عوامل کوتاه شدن عمر
تبهای اولیه
با سلام. می خواستم بدانم ایا حدیثی دارم که چه چیزهائی عمر انسان را کوتاه می کند؟
[="] یکی مرگ قطعی و اجل حتمی، دوم اجل معلق و غیر حتمی.[/]
[/]
[="]
[/]
[="]1ـ دورغگویی،(1) [/]
[/]
[="]عوامل طبیعی دیگری وجود دارد که می[/][="][/][="]تواند در کوتاهی عمر مؤثر باشد، مثل زندگی کردن در جای پر سر و صدا، به خصوص صداهای بلند، یا نخوردن غذاهای مناسب[/]
[/]
[="]1. صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 235.[/]
سلام به شما پرسشگر گرامی،
انجام برخی گناهان (مانند زنا)، موجب کاهش طول عمر، و انجام برخی نیکیها (مانند صله رحم)، موجب افزایش طول عمر خواهد شد؛ این کاهش یا افزایش عمر آدمی، مربوط به اجل معلق است اما سرآمد مشخصی به نام اجل حتمی، برای همگان مقدر شده که کم و زیاد نمیشود و با فرا رسیدنش، زندگی دنیوی فرد به پایان میرسد.
از آیات ابتدایی سوره نوح که می فرماید: «خدا را بپرستيد و از او پروا داريد و مرا فرمان بريد [تا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و [اجل] شما را تا وقتى معيّن به تأخير اندازد»[1] به خوبى استفاده مىشود که گناهان در كوتاه نمودن عمر تأثیر بسزایی دارند و با توجه به اينكه گناهان همواره بر جسم یا روح انسان، ضربههاى هولناکی وارد مىكند، درک اين معنى آسان تر به نظر می رسد.
در روايات اسلامى نيز روى اين معنى تاكيد فراوان شده است، از جمله در حديثی پر معنى از امام صادق (علیه السلام) مىخوانيم که: من يموت بالذنوب اكثر ممن يموت بالاجال، و من يعيش بالاحسان اكثر ممن يعيش بالاعمار[2]؛ آنها كه بر اثر گناهان مىميرند بيش از آنها هستند كه به مرگ الهی از دنيا مىروند، و كسانى كه بر اثر نيكو كارى عمر طولانى پيدا مىكنند، بيش از كسانى هستند كه بر اثر عوامل طبيعى عمرشان زياد مىشود.[3]
بسيارى از موجودات از نظر ساختمان طبيعى و ذاتى، استعداد و قابليت بقاء براى مدتى طولانى را دارا هستند، ولى در طول اين مدت ممكن است موانعى ايجاد شود كه آنها را از رسيدن به حد اكثر عمر طبيعی شان باز دارد، مثلا يک چراغ نفت سوز با توجه به مخزن نفت آن، ممكن است مثلا بيست ساعت استعداد روشنايى داشته باشد، اما وزش يک باد شديد و ريزش باران و يا عدم مراقبت از آن موجب مىشود كه زودتر از حالت طبیعی، خاموش گردد. در اينجا اگر چراغ با هيچ مانعى برخورد نكند و تا آخرين قطره نفت آن بسوزد و سپس خاموش شود، به «اجل حتمى» خود رسيده است و اگر در میانه راه، موانعی آن را خاموش نماید، مدت عمر روشنایی آن را «اجل غيرحتمى» مىنامیم.
در مورد يك انسان نيز عینا وضع به همین شکل است، یعنی اگر تمام شرایط بقاى او جمع، و تمام موانع بقای او برطرف شود، ساختمان و استعداد او ايجاب مىكند كه مدتى طولانى عمر کند، هر چند که اين مدت هم، بالآخره پايان و حدی دارد، اما ممكن است بر اثر سوء تغذيه يا مبتلا شدن به اعتياد و يا دست زدن به خودكشى يا ارتكاب گناهان، خيلى زودتر از آن مدت طبیعی و استعدادی بميرد؛ مرگ قسم اول را «اجل حتمى»، و مرگ قسم دوم را «اجل غيرحتمى» مىنامند.
به دیگر سخن، اجل حتمى در صورتى است كه ما به مجموع علل تامه بنگريم و اجل غير حتمى در صورتى است كه تنها مقتضيات را در نظر بگيريم. با توجه به اين دو نوع اجل، بسيارى از مطالبی که درباره افزایش یا کاهش طول عمر در آیات و روایات اشاره شده، روشن مىگردد؛ پس اگر در روايات آمده که صله رحم عمر را زياد میکند و قطع رحم عمر را كم مىكند، منظور از عمر و اجل در اين موارد اجل غير حتمى است و منظور از آيهاى که می فرماید: ]فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ[[4] (هنگامى كه اجل آنها فرا رسد، نه ساعتى به عقب مىافتد و نه جلو)، در این آیه منظور از اجل، همان مرگ حتمى است.
نتیجه اینکه هر دو اجل از ناحيه خداوند سبحان تعيين مىشود که يكى بطور مطلق است و ديگرى به صورت مشروط و معلق، درست مثل اينكه مىگوییم: اين چراغ بعد از بيست ساعت بدون هيچ قيد و شرطی خاموش مىشود و نيز مىگویيم: اگر طوفانى بوزد، بعد از دو ساعت خاموش خواهد شد؛ در مورد عمر انسانها و اقوام و ملتها نيز چنين است یعنی خداوند اراده كرده است كه فلان شخص يا فلان ملت، پس از فلان مقدار عمر به طور قطعی از ميان بروند اما اگر ظلم و ستم و نفاق و تفرقه و سهلانگارى و تنبلى را پيشه كنند، مثلا در يك سوم آن مدت زمان از بين بروند.[5]
مطابق روایات، نیکی کردن[6]، صدقه دادن[7]، صله رحم[8]، شاد نمودن والدین[9] ، زیارت آقا امام حسین (علیه السلام)[10] و نیکی هایی دیگر، از جمله عوامل مؤثر در افزایش طول عمر ذکر شده است. نیز گناهانی مانند زنا[11]، ستم[12] و قطع رحم[13]، از جمله عوامل مؤثر در کاهش طول عمر ذکر شده است.
پی نوشت
-------------------
[1] نوح/3و4.
[2] حسین نوری، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت، 1408 ه، ج 11، ص 32.
[3] ناصر مکارم شیرازی، پیشین، ج25، ص 59 و60.
[4] اعراف/34
[5] ناصر مکارم شیرازی، پیشین، ج5، ص 149و150.
[6] محمد بن یعقوب کلینی، ج 4، ص 2.
[7] همان.
[8] محمد بن علی صدوق، من لايحضره الفقيه، پیشین، ج4، ص 36.
[9] محمد بن حسن حر عاملی، پیشین، ج 18، ص 37.
[10] محمد بن حسن طوسی، تهذيبالأحكام، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1365ش، ج 6، ص 4
[11] محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج 5، ص 54.
[12] محمد باقر مجلسی، پیشین، ج 4، ص 11.
[13] همان.
با صلوات بر محمد وآل محمد
یکی از علت هایی که باعث کوتاهی عمر می شود گناه کردن است به طوری که آیات وروایات به این مطلب اشاره دارد
ودر سوره نوح آیه 3 و 4 می خوانیم که:
«أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ ؛كه خدا را بپرستيد و از او پروا كنيد و از من اطاعت نماييد.»
«يَغْفِرْ لَكمُ مِّن ذُنُوبِكمُ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلىَ أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنتُمْ تَعْلَمُون
؛تا خدا گناهانتان را بيامرزد و شما را تا زمانى معين مهلت دهد. اگر آگاهى داشته باشيد [توجه خواهيد كرد كه] بىترديد هنگامى كه اجل خدايى فرا رسد، تأخير نخواهد داشت.»
نکات آیه
نکته اول:
عبادت خداوند عمر انسان را طولانی می کند چنانچه از معنای این آیه پیداست آنجا که می فرماید ((وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّی)اجل شما را تاخیر می اندازد.
نکته دوم:
از اين آيه به خوبى استفاده مىشود كه" اجل" و سر رسيد عمر انسان دو گونه است" اجل مسمى" و" اجل نهايى" قسم اول سر رسيدى است كه قابل تغيير و دگرگونى است، و بر اثر اعمال نادرست انسان ممكن است بسيار جلو بيفتد كه عذابهاى الهى يكى از آنها است و به عكس بر اثر تقوا و نيكو كارى و تدبير ممكن است بسيار عقب بيفتد.
ولى اجل و سررسيد نهايى به هيچوجه قابل دگرگونى نيست.
به بیان دیگر:از آيه شريفه استفاده مىشود كه براى انسانها، اجلى مقدّر شده كه با عبادت خدا، تقواى الهى و اطاعت از رسولان به تأخير مىافتد تا اجل حتمى (مسمى) فرا رسد. و يا آن كه آن اجل بر اثر ترك عبادت خدا، تقواى الهى و نافرمانى رسولان پيش از اجل مسمى فرا مىرسد.
نکته سوم:
همچنان که از مفهوم آیه برمی آید(آیه می فرماید که عبادت کنید تا اجل شما به تاخیر بیفتد مفهومی که آیه دارد این است که اگر عبادت نکنید عمراجل شما به تاخیر نمی افتد) گناهان همواره بر جسم و يا روح انسان ضربههاى هولناك وارد مىكند و باعث کاهش عمر می شود
نکته چهارم:
از امام صادق (ع)نقل شده که:«من يموت بالذنوب اكثر ممن يموت بالاجال، و من يعيش بالاحسان اكثر ممن يعيش بالاعمار؛آنها كه بر اثر گناهان مىميرند بيش از آنها هستند كه به مرگ الهى از دنيا مىروند، و كسانى كه بر اثر نيكو كارى عمر طولانى پيدا مىكنند بيش از كسانى هستند كه بر اثر عوامل طبيعى عمرشان زياد مىشود»
«سفينة البحار" جلد اول صفحه 48»
التماس دعا
با صلوات بر محمد وآل محمد
عوامل افزاینده عمر در روایات عبارتند از:
صدقه
«الصَّدَقَةُ تَزِیدُ فِی الْعُمُرِ وَ تَسْتَنْزِلُ الرِّزْقَ- وَ تَقِی مَصَارِعَ السَّوْءِ وَ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّب؛ صدقه عمر را زیاد می كند و روزى را فرو مىآورد و از مرگ بد نگاه مىدارد، خشم خدا را خاموش می كند. »
(بحار الانوار؛ ج74، ص167)
خوش رفتاری با همسایگان
«قالحسنُ الْجِوَارِ زِیَادَةٌ فِی الْأَعْمَارِ وَ عِمَارَةٌ فِی الدِّیَار؛نیکی به همسایگان موجب زیادت عمر و آبادانی خانه هاست. »
«مشکاةالأنوار فی غرر الأخبار، ص 213»
رعایت نظافت دستها
دستهاى خود را پیش از غذا خوردن و پس از آن بشویید كه فقر را از بین مىبرد و بر عمر مىافزاید.
(طب النبى(ص)و طب الصادق(ع)- روش تندرستى در اسلام، ص 152/سخنان جاویدان امام در طب، ص 137)
التماس دعا
3-حسين بن ابى علاء مىگويد: نزد ابو عبد اللَّه، امام صادق- عليه السّلام- بودم كه مردى ديگر يا يكى از غلامانش آمد و از بد اخلاقى زنش شكايت كرد. حضرت فرمود: برو و او را نزد من بياور. آن مرد رفت و همسرش را آورد.
حضرت صادق- عليه السّلام- به او فرمود: چرا شوهرت از تو شكايت مىكند؟
زن گفت: خداوند با او آنچه مىخواهد انجام دهد (يعنى او را بكشد).
حضرت به او فرمود: اگر اين گونه باشد، مدت كمى زندگى خواهى كرد.
زن گفت: باكى ندارم كه ابدا او را نبينم.
حضرت فرمود: دست همسرت را بگير كه بيشتر از سه روز در ميان شما نيست.
روز سوم كه شد، آن مرد خدمت امام- عليه السّلام- رسيد. حضرت از او پرسيد:
همسرت چه مىكند؟
گفت: هم اكنون او را به خاك سپردم.
(راوى مىگويد:) از امام از كيفيت حال آن زن پرسيدم. حضرت فرمود: آن زن ظالم بود و خداوند عمرش را بريد و اين مرد را از او راحت ساخت(الخرائج)
هر كه ظلم كند بشكند عمر خود را، يعنى كوتاه گرداند.(غرر الحکم)
گناه كردن مهمترين عامل كاهش طول عمر است .گناه بدن انسان را مزمحل ميكند .همچنين رعايت آداب اسلامي در غذا خوردن ميتواند خيلي موثر باشد در طول عمر.آيت الله علامه شيخ محمد تقي بهلول بيش از صدو پنج سال عمر كرد و اين در حالي بود كه غذاي او فقط نان و ماست بود و معتقد بود نان و ماست غذايي كامل است و بيشتر روزها روزه ميگرفت . حرص زدن براي مال دنيا و رقابت هاي دنيوي خودش يك از عوامل مهم سكته قلبي است.در ضمن يكي از عوامل مهم مرگ و مير در حال حاضر تصادفات رانندگي است لازم است مومنين جز براي امور ضروري سوار ماشين نشوند و در اين شرايط آخرالزماني فعلا تفريح و سرگرمي را كنار بگذارند.ورزش هاي ملايم ميتواند در افزايش طول عمر خيلي موثر باشد مثل كوه نوردي و شنا.نوشتن و آزاد كردن انديشه ميتواند بيشترين سهم را در آرامش روحي داشته باشد همانطور كه نوشتن را تحرير ميگويند يعني حرارت روح را آزاد ميكند و به انسان سردي و آرامش ميدهد. شكر گذاري از خداوند نيز خيلي ميتواند موثر باشد البته نه اين شكرگذاري كه ما ميكنيم اين خيلي ضعيف است در كتاب تاريخ انبيا دربخش اخبارحضرت داوود داستان ملاقات حضرت داوود با متي پدر يونس ذكر شده است و خلاصه داستان از اين قرار است كه حضرت داوود و حضرت سليمان با هم به خانه متي ميروند زيرا خداوند متي را همنشين داوود در بهشت معرفي كرده بود و در آخر داوود به فرزندش سليمان ميگويد كه برخيز تا برويم كه مر هرگز آدمي به شكرگذاري متي نديده ايم .شايسته است اهل خرد مراجعه كنند به كتاب و شكرگذاري حقيقي را از پدر يونس بياموزند خدا در قرآن ميفرمايد "اگر خدا را شكر كنيد بر نعمت هايتان مي افزايم " كه يكي از نعمت ها عمر است
[="]به طور کلی از نگاه قرآن و روایات، هر کسی خواه ناخواه روزی خواهد مرد و جلوی مرگ را نمی[/][="][/][="]توان گرفت اما بعضی کارهای ما در کوتاه شدن عمرمان مؤثر است و می[/][="][/][="]تواند مرگ را جلو بیندازد،چون در احادیث[/][="] دو قسم مرگ ذکر شده:[/]
[="] یکی مرگ قطعی و اجل حتمی، دوم اجل معلق و غیر حتمی.[/]
[="][="] اجل حتمی و مرگ قطعی قابل تغییر نیست، ولی اجل معلق و غیر حتمی به وسیله برخی گناهانی که انسان انجام می[/][="][/][="]دهد، قابل تغییر است و به وسیله آن عمر انسان کوتاه می[/][="][/][="]شود، مثل:[/]
[/]
[="]
[/]
[="]1ـ دورغگویی،(1) [/]
[="]2ـ قسم دروغ.(2)[/]
[="]3ـ قطع رحم.(3)[/]
[="]4ـ امر به کارهای زشت و نهی از کارهای خوب.(4)[/]
[="]5ـ آزار و رنجاندن دیگران به ناحق.(5)[/]
[="]6ـ زنا.(6)[/]
[="]7ـ ظلم کردن.(7)[/]
[="]8ـ عاق والدین.(8)[/]
[="]9ـ کفران و ناسپاسی نسبت به احسان و نعمت[/][="][/][="]های دیگران.(9)[/]
[="]10ـ کُشتن پدر و مادر.(10)[/]
[="]11ـ توهین به پیامبر و امامان معصوم(ع) و علمای دینی.(11)[/]
[="]12ـ ادعای پیامبری و امامت.(12)[/]
[="]13ـ کشتن فرد دیگری.(13)[/]
[="]14ـ بستن راه مسلمانان.(14)[/]
[="]15ـ نوشیدن مشروبات الکلی.(15)[/]
[="]16ـ قمار.(16)[/]
[="]17ـ علاقة شدید به مال و ثروت.(17)[/]
[="]18ـ آمیزش زیاد.(18)[/]
[="]19ـ سوء اخلاق و دشمن[/][="][/][="]تراشی نیز در کوتاهی عمر مؤثر است.(19)[/]
[="]
[/]
[="]عوامل طبیعی دیگری وجود دارد که می[/][="][/][="]تواند در کوتاهی عمر مؤثر باشد، مثل زندگی کردن در جای پر سر و صدا، به خصوص صداهای بلند، یا نخوردن غذاهای مناسب[/]
[="] بدن و یا پرخوری و مراعات نکردن بهداشت و عوامل دیگر.[/]
[="]
[/]
[="]1. صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 235.[/]
[="]2. اصول کافی، ج 4، ص 48.[/]
[="]3. دار السلام، ج 3، ص 184.[/]
[="]4. سفینة البحار، ج 1، ص 516.[/]
[="]5. کافی، ج 4، ص 47.[/]
[="]6. خصال صدوق، ج 1، ص 320.[/]
[="]7. تحف العقول، ص 294.[/]
[="]8. اصول کافی، ج 4، ص 184.[/]
[="]9. اصول کافی، ج 4، ص 184.[/]
[="]10. امالی شیخ صدوق، ج 2، ص 13.[/]
[="]11. سفینة البحار، ج 2، ص 283.[/]
[="]12. کیفر گناه، ج 2، ص 283.[/]
[="]13 ـ 14. همان.[/]
[="]15. همان، ص 65.[/]
[="]16. همان، ص 292 و 293.[/]
[="]17. غرر الحکم، ص 54؛ بحار، ج 73، ص 130.[/]
[="]18. میزان الحکمه، ج 3، ص 2116.[/]
[="]19. همان.[/]
باسلام این ادرس هایی که دادید من هرکدام را که رفتم حدیث مورد نظر را پیدا نکردم
باسلام این ادرس هایی که دادید من هرکدام را که رفتم حدیث مورد نظر را پیدا نکردم
سلام
گاهی چاپخانه هافرق داره ومحل چاپ هم فرق داره به این خاطرصفحات گاهی جابه جا میشن!
[="]به طور کلی از نگاه قرآن و روایات، هر کسی خواه ناخواه روزی خواهد مرد و جلوی مرگ را نمی[/][="][/][="]توان گرفت اما بعضی کارهای ما در کوتاه شدن عمرمان مؤثر است و می[/][="][/][="]تواند مرگ را جلو بیندازد،چون در احادیث[/][="] دو قسم مرگ ذکر شده:[/][="]یکی مرگ قطعی و اجل حتمی، دوم اجل معلق و غیر حتمی.[/]
[="]اجل حتمی و مرگ قطعی قابل تغییر نیست، ولی اجل معلق و غیر حتمی به وسیله برخی گناهانی که انسان انجام می[/][="][/][="]دهد، قابل تغییر است و به وسیله آن عمر انسان کوتاه می[/][="][/][="]شود، مثل:[/]
[="]1ـ دورغگویی،(1) [/][="]2ـ قسم دروغ.(2)[/]
[="]3ـ قطع رحم.(3)[/]
[="]4ـ امر به کارهای زشت و نهی از کارهای خوب.(4)[/]
[="]5ـ آزار و رنجاندن دیگران به ناحق.(5)[/]
[="]6ـ زنا.(6)[/]
[="]7ـ ظلم کردن.(7)[/]
[="]8ـ عاق والدین.(8)[/]
[="]9ـ کفران و ناسپاسی نسبت به احسان و نعمت[/][="][/][="]های دیگران.(9)[/]
[="]10ـ کُشتن پدر و مادر.(10)[/]
[="]11ـ توهین به پیامبر و امامان معصوم(ع) و علمای دینی.(11)[/]
[="]12ـ ادعای پیامبری و امامت.(12)[/]
[="]13ـ کشتن فرد دیگری.(13)[/]
[="]14ـ بستن راه مسلمانان.(14)[/]
[="]15ـ نوشیدن مشروبات الکلی.(15)[/]
[="]16ـ قمار.(16)[/]
[="]17ـ علاقة شدید به مال و ثروت.(17)[/]
[="]18ـ آمیزش زیاد.(18)[/]
[="]19ـ سوء اخلاق و دشمن[/][="][/][="]تراشی نیز در کوتاهی عمر مؤثر است.(19)[/]
[="]عوامل طبیعی دیگری وجود دارد که می[/][="][/][="]تواند در کوتاهی عمر مؤثر باشد، مثل زندگی کردن در جای پر سر و صدا، به خصوص صداهای بلند، یا نخوردن غذاهای مناسب[/][="]بدن و یا پرخوری و مراعات نکردن بهداشت و عوامل دیگر.[/]
[="]1. صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 235.[/][="]2. اصول کافی، ج 4، ص 48.[/]
[="]3. دار السلام، ج 3، ص 184.[/]
[="]4. سفینة البحار، ج 1، ص 516.[/]
[="]5. کافی، ج 4، ص 47.[/]
[="]6. خصال صدوق، ج 1، ص 320.[/]
[="]7. تحف العقول، ص 294.[/]
[="]8. اصول کافی، ج 4، ص 184.[/]
[="]9. اصول کافی، ج 4، ص 184.[/]
[="]10. امالی شیخ صدوق، ج 2، ص 13.[/]
[="]11. سفینة البحار، ج 2، ص 283.[/]
[="]12. کیفر گناه، ج 2، ص 283.[/]
[="]13 ـ 14. همان.[/]
[="]15. همان، ص 65.[/]
[="]16. همان، ص 292 و 293.[/]
[="]17. غرر الحکم، ص 54؛ بحار، ج 73، ص 130.[/]
[="]18. میزان الحکمه، ج 3، ص 2116.[/]
[="]19. همان.[/]
[/quote
اگه متن عربی این احادیثو بدین ممنون میشم-هرچند بعید میدونم وجود خارجی داشته باشند