تعجب نکنید : زنان پیامبر ص اهل بیت او نیستند

تب‌های اولیه

194 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام
اهل بیت پیامبر یعنی 5 تن و فرزندانشان که نگه دارند قرآن و عترت هستند و پرچم دار اسلام ناب محمدیند بی زحمت به حدیث کسا مراجعه کنید و با متن فارسی آن را بخوانید تا اهل بیت را بدانید چه کسانی تشکیل میدهند، اهل بیت کسانیند که به وصیت نامه پیغمبر عمل کردند:Gol::Gol::Gol:

اینجا بحث علمی هس دوست جدید__ضمنا علمی جز علم قرآن نیست.

با سلام

نیازی به کش دادن موضوع نیست خدای متعال بصراحت فرمود:

أَهْلُ الإِنجِيلِ ، اهل المدینه ؛ اهل القری ؛ اهل التقوی ، اهل مدین و ، اهل الذکر ، اهل الکتاب و ...

این از معنی عام اهل که شامل اهل بیت هم میشود ومعنی زن وفرزند را هم در بردارد اما معنی خاصی که اهل بیت دارد در آیه تطهیر آمده که ذکر شده : اهل البیت : ونفرمود اهل البیوت بااینکه در صدر وآخر آیه بیت را جمع آورده وبیوت فرمود پس اهل البیت با اهل البیوت فرق دارد و در مورد فرزند نوح هم :

: {قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ..هود-46 درحالیکه فرزند و همسر جزو اهل بیت حساب میشوند .چرا ؟

چون : انه عمل غیر صالح :

فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي

بزبان دیگر ممکن است که زن و فرزند انسان بسبب کفر از اهل بیت انسان خارج شوند اما یک سگ اهلییت مصاحبت و ماندن با مومنین را پیدا کند (سگ اصحاب کهف)

ودر مورد همسر لوط ونوح هم :

فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ {الشعراء/170} إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ {الشعراء/171}

ودر صحیحترین کتب عامه مثلا صحیح مسلم هم بصراحت میگوید که زنان پیامبر جزو اهل بیتش نیستند زیرا بعد از طلاق به خانواده شوهر ملحق نمیشوند :

6381 - حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَكَّارِ بْنِ الرَّيَّانِ حَدَّثَنَا حَسَّانُ - يَعْنِى ابْنَ إِبْرَاهِيمَ - عَنْ سَعِيدٍ - وَهُوَ ابْنُ مَسْرُوقٍ - عَنْ يَزِيدَ بْنِ حَيَّانَ عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ دَخَلْنَا عَلَيْهِ فَقُلْنَا لَهُ لَقَدْ رَأَيْتَ خَيْرًا. لَقَدْ صَاحَبْتَ رَسُولَ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- وَصَلَّيْتَ خَلْفَهُ. وَسَاقَ الْحَدِيثَ بِنَحْوِ حَدِيثِ أَبِى حَيَّانَ غَيْرَ أَنَّهُ قَالَ « أَلاَ وَإِنِّى تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَحَدُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ هُوَ حَبْلُ اللَّهِ مَنِ اتَّبَعَهُ كَانَ عَلَى الْهُدَى وَمَنْ تَرَكَهُ كَانَ عَلَى ضَلاَلَةٍ ». وَفِيهِ فَقُلْنَا مَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ نِسَاؤُهُ قَالَ لاَ وَايْمُ اللَّهِ إِنَّ الْمَرْأَةَ تَكُونُ مَعَ الرَّجُلِ الْعَصْرَ مِنَ الدَّهْرِ ثُمَّ يُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إِلَى أَبِيهَا وَقَوْمِهَا أَهْلُ بَيْتِهِ أَصْلُهُ وَعَصَبَتُهُ الَّذِينَ حُرِمُوا الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ.

http://hojjah.googlepages.com/ahl.doc

http://hojjah.googlepages.com/kasa.doc

نقل قول:

قدس شریف
بجز تصمیم گیری آخرتون واقعا جاداره ازین اثبات قرآنیتون تشکر کنم. بسیار درست که اگر لطف خدا نبود پیامبران(س)__نعوظ بالله__گمراه میشدند و این مراقبت خداوند از ایشان بود نه عصمت.

با سلام

فرق مراقبت وعصمت را میتوانید توضیح دهید ؟!

چون خدای سبحان در قرآن فرمود :
{قَالَتْ فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَلَقَدْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ فَاسَتَعْصَمَ وَلَئِن لَّمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَلَيَكُوناً مِّنَ الصَّاغِرِينَ }يوسف32

فاستعصم از ماده عصم وعصمت است وبا مقایسه آیه :
كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ {يوسف/24}

دقت شود که کلمه مخلصین با فتح :لام: یعنی ما یوسف را خالص کردیم و با آیه : فاستعصم : کنارهم نتیجه میشود که ما یوسف را معصوم کردیم .

قدس شریف;245597 نوشت:

بله که قبول دارم چون عصمت رو قبول ندارم.

ديندار:
حال برای تکمیل بحث دو آیه شریفه روبرو را مرور فرمایید: 18:110و33:37

ید الله فوق ایدیهم

وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا
و تو ، به آن مرد که خدا نعمتش داده بود و تو نيز نعمتش داده بودی ،، گفتی : زنت را برای خود نگه دار و از خدای بترس در حالی که در دل خودآنچه را خدا آشکار ساخت مخفی داشته بودی و از مردم می ترسيدی ، حال آنکه خدا از هر کس ديگر سزاوارتر بود که از او بترسی پس چون زيد از او حاجت خويش بگزارد ، به همسری تواش در آورديم تا مؤمنان را در زناشويی بازنان فرزند خواندگان خود ، اگر حاجت خويش از او بگزارده باشند ، منعی نباشد و حکم خداوند شدنی است


پیامبری که در بین مردم کفار یک شهر اعلام اسلام کرد و نترسید، از مرگ نترسید و در جنگ ها شرکت کرد، چطور میتواند از غیر خدا بترسد؟!!!!!!!!!

تَخْشَى النَّاسَ اینجا نگرانی از پیش آمدن شائبه معنا می دهد، نه چیز دیگر.


قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا

بگو : من انسانی هستم همانند شما به من وحی می شود هر آينه خدای شماخدايی است يکتا هر کس ديدار پروردگار خويش را اميد می بندد ، بايدکرداری شايسته داشته باشد و در پرستش پروردگارش هيچ کس را شريک نسازد

اینجا منظور همنوع بودن است، نه شأن و منزلت، همانطور که یک کافر با یک مؤمن از نظر انسان بودن تفاوتی ندارند و هر دو انسان هستند، اما به لحاظ درجه در پیشگاه خداوند یکسان نیستند و تفاوت از زمین تا به آسمان دارند.

سؤال
اگر منظور اهل البیت پیامبر (ص) در قران حضرت فاطمه زهراء وهمسرش وفرزندانش است
پس چرا در قران در باره اهل البیت پیامبر ابراهیم ..........همسر خود ابراهیم (ساره) ذکر کرده است
ونه فرزندانش
دلیل آیات زیر است :

وَامْرَأَتُهُ قَآئِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ
قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ ﴿۷۲﴾
قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ ﴿۷۳﴾
وقتی فرشتگان خدا نزد پیامبر ابراهیم آمده وبودند
ترجمه :
و زن ابراهیم ايستاده بود خنديد پس وى را به اسحاق و از پى اسحاق به يعقوب مژده داديم
همسر ابراهيم] گفت اى واى بر من آيا فرزند آورم با آنكه من پيرزنم و اين شوهرم پيرمرد است واقعا اين چيز بسيار عجيبى است
فرشتگان گفتند آيا از كار خدا تعجب مى‏كنى رحمت‏خدا و بركات او بر شما أهل البیت[رسالت] باد بى‏گمان او ستوده‏اى بزرگوار است

ZiRz@MiN;245693 نوشت:
سکـــــوت می کنمــــ

از این به بعد یادم باشه به خانمم بگم تو اهل بیت من نیستی...

شما هم یادتون باشه مادرتون اهل بیت نیستند...

به خاله و عمه و کلهم گوشزد کنید که دلشون خوش نکنن که دارن تو خونه شوهراشون میشورن و میسابن آب پاکی رو رودستشون بریزید و بگید که اهل بیت نیستند

[=Arial Black]دوستان شیعه توجه کنید
[=Arial Black]
[=Arial Black]آیا آیه تطهیر شامل زنان حضرت محمد مصطفی (ص) می شود؟
[=Arial Black]توضيح سؤال:

[=Arial Narrow]طبق آيات 32 و 33 و34 سوره احزاب كه در رابطه با اهل بيت پيغمبر است سوالي داشتم . در اين آيات صحبت از زنان پيغمبر است و قرآن به آنها گوشزد ميكند كه آنها بايد الگو باشند چرا كه خداوند مي خواهد پليدي را از آنها پاك گرداند . با توجه به اينكه اين آيه زماني نازل گرديده كه عايشه با پيغمبر زندگي ميكرده و حضرت خديجه وفات كرده بودند و با توجه به اينكه اين آيه درباره زنان پيغمبر بوده .پس چرا زنان پيغمبر شامل اهل بيت نميشوند . اين در حالي است كه در آن زمان حضرت زهرا و امام علي در خانه مستقلي با حسنين زندگي ميكردند .پس زماني كه اين آيه نازل شده قطعا شامل زنان پيغمبر نيز ميشود .يعني زنان پيغمبر هم معصوم هستند چرا كه زنان پيغمبر قطعا اهل بيت پيغمبر هستند .لطفا راجع به اين توضيح كامل بدهيد و لطفا با منابع معتبر جواب اينجانب را بدهيد . با تشكر
[=Arial Black] پاسخ:

[=Arial Black] 1 - در آيات ياد شده وقتي سخن از زنان پيامبر اکرم (ص) به ميان آمده ، ضمير جمع مؤنث به کار رفته مانند:
[=Arial Black] من يات منکن - و من يقنت منکن - لستن - ان اتقيتن - تخضعن - وقرن - بيوتکن و ....
[=Arial Black] ولي وقتي به آيه تطهير رسيده ضماير جمع مذکر به کار رفته مانند:
[=Arial Black] ليذهب عنکم - ويطهرکم .
[=Arial Black] پس معلوم مي شود مخاطب در آيه تطهير غير از مخاطب در آيات قبل و بعد از آيه تطهير است.
[=Arial Black][=Arial Black]2 - زنان پيامبر گرامي (ص) متعدد بودند و در خانه هاي مختلف زندگي مي کردند و لذا در آيه 32 جمله (وقرن في بيوتکن) آمده است و اگر چنان که آيه تطهير نيز شامل آن ها مي شد بايد جمله (اهل البيوت) مي آمد و حال آن که (اهل البيت) آمده است.
[=Arial Black] 3 - طبق روايت صحيح مسلم و غيره وقتي آيه تطهير نازل شد رسول اکرم (ص) حضرت علي و فاطمه و حسن و حسين را زير کساء قرار داد و آيه شريفه قرائت فرمود روايت صحيح مسلم:
[=Arial Black] قَالَتْ عَائِشَةُ خَرَجَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم غَدَاةً وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْر أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا).
[=Arial Black] صحيح مسلم: 7 /130 ح 6414.
[=Arial Black] 4 - در صحيح مسلم آمده که از زيد بن ارقم سؤال شد آيا به زنان پيامبر (ص) اهل بيت پيامبر گفته مي شود يا خير؟ پاسخ داد همسر يک مرد از اهل بيت آن به حساب نمي آيد زيرا چه بسا زني با مردي يک عمر زندگي مي کند ولي در آخر عمر طلاق گرفته و به خانه پدرش رفته و جزء اهل بيت پدر محسوب مي شود:
[=Arial Black] إنّ زيد بن أرقم سئل عن المراد بأهل البيت هل هم النساء ؟ قال: لا / وأيم اللّه ، إنّ المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ، ثمّ يطلّقها ، فترجع إلى أبيها وقومها.
[=Arial Black] صحيح مسلم: ج 7 ص 123، (رقم 6381)، كتاب فضائل الصحابة، باب فضائل علي بن أبي طالب (ع).
[=Arial Black] 5 - زنان پيامبر هيچيک ادعا نکرده اند که آيه تطهير شامل ما نيز مي شود بلکه خلاف آن را نقل کرده اند مانند ام سلمه که مي گويد پس از نزول آيه تطهير و تکريم حضرت رسول گرامي علي و فاطمه و حسن وحسين عليهم السلام را ، من جلو رفته و از حضرت پرسيدم آيا من هم عضو اهل بيت هستم ؟ حضرت پاسخ داد تو آدم خوبي هستي و عضو اهل بيت نيستي بلکه از همسران پيامبر هستي :
[=Arial Black] صحيح ترمذي:
[=Arial Black]عن أمّ سلمة، أنّ النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلى وفاطمة كساء ثمّ قال : «اللهم هؤلاء أهل بيتى وحامّتي أذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهيراً&raquo. فقالت أم سلمة : وأنا معهم يارسول الله ؟ قال: إنّك على خير. هذا حديث حسن صحيح . وهو أحسن شئ روى في هذا الباب.
[=Arial Black] سنن الترمذي: ج 5 ص 361.
[=Arial Black]رواه الحاكم قائلا: هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه. المستدرك: 2/ 416، 3/ 146. وقال بعد نقل رواية اخرى بعد ذلك: هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه. المستدرك: 2/ 416.
[=Arial Black] وروى أيضاً عن عن عمر بن أبي سلمة قال: (لما نزلت هذه الآية على النبي (صلى الله عليه وآله): (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا) في بيت أم سلمة، فدعا فاطمة وحسناً وحسيناً، فجللهم بكساء وعلي خلف ظهره، فجلله بكساء، ثم قال: اللهم، هؤلاء أهل بيتي، فاذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً، قالت أم سلمة: وأنا معهم يا رسول الله؟ قال: أنت على مكانك وأنت إلى خير).
[=Arial Black] سنن الترمذي 5: 328. قال عنه الألباني: صحيح. صحيح سنن الترمذي، الألباني 3: 306 ح 3205.
[=Arial Black] در روايتي که سيوطي و طبراني و احمد بن حنبل نقل کرده اند آمده که ام سلمه مي گويد من جلو رفته و طرف کساء را گرفته تا داخل شوم حضرت رسول گرامي (ص) کساء را از دست من گرفت و کشيد و به من اجازه ورود به درون عباء را نداد:
[=Arial Black] عن أمّ سلمة أنّها قالت: «فرفعت الكساء لأدخل معهم فجذبه من يدي وقال: إنّك على خير .
[=Arial Black]مسند أحمد ج 6 ص 323، المعجم الكبير للطبراني ج 3 ص 53،الدر المنثور ج 5 ص 198.
[=Arial Black] پس بنا بر اين اگر کسي بخواند بگويد که زنان پيامبر نيز داخل اهل بيت هستند و آيه تطهير آنان را نيز شامل مي شود بايد عبا را از دست پيامبر گرفته و به زور زنان حضرت را داخل آن نمايد .
[=Arial Black]
[=Arial Black]

[=Arial Black]گروه پاسخ به شبهات

[=Arial Black]مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

[=Arial Black]
[=Arial Black]
[=Arial Black]
[=Arial Black]منبع:
[=Arial Black]http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=149

خواشمند است جواب سؤال من را بدهید با تشکر

http://www.askdin.com/post246244-92.html

به نام خدا
با سلام

عمربن علی;245550 نوشت:
اهل بیت از دیدگاه اهل سنت و جماعت، طبق این حدیث مشخص میشود: (قَامَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَوْمًا فِينَا خَطِيبًا، بِمَاءٍ يُدْعَى خُمًّا بَيْنَ مَكَّةَ وَالْمَدِينَةِ فَحَمِدَ اللهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ، وَوَعَظَ وَذَكَّرَ، ثُمَّ قَالَ: " أَمَّا بَعْدُ، أَلَا أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِيَ رَسُولُ رَبِّي فَأُجِيبَ، وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ: أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللهِ، وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ " فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللهِ وَرَغَّبَ فِيهِ، ثُمَّ قَالَ: «وَأَهْلُ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي» فَقَالَ لَهُ حُصَيْنٌ: وَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ؟ يَا زَيْدُ أَلَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ؟ قَالَ: نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَلَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ، قَالَ: وَمَنْ هُمْ؟ قَالَ: هُمْ آلُ عَلِيٍّ وَآلُ عَقِيلٍ، وَآلُ جَعْفَرٍ، وَآلُ عَبَّاسٍ قَالَ: كُلُّ هَؤُلَاءِ حُرِمَ الصَّدَقَةَ؟ قَالَ: نَعَمْ) صحیح مسلم:ج4ص1873 (رسول خدا صلی الله علیه وسلم روزی در بین ما برای سخنرانی بلند شد، در کنار آبی که خُم نامیده میشود بین مکه و مدینه. پس سپاس خدا را بجای آورده و ثنایش گفت، و موعظه کرد و تذکر داد، سپس گفت: ای مردم، یقینا من بشر هستم و نزدیک است که پیک پروردگارم برسد و من آن را اجابت کنم، و من دو چیز گرانمایه را در بین شما بر جای میگذارم: اولینشان کتاب خدا که در آن هدایت و نور است. پس کتاب خدا را گرفته و به آن چنگ زنید. پس تشویق به کتاب الله کرد و به آن ترغیب داد. سپس گفت: « و اهل بیتم، شما را یادر آوری میکنم در اهل بیتم، شما را یادآوری میکنم در اهل بیتم، شما را یادآوری میکنم در اهل بیتم». پس حصین سوال کرد: اهل بیتش چه کسانی هستند ای زید؟ و آیا زنانش نیز از اهل بیتش هستند؟ گفت: زنانش از اهل بیتش هستند ولکن اهل بیتش کسانی هستند که صدقه بر آنان حرام شده است. گفت: آنها چه کسانی هستند؟ گفت: آنها آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس هستند. پرسید: آیا بر همه ی اینها صدقه حرام شده؟ گفت: بله.) در اینجا علاوه بر اینکه زنان را از اهل بیت میداند، بلکه آنها را زیر مجموعه ای از اهل بیت میداند و اهل بیت کامل را معرفی میکند.

برادر بزرگوار ! ظاهرا تمامي اهل سنت و جماعت با شما موافق نيستند زيرا روايات بسياري از صحاح سته اهل سنت و يا كتب معروف و معتبر آنان منقول است كه بيان مي دارد هيچ يك از همسران پيامبر (ص)جزء اهل بيت نبوده اند :
1- عن أمّ سلمة، أنّ النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلى وفاطمة كساء ثمّ قال : «اللهم هؤلاء أهل بيتى وحامّتي أذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهيراً. فقالت أم سلمة : وأنا معهم يارسول الله ؟ قال: إنّك على خير. هذا حديث حسن صحيح . وهو أحسن شئ روى في هذا الباب.(1)
2-
طبري با سند خويش از رسول خدا (ص) نقل كرده است كه فرمود :اين آيه ي « انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا » درباره پنج نفر : من ، علي ، فاطمه ، حسن و حسين - خدا از آنان خشنود باد - نازل شده است . » (2)
3- مسلم و برخي ديگر از عايشه روايت كرده اند كه گفت :
خَرَجَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم غَدَاةً وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْر أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا).(3)
«پيامبر (ص) در يك بامدادي [از خانه] بيرون آمد درحالي كه كساو پوششي [بافته شده] از كرك سياه بر روي [ شانه هاي ] او بود پس حسن ابن علي آمداو را [در زير آن كسا] وارد كرد سپس حسين آمد او را [نيز] با وي [در زير كسا ] وارد كرد سپس فاطمه آمد او را [نيز] وارد كرد و پس از آن علي آمد او را [نيز] وارد كرد سپس گفت " انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ..."(يعني اين آيه را تلاوت كرد )
[ اميدوارم به منابع روايات دقت مبذول بفرماييد زيرا تماما از كتب معتبر و مورد قبول برادران اهل تسنند ]

(1)- سنن الترمذي: ج 5 ص 361
(2)-
تفسير طبري ، ج 10 ، ص 296 ، ح28487
(3)-
صحيح مسلم: 7 /130 ح 6414.؛بيهقي ، السنن الكبري ، ج 2، ص 149؛ ابن راهويه ، مسند ، ج 3، ص 678 ؛المصنف ، ج 7 ، ص 501؛ تحفة الاحوذي في شرح الترمذي ، ج 9 ، 148؛ فخر رازي اين حديث را با تلخيص نقل كرده و ذيل آن گفته است :" واعلم ان هذه الروايه كالمتفق علي صحتها بيا اهل التفسير و الحديث "( التفسير الكبير ، ج 4، جزء 8، ص 80 ، ذيل آيه مباهله [ آل عمران 61] ، مساله دوم )

عمربن علی;245556 نوشت:
«يَا مَعْشَرَ المُسْلِمِينَ مَنْ يَعْذِرُنِي مِنْ رَجُلٍ قَدْ بَلَغَنِي أَذَاهُ فِي أَهْلِ بَيْتِي، فَوَاللَّهِ مَا عَلِمْتُ عَلَى أَهْلِي إِلَّا خَيْرًا»بخاری:4750 ای مسلمانان، چه کسی مرا معذور میدارد از مردی که آزارش در اهل بیتم به من رسیده، پس قسم به خدا از اهلم چیزی جز خیر نمیدانم این حدیث در مورد واقعه ی افک است و رسول الله در اینجا ام المومنین عائشه را اهل بیت خود دانسته و میگوید جز خیر از او سراغ ندارد.

برادر بزرگوارم
در پست قبل از چندين منبع معتبر اهل سنت از عايشه روايت آوردم همچنين محدثين اهل سنت از ام سلمه فراوان اين مطلب و مطالب مشابه نقل كرده اند كه دلالت دارد بر اينكه مراد از اهل بيت در آيه 33 سوره احزاب ، همسران يا عمو زادگان- جز علي ابن ابي طالب (ع) - و ساير اقرباي پيامبر (ص) نيستند بلكه دقيقا مصاديق اهل بيت ، در زمان نزول آيه مشخص شده است .
ضمنا بسيار خرسندم كه مي بينم برادرمان جناب قدس شريف كه تا كنون بسيار اصرار داشتند صرفا با قرآن مطالب را برايشان اثبات كنيم اكنون در زير پست روايي شما تشكر زده اند ، بنابراين نظرشان از حسبنا كتاب الله منصرف شده و به روايات هم بها مي دهند .

اهلبیت چه کسانی هستند وایه تطهیر شامل چه کسانی میشود؟

باید همه آیات مربوط به اهل بیت را مورد بررسی قرار داد:

۱-آیه شریفه 33سوره مبارکه احزاب: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل
البیت ویطهرکم تطهیرا

2-آیه 73سوره هود:قالوا اتعجبین من امرالله رحمت الله وبرکاته علیکم
اهل البیت انه حمید مجید

3- آیه 10سوره طه :اذ رءا ناراً فقال لاهله امکثوا انّی ءانست ناراً
لعلی ءاتیکم منها بقبس اواجد علی النار هدی

4-آیه 12 سوره قصص:وحرمنا علیه المراضع من قبل فقالت هل ادلکم علی
اهل بیت یکفلونه لکم وهم له ناصحون

5 -آیه 29 سوره قصص:فلما قضی موسی الاجل وسارباهله ءانس من جانب
الطورنارا قال لاهله امکثواانی ءانست ناراً لعلی ءاتیکم منها بخبر اوجذوه
من النارلعلکم تصطلون

به طور قطع در آیات فوق منظور از اهل بیت همسر پیامبر است اما چند نکته
ثابت در همه آن آیات وجود دارد:
اولا همسر مذکور همسری است که صاحب فرزند است یا صاحب فرزند خواهد شد و
نسل پیامبر از او برجا می ماند.
ثانیا کلمه"البیت" تنها به یک خانه و یک زن اشاره دارد نظیر همان مثال
ساره و یا همسر موسی و یا مادر موسی و ... ابراهیم همزمان همسر هاجر هم
بود اما مشخص است که خطاب فرشتگان در این آیه فقط به ابراهیم و ساره است.
والا قطعا با فاصله بین مکه و فلسطین لازم بود کلمه بیتان به عنوان صیغه
مثنی بکار رود.
ثالثا نسل پیامبر به همراه او همسرش جمع بسته شده اند. برای مثال ساره و
ابراهیم دو نفر بیش نبودند فلذا لازم بود که صیغه تثیه بکار رود ( علیکما
اهل البیت) لذا مشخص است که اسحاق و حتی یعقوب که هنوز نطفه شان هم بسته
نشده بود جزو اهل بیت محسوب شده اند حال آنکه خدا همواره برای خانواده دو
نفره آدم و حوا صیغه های مثنی بکار می برد.

لذا در آیه اهل بیت زن خاص و خانه خاصی است و با اطمینان باید گفت زنانی
که پیامبر از آنها صاحب فرزند و یا نسلی که بر جا بماند - نظیر یعقوب پس
از اسحاق- نیست داخل اهل بیت نیستند.
بنابراین در آیه مربوز به همسران حضرت محمد صلی الله علیه آله که به وضوح
آیه برای آنها به عنوان "بیوت " اطلاق می کند ( قرن فی بیوتکن) نمی تواند داخل
"البیت" باشد و منظور از این خانه خاص و همسر خاص ، حضرت خدیجه و ذریه
پیامبر از نسل خدیجه است که خدا فرمود " ان شاتئک هوالابتر". بنا براین
سایر همسران پیامبر داخل "اهل بیت "نیستند.

آيا آيه تطهير شامل زنان پيامبر هم مي شود؟



توضيح سؤال:

طبق آيات 32 و 33 و34 سوره احزاب كه در رابطه با اهل بيت پيغمبر است سوالي داشتم . در اين آيات صحبت از زنان پيغمبر است و قرآن به آنها گوشزد ميكند كه آنها بايد الگو باشند چرا كه خداوند مي خواهد پليدي را از آنها پاك گرداند . با توجه به اينكه اين آيه زماني نازل گرديده كه عايشه با پيغمبر زندگي ميكرده و حضرت خديجه وفات كرده بودند و با توجه به اينكه اين آيه درباره زنان پيغمبر بوده .پس چرا زنان پيغمبر شامل اهل بيت نميشوند . اين در حالي است كه در آن زمان حضرت زهرا و امام علي در خانه مستقلي با حسنين زندگي ميكردند .پس زماني كه اين آيه نازل شده قطعا شامل زنان پيغمبر نيز ميشود .يعني زنان پيغمبر هم معصوم هستند چرا كه زنان پيغمبر قطعا اهل بيت پيغمبر هستند .لطفا راجع به اين توضيح كامل بدهيد و لطفا با منابع معتبر جواب اينجانب را بدهيد . با تشكر

پاسخ:

1 - در آيات ياد شده وقتي سخن از زنان پيامبر اکرم (ص) به ميان آمده ، ضمير جمع مؤنث به کار رفته مانند:
من يات منکن - و من يقنت منکن - لستن - ان اتقيتن - تخضعن - وقرن - بيوتکن و ....
ولي وقتي به آيه تطهير رسيده ضماير جمع مذکر به کار رفته مانند:
ليذهب عنکم - ويطهرکم .
پس معلوم مي شود مخاطب در آيه تطهير غير از مخاطب در آيات قبل و بعد از آيه تطهير است.
2 - زنان پيامبر گرامي (ص) متعدد بودند و در خانه هاي مختلف زندگي مي کردند و لذا در آيه 32 جمله (وقرن في بيوتکن) آمده است و اگر چنان که آيه تطهير نيز شامل آن ها مي شد بايد جمله (اهل البيوت) مي آمد و حال آن که (اهل البيت) آمده است.
3 - طبق روايت صحيح مسلم و غيره وقتي آيه تطهير نازل شد رسول اکرم (ص) حضرت علي و فاطمه و حسن و حسين را زير کساء قرار داد و آيه شريفه قرائت فرمود روايت صحيح مسلم:
قَالَتْ عَائِشَةُ خَرَجَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم غَدَاةً وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْر أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا).
صحيح مسلم: 7 /130 ح 6414.
4 - در صحيح مسلم آمده که از زيد بن ارقم سؤال شد آيا به زنان پيامبر (ص) اهل بيت پيامبر گفته مي شود يا خير؟ پاسخ داد همسر يک مرد از اهل بيت آن به حساب نمي آيد زيرا چه بسا زني با مردي يک عمر زندگي مي کند ولي در آخر عمر طلاق گرفته و به خانه پدرش رفته و جزء اهل بيت پدر محسوب مي شود:
إنّ زيد بن أرقم سئل عن المراد بأهل البيت هل هم النساء ؟ قال: لا / وأيم اللّه ، إنّ المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ، ثمّ يطلّقها ، فترجع إلى أبيها وقومها.
صحيح مسلم: ج 7 ص 123، (رقم 6381)، كتاب فضائل الصحابة، باب فضائل علي بن أبي طالب (ع).
5 - زنان پيامبر هيچيک ادعا نکرده اند که آيه تطهير شامل ما نيز مي شود بلکه خلاف آن را نقل کرده اند مانند ام سلمه که مي گويد پس از نزول آيه تطهير و تکريم حضرت رسول گرامي علي و فاطمه و حسن وحسين عليهم السلام را ، من جلو رفته و از حضرت پرسيدم آيا من هم عضو اهل بيت هستم ؟ حضرت پاسخ داد تو آدم خوبي هستي و عضو اهل بيت نيستي بلکه از همسران پيامبر هستي :
صحيح ترمذي:
عن أمّ سلمة، أنّ النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلى وفاطمة كساء ثمّ قال : «اللهم هؤلاء أهل بيتى وحامّتي أذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهيراً&raquo. فقالت أم سلمة : وأنا معهم يارسول الله ؟ قال: إنّك على خير. هذا حديث حسن صحيح . وهو أحسن شئ روى في هذا الباب.
سنن الترمذي: ج 5 ص 361.
رواه الحاكم قائلا: هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه. المستدرك: 2/ 416، 3/ 146. وقال بعد نقل رواية اخرى بعد ذلك: هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه. المستدرك: 2/ 416.
وروى أيضاً عن عن عمر بن أبي سلمة قال: (لما نزلت هذه الآية على النبي (صلى الله عليه وآله): (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا) في بيت أم سلمة، فدعا فاطمة وحسناً وحسيناً، فجللهم بكساء وعلي خلف ظهره، فجلله بكساء، ثم قال: اللهم، هؤلاء أهل بيتي، فاذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً، قالت أم سلمة: وأنا معهم يا رسول الله؟ قال: أنت على مكانك وأنت إلى خير).
سنن الترمذي 5: 328. قال عنه الألباني: صحيح. صحيح سنن الترمذي، الألباني 3: 306 ح 3205.
در روايتي که سيوطي و طبراني و احمد بن حنبل نقل کرده اند آمده که ام سلمه مي گويد من جلو رفته و طرف کساء را گرفته تا داخل شوم حضرت رسول گرامي (ص) کساء را از دست من گرفت و کشيد و به من اجازه ورود به درون عباء را نداد:
عن أمّ سلمة أنّها قالت: «فرفعت الكساء لأدخل معهم فجذبه من يدي وقال: إنّك على خير .
مسند أحمد ج 6 ص 323، المعجم الكبير للطبراني ج 3 ص 53،الدر المنثور ج 5 ص 198.
پس بنا بر اين اگر کسي بخواند بگويد که زنان پيامبر نيز داخل اهل بيت هستند و آيه تطهير آنان را نيز شامل مي شود بايد عبا را از دست پيامبر گرفته و به زور زنان حضرت را داخل آن نمايد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

لینک منبع:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=149



با سلام

اگر بنا بود که اهل بیت در معنی عام مقبول شود پس گربه هم از اهل بیت است بنابر احادیث صحیح :


22690 - حدثنا عبد الله حدثني أبي ثنا معمر بن سليمان هو الرقي ثنا الحجاج عن قتادة عن عبد الله بن أبي قتادة عن أبيه : أنه وضع له وضوء فولغ فيه السنور فأخذ يتوضأ فقالوا يا أبا قتادة قد ولغ فيه السنور فقال سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول السنور من أهل البيت وإنه من الطوافين أو الطوافات عليكم

تعليق شعيب الأرنؤوط : حديث صحيح وهذا إسناد ضعيف

محمد بن الحسن بإسناده، عن الحسين بن سعيد، عن حماد بن عيسى، عن معاوية بن عمار، عن أبي عبدالله (عليه السلام) في الهرة أنها من أهل البيت ويتوضأ من سؤرها.
وسائل الشیعه

آخه اين چه دلايلي هست كه مياري
چون ضمير شده جمع مذكر پس منظور زناي پيامبر نيستن؟ چه ربطي داشت
اولا در آيات ديگه قرآن كريم درباره زن حضرت ابراهيم جمع مذكر به كار رفته درحالي كه در انجا فقط همسرش همراهش بود پس دليل شما رد شد
دوم اين كه شما ميگي چون اهل بيوت نيومده منظور زناش نيستن واقعا كه ش
شما نميدوني تو لفظ اعراب اگه يه عرب اگه صد تا زن هم داشته باشه باز براي پرسيدن احوال زنانش نميگن خب عرب جون اهل بيوت چطورن بلكه ميگن اهل بيت چطورن اين قاعده زبان عربيه

سوما طبق روايات صحيح مسلم بعد نزول اين آيه بعد نزول پيامبر پارچه اي رو روي 5 تن ميندازه و ميگه خدايا اينان هم اهل بيت من هستند اينان را پاك و مطهر گردان
خب عزيز اگه آيه در شان اون 5 تن نازل شده ديگه به چادر گرفتن و دعاي مجدد رسول چه نيازي است خب خود آيه در شانشونه و حرف خدا هم از دعاي رسول بالاتره
چهارما از لفظ ام سلمه مشخصه كه ميگه آيا من با انها هستم؟ رسول نميگه نه نيستي بلكه ميگه تو برخير هستي يعني عالي هستي و به دعا ي من نيازي نداري چون اصل آيه براي زنان رسوله

تا حالا شده توقرآن خدا اولش حضرت محمد رو خطاب قرار بده بعد يهو مخاطبش بشه نوح ؟
دليلاتون كمي خنده آوره

هدی;246607 نوشت:
<br /> برادر بزرگوارم<br /> در پست قبل از چندين منبع معتبر اهل سنت از عايشه روايت آوردم همچنين محدثين اهل سنت از ام سلمه فراوان اين مطلب و مطالب مشابه نقل كرده اند كه دلالت دارد بر اينكه مراد از اهل بيت در آيه 33 سوره احزاب ، همسران يا عمو زادگان- جز علي ابن ابي طالب (ع) - و ساير اقرباي پيامبر (ص) نيستند بلكه دقيقا مصاديق اهل بيت ، در زمان نزول آيه مشخص شده است .<br /> ضمنا بسيار خرسندم كه مي بينم برادرمان جناب قدس شريف كه تا كنون بسيار اصرار داشتند صرفا با قرآن مطالب را برايشان اثبات كنيم اكنون در زير پست روايي شما تشكر زده اند ، بنابراين نظرشان از حسبنا كتاب الله منصرف شده و به روايات هم بها مي دهند . </p> <p>
<br />
اگه عايشه اين حرفا رو زده پس شيعه است ديگه چون اون قبول داره كه اهل بيت اين 5 تن هستند پس ديگه چرا با عايشه دعوا كنيم خب

الهدي;253207 نوشت:
آخه اين چه دلايلي هست كه مياري چون ضمير شده جمع مذكر پس منظور زناي پيامبر نيستن؟ چه ربطي داشت اولا در آيات ديگه قرآن كريم درباره زن حضرت ابراهيم جمع مذكر به كار رفته درحالي كه در انجا فقط همسرش همراهش بود پس دليل شما رد شد دوم اين كه شما ميگي چون اهل بيوت نيومده منظور زناش نيستن واقعا كه ش شما نميدوني تو لفظ اعراب اگه يه عرب اگه صد تا زن هم داشته باشه باز براي پرسيدن احوال زنانش نميگن خب عرب جون اهل بيوت چطورن بلكه ميگن اهل بيت چطورن اين قاعده زبان عربيه سوما طبق روايات صحيح مسلم بعد نزول اين آيه بعد نزول پيامبر پارچه اي رو روي 5 تن ميندازه و ميگه خدايا اينان هم اهل بيت من هستند اينان را پاك و مطهر گردان خب عزيز اگه آيه در شان اون 5 تن نازل شده ديگه به چادر گرفتن و دعاي مجدد رسول چه نيازي است خب خود آيه در شانشونه و حرف خدا هم از دعاي رسول بالاتره چهارما از لفظ ام سلمه مشخصه كه ميگه آيا من با انها هستم؟ رسول نميگه نه نيستي بلكه ميگه تو برخير هستي يعني عالي هستي و به دعا ي من نيازي نداري چون اصل آيه براي زنان رسوله


با سلام

صدربار گفتیم که معنای عام اهل بیت شامل گربه خانه هم میشود اما احادیث صحیح مسلم و ترمذی و... که بصراحت میگویند زنان پیامبر جزو اهل بیت نیستند ، معنی عام آنرا تخصیص میزند .

اگر کمی تحقیق کنید مثلا اقوال ائمه حدیث را بررسی کنید (با وجود سعی نواصب وجاعلین حدیث )بسادگی میفهمید که معنی عام تخصیص خورده مثلا در حدیث ام سلمه که حضرت فرمودند تو از زنان پیامبری نه از اهل بیت که با حدیث صحیح مسلم تایید میشود که زنان پیامبر جزو اهل بیت به معنی خاصی که آیه تطهیر آمده نیستند و در حدیث آمده که پیامبر عبا را از دست ام سلمه که قصد ورود به کسا را داشت کشیدند :



6702 - (ت) أم سلمة - رضي الله عنها - قالت : «إن هذه الآية نزلت في بيتي {إنَّمَا يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أهل البيتِ ويطهِّرَكم تطهيرا} [الأحزاب : الآية 33] قالت: وأنا جالسة عند الباب ، فقلت : يا رسول الله : ألَسْتُ من أهل البيت ؟ فقال : إنكِ إلى خير ، أنتِ من أزواجِ رسولِ الله -صلى الله عليه وسلم- ، قالت : وفي البيت رسولُ الله -صلى الله عليه وسلم- ، وعليّ وفاطمة ، وحسن ، وحسين ، فجَلَّلَهُمْ بكساء ، وقال : اللهم هؤلاء أهل بيتي، فأذهِبْ عنهم الرِّجْس وطهِّرهم تطهيرا».وفي رواية :«أن النبيَّ -صلى الله عليه وسلم- جَلَّلَ على الحسنِ والحسينِ وعليّ وفاطمةَ ،ثم قال : اللهم هؤلاء أهلُ بيتي [وحامَتي]، فأذهب عنهم الرجس ، وطهِّرهم تطهيرا ، قالت أم سلمة : وأنا معهم يا رسول الله ؟ قال : إنكِ إلى خير» أخرج الترمذي الرواية الأخيرة ، والأولى ذكرها رزين.

حَدَّثَنَا فَهْدٌ، حَدَّثَنَا أَبُو غَسَّانَ، حَدَّثَنَا فُضَيْلُ بْنُ مَرْزُوقٍ، عَنْ عَطِيَّةَ، عَنْ أَبِي سَعِيدٍ، عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالتْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي بَيْتِي: { إنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا } [الأحزاب: 33] فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ، أَلَسْتُ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ ؟ فَقَالَ: " أَنْتِ عَلَى خَيْرٍ إنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ " وَفِي الْبَيْتِ عَلِيٌّ، وَفَاطِمَةُ، وَالْحَسَنُ، وَالْحُسَيْنُ

765 - حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَكَمِ الْحِبَرِيُّ الْكُوفِيُّ، حَدَّثَنَا مُخَوَّلُ بْنُ مُخَوَّلِ بْنِ رَاشِدٍ الْحَنَّاطُ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الْجَبَّارِ بْنُ عَبَّاسٍ [ص:239] الشِّبَامِيُّ، عَنْ عَمَّارٍ الدُّهْنِيِّ، عَنْ عَمْرَةَ بِنْتِ أَفْعَى، عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالتْ: نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي بَيْتِي: { إنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا } [الأحزاب: 33]، يَعْنِي فِي سَبْعَةٍ جِبْرِيلَ، وَمِيكَائِيلَ، وَرَسُولِ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَعَلِيٍّ، وَفَاطِمَةَ، وَالْحَسَنِ، وَالْحُسَيْنِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ وَأَنَا عَلَى بَابِ الْبَيْتِ فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ أَلَسْتُ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ ؟ قَالَ: " إنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ عَلَيْهِ السَّلَامُ " وَمَا قَالَ: إنَّكِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ

ـ[شرح مشكل الآثار]ـ

المؤلف : أبو جعفر أحمد بن محمد بن سلامة بن عبد الملك بن سلمة الأزدي الحجري المصري المعروف بالطحاوي (المتوفى : 321هـ)

وأخرج الطبراني عن أم سلمة رضي الله عنها أن رسول الله صلى الله عليه و سلم قال لفاطمة رضي الله عنها " ائتني بزوجك وابنيه فجاءت بهم فالقى رسول الله صلى الله عليه و سلم عليهم كساء فدكيا ثم وضع يده عليهم ثم قال : اللهم ان هؤلاء أهل محمد - وفي لفظ آل محمد - فاجعل صلواتك وبركاتك على آل محمد كما جعلتها على آل إبراهيم انك حميد مجيد

قالت أم سلمة رضي الله عنها : فرفعت الكساء لأدخل معهم فجذبه من يدي وقال انك على خير "

قالت أم سلمة رضي الله عنها : فانا معهم يا نبي الله ؟ قال : أنت على مكانك وانك على خير "

ومفسر متعصب آلوسی میگوید :

وأخبار إدخاله صلى الله عليه وسلم علياً وفاطمة وابنيهما رضي الله تعالى عنهم تحت الكساء ، وقوله عليه الصلاة والسلام اللهم هؤلاء أهل بيتي ودعائه لهم وعدم إدخال أم سلمة أكثر من أن تحصى ، وهي مخصصة لعموم أهل البيت بأي معنى كان البيت فالمراد بهم من شملهم الكساء ولا يدخل فيهم أزواجه صلى الله عليه وسلم ،

به انک علی مکانک ؛ دقت شود ، یعنی تو از اهل بیت نیستی !


ودلیل دیگر در فرق بین اهل بیت وازواج :

9692 - أول من يلحقنى من أهلى أنت يا فاطمة وأول من يلحقنى من أزواجى زينب وهى أطولكن كفًّا (تمام ، وابن عساكر عن واثلة)

ابن عساكر (17/73) .



ضمنا ادبیات عرب مشکلی در اهل البیوت نمیبیند زیرا در صدر وآخر آیه بیوت آمده وفقط در وسط آیه اهل البیت و چون زنان پیامبر متعدد ودر خانه های متعدد بودند بسادگی میتوانست مثل صدر آیه بفرماید : اهل البیوت :

جناب الهدی

حالا میگوییم اصلا حرف شما قبول ، عایشه از اهل بیت (ع) دیگه مشکلی که ندارید؟!

حالا شما بفرمایید کسی که در جلوی مردان نامحرم غسل می کند آیا این فرد را خداوند از رجس و ناپاکی دور کرده؟!

یا همین فرد برای پیامبر (ص) دسیسه چید و به پیامبر (ص) دروغ گفت و نبی خدا را آزار داد تا آنجا که خداوند سوره تحریم را نازل کرد!!!!!!!!!

آیا خدایی که شما می پرستید، کارهایی که در بالا به آن اشاره کردم را، ناپاکی نمی داند؟!

اگر اینگونه است، پس آن خدا نیست که شما می پرستید، شیطان است.

پس قضیه این شد که به سبب اهل بیت (ع) ثابت شد که شما شیطان پرست هستید، با توجه به ادعاهای خودتان.

[=Arial Black]اعوذبالله من الشیطان الرجیم

[=Arial Black]بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;253207 نوشت:
آخه اين چه دلايلي هست كه مياري

الهدي;253207 نوشت:

چون ضمير شده جمع مذكر پس منظور زناي پيامبر نيستن؟ چه ربطي داشت
اولا در آيات ديگه قرآن كريم درباره زن حضرت ابراهيم جمع مذكر به كار رفته درحالي كه در انجا فقط همسرش همراهش بود پس دليل شما رد شد
دوم اين كه شما ميگي چون اهل بيوت نيومده منظور زناش نيستن واقعا كه ش
شما نميدوني تو لفظ اعراب اگه يه عرب اگه صد تا زن هم داشته باشه باز براي پرسيدن احوال زنانش نميگن خب عرب جون اهل بيوت چطورن بلكه ميگن اهل بيت چطورن اين قاعده زبان عربيه

سوما طبق روايات صحيح مسلم بعد نزول اين آيه بعد نزول پيامبر پارچه اي رو روي 5 تن ميندازه و ميگه خدايا اينان هم اهل بيت من هستند اينان را پاك و مطهر گردان
خب عزيز اگه آيه در شان اون 5 تن نازل شده ديگه به چادر گرفتن و دعاي مجدد رسول چه نيازي است خب خود آيه در شانشونه و حرف خدا هم از دعاي رسول بالاتره
چهارما از لفظ ام سلمه مشخصه كه ميگه آيا من با انها هستم؟ رسول نميگه نه نيستي بلكه ميگه تو برخير هستي يعني عالي هستي و به دعا ي من نيازي نداري چون اصل آيه براي زنان رسوله

[=Times New Roman]1.اصطلاحات و ادبیات [=Times New Roman]علمای خود شما[=Times New Roman] اين آيه را ، آيه تطهير ناميده‌اند و هم اينكه خود این علما آن را [=Times New Roman]مخصوص پنج‌تن ذكر كرده‌اند [=Times New Roman]و هم اينكه تنها [=Times New Roman]عبارت «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا» را به كار برده‌اند !

[=Courier New]وقال توفيق أبو علم : فالرأي عندي أنّ أهل البيت هم أهل الكساء : عليّ وفاطمة والحسن والحسين ومن خرج من سلالة الزهراء وأبي الحسنين رضي الله عنهم أجمعين ( أهل البيت : 92 ذيل الباب الأول ، و : 8 المقدّمة ) .
وقال في موضع الردّ على عبد العزيز البخاري : أمّا قوله : إنّ آية التطهير المقصود منها الأزواج ، فقد أوضحنا بما لا مزيد عليه أنّ المقصود من أهل البيت هم العترة الطاهرة لا الأزواج ( أهل البيت : 35 الباب الأول )[=Times New Roman] .

[=Arial Black]الكشف والبيان (تفسير الثعلبي ) ج 8 ص 41 ، اسم المؤلف: أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهيم الثعلبي النيسابوري الوفاة: 427 هـ - 1035م ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت - لبنان - 1422هـ-2002م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : الإمام أبي محمد بن عاشور ، مراجعة وتدقيق الأستاذ نظير الساعدي
الجواهر الحسان في تفسير القرآن (تفسير الثعالبي) ج 8 ص 41 ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن محمد بن مخلوف الثعالبي الوفاة: 875 ، دار النشر : مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت

[=Times New Roman]و جالب اينجاست كه گروهي «آيه تطهير» را [=Times New Roman]سبب برتري زنان پيامبر معرفي كرده‌اند :

[=Courier New]وأزواجه صلى الله عليه وسلم داخلات في منطوق لفظ أهل البيت ومفهومه فلا يشك في ذلك من له أدنى إلمام بهذا العلم الشريف بل هن المقصود الأولي بآية التطهير

[=Times New Roman]حسن الأسوة بما ثبت من الله ورسوله في النسوة ج 1 ص 437 النسوة ، اسم المؤلف: السيد محمد صديق حسن خان الفتوحي الوفاة: 1307هـ ، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - 1406هـ/ 1985م ، الطبعة : الخامسة ، تحقيق : الدكتور- مصطفى الخن/ ومحي الدين ستو

2[=Arial Black].خود زنان رسول خدا(ص) چنین ادعایی که شما دارید ندارند و به چه دليل جزو اهل بيت هستند ؟ چرا چيزي را كه خودشان قبول ندارند ، براي انها اثبات مي‌كنيد ؟

[=Arial Black]آیا رواياتي كه در اين مقاله آورده شده است ، از همسران رسول خدا (ص)‌نيست ؟ يا شايد گمان داريد علماي اهل سنت ، با سند صحيح به همسران رسول خدا (ص) دروغ بسته‌اند ! شايد ام سلمه و عائشه را همسران رسول خدا (ص) نمي‌دانيد ؟!

[=Arial Black]در روايتي که سيوطي و طبراني و احمد بن حنبل نقل کرده اند آمده که ام سلمه مي گويد من جلو رفته و طرف کساء را گرفته تا داخل شوم حضرت رسول گرامي (ص) کساء را از دست من گرفت و کشيد و به من اجازه ورود به درون عباء را نداد:
[=Arial Black]عن أمّ سلمة أنّها قالت: «فرفعت الكساء لأدخل معهم فجذبه من يدي وقال: إنّك على خير .

[=Arial Black]مسند أحمد ج 6 ص 323، المعجم الكبير للطبراني ج 3 ص 53،الدر المنثور ج 5 ص 198.

[=Arial Black]پس بنا بر اين اگر کسي بخواند بگويد که زنان حضرت پيامبر(ص) نيز داخل اهل بيت هستند و آيه تطهير آنان را نيز شامل مي شود بايد عبا را از دست پيامبر گرفته و به زور زنان حضرت را داخل آن نمايد .

[=Arial Black]3. عبارت «تطهيرا»! كه مفعول مطلق تاكيدي است... مفعول مطلق تاكيدي يعني نهايت تطهير ممكن در شان اهل بيت صورت گرفته است ! و اين مطلب پر واضح است.

[=Arial Black]4.تطهیر در این ایه با آیات دیگر فرق دارد برخی متاسفانه به ایات دیگر استناد می کنند:

برخی از اهل سنت چنین ادعایی کرده اند(جملات قرمز زیر ادعای انهاست)
كلمه تطهيرمعناي معصوم بودن نمي دهدهمان طور كه درقرآن هست:(خذمن امولهم صدقه تطهرهم وتزكيهم بها وصل عليهم ان صلوتك سكن لهم والله سميع عليم)توبه 103)جالب است دراين آيه تطهير معني معصوميت نمي دهد بعدش هم كلمه تزكيه آمده كه مهم تر ازنطهير است.درصورتي كه درآيه تطهير تزكيه نيامده پس اين آيه محكم ترازآيه تطهير است
اما جواب ما چه است
[=Arial Black]اگر تطهير در اين آيه ، تطهير خاصي نبود ، اهل سنت اصرار نداشتند كه به زور همسران رسول خدا (ص) را نيز وارد اين قسمت از آيه كنند !

[=Times New Roman]ام سلمه تلاش نمي‌كرد كه هرطور شده خود را در اين جمع وارد كند !
[=Times New Roman]جبرئيل از خداوند اجازه نمي‌گرفت كه وارد اين جمع شود !
[=Times New Roman]و...
[=Times New Roman][=Times New Roman]همين‌ها بيانگر فرق تطهير در اين آيه با تطهير در آيه‌اي كه شما ذكر كرديد دارد !

[=Times New Roman]5.[=Times New Roman] فرق اصلي اين آيه ، با آيات ديگر در عبارت «تطهيرا» است ! كه مفعول مطلق تاكيدي است !
يعني در ساير آيات تنها نوعي خاص تطهير ، اراده شده است ، اما در اين آيه ، كمال تطهير اراده شده است !

6[=Arial Black].زنان پیامبر معصوم نیستندو مشمول این آیه نمی باشند:

[=Arial Black]شما نمي‌توانيد ادعايي بكنيد و آنها را مشمول بدانید !!!!!! زیرا گفتم که ((تطهیرا)) این ایه دلالت بر عصمت دارد....مفعول مطلق تاکیدی است و نهایت تطهیر را بیان می کند
[=Arial Black]اين ادعا خلاف ضرورت است ! (وقتي زنان پيامبر به يكديگر دشنام داده همديگر را لعن كرده‌اند ، وقتي بر امام زمان خويش خروج كرده‌اند ، وقتي يكي از آنان به نام قتلية به اعتقاد اهل سنت مرتد شده است ، ديگر نمي‌تواند ادعاي عصمت در مورد آنان كرد !)

[=Arial Black]وقتي ثابت شد كه آيه در مورد زنان پيامبر نبوده و در مورد اميرمومنان و ائمه معصومين و فاطمه زهرا سلام الله عليهم است ، و وقتي لازمه اين آيه عصمت است !

[=Arial Black]چه دليلي براي عدم عصمت آنان داريد ؟!

[=Arial Black]پس عصمت اهل بیت(ع) ...یعنی ائمه اطهار(ع) رو اثبات می کند

[=Arial Black]5. آيا شما مي‌گوييد مخاطب در عبارت «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت» با مخاطب در «وقرن في بيوتكن» يكي است ؟! آيا هيچ عربي مي‌تواند چنين ادعايي كند ؟ كجاي سخن ما اشكال دارد كه شما اينگونه به آن اشكال گرفته‌ايد ؟

[=Arial Black]6. در صحيح مسلم آمده که از زيد بن ارقم سؤال شد آيا به زنان پيامبر (ص) اهل بيت پيامبر گفته مي شود يا خير؟ پاسخ داد همسر يک مرد از اهل بيت آن به حساب نمي آيد زيرا چه بسا زني با مردي يک عمر زندگي مي کند ولي در آخر عمر طلاق گرفته و به خانه پدرش رفته و جزء اهل بيت پدر محسوب مي شود:
[=Arial Black]إنّ زيد بن أرقم سئل عن المراد بأهل البيت هل هم النساء ؟ قال: لا / وأيم اللّه ، إنّ المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ، ثمّ يطلّقها ، فترجع إلى أبيها وقومها.
[=Arial Black]صحيح مسلم: ج 7 ص 123، (رقم 6381)، كتاب فضائل الصحابة، باب فضائل علي بن أبي طالب (ع).

[=Times New Roman]7. اهل سنت ادعا مي‌كنند كه در آيه غار ضمير «فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ » به أبي بكر بر مي‌گردد ؛‌ در حالي كه از اول آيه و بعد از اين جمله به اتفاق شيعه و سني تمامي ضماير به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بر مي‌گردد . اهل سنت هر جوابي در اين جا دادند ، ما هم همان جواب را در آيه تطهير خواهيم داد .
[=Times New Roman]جالب اينجاست كه اهل سنت ادعا مي كنند كه در آيه غار ، ضماير به صورت غير مرتب ، به ابوبكر و پيامبر (ص) بر مي گردد !!! حال اينجا منكر چنين مطلبي شده اند (البته در آنجا گروهي از علماي اهل سنت ، صريحا منكر شده اند كه مدح ابوبكر باشد ، اما اصل اين مطلب كه ممكن است ضمير ها به صورت مختلف برگردد را منكر نشده اند) :

[=Times New Roman][=Times New Roman]"فقد نصره الله اذ اخرجه الذين كفروا ثاني اثنين اذ هما في الغار اذ يقول لصاحبه لا تحزن ان الله معنا فانزل الله سكينته عليه وايده بجنود لم تروها"
ادعا شده است كه در اين آيه ضمايري كه با رنگ سبز مشخص شده به پيامبر و ضميري كه با رنگ ابی مشخص شده است ، مربوط به ابوبكر است !!
[=Arial Black]اما ذكر ضماير مختلف در آيه :
[=Arial Black]أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
[=Arial Black]سوره بقرة آيه 107

8. تنها دليل اهل سنت بحث لغوي است كه مي‌گويند چون از نظر لغوي اهل شامل زن مي‌شود ؛ پس اهل بيت مورد نظر در آيه نيز شامل زنان مي‌شود كه اين مطلب نيز بارها جواب داده شده است .
[=Arial Black]بهترين دليل ما روايات متواتري است كه حتي در صحيح مسلم آمده است كه اهل بيت شامل زنان نمي‌شود .

[=Times New Roman]9. شيعه مي گويد که اين ضمير نمي تواند طبق ادعاي بعضي از علماي اهل سنت مخصوص زنان باشد ، بلکه قطعا شامل مردان نيز مي شود ، زيرا عده زيادي از علماي اهل سنت ادعا کرده اند مقصود از اين ضمير [=Times New Roman]تنها همسران [=Times New Roman]رسول خدا است !!!

[=Times New Roman][=Times New Roman]در تفسير جلالين آمده است :

[=Times New Roman][=Times New Roman]«إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس» الإثم يا«أهل البيت» أي نساء النبي(ص)

[=Times New Roman]تفسير الجلالين ج1 ص554

[=Times New Roman]در تفسير بغوي نيز آمده است :

[=Times New Roman][=Times New Roman]أراد بأهل البيت نساء النبي (ص) لأنهن في بيته وهو رواية سعيد بن جبير عن ابن عباس

[=Times New Roman]تفسير البغوي ج3 ص528

[=Times New Roman]شوکاني مي گويد :

[=Times New Roman][=Times New Roman]وقد اختلف أهل العلم فى أهل البيت المذكورين فى الآية فقال ابن عباس وعكرمة وعطاء والكلبى ومقاتل وسعيد بن جبير إن أهل البيت المذكورين فى الآية هن زوجات النبى (ص) خاصة

[=Times New Roman]فتح القدير ج4 ص278

[=Times New Roman]بنا بر اين شيعه مي گويد اين آيه با کلام اهل سنت موافقت ندارد .

[=Times New Roman][=Times New Roman]سپس به روايات مختلفي از صحيح مسلم استدلال مي کنند که نشان مي دهد زنان جزو اهل بيت نيستند .

[=Times New Roman]10. ضمير در آيه مذكر آمده است ، آيا همسران پيامبر (ص)‌ مذكر بودند كه ضمير آنها مذكر آمده است ؟!

[=Times New Roman]11. آيه تطهير دلالت بر تطهير زنان پيامبر ندارد ! بلكه دلالت بر تطهير اهل بيت دارد ! شما چون قسمت اول آيه را ديده‌ايد كه در مورد همسران رسول خدا (س) است ، گمان كرده‌ايد كه تطهير هم در مورد آنها است ! يعني چيزي را گمان كرده‌ايد كه خود همسران رسول خدا (ص) قبول ندارند !
براي روشن‌تر شدن مطلب مي‌گوييم : تدوين محل آيات و سور و كلمات قرآن كريم ، تماما به دستور رسول گرامي اسلام (ص) صورت گرفته است ! گاهي چند عبارت را كه در زمان‌هاي مختلف نازل شده بود ، به دستور حضرت در كنار هم قرار مي‌دادند ؛ و اين مي‌شد يك آيه ! آيه فوق الذكر نيز جزو همين آيات است !
مي‌توانيد در اين زمينه به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
[=Times New Roman][=Arial Black]http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&[=Arial Black]id=149

11.چنین فرموده‌ايد که
اهل بیت(ع) علاوه برزنان حضرت پيامبر(ص)شامل اين آيه هم مي شوند

علاوه بر؟؟؟؟سخن تعجب بر انگیزی است
اگر این توجیه شماست و اون ایه در شان زنان بوده و پیامبر(ص) در روایت ها می خواسته اهل بیت(ع) را داخل بداند

اولا
اين ادعاي شما است ! اما رسول خدا (ص)‌ادعاي شما را قبول ندارند ! زيرا وقتي ام سلمه از حضرت سوال كردند كه آيا من هم از اهل بيتم ، فرمودند خير ! يا وقتي خواست خود وارد شود ، عبا را از دست او كشيدند !

کشیدن عبا را چه طور توجیه می کنید؟

[=Arial Black]همچنين ، در روايت صحيح مسلم وقتي از يكي از صحابه سوال مي‌شود كه آيا همسران رسول خدا (ص) جزو اهل بيت ايشان هستند ، مي‌گويد «لا» !

[=Arial Black]14.به نظر می رسد که شما فکر می کنید چون همسران پیامبر(ص) همسر ایشان اند باید جزء اهل بیت(ع) باشند
[=Times New Roman]آيه مربوط به فرزند نوح براي شما كفايت مي‌كند ! چون پسر از همسر نزديكتر است ! و در اهل بودن او خلافي نيست !
[=Times New Roman][=Times New Roman]همچنين روايات رسول خدا (ص) كه طبق آيه قرآن «ما ينطق عن الهوي» است و «لتبين للناس ما نزل اليهم» به خوبي هم معناي تطهير و هم مقصود مطهران را مشخص مي‌كند !

[=Arial Black]اعوذبالله من الشیطان الرجیم
[=Arial Black]
[=Arial Black]بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;253207 نوشت:
رسول نميگه نه نيستي بلكه ميگه تو برخير هستي يعني عالي هستي و به دعا ي من نيازي نداري چون اصل آيه براي زنان رسوله

[=Arial Black]مثل این که دقیق نخوندید
[=Arial Black]
[=Arial Black]این توجیه و از کجا استخراج کردید؟

زنان پيامبر هيچيک ادعا نکرده اند که آيه تطهير شامل ما نيز مي شود بلکه خلاف آن را نقل کرده اند مانند ام سلمه که مي گويد پس از نزول آيه تطهير و تکريم حضرت رسول گرامي علي و فاطمه و حسن وحسين عليهم السلام را ، [=Arial Black]من جلو رفته و از حضرت پرسيدم آيا من هم عضو اهل بيت هستم ؟ حضرت پاسخ داد [=Arial Black]تو آدم خوبي هستي و عضو اهل بيت نيستي بلکه از همسران پيامبر هستي :
صحيح ترمذي:
عن أمّ سلمة، أنّ النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلى وفاطمة كساء ثمّ قال : «اللهم هؤلاء أهل بيتى وحامّتي أذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهيراً&raquo. فقالت أم سلمة : وأنا معهم يارسول الله ؟ قال: إنّك على خير. هذا حديث حسن صحيح . وهو أحسن شئ روى في هذا الباب.
سنن الترمذي: ج 5 ص 361.
رواه الحاكم قائلا: هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه. المستدرك: 2/ 416، 3/ 146. وقال بعد نقل رواية اخرى بعد ذلك: هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه. المستدرك: 2/ 416.
وروى أيضاً عن عن عمر بن أبي سلمة قال: (لما نزلت هذه الآية على النبي (صلى الله عليه وآله): (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا) في بيت أم سلمة، فدعا فاطمة وحسناً وحسيناً، فجللهم بكساء وعلي خلف ظهره، فجلله بكساء، ثم قال: اللهم، هؤلاء أهل بيتي، فاذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً، قالت أم سلمة: وأنا معهم يا رسول الله؟ قال: أنت على مكانك وأنت إلى خير).
سنن الترمذي 5: 328. قال عنه الألباني: صحيح. صحيح سنن الترمذي، الألباني 3: 306 ح 3205.

در روايتي که سيوطي و طبراني و احمد بن حنبل نقل کرده اند آمده که ام سلمه مي گويد من جلو رفته و طرف کساء را گرفته تا داخل شوم [=Arial Black]حضرت رسول گرامي (ص) کساء را از دست من گرفت و کشيد و به من اجازه ورود به درون عباء را نداد:
عن أمّ سلمة أنّها قالت: «فرفعت الكساء لأدخل معهم فجذبه من يدي وقال: إنّك على خير .
مسند أحمد ج 6 ص 323، المعجم الكبير للطبراني ج 3 ص 53،الدر المنثور ج 5 ص 198.

پس بنا بر اين اگر کسي بخواند بگويد که زنان پيامبر نيز داخل اهل بيت هستند و آيه تطهير آنان را نيز شامل مي شود بايد عبا را از دست پيامبر گرفته و به زور زنان حضرت را داخل آن نمايد .

الهدي;253207 نوشت:
آخه اين چه دلايلي هست كه مياري چون ضمير شده جمع مذكر پس منظور زناي پيامبر نيستن؟ چه ربطي داشت اولا در آيات ديگه قرآن كريم درباره زن حضرت ابراهيم جمع مذكر به كار رفته درحالي كه در انجا فقط همسرش همراهش بود پس دليل شما رد شد

بله در چند جاي قرآن كريم اهل البيت آمده است اما در همه جا مصاديق يكساني ندارد
در يكجا به همسر در يكجا به افراد همراه خانواده "اهل البيت" يا "اهل " خطاب مي شود و در جايي نيز حتي فرزند هم از مصاديق اهل محسوب نمي گردد لذا معناي اهل البيت در هر موردي در آيات ، بايد با توجه به قرينه هاي مورد نظر مصداق يابي گردد .
شما نمي توانيد منكر اهل البيت بودن فرزند يك مرد بشويد در حالي كه در آيات 45 و 46 سوره مباركه هود ، پسر نوح (ع) از اهل او خارج شده است :
وَنَادَى نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابُنِي مِنْ أَهْلِي...
و نوح پروردگار خود را آواز داد و گفت پروردگارا پسرم از كسان من است
قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ...
فرمود اى نوح او در حقيقت از كسان تو نيست او [داراى] كردارى ناشايسته است
لذا شما نمي توانيد تمامي آياتي كه در آنها كلمه" اهل البيت " يا" اهل " بكار رفته است را با يك مصداق ثابت بيابيد و اين از واضحات است و اگر نظري بر خلاف اين مساله داريد ، مستند ذكر كنيد .


در خصوص مصاديق "اهل البيت " در آيه 33 سوره مباركه احزاب نيز بايد مصداق يابي نمود . اهل سنت معتقدند كه مصاديق آيه همسران پيامبرند و شيعه معتقدند كه پنج تن آل عبا مصاديق آيه در زمان نزول بودند . حال اين اختلاف چگونه بايد حل شود ؟ بنظر مي رسد تعيين و تبيين مصاديق "اهل البيت " با توجه به اهميت آن و نيز با توجه به وظيفه تبيين آيات كه بر طبق آيه شريفه " وانزلنا اليك الذكر لتبين للناس ما نزل اليهم" بر عهده پيامبر(ص) است بايد توسط آن حضرت (ص) مشخص شود تا مسلمانان در خصوص مصاديق " اهل البيت " دچار ترديد و حيرت نگردند .
اميدوارم تا اين بخش از عرايض بنده مورد اتفاق باشد و اختلافي در اين معنا نداشته باشيم .
و اما آيا اين تعيين مصداق توسط پيامبر (ص) صورت گرفت يا خير پيامبر (ص) مردم را به حال خودشان رها نمود تا هر مصداقي كه مايلند از "اهل البيت " در آيه 33 احزاب برداشت نمايند ؟


برادران اهل سنت در كتب صحاحشان - يعني در كتبي كه خودشان رواياتش را صحيح ميدانند - ذكر كرده اند كه پيامبر (ص) در زمان حيات شريفشان ، مصاديق" اهل البيت " را كاملا مشخص نموده اند و براي اينكه تمامي مسلمانان به مصاديق " اهل البيت " واقف شوند ، مدتي - با اختلاف زمان از هفده ماه تا چهل روز- مبادرت به معرفي اهل البيت بصورت عملي نمودند - لطفا دقت بفرماييد كه فعلا ما دلايل و مستندات برادران اهل سنت را بازگو مي كنيم و دلايل برادران شيعه بماند براي بعد - :
قَالَتْ عَائِشَةُ خَرَجَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم غَدَاةً وَعَلَیْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْر أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَیْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِیٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ (إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا) . (1)

عن أمّ سلمة، أنّ النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلى وفاطمة كساء ثمّ قال : «اللهم هؤلاء أهل بيتى وحامّتي أذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهيراً. فقالت أم سلمة : وأنا معهم يارسول الله ؟ قال: إنّك على خير. هذا حديث حسن صحيح . وهو أحسن شئ روى في هذا الباب.(2)
ام سلمه مي گويد پس از نزول آيه تطهير و تکريم حضرت رسول گرامي علي و فاطمه و حسن وحسين عليهم السلام را ، من جلو رفته و از حضرت پرسيدم آيا من هم عضو اهل بيت هستم ؟ حضرت پاسخ داد تو آدم خوبي هستي و عضو اهل بيت نيستي بلکه از همسران پيامبر هستي

(1)- صحیح مسلم: 7 /130 ح 6414
(2)-
سنن الترمذي: ج 5 ص 361


روايت ديگر :
وروى أيضاً عن عن عمر بن أبي سلمة قال: (لما نزلت هذه الآية على النبي (صلى الله عليه وآله): (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا) في بيت أم سلمة، فدعا فاطمة وحسناً وحسيناً، فجللهم بكساء وعلي خلف ظهره، فجلله بكساء، ثم قال: اللهم، هؤلاء أهل بيتي، فاذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً، قالت أم سلمة: وأنا معهم يا رسول الله؟ قال: أنت على مكانك وأنت إلى خير).(1)
حتي برخي از برادران اهل سنت اشكال كرده اند كه روايات ام سلمه را بر خير دانسته اما نفرموده تو از اهل بيت نيستي در حاليكه اين ادعا مخالف مدعاي بزرگان اهل سنت نظير سیوطی و طبرانی و احمد بن حنبل است زيرا آنان نقل نموده اند كه ام سلمه خود گفته است من جلو رفته و طرف کساء را گرفته تا داخل شوم حضرت رسول گرامی (ص) کساء را از دست من گرفت و کشید و به من اجازه ورود به درون عباء را نداد:
عن أمّ سلمة أنّها قالت: «فرفعت الکساء لأدخل معهم فجذبه من یدی وقال: إنّک علی خیر.

(2.)

(1)- سنن الترمذي 5: 328
(2)-
مسند أحمد ج 6 ص 323، المعجم الکبیر للطبرانی ج 3 ص 53، الدر المنثور ج 5 ص 198


البته روايات در اين باب از برادران اهل سنت ، بسيار است كه جهت جلوگيري از تطويل ، سعي نمودم صحيح ترين و معتبر ترين آنان را خدمتتان ارائه نمايم . اميدوارم منابع فوق را كه غالبا از كتب صحاح اهل سنت و يا كتب معتبر آنان است ، جهت نقد احتمالي ، مد نظر قرار دهيد .
البته دلايل ديگري نيز بر اينكه همسران پيامبر (ص) از مصاديق اهل البيت نيستند وجود دارد من جمله اينكه علاوه بر اينكه همسران پيامبر (ص) نظير عايشه و ام سلمه خود مصدر روايات بسياري در خصوص معرفي مصاديق اهل البيت هستند ، هرگز هيچ يك از همسران پيامبر (ص) خود را با لقب اهل بيت پيامبر (ص) معرفي نكرده و يا ادعا ننموده كه از اهل بيت است در حاليكه مثلا عايشه در مواضع بسيار بسيار زيادي خود را ام المومنين و همسر پيامبر معرفي مينموده و به اين لقب مي باليد و از آن بهره برداري سياسي و اجتماعي مينمود . حال اگر عايشه يا هر يك از همسران پيامبر (ص) خود را از مصاديق اهل البيت مي دانست آيا نبايد حد اقل يك قول هرچند ضعيف به ما برسد كه همسران پيامبر (ص) نيز علاوه بر برادران اهل سنت ، خود را داخل در اهل البيت ميدانستند در حاليكه از پنج تن آل عبا ، مكرر در تاريخ و در مواضع و مواقف مختلف نقل شده كه خود را اهل البيت ناميده و به آيه 33 سوره احزاب ، استناد نموده اند .
آيا عدم ادعاي همسران پيامبر (ص) مبني بر اهل البيت بودنشان ، خود دليل بر اين امر نيست كه در زمان نزول آيه ، پيامبر (ص) بطور كامل و وافي و همه گير ، به معرفي مصاديق اهل البيت پرداختند به نحوي كه نه جاي شبهه و ترديدي براي كسي باقي ماند و نه جاي ادعا براي غير ؟
شما در پاسخ به اين استنادات چه مطلب مستندي داريد كه ارائه نماييد ؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان محترم
باید عرض کنم که بنده تا به حال دلیل قانع کننده ای پیدا نکردم که مصداق اهل بیت زنان پیامبر نیستند
اگر منظورتان ضمیر "کم" است که برای مذکر می آید دلیل قانع کننده ای نیست
ضمیر "کم" برای کلمه اهل آمده است یعنی چون کلمه ی اهل مذکر است ضمیر "کم" آمده
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
واضح است که برای اهل آمده به عبارتی دیگر
خداوند چه کسانی را پاک پاک میگرداند؟
پاسخ : اهل البیت را
موفق باشید

ناصر یوسف نژاد;253456 نوشت:
حالا شما بفرمایید کسی که در جلوی مردان نامحرم غسل می کند آیا این فرد را خداوند از رجس و ناپاکی دور کرده؟!

سلام دوست عزیز میشه منبع حرف بالاتونو ذکر کنید.
با تشکر

دوستان عزيز گمراهي چيز بديه
تهمت به ناموس رسول هم چيز بدتر
كجا عايشه مقابل مرد نامحرم غسل كرده

مگه رسول بي غيرت بوده؟ شما چرا غيرت رسول رو زير سوال ميبريد

اون دوتا مرد كي بودن ميدونيد ؟ اگه نميدونيد بزاريد من براتون تعريف كنم....

چرا حديث رو به ميل خودتون ترجمه ميكنيد اين ترجمه تو از اهل بيت نيستي رو از كجا آوردي

يا اين كه ميگي رسول نذاشته ام سلمه بره زير چادر
خب گفته تو بر خيري يعني نيا زير چادر چون نيازي نيست

عزيزاي دل لطفا حرف قانع كننده بزنيد
قرآن كتاب عقله

درباره اون پاك شدن از رجس و ناپاكي رو هم بايدبگم كه عزيزي كه گفتي عايشه غسل كرده ناپاكه پس
اون آيه رو بخون آيه با اوامر و نواهي و شرايطي كه گزاشته خواسته اخل بيت رسول پاك باشن

مستند صحبت كنيد و عاقلانه

گفتيد هيچ يك از زناي پيامبر ادعا نكردن اهل بيتن؟

چرا خنده دار صحبت ميكني عزيز

خب معلومه چون نيازي به اين كار نبوده
اهل بيت رسول مشخصه كيان

تاحالا شده حسن ع بياد بگه آي مردم من پسر فاطمه ام؟ خب نه چون همه ميدونن

بسم الله الرحمن الرحیم

smabtahi;250936 نوشت:
اهلبیت چه کسانی هستند وایه تطهیر شامل چه کسانی میشود؟

باید همه آیات مربوط به اهل بیت را مورد بررسی قرار داد:

۱-آیه شریفه 33سوره مبارکه احزاب: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل
البیت ویطهرکم تطهیرا

2-آیه 73سوره هود:قالوا اتعجبین من امرالله رحمت الله وبرکاته علیکم
اهل البیت انه حمید مجید

3- آیه 10سوره طه :اذ رءا ناراً فقال لاهله امکثوا انّی ءانست ناراً
لعلی ءاتیکم منها بقبس اواجد علی النار هدی

4-آیه 12 سوره قصص:وحرمنا علیه المراضع من قبل فقالت هل ادلکم علی
اهل بیت یکفلونه لکم وهم له ناصحون

5 -آیه 29 سوره قصص:فلما قضی موسی الاجل وسارباهله ءانس من جانب
الطورنارا قال لاهله امکثواانی ءانست ناراً لعلی ءاتیکم منها بخبر اوجذوه
من النارلعلکم تصطلون

به طور قطع در آیات فوق منظور از اهل بیت همسر پیامبر است اما چند نکته
ثابت در همه آن آیات وجود دارد:
اولا همسر مذکور همسری است که صاحب فرزند است یا صاحب فرزند خواهد شد و
نسل پیامبر از او برجا می ماند.
ثانیا کلمه"البیت" تنها به یک خانه و یک زن اشاره دارد نظیر همان مثال
ساره و یا همسر موسی و یا مادر موسی و ... ابراهیم همزمان همسر هاجر هم
بود اما مشخص است که خطاب فرشتگان در این آیه فقط به ابراهیم و ساره است.
والا قطعا با فاصله بین مکه و فلسطین لازم بود کلمه بیتان به عنوان صیغه
مثنی بکار رود.
ثالثا نسل پیامبر به همراه او همسرش جمع بسته شده اند. برای مثال ساره و
ابراهیم دو نفر بیش نبودند فلذا لازم بود که صیغه تثیه بکار رود ( علیکما
اهل البیت) لذا مشخص است که اسحاق و حتی یعقوب که هنوز نطفه شان هم بسته
نشده بود جزو اهل بیت محسوب شده اند حال آنکه خدا همواره برای خانواده دو
نفره آدم و حوا صیغه های مثنی بکار می برد.

لذا در آیه اهل بیت زن خاص و خانه خاصی است و با اطمینان باید گفت زنانی
که پیامبر از آنها صاحب فرزند و یا نسلی که بر جا بماند - نظیر یعقوب پس
از اسحاق- نیست داخل اهل بیت نیستند.
بنابراین در آیه مربوز به همسران حضرت محمد صلی الله علیه آله که به وضوح
آیه برای آنها به عنوان "بیوت " اطلاق می کند ( قرن فی بیوتکن) نمی تواند داخل
"البیت" باشد و منظور از این خانه خاص و همسر خاص ، حضرت خدیجه و ذریه
پیامبر از نسل خدیجه است که خدا فرمود " ان شاتئک هوالابتر". بنا براین
سایر همسران پیامبر داخل "اهل بیت "نیستند.

سلام دوست عزیز
خیلی ممنون از دلایل روشنی که بیان کردین و کاملا میتوان نتیجه گرفت که مقصود همسر پیامبر است اما چند نکته ای هست. که چرا اهل البیت مخصوص به یک همسر نمیشود :

اولا : در آیاتی که بیان کردید پیامبران دارای یک همسر بودند پس نمیتوان برای جمع از انها نتیجه گرفت و فقط این نتیجه را می توان گرفت که ایا مقصود همسر پیامبر است یا خیر
ثانیا : اهل بیت با اهل البیت تفاوت دارد
اهل بیت , اشاره به اشخاصی هستند که در یک خانه زندگی می کنند و ملوکیت خانه مد نظر نیست و خود شخص مد نظر است (نه اینکه مالک خانه نیستند ,بلکه مالکیت خانه مد نظر نیست) مانند
هل ادلکم علی اهل بیت یکفلونه لکم
ایا شما را به اهل خانه ای معرفی کنم .... ایا شما را به اون شخص معرفی کنم ؟
اهل البیت اشاره به اشخاصی که در خانه زندگی می کنند و هر کدام دارای یک خانه هستند و ملوکیت یک خانه را دارند
یعنی اگر اشخاص یک شهر باشند هر کدام دارای یک خانه هستند به هر کدام از انها اهل البیت گفته می شود هر چند آنها را با هم صدا کنم
مثلا فرض کنید در یک خیابانی ایستاده اید و صدا کنید صاحبانه(اهل) خانه بیدار شوید موقع سحری شده . در حالی که مقصودتان همه محل هست و نفرمودید صاحبانهخانه ها
انشاالله متوجه این هم شده باشید که چرا در اینجا " قرن فی بیوتکن " آمده ولی در ایه ی تطهیر " اهل البیت " آمده
ولی اگر هنوز خوب این مطلب را ندانسته اید بگویید در خدمتتان هستم :Gol:
امیدوارم توانسته باشم مقصودم را واضح به شما دوست عزیز برسانم


سلام علیکم
ضمن آرزوی قبولی طاعات و این ماه مبارک و التماس دعا در شبهایی قدر

light;253617 نوشت:
باید عرض کنم که بنده تا به حال دلیل قانع کننده ای پیدا نکردم که مصداق اهل بیت زنان پیامبر نیستند اگر منظورتان ضمیر "کم" است که برای مذکر می آید دلیل قانع کننده ای نیست ضمیر "کم" برای کلمه اهل آمده است یعنی چون کلمه ی اهل مذکر است ضمیر "کم" آمده

بر فرض صحت فرمایش شما که جای بحث دارد با این پست آقای سید علی چکار می کنید که از خود همسران کسانی گفته اند که ما از اهل بیت نیستیم

sayedali;253468 نوشت:
ام سلمه که مي گويد پس از نزول آيه تطهير و تکريم حضرت رسول گرامي علي و فاطمه و حسن وحسين عليهم السلام را ، من جلو رفته و از حضرت پرسيدم آيا من هم عضو اهل بيت هستم ؟ حضرت پاسخ داد تو آدم خوبي هستي و عضو اهل بيت نيستي بلکه از همسران پيامبر هستي : صحيح ترمذي: عن أمّ سلمة، أنّ النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلى وفاطمة كساء ثمّ قال : «اللهم هؤلاء أهل بيتى وحامّتي أذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهيراً&raquo. فقالت أم سلمة : وأنا معهم يارسول الله ؟ قال: إنّك على خير. هذا حديث حسن صحيح . وهو أحسن شئ روى في هذا الباب. سنن الترمذي: ج 5 ص 361. رواه الحاكم قائلا: هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه. المستدرك: 2/ 416، 3/ 146. وقال بعد نقل رواية اخرى بعد ذلك: هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه. المستدرك: 2/ 416. وروى أيضاً عن عن عمر بن أبي سلمة قال: (لما نزلت هذه الآية على النبي (صلى الله عليه وآله): (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا) في بيت أم سلمة، فدعا فاطمة وحسناً وحسيناً، فجللهم بكساء وعلي خلف ظهره، فجلله بكساء، ثم قال: اللهم، هؤلاء أهل بيتي، فاذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً، قالت أم سلمة: وأنا معهم يا رسول الله؟ قال: أنت على مكانك وأنت إلى خير). سنن الترمذي 5: 328. قال عنه الألباني: صحيح. صحيح سنن الترمذي، الألباني 3: 306 ح 3205. در روايتي که سيوطي و طبراني و احمد بن حنبل نقل کرده اند آمده که ام سلمه مي گويد من جلو رفته و طرف کساء را گرفته تا داخل شوم حضرت رسول گرامي (ص) کساء را از دست من گرفت و کشيد و به من اجازه ورود به درون عباء را نداد: عن أمّ سلمة أنّها قالت: «فرفعت الكساء لأدخل معهم فجذبه من يدي وقال: إنّك على خير . مسند أحمد ج 6 ص 323، المعجم الكبير للطبراني ج 3 ص 53،الدر المنثور ج 5 ص 198

الهدي;253755 نوشت:
خب معلومه چون نيازي به اين كار نبوده اهل بيت رسول مشخصه كيان تاحالا شده حسن ع بياد بگه آي مردم من پسر فاطمه ام؟ خب نه چون همه ميدونن

اگر فقط سکوت بود حرف شما شاید به جایی حساب می شد اما اینکه خودشان بگویند ما نیستیم یا اینکه خودشان (عایشه ) بگوید هیچ آیه ای درباره ما نازل نشده است استدلال شما را با شکست مواجه می کند
در صحيح بخاري و صحيح مسلم آمده است از قول عايشه أم المؤمنين که مي‌گويد:در حق ما دودمان ابوبکر، هيچ آيه‌اي نازل نشده است، غير از قضيه اتهام من به زنا در قضيه إفک.
ما أنزل الله فينا شيئا من القرآن إلا أن الله أنزل عذري.
خداوند در حق ما دودمان ابوبکر، آيه‌اي را نازل نکرده است، مگر در قضيه إفک . (1)
در حدیث دیگر مسلم از عايشه همسر پيامبر روايت کرده است که او گفت:پيامبر خدا بيرون آمد در حالى که عبايى بافته از موى سياه بر دوش او بود،پس حسن آمد،او را داخل عبا کرد،بعد حسين آمد،او را نيز داخل کرد،و بعد فاطمه آمد،او را هم به زير عبا جاى داد،سپس على آمد و او را هم با عبا پوشاند،آن گاه فرمود:«خداوند اراده فرموده است تا از شما خانواده پليدى را دور سازد و شما را کاملا پاک گرداند»(2)

1.صحيح بخاري، ج6، ص42، حديث4828

1.صحيح مسلم ج 15 ص 192-195

سلام
بنظرم ايه قران را بايد با قران جواب داد نه حديث شما قران كه معجزه الهي هست را با احاديثي كه معلوم نيست مقايسه ميكنيد.درضمن خداوند خودش در سوره نور از تهمتي كه به عايشه زدند ناراضي است و شايد بخاطر ان تهمت گناهانش پاك شده باشه همانطور كه اگه زني به اجبار مورد سو استفاده قرار بگيرد خدا در حقش مهرباني ميكند
درسته مقام عايشه به حضرت فاطمه نميرسه ولي قرار نيست به كسي تهمت زده شه ان حسادت و ازار زنانه را شايد پيش از اين همسر حضرت ابراهيم هم داشته بهرحال طبيعي هست
ايه اي هست در سوره احزاب كه اگر زنان پيامبر گناهي مرتكب شوند 2 برابر ديگران مجازات ميشن ولي ما شاهد همچين مجازاتي براي انها نبوديم و با ايه ام المومنين نيز جايي براي بحث باقي نميماند
البته اينكه حضرت خديجه و فاطمه سلام الله عليها مقامي به مراتب بالاتر از انها داشتند شكي نيست ولي خوب همانطور كه ملاحظه كرديد با اين حال همسر حضرت ابراهيم هم كه شايد معصوم نبوده اهل بيت خطاب شده و چقدر در جاهاي مختلف هست كه پيامبر عايشه را دوست داشته
انكه عالم مست گفتارش بودي
كلميني يا حميرا ميزدي

اين حرفي كه شما ميزنيد لازمش اين هست كه 1 ايه نصفش در 1 روز و مابقي ان در روز ديگر نازل شده باشه(ايه تطهير) و اينكه ما بگيم اهل بيت امام علي و... هستند در حقشان كوتاهي كرديم چون انها از ابتدا پاك بودند ولي همسران پيامبر طبق اين ايه و اثبات و فاداري نسبت به پيامبر وعده پاكي به انها داده شده.
پيامبر كه رحمه للعالمين هست و براي عالميان حتي مشركان دعا كرده همسران خود را فراموش كرده؟
اگر در سوره تحريم در رابطه با نارضايتي پيامبر بحث شده مگر نسبت به حضرت يونس اين حرف زده نشده؟حالا حضرت يونس از مومنين نيست؟مطمئنا با توبه گناه شسته شده و درمورد اين اشتباه همسران پيامبر هم اگر توبه نميكردند دستور طلاق داده ميشد كه پيامبر هيچ كدام از همسران خود را طلاق نداده مگر كنيزان كه انها را رها كرده با ميل خودشان.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

fargol;254208 نوشت:
سلام
بنظرم ايه قران را بايد با قران جواب داد نه حديث شما قران كه معجزه الهي هست را با احاديثي كه معلوم نيست مقايسه ميكنيد.درضمن خداوند خودش در سوره نور از تهمتي كه به عايشه زدند ناراضي است و شايد بخاطر ان تهمت گناهانش پاك شده باشه همانطور كه اگه زني به اجبار مورد سو استفاده قرار بگيرد خدا در حقش مهرباني ميكند
درسته مقام عايشه به حضرت فاطمه نميرسه ولي قرار نيست به كسي تهمت زده شه ان حسادت و ازار زنانه را شايد پيش از اين همسر حضرت ابراهيم هم داشته بهرحال طبيعي هست
ايه اي هست در سوره احزاب كه اگر زنان پيامبر گناهي مرتكب شوند 2 برابر ديگران مجازات ميشن ولي ما شاهد همچين مجازاتي براي انها نبوديم و با ايه ام المومنين نيز جايي براي بحث باقي نميماند
البته اينكه حضرت خديجه و فاطمه سلام الله عليها مقامي به مراتب بالاتر از انها داشتند شكي نيست ولي خوب همانطور كه ملاحظه كرديد با اين حال همسر حضرت ابراهيم هم كه شايد معصوم نبوده اهل بيت خطاب شده و چقدر در جاهاي مختلف هست كه پيامبر عايشه را دوست داشته
انكه عالم مست گفتارش بودي
كلميني يا حميرا ميزدي

ماهم با حدیث جواب دادیم

هم با قرآن

لطفا پست ها ی من وجناب هدی رو مطالعه کنید

=================================
در مورد توهین هایی که به همسر پیامبر(ص) شده است

شیعه این تهمت رو نزده؟؟؟؟؟

خود اقایان بزرگان شما زده است..تو کتوبتون چرا آمده؟

باید هم پاسخ گوی خدا در صحرای محشر باشید...جواب پیامبر(ص) رو هم بدهید

ما نگفتیم....

ما می گیم در کتب صحیح شما....که ادعا دارید صحیح ترین کتب شماست...این حیله های بنی امیه چه کار می کند؟؟؟چرا اصلاح نمی کنید...چرا ؟قاطعانه دوستان اهل سنت که این جا اند جواب بدن...حاضرید تصحیحشون کنید؟

چرا مقدس ترین کتابتون می دونید؟حتی فتوا می دید که تصمیم به تحقیق در صحیح بخاری بدعت و حرام است....چرا قداست چنین کتبی که سرشاز از توهین ها به پیامبرگرامی و معصوم اسلام (ص) و همسر و اصحاب است رو اصلاح نمی کنید؟

ما عایشه را ام المومنین می دانیم

هرچند ایشون کار هایی علیه امام زمانه خود امام علی(ع) کرده است

اما احترام ایشون واجب و ایشون ام المومنین است

اعمالشان با خدا...ظلمی که به اقامون امام علی(ع) رو بروند جواب خدا و پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) رو بدهند

اما این به ان معنا نیست که ما بیاییم از حرف های ایشون پیروی کنیم

گفتیم ..ایشون معصوم نیستن...پس اهل بیت هم نیست...استدلال هم در پست های قبلیم کردم..

در قرآن آمده به پدر و مادر احترام بزار...خوب عایشه هم ام المومنین است...ما هم احترام می گذاریم...اما قرآن می گوید همین پدر و مادر اگر از شما خواسته ای داشتند که مخالف دین است ...انجام ندهید.

خوب پس چرا در جنگ جمل همراه با ایشون شدن؟

چرا اصلا ایشون بر امام زمانه خود امام علی(ع) شورید؟

چرا به خلیفه شورید؟

در خود کتب اهل سنت آمده است که حتی اگر خلیفه ظالم هست..قیام علیه او نکنید...

این حرف شما با اعمال عایشه جور درنمی اید؟

امام علی(ع) که طیق اعترافات مورخین و حتی سازمان ملل متحد و .... عادل ترین حکومت بوده است

و در تاریخ می درخشد

چرا عایشه شورید؟

پس ما ایشون رو ام المومنین می دانیم ...اما پیروی از ایشون رو قبول نداریم..

ظلمی که ایشون در حق مولامون امیر المومنین علی(ع) کردند رو باید به خدای عالم و پیامبر(ص) جواب دهند

احترام ایشون رو ما داریم

تامل بفرمایید:

در صحیح مسلم...در رویات 6122..تک جلدی پاپ بیروت(اگر در مورد ادرس اشتباه نکرده باشم) امده است که از حضرت محمدمصطفی(ص) می کنند:..و می گویند ایا این اهل بیتی که در این جا امده ...

ایا این اهل بیت...همسران شما اند(یعنی این اهل بیتی که در این ایه امده مراد همسران است یا نه؟)

پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) می فرمایند ...نه....چرا ...چون هر زن و مردی از هم جدا می شوند

لطفا تایپیک های من رو دقیق بخونید و مستند جواب بدید

پس این اهل بیتی که در این آیه آمده است+در حدیث ثقلین آمده است .....همسران نیست

بزرگوار الهدی که با تعصب امده اید
من مستند پاسخ دادم
شما هم با علم جواب بدید

یک ساعت تفکر=70سال عبادت

یعنی چی؟

یعنی 1ساعت بشین فکر کن ..رو مذهبت تحقیق کن...طرف حق رو بشناس....تا 70سال عبادت از بین نره....فردا که از بین رفتیم ...تو اون دنیا دیگه مارو بر نمی گردونند که جبران کنیم ....فکر کنید .


کارشناس هم جناب هدی محترم...جواب شخص الهدی رو دادند

فرمودید احادیثی که معلوم نیست؟

بزرگوار همین فردا اقایان مولوی های شما ..فتوا علیهتون می دن

صحیح ترین کتبتون رو بردید زیر سوال

برادر عزيزم آخه چه تعصبي
هركسي بخواد حرفي بر خلاف ميل شما بزنه ميشه متعصب
ميشه هزارتا برچسب ديگه
ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

اين كار درستي نيست
تا حالا كدوم اهل سنتي اينو قبول ميكنه كه عايشه در مقابل نا محرم غسل كرده؟
همه ميدونن كه خديجه ع و فاطمه سرور تمام زنان عالم از بقيه مومنا برتر بودن اما اين دليل نميشه شما كينه به خرج بديد
بريد ببينيد حضرت علي ع در باره عايشه با چه احترامي صحبت ميكنه
شما ميگي تو كتاب سنت اومده كه عايشه اينجوري بوده اونجوري بوده
خب تو كتاباي شما هم اومده كه عايشه بد بوده و هزارتاي ذيگه
پس اينجا چرا چيزي نميگيد
بعدش عقده ها و كينه ها رو سر سنت خالي ميكنيد
چه ربطي داره آخه
اهل بيت پيامبر اهل خانه اش هستن يعني كسايي كه داره باهاشون زندگي ميكنه
مگه نه اينكه رسول گرامي ما در خانه عايشه به رحمت خدا رفت؟ خب پس اگه از عايشه بيزار بود نميبايست تو خونه اون بمونه
و در همون خونه عايشه هم دفن شده
اما شما چي ميگيد ؟ ميگيد از خونه عايشه فتنه مياد بيرون
نعوذبالله مگه ميشه بارگاه رسول محل خروج و پيدايش فتنه باشه؟جايي كه ملايكه دورش پر ميكشن و قدسيا ميان زيارت؟

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:
ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

صحيح بخاري معتبرترين کتاب روايي اهل سنت است و اين کتاب را بعد از کتاب خدا أصح الکتب ميدانند و بعنوان يکي از منابع اصلي دين اهل سنت بحساب مي آيد و از جنبه هاي مختلفي توسط علماء اهل سنت مورد توجه قرار گرفته است .

جنبه اول جنبه شخصيتي و علمي خودِ بخاري است ، محمد بن اسماعيل بخاري که مؤلف صحيح بخاري است و به عنوان مهمترين راوي اهل سنت معرفي شده است و علماء عامه در مورد آشنايي او با روايات و علم رجال سخنان فراواني در مدح او گفتند لذا از اين جهت اهميت زيادي براي او قائل هستند .
جنبه دوم روايات موجود در اين کتاب است که به گفته آنها تمام بحثهاي مهم ديني را در کتاب خودش بخاري جمع آوري کرده و از جهت فقهي و تاريخي و تفسيري و عقيدتي و ساير موارد به نظر بسياري از علماء اهل سنت کتابي جامع بحساب مي آيد .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

نکته سومي که بايد مد نظر قرار دهيم به گفته علماء اهل سنت تمامي مضامين روايات مطرح شده در صحيح بخاري صحيح هستند و قابل اعتماد هستند و ميشود به آنها تکيه کرد جدا از بحث سندي که گفته شد که گفتند اگر بخاري از کسي روايات نقل کرد حتي اگر هزاران تضعيف داشته باشد ولي چون بخاري از او روايت نقل کرده است « کُلُّ مَن رَوَي عَنهُ البُخَارِي جَازَ القِنطَرَۀ » از پل گذشته است و مشکلي در نقل روايت از او نيست .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

براي اينکه بحث جنبه علمي پيدا کند مقداري از مصادر علماء اهل سنت را درباره بخاري براي شما نقل ميکنيم

مثلاً هروي در کتاب ضم الکلام و أهله جلد 2 صفحه 190 چاپ مکتبۀ العلوم و الحکم مدينه سال 1418 يعني در دوره وهابيون در مدينه چاپ شده است روايتي را از ابازيد مرزي فقيه روايتي نقل ميکند و ميگويد « کُنتُ نَائِماً بَينَ الرُّکنِ وَ المَقَامِ فَرَأَيتُ النَّبِي » بين رکن و مقام در نزديکي کعبه خوابيده بودم ( ميخواهد حالت قداستي به خواب خودش بدهد ) پس پيامبر را در خواب ديدم و علماء اهل سنت ميگويد پيامبر فرمودند هر کس که من را درخواب ببيند واقعاً من را در خواب ديده است چون شيطان نميتواند خودش را بشکل من دربياورد « فَقَالَ لِي يَا أَبَا زَيد إِلَي مَتَي تَدرُسُ کِتَابَ شَافِعِي وَ لاَ تَدرُسُ کِتَابِي » اي ابازيد تا کي ميخواهي کتاب شافعي را بخواني ول يکتاب من را نخواني « فَقُلتُ يَا رَسُولَ الله وَ مَا کِتَابُکَ » گفتم اي رسول خدا کتاب شما چيست ؟ مگر شما کتاب داريد ؟ « قَالَ جَامِعُ محمد بن اسماعيل » صحيح بخاري کتاب من است و شما کتاب من را بخوان .

چرا روايتهاي من را نميخواني و چرا از کتاب من روي گرداندي و روي به کتاب شافعي کردي ؟!!

همين مطلب را ذهبي در کتاب سير اعلام النبلي جلد 12 صفحه 438 نقل کرده است و در هدي الساري که مقدمه فتح الباري است ابن حجر در جلد 1 صفحه 489 نقل کرده و اين يکي از مطالبي است که در مدح بخاري گفتند و جالب است که از اينطرف ادعا کردند که صحيح بخاري کتاب پيامبر است و از طرف ديگر بجيرمي نقل کرده که يکي از اولياء خدا در خواب خداوند را ديد « رَأَي رَبَّهُ فِي المَنَامِ » ( حالا به چه شکلي خداوند را ديد معلوم نيست آيا پسر زيبا رويي بود که برخي از علماء حنبلي نقل ميکنند و يا به شکل ديگري بوده است معلوم نيست ) « فَقَالَ يَا رَبِّ بِأَيِّ المَذَاهِبَ إِشتَغَلَ ؟ » عرض کرد خدايا من چه مذهبي را اشتغال داشته باشم و به چه مذهبي مشغول شوم و چه مذهبي را بخوانم ؟ « فَقَالَ لَهُ مَذهَبَ الشَّافِعِي » خداوند فرمودند به مذهب شافعي باش و مذهب شافعي را داشته باش اين مذهب صحيح است !!!



چطور ممکن است که خداوند بگويد مذهب من را رها کن و به سراغ کتاب شافعي برو !!!

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

همچنين در صحيح بخاري گفته شده که خواندن اين کتاب رافع مشکلات است و اگر کسي صحيح بخاري بخواند مشکلاتش برطرف ميشود و در زماني که بين مصري ها و وهابيون جنگ و درگيري رخ داده بود و دوره اوليکه حکومت وهابيون روي کار آمد و کشتارهاي زيادي در حجاز رخ داد اين حکومت اول توسط مصري ها از بين رفت و پاشاهاي عثماني و حاکمهاي مصر به عربستان حمله کردند و حکومت اول وهابيها را نابود کردند و در زمانيکه بين پادشاهان عثماني مصر و وهابيون جنگ و درگيري بود در کتاب تاريخ جبرتي شايد بيش از بيست مورد نقل ميکند که علماء گفتند که به ما خبري از لشگريان نرسيده بيائيد جمع شويم و کتاب صحيح بخاري را بخوانيم تا انشاء الله خبر خوشي از جنگ بما برسد و بعد جمع شدند و صحيح بخاري را ميخواندند و بعد از چند وقتي خبر خوشي رسيد که لشگريان مصري بر وهابيون پيروز شدند .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

نمونه دوم گفتند اگر کسي صحيح بخاري همراهش باشد غرق نميشود ابن حجر اصغلاني در هدي الساري مقدمه فتح الباري در ابتداي کتاب صفحه 13 جلد 1 ميگويد در هر سختي صحيح بخاري خوانده شد آن سختي برطرف شد و هيچ زماني نبود که شخصي سوار کشتي شود و صحيح بخاري همراهش داشته باشد و آن کشتي غرق شود « وَ کَانَ مُجَابُ الدَّعوَۀ » محمد بن اسماعيل بخاري مستجاب الدعوۀ بوده و دعاي خود را براي خواننده کتابش قرار داده است و گفته خداوندا من براي خواننده کتابم دعا ميکنم .

اين مطالبي است که ابن حجر درباره اين کتاب نقل کرده است .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

از جهت قداست دادن به اين کتاب همين چند نمونه کافي بود که علناً به کتاب بخاري قداست دادند که بعنوان تبرک و تيمم خوانده ميشود و خواندنش مايه برکت و برطرف شدن مشکلات است و همراه داشتن کتاب بخاري موجب نجات است

و ما ميگوئيم که اهل بيت کشتي نجات هستند ولي آنها ميگويند اين شرک است و شما در کنار پيامبر قرار ميدهيد

و ميگويند صحيح بخاري مايه نجات است که اگر همراه داشته باشيد غرق نخواهيد شد .

کمی تدبر کنید و منصف باشید

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

از جهت ديگر ادعا ميکنند که تمامي روايات صحيح بخاري صحيح است و اين نکته در مناظرات و بحثهاي علمي با اهل سنت و وهابيون بايد به دقت مورد توجه قرار بگيرد وقتي که ميخواهيد با فردي بحث کنيد بايد اول مبناي علمي خود را مشخص کند که به چه چيزهايي اعتقاد دارد و به چه چيزهايي اعتقاد ندارد و چه مطالبي را مورد قبول قرار ميدهد و ميگويد چه مطالبي را قبول ندارم و اگر شخصي بعنوان يک سني ميخواهد با شما مناظره کند بايد تمامي روايات بخاري و مسلم را قبول داشته باشد و اين از جهت اجبار نيست بلکه چون معني سني بودن اين است که بخاري و مسلم را قبول دارم و اگر بگويد که من حتي يکي از روايات صحيح بخاري را قبول ندارم

يعني سني نيست و از اجماع اهل سنت خارج است

که در اين زمينه عباراتي را از بزرگان علماء اهل سنت و وهابيت براي شما نقل خواهيم کرد

دوستان خودتان قضاوت کنید :

پس به اينکه دقت کنيد قبل از اينکه بخواهيد با شخصي وارد بحث شويد از او بپرسيد که آيا روايتهاي بخاري را قبول داري يا نه ؟

وقتي ميخواهيد به روايتهاي بخاري استدلال کنيد و اگر بگويد من قبول دارم استدلال ميکنيد که در بخاري روايت چنين و چنان آمده و در صحيح مسلم آمده که اميرالمؤمنين(ع) چنين اعتقادي راجع به خليفه اول و دوم داشته است و همچنين در صحيح بخاري و مسلم آمده است که فاطمه زهرا بر ابوبکر و عمر غضبناک بود و در صحيح بخاري اهانت به حضرت پيامبر(ص) آمده و در صحيح بخاري آمده که حضرت علي(ع) مايل و راغب به خلافت و دنياطلب بود و ... اين مطالبي است که در بخاري آمده است .

پس وقتي ميخواهيد با شخصي بحث علمي کنيد بايد ابتدا مبنا را ثابت کنيد ، اگر گفت من بخاري و مسلم را قبول دارم احتجاج ميکنيد و ميگوئيد اين مطالبي است که در کتب شما آمده است و اگر بگويد من قبول ندارم پس بايد گفت که:

شما سني نيستي و مذهب جديدي را براي خودت انتخاب کردي و نگو من طرفدار اهل سنت هستم و تابع مذهب اهل سنت هستم بلکه بگو من مذهب جديدي براي خودم اختراع کردم حتي اگر يک عالم و مولوي و شيخ بزرگ اهل سنت بود اگر گفت من قبول ندارم بايد به او بگوئيد که مذهب جديدي براي خودت انتخاب کردي و بعد از هزار و چهارصد سال مذهب جديدي تأسيس کردي .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

نظر اهل سنت همان است که ما مطرح خواهيم کرد و مدارکش را هم ارائه خواهيم داد و اگر غير از اين است بايد براي ما دليل بياورند .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

ابن تيميه در کتاب قائدۀ الجليلۀ في التوسل و الوسيلۀ جلد 1 صفحه 87 چاپ المکتب الاسلاميۀ بيروت و اين کتابخانه المکتب الاسلاميۀ کتابخانه اي است که وهابيون در لبنان زده اند و خود آل شيخ تجليل فراواني در کتابهايش از اين مکتب کرده و گفته اين مکتب تلاش فراواني در نشر کتابها و عقايد وهابيت داشته است و ايشان ميگويد « وَلَکِن جُمهُورُ المتون الصَّحِيحَينِ مُتَّفَقٌ عَلَيهَا بَينَ أَئِمَّۀِ الحَدِيثِ »

تمامي متنهاي موجود در صحيح بخاري و مسلم ( هيچ متني را استثناء نکرده نه روايات تعليق و نه روايات اصلي ) مورد اتفاق است بين ائمه حديث « تَلَقُّوهَا بِالقَبُولِ » آنها را همه قبول کردند « وَ أَجمَعَ عَلَيهَا » اجماع بر آن دارند « وَ هُم يَعلَمُونَ عِلماً قَطعِياً أَنَّ النَّبِي صلي الله عليه و آله و سلم قَالَهَا » علم دارند و علم قطعي دارند و يقين دارند که پيامبر اکرم اين مطالب را فرموده است يعني هيچ جمله اي در بخاري و مسلم نيست مگر اينکه ما اعتقاد داريم که اينها صحيح است و مورد اعتماد است .

اين نظر آقاي ابن تيميه است و عبارتي است که از همه علماء نقل کرده است و همين مطلب در مجموع الفتاوي ابن تيميه جلد 1 صفحه 257 هم آمده است

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

درسال 1960 يکي از روزنامه هاي و مجلات کويتي مطلبي از يکي از علماء نوشت که برخي از روايتها بخاري اشکال کردند که اين روايتها با عقل سازگار نيست و با علم و منطق سازگار نيست و اينها را شما چگونه قبول ميکنيد و عالم سني بود که در مجله اين مطالب را نوشت و قيامتي را برپا کرد و معتقد بودند که شخصي آمده است و ميخواهد اساس دين ما را زير سؤال ببرد و کتابي بر ضد مقاله نوشتند و اين کتاب مجموعه مقالات بود که در کتابي بنام کل ما في البخاري صحيح چاپ شده است و جامعۀ الاسلاميه کويت اين کتاب را چاپ کرد از جمله مطالبي که در اين کتاب صفحه 13 آمده است ميگويد « وَ أَخِيراً أَقُولُ لِلکَاتِبِ » در پايان به نويسنده اين مقاله ميگويم « إِنَّ البُخَارِي إِمَامُ المُحَدِّثِينَ » بخاري امام همه محدثين است « وَ أَينَ نَحنُ مِنهُ حَتَّي نُنقِضُهُ » ما در کجا هستيم که بخواهيم او را مورد نقض قرار دهيم مقام بخاري خيلي از ما بالاتر است « وَ قَد عُرِضَ کِتَابُهُ عَلَي أَئِمَّۀِ الحَدِيثِ مِثلُ علي بن مديني و يحيي بن معين و احمد بن حنبل وَ شَهِدُوا لَهُ بِالصِّحَۀ » کتاب بخاري را نزد علي بن مديني و يحيي بن معين و احمد بن حنبل بردند و همه آنها گفتند روايات بخاري صحيح است .

البته اين نکته را بايد عرض کنم که چرا اينقدر صحيح بخاري مورد تکيه و اعتماد است ؟



علتش را مطرح کردند يعني اينکه ميگوئيم بخاري صحيح است منشأش کجا بوده و از کجا اين نظر شروع شده است ؟

اين را ادعا ميکنند که اجماع اين سه نفر يعني علي بن مديني و يحيي بن معين و احمد بن حنبل بر صحت احاديث اين کتاب قطع و يقين ايجاد ميکند که روايات اين کتاب همه صحيح است و در ادامه ميگويد « يَقُولُ مَقدِسِي فِي الرَّجُلِ الَّذِي يَخرُجُ عَنهُ فِي الصَّحِيحِ » مقدسي در مورد کسيکه در صحيح بخاري از او روايت نقل کرده ميگويد « هَذَا جَازَ القِنطَرَۀ » خرش از پل گذشت و تمام شد و مقصودش از اين جمله اين است که « لاَ يُلتَفَتُ إِلَي مَا قِيلَ فِيهِ » هر چه درباره او گفته شده باشد ما کاري نداريم « وَ کُلُّ نَقدٍ وَرَدَ فِي رِجَالِ الحَدِيثِ قَابَلَ بِتَأيِيدِ البُخَارِي صَاحِبِ الصَّحِيحِ وَ مُؤَلِّفِ التاريخ الکبير و الصغير و الأوسط فَلاَ يُلتَفَتُ إِلَي ذَلِکَ النَّقدِ » هر اشکالي که وارد کرده باشند به راويان مقابل با تأييد بخاري باشد ما او را قبول نميکنيم و بعد ميگويد هر چيزي که در صحيح بخاري آمده باشد صحيح است و همه متنهاي بخاري صحيح است و « وَ قَد تَلَقَّتهُ الأُمَّۀ بِالقَبُولِ » امت اينها را به قبول پذيرفتند و مصدر شريعت ما شده است .

همچنين در صفحه 45 اين کتاب عبارتي را مطرح ميکند « وَ قَد أَجمَعُ المُسلِمُونَ » همه مسلمانها اجماع کردند « فِي جَمِيعِ أَقوَالِهِم عَلَي صِحَّۀِ کُلِّ أَحَادِيثِ البُخَارِي » بر صحت تمامي احاديث بخاري « فِي مَتنِهِ وَ سَنَدِهِ » همه متنش صحيح است و هم سندش صحيح است و يک نفر از اين اجماع خارج نشده است « وَ لِهَذَا سَمَّهُ صَحِيحَ البُخَارِي » به همين دليل نام اين کتاب را صحيح بخاري گذاشتند و بي دليل نام اين کتاب را صحيح نگذاشتند .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

بنابراين به اقرار علماء اهل سنت
اولا
تمام متون بخاري صحيح است چه در تعليق باشد و چه روايت مضمره باشد و چه روايت در متن اصلي باشد و چه ادراج باشد و ... هر چه باشد اين متن صحيح است « وَ قَد أَجمَعُ المُسلِمُونَ فِي جَمِيعِ أَقوَالِهِم عَلَي صِحَّۀِ کُلِّ أَحَادِيثِ البُخَارِي فِي مَتنِهِ » تمام متنهاي بخاري صحيح است .
دوماً
به اقرار علماء اهل سنت سند تمام روايات بخاري هم صحيح است ولي متأسفانه جديداً وهابيون ميگويند که ما اين روايت را قبول نداريم چون ميدانند که استدلال به اين روايت بضرر آنها تمام ميشود .

برخی از این ها می گویند:

چرا شما اينقدر از بخاري روايت نقل ميکنيد ، اين بخاري را رها کنيد و به سراغ کتابهاي خودتان برويد و اين روايتها را براي ما نخوانيد

اما می دانیم

اين روايتهاي موجود در صحيح بخاري و مسلم است که براي آنها مشکل ايجاد کرده است و اگر اينها هم نبود اينقدر دچار مشکل نميشدند .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

در شرح نبوي بر کتاب صحيح مسلم جلد 1 صفحه 19 از غزالي نقل ميکند و ميگويد « وَ قَد قَالَ إِمَامُ الحَرَمِينِ لَو حَلَفَ إِنسَانٌ بِطَلاَقِ إِمرَئَتِهِ أَنَّمَا فِي کِتَابَيَّ البُخَارِي وَ مُسلِم مِمَّا حَکَمَا بِصِّحَۀِ مِن قَولِ النَّبِي صلي الله عليه و آله و سلم لَمَا أَلزَمَت فِي الطَّلاَقِ وَ لاَ حَلَفَت لِإِجمَاعِ العُلَمَاءِ المُسلِمِينَ » اهل سنت حکمي دارند بعنوان قسم به طلاق و قسم ميخورد و ميگويد اگر اينطور نبود من زنم را طلاق ميدهم که اين حرفي که من ميزنم صحيح و راست است و بعد براي اينکه اين جمله اش را ثابت کند ميگويد قسم ميخورم که اگر اين جمله من صحيح و راست نبود زنم را طلاق بدهم و اگر آن جمله درست باشد همسرش را طلاق نميدهد و اگر آن جمله غلط باشد همسرش را طلاق داده و ميگويد غزالي گفته اگر انساني قسم بخورد که من زنم را طلاق ميدهم اگر تمام بخاري و مسلم صحيح نباشد و هر آنچه در بخاري و مسلم است کلام پيامبر است و اگر چنين قسمي بخورد زنش را طلاق نداده است ، چرا ؟ چون اجماع علماء مسلمون بر اين است .

لذا ثابت شد که بخاري و مسلم هر آنچه در اين دو کتاب آمده صحيح است و در همين جند وقت پيش در چابهار بين علماء شيعه و سني جلسه اي بود و در آنجا بين خود علماء اهل سنت بحث پيش آمد که آيا روايتهاي بخاري صحيح است و يا غلط است و شخصي در آنجا بلند شد و گفت برخي از اين روايتها غلط است و همه بر او خرده گرفتند که اين مطلب صحيح نيست و تمام متون صحيحين صحيح است و البته برخي از آنها خواستند که اشکالات سندي به برخي از روايات بگيرند ولي اجماع تمامي علماء بر اين بوده که تمام متون و اسناد سندها صحيح است و اين مشخص ميشود که دارند نظرات جديدي را مطرح ميکنند تا کم کم جا بيندازند که برخي از روايتهاي بخاري و يا برخي از راويانش دچار اشکال هستند .

بهتر است کمي درباره راويان بخاري بحث کنيم تا ببينيم که چه کساني در صحيح بخاري بعنوان مطرح شده اند و راويان صحيح بخاري چه کساني هستند :



نفر اول حريز بن عثمان است که چندين روايت در صحيح بخاري دارد به عنوان مثال در کتاب المناقب باب الصفۀ النبي چاپ دار ابن کثير جلد 3 صفحه 1302 شماره 3353 « حدثنا حسام بن خالد حدثنا حريز بن عثمان » بخاري از حريز روايت نقل کرده است و بايد ديد که اين فرد چه کسي بوده است .
در کتاب تهذيب التأديب جلد 2 صفحه 208 باب من اسمه حريز شماره 436 نقل ميکند از احمد ميگويد حريز صحيح الحديث است « إِلاَّ أَنَّهُ يَحمِلُ عَلَي عَلِيٍ » حديثش صحيح است ولي به علي جسارت ميکند « وَ قَالَ الإِجلِي شَامِيٌ الثِقَۀ کَانَ يَحمِلُ عَلَي عَلِيٍ » الاجلي گفته شامي و مورد اطمينان است ولي به علي جسارت ميکند « وَ قَالَ عَمرُو بنِ علي کَان يَنتَقِصُ عَلِياً وَ يَنَامُهُ » عمرو بن علي گفته است که حريز به حضرت علي خرده ميگرفت و به حضرت دشنام داده است « وَ قَالَ فِي مُوضِعٍ آخَر سَقطٌ شَدِيدٌ عَلَي تَحَامُلِ عَلَي عَلِيٍ » آدم پابرجايي است

ولي به حضرت علي(ع) خيلي جسارت ميکرده است « وَ قَالَ إِبنُ عَمَّار يَتَّهِمُونَهُ أَنَّهُ کَانَ يَنتَقِصُ عَلِياً » متهمش ميکنند که به حضرت علي(ع) اهانت ميکرده است و حسن بن علي خلال نقل ميکند از عمران بن اياس که ميگويد خودم از حريز شنيدم که گفت « لاَ أُحِبُّهُ » علي(ع) را دوست ندارم « قَتَلَ آبَائِي » چون پدران من را در بدر و أحد و جنگهاي ديگر و يا در جنگ با ناکثين و مارقين و قاسطين کشته است ،

مگر پيامبر اکرم(ص) نفرمودند « يَا عَلِيُّ لَا يُحِبُّكَ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا يُبْغِضُكَ إِلَّا مُنَافِقٌ » ولي حريز صريحاً ميگويد من حضرت علي(ع) را دوست ندارم

و همچنين داربي در همان کتاب تهذيب از احمد بن سليمان مروزي نقل ميکند و ميگويد از اسماعيل بن عياش نقل ميکند که همراه حريز بودم و سوار بر يک مرکب بوديم از مصر تا مکه « فَجَعَلَ يَصُبُّ عَلِياً وَ يَلعَنُ » ميگويد به حضرت علي(ع) را دشنام ميداد و حضرت را لعنت ميکرد و قتان و غير او توثيقش کردند و تنها مشکلش اين بوده که به حضرت علي(ع) دشنام ميداده و هيچ مشکل ديگري هم نداشته است !!!

از يحيي بن صالح نقل ميکند که چرا از حريز چيزي ننوشتي و روايت نقل نکردي ؟ ميگويد من پيش او رفتم نماز صبح را با او خواندم و هفت سال هرگاه ميخواست از مسجد بيرون بيايد هفتاد بار به حضرت علي(ع) جسارت ميکرده است و حضرت علي(ع) را لعنت ميکرده است .

ابن حبان گفته که هر صبح هفتاد بار و هر شام هفتاد بار حضرت علي(ع) را دشنام ميداد و لعنت ميکرد و پرسيدم که چرا اينکار را ميکني « فَقَالَ قَاطِعُ رُؤُوسِ آبَائِي وَ أَجدَادِي وَ کَانَ دَاعِيَۀ إِلَي مَذهَبِهِ » اوست که سر پدران من را قطع کرده است و او مردم را به مذهب خويش ميخوانده است .
يعني مذهبش با مذهب بقيه خلفاء فرق ميکرده است ، مذهب حضرت علي(ع) با مذهب اهل سنت فرق ميکند .

اين يکي از روايان صحيح بخاري است و اشکال نکنند که بگويند که ممکن است شخصي ناصبي باشد ولي راستگو هم باشد و اگرچه اختلاف است بين علماء که اصلاً روايت چنين شخصي مورد قبول قرار ميگيرد يا نه ؟ ميشود اصلاً از ناصبي روايت نقل کرد يا نه ؟ فرض ميگيريم که بشود ولي آيا شايسته است که روايات اهل بيت را و روايات محبين اهل بيت را کنار بگذاريم و در صحيح ترين کتاب نقل نکنيم و بعد بيائيم و روايات حريز بن عثمان را نقل کنيم ؟! آيا اينکار شايسته است ؟!

حريز بن عثمان که از روايان مشهور صحيح بخاري است از دشمنان علي عليه السلام است و بخاري در صحيح خودش از او روايت نقل کرده است .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

رواي ديگري که در بخاري از او روايت نقل شده است عمران بن حطان است که از سران خوارج بوده است

و در صحيح بخاري جلد 5 صفحه 2194 روايت شماره 5497 کتاب اللباس باب لفظ الحرير للرجال و قدر ما يجوز منه روايتي نقل ميکند « حدثني محمد بن بشار و حدثني عثمان بن عمر و حدثنا علي بن مبارک عن يحيي بن ابي بطيل عن عمران بن حطان ... » در بخاري روايت اين فرد آمده است و حال بايد ببنيم که اين فرد چگونه انساني بوده است ؟

من فقط دو جمله که از او نقل شده در بسياري از کتب اهل سنت را براي شما ميخوانم تا خودتان درباره او قضاوت کنيد ، وقتي ابن ملجم خارجي ضربت به اميرالمؤمنين علي عليه السلام زد عمران بن حطان او را مدح ميگفت و دو بيت شعر گفته است :

إِنِّي لَأَذْكُرُهُ حِيناً وَ أَحْسَبُهُ أَوْفَى الْبَرِيَّةِ عِنْدَ اللَّهِ مِيزَاناً

يَا ضَرْبَةً مِنْ تَقِيٍّ مَا أَرَادَ بِهَا إِلَّا لِيَبْلُغَ مِنْ ذِي الْعَرْشِ رِضْوَاناً

أَكْرِمْ بِقَوْمٍ بُطُونُ الطَّيْرِ قَبْرُهُمْ لَمْ يَخْلِطُوا دِينَهُمْ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً


من او را بياد آوردم و چنين پنداشتم که کار وي در ترازوي عدل خداوند از همه کارها برتر است و پيمانه او نزد خداوند از همه پرتر است ، چه ضربتي زد اين پرهيزگار که از ضربت خويش جز رضاي خداوند چيزي بدست نياورد .

اين مطلب را راجع به ابن ملجم ميگويد و در تاريخ الاسلام ذهبي جلد 3 صفحه 654 و جلد 6 صفحه 156 آمده است و همچنين در وافي بالوفيات صفدي جلد 18 صفحه 174 هم آمده است ،


آيا چنين شخصي لايق است که از او در صحيح بخاري روايت نقل شود و ابن کثير هم درباره او چنين ميگويد « وَ قَد أِمتَدَحَ إِبنُ مُلجَم بَعضُ الخَوَارِج » بعضي از خوارج ابن ملجم را مدح کرده است که در زمان تابعين بوده و او عمران بن حطان است « وَ کَانَ أَحَدُ العُبَّادِ » و يکي از پرهيزگاران دنيا بوده است .


دشمن حضرت علي(ع) است و پرهيزگار هم بحساب مي آيد آن هم چه پرهيزگاري است که با نفاق جمع ميشود ؟ آيا منافقين پرهيزگار ميشوند !!!

خداوند ميگويد وقتي منافقين نزد پيامبر(ص) مي آيند ميگويند شهادت ميدهيم که تو پيامبر(ص) خدا هستي و خداوند هم در پاسخ ميگويد که من هم شهادت ميدهم که تو پيامبر(ص) خدايي ولي شهادت ميدهم که منافقين دروغگو هستند «إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقينَ لَكاذِبُونَ » ( سوره منافقون آيه 1 )


چطور ميشود که خداوند ميگويد من اينها را قبول ندارم و اينها بنده نيستند و اينها منافقند بعد آنها ميگويند که اين آقا جزء بندگان خدا بوده است و اگر شعري هم در مدح ابن ملجم گفته است که اشکالي ندارد !!!


نفر بعدي اسحاق بن سويد بن هبيره است که از راوياني است که به ناصبي بودن مشهور است و هم در صحيح مسلم روايت دارد و هم در صحيح بخاري روايت دارد ، در صحيح مسلم جلد 3 صفحه 128 شماره 2584 کتاب الصيام باب بيان معنا قوله شهرا عيد لا ينقصان و در صحيح بخاري جلد 2 صفحه 230 کتاب الصوم باب شهرا عيد لا ينقصان آمده است .

روايت هم به اين صورت است « حدثنا مسدد حدثنا معتمر قال سمعت اسحاق يعني ابن سويد » يعني همان اسحاق بن سويد منظور است .
اين فرد در بخاري روايت دارد حال چگونه انساني بوده است در تهذيب التأديب جلد 1 صفحه 206 شماره 438 آمده که « وَ ذَکَرَهُ الإِجلِي فَقَالَ ثِقَۀٌ » اجلي گفته است که مورد اطمينان است و کان يحمل علي علي ولي با حضرت علي(ع) دشمني داشته است .

« و قال ابوالعرب ثقلي کَانَ يَحمِلُ عَلَي عَلِي تَحَامُلاً شَدِيداً وَ قَالَ لاَ يُحِبُّ عَلِياً » ابوالعرب ثقلي او را در ضعفاء آورده و گفته خيلي با حضرت علي(ع) دشمني داشته است و ميگفت علي(ع) را دوست ندارم .

طبق روايت بخاري منافق است و اين انسان در صحيح بخاري روايت دارد ،

بخاري که خودش نقل کرده است پيامبر اکرم(ص) فرمودند « يَا عَلِيُّ لَا يُحِبُّكَ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا يُبْغِضُكَ إِلَّا مُنَافِقٌ » شايسته نبود که در کتابش اين روايات را از او نقل کند .

در تقريب التهذيب اين حجر اصغلاني جلد 1 صفحه 82 شماره 358 ميگويد « اسحاق بن سويد بن هبيرۀ صَدُوقٌ » راستگو است ولي چون دشمن حضرت علي بود سخناني راجع به او گفتند .

ولي آيا چون « کُلُّ مَن رَوَي عَنهُ البُخَارِي جَازَ القِنطَرَۀ » هر کسيکه بخاري از او روايت نقل کند خرش از پل گذشته است ؟؟؟ و مشکلي ندارد و ما هم از او نقل ميکنيم و او را قبول داريم .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

نفر چهارم سور بن يزيد حمصي در صحيح بخاري جلد 3 صفحه 1069 شماره 2766 کتاب الجهاد و السير باب ما قيل في قتال الروم روايتي نقل ميکند « حدثنا اسحاق بن يزيد دمشقي حدثنا يحيي بن حمزه قال حدثني سور بن يزيد » بايد ديد که اين فرد چگونه است ؟ و باز در تهذيب التأديب جلد 2 صفحه 30 شماره 57 نقل ميکند که « وَ کَانَ جَدُّهُ قُتِلَ يَومَ الصَّفِين مَعَ مُعَاوِيَۀ » پدر بزرگ او در صفين همراه معاويه کشته شد و در لشکر معاويه بود که کشته شد « فَکَانَ سُور إِذَا ذُکِرَ عَلِياً قَالَ لاَ أُحِّبُ رَجُلاً قَتَلَ جَدِّي » وقتي نام حضرت علي عليه السلام برده ميشد ميگفت کسيکه پدربزرم را کشته است دوست ندارم .

به علت طولاني نشدن کلام فقط نام افراد را ميبرم و چند آدرس را ذکر ميکنم نفر پنجم حسين بن نمير واسطي که در صحيح بخاري جلد 3 صفحه 1251 شماره 3229 کتاب الانبياء باب وفات النبي روايت نقل کرده است و ابن حجر در تهذيب التأديب جلد 2 صفحه 337 گفته است « أَتَيتُهُ فَإِذَا هُوَ يَحمِلُ عَلَي عَلِيّ » رفتم ديدم که به حضرت علي(ع) دشنام ميدهد « فَلَم أَعُد إِلَيهِ » ديگر به نزدش برنگشتم .

نفر بعد زياد بن علاقه ثعلبي است که در صحيح بخاري جلد 1 صفحه 31 شماره 58 کتاب الايمان باب قول النبي صلي الله عليه و آله و سلم الدين النصيحۀ لله روايت از او نقل کرده و او هم با اهلبيت دشمن بوده است و در تهذيب التأديب جلد 3 صفحه 327 شماره 693 « وَ قَالَ الأَزدِي سَيِّئُ المَذهَب » ازدي درباره او گفته است که ديدش خيلي بد بود « کَانَ مُنحَرِفاً عَنِ أَهلِ بَيتِ النَّبِي » از اهل بيت(ع) پيامبر(ص) انحراف داشته است يعني با آنها ميانه خوبي نداشته است .

نفر بعدي زياد بن جبير است که در صحيح بخاري جلد 2 صفحه 612 شماره 1627 کتاب الحج باب نحر ابل مغيرتا روايت نقل کرده است و در تهذيب التأديب جلد 3 صفحه 308 شماره 658 ميگويد « کَانَ زِيَاد بن جُبَير يَقَعُ في الحسن و الحسين » به امام حسن(ع) و امام حسين(ع) دشنام ميداد .

نفر بعدي صاعب بن فروخ ابوالعباس شاعر است که در صحيح بخاري جلد 2 صفحه 698 شماره 1786 کتاب الصوم باب حق أهله في الصوم با کنيه ابوالعباس شاعر از او روايت نقل کرده است و او هم با اهل بيت(ع) دشمن بوده و ياقوت حموي درباره او در معجم الأدباء جلد 3 صفحه 358 ميگويد « وَ کَانَ مُنحَرِفاً عَن آل أَبِيطَالِبِ مَائِلاً إِلَي بَنِي أُمَيَّۀ مَادِحاً لَهُم » از اهل بيت(ع) و از آل حضرت علي(ع) منحرف بود و با ايشان خوب نبود و طرفدار بني اميه بود و مدح کننده آنها بود .

نفر بعدي قيس بن ابي حازم در صحيح بخاري جلد 1 صفحه 31 شماره 57 کتاب الايمان باب قول النبي الدين النصيحۀ از او روايت نقل کرده است و قيس بن ابي حازم در سند روايت آمده است که او هم با حضرت علي(ع) دشمن بود که در تهذيب التأديب جلد 8 صفحه 347 شماره 691 « قَالُوا کَانَ يَحمِلُ عَلَي عَلِيّ » او هم به حضرت علي(ع) جسارت ميکرده است .

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الهدي;254273 نوشت:

ميگي كتب سنت اشتباه داره
خب اينو خود اهل سنت قبول دارن كه هر كتابي ممكنه اشتباهي داشته باشه
مگه تمتم كتب شيعه درست و بدون غلطه؟
عزيز ببين شما ميگي كه بخاري و مسلم دو كتاب مقدس اهل سنت هستن
اما اشتباه ميكني تاحالا كدوم اهل سنتي كتاب بخاري و مسلمو ميبوسه ميزاره كنار جانمازش ؟
نه آقا جون مقدس نيست
شما مقدسش كردين چون ميخواين اشتباهات اندكشو به رخ اهل سنت و جماعت بكشين و بگيد ههههه شما اشتباه ميكنيد اما ما نميكنيم

بخاري مجموعه اي از دشمانان حضرت علي(ع) و اهل بيت(ع) را جمع آوري کرده است و از آنها روايت نقل کرده است و تا اينجا ما نه نفر را گفتيم و نفر بعدي که بسيار سرشناس است و قطعاً يک عده از شنيدن نام او ناراحت خواهند شد ولي ما ثابت ميکنيم که با حضرت علي عليه السلام ميانه خوبي نداشته است

موضوع قفل شده است