرار ميدهد،
و هر كه دوتا داشته باشد،
خداوند او را بواسطه آنها به بهشت برد،
و اگر سه تا داشته باشد، يا سه خواهر
جهاد و صدقه (زكاة) از او برداشته است.
بهترين فرزندان دختر است‏.
کتاب مكارم الأخلاق




راى شناختن كامل مقام و منزلت زن در اسلام ، بايد مقام و حرمت دختران را در قرآن مجيد و اخبار پيامبر اكرم و اوصياء بر حق او به دقت بررسى كرد، زيرا نقطه شروع اين مطلب از آنجاست .




آل عمران(36) پس آنگاه كه او را زائيده (با حالت شرمندگى ) گفت ، پروردگارا من او را مؤ نث زائيدم (دختر كه براى خدمت در بيت المقدس ‍ مناسب نيست ) و خداوند داناتر است به آنچه زائيد (و گفت ) نر مانند باده نيست (برتر از ماده نيست ) و بدرستيكه من او را مريم ناميدم ، و من او و ذريه او را از وسوسه شيطان رانده شده به تو پناه دارم .


و الله اعلم بما وضعت جمله معترضه اى است از قول خداوند كه خداوند داناتر است كه چه زائيده ، اما قول همسر عمران همچون اعتذارى بود، كه دختر، شايسته اداى نذر او نيست .


حال ببينيم در قبل اين معذرت و شرمندگى ، خداوند متعال چه اراده فرموده : ...


پروردگارا، وى را (مريم را) براى آن نذر قبول كرد، قبول نكوئى (مانند آن كه اگر پسر بود و بلكه بهتر) و زكريا او را در كفالت خود گرفت ، هر وقت زكريا در محراب بر او وارد مى شد، رزقى آماده در پيش او مى ديد، گفت اى مريم از كجا براى تو آمده ، مريم گفت از نزد خداوند به درستى كه خداوند روزى مى دهد هر كه را بخواهد بى حساب .


طرز بيان در رفع سرشكستگى و شرمندگى همسر عمران از دختر زائيدن و ترميم آن با قبول بهتر از آنچه او فكر كرده بود، قابل اعجاب است ،


تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل .




اسلام ظهور كرد و با اين خرافه در ابعاد مختلفش سرسختانه جنگيد، مخصوصا تولد دختر را كه ننگ مى دانستند در احاديث اسلامى به عنوان گشوده شدن ناودانى از رحمت خدا به خانواده معرفى كرد.


و خود پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آنقدر به دخترش بانوى اسلام فاطمه الزهرا عليهاالسلام احترام مى گذاشت كه مردم تعجب مى كردند، با تمام مقامى كه داشت ، دست دخترش را مى بوسيد، و هنگام مراجعت از سفر نخستين كسى را كه ديدار مى كرد، دخترش فاطمه بود، و به عكس ‍ هنگامى كه مى خواست سفر برود آخرين خانه اى را كه خداحافظى مى كرد، باز خانه فاطمه عليهاالسلام بود.

در حديث ديگرى از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى خوانيم كه فرمود:
نعم الولد البنات ، ملطفات ، مجهزات ، مونسات مفليات
چه فرزندى خوب است دختر! هم پر محبت است و هم كمك كار، هم مونس است و هم پاك و پاك كننده



مردى به مردى كه نزد رسول حق نشسته بود خبر داد همسرت دختر آورد، رنگ آن مرد تغيير كرد، رسول اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : چه شده عرضه داشت : خير است، فرمود : بگو چه اتفاقى افتاده.

گفت : از خانه بيرون آمدم در حالى كه همسرم درد زائيدن داشت، اين مرد به من خبر داد دختردار شده ام، حضرت فرمود : زمين حمل كننده او، آسمان سايه سرش، و خداوند روزى دهنده اوست، دختر دسته گياه خوشبوئى است كه آن را مى بوئى، سپس رو به اصحاب كرد و فرمود :

كسى كه داراى يك دختر است، مشكل دارد تربيت و حفظ او، تهيه جهازيه، آماده كردن مقدمات عروسى، دلهره داماد دارى و براى هر كس دو دختر است، خدا را به فرياد او برسيد، و هر كس داراى سه دختر است جهاد و هر كار مكروهى را معاف است، و هر آن كه چهار دختر دارد، اى بندگان خدا او را كمك دهيد، به او قرض دهيد، و به او رحمت آوريد.



نقش خانواده و دختران








تقدس خانه


از قرآن و روايات اهل بيت استفاده مى كنيم آن خانه اى كه در آن خانه الفت باشد، در آن خانه اى كه خدمت به يكديگر باشد، در آن خانه اى كه نماز و روزه و ياد خدا باشد، در آن خانه اى كه قرآن و دعا و راز و نياز با خدا باشد اين خانه در نزد خدا با عظمت است و پروردگار عالم خواسته است كه اين گونه خانه ها با عظمت باشد، با بركت باشد، براى اهل آسمانها بدرخشد، نظير ستاره كه براى ما درخشندگى دارد و به عكس از قرآن و روايات اهل بيت استفاده مى كنيم كه آن خانه هايى كه در آن خانه ها عداوت باشد، ناسازگارى باشد، در آن خانه ها نماز، قرآن ، دعا نباشد، در آن خانه هايى كه گناه باشد اين خانه تاريك است ، اين خانه ها مبارك نيست و شياطين در آنها رفت و رشد دارند و مورد نفرت ملائكه اند،




قرآن مى فرمايد:


فى بيوت اذن الله ترفع و يذكر فيها اسمه


در خانه هايى كه خدا رخصت داده كه آنجا رفعت يابد و در آنجا ذكر نام خدا شود.


مى فرمايد: يك نوع خانه هايى هستند كه خداوند خواسته است باعظمت باشند مثل اينكه يك كسى اين خانه ها را گرفته و از نظر معنوى بالا مى رود و مى فرمايد: اين خانه ها آن خانه هائى است كه در آنها ياد خدا مى شود، تسبيح خدا مى شود، اين خانه ها آن خانه هايى است كه افراد آن به ياد خدا هستند و اقامه نماز و ايتاء زكات مى كنند. خانه هايى كه در نزد خدا عظمت دارند، خانه هايى كه در عالم ملكوت و در نزد ملائك عظمت دارند، آن خانه هايى هستند كه در آنها نماز مى خوانند، زكات مى دهند، خداترسها در آنها زندگى مى كنند يعنى گناه در آنها نيست .




خانه اى كه در آن گناه باشد، خانه اى كه در آن اختلاف باشد استعدادكش ‍ است ، نشاطكش است ، بچه را بى استعداد مى كند، بچه را بى نشاط مى
كند


خانواده مركز عواطف



خانواده مركز عشق و عواطف است ، محبت ها، دوستى ها، صلحها، آشتى ها همه گاه از خانه منشاء مى گيرند و در ايجاد اين عاطفه و دوستى نقش اساسى دارند والدين هستند كه مى توانند كانون خانواده را مركز پر از صفا و روشنائى كرده و يا به جهنمى سوزان مبدلش سازند.

دل فرزندان دختر در گرو عشق و صميميت آنهاست .

خانواده ، همچون كارگاهى است كه در آن خوبيهاى اصيل انسانى از محبت ، راءفت ، رقت ،، رعايت ، تعاون ، تضامن ، تجاوب ، عفو، اغماض ، ايثار و ديگر صفات انسانى هم مى رويد و هم نمو مى كند و اين همه صفات كه از نيازمنديهاى مبرم يك جامعه اصيل و مرفه انسانى است ، در آنجا نضج مى گيرد، نموى كه طبيعى و خالص است و از تشردهاى بى اثر و خشك قانونى بى نياز است



نياز عاطفى




يكى از نيازهاى ضرورى دختران وجود عاطفه در محيط خانواده مى باشد.

اگر نياز عاطفى دختر رفع نشود، كمبود محبت پيدا مى شود و با اين كمبود عقده پيدا مى كند، خدا نكند يك دختر خانمى عقده اى شود چرا كه خيلى خطرناك است ، اگر در جامعه اى باشد دست به هر گونه عملى مى زند و اگر در جامعه نباشد آدم دل مرده اى بيش نيست .



والدين عزيز در نظر داشته باشيد كه اگر دختر كمبودعاطفه داشته باشد
در خطر است پس مواظب باشيد

مهم تر از هر چيزى ، نياز عاطفى دختران است .





نياز معنوى


فرق بين انسان و حيوان همين جاست ، حيوان يك بعدى است يعنى فقط غرائز دارد، نيازهاى مادى دارد و اگر خيلى بالا برود نيازهاى عاطفى دارد. اما انسان اين گونه نيست انسان دو بعدى است بعد مادى و تمايلات و بعد روحى و معنويات كه روحش از ملكوت سرچشمه گرفته است و به اندازه اى از نظر معنوى بالاست كه پروردگار عالم او را به خود نسبت داده و با اضافه تشريفى فرموده است روح من و...



اگر انسان كه غذا به روحش نرسيده و اين روح مرده است شبانه روز به خاطر آنچه كه اين آيه شريفه بيان كرده گريه كند جا دارد.

در قرآن آمده است كه مى فرمايد:
ان شر الدواب عند الله الصم البكم الذين لايعقلون .
بدترين جنبندگان (و شقى ترين مردم ) نزد خدا كسانى هستند كه (از شنيدن و گفتن حق ) كر و لالند و اصلا (در آيات خدا) تعقل نمى كنند.

پست تر از هر جنبنده اى كسى است كه روحش مرده باشد آن كسى است كه عقل دارد تعقل نكند، فكر دارد تفكر ندارد، يعنى روح او مرده است و نظير اين آيات در قرآن فراوان است كه اگر انسان از نظر روحى مرد خيلى وضع خطرناكى پيدا مى كند و اگر غذا به او نرسيد مى ميرد.

اين آيات الهى براى والدين يك ادله كافى است براى پى بردن به اين كه انسان به خصوص دختران احتياج مبرم به معنويات دارند تا بتوانند فردى سالم از نظر روحى و فكرى باشند.


:Gol::Gol:دختر گل خوشبو :Gol::Gol:


جارود ابن منذر گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود: به من خبر رسيده كه دخترى برايت متولد شده و تو او را دوست ندارى ، او چه ضررى براى تو دارد؟ گلى است كه مى بوئى و روزيش هم به عهده ديگرى است .

و كان رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ابا بنات ، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله هم پدر چند دختر بود



حقوق دختر بر پدر




اما حق دختر بر پدر اين است كه (اولا) مادرش را (يعنى همسر خود را) احترام كند
و با او حرف زشت نگويد،

براى دخترش نام نيكو انتخاب كند، سوره نور به او ياد بدهد، دخترش را در طبقه
بالا جاى ندهد و در شوهر دادن او عجله كند،

سپس حضرت صادق عليه السلام فرمود:
وقتى دخترت را فاطمه ناميدى به او بد مگو، او را نفرين مكن و
مزن


دوست یابی برای دختران



دوست خوب و رفيق مهربان يكى از نعمت هاى بزرگ الهى و پناهگاه انسان و آرامش بخش دل و روان است . وجود دوست حقيقى در اين جهان پرتلاطم يكى از احتياجات انسان است . كسى كه از نعمت دوست مهربان محروم باشد احساس غربت و تنهايى مى كند و يار و غمخوارى ندارد تا در مشكلات زندگى به او پناه ببرد و از ياريش برخوردار گردد. يكى از بهترين خوشيهاى زندگى رفت و آمد و گفتگوهاى دوستانه است ، كه غمها را مى زدايد و به انسان نيرو مى بخشد.



از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام پرسيدند كه : بهترين وسيله آسايش ‍ در دنيا چيست ؟ فرمود: منزل وسيع و دوستان زياد.

حضرت على عليه السلام فرمود:
عاجزترين مردم كسى است كه از بدست آوردن دوست ناتوان باشد.

حضرت على عليه السلام فرمود:
فقدان دوستان يك نوع غربت و تنهائى است

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
انسان بر مرام و مذهب و روش دوست و همنشين خو مى گيرد

حضرت على عليه السلام فرمود:
خوشبخت ترين مردم كسى است كه با مردمان خوب معاشرت نمايد




بنابراين پدران و مادران مسئول و آگاه نمى توانند به دوستانو رفقاى فرزندانشان بى تفاوت باشند و در اين باره نظارتى نداشته باشند، اين كار نه به نفع فرزند است نه به نفع پدر و مادر.

البته دخالت مستقيم پدر و مادر هم نه صلاح است نه نتيجه مى دهد، انتخاب دوست يك امر دستورى نيست و با امر و نهى درست نمى شود و...

آنگاه با كمال صفا و مهربانى به او بگويند كه : مى دانيم تو احتياج به دوست و رفيق دارى ، تو اختيار دارى هر كه را خواستى براى رفاقت انتخاب كن اما مواظب باش با بچه هاى بدون تربيت رفيق نشوى .

آنگاه از دور بر رفتار فرزندان و دوستان آنها نظارت داشته باشند.
بهر حال پدر و مادر نمى توانند بر دوستان فرزندانشان بالاخص در دوران جوانى ، نظارت و توجهى نداشته باشند و آنان را به حال خويش بگذارند.

حضرت على عليه السلام فرمود:
هر چيز آفتى دارد و آفت خوبى رفيق بد است



مطالب تون خیلی خیلی عالی بود. امیدوارم دوستان توجهی کافی داشته باشند و پدران و مادران عزیز توجه ویژه به این رحمت بزرگ الهی داشته باشند.
عیدتان مبارک


محبت




قدرى بر محبت كردن ، از نشانه هاى بارز انسان صالح مومن است . بلكه مومن بدان اندازه انسان است كه قدرت محبت نسبت به ديگران را دارد.

محبت خالصى كه نه چشم انتظار پاداشى دارد نه تشكر و نه هدفش از آن ، كسب چيزى است ، محبت به خاطر خدا و در راه خدا. عظمت نفسانى از درون و غناى نفسى لبريز از محبت مردم و عطابخش ، زيرا از چنان منبع بزرگى سرچشمه مى گيرد كه تمام شدنى نيست ، سرچشمه مملو و فياض ‍ محبت الهى .

علامت محبتش به مردم اين است كه براى مردم خير و خوبى مى خواهد و آنان را به خير و نيكى دعوت مى كند. براى اين طبق صفات و نشانيهاى هميشگيش امر به معروف و نهى از منكر مى كند كه دوست دارد آنان را به راه راست هدايت كند و خير و نيكى را برايشان خواستار است ، نه براى اين است كه بر آنان تسلط پيدا كند و يا به راهى سوقشان دهد كه از او اطاعت كنند.

والدين محترم محبت بدون سرچشمه نيست و بدون هدف نيز سودى ندراد. محبت به دختران بايد بدون منت و خالصانه باشد و اين خود بهترين راه براى نزديك شدن شما به دختران مى باشد زيرا توسط محبت فاصله ها كمتر مى شود و شرط اول محبت ، شناخت روحيات دختران است و اولين قدم براى ايجاد محبت شناخت يكديگر و روحيات طرفين است .




دختران نیازمند و تشنه محبت هستند




انسان هر قدر هم كه بزرگ باشد، چه از نظر سن و يا مقام ، باز از تنهائى گريزان است ، احتياج به دوستى صميمى و يكرنگ دارد، دوست دارد علاقه خود را براى كسى كه نسبت به وى علاقمند است صرف كند، بشرط آنكه طرف او واقعا به وى علاقمند باشد.

خلاصه آنكه در فضاى معادلات و معيارها بطور كلى دگرگون مى شود، و انسان به جهات ساختمان روحى خود مثل يك ماهى مى ماند كه در فضاى محبت ، نشاط مى يابد و رشد مى كند، خطاها، سختى ها، كمبودها، مرضها، همه و همه جلوه ديگرى دارند، توگوئى اكسيرى است كه اگر به سخت ترين مشكلات زده شود آن را راخت و زيبا مى كند.

افسوس كه قدر اين گوهر و ارتباط آن در زندگى خانوادگى و اجتماعى ناشناخته است .

انسان تشنه محبت است ، اگر آب زلال محبتى از كسى يافت با تمام وجود به او علاقمند مى شود و انس مى گيرد و گرنه به ناچار وقتى آب زلال و شيرين نبود به آب شور هم بسنده مى كند





کیفیت محبت و ابعاد آن



هر انسانى بر حسب بافت روحى و عقائد و ارزشهاى مسلط و يا مهمى كه دارد، مسائل و امورى براى او اهميت مى يابد و به نسبت شدت و ضعف شكل گيرى روح و فكر او نسبت به امور مختلف ، از خود عكس العمل نشان مى دهد، انتظار اينكه اگر كسى به چيزى يا انسانى ، علاقه داشت تحت هر شرائطى و هر شكلى محبت را حفظ كند، بدون در نظر گرفتن ارزشهاى مهم و مسلط روحى و فكرى وى ، جاهلانه است .

هميشه اين طور نيست كه محبتها بر طبق بايدها باشد، بلكه برعكس درصد كمى از محبتها در آن درجه كه بايد باشد هست

دخترى كه از پدر و مادر و در محيط خانه از لحاظ محبت اشباع شده در جوانى احساس محروميت و بى پناهى نمى كند تا در مقابل چند جمله مودت آميز يك جوان غرضران خود را ببازد و آينده خويش را تباه سازد

والدين گرامى دختران بايد از محبت اشباع شوند تا روانى شاد و دلى با نشاط داشته باشند و خوشبين و خوش قلب و با اعتماد باشند.





[=microsoft sans serif]محبت عامل پيوند دو دل
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] همه مردم تشنه دوستى و محبتند. دوست دارند محبوب ديگران باشند. دل انسان به محبت زنده است .كسى بداند محبوب كسى نيست خودش را بى كس و تنها مى شمارد و هميشه پژمرده و افسرده است .
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]دختران نيز تشنه عشق و محبت اند و بايد از محبتهاى بى شائبه پدر و مادر برخوردار شوند.يك دختر انتظار دارد به او محبت كرده و از صميم قلب دوستش بدارند و همچنين اولين چيزى كه مى تواند اختلافات بين والدين و دختران را از بين ببرد محبت است .[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] مهربانى و اظهار محبت واقعا اعجاز مى كند، زيرا محبت يك پيوند دو طرفه است .
[=microsoft sans serif] والدين وظيفه دارند مزرعه دل دختران را با محبت و مهر آبيارى كنند چرا كه محبت و علاقه درخواست طبيعى اوست و از راه آن چشمش به دنياى آينده بايد روشن گردد و راه زندگى را در دل او زنده مى سازد. ديديم كه محبت ضرورى زندگى دختران است و اهميتش از اينجا معلوم مى شود كه براى رسيدن به مرحله محبت اجتماع ناگزير است از مرحله محبت خانوادگى عبور كند.
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]ابراز محبت به طرق مختلفى انجام پذير است كه بهترين آن در بغل گفتن و نوازش كردن و بوسيدن است ، اين امر مايه جلب محبت و اطمينان دختر از زندگى مى شود و از امنيت خاطر بيشتر استفاده خواهد كرد، راز توصيه اسلام كه فرزندانتان را ببوسيد از اينجا كشف مى شود.[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] محبت از طريق ديگر ابراز عنايت از راه سخن گفتن با صداى ملايم و دلپذير و آهنگ و كلام موزون است ، لوح دل دختر چون آينه اى صاف و منزه است و چه بهتر كه مملو از احساسات پاك و عواطف انسانى باشد.
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]ميزان محبت بايد به حدى باشد كه تمام زواياى زندگى دختر را در بر گيرد و روشن كند و به مقدارى باشد كه رشد كافى جسمى و روانى او را تضمين و او را فردى سالم و متعادل تحويل جامعه دهد.[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] دين مقدس اسلام نيز به محبت كردن سفارش كرده و در اين باره احاديثى وجود دارد از باب نمونه :
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايد: با كودكان محبت كنيد به ناتوانيشان رحمت آريد، اگر وعده اى داديد وفا كنيد، آنها چنين مى پندارند كه روزى آنان به دست شماست .
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] در حديث ديگرى مى فرمايد: هر كس فرزندش را ببوسد خدا حسنه اى در نامه عملش نويسد، كسى كه رحم نكند رحمش نمى كنند.
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: هنگامى كه پدر به صورت فرزند بنگرد و مسرور شود ثواب بنده آزاد كردن دارد، گفتند: يا رسول الله گر چه سيصد و شصت بار بنگرد؟ فرمود: الله اكبر.
[=microsoft sans serif] نگاه پدر به صورت فرزند عبادت است .
[=microsoft sans serif] با فرزندان به لطف و احسان رفتار كنيد.[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] فرزندانتان را زياد ببوسيد كه به هر بوسه اى يك درجه در بهشت داريد .
[=microsoft sans serif] به علاوه مستحب است در محبت و نيكى فرقى بين فرزندان نگذارد و جز به علم و ادب يكى را بر ديگرى ترجيح ندهد
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]

پیامبر ( ص ) : بهترین فرزندان شما دختران شما هستند . ( سفینه البحار 2/684)

[=microsoft sans serif]تربيت دختر با پسر فرق دارد
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] تربيت دختر و پسر بايد نزد پدر و مادر فرق داشته باشد، مبادا كه دختران خود را مثل پسر بزرگ كنيد و...
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]در تربيت دختران ، به خاطر نقش حساس آنها در مسئوليتهاى خانوادگى و تاءثير آن در اجتماع ، بايد مراقبت بيشترى نمود. [=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] دختر وقتى به سن هفت سالگى رسيد، كم و بيش بايد متوجه شود، رفتار و وظائف او با پسر فرق دارد، اگر نباشد، هر جائى كه پسر مى رود دختر هم برود و يا او را ببرند، هر طور كه پسران لباس مى پوشند، او هم بپوشد و پسروار بزرگ شود، آيا دخترى كه مثل پسر احساس آزادى در پوشش كرده است ، در سن رشد و درك مى توان او را دستور حجاب داد؟!
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]حجاب براى اين دختر، مثل روسرى براى پسران سخت و مشكل است .
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] دختران شما عروسك نيستند، زندگى آينده آنها به بانوئى نياز دارد، خوش ‍ فكر، با ادب و اخلاقى بلند و دينى محكم ، همراه با تميزى و نظافت و شوهردارى و ملاطفت ، كارى كنيد كه اين خدمات در دختران تقويت شود
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]
موضوع قفل شده است