چه کساني اهل بدعتند؟ + تصویر

تب‌های اولیه

50 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه کساني اهل بدعتند؟ + تصویر

چه كساني اهل بدعت هستند ؟

چگونه اين قبر ها پا برجا است ! اما حرم اهل بیت رسول خدا تخريب مي شود ؟

چگونه ؟

چگونه اتباع اهل بيت رسول خدا (ص) را به خاطر ساختن حرم به غلو و شرك متهم مي كنند ؟

[=Century Gothic][=Blue][=+1]ابوهريره :[/]

[/][/]

[=Century Gothic][=+1]قبر امام اهل سنت بخاري ، در شهر خرتنك ازبكستان :[/][/]

[=Century Gothic][=Blue]

[=+1]طلا كاري داخل حرم بخاري :[/][/][/]

قبر امام اهل سنت ابو حنيفه :


برچسب: 

[=+1]قبر صلاح الدين ايوبي:[/]

[=+1]قبر معاوية بن ابي سفيان:[/]

[=+1]قبر عمر مختار:[/]

[=+1]قبر محمد الخامس در رباط مراكش :[/]

[=+1]قبر امام اهل سنت محمد شافعي :[/]

[=+1]قبر شيخ احمد تجاني (رهبر فرقه تجانيه از صوفيه اهل سنت) :[/]

[=+1]قبر جمال عبد الناصر :[/]

[=+1]قبر سيده نفيسه در مصر :[/]

[=+1]قبر محيي الدين ابن عربي :[/]

[=+1]قبر يحياي نبي در مسجد اموي دمشق :[/]

[=+1]قبر جلال الدين سيوطي :[/]

[=+1]قبر خالد بن وليد :[/]

[=+1]قبور ائمه بقيع در گذشته:[/]

[=+1]قبور ائمه بقيع در حال حاضر :[/]

[=+1]مقايسه ضريح ائمه بقيع:[/]

[=+1]حرم عسکريين در گذشته:[/]

[=+1]حرم عسکريين بعد از اقدام تروريستي وهابيون :[/]

با سلام
دوست گرامي شما بگوید؟
آيا تخريب قبور اهل بيت رسول خدا (ص) و نگه داشتن قبور گروهي از دشمنان آنان (معاويه) و يا بزرگان اهل سنت ، اهانت به خاندان رسول خدا (ص) نيست ؟!
موفق باشيد

[=Arial Black]با سلام
از کارشناسان و کاربران گرامی کسی نظری ندارد ؟؟!
:Sokhan:

آقا رضا
عکسهایی که شما گذاشتی موضوع را واضح بیان میکنه جز تشکر از حسن انتخاب شما حرفی برای گفتن ندارم.

این معز الاولیاء و مذل الاعداء

با سلام
دیدم از اهل سنت کسی این تاپیک را نگاه نکرده!!!!

نقل قول:
[=arial narrow]با سلام
دوست گرامي شما بگوید؟
آيا تخريب قبور اهل بيت رسول خدا (ص) و نگه داشتن قبور گروهي از دشمنان آنان (معاويه) و يا بزرگان اهل سنت ، اهانت به خاندان رسول خدا (ص) نيست ؟!
موفق باشيد
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا

نقل قول:
[=century gothic]با سلام
دیدم از اهل سنت کسی این تاپیک را نگاه نکرده!!!!


صم بکم عمی فهم لا یعقلون

رضا;53606 نوشت:
با سلام
دیدم از اهل سنت کسی این تاپیک را نگاه نکرده!!!!

سلام عجب روشنگری به جایی بود من که لذت بردم / اما باز هم انکار کرده و ایمان نمی اورند!
از همین الان مشغول تراشیدن دلیل هستند چند روز دیگه با توجیه و بهانه جات بر میگردند!

با سلام
ضمن تقدیر از رضای عزیز بنده نیز در تائید مطلب ایشان واشاره به موردی از تعصب وعناد وهابیت با اهل بیت به یک نکته اشاره می کنم البته مثل ایشان عکس ندارم ولی با چشمان خودم دیدم انشاءالله خدا قسمتتان کند بروید مدینه مسجد النبی و آنجا خودتان از نزدیک ببینید
تو یک قسمت دیوار مسجدالنبی یک تابلو زدند که (اینجا محل پنجره ابوبکر صدیق است) البته به عربی که بنده ترجمه کردم حال جریان این پنجره چیست؟
وقتی که از طرف خداوند متعال دستور آمد مسلمانانی که در منزلشان به مسجد باز می شد درهایشان را ببندند جز حضرت علی (ع) جناب ابوبکر نزد پیامبر آمد و از پیامبر خواست که پنجره یا دریچه ای از منزلش به مسجد باز بگذارد تا در جریان امورات مسجد قرار بگیرد پیامبر نیز بنا به مصلحتی در اثر اصرار ایشان قبول کرد و
جناب ابوبکر دریچه ای از منزلش به مسجد باز کرد
حال این سوال مطرح است چرا از در خانه امیرالمومنین خبر ونشانی نیست (دری که بسته نشد )اما پنجره ابوبکر ومحل آن مشخص است؟
آیا باقی ماندن نشانی از اهل بیت رسول الله (که خداوند اکرامشان کرد و در ایشان را نبست ) بدعت و خلاف است اما نشان صحابه بدعت خلاف نیست؟ چرا هر جایی که منتسب به اهل بیت رسول الله است باقی ماندنشان کفر و بدعت است ولی آثار بقیه اشکال ندارد؟

با سلام و تشکر بسیار بسیار فراوان :Gol:


بسیار مطلب بجا و مفیدی بود برای محکوم کردن کسانی که ادعا می کنند شیعیان ....


خدا خیر دنیا و آخرت تون بده بسیار استفاده کردم بخصوص از طلاکاریهای داخل حرم بخاری می خواستم شاخ دربیارم که این سنی ها با چه رویی میان این همه اینجا شیعیان رو متهم می کنند :Gig:


باز هم تشکر

سلام اولین باره دارم به این تایپیک سر میزنم

واقعا جالبه شما با چه بهانه هایی میخوایید برای راه خود چاره ای بیاندیشید سر کدامیک از این قبر ها کسی به زیارت نشسته سر کدام یک کسی خود را با زنجیر بسته سر کدامیک کسی بوسه میزند سر کدامیک کسی گریه و زاری می کند سر کدامیک کسی التماس می کند خود بینید که هیچکس ، اما شما ساختن این قبور را ایراد میگیرید من هم موافقم
ولی ما هرچه باشیم انطور نمی شویم

لوله آب پشت این دیوار نشت کرده روی دیوار و مردم سایه امام زمان می بینند جالب است بعد از چند مدت مردم قضیه لوله آب را می فهمند
فکرشو کنید چقدر مردم جمع شده اند برای شفاعت چقدر خرافات

امیدوارم این تصاویر حذف نشوند مانند تصاویر قبلی

البته تصاویر زیادی از این قبلیل دارم من جمله شفاعت حضرت ابوالفضل در مرز افغانستان که این یکی واقعا عجیب و خنده دار است زیرا مردم خودشان را برهنه می کنند و روی خاک غلط میزدند (مرد و زن)

رضا;25821 نوشت:
[=Arial Black]با سلام
از کارشناسان و کاربران گرامی کسی نظری ندارد ؟؟!
:Sokhan:

با سلام و تشکر از برادر عزیزم همکار محترم جناب رضا که با زبان تصویر حجت را بر اهل دقت و نظر، تمام کردند.

خواسته بودی نظر بدهیم.:Sokhan:

همین قدر کافی است بگویم: "آن را که عیان است:Kaf: چه حاجت به بیان است :Sokhan:

گویا برادران اهل سنت و دوست عزیزمون بوی بلوچ از یاد برده اند که چه کسانی اولین و ننگین ترین بدعت را بعد از رحلت نبی اکرم (ص) در آیین و شریعت محمدی و در امر ولایت و جانشینی حضرت، روا داشتند.

گو اینکه از خدا و رسول بهتر، صلاح دین و امت را می دانستند، امری که نعوذ بالله خدا و رسول، از ان غفلت ورزیدند و جانشینی برای بعد نبی اکرم (ص) به مردم معرفی نکردند و آنگاه جنابان ابوبکر و عمر به اهمیت آن واقف بوده و برای آن تعیین تکلیف نموده و امت را از بلاتکلیفی نجات بخشیدند.:Khandidan!:

آیا این بزرگترین بدعت و نارواترین توهین به خدا و رسول نیست؟؟؟:Narahat:

جناب بوی بلوچ، افلا تعقلون ...:Sokhan:

موفق باشید ...:Gol:

پسر بلوچ متاسفانه این ساده اندیشی ها را این روزها عده ای مغرض در بین تشیع دامن می زنند و ما هم منکر آن نیستیم که این ها هست؛ منکر نیستیم که عده ای برای سودهای مادی یا سیاسی و هر چیز دیگری در حال رواج یک سری کژ اندیشی ها در بین تشیع هستند؛ اما شما کدام عالم و اهل علم را در این عکس ها که گذاشتید دیدید؟

مگر غیر از این است که این عکس ها و عکس های مشابه را از وبلاگ ها و سایت های همین بچه شیعه ها برداشتید؟ بچه شیعه هایی که برای رفع این ابهامات و اشتباهات در حال جهاد هستند؟

این موارد را حتی صدا و سیمای ما و اخبار 20:30 هم منعکس می کند تا مردم را متوجه ی این حربه های شیطانی بگرداند؛ جالب این که وقتی ریشه یابی می شود جز پای دشمنان اسلام و تشیع کس دیگری در کار نیست.

پس آن چه با سوء استفاده از اعتقادات پاک تشیع خود رواج می دهید را به پای مذهب ما و عالمان دین ما ننویسید.

اما یک سوال از شما دارم: ما اگر توسل می کنیم؟ اگر به پا بوسی امام رضا و حضرت معصومه می رویم اگر از امامانمان خواسته ای داریم جز برای هدایت و پوییدن راه موفقیت نیست؛ ما از آنان باقی ماندن در راه اهل بیت را می خواهیم، گاهی کسی شفای بیمارش را می خواهد، گاهی موفقیت در درس و تحصیل و کار و زندگی، گاهی یک همسر خوب، رفع مشکلات و گرفتارها خلاصه همه اش جز خوبی نیست؛ نهایتاً هم راضی هستیم به رضای خدا؛ اگر بیمارمان شفا یافت شکر می گوییم و اگر شفا نیافت باز هم ان شاءالله شکر می گوییم. در دیگر موارد نیز همین طور

اما عالمان شما، تاکید می کنم عالمان شما مولوی های شما چرا دعا می دهند برای بدبختی دیگران؟ شما توسل نمی کنید اما دعا نویسی در بین شما رواج بسیار دارد. دعا نویسی توسط عالمان دین تان؛ دعا برای بدبخت کردن یک خانواده، تا مردی از همسرش سرد شود؛ تا کسی بیمار شود؛ تا بخت دختر یا پسری بسته شود، تا زندگی منجر به طلاق گردد؛ تا تا تا ... چرا یک مرد دین باید از کلام خدا و رسول این گونه سوء استفاده کند؟

اگر می خواهید در جوابم صحبت از رمال و فالگیر و غیره بگویید؛ کسانی که در منطقه های شیعه نشین هستند؛ خودم می گویم که بله اینجا هم گاهی رمال هست، فال بین و کف بین و دعا نویس و امثالهم هم هست اما ما آن ها را جز دغل بازانی برای سوء استفاده نمی شناسیم.
ما ادعیه ی زیادی برای رفع مشکلات و گرفتارها داریم که اگر کسی نزد عالمی برود برای چنین اموری شاید وی را توصیه به خواندن دعایی یا با خود داشتن دعایی کند اما پرمسلم آن دعا برای رفع مشکل و گرفتاری است در کنار تلاش و کوشش ما؛ نه برای بدبخت کردن خانواده ای

نه این که فی المثل کودک بیمار را نزد پزشک نبرند، خانواده ی مشکل دار به مشاور مراجعه نکنند و ... فقط به امید یک دعا! کودک مبتلا به صرع را می گویید جن زده شده، فرد مبتلا به آپاندیست را می گویید جن زده شده و می گذارید جلوی چشمانتان جان دهد، خلاصه نوع بیماری فرقی ندارد همه جن زده شده اند فقط باید برایشان دعا گرفت! کودکی که شب ادرای دارد، فردی که کم خونی دارد، والدینی که به خاطر نسبت فامیلی فرزندان بیمار دارند همه فقط باید یک دعا به گردن بیندازند تا مشکل شان حل شود! دکتر و دوا و درمان جایی بین شما ندارد!

آن وقت بیماری که پزشک آن را جواب کرده و در حرم امام رضا به لطف الهی و به واسطه ی وی شفا یافته کفر است؟!
احسنت...
منتظر پاسخ ام...

جناب بلوچ بوي

هيچ كس به اندازه شما اهل سنت نسبت به پيامبر و خاندانش كينه و عداوت و دشمني ندارد.

من افتخار ميكنم به برادارن و خواهران مسيحي و كليمي و زرتشتي و بودايي و هر دين و مذهب ديگري كه وقتي نام فرزندان پيامبر را مي شنوند اشك در چشمانشان جاري مي شود...
خود و فرزندانشان را بيمه پسران فاطمه مي كنند...
شفاي بيماران خود را از اولاد پيغمبر مي خواند...
نام اولاد پيغمبر را بر روي فرزندانشان مي گذارند...
در نهايت ادب و احترام به زيارت آل پيمبر مي روند و خواهان شفاعت آنها در روز جزا هستند...
در محرم لباس مشكي مي پوشند و پا به پاي شيعيان عزاداري مي كنند..
مانند شما هيچ ادعايي ندارند و سند و مدرك و حديث و آيه هم از ما نمي خواهند چون به چشم خود آيات خداوند را در اهل بيت ديده اند و خدا دلهايشان را به روي حقيقت باز كرده است...
به خدا قسم كه شفاعت اولاد پيغمبر شامل حال اينان خواهد شد...
افتخار ميكنم كه الگوي رهبر بزرگ هند آقايم حسين است...
افتخار ميكنم كه نامه مولايم علي(ع) بر سر در سازمان ملل است و الگوي براي تمام آزادگان جهان...
افتخار ميكنم كه براي شفاعت در خاك پسران فاطمه غلط بزنم...

تمام آزادگان دنيا بر شما اهل سنت شرف دارند...

شمايي كه آن قدر بخيل و متكبر و گردن كش هستيد كه حاضر نيستيد در صلواتتان كلمه"آله" بياوريد !!!! و دل رسول خدا را به درد مي آوريد در حالي كه خدا و رسول و فرشتگانش بر خاندان مطهر پيامبر(ُس) درود مي فرستند...

خداوند بر گوش و قلب و چشمتان مهر زده است...

نقل قول:

اما عالمان شما، تاکید می کنم عالمان شما مولوی های شما چرا دعا می دهند برای بدبختی دیگران؟ شما توسل نمی کنید اما دعا نویسی در بین شما رواج بسیار دارد. دعا نویسی توسط عالمان دین تان؛ دعا برای بدبخت کردن یک خانواده، تا مردی از همسرش سرد شود؛ تا کسی بیمار شود؛ تا بخت دختر یا پسری بسته شود، تا زندگی منجر به طلاق گردد؛ تا تا تا ... چرا یک مرد دین باید از کلام خدا و رسول این گونه سوء استفاده کند؟

[=&quot][/] سلام
اولا از شما تشکر میکنم از ادب و رفتار و طرز بیان شما زیرا هر وقت کسی را در این سایت می بینم با احترام سخن میگوید خوشحال می شوم.

ثانیا کسانی که فال میگیرند و بخت می بندید ووو هزار کفر گری در میاورند شما مولوی می نامید ولی ما آنها را کافر و از اسلام جدا می دانیم
[طه: 69].
کارهایی که جادوگران کرده اند، نیرنگ و جادو است و جادوگر هرکجا برود پیروز نخواهد شد.

چه انگیزه ای با عث شد آن کسانی را که از دین خارجند مولوی بنامید ، زیرا مولوی و هیچ عالم دینی این چیز ها را قبول ندارد و نمی دانم چرا مولوی ها را جزو آنها قرار دادید

[البقرة: 102].
«به تحقیق می‌دانستند هرکس خریدار اینگونه متاع باشد بهره‌ای در آخرت ندارد، و بسیار ناپسند است آنچه خود را بدان فروخته اند، کاش می‌دانستند».

این کار ها به عقیده اهل سنت جماعت کفر است و جادوگر هیچگاه بخشیده نمی شود حتی توبه کند زیرا جادوگر با شیطان شریک است

اما این کار را به اهل سنت ربط دادید با اینکه اهل سنت این کار را حرام میداند.
اما در همان مطلب قبلی که عکس ارسال کردم میخواستم تبلیغات چند عالم بزرگ شیعه را در رابطه با همین مسئله ای که ذکر کردید آپلود نمایم ولی خودم شرمنده شدم

کسانی که آگاهانه برای این کار طبلیغ می کنند را انکار نمی کنید؟!!
اگر خواستید آن طبلیغات را آپلود می کنم

با تشکر از شما
[=&quot][/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب بلوچ بوی

در تاپیک لطفا برادرانه .... در مورد بدعت سخنی عرض شده. لطفا پیگیری کنید تا معلوم شود چه کسانی بدعت گذار و بدعت دوستند!!!

باتشکر - یاعلی

سادات;53928 نوشت:
جناب بلوچ بوي

نقل قول:
هيچ كس به اندازه شما اهل سنت نسبت به پيامبر و خاندانش كينه و عداوت و دشمني ندارد.

اولا سلام علیکم
شاید شما ندانید ولی خدا آگاه تر است که ما به اهل بیت پاک پیامبر کینه داریم یا آنها را چقدر دوست داریم مگر نشانه دوستی فقط با توسل به شخصی نشان داده می شود که شما این سخن را گفتید یا آیا من از خدا سخن می گویم نشانه این است که با اهل بیت (ع) کینه دارم؟!
[=&quot]( سوره الاعراف آیه 55)[/][=tahoma][=&quot] یعنی پروردگارتان را به دعا بخوانيد. و نفرموده پيامبر پروردگارتان را بخوانيد، [/][/]
مگر من بد کرده ایم که به این سخن پروردگارم اطاعت کرده ام

نقل قول:
من افتخار ميكنم به برادارن و خواهران مسيحي و كليمي و زرتشتي و بودايي و هر دين و مذهب ديگري كه وقتي نام فرزندان پيامبر را مي شنوند اشك در چشمانشان جاري مي شود...

شاید شما به چنین افرادی که نامی از الله را نمی دانند افتخار کنید کسانی که بت می پرستند و می خواهند قرآن را به آتش بکشند و هزاران خیانت به الله می کنند چرا به آنها افتخار نکنید!

نقل قول:
خود و فرزندانشان را بيمه پسران فاطمه مي كنند...

بیمه کننده کیست آیا فرزندان فاطمه الزهرا یا الله

نقل قول:
شفاي بيماران خود را از اولاد پيغمبر مي خواند...

هر کس شفای خود را ازنوادگان پیامبر بخواهد چه کافر و چه مشرک یهودی کلیمی ووو شما به آنها افتخار میکنید با اینکه آنها دشمنان الله هستند و به بت های خود افتخار می کنند ولی وقتی ما نامی از الله می بریم از ما متنفر و وهابی وووو هزاران تهمت و ناسزا می گویید این چه رسم اسلام است خدا...

نقل قول:
نام اولاد پيغمبر را بر روي فرزندانشان مي گذارند...

نام خود بنده علی هست و من هزاران سال به این نام افتخار میکنم و نام بیشتر اطرافیان من هم نام اهل بیت پاک پیامبر است علی حسن حسین مرتضی اسد ووو

نقل قول:
در نهايت ادب و احترام به زيارت آل پيمبر مي روند و خواهان شفاعت آنها در روز جزا هستند...

از دیدگاه شما هر کس این کار را کند انسان خوبیست و هر کس این کار را نکند کافر است درست گفتم؟

نقل قول:
در محرم لباس مشكي مي پوشند و پا به پاي شيعيان عزاداري مي كنند..

و در نهج البلاغه آمده است: «وقال علي س بعد وفاة النبي ص مخاطبا إياه ص: لولا أنك نهيت عن الجزع وأمرت بالصبر لأنفدنا عليك ماء الشؤون». «علی بعد از وفات پیامبر ص خطاب به پیامبر فرمود: اگر از بی‌قراری و بی‌تابی نهی نمی‌کردی و به بردباری فرمان نمی‌داد چنان برایت اشک می‌ریختيم که اشک چشمانمان تمام می‌شد

نهج البلاغة ص 576 و نگا: مستدرک الوسائل 2/445

و همچنین در نهج البلاغه آمده است که علی ؛ گفت: «أن علياً ؛ قال: من ضرب يده عند مصيبة على فخذه فقد حبط عمله». هر کسی به هنگام مصیبت و بلایی دستش را بر رانش بزند و تأسف بخورد، عمل او نابود گردیده است.

آیا ما کار بدی می کنیم که از سخنان گوهر بار حضرت علی پیروی میکنیم

نقل قول:
مانند شما هيچ ادعايي ندارند و سند و مدرك و حديث و آيه هم از ما نمي خواهند چون به چشم خود آيات خداوند را در اهل بيت ديده اند و خدا دلهايشان را به روي حقيقت باز كرده است...
به خدا قسم كه شفاعت اولاد پيغمبر شامل حال اينان خواهد شد...

چرا قسم برای کسانی که الله را قبول ندارند و الله هیچوقت آنها را نمی بخشد
[=&quot](سوره الزمر)[/][=tahoma][=&quot] یعنی و اگر شرک بورزي یقینا که عملت تباه می شود و بدون هیچ شکی از جمله زيانکاران خواهي بود.[/][/]

نقل قول:
افتخار ميكنم كه الگوي رهبر بزرگ هند آقايم حسين است...
افتخار ميكنم كه نامه مولايم علي(ع) بر سر در سازمان ملل است و الگوي براي تمام آزادگان جهان...
افتخار ميكنم كه براي شفاعت در خاك پسران فاطمه غلط بزنم...

تمام آزادگان دنيا بر شما اهل سنت شرف دارند...

شمايي كه آن قدر بخيل و متكبر و گردن كش هستيد كه حاضر نيستيد در صلواتتان كلمه"آله" بياوريد !!!! و دل رسول خدا را به درد مي آوريد در حالي كه خدا و رسول و فرشتگانش بر خاندان مطهر پيامبر(ُس) درود مي فرستند...

شما اینطور می پندارید! ولی خدا شاهد است بر سخنان شماست

نقل قول:
خداوند بر گوش و قلب و چشمتان مهر زده است...

الله و اعلم
اگر اینگونه است به جای لعن و نفرین ما برای ما دعای خیر کنید تا خداوند ما را به راه راست هدایت نما
ید
و من هم برای شما این دعا را می نمایم که هر راهی راستتر است خداوند شما را به آن راه هدایت نماید

با تشکر

baluch boy;53953 نوشت:

سلام
اولا از شما تشکر میکنم از ادب و رفتار و طرز بیان شما زیرا هر وقت کسی را در این سایت می بینم با احترام سخن میگوید خوشحال می شوم.

ثانیا کسانی که فال میگیرند و بخت می بندید ووو هزار کفر گری در میاورند شما مولوی می نامید ولی ما آنها را کافر و از اسلام جدا می دانیم
[طه: 69].
کارهایی که جادوگران کرده اند، نیرنگ و جادو است و جادوگر هرکجا برود پیروز نخواهد شد.

چه انگیزه ای با عث شد آن کسانی را که از دین خارجند مولوی بنامید ، زیرا مولوی و هیچ عالم دینی این چیز ها را قبول ندارد و نمی دانم چرا مولوی ها را جزو آنها قرار دادید

[البقرة: 102].
«به تحقیق می‌دانستند هرکس خریدار اینگونه متاع باشد بهره‌ای در آخرت ندارد، و بسیار ناپسند است آنچه خود را بدان فروخته اند، کاش می‌دانستند».

این کار ها به عقیده اهل سنت جماعت کفر است و جادوگر هیچگاه بخشیده نمی شود حتی توبه کند زیرا جادوگر با شیطان شریک است

اما این کار را به اهل سنت ربط دادید با اینکه اهل سنت این کار را حرام میداند.
اما در همان مطلب قبلی که عکس ارسال کردم میخواستم تبلیغات چند عالم بزرگ شیعه را در رابطه با همین مسئله ای که ذکر کردید آپلود نمایم ولی خودم شرمنده شدم

کسانی که آگاهانه برای این کار طبلیغ می کنند را انکار نمی کنید؟!!
اگر خواستید آن طبلیغات را آپلود می کنم

با تشکر از شما

من تاکید کردم مولوی های شما این دعاها را می نویسند؛ اگر شما اون ها را کافر خطاب می کنید پس چرا جزء بزرگترین مولوی های شما هستند؟

من اونها را مولوی خطاب نمی کنم بلکه خود شما اونها را مولوی خطاب می کنید. در ضمن بخش دوم سوالات من بی پاسخ مونده؛ این قسمت را هم پاسخ ندادید. چرا این همه دعانویسی و استفاده از دعا برای بدبخت کردن مردم بین شما رواج داره

خدا میداند من هر چه میگویم آنها مولوی نیستند ولی شما اسرار به مولوی بودن آنها دارید؟ شاید شما از ما به چنین افرادی نزدیکترید ولی کسانی که سحر و جادو میکنند مسلمان نیستند شما ادعا می کنید مولوی های ما این کار را می کنند بنده چندین بارها دیده ام در نماز جمعه ها و ... که مولی های ما از این کار نهی می کنند و این کار را شرک میدانند و کفر ولی نمیدانم شما از کجا اینقدر مطمئن هستید؟

baluch boy;53953 نوشت:
اولا از شما تشکر میکنم از ادب و رفتار و طرز بیان شما زیرا هر وقت کسی را در این سایت می بینم با احترام سخن میگوید خوشحال می شوم.

سلام
من هم از همه دوستان به ویژه جناب بلوچ تشکر می کنم و تقاضا دارم که بحثها را در فضایی علمی ، مستند ، متقن و بدور از هر گونه جدال و مخاصمه ادامه دهید تا ان شا الله بحثی مفید و پر ثمر داشته باشیم .

با سلام
جناب آقای بلوچ بوی ضمن سلام سوال از خدمت حضرتعالی داشتم که امیدوارم جواب بدهید
نظر شماها در مورد اهانت به قرآن و آتش زدن آن چیست آیا اهانت به قرآن را حرام و احترام به آنها را واجب می دانید یا نه؟ می خواستم نظرتونو در این مورد بدانم آیا شما هم بخاطر اهانتی که در غرب بر علیه قرآن انجام گرفت ناراحت شدید یا نه؟
با تشکر

سلام لیکم جمیعا

خرافات

این جماعت که به زیارت امام زمان از لوله آب ترکیده رفتند مردم عامی بودند حال بلوچ گرامی شما در مورد این مولوی نظرتان چیست ؟

ایشان میگوید بی طاقت شدم در روستا نماندم گفتم بییم به شهر که این اتفاق افتاد ( یعنی خداوند به او معجزه ای اینچنینی میخواشته نشان بدهد و دلیل این بی طاقتی مار زیر سنگ بوده ) آنوقت این مطالب خودش توهم انگیز و توهم پرور در میان اهل سنت نیست ؟

آیا از فردای آنروز مستمعین ساده باور بدنبال مار در زیر سنگها نمی گشتند ؟

این مطالب در هر قومی هست و از عوام بر می آید. این مولوی هم هرچند مولوی و تحصیلکرده است ولی این نوع گویش و ادله آوردن خود دلیل بر عوام بودن اوست.

یاحق

نقل قول:

چرا فرا فكني مي كنيد در جواب تايپك ها و عكس هاي اين تايپك

http://www.askdin.com/showthread.php?t=5369

از شما سوالي پرسيده شده است كه چرا اين قبرها هنوز پابرجاست و قبور ائمه را مي خواهيد از بين ببريد؟؟

مگر مزار نداشتن بر روي قبر فقط براي ائمه شيعه است؟؟

علیکم السلام
دوست گرامی بنده کی خواستم مقبره کسی را ویران کنم مگر از جانم سیر شده ام ؟!!!
منظورتان کدام قبر شیعه بوده که بنده مدعی ویران کردم داشته ام؟

عمار;54000 نوشت:
با سلام
جناب آقای بلوچ بوی ضمن سلام سوال از خدمت حضرتعالی داشتم که امیدوارم جواب بدهید
نظر شماها در مورد اهانت به قرآن و آتش زدن آن چیست آیا اهانت به قرآن را حرام و احترام به آنها را واجب می دانید یا نه؟ می خواستم نظرتونو در این مورد بدانم آیا شما هم بخاطر اهانتی که در غرب بر علیه قرآن انجام گرفت ناراحت شدید یا نه؟
با تشکر

سلام علیکم خوب معلوم است مگر مسلمانی هم بوده که ناراحت نشود؟
سوال بعدی شما چیست احتمالا میخواهید بگویید چرا بعضی دولت های عرب با آمریکا در ارتباطند ، درست حدس زدم ؟!!
هر کس در گرو کاریست که انجام داده آیا من دستور به دوستی با آمریکا را صادر کرده ام ضمنا دولت عربستا هیچ ربطی به ملت آن ندارد این دلیل نمی شود که شما همه عرب ها را متهم به این کار کنید زیرا کتاب های زیادی عرب ها بر رد انگلیس و آمریکا چاپ کرده اند.

با تشکر

sajedee;53921 نوشت:

ما ادعیه ی زیادی برای رفع مشکلات و گرفتارها داریم که اگر کسی نزد عالمی برود برای چنین اموری شاید وی را توصیه به خواندن دعایی یا با خود داشتن دعایی کند اما پرمسلم آن دعا برای رفع مشکل و گرفتاری است در کنار تلاش و کوشش ما؛ نه برای بدبخت کردن خانواده ای

نه این که فی المثل کودک بیمار را نزد پزشک نبرند، خانواده ی مشکل دار به مشاور مراجعه نکنند و ... فقط به امید یک دعا! کودک مبتلا به صرع را می گویید جن زده شده، فرد مبتلا به آپاندیست را می گویید جن زده شده و می گذارید جلوی چشمانتان جان دهد، خلاصه نوع بیماری فرقی ندارد همه جن زده شده اند فقط باید برایشان دعا گرفت! کودکی که شب ادرای دارد، فردی که کم خونی دارد، والدینی که به خاطر نسبت فامیلی فرزندان بیمار دارند همه فقط باید یک دعا به گردن بیندازند تا مشکل شان حل شود! دکتر و دوا و درمان جایی بین شما ندارد!

آن وقت بیماری که پزشک آن را جواب کرده و در حرم امام رضا به لطف الهی و به واسطه ی وی شفا یافته کفر است؟!

منتظر پاسخ ام...

جناب بلوچ بوی سوال من دو قسمت داشت، قسمت اول را که منکر شدید! آن هم در روز روشن! حداقل این قسمت را پاسخ دهید.

در ضمن سوالات من در تاپیک بدون تعصب بخوانید نیز بی پاسخ مانده، ممنون می شوم برای من رفع شبهه کنید

baluch boy;54069 نوشت:
سلام علیکم خوب معلوم است مگر مسلمانی هم بوده که ناراحت نشود؟
سوال بعدی شما چیست احتمالا میخواهید بگویید چرا بعضی دولت های عرب با آمریکا در ارتباطند ، درست حدس زدم ؟!!
هر کس در گرو کاریست که انجام داده آیا من دستور به دوستی با آمریکا را صادر کرده ام ضمنا دولت عربستا هیچ ربطی به ملت آن ندارد این دلیل نمی شود که شما همه عرب ها را متهم به این کار کنید زیرا کتاب های زیادی عرب ها بر رد انگلیس و آمریکا چاپ کرده اند.

[=arial]سلام علیکم
نکته اول: اینکه برادر بزرگوار قصد چنین سوالی را ندارم و شما پیش دستی فرمودید .
نکته دوم: در مورد جواب سوال که فرمودید به خاطر اهانت به قرآن ناراحت شدید نشانگر عرق وغیرت اسلامی شماست و بنده از این جهت از حضرتعالی تشکر می کنم اما یک سوال در مورد این احساس ناراحتی شما برایم باقی مانده چرا ناراحت شدید علت ناراحتی شما چه بود ؟
مگر چه اتفاقی افتاد که ناراحت شدید ؟ ممنون میشوم اگر کمی در مورد علت ناراحتی تان به خاطر اهانت به قرآن توضیح بفرمائید
با تشکر منتظرتان هستم

baluch boy;54067 نوشت:
دوست گرامی بنده کی خواستم مقبره کسی را ویران کنم مگر از جانم سیر شده ام ؟!!! منظورتان کدام قبر شیعه بوده که بنده مدعی ویران کردم داشته ام؟

با سلام

اين يك بام و دو هوايي نيست؟؟؟

پس شما مطالبي را مطرح ميكنيد كه اعتقادي به انها نداريد و اين مطالب و اعتقادات را در حد كتاب هاي عبدالوهاب قبول داريد و بس

و خارج از مباحث و كتاب ها به اعمال ديگري معتقديد

زيرا اگر اين مطالبي را كه مي گوييد بدانها معتقد بوديد حتما بايد با خراب كردن و خراب شدن اين مقبره ها هم موافقت مي كرديد

از طرفي اين هم يادتان باشد بهتر است كه:
اعتقاد داشتن به مطلبي غير انجام دادن ان مطلب است

مثلا شيعه معتقد است كه مقبره ساختن بر قبر افراد اشكال ندارد و اين را با صراحت تمام مي گويد و اگر روزي قدرت پيدا كرد بر روي قبر ائمه بقيع هم اين كار را خواهد كرد

ولي ايا اين نفاق نيست كه برخي به وبران كردن مزار قبرها معتقدند ولي وقتي سوال مي شود كه چرا اين اعتقاد را بر روي مزار بزرگان خود پياده نميكيند مثل شما جواب مي دهند وسوال را با عوض كردن سوال و سوال ديكري پرسيدن جواب مي دهند

نقل قول:

سلام علیکم
نکته اول: اینکه برادر بزرگوار قصد چنین سوالی را ندارم و شما پیش دستی فرمودید .
نکته دوم: در مورد جواب سوال که فرمودید به خاطر اهانت به قرآن ناراحت شدید نشانگر عرق وغیرت اسلامی شماست و بنده از این جهت از حضرتعالی تشکر می کنم اما یک سوال در مورد این احساس ناراحتی شما برایم باقی مانده چرا ناراحت شدید علت ناراحتی شما چه بود ؟
مگر چه اتفاقی افتاد که ناراحت شدید ؟ ممنون میشوم اگر کمی در مورد علت ناراحتی تان به خاطر اهانت به قرآن توضیح بفرمائید
با تشکر منتظرتان هستم

علیک سلام و رحمه الله
اولا معذرت می خواهم از جواب پیش دستی که داده بود زیرا بیشتر دوستان این سوال را می پرسند و بنده فکر کردم بازهم همان سوال است.

اما اینکه چرا ناراحت شدم برای قرآن ناراحتی بنده بخاطر حفظ قرآن نبود زیرا خداوند خود از کتابش محافظت می نماید
[=arial][=&quot]([/][=&quot]حجر، 15[/][=&quot] / [/][=&quot]9[/][=&quot])[/][=&quot][/][/]
[=arial][=&quot]«[/][=&quot]ما قرآن را نازل كرديم و ما بطور قطع نگهدار آنيم![/][=&quot]»[/][=&quot].[/][/]
ناراحتی بنده به بی غیرتی مسلمانان بود زیرا یهود و مسیحیان جلوه نما هر روزه به اسلام توهین می کنند روزی کاریکاتور پیامبر اسلام را می کشند و روزی به قرآن توهین می کنند و روزی به مقدسات دین ما ، ولی واکنش مسلمانان چه بود ما مسلمانان جز ادعا چیزی نداریم ، زیرا نمی دانیم اسلام با دادن چه خون هایی و با تلاش چه مردمانی به ما رسید حال کسانی که با جان و خون خود اسلام و قرآن را به ما عرضه کردند ما قدر آن را نمی دانیم.
حتی قرآن ماه ها در خانه ها می ماند بدون اینکه کسی روی قرآن را باز نماید و سخنانی را که خالق ما به گفته بخواند و گوش فرا دهد به هدایت آن به رحمت آن و هزاران خاصیت ناب قرآن.
ولی خود ما از همه بی عرضه تر هستیم به قول معرف اول باید خودمان را اصلاح کنیم بعد به دیگر مسلمانان ایراد بگیریم.

امیدوارم پاسخ شما را داده باشم

با تشکر

با سلام
برادر بزرگوار روزانه هزاران تن کاغذ و زباله در سراسر این دنیا به آتش کشیده می شود و در زباله دانیها می سوزند یا در کارخانجات به خمیر کاغذ تبدیل می شوند کاغذی که این قرآن نیز از جنس همان کاغذ است پس چرا هر روز به خاطر بی احترامی به این کاغذها ناراحت نمی شوید؟ بفرمائید فرق این کاغذ با کاغذی که در آن قرآن چاپ شده پیست؟
چرا به خاطر بی احترامی به چند ورق کاغذ ناراحت می شوید؟
آیا احترام به این کاغذ شرک نیست ؟
بوسیدن جلد قرآن که از چرم و کارتون معمولی است شرک نیست؟
چرا قرآن را می بوسید و به آن احترام می گذارید؟
ودر مقابل اهانت به آن ناراحت می شوید؟
آیا جز این است که این کاغذ به خاطر اینکه آیات خداوند متعال در آن چاپ شده قداست پیدا کرده ؟
حال با توجا به این مسائل چند سوال دیگر از حضرتعالی دارم که امیدوارم با تامل و انصاف و تفکر جوواب دهید
آیا رسول الله قرآن ناطق نیست ؟ ماینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی
آیا رسول الله به اندازه قرآن ارزش واحترام ندارد؟
پس چرا بوسیدن قران شرک نیست چرا بوسیدن چرم قرآن شرک نیست ولی بوسیدن ضریحی که جسم مطهر رسول الله را در خود جای داده شرک است؟
امیدوارم مصداق این آیه نباشیم که تومنون ببعض و تکفرون ببعض
فرق بین پیامبر و قرآن چیست که احترام وبوسین جلد قرآن خوب است بوسیدن ضریح رسول الله (قرآن ناطق) شرک است
و اصولا وقتی قرآن را می بو سید و به آن احترام می گذارید جلد قرآن را می بوسید یا به خاطر ارزش نهادن به محتوای قرآن آن را می بوسید ؟
چرا هیچ وقت پشت به قرآن نمی نشینید اما ماموران وبزرگانتان همیشه پشت به مرقد رسول الله می نشینند ؟
در صورت امکان علت این تبعیض را برایمان توضیح دهید
با تشکر

نقل قول:
عمار;54350 نوشت:
با سلام
برادر بزرگوار روزانه هزاران تن کاغذ و زباله در سراسر این دنیا به آتش کشیده می شود و در زباله دانیها می سوزند یا در کارخانجات به خمیر کاغذ تبدیل می شوند کاغذی که این قرآن نیز از جنس همان کاغذ است پس چرا هر روز به خاطر بی احترامی به این کاغذها ناراحت نمی شوید؟ بفرمائید فرق این کاغذ با کاغذی که در آن قرآن چاپ شده پیست؟

سلام علیکم
فرق این کاغذ با آ ن کاغذ این است که کلامات مقدس الله روی آن درج گردیده و صفحات قرآن را نمی توان با کاغذ معمولی مقایسه نمود

نقل قول:
چرا به خاطر بی احترامی به چند ورق کاغذ ناراحت می شوید؟

شاید شما آن را چند ورق کاغذ می پندارید ولی برای ما به اندازه دنیا و تمام اجزای روی آن ارزش دارد

نقل قول:
آیا احترام به این کاغذ شرک نیست ؟

احترام به کاغذ نه ، به کلام الله شما خودتان ماشالله کارشناس قرآن هستید باید بدانید که قرآن مخلوق نیست

نقل قول:
بوسیدن جلد قرآن که از چرم و کارتون معمولی است شرک نیست؟

بوسیدن جلد قرآن جائز نیست ولی بوسیدن آیات مانعی ندارد در ضمن بوسه به منظور کاغذ نیست به منظور آیات است

نقل قول:
چرا قرآن را می بوسید و به آن احترام می گذارید؟

زیرا کلام الله و راه راست است

نقل قول:
ودر مقابل اهانت به آن ناراحت می شوید؟

چرا نشویم هر مسلمانی نشود مسلمانی کامل نیست

نقل قول:
آیا جز این است که این کاغذ به خاطر اینکه آیات خداوند متعال در آن چاپ شده قداست پیدا کرده ؟

مقدس ان کاغذ ها نیست ، اصل آیات روی آن است

نقل قول:
حال با توجا به این مسائل چند سوال دیگر از حضرتعالی دارم که امیدوارم با تامل و انصاف و تفکر جوواب دهید

چشم

نقل قول:
آیا رسول الله قرآن ناطق نیست ؟ ماینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی
آیا رسول الله به اندازه قرآن ارزش واحترام ندارد؟

چرا رسول الله خیلی هم ارزش دارد اما رسول الله نه قبر رسول الله

نقل قول:
پس چرا بوسیدن قران شرک نیست چرا بوسیدن چرم قرآن شرک نیست ولی بوسیدن ضریحی که جسم مطهر رسول الله را در خود جای داده شرک است؟

بوسیدن حرم پیامبر به خودی خود شرک نیست که بدعت است، آنوقت شرك ميشود كه شما از آنها، به بهانه اینکه مقدسند، حاجت بخواهید یا آنها را ضرر زننده و نفع دهنده بدانید، یعنی مثل اعراب زمان جاهلی که مجسمه لات و یا عزی یا هبل را مرتبط به ارواح افراد مقدس دانسته و این مجسمه ها را فایده دهنده و ضرر زننده و مقدس میدانستند و آنها را لمس میکردند و میبوسیدند و از سنگ و آهن برکت میخواستند.


نقل قول:
و اصولا وقتی قرآن را می بو سید و به آن احترام می گذارید جلد قرآن را می بوسید یا به خاطر ارزش نهادن به محتوای قرآن آن را می بوسید ؟

قبلا پاسخ دادم

نقل قول:
چرا هیچ وقت پشت به قرآن نمی نشینید اما ماموران وبزرگانتان همیشه پشت به مرقد رسول الله می نشینند ؟

پشت به قرآن نمی شینیم و پشت به انسان هم نمی شینیم و پشت به پیامبر هم نمی شینیم

اما اینکه مگر مقبره پیامبر زنده است و مقبره از ما شکایت میکند که چرا پشت به من نشسته ای یا مگر استغفرالله بت پیامبر است که اینقدر برای شما ارزشمند است
و اما سوالی از شما ، علاقه شما به مقبره و قبور چیست؟! زیرا تمام افراد و دوستان شیعه در سایت فقط از قبر حرف میزنند حرم مقدس فلانی حرم مقدس عبد المجید وحرم مقدس تقی و نقی وووو این قبور برای شما چه تقدسی دارد تمام فکر و ذکر شما قبر شده و از خدا سخنی نیست آیا برای شما قبر یک فرد از آیات قرآن مقدس تر است که چنین سوالاتی پرسیدید قرآن را کاغذ های بیهوده می دانید و آنقدر برای مقبره ها شرف و مقام بالا می دارید

نقل قول:
در صورت امکان علت این تبعیض را برایمان توضیح دهید

هیچ تبعیضی وجود ندارد
«الأحزاب/21»
«مسلما برای شما زندگی رسول خدا سرمشق خوبی است»

با تشکر

با سلام
برادربزرگوار مطالبی که می فرمایید نظر شخصی خودتان است که برای اینکه در جواب نمانید ابراز می کنید یا نظر و عقیده و عمل مکتب و اعتقاد مکتبیتان است
فرمودید بوسیدن قرآن جائز نیست و ما قرآن را نمی بوسیم ولی ما بارها این کار را از بزرگانتان مشاهده کرده ایم و برای اولین بار است که این فتوا را از شما می شنویم می توانید منبع این فتوا را از منابع معتبر خودتان برایمان ذکر کنید
مطلب دوم فرمودید خورده گرفتید به بنده که خودتان کارشناس هستید و چرا این سوالات را پرسیدید این سوالات ابراز نظر بنده نبود بنده به این طریق خواستم حضرتعالی نظرتان را بفرمائید و گر نه ما نیز احترام به قرآن را واجب و اهانت به آن را حرام می دانیم
مطلب سوم فرمودید جلد قرآن را نمی بوسید آیات آن را می بوسید و به آیات آن احترام می گذارید ولی به هر حال کاغذ را می بوسید و ما که شما را از دور در حال بوسیدن قرآن می بینیم می توانیم چنین فکر کنیم که شما قرآن را می بوسبد (چنانچه شما در مورد ما چنین قضاوت می کنید و می گویید بوسیدن ضریح اشکال دارد ولی در حالی که ما آهن و تخته را نمی بوسیم ) چطور شد وقتی شما می بوسید آیات را می بوسید نه کاغذ را نه جوهر آیات را ولی وقتی ما می بوسیم آهن را زیارت می کنیم نه صاحب قبر را ای کاش در مورد کار ما نیز مثل بوسیدن خودتان قضاوت کنید و بوسیدن ضریح را به حساب احترام به صاحب قبر بگذارید
بوسید روزی مجنون پای سگی خلق گفتند این چه بود گفت این سگ روزی کوی لیلی رفته بود
فرمودید پشت به آدم و پیامبر نمی کنید حال این گفته شما را قبول کنیم یا عمل بزرگانتان کنار حرم رسول الله را نمی دانم مسجدالنبی تشریف بردی یا نه ولی بنده این عمل را بارها و بارها به چشمان خودم از هم کیشی هایتان مشاهده کردم

baluch boy;54443 نوشت:
شت به قرآن نمی شینیم و پشت به انسان هم نمی شینیم و پشت به پیامبر هم نمی شینیم اما اینکه مگر مقبره پیامبر زنده است و مقبره از ما شکایت میکند که چرا پشت به من نشسته ای یا مگر استغفرالله بت پیامبر است که اینقدر برای شما ارزشمند است و اما سوالی از شما ، علاقه شما به مقبره و قبور چیست؟! زیرا تمام افراد و دوستان شیعه در سایت فقط از قبر حرف میزنند حرم مقدس فلانی حرم مقدس عبد المجید وحرم مقدس تقی و نقی وووو این قبور برای شما چه تقدسی دارد تمام فکر و ذکر شما قبر شده و از خدا سخنی نیست آیا برای شما قبر یک فرد از آیات قرآن مقدس تر است که چنین سوالاتی پرسیدید قرآن را کاغذ های بیهوده می دانید و آنقدر برای مقبره ها شرف و مقام بالا می دارید

با سلام
در مورد مطلب اولتان آیا به نظرتان بین مرده و زنده پیامبر فرقی وجود دارد ؟ پس این آیه را از قرآن حذف کنیم که چون دیگر پیامبر در میان ما نیست این آیه هم اهمیتی ندارد یا ایها الذین آمنوا لاتقدموا بین یدی الله و رسوله (سوره حجرات) آیا به نظر شما حال که پیامبر از دنیا رفته و به قول شما ما را نمی بیند و از ما شکایت نمی کند احترامش واجب نیست؟ و این آیه فقط مخصوص زمانی بود که پیامبر زنده بود و مارا می دید؟ نگویید که منظورتان این نبود چون مطلبتان معنایی غیر از این ندارد و مفهوم کلامتان این را می رساند.
اما در مورد قسمت دوم حرفتان باید گفت که ما نیز مثل شما همان طور که فرمودید کاغذ قرآن برایتان مهم نیست بلکه آیات آن را می بوسید اعتقادی به تقدس آهن و خاک و گل و سنگ نداریم بلکه قصدمان صاحب قبر است و به خود قبر هیچ علاقه ای نداریم که اگر به خود قبر علاقه داشتیم دیگر پا نمی شدیم از ایران مثلا برویم عراق چون تو خود ایران میلیونها قبر وجود دارد و همان قبر را زیارت می کردیم بلکه صاحب قبر ارزشمند است که آیه ای از آیات الهی است و شما نیز آیات الهی را می بوسید درست نیست؟
ثانیا خیلی کم لطفی فرمودید که پیامبر را تشبیه به لات و عزی کردید ای کاش به خودتان زحمت می دادید و از بی سواد ترین شیعه هم می پرسیدید در جواب می شنیدید که بتها را لعن می کنند و از آنها تبری می جویند و پیامبر را بت نمی دانند ما به پیامبری احترام می گذاریم که فرستاده خدا و وسیله هدایت الهی است چنانچه قرآن وسیله هدایت الهی است پیامبر همان قرآن ناطق است.
ما به پیامبر اعتقاد نداریم کهاز آیات الهی و قرآن جداست بلکه پیامبر را به خاطر اینکه در کنار قرآن و با قرآن و حامل قرآن است دوست داریم وگر نه نه پیامبر را دیدهایم نه نسبتی با ایشان داریم و نه چیزی از ایشان به ما رسیده ( لطفا حرف در دهانمان نگذارید) ای کاش کمی به این حدیث عمل می کردید که فرمود ضع امر اخیک علی احسنه در مورد کارهای برادرتان حسن ظن داشته باشید

نقل قول:
فرمودید بوسیدن قرآن جائز نیست و ما قرآن را نمی بوسیم ولی ما بارها این کار را از بزرگانتان مشاهده کرده ایم و برای اولین بار است که این فتوا را از شما می شنویم می توانید منبع این فتوا را از منابع معتبر خودتان برایمان ذکر کنید


سلام علیکم ورحمه الله و برکات
بنده نفرمودم بوسیدن قرآن جائز نیست گفتم بوسیدن جلد قرآن جائز نیست - باید متن ها را با حوصله میخواندید

نقل قول:
مطلب دوم فرمودید خورده گرفتید به بنده که خودتان کارشناس هستید و چرا این سوالات را پرسیدید این سوالات ابراز نظر بنده نبود بنده به این طریق خواستم حضرتعالی نظرتان را بفرمائید و گر نه ما نیز احترام به قرآن را واجب و اهانت به آن را حرام می دانیم


باز هم نه ، گفته بودم شما کارشناسید باید بدانید که قرآن مخلوق نیست ، نگفته بودم چرا این سوالات را می پرسید - زیرا سوال پرسیدن عیب نیست

نقل قول:
مطلب سوم فرمودید جلد قرآن را نمی بوسید آیات آن را می بوسید و به آیات آن احترام می گذارید ولی به هر حال کاغذ را می بوسید و ما که شما را از دور در حال بوسیدن قرآن می بینیم می توانیم چنین فکر کنیم که شما قرآن را می بوسبد (چنانچه شما در مورد ما چنین قضاوت می کنید و می گویید بوسیدن ضریح اشکال دارد ولی در حالی که ما آهن و تخته را نمی بوسیم ) چطور شد وقتی شما می بوسید آیات را می بوسید نه کاغذ را نه جوهر آیات را ولی وقتی ما می بوسیم آهن را زیارت می کنیم نه صاحب قبر را ای کاش در مورد کار ما نیز مثل بوسیدن خودتان قضاوت کنید و بوسیدن ضریح را به حساب احترام به صاحب قبر بگذارید .

اولا باید بازگردید کمی عقب زیرا باز هم تکرار می کنم قرآن کریم مخلوق نیست
دوم پیامبر فوت کرده است آیا با بوسید قبر پیامبر ، پیامبر متوجه احترامتان می شود؟!! آیا بوسیدن مقبره کسی نشان از احترام به اوست؟!!
(وَمَا یسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ)19
این مطلبی که بیان فرمودید کاملا تناقض دارند.

نقل قول:
فرمودید پشت به آدم و پیامبر نمی کنید حال این گفته شما را قبول کنیم یا عمل بزرگانتان کنار حرم رسول الله را نمی دانم مسجدالنبی تشریف بردی یا نه ولی بنده این عمل را بارها و بارها به چشمان خودم از هم کیشی هایتان مشاهده کردم

باید مطالب بنده را با دقت می خواندید لطفا یکبار دیگر مطالب را مرور کنید
نشستن پشت به حرم پیامبر؟!! گفتم حرم پیامبر هیچ ربطی به پیامبر ص ندارد ؛ اگر شما به قبر ستانی بروید روی هر قبری بنشیدنید چند قبر پشت سر شماست آیا این نشان از بی احترامی شما به صاحبان آن قبر هستند؟؟؟
« وَمَا یسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یسْمِعُ مَنْ یشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ» سوره فاطر/22
وخداوند به پیامبر می فرماید نمی توانی به مردگان بشنوانی و مرده گان با زندگان برابر نیستند.
همانگونه که می بینید مردگان با زندگان یکسان نیستند.

نقل قول:
در مورد مطلب اولتان آیا به نظرتان بین مرده و زنده پیامبر فرقی وجود دارد ؟ پس این آیه را از قرآن حذف کنیم که چون دیگر پیامبر در میان ما نیست این آیه هم اهمیتی ندارد یا ایها الذین آمنوا لاتقدموا بین یدی الله و رسوله (سوره حجرات) آیا به نظر شما حال که پیامبر از دنیا رفته و به قول شما ما را نمی بیند و از ما شکایت نمی کند احترامش واجب نیست؟ و این آیه فقط مخصوص زمانی بود که پیامبر زنده بود و مارا می دید؟ نگویید که منظورتان این نبود چون مطلبتان معنایی غیر از این ندارد و مفهوم کلامتان این را می رساند.

اگر بخواهید از این آیه استدلال نمائید پس خیلی چیز های دیگر را هم باید قبول کرد مثلا اعراب جاهل آن زمان هنوز زنده هستند( فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ 13/فصلت) و آیه های زیادی اینچنینی؛
کاملا درست است بین مرده و زنده پیامبر خیلی هم فرق دارد. همانطور که قبلا بیان کردم « وَمَا یسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ»
همانگونه که (وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ)20 تاریکی و نور مساوی نیتند و(وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ) همانگونه سایه و باد داغ و سوزان مساوی نیستند
این قرآن است که کور و بینا و سایه و آفتاب و تاریکی و روشنایی و مرده و زنده را برابر نمیداند
این قرآن است که به پیامبر میگوید تو نمیتوانی به مرده سخنی را بفهمانی، یک سال هم سخنرانی کنی مرده چیزی از گفته هایت را درک نمیکند.
و می فرماید:
الزمر
[.38] وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ
[.38] و اگر از آنها بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده؟» حتما مى‏گويند:«خدا!» بگو: «آيا هيچ درباره معبودانى كه غير از خدا مى‏خوانيد انديشه مى‏كنيد كه اگر خدا زيانى براى من بخواهد، آيا آنها مى‏توانند گزند او را برطرف سازند؟! و يا اگر رحمتى براى من بخواهد، آيا آنها مى‏توانند جلو رحمت او را بگيرند؟!» بگو: «خدا مرا كافى است; و همه متوكلان تنها بر او توكل مى‏كنند!»
معلوم می شود که کافران آن زمان به الله اعتقاد داشته اند ، اما به بت های خود توکل می کردند.
غافر
[.65] هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
[.65] زنده (واقعى) اوست; معبودى جز او نيست; پس او را بخوانيد در حالى كه دين خود را براى او خالص كرده‏ايد! ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است!

نقل قول:
ما در مورد قسمت دوم حرفتان باید گفت که ما نیز مثل شما همان طور که فرمودید کاغذ قرآن برایتان مهم نیست بلکه آیات آن را می بوسید اعتقادی به تقدس آهن و خاک و گل و سنگ نداریم بلکه قصدمان صاحب قبر است و به خود قبر هیچ علاقه ای نداریم که اگر به خود قبر علاقه داشتیم دیگر پا نمی شدیم از ایران مثلا برویم عراق چون تو خود ایران میلیونها قبر وجود دارد و همان قبر را زیارت می کردیم بلکه صاحب قبر ارزشمند است که آیه ای از آیات الهی است و شما نیز آیات الهی را می بوسید درست نیست؟

پس تکلیف 1500000 مرقدی که زیرشان پوچ ست چیست؟ چرا شما به آنها متوسل می شوید هزاران امامزاده که زیرشان کسی دفن نیست آیا زیرا آنها به چکسی ابراز احترام می نمائید.
بنده خود شاهد بوده در روستایی که قبر هیچ کس در آن نبوده دو عدد امامزاده احداث کرده اند - و غیر از این هزاران زیارت حضرت ابوالفضل در بیاباها روستا ها حتی لب مرز افغانستان همین چندسال پیش زیارتی زدند ووو آیا زیر همه اینها حضرت ابوالفضل دفن شده است؟!!!!
و بارگاهی که در مزار افغانستان برای حضرت علی ساخته اند و هزاران نفر سالیانه به زیارت آن میروند- حضرت علی ع چند جا دفن شده است؟؟
از مقبره های تو خالی به چکسی متوسل می شوید؟؟؟؟

مگر اینکه ادعا داشته باشید حضرت ابوالفضل همه ما را می بیند و بر جهان تسلط دارد؛ که این کلمه ای شرک آمیز است که از دهان ده ها نفر شنیده ام.
چنین صفاتی تنها مطعلق به خدای یگانه است كسی‌ این ‌صفات ‌را به ‌موجودی ‌غیر از خدا نسبت‌ دهد، مشرك ‌است‌ و به ‌عبارت ‌دیگر، كسی‌كه ‌به ‌غیر خدا ـ آگاهانه‌ و یا از روی‌ ندانستن‌ـ متوسّل‌شود، دچار شرك‌ شده‌است‌! قرآن‌ بیان‌می‌كند كه‌توسّل‌ به ‌غیر خدا، یك‌ نوع ‌انحراف‌ عقیدتی ‌و فكری ‌از صراط‌ مستقیم‌، و شرك ‌به ‌خداوند ـ متعال‌ـ می‌باشد. چنانچه‌می‌فرماید: [ وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَی‌' صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ] ﴿آل عمران: ١٠١﴾ [ و هر كس‌(در تمام‌كارها) به‌خدا متوسّل‌شود، بیگمان‌ به ‌راه ‌راست‌ و مستقیم ‌رهنمود شده‌است‌]
[ إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَ أَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمـُؤْمِنِینَ] ﴿النساء: ١٤٦﴾ [ مگر كسانی‌كه‌ توبه‌كنند و برگردند و به ‌اصلاح ‌خویش‌ بپردازند و به ‌خدا متوسّل‌شوند و آیین‌خویش‌را خالصانه ‌از آنِ خدا كنند (و فقط‌ و فقط‌ او را بپرستند و به ‌فریاد خوانند)، پس‌آنان ‌از زمرة ‌مؤمنان‌ خواهند بود ]
] فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَیَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا[ (النساء:175) [ كسانی‌كه ‌به ‌خدا ایمان ‌بیاورند و به ‌او متوسّل‌شوند، ایشان ‌را به ‌رحمت ‌و فضل‌عظیم ‌وارد خواهد ساخت‌، و در راه‌ راست‌ و مستقیمی‌ به ‌سوی‌خود رهنمودشان ‌خواهد كرد ]
] وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِیرُ[ ﴿الحج: ٧٨﴾... [ و به ‌خدا متوسّل‌شوید كه ‌او تنها سرپرست‌ و یاور شماست‌، و چه ‌سرور و یاور نیك‌ و چه‌كمك‌كنندة‌خوبی‌است‌! ]


نقل قول:
ثانیا خیلی کم لطفی فرمودید که پیامبر را تشبیه به لات و عزی کردید ای کاش به خودتان زحمت می دادید و از بی سواد ترین شیعه هم می پرسیدید در جواب می شنیدید که بتها را لعن می کنند و از آنها تبری می جویند و پیامبر را بت نمی دانند ما به پیامبری احترام می گذاریم که فرستاده خدا و وسیله هدایت الهی است چنانچه قرآن وسیله هدایت الهی است پیامبر همان قرآن ناطق است.


باز هم خیر ، بنده پیامبر را تشبیه به بتها نکردم - گفتم کسانی که قبر پیامبر را همچون بت ها زمان جاهلیت میدانند.

نقل قول:
ما به پیامبر اعتقاد نداریم کهاز آیات الهی و قرآن جداست بلکه پیامبر را به خاطر اینکه در کنار قرآن و با قرآن و حامل قرآن است دوست داریم وگر نه نه پیامبر را دیدهایم نه نسبتی با ایشان داریم و نه چیزی از ایشان به ما رسیده ( لطفا حرف در دهانمان نگذارید) ای کاش کمی به این حدیث عمل می کردید که فرمود ضع امر اخیک علی احسنه در مورد کارهای برادرتان حسن ظن داشته باشید.


منظورتان از اینکه به پیامبر اعتقاد نداریم چیست؟!!
اما اینکه چیزی از ایشان به ما نرسیده این سخن کم لطفی است نه سخن بنده- چگونه منکر می شوید که چیزی از پیامبر به شما نرسیده!!!
اما سخنی دیگر شما میگویید پیامبر را به خاطر اینکه در کنار قرآن و با قرآن و حامل قرآن است دوست داریم - پس چرا برای تقرب به الله از همین کتاب استفاده نمی کنید چگونه است که پیامبر را بخاطر این کتاب می شناسید و دوست دارید ولی برای عبادت الله و نزدیکی با او از پیامبر استفاده می کنید.

به این چند سوال لطفا پاسخ دهید
1- شما قبول دارید که الله از تمام موجودات شنواتر ، بیناتر ، آگاه تر ، مهربانتر و... است؟ اگر اینگونه است چرا برای او واسطه میگیرید؟ او که از رگ گردن به ما نزدیکتر است؟
2- آیا دعا کردن یک نوع عبادت است یا نه؟؟! اگر اینگونه است عبادت مگر تنها برای الله نیست؟!!
3-آیا خدا اراده ای کند کسی می تواند اراده خداوند را تغییر دهد چناچه پیامبر و انبیاء و ائمه باشد؟!

این سوال ها را شاید بارها شنیده باشید و پاسخ دادن به آنها آسان است ولی میخواهم موضوعی را باز کنم.
با اینکه در سوره زمر این سوالات واضح پاسخ داده شده اند
هر که منظور خود از غیر خدا می طلبد / او گدایی است که حاجت ز گدا می طلبد
زهر است عطای خلق هر چند که دوا باشد / حاجت زکه می خواهی آنجا که خدا باشد؟

با تشکر از کارشناس محترم سایت.

به نام خداوند مهربان

سلام بر همه دوستان علی الخصوص عمار و بلوچ بوی گرامی


یک انتقاد :

baluch boy;54947 نوشت:

به این چند سوال لطفا پاسخ دهید
1- شما قبول دارید که الله از تمام موجودات شنواتر ، بیناتر ، آگاه تر ، مهربانتر و... است؟ اگر اینگونه است چرا برای او واسطه میگیرید؟ او که از رگ گردن به ما نزدیکتر است؟
2- آیا دعا کردن یک نوع عبادت است یا نه؟؟! اگر اینگونه است عبادت مگر تنها برای الله نیست؟!!
3-آیا خدا اراده ای کند کسی می تواند اراده خداوند را تغییر دهد چناچه پیامبر و انبیاء و ائمه باشد؟!



لطفاً از دوست خوبمان بلوچ بوی بخواهید موضعشان را در مورد توسل مشخص نمایند ، زیرا دوستان اهل سنت گاهی میگویند که توسل به اموات شرک است و گاهی سوالاتی طرح میکنند که حاکی از این است که کلاً توسل شرک است !

مسلماً خداوند بینا و شنواست و عقول از احصاء صفات او ناتوان ! اما این سوال چه ربطی به توسل دارد که ما بخواهیم تیشه به ریشه توسل بزنیم ؟؟؟

خواهش میکنم پیش از هر صحبتی جایگاه دوستان بصورت کاملاً شفاف بیان بشه تا ما بدونیم با چه تفکری مواجه هستیم !

البته بنده در ادامه صحبت ها دخالت نخواهم داشت و تنها شاهد این گفتگو خواهم بود .

برای همه دوستان آرزوی توفیق روزافزون دارم .

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

baluch boy;54947 نوشت:
بنده نفرمودم بوسیدن قرآن جائز نیست گفتم بوسیدن جلد قرآن جائز نیست

هردم از این باغ بری می رسد ...

باتشکر - یاعلی

baluch boy;54947 نوشت:
بنده نفرمودم بوسیدن قرآن جائز نیست گفتم بوسیدن جلد قرآن جائز نیست - باید متن ها را با حوصله میخواندید

با سلام لطفا برای همین مطلب هم منبعی بفرمایید تا بدانیم این نظر شخصی حضرتعالی برای فرار از جواب دادن است یا در کتب معتبر و سابقتان نیز این فتوا وجود دارد ممنون میشم اگه منبع معتبر و قدیمی بدید

baluch boy;54947 نوشت:
دوم پیامبر فوت کرده است آیا با بوسید قبر پیامبر ، پیامبر متوجه احترامتان می شود؟!! آیا بوسیدن مقبره کسی نشان از احترام به اوست؟!!

اما در مورد این سوالتان ما بالاخره نفهمیدیم شما قائلید به اینکه بین مرده و زنده پیامبر فرق هست یا نه مرده پیامبر هم مثل سایر مردگان است اما محض اطلاع حضرتعالی حدیثی را از منابع خودتان ذکر می کنم که از باب مشت نمونه خروار است می باشد من دو حدیث از دو منبع خودتان ذکر می کنم بعد از مطالعه این دو حدیث شما فقط تعداد بگویید تا احادیثی اینچنینی نقل کنم ببینید چقدر در منابع خودتان از این دست احادیث وجود دارد
1- عایشه نقل می كند پیامبر اکرم(ص) هر شبی که نوبت من بود در آخر آن شب به زیارت اهل بقیع می رفت (مستدرک حاکم، ج1، ص 533)
2- پیامبر گرامی اسلامی در حدیثی فرمودند هر کس حج انجام دهد و آنگاه بعد از وفاتم به زیارت قبر من بیاید مانن کسی است که مرا در حال حیات زیارت کرده است ( سنن دار قطنی، ج2، ص 278، ح 192)
و دهها حدیث از این دست که بنده به خاطر اختصار از ذکر آنها پرهیز می کنم که در صورت در خواست حضرتعال می توانم ذکر کنم چنانچه در تایپیکهای دیگر ذکر شده است ولی به شرطی که مثل آیات و احادیثی که در فضیلت و مقام امیر المومنین علی (ع) بود و همه آنها را با جعل یک حدیث کنار گذاشتید
اما از این دسته از روایات سه چیز را می توان فهمید
1- زنده پیامبر با مرده ایشان هیچ تفاوتی ندار
2- پیامبر خود به زیارت قبور می رفتند حال چطور است که دیگران را نهی کرده اند گرچه حدیث دوم ترغیب بر زیارت قبر ایشان بعد از وفاتشان را دارد و در حدیثی دیگر فرمودند هرکس حج بیاید ولی به زیارت قبر من نیاید بر من ظلم کرده
3- بر خلاف نظر حضرتعالی قبر پیامبر و حرم ایشان ربط به خودشان دارد و قبر و حرم منتسب به ایشان و دارای مقام است چون که جسم پیامبر را در خود جای داده همچنانچه کاغذ قرآن آیات قران را در خود جای داده و بدین وسیله تقدس یافته

baluch boy;54947 نوشت:
بنده خود شاهد بوده در روستایی که قبر هیچ کس در آن نبوده دو عدد امامزاده احداث کرده اند - و غیر از این هزاران زیارت حضرت ابوالفضل در بیاباها روستا ها حتی لب مرز افغانستان همین چندسال پیش زیارتی زدند ووو آیا زیر همه اینها حضرت ابوالفضل دفن شده است؟!!!! و بارگاهی که در مزار افغانستان برای حضرت علی ساخته اند و هزاران نفر سالیانه به زیارت آن میروند- حضرت علی ع چند جا دفن شده است؟؟

مایک حضرت ابوالفضل داریم و آنهم در کربلا مدفون است و یک امام علی که آن هم در نجف مدفون است و دیگر هیچ جایی قبر نداریم آنچه شما فرمودید حسینیه میزنند نه قبر و امامزاده ولی اگر هم به قصد امامزاده باشد ما نیز قبول نداریم ولی قطعا شاید برداشت و شنیدن شما شاید اشتباه بوده و بین حسینیه و امامزاده اشتباه کردید

baluch boy;54947 نوشت:
منظورتان از اینکه به پیامبر اعتقاد نداریم چیست؟!! اما اینکه چیزی از ایشان به ما نرسیده این سخن کم لطفی است نه سخن بنده- چگونه منکر می شوید که چیزی از پیامبر به شما نرسیده!!! اما سخنی دیگر شما میگویید پیامبر را به خاطر اینکه در کنار قرآن و با قرآن و حامل قرآن است دوست داریم - پس چرا برای تقرب به الله از همین کتاب استفاده نمی کنید چگونه است که پیامبر را بخاطر این کتاب می شناسید و دوست دارید ولی برای عبادت الله و نزدیکی با او از پیامبر استفاده می کنید.

با سلام
اولا بنده نگفتم به پیامبر اعتقاد نداریم ای کاش شما نیز متن بنده را با دقت می خواندید بنده گفتم به پیامبر که جدای از خداو مفارق از قرآن و آیات الهی باشد اعتقاد نداریم تا شما ما را متهم به شرک کنید حرف بنده این بود که ما به پیامبر که الهی است اعتقاد داریم و اگر این ویژگی را نداشت ما اعتقادی نداریم

ثانیا اینکه گفتم چیزی از پیامبر به ما نرسید منظور امور مادی است و این مطلب نیز در اثبات مطلب قبلی بوده و دلیل اخلاص ما در اعتقاد به پیامبر استچون با اینکه ایشان را ندیده و هیچ سود مادی (علی الظاهر) از ایشان به ما نرسیده ولی چون خدایی است به ایشان اعتقاد داریم خواهشا روی کلمه علی الظاهر دقت کنید بعد نگویید که شما می گویید چیزی از پیامبر به ما نرسیده

ثالثا بنده از شما خواهش کردم که از نزد خودت حرف درست کرده و به ما نسبت ندهید شما از کجا می گویید که ما برای تقرب به الله از قرآن استفاده نمی کنیم این تهمت و افترائی بس بزرگ و نارواست که امیدوار خداوند متعال توفیق توبه از این گناه بزرگ را از حضرتعالی دریغ نورزد ای کاش کمی به احادیثی که از ائمه در مورد قرائت قرآن عمل به قرآن تدبر در قرآن هدایت به وسیله قرآن نقل شده رجوع می کردی یا لااقل به کلمات علمائ مذهب شیعی مراجعه میکردید و اگر فرصت این کار را هم نداشتید به بیانات رهبر معظم انقلاب که همیشه از صدا و سیما نقل می شود وبه این امر مهم ترغیب می کردن گوش می دادید و این تهمت بزرگ را نمی زدی

رابعا ما اگر توسل به پیامبر میکنم این به معنی بریدن از کتاب خدا نیست بلکه به این خاطر است که پیامبر را قرآن ناطق میدانیم چنانچه کتاب الله قرآن صامت است ما به استناد این آیه به کلمات پیامبر و به وجود پیامبر توسل می جوییم که فرمود وما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ( هر چه پیامب می گوید وح است و پیامبر از روی هوی وهوس صحبت نمی کند)

baluch boy;54947 نوشت:
1- شما قبول دارید که الله از تمام موجودات شنواتر ، بیناتر ، آگاه تر ، مهربانتر و... است؟ اگر اینگونه است چرا برای او واسطه میگیرید؟ او که از رگ گردن به ما نزدیکتر است؟ 2- آیا دعا کردن یک نوع عبادت است یا نه؟؟! اگر اینگونه است عبادت مگر تنها برای الله نیست؟!! 3-آیا خدا اراده ای کند کسی می تواند اراده خداوند را تغییر دهد چناچه پیامبر و انبیاء و ائمه باشد؟!

1- ما نیز معتقدیم که الله از تمام موجودات شنواتر ، بیناتر ، آگاه تر ، مهربانتر و... است و توسل ما از این باب است که فرزندان یعقوب وقتی به پدرشان گفتند یا بانا استغفر لن ( پدر جان برای ما از خداوند طلب توب و ببخش بنما ) حضذت یعقوب مثل شما نفرمود بروید و خودتان استغفار کنید بلکه فرمدند باشد برای شما استغفار می کنم سوف استغفر لکم ما چون پیامبر و ائمه را وجیه عند الله می دانیم مثل فرزندان یعقوب متوسل به پدر معصوم خود می شویم و به این آیه عمل می کنیم که و ابتغوا الیه الوسیله و دهها دلیل دیگر پس خلاصه اینکه منکر قدرت خدا شنوایی خدا و دیگر صفات خدا نیستیم
2- از جواب سوال قبلی فکر کنم روشن شده باشد که ما در دعا فقط محضر خداوند دعا می کنم نه ائمه یا پیامبر
3- ارده خداوند به هیچ وجه قابل تغییر نیست و هیچ کس نمی تواند ارده الهی را تغییر دهد و با راده خداوند مخالفت کند ما نیز چنین ادعایی نداریم برای چندمین بار خواهش می کنم اعتقادات و برداشتهای خودتان را به ما نچسبانید ما چنین اعتقادی نداریم و هیچ وقت نگفتیم که اراده پیامبر و ائمه در کنا ارده الهی است ارده اهل بیت در عرض ارده خداوند متعال بوده و هیچ وقت اراده ای خلاف اراده خداوند نمی کنند

نقل قول:
با سلام لطفا برای همین مطلب هم منبعی بفرمایید تا بدانیم این نظر شخصی حضرتعالی برای فرار از جواب دادن است یا در کتب معتبر و سابقتان نیز این فتوا وجود دارد ممنون میشم اگه منبع معتبر و قدیمی بدید


سلام علیکم و رحمه الله

چند بار به این سوال باید پاسخ دهم این پاسخ نیازی به مدرک و سند ندارد بوسیدن جلد قرآن جائز نیست زیرا همانگونه که میدانید بوسه به منظور آیات قرآن است ، مگر اینگونه نیست؟!! شما بفرمائی قرآن را چرا می بوسید به خاطر جلدش؟؟؟
خوب حالا روی جلد قرآن آیه ای وجود دارد بوسه بر جلد قرآن جائز نیست. آیا دلیلی واضح تر میخواهید یا می خواهید فقط جوابی داده باشید؟ اینکه بوسیدن جلد قرآن چرا جایز نیست نیاز به سند و مدرک ندارد.

نقل قول:
دو حدیث شما فقط تعداد بگویید تا احادیثی اینچنینی نقل کنم ببینید چقدر در منابع خودتان از این دست احادیث وجود دارد
1- عایشه نقل می كند پیامبر اکرم(ص) هر شبی که نوبت من بود در آخر آن شب به زیارت اهل بقیع می رفت (مستدرک حاکم، ج1، ص 533)
2- پیامبر گرامی اسلامی در حدیثی فرمودند هر کس حج انجام دهد و آنگاه بعد از وفاتم به زیارت قبر من بیاید مانن کسی است که مرا در حال حیات زیارت کرده است ( سنن دار قطنی، ج2، ص 278، ح 192)

زیارت چه معنی دارد؟!! آیا هر معنی ادبی زیارت را می دانید! هر جا کلمه زیارت نوشته بودن یعنی برای توسل رفته اند؟!
توسل با زیارت فرق زیادی دارد.
اگر هم منظورتا گریه کردن بر سر قبر است که چنین چیزی امکان ندارد زیرا پیامبر فرموده اند:
عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رض قَالَ: مَرَّ النَّبِيُّ ص بِامْرَأَةٍ تَبْكِي عِنْدَ قَبْرٍ، فَقَالَ: «اتَّقِي اللَّهَ وَاصْبِرِي». قَالَتْ: إِلَيْكَ عَنِّي، فَإِنَّكَ لَمْ تُصَبْ بِمُصِيبَتِي، وَلَمْ تَعْرِفْهُ، فَقِيلَ لَهَا: إِنَّهُ النَّبِيُّ ص، فَأَتَتْ بَابَ النَّبِيِّ ص فَلَمْ تَجِدْ عِنْدَهُ بَوَّابِينَ، فَقَالَتْ: لَمْ أَعْرِفْكَ، فَقَالَ: «إِنَّمَا الصَّبْرُ عِنْدَ الصَّدْمَةِ الأُولَى». (بخارى:1283)
ولی در کتب شما چیز دیگری تفسیر شده
عبدالرزاق الصنعاني شيعي در كتاب خود المصنف: كسي كه قبرها را زيارت كند از ما نيست. (رسول خدا) المصنف 3/569 حديث 6705)
حضرت علي : رسول خدا ما را از ذخيره كردن گوشتهاي قرباني بيش از سه روز نهي فرمود و... و ما را از زيارت قبور نهي نمود. (مسند امام زيد كتاب الحج)
پيامبر ص ما را از زيارت قبور نهي فرمود. (مسند امام زيد دار مكتبة ‌الحياة، ‌ص246).
رسول خدا: خدا لعنت كند زائرات قبور را. و كساني كه بر قبرها مسجد مي سازند. (التاج الجامع الأصول في أحاديث الرسول 1/382)

و چندین حدیث دیگر اگر خواستید بیان میکنم


نقل قول:
- پیامبر خود به زیارت قبور می رفتند حال چطور است که دیگران را نهی کرده اند گرچه حدیث دوم ترغیب بر زیارت قبر ایشان بعد از وفاتشان را دارد و در حدیثی دیگر فرمودند هرکس حج بیاید ولی به زیارت قبر من نیاید بر من ظلم کرده


این را اول باید از راویان حدیث خود بپرسید؛
ثانیا بله پیامبر برای زیارت قبور می رفتند ولی برای توسل و و بوسیدن و درخواست به زیارت نمی رفتند؛ رفتن به قبرستان برای دو چیز است به یاد آوردن مرگ و برای تشیع جنازه این بنا به حدیث بخاری است که بخاطر این دو پیامبر اجازه رفتن به قبرستان را داده اند.

3

نقل قول:
- بر خلاف نظر حضرتعالی قبر پیامبر و حرم ایشان ربط به خودشان دارد و قبر و حرم منتسب به ایشان و دارای مقام است چون که جسم پیامبر را در خود جای داده همچنانچه کاغذ قرآن آیات قران را در خود جای داده و بدین وسیله تقدس یافته

جالب است بوسیدن سنگ شد هماننده بوسیدن قرآن ،پیامبر قرآن را بوسه می زدند ولی هیچ قبری را بوسه نمی زدند اگر جنین بوده مدرکی ارئه دهید و ما هم طبق آیه لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ) «الأحزاب/21
از پیامبر پیروی می کنیم حال شما چه مدرکی برای بوسیدن قبر و دارید؟؟!
دیدید که کتب خود شما پیامبر زیارت کننده قبر را لعنت کرد پس چگونه می شود که اجازه برای بوسیدن قبور دهد.
همانگونه که قبلا بیان کردم بهانه ی مشرکان جاهلیت این بود که ارواح مقدس در این سنگ ها جای دارند و مقدس هستند.

نقل قول:
مایک حضرت ابوالفضل داریم و آنهم در کربلا مدفون است و یک امام علی که آن هم در نجف مدفون است و دیگر هیچ جایی قبر نداریم آنچه شما فرمودید حسینیه میزنند نه قبر و امامزاده ولی اگر هم به قصد امامزاده باشد ما نیز قبول نداریم ولی قطعا شاید برداشت و شنیدن شما شاید اشتباه بوده و بین حسینیه و امامزاده اشتباه کردید


نه خیر جناب ، بنده نشنیده ام بلکه دیده ام چیزی به نام حسینیه نیست زیرا وسط بیان حسینیه چکار می کند!! من می گویم در همین استان ما شاید بیشتر از 100 عدد قبر حضرت ابوالفضل وجود دارد و من در استانهای دیگر هم دیده ایم اگر و این را منکر می شوید بنده عکس هایی را هم از این امامزاده ابوالفضل ها آپلود میکند من به شما آمار دقیق دادم 1500000 امامزاده پوچ در ایران وجود دارد چگونه منکر این می شوید؟؟!
می توانید این آمار را از اینترنت ببینید

نقل قول:
- ما نیز معتقدیم که الله از تمام موجودات شنواتر ، بیناتر ، آگاه تر ، مهربانتر و... است و توسل ما از این باب است که فرزندان یعقوب وقتی به پدرشان گفتند یا بانا استغفر لن ( پدر جان برای ما از خداوند طلب توب و ببخش بنما ) حضذت یعقوب مثل شما نفرمود بروید و خودتان استغفار کنید بلکه فرمدند باشد برای شما استغفار می کنم سوف استغفر لکم ما چون پیامبر و ائمه را وجیه عند الله می دانیم مثل فرزندان یعقوب متوسل به پدر معصوم خود می شویم و به این آیه عمل می کنیم که و ابتغوا الیه الوسیله و دهها دلیل دیگر پس خلاصه اینکه منکر قدرت خدا شنوایی خدا و دیگر صفات خدا نیستیم


اگر معتقد هستید که خداوند از همه لحاظ برتر است که خود می فرمایند:
چون بندگانم از تو درباره من بپرسند بگو: به راستی که من نزدیکم، دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت می کنم پس آنان باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند باشد که راه یابند.(186/بقره)
چرا این همه راه می روید برای دست یابی به یک قبر

اما جوابی که دادید
توقع همین جواب را داشتم از شما؛
1- بله فرزندا حضرت یعقوب ع در زمان زندگی ایشان از پدرشان درخواست کردند. یکی از دوستان در این باره مثل جالبی زده:
رفتن به پیش دکتر را در زمان زنده بودن وی جایز هست اما بعد مرگش رفتن به مطب دکتر مرده چگونه می باشد. آیا زندگی و مرگ اثری درحقیقت درمان دارد؟ اگر درمان است فرقی نمیکند چه دكتر زنده باشد و چه مرده ؟
اما شما برای دعا به پیش مرده میروید و. متوسل به مرده میشوید
همان مرده برای دفن شدن محتاج شما بود که دست و پایش را بگیرید و در قبر بگذارید ، حالا خیال میکنید حالا نوبت مرده است که دست و پای شما را بگیرد
این استدلال شما به آیه و به کار براداران یوسف ، شبیه به این است که ما به یک چینین بگوییم چرا همراه مرده غذا و اب را دفن میکنی ؟ او این آیه را دلیل بیاورید
فَكُلِي وَاشْرَبِي
ای مریم بخور و بنوش
و اضافه کند اگر مرده نمیتوانست بخورد و بیاشامد چرا الله به مریم گفته بخور و بنوش
هر وقت پسران یعقوب میرفتند سر قبر ابراهیم و میگفتند ای پدر برای ما استغفار بخواه، انوقت شما حق داشتید که برای کارهایتان، پسران یعقوب را شاهد بیاورید.


..................................................................
اما ابتغوا الیه الوسیله که این آیه هم قیچی خورده متاسفانه و بازار دوستان با این آیه گرم شده ولی در عجبم که آیا چرا عالمان بزرگ شیعه چنین تفسیر می کنند؟؟! زیرا که آیه هایی مانند این آیه و آیه های دیگری برای خود استدلال میکند حتی کودکی باید بداند تفسیرش چیست!!
میگوید: در آيه آمده «وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» و چه وسيله اى بهتر قبور اهل بیت!
باید بدانیم گه فقط در دو آيه کلمه وسيله آمده، يکى آيه ٣٥ سوره مائده، ديگر آيه ٥٧ سورۀ اسرا‌‌‌‌‌‌‌ء.
آيه سورۀ مائده همان آيه مورد نظر شیعه است ، آيه اينطور است:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(مائدة: 35).
(اى ايمان آوردندگان! از خدا بترسيد به سوى خدا وسيله بجوييد و در راهش جهاد کنيد شايد که نجات يابيد).
در خود آيه معنى وسيله معلوم است. در اينجا وسيله يعنى جهاد، اما چون که ذهن مارا مغشوش کرده اند معنى وسيله را درست درک نمیکنیم ! درحاليکه آيه واضح است.
فرض کنيد پدرتان، شما را نصيحت کند و بگويد: اى پسر مرا راضى کن و درس بخوان تا موفق شوى. واضح است که وسيله موفقيت و راضى کردن پدر، درس خواندن است، حالا اگر شیعه از جمله (مرا راضى کن) را اينطور تفسير کنند که برو سر قبر و زارى کن در حقيقت به ريش شما و به کم سوادى شما خنديده اند.
آيه واضح مى گويد: اى مؤمنان به سوى خدا وسيله بجويد و جهاد کنيد تا موفق شويد! ولی شما آمده عجب تفسيرى کرده عجب قبرى ساخته،
اگر ذهن ما متوجه ماسبق باشد و این آيه مارا بيدار نکند باز يک فرصت ديگر است
کلمه وسيله يکبار ديگر هم در سوره اسراء آيه ٥٧ آمده و در آيه اينطور نوشته :
«قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَلا تَحْوِيلاً * أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً»(اسراء: 56- 57).
اين آيه لقمه را جويده و در دهانم گذاشته بود! آيه واضح ميگفت:
(اى محمد) بگو بخوانيد به جز الله آنانى را که گمان ميکنيد (کاره اى هستند) پس نمى توانند ضررى را از شما دفع کنند نه حال شما را عوض کنند، آنانيکه شما مى خوانيد آنها خود شان دنبال وسيله ميگردند هر کدام که مقرب تر باشد [بيشتر دنبال وسيله اند] آنها خود شان اميدوار به رحمت رب هستند و از عذا ب رب مى ترسند.
آيه واضحاست ! خيلى واضح است ، آيه وسيله را معنى کرده. شیعه ها میگویند : وسيله ما حضرت محمد -صلى الله عليه وسلم- و حضرت علي و امام رضا هستند.
آيه مى گويد آنها خود شان بيشتر دنبال وسيله هستند،
وسيله حضرت محمد -صلى الله عليه وسلم- چى بود؟ معلوم است عمل صالح، صدقه، جهاد، امر به معروف.
به عظمت قرآن تعظيم کنیم و براى الله به سجده بیافتیم. آيه چقدر واضح است،
اگر باز هم در این آیه شک داشتید بیشتر توضیح میدهم زیرا این آیه تازه سر کار آمده و خیلی ها ای آیه را 180 درجه تغییر داده اند.

نقل قول:
از جواب سوال قبلی فکر کنم روشن شده باشد که ما در دعا فقط محضر خداوند دعا می کنم نه ائمه یا پیامبر

این نظر شخصی شماست ولی بنده خود دیده ام که دعا به سمت کسی دیگر است و اگر واقعا چنین است خوب چرا برای دعا به سمت قبور می روید؟
سوره الجـن) بگو كه من فقط خدا را به دعا مي خوانم و احدي را شريك او نمي كنم .
می شود بگویید مصداق از اینکه در دعا کسی را با او شریک نمی کنم چیست؟؟!
و این آیه
( سوره الجـن ) مساجد مخصوص (عبادت) خداست پس هیچ کس را همراه خدا به دعا نخوانید.
واضح می بینیم که در مساجد یا مهدی و یا حسین ووو در دعا همراه خدا خوانده می شوند.

و کسانی که می گویند ما برای نزدیکی به خدا اینکار را می کنیم و وسیله ای نیاز داریم
[زمر.3] أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ
[زمر.3] آگاه باشيد كه دين خالص از آن خداست، و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند و دليلشان اين بود كه: «اينها را نمى‏پرستيم مگر بخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند»، خداوند روز قيامت ميان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏كند; خداوند آن كس را كه دروغگو و كفران‏كننده است هرگز هدايت نمى‏كند!


3
نقل قول:
- ارده خداوند به هیچ وجه قابل تغییر نیست و هیچ کس نمی تواند ارده الهی را تغییر دهد و با راده خداوند مخالفت کند ما نیز چنین ادعایی نداریم برای چندمین بار خواهش می کنم اعتقادات و برداشتهای خودتان را به ما نچسبانید ما چنین اعتقادی نداریم و هیچ وقت نگفتیم که اراده پیامبر و ائمه در کنا ارده الهی است ارده اهل بیت در عرض ارده خداوند متعال بوده و هیچ وقت اراده ای خلاف اراده خداوند نمی کنند

خوب پس با اینکه میدانید که اراده خداوند را کسی نمی تواند تغییر دهد شما وقتی مسیبت یا بلایی مبتلا می وید فوا سر قبر فلانی و فلانی هستید مگر نمی گویید اراده خداوند را کسی نمی تواند تغییر دهد ؟؟؟ و مگر نمی دانید بلا و هر دردی امتحانی از جانب خداوند پس چگونه است؟
اگر بگویید چنین چیزی نیست امکان ندارد ، که در همین شهر ما هم چنین می کنند یک مقبره و چندین نفر در اطراف آن برای شفاعت!!!
[زمر.43] أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاء قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ
[زمر.43] آيا آنان غير از خدا شفيعانى گرفته‏اند؟! به آنان بگو: «آيا (از آنها شفاعت مى‏طلبيد) هر چند مالك چيزى نباشند و درك و شعورى براى آنها نباشد؟!»

[زمر.44] قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
[زمر.44] بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زيرا) حاكميت آسمانها و زمين از آن اوست و سپس همه شما را به سوى او بازمى‏گردانند!»

[زمر.45] وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ
[زمر.45] هنگامى كه خداوند به يگانگى ياد مى‏شود، دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند مشمئز (و متنفر) مى‏گردد; اما هنگامى كه از معبودهاى ديگر ياد مى‏شود، آنان خوشحال مى‏شوند.

آیا آیه هایی واضح مانند این را رها کرده ای و به متشابه هات چنگ زده اید، کجاست آیاتی که واضح از آن شما از دیگران شفاعت می طلبید؟!
هنگامی که می گوییم خداوند را به یگانگی بخوانید دل های چه کسانی مشمئز می شود و می گویند با اهل بیت دشمنی دارند؟! و تهمت وهابیت می زنند

کدام آیه هایی که استدلال می کنید کامل است؟

با تشکر فراوان از کارشناس محترم سایت

Baluch boy;55429 نوشت:

اگر معتقد هستید که خداوند از همه لحاظ برتر است که خود می فرمایند:
چون بندگانم از تو درباره من بپرسند بگو: به راستی که من نزدیکم، دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت می کنم پس آنان باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند باشد که راه یابند.(186/بقره)
چرا این همه راه می روید برای دست یابی به یک قبر

[=Century Gothic]با سلام

اولا ![=Century Gothic] در قرآن مجيد آمده است كه وقتى حضرت يوسف خود را به برادرانش معرفى نمود و آن ها را مورد عفو و بخشش قرار داد، به آن ها گفت: ( اِذْهَبُواْ بِقَمِيصِى هَذَا فالقُوهُ عَلَى وَجْهِ أبِى يَأتِ بَصِيراً); پيراهنم را با خود نزد پدرم ببريد و بر صورتش افكنيد تا ديدگانش بينا گردد[=Century Gothic](1)[=Century Gothic]».:Sham:
[=Century Gothic] سپس در جاى ديگرى از همين سوره آمده است:([=Century Gothic] فَلَمّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً); چون مژده دهنده نزد پدر آمد، پيراهن را بر صورت پدر افكند و يعقوب بينايى خود را بازيافت.[=Century Gothic](2)[=Century Gothic]»:Ealam:[=Century Gothic]
[=Century Gothic]آيا مى توان رفتار اين دو پيامبر الهى ـ يوسف صديق كه توصيه به ماليدن پيراهن بر چشمان پدرش نموده و يعقوب كه آن را انجام داده است ـ را شرك به خدا و حرام دانست؟

[=Century Gothic]آن هم داستانى كه از زبان قرآن مجيد نقل شده است؟:Sham:
[=Century Gothic]علاوه بر اين، در صحيح بخارى از عبدالله بن عمر نقل شده است كه: «پيامبر را در حالى ديدم كه حجرالاسود را لمس مى كرد و مى بوسيد[=Century Gothic](3)[=Century Gothic]».
بر همين مبنا است كه كليه مسلمين جهان به هنگام زيارت خانه خدا، براى لمس كردن و بوييدن حجرالاسود مدتها به صف مى ايستند.

[=Century Gothic]حال كه بوسيدن سنگ حجرالاسود و لمس كردن پيران يوسف و ماليدن بر چشم مجاز مى باشد، بديهى است كه مى توان در و ديوار و ضريح امامان را لمس نمود و بوسيد، زيرا تفاوتى بين اشيا (از جهت متبرك بودن آن ها) وجود ندارد؟!

[=Century Gothic]بايد توجه داشت بوسيدن قبور ائمه از روى «محبت» است نه از روى «عبوديت»،
و آيا هركسى را از روى محبت بوسيدند، عبادت كرده اند؟!!
مانند بوسيدن فرزند، بوسيدن عكس و يا وسائلى كه يادگار فرزندى است كه به مسافرت رفته و يا از دنيا رفته، شرك است.

[=Century Gothic]احمد بن حنبل در مسند (ج6، ص76) و ابن شبه در تاريخ مدينه (ج1، ص90) از عايشه نقل مى كند: پيامبر رفتند و بازگشتند سؤال كردم كجا بوديد؟
فرمود: به من امر شد به بقيع بروم براى آن ها دعا كنم و بر آن ها نماز بخوانم.

[=Century Gothic] ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[=Century Gothic]1 . يوسف (12): 93
[=Century Gothic]2 . يوسف (12): 96
[=Century Gothic]3 . مسند احمد، ج 1، صص16 و 26 ; صحيح بخارى، ج 2، ص160 «رأيت رسول الله يستلمه و يقبّله».
[=Century Gothic]

ثانیا : يكى از عقايد محكم و استوار الهيون كه آن ها را از ماديون متمايز مى سازد، اعتقاد به حيات جاودان پس از مرگ و بقاى روح پس از فناى جسم مى باشد.
بر اساس اين اعتقاد، جسم و بدن افراد از بين مى رود ولى در عالم برزخ، روح و نفس آدمى در قالبى ديگر و بسيار لطيف تر زنده خواهد ماند.

هر كس بر اساس اعمالش در دنيا، از نعمات الهى متنعم و يا معذب خواهد بود.
استناد ما به آيات قرآنى است كه شهدا را زنده خطاب مى كند و آن ها را متنعم به نعمات الهى مى داند.:Sham:
خداوند در قران كريم مى فرمايد:( وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ); گمان نكنيد كه كشته شدگان در راه خدا مرده اند بلكه آن ها زنده و نزد خداى خود روزى مى خورند[=Century Gothic](1)[=Century Gothic]».

به ويژه در ادامه همين آيه، حالت عمومى ترى را بيان كرده و مى فرمايد:
(وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ); به مؤمنانى كه به شهدا نپيوسته اند مژده دهيد كه در پس آن ها خواهند آمد (براى آخرت خواهند شتافت) و از مردن نهراسند و غمگين و ناراحت نباشند[=Century Gothic](2)[=Century Gothic]».
با توجه به آيات قرآنى، آيا مى توان شهدا و مؤمنين را مرده پنداشت؟
واضح است كه پاسخ منفى است و در حقيقت آن ها زنده اند.
اما آيا زنده بودن اين اشخاص، فقط منحصر و محدود به روزى خوردن و ارتزاق آن ها است و ساير ويژگى هاى زندگان را ندارند؟
آيا زنده بودن آن ها فقط به دهان و دندان داشتن براى خوردن است، ولى گوش و زبان براى شنيدن و جواب دادن ندارند؟

[=Century Gothic]1 . آل عمران (3): 169
[=Century Gothic]2 . آل عمران (3): 170
[=Century Gothic]

ثالثا ::Ealam:

[=Century Gothic]1 . عبدالله فرزند احمد بن حنبل مى گويد از پدرم سؤال شد كه مس منبر رسول الله و تبرك به آن و بوسيدن قبر شريف به قصد ثواب چه حكمى دارد؟ پدرم گفت اشكالى ندارد.[=Century Gothic](1)
[=Century Gothic]2 . رملى شافعى: تبرك به قبر پيامبر و يا علما و يا اوليا جائز است و بوسيدن و استلام آن اشكالى ندارد.[=Century Gothic](2)
[=Century Gothic]3 . محب الدين طبرى شافعى: بوسيدن قبر و دست گذاشتن بر روى آن جايز است و سيره عمل علماء و صالحان بر آن است.[=Century Gothic](3)
[=Century Gothic]4 . عسقلانى مى گويد: در زمان عمر مردم گرفتار قحطى و خشكسالى شدند، يكى از اصحاب پيامبر به قبر پيامبر متوسل شد، گفت يا رسول الله استسق لأمّتك فانّهم قد هلكو.[=Century Gothic](4)
[=Century Gothic]5 . دانشمندانى چون ابن حيان، ابن خزيمه، ابو على خلال، شيخ الحنابله در زمان گرفتارى به قبور اهل بيت پيامبر متوسل مى شدند.[=Century Gothic](5)
[=Century Gothic] ــــــــــــــــــــــــــــــــــ [=Century Gothic]1 . وفاء الوفا، ج4، ص1414
[=Century Gothic]2 . كنز المطالب، ص219
[=Century Gothic]3 . اسنى المطالب، ج1، ص331
[=Century Gothic]4 . فتح البارى، ج2، ص557
[=Century Gothic]5 . كتاب الثقات، ج8 ، ص456، تهذيب التهذيب، ج7، ص339، تاريخ بغداد ج1، ص120

[=Century Gothic]و در آخر جناب بلوچ بوی !!!

[=Century Gothic]تفاوت ديدگاه توحيدى اسلام با ديدگاه بت پرستان در مورد شفاعت اين است كه بت پرستان براى بت هاى خود حق شفاعت بالاستقلال قائل بودند و حق شفاعت به آن ها تفويض شده است.
ولى همانطور كه گذشت در اسلام شفاعت به نحو عدم استقلال به اذن و رضايت خدا براى گروهى كه ذكر شد و از آيات و روايات نتيجه مى شود فقط امكان پذير است } هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللهِ{
[=Century Gothic](1)[=Century Gothic].

[=Century Gothic]وهابيان به پيروى ابن تيميه درباره شفاعت نظراتى دارند كه با همه مذاهب اسلامى متفاوت است.
آن ها با اين كه اصل شفاعت را پذيرفته اند ولى مى گويند حق نداريم درخواست شفاعت از پيامبر و ديگران داشته باشيم بلكه بايد از خدا بخواهيم كه او پيامبر را در حق ما شفيع گرداند و اين خلاف صريح قرآن است. ( يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا
[=Century Gothic](2)
:Sham:
[=Century Gothic]( وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ)[=Century Gothic](3)[=Century Gothic]... كه گذشت.
[=Century Gothic] ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[=Century Gothic]1 . يونس: 18
[=Century Gothic]2 . يوسف: 97
[=Century Gothic]3 . نساء: 64 و محمّد(صلى الله عليه وآله) : 19


[=Century Gothic]اما درباره بوسيدن ضريح و قبور ائمه كه بسيارى از مخالفان شيعه آن را حمل بر سجده مى كنند بايد گفت:
اولاً «اعمال هر كسى در گرو نيت او مى باشد
[=Century Gothic](1)[=Century Gothic]».
ثانياً بوسيدن ضريح و قبور ائمه به قصد سجده بر آن ها نيست بلكه براى اظهار شدت و كثرت علاقه و محبت به آن ها است.
بنابراين، اين كار به منزله تكريم و تعظيم آن ها است و هيچ شيعه اى به قصد و نيت خدا بودن يا شريك براى خدا قرار دادن، هرگز اين چنين بر روى خاك نمى افتد
[=Century Gothic](2)[=Century Gothic]. اگر اينگونه اعمال شرك و كفر مى بود پيامبران گذشته چنين كارهايى را انجام نمى دادند.
[=Century Gothic] همانطور كه مى دانيد قبلاً در زمان حضرت يوسف و يعقوب(عليهما السلام) كه هر دو پيامبر الهى بوده اند، اينگونه كارها انجام مى شده است.:Sham:
قرآن مجيد مى فرمايد: ( وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً وَ قالَ يا أَبَتِ هذا تَأْوِيلُ رُءْياىَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّي حَقًّا); پدر و مادر را بر تخت نشاندند و آنگاه به خاك افتادند و او را سجده نمودند. :Sham:

در آن هنگام يوسف به پدرش گفت: اين تعبير خوابى است كه قبلا ديده ام و پروردگار آن خواب[=Century Gothic](3)[=Century Gothic] را محقق گردانيد[=Century Gothic](4)[=Century Gothic]».
در مقابل اين عمل نه حضرت يوسف و نه پدرشان حضرت يعقوب آن ها را منع نكرده اند.
:Sham:

سجده روى خاك يا تربت حضرت سيد الشهدا(عليه السلام) سجده براى خداست نه سجده به خاك، همانند سجده فرشتگان به آدم كه اطاعت خداوند و انجام فرامين او بودند. آنكه آدم در برابر خدا قرار گرفته و به جاى خداوند به او سجده شود.:Sham:
[=Century Gothic] ــــــــــــــــــــــــــــــــــ [=Century Gothic]
1 . شرح سنن النسائى، ج 7، ص242 ; فتح البارى، ج 1، ص9 «إنّما الأعمال بالنّيات».

[=Century Gothic]2 . هر چند شايسته نيست با چنين حالتى كه مخصوص خداى متعال است در برابر و مقابل غير خدا و بدون نيت قرار گيرد.

[=Century Gothic]3 . در ابتداى همين سوره خبر مى دهد كه يوسف به پدرش گفت: خواب ديده ام كه آفتاب و ماه و يازده ستاره مرا سجده مى كردند. حضرت يعقوب چنين تعبير كرد كه به زودى به مقام بزرگى خواهى رسيد و پدر و مادر و يازده برادر تو را تعظيم خواهند كرد.

[=Century Gothic]4 . يوسف (12):


[=Century Gothic]حالا سوال از شما جناب بلوچ بوی ؟؟؟؟

[=Century Gothic]آيا مى توان گفت كه آن دو پيامبر الهى و نيز ملائكه مشرك بوده اند و فقط ابليس موحد بوده است؟

سجده بر آدم به نص صريح قرآن توحيد محض و به فرمان الهى بوده است.:Sham:

[=Century Gothic]
[=Century Gothic]

Baluch boy;55428 نوشت:



نه خیر جناب ، بنده نشنیده ام بلکه دیده ام چیزی به نام حسینیه نیست زیرا وسط بیان حسینیه چکار می کند!! من می گویم در همین استان ما شاید بیشتر از 100 عدد قبر حضرت ابوالفضل وجود دارد و من در استانهای دیگر هم دیده ایم اگر و این را منکر می شوید بنده عکس هایی را هم از این امامزاده ابوالفضل ها آپلود میکند من به شما آمار دقیق دادم 1500000 امامزاده پوچ در ایران وجود دارد چگونه منکر این می شوید؟؟!
می توانید این آمار را از اینترنت ببینید


[=Century Gothic]
با سلام
این دروغ بزرگ را از کجا آوردید!؟
[=Century Gothic]:Gig:
اینهم مثل دیگر مطالبتان میباشد!!!؟
[=Century Gothic]
به ما هم نشان بدهید!!!۱,۵۰۰,۰۰۰ از کجا آمده و از کدام منبع آماری؟
فعلا !!
:khandeh!:

[=Century Gothic]اما آنچه که از آمار گرفته شده
[=Century Gothic]هشت هزار امامزاده در کشور وجود دارد

http://www.asriran.com/fa/news/100868

baluch boy;55429 نوشت:
بله فرزندا حضرت یعقوب ع در زمان زندگی ایشان از پدرشان درخواست کردند.

با سلام
آیا در زمان حیات حضرت یعقوب که پسرانش از وی طلب استغفار کردند العیاذ بالله خداوند کر و ناشنوا بود و نیاز به واسطه داشت و بعد از مرگ حضرت یعقوب دوباره باید از خداوند حاجت بطلبیم پس شما می فرمایید در زمان حیات پیامبر می توان به وی متوسل شد ولی بعد از مرگش نه حال من از شما می پرسم مگر در زمان حیات پیامبر العیاذ بالله خداوند سمیع و بصیر نیست؟؟؟؟

baluch boy;55429 نوشت:
میگوید: در آيه آمده «وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» و چه وسيله اى بهتر قبور اهل بیت!

برادر بزرگوار نمی دانم مطالب را نمی خوانید یا با تعصبی خاص به تحریف مباحث واعتقادات شیعه می پردازید خود بنده حداقل دو بار در همین تایپیک گفتم که قبر برای ما ملاکیت ندارد بلکه مهم صاحب قبر و اعتبار وی است ولی شما باز با عناد و تعصب بازم حرف خودتونو می زنید و این واقعا جای بسی افسوس دارد

اما برادر بزرگوار جواب بقیه سوالاتتان را در نامه سر گشاده ای که خطاب به اهل سنت می نویسم خواهم داد امید که حتما بخوانید و تامل کنید
الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه

مسلمان اگر پیامبر اسلام مرده است و نمی تواند تو را ببیند و صدای تو را بشنود چرا به او سلام می کنی؟!!!!!!!!!!!

baluch boy;53892 نوشت:
اما شما ساختن این قبور را ایراد میگیرید من هم موافقم ولی ما هرچه باشیم انطور نمی شویم

جناب رضای عزیز با ارائه عکسهای زیبایشان از قبور بخاری و ابوهریره و ... که اهل سنت به زیارتشان رفته اند و درخواست حاجت دارند ،پاسخ کافی را به شما داده حال چرا چشمتان را بر حقیقت باز نمیکنید ؛ نمیدانم؟؟؟

البته چیز عجیبی نیست شما خود را اهل سنت میدانید . یعنی چه؟ یعنی سنت پیامبر صلی الله علیه واله را اخذ میکنید و عمل میکنید . سنت پیامبر صل الله علیه واله مگر قول او و فعل او نیست .شما که قول او را میشنوید و خود را به نشنیدن میزنید شما که فعل او را میبینید و خود را به ندیدن میزنید ؛چطور خود را پیرو سنت پیامبر صلی الله علیه واله میدانید. سلف شما بدعت در دین نهادند و شما میبینید و چشم بر هم مینهید . چرا تفکر و تعقل نمیکنید. افلا تعقلون ،افلا یتدبرون، ....

baluch boy;54947 نوشت:
شما کارشناسید باید بدانید که قرآن مخلوق نیست

خیلی مایه تعجب است!
می گویند چون قرآن خالق است ما آیات آن را می بوسیم ولی ضریح ها مخلوقند پس نمی بوسیمشان.

برادر بلوچ! آیا حقیقت قرآن (که کلام الهی است)خالق است یا این قرآن چاپ شده؟

اگر بگویید قرآن چاپ شده هم خالق است پس این چاپخانه های قرآن که در سراسر دنیا هستند اینها کارخانه تولید الله هستند؟!! این که شرک آشکار است!! و اگر ما 14 نفر را به گمان شما شریک خدا قرار داده ایم شما شاید بیش از یک ملیارد کتاب را خدا شمرده اید!

و اگر بگویید نه ، این قرآن چاپ شده خالق نیست ، پس چرا آنرا می بوسید؟ آیات که چیزی جز جوهر و مرکب نیستند؟

پس اگر قبول کردید که این قرآن چاپ شده مخلوق است ولی چون کلام خدا در آن نوشته شده است محترم است ما هم دقیقا به همین علت قبور انبیا و اولیا را محترم می دانیم.

بله آنها مخلوقند ولی چون قبور آنها دربرگیرنده آنهاست ما آنها را می بوسیم.

امیدوارم در این مطلب دقت کنی!

البته برادر بلوچمان یک چیزهایی درباره عدم جواز بوسیدن قرآن به گوششان خورده بود ولی در مورد آوردن دلیل یک کم پایشان می لنگید. اما اگر فتوای علمایشان را بخواهیم ببینیم مشاهده می کنیم که ابن تیمیه و بن باز مفتی اعظم آن را جایز دانسته اند.هرچند بعضی ها در حکم آن توقف و بعضی علما که داغ تر از بن باز و ابن تیمیه بوده اند مثل البانی و ...آن را بدعت دانسته اند.
"بسم الله الرحمن الرحيم

حكم تقبيل القرآن الكريم

فتوى لسماحة الشيخ عبد العزيز بن باز رحمه الله من فتاوى مجلة الدعوة العدد:1643
هل يجوز تقبيل القران؟
الجواب: لا حرج في ذلك لكن تركه أفضل لعدم الدليل، وان قبله فلا بأس. وقد روي عن عكرمة بن أبي جهل رضي الله عنة أنه كان يقبله ويقول. هذا كلام ربي "، لكن هذا لا يحفظ عن غيره من الصحابة ولا عن النبي صلى الله عليه وسلم، وفي روايته نظر، لكن لو قبله من باب التعظيم والمحبة لا بأس، ولكن ترك ذلك أولى.

مسألة تقبيل المصحف أجابت اللجنة الدائمة للإفتاء عن سؤال وُجّه إليها حول الموضوع بالفتوى التالية : لا نعلم لتقبيل الرجل القرآن أصلا . وفي جواب آخر : لا نعلم دليلا على مشروعية تقبيل القرآن الكريم وهو أنزل لتلاوته وتدبره وتعظيمه والعمل به . فتاوى اللجنة الدائمة (رقم4172) .

--------------------------------------------------------------------------------

وجاء في الآداب الشرعية ( 2/273 ط. الرسالة ) لابن مفلح ما نصه :
وعنه ( أي جاء عن الإمام أحمد ) التوقف فيه (أي في تقبيل المصحف) وفي جَعْلِه على عينيه . قال القاضي في الجامع الكبير : إنما توقف عن ذلك وإن كان فيه رفعة وإكرام لأن ما طريقه القُرَب إذا لم يكن للقياس فيه مدخل لا يُستحب فعله وإن كان فيه تعظيم إلا بتوقيف ألا ترى أن عمر لما رأى الحجر قال : لا تضر ولا تنفع ولولا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قبَّلك ما قبَّلتُك .ا.هـ. رواه البخاري (1597) ومسلم (1270).

--------------------------------------------------------------------------------

ما حكم تقبيل المصحف ؟ للعلامة الألباني رحمه الله

سؤال8 : ما حكم تقبيل المصحف ؟
الجواب : هذا مما يدخل – في اعتقادنا – في عموم الأحاديث التي منها ( إياكم ومحدثات الأمور , فإن كل محدثة بدعة , وكل بدعة ضلالة )(1) , وفي حديث آخر ( كل ضلالة في النار )(2) , فكثير من الناس لهم موقف خاص من مثل هذه الجزئية , يقولون : وماذا في ذلك ؟! ما هو إلا إظهار تبجيل وتعظيم القران , ونحن نقول صدقتم ليس فيه إلا تبجيل وتعظيم القران الكريم ! ولكن تُرى هل هذا التبجيل والتعظيم كان خافياً على الجيل الأول -وهم صحابة الرسول صلى الله عليه وسلم- وكذلك أتباعهم وكذلك أتباع التابعين من بعدهم ؟ لا شك أن الجواب سيكون كمال قال علماء السلف : لو كان خيراُ لسبقونا إليه .

هذا شيء , والشيء الآخر : هل الأصل في تقبيل شيء ما الجواز أم الأصل المنع ؟

هنا لا بد من إيراد الحديث الذي أخرجه الشيخان في صحيحهما ليتذكر من شاء أن يتذكر , ويعرف بُعد المسلمين اليوم عن سلفهم الصالح , وعن فقههم , وعن معالجتهم للأمور التي قد تحدث لهم .

ذاك الحديث هو : عن عباس بن ربيعة قال : رأيت عمر بن الخطاب رضي الله عنه يُقبل الحجر ( يعني : الأسود ) ويقول ( إني لأعلم أنك حجر لا تضر ولا تنفع , فلولا أني رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم يُقبلك ما قبلتُك )(3) , وما معنى هذا الكلام من هذا الفاروق : لولا أني رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم يُقبلك ما قبلتك ؟! .

إذاً , لماذا قبل عمرُ الحجر الأسود , وهو كما جاء في الحديث الصحيح ( الحجر الأسود من الجنة )(4) ؟! فهل قبله بفلسفة صادرة منه , ليقول كما قال القائل بالنسبة لمسألة السائل : إن هذا كلام الله ونحن نقبله ؟! هل يقول عمر : هذا حجر أثر من آثار الجنة التي وُعد المتقون فأنا أُقبله , ولست بحاجة إلى نص عن رسول الله صلى الله عليه وسلم ليبين لي مشروعية تقبيله ؟! أم يعاملُ هذه المسألة الجزئية كما يريد أن يقول بعض الناس اليوم بالمنطق الذي نحن ندعو إليه , ونسميه بالمنطق السلفي , وهو الإخلاص في اتباع الرسول عليه الصلاة والسلام , ومن استن بسنته إلى يوم القيامة ؟ هكذا كان موقف عمر , فيقول : لولا أني رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم يُقبلك لما قبلتك .

إذاُ الأصل في هذا التقبيل أن نجري فيه على سنة ماضية , لا أن نحكم على الأمور – كما أشرنا آنفا – فنقول : هذا حسن , وماذا في ذلك ؟! اذكروا معي موقف زيد بن ثابت كيف تجاه عرض أبي بكر وعمر عليه] في[(5) جمع القران لحفظ القران من الضياع , لقـد قال : كيف تفعـلون شيئاً ما فعله رسول الله صلى الله عـليه وسلم ؟! فليس عند المسلمين اليوم هذا الفقه في الدين إطلاقاً .

إذا قيل للمقبل للمصحف : كيف تفعل شيئاً لم يفعله رسول الله صلى الله عليه وسلم ؟! واجهك بأجوبة غريبة عجيبة جداً , منها : يا أخي ! وماذا في ذلك ؟! هذا فيه تعظــيم للـقران ! فــقل له : يا أخي ! هذا الكلامُ يعاد عليك : وهل الرسول صلى الله عليه وسلم كان لا يُعظم القران ؟ لا شك أنه كان يعظم القران , ومع ذلك لم يُقبله , أو يقولون : أنت تنكر علينا تقبيل المصحف ! و ها أنت تركب السيارة , وتسافر بالطيارة وهذه أشياء من البدعة ؟! يأتي الرد على ما سمعتم أن البدعة التي هي ضلالة , إنما ما كان منها في الدين .

أما في الدنيا , فكما ألمحنا آنفا أنه قد تكون جائزة , وقد تكون محرمة إلى آخره , وهذا الشيء معروف , ولا يحتاج إلى مثال .

فالرجل يركب الطيارة ليسافر إلى بيت الله الحرام للحج , لا شك أنه جائز , والرجل الذي يركب الطيارة ليسافر إلى بلاد الغرب ويحُج إليه , لا شك أن هذه معصية , وهكذا .

أما الأمور التعبدية التي سئُـل عنها السائل : لماذا تفعل ]هذا[(6) ؟ قال التقرب إلى الله !

فأقول : لا سبيل إلى التقرب إلى الله تبارك وتعالى إلا بما شرع الله , ولكني أريد أن أُذكر بشيء وهو – في اعتقادي – مهم جدا لتأسيس ودعم هذه القاعدة ( كل بدعة ضلالة ) , لا مجال لاستحسان عقلي بتاتاً .

يقول بعض السلف : ما أُحدثت بدعة إلا و أُميتت سنةٌ .

وأنا ألمس هذه الحقيقة لمس اليد بسبب تتبعي للمحدثات من الأمور , وكيف أنها تخالف ما جاء عن الرسول عليه الصلاة والسلام في كثير من الأحيان .

وأهل العلم والفضل حقاً إذا أخذ أحدهم المصحف ليقرأ فيه , لا تراهم يُقبلونه , وإنما يعملون بما فيه , وأما الناس – الذين ليس بلعواطفهم ضوابط – فيقولون : وماذا في ذلك ؟! ولا يعلمون بما فيه ! فنقول : ما أحدثت بدعة إلا وأميتت سنة .

ومثل هذه البدعة بدعة أخرى : نرى الناس – حتى الفُساق منهم الذين لا زال في قلوبهم بقية إيمان- إذا سمعوا المؤذن قاموا قياماً ! وإذا سألتهم : ما هذا القيام ؟! يقولون : تعظيما لله عزوجل ! ولا يذهبون إلى المسجد , يظلون يلعبون بالنرد والشطرنج ونحو ذلك , ولكنهم يعتقدون أنهم يعظمون ربنا بهذا القيام ! من أين جاء هذا القيام ؟! جاء طبعاً من حديث موضوع لا أصل له وهو ( إذا سمعتم الأذان فقوموا )(7) .

هذا الحديث له أصل , لكنه حُرف من بعض الضعفاء أو الكذابين , فقال ( قوموا ) بدل ( قولوا ) واختصر الحديث الصحيح ( إذا سمعتم الأذان , فقولوا مثل ما يقول , ثم صلوا علي .. )(8) الخ الحديث , فانظروا كيف أن الشيطان يُزين للإنسان بدعة ]بدعته[(9) , ويقنعه في نفسه بأنه مؤمن يُعظم شعائر الله , والدليل أنه إذا أخذ المصحف يُقبله , وإذا سمع الأذان يقوم له ؟!

لكن هل هو يعمل بالقران ؟ لا يعمل بالقران ! مثلاً قد يُصلي , لكن هل لا يأكل الحرام ؟ هل لا يأكل الربا ؟ هل لا يُطعم الربا ؟ هل لا يُشيع بين الناس الوسائل التي يزدادون بها معصية لله ؟ هل ؟ هل ؟ أسئلة لا نهاية لها , لذلك نحن نقف فيما شرع الله لنا من طاعات وعبادات , ولا نزيد عليها حرفاً واحداً , لأنه كما قال عليه الصلاة والسلام ( ما تركت شيئاً مما أمركم الله به إلا وقد أمرتكم به )(10) , وهذا الشيء الذي أنت تعمله , هل تتقرب به إلى الله ؟ وإذا كان الجواب : نعم . فهات النص عن الرسول عليه الصلاة والسلام . الجواب : ليس هناك نص . إذا هذه بدعة , ولكل بدعة ضلالة وكل ضلالة في النار .

ولا يُشْكلن على أحد فيقول : إن هذه المسألة بهذه الدرجة من البساطة , مع ذلك فهي ضلالة وصاحبها في النار ؟!

أجاب عن هذه القضية الإمام الشاطبي بقوله ( كل بدعة مهما كانت صغيرة فهي ضلالة ) .

ولا يُنظر في هذا الحكم – على أنها ضلالة – إلى ذات البدعة , وإنما يُنظر في هذا الحكم إلى المكان الذي وضعت فيه هذه البدعة , ما هو هذا المكان ؟ إن هذا المكان هو شريعةُ الإسلام التي تمتْ وكملتْ , فلا مجال لأحد للاستدراك ببدعة صغيرة أو كبيرة , من هنا تأتي ضلالةُ البدعة , لا لمجرد إحداثه إياها , وإنما لأنه يعطي معنى للاستدراك على ربنا تبارك وتعالى وعلى نبينا صلى الله عليه وسلم .

من كتاب كيف يجيب علينا أن نفسر القرآن

ــــــــــــــ
1- صحيح الترغيب والترهيب1/92/34
2- صلاة التراويح ص75
3- صحيح الترغيب والترهيب1/94/41
4- صحيح الجامع3174
5- ( في ) هي إضافة من عندي
6- نفس الشيء أضفت ( هذا )
7- الضعيفة711
8- مسلم384
9- وقد تكون الكلمة الصحيحة بدعته لكي تطابق الجملة
10- الصحيحة1803


متن فتاوا را اینجا ببینید :

http://www.saaid.net/Doat/Zugail/286.htm

قال الله تعالی :
« .. و من یعظم شعائر الله فانّها من تقوی القلوب » .
1
کسی که شعائر الهی را بزرگ دارد ، این ناشی از تقوای قلب هاست .

شعائر جمع شعیره به معنای علامت و نشانه است مانند کوه صفا و مروه که :
قال الله تعالی :
« ان الصّفا و المروة من شعائر الله ... » .
2
کوه صفا و مروه از شعائر الهی هستند .

و مانند قربانی کردن در حج قران :
قال الله تعالی :
« والبدن جعلناها لکم من شعائر الله ... »
.3
شتر قربانی را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم .
در حقیقت شعائر الهی چیزهایی هستند که موجب توجه و تقرب انسان به خداوند می شود و مظهری از مظاهر اسلامی است .سعی بین صفا و مروه یکی از مناسک حج است ، اما در عین حال ، صحنه ای است که در آن یکی از مظاهر اسلامی مجسم می شود . شتر قربانی نیز همین طور ، نشانه ی اخلاص و تعبد مسلمین است . و چون شتر را به خاطر خدا قربای می کنند ، این شتر خودش تجسم یک ارزش اسلامی است . و از شعائر محسوب می شود .

با این مقدمه و توجه به معنای شعائر تصدیق خواهیم کرد که انبیا و اولیا و شهدا و صلحا همه از مصادیق شعائر الله هستند . و وقتی امری جزو شعائر الله شد باید مورد تکریم احترام قرار گیرد . و یکی از آن موارد ، تعظیم قبور شریف آنان و احداث مکان های مناسب در اطراف آن است ، که خود سبب می شود مردم با اجتماع در آن به زیارت و دعا و تضرع مشغول شوند .

پی نوشت :

1 - سوره ی حج آیه 32 .
2 - سوره ی بقره آیه 158 .
3 - سوره ی حج آیه ی 36 .

و من الله التوفیق
ادامه دارد ...