آیا در قرآن به موسیقی اشاره شده است؟

تب‌های اولیه

52 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا در قرآن به موسیقی اشاره شده است؟

سلام

وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ‏ إِلاَّ غُرُور(الاسرا 64)


و از ايشان هر كه را توانستى با آواى خود تحريك كن و با سواران و پيادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شركت كن و به ايشان وعده بده»، و شيطان جز فريب به آنها وعده نمى‏دهد
در چند جایی از قرآن که ریشه ی کلمه صوت به کار رفته منظورش صدای قابل شنیدن توسط گوش بوده .(صدایی که پرده گوش را می لرزاند)صدایی که انسان ها و حیوانات می شنود و منظورش از صوت وسوسه یا افکار ذهنی نبوده.آیا کسی صدای شیطان را شنیده است؟:Black (1): آیا در ایه بالا منظور از صدای شیطان موسیقی های امروزی نیست؟:Gig:

کارشناس بحث : رسا

با سلام

" استفزاز با صوت " كنايه از خوار كردن آنان با وسوسه‏هاى باطل و خالى از حقيقت است، و اينكه وضع شيطان و پيروانش وضع چوپان و رمه را دارد كه با يك صدا به راه مى‏افتند، و با صدايى ديگر مى‏ايستند و معلوم است كه اين صداها آوازهايى بى‏معنى است.( ترجمه الميزان، ج‏13، ص: 200)

برخى نیز می گويند:هر صدايى كه مردم را بفساد دعوت كند، آواز شيطان است.(ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 170)در همین تفسیر از مجاهد(مفسر تابعی) نقل شده که منظور از «بصوتك» ترانه‏ها و ساز و آواز است.(همان)

بنابراین جمله وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ كه بعضى از مفسران آن را تنها به معنى نغمه‏هاى هوس‏انگيز موسيقى و خوانندگى تفسير كرده‏اند معنى وسيعى دارد كه هر گونه تبليغات گمراه كننده را كه در آن از وسائل صوتى و سمعى استفاده مى‏شود شامل مى‏گردد.

اين مساله مخصوصا در دنياى امروز كه دنياى فرستنده‏هاى راديويى و دنياى تبليغات گسترده سمعى و بصرى است، از هر زمانى روشنتر و آشكارتر است، چرا كه شياطين و احزاب آنها در شرق و غرب جهان بر اين وسيله مؤثر تكيه دارند، و بخش عظيمى از سرمايه‏هاى خود را در اين راه مصرف مى‏كنند، تا بندگان خدا را استعمار كنند و از راه حق كه راه آزادى و استقلال و ايمان و تقوى است منحرف سازند و به صورت بردگانى بى اراده و ناتوان درآورند(تفصیل بیشتر در تفسير نمونه، ج‏12، ص: 184)

در قرآن آیه دیگری هم در رابطه با موسیقی حرام وجود دارد.

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ (لقمان/6)

در حديثى از امام صادق ع مى‏خوانيم:
الغناء مجلس لا ينظر اللَّه الى اهله، و هو مما قال اللَّه عز و جل" وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ":" مجلس غنا و خوانندگى لهو و باطل،مجلسى است كه خدا به اهل آن نمى‏نگرد، (و آنها را مشمول لطفش قرار نمى‏دهد) و اين مصداق همان چيزى است كه خداوند عز و جل فرموده" بعضى از مردم هستند كه سخنان بيهوده خريدارى مى‏كنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند"( وسائل الشيعه ج 12 صفحه 228 (باب تحريم الغناء))

البته " لَهْوَ الْحَدِيثِ"، مفهوم وسيع و گسترده‏اى دارد كه هر گونه سخنان يا آهنگهاى سرگرم كننده و غفلت‏زا را كه انسان را به بيهودگى يا گمراهى مى‏كشاند در بر مى‏گيرد، خواه از قبيل" غنا" و الحان و آهنگهاى شهوت‏انگيز و هوس‏آلود باشد، و خواه سخنانى كه نه از طريق آهنگ، بلكه از طريق محتوى انسان را به بيهودگى و فساد، سوق مى‏دهد.

و يا از هر دو طريق، چنان كه در تصنيفها و اشعار عاشقانه خوانندگان معمولى است كه هم محتوايش گمراه كننده است و هم آهنگش! و يا مانند داستانهاى خرافى و اساطير كه سبب انحراف مردم از" صراط مستقيم" الهى مى‏گردد.
و يا سخنان سخريه آميزى كه به منظور محو حق و تضعيف پايه‏هاى ايمان مطرح مى‏شود، همانند چيزى كه از ابو جهل و يارانش نقل مى‏كنند كه رو به قريش مى‏كرد و مى‏گفت:" مى‏خواهيد شما را از" زقوم" كه" محمد" ما را به آن تهديد مى‏كند اطعام كنم؟! سپس مى‏فرستاد و" كره و خرما" حاضر مى‏كردند و مى‏گفت:اين همان" زقوم" است! ... و به اين ترتيب آيات الهى را بباد استهزاء مى‏گرفت.

به هر حال" لهو الحديث" معناى گسترده‏اى دارد كه همه اينها و مانند آن را فرا مى‏گيرد، و اگر در روايات اسلامى و سخنان مفسرين روى يكى از اينها انگشت گذارده شده است هرگز دليل بر انحصار و محدوديت مفهوم آيه نيست.(رک:تفسير نمونه، ج‏17، ص: 15)

محمّد بن مسلم مى‏گويد: از امام محمّد باقر شنيدم مى- فرمود: غناء و موسيقى از آن گناهانى است كه خدا در قرآن به عاملين آنها وعده عذاب داده است. بعدا آن بزرگوار آيه مورد بحث را خواند كه مى‏فرمايد (وَ مِنَ النَّاسِ ...) ابو بصير مى‏گويد: از صادق آل محمّد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم راجع به معنى جمله (وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ) كه در آيه 30 سوره:حج است از امام جعفر صادق عليه السّلام جويا شدم آن بزرگوار فرمود: مقصود از آن: غنا و آوازه خوانى است. و اما از نظر اخبار: از علي بن يقطين از امام محمّد باقر عليه السّلام نقل شده كه فرمود: كسى كه به سخن گوينده‏اى گوش فرا دهد او را پرستيده است. اگر آن گوينده سخن خود را از طرف خداادا كند اين شنونده خدا را مورد پرستش قرار داده است. و اگر آن گوينده سخن خود را از طرف شيطان ادا كند اين شنونده شيطان را پرستيده است‏

آيا در قرآن صراحتا به واژه ي موسيقي اشاره شده است؟ در كدام آيه؟
معناي دقيق كلمه ي غنا چيست؟

hichki;255956 نوشت:
آيا در قرآن صراحتا به واژه ي موسيقي اشاره شده است؟ در كدام آيه؟
معناي دقيق كلمه ي غنا چيست؟

با سلام
واژه موسیقی در قرآن نیامده است.موسیقی یا موسیقیا واژه ای یونانی ست (رساله دانشجویی ص169)

درباره معنای غنا اختلاف است.برخی چنین معنا کرده اند:كشيدن صدا به همراه ترجيع و طرب

برخی نیز با اندکی تفاوت گفته اند:(رساله دانشجویی ص169)

رسا;256427 نوشت:
با سلام
واژه موسیقی در قرآن نیامده است.موسیقی یا موسیقیا واژه ای یونانی ست (رساله دانشجویی ص169)

درباره معنای غنا اختلاف است.برخی چنین معنا کرده اند:كشيدن صدا به همراه ترجيع و طرب

برخی نیز با اندکی تفاوت گفته اند:(رساله دانشجویی ص169)


خوب اونجوری که بخواهیم حساب کنیم تمام موسیقی سنتی ایرانی میشود حرام چون توش چهچهه دارد دیگه بگین چی حلاله؟

حالا واقعن تو این دورو زمونه که ماشین سبزی فروشیم واسه خودش آواز میزنه تو کوچه خیابون :khaneh:تفاوت آهنگ غنا و لهو با غیر لهو چیه؟؟؟:Gig:

shahram1363;256505 نوشت:
خوب اونجوری که بخواهیم حساب کنیم تمام موسیقی سنتی ایرانی میشود حرام چون توش چهچهه دارد دیگه بگین چی حلاله؟

كلا نظر درستي در مورد موسيقي وجود نداره.
بيشتر نظر شخصي علما هست.
خيلي از علما هم تعيين اينكه چه موسيقي اي حلال هست يا حرام هست رو سپردند به دست خود آدما
كه خيلي از علماي متعصب هم كلا با موسيقي مشكل دارند.

اگه غنا منظور همون تحرير در موسيقي باشه. كلا موسيقي سنتي ميره زير سوال.

shahram1363;256505 نوشت:
خوب اونجوری که بخواهیم حساب کنیم تمام موسیقی سنتی ایرانی میشود حرام چون توش چهچهه دارد دیگه بگین چی حلاله؟
مهسان;256865 نوشت:
حالا واقعن تو این دورو زمونه که ماشین سبزی فروشیم واسه خودش آواز میزنه تو کوچه خیابون تفاوت آهنگ غنا و لهو با غیر لهو چیه؟؟؟

با سلام
صرف چهچهه و آواز برای حرمت کافی نیست بلکه علاوه بر شرایط مذکور مناسبت با مجالس لهو و فساد لازم است.

(رساله دانشجویی ص 170)

در سایت درباره موسیقی و احکام آن زیاد بحث شده است و کارشناسان احکام و...به تفصیل مطالبی را بیان کرده اند.در لینکهای زیر کارشناسان احکام پاسخگوی شما خواهند بود:
http://www.askdin.com/thread9875.html
http://www.askdin.com/thread771.html
http://www.askdin.com/thread4789.html


امام خمینی (ره) در مورد موسیقی می فرمایند : از جمله چیزهایی که مغزهای باز جوان ها را مخدر و تخدیر می کند موسیقی است.موسیقی اسباب این می شود که مغز انسان وقتی چند وقت به موسیقی گوش کرد تبدیل می شود به یک مغز غیر آن کسی که جدی باشد انسان را از جدیت بیرون می کند و متوجه جهات دیگر می کند .تمام این وسایلی که در هر مملکتی رواج دارد همه برای این است که ملت خود را از مقدرات خودشان غافل کنند.
من هیچی نمیگم خودتون قضاوت کنید

shahram1363;257012 نوشت:
امام خمینی (ره) در مورد موسیقی می فرمایند : از جمله چیزهایی که مغزهای باز جوان ها را مخدر و تخدیر می کند موسیقی است.موسیقی اسباب این می شود که مغز انسان وقتی چند وقت به موسیقی گوش کرد تبدیل می شود به یک مغز غیر آن کسی که جدی باشد انسان را از جدیت بیرون می کند و متوجه جهات دیگر می کند .تمام این وسایلی که در هر مملکتی رواج دارد همه برای این است که ملت خود را از مقدرات خودشان غافل کنند. من هیچی نمیگم خودتون قضاوت کنید

درسته چیزای دیگه ای هم گفتن مثلاً
امام خمینی (ره) در مورد موسیقی می فرمایند : نباید دستگاه تلویزیون طوری باشد که 10 ساعت موسیقی بخواند و جوان هایی که نیرومند هستند از نیرومندی آنها کاسته شود و به یک حال خمار و خلسه آور تبدیل شوند مثل همان تریاک موسیقی با تریاک فرقی ندارد.
خوب حالا آقا شهرام آیا به این حرف امام یا اونی که شما نقل کردید عمل کردن و کردیم؟ نه خیر حالا شما برو تو خیابونها ببین چی میبینی؟
اون از حجابشون اون از موبایلاشون که مثل بافور تریاک که به دهن وصل میشه به گوششون وصله همه خمار و تو خلسه ان.
ولی اگه به حرف امام گوش میکردیم اینجوری نمیشد.
حالا من هیچی نمیگم خودت قضاوت کن!!
این یه بخش از آزادی که خیلی دوستش داری همه رفتن دنبال ماهواره و صدا و سیما هم کم نذاشت آخرش این شد.
حالا من هیچی نمیگم خودت قضاوت کن!!

shahram1363;257018 نوشت:
چیزی که برای من مشخص هست و دیگه کاملا معلوم شده اینه که شماها فقط نظرات و اعتقادات خودتون رو قبول دارین و فکر میکنین هر قانونی هم که درست شده عین حق و حقیقته و اصلا به ازادی های فردی و اجتماعی انسانها کوچکترین توجهی ندارید پس بحث کردن با شما بیهوده هست و به نتیجه ای نمیرسد بهترین راه اینه که به یک کشور اسلامی دیگه که آزاد هم هست انسان مهاجرت بکنه تا راحت بشه از اجبار و زور

میبینی که بعضی جا ها طبق شرع عمل نشد و نتیجش چی شد؟!!!

نقل قول:

.تمام این وسایلی که در هر مملکتی رواج دارد همه برای این است که ملت خود را از مقدرات خودشان غافل کنند.


اين جمله خيلي خيلي خيلي معنا داشت ها..

همین عقاید که موسیقی رو کلا حرام دونستند باعث شده که دیدگاهشون نسبت به دین بد بشه آخه یعنی چی که مغزهای باز جوانان را مخدر و تخدیر میکند؟ آخه جدی بودن چه ربطی به گوش دادن و گوش ندادن به موسیقی دارد؟

وَ الَّذينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً (72فرقان)
كلمه «شهد» دو معنا دارد يكى حضور يافتن است و ديگرى خبر و گواهى دادن. در اين آيه هر دو معنا را مى‏توان استفاده كرد. يعنى آنان نه در مجالس بد حاضر مى‏شوند و نه بر باطل گواهى مى‏دهند. كلمه‏ى «زور» به معناى كار باطلى است كه در قالب حقّ باشد و در تفاسير به معناى گواهى باطل، دروغ و غنا آمده است.
در روايتى از امام صادق (عليه السلام) مراد از «زور» در «لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ» غنا شمرده شده‏است. كافى، ج 6، ص 433.

در تفسير «مجمع البيان» مى‏خوانيم: مرور با كرامت، آن است كه هر گاه ناچار شدند نام چيز زشتى را ببرند، با كنايه نام مى‏برند. چنان كه در روايتى از امام باقر (عليه السلام) مى‏خوانيم:
آنان هر گاه خواستند نام عورت را ببرند، با كنايه از آن نام مى‏برند. البتّه اين، يكى از مصاديق رفتار كريمانه است.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: خداوند بر گوش واجب نمود كه از شنيدن هر چه حرام است دورى نمايد، سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً»

نقل قول:

همین عقاید که موسیقی رو کلا حرام دونستند باعث شده که دیدگاهشون نسبت به دین بد بشه آخه یعنی چی که مغزهای باز جوانان را مخدر و تخدیر میکند؟ آخه جدی بودن چه ربطی به گوش دادن و گوش ندادن به موسیقی دارد؟


سلام دوست گرامي..

البته نه هرموسيقي..اما نكته اينجاست كه ازفرموده امام معلومه كه دركشوري كه موسيقي حاكمه وغالب

هست نشون ميده كساني كه موسيقي رو باب كردن در اون كشورهدفشان اينه كه ذهن جوانان رو درگيركنند

(دررويكرد رفتارگرايانه زمان گوش كردن به موسيقي هاي مهيج وحتي بعضي موسيقي هاي آروم كه حس رمانتيك دارند..ذهن توانايي فكركردن وحل مساله رونداره خصوصا وقتي كه باموسيقي دچارخيالات قهرمان سازي وقهرمان پرستي ميشه وتخيل اودرگيرميشه)

واين درگيري يعني كنترل ذهن جوانان...درواقع اين گونه ذهن جوانان رو با مسالحت آميز كنترل ميكنند...ودر بند اعمال خود قرار ميدهند..

دراين دنياي موسيقي بايد مراقب ملت خودمان باشيم دچار خيالپردازي ها توسط موسيقي ها نشويم..

اگرشديم بدونيم تحت كنترليم!!
موسيقي تند حتي دررويكردهاي روان شناسي براي روح مضرشناخته شدن...براي افراد افسرده موسيقي

هاي خاص رو منع ميكنند...وحتي براي موسيقي برنامه ميگذارند..چون واقعا متوجه مضرات آن شده اند..

البته نه هرموسيقي...


از ديدگاه روانشناسي اگر موسيقي بر مبناي آهنگ ضربان قلب تدوين شده باشد و داراي روح سازندگي و بالندگي و نيز حامل پيام ارزشي باشد، مي تواند تأثيرات مثبتي بر فرد و جامعه بجا بگذارد. همچنين اکثر روانشناسان متفق القولند که موسيقي يکي از عوامل اصلي ايجاد هيجان بوده و موجب افزايش برانگيختگي در افراد مي شود.

در شريعت اسلامي آن بخش از موسيقي که حکم غنا را در بر مي گيرد، به خاطر ضرر و فسادي که بر روح انسان وارد

مي سازد، منع گرديده است و از مطالعه مجموع روايات و احکام اسلامي ملاحظه مي شود که موسيقي حرام (غنا) موجب اثرات منفي روحي و معنوي بسياري همچون: غفلت زدگي، افزايش دلبستگي هاي مادي و دنيوي، کوتاهي عمر، محروميت از رحمت الهي، فقر و تهي دستي، عدم استجابت دعا و تخدير مغز انسان مي گردد.

الکی نبود زمان خود امام حتی مداحی کردن هم حرمت داشت

الان موسیقی که توی تلویزیون پخش می شه

هزار برابر ازموسیقی اون ور ابی بدتر

تازه این مداحان هم که سنگ تموم گذاشتن

ادم با شنیدن صدای مداح و نوحه خوانی نا خدا گاه به بدنش ی ریتم میاد و ی تکان های هم می خوره

البته این گفتننداره همه جوان ها خودشون می دونند

قربونش برم این دسته های مه محرم هم دیگه با سبک و مد روز حرکت می کنه

با اهنگ جدید علی اصحابی

با اهنگ جدید امید

با اهنگ جدید جهانبخش

و.......
....................
بگذریم

کسی هم کاری نمی کنه

اخه مردم عوض شدن

تازه جای جالب این جاست که مداحی سنگین اذری رو هم به همون جا کشوندن

که مداح اذر زبان با اهنگ ترکی یا فارسی نوحه می خونه .

از این هم بگذریم

پیام;258972 نوشت:

از ديدگاه روانشناسي اگر موسيقي بر مبناي آهنگ ضربان قلب تدوين شده باشد و داراي روح سازندگي و بالندگي و نيز حامل پيام ارزشي باشد، مي تواند تأثيرات مثبتي بر فرد و جامعه بجا بگذارد. همچنين اکثر روانشناسان متفق القولند که موسيقي يکي از عوامل اصلي ايجاد هيجان بوده و موجب افزايش برانگيختگي در افراد مي شود.

در شريعت اسلامي آن بخش از موسيقي که حکم غنا را در بر مي گيرد، به خاطر ضرر و فسادي که بر روح انسان وارد

مي سازد، منع گرديده است و از مطالعه مجموع روايات و احکام اسلامي ملاحظه مي شود که موسيقي حرام (غنا) موجب اثرات منفي روحي و معنوي بسياري همچون: غفلت زدگي، افزايش دلبستگي هاي مادي و دنيوي، کوتاهي عمر، محروميت از رحمت الهي، فقر و تهي دستي، عدم استجابت دعا و تخدير مغز انسان مي گردد.

درسته دوست خوبم شما راست می گید

اما مگه هست
ممکنه باشه ولی کسی به اون گوش نمی ده

الان بچه های 4 و 5و 6 ساله هم اهنگ ساس مانکن می خونند و فحش های رو که اون می ده ورده زبونون
خوب شاید شما این حرف هارو فحش ندونید ولی من به شخصه فحش و ناسزا می دونم

ببخشید که می نویسم به خدا قصد بی حرمتی به سایت رو ندارم
ولی دیگه ((بی پدر ))و ((تخم سگ))

باور کنید فحش و ناسزا به حساب میاد

shahram1363;257653 نوشت:
همین عقاید که موسیقی رو کلا حرام دونستند باعث شده که دیدگاهشون نسبت به دین بد بشه آخه یعنی چی که مغزهای باز جوانان را مخدر و تخدیر میکند؟ آخه جدی بودن چه ربطی به گوش دادن و گوش ندادن به موسیقی دارد؟

مگه همین سبک موسیقی نبود که به امام هادی توهین کردن

همین موسیقی رو اگه کسی ندونه به خدا قسم از سم هم بدتره

سلام

همین سبک موسیقی نیست که به امام هادی توهین کرده ! عقاید خواننده اش هست که البته طبق برداشت های شخصی ام ، من چیز دیگری از اون اهنگ فهمیده ام که کاملا با برداشت ظاهری فرق داره .

اگر کسی میاد در یک سبک موسیقی توهینی بر هر شخصی حالا امام یا هر فرد و جامعه ای می کنه دلیل نمیشه که بگیم اون سبک موسیقی بده و حرامه بلکه ، اون شخصی که داره اون کلمات رو بر زبان میاره برای طرفداران اون فرد که بهش توهین شده ، بد به حساب میاد !

همه چیز که ساخته میشه دو وجه داره ، خوب و بد .... موسیقی هم به تنهاییش بد نیست . دو وجه داره ، خوب و بد ..... حالا من انسان که باز هم دو وجه دارم ،خوب و بد ! .... میام ازش استفاده می کنم حال مسئله این میشه که ازشبه خوبی استفاده کنم یا به بدی !
برای این مسئله هم دقیقا مثالی که خودشما لیلا53 زدید رو میگم ! همین مسئله ی مداح ها و نوحه خونی ها که الان تغییر کردن ! خب اون موقع ازشون به خوبی استفاده میشده اما حالا نه ! پس هر چیزی دو وجه داره ....ولی این بستگی به ما انسان ها داره که ازش به خوبی و برای خوبی استفاده کنیم یا به بدی برای بدی !

حالا اینکه مردم ما از وجه بدش ازش استفاده می کنن .... بر میگرده به مسائل اجتماعی و سیاسی !

من خودم جزو طرفداران سبك متال هستم البته نه به اين معني كه روز و شب متال گوش ميدم،نه،بلكه معتقدم اين سبك هم خوبي هايي داره كه در99درصد اوقات فراموش ميشن!
دليلش هم كه واضحه!
امثال مرلين مانسون اين سبك روبه گندكشوندن!
اما آياميدونستيد سبك متال براي اعتراض به جنگ وخونريزي ساخته شد؟
اما متاسفانه الان اين سبك توسط شيطون پرستا احاطه شده و اون ها هم افكارشون رو تو اين سبك ارايه ميدن(مثه نا اميدي)
اما هنوز هم ميشه آهنگ هاي پاكي تو اين سبك پيدا كرد!
حالا اين چه ربطي به موضوع داشت؟
ميخواستم بگم كه موسيقي براي هرفردي فرق ميكنه.
ممكنه متال براي من مشكلي نداشته باشه اما براي بقيه افراد داشته باشه!

باعرض سلام
من هراهنگی که شاد باشرو گوش میدم البته غمگین هم گوش میدم اما کمتر از شاد ضمنا بگم که
اهنگ بد هم گوش نمیدم ایا اصلا گوش دادن اهنگ گناه داره؟
خیلی خیلی ممنون

باعرض سلام
من هراهنگی که شاد باشرو گوش میدم البته غمگین هم گوش میدم اما کمتر از شاد ضمنا بگم که
اهنگ بد هم گوش نمیدم ایا اصلا گوش دادن اهنگ گناه داره؟
خیلی خیلی ممنون
.///
واقعا جاي خيلي تاسفه كه بگيم اسلام مخالف موسيقيه
امري كه از خود طبيعت گرفته شده!
قديما اصلا ابزار موسيقي به سبك الان نبوده لذا اسلام چيزي نگفته
اون موسيقي كه ميگن مخصوص مجلس لهو لعب
اون لهو لعبي كه خاص بوده و توش معلوم نيست چه كارهايي انجام ميدادند...
به نظرم علت گناه داشتن اين نوع موسيقي هم به خاطر خود موسيقي نبوده به خاطر اون مجلس بوده
برا همين ميگن موسيقي مجلس لهو لعب
ولي الان من تو خونه ام هستم و مي خوام ضمن انجام دادن كارهاي خونه يا استراحت بشينم و موسيقي مورد علاقه ام رو گوش بدم!!
حالا يكي مثل من موسيقي هاي ارام و نرم! يكي مي خواد ريتم دار ويكي...
چرا بايد اين گناه داشته باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

باسلام دوست عزیز
چند ماه پیش پرسش شما به ذهنم خطور کرد برا همین به دنبال جواب سؤالم به چند نفر اساتید مجرب حوزه و به تعدادی کتاب معتبر مراجعه کردم خدا روشکر به پاسخ قانع کننده ای رسیدم و از اون به بعد آهنگ برام کاره بی معنی شد و شاید برام مضحک بود ببینم دیگران با آهنگ آروم میشند یا کارهاشونا انجام میدند.
اما پاسخ: 4دسته موسیقی داریم
1. موسیقی که آهنگش حرام و انسان را به جو میاره ولی اشعارش از دیوان حافظ ویا غیره است و اشکال نداره
2. آهنگ حرام نیست اما اشعارش به قول معروف عشقی و فساد انگیزه . مثلا از عشقش میگه و یک دختر و یا پسر را تحریک میکنه به اینگونه مسائل
شاید بپرسید اگر تحریک نشیم چی؟؟ در جواب باید گفت اینگونه مسائل به تدریج اتفاق میفته و فرد بعد از گذشت مدت زمانی اگر با پیشنهاد اینچنین مواجه بشه چون این غریزه قبلا تحریک شده و در حافظه ناخداگاهش هست فورا نظرش تغییر میکنه
3. آهنگ و موسیقی حرام
4. آهنگ و موسیقی بدون اشکال مثل آهنگ رادیو تلوزیون جمهوری اسلامی البته بنا به اصل برائت محکوم به حلیت هست! که میتونید اصل برائت را با جستجو درک کنید تا هیچوقت فراموشتون نشه:ok:

. آهنگ و موسیقی بدون اشکال مثل آهنگ رادیو تلوزیون جمهوری اسلامی البته بنا به اصل برائت محکوم به حلیت هست! که میتونید اصل برائت را با جستجو درک کنید تا هیچوقت فراموشتون نشه:ok:
/////////
سلام
موسیقی هایی که من خودم گوش میکنم به مراتب از موسیقی عمو پورنگ که برای بچه ها گذاشته میشه هیجان کمتری رو میاره!
در ضمن فعلا در مورد موسیقی بحث می کنیم.

ولی مگه اشعار عاشقانه که نه اسم شخصی می بریم نه حرف نا مربوطی توش است.فقط حرف از وصال و عشق این جور چیزها چه اشکالی داره؟
یعنی انسان بخواد با این شعرها نسبت به معشوقش حسی پیدا کنه اشکالی داره!؟؟؟
بله ببنده و کلا هیچ انسان متمدنی نمی پسنده نسبت به بعضی مسائل خاص شعر یا موسیقی شنیده بشه!
که اینطور موسیقی های مبتذل و زشت هم خیلی کمند! و فط انسانهای بیمار گوش می دند.
دیدید شما موسیقی رو بیش از حد کوبیدید!خود انسان با سرشت و وجدانش می تونه بفهمه که چه چیزی ضد اخلاق است.

تا معشوق انسان کی باشه
آیا هرعشقی سزاواره ابراز کردن و کلمات عاشقانه گفتن هست
بگذریم از عشق همسر انسان
سخن در این بود که آهنگهای عشقی در انسان پیش زمینه ایجاد میکنه که به هر عشقی پاسخ مثبت بده

با اين وضع اشعار حافظ ميشن حرام اندر حرام!
:-d
البته بايدانسان به محتواي موسيقي دقت بكنه!
اينكه توشعرش چي ميگه!
موسيقي كلا خيلي بحث خفنيه.
درضمن1سوال:
صداي زن به طور كلي حرامه يانه؟

چرا به حافظ میگن حافظ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بله صدای زن حرامه جز برا شوهرش

سلام
ممنون از بحث هاتون :Gol:
اطلاعات زیادی رو کسب کردم

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام


آیا رقصیدن یا دست زدن در مجلس زنانه گناه دارد یا خیر؟
پاسخ – اگر این دو با هم و همراه با موسیقی باشد، یعنی مجلس تبدیل به مجلس عیش و نوش و لهو و لعب شود اشکال دارد، به این معنا است که حرام است . گاهی اوقات ما می گوییم اشکال دارد و بعضی از اوقات نیز می گوییم جایز نیست . در این مواقع برخی از افراد می گویند : شما گفتید جایز نیست نگفتید که حرام است . جایز نیست در مورد کارها و فعل مکلف یعنی حرام است. اینجا هم وقتی که می گوییم اشکال دارد مقصود این است که حرام است . اما اگر در آن حد نبود ، چون حکم رقص از دست زدن جدا است . اکثر فقها می گویند که در مجلس زنانه رقص حرام است اما بعضی از فقها گفته اند اگر مختصر باشد ، نامحرم و مردی نیز در مجلس زنانه حضور نداشته باشد و مجلس نیز به مجلس رقص تبدیل نشود اشکالی ندارد . اما اکثر فقها گفته اند که بجز رقص زن و شوهر برای یکدیگر بقیه ی آنها حرام است . در مورد کف زدن اگر این کف زدن موزون نباشد که تبدیل به مجلس عیش و نوش شود، مقصود از موزون این است که همراه با آهنگ حرام باشد، حتی ممکن است یک شعری نیز همراه با آن بخوانند و کف بزنند . مثلاً الان در برخی از مراسم میلاد و مراسم مذهبی همراه با خوانندگی کف هم می زنند در این حد برخی از فقها گفته اند که اشکالی ندارد .

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم

موسیقی و غنا از جمله مواردی هستند که آیات قرآن به آن اشاره کرده است. در سوره لقمان آیه شش می خوانیم: «و بعضی مردم خریدار سخنان بیهوده و سرگرم کننده اند تا بی هیچ عملی دیگران را از راه خدا گمراه کنند و آن را به سخره گیرند؛ آنان برایشان عذابی خوارکننده است».
در اسلام آهنگ هایی که متناسب با مجالس گناه باشد حرام است ولی اگر آهنگی مفاسد فوق را نداشت مشهور فقها می گویند: «شنیدن آن مجاز است».
در سوره حج، آیه 30می خوانیم: «واجتنبوا قول الزور/ از سخن باطل دوری کنید».
امام صادق(ع) به یکی از اصحاب خود که هنگام قضای حاجت بیشتر توقف می کرد تا آواز و خوانندگی همسایه اش را بیشتر گوش کند، فرمود: «غسل توبه کن و هر چه می توانی نماز بخوان؛ چه بسیار بدحالتی بود اگر با این حال می مردی. کار زشت را به اهلش واگذار زیرا هر چیز، اهلی دارد».
آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر آیه شش سوره لقمان درباره جایگزین های موسیقی می نویسد:
«برای برطرف کردن خستگی و ایجاد نشاط، راه های مناسب و سالمی وجود دارد، مانند سیروسفر، ورزش، دید و بازدید، گفت و گوهای علمی و انتقال تجربه و از همه مهم تر ارتباط با آفریدگار هستی که تنها آرام بخش دل هاست، چرا خود را سرگرم لذت هایی کنیم که پایانش ذلت و آتش است؟».

سلام موسیقی کلا حرام نیست
اما آنچه الان از موسیقی در ذهن هست و در مورد آن مکرر سوال میشود موسیقی حرام است . موسیقی حرام موسیقی ای هست که انسان را از حالت عادی خارج کنه و از دیگر اقسام آن موسیقی که فکر انسان را درگیر مسائل به اصطلاح عاشقانه کنه و زمینه گناه و روابط ناپسند را در فرد ایجاد کنه
ومن الله توفیق

چراصداي زن حرامه؟
درسته بعضي مواقع 1جوري ميخونن!
كه اون رو من هم قبول دارم حرامه.
امابعضي مواقع خيلي آروم و عادي ميخونن!
ضمنا من خودم ديدم خاله شادونه تو برنامه كودك آواز ميخوند!
شعرشو هم يادمه!

حالا مگه کسی گفته کار خاله شادونه درسته؟؟!!

نقل قول:

سلام موسیقی کلا حرام نیست
اما آنچه الان از موسیقی در ذهن هست و در مورد آن مکرر سوال میشود موسیقی حرام است .

حالا کدوم جملتون رو بپذیریم
موسیقی حرامه یا نه!؟
شما از کجا می دونی موسیقی ای که من مثلا گوش میدم از نوع حرامشه؟؟؟
فکر نمی کنید دوست من زود قضاوت می کنید.

خاله شادونه رو مثال زدم كه بدونيدتلويزيون جمهوري اسلامي اين چيزا رو پخش ميكنه!
ضمنا،اگر صداي زن حرامه پس چرا براي شوهرش مجازه؟
چيزي كه من برداشت ميكنم اينه كه صداي زن نبايد آدمو از خدا دور كنه(چون اگر دورميكرد براشوهرش مجاز نميشد)

در جامعه و دنیایی که ما زندگی میکنیم...هر مسئله ای بنا به شرایطش باید مطرح شه...حرام یعنی اینکه من منع میشم از انجام کاری که منرو از وادی انسانیت خارج میکنه و این حکم خداست که هر کاری باطل و بیهوده باشه مشکل داره....اما در مورد موسیقی نمیشه مطلق گفت حلال یا حرام...من هر وقت احساس کنم موسیقی من رو از انسانیتم دور میکنه جدا میشم ازش....ما با اصوات و موسیقی زندگی میکنیم...زندگی منهای موسیقی و اصوات امکان پذیر نیست..باید متعادل بود...و درست فکر کرد...من با موسیقی به بیشترین پیشرفت ها رسیدم و گاهی حس عرفانی پیداکردم.////گاهی اوقات هم اونقدر ازش فاصله گرفتم چون حوصلشو نداشتم....ارامش من در زندگی با موسیقیه....چرا که به من حس زندگی میده....

تاحد زيادي با حرفاتون موافقم !
من آهنگ هايي گوش ميدم كه منو از گناهان باز ميداره(the unforgiven از metallica)
اما اينكه حس زندگي به من بده...
نه!

عزیزم اوایل بحث، موسیقی رو به 4 قسمت تقسیم کردیم حالا به فرموده امام علی علیه السلام خود را بسنجید و حسابرسی کنید قبل از آنکه شما را بسنجند
خودتون ببینید کدوم قسم از اقسام موسیقی را گوش می کنید و آیا از اقسام حلال است یا نه
درضمن من موسیقی را کلا نکوبیدم فقط آنچه را تجربه داشتم یا شاگردانم به مراتب ازم سوال میکردند را پاسخ دادم
به هرحال تصمیم با شماست:Mosighi:

juventus;268527 نوشت:
خاله شادونه رو مثال زدم كه بدونيدتلويزيون جمهوري اسلامي اين چيزا رو پخش ميكنه!
ضمنا،اگر صداي زن حرامه پس چرا براي شوهرش مجازه؟
چيزي كه من برداشت ميكنم اينه كه صداي زن نبايد آدمو از خدا دور كنه(چون اگر دورميكرد براشوهرش مجاز نميشد)

تلوزیون جمهوری اسلامی وحی منزل نیست مخصوصا در عصر حاضر که فقط از فیلمهایی که از زندگی پیامبران میسازند هزارتا اشکال اینچنینی وارده
اما در پاسخ به اشکال دوم نظرها متفاوته اما آنچه الان مسلمه اینه که دین ما اسلام است به این معنا که باید تسلیم اوامر آن باشم . خیلی از حکمت محرمات و حلیت ها برا ما مشخص نیست و جواب آن شاید به مرور زمان و یا به دست صاحب اصلی پاسخ داده میشود
اما استناد ما به آیات قرآن است که فرم.وده اند صدای خود را نازک نکنید که مبادا در بیمار دلان وسوسه ایجاد کنید:no:

بنده یک هفته نائب الزیاره شما در حرم امام علی بن موسی الرضا علیه السلام هستم
از دسته من در امانید ومن دلتنگ شما :Ghamgin:
صمیمانه تقاضای حلالیت دارم . التماس دعا:Gol:

جوابتون خوب بود فقط برگشتید ایه رو سوره اش رو بگین که من خودمم بخونید!
ان شاالله لذت ببرید!

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام و درود

پس در کل باید گفت موسیقی هایی که در آن از کلماتی استفاده میشه که آدم رو از حالت عادی خارج میکنه ، حرام هست .
اولا ، 1- شما هی میگویید موسیقی ! این که میگویید موسیقی یعنی موسیقی تنها ، آهنگ ولی آن چیزی که خواننده میخونه رو بهش میگن اشعار ... شعر ... پس باید گفت اشعاری که فلان چیز رو انجام میدن حرام اند .
موسیقی خالی که چنین کاری نمی تونه بکنه . هر چند یه سری استثنا هست مثلا بعضی از موسیقی های سنتی کشور های دیگر از جمله عرب .

خب ، این هم باید در نظر گرفت که عقل و شعور و درک و فهم و برداشت هر فردی با فرد دیگری در مرحله اول تفاوت دارد مگر اینکه کسی رو ببینه و از رفتارش خوشش بیاد و سعی کنه شبیه اون رفتار کنه که میشه تقلید .
خب مثلا من یه آهنگی گوش میدم که صد در صد در نظر تمامی روحانی ها ، حرامه ! یک آهنگ در سبک gothic rock یا hard rock یا شبیه اینا ... برای مثال !
ممکنه هم اشعارش دربعضی جاها چیزای بدی بگه . اما فردی مثل من ، به گفته اش فکر نمی کنم . موسیقی اش را دنبال می کنم و تن صدای خواننده که بر موسیقی تاثیر میذاره ؛ حسی از این موسیقی ها میگیرم که منو به سمت خواندن یک کتاب روانشناسی یا تاریخی یا کشیدن یک اثر فلسفی هنری میبره ! و چیزای دیگر شبیه همین ها .
ولی شاید اگر کسی دیگری بشنوه ،بره تو رویا ،کلشو تکون بده و از خود بی خود بشه و فقط به موسیقی فکر کنه و اون آرامش رو به خودش بده ! (در بعضی وقت هایی که حوصله هیچی رو ندارم ، این موسیقی هارو فقط برای آروم کردن خودم استفاده می کنم و به چیز دیگری فکر نمی کنم البته بدون انجام حرکات موزون و رفتن در حالت خلسه :khandeh!: !)

همیشه گفتم و بازم میگم ، چیزیکه دو وجه داره ، مثل موسیقی (بد و خوب) ، انسان طرز فکر و نیت استفاده اش از آن مهمه ! و در این مواقع باید اون موسیقی رو آزاد گذاشت تا حق انتخاب باشه . اون دیگه بسته به طریقه استفاده انسان ها ربط داره و موسیقی هیچ گناهی نداره .

اونی که باید در اینجا درست بشه ، فرهنگ ضعیف ایران حال است که باید خوبش کرد ، درمانش کرد تا به مردم یاد داد از موسیقی به نحو خوب استفاده کنند ، نه اینکه بیاییم موسیقی هارو جدا کنیم و بعضی مجاز و بعضی غیر مجاز و خودمون رو راحت کنیم ! اینجوری مردم بیشتر منحرف میشن .

نميدونم تاحالا چيزي به اسم "شهادت آب" به گوشتون خورده يانه!
مثلا رو1كاغذنوشتن "بسم الله الرحمن الرحيم"
بعدچسبوندنش به ظرف آب زيرميكروسكوپ كريستال هاي آب رو نگاه كردن،ديدن خيلي زيبا شده!
بعد رو 1كاغذ نوشتن "من تو را دوست ندارم"
و همون كارها رو دوباره انجام دادن ديدن كريستال هاش زشت شده (اگرخواستيد توي گوگل سرچ كنيد"شهادت آب"بريدقسمت عكس هاش،براتون عكس هاش رو هم مياره!
حالا منظورم چي بود،ميخواستم بگم شما بايد حواستون باشه اشعارش چي هست!
شما نميتونيد آهنگ هاي مرلين مانسون رو گوش كنيد وبعدبگين من به مفهوم آهنگاش كه بده توجه نميكنم و فقط به آهنگش دقت ميكنم!
يكي از دوستاي نزديك خودم همين حرفو ميزد!

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان
سلام برشما
اولا من مرلین منسون رو اصلا قبول ندارم و معذرت به طرفداراش حالم از این آدم بهم میخوره .... من افراد خاصی رو گوش میدم که از نظرظاهری خودشونو عجق و جق درست نمی کنن البته در بعضی مسائل فرق داره . و اینکه اینجوری نیست که اصلا توجه نکنم موضوع طرف چیه ...گفتم اگر در جاییش یک کلمه بد استفاده بشه توجه نمی کنم مثلا یه آهنگ از یه آلبوم بودش که داشت به خدا فوحش میداد ! اما موسیقی قشنگی داد .... با اینکه موسیقی اش خوب بود اما چون موضوعش در کل چیز بدی بود ...گوش ندادم ! ...اونجوری هم خرکی گوش نمیدیم ما :Nishkhand:

بعدش هم اون شهادت آب رو من ویدیو کاملش رو دیدم ، و قبولش دارم اما می خوام بگم مگر ماآب هستیم ؟ ماآدمیم بالاتر از آب ....قدرت فهم و انتخاب و شعورمون بالاتره ..... پس مثل آب رباتیک عمل نمی کنیم تا فقط به یه کلمه خوب، خوب نشون بدیم به یک کلمه بد ، بد نشون بدیم !
برداشت انسان میتونه متفاوت باشه .

قبول داريد كه بيشتر بدن ما رو آب تشكيل ميده؟
و حالا شما ميگين كه تك تك ذرات بدن ما قدرت انتخاب دارن؟
يا ميفهمن؟
من كه فكرنكنم!
اون چيزي كه من فكرميكنم اينه كه جسم1بحثيه و روح 1بحث ديگه!
يعني موسيقي رو1جسم1تاثيراتي ميزاره،حالاشما با قدرت انتخاب (كه به روح برميگرده) تاثيراتشو كم ميكني!
حالا جدا از خود انسان قبول دارين كه رو در و پنجره و ميز و... تاثير ميزاره؟
حالا انتخاب با شماست كه چجوري فضاي اطرافتون رو مزين كنيد!
بازهم خداروشكر كه به قول خودتون اونقد خركي هم گوش نميديد!

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

در کل صحبت من اینه که فرهنگ استفاده از موسیقی باید به مردم یاد داده بشه ، نه اینکه مجاز و غیر مجازش کرد و ممنوع کرد و .... ! چون بالاخره به هر طریقی بدست میاد ، هر چیز غیر قانونی ای رو می شه از راه غیر قانونی بدست آورد .
مثلا همین آهنگ های جدید شش و هشت و این مسخره بازیا . (معذرت به طرفداران بهشون بر نخوره ) اینا موسیقی نیستن ، مسخره بازین . اینا در کل از رده خارج . اما آخه مثلا موسیقی کلاسیک هم حرام میشه مگه ؟ :khaneh:
والا از یکی از روحانیون که اومده بود کلاسمون فقط موسیقی قرآنی و موسیقی (که چه عرض کنم فکرک نم منظورش آواز بوده) مثل شجریان و سنتی و .... که آرام هست خوبه و با مخ آدم بازی نکنه بعد میگفت موسیقی کلاسیک و همه حرامه :khaneh:این حرفش کل کلاسو عصبی کرد . بگذریم .

مردم اگر فرهنگشون درست بشه نمیرن سراغ موسیقی های منگولی الان ، بلکه میرن دنبال یه موسیقی با خوب . مثل سنتی های ایرانی و کشور های دیگه ، کلاسیک یا هر سبک خوب دیگه که هرچند در هر سبکی باز هم بد و خوبش هست . اونجاست که این قانون که میگه موسیقی ای که آدم رو از حالت عادی خارج نکنه و اشعاری که به چیزای بد مارو دعوت نکنه ، حرام نیست ، رو میشه آورد تا مردم قدرت فهم این مسئله رو داشته باشن .

بله افرادی داریم میان اعتراض می کنن به این قانون ، ولی بعدش میرن خونه موسیقی متال میذارن کلشونو اینقدر تکون میدن میرن تو حالت خلسه و دیوانه کاری هاشون شروع میشه یا میرن و به موسیقی های گل منگولی همین همین شش و هشت و این چیزا گوش میدن و همش می رقصن و ....
ما از ایناش نیستیم .
خب این نشانه از ندانستن هست . اگر با این ندانستن باز به زور بخواد رفتار بشه که آقا این کارت غلطه اونابیشتر منحرف میشن و غرق نادانی هاشون میشن !

به امید رسیدن به فرهنگ بالایی در ایران در آینده ای نزدیک

خب حالا این بحثی که من کردم رو خاتمه بدیم . برسیم به عنوان این تایپیک که مهمتره ...

داداش هر موسیقی که غنا نیست......من خودم با کلی لجبازی با خودم در این مورد بلاخره کشف کردم چه نوع موسیقی حرام است و چرا حرامه.......یعنی کامل درک کردم که ضررهاش چیه...........بی دلیل که چیزی حرام نمی شه×!!!!!! الان من خودم موسیقی گوش میدم ولی این باعث فساد نشده........این که گفتی تا حدی اشتباه است....دلیل نمیشه کسی که توی خیابان مثلا هندز فری یا هدست به گوشش است مفسد است یا بد تر...........نباید بدبین باشی.........اولا تو نمیدانی چی گوش میده پس حق قضاوت بد نداری........بعدش اگر مشخص باشه کسی موسیقی حرام گوش میده به جای حرس خوردن باید امر به معروف کرد ..............چرا به نکته های مثبتش نگاه نمی کنی؟؟؟؟هرکس موسیقی حرام گوش کنه که جنایت کار نیست ......صهیونیست نیست فقط گناهکاره و باید براش دعا کرد تا هدایت بشه...............از طرفی دیگه همین موسیقی می تواند برای اسلام مفید باشد........اگر ما بخواهیم با تهجر از این پدیده های نو فاصله بگیریم ضرر می کنیم و دشمن ما استفاده..............................................باید کسی باشد به شاهین نجسی جوابی بدهد تا همه فکر نکنند که صحنه خالی از ما ها است...............................

داداش تو برو (((شهادت آب))) را ببین بعد در مورد قدرت انتخابش نظر بده....فیلمه مستنده

سلام بر شما حسین ولایتی ....

شما میگی داداش ...منظورت منم ؟!‌ اگر من هستم بگم که شهادت آب رو کامل خودم خریدم و دیدم به صورت فیلم مستند .
و اون مطلبی هم که قبلش گفتی فکر نکنم در جواب به من بوده باشه ... اگر بوده باشه که کلا جوابتون در مقابل حرفام ایراد داره و انگار حرفامو بد متوجه شدی ....
اگر هم با من نبودین ٰ بگید لطفا سو تفاهم نشه

سلام
به نظ من و طبق مشاهدات بنده و در کتاب هایی که دیدم این ایه به صئرت غیر مستقیم و تا حدودی به اون اشاره شده است:

﴿٥﴾

وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا ۚ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ [٣١:٦]
و برخی از مردمان (فاسد فتنه انگیز مانند نضر حارث) کسی است که گفتار و سخنان لغو و باطل را (مانند قصّه‌های دروغ و افسانه‌های شهوت‌انگیز مفسد اخلاق و سرود مطرب) به هر وسیله تهیّه می‌کند تا (خلق را) به جهالت از راه خدا (و آموختن علوم و معارف قرآن) گمراه سازد و آیات قرآن را به تمسخر و استهزا گیرد، این مردمان (فاسد کافر) به عذاب، با خواری و ذلّت گرفتار شوند.
﴿٦﴾

وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّىٰ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا ۖ فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ [٣١:٧]
و هر گاه بر او تلاوت آیات ما شود چنان با غرور و تکبّر پشت گرداند که گویی هیچ آن آیات الهی را نشنید، پنداری از هر دو گوش کر است، این کس را به عذاب دردناک بشارت ده.

حالا تفسیرش رو هم نگاه کن خیلی قشنگه:

6وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّه بِغَیْرِ عِلْم وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ
7وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِ آیاتُنا وَلّى مُسْتَکْبِراً کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذاب أَلِیم

8إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُمْ جَنّاتُ النَّعِیمِ

9خالِدِینَ فِیها وَعْدَ اللّه حَقّاً وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

ترجمه:

6 ـ و بعضى از مردم سخنان بیهوده را مى خرند، تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزا گیرند; براى آنان عذابى خوار کننده است!

7 ـ و هنگامى که آیات ما بر او خوانده مى شود، مستکبرانه روى بر مى گرداند، گوئى آن را نشنیده است، گوئى اصلاً گوشهایش سنگین است; او را به عذابى دردناک بشارت ده!

8 ـ (ولى) کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، باغ هاى پر نعمت بهشت از آن آنهاست.

9 ـ جاودانه در آن خواهند ماند; این وعده حتمى الهى است; و اوست عزیز و حکیم (شکست ناپذیر و دانا).

شأن نزول:

بعضى از مفسران گفته اند: نخستین آیات مورد بحث، درباره «نضر بن حارث» نازل شده است.

او مرد تاجرى بود که به «ایران» سفر مى کرد، و در ضمن، داستان هاى «ایرانیان» را براى «قریش» بازگو مى نمود، مى گفت: اگر «محمّد» براى شما سرگذشت «عاد و ثمود» را نقل مى کند، من داستان هاى «رستم و اسفندیار»، و اخبار «کسرى» و سلاطین عجم را باز مى گویم!، آنها دور او را گرفته، استماع قرآن را ترک مى گفتند.

بعضى دیگر گفته اند: این قسمت از آیات، درباره مردى نازل شده که کنیز خواننده اى را خریدارى کرده بود، شب و روز براى او خوانندگى مى کرد و او را از یاد خدا غافل مى ساخت.

مرحوم «طبرسى» مفسر بزرگ، بعد از ذکر این شأن نزول، مى گوید:

حدیثى که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این زمینه نقل شده، شأن نزول فوق را تأیید مى کند; چرا که آن حضرت(صلى الله علیه وآله) فرمود: لایَحِلُّ تَعْلِیْمُ الْمُغَنِّیاتِ وَ لا بَیْعُهُنَّ، وَ أَثْمانُهُنَّ حَرامٌ وَ قَدْ نَزَلَ تَصْدِیْقُ ذلِکَ فِى کِتابِ اللّه تَعالى: وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْتَرِى لَهْوَ الْحَدِیْثِ...:

«آموزش دادن کنیزان خواننده، و خرید و فروش آنها حرام است و درآمدى که از این راه به دست مى آید نیز حرام است، گواه این مطلب چیزى است که خداوند در کتابش فرموده: وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْتَرِى لَهْوَ الْحَدِیْثِ...».

* * *

تفسیر:

غنا از دام هاى بزرگ شیاطین!

در این آیات، سخن از گروهى است که درست در مقابل گروه «محسنین» و «مؤمنین» قرار دارند که در آیات گذشته مطرح بودند.

در اینجا سخن از جمعیتى است که سرمایه هاى خود را براى بیهودگى و گمراه ساختن مردم به کار مى گیرد، و بدبختى دنیا و آخرت را براى خود مى خرد!

نخست مى فرماید: «بعضى از مردم، سخنان باطل و بیهوده را خریدارى مى کنند تا خلق خدا را از روى جهل و نادانى، از راه خدا گمراه سازند» (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّه بِغَیْرِ عِلْم).

«و آیات خدا را به استهزاء و سخریه گیرند» (وَ یَتَّخِذَها هُزُواً).(1)

و در پایان آیه اضافه مى کند: «عذاب خوار کننده از آن این گروه است» (أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ).

خریدارى کردن سخنان باطل و بیهوده، یا به این گونه است که: به راستى افسانه هاى خرافى و باطل را با دادن پول به دست آورند، آن چنان که در داستان «نضر بن حارث» خواندیم.

و یا از این طریق است که: براى ترتیب دادن مجالس لهو و باطل و خوانندگى، کنیزان خواننده خریدارى کنند، چنان که در حدیث پیامبر(صلى الله علیه وآله) ضمن شأن نزول بیان شد.

و یا صرف کردن مال، به هر صورت و به هر طریقى که به وسیله آن به این هدف نامشروع، یعنى سخنان باطل و بیهوده برسند.

عجب این که: این کوردلان، مطالب باطل و بیهوده را به گرانترین قیمت خریدارى مى کردند، اما آیات الهى و حکمت را که پروردگار، رایگان در اختیارشان گذارده، نادیده مى گرفتند.

این احتمال نیز، وجود دارد که خریدارى (اشتراء) در اینجا معنى کنائى داشته باشد و منظور از آن: هرگونه تلاش و کوشش براى رسیدن به این منظور است.

و اما «لَهْوَ الْحَدِیْث»، مفهوم وسیع و گسترده اى دارد که هرگونه سخن یا آهنگ سرگرم کننده و غفلت زا که انسان را به بیهودگى یا گمراهى مى کشاند، در بر مى گیرد، خواه از قبیل «غنا» و الحان و آهنگ هاى شهوت انگیز و هوس آلود باشد، و خواه سخنانى که نه از طریق آهنگ، بلکه از طریق محتوا انسان را به بیهودگى و فساد، سوق مى دهد.

و یا از هر دو طریق، چنان که در تصنیف ها و اشعار عاشقانه خوانندگان معمولى است که هم محتوایش گمراه کننده است و هم آهنگش!

و یا مانند داستان هاى خرافى و اساطیر که سبب انحراف مردم از «صراط مستقیم» الهى مى گردد.

و یا سخنان سخریه آمیزى، که به منظور محو حق و تضعیف پایه هاى ایمان مطرح مى شود، همانند چیزى که از «ابوجهل» و یارانش نقل مى کنند، که رو به «قریش» مى کرد و مى گفت: «مى خواهید شما را از «زقّوم» که «محمّد»(صلى الله علیه وآله) ما را به آن تهدید مى کند اطعام کنم؟!

سپس مى فرستاد و «کره و خرما» حاضر مى کردند و مى گفت: این همان «زقّوم» است!... و به این ترتیب، آیات الهى را به باد استهزاء مى گرفت.

به هر حال، «لَهْوَ الْحَدِیْث» معناى گسترده اى دارد که همه اینها و مانند آن را فرا مى گیرد، و اگر در روایات اسلامى، و سخنان مفسرین، روى یکى از اینها انگشت گذارده شده است، هرگز دلیل بر انحصار و محدودیت مفهوم آیه نیست.

در احادیثى که از طرق اهلبیت(علیهم السلام) به ما رسیده، تعبیرهائى دیده مى شود که بیانگر وسعت مفهوم این کلمه است:

از جمله در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: الْغِنَاءُ مَجْلِسٌ لایَنْظُرُ اللّهُ إِلَى أَهْلِهِ، وَ هُوَ مِمَّا قَالَ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّه: «مجلس غنا و خوانندگى لهو و باطل، مجلسى است که خدا به اهل آن نمى نگرد، (و آنها را مشمول لطفش قرار نمى دهد) و این مصداق همان چیزى است که خداوند عزّوجلّ فرموده: بعضى از مردم هستند که سخنان بیهوده خریدارى مى کنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند».(2)

تعبیر به «لَهْوَ الْحَدِیْث» به جاى «اَلْحَدِیْثُ الْلَّهْوِ» گویا اشاره به این است که: هدف اصلى آنها همان لهو و بیهودگى است، و سخن، وسیله اى براى رسیدن به آن است.

جمله «لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیْلِ اللّه» نیز مفهوم وسیعى دارد که هم گمراه کردن اعتقادى را شامل مى شود ـ آن چنان که در داستان «نضر بن حارث» و «ابوجهل» خواندیم ـ و هم منحرف ساختن اخلاقى، ـ آن چنان که در احادیث «غنا» آمده است ـ .

تعبیر «بِغَیْرِ عِلْم» اشاره به این است که: این گروه گمراه و منحرف، حتى به مذهب باطل خود نیز ایمان ندارند، بلکه صرفاً از جهل و تقلیدهاى کورکورانه پیروى مى کنند، آنها جاهلانى هستند که دیگران را نیز به جهل و نادانى خود، گرفتار مى سازند.

این در صورتى است که، تعبیر «بِغَیْرِ عِلْم» را توصیف براى گمراه کنندگان بدانیم، اما بعضى از مفسران، احتمال داده اند: توصیفى براى «گمراه شوندگان» باشد، یعنى مردم جاهل و بى خبر را ناآگاهانه به وادى انحراف و باطل مى کشانند.

این بى خبران، گاه از این هم فراتر مى روند، یعنى تنها به جنبه هاى سرگرمى

و غافل کننده این مسائل قانع نمى شوند، بلکه سخنان لهو و بیهوده خود را وسیله اى براى استهزاء و سخریه آیات الهى قرار مى دهند، و این همان است که در آخر آیه فوق به آن اشاره کرده، مى فرماید: «وَ یَتَّخِذَها هُزُواً».

اما توصیف عذاب به «مُهِیْنٌ» (خوار کننده و اهانت بار) به خاطر آن است که جریمه، باید همانند جرم باشد، آنها نسبت به آیات الهى توهین کردند، خداوند

هم براى آنها مجازاتى تعیین کرده که علاوه بر دردناک بودن، توهین آور نیز مى باشد.

* * *

آیه بعد، به عکس العمل این گروه در برابر آیات الهى اشاره کرده، و در واقع آن را با عکس العملشان، در برابر «لَهْوَ الْحَدِیْث» مقایسه مى کند و مى گوید: «هنگامى که آیات ما بر او خوانده مى شود مستکبرانه روى بر مى گرداند، گوئى آیات ما را نشنیده، گوئى اصلاً گوشهایش سنگین است» و اصلاً هیچ سخنى را نمى شنود (وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِ آیاتُنا وَلّى مُسْتَکْبِراً کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْراً).

و در پایان، کیفر دردناک چنین کسى را این گونه بازگو مى کند: «او را به عذاب دردناک بشارت ده»! (فَبَشِّرْهُ بِعَذاب أَلِیم).

تعبیر به «وَلّى مُسْتَکْبِراً» اشاره به این است که: روى گرداندن او تنها به خاطر مزاحمت با منافع دنیوى و هوسهایش نیست، بلکه از این هم فراتر مى رود و انگیزه استکبار و تکبر در برابر خدا و آیات خدا، که بزرگترین گناه است در عمل او نیز وجود دارد.

جالب این که: نخست مى گوید: «آن چنان بى اعتنائى به آیات الهى مى کند که گوئى اصلاً آن را نشنیده و کاملاً بى اعتنا از کنار آن مى گذرد» سپس اضافه مى کند: «نه تنها این آیات را نمى شنود، گوئى اصلاً کر است و هیچ سخنى را نمى شنود»!

جزاى چنین افراد نیز، متناسب اعمالشان است همان گونه که عملشان براى اهل حق، دردآور بوده، خداوند مجازاتشان را نیز دردناک قرار داده، و به عذاب الیمشان گرفتار مى سازد!

توجه به این نکته، نیز لازم است که: تعبیر به «بَشِّرْ» (بشارت ده) در مورد عذاب دردناک الهى، متناسب با کار مستکبرانى است که آیات الهى را به باد سخریه مى گرفتند و «بوجهل» صفتانى که «زَقُّومِ جَهَنَّم» را با «کره و خرما» تفسیر مى کردند!

* * *

در آیات بعد، به شرح حال مؤمنان راستین باز مى گردد که در آغاز این مقایسه، از آنان شروع شد، و در پایان نیز، به آنان ختم مى گردد، مى فرماید: «کسانى که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند، باغهاى پر نعمت بهشت از آن آنها است» (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُمْ جَنّاتُ النَّعِیمِ).

آرى، این گروه بر عکس مستکبران بى ایمان، و گمراه کنندگان کوردل، که نه آثار خدا را در جهان مى بینند، و نه سخنان فرستادگان خدا را به گوش جان مى شنوند، به حکم عقل و خرد بیدار، و چشم بینا و گوش شنوا که خدا نصیبشان کرده، هم به آیات الهى ایمان مى آورند و هم در اعمال صالح خود، آن را به کار مى گیرند و چه جالب است که: آنها «عَذابٌ أَلِیْم» داشتند و اینها «جَنّات نَعِیْم» دارند.

* * *

مهمتر این که: این باغهاى پر نعمت بهشتى، براى آنها جاودانه است «همیشه در آن خواهند ماند» (خالِدِینَ فِیها).

«این وعده مسلّم الهى است، وعده اى تخلف ناپذیر» (وَعْدَ اللّه حَقّاً).

و خداوند نه وعده دروغین مى دهد، و نه از وفاى به وعده هاى خود، عاجز است; چرا که «او عزیز و قدرتمند، و حکیم و آگاه است» (وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ).

این نکته قابل دقت است که: در مورد مستکبران، «عذاب» به صورت مفرد ذکر شده، و در مورد مؤمنان صالح العمل، «جنّات» به صورت جمع; چرا که رحمت خدا همواره بر غضبش پیشى گرفته.

تأکید بر خلود و وعده حق الهى، نیز تأکیدى بر همین فزونى «رحمت» بر «غضب» است.

«نَعِیْم» که از ماده «نعمت» است، معنى گسترده اى دارد که همه انواع نعمت هاى مادى و معنوى را شامل مى شود، حتى نعمت هائى که براى ما محبوسان زندان تن در این دنیا قابل درک نیست «راغب» در «مفردات» مى گوید: «نَعِیْم» به معنى «نعمت بسیار» است (النَّعِیْمُ النِّعْمَةُ الْکَثِیْرَةُ).

* * *

نکته ها:

1 ـ تحریم غنا

بدون شک، «غنا» به طور اجمال، از نظر مشهور علماى شیعه حرام است و شهرتى در سر حدّ اجماع و اتفاق دارد.

بسیارى از علماى اهل سنت نیز، بر این عقیده تأکید کرده اند، هر چند بعضى از آنها استثناهائى براى آن قائل شده اند، و شاید بعضى از این استثناها، در حقیقت استثناء نباشد و خارج از موضوع «غنا» محسوب شود (و به اصطلاح تخصصاً خارج است).

«قرطبى» در ذیل آیات مورد بحث، در همین زمینه چنین مى گوید: «غناى معمول در میان گروهى از مردم، هر گاه مشتمل بر اشعار عاشقانه درباره «زنان» و توصیف زیبائى هاى آنان، و ذکر شراب و محرمات دیگر باشد، همه «علما» در حرمت آن متفقند; چرا که مصداق «لهو و غناى» مذموم مى باشد، و اما اگر از این امور خالى گردد، مختصرى از آن در اعیاد و جشن هاى زفاف جائز است، و همچنین براى نشاط بخشیدن به هنگام انجام کارهاى مشکل، ـ آن گونه که در «تاریخ اسلام» در مسأله حفر «خندق» آمده، و یا اشعارى که «انجشه» به هنگام حرکت قافله به سوى «مکّه» در «حجة الوداع» براى تحریک «شتران» مى خوانده است ـ اما آنچه امروز در میان «صوفیه» معمول است که انواع آلات طرب را در این زمینه به کار مى برند حرام است».(3)

آنچه را که «قرطبى» به صورت استثناء بیان کرده، از قبیل خواندن «حَدى» (آواز مخصوص) براى شتران، یا اشعار مخصوصى که مسلمانان با آهنگ به هنگام حفر «خندق» مى خواندند، به احتمال قوى اصلاً جزء غنا نبوده و نیست، و شبیه اشعارى است که گروهى با آهنگ مخصوص در راهپیمائى ها یا مجالس جشن و عزادارى مذهبى مى خوانند.

در منابع اسلامى، دلائل زیادى بر تحریم «غنا» در دست است، از جمله، آیه فوق: «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْتَرِى لَهْوَ الْحَدِیْثِ...» و بعضى دیگر از آیات قرآن که حداقل طبق روایاتى که در تفسیر این آیات وارد شده بر «غنا» تطبیق گردیده، و یا «غنا» از مصادیق آن شمرده شده است.

در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که در تفسیر آیه: «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»(4) فرمود:

قَوْلُ الزُّورِ الغِنا: «سخن باطل همان غنا است».(5)

و نیز همان امام(علیه السلام) در تفسیر آیه: «وَ الَّذِینَ لایَشْهَدُونَ الزُّورَ»(6) فرمود: «منظور از آن غنا است».(7)

و در تفسیر همین آیه مورد بحث، روایات متعددى از امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) و امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) نقل شده است که یکى از مصداق هاى «لهو الحدیث» را که موجب «عذاب مهین» است غنا معرفى کرده اند.(8)

علاوه بر این، روایات فراوان دیگرى ـ منهاى تفسیر آیات ـ در منابع اسلامى دیده مى شود که تحریم غنا را به طور مؤکّد بیان مى کند.

در حدیثى که از «جابر بن عبداللّه» از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده مى خوانیم: کَانَ إِبْلِیسُ أَوَّلَ مَنْ تَغَنّى: «شیطان اولین کسى بود که غنا خواند».(9)

و در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) چنین آمده است: بَیْتُ الْغِنَاءِ لاتُؤْمَنُ فِیهِ الْفَجِیعَةُ، وَ لاتُجَابُ فِیهِ الدَّعْوَةُ، وَ لایَدْخُلُهُ الْمَلَکُ: «خانه اى که در آن غنا باشد، ایمن از مرگ و مصیبت دردناک نیست، دعا در آن به اجابت نمى رسد، و «فرشتگان» وارد آن نمى شوند».(10)

و در حدیث دیگرى از همان امام(علیه السلام) مى خوانیم: الْغِنَاءُ یُورِثُ النِّفَاقَ وَ یُعْقِبُ الْفَقْرَ: «غنا، روح نفاق را پرورش مى دهد و فقر و بدبختى مى آفریند».(11)

در حدیث دیگر که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده، از جمله کسانى را که ملعون و دور از رحمت خدا شمرده است، زن خواننده، کسى که اجرتى به او مى دهد و کسى که آن پول را مصرف مى نماید! (الْمُغَنِّیَةُ مَلْعُونَةٌ، وَ مَنْ أَدّاها مَلْعُونٌ، وَ آکِلُ کَسْبِهَا مَلْعُونٌ).(12)

در منابع معروف «اهل سنت» نیز روایات متعددى در این زمینه نقل شده است.

از جمله، روایتى است که «درّ المنثور» از جمع کثیرى از محدثین، از «ابى امامة» از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل کرده که فرمود: لایَحِلُّ تَعْلِیْمُ الْمُغَنِّیاتِ وَ لابَیْعُهُنَّ وَ أَثْمانُهُنَّ حَرامٌ: «تعلیم زنان خواننده حلال نیست، همچنین خرید و فروش این کنیزان، و چیزى که در مقابل آن گرفته مى شود نیز حرام است».(13)

نظیر همین معنى را نویسنده «التّاج» از «ترمذى» و «امام احمد» نقل کرده است.(14)

«ابن مسعود» از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که: الْغِنَاءُ یُنْبِتُ النِّفَاقَ فِی الْقَلْبِ کَمَا یُنْبِتُ الْمَاءُ الْبَقْلَ: «غنا روح نفاق را در قلب پرورش مى دهد، همان گونه که آب گیاه را»!.(15)

روى هم رفته، روایاتى که در این زمینه نقل شده است به قدرى زیاد است که به حدّ تواتر مى رسد، و به همین دلیل اکثر «علماى اسلام» فتوا به حرمت داده اند علاوه بر «علماى شیعه» که تقریباً در این سخن اتفاق نظر دارند، تحریم آن از «ابوحنیفه» نیز نقل شده است، و هنگامى که از «احمد»، پیشواى معروف «اهل سنت» درباره «غنا» سؤال کردند در پاسخ گفت: یُنْبِتُ النِّفاقَ: «روح نفاق را در آدمى مى رویاند»!.

و «مالک»، پیشواى دیگر «اهل سنت» در پاسخ این سؤال گفت: یَفْعَلُهُ الْفُسّاقُ: «مردم فاسق به دنبال آن مى روند»!

و «شافعى» تصریح کرده است: شهادت اصحاب غنا قبول نیست، و این خود دلیل بر فسق آنها است.

از «اصحاب شافعى» نیز نقل شده که فتواى «شافعى» را تحریم مى دانند، بر خلاف آنچه بعضى پنداشته اند.(16)

* * *

2 ـ غناء چیست؟

در حرمت غناء، چندان مشکلى وجود ندارد، مشکل تشخیص موضوع غناء است.

آیا هر صوت خوش و زیبائى «غنا» است؟

مسلماً چنین نیست، زیرا در روایات اسلامى آمده، و سیره مسلمین نیز حکایت مى کند که قرآن و اذان و مانند آن را با صداى خوش و زیبا بخوانید.

آیا «غنا» هر صدائى است که در آن «ترجیع» (رفت و آمد صدا در حنجره و به اصطلاح غلط دادن) باشد؟ آن نیز ثابت نیست.

آنچه از مجموع کلمات «فقهاء» و سخنان «اهل سنت»، در این زمینه مى توان استفاده کرد، این است: «غناء»، آهنگهاى طرب انگیز و لهو و باطل است.

و به عبارت روشن تر: «غناء» آهنگ هائى است که متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد مى باشد.

و باز به تعبیر دیگر: «غناء» به صوتى گفته مى شود که قواى شهوانى را در انسان تحریک مى نماید، و انسان در آن حال احساس مى کند: اگر در کنار آن صدا، شراب و فساد جنسى نیز باشد کاملاً مناسب است!.

این نکته نیز، قابل توجه است که: گاه، یک «آهنگ» هم خودش غنا و لهو و باطل است و هم محتواى آن، به این ترتیب که: اشعار عشقى و فسادانگیز را با آهنگ هاى مطرب بخوانند، و گاه، تنها آهنگ، «غنا» است، به این ترتیب که اشعار پر محتوا، یا آیات قرآن و دعاء و مناجات را به آهنگى بخوانند که مناسب مجالس عیاشان و فاسدان است، و در هر دو صورت حرام مى باشد (دقت کنید).

ذکر این نکته، نیز لازم است که گاه، براى «غنا» دو رقم معنى ذکر مى شود: «معنى عام» و «معنى خاص»، معنى خاص، همان است که در بالا گفتیم یعنى آهنگ هاى تحریک شهوات و متناسب مجالس فسق و فجور.

ولى معنى عام، هرگونه صوت زیبا است، و لذا آنها که «غنا» را به معنى عام تفسیر کرده اند براى آن دو قسم قائل شده اند «غناى حلال» و «غناى حرام».

منظور از غناى حرام همان است که در بالا گفته شد و منظور از غناى حلال صداى زیبا و خوشى است که مفسده انگیز نباشد، و متناسب با مجالس فسق و فجور نگردد.

بنابراین، در اصل تحریم «غنا» تقریباً اختلافى نیست، اختلاف در نحوه تفسیر آن است.

البته «غنا» مصادیق مشکوکى نیز دارد (مانند همه مفاهیم دیگر) که انسان به راستى نمى داند فلان صوت، مناسب مجالس فسق و فجور است یا نه؟ و در این صورت، به حکم اصل برائت، محکوم به حلیت است (البته بعد از آگاهى کافى از مفهوم عرفى غنا طبق تعریف فوق).

و از اینجا روشن مى شود، صداها و آهنگهاى حماسى که متناسب میدانهاى نبرد و یا ورزش و یا مانند آن است دلیلى بر تحریم آن نیست.

البته در زمینه غنا بحثهاى دیگرى نیز وجود دارد از قبیل پاره اى از استثناها که بعضى براى آن قائل شده اند، و جمعى آن را انکار کرده اند، و مسائل دیگر که باید در کتب فقهى از آن سخن گفت.

آخرین سخنى که در اینجا ذکر آن را لازم مى دانیم، این است که: آنچه در بالا گفتیم، مربوط به خوانندگى است و اما استفاده از آلات موسیقى و حرمت آن بحث دیگرى دارد که از موضوع این سخن خارج است.

* * *

3 ـ فلسفه تحریم غنا

دقت در مفهوم «غنا» با شرائطى که در شرح موضوع آن گفتیم، فلسفه تحریم آن را به خوبى روشن مى سازد.

در یک بررسى کوتاه به مفاسد زیر برخورد مى کنیم:

الف: تشویق به فساد اخلاق ـ تجربه نشان داده است ـ و تجربه بهترین شاهد و گواه است ـ که بسیارى افراد تحت تأثیر آهنگهاى غناء، راه تقوا و پرهیزکارى را رها کرده، و به شهوات و فساد روى مى آورند.

مجلس غنا معمولاً مرکز انواع مفاسد است و آنچه به این مفاسد دامن مى زند، همان «غناء» است.

در بعضى از گزارش هائى که در «جرائد» خارجى آمده، مى خوانیم: در مجلسى که گروهى از «دختران» و «پسران» بودند، و آهنگ خاصى از غناء در آنجا اجرا شد آن چنان هیجانى به «دختران» و «پسران» دست داد که: به یکدیگر حملهور شدند و فجایع زیادى به بار آوردند که، قلم از ذکر آن شرم دارد.

در تفسیر «روح المعانى»، سخنى از یکى از سران «بنى امیه» نقل مى کند که، به آنها مى گفت: از «غنا» بپرهیزید که: حیا را کم مى کند، شهوت را مى افزاید شخصیت را در هم مى شکند، جانشین شراب مى شود، و همان کارى را مى کند که مستى انجام مى دهد.(17)

و این، نشان مى دهد: حتى آنها نیز به مفاسد آن پى برده بودند.

و اگر مى بینیم در روایات اسلامى کراراً آمده است: «غنا» روح نفاق را در قلب پرورش مى دهد، اشاره به همین حقیقت است، روح نفاق همان روح آلودگى به فساد و کناره گیرى از تقوا و پرهیزکارى است.

و نیز اگر در روایات آمده است: «فرشتگان» در خانه اى که «غنا» در آن است وارد نمى شوند، به خاطر همین آلودگى به فساد است، چرا که «فرشتگان» پاکند و طالب پاکیند، و از این محیطهاى آلوده بیزارند.

* * *

ب ـ غافل شدن از یاد خدا ـ تعبیر به «لهو» که در تفسیر «غنا» در بعضى از روایات اسلامى آمده است، اشاره به همین حقیقت است که: غناء انسان را آن چنان مست شهوات مى کند که از یاد خدا غافل مى سازد.

در آیات فوق خواندیم: «لهو الحدیث»، یکى از عوامل «ضلالت» از «سبیل اللّه» است، و موجب «عذاب الیم».

در حدیثى از على(علیه السلام) مى خوانیم: کُلُّ مَا أَلْهَى عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ فَهُوَ مِنَ الْمَیْسِرِ: «هر چیزى که انسان را از یاد خدا غافل کند (و در شهوات فرو ببرد) آن در حکم قمار است».(18)

* * *

ج ـ آثار زیانبار بر اعصاب ـ «غنا و موسیقى» در حقیقت، یکى از عوامل مهم تخدیر اعصاب است، و به تعبیر دیگر: مواد مخدر گاهى، از طریق دهان و نوشیدن وارد بدن مى شوند، (مانند شراب).

و گاه، از طریق بوئیدن و حس شامه (مانند هروئین).

و گاه، از طریق تزریق (مانند مرفین).

و گاه، از طریق حس سامعه است (مانند غنا).

به همین جهت گاهى «غنا» و آهنگهاى مخصوص، چنان افراد را در نشئه فرو مى برد، که حالتى شبیه به مستى به آنها دست مى دهد، البته گاه، به این مرحله نمى رسد اما در عین حال تخدیر خفیف ایجاد مى کند.

و به همین دلیل، بسیارى از مفاسد مواد مخدر، در غنا وجود دارد، خواه تخدیر آن خفیف باشد یا شدید.

«توجه دقیق به بیوگرافى مشاهیر موسیقى دانان، نشان مى دهد: در دوران عمر، به تدریج دچار ناراحتیهاى روحى گردیده اند، تا آنجا که رفته، رفته اعصاب خود را از دست داده، عده اى مبتلا به بیماریهاى روانى شده، گروهى مشاعر خود را از کف داده، و به دیار جنون رهسپار شده اند، دسته اى فلج و ناتوان گردیده و بعضى هنگام نواختن موسیقى، درجه فشار خونشان بالا رفته و دچار سکته ناگهانى شده اند».(19)

در بعضى از کتبى که در زمینه آثار زیانبار موسیقى بر اعصاب آدمى، نوشته شده است، حالات جمعى از «موسیقى دانان» و «خوانندگان» معروف آمده است که به هنگام اجراى برنامه، گرفتار سکته و مرگ ناگهانى شده، و در همان مجلس جان خود را از دست داده اند.(20)

کوتاه سخن این که: آثار زیان بخش «غنا و موسیقى» بر اعصاب تا سر حدّ تولید جنون، و بر قلب و فشار خون، و تحریکات نامطلوب دیگر به حدى است که نیاز به بحث زیادى ندارد.

از آمارهائى که از مرگ و میرها، در عصر ما تهیه شده چنین استفاده مى شود که: مرگ هاى ناگهانى نسبت به گذشته افزایش زیادى یافته است، عوامل این افزایش را امور مختلفى ذکر کرده اند، از جمله افزایش غنا و موسیقى در سطح جهان.

* * *

د ـ غنا یکى از ابزار کار استعمار

استعمارگران جهان، همیشه از بیدارى مردم، مخصوصاً نسل جوان، وحشت داشته اند، به همین دلیل، بخشى از برنامه هاى گسترده آنها براى ادامه استعمار، فرو بردن جامعه ها در غفلت و بى خبرى و ناآگاهى و گسترش انواع سرگرمى هاى ناسالم است.

امروز، مواد مخدر، تنها جنبه تجارتى ندارد، بلکه یکى از ابزار مهم سیاست هاى استعمارى است: ایجاد مراکز فحشاء، کلوپ هاى قمار و همچنین سرگرمى هاى ناسالم دیگر، و از جمله توسعه غنا و موسیقى، یکى از مهمترین ابزارى است که آنها براى تخدیر افکار مردم بر آن اصرار دارند، و به همین دلیل قسمت عمده وقت «رادیوهاى» جهان را موسیقى تشکیل مى دهد، و از برنامه هاى عمده «وسائل ارتباط جمعى» همین موضوع است.

* * *

1 ـ ضمیر «یَتَّخِذَها» به «آیاتُ الْکِتاب» باز مى گردد که در آیات قبل آمده است، بعضى نیز، احتمال داده اند: به «سبیل» بر گردد، کلمه «سبیل» گاهى به صورت مذکر و گاه به صورت مؤنث در آیات قرآن آمده است.

2 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 12، صفحه 228، باب تحریم الغناء. (جلد 17، صفحه 307 ـ آل البیت).

3 ـ تفسیر «قرطبى»، جلد 7، صفحه 5136.

4 ـ حج، آیه 30.

5 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 12، صفحه 225.

6 ـ فرقان، آیه 72.

7 و 8 و 9 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 12، صفحات 225 ـ 227 و 231، باب 99 تحریم الغنا.

10 و 11 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 12، صفحه 225 ـ 230.

12 ـ «سفینة البحار»، جلد 2، صفحه 328.

13 ـ «درّ المنثور»، ذیل آیه مورد بحث.

14 ـ «التّاج»، جلد 5، صفحه 287.

15 ـ تفسیر «روح المعانى»، ذیل آیه مورد بحث.

16 ـ «روح المعانى»، ذیل آیات مورد بحث.

17 ـ تفسیر «روح المعانى»، جلد 21، صفحه 60.

18 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 12، صفحه 235.

19 ـ «تأثیر موسیقى بر روان و اعصاب»، صفحه 26.

20 ـ «تأثیر موسیقى بر روان و اعصاب»، صفحه 92.

موضوع قفل شده است