اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت

[="DarkGreen"]شهرستانی

أبی الفتح محمد بن عبدالکریم بن أبی بکر احمد شهرستانی (در گذشته ;ی سال548 هجری) در کتاب خود بنام «الملل و النحل» چاپ بیروت 1402 هجری جلد اول صفحه 57 میگوید:
«همانا عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه علیها السلام در روز بیعت زد که فاطمه علیها السلام جنین خود را از شکم انداخت».

براي ديدن اسكن مطلب به آدرس زير مراجعه كنيد:

http://www.13rajab.ir/uploads/extgallery/public-photo/medium/Picture12_5_55f96.gif

http://www.13rajab.ir/uploads/extgallery/public-photo/medium/Picture12_5_9bfde.jpg[/]

[="DarkOrchid"]اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت

یعقوبی

یعقوبی در تاریخ خود جلد دوم صفحه 137 چاپ بیروت تحت عنوان"ایّام ابی بکر" (دوران حکومتی ابوبکر) نقل میکند:
زمانی که ابوبکر مریض شد، یعنی در همان مرضی که مرد، عبدالرحمن بن عوف به عیادت او رفته و از او پرسید: ای خلیفهی پیامبرحالت چگونه است؟
ابوبکر گفت: همانا من بر هیچ چیز تأسف نمی خورم مگر بر سه چیز که انجام دادم و ای کاش انجام نداده بودم...اما آن سه چیز که انجام دادم و ای کاش انجام نداده بودم:
ای کاش قلاده ی خلافت را به گردن نینداخته بودم...
ای کاش خانه ی فاطمه را تفتیش نکرده و مورد هجوم آن عده قرار نداده بودم، اگر چه با من اعلان جنگ می کردند
براي ديدن اسكن مطلب به آدرس زير مراجعه كنيد:

http://www.13rajab.ir/uploads/extgallery/public-photo/medium/Picture04_5_d0f31.jpg[/]

[="DarkSlateBlue"]اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت

عبدالفتاح عبدالمقصود

عبدالفتاح عبدالمقصود از علمای و دانشمندان معاصر اهل سنت درکتاب :السقیفه و الخلافه چاپ قاهره ص14 می گوید:
عمربن الخطاب به منزل علی آمده درحالی که درمنزل طلحه و زبیر و عده ای از بزرگان مهاجرین جمع بودند و گفت : بخدا قسم یا برای بیعت (با ابوبکر) از خانه خاج می شوید و یا آنکه خانه را بر شما آتش می کشم؟
همچنین نقل شده که : ابو بکر ،عمر را با عده ای بسوی خانه علی فرستاد ، عمر با اصحابش با آتش بطرف خانه آنها حرکت کرده تا آنجا را به آتش بکشیند چرا که آنان از بیعت با ابابکر خود داری کرده بودند
دراین میان شخصی به عمر گفتآیا می دانی در این خانه فاطمه است؟
لکن عمر گفت: اگر چه فاطمه در خانه باشد .
براي ديدن اسكن مطلب به آدرس زير مراجعه كنيد:

http://www.13rajab.ir/uploads/extgallery/public-photo/medium/Picture10_5_fbf57.gif

http://www.13rajab.ir/uploads/extgallery/public-photo/medium/Picture10_5_8c49c.jpg[/]

[="DarkGreen"]اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت (۱)

ابن قتیبه

ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیبۀ دینوری (معروف به ابن قُتَیبَة) در گذشته ی سال 276 هجری، در کتاب خود بنام "الامامة والسیاسة"جلد اول صفحه ی 12، چاپ سوم، 2جلد در یک مجلّد، تحت عنوان"کیفَ کانَت بیعة علی أبی طالب کرَّمَ الله وجهه" (علی کرم الله وجهه چگونه بیعت کرد) با ذکر سند از عبدالله بن عبدالرحمن انصاری روایت کرده که گفت:
"همانا روزی ابوبکر از عده ای که از بیعت با او سرپیچی کرده و نزد علی علیه السلام جمع شده بودند، سراغ گرفت. پس عمر را به دنبال آنها -که در خانه ی علی جمع شده بودند- فرستاد، پس آنها از خارج شدنِ از خانه خودداری نمودند، در این هنگام عمر دستور داد که "هیزم حاضر کنید" و خطاب به اهل خانه گفت:
«قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست باید خارج شوید و الا خانه را با اهلش به آتش یکشم»
شخصی به عمر گفت: ای ابا حفض، آیا می دانی در این خانه فاطمه است؟!

عمر گفت: اگر چه فاطمه در خانه باشد

براي ديدن اسكن مطلب به آدرس زير مراجعه كنيد:

http://www.13rajab.ir/uploads/extgallery/public-photo/medium/Picture03_5_53001.jpg

http://www.13rajab.ir/uploads/extgallery/public-photo/medium/Picture03_5_68252.gif[/]

[="Blue"]اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت (۲)

عمررضاکحاله

عمر رضا کحاله از علمای معاصر اهل سنت، در کتاب خود بنام «اعلام النساء» چاپ پنجم بیروت سال 1404- قسمت حرف«فاء» فاطمة بنت محمد صلی الله علیه وآله با ذکر سند می­گوید:
تا آنکه ابو بکر از عده ای که از بیعت با او سر باز زده و تخلف کرده بودند و نزد علی بن ابی طالب علیه السلام جمع شده بودند- مانند عباس و زبیر و سعد بن عبادة- سراغ گرفت، و آنها در خانه ی فاطمه علیهاالسلام از بیعت با ابوبکر باز نشسته بودند. پس ابوبکر، عمر بن الخطاب را بسوی آنان فرستاد.
عمر روانه ی منزل فاطمه علیهاالسلام شده و فریاد کشید و آنان را به خارج از خانه جهت بیعت فراخواند. آنان از بیرون آمدن خودداری کردند، در این هنگام عمر هیزم طلبیده و گفت:
قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست یا از خانه خارج می شوید و یا آنکه خانه را با اهلش به آتش می کشم.
شخصی به عمر گفت: ای ابا حفض (کنیه ی عمر)، در این خانه فاطمه علیها السلام است!
عمر گفت: اگر چه فاطمه در این خانه باشد، آن را به آتش می کشم

براي ديدن اسكن مطلب به آدرس زير مراجعه كنيد:
http://www.13rajab.ir/uploads/extgallery/public-photo/medium/Picture09_5_d3ee6.gif

http://www.13rajab.ir/uploads/extgallery/public-photo/medium/Picture09_5_f45df.jpg[/]

[="DarkSlateBlue"] ابن قتیبه
ابن قتیبه درکتاب خود الامه السیاسه ج1 ص18 تحت عنوان گزارش سقیفه می نویسد :
(( ... سپس ابابکر دوسال وچند ماه حکومت کرد که مریض شده ودرهمان مریض شده ودر همان مرضی که مرد گفت :
همانا درد شدید برمن غلبه کرده است . . . ای کاش خانه علی را بحال خود وا می گذاشتم اگرچه بامن اعلان جنگ می کردند . . .)).

براي ديدن اسكن كتاب و متن كامل به آدرس زير مراجعه فرماييد

http://www.13rajab.ir/uploads/extgallery/public-photo/medium/Picture07_5_c7691.jpg

http://www.13rajab.ir/uploads/extgallery/public-photo/medium/Picture03_5_68252.gif[/]
منبع
منبع اصلی

عده‌اي از بيعت سرپيچي كرده بودند و در نزد علي در خانه فاطمه‌ جمع شده بودند. پس ابوبكر عمر را به دنبال آنها فرستاد. عمر گفت :
“اي دختر پيامبر، من كسي را بيشتر از پدرت دوست نداشتم و بعد از او كسي بيشتر از تو دوست ندارم. اما به خدا قسم اگر افرادي كه در خانه‌ات هستند بيرون نيايند، پس اين علاقه من مانع نخواهد شد كه خانه تو به آتش نكشم.”
- تاريخ طبري در وقايع سال 11 هجري
- الامه و السيامه، ابن قتيبه، ج 1، ابتداي كتاب و ص 20-19
- ازالة الخلفا، دهلوي هندي، ج 362/2
- عقدالفريد، ابن عبدربة المالك، ج 2 فصل سقيفه
“علي و عباس در خانه فاطمه نشسته بودند. ابوبكر به عمر گفت : برو آنها را بياور و اگر قبول نكردند با آنها به جنگ بپرداز. عمر آتش براي سوزاندن خانه فاطمه آورد. فاطمه نزديك در آمد و گفت : اي پسر خطّاب، آيا آمده‌ايد خانه ما را در حاليكه من و بچه‌هايم در آن هستيم بسوزانيد؟.” عمر جواب داد: “آري مگر آنكه آنها بيرون بيايند و با خليفه پيامبر بيعت كنند.
- عقدالفريد، ابن عبدربه 14 و 13/5، چاپ بيروت سال 1404 هـ ، و در چاپ مصر سال 1353 هـ ، 64/3

“چون مردم صداي فاطمه و گريه او را شنيدند گريان باز گشتند بگونه‌اي كه نزديك بود دلها پاره و جگرها سوراخ گردد. اما عمر و عده‌اي ديگر همراه او ماندند. علي را بيرون كشيده و مي‌دواندند. تا به نزد ابوبكر آوردند.”
]الامامه و السياسه، ابن قتيبه 13/1، اعلام النساء، عمررضا كحاله 115/4[

اين چه بيعتي است كه با جبر و سوزاندن خانه آن هم خانه دختر پيامبر گرفته مي‌شود. در حاليكه در صدر اسلام حتي با كافران نيز چنين رفتاري نشد!



حتي اگر افرادي نص حكم الهي در مورد تعيين جانشين پيامبر را قبول نكنند و به شورا و انتخاب تمسك جويند در آن صورت نيز انتخاب و تبعيت با اختيار و مشورت همه افراد صورت مي‌گيرد نه به اجبار و تهديد. و حديثي مشهور از پيامبر اسلام (ص) است كه فرمود : “بيعتي كه با زور گرفته شود اعتبار ندارد.”


اجازه دهيد ببينيم مورخين اهل سنت بقيه ماجرا را چگونه ذكر كرده‌اند:
“وقتي عمر به در خانه فاطمه آمد، گفت : به خدا من اين خانه را خواهم سوزاند مگر اينكه بيرون بياييد و بيعت كنيد.
- تاريخ طبري (عربي)، ج 1، ص 1120 1118
- تاريخ ابن اثير، 335/2
- الاستيعاب ابن عبدالبر، 975/3
- تاريخ خلفاء ابن قتيبه، 20/1
- الامامه و السياسه، ابن قتيبه، 19/1

«عمر به فاطمه (كه پشت در خانه‌اش بود) گفت : «مي‌دانم كه پيامبر خدا هيچ كس را بيشتر از تو دوست نداشت، اما اين امر مرا از تصميم خود باز نمي‌دارد. هر گاه اين افراد در خانه‌ات بمانند، من در روبرويت را به آتش خواهم كشيد».
- كنزالعمال، 140/13

“عمر به خانه علي و فاطمه رسيد و آنها را صدا زد اما آنها اعتنايي نكردند و از خانه خارج نشدند. عمر هيزم خواست و گفت : سوگند به خدايي كه جان عمر در دست اوست يا بيرون مي‌آييد و يا خانه را با اهلش به آتش مي‌كشم.
به عمر گفتند: يا اباحفض! فاطمه در اين خانه است، حتي اگر فاطمه داخل خانه باشد؟ عمر جواب داد. «باشد»
]اعلام النساء، كحاله 114/4، الرياض النضره محب طبري 341 و 167/1، تاريخ الخميس ديار بكري 178/1 و الامامه و السياسه ابن قتيبه 12/1[

مقاتل ابن عطيه در الامه و الخلافه ص 160 مي‌نويسد : “هنگامي كه ابوبكر از مردم با تهديد و شمشير وزير بيعت گرفت، عمر، قنفذ و جماعتي را به سوي خانه علي و فاطمه فرستاد و عمر بر خانه فاطمه هيزم جمع كرد و در خانه را آتش زد.”
مورخين اسامي تعدادي از افراد كه به خانه فاطمه الزهرا (س) هجوم آوردند را ذكر كرده‌اند. عمربن خطاب، خالدبن وليد، عبدالرحمن بن عوف، ثابت ابن عميس شماس، زيدن بن لبيد، سلمة بن سالمة بن وقش، زيدبن ثابت، اسيربن حضير.


در مورد حمله به خانة پاره تن پيامبر اسلام حضرت فاطمه الزاهرا (س) روايات متعددي در كتب اهل سنت وجود دارد كه به اختصار به چند مورد اشاره شد. علاقمندان مي‌توانند به كتاب احقاق الحق و نيز كتاب آتش به خانه وحي نوشته سيد محمد حسين سجاد و نيز بيت الاخران (غم خانه فاطمه الزهراء) تأليف شيخ عباس قمي، ترجمة سيد محمد رضا حسن‌زاده طباطبايي مراجعه نماييد.


احمد بن عبدالعزيز جوهري از علماي اهل سنت در كتابش «سقيفه» ابوواليد شحنه حنفي در كتابش «روضة المناظر في اخبار الا وايل و الا واخر»، ابن ابي الحديد در كتابش «شرح النهج» و ديگران نوشته‌اند كه :
“همه افراد داخل خانه بيرون آمدند مگر علي كه گفت : من قسم خورده‌ام كه در خانه بمانم تا قرآن را جمع‌آوري كنم. عمر قبول نكرد ولي اعتراض فاطمه باعث شد تا عمر برگردد. او برگشت و ابوبكر را تحريك كرد تا پيگير مسئله باشد و او قنفذ (غلام خود) را چندين بار دنبال علي فرستاد ولي جواب منفي شنيد. بالاخره عمر با جمعي از مردم به خانه فاطمه رفتند. تا فاطمه صداي آنها را شنيد، ناله كرد. «اي پدر، يا رسول الله، بعد از تو عمربن خطاب و ابوبكر بن ابي قحافه چگونه با ما رفتار مي‌كنند».
- عقدالفريد، ج 322/28 و 63/3
- تاريخ ابن شحنه، 164/7
- الامامه و السياسة، 13/1
- اعلام النساء، 1207/3
- شرح نهج‌البلاغه ابن ابي الحديد، 134/1 و 19/2
- اثبات الوصيه مسعودي ص 123

سقط كردن حضرت فاطمه (س)

مورخ اهل سنت ابوالحسن مسعودي (ف 346 هـ) در كتاب «اثبات الوصيه» ص 142 تحت عنوان «حكايت السقيفه» وقايع را با جزئيات توضيح مي‌دهد و مي‌نويسد :
“آنها علي را احاطه كردند و در خانه‌اش را به آتش كشيدند و او (علي) را كشان كشان بيرون بردند و سيده (بزرگ و سرور) زنان جهان (فاطمه الزهرا) را بين درب ديوار چنان فشار دادند كه محسن (بچه شش ماهه‌اي كه در شكم داشت) را سقط كرد.”
صلاح ‌الدين خليل صفدي ديگر دانشمند اهل سنت در «وافيات بالوافيات» «تحت حرف الف» مي‌نويسد ابن هاني بصري معروف به نظام گفت:
“پيامبر صراحتاً فرمودند كه بعد از او پيشوا علي است. پيامبر او را معيّن كرد و ولايت علي را به صحابه فهماند.” نظام ادامه مي‌دهد :
“در روز بيعت، عمر چنان به شكم فاطمه زد كه بچه‌اي (محسن) را كه در رحم داشت سقط كرد.”
- الوافي بالوافيات 17/6 (يعني ج 6، ص 17)
- الملل و النحل في المسائل النظاميه، شهرستاني (ف 548 هـ) چاپ ايران، ص 26، چاپ قاهره ص 57، چاپ بيروت 412 هـ ، 57/1

ذهبي واقعه سقط كردن حضرت فاطمه الزهرا (س) محسنش را توسط عمر، را چنين مي‌نويسد :
بدون شك عمر چنان لگدي به فاطمه زد كه محسن از او سقط شد.”
- لسان الميزان 268/1

لازم بذکر است که ذهبی خود عداوتی آشکار با شیعه داشته و با اینحال این موضوع را ذکر کرده است که خود شاهدی بر عدم رد این واقعه اسفناک است..

[="darkgreen"]دانلود تمامی تصاویر از فایل پیوست[/]