|❀❀|پاتوق اسک دین؛ به زودی با تغییر و تحول در پاتوق

تب‌های اولیه

11156 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

یا الله
سلاااااااااااام به همگی دوستان محترمم:Gol:
خیلی ممنونم که دعام میکنید
ان شا الله اگر خدا بخواد و زنده بودیم
قراره
فردا
بریم

[SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER]:Kaf:زیارت کریمه ی اهل بیت ع و جمکران:Kaf:[/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER]

دعاگوی همگی هستم ان شا الله

سلام
بدجوری دلتنگم می‌شود برایم دعا کنید نیازمند دعاهای خیرتان هستم التماس دعای ویژه ......

عتیقه فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید کاسه ای نفیس و قدیمی دارد که در گوشه ای افتاده و گربه در آن آب میخورد. دید اگر قیمت کاسه را بپرسد رعیت ملتفت مطلب میشود و قیمت گرانی بر آن می نهد. لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت:چند می خری؟ گفت: یک درهم. رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقه فروش داد و گفت: خیرش را ببینی.
عتیقه فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممکن است در راه تشنه اش شود بهتر است کاسه آب را هم به من بفروشی. رعیت گفت: قربان من به این وسیله تا به حال پنج گربه فروخته ام. کاسه فروشی نیست!

نکته: هرگز فکر نکنید دیگران احمقند!

یک تست هوش فوق العاده مخصوص تیز هوشان

به عکس نگاه کنید وسعی کنید شخص موجود در عکس را پیداکنید فقط ۱۲۰ ثانیه (۲ دقیقه) بیشتر ادامه ندهید زیرا تیز هوش نیستید…..

جواب پایین صفحه است
چند بار سعی کنید قبل ازاینکه جواب را ببینید

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نتونستی پیداش کنی؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اشکال نداره،رفته زیر آب.

اومد بیرون،خبرت میکنم

خوشبختی یافتنی نیست، ساختنی است. از زندگی لذت ببرید حتی اگر چیز با ارزشی را از دست داده اید.

[="Tahoma"][="Black"]لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی ببینی باز هم می‌خواهی به آن خانه برگردی یا نه ؟!

لازم است گاهی از مسجد ، کلیسا و ... بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه میبینی ترس یا حقیقت ؟!

لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی ، فکر کنی که چه‌قدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است ؟

لازم است گاهی درختی ، گلی را آب بدهی ، حیوانی را نوازش کنی ، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه ؟!

لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی ، گوگل و ایمیل و فلان و بهمان را بی‌خیال شوی ، با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهن‌پاره‌ی برقی است یا نه ؟!

لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج ، تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده ؟!

لازم است گاهی عیسی باشی ، ایوب باشی ، انسان باشی ببینی می‌شود یا نه ؟!

و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری واز خود بپرسی که سالها سپری شد تا آن بشوم که اکنون هستم... آیا ارزشش را داشت ...؟!

زیبائی در فراتر رفتن از روزمره‌ گی‌هاست...[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]سلام

سمت راست منظور مشهده؟:Gig:

راستی اینکه به بعضی چهره ها خیره می شیم یه نور ملایمی دیده می شه که خاکستریه

یا مثلا می گند جببین سادات درخشانه درسته؟

من مثلا نسب یکی رو با درخشش پیشونیش حدس زدم

دیدم یه درخشش می بینم گفتم سیدی گفت نه

گفتم با سادات نسبت داری

بله!!!

حالا می خواهم بدونم این نور درخشان سفید رنگ(مثل نورایی هست که معمولا چهره امامان رو با اون می پوشونند تا نمایش ندند حالا کمی اینور و اونور )
این علم چاکرا ها مورد تایید اسلام هست؟:Gig:[/]

کبوتر حرم الزهرا;240106 نوشت:
سلام

سمت راست منظور مشهده؟:gig:

راستی اینکه به بعضی چهره ها خیره می شیم یه نور ملایمی دیده می شه که خاکستریه

یا مثلا می گند جببین سادات درخشانه درسته؟

من مثلا نسب یکی رو با درخشش پیشونیش حدس زدم

دیدم یه درخشش می بینم گفتم سیدی گفت نه

گفتم با سادات نسبت داری

بله!!!

حالا می خواهم بدونم این نور درخشان سفید رنگ(مثل نورایی هست که معمولا چهره امامان رو با اون می پوشونند تا نمایش ندند حالا کمی اینور و اونور )
این علم چاکرا ها مورد تایید اسلام هست؟:gig:

چ


علم چاکرا علمه

وعلم مورد تایید اسلام هست

ولی سوء استفاده های سودجویان ازش مورد تایید اسلام نیست

وچون هرکس به این علم دست یافت به وسوسه نزدیک میشه و 80% سودجو میشند و بذهکار

ازش جلو گیری میشه

ولی این چاکرا هیچ ربطی به نورانی بودن چهره نداره

اثر قرآن و اذکار و البته پایداری به نسب پاک آدمو نورانی میکنه

ولی چاکرا چیزه دیگه ایه

خودتونو درگیرش نکنید

نقل قول:
سلام

سمت راست منظور مشهده؟:gig:

راستی اینکه به بعضی چهره ها خیره می شیم یه نور ملایمی دیده می شه که خاکستریه

یا مثلا می گند جببین سادات درخشانه درسته؟

من مثلا نسب یکی رو با درخشش پیشونیش حدس زدم

دیدم یه درخشش می بینم گفتم سیدی گفت نه

گفتم با سادات نسبت داری

بله!!!

حالا می خواهم بدونم این نور درخشان سفید رنگ(مثل نورایی هست که معمولا چهره امامان رو با اون می پوشونند تا نمایش ندند حالا کمی اینور و اونور )
این علم چاکرا ها مورد تایید اسلام هست؟:gig:

سلام..موضوع چاکرا بیشتر یک علم تجربیه....خب هنوز خیلی داره تاچیزهای دیگه ایی ازش کشف بشه..
اما اینکه ماازطریق هاله هایمان میتونیم با محیط ارتباط ماورایی برقرارکنیم کاملا درسته..
شنیدید دیگه احکام اسلام رو:
اگر دعا بنویسید و بذارید توی آب جاری...دعای شما مستجاب میشه..

حالت سجده رودقت کردین..شبیه تخلیه انرژی هست دریوگا...وهم چنین اثری هم داره..تخلیه انرژی ودریافت انرژی مثبت...

وقتی دعا میکنید چرا دستانتون رو رو به بالا میگیرید..به حالت قنوت دقت کردین؟

سمت راست ...میشه سمت امام حسین(کربلا)

حالت پیشانی نورانی اگر خطای دید نباشه...آره حالتی ازدیدن همین هاله هاست..اما اکثرمواقع خطای دید یا اثر نوری هست که در اطرافه و به صورت شبه نور دیده میشه...

اما اینکه همه سیدها یک هاله داشته باشن مشخص تاحالا نشنیدم...


ملاک فقط اعماله...این هاله ها تحت اثر نوع نگرش ما و اینکه مثبت نگرهستیم یانه تغییرمی کنند.

دعای اللهم عجل ولیک الفرج....

این دعارو یکی ازبچه هادرقنوتش مرتب میخوند...

ازدوستان اهل معنا وقتی دستش رولمس کرد....بهش گفت توی قنوتت یک دعای کوتاه میخونی اون چیه؟


وقتی ازاو سوال شد چه چیزرو متوجه شده...

گفت گرمای هاله ها رو احساس کرده بود...که به سمت دنیای ماورا درجریان بود..

وقتی عبادت میکنیم نیروی (چی)که درپایین هست و زمینیه..به سمت بالا می آیدو معنوی میشه...وبه بالای سرکه یک هاله سفیده جریان پیدامیکنه...

البته خیلی چیزهای این موضوع رو من نمیدونم اما چیزی که به عنوان تجربه متوجه شدم....اینه که هاله

های معنوی والهی دریک کانال درحال جریانه وکسی اون رو به جریان می اندازه..سمت راست این هاله یک

خط بزرگ ازیک انسان کشیده شده که تمام این هاله هارو به سمتی جریان میده..اینکه به کجا میرسه فقط

میدونم در تلاقی یک جهان برتر که اسمش رو میذاریم جهان حقیقت غیب میشه..وسردیگه هاله در میان

مردم جریان پیدامیکنه....وبه صورت خطوطی ضریف بین افراد اهل معنا منتقل میشه...هردعایی که باسرعت

دراین خطوط قراربگیره تمام کائنات تلاش میکننداون دعارو برآورده کنند...

اینکه اون انسان زنده که تمام هاله های پاک رو یک جا به سمتی میکشونه خب هرکس یه

چیزمیگفت...دوست زرتشتی میگفت پیامبرخودشونه...یا مسیحی میگفت ممکنه حضرت عیسی باشه...

ویا منبعی ازهمه انسانهای پاک درجهان..


منم گفتم امام زمان دیگه...

البته این فقط توی تجربه بود....هیچ دلیل علمی برایش ندارم...ازاونجایی که خیلی بهش شناخت نداشتیم دیگه دنبالشو نگرفتیم..

ازیکی ازدوستان اهل معنا که سوال کردیم..استاد بودن ایشون گفتن که به خاطر همینه که میگن زمین ازحجت خدا نباید خالی بشه...

با سلام
زیر دکترا حرف بزنید
بفهمم چه فرمایش می دهید؟
چاکرا
نور
علم
التماس دعا

نقل قول:
ازش جلو گیری میشه

ولی این چاکرا هیچ ربطی به نورانی بودن چهره نداره

اثر قرآن و اذکار و البته پایداری به نسب پاک آدمو نورانی میکنه

ولی چاکرا چیزه دیگه ایه

خودتونو درگیرش نکنید

شقایق جان الان واست یه موج میفرستم حالت بد بشه ها.....این جوری گیج بری....
شوخی کردم من یه کم موج بفرستم انرژیم تمام میشه.......بیخودی هدرش نمیدم...
درواقع سوءاستفاده ازاین موضوع کاملا درسته...
اما عبادت...
یکی ازجنبه های مهم عبادت مربوط میشه به همین اصل....

خب ماازطریق ارتباط این دوباهم سعی داشتیم تفکرکنیم وابعدا فکری دراین زمینه روبالا ببریم..

شخص منم اصلا اعتقادندارم که چیزی روجای عبادت بذاریم..

همین نمازبا ابعادکاملش خیلی ازنکات کشف نشده داره دراین زمینه خوبه آدم باتفکربه اونهابرسه..

اصل عبادت اینه..منتهی به قول شقایق جان باید با احتیاط طوری که درگیرفقط این مسائل نشیم..

نقل قول:
با سلام
زیر دکترا حرف بزنید
بفهمم چه فرمایش می دهید؟
چاکرا
نور
علم
التماس دعا

وای استاد...این چه حرفیه....شما که ازماها خیلی بالاترید...

خب یه توضیح میدهم شمابگید درسته؟

خب چاکرا یعنی محل عبور هاله های انرژی....

تمام کارهای خارق العاده توسط انسان ازجمله شفا دادن با عملکرد این هاله هاست..البته علت اصلی روحه...این ها ابزار میتونند باشند..

توی عالم سیروسلوک این هاله ها هم نقش دارند.....زمانی که آیه ایی قرآن میشنویم و یا بوی خوبی

استشمام میکنیم که دیگران متوجهش نیستن یعنی اون آیه برما متجلی شده...تجلی آیه هاو نیروهای پاک

باعث میشه این هاله ها نورانی ترووسعت جریانشان بیشتربشه...

اجازه؟؟
من از چاکراها خسته شدم...میخوام خاطره تعریف کنم...

اول باید چندتا ازخصلت هامو بگم....من به شدت به روان شناسی علاقه دارم.....اون قدر که اگریه کتاب بهم

بدهند تمام ده دنگ حواسم میره تو کتاب واصلا حواسم به اطرافم نیست..ازطرفی هرچی بذارن جلوم بدون

اینکه حواسم باشه میخورم همه رو.....و تاوقتی کتابو تمام نکنم حواسم جمع نمیشه....بخاطر همین مجبورا تند تند میخونم..

حالا این هاروداشته باشین سوتی ها من:

یه روز صبح که دوستم روخیلی اذیت کرده بودم درصدد انتقام برآمدودنبال فرصت بود دختر پررو:(:tajob:)

دقیقا موقع صبحانه اومد پیشم و کتاب 400صفحه ایی رو داد دستم و ازم خواست یه فصلشو بخونم و واسش توضیحش بدهم..منم سرم داغ واسه این توضیحات...

رفتم توی کتاب:reading:......دیگه آخرای صبحانه بود که یه لحظه احساس کردم مزه پنیر عوض شده...

دوست گرامی جای یک کاسه ماست رو با پنیر عوض کرده بود وبنده با گردووچای میل فرموده بودم..

نه اصلا من گیج نیستم.....چرا داستانو بد تعبیرمیکنید؟آخه مزه ماسته خیلی شبیه پنیربود..:Ghamgin:

حالا همه سوتی هامو نمیگم اصلا آدم باید ارزشش رو حفظ کنه.....این دیگه آخریشه..که یه کم بخندید توی پاتوق...

یه روزی دیگه یکی ازبچه ها یه کتاب بهم داد..تحلیلی بود...خواست بخونمش وبعد تحلیلش کنم(بابا دروغ

میگفت میخواست حواس من رو پرت کنه....منم بیچاره خبرنداشتم)

باورکنید رمان خیلی قشنگی بود..نکات روانشناسی خیلی خیلی جالبی هم داشت اصلا تقصیر هوش وحواس من نبودا...

شروع کردم به خوندنش:khandan:...البته ازقبلش داشتم میخوردم....

حدود یک ساعت ونیم گذشت..متوجه شدم بچه هانوبتی رد میشن وهی نگاه میکنند...یه چیزایی میگن وبا خنده رد میشن ومیرن..

بهشون اهمیت ندادم وادامه دادم......توی اوج داستان بود...داشت شخصیت اصلی داستان روبررسی میکرد

که احساس کردم دلم به شدت درد میکنه...:mariz:

سرم رو آوردم بالا دیدم نزدیک چندبشقاب اینها گذاشتن جلوم.....از تخمه بگیرتا آجیل تا غذا....

هر چی تخمه وآجیل بود همه رو خورده بودم....یک ساعت ونیم تمام هر چی غذا بود داده بودن به من....

تاحالا دوست این طوری دیده بودین..چقدر خبیث بودنا.....:ghonche::khandidani:

وااااااااای دلم براشون تنگ شد....

البته آخرشو نمیگم که چون دلم زیاد درد گرفته بود دویدم دنبال خانم گرامی می خواستم باگتابه بزنم توی

سرش اما دلم نیومد..:Kaf:

آخه کتابه نو بود روان شناسی هم بود...:ok:
با بالشت زدم توی سرش:shookhi:

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

سبزينه ظهور;240112 نوشت:

البته این فقط توی تجربه بود....هیچ دلیل علمی برایش ندارم...ازاونجایی که خیلی بهش شناخت نداشتیم دیگه دنبالشو نگرفتیم..

ازیکی ازدوستان اهل معنا که سوال کردیم..استاد بودن ایشون گفتن که به خاطر همینه که میگن زمین ازحجت خدا نباید خالی بشه...

سلام

چه جالب!!

من دو کتاب دارم نمی دونم معتبره یا نه می تونید بهم بگید؟

[spoiler][spoiler][spoiler][spoiler][spoiler][spoiler]هاله نورانی ریچارد وبستر ترجمه خانم معتکف

مغناطیس درمانی منن راجندر آرام

[/spoiler][/spoiler][/spoiler][/spoiler][/spoiler][/spoiler][/]

السلام علیک یا بقیة الله فی الارضه

سلام خدمت بچه های گل اسک دین و دوروبرش !! Lol

مدیر همچنان این موضوع مارو تو باز نکردی !!!! ایـــــــــــــن لیـــــــنک : )

تازه بچه ها !!!!! >>>ایـــــن خو بعد این که یدونه خاطره باحال دارم ولی حال نوشتنشو ندارم دلتون بسوزه !!!خخخخخـ :دی

ماه رمضونم داره میرسه پیشاپیش مبارکه !!!

نماز و عبادتاتونم قبول باشه !!! ما رو هم بی نصیب نزارین !!!:دی

دیگه بای بای دیگه !!:دی :Graphic (16): :Graphic (16):

[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله

شب شب خاطرست دیگه نه

میگم بهتر نیست یه تاپیک راجب همین موضوع ایجاد بشه
حالا که اینجوریه یه خاطره هم من میگم
محرم پارسال مثل هر سال میرفتم هیئت الرضا ، هیئت الرضا یکی از بهترین هیئت های کرج هست که چندسالی هست تو مصلای نماز جمعه برگزار میشه
یکی از بچه ها خواب دیده بود میگفت دیدم به جای پارچه مشکی ها از دیوارها پارچه های خیلی خوشگل سفید آویزونه تخت های خیلی خوشگل و ابریشمی که یه عده ای روی اونها خوابیده بودن و... یه نفر ایستاده بود ازش پرسیدم اینجا کجاست ؟ گفت اینجا آسایشگاه سربازان حضرت صاحب هست
از معدود سالهایی بود که من از خادمان هیئت نبودم خیلی ناراحت بودم ، بدجوری دلم شکسته بود بخصوص بعد از شنیدن این خواب
گذشت و شد شب تاسوعا ، رفتم هیئت تا رسیدم مسئول انتظامات گفت علی امشب چیکاره ای ؟ گفتم هیچی چطور ؟ گفت امشب خیلی از خادمامون نیومدن یه کاور بپوش وایسا جلو در خوش آمد بگو !!!!!!!!!!
جاااااااااااااان فلانی میدونی چی میگی ، شب تاسوعا صاحب مجلس حضرت صاحب هست خود حضرت خوش آمد میگن من چیکاره ام
بهترین خادمی بود که تو عمرم انجام داده بودم
فردا شبش دیگه پررو شده بودم رفتم جلو گفتم آقا وحید چیکار کنم گفت وایسا سر وقت غذاها کسی کش نره
4000 تا غذا رو چه جوری یه نفری مواظبت کنم ، شب عاشورا دیگه شب جنونه
بالاخره چون نوکری بود قبول کردم
هیئت 12:30 تموم شد خواستم بیام خونه رفتم خداحافظی کنم یکی از بچه ها گفت علی چی کاره ای ؟ گفتم هیچی فقط خوابم میاد
بچه ها خسته ان اگه تونستی یه سر برو آشپزخونه برا قیمه ظهر عاشورا !!!!!!!!!
تا نماز صبح وایسا بعد برو ، ما هم از خدا خواسته رفتیم
فقط چون معمولاً زود میخوابم خیلی خوابم میومد توکل کردم به خدا و رفتم
یه بنده خدایی یه فنجون قهوه داد دیگه نفهمیدم چی شد ، نماز صبح که هیچی تا ساعت 3 بعد از ظهر تو آشپزخونه بودم
ولی عوضش از ساعت 4 خوابیدم تا ظهر فردا و فقط برای نماز بیدار شدم

محرم این سال یکی از بهترین نوکری هایی بود که داشتم
دعا کنید امسال بهتر بشه
[/]

همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!

سلام! ضامن آهو، دل شکسته من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید

نگاه زخمیِ تو، تا بقیع بارانی است
مگر ز سمت مدینه، طبیب می آید؟!..

به پای در دلت، ای غریبه تنها
علی(ع) ز سمت نجف، عنقریب می آید

طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست.
کبوتر دل من، بی شکیب می آید

برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد
چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید.

کبوتر دل من، بی شکیب می آید


امشب دلم نمی خواد برم از اینجاااااااا

انگار دیگه نمیخوام بیام

:Shekastan Del::Shekastan Del::Shekastan Del::Shekastan Del::Shekastan Del:

هر که شد زائرم وقت خداحافظی

تا دم باغ بهشت بدرقه اش میکنم

حلال کنید


به نام خدا.

«امر به معروف و نهي از منكر دو فريضه بزرگ الهي است كه بقيه فرائض با آن ها برپا مي‌شوند، و به وسيله اين دو، راه‌ها امن مي‌گردد، و كسب و كار مردم حلال مي‌شود، حقوق افراد تأمين مي‌گردد و در ساية آن زمين‌ها آباد و از دشمنان انتظام گرفته مي‌شود و در پرتو آن، همه كارها روبراه مي‌گردد»
(حر عاملي، وسائل الشيعه، بيروت، داراحياء التراث العربي، ج 11، ص 395، حديث 6، «انّ الاَمْرَ و النهي عن المنكر فريضة عظيمة بها ثقام الفرائض و تأمن المذاهب و تحلّ المكاسب و ترد المظالم و تعمر الارض و ينتصف من الاعداء و يستقيم الامر». )

حضرت امام حسین (علیه السلام) می فرمایند:
خداوند، نخست امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یکی از واجبات خود ذکر کرد؛ زیرا او آگاه است که اگر این دو فریضه انجام گیرد و برپا شود، همه ی واجبات اعم از آسان و مشکل انجام و استوار خواهد شد. (اصول کافی، ج5، ص 59.)

حضرت علی علیه السلام فرموده اند:

امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که بدهای شما بر شما مسلط می شوند آنگاه هرچه خدا را بخوانید جواب ندهد. (نهج البلاغه (نسخه مرحوم دشتی) /حکمت 374)

حضرت امام حسین علیه السلام می فرمایند :
همانا قیام من برای اصلاح امّت جدم بود و هدف مهم من امر به معروف و نهی از منکر است.

امام حسین (ع) : خداوند متعال فرموده است : "مردان و زنان مؤمن دوست یكدیگرند، امر به نیكی و نهی از بدی می كنند". خداوند نخست امر به معروف و نهی از منكر را به عنوان یك فریضه از سوی خودش ذكر كرده است ، زیرا او آگاه است كه اگر این وظیفه اجرا شود، وظایف دیگر همه ، چه سخت و چه آسان انجام می گیرد، زیرا امر به معروف و نهی از منكر دعوت به اسلام می كند و حقوق ستم دیدگان را بازمی ستاند و با ستمگران به مخالفت برمی خیزد... (تحف العقول ، ص 237)


و اینها مشتی است از خروار.

وقتش نیست بیدار بشیم؟ یک کاری بکنیم؟ همش نگیم "مگه مملکت مسئول نداره؟ اونها حتما به فکر هستند!"؟ وقتش نیست؟

با آرزوی سلامتی ، ستایشگر :Gol:

نقل قول:

اول باید چندتا ازخصلت هامو بگم....من به شدت به روان شناسی علاقه دارم.....اون قدر که اگریه کتاب بهم

بدهند تمام ده دنگ حواسم میره تو کتاب واصلا حواسم به اطرافم نیست..ازطرفی هرچی بذارن جلوم بدون

اینکه حواسم باشه میخورم همه رو.....و تاوقتی کتابو تمام نکنم حواسم جمع نمیشه....بخاطر همین مجبورا تند تند میخونم.


خوب شد گفتی دختر بد

پس داری یبند میخوریکه دیگه جواب مارو نمیدی هان؟؟؟

کاش یکی اون کتابارو از دمه دستت برداره تا باباتو ورشکست نکردی!!!

نقل قول:

شقایق جان الان واست یه موج میفرستم حالت بد بشه ها.....این جوری گیج بری....
شوخی کردم من یه کم موج بفرستم انرژیم تمام میشه.......بیخودی هدرش نمیدم...
درواقع سوءاستفاده ازاین موضوع کاملا درسته...

آبجی مواظب باش !!!

میدونیکه اگه موجامن بهت بخوره رفتیا!!!!!!!

[="Arial"][="DarkOrchid"]

به نام خدا...

امام صادق عليه السلام :

ثَلاثَةٌ اِن يَعلَمُهنَّ المُؤمِنُ كانَت زيادَةً فى عُمُرِهِ وَ بَقاءَ النِّعمَةِ عَلَيهِ: تَطويلُهُ فى رُكوعِهِ وَ سجودِهِ فى صلاتِهِ وَ تَطويلُهُ لِجلوسِهِ عَلى طَعامِهِ اِذا اَطعَمَ عَلى مائِدَتِهِ وَ اصطِناعُهُ المَعروفَ اِلى اَهلِهِ؛

سه چيز است كه اگر مؤمن از آنها مطلع شود، باعث طول عمر و دوام بهره مندى او از نعمت‏ها مى‏شود: طول دادن ركوع و سجده، زياد نشستن بر سر سفره‏اى كه در آن ديگران را اطعام مى‏كند و خوش رفتارى‏اش با خانواده.

كافى، ج 4، ص 49، ح 15

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

امام صادق عليه السلام :

اَلمَكارِمُ عَشرٌ ، فَإنِ استَطَعتَ أن تَكونَ فيكَ فَلتَكُن... : صِدقُ الَبسِ ، وَصِدقُ اللِّسانِ ، وَأداءُ الأمانَةِ ، وَصِلَةُ الرَّحِمِ ، وَإقراءُ الضَّيفِ ، وَ إطعامُ السّائِلِ ، وَالمُكافاةُ عَلىَ الصَّنائعِ ، وَالتَّذَمُّمُ لِلجارِ ، وَالتَّذَمُّمُ لِلصّاحِبِ ، وَرَأسُهُنَّ الحَياءُ؛
مكارم ده تاست : اگر مى توانى آنها را داشته باش ... : استقامت در سختى ها، راستگويى، امانتدارى، صله رحم، ميهمان نوازى، اطعام نيازمند، جبران كردن نيكى ها، رعايت حق و حرمت همسايه، مراعات حق و حرمت رفيق و در رأس همه، حيا.

غررالحكم، ج6، ص441، ح10926

[/]

:Sham:
مراقب باشیم:

کم کم از جاده «ارتباط» نلغزیم و در مرداب

«رابطه» فرو نرویم. همان گونه که یک سیگاری یه پوک یه پوک و یه نخ یه نخ معتاد به سیگار می شود، ما هم یه پیامک یه پیامک، یه لبخند یه لبخند، و یا یه ایمیل یه ایمیل به دروازه اعتیاد و وابستگی به همدیگر کشیده می شویم. ....

این امضای جناب حامی است

خیلی برام قشنگ بود اینجا آوردمش

[="Tahoma"][="Green"]بسم الهادی

توهین به خواجه نصیرالدین طوسی و واکنش ایشان !!!!

توهین به آقای طباطبائی و واکنش ایشان !!!

اگر کسی به شما توهین کرد شما چه واکنشی نسبت به ایشون نشون می دید ؟!
آیا می یاید به اون میگید باباته ، خودتی ، هفت جد آبادته ... ؟!!
دوست دارید بدونید قرآن در این باره چی گفته ؟!
پس با دقت بخون عزیزم:
اول اینکه قرآن گفته :
ادْفَعْ بِالَّتِي هِي أَحْسَنُ السَّيئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يصِفُونَ(المؤمنون/96)
بدي را به بهترين راه و روش دفع کن(و پاسخ بدي را به نيکي ده) ! ما به آنچه توصیف می کنند آگاهتریم !
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا(الفرقان/63)
بندگان (خاص خداوند) رحمان، کساني هستند که با آرامش و بي‌تکبر بر زمين راه مي‌روند؛ و هنگامي که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مي‌گويند (و با بي‌اعتنايي و بزرگواري مي‌گذرند)؛
دقت کردی چی شد دیگه ؟!
اول اینکه اگر به تو توهینی کردند مثلا گفتند الاغ ناراحت نشو ، چون اول اینکه خودت می دونی الاغ نیستی ، دوم اینکه اینکه خدا به اون چه توصیف می کنند آگاه تره و سوم اینکه بندگان خاص خداوند اونایی هستند که اگر توهینی بهشون شد از طرف جاهلا یا سکوت می کنند و یا به خوبی جواب میدن تا اون فرد متوجه اشتباهش بشه.
اون داستانها رو که گوش دادی ، این رو هم بخونی بد نیست :
مالك اشتر كه از امراء ارتش اسلام و فرمانده سپاه على (ع ) بود روزى از بازار كوفه عبور ميكرد. پيراهن كرباسى در برو عمامه اى از كرباس بر سر داشت . يك فرد عادى و بى ادب كه او را نمى شناخت با مشاهده آن لباس كم ارزش ، مالك را حقير و خوار شمرد و از روى اهانت پاره كلوخى را به وى زد. مالك اشتر اين عمل موهن را ناديده گرفت و بدون خشم و ناراحتى ، راه خود را ادامه داد.

بعضى كه ناظر جريان بودند به آن مرد گفتند" واى بر تو، آيا دانستى چه كسى را مورد اهانت قرار دادى ؟
جواب داد: نه .
گفتند اين مالك اشتر دوست صميمى على عليه السلام است .

مرد از شنيدن نام مالك بخود لرزيد و از كرده خويش سخت پشيمان شد، نميدانست چه كند. قدرى فكر كرد، سرانجام تصميم گرفت هر چه زودتر خود را بمالك برساند و از وى عذر بخواهد، شايد بدين وسيله عمل نارواى خويش را جبران كند و از خطر مجازات رهائى يابد. در مسيرى كه مالك رفته بود براه افتاد تا او را در مسجد بحال نماز يافت . صبر كرد تا نمازش تمام شد، خود را روى پاهاى مالك افكند و آنها را مى بوسيد. مالك سؤ ال كرد اين چه كار است كه مى كنى ؟ جواب داد از عمل بدى كه كرده ام پوزش مى خواهم .

فقال لاباءس عليك فوالله مادخلت المسجد الا لاستغفرون لك .
مالك با گشاده روئى و محبت به وى فرمود: خوف و هراسى نداشته باش . بخدا قسم بمسجد نيامدم مگر آنكه از پيشگاه الهى براى تو طلب آمرزش ‍ نمايم .
حالا اگر دوست داشتی کاملا متوجه بشی که چی کار کنی این سخنرانی یک دقیقه ای استاد خوبمون آقای قرائتی رو هم گوش بدید :
آقای قرائتی

سخنرانی های اخلاقی حجت الاسلام حدائق[/]

[=&quot]
[=&quot]
نقل قول:
این ارسال توسط همکار مدیر سایت حذف شده است. دلیل: عدم رعایت اداب گفتگو و اخلاق اسلامی در بکاربردن کلمات
متشکرم که حذفش کردید...
[=Arial Narrow]میگن آدم وقتی عصبانی میشه نبایدنباید حرف بزنه چون که توانایی ادای کلمات روبه درستی نداره..
خب داشتم بعضی ازعلت های یکی ازمشکلات رومینوشتم مسببشون اومدتوی ذهنم بعدش عصبانی شدم..
باورکنید اگرکسی کنارم بود حتما به اون میگفتم وراحت میشدم..اما همه خواب بودن .مجبور شدم اومدم توی پاتوق..
بهرحال عذرخواهی میکنم..
ومعذرت می خوام....

[=Arial Narrow]
نقل قول:
هاله نورانیریچارد وبستر ترجمه خانم معتکف

مغناطیس درمانی منن راجندرآرام
حالا چرا این همه قایمشون کردید؟؟؟؟
اولی رو فقط مقاله اش رو خوندم..توضیحات کلی درموردش داده...میتونید مطالعه کنید..اما دومی رو نه...یه کتاب شبیهش خوندم...ازطریق نیروی مغناطیسی بیماری های جسمی مثل سردردومعده درد رو با جریان نیروی مغناطیس وهدایت جریانش دربدن خوب میکنه...وبرای بیماری های روحی هم توصیه شده...
حتما مطالعه کنیدخیلی جالبه..
نقل قول:
[=Arial Narrow]
خوب شد گفتی دختر بد

پس داری یبند میخوریکه دیگه جواب مارو نمیدی هان؟؟؟

کاش یکی اون کتابارو از دمه دستت برداره تا باباتو ورشکست نکردی!!!

شقایق جان آجیم یه شارژ مجانی بهم داد...خوشحال شدم که بذارمش..هرچی گذاشتم ردمیزد..اخرش خطم مسدودشد..

امادوباره درست شد...

خب خانم شماکجابودی؟چرا احوال نپرسیدی؟نگفتی شاید یه بلایی سرم اومده باشه؟بچه خودتیا:Gol:
[=Arial Narrow]
راستی جریان این هکرچیه؟میگن مارو پشت کامپوتر میبینن...
اگردوربین نداشته باشه چی؟
اگرواقعا جدیه..من دیگه سایت نمیام...تازه چندروز دیگه جلسه داریم..میرم استادمون هست اونجا..شکایت میکنم بهش که چرا منو آورد اینجا؟

اصلا ازکجامعلوم تاحالا هزارتاعکس ازکامپیوترما برنداشته باشن؟
من درمورد این موضوع هیچی نمیدونم..لطفا اگرکارشناسی دراین مورد بگه.....
حداقل باحجاب بیاییم پشت کامپیوتر..

ادم توی خونش هم آسایش نباید داشته باشه...
الان میترسم دوباره عصبانی بشم....حرف بزنمو..

اصلا من حرفم رو پس میگیرم..به نظرم همه جوانها چه ایرانی وچه غیر..توی فلاکت هم بزرگ شده باشن اما آخرش اختیاردارن ومیتونن درست تصمیم بگیرن..
گاهی کاراشون آدم روعصبانی میکنه..به خاطر همین اصلا من دوست ندارم جوان بشم.

كبوتر حرم;240339 نوشت:

خوش به حالتون جناب کبوتر حرم....
عجب سعادتی همینه دیگه دوست دارم پسر باشم...ما آخر نوکریم واسه ارباب ساقی بودنه هر کی آب خواست با چشمای گریون بهش بدیم...ولی اینم خودش عالمی دارد

سلام دوستای گلم:hamdel:

از اینکه به این جمع معنوی وارد شدم خیلی خوشحالم :khaneh:البته حدود چند ماه هست با این سایت آشنا شدم امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم.:Gol::Gol:

Mohabbat:خیلی دوستتون دارم::Mohabbat:

لا حول و لا قوة الا بالله

ru siah;240540 نوشت:
همینه دیگه دوست دارم پسر باشم...ما آخر نوکریم واسه ارباب ساقی بودنه هر کی آب خواست با چشمای گریون بهش بدیم...ولی اینم خودش عالمی دارد

اتفاقاً واحد خواهران هيئت الرضا خيلي فعاله
شما كه همه مداحي هاي هيئت ما رو گوش كرديد نميدونم چرا نمياييد تو مراسمات شركت كنيد
محرم امسال هم احتمال زياد مصلاست ، تشريف بياريد

manam;240543 نوشت:
سلام دوستای گلم:hamdel:

از اینکه به این جمع معنوی وارد شدم خیلی خوشحالم :khaneh:البته حدود چند ماه هست با این سایت آشنا شدم امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم.:Gol::Gol:

Mohabbat:خیلی دوستتون دارم::Mohabbat:


الآن خوش آمد بگيم يا نه
حالا خيلي فرق نميكنه
خيلي خيلي خوش آمديد
اميدواريم شاهد حضور فعال شما در سايت باشيم:khandeh!:
يه سر به انجمن نرم افزار بزنيد مهدي ما كلاً از همه استقبال ميكنه :khaneh:

manam;240543 نوشت:
سلام دوستای گلم:hamdel:

از اینکه به این جمع معنوی وارد شدم خیلی خوشحالم :khaneh:البته حدود چند ماه هست با این سایت آشنا شدم امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم.:gol::gol:

Mohabbat:خیلی دوستتون دارم::mohabbat:


سلام
خو الان چه کنیم ما؟؟خوش اومد سیت بگیم یا نه؟
خوشم میاد جنوبی ها کم کم دارن پیدا می شن

[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله

اينا رو به عشق مدير فرهنگي ميذارم

توی این بازی های جام ملت ها حالا که لهستان و اوکراین حذف شدن، خوبه یه دفه قاطی ميكردن بميگفتن جمع کنید برید کشور خودتون بازی کنید! آی حال میداد!!!
معلم: جامد چیست؟
دانش آموز: مگه خودتون نمی دونید؟
معلم: چرا می دونم
دانش آموز: پس چرا وقت کلاس رو الکی می گیری؟!
مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که می توان با چکش خرد کرد سخت افزار و آن قسمت را که فقط می توان به آن فحش داد، نرم افزار می گویند!
نمی دونم چرا هر وقت من کلید موفقیت رو پیدا می کنم یه نفر قفل رو عوض کرده!
بچه که بودیم، هرکی ما رو میدید لپ هامون رو می کشید. میگفت عروس / داماد من میشی خوشگله؟ حالا که بزرگ شدیم و به شما نیاز داریم. کجا هستین پس؟!
بروسلی رو کشتن، تختی رو کشتن، داداشی رو کشتن، ولی تا حالا دیدی یه معتاد رو بکشن؟ نتیجه اخلاقی: ورزش بیشتر از اعتیاد برای سلامتی ضرر داره!
همه سیگاری ها؛ یه نفر رو میشناسن که روزی دو پاکت سیگار میکشه؛ الانم 80 سالشه!
یه بار تو یه جمعی بودم مامانم زنگ زد گفت: یه سوالی ازت می پرسم اونجا تابلو نکن! فقط با آره یا نه جواب منو بده! باشه؟ گفتم: باشه. گفت: اوضاع اونجا چه جوریه؟!
بنده خدايي می ره امتحان گواهی نامه بده. چندبار رد میشه. بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره. می گه گواهی نامه! اون هم میگه دادین که می خواین؟
دوتا جمله خفن دارم نه حسین پناهی گردن میگیره نه دکتر شریعتی! موندم چیکارش بکنم!
مسخره ترین سوالی که میشه از یکی پرسید: می تونم بهت اعتماد کنم؟! در تاریخ حتی یک مورد هم جواب منفی ثبت نشده![/]

اینم یه خاطره از هیئت رفتن من...

یه شب قبل عاشورا بود به مامانم گفتم پاشو بریم هیئت گفت نه خودمو به در و دیوار زدم که برم اصلا نشد که نشد از اونور تو اتاقم مداحی گذاشته بودم اعصابم خورد صدای دسته از خیابون میومد خیلی دلم شکست...گفتم چرا باید اینطوری باشه یکی میره هیئت آدم که نمیشه هیچ فقط واسه حفظ ظاهر میره و میاد اونوقت من که بال بال میزنم آقام اصلا نگام نمیکنه من که اینهمه دلم میخواد برم نمیشه و خانوادمم ک از اون بدتر...خلاصه همونجوری تنهایی واسه خودم مداحی کردم سینه زدم البته بگم همون دیوونگیم دنیاییه ها!...
خوابیدم بلند شدم دیدم بابام میگه پاشو آماده شو بریم امامزاده طاهر برنامه داره...رفتیم...از اونور عمم زنگ زد گفت خونمون مجلسه رفتیم اونجا...برگشتنی دوستمو دیدم داشت میرفت هیئت دوباره با اونم رفتم شبم دوباره با پدرم....یعنی من صبح عاشورا تا شب...هیئت بودم
....قربون ارباب قشنگ و مهربونم برم...

اینم یه خاطره از هیئت رفتن من...

[="Arial"][="DarkOrchid"]به نام خدا...

بصیرت چیست؟

برای دیدن عکس در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید.[/]

[=Arial Narrow]خوبه آقام امام حسین به شما پاسخ داد..اما همیشه واسه من ایشون ضدحال می زنند(فدای آقام(ع))

بابا من چندتادوست هیئتی دارم...همه کارها رو با هم انجام میدیم..از اون جایی که همگی دوست داریم

امام حسین مال خودمون باشه فقط.....موقع های مراسم دوست داریم بریم یه جایی که همه غریبه باشن

وراحت باآقا بلند بلند حرف بزنیم.دراین زمینه اصلا با هم راحت نیستیم...

محرم پارسال خیلی دوست داشتم برم یه جایی که دیگه اونها نباشن.....به هم دیگه هم نمیگفتم رودربایستی داشتیم...
دوستم زنگ زد:کجا میری امشب؟
_شاید رفتم هیئت فلان....نمیدونم:tajob: تصمیم نگرفتم.توکجا میری؟
_منم شاید رفتم مراسم خونه همسایه..
خوشحال شدم ظاهرا همگی میخواستن جاهای متفاوتی بروند....

من حوزه میخواستم برم...وجاهایی روبه اونها گفته بودم که قرارنبود بروم...

آقا مارفتیم مراسم.......چادرم روانداختم توی صورتم وسط تاریکی رفتم بین یه جمعی نشستم....ازاولش با خیال راحت هرچی دلم خواست به امام حسین گفتم تاآخرمراسم.....با خیال راحت عزاداری کردم..
چراغ هاروروشن کردن....سرم روآوردم بالا دیدم چهارتا دوستم چشاشون گررررررررررد زل زدن باتعجب دارن به هم نگاه میکنن..:eek:
دقیقا5تامون اومده بودیم توی یه مراسم......بدبختی هم اتفاقی پنج تامون کنار هم نشسته بودیم...:god:

بدبخت مثل من دیده بودین؟دوست داشتم بگیرم همون جا بشینم خودمو بزنما....تازه هر5تامون خودمون رو زدیم که خبرنداریم.....وبا خنده تصنعی به هم سلام کردیم..

هیشی دیگه.....هرچی من به این امام حسین گفته بودم این ها شنیده بودن:Ghamgin:..

خلاصه این بلا هرسال واسم پیش میاد.....هنوز که هنوزه باهم رودربایستی داریم..


[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

سبزينه ظهور;240659 نوشت:

هیشی دیگه.....هرچی من به این امام حسین گفته بودم این ها شنیده بودن..

خلاصه این بلا هرسال واسم پیش میاد.....هنوز که هنوزه باهم رودربایستی داریم..

:khaneh:

سلام

امان از دست این خاطرات شما از خنده سکته نکنیم خوبه!!!

می گم چرا با 5 تن سخن نمی گید

هر کدومتون به یکیشون بگویید

این طوری بهتر نیست؟1:Gol:[/]

نقل قول:
هر کدومتون به یکیشون بگویید

نمیشه.....ناراحت میشن....یعنی تصورمی کنیم به هم بگیم ناراحت بشن...

رمضان ومحرم امسال یه جا(به قول داداشمون یه جای توووپ)پیدا کردم اونها بلدش نیستن....دعامیکنم

نیان...البته اونها نمیدونن اونجا هیئت داره.

vahid_barvarz;207132 نوشت:
به نام خدا
سلام

..... . میخوام با کمک کاربران خوب و مذهبیش یک فرد مذهبی خوب بشم . ...............
تا ایشالا یواش یواش از دوستان چیز یاد بگیرم و فرد مدهبی خوبی بشم . یکی از چیزایی که تا الان یاد گرفتم همین گفتن نام خدا اول پستم هست . روز به روز هم بهتر میشم ایشالا . من که معصوم نیستم . من هم امدم توی این انجمن تا خوب بودن رو یاد بگیرم .

من یک عمر تو اینترنت وقتم طلف شده . خیلی عقب هستم . تازه به خودم امدم . خیلی چیزهارو ریختم دور . خیلی چیزهارو هم باید بریزم دور . بزارید یک مدت بگزره تا متوجه بشید از صدقه سر این انجمن چقدر تغیر کردم همین چند روز خودش یک عالمه تغیر کردم که شما خبر ندارید .

........... . اینجا خیلی چیز میشه یاد گرفت که یاد میگیرم ایشالا .

اللهم صل علی محمد و آل محمد

به نام خدا
سلام

22 فروردین بود که پست بالارا توی همین تایپیک ایجاد کردم .
امشب داشتم با خودم مرور میکردم که آیا به اون چیزایی که توی این انجمن دنبالش می گشتم رسیدم ؟
خدارو شکر بد نبوده تا الان, هم اخلاقم بهتر شده هم دانشم نسبت به اسلام افزایش پیدا کرده .
هنوز اول راه هستم و تشنه یاد گرفتن . اما راضی هستم از بودن در اسک دین .
از همه کسانی که به هر نحو من را در مسیر مورد نظر همراهی و همیاری نموده اند سپاسگزارم و توفیق روز افزون را برای ایشان و خانواده محترمشان آرزومندم انشاالله

اللهم صل علی محمد و آل محمد

vahid_barvarz;240745 نوشت:
به اون چیزایی که توی این انجمن دنبالش می گشتم رسیدم

با سلام و تحیات
الحمدلله رب العالمین

سلام
یه فایل فوق العاده زیبا ........ حتما دانلود کنید
GOD.zip - 3.0 Mb

[سبزینه ظهور=QUOTE]

[=Arial Narrow] راستی جریان این هکرچیه؟میگن مارو پشت کامپوتر میبینن...
اگردوربین نداشته باشه چی؟
اگرواقعا جدیه..من دیگه سایت نمیام...تازه چندروز دیگه جلسه داریم..میرم استادمون هست اونجا..شکایت میکنم بهش که چرا منو آورد اینجا؟

اصلا ازکجامعلوم تاحالا هزارتاعکس ازکامپیوترما برنداشته باشن؟
من درمورد این موضوع هیچی نمیدونم..لطفا اگرکارشناسی دراین مورد بگه.....
حداقل باحجاب بیاییم پشت کامپیوتر..

ادم توی خونش هم آسایش نباید داشته باشه...
الان میترسم دوباره عصبانی بشم....حرف بزنمو..

اصلا من حرفم رو پس میگیرم..به نظرم همه جوانها چه ایرانی وچه غیر..توی فلاکت هم بزرگ شده باشن اما آخرش اختیاردارن ومیتونن درست تصمیم بگیرن..
گاهی کاراشون آدم روعصبانی میکنه..به خاطر همین اصلا من دوست ندارم جوان بشم.


سلام

اگه وب کم مجزا داری یا از لپ تاب استفاده میکنی

مواقعی که نیازش نداری روشو بپوشون

چون میشه باهاش ویدیو یا عکس دزدی کنند

اگه نداریم که از این یکی خطر مصونی

ولی جدیدا هکرا یه کاره افتضاحتر کردند

البته ویروسهای جدیدیم اومده که این کارو انجام میدند

کنترل دکمه ی print screenرا بصورت مجازی دردست میگیرندو

paste عکسهای گرفته شده را به آدرسه اینترنتیه خودشون میفرستند

دراین صورت شما هر فایلو عکسی را که بازکنید در سیستمتون

یک عکس ازش به آدرس اینترنتیه مورد نظر طراح ویروس یا هکر فرستاده میشه

و.....

خدا لعنتشون کنه انشالله!!!!!!

مرضیه هستم
لیسانس حقوق
منم از لحاظ دینی متوسط ام. یه جورایی از خودم متنفرام که تواین سن هیچی نمیدونم برعکس اطرافیانم .به خاطر همین عضو شدم تاشاید به معلوماتم اضافه شه.از شما میخواهم که منو کمک کنید.

بیپناه;240801 نوشت:
مرضیه هستم
لیسانس حقوق
منم از لحاظ دینی متوسط ام. یه جورایی از خودم متنفرام که تواین سن هیچی نمیدونم برعکس اطرافیانم .به خاطر همین عضو شدم تاشاید به معلوماتم اضافه شه.از شما میخواهم که منو کمک کنید.

خواهر بزرگوارم ،مرضیه خانوم

سلام

وقتی آدم به این حس برسه که هیچی نمیدونه و از خودش متنفر باشه

زمانیه که خدا بیشتر از همیشه داره بهش توجه میکنه و نگاهش میکنه

از اشرف مخلوقات خدا متنفری؟؟؟

متنفر نباش دوسش داشته باش چون خدا دوسش داشته که آفریدتش

خدا عاشقشه که یبند نگاهش میکنه

دینو چی میدونیکه فکر میکنی ازش هیچی نمیدونی؟

دکتر شریعتی دینو این تعریف میکنه:

استوار ماندنو به هر بادی به باد نرفتن،دین من است
دینیکه پیروانش بسیارکمند
مردم همه زادگان روزندو پاسداران شب!!!

مرضیه خانم

تعریفت از دین چیه که فکرمیکنی نمیشناسیش؟

[="Black"][="MediumTurquoise"]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ[/]

به نام خدا

بیپناه;240801 نوشت:
مرضیه هستم
لیسانس حقوق
منم از لحاظ دینی متوسط ام. یه جورایی از خودم متنفرام که تواین سن هیچی نمیدونم برعکس اطرافیانم .به خاطر همین عضو شدم تاشاید به معلوماتم اضافه شه.از شما میخواهم که منو کمک کنید.

سرکار خانم مرضیه خوش اومدین
راستش همه ی ماها (لاعقل خود من) وقتی که اومدم توی اسک دین همین وضعیت رو داشتم ، ولی الان خیلی بهتر شده و خدا رو شکر که من با اسک دین اشنا شدم.
از هر جایی جلوی ضرر رو بگیریم ، منفعت ه .

[SPOILER]خدا اسک دین رو شب ارزو ها به من داد :ok::Kaf:[/SPOILER]
خدایا شکرت:Sham:
الحمد لله رب العالمین[/]

بیپناه;240820 نوشت:
نمیخوام بگم خدارو قبول ندارم اینطوری نیست اما بیشتر ادما چون پدرو مادرشون مذهبی اند بدون شناخت ادعا میکنند مومن اند منم ازاین دسته ادما هستم که شناختم در حد صفره .مثلا در مورد نماز وروزه در حدی که باید بخونمو بگیرم تا پیش خداذشرمنده نشم اما توخوندنمازام سستی میکنم بارها شده که عهد بستم اماشکستم به خاطر همین ازخودم نه اطرافیانم متنفرم . وقتی دوستامو میبینم که چقدر معلوماتشون بالاست حسودیم میشه واحساس پوچی میکنم .گاهی وقتا میرم سراغ رساله اماازبس پیچیدس که هیچی نمی فهمم.

درمورد منم حقیقتیه که هیچ ابایی از گفتنش ندارم

من تا 16سالگی نماز نمیخوندم

[SPOILER] البته بماندکه الآن سیزده سالم بیشتر نیستا:khaneh:[/SPOILER]

چون خدارو خدایه مامانو بابام میدونستم

نمیدیدمش

توی اون سن بود که از داشتن خداییکه نمیشناختمش خسته شدم

حجاب داشتم روزه میگرفتم

درماه رمضانم نماز میخوندم

اما واسه کی؟

کی بود که باید به حرفش گوش میدادم؟

من به دبیر فیزیکم خیلی علاقه داشتم

حرفاش مهر بود روکاغذ دلم

بهش گفتم

اون یه دریچه ی تازه روبه خدا واسم باز کرد

ببین نعوذو بالله فکر کن یه مقدار خمیر بهت بدند بگند ازش مجسمه بساز

چندتا میسازی ؟

چندتا شخصیت؟

چندتاشونو دوست داری؟

اگه جون داشتنو نمیدیدنتو بفکر خودشون بودند

توکه خالقشون بودیو محل نمیذاشتند

اصلا دیگه براشون کاری میکردی؟

حالا حقیقت اینه که....

خداکسیه که بدون هیچ چشمداشت همه ی مارا آفریده

ماکه فراموشش میکنیم

جالب اینه که

ببین تک تکه آدمارو داره نگاه میکنه و هرکسی از ته دلش باخدا حرف میزنه

جوابشو میده

حالا بیخیال آدما

نگاه کن پرنده ها ،حیوانات و....

حتی اون مورچه کوچولو هم میتونه باهاش حرف بزنه

و خدابهش توجه داره

فکر کن خدا به این بزرگی جهان به این بزرگی داره

شلوغشم کرده

من و تو رو میخواست چیکار؟

قشنگیش اینه که من و تو رو هم لازم دونسته

مهم دونسته

دوسمون داشته که آفریدتمون

این خدارو میشناسی؟

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

بیپناه;240820 نوشت:
. وقتی دوستامو میبینم که چقدر معلوماتشون بالاست حسودیم میشه واحساس پوچی میکنم .گاهی وقتا میرم سراغ رساله اماازبس پیچیدس که هیچی نمی فهمم.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
خوش امدید

خوشحال باش !!!

در امور خیر باید حس رقابتتو افزون کنی

تو امور معنوی به بالا دستات نگاه کن

و امور مادری به زیر دستات ببین چه می بینی؟!

کاری به این نداشته باش که چه کسی چی می گوید

به این دقت کن که هرکس چه می گوید

فته اش را بسنج و معیار حق را بشناسو گفته اش رو وزن کن

اگر به اندازه ذره ایی خیر داشت ان ذره را بگیر و ما بقی که برایت ضرر دارد را دور بریز

به دنبال حق باش و معیار ها رو بشناس

موفق می شوی

و اما در مورد رساله جای خوبی برای کسب علم نرفته ایی

چون رساله یک کتاب عملی است مثل یک دستورالعمله

برای فهمیدن یک علم مثلا فهمیدن تلوزیون چیست در مرحله اول به سراغ دستور العمل می ری؟

طبیعتا خیر

زیرا برای خرید و شناخت تلوزین درابتدا ساده ترین چیز ممکن را می فهمی درک می کنی می شناسی و بعد از انتخاب به سراغ ان می روی

و برای انکه بفهمی درست انتخاب کردی و اجزائ اش سالم است یا خیر
قطعات جانبی کاملی دارد یا خیر و چک کردن ان به سراغ رساله می روی

پس ابتدا تحقیق کن دین را بشناس اصول را بشناس و بعد همه چیز درست می شود

و اولین قدم در شناخت دین خدا شناسی است
خدا را چگونه در یافتی

سعی نکن در جواب این سوال به جواب علما بنگری

اول خودت جواب بده و نظر دین را نگو و نترس بهم بگو

نگو می دانم اگر نمی دانی باز بگو نمی دانم

چرا که جهل بسیط بهتر از جهل مرکب است

و علم قلیل برت از جهل است

پس یک موضوع باز کن و بپرس یا همینجا بگو:Gol:[/]

حقیقتش نه ازدین میدونم نهاز خدا به خاطر همین عضو شدم که وقتی یکی توی این سن ازم پرسید بتونم جوابشو بدم

بیپناه;240903 نوشت:
منم اینو میدونم که خدا چقدر مهربونه وچقدر مارو دوست داره .منظورم اینه که چرا بااین همه چیزایی که درمورد خدا میدونیم چرا گناه میکنیم.راستش من سعی میکنم ادم معتقدی باشم اما گاهی وقت ها کارای میکنم که از خودم بدم میاد.اگه یه مجلس معنوی باشه سعی میکنم بهترین باشم اما همین که تموم میشه یادم میره عهدهایی که بستم ..من دوست دارم توی دین متعادل باشم از اون ادمایی که زیاده روی میکننومیخوان بگن 30تمومند بدم میاد. به نظرم ادم باید اونجوری که هست خودشو نشون بده مثلا توخیابون ادمو میبینند یهو بدون مقدمه میگن برا ظهور اقا دعا کنید درسته که باید براظهر آقا دعاکنیم ولی نباید اینجوری بگیم یا به کسی که حجاب نداره بگیم حجابتو رعایت کن مطمنا از حجاب زده میشه حتما باید یه مقدمه چینی بشه .من چادری هستم ولی ازاون ادمایی که چادرو میکشن تو صورتشون پوشیه میزنند متنفرم ادعا میکنند مسلمونند البته بعضیاشون ولی از همه بعدترند

آفرین دختره خوب

درسته

عقیدت درسته و معتبر

فقط ارادت ضعیفه

ارادتو قوی کن

و خدارو احساس کن در هر لحظت

تا همیشه همینجوری باشی

موضوع قفل شده است