جمع بندی اگه دین اجازه میداد آیا ؟؟؟؟نظرتون چیه؟

تب‌های اولیه

78 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام
میدونم به نظر آقایون و شایدم حتی خانمها نظر من منطقی و معقول نباشه ولی خدا میدونه هر موقع اسم چند همسری یک مرد میاد به ذهنم دلم میخواد بمیرم و تیکه تیکه بشم تا همچین بلایی خدای نکرده یه موقع سرم نیاد
خب آقایون ما هم غیرت داریم چرا باور نمکینید؟! ما هم دلمون میخواد همسرمون فقط برای خودمون باشه. ای خدا چرا فکر میکنید از سر حسادت هست؟! باور کنین از نظر روحی و احساسی یک خانم شدیدا ضربه میخوره وقتی آقاش بره خدای نکرده ازدواج مجدد کنه.باور کنین اگه بعداز ازدواج مجدد آقایی، خانمش اگه زنده میمونه فقط به ظاهر زنده هست باور کنین از دورن کاملا مرده هست شاید الان شما بگید نه اینطور نیست خانمهایی هستند که شوهرشون با اینکه چند زن دارند ولی بازم به خوبی و خوشی زندگی میکنند حرف شما قبول. ولی من که الان مجردم خدا میدونه حتی فکر اینکه یه روزی همسرم بخواد ازدواح مجدد کنه لرزه به اندامم می افته.باور کنین یه دختری که تمام عمرش مقید بوده و تموم احساسات خودش رو برا همسر آینده اش نگه داشته و در دوران مجردیش سعی کرده فقط برا همسر آینده خودش باشه اونوقت خب این از بدیهییات هستش که دلش میخواد شوهرش هم فقط برا خودش باشه میدونم حرفای منو قبول ندارید ولی بخدا خیلی سخته .آقایون نمیتونند درک کنند احساس یک دختری که تمام عمرش خودش رو پاک نگه داشته تا در آینده با حالت پاک به معشوقی که خدا براش در نظر گرفته برسه و این طبیعی هست که همچین دختری میخواد شوهرش هم فقط و فقط برای خودش باشه و علاقه و احساس خالصانه و صادقانه و عاشقانه یک خانم رو نسبت به شوهرش و اینکه از فرط علاقه خانم میخواد شوهرش فقط برا خودش باشه همچنان که خودش برا شوهرش باید باشه از روی حسادت تلقی می کنند.

گرانبها;199295 نوشت:
سلام میدونم به نظر آقایون و شایدم حتی خانمها نظر من منطقی و معقول نباشه ولی خدا میدونه هر موقع اسم چند همسری یک مرد میاد به ذهنم دلم میخواد بمیرم و تیکه تیکه بشم تا همچین بلایی خدای نکرده یه موقع سرم نیاد

با سلام به نظر من حرف شما کاملا منطقیه. مخصوصا اینکه گفتید دختر یه عمر توی خونه صبر کرده تا یک نفر همدم پیدا کنه، واقعا سخته که ببینه شوهرش همدم چند نفر شده.

به نظر من چند همسری برای عرب ها یک چیز عادی بوده، چون اولا اون موقع ازدواج با زن های بیوه شایع بوده.
زن های عرب هم یه خورده توی این مسائل دیمی هستند، عشق و عاشقی کمتر توشون پیدا میشه، چون میدونن شوهراشون اهل ازدواج مجددند به خاطر همین سعی میکنن به مردا دل نبندن.

ثانیا به خاطر شرایط بد اقتصادی و اجتماعی اون موقع فقط زن ها دنبال یه نفر میگشتند که بی سرپرست نباشن. به ندرت بینشون یدونه لیلی مجنون پیدا میشده.
اما در زمان ما مردم دنبال کسی هستند که واقعا همدمشون باشه و عاشقانه زندگی کنند نه مثل دو تا کارمند که وظیفه دارن یه خانواده رو اداره کنند.

یک مسئله دیگر که باعث میشه زن ها از هوو بدشون بیاد مسائل مادیه. چون اگه هوو بیاد سهم زن و بچه هاش از ارث کم میشه.

به نظر من چند همسری خوبه اما برای مردان میانسال مجرد و زن های بیوه که هدفشون از زندگی مشترک اینه که تنها نباشن. ما باید حد اعتدال رو رعایت کنیم نه مثل مسیحی ها که ازدواج مجدد رو حرام میدونند نه مثل بعضی مسلمانو که برای خودشون افتخار میدونند.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

سرکار گرانبها از شما خواهش دارم دید خودتون رو نسبت به دو چیز اصلاح کنید :

1. نسبت به ترک گناه ها

2. نسبت به همسر

در مورد اول شما فرمودید:

گرانبها;199295 نوشت:
یه دختری که تمام عمرش مقید بوده و تموم احساسات خودش رو برا همسر آینده اش نگه داشته و در دوران مجردیش سعی کرده فقط برا همسر آینده خودش باشه اونوقت خب این از بدیهییات هستش که دلش میخواد شوهرش هم فقط برا خودش باشه

خب این دید دید اسلامی نیست شما باید فقط برای رضای خدا ترک گناه کنید نه برای همسر آینده تون جده بنده(سیده نساء) 3 یا 4 بار ازدواج کرده و ....
ترک گناه برای همسر آینده نیست بلکه فقط باید قصد رضای خدا باشه نهایتش برای امید به بهشت و بدترش برای ترس جهنم و ترکیب این سه هم بد نیست.

اما مسئله دوم شما فرمودید:

گرانبها;199295 نوشت:
آقایون نمیتونند درک کنند احساس یک دختری که تمام عمرش خودش رو پاک نگه داشته تا در آینده با حالت پاک به معشوقی که خدا براش در نظر گرفته برسه و این طبیعی هست که همچین دختری میخواد شوهرش هم فقط و فقط برای خودش باشه و علاقه و احساس خالصانه و صادقانه و عاشقانه یک خانم رو نسبت به شوهرش و اینکه از فرط علاقه خانم میخواد شوهرش فقط برا خودش باشه همچنان که خودش برا شوهرش باید باشه از روی حسادت تلقی می کنند.

این دید هم درست نیست اصلا نباید بین زن و مرد عشق و عاشقی به وجود بیاد(البته به معنای واقعیش) بلکه باید بینشون مودت و رحمت باشه.

بنده هم این ایراد رو شایعا دیدم ولی برای شما که اتفاقا فکر مذهبی هم دارید این ایراد برازنده نیست انشاء الله برطرف نمایید.

قصد ازدواج عشق و عاشقی نیست بلکه رفع نیازهاست.(یا نیاز خودتون یا مخاطبتون یا اجتماعتون)
(دیگه از بنده جوابی نمیبینید)
التماس دعا

مهدی عباس زاده;201174 نوشت:
سرکار گرانبها از شما خواهش دارم دید خودتون رو نسبت به دو چیز اصلاح کنید : 1. نسبت به ترک گناه ها 2. نسبت به همسر
مهدی عباس زاده;201174 نوشت:

سلام
وقت شما بخیر
شما از کجا به اطمینان رسیدید که ترک گناه در دوران تجرد بخاطر رضایت همسر آینده هست؟!
شما مگه در ذهن من حضور داشتید یا خبر از اعماق دلم داشتید که این چنین با اطمینان خاطر قضاوت نمودید؟!
لازم نمی بینم برای شما توضیح بدم اما بخاطر سوبرداشت میخوام خدمتتون بگم اگه از طرف من به دید خداوندی در دوران تجردی گناهی صورت نگرفته باشه هرگز به دلیل رضایت همسرآینده ام نبوده و نیست و نخواهد بود یه دختر اگه در دوران تجردی از نظر خداوند پاک بماند می تواند بدین دلیل باشه که چون خدا گفت نه اونم میگه نه0 و بعد رعایت حیا و عفت و نجابت و متانت و خیلی از چیزای دیگه که اصلا ربطی به رضایت همسر آینده نداره
من واقعا تعجب میکنم که شما به عمق حرفای من پی نبردید و به نکته ای اشاره فرمودید که اصلا این چنین نبوده به فرض مثال دختری که بخواد بخاطر همسر آینده اش مرتکب بی حیایی و رابطه های خلاف شرع نشه اصلا ازکجا معلوم که در تقدیر این دختر ازدواجی رقم خورده باشه؟! واقعا هنوز از نوع براشت شما در تعجبم

نقل نوشته اصلی توسط : گرانبها
یه دختری که تمام عمرش مقید بوده و تموم احساسات خودش رو برا همسر آینده اش نگه داشته و در دوران مجردیش سعی کرده فقط برا همسر آینده خودش باشه اونوقت خب این از بدیهییات هستش که دلش میخواد شوهرش هم فقط برا خودش باشه
نوشته اصلی توسط مهدی عباس زاده
(خب این دید دید اسلامی نیست شما باید فقط برای رضای خدا ترک گناه کنید نه برای همسر آینده تون جده بنده(سیده نساء) 3 یا 4 بار ازدواج کرده و .... ترک گناه برای همسر آینده نیست بلکه فقط باید قصد رضای خدا باشه نهایتش برای امید به بهشت و بدترش برای ترس جهنم و ترکیب این سه هم بد نیست. quote])

اینم در جواب فرمایشات شما:
دوست ندارم زیاد وارد این قضیه بشم اما چون شما واقعا اشتباه برداشت کردید مجبورم حرفای خودم رو باز کنم .
یه دختری که تمام عمرش مقید بوده و احساسات خودش رو برا همسرش نگه داشته یعنی اینکه بخاطر رضایت همسر آینده اش خودش پاک نگه داشته؟!
مقید بوده چون خدا گفته مقید باش
احساسات خودش رو برا همسرش نگه داشته یعنی اینکه: با اینکه یه دختر در اوج احساسات بوده اما به خاطر اطاعت از خدا و رعایت حجب و حیا خواست فقط احساسات خودش رو در خودش نگه داشته باشه تا در آینده به همسرش ابراز کنه نه به نامحرم
خب این چه ارتباطی یه این داره که این دختر خواسته بخاطر رضایت شوهرش پاک بمونه؟!شاید این دختر در مجردی از دنیا بره

خب این از بدیهییات هستش که دلش میخواد شوهرش هم فقط برا خودش باشه این جمله هم یعنی اینگه:من در این قسمت جواب شما رو با یه سوال از خودتون میدم به شرط اینکه منصفانه جواب بدین البته اصلا نیازی نیست که بخواین اینجا جواب منو بدین به وجدان خودتون جواب بدین
فرض کنید که شما مجرد هستید و در دوران تجردی در اوج احساسات و تمایلات نفسانی همش خودتون رو محفوظ نگه داشتید اونم بخاطر ترس از خدا بخاطر اطاعت از فرمان خدا بخاطر اینکه خدا گفت نه.
اونوقت شما که همش سعی کردی پاک بمونی انتظار نداری بعد ازدواج با همسر آینده همسرتون هم حداقل بعد ازدواج فقط نسبت به شما مقید بمونه؟ و فقط به شما ابراز علاقه کنه و فقط برای شما باشه
خب منم داشتم همینو می گفتم شما به این دید که من میگم زن و شوهر فقط باید برای هم باشند میگین این دید دید اسلامی نیست؟یعنی یه خانمی که واقعا تمام و کمال برای شوهرش چیزی کم نمیذاره و در زندگیشون هیچ مشکلی هم نیستش اون آقا از روی هوس بره دوباره زن بگیره؟! شما مطمئنی که نظر خدا هم همینگونه هست؟!اگه پیامبر و امامان ما چندین زن گرفتند مطمئنا هرگز از روی هوس نبوده من متاسفم که شما از حرفای من چیزی برداشت کردید که من خودم از نوع برداشت شما شوکه شدم

مهدی عباس زاده;201174 نوشت:
جده بنده(سیده نساء) 3 یا 4 بار ازدواج کرده

برادر خوبم این فرمایش شما چه ارتباطی به حرفای من داره؟! خب کی گفته وقتی خانمی همسرش از دنیا رفت نباید ازدواج بکنه؟ یا کی گفته آقایی که همسرش از دنیا رفت یا به هزار دلیلی که واقعا موجه باشه نباید دوباره ازدواج مجدد بکنه؟ من کجای حرفم اینطور گفتم که شما این بحث رو مطرح نمودید همچنان از نوع برداشت شما در تعجبم

مهدی عباس زاده;201174 نوشت:
این دید هم درست نیست اصلا نباید بین زن و مرد عشق و عاشقی به وجود بیاد(البته به معنای واقعیش) بلکه باید بینشون مودت و رحمت باشه.

خیلی با اطمینان حرفای ما رو نادرست می دونید. به نظر من مودت و رحمت بین زن و شوهر همون عشق و عاشقی هستش حضرت زهرا عاشق امیرالمومنین نبودند؟شما از کلمه عشق چه تفسیری دارید که اینچنین با قاطعیت می فرمایید بین زن و شوهر نباید عشق و عاشقی باشد هر کسی از عشق و عاشقی برداشت متفاوتی دارد شاید به نظر شما مودت و رحمت بین زن و شوهر عشق و عاشقی نباشد ولی به نظر من مودت و رحمت بین زن و شوهر عشق و عاشقی به معنای واقعی است. اینکه در کتاب مقدس قرآن آمده زن و شوهر مایه انس و آرامش هم هستند اینکه خداوند در قرآن فرموده زن و شوهر لباس هم هستند من تمام این آیات عظیم رو در رابطه با ارتباط زن و شوهر همان عشق و عاشقی بین زن و شهر میدونم خب این کجاش عیبه؟ این بد هستش که من همسری رو که خداوند برای اون خانم یا آقا حلال فرموده به عنوان معشوق تلقی میکنم؟ خب حتما شما انقدر با ایمان هستید که فقط عشق به خداوند رو در دلتون جای دادید و عاشق خداوند هستید ولی من مثل شما با ایمان نیستم و یک همسر با ایمان و مقید و خدا ترسی رو که خداوند در زندگیم قرار داده به عنوان فردی که بهش عشق میورزم میدونم شما میتونید هر چقدر که تمایل داشتید از حرفای بنده عیب بگیرید

مهدی عباس زاده;201174 نوشت:
قصد ازدواج عشق و عاشقی نیست بلکه رفع نیازهاست.(یا نیاز خودتون یا مخاطبتون یا اجتماعتون)

اینکه هدف از ازدواج رفع نیاز هاست خب مسلم هستش و نیازی به گفتن نیست و این از ابتدایی ترین اهداف ازدواج هستش به نظر شما ازدواج فقط و فقط برای رفع نیاز هاست؟! حالا شما رفع نیاز رو چیزی متفاوت از عشق می بینید؟ اگه آره این بستگی داره که منظور شما از رفع نیاز چی باشه و منظور من از رفع نیاز چه چیزایی باشه من منظور شما رو که نمیدونم و راجع به چیزی که نمیدونم قضاوت نمیکنم اما اگه من منظورم رو از رفع نیاز در ازدواج براتون توضیح بدم متوجه میشید که منظورم ارتباطی خیلی نزدیک به عشق و عاشقی بین زن و شوهر داره اینکه شخصی بخواد یه کسی به عنوان همسر توی زندگیش باشه که بهش محبت کنه و باعث آرامش اون و.... خیلی از چیزای دیگه که خودتون بهتر از من میدونید چون متاهل هستید و من هم لزومی نمی بینم که اینجا ذکر کنم خب به نظر بنده اینکه همسری نیازهای همسرش رو صادقانه و خالصانه و از روی علاقه یا به قول شما از روی مودت و رحمت برطرف میکنه و از همسرش از روی موت و رحمت در عرصه های مختلف زندگی حمایت میکنه اینا همون عشق و عاشقی هستش لفظ عشق و عاشقی به نظر من خیلی مقدس هستش و تعریف من از عشق و عاشقی بین زن و مرد بسیار مقدس و خداپسندانه تر از اون چیزی هستش که شما با اطمینان کامل من رو ایراد گرفتید ای کاش خوب منظورم رو متوجه می شدید خواهشا نگید که منظور من رو متوجه شدید اگه می شدید اینطور جواب نمی دادید

مهدی عباس زاده;201174 نوشت:
(دیگه از بنده جوابی نمیبینید)

ممنون از ایرادهایی که به ما گرفتید اما در جواب جمله بالای شما باید بگم من از شما جوابی نخواستم و نخواسته بودم که شما پیشاپیش به ما اینچنین گفتید بازم در تعجبم

سلام علیکم جمیعا و رحمه و برکاته ...
ما هم نظری در این باب ارایه دهیم و الفرار :

من فکر میکنم یه مرد میتونه به 4 تا زن بگه عاشقتم و میمیرم برات و واقعا هم داره به همشون راست میگه و ته دلش عاشق هر چهارتاشون هست . ولی یه زن اگر با بیشتر از یک مرد باشه نمیتونه ادعا کنه که عاشقش همشون هست . و این خانوم فقط عاشق یکی از این مردها هست وداره به بقیه دروغ میگه .

من خودم شدیدا مخالف چند همسری هستم . چون اعتقادم بر اینه که یه زندگی بر اساس عشق و فداکاری باید تشکیل بشه نه وظیفه .
( تخیل ) خانواده ای تک همسری را تصور کنید که در آن زن هر دو چشمش را از دست بدهد و ایشان با مردی فداکار نیز ازدواج کرده باشد مرد خانواده به راحتی یکی از چشمانش را به زنش تقدیم میکند و هر کدام از این دو با یک چشم به زندگی ادامه میدهند . اما این عمل در یک خانواده چند همسری امکان پذیر نیست . در خانواده چند همسری وظیفه و حق وجود دارد ولی در خانواده تک همسری عشق و از خود گذشتگی .

خانوم گرانبها : حرف هاتون رو خوندم . دنیای قشنگی دارید . ولی میخوام بهتون بگم اینا تخیولتونه . شما تو تخیلتون میبینید که خودتون رو چقدر خانوم و پاک نگاه داشته اید ( و واقعا هم بر این اعتقاد هستم که این گونه هست ) و فکر میکنید همسری ایده آل پیدا میکنید که او عاشق شما میشود و تا آخر عمر کنار هم میشینید و پسته میخورید . اینا تخیل هستند . دنیای واقعیت چیز دیگه ای هست . خیلی خیلی حواستون به شریک زندگیتون باشه . اینی که جناب عباس زاده این حرف ها رو میزنن من کاملا درک میکنم که مردی که فقط بتواند وظایف خودش را انجام دهد شاه کار کرده است و واقعا شاه کار کرده است .

مردی را در نظر بگیرید که صبح باید راس ساعت 5 صبح بیدار شود . برود سر کار . تا ساعت 5 بعد از ظهر کار کند . ساعت 7 شب میرسد خونه . خسته و کوفته . همسر مهربانش از او توقع عشق دارد ولی ایشان با هزار نفر سرو کله زده است . ادای انسان های مهربان را در میاورد ولی از طرفی هواسش به اجاره خونه آخر ماه هست . مشکلات مالی رو در درون خودش نگه میدارد تا همسرش ناراحت نشود . زن خونه با خودش میگه این چه شوهری هست ساعت 9 شب میاد خونه اونم خسته و کوفته . ساعت 10 شبم میخوابه . مرد خونه هم میگه نزار مشکلات رو بگم بزار اون شاد باشه و ...

اون چیزی که تو ذهنت هست بهش نمیرسی . حتی اگر اون شخص پسر پادشاه باشه ...

بشرطبعا می ‏خواهد توالد و تناسل كند و می ‏خواهد رابطه‏ اش با نسل آینده و نسل‏ گذشته مشخص و اطمینان بخش باشد . می ‏خواهد بداند پدر كدام فرزند است و فرزند كدام پدر است

محسن ایلخانی;201233 نوشت:
ولی میخوام بهتون بگم اینا تخیولتونه . شما تو تخیلتون میبینید که خودتون رو چقدر خانوم و پاک نگاه داشته اید ( و واقعا هم بر این اعتقاد هستم که این گونه هست ) و فکر میکنید همسری ایده آل پیدا میکنید که او عاشق شما میشود و تا آخر عمر کنار هم میشینید و پسته میخورید . اینا تخیل هستند .

سلام برادر بزرگوارم
من کی گفتم خودم رو پاک نگه داشتم؟! خواهشا با دقت حرفای بنده رو بخونید بحث بر سر شخص نیست بحث بر روی دختری هست که خودش رو پاک نگه داشته گفتم یه دختری که خودش رو پاک نگه داشته.و بعد راجع به خودم این چنین گفتم اگه از طرف من به دید خداوندی در دوران تجرد گناهی
صورت نگرفته باشه در آوردن لفظ دید خداوندی نکته های بسیاری وجود داره بازم من باید بازش کنم؟!منظورم این بوده شاید من به نظر خودم پاک باشم اما شاید از نگاه خداوند این چنین نباشه.

برادر بزرگوارم بنده فکر نمیکنم که همسری ایده آل پیدا میکنم بلکه بنده توکلم به خدا و توسلم به ائمه اطهار هست که آنها همسری پاک و مقید و خداترس برایم رقم می زنند این توکل رو شما تخیل نامگذاری می کنید؟! و در ضمن در این باره فکر نمکنم بلکه یقین دارم کسی که فقط امیدش به خدا باشه خداوند خودش به بهترین وجه که صلاح بدونه اونو بی جواب نمیذاره و بهترین ها رو براش در نظرخواهد گرفت نهایتش این هستش خداوند بنا بر حکمتهایی که خودش میدونه منو در ظاهر بی جواب بذاره و در این حالت هم راضی هستیم به رضای خداوندی. و از او در این باره برا داشتن صبر و پاکی کمک می گیریم.

اما باید خدمتتون بگم این دو جمله شما که در خطاب به ما فرمودید واقعا درست نبوده لطفا خودتون قضاوت کنید:
1-شما در تخیلتون فکر می کنید که چقدر خانوم پاک هستید
2-با شوهرتون می نشینید پسته میخورید

یه طوری حرف میزنید که انگار من بچه کوچولو هستم! و انگار نمیدونم مشکلات زندگی چیه؟و انگار نمیدونم الان آقایون با چه زحمتی پول در میارند؟ و انگار نمیدونم مردا از صبح تا شب میرند سرکار و بعدش هم خسته و کوفته هستند؟انگار خودم توی خونه داداش و پدر نداشتم و طوری میفرمایید که من در تخیلات هستم که انگار من عشق و عاشقی بین زن و شوهر رو براتون بند به بندتوضیح دادم یعنی چی؟! و فقط زندگی آینده رو در عشق ورزی های ظاهر میخوام خلاصه کنم!نه برادرم شما هم منظور من رو از عشق و عاشقی بین زن و شوهر متوجه نشدی. منظور من از وجود عشق یا به قول برادرمون مهدی عباس زاده مودت و رحمت بین زن و مرد همون انتظارات و رفتارهای سفارش شده از سوی خداوند و پیامبر و ائمه اطهار در روابط بین زن و مرد می باشد فکر کنم حالا منظور منو به خوبی متوجه شده باشید خب الان در این زمونه غیر از پسران مقید و خداترس و با ایمان کسی نمیتونه اون دستورات سفارش شده از ناحیه ائمه اطهار رو اجرا کنه و من اون دستورات رو مطالعه کردم و باز هم تکرار و تاکید میکنم بنده اجرا کردن اون دستورات رو به طور کمال و تمام چیزی جر عشق نمی بینم و البته اجرا نمودن دستوارت سفارش شده از ناحیه پیامبر و امامان در روابط بین زن و شوهر مستلزم ایمانی قوی می باشد چرا؟چون کسی که میخواد دستوارت سفارش شده از ناحیه بزرگان رو در مرحله عمل نشون بده باید خودیت و خودخواهی خودش رو برای رضای خداوند در ارتباط با همسرش از بین ببرد و مغرور بودنش رو بعد ازدواج به کنار بذاره که اجرا کردن اون کار هر کسی نیست ولی حتی اگه چند تا از اون دستوارت خیلی ساده از ناحیه بزرگان دین در روابط بین زن و شوهر اجرا بشه انقدر آمار طلاق ما بالا نمی رفت شما این دیدگاه من رو که میگم زن و شوهر باید روابشون خداپسندانه(که به نظر من همون عشق و عاشقی هست) باشه تخیل می دونید؟!

سلام .
نمیدونم چی بگم . همچین زبون منو قفل کردید که چیزی جز تایید حرفاتون نمیتونم بزنم .
موفق باشید .

واقعا جالبه اگه از تمام زنان جهان بپرسید که به هوو داشتن علاقه دارند یا نه ؟؟ همشون به قاطعیت خواهند گفت نه اما این حس انحصار طلبی که خانم های تمام دنیا دارند فطری نیست و توهمه!!!!! اما حس انحصار طلبی اقایون فطری و اسمش غیرت و خیلی خوبه و.....

من هیچ کدوم از دلایلی که برای درست بودن چند همسری اقایون و تک همسری بودن خانم ها اوردند قبول ندارم بابا شاید یه خانمی دوس داشته باشه چه طور یه حکم می دهید واسه تمام زن های عالم؟؟!!!

البته بحث در این موارد بی فایده است اونی که بخواد دوتا دوتا بگیره میگیره اونی هم که بخواد به قول شما روسپیگری بکنه می کنه !!!

ستوده تنها;236932 نوشت:
واقعا جالبه اگه از تمام زنان جهان بپرسید که به هوو داشتن علاقه دارند یا نه ؟؟ همشون به قاطعیت خواهند گفت نه

نه عزیزم من از چند زن در دنیا پرسیدم که تازه خوشحال هم میشدن که شوهرشون یه زندیگه بگیره و حتی براش خواستگاری هم میرفتن.
باور کن

nakisa;236956 نوشت:
نه عزیزم من از چند زن در دنیا پرسیدم که تازه خوشحال هم میشدن که شوهرشون یه زندیگه بگیره و حتی براش خواستگاری هم میرفتن.
باور کن

سلام
من باور می کنم که زنانی برای مردانشان خواستگاری رفته اند ولی باور نمی کنم بعد از خواستگاری و تشکیل زندگی از خواستگاری که نموده اند خشنود باشند! حسادت نسبت به هوو در همه زنها وجود دارد منتها شدت آن فرق می کند. عوامل فرهنگی و ایمانی در این شدت و ضعف مؤثر است.
حتی پیامبر هم که به علل سیاسی مجبور به تعدد زوجات شدند، باز بین همسران ایشان حسادت بود بخصوص عایشه این حسادت را بروز می داد. موراد مختلفش در تاریخ ثبت است.
حتی وقتی ام سلمه از پیامبر سؤال می کند: «اگر مرد بهشتی دو تا از همسرانش وارد بهشت شوند کدام یک با او هستند؟» خود نشان از حسادت دارد که پیامبر پاسخ می دهد: «همسری که دارای اخلاق بهتری باشد.»

کلا جند همسری تنها در موارد ضرورت و ناچاری کاری پسندیده است.

sar1343;243451 نوشت:
این پاسخ حکایت از این می کند که در بهشت هم تک همسری وجود دارد.

با سلام

از برخی روایات استفاده می شود که تعدد زوجات در بهشت وجود دارد.

راوي به امام صادق(ع)عرض مي كند:مردم مي گويند اكثر اهل جهنم در روز قيامت زنانند. حضرت فرمودند:«اين چطور ممكن است در حالي كه در آخرت به هر مؤمني چندين زن دنيايي مي دهند» (من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 468)

في تفسير عليّ بن إبراهيم: حدّثني أبي، عن محمّد بن أبي

عمير، عن أبي بصير، عن أبي عبد اللَّه- عليه السّلام- أنّه قال:

المؤمن يزوّج ثمانمائة عذراء و ألف ثيّب و زوجتين من الحور العين.


از برخی آیات هم می توان این استنباط را کرد.مثلا آیه
(وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُس‏)" در بهشت آنچه دل مى‏خواهد موجود است"

☀ستوده ☀;236932 نوشت:
اگه از تمام زنان جهان بپرسید که به هوو داشتن علاقه دارند یا نه ؟؟ همشون به قاطعیت خواهند گفت نه اما این حس انحصار طلبی که خانم های تمام دنیا دارند فطری نیست و توهمه!!!!! اما حس انحصار طلبی اقایون فطری و اسمش غیرت و خیلی خوبه و.....

در اینکه مخالفت با ازدواج مجدد مرد در زن ناشی از حسی فطری در زن است یا اینکه حسی قراردادی ومنوط به شرایط اجتماعی است,همچنان جای بحث دارد. ظاهرا هنوز هم در برخی اقوام تعدد زوجات میان زنان به گونه ای پذیرفته شده است و آنان با همسرشان کنار میایند ولی این امر عمومیت ندارد و الزاما بدان معنا نیست که میل به تملک قلب مرد در زن و غیرت ورزیدن زن فطری و ذاتی نبوده وتنها تابع یکسری آموزه های اجتماعی و قراردادی باشد. (این گونه که دربرخی مباحث القاء میشود).
در برخی از کشورهای اروپایی نیز رسمی پذیرفته شده وجود دارد که طی آن زن و شوهر آزادند تا یک هفته را با هر کسی که به او علاقمند شده اند بگذرانند و سپس به سر زندگی خود برگردند, ظاهرا این رسم را برای جلوگیری از طلاق گذاشته اند که بدین وسیله از بی سر و سامان شدن فرزندان جلوگیری شود ،ایا میتوانیم از این رسم که سالهاست اجرا میشود چنین استنباط کنیم که پس غیرت هم در مردان فطری نیست و تابع قرارداد هاست؟


علامه استاد مطهری نیز تمایل ذاتی و طبیعی مرد را برتملک فیزیک زن بیان میدارد و در برابر آن, میل طبیعی و ذاتی زن را در تملک قلب مرد میداند. حال سئوال اینجاست که با قبول این نکته آیا میشود پذیرفت که در اسلام برای تمایل طبیعی مرد چنین تمهیداتی از جمله امکان ازدواج مجدد و متعه در نظر گرفته شده اما برای تمایل زن به بهره مندی از قلب و توجه انحصاری همسرش تقریبا هیچی در نظر گرفته نشده باشد و زن ناچارباشد تا در صورت بی وفایی همسرش تمایل طبیعی خود را سرکوب کند و خود را نادیده بگیرد و یا در صورت اعتراض , دینش او را متهم به کوتاهی وحسادت و خود خواهی کند؟
نکته دیگر اینکه میل به تک همسری و وفاداری به شوهر در زنان در عین فطری بودن تا حد زیادی نیز ناشی از آموزه های دینی، عرفی و اخلاقی هر جامعه ایست. نگرش دین و جامعه نسبت به زن در مسئله خیانت سختگیرانه تر است و همین امر
برای زنیکه در اثر انحراف از عرف جامعه متمایل به روابط متعدد است تا حد زیادی به احساس گناه و اضطراب و مشکلات روحی منجر میشود و اگر چنین آموزه ها و سختگیریهایی نبود و چنین آزادی برای زنان نیز مهیا بود مسلما زن نیز از اینکه در آن واحد محبوب چند مرد قرارگیرد بدش نمیامد و احساس گناه هم نداشت!

امید به ظهور;243494 نوشت:
زن نیز از اینکه در آن واحد محبوب چند مرد قرارگیرد بدش نمیامد و احساس گناه هم نداشت!

الان خیلی خانم ها هستند که دوست دارند محبوب مردان بی شمار باشند ایا اینکاد بر خلاف فطرشون هست خوب دوست داره همه ادم ها یکجور نیستند

☀ستوده ☀;244095 نوشت:
الان خیلی خانم ها هستند که دوست دارند محبوب مردان بی شمار باشند ایا اینکاد بر خلاف فطرشون هست خوب دوست داره همه ادم ها یکجور نیستند

با سلام
من میان میل طبیعی و میل فطری قایل به تفاوتم ، همه انسانها اعم از زن و مرد ، کم و بیش در سن جوانی خواهان محبوبیت در میان جنس مخالف هستند و این یک حس طبیعیست که با آموزه ها و باورهای دینی و بسته به تاثیر پذیری فرد ممکن است تعدیل شود یا همچنان قوی باقی بماند.

safir sabz;174020 نوشت:
سلام
بااجازه یک سوال از آقایون محترم دارم ترجیحا آقایون
اگر به نظر دین مبین اسلام اشکالی نداشت خانم ها چند همسر به طور همزمان داشته باشن شما آقایون میپذیرفتید؟
اگه آره !چرا؟ اگه نه، بازم چرا؟
( دلیل نیارن حالاکه اجازه نداده):gig:

وقتی خداوند متعال اجازه جند همسری به زن می دهد چون او عقل کل است وکارهای او از روی حکمت وشعور ودرایت است ...............حتما مرد مؤمن رضایت میدهد
در ضمن خود زن ذاتا تک همسری وتک مردی را قبول دارد وبس
می خواهد همسرش فقط مال خودش باشد وبس وبه قول زن دلم من فقط برای یک نفر جا دارد وبس
چند همسری برای مرد شرایط خاص خودش را دارد وهمین طور نیست که از روی هوس وشهوترانی محض باشد

در وجود ذاتی وتمایل درونی یک زن طبیعی ونرمال ودر شرایط متعادل جامعه ..............تک

مردی وتک همسری در او به ودیعه گنجانیده شده است

کهیعص;174039 نوشت:
با سلام.
دین خدا همین جوری نیست که اجازه داد یا اجازه نداد بیاریم توش. همه چی حکمت و فلسفه داره.
وقتی دین خدا چیزی رو اجازه داد، صلاح تو انجامشه. پس هرکی گفت که نباید انجام بشه، غلط میکنه
اگه اجازه نداد، هم هرکی انجام بده غلط میکنه.
دل بخواهی نیست که.
حالا اگه اجازه میداد زنها چند بار ازدواج کنند، خوب این میشد حق زن.
بره چند تا که دین اجازه داده بگیره. به من چه. - البته در این حالت مفهومی بنام غیرت از بین میرفت.

من به شخصه این قسمت از دین خدا رو قبول ندارم و پاش بیفته اصلا کل دین رو قبول ندارم همانطور که سنی ها هم صیغه رو قبول ندارند اصلا این بهشت و جهنمی که با این کارهایتان درست کردید وجود ندارد و فقط فکر دفع شهوت و سودجویی به وسیله ابزاری به نام دین هستید

نظر شخصی من اینه: اگه دین اجازه میداد هم من این کار رو نمی کردم. نمی دونم چرا ولی حتی فکرشم نمی تونم بکنم که همسر دیگه ای داشته باشم!
البته جای تعجب داره اگه بفهمم همسرم زن دیگه ای اختیار کرده و یا از زن دیگه ای صحبت میکنه بازم ناراحت نمی شم.
حتی گاهی همسرم از دیگر خانم ها که بهش مراجعه کردن صحبت می کنه و باهام مشورت میکنه!
به نظرم اگه همسر آدم عاقل باشه برای کارش دلیل داره بعدش هم عدالت رو رعایت می کنه!
البته اگه بگومگوی سایر خانم ها بذاره:Cheshmak:
والبته یه نکته ای که هست غیرت برای زن خوب نیست طبق روایات متعدد
والبته از حق نگذریم شوهرم هم بهم اعتماد داره به حدی که کم تر شوهری این قدر به همسرش اعتماد داره:Mohabbat:

hadihama1360;250465 نوشت:
من به شخصه این قسمت از دین خدا رو قبول ندارم و پاش بیفته اصلا کل دین رو قبول ندارم همانطور که سنی ها هم صیغه رو قبول ندارند اصلا این بهشت و جهنمی که با این کارهایتان درست کردید وجود ندارد و فقط فکر دفع شهوت و سودجویی به وسیله ابزاری به نام دین هستید

[=b nazanin]از قسمت آخر سخنتان معلوم می شود که نگران هستید که استفاده ابزاری از دین بشود!
[=b nazanin]البته نگرانی بجایی است! خب ببینیم استفاده ابزاری یعنی چه؟
[=b nazanin]اگر منظور این است که با کلاه شرعی فرد بدنبال هوس بازی های خود باشد این همان استفاده ابزاری است که شما می گویید. استفاده ابزاری از قانون یک کشور هم اتفاق می افتد. اصلا استفاده نادرست از هر چه اطرافمان وجود دارد ممکن است اتفاق بیافتد.
[=b nazanin]ولی آیا اگر کسانی استفاده ابزاری از چیزی کردند، باید خود آن چیز محکوم شود، یا کسی که این چنین استفاده ای نموده است باید محکوم گردد.
[=b nazanin]بسیاری از تحویز های اسلام برای شرائط خاص در نظر گرفته شده است که اصلا در شرائط عادی مورد توصیه نیست. اصلا بین «تجویر» و «توصیه» تفاوت است.
[=b nazanin]ابتداء باید از طریق قرآن و احادیث صحیح مشخص شود چه جیزی از دین است و چه جیزی از دین نیست و بعد مشخص شود، آیا این که جزء دین است، حلیتش و یا حرمتش و یا وجوبش دارای چه شرائطی است.
[=b nazanin]خب بعد از این تشخیص ها که در حوزه کاری کارشناسان دین است، دیگری جایی باقی نمیم اند که کسی بگوید من قبول ندارم!
[=b nazanin]اگر کسی قبول نکرد یقینا او باید برود در انجمن اعتقادات و شبهه ها اتقادی خود را آنجا سامان دهد و بعد بیاید در فروع دین مسائلش را مطرح کند!
[=b nazanin]هر بحثی کارشناسی خودش را می طلبد. مخالفت غیر کارشناسانه با مباحث کارشناسی نشان فرهیختگی نیست!
[=B Nazanin]

[=B Nazanin]در این تاپیک از شما استفاده خواهیم کرد:
[=B Nazanin]تجربه [=B Nazanin]تهذیب

اصلا یکی از دلایلی که خیلی از مردم از اسلام تنفر دارند همین بحث چند همسری هست

پرسش
اگر از نظر دین اسلام اشکالی نداشت خانم ها چند همسر به طور همزمان داشته باشند آیا آقایان می پذیرفتند؟


پاسخ

اسلام برنامه ای جامع از جانب خداوند است که متناسب با خصوصیات انسان ترسیم شده است، به عبارتی کاتالوگ و دفترچه راهنمای زندگی بشر در این دنیاست؛ بنابراین به هر چه امر کرده چون واقعا برای بشر مصلحت داشته است، و از هر چه نهی کرده چون واقعا برای بشر ضرر داشته است.
اینطور نیست که اسلام بدون نگاه به طبیعت انسان ها و مصلحت ها و مفسده هایشان فقط یک سری امر و نهی کرده باشد تا ببیند چه کسی از خداوند اطاعت می کند و چه کسی اطاعت نمی کند! بلکه واقعا این تعالیم مطابق با طبیعت و فطرت بشر بوده و یگانه راه رسیدن به سعادت است.

با این مقدمه روشن میشود که تا زمانی که طبیعت زن و مرد همان طبیعتی باشد که الان در دنیا دارا هستند محال است خداوند به جواز چند همسری برای زن حکم دهد چون چنین جوازی هم با طبیعت زن مخالف است و هم با طبیعت مرد که خود خالق آنها را اینگونه خلق کرده است؛ پس معنا ندارد حکم شرعی بر خلاف اقتضای آنچه که آفریده بدهد!
برای توضیح بیشتر باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

طبیعت زن و مرد چه به لحاظ جسمی و چه به لحاظ روانی با یکدیگر تفاوت دارد؛ عدم تحمل رقیب برای همسر در نگاه مردان مسئله ای است که برخواسته از طبیعت مرد است که ما نمونه آن را در طبیعت هم مشاهده می کنیم، اما این روحیه در زنان برگرفته از عواطف و احساسات بوده و از خصوصیات و اوصاف ذاتی ایشان نیست، بلکه عارضی است(1) به همین خاطر در همه زنان دیده نمیشود، بلکه در برخی مناطق این مسئله کاملا پذیرفته شده است؛ اما از آن طرف نگاه ناموسی به زن نگاهی است که در تمام دنیا وجود داشته و دارد.

علاوه بر اینکه نیازهای جنسی و عاطفی در جنس مذکر و مونث متفاوت است، نیازهای جنسی در مردان مقدم بر نیازهای عاطفی آنهاست، و در زنان بالعکس است، یعنی نیازهای عاطفی آنها بر جنسیتشان مقدم است، به همین خاطر اسلام هر کجا که می­خواهد به زنان در مورد شوهرانشان سفارش کند عمدتا سفارش­هایش مربوط به رعایت نیازهای جنسی مرد است، و هر کجا که می­خواهد به مردان در خصوص زن­هایشان سفارش کند، سفارش­ها و توصیه­هایش عمدتا ناظر به نیازهای عاطفی زن است.
بنابراین نگاه زن به شوهرش نگاه به عنوان تکیه گاه عاطفی در زندگی است که تعدد بردار نیست، اما مرد چنین نگاهی به همسرش به عنوان تکیه گاه ندارد، بلکه نگاهش به گونه ای است که قرار است همسرش به او تکیه کند.

و همچنین طبق آنچه که گذشت زن (بر خلاف مرد) از کسی لذت می برد که نسبت به او محبت و عاطفه داشته باشد، اما مرد اینگونه نیست و برای ارضاء غریزه اش نیاز به محبت و عاطفه ندارد، و اصلا ممکن است این مسئله بعد از ارضاء شدن جنسی حاصل شود. بنابراین فضای رفع نیاز مردان بسیار بازتر و مهیّاتر از زنان است، یعنی حتی اگر زنان کمتر از مردان باشند بالاخره موردی را برای ازدواج موقت و رفع نیاز جنسی پیدا میکنند، چون او برای رفع نیاز جنسی اش به دلبستگی و تکیه گاه نیاز ندارد، برخلاف زن که نیاز عاطفی اش را باید اول ارضاء کند، نیاز به تکیه گاه دارد، نیازبه پشتیبان امنیتی و اقتصادی دارد، او نمی تواند از طریق ازدواج موقت و مانند آن نیازش را برطرف کند، نیاز به همسر دائم دارد، با این اوصاف ضرورت تعدد زوجات برای مرد روشن میشود تا زنی بدون سرپرست باقی نماند.

علاوه بر اینکه مردا ذاتا از تعدد ابایی ندارند بر خلاف زن که خودش از تعدد همسر ابا دارد؛ یعنی زن اگر همسرش مورد رضایتش باشد خودش به دنبال تعدد نیست، اگر زنی خیانت می­کند از باب تنوع طلبی نیست، بلکه به این خاطر است که همسرش مورد رضایت او نیست، یا به نیازهای عاطفی او توجه نمی­کند.
شما اگر از 100 مرد که از همسرانشان راضی هستند بپرسید که کدامیک طالب تعدد همسر هستند (اگر این قبح اجتماعی را نادیده بگیریم) عمدتا موافق خواهند بود، اما اگر از 100 زن که از همسرشان راضی هستند بپرسید کدامیک طالب تعدد همسر هستند پاسخ قریب به اتفاق آنها منفی خواهد بود.
با این اوصاف روشن می­شود مسئله تعدد زوجات برای مرد نه با روحیات ذاتی زن تعارض دارد، نه با روحیات ذاتی مرد، برخلاف تعدد همسر برای زن که هم با روحیات خودش تعارض دارد، و هم با روحیات ذاتی مرد.(2)

نکته دوم
:
اصل در اسلام هم بر تک همسری است(3) و حتی برخی از فقها به استحباب تک همسری نظر داده اند(4) بنابراین حکم به جواز تعدد زوجات از باب یک ضرورت اجتماعی است، و بر خلاف آنچه که عموما در جامعه گمان می­شود ضرورت این حکم فقط برای مرد نیست، بلکه آنچه که بیشتر مایه ضرورت چنین حکمی میشود سامان دادن وضعیت زنان در جامعه است.

ممکن است زنان ابتدا زیر بار پذیرش تعدد زوجات نرفته و در مقابل آن موضع بگیرند، اما قطعا چنین موضع گیری از باب رعایت مصالح شخصیه است، به همین خاطر اگر به جای مصالح شخصی، مصلحت عمومی مدّ نظر قرار بگیرد، و به وضعیت تمام زنان توجه شود این حکم منطقی جلوه خواهد کرد.
زن بسیار آسیب پذیرتر از مرد است، چه از نظر روحی و روانی، چه از نظر اقتصادی، چه از نظر امنیتی، چه از نظر اجتماعی، و مانند آن باید به او توجه ویژه شود. زنی که در اغاز جوانی همسرش را از دست داده، نه پناه اقتصادی دارد، نه پناه امنیتی دارد، و نه امید به ازدواج باید چه کند؟

نکته سوم:

نکته دیگر اینکه تعدد همسر برای زن مفاسد متعددی دارد که این مفاسد در تعدد همسر برای مرد وجود ندارد:

1. اختلاط انساب
در تعدد همسر برای مرد، پدر و مادر بچه ها مشخص است، اما در فرض تعدد شوهر برای یک زن حتی اگر قطعیت آزمایش­های dna امروزی را بپذیریم، حداقل برای بیش از هزار سال وضعیت پدر فرزندان مشخص نمی بود. و همچنین با پذیرش چنین مسئله­ای برای تعیین فرزند و ارث و مانند آن همواره فهم این مسئله برای خانواده­ها در گرو آزمایشات dnaخواهد بود!

2. کمرنگ شدن پیوندهای عاطفی و تربیتی
پیوند عاطفی مادر با کودک روشن و چه در خانواده یک مادر باشد و چه چند مادر این پیوند عاطفی هر فرزند با مادرش پابرجاست، اما در یک خانواده فرضی که زن چند شوهر دارد پیوند عاطفی پدر و فرزند به مشکل برمیخورد! تکیه گاه عاطفی فرزندان این خانواده خصوصا دختران در این خانواده با چند مرد، کدامیک از مردان است؟ حتی اگر با آزمایش ژنتیک پدر بچه مشخص شود اما کودک در فکرش سردرگم است. آن پیوند عاطفی که از بدو تولد با مادر شکل میگیرد با جواب آزمایش شکل نمیگیرد.
از آن طرف نقش تربیتی مادر نیز کمرنگ خواهد شد، یک مرد اگر 4 زن داشته باشد و از هر زن دو بچه بخواهد میشود 8 بچه که تحت سرپرستی 4 مادر هستند، اما اگر 4 مرد هر کدام از زن 2 بچه بخواهند میشود 8 فرزند که فقط یک مادر دارند! مادر خانواده علاوه بر تأمین نیازهای 4 شوهر باید به بچه های متعدد هم رسیدگی شود! یعنی کار بیرون به صورت مستقل بر عهده 4 مرد، و کار داخل منزل چهارخانواده بر عهده یک زن!

3. فروپاشی محوریت خانواده
اسلام با توجه به خصوصیات جسمی و روحی مرد او را محور خانواده قرار داده است که تکیه گاه اقتصادی، امنیتی، و مدیریت خانواده است، از طرفی زن نمیتواند محوریت اقتصادی و مدیریتی را برعهد بگیرد و از طرف دیگر تعدد این محور موجب پراکندگی و همچنین تبعیض در خانواده میشود؛ بچه های یک پدر ممکن است از نظر اقتصادی وضع بهتری از بچه های پدر دیگر داشته باشند، در حالی که در تعدد زن این مشکلات وجود ندارد.
بنابراین بر خلاف تعدد زن که چون محوریت مرد از نظر اقتصادی و مدیریتی وجود دارد موجب همکاری و راحت تر شدن فعالیت های داخلی میشود، از آن طرف تعدد مردان که خواه ناخواه نقش محوری دارند و استقلال خود را در اقتصاد و مدیریت حفظ خواهند کرد فقط زن را دچار مسئولیت مضاعفی میکند و خانواده را دچار تزلزل و شکاف میکند.

جمع بندی و نتیجه گیری

طبق آنچه که گفته شد چند همسری برای زن مخالف طبیعت زن و مرد است؛ یعنی نه تنها مردان، بلکه خود زنان هم از آن ابا دارند، و از آنجا که احکام اسلامی از جانب همان خدایی آمده است که این زن و مرد را با این طبیعت خلق کرده است نباید احکام با طبیعت بشر ناسازگار باشد. بنابراین تا زمانی که طبیعت زن و مرد اینچنین است محال است که حکم به جواز تعدد همسر برای زن از جانب خداوند صادر شود؛ چون صدور چنین حکمی که با طبیعت آفرینش ناسازگار باشد غیر حکیمانه بوده و از خداوند حکیم صادر نمیشود.

پی نوشت ها:
1. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ج4، ص293و294.
2. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، ج19، ص311.
3. ر.ک: همان، ج19، ص340 و ص341.
4. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تحقیق محمد باقر بهبودی، مکتبة المرتضویه، تهران، ج6، ص4.

موضوع قفل شده است