چرا اعتقادات شیعه همیشه به زور اثبات میشه؟

تب‌های اولیه

149 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا اعتقادات شیعه همیشه به زور اثبات میشه؟

سلام با یک نفر شیعه ی گمراه شده بحث میکردم! بعد میگفت چرا هرچیزی که شما شیعیان بهش اعتقاد دارین همیشه باید به زور شان نزول یا به زور روایات اثباتش کنید و هیچ چیزتون رک و صاف و روراست نیست!
مثلا چرا امامتتون مثل نبوت نیست که مو لای درزش نره؟
چرا متعه مثل ازدواج دائم نیست که مو لای درزش نره؟
چرا خمس مثل زکات نیست که مو لای درزش نره؟
چرا توسل مثل خواستن از خود خدا نیست که مو لای درزش نره؟
چرا....

نوشته های قرمز مربوط به یک شیعه گراه شده است من نیستم ها! اما چیزی که من از دوستان میخوام اینه که نیاین اینجا درباره ی آیات امامت و توسل و خمس و...صحبت کنید چون این موضوعات قبلا توسط کارشناسان همین سایت کاملا پاسخ داده شده است خودم هم به اون شخص مفصل راجب اینکه هیچ چیز ما مو لای درزش نمیره صحبت کردم و هدفم از ایجاد این موضوع این نبوده که بیایید امامت و غیر رو اثبات کنید!
هدفم این بوده که بیاید راجب این بحث کنید که چرا به قول این دوستم بعضی چیزهای ما صددرصدی نیست که کسی نتوته روش حرف بزنه!
مثلا توحید و نبوت و معاد در قران صددرصدی و محکم بیان شده و احدی نمیتونه توش حرف بیاره! خب مگه چی میشد اگه امامت هم همینجوری میبود که دیگه کسی برامون حرف در نیاره؟

لطفا مثال رکعات نماز رو هم نزنید چون اصلا موضوع این نیست! موضوع اینه که حکمت الله از این کارش چی بوده؟ آیا امتحان الهی از امت پیامبر بوده؟ آیا وجود دشمنان ائمه بوده؟ آیا جلوگیری از تحریف بوده؟

کارشناس بحث : صدرا

asad.tehranian;251017 نوشت:
هدفم این بوده که بیاید راجب این بحث کنید که چرا به قول این وهابی بعضی چیزهای ما صددرصدی نیست که کسی نتوته روش حرف بزنه! مثلا توحید و نبوت و معاد در قران صددرصدی و محکم بیان شده و احدی نمیتونه توش حرف بیاره! خب مگه چی میشد اگه امامت هم همینجوری میبود که دیگه کسی برامون حرف در نیاره؟

با سلام

اگر کمی با عقاید وهابیون آشنا بودید براحتی موهای زیادی لای درزشان پیدا میکردید .

از اصول وفروع گرفته تا اجتهادات خنده دار.

مثلا توحید وهابیت را ببینید مثلا میگویند خدا جسم است و کتاب هم مینویسند بنام ابطال التاویلات نوشته قاضی ابویعلی ودر آن اثبات میکند که خداوند مانند انسان دارای چشم وگوش و دست وپا و... است ومیگرید ومیخندد واگر کسی معتقد بان نباشد اورا بکشید !!!!!

به قرآن هم استناد میکنند که فرمود : بل یداه مبسوطتان : ویا : مطویات بیمینه : البته میگویند خداوند روز قیامت با دست راست (یک دستی ) آسمانها را بلند میکند طبق نص آیه !!!!!!!!!!

وبرعرش و تختی بزرگ مینشیند و .. الرحمن علی العرش استوی !!!!

وحافظ ابن عساکر آورده که رسول گفت خداوند را در روز عرفه در حالیکه شلواری بر پا داشت بر شتر سرخی دیدم !!!

ویا :
عن ابن عباس رفعه رأيت ربي في صورة شاب له وفرة وروي في صورة شاب أمرد
قال ابن صدقة عن أبي زرعة حديث ابن عباس صحيح لا ينكره إلا معتزلي وروي في بعضها بفؤاده

در نبوت هم که قائل به خطای انبیاء هستند ومطالب سخیفی در باره پیامبران نقل کرده اند مثلا در صحیحترین کتبشان در باه کشف عورت از حضرت موسی (ع) و قوه 30 مرد در جماع به پیامبر وحضرت سلیمان و....

و درآخر هم بگویم که بعضی مطالب را خدای سبحان برای آزمایش امت اسلام قرار داد و مهم عاقبت بخیری و سعادت است که نصیب هر کس نشود .

الحمد لله الذی هدانا لهذا

asad.tehranian;251017 نوشت:
سلام با یک وهابی بحث میکردم! بعد میگفت چرا هرچیزی که شما شیعیان بهش اعتقاد دارین همیشه باید به زور شان نزول یا به زور روایات اثباتش کنید و هیچ چیزتون رک و صاف و روراست نیست!
مثلا چرا امامتتون مثل نبوت نیست که مو لای درزش نره؟
چرا متعه مثل ازدواج دائم نیست که مو لای درزش نره؟
چرا خمس مثل زکات نیست که مو لای درزش نره؟
چرا توسل مثل خواستن از خود خدا نیست که مو لای درزش نره؟
چرا....

کارشناس بحث : صدرا

با سلام و عرض ادب و تشکر از پاسخ دوستمان خیر البریه
اگر اعتقادات تشیع به صورتی است که مو لا درز آن می رود، اعتقادات اهل سنت و فراتر از آن وهابیت دارای حفره های عمیقی است که با هیچ چیزی قابل پوشش نیست.

البته قرار نیست که هر اعتقاد صحیحی مخالفی نداشته باشد، به عنوان مثال قرآن که خود کتاب هدایت است دارای آیات محکم و متشابه، عام و خاص، مطلق و مقیدو... است و همین امر موجب اختلاف انظار مختلف گشته است.که خود این امر نیاز به معصوم در تبیین آیات را ثابت می نماید.

آنچه که در این میان مهم است این است که: ما در اثبات اعتقادات تشییع چه در اصول و چه در فروعات فقهی، علاوه بر اثبات عقلی آن، از منابع معتبر عامه استفاده می کنیم. ولی بسیاری از اعتقادات آنان نه با حکم عقل مساعد است و نه سند قرآنی و روایی قابل اعتنایی دارند.

وجالب اینجاست که خود اهل سنت با روایات خود قادر به اثبات اعتقادات مورد نظر خود نیستند از مسائل اصول اعتقادات گرفته تا مباحث فقهی و اگر اتحاد صوری آنها و جبهه گیری آنان در مقابل تشیع نبود مشاهده می نمودید که اختلافات آنان تا حد تکفیر یکدیگر نیز پیش می رفت؛ همچنان که این امر در طول تاریخ بوده و البته هنوز نیز در آرای آنان علیه یکدیگر موجود است.

این در حالی است که ما در اثبات عقاید خود نیازی به اثبات آن از منابع خود نداریم ؛بلکه منابع آنان در اثبات مدعای ما کافی است. واین امر بسیار مهمی است که باید به آن توجه داشته باشیم.

اگر بحث امامت را مطرح می نمائیم از آیات و روایات صحیح السندی استفاده می کنیم که خود عامه آنها را نقل نموده اند، روایاتی که کسی در صحت صدور آنها شکی ندارد و اگر بحثی وجود دارد در استفاده محتوایی از آن است ولی اهل سنت برای اثبات مدعای خود از قرآن وروایات صحیح در نزد خود، به چه امری می توانند تمسک نمایند.

اگر بحث فروعات فقهی از وضو و نماز وفروعات آن، خمس و زکات و حج و نکاح و... می شود، مدعای ما علاوه بر سند قرآنی در کتب اصلی فقهی آنان آمده است، و نظر شیعه در این موارد قدر متیقن از صحت است، منتهی نکته آنجاست که قداست بخشی به صحابه در گفتار و عملکرد آنان تا جایی پیش رفته است که موجب تخصیص و تقیید قرآن با اجتهاد و روش صحابی مد نظر آنها شده است.

اگر بحث از مباحث اعتقادی (غیر از اثبات ولایت امیر المومنین علیه السلام و ائمه اطهار علیهم السلام که معمولا همه اهل سنت در مقابل آن ایستاده اند و تقریبا دیدگاه واحدی دارند) است در این مباحث مساله ای یافت نمی شود که مورد اتفاق اهل سنت بوده باشد که ما اوج این اختلافات را در مسائل توحید و صفات خدا ، جبر و اختیار و...می بینیم ، مسائلی که سالیان متمادی موجب تکفیر و جنگ میان فرقه های مختلف اهل سنت بوده است.

در مورد بحث توسل امر دیگری وجود دارد و آن تقابل وهابیت با امت اسلامی است، تقابلی که موجب نگارش کتب مختلفی در نقد عقاید وهابیت شده است و در راس آنها می توان از کتاب «شفاء السقام فی زیارت خیر الانام»، تالیف :تقی الدین سبکی نام برد که در فصل هشتم به اثبات بحث توسل پرداخته واین در حالی بود که وی این کتاب را در رد عقاید ابن تیمیه نگاشت که ابن تیمیه نیز نتوانست ردی بر آن بنویسد.

خلاصه کلام اینکه معظم عقاید اهل سنت دچار اختلاف و تشتت آرا است، اختلافاتی که راهی برای درمان نیست، هرچند که در بسیاری از موارد عقاید شیعه طبق نظر آنان قدر متیقن از صحت می باشد.
موفق باشید.

asad.tehranian;251017 نوشت:
سلام با یک وهابی بحث میکردم! بعد میگفت چرا هرچیزی که شما شیعیان بهش اعتقاد دارین همیشه باید به زور شان نزول یا به زور روایات اثباتش کنید و هیچ چیزتون رک و صاف و روراست نیست!
مثلا چرا امامتتون مثل نبوت نیست که مو لای درزش نره؟
چرا متعه مثل ازدواج دائم نیست که مو لای درزش نره؟
چرا خمس مثل زکات نیست که مو لای درزش نره؟
چرا توسل مثل خواستن از خود خدا نیست که مو لای درزش نره؟
چرا....

نوشته های قرمز مربوط به یک وهابی است من وهابی نیستم ها! اما چیزی که من از دوستان میخوام اینه که نیاین اینجا درباره ی آیات امامت و توسل و خمس و...صحبت کنید چون این موضوعات قبلا توسط کارشناسان همین سایت کاملا پاسخ داده شده است خودم هم به اون وهابی مفصل راجب اینکه هیچ چیز ما مو لای درزش نمیره صحبت کردم و هدفم از ایجاد این موضوع این نبوده که بیایید امامت و غیر رو اثبات کنید!
هدفم این بوده که بیاید راجب این بحث کنید که چرا به قول این وهابی بعضی چیزهای ما صددرصدی نیست که کسی نتوته روش حرف بزنه!
مثلا توحید و نبوت و معاد در قران صددرصدی و محکم بیان شده و احدی نمیتونه توش حرف بیاره! خب مگه چی میشد اگه امامت هم همینجوری میبود که دیگه کسی برامون حرف در نیاره؟

لطفا مثال رکعات نماز رو هم نزنید چون اصلا موضوع این نیست! موضوع اینه که حکمت الله از این کارش چی بوده؟ آیا امتحان الهی از امت پیامبر بوده؟ آیا وجود دشمنان ائمه بوده؟ آیا جلوگیری از تحریف بوده؟

کارشناس بحث : صدرا

[=Arial Black]سلام
[=Arial Black]یه سری به این لینک بزن
[=Arial Black]جواب های وهابیت رو دادن

[=Arial Black]بعد بهش بگو ما حق رو داریم اثبات می کنیم

[=Arial Black]اونهم با دلائل علمی

[=Arial Black]تو خود قرآن هم تاکید به علم آموزی شده است

[=Arial Black]بفرمایید اینم لینک

[=Arial Black]موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج)
[=Arial Black]
http://www.valiasr-aj.com/fa/index.php

asad.tehranian;251017 نوشت:
هدفم این بوده که بیاید راجب این بحث کنید که چرا به قول این وهابی بعضی چیزهای ما صددرصدی نیست که کسی نتوته روش حرف بزنه!

با اجازه

این رو به همه ولایت پذیران حضرت امام علی(ع) می گم

علت این که حرف حق تو کله این ها نمیشه

1.حرام خواری است
2.حرام زادگی است

بد میگم

جناب کارشناس لطفا راهنمایی کنید

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

اگر قرار بود که همه چیز رک و پوست کنده تو قرآن باشه پس امتحان الهی چی میشد؟

یعنی مثلا ما میگیم تمام مطالبی که قرار است امتحان شویم در قرآن باشد بعد هم مسلمانان امتحان شوند!!!

پس قرار نیست همه چیز رک و پوست کنده در قرآن باشد ولی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حدیثی فرموده اند و فرموده اند که اگر میخواهید که بعد از من به هیچ وجه ( چون لن نفی ابد می آورد ) به هیچ وجه گمراه نشوید به این حدیث عمل کنید و این حدیث را شیعه و سنی نقل کرده اند ولی نمی دانم چرا اهل سنت به آن عمل نمی کنند!!!

قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم اني تارك فيكم الثقلین ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدي ابدا احدهما اعظم من الآخر. كتاب الله حبل ممدود من السماء الي الارض و عترتي اهل بيتي و لن يفترقا حتي يردا علي الحوض

مشکل اهل سنت و وهابی ها عمل نکردن به این حدیثه !!!

باتشکر - یاعلی

نقل قول:
مثلا چرا امامتتون مثل نبوت نیست که مو لای درزش نره؟
چرا متعه مثل ازدواج دائم نیست که مو لای درزش نره؟
چرا خمس مثل زکات نیست که مو لای درزش نره؟
چرا توسل مثل خواستن از خود خدا نیست که مو لای درزش نره؟
چرا....
ساده ای؟ اینو میرفت از یه مسیحی یا بودایی هم می پرسید جوابشو میداد! آخه بحث اصلا بحث دین و حقانیت نیست. مال انفورماتیکه. تو سوال مغلطه هست.

خب معلومه که رو اصول دین توافق بیشتره تا رو اصول مذهب. اگه توافقشون یه اندازه بود که مذهب درست نمی شد! اگه می خواد مقایسه کنه باید اصول وهابیت و شیعه رو مقایسه کنه که هر دو تا مذهبن. یا اصول میسیحیت رو با اسلام مقایسه کنه که هر دو تا دینن. اومده میگه چرا شاخه این درخته از تنه اش نازک تره!

تازه همه ی مباحث مو لا درزشون میره. وگرنه نمی شدن مبحث. منتها دین شناسی نه تا پیشنیاز داره و 9 تا مو میره لا درزش. مذهب شناسی فقط یه پیشنیاز بیشتر داره اونم خود دینه. برا همین 10 تا مو میره لا درزش!

خیر البریه;251030 نوشت:

با سلام

اگر کمی با عقاید وهابیون آشنا بودید براحتی موهای زیادی لای درزشان پیدا میکردید .

از اصول وفروع گرفته تا اجتهادات خنده دار.

خب این مثل این است که من از شما بپرسم چرا خودزنی میکنید بعد شما بگویید خودزنی که چیزی نیست آنها دارند خودکشی میکنند!
خب این حرف اگر هم درست باشد اما جواب سوال ما نیست! من سوال کردم مگه چه اشکالی داشت اگر امامت یا بقیه اعتقادات ما هم مثل نبوت و ... محکم و رک و صریح بیان میشد تا هیچ کس نتوته کوچکترین ایرادی از شیعه بگیره

armandaneshjoo;251511 نوشت:
ساده ای؟ اینو میرفت از یه مسیحی یا بودایی هم می پرسید جوابشو میداد! آخه بحث اصلا بحث دین و حقانیت نیست. مال انفورماتیکه. تو سوال مغلطه هست.

خب معلومه که رو اصول دین توافق بیشتره تا رو اصول مذهب. اگه توافقشون یه اندازه بود که مذهب درست نمی شد! اگه می خواد مقایسه کنه باید اصول وهابیت و شیعه رو مقایسه کنه که هر دو تا مذهبن. یا اصول میسیحیت رو با اسلام مقایسه کنه که هر دو تا دینن. اومده میگه چرا شاخه این درخته از تنه اش نازک تره!

تازه همه ی مباحث مو لا درزشون میره. وگرنه نمی شدن مبحث. منتها دین شناسی نه تا پیشنیاز داره و 9 تا مو میره لا درزش. مذهب شناسی فقط یه پیشنیاز بیشتر داره اونم خود دینه. برا همین 10 تا مو میره لا درزش!

اتفاقا تو سوال اگر دقت کنی میبینی اصول دین رو با اصول دین مقایسه کرده و فروع دین رو با فروع دین!!! مثلا گفته امامت و نبوت که هردو اصول دین هستند !!!
آره درست خوندی هردو اصول دین هستند!!! شما هیچ وقت نباید مذهب رو شاخه فرض کنی و دین رو تنه!!!! چون به هر گروهی از مذاهب که میدان بدهی یا بهتر بگم هر مذهبی که قدرت پیدا کند میخواهد مذهب خودش را جهانی کند و به دین اصلی مسلمانان تبدیل کند!!!! مثلا همین مذهب شیعه بعد از ظهور امام زمان قدرتمند میشود و (((مذهب شیعه)) به دین اصلی مردم جهان تبدیل میشود!!!! پس اصول مذهب همان اصول دین است

صدرا;251447 نوشت:
با سلام و عرض ادب و تشکر از پاسخ دوستمان خیر البریه
اگر اعتقادات تشیع به صورتی است که مو لا درز آن می رود، اعتقادات اهل سنت و فراتر از آن وهابیت دارای حفره های عمیقی است که با هیچ چیزی قابل پوشش نیست.

البته قرار نیست که هر اعتقاد صحیحی مخالفی نداشته باشد، به عنوان مثال قرآن که خود کتاب هدایت است دارای آیات محکم و متشابه، عام و خاص، مطلق و مقیدو... است و همین امر موجب اختلاف انظار مختلف گشته است.که خود این امر نیاز به معصوم در تبیین آیات را ثابت می نماید.

آنچه که در این میان مهم است این است که: ما در اثبات اعتقادات تشییع چه در اصول و چه در فروعات فقهی، علاوه بر اثبات عقلی آن، از منابع معتبر عامه استفاده می کنیم. ولی بسیاری از اعتقادات آنان نه با حکم عقل مساعد است و نه سند قرآنی و روایی قابل اعتنایی دارند.

وجالب اینجاست که خود اهل سنت با روایات خود قادر به اثبات اعتقادات مورد نظر خود نیستند از مسائل اصول اعتقادات گرفته تا مباحث فقهی و اگر اتحاد صوری آنها و جبهه گیری آنان در مقابل تشیع نبود مشاهده می نمودید که اختلافات آنان تا حد تکفیر یکدیگر نیز پیش می رفت؛ همچنان که این امر در طول تاریخ بوده و البته هنوز نیز در آرای آنان علیه یکدیگر موجود است.

این در حالی است که ما در اثبات عقاید خود نیازی به اثبات آن از منابع خود نداریم ؛بلکه منابع آنان در اثبات مدعای ما کافی است. واین امر بسیار مهمی است که باید به آن توجه داشته باشیم.

اگر بحث امامت را مطرح می نمائیم از آیات و روایات صحیح السندی استفاده می کنیم که خود عامه آنها را نقل نموده اند، روایاتی که کسی در صحت صدور آنها شکی ندارد و اگر بحثی وجود دارد در استفاده محتوایی از آن است ولی اهل سنت برای اثبات مدعای خود از قرآن وروایات صحیح در نزد خود، به چه امری می توانند تمسک نمایند.

اگر بحث فروعات فقهی از وضو و نماز وفروعات آن، خمس و زکات و حج و نکاح و... می شود، مدعای ما علاوه بر سند قرآنی در کتب اصلی فقهی آنان آمده است، و نظر شیعه در این موارد قدر متیقن از صحت است، منتهی نکته آنجاست که قداست بخشی به صحابه در گفتار و عملکرد آنان تا جایی پیش رفته است که موجب تخصیص و تقیید قرآن با اجتهاد و روش صحابی مد نظر آنها شده است.

اگر بحث از مباحث اعتقادی (غیر از اثبات ولایت امیر المومنین علیه السلام و ائمه اطهار علیهم السلام که معمولا همه اهل سنت در مقابل آن ایستاده اند و تقریبا دیدگاه واحدی دارند) است در این مباحث مساله ای یافت نمی شود که مورد اتفاق اهل سنت بوده باشد که ما اوج این اختلافات را در مسائل توحید و صفات خدا ، جبر و اختیار و...می بینیم ، مسائلی که سالیان متمادی موجب تکفیر و جنگ میان فرقه های مختلف اهل سنت بوده است.

در مورد بحث توسل امر دیگری وجود دارد و آن تقابل وهابیت با امت اسلامی است، تقابلی که موجب نگارش کتب مختلفی در نقد عقاید وهابیت شده است و در راس آنها می توان از کتاب «شفاء السقام فی زیارت خیر الانام»، تالیف :تقی الدین سبکی نام برد که در فصل هشتم به اثبات بحث توسل پرداخته واین در حالی بود که وی این کتاب را در رد عقاید ابن تیمیه نگاشت که ابن تیمیه نیز نتوانست ردی بر آن بنویسد.

خلاصه کلام اینکه معظم عقاید اهل سنت دچار اختلاف و تشتت آرا است، اختلافاتی که راهی برای درمان نیست، هرچند که در بسیاری از موارد عقاید شیعه طبق نظر آنان قدر متیقن از صحت می باشد.
موفق باشید.

سلام ! با تشکر از جواب جامع شما! اما شما هم که عین بقیه به جای جواب به کوبیدن دین مخالف پرداختید!!!!
ممکن است من این حرفهارا به او بزنم و او بگوید شما به ما چه کار دارید فرض کنید من کافر هستم و این سوال را از شما میپرسم! و منه کافر میخواهم بدانم چرا مساله ی امامت یا عصمت به این مهمی در دل آیات رمزگذاری شده طوری که بتوان چندین برداشت از آن کرد!! (آنهم مساله ای که اگر بدان اعتقاد نداشته باشی کافر هستی)

hamedi;251465 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

اگر قرار بود که همه چیز رک و پوست کنده تو قرآن باشه پس امتحان الهی چی میشد؟

یعنی مثلا ما میگیم تمام مطالبی که قرار است امتحان شویم در قرآن باشد بعد هم مسلمانان امتحان شوند!!!

پس قرار نیست همه چیز رک و پوست کنده در قرآن باشد ولی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حدیثی فرموده اند و فرموده اند که اگر میخواهید که بعد از من به هیچ وجه ( چون لن نفی ابد می آورد ) به هیچ وجه گمراه نشوید به این حدیث عمل کنید و این حدیث را شیعه و سنی نقل کرده اند ولی نمی دانم چرا اهل سنت به آن عمل نمی کنند!!!

قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم اني تارك فيكم الثقلین ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدي ابدا احدهما اعظم من الآخر. كتاب الله حبل ممدود من السماء الي الارض و عترتي اهل بيتي و لن يفترقا حتي يردا علي الحوض

مشکل اهل سنت و وهابی ها عمل نکردن به این حدیثه !!!

باتشکر - یاعلی

سلام از بین دوستان تقریبا فقط شما به آنچه که مد نظر من بود جواب دادید!!! فقط مشکل اینه که من اینو هم به این وهابی گفتم و گفت شما از کجا میدانید که این امتحان الهی است؟؟ چرا امتحان الهی چیزهای دیگری نباشد؟؟؟ مثلا تو قران گفته شما را با مال یا خانواده یا فلان ... امتحان میکنیم!!!! اما هیچ وقت نگفته شما را با کتاب خدا امتحان میکنیم و هرکس توانست از کتاب خدا امامت را بیرون بکشد در امتحان قبول میشود!!! اتفاقا برعکسش رو هم گفته و گفته گتاب خدا را آسان قرار دادیم تا پند بگیرید و ....

armandaneshjoo;251511 نوشت:
تازه همه ی مباحث مو لا درزشون میره

دوباره سلام!!! همه ی مباحث مو لای درزش میره؟ یک مو لای درز توحید بکنید!!!!

asad.tehranian;251641 نوشت:
خب این مثل این است که من از شما بپرسم چرا خودزنی میکنید بعد شما بگویید خودزنی که چیزی نیست آنها دارند خودکشی میکنند! خب این حرف اگر هم درست باشد اما جواب سوال ما نیست! من سوال کردم مگه چه اشکالی داشت اگر امامت یا بقیه اعتقادات ما هم مثل نبوت و ... محکم و رک و صریح بیان میشد تا هیچ کس نتوته کوچکترین ایرادی از شیعه بگیره


با سلام

كسي كه نخواهد ایمان بیاورد اگر خدای متعال هم از آسمان بزمین بیاید و همه نوع معجزه ای برای او آورند ایمان نمی آورد !


یاد داستان ان فرد سنی افتادم که جناب جعفر مجتهدی رحمه الله به او گفته بود میخواهی با مکاشفه حقیقت غدیر را نشانت بدهم تا هیچ راه توجیهی نداشته باشی ان شخص نادان شقی هم در جواب گفته بود اگر با چشمان خود م غدیر را بالعیان مشاهده کنم دو چشمم را از کاسه در می آورم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

مگر ابوجهل و فرعون و... آنهمه معجزات آشکار وبراهین قاطع را ندیدند اما چرا ایمان نیاوردند ؟!

مگر همین یهودیان ومسیحیان اسم پیامبر بعدی (یعنی محمد) را که واجب الاطاعه بود در تورات وانجیل ندارند اما چرا ایمان نمی آورند ؟؟؟!!!!!!

بله عزیزم اگر کسی نخواهد ، بهر توجیه و حیله ای متوسل میشود تا از حقیقت فرار کند .

مثلا اگر اسم امام علی (ع) در قرآن هم امده بود دقیقا مثل یهود با تحریف یا تاویل آنرا توجیه وتفسیر برای میکردند ویا حتی مثل جنگ صفین میگفتند علی (ع) اولش مومن بوده وبعدا کافر شده !!!!

وهزار دلیل دیگر میتراشیدند .

البته کسانیکه به علوم حدیث آشنا هستند نیک میدانند که همه اینها بهانه است زیرا احادیث امامت علی (ع) بسان همین قرآن از تواتر برخوردار هستند و هیچ خدشه ای برنمیتابند .

{وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْماً وَعُلُوّاً فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ }النمل14

asad.tehranian;251657 نوشت:
دوباره سلام!!! همه ی مباحث مو لای درزش میره؟ یک مو لای درز توحید بکنید!!!!


با سلام

بیا اینهمه مو :

اختلاف اصحاب پیامبر (ص) بر سر توصیف خدای متعال و افعال و هدف او از کجا نشات گرفته ؟

اینقدر اختلاف و انشعاب بین امت اسلام ناشی از کجاست ؟

شما اگر یک تفسیر جامع و مانع از آیه : ثم استوی علی العرش : آوردید ما تسلیم میشویم .

خیر البریه;251662 نوشت:

با سلام

بیا اینهمه مو :

اختلاف اصحاب پیامبر (ص) بر سر توصیف خدای متعال و افعال و هدف او از کجا نشات گرفته ؟

اینقدر اختلاف و انشعاب بین امت اسلام ناشی از کجاست ؟

شما اگر یک تفسیر جامع و مانع از آیه : ثم استوی علی العرش : آوردید ما تسلیم میشویم .

ها ای که الا گفتی ای یعنــــــــــــــــی چه؟؟؟
بابا من به شخصه غلط کردم! من یک دانشجوی 24ساله ام و هیچ ادعایی ندارم! اگر هم گفتم یک مو لای درز توحید بکنید منظورم این بود که توحید رو باالتفاق همه ی مسلمون ها قبول دارند ! واسه همین میگم مو لای درزش نمیره!!! از اینایی هم که در بالا نوشتید هیچی سر در نمیارم!!!! کلا اگر هم حرفی دارم تو این تاپیک میزنم از خودم نیست! اینا حرفاییه که اون وهابی در جواب من به من زده!

خیر البریه;251659 نوشت:

مگر ابوجهل و فرعون و... آنهمه معجزات آشکار وبراهین قاطع را ندیدند اما چرا ایمان نیاوردند ؟!

مگر همین یهودیان ومسیحیان اسم پیامبر بعدی (یعنی محمد) را که واجب الاطاعه بود در تورات وانجیل ندارند اما چرا ایمان نمی آورند ؟؟؟!!!!!!

بله عزیزم اگر کسی نخواهد ، بهر توجیه و حیله ای متوسل میشود تا از حقیقت فرار کند .

مثلا اگر اسم امام علی (ع) در قرآن هم امده بود دقیقا مثل یهود با تحریف یا تاویل آنرا توجیه وتفسیر برای میکردند ویا حتی مثل جنگ صفین میگفتند علی (ع) اولش مومن بوده وبعدا کافر شده !!!!

وهزار دلیل دیگر میتراشیدند .

الْمُفْسِدِينَ }النمل14

سلام! دوست خوب اینها که نشد جواب! اتفاقا این دوست وهابیه ما میگه من هر روایتی از شیعه رو که بخونم اگر با قران مطابقت داشته باشه با جان و دل میپذیرم! واگر مطابق با قران نباشه طبق سخن امام صادق اون رو به دیوار میکوبم!
بعد من گفتم همین روایت ولی بودن امام علی مطابق با قران است اینم آیش: (آیه ولایت) بعد میگه ولی یعنی دوست و کلی در این باره باهاش بحث کردم که نتیجه نداد....(که اینجا جاش نیست بگم)
اما خلاصه حرف حسابش این بود که اگر خدا میخواست ولایت علی رو در قران بگه میتونست طوری بگه که چند پهلو نباشه !!! پس معلوم میشه که نمیخواسته اینکارو بکنه!

asad.tehranian;251667 نوشت:
توحید رو باالتفاق همه ی مسلمون ها قبول دارند !


با سلام

توحید ... باتفاق .... همه ی مسلمون ها ....

عجیبه ، ما فقط از شما می خواهیم معنی توحید را برای ما بگویید تا ببینیم در کدام قسمتش بین مسلمین اتفاقی در کار است ؟!

خیر البریه;251673 نوشت:

با سلام

توحید ... باتفاق .... همه ی مسلمون ها ....

عجیبه ، ما فقط از شما می خواهیم معنی توحید را برای ما بگویید تا ببینیم در کدام قسمتش بین مسلمین اتفاقی در کار است ؟!

من منظورم توحید به معنای یکتاپرستی بود دیگه!
بعدم من اون سوال رو برای اطلاعات شخصی خودم پرسیدم و تا الان فکر میکردم توحید رو همه قبول دارند اما الان دارم بوسیله ی راهنمایی های شما میفهمم که بر سر توحید هم اختلاف هست و من خبر نداشتم! اگر میشه بیشتر توضیح بدید!!! (به زبون ما بی سوادا)

بطور كلي عقايد مشترك ميان فرق مختلف اسلامي عقايد عمومي و براحتي قابل اثبات هستند. اما عقايد خاصه هر مذهب به سادگي عقايد مشترك قابل اثبات نيست. حالا اسم اين را زور زدن مي شود گذاشت يا چيز ديگر. عقايد خاصه اهل سنت هم به سادگي قابل اثبات نيست.

asad.tehranian;251682 نوشت:
من منظورم توحید به معنای یکتاپرستی بود دیگه! بعدم من اون سوال رو برای اطلاعات شخصی خودم پرسیدم و تا الان فکر میکردم توحید رو همه قبول دارند اما الان دارم بوسیله ی راهنمایی های شما میفهمم که بر سر توحید هم اختلاف هست و من خبر نداشتم! اگر میشه بیشتر توضیح بدید!!! (به زبون ما بی سوادا)


سلام

سالهاست که با مخالفین چه حضوری وچه مجازی مناظره کرده و میکنم اما هنوز نتوانسته اند در مقابل شیعه قد علم کنند از شما هم میخواهم که ابتدا مطالعه وتحقیق کنید تا بتوانید جواب ایشان را بدهید ویا اینکه ایشان را به اینجا دعوت کنید تا ببینیم آیا جوابی دارند ....

از کجا شروع کنم ؟ اگر برای خودتان میخواهید به سایت مراجعه کنید .

توحید یعنی یگانه پرستی اما چه معبودی ؟

اگر برای جواب این وهابی میخواهید قبلا هم گفتم که بعلت دوری از اهل بیت علیهم السلام وهابیون در تفسیر قرآن دچار انحراف و مجبور به تجسیم خدای سبحان شده اند :

امام وهابیون ابن تیمیه که معتقد به تجسیم است بسادگی برای خدای سبحان خنده و گریه و ...قائل است :

وَقَدْ ثَبَتَ فِي الصِّحَاحِ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنَّهُ قَالَ : { يَقْبِضُ اللَّهُ الْأَرْضَ وَيَطْوِي السَّمَوَاتِ بِيَمِينِهِ ثُمَّ يَقُولُ : أَنَا الْمَلِكُ أَيْنَ مُلُوكُ الْأَرْضِ ؟ } وَفِي حَدِيثٍ آخَرَ : { وَإِنَّهُ لَيَدْحُوهَا كَمَا يَدْحُو الصِّبْيَانَ بِالْكُرَةِ } وَفِي حَدِيثِ ابْنِ عَبَّاسٍ : { مَا السَّمَوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُونَ السَّبْعُ وَمَا فِيهِنَّ فِي يَدِ الرَّحْمَنِ إلَّا كَخَرْدَلَةِ فِي يَدِ أَحَدِكُمْ } وَإِنْ أَرَادَ بِهِ أَنَّهُ مُنْحَازٌ عَنْ الْمَخْلُوقَاتِ ؛ أَيْ مُبَايِنٌ لَهَا مُنْفَصِلٌ عَنْهَا لَيْسَ حَالًّا فِيهَا : فَهُوَ سُبْحَانَهُ كَمَا قَالَ أَئِمَّةُ السُّنَّةِ : فَوْقَ سَمَوَاتِهِ عَلَى عَرْشِهِ بَائِنٌ مِنْ خَلْقِهِ .

مِثْلُ قَوْلِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ " { يَنْزِلُ رَبُّنَا إلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا كُلَّ لَيْلَةٍ حِينَ يَبْقَى ثُلُثُ اللَّيْلِ الْآخِرِ فَيَقُولُ : مَنْ يَدْعُونِي فَأَسْتَجِيبَ لَهُ ؟ مَنْ يَسْأَلُنِي فَأُعْطِيَهُ ؟ مَنْ يَسْتَغْفِرُنِي فَأَغْفِرَ لَهُ } ؟ " مُتَّفَقٌ عَلَيْهِ وَقَوْلُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ " { لَلَّهُ أَشَدُّ فَرَحًا بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ أَحَدِكُمْ بِرَاحِلَتِهِ } الْحَدِيثُ مُتَّفَقٌ عَلَيْهِ وَقَوْلُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ " { يَضْحَكُ اللَّهُ إلَى رَجُلَيْنِ يَقْتُلُ أَحَدُهُمَا الْآخَرَ كِلَاهُمَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ } مُتَّفَقٌ عَلَيْهِ

وَقَوْلُهُ : { عَجِبَ رَبُّنَا مِنْ قُنُوطِ عِبَادِهِ وَقُرْبِ غَيْرِهِ يَنْظُرُ إلَيْكُمْ أزلين قنطين فَيَظَلُّ يَضْحَكُ يَعْلَمُ أَنَّ فَرَجَكُمْ قَرِيبٌ } حَدِيثٌ حَسَنٌ وَقَوْلُهُ { لَا تَزَالُ جَهَنَّمُ يُلْقَى فِيهَا وَهِيَ تَقُولُ : هَلْ مِنْ مَزِيدٍ ؟ حَتَّى يَضَعَ رَبُّ الْعِزَّةِ فِيهَا رِجْلَهُ - وَفِي رِوَايَةٍ : عَلَيْهَا قَدَمَهُ - فَيَنْزَوِي بَعْضُهَا إلَى بَعْضٍ وَتَقُولُ : قَطُّ قَطُّ } مُتَّفَقٌ عَلَيْهِ وَقَوْلُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ " { يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى : يَا آدَمَ فَيَقُولُ : لَبَّيْكَ وسعديك . فَيُنَادِي بِصَوْتِ : إنَّ اللَّهَ يَأْمُرُك أَنْ تُخْرِجَ مِنْ ذُرِّيَّتِك بَعْثًا إلَى النَّارِ } مُتَّفَقٌ عَلَيْهِ ، وَقَوْلُهُ : { مَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ إلَّا سَيُكَلِّمُهُ رَبُّهُ لَيْسَ بَيْنَهُ وَبَيْنَهُ تُرْجُمَانٌ } وَقَوْلُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي رُقْيَةِ الْمَرِيضِ : { رَبُّنَا اللَّهُ الَّذِي فِي السَّمَاءِ تَقَدَّسَ اسْمُك أَمْرُك فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ كَمَا رَحْمَتُك فِي السَّمَاءِ اجْعَلْ رَحْمَتَك فِي الْأَرْضِ . اغْفِرْ لَنَا حَوْبَنَا وَخَطَايَانَا ؛ أَنْتَ رَبُّ الطَّيِّبِينَ أَنْزِلْ رَحْمَةً مِنْ رَحْمَتِكَ وَشِفَاءً مِنْ شِفَائِكَ عَلَى هَذَا الْوَجَعِ ؛ فَيَبْرَأُ } حَدِيثٌ حَسَنٌ . رَوَاهُ أَبُو دَاوُد وَغَيْرُهُ وَقَوْلُهُ : { أَلَا تَأْمَنُونِي وَأَنَا أَمِينُ مَنْ فِي السَّمَاءِ } حَدِيثٌ صَحِيحٌ وَقَوْلُهُ : { وَالْعَرْشُ فَوْقَ الْمَاءِ وَاَللَّهُ فَوْقَ الْعَرْشِ وَهُوَ يَعْلَمُ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ } حَدِيثٌ حَسَنٌ رَوَاهُ أَبُو دَاوُد وَغَيْرُهُ { وَقَوْلُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لِلْجَارِيَةِ : أَيْنَ اللَّهُ ؟ قَالَتْ : فِي السَّمَاءِ . قَالَ : مَنْ أَنَا ؟ قَالَتْ أَنْتَ رَسُولُ اللَّهِ . قَالَ : أَعْتِقْهَا فَإِنَّهَا مُؤْمِنَةٌ } رَوَاهُ مُسْلِمٌ

الكتاب : مجموع الفتاوى

المؤلف : تقي الدين أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني ، أبو العباس





کتاب

[إبطال التأويلات لأخبار الصفات]ـ
المؤلف : القاضي أبو يعلى ، محمد بن الحسين بن محمد بن خلف ابن الفراء (المتوفى : 458هـ) را ببینید .

ابو بكر ابن عربى مى گويد: فردى كه مورد وثوق من بود نقل كرد كه ابو يعلى، امام و پيشواى ابن تيميه(پدر فکری و معنوی وهابیت که محمد ابن عبدالوهاب متاثر از او بود) مى گويد: در باره خدا هر عضوى را جز ريش و عورت اثبات خواهم كرد: «إذا ذكر اللّه تعالى وما ورد من هذه الظواهر في صفاته، يقول: ألزموني ماشئتم فإنّي ألتزمه، إلاّ اللحية والعورة»

ازجمله مطالب این کتاب :


إثبات صفة الضحك لربنا، تَبَارَكَ وَتَعَالَى،..

إثبات صفة اليد واليمين والقبض لله تَعَالَى..
إثبات الرجل والقدم لربنا جل شأنه...
إثبات صفة الفرح لربنا جل شأنه....
إثبات صفة العجب لربنا، تَبَارَكَ وَتَعَالَى،
إثبات صفة الأصابع للرحمن سُبْحَانَهُ
إثبات صفة العينين لربنا جل شأنه
إثبات صفة الحياء لربنا جل شأنه

وسایر مطالب خنده دار !

مثلا اثبات دست خدا در :

http://ibn-jebreen.com/?t=books&cat=1&book=57&page=2988

ديندار;251688 نوشت:
بطور كلي عقايد مشترك ميان فرق مختلف اسلامي عقايد عمومي و براحتي قابل اثبات هستند. اما عقايد خاصه هر مذهب به سادگي عقايد مشترك قابل اثبات نيست. حالا اسم اين را زور زدن مي شود گذاشت يا چيز ديگر. عقايد خاصه اهل سنت هم به سادگي قابل اثبات نيست.

خب بحث من هم سر همینه! میگم چی شد که یک سری عقاید عمومی و مشترک شد و یک سری عقاید خاص هر مذهب شد؟؟؟

آیا علتش فقط صریح گویی قران نیست؟؟؟؟
یعنی اگر قران در مورد امامت هم صریح حرف میزد الان امامت هم جزو عقاید مشترک و عمومی مسلمانها میشد و اثباتش ساده بود و اختلاف آنچنانی توش نبود!!!!

بعدم هر مذهبی معتقده که عقاید خاصش باید عام بشه! مثلا ما شیعیان معتقدیم زمانی که امام زمان بیاد امامت جزو اصول دین مسلمانها میشه نه اصول مذهب شیعه! پس برای اون زمان چی میخوایهد بگید؟؟؟ یعنی در اون زمان هم آیا میگید چون امامت از اصول مذهب است اثباتش سخت است؟؟؟؟ اون موقع که دیگه اصول مذهب نیست اصول دینه و باید آسون باشه!!!!

خیر البریه;251690 نوشت:

سلام

سالهاست که با مخالفین چه حضوری وچه مجازی مناظره کرده و میکنم اما هنوز نتوانسته اند در مقابل شیعه قد علم کنند از شما هم میخواهم که ابتدا مطالعه وتحقیق کنید تا بتوانید جواب ایشان را بدهید ویا اینکه ایشان را به اینجا دعوت کنید تا ببینیم آیا جوابی دارند ....

از کجا شروع کنم ؟ اگر برای خودتان میخواهید به سایت مراجعه کنید .

توحید یعنی یگانه پرستی اما چه معبودی ؟

اگر برای جواب این وهابی میخواهید قبلا هم گفتم که بعلت دوری از اهل بیت علیهم السلام وهابیون در تفسیر قرآن دچار انحراف و مجبور به تجسیم خدای سبحان شده اند :

امام وهابیون ابن تیمیه که معتقد به تجسیم است بسادگی برای خدای سبحان خنده و گریه و ...قائل است :


من باید یک مطلبی رو بهتون بگم که یادم شد همون اول بگم!!!! در واقع اگر این مطلب رو از همون اول میگفتم شاید این همه زحمت براتون درست نمیکردم! واقعا شرمنده ام و معذرت خواهی میکنم اینو هم بذارین به پای بی سوادیه من!!!!
ببینید دوستان این شخصی که من دارم باهاش بحث میکنم وهابیه وهابی هم نیست!!! منظورم اینه که چون تفکراتش خیلی شبیه وهابیته من به اشتباه همون اول گفتم وهابی و این اشتباه من باعث شد که شما تو زحمت بیافتید بازم شرمنده!!!! ببینید اون بسیاری از تفکرات وهابیت و اهل سنت رو قبول نداره! و فقط طالب چیزی است که به قول خودش با قران مطابق باشه!!!!! (یک شیعه بوده که بعد از کمی تحقیق به حساب خودش راه درستش رو تازه پیدا کرده) و الان از هر مذهبی فقط عقاید خوبشو واسه خودش قبول کرده و در واقع یک دین من در آوردی داره!!!!!!!
ببینید من هم چون میدونم این انسان قابل هدایته واسه همین اصرار دارم یک جواب منطقی براش پیدا کنم تا هدایتش کنم و به قول معروف این وسط یک ثوابی هم برده باشم!!!!
پس لطف کنید برای اینکه چیزی رو به ایشون اثبات کنید عقاید غلط دیگر مذاهب رو به رخش نکشید!!!
ببینید دوستان من اگر به این شخص گفتم وهابی دلیل داشتم! آخه این دوستم کتابهای برقعی رو هم قبول داره! بعد من از یک شیخی راجب برقعی سوال کردم و اون روحانی بهم گفت به تفکرات وهابیت نزدیک است! واسه همین منم فکر کردم این وهابیه! حالا دوباره هم از دوستان معذرت خواهی میکنم و میخوام جوابهای منطقی بدن که بشه یک انسان گمراه رو باهاش قانع کرد....

حتی من بارها به این دوستم گفتم دینت خیلی من دراوردیه ! بعد اون میگه کجای قران نوشته باید پیرو یک مذهب باشید؟؟؟ بعد من هم هیچی نداشتم بهش بگم!!! (به شدت همه چیز رو با قران مقایسه میکنه و روایاتی که مطابق قران باشه رو هم قبول میکنه ! حالا اون روایت ماله هرمذهبی که میخواد باشه فقط مطابق قران باشه دیگه تمومه! )

asad.tehranian;251693 نوشت:
خب بحث من هم سر همینه! میگم چی شد که یک سری عقاید عمومی و مشترک شد و یک سری عقاید خاص هر مذهب شد؟؟؟

آیا علتش فقط صریح گویی قران نیست؟؟؟؟
یعنی اگر قران در مورد امامت هم صریح حرف میزد الان امامت هم جزو عقاید مشترک و عمومی مسلمانها میشد و اثباتش ساده بود و اختلاف آنچنانی توش نبود!!!!

بعدم هر مذهبی معتقده که عقاید خاصش باید عام بشه! مثلا ما شیعیان معتقدیم زمانی که امام زمان بیاد امامت جزو اصول دین مسلمانها میشه نه اصول مذهب شیعه! پس برای اون زمان چی میخوایهد بگید؟؟؟ یعنی در اون زمان هم آیا میگید چون امامت از اصول مذهب است اثباتش سخت است؟؟؟؟ اون موقع که دیگه اصول مذهب نیست اصول دینه و باید آسون باشه!!!!

يكي از سنت هاي الهي ابتلاء و آزمايش كردن مي باشد. اينكه قران از امامت بصورت صريح صحبت نكرده است شايد براي آزمايش كردن آدمها و مسلمانان عصر پيامبر بوده باشد.

[="Tahoma"][="Black"]

asad.tehranian;251017 نوشت:
سلام با یک وهابی بحث میکردم! بعد میگفت چرا هرچیزی که شما شیعیان بهش اعتقاد دارین همیشه باید به زور شان نزول یا به زور روایات اثباتش کنید و هیچ چیزتون رک و صاف و روراست نیست!

نظر شخصي منه
بخاطر اينكه حق يكي هست و يك راه بيشتر براي اثباتش وجود نداره يعني راه درست وهر چيزي در مقابل حق باشه باطل هست يعني در مقابل يك حق بينهايت باطل ميتونه باشه و براي هر باطل بينهايت دليل
مثلاً 4=2+2 كه جواب صحيح فقط و فقط عدد 4 هست و هر عددي بجز 4 غلط هست و ما بي نهايت عدد داريم
فكر ميكنم اثبات ياطل راحتتر باشه
[/]

كبوتر حرم;251726 نوشت:

نظر شخصي منه
بخاطر اينكه حق يكي هست و يك راه بيشتر براي اثباتش وجود نداره يعني راه درست وهر چيزي در مقابل حق باشه باطل هست يعني در مقابل يك حق بينهايت باطل ميتونه باشه و براي هر باطل بينهايت دليل
مثلاً 4=2+2 كه جواب صحيح فقط و فقط عدد 4 هست و هر عددي بجز 4 غلط هست و ما بي نهايت عدد داريم
فكر ميكنم اثبات ياطل راحتتر باشه

پس چرا بعضی از این حق ها راحت اثبات میشوند (معاد توحید نبوت) وبعضی سخت اثبات میشوند (امامت توسل خمس ...) جفتش هم حق است

ديندار;251722 نوشت:
يكي از سنت هاي الهي ابتلاء و آزمايش كردن مي باشد. اينكه قران از امامت بصورت صريح صحبت نكرده است شايد براي آزمايش كردن آدمها و مسلمانان عصر پيامبر بوده باشد.

شاید؟ من دارم بر سر اعتقادات یک شخص با او بحث میکنم و شاید و اما را قبول نمیکند! آیا میتوانید اثبات کنید که این امر امتحان الهی است؟؟ (با قران)

دوستان من در اول این بحث به اشتباه موضع این دوستم رو وهابی نوشته بودم که تصحیحش کردم ! و الان شما فرض کنید دارید جواب یک شیعه ی گمراه شده را میدهید!!! پس لطفا از اعتقادات نادرست وهابیت یا اهل تسنن دلیل نیاورید! با تشکر!!!!!

چرا نام امام علی (ع) در قرآن به صراحت نیامده تا این همه اختلاف در طول تاریخ ‏در جهان اسلام بوجود نیاید و این همه مشکلات پدیدار نشود؟
‏1)‏جواب نقضی:
چرا در ‏قرآن نیامده است که علی و اولاد او حقی از امامت ندارند تا این همه اختلافات پیش نیاید اگر ‏قرآن یک اشاره ای می کرد و یا صریحاً می فرمود که اینان از ولایت برامت پیامبر(ص) برکنار هستند قهراً ‏زمینه برای اختلاف بوجود نمی آمد. و اصلا چرا در قرآن نامی از خلفای راشدین نیامده تا اختلافی بوجود ‏نیاید؟! اگر نامی از حضرت علی (ع) نیامده است نامی از خلفای راشدین هم برده نشده است.‏
‏2)‏ جواب حلی :
الف: قرآن کتابی است که به بیان کلیات می پردازد نه ‏جزئیات، اصل امامت به صراحت در قرآن ذکر شده است اما جزئیات و مصادیق آن به خاطر مصالحی به صراحت نیامده است .
بسیاری از مسائل هستند که در ‏جهان اسلام اختلافات دامنه داری را ایجاد کرده اند در حالی که قرآن به آنان اشاره ای نکرده است. ‏مثلاً در معرفی خدا که از معرفی حضرت امیر بالاتر و والا تر است بگونه ای عمل نکرده است که ‏اختلاف بین مسلمانان بوجود نیاید مثلا آیا اصلاً خداوند صفت دارد یا ندارد؟ و اگر فرضاً دارد متحد با ‏ذات است یا نه؟ و آیا ممکن است خدا جسم و مکان داشته باشد؟ کلام خدا و اراده خدا ‏حادث است یا نه؟ و... اینها مباحثی است که اختلافات زیادی را در بین مسلمانان موجب گشته است، حال آیا می شود اشکال کرد ‏که چرا قرآن اینها را بگونه ای واضح ننوشت که مردم در آن اختلاف نکنند. در حالیکه با تدبر در قرآن همة این ‏مسائل و حتی امامت امیرالمؤمنین علیه السلام قابل اثبات است.‏
‏ب: ‏ اگر فرضاً در قرآن اسم امام را هم تعیین می کرد از کجا که اختلاف دیگری بین مسلمانان ایجاد نمی گشت، واز کجا معلوم که به انکار اصل دین منجر نمی شد و اگر قرآن می فرماید: "انا نحن نزلنا الذکر و انا له ‏لحافظون" یکی از معانی آن این است که قرآن بگونه ای طراحی شده است که هم راه هدایت را برای حقیقت جویان تبیین می نماید و هم این تبیین را بگونه ای به انجام می رساند که از آسیب ‏دیگران در امان باشد و زمینه را برای تحریف فراهم نسازد و ما معتقدیم که جای دادن آیات مربوط به اهل بیت در بین ‏آیات دیگرتوسط پیامبر(ص) درهمین راستا قابل ارزیابی است.‏
‏ج:‏ اگر در قرآن اسم امام می آمد هیچ بعید نبود و این امکان کاملاً قابل طرح بود که عده ای که دارای ‏تشکیلات به هم پیوسته و منظمی بوده اند، توطئه چیده و بگویند که پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم ‏در آخرین لحظات حیات خود فرموده که این آیه باید نسخ گردد و مثلاً انتخاب خلیفه به شورا واگذار ‏شده است و صلاحیت حضرت امیر (ع) از طرف خداوند سلب گردیده است.‏
‏د: ‏ ممکن است گفته شود: اگر در قرآن اسم امام می آمد ریشه اختلاف می خشکید ‏چون قابل تصور نیست که مسلمانان صدر اسلام بر خلاف متن قرآن عمل بکنند.
درجواب می گوئیم: در موارد متعددی مشاهده شده است که خلفای ‏سه گانه بر خلاف صریح قرآن عمل کردند . اینک نمونه هایی از آن را برمی شماریم:

1) ابوبکر با آوردن حدیثی که تنها خود شاهد صدور آن از پیامبر اکرم (ص) بود بر خلاف آیات ‏شریفه “و ورث سلیمان داوود“ (نمل/16) و “فهب لی من لدنک ولیاً یرثنی و یرث من آل ‏یعقوب و اجعله رب رضیا” (مریم/5) ارث بردن از پیامبران را انکار و فدک را از حضرت فاطمه (ص) ‏پس گرفت.‏
2) ابوبکر بر خلاف صریح آیة 41 سورة انفال: “واعلموا انما غنمتم من شیء فأن لله خمسه وللرسول ‏و لذی القربی” از پرداخت خمس به حضرت فاطمه (س) و اولاد او سرباز زد و احدی بدو ‏اعتراض نکرد.
‏3) آیه ی "فما استمعتم به منهن فآتوهن اجورهن" (سوره نساء آیه 28) صریح در متعه النساء است و اما خلیفه ‏دوم آن حکم را ممنوع اعلام کرد.‏
4) عمر آیه ی "فمن تمتع بالعمره الی الحج (بقره آیه 192) را منسوخ اعلام کرد و دستور داد تا بدان عمل ننمایند.
5) قرآن کریم در باره ی پیامبر(ص) می فرماید: " و ما ینطق عن الهوی ان هو الاوحی یوحی علمه شدید القوی" (نجم آیه 3) ولی ‏وقتی پیامبر(ص) قلم و دوات برای نوشتن خواست تا بدان وسیله جلوی ضلالت امت را بگیرد، گفتند: این ‏مرد هذیان می گوید، در حالیکه این خلاف صریح قرآن است.
البته مواردی ازاین دست بسیاراست و ما به جهت اختصار به همین مقدار بسنده می کنیم و شما را به مطالعه ی کتابی همچون المراجعات حواله می دهیم.‏
ه: دانشمندان معتقدند که "الکنایه ابلغ من التصریح" یعنی به کنایه سخن گفتن از تصریح بلیغ تر است و در قرآن از این شیوه برای معرفی حضرت علی (ع) استفاده شده است . بعنوان مثال آیا بردن نام حضرت کارگشاتر است یا معرفی آن حضرت با صفتی (مثل اینکه بگوید رهبر شما کسی است که در رکوع انگشترش را به سائل داد و.... ) که هیچ مصداقی غیر از امام علی (ع) ندارد.
برتری شیوه ی دوم در اینست که هم شما با صفات و ویژه گی های رهبرتان آشنا می شوید و هم بازیگران سیاست به جهت ابهام آن در صدد محو آن بر نمی آیند.
‏ نتیجه اینکه آمدن اسم امام در قرآن نه تنها به نفع امامت نبود بلکه به مراتب خطرناکتر از عدم نام ‏بردن او بود و این احتمال خیلی قوی است که بگوئیم حتی اساس دین هم در خطر قرار می گرفت زیرا همانطوریکه ملاحظه شد عمل کردن بر خلاف ‏قرآن امری معمولی و عادی بوده و چندان حساسیتی را در بین مسلمین ایجاد نمی کرده است .
البته درپایان لازم است متذکر گردیم که بازیگران صحنه سیاست هیچ وقت خود را در مقابل اعتقادات مردم قرار نمی دادند و به مخالفت صریح با قرآن نمی پرداختند بلکه در این کار با توجیهات عوام پسند ، مردم را مجاب می کردند.‏


با سلام
بنده در موضوع اینکه دوستان چه نوشته اند نیستم !
اما در مورد موضوع تاپیک یک جمله مینویسم !
اگر کسی بزرگی و عظمت شیعه را بداند کار تمام است به روایتی ۱۲۴۰۰۰ پیامبر واسه همین آمد که به ما بگوید شیعه کیست راه چیست و کمال چیست !!؟
تمامی این مجهولات و کش مکشها !بخاطره عدم شناخت صحیح و درک درست شیعه است !
یا علی ع که در بین شیعیانات چنین مهجوری !!!!!!!

رضا;251770 نوشت:
‏1)‏جواب نقضی: چرا در ‏قرآن نیامده است که علی و اولاد او حقی از امامت ندارند تا این همه اختلافات پیش نیاید اگر ‏قرآن یک اشاره ای می کرد و یا صریحاً می فرمود که اینان از ولایت برامت پیامبر(ص) برکنار هستند قهراً ‏زمینه برای اختلاف بوجود نمی آمد. و اصلا چرا در قرآن نامی از خلفای راشدین نیامده تا اختلافی بوجود ‏نیاید؟! اگر نامی از حضرت علی (ع) نیامده است نامی از خلفای راشدین هم برده نشده است.‏

سلام مجدد! من قبلا کم بیش بعضی از این دلایل رو به این دوستم گفته بودم و جوابهایی شنیده بودم یک به یک اونایی رو که جواب شنیده بودم بهتون میگم!
این دلیل نقضی که اصلا دلیل محکمه پسندی نبود! خدا از من هم در قران حرفی نزده و نگفته اسد تو حقی در ولایت نداری! پس من میتوانم ولی مسلمین شوم؟؟؟؟ (راجب ابوبکر و عمر هم ربطی به بحث ندارد چون این بابا اصلا سنی نیست شیعه بوده و منحرف شده و حتی امامان و اهل بیت رو هم دوست داره اما معتقده هرکس اونا رو قبول نداشته باشه کافر نیست و اطاعت از اونا واجب نیست)

ديندار;251768 نوشت:
‏2)‏ جواب حلی : الف: قرآن کتابی است که به بیان کلیات می پردازد نه ‏جزئیات، اصل امامت به صراحت در قرآن ذکر شده است اما جزئیات و مصادیق آن به خاطر مصالحی به صراحت نیامده است . بسیاری از مسائل هستند که در ‏جهان اسلام اختلافات دامنه داری را ایجاد کرده اند در حالی که قرآن به آنان اشاره ای نکرده است. ‏مثلاً در معرفی خدا که از معرفی حضرت امیر بالاتر و والا تر است بگونه ای عمل نکرده است که ‏اختلاف بین مسلمانان بوجود نیاید مثلا آیا اصلاً خداوند صفت دارد یا ندارد؟ و اگر فرضاً دارد متحد با ‏ذات است یا نه؟ و آیا ممکن است خدا جسم و مکان داشته باشد؟ کلام خدا و اراده خدا ‏حادث است یا نه؟ و... اینها مباحثی است که اختلافات زیادی را در بین مسلمانان موجب گشته است، حال آیا می شود اشکال کرد ‏که چرا قرآن اینها را بگونه ای واضح ننوشت که مردم در آن اختلاف نکنند. در حالیکه با تدبر در قرآن همة این ‏مسائل و حتی امامت امیرالمؤمنین علیه السلام قابل اثبات است.

اتفاقا این دوست من هم قبول دارد که در قران در مورد مسائل کلی صحبت کرده است و قبول دارد که جزئیاتش به عهده پیامبر است!!!!
مثلا در مورد اصل نماز در قران صحبت شده است طوری که هیچ کس منکر اصل نماز نمیتواند بشود !!!! در مورد اصل خدا و توحید هم صحبت شده است طوری که هیگ کس نمیتواند منکر اصل توحید شود!!! در مورد اصل معاد صحبت شده است طوری که هیچ کس نمیتواند منکر اصل معاد شود!!! اما چرا در مورد اصل امامت طوری صحبت نشده است که هیچ کس منکر آن نشود؟؟؟؟
قبول دارد که جزئیات امامت هم مثل جزئیات نماز و توحید و معاد باید توسط پیامبر بیان شود! اما حرف حسابش این است که اصلا اصل امامت در قران طوری بیان نشده است که نتوان منکر آن شد!!!! راجب اختلاف مردم راجب توحید هم میگوید همه به اصل خدا ایمان دارند اما جزئیاتش مورد اختلاف است! اما اینجا اصل امامت مورد اختلاف است در حالی که از اصول دین است و باید مثل دیگر اصول محکم و بی چون و چرا بیان میشد!!!!!

نقل قول:

اتفاقا تو سوال اگر دقت کنی میبینی اصول دین رو با اصول دین مقایسه کرده و فروع دین رو با فروع دین!!! مثلا گفته امامت و نبوت که هردو اصول دین هستند !!!
نبوت از اصول دین است و امامت از اصول مذهب. این اسامی را من نگذاشته ام. دانشمندان این رشته گذاشته اند.

نقل قول:
آره درست خوندی هردو اصول دین هستند!!! ... چون به هر گروهی از مذاهب که میدان بدهی یا بهتر بگم هر مذهبی که قدرت پیدا کند میخواهد مذهب خودش را جهانی کند و به دین اصلی مسلمانان تبدیل کند!!!!
بله. مثلاً بهاییت مذهب بود. شاخه بود، چنان قطور شد که به یک دین جدا تبدیل شد. در این صورت می گوییم بهاییت مذهب بود و دین شد. یعنی علاوه بر دید کلام از دید تاریخ هم مطالعه اش می کنیم.

نقل قول:
شما هیچ وقت نباید مذهب رو شاخه فرض کنی و دین رو تنه!!!! چون به هر گروهی از مذاهب که میدان بدهی یا بهتر بگم هر مذهبی که قدرت پیدا کند میخواهد مذهب خودش را جهانی کند و به دین اصلی مسلمانان تبدیل کند!!!!
این نتیجه گیری شخصی شماست و نه همه. ضمنا عملی است و تاثیری در معنی لغات ندارد.

نقل قول:
مثلا همین مذهب شیعه بعد از ظهور امام زمان قدرتمند میشود و (((مذهب شیعه)) به دین اصلی مردم جهان تبدیل میشود!!!! پس اصول مذهب همان اصول دین است
خیر. هر گاه به دین تبدیل شد دین است و تا زمانی که تبدیل نشده مذهب است.

به کارشناس گفتید:

نقل قول:
شما هم که عین بقیه به جای جواب به کوبیدن دین مخالف پرداختید!
به بنده هم که بی طرف بحث کردم گفتید:
نقل قول:
شما هیچ وقت نباید ... میدان بدهی ...
خب اگر هدف شما تحکیم دیدگاهتان نسبت به اصول مذهب تشیع است چرا یکی یکی این اصول را در فروم خودش بحث و دنبال نمی کنید؟ یکجا و یک شبه نمی شود همه مشکلات را حل کرد. خصوصاً مشکلاتی که اگر می خواستند تا حالا حل شوند حل شده بودند.

نقل قول:
بعدم هر مذهبی معتقده که عقاید خاصش باید عام بشه! مثلا ما شیعیان معتقدیم زمانی که امام زمان بیاد امامت جزو اصول دین مسلمانها میشه نه اصول مذهب شیعه! پس برای اون زمان چی میخوایهد بگید؟؟؟ یعنی در اون زمان هم آیا میگید چون امامت از اصول مذهب است اثباتش سخت است؟؟؟؟ اون موقع که دیگه اصول مذهب نیست اصول دینه و باید آسون باشه!!!!
فقط یه گروه افراطی تو هر مذهبی همچین عقیده ای ابراز می کنن. نظرات دیگه دین دیندارا زیاده. مثلاً بعضی میگن:

  • آدم لازم نیست یه دین داشته باشه. می تونه چند تا داشته باشه
  • دین رسمی هرگز کلید سعادت نیست. کلید کنترل اجتماعیه. آدم باید دینو خودش کشف کنه. نه این که ببینه مقامات رسمی چی میگن
  • دین باید با علم روز پیش بره تا ادیان همگرا شن
برای من مهم اینه که کی برای حرفش دلیل داره و کی هر ادعایی دلش خواست می کنه بی دلیل.

نقل قول:
چی شد که یک سری عقاید عمومی و مشترک شد و یک سری عقاید خاص هر مذهب شد؟؟؟ آیا علتش فقط صریح گویی قران نیست؟؟؟؟
یعنی اگر قران در مورد امامت هم صریح حرف میزد الان امامت هم جزو عقاید مشترک و عمومی مسلمانها میشد و اثباتش ساده بود و اختلاف آنچنانی توش نبود!!!!
وقتی اصول یه دین کمه گروه زیادی از آدما که روش توافق دارن بهش می پیوندن و دین بزرگ میشه. ولی وقتی این اصول زیاده فقط عدّه ی کمی بهش می پیوندن. مثل فرقه های بوداییت: چرخ کوچک و چرخ بزرگ. چرخ کوچک در بوداییت که احکامش سخت و دقیقه و پیروانش کمه و اونا رو با سرعت پیش می بره. در حالی که چرخ بزرگ احکامش آسونه و پیروانش زیاد و اونا رو آهسته پیش می بره. خب اگه خدا بخواد همه چی رو بگه کسی مسلمون نمی شه. ولی اگه از اصول شروع کنه ...

به قول دوستمون (و چه دقیق فرمودن):

نقل قول:
طور كلي عقايد مشترك ميان فرق مختلف اسلامي عقايد عمومي و براحتي قابل اثبات هستند. اما عقايد خاصه هر مذهب به سادگي عقايد مشترك قابل اثبات نيست. حالا اسم اين را زور زدن مي شود گذاشت يا چيز ديگر. عقايد خاصه اهل سنت هم به سادگي قابل اثبات نيست
تازه فروع دین اصلا نباید به قدرت اصول باشند. چون اصول مهم تر اند و بدون آنها فروع فرو می ریزن.

ديندار;251768 نوشت:
‏ب: ‏ اگر فرضاً در قرآن اسم امام را هم تعیین می کرد از کجا که اختلاف دیگری بین مسلمانان ایجاد نمی گشت، واز کجا معلوم که به انکار اصل دین منجر نمی شد و اگر قرآن می فرماید: "انا نحن نزلنا الذکر و انا له ‏لحافظون" یکی از معانی آن این است که قرآن بگونه ای طراحی شده است که هم راه هدایت را برای حقیقت جویان تبیین می نماید و هم این تبیین را بگونه ای به انجام می رساند که از آسیب ‏دیگران در امان باشد و زمینه را برای تحریف فراهم نسازد و ما معتقدیم که جای دادن آیات مربوط به اهل بیت در بین ‏آیات دیگرتوسط پیامبر(ص) درهمین راستا قابل ارزیابی است.‏

منظور این است که خداوند آیات امامت و عصمت و ... را عمدا در دل آیات دیگر مخفی کرده است تا از تحریف به دور بماند؟؟؟؟
این یک نظر شخصی است یا قابل اثبات است؟؟؟؟ یعنی من چه جوری این حرف را به او اثبات کنم؟؟؟ منظورم اینه که یک روایتی یک چیزی واسه من بذارین تا بهش اثبات کنم اگر اسم ائمه در قران میامد توسط دشمنان تحریف میشد!!! بعدم اون همش میگه خدا این قدر بزرگ هست که هم میتونست اسم ائمه رو ببره هم از تحریفش جلوگیری کنه!!!

armandaneshjoo;251800 نوشت:
خیر. هر گاه به دین تبدیل شد دین است و تا زمانی که تبدیل نشده مذهب است.

سلام از عکست آدم وحشتش میگیره!!!! بابا من که وهابی نیستم اینجوری با ما حرف میرنی!!!!!
حالا من یک سوال میپرسم!!!! فرض کنید الان در زمان امام زمان هستیم!!!!! و مذهب شیعه به دین جهانی مردم کره زمین تبدیل شده است!!!! حالا چه جوابی برای گفتن دارید؟؟؟
آیا الان هم میگویید امامت جزو اصول دین نیست؟؟؟؟

ديندار;251768 نوشت:
‏ج:‏ اگر در قرآن اسم امام می آمد هیچ بعید نبود و این امکان کاملاً قابل طرح بود که عده ای که دارای ‏تشکیلات به هم پیوسته و منظمی بوده اند، توطئه چیده و بگویند که پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم ‏در آخرین لحظات حیات خود فرموده که این آیه باید نسخ گردد و مثلاً انتخاب خلیفه به شورا واگذار ‏شده است و صلاحیت حضرت امیر (ع) از طرف خداوند سلب گردیده است.‏

این حرفهارو که قبول نمیکنه !!! فقط قران قران میکنه!!!!

ديندار;251768 نوشت:
‏د: ‏ ممکن است گفته شود: اگر در قرآن اسم امام می آمد ریشه اختلاف می خشکید ‏چون قابل تصور نیست که مسلمانان صدر اسلام بر خلاف متن قرآن عمل بکنند. درجواب می گوئیم: در موارد متعددی مشاهده شده است که خلفای ‏سه گانه بر خلاف صریح قرآن عمل کردند . اینک نمونه هایی از آن را برمی شماریم: 1) ابوبکر با آوردن حدیثی که تنها خود شاهد صدور آن از پیامبر اکرم (ص) بود بر خلاف آیات ‏شریفه “و ورث سلیمان داوود“ (نمل/16) و “فهب لی من لدنک ولیاً یرثنی و یرث من آل ‏یعقوب و اجعله رب رضیا” (مریم/5) ارث بردن از پیامبران را انکار و فدک را از حضرت فاطمه (ص) ‏پس گرفت.‏ 2) ابوبکر بر خلاف صریح آیة 41 سورة انفال: “واعلموا انما غنمتم من شیء فأن لله خمسه وللرسول ‏و لذی القربی” از پرداخت خمس به حضرت فاطمه (س) و اولاد او سرباز زد و احدی بدو ‏اعتراض نکرد. ‏3) آیه ی "فما استمعتم به منهن فآتوهن اجورهن" (سوره نساء آیه 28) صریح در متعه النساء است و اما خلیفه ‏دوم آن حکم را ممنوع اعلام کرد.‏ 4) عمر آیه ی "فمن تمتع بالعمره الی الحج (بقره آیه 192) را منسوخ اعلام کرد و دستور داد تا بدان عمل ننمایند. 5) قرآن کریم در باره ی پیامبر(ص) می فرماید: " و ما ینطق عن الهوی ان هو الاوحی یوحی علمه شدید القوی" (نجم آیه 3) ولی ‏وقتی پیامبر(ص) قلم و دوات برای نوشتن خواست تا بدان وسیله جلوی ضلالت امت را بگیرد، گفتند: این ‏مرد هذیان می گوید، در حالیکه این خلاف صریح قرآن است. البته مواردی ازاین دست بسیاراست و ما به جهت اختصار به همین مقدار بسنده می کنیم و شما را به مطالعه ی کتابی همچون المراجعات حواله می دهیم.‏ ه: دانشمندان معتقدند که "الکنایه ابلغ من التصریح" یعنی به کنایه سخن گفتن از تصریح بلیغ تر است و در قرآن از این شیوه برای معرفی حضرت علی (ع) استفاده شده است . بعنوان مثال آیا بردن نام حضرت کارگشاتر است یا معرفی آن حضرت با صفتی (مثل اینکه بگوید رهبر شما کسی است که در رکوع انگشترش را به سائل داد و.... ) که هیچ مصداقی غیر از امام علی (ع) ندارد. برتری شیوه ی دوم در اینست که هم شما با صفات و ویژه گی های رهبرتان آشنا می شوید و هم بازیگران سیاست به جهت ابهام آن در صدد محو آن بر نمی آیند. ‏ نتیجه اینکه آمدن اسم امام در قرآن نه تنها به نفع امامت نبود بلکه به مراتب خطرناکتر از عدم نام ‏بردن او بود و این احتمال خیلی قوی است که بگوئیم حتی اساس دین هم در خطر قرار می گرفت زیرا همانطوریکه ملاحظه شد عمل کردن بر خلاف ‏قرآن امری معمولی و عادی بوده و چندان حساسیتی را در بین مسلمین ایجاد نمی کرده است . البته درپایان لازم است متذکر گردیم که بازیگران صحنه سیاست هیچ وقت خود را در مقابل اعتقادات مردم قرار نمی دادند و به مخالفت صریح با قرآن نمی پرداختند بلکه در این کار با توجیهات عوام پسند ، مردم را مجاب می کردند.‏

ممنون منم دنبال همین جور چیزایم! که مستند و علمی باشه که بشه قانعش کرد!!!! اینارو هم تاحالا بهش نگفته بودم ! خیلی جالب بود مرسی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فقط یک چیزی! آیا صرف اینکه ممکن است یک عده بر خلاف قران عمل کنند دلیل میشود که خداوند یکی از اصول دینش را در قران ذکر نکند؟؟؟؟ خب یک عده هم هستند که موافق قران عمل میکردند!
مثلا ابوبکر مخالف قران فتوا داد اما با این حال یک عده به حرفش گوش دادند و یک عده هم به حرف قران گوش دادند!!!
نمیشد خدا امامت رو هم در قران مثل بقیه صریح بیاره بعد یک عده به حرف منکرینش گوش کنند و یک عده به حرف قران؟؟؟؟

نقل قول:
سلام از عکست آدم وحشتش میگیره!!!! بابا من که وهابی نیستم اینجوری با ما حرف میرنی!!!!!
سلام. ببخشید.

نقل قول:
حالا من یک سوال میپرسم!!!! فرض کنید الان در زمان امام زمان هستیم!!!!! و مذهب شیعه به دین جهانی مردم کره زمین تبدیل شده است!!!! حالا چه جوابی برای گفتن دارید؟؟؟ آیا الان هم میگویید امامت جزو اصول دین نیست؟؟؟؟
1- بنده خدا رو باور ندارم. البته کارشناسا دارن متقائدم می کنن و فقط یه قدم دیگه مونده. بعدشم قدم قدم میام جلو تا ببینم حقیقت کجاست.
2- بله. صاف جلوی امام زمان وای میستم میگم امامت از زمان ابداع علم کلام وارد فروع دین شد و تا امروز از اصول دین نبود. ضمناً قبل از علم کلام اصول دین به شکل پنج گانه ای که ما میشناسیم تدوین نشده بود. علّت انتحاب این ها به عنوان اصول اینه که بقیه رو میشه با این ها اثبات کرد. امّا مردم قبل از علم کلام اصولی فکر نمی کردن. تاریخی فکر می کردن.
3- حدیث هست که وقتی امام زمان میاد مردم همه میگن یه دین جدید آورده.
نقل قول:
دوباره سلام!!! همه ی مباحث مو لای درزش میره؟ یک مو لای درز توحید بکنید!!!!
قبلا این کارو کردم. یه سری به فروم اثبات وجود خدا بزنید.
نقل قول:
اگر هم گفتم یک مو لای درز توحید بکنید منظورم این بود که توحید رو باالتفاق همه ی مسلمون ها قبول دارند !
خب امامت رو هم همه ی شیعه ها قبول دارند. خلافت رو هم همه ی سنی ها قبول دارند. همه ی پیروان هر مذهبی اصول مذهبشونو قبول دارند. اینو به اون وهابی که میگه مو لا درز این میره و مو لا درز اون نمیره بگید.
نقل قول:
اون بسیاری از تفکرات وهابیت و اهل سنت رو قبول نداره! و فقط طالب چیزی است که به قول خودش با قران مطابق باشه! (یک شیعه بوده که بعد از کمی تحقیق به حساب خودش راه درستش رو تازه پیدا کرده) و الان از هر مذهبی فقط عقاید خوبشو واسه خودش قبول کرده و در واقع یک دین من در آوردی داره! حتی من بارها به این دوستم گفتم دینت خیلی من دراوردیه ! بعد اون میگه کجای قران نوشته باید پیرو یک مذهب باشید؟؟؟ بعد من هم هیچی نداشتم بهش بگم!!! (به شدت همه چیز رو با قران مقایسه میکنه و روایاتی که مطابق قران باشه رو هم قبول میکنه ! حالا اون روایت ماله هرمذهبی که میخواد باشه فقط مطابق قران باشه دیگه تمومه! )

راست میگه

نقل قول:
ببینید من هم چون میدونم این انسان قابل هدایته واسه همین اصرار دارم یک جواب منطقی براش پیدا کنم تا هدایتش کنم و به قول معروف این وسط یک ثوابی هم برده باشم!!!!

ایشون هدایت شده تر از شمان. خیلی دارن اصولی پیش میرن. اگه همینجور برن جلو به حقیقت می رسن. ایشون نمی تونن شما رو هدایت کنن. ولی شما می تونید از ایشون یاد بگیرید و به جای کپی پیست کردن اصول یه مذهب رسمی خاص به ذهنتون برید و دقیقا اصول اعتقاداتتونو قوی کنید.

armandaneshjoo;251812 نوشت:
1- بنده خدا رو باور ندارم. البته کارشناسا دارن متقائدم می کنن و فقط یه قدم دیگه مونده. بعدشم قدم قدم میام جلو تا ببینم حقیقت کجاست. 2- بله. صاف جلوی امام زمان وای میستم میگم امامت از زمان ابداع علم کلام وارد فروع دین شد و تا امروز از اصول دین نبود. ضمناً قبل از علم کلام اصول دین به شکل پنج گانه ای که ما میشناسیم تدوین نشده بود. علّت انتحاب این ها به عنوان اصول اینه که بقیه رو میشه با این ها اثبات کرد. امّا مردم قبل از علم کلام اصولی فکر نمی کردن. تاریخی فکر می کردن. 3- حدیث هست که وقتی امام زمان میاد مردم همه میگن یه دین جدید آورده.

واقعا خدارو باور نداری؟؟؟؟ کجا کارشناسا دارن باهات بحث میکنن؟؟؟ آدرسشو بذار بیام منم بخونم راغب شدم بدونم چرا با وجود این همه تابلو بودن منکر خدا هستی!!!!
2- علم کلام دیگه چه صیغه ایه!!! شما نمیخواد صرفا رو کلمات تکیه داشته باشی!!! شما روی اصل حرف من تکیه داشته باش!!!! الان شیعیان معتقدند این پنج اصل رو هرکی قبول نداشته باشه دینش کامل نیست!!!! و امام زمان هم قطعا وقتی بیاد همینو به مردم جهان میگه!!!! (حالا اسم این 5اصل قبلا اصول دین بوده و بعدا قراره چی باشه مهم نیست!!! مهم اینه که این 5اصل تغییر نخواهد کرد و از اولی که بوجود آمده تا آخری که هست همین است!!!!
3- اون حدیثی هم که نوشتی به هیچ وجه در این 5اصل داخل نمیشود!!! منظورش اینه که مردم اینقدر گمراه شدند که وقتی امام زمان بیاد حرفاش (که طبق همین 5اصل است) براشون جدیده!!!!!

armandaneshjoo;251812 نوشت:
خب امامت رو هم همه ی شیعه ها قبول دارند. خلافت رو هم همه ی سنی ها قبول دارند. همه ی پیروان هر مذهبی اصول مذهبشونو قبول دارند. اینو به اون وهابی که میگه مو لا درز این میره و مو لا درز اون نمیره بگید.

مشکل اینه که هر مذهبی میگوید اعتقاداتش صحیح ترین است و همه ی مسلمین باید قبول داشته باشند! مثال هم زدم ! مثلا شیعه میگوید امامت رو همه باید قبول داشته باشن (و بعد از ظهور امام زمان این امر تحقق میبخشد ) میخوام ببینم اون موقع هم هی مذهب مذهب میکنی یا نه!!!!

نقل قول:
واقعا خدارو باور نداری؟؟؟؟ کجا کارشناسا دارن باهات بحث میکنن؟؟؟ آدرسشو بذار بیام منم بخونم راغب شدم بدونم چرا با وجود این همه تابلو بودن منکر خدا هستی!!!!
منکر چیه؟ نگفتم که خدا نیست. گفتم نمی دونم هست یا نیست.

نقل قول:
آدرسشو بذار
اینجاست. ولی خوندنش برات فایده نداره. بجاش وقتتو بذار آموزش فلسفه مصباح یزدی رو بخون که هم توحیدت قوی شه هم حرفایی که ما اونجا می زنیم بفهمی.

نقل قول:
شیعیان معتقدند این پنج اصل رو هرکی قبول نداشته باشه دینش کامل نیست!!!!
شیعیانی که مطالعه ندارن این اعتقادو دارن.

نقل قول:
امام زمان هم قطعا وقتی بیاد همینو به مردم جهان میگه!
احادیث غیر از اینه

نقل قول:
اون حدیثی هم که نوشتی به هیچ وجه در این 5اصل داخل نمیشود!!! منظورش اینه که مردم اینقدر گمراه شدند که وقتی امام زمان بیاد حرفاش (که طبق همین 5اصل است) براشون جدیده!
آفرین. من و شما الان اینقدر گمراه شدیم که امام زمان بیاد حرفای پیامبرو بزنه شاخ در میاریم. برای این که اینو بفهمی کافیه شروع کنی تاریخ اسلامو دقیق و منتقدانه بخونی.

نقل قول:
مهم اینه که این 5اصل تغییر نخواهد کرد
تا حالا همش داشتن تغییر می کردن. از این به بعدم تغییر می کنن. اصول دین ربطی به دین ندارن. مال علم دین شناسی اند. نه دین مسئولیتشونو قبول می کنه نه اونا مسئولیت دینو.

نقل قول:
مشکل اینه که هر مذهبی میگوید اعتقاداتش صحیح ترین است و همه ی مسلمین باید قبول داشته باشند! مثال هم زدم ! مثلا شیعه میگوید امامت رو همه باید قبول داشته باشن (و بعد از ظهور امام زمان این امر تحقق میبخشد ) میخوام ببینم اون موقع هم هی مذهب مذهب میکنی یا نه!!!!
این شد یه سوال دقیق. خیر. فقط مذاهب رسمی که به یه نظام سیاسی وابسته اند اینو میگن. و چون قدرت دستشونه همه جا خصوصا مدارس تبلیغ می کنن و شما هم باور می کنید. مذاهبی که پایه علمی یا شخصی یا مردمی دارن و حتی هخود پیامبرا هم اینو نمی گن.

اون چیزی که شما بهش میگید دین من در آوردی درست همونی بود که پیامبر آورد. پیامبر از مردم توقع داشت هر کدون یه دین شخصی یعنی یه فهم از پیامش برای خودشون بسازن. خیلی توقع تامل و اندیشه داشت. مردم هی قرآن می خوندن و یه درکی از دین میساختن و میرفتن با پیامبر چک میکردن بهشون میگفت اینجاش این ایرادو داری و راهنماییشون می کرد که فکرشون رشد کنه. هیچ وقت هم شرط بهشت رو اعتقادات نمی دونست. اعتقاداتو فقط وسیله ای برا ترویج اخلاق می دونست.

armandaneshjoo;251812 نوشت:
ایشون هدایت شده تر از شمان. خیلی دارن اصولی پیش میرن. اگه همینجور برن جلو به حقیقت می رسن. ایشون نمی تونن شما رو هدایت کنن. ولی شما می تونید از ایشون یاد بگیرید و به جای کپی پیست کردن اصول یه مذهب رسمی خاص به ذهنتون برید و دقیقا اصول اعتقاداتتونو قوی کنید.

حالا بیا و درستش کن!!!! اومدیم ثواب کنیم کباب کردیم!!!! من فکر میکردم شما شیعه اید !!! خب معلومه که وقتی شیعه نباشید فکر میکنید اون درست میگه!!! این فکر شخصی شماست !!! من به نظر شما احترام میذارم اما بهش عمل نمیکنم! چون راه درست رو خدا و پیامبرش نشونم دادن (قران و عترت) و احتیاجی نیست که از شما یاد بگیرم!!!!!

armandaneshjoo;251830 نوشت:
این شد یه سوال دقیق. خیر. فقط مذاهب رسمی که به یه نظام سیاسی وابسته اند اینو میگن. و چون قدرت دستشونه همه جا خصوصا مدارس تبلیغ می کنن و شما هم باور می کنید. مذاهبی که پایه علمی یا شخصی یا مردمی دارن و حتی هخود پیامبرا هم اینو نمی گن.

فکر کنم قبلا هم این اتفاق توسط پیامبران قبلی افتاده باشد همین اتفاقی که قرار است بعد از ظهور امام زمان بیفتد را عرض میکنم (واحد شدن دین تمام مردم کره زمین )!!! (شما که تارخ دون هستی که دیگه باید بدونی)
خوشبختانه خداوند قبلا تمام این اتفاقات را به وقوع پیوستونده که کسانی مثل شما نتوانند ادعا کنند مختص شیعیان است!!!! مثلا برای عمر طولانی امام زمان عیسی و خضر رو قرار داده..... و دیگر کسی نمیتواند ادعا کند غیر ممکن است

نقل قول:
حالا بیا و درستش کن!!!! اومدیم ثواب کنیم کباب کردیم!!!! من فکر میکردم شما شیعه اید !!! خب معلومه که وقتی شیعه نباشید فکر میکنید اون درست میگه!!! این فکر شخصی شماست !!! من به نظر شما احترام میذارم اما بهش عمل نمیکنم! چون راه درست رو خدا و پیامبرش نشونم دادن (قران و عترت) و احتیاجی نیست که از شما یاد بگیرم!!!!!
هدایت شده بودن اوّل به روش تحقیق، دوم به مدارکی که در طول تحقیق پیدا می شود و سوم به نتیجه مربوط است. ضمنا همه نتایج هم ارز نیستند. نتایجی که مدرک بیشتر دارند را باید بیشتر قبول داشت و نتایجی که مدرک کمتر دارند را باید کمتر قبول داشت

این است هدایت. نظر شخصی من است؟ واقعا فکر می کنید خدا در آن دنیا (حتی اگر 100% به حق باشید) به اعتقادات تقلیدی شما بها می دهد و کسی که شدیدا در تلاش برای فهم قرآن است را می اندازد جهنم؟ می توانم در این مورد با شما مناظره کنم

امّا عترت. شیعه هستم. عمرم را پای عترت گذاشتم. چقدر در احادیث غور کرده اید؟ جقدر از تاریخ امامت می دانید؟ آیا به قدری که دوستتان روی قرآن وقت گذاشته شما روی حدیث وقت گذاشتید؟ آیا خود عترت را درک کرده اید؟ دردشان را درک کرده اید؟ آیا یک بار سعی کرده اید یک دین من در آوردی با احادیث عترت بسازید ببینید با این مذهب شیعه ای که دارید همخوانی دارد یا نه؟

نقل قول:
فکر کنم قبلا هم این اتفاق توسط پیامبران قبلی افتاده باشد همین اتفاقی که قرار است بعد از ظهور امام زمان بیفتد را عرض میکنم (واحد شدن دین تمام مردم کره زمین )!!! (شما که تارخ دون هستی که دیگه باید بدونی) خوشبختانه خداوند قبلا تمام این اتفاقات را به وقوع پیوستونده که کسانی مثل شما نتوانند ادعا کنند مختص شیعیان است!!!! مثلا برای عمر طولانی امام زمان عیسی و خضر رو قرار داده..... و دیگر کسی نمیتواند ادعا کند غیر ممکن است
بنده هیچ چیز از تاریخ نمی دانم. امّا اگر برای حرف تان سندی بیاورید می توانیم بررسی کنیم.

armandaneshjoo;251830 نوشت:
اون چیزی که شما بهش میگید دین من در آوردی درست همونی بود که پیامبر آورد. پیامبر از مردم توقع داشت هر کدون یه دین شخصی یعنی یه فهم از پیامش برای خودشون بسازن. خیلی توقع تامل و اندیشه داشت. مردم هی قرآن می خوندن و یه درکی از دین میساختن و میرفتن با پیامبر چک میکردن بهشون میگفت اینجاش این ایرادو داری و راهنماییشون می کرد که فکرشون رشد کنه. هیچ وقت هم شرط بهشت رو اعتقادات نمی دونست. اعتقاداتو فقط وسیله ای برا ترویج اخلاق می دونست

چیزی که من میگویم من دراوردی درست همونی بود که پیامبر آورد؟؟؟؟؟ یعنی پیامبر گفت که اطاعت از علی و حسن و حسین و ... واجب نیست؟؟؟ (دراین باره با کارشناسان بحث کنید)

نقل قول:
چیزی که من میگویم من دراوردی درست همونی بود که پیامبر آورد؟؟؟؟؟ یعنی پیامبر گفت که اطاعت از علی و حسن و حسین و ... واجب نیست؟؟؟ (دراین باره با کارشناسان بحث کنید)
خیر. پیامبر گفت دین تحقیقی ست. بی دلیل و به تقلید حتی از خود پیامبر نباید قبول کرد. بلکه مسلمونا رو تشویق میکرد بیان شبهاتشونو مطرح کنن و باش مناظره کنن و نظرشونو بگن و جواب بشنون. حضرت علی هم همین کار رو می کرد. جقدر با اشعث ابن قیس بالای منبر مناظره کرد. چقدر سوال بهش جواب داد. مردمم باید با علمای دین همین کارو بکنن. یا عالمو با شبهه بمبارون کنن و وقتی همه چی براشون جا افتاد بپذیرن، یا این که نپذیرن.

هیچ بسته اعتقادی آماده ای در فروشگاه پیامبرا عرضه نمی شد.

armandaneshjoo;251837 نوشت:
هدایت شده بودن اوّل به روش تحقیق، دوم به مدارکی که در طول تحقیق پیدا می شود و سوم به نتیجه مربوط است. ضمنا همه نتایج هم ارز نیستند. نتایجی که مدرک بیشتر دارند را باید بیشتر قبول داشت و نتایجی که مدرک کمتر دارند را باید کمتر قبول داشت این است هدایت. نظر شخصی من است؟ واقعا فکر می کنید خدا در آن دنیا (حتی اگر 100% به حق باشید) به اعتقادات تقلیدی شما بها می دهد و کسی که شدیدا در تلاش برای فهم قرآن است را می اندازد جهنم؟ می توانم در این مورد با شما مناظره کنم امّا عترت. شیعه هستم. عمرم را پای عترت گذاشتم. چقدر در احادیث غور کرده اید؟ جقدر از تاریخ امامت می دانید؟ آیا به قدری که ایشان روی قرآن وقت گذاشته شما روی حدیث وقت گذاشتید؟ آیا خود عترت را درک کرده اید؟ دردشان را درک کرده اید؟ آیا یک بار سعی کرده اید یک دین من در آوردی با احادیث عترت بسازید ببینید با این مذهب شیعه ای که دارید همخوانی دارد یا نه؟

شما یکم به اطلاعاتت زیادی مینازی!!!! ببین دوست خوب یک مثال برات میزنم امیدوارم مطلب دستت بیاد!!!! شما وقتی مریض میشی برای اینکه درمان بشی میری مثلا 30سال دوره ی پزشکی رو میگذرونی و از صحت سخنان دکترها با خبر میشی ؟ و بعد که مطمئن شدی میری برای سردردت قرص استامینوفن میخری؟؟؟ یعنی تا خودت با چشم خودت بهت اثبات نشه که استامینوفن مفید است آیا به سخنان دکترها که عمرشان را در این کار گذاشتند اعتماد نمیکنی و آن را نمیخوری؟؟؟ یا اینکه به صورت تقلید وار و میمون وار به سخن دکتر گوش میدی و میخوری؟؟؟
ببینید حرف بنده این نیست که تحقیق و کنجکاوی کار بدی است! اتفاقا خیلی هم خوب است و اگر کسی بتواند اول راجب هرچیزی تحقیق کند بهتر است تا اینکه چشم بسته آن کار را انجام دهد!!!
حرف من این است که این امکان برای تمام قشر جامعه امکان پذیر نیست که بروند مانند شما کل تاریخ را بخوانند (یا کل دوره پزشکی را بگذرانند) بعد تصمیم بگیرند!!!! میتوان از تجربیات دیگران استفاده کرد!!! نمیتوان؟؟؟؟؟

armandaneshjoo;251837 نوشت:
واقعا فکر می کنید خدا در آن دنیا (حتی اگر 100% به حق باشید) به اعتقادات تقلیدی شما بها می دهد و کسی که شدیدا در تلاش برای فهم قرآن است را می اندازد جهنم؟ می توانم در این مورد با شما مناظره کنم

خداوند به اعتقادات درست بها میدهد!!!! حالا خواه آن اعتقاد درست از راه تقلید کسب شده باشد خواه از راه تحقیق!!!!! مناظره را شروع کن!

armandaneshjoo;251842 نوشت:
خیر. پیامبر گفت دین تحقیقی ست. بی دلیل و به تقلید حتی از خود پیامبر نباید قبول کرد. بلکه مسلمونا رو تشویق میکرد بیان شبهاتشونو مطرح کنن و باش مناظره کنن و نظرشونو بگن و جواب بشنون. حضرت علی هم همین کار رو می کرد. جقدر با اشعث ابن قیس بالای منبر مناظره کرد. چقدر سوال بهش جواب داد. مردمم باید با علمای دین همین کارو بکنن. یا عالمو با شبهه بمبارون کنن و وقتی همه چی براشون جا افتاد بپذیرن، یا این که نپذیرن. هیچ بسته اعتقادی آماده ای در فروشگاه پیامبرا عرضه نمی شد.

ما هم هیچ حرفی رو بی دلیل قبول نکردیم!!!!! شما بفرمایید کدام اعتقاد ما بی دلیل است؟

armandaneshjoo;251842 نوشت:
یا عالمو با شبهه بمبارون کنن و وقتی همه چی براشون جا افتاد بپذیرن، یا این که نپذیرن

شما هم اول برید دکتر ها رو با شبه بمباران کنید و بعد از اینکه علت مفید بودن سخنانشان را پی بردید از نسخه آنها استفاده کنید! نظرتان چیست؟

من دارم میرم ادامه بحثم رو در فردا ادامه میدم! ممنون

نقل قول:
شما هم اول برید دکتر ها رو با شبهه بمباران کنید و بعد از اینکه علت مفید بودن سخنانشان را پی بردید از نسخه آنها استفاده کنید! نظرتان چیست؟
باز من یه جواب طولانی نوشتم پست نشد.

1- دکتر حکم عملی میده. مثل مجتهد. هر دو تا رو باید تقلیدی قبول کرد.
2- هر دو تا زیر بنای تحقیقی دارن و می تونی سر در بیاری. اگه شک داری برو پیش دو تا دکتر یا مجتهد دیگه ببین اونا هم همین حکم یا نسخه رو میدن یا نه.
3- برا همین باید از مجتهد اعلم تقلید کرد و پیش دکتر متخصص رفت نه عمومی.
4- کشف حقیقت با درک قانون فرق داره. قانون حتی قانون دین قراردادیه. قرارداد بین خدا و بشر. حقیقت این جوری نیست. فقط با تحقیق به دست میاد. کار اون جایی خراب میشه که می خوایم میانبر بزنیم و تقلیدی یه چیزی قبول کنیم

نقل قول:
ما هم هیچ حرفی رو بی دلیل قبول نکردیم! شما بفرمایید کدام اعتقاد ما بی دلیل است؟
این سند نداره:
نقل قول:
خداوند به اعتقادات درست بها میدهد! حالا خواه آن اعتقاد درست از راه تقلید کسب شده باشد خواه از راه تحقیق!
موضوع قفل شده است