جمع بندی معیار صحت و سقم احادیث

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معیار صحت و سقم احادیث

با سلام یه روایتی شنیده ام که یادم نیست از کی و در کجا بود . حالا از کارشناس محترم درخواست راهنمائی دارم.
آنچه که یادم میاد این بود:
در دوره بعد از حضرت رسول که یادم نیست دوره کدام معصوم بود , جعل حدیث زیاد شده بود و گاهی شیعیان واقعی هم دچار تردید می شدند (هنگامی که با احادیث متناقض برخورد می کردند) لذا از امام عصر خود سوال کردند که در اینچنین مواقع چه کنیم؟ امام ع فرمودند :
"تمام احادیث ما را با عقل خود بسنجید اگر منطبق بر عقل و منطق بود از ماست وگرنه جعلیست"
حالا سوال من این است که آیا حدیث فوق صحیح است و اگر هست منبع آن کدام کتاب است؟
با تشکر.

کارشناس بحث : میقات

hamid40;241434 نوشت:
"تمام احادیث ما را با عقل خود بسنجید اگر منطبق بر عقل و منطق بود از ماست وگرنه جعلیست" حالا سوال من این است که آیا حدیث فوق صحیح است و اگر هست منبع آن کدام کتاب است؟

با سلام

دوست گرامی دقت کنید اگر چنین خبری صحیح بود دیگر چه نیازی به خود حدیث بود !

در روايات فراواني معيار سنجش حديث درست از نادرست را عرضه بر قرآن دانسته است كه به روايات عَرَض معروف است و براي قرآن نسبت به سنّت نقشي هدايت گر و كنترل كننده معرفي نموده است رواياتي كه مي گويد سخن مخالف با قرآن كريم از آنِ ما نيست يا در مقام تعارض روايات، ترجيح و برتري را به روايت موافق با قرآن مي دهد. حضرت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در روايتي مي فرمايد «...فما وافق كتابَ الله فخذوه و ما خالف كتاب الله فدعوه (پس آن چه موافق قرآن است اخذ كنيد و آن چه مخالف قرآن است ترك نمائيد). و باز رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي فرمايد: «اي مردم آن چه از جانب من به شما رسيد و موافق قرآن بود آن را من گفته ام و آن چه به شما رسيد و مخالف قرآن بود من نگفته ام».

حاصل آن كه قرآن كريم چون سند قطعي براي حجيت و اعتبار روايت نقش تعيين كننده دارد و موافقت حديث با قرآن، معيار حجيت آن حديث است، و انگيزه عرضة روايات بر قرآن جهت صحت آن، دروغ پردازي و نيرنگ و تزوير و تحريف هايي است كه در احاديث موجود بوده يا احتمال آن مي رفته است و اين مسئله از زمان پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مطرح بوده است و حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ يكي از معيارهاي سنجش درستي سخن هاي منسوب به خود را موافقت با قرآن قرار داده اند.
منظور از موافقت حديث با قرآن كه معيار حجيت آن شود در مقام تعارض دو خبر است كه به موافق قرآن اخذ مي شود ولي در ساير احكام الهي (مسائل فقهي) كه اكثر آنها از قرآن كريم استنباط مي شود همين كه با روح قرآن سازكار باشد كافي است و براي شناخت حديث صحيح از غير صحيح مي بايست به علم رجال و درايه متمسك شويم و با وجود اينكه خبر متواتر اندك است و بيشتر احاديث ما خبر واحد هستند همين كه مخالف آن نباشد و راويان آن موثق باشند به آن اخذ مي شود پس علم رجال و درايه كارآمدي خود را از دست نمي دهد و براي اصول به احكام الهي از آنها بايد استفاده كرد و تنها يكي از راههاي شناخت حديث، در رفع تعارض، موافقت قرآن كريم است .

السلام عليكم .

من ادعا نمی کنم که عالم یا مرجعم ... اما بیشتر عمر خود را صرف احادیث اهل بیت و تفسیر ان ها کردم .... بهتر بگم 90 درصد اوقات شبانه روز من سرم در کتب احادیث است ... همچین حدیثی وجود ندارد ... با تجربه ای که من دارم .

[="Tahoma"][="Black"]


با سلام و درود

احادیث متعددی راجع به معیار بودن قرآن داریم ولی چنین حدیثی که عقل (عقل ظنی) را معیار قرار داده باشد نیافتم.

البته برای تضاد با عقل قطعی، نیاز به روایت نیست یعنی اگر روایتی با عقل قطعی در تضاد بود، روشن است که آن روایت قابل قبول نیست، مثلا اگر روایتی بگوید 2 ضربدر 2 می شود 5، چنین روایتی اعتبار ندارد و پذیرفته نیست.

[/]

جمع بندی

پرسش:
آیا چنین حدیثی که می گوید: «تمام احادیث ما را با عقل خود بسنجید اگر منطبق بر عقل و منطق بود از ماست وگرنه جعلی است» داریم؟ آیا حدیث فوق صحیح است و اگر هست منبع آن کدام کتاب است؟

پاسخ:
یکی از معیارهای سنجش حدیث، مخالفت نداشتن آن با قرآن کریم و کلام الهی است.
از پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) آمده: «إِنَّ عَلَى كُلِّ حَقٍّ حَقِيقَةً وَ عَلَى كُلِّ صَوَابٍ نُوراً فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ كِتَابَ اللَّهِ فَدَعُوه»؛ برای هر حقّی حقیقتی است و برای هر صواب، نوری. پس آنچه با كتاب خدا سازگار بود، بگیرید و آنچه ناسازگار بود، رها كنید.(1)
هم چنین در روایت دیگری از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمده: «أَيُّهَا النَّاسُ مَا جَاءَكُمْ عَنِّي يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَأَنَا قُلْتُهُ وَ مَا جَاءَكُمْ يُخَالِفُ كِتَابَ اللَّهِ فَلَمْ أَقُلْه»؛ یعنی ای مردم آنچه که از من به شما می ‌رسد اگر موافق کتاب خدا باشد من گفته ‌ام و آنچه که مخالف کتاب خدا باشد من نگفته ‌ام.(2)
بنا بر این و با مراجعه به احادیث معصومین (علیهم السلام) باید گفت احادیث متعددی راجع به معیار بودن قرآن داریم.

اما در مورد معیار بودن عقل برای شناسایی صحت و سقم حدیث، باید گفت اگر عقل ظنی مراد است، چنین حدیثی نداریم که عقل (عقل ظنی) را معیار قرار داده باشد؛ ولی برای تضاد با عقل قطعی، نیاز به روایت نیست یعنی اگر روایتی با عقل قطعی در تضاد بود، روشن است که آن روایت قابل قبول نیست، مثلا اگر روایتی بگوید دو ضربدر دو می شود پنج، چنین روایتی اعتبار ندارد و پذیرفته نیست؛ روایت ذیل می تواند ناظر به حجت بودن همین عقل باشد:
«إذا أتاكُم عَنّي حَديثٌ فَاعرِضُوهُ‏ عَلَى‏ كِتابِ‏ اللّهِ‏ وَ حُجّةِ عُقُولِكُم‏ فَإن وافَقَهُما فَاقبِلوهُ وَ إلّا فَاضرِبُوا بِهِ عَرضَ الجِدارِ»؛ از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) روایت شده: هرگاه سخنی از من به شما رسید، آن را بر کتاب خدا و خردهایتان (حجت عقل) عرضه بدارید؛ اگر با این دو هماهنگ بود آن را بپذیرید وگرنه آن را بر دیوار بکوبید.(3)

 

پی نوشت ها:
1. کلینی، الكافي(ط ـ اسلامیه)، ج ‏1، ص 69، حدیث 1؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏ ـ قم‏، 1409ق، ج 27، ص 110.
2. الکافی، ج 1، ص 69، حدیث 5.
3. ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، انتشارات: آستان قدس رضوی ـ بنیاد پژوهشهای اسلامی ـ مشهد، ج ‏5، ص 368.

موضوع قفل شده است