|❀❀|پاتوق اسک دین؛ به زودی با تغییر و تحول در پاتوق

تب‌های اولیه

11156 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ru siah;237608 نوشت:
از کی تا حالا حجاب تکراری میشه....خوش ب حال شما ک راحت چادرتونو گذاشتید رو سرتون

خدارو شکر بدبختیامون یکی دوتا نیست که...
دیروز به مامانم میگم برم چادری بگیرم بدم مامانبزرگ بدوزه برام
میگه:نشستی فکر کردی تصمیم گرفتی باز!الان زوده بزار چند سال دیگه...
میگم:میگم اومدیم این هفته آقا ظهور کردن اونوقت چه فایده ای داره...
میگه:ببین ناتیا خانوم الان تابستونه میخوایم بریم مسافرت کیش شمال میخوای چادر سرت کنی...
میگم:خوبیش به همین سختیشه دیگه..
میگه:تو الان چهارتا چادری دورتو گرفتن جو گیر شدی بعد دو ماه چادرتو بر میداری....
خانوادس ما داریم؟!!!!!

نگو این حرفو خواهرجون
یکم سختی تحمل کن تا شیرینیش رو بچشی:Kaf:
منم شوخی میکنم:ok:
انشاءالله اون دنیا نتیجه ثابت قدمیت رو میبینی:Hedye:

از سراشیبی تردید اگر برگردی
عرش زیر قدم ماست بیا تا برویم:Kaf:

نقل قول:
مائده خانم همیشه همین جور بوده. خوبی وظیفه است اما خوب شدن == خیلی چیزای مثل فرشته بودن!! وقتی کلا اخلاقت خوبه و با همه مهربونی وظیفته! اما اگه گند اخلاق باشی و یه جا یذره خوب باشی عالم و آدم طوافت می کنن و هواتو دارن. گاهی اوقات از خوب بودن هم خسته میشم!!

شاید واقعیت باشه اما حق نیست:ok:
میتونیم کوتاه بیایم:ok:
من که خدا ازم راضی باشه کافیه:Kaf:
فعلا به افتخار فرشته جدیدمون:Kaf::Kaf::Kaf::Kaf:

maedeh-r;237613 نوشت:

شاید واقعیت باشه اما حق نیست:ok:
میتونیم کوتاه بیایم:ok:
من که خدا ازم راضی باشه کافیه:kaf:
فعلا به افتخار فرشته جدیدمون:kaf::kaf::kaf::kaf:

حق هم باشه به ما نمیرسه!!
درسته فقط خدا راضی باشه.....

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]کبوتر گشته ام بی آب و دانه

میون کوی ها دنبال دانه
رسیدم من سوی لیلی
می داد او به من آب و دانه خیلی

در ان دوران سخت و گرم انجا
برفتم تا ببینم باز اشنا

در خانه بکوفتم
پر سیاه شد
ز نوک باز کردم سیه شد
به رفتم تو بال سرخ گشت
دلم پر زد و اشک تر گشت
:Ghamgin:[/]

[=Microsoft Sans Serif]:Ghamgin:[=Microsoft Sans Serif]:Ghamgin:[=Microsoft Sans Serif]:Ghamgin:[=Microsoft Sans Serif]:Ghamgin:[=Microsoft Sans Serif]:Ghamgin:[=Microsoft Sans Serif]:Ghamgin:[=Microsoft Sans Serif]:Ghamgin:
وسط اینهمه شادی و تشویق این چی بود دیگه!!!!
[=Microsoft Sans Serif]:Ghamgin:[=Microsoft Sans Serif]:Ghamgin:[=Microsoft Sans Serif]:Ghamgin:[=Microsoft Sans Serif]:Ghamgin:

اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!
.
.
.
اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟
دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده!
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای …
گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده
.
.
.
چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!!
.
.
.
چند وقت پیش تو حیاط خونه سیگار میکشیدم که صدای باز شدن در حیاط اومد منم حول شدم سیگارو روی گوشیم خاموش کردم (!!) و بدترش اینکه بلافاصله گوشیو پرت کردم تو باغچه و سیگار خاموش موند تو دستم
.
.
.
اعتراف میکنم دوران راهنمایی روز معلم همه تخم مرغ آورده بودن که توش پر گل بود منم یه تخم مرغ خام آورده بودم که بزنم بخندیم! معلم اومد داخل همه سرو صدا کردن و شادی کردن تخم مرغارو میزدن به تخته منم این وسط تخم مرغو زدم به تخته ! ترکید رو تخته پاشید همه جا ، رو لباس معلمم ریخت ! سریع گفت کی بود ؟!!؟ هیچکی هیچی نگفت با این که میدونستن کار منه خلاصه از ته کلاس ۴ – ۵ نفر شلوغو آورد بیرون زدشون ولی نگفتن کار من بود ! چون شاگرد زرنگیم بودم معلمه شک نمیکرد بهم !
وقتی از کلاس اومدیم بیرون تا دو کیلومتر به صورت چهار نعل فرار کردم آخرم سر کوچه گرفتن زدنم !
.
.
.
اعتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده …ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟
بیشترم به دریچه کولر شک داشتم
.
.
.
اعتراف می‌کنم سر فینال جام جهانی‌ تا لحظه‌ای که اسپانیا گل زد فکر می‌کردم اسپانیا نارنجیه، هلند آبی‌، گل هم که زد کلی‌ لعنت فرستادم به هلند، بعد گل رو صفحه نوشت اسپانیا ۱ – هلند ۰ ، تازه فهمیدم کل بازی داشتم اشتباه فحش میدادم
.
.
.
اعتراف می کنم وقتی داداشم دو ماهش بود خندون رفتم تو آشپزخونه، مامانم گفت نارنگیتو خوردی؟ گفتم آره، تازه به آرشم دادم!
بیچاره مامانم بدو بدو رفت نارنگی رو از حلقش کشید بیرون!
.
.
.
یه بار با بچه ها بودیم یکی از دوستام رو بعد از مدت ها دیدم ، کلی ریش گذاشته بود
با خنده بهش گفتم : علی این ** بازیا چیه ؟
گفت پدرم فوت کرده
:l گفتم تسلیت میگم
.
.
.
اعتراف می کنم کلاس اول دبستان بودم تحت تاثیر این حرفا که نباید به غریبه آدرس خونتون رو بدید، روز اول به راننده سرویس آدرس اشتباهی دادم و از یه مسیری الکی تا خونه پیاده رفتم و تازه فرداش موقعی که سرویس دنبالم نیومد تازه شاهکارم معلوم شد برای خانواده
.
.
.
اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حمتاً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]اومده باز بوی گل یاس از سوی نرجس

اومده باز عطر لبخند ملائک از سوی نرجس

شاه خاتم شبه احمد آمده از سوی نرجس

ای حبیم ای عزیزم ای رئوف ال احمد
ای حبیبم ای عزیزم ای صدیق ال احمد

تو کجا و ما کجاییم تو شه فقرایی
تو امین ضعفایی
خوش امدی:Kaf:[/]

همسایمون میگفت خاله اش سوار اتوبوس شده بود به یه دختر که حجابش کامل نبود (البته بد جوری ناجور بود) تذکر داده، دختره در جوابش چی بگه بهتره!!!
برگشته گفته ببخشید حاج خانوم موهایه منم مثل زبون شما درازن.
امان از دست این دخترهای بی حجاب

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

laila;237620 نوشت:

همسایمون میگفت خاله اش سوار اتوبوس شده بود به یه دختر که حجابش کامل نبود (البته بد جوری ناجور بود) تذکر داده، دختره در جوابش چی بگه بهتره!!!
برگشته گفته ببخشید حاج خانوم موهایه منم مثل زبون شما درازن.
امان از دست این دخترهای بی حجاب

سلام

خاله همسایتون چی گفت؟

نگفتند معلومه زبون کی درازه:khandeh!:[/]

کبوتر حرم الزهرا;237621 نوشت:
سلام خاله همسایتون چی گفت؟ نگفتند معلومه زبون کی درازه

این ماجرا همچنان ادامه دارد ...

کلاس دوم راهنمایی بودم یکی از بچه های کلاس (که به قول دوستمون بد جوری نا جور بود) اومد بهم گفت تو چرا اینجوری میگردی بابا؟!!!!گفتم تو مثلا هدفت از اینکه ابرو بر میداری مو رنگ میکنی چیه؟فرق تو با زن ها چیه؟گفت خوب زنا ابرو بر ندارن مو رنگ نکن که مثل ما نشن!!!
تو یه همچین قرنی داریم زندگی میکنیم ما!

با سلام و عرض ادب
بنده هم مبهوط هستم البته با ط دسته دار چون می‌خواستم اوج مات و مبهوتیم را نشان دهم
دانشجوی It lمی‌باشم اما توقع زیاد نداشته باشید که اطلاعاتم در زمینه کامپیوتر خیلی خوب باشد متاسفانه در شهرهای کوچکی چون شهر ما وضع علمی دانشگاه اصلا خوب نیست.
شاغلم یک تایپ تکثیری کوچک دارم . هدفم از عضویت در این سایت بود که بتوانم مسائلم را حل و جواب سوالاتم را پیدا کنم.
شاید یک جور رفع دلتنگی هم بوده باشد. تقریبا هر روز یک سر به سایت می‌زنم و مطالب را می‌خوانم

مبهوط;237694 نوشت:
با سلام و عرض ادب
بنده هم مبهوط هستم البته با ط دسته دار چون می‌خواستم اوج مات و مبهوتیم را نشان دهم
دانشجوی it lمی‌باشم اما توقع زیاد نداشته باشید که اطلاعاتم در زمینه کامپیوتر خیلی خوب باشد متاسفانه در شهرهای کوچکی چون شهر ما وضع علمی دانشگاه اصلا خوب نیست.
شاغلم یک تایپ تکثیری کوچک دارم . هدفم از عضویت در این سایت بود که بتوانم مسائلم را حل و جواب سوالاتم را پیدا کنم.
شاید یک جور رفع دلتنگی هم بوده باشد. تقریبا هر روز یک سر به سایت می‌زنم و مطالب را می‌خوانم

به نام خدا
سلام

به انجمن اسک دین خوش آمدید .
انشاالله هم به جواب سوالاتتون میرسید هم با بسیاری از ابعاد دین آشنا میشید .

موفق باشید

تشکر ببخشید من بدجوری دم غروبی حالم گرفته شمارا به این وقت عزیز قسم می‌دهم که برایم خیلی دعا کنید دلتنگ حرم آقا امام رضا شده‌ام دعاکنید من رو سیاه رو بزودی بطلبند.

مبهوط;237705 نوشت:
تشکر ببخشید من بدجوری دم غروبی حالم گرفته شمارا به این وقت عزیز قسم می‌دهم که برایم خیلی دعا کنید دلتنگ حرم آقا امام رضا شده‌ام دعاکنید من رو سیاه رو بزودی بطلبند.

حتما براتون دعا میکنم شماهم برا من دعا کنید منم خیلی دلتنگ حرم آقام..

maedeh-r;237601 نوشت:
[=&quot]بسم الله

[=&quot]سلام
[=&quot]سوالی دارم که نمیدونم در کدوم انجمن باید بپرسم.اینجا میپرسم.اگر جواب رو میدونید که لطفا بفرمایید و اگر نمیدونید لطفا راهنمایی کنید که کجا باید بپرسم!

[=&quot]

[=&quot]در تقویم شمیم یار چند وقت پیش نوشته بود:
[=&quot]

[=&quot]از بهلول پرسيدند : علت سنگيني خواب چيست؟
بهلول پاسخ داد : سبک بودن انديشه، و هر چه انديشه سبکتر باشد، خواب سنگينتر گردد …

یعنی چی؟چرا؟اصلا از نظر علمی درسته؟


ممنونم


کسی جواب نداد
اگر نمیدونید با اجازه بنده میرم و در یه جای نا مربوط تاپیک باز میکنم:ok:
بعدا دعوام نکنید ها!!!!!!! ناراحت میشم:ok:
دست شما مرسی:Kaf:

با سلام عرض ادب و احترام
از اینکه عضو جدید سایت هستم خوشحالم
میدونید به نظر من گفتن اینکه چقدر تحصیلات دارم مهم نیست مهم برای من اینکه دوستان خوب پیدا کنم و به
نادانسته هایم اضافه کنم البته تحصیلاتم در حد لیسانس دوستان و سروران عزیز نیست اما در حدی هست که بتوانم عضو بسیار کوچکی از این سایت بسیار اموزنده باشم از خوش امد گویی سرور عزیزم مدیریت سایت ممنون و سپاسگذارم:Gol:

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

maedeh-r;237712 نوشت:

کسی جواب نداد
اگر نمیدونید با اجازه بنده میرم و در یه جای نا مربوط تاپیک باز میکنم
بعدا دعوام نکنید ها!!!!!!! ناراحت میشم
دست شما مرسی

سلام

تو بخش کلام فکر کنم مناسب باشد[/]


روزی که من اومدم تو پاتوق دوستان دعا کردند انشالله به این سایت معتاد شی!

فکر کنم دعاشون گرفته.

ولی من فقط به دوستان جدید، سرکار مبهوط و سرکار هورییه خیر مقدم عرض می کنم.

مبهوط;237705 نوشت:
شمارا به این وقت عزیز قسم می‌دهم که برایم خیلی دعا کنید دلتنگ حرم آقا امام رضا شده‌ام دعاکنید من رو سیاه رو بزودی بطلبند

آمده ام،

آمدم ای شاه پناهم بده

خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان

دور مران از در و راهم بده

لایق وصل تو که من نیستم


اذن به یک لحظه نگاهم بده

لشگر شیطان به کمین من است

بی کسم ای شاه پناهم بده

با سلام
خوش اومدید

friend;237717 نوشت:
سرکار مبهوط و سرکار هورییه خیر مقدم عرض می کنم.

انشاءالله موتاد اسک دین شند
دیدید که با ع نگفتم:Nishkhand:

[="Arial"][="DarkOrchid"]

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و عرض ادب خدمت اهالی باصفای اسک دین

راستش از یه بنده خدایی اینقدر دلگیر و عصبانی هستم که حد نداره.
ما فقط شیعه بودن و یدک می کشیم ولی در اصل...
نمی خوام دیگه چشمم به نام کاربریش بیفته...
مجبورم وبلاگم و خیلی جاهایی که اون هست نرم...

چرا بعضی ها هر کاری دلشون می خواد می کنن ...
و بلد نیستن با مردم درست ارتباط برقرار کنن...
نظر شخصی خودشون رو ملاک قرار می دن و دین واسشون ملاک نیست...
چرا اون طرف هی دم از شهدا می زنه، دم از حاج اسماعیل دولابی می زنه
ولی خودش گند ترین اخلاق قرن رو داره!!!

من نمی دونم ما اینقدر که به ریش خودمون، انگشتر دستمون،و... می پردازیم
اینقدر که به چادر فلان، کفش فلان مقنعه فلان، و... می پردازیم
که اینا همش ظواهر هست شعائر هست
چقدر فکر اخلاق و رفتارمون هستیم؟!

فرهنگ امام حسین آیا فقط همین هست که یه لباس مشکی بپوشیم ، سینه بزنیم، گریه کنیم، یه چایی بخوریم و التماس دعا !!!!!
نخیر، عی پرچم، عی هیئت، عی سینه زنی چیست؟
اینا همه شعائر است
مهم چیست؟
مهم این است که زیر اون پرچم هیئت کار فرهنگی بشه، تبلیغ دین بشه...
مگه چیز غیر اینه؟!

من خیلی از دست این بنده خدا عصبانی هستم
می خوام دیگه اینجام نیام...
و جاهایی که حدس می زنم میاد نباشم...

و واگذارش کردم به همون شهدایی که حداقل ماهی یه بار میره پیششون و با چرب زبونی می خواد اونا رو به مردم معرفی کنه
ولی در دنیای واقعی یه ذره بویی از اون شهدا نبرده...

من خودم به شخصه کلی بهش تذکر دادم که این اخلاق گند تو مردم رو به سمت شهدا نمی کشه که هیچ بیشتر دین زده می کنی مردم رو
ولی کو گوش شنوا...

در هر حال تو این یه سالی که گذشت ، من هیچ کار بدی از شما اهالی با صفا ندیدم ، همه چیز خوب بود، خیلی چیزا یاد گرفتم، هرچند به عنوان مهمان مزاحمتون میشم ...

لازم می دونم از بعضی از گلهای این باغ ویژه یاد کنم با اجازه:
.:MOBAREZ:. دوست گلم، که خیلی دوستش دارم، و حالا حالاها باهاش در ارتباطم ، حتی خارج از اینجا، ان شاءالله خدا شهیدش کنه، خیلی پرتلاشه.

APOCALYPSE دوست گلم که خارج از ایران زندگی می کنه ، خیلی دوست داره بیاد مشهد، مزار شهدای مشهد ، مخصوصا" شهید برونسی ، خدا ان شاءالله قسمتش کنه...

ru siah ایشون هم که چند روزی هست که همه رو خوشحال کردن...
خدا ان شاءالله عاقبتشون رو ختم به خیر کنه...

مهر آوا ایشون هم که تو اون مدت که ما جهنمی شده بودیم ، خیلی کمک کردن مارو خواستم تشکر کنم ازشون ، همیشه به ما لطف دارن، خدا خیرشون بده...

  • سجاد استاد گلم ، سجاد عزیز که خیلی دوستش دارم...
  • همیشه جز کارشناسانی بوده که بیشترین پاسخگویی رو داشته...
  • هر وقت برم حرم یادشم البته همه شما گلهای این باغ رو تو حرم دعا می کنم.
  • در هر حال خوبی ، بدی دیدید حلالم کنید...
  • یه سری ها رو باید برم خصوصی و شخصا" حلالیت بخوام
خداحافظ همتون، دعا کنید هر چه سریع تر اینجانب به قافله شهدا بپیوندم، ممنونم


[/]

به نام خدا
درود و سلام خدا بر راوی عزیز
شما جایی نمی رید
مردانه وامی ایستی و میدون را خالی نمی کنی
مثل من هم خادم امثال شما
خدا امثال شما رو برای سایت حفظ کنه
امضاء:مدیر فرهنگی

راوی سیره شهدا;237795 نوشت:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و عرض ادب خدمت اهالی باصفای اسک دین

راستش از یه بنده خدایی اینقدر دلگیر و عصبانی هستم که حد نداره.
ما فقط شیعه بودن و یدک می کشیم ولی در اصل...
نمی خوام دیگه چشمم به نام کاربریش بیفته...
مجبورم وبلاگم و خیلی جاهایی که اون هست نرم...

چرا بعضی ها هر کاری دلشون می خواد می کنن ...
و بلد نیستن با مردم درست ارتباط برقرار کنن...
نظر شخصی خودشون رو ملاک قرار می دن و دین واسشون ملاک نیست...
چرا اون طرف هی دم از شهدا می زنه، دم از حاج اسماعیل دولابی می زنه
ولی خودش گند ترین اخلاق قرن رو داره!!!

من نمی دونم ما اینقدر که به ریش خودمون، انگشتر دستمون،و... می پردازیم
اینقدر که به چادر فلان، کفش فلان مقنعه فلان، و... می پردازیم
که اینا همش ظواهر هست شعائر هست
چقدر فکر اخلاق و رفتارمون هستیم؟!

فرهنگ امام حسین آیا فقط همین هست که یه لباس مشکی بپوشیم ، سینه بزنیم، گریه کنیم، یه چایی بخوریم و التماس دعا !!!!!
نخیر، عی پرچم، عی هیئت، عی سینه زنی چیست؟
اینا همه شعائر است
مهم چیست؟
مهم این است که زیر اون پرچم هیئت کار فرهنگی بشه، تبلیغ دین بشه...
مگه چیز غیر اینه؟!

من خیلی از دست این بنده خدا عصبانی هستم
می خوام دیگه اینجام نیام...
و جاهایی که حدس می زنم میاد نباشم...

و واگذارش کردم به همون شهدایی که حداقل ماهی یه بار میره پیششون و با چرب زبونی می خواد اونا رو به مردم معرفی کنه
ولی در دنیای واقعی یه ذره بویی از اون شهدا نبرده...

من خودم به شخصه کلی بهش تذکر دادم که این اخلاق گند تو مردم رو به سمت شهدا نمی کشه که هیچ بیشتر دین زده می کنی مردم رو
ولی کو گوش شنوا...

در هر حال تو این یه سالی که گذشت ، من هیچ کار بدی از شما اهالی با صفا ندیدم ، همه چیز خوب بود، خیلی چیزا یاد گرفتم، هرچند به عنوان مهمان مزاحمتون میشم ...

لازم می دونم از بعضی از گلهای این باغ ویژه یاد کنم با اجازه:
.:mobarez:. دوست گلم، که خیلی دوستش دارم، و حالا حالاها باهاش در ارتباطم ، حتی خارج از اینجا، ان شاءالله خدا شهیدش کنه، خیلی پرتلاشه.

apocalypse دوست گلم که خارج از ایران زندگی می کنه ، خیلی دوست داره بیاد مشهد، مزار شهدای مشهد ، مخصوصا" شهید برونسی ، خدا ان شاءالله قسمتش کنه...

ru siah ایشون هم که چند روزی هست که همه رو خوشحال کردن...
خدا ان شاءالله عاقبتشون رو ختم به خیر کنه...

مهر آوا ایشون هم که تو اون مدت که ما جهنمی شده بودیم ، خیلی کمک کردن مارو خواستم تشکر کنم ازشون ، همیشه به ما لطف دارن، خدا خیرشون بده...


استاد گلم ، سجاد عزیز که خیلی دوستش دارم...
  • همیشه جز کارشناسانی بوده که بیشترین پاسخگویی رو داشته...
  • هر وقت برم حرم یادشم البته همه شما گلهای این باغ رو تو حرم دعا می کنم.
  • در هر حال خوبی ، بدی دیدید حلالم کنید...
  • یه سری ها رو باید برم خصوصی و شخصا" حلالیت بخوام
  • خداحافظ همتون، دعا کنید هر چه سریع تر اینجانب به قافله شهدا بپیوندم، ممنونم


    جناب راوی سیره شهدا سلام
    اگر دوست دارید مثل برادر شهیدتون باشید که ان شاءالله هستید میخوام یه چیزی رو بهتون یادآور بشم .
    شهدا هم اگه میخواستن اینجوری کوتاه بیان و کنار بکشن الان فقط خدا میدونه مملکتمون تو چه وضعیتی بود .
    اگه شما جا خالی کنید کی میخواد پرش کنه ؟ اون بنده خدای بی اخلاق ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    اون زمان جنگ با توپ و تفنگ بود وامروز با اخلاق و عقیده و عمل .
    حالا اگه میخواید میدون خالی کنید بسم الله بفرمایید با این بهونه تشریف ببرید .

    [spoiler]ما که همیشه از احادیث و مطالب زیباتون استفاده می کنیم.[/spoiler]

    :geryeh::geryeh::geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:

    دارم فکر میکنم که جناب [=arial]سجاد چقدر خوب هستن:geryeh:
    همیشه جواب سوالای منو با حوصله میدن:geryeh:
    تازه اولش مینویسن:

    نقل قول:
    با عرض سلام و احترام خدمت سرکار maedeh-r گرانقدر و تشکر از سئوال شما

    همیشه فکر میکنم کارشناسا از تعداد زیاد سوال هام و پیگیری هام خسته میشن و اگه تنها گیرم بیارن،میزننم:Ghamgin:
    البته همه ی کارشناسا لطف میکنن و جوابمو با دقت و حوصله میدن اما جواب ایشون فرق داره

    با جمله ی اول ایشون خیالم راحت میشه.مخصوصا قسمت آخرش

    هرچند شاید از درون حرص بخورن ولی از سوالم تشکر میکنن
    خیلی خوشحال میشم:Kaf:
    انشاءالله خدا هرچی میخواد بهشون بده:Kaf:
    خیلی براشون دعا میکنم:Kaf:

    اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

    [="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

    maedeh-r;237838 نوشت:

    همیشه فکر میکنم کارشناسا از تعداد زیاد سوال هام و پیگیری هام خسته میشن و اگه تنها گیرم بیارن،میزننم

    سلام

    وضعتون از من خطرناک تر که نیست!!!

    من از فاصله نیم متری هم پیششون بودم

    تازه موقع آشناییمون همین سوالات زیادو نشون کردند تا شناختمشون:khaneh:

    خیالتون راحت همچین باصفا و مهربونند:Gig:

    خدا حفظشون کنه

    برا سلامتیشون یه صلوات محمدی پسند بفرستید

    اللهم صل علی محمد و ال محمد:Gol:[/]

    شايد اين شعر ها خيلي خونديد،‌اما تكرارش خالي از لطف نيست،‌مثل يك تلنگر

    پیش از اینها فكر می كردم خدا
    خانه ای دارد كنار ابرها

    مثل قصر پادشاه قصه ها
    خشتی از الماس خشتی از طلا

    پایه های برجش از عاج وبلور
    بر سر تختی نشسته با غرور

    ماه برق كوچكی از تاج او
    هر ستاره، پولكی از تاج او

    اطلس پیراهن او، آسمان
    نقش روی دامن او، كهكشان

    رعد وبرق شب، طنین خنده اش
    سیل وطوفان، نعره توفنده اش

    دكمه ی پیراهن او، آفتا ب
    برق تیغ خنجر او ماهتاب

    هیچ كس از جای او آگاه نیست
    هیچ كس را در حضورش راه نیست

    پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
    از خدا در ذهنم این تصویر بود

    آن خدا بی رحم بود و خشمگین
    خانه اش در آسمان،دور از زمین

    بود، اما در میان ما نبود
    مهربان وساده و زیبا نبود

    در دل او دوستی جایی نداشت
    مهربانی هیچ معنایی نداشت

    هر چه می پرسیدم، ازخود، ازخدا
    از زمین، از آسمان، از ابرها

    زود می گفتند : این كار خداست
    پرس وجو از كار او كاری خداست

    هرچه می پرسی، جوابش آتش است
    آب اگر خوردی، عذابش آتش است

    تا ببندی چشم، كورت می كند
    تا شدی نزدیك، دورت می كند

    كج گشودی دست، سنگت می كند
    كج نهادی پای، لنگت می كند

    با همین قصه، دلم مشغول بود
    خوابهایم، خواب دیو وغول بود

    خواب می دیدم كه غرق آتشم
    در دهان اژدهای سركشم

    در دهان اژدهای خشمگین
    بر سرم باران گرز آتشین

    محو می شد نعره هایم، بی صدا
    در طنین خنده ی خشم خدا ...

    نیت من، در نماز و در دعا
    ترس بود و وحشت از خشم خدا

    هر چه می كردم، همه از ترس بود
    مثل از بر كردن یك درس بود

    مثل تمرین حساب وهندسه
    مثل تنبیه مدیر مدرسه

    تلخ، مثل خنده ای بی حوصله
    سخت، مثل حل صدها مسئله

    مثل تكلیف ریاضی سخت بود
    مثل صرف فعل ماضی سخت بود

    ...

    تا كه یك شب دست در دست پدر
    راه افتادم به قصد یك سفر

    در میان راه، در یك روستا
    خانه ای دیدم، خوب وآشنا

    زود پرسیدم : پدر، اینجا كجاست ؟
    گفت، اینجا خانه ی خوب خداست!

    گفت : اینجا می شود یك لحضه ماند
    گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند

    با وضویی، دست و رویی تازه كرد
    با دل خود، گفتگویی تازه كرد

    گفتمش، پس آن خدای خشمگین
    خانه اش اینجاست ؟ اینجا، در زمین ؟

    گفت : آری، خانه او بی ریاست
    فرشهایش از گلیم و بوریاست

    مهربان وساده و بی كینه است
    مثل نوری در دل آیینه است

    عادت او نیست خشم و دشمنی
    نام او نور و نشانش روشنی

    خشم، نامی از نشانی های اوست
    حالتی از مهربانی های اوست

    قهر او از آشتی، شیرین تر است
    مثل قهر مهربان مادر است

    دوستی را دوست، معنی می دهد
    قهر هم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌با دوست معنی می دهد

    هیچ كس با دشمن خود، قهر نیست
    قهری او هم نشان دوستی است...

    ...

    تازه فهمیدم خدایم، این خداست
    این خدای مهربان وآشناست

    دوستی، از من به من نزدیك تر
    از رگ گردن به من نزدیك تر

    آن خدای پیش از این را باد برد
    نام او را هم دلم از یاد برد

    آن خدا مثل خیال و خواب بود
    چون حبابی، نقش روی آب بود

    می توانم بعد از این، با این خدا
    دوست باشم، دوست، پاك وبی ریا

    می توان با این خدا پرواز كرد
    سفره ی دل را برایش باز كرد

    می توان درباره ی گل حرف زد
    صاف وساده، مثل بلبل حرف زد

    چكه چكه مثل باران راز گفت
    با دو قطره، صد هزاران راز گفت

    می توان با او صمیمی حرف زد
    مثل یاران قدیمی حرف زد

    می توان تصنیفی از پرواز خواند
    با الفبای سكوت آواز خواند

    می توان مثل علفها حرف زد
    با زبانی بی الفبا حرف زد

    می توان درباره ی هر چیز گفت
    می توان شعری خیال انگیز گفت

    مثل این شعر روان وآشنا :
    پیش از اینها فكر می كردم خدا

    [="darkgreen"]

    بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد

    دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد

    بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب

    که روز گار بسی فتنه زیر سر دارد

    بخوان دعای فرج را و نا امید مباش

    بهشت پاک اجابت, هزار در دارد

    بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است

    خدای را شب یلدای غم , سحر دارد

    بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال!

    مسافر دل ما نیت سفر دارد

    بخوان دعای فرج را ز پشت پرده ی اشک

    که یار گوشه ی چشمی به چشم تر دارد!

    بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا

    ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد

    بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا

    حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد

    [/]

    [="darkgreen"]

    بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد

    دعا, کبوتر عشق است بال و پر دارد

    بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب

    که روز گار بسی فتنه زیر سر دارد

    بخوان دعای فرج را و نا امید مباش

    بهشت پاک اجابت, هزار در دارد

    بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است

    خدای را شب یلدای غم , سحر دارد

    بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال!

    مسافر دل ما نیت سفر دارد

    بخوان دعای فرج را ز پشت پرده ی اشک

    که یار گوشه ی چشمی به چشم تر دارد!

    بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا

    ز پشت پرده ی غیب به ما نظر دارد

    بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا

    حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد

    [/]

    :Gol:دعوی نکنم که عاشق روی تو ام:Gol:
    :Gol:من خاک کف پای سگ کوی تو ام:Gol:

    [="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

    monjigraphic;237897 نوشت:

    دعوی نکنم که عاشق روی تو ام
    من خاک کف پای سگ کوی تو ام

    :ajab::tajob::Esteghfar::no:

    سلام

    شایسته نیست یک مومن از القاب نا پسند برای خودش برگزیند و خودشو خاک پای سگ بداند

    و مقام انسانیت خودشو پایین بیاره

    فکر کنم اشعار و القاب مناسب تر هم باشه:Gol:[/]

    [="Microsoft Sans Serif"][="Green"]زندگی زیبا است و شب زیبا تر

    هنگامه زیبای طلوع خواهد بود[/]

    سلام به همگی
    ایام به کام:Gol:
    این پاتوق یه خاصیتی داره که درباره یه موردی که صحبت میشه، کلی پست اضافه میشه.تا بیای جواب بدی موضوع عوض میشه:khandeh!: و نظر آدم فقط به درد خودش میخوره

    اما از اونجایی که با هرکی صحبت میکنم اینجا، بهم میگه شما از ما خیلی بزرگترین، احساس کردم شاید جای مادربزرگ دوستان رو داشته باشم.بنابراین از این سمت قلابیم :Nishkhand:استفاده میکنم برا هر کی هر نظری داشتم که تو دلم مونده مینویسم:ok:
    با اجازه بزرگترا:
    1.به این دوست خوبم که چادر سر کردن خیلی خیلی تبریک میگم.:Hedye::Hedye::Gol::Gol:
    برا اولین بار چادر سرکردن حس فوق العاده ایه.:Gol:
    [SPOILER]کلاس پنجم دبستان تو خواب دیدم 4 تا فرشته از آسمون یه چادر سبزرنگ پر نور و انداختن رو سرم.
    صبحش گفتم باید چادر سر کنم.:okey:
    با اینکه بچه بودم، خانواده هم تحت تاثیر اون بچه شیطون سمج، هم خوابم، سریع برا چادر تهیه کردن و شدیم چادری...
    خیلی حس قشنگی بود...یادش بخیر:Gol:
    [/SPOILER]

    2.

    نقل قول:
    خیر سرمون مانتویی هم نبودیم که چادری شیم یکی به ما تبریک بگه:Ghamgin:

    مائده جون، خواهر گلم، اونی که قراره تبریک بگه بهت آدمای زمینی نیستن.
    رضایت خداس.اگه هواستو جمع کنی، هربار که چادرتو سر میکنی، لبخند خدا و امام زمان رو احساس میکنی:Gol:
    من برا این چادر سرکردنم انقدر خواب دیدم...
    [SPOILER]چند هفته پیش به مامانم گفتم:الان تو این گرما چادر سر میکنم، اون دنیا که رسیدیم ببینیم نه شهیدا راضی بودن نه خدا، بگن ریا بوده...( کلی خندیدم)
    (البته همش شوخیه.من به رحمت بیکران خدا، به اینکه هر قدم کوچیکت تو راه مستقیم رو هزاران هزار قدم حساب میکنه، اما انگار اصلاً بدی هاتو نمیبینه، حسابی مومنم:hamdel: و تو زندگیم تجربه کردم)

    خواهرم که اصلاً از حرفام خبر نداشت فرداش گفت:تو خواب یه مادر شهید که مرحوم شده ،بردتش یه دشت قشنگ که مزار شهدا بود.بهش گفت نمیدونی این شهدا چقدر براتون دعاتون میکنن(من و خواهرم)
    [/SPOILER]

    3.

    نقل قول:
    مامانم گفت مگه فقط واسه پسرا نیست؟ تا من بگم نه داداشم سریع گفت آره فقط واسه پسراستو دخترا روز دختر دارن دیگه!!!!!!
    و من مبهوت از این تفسیرش!!!
    خانواده است ما داریم؟؟؟!!

    سارا جان شما اصلاً خودتون ناراحت نکنید.مامانتون گفته دل برادرتون نشکنه.چون اصلاً روز پسر نداریم:ok:
    [SPOILER]این پسرا دنیا رو ریختن بهم دنبال روز هم میگردن؟!:khandeh!:
    یه اسمس روز پدر بود:
    ولادت حضرت علی ، چه ربطی داره به مردای این دوره زمونه؟!:khaneh:
    الان ولادت حضرت علی اکبر چه ربطی داره به پسرای این دوره زمونه؟!:khaneh:
    [/SPOILER]

    4.مائده و سارای عزیز، خواهرای خوبم
    اینو بدونین هرکاری میکنید بین شما و خدای شماست!!!
    با هر قدم خوبی، دارید فاصله بین خدا و اماما رو کم میکنید!!
    من همیشه احساسم اینه که دارم پله های زیادی رو تا آسمون طی میکنم.
    با هر خوبی، با هر کار خیر، با هر چی که خدا و اماما دوست داره، دارم رضایت خدا و اماما رو جلب میکنم!!
    خدا نکنه به در بسته بخورید!!
    اما اگه روزی مث من،به بن بست برسی!!!!
    و خدا رو صدا کنی، اماما رو صدا کنی اون لحظه هست که میبینی هر کاری کردی قبلاً باعث شده برا خدا خیلی عزیز بشی و جوابتو بده!!!
    طوری جوابتو بده که فکر نکنم تا آخر عمر بتونی از حیرتش بیرون بیای!!
    توی قرآن هست:خدا هیچ چیز رو فراموش نمیکنه
    هربار که به نماز می ایستی، چادر سر میکنی و...و....
    خدا با افتخار به فرشته ها میگه:این بنده منه:Gol:

    دوست عزیزم که چادر سر کردنو تازه تجربه کرده، مث این میمونه که توی امتحان تعیین سطح،چندین رده بالاتر قبول شده:Gol:اما باید برای ثابت قدم بودن و رسیدن به خدا تلاش کنه مث همه ماها

    5.دوست خوبم مبهوط، به اسک دین خیلی خوش اومدین:Gol:
    من رشتم نرم افزاره و خیلی درسام با رشته شما یکیه
    هر کمکی از دستم بر بیاد در خدمتم
    ضمن اینکه اگه مشکل شرعی نداشته باشه، میتونم عکسای کتابامو + جزوه های کلاسامو برا هر کی که نیاز داره ، از جمله شما دوست عزیز قرار بدم
    و در حد توان کمکتون کنم:Gol:(کنکور ارشد دادمو...)

    6.جناب راوی سیره شهدا، الگوی شما کیه؟؟
    شهدا؟حضرت علی؟؟....
    اینا جا نزدن!!!مردانه ایستادن!!!
    مگه حضرت علی نبود که به خودش از دست اصحاب نادانش سیلی زد که ....؟
    امام حسین چرا جنگید؟؟چرا راحت تو خونش ننشست و مث یه انسان مومن فقط عبادت داشته باشه ...؟؟
    یه جاهیی قبول کنید که:با احمق بحث نکنید، چون چیزی برای از دست دادن نداره!!!!

    ببخشید سرتونو دردآوردم:hamdel:
    پیری و پر حرفی...:pir::khandeh!:

    همگی موفق و سربلند و در راه دین ثابت قدم باشید.:Gol::Gol:

    [=Arial Narrow]سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااام...

    وای خدا اینجا چقدر زیبا شده..چقدرنام پدراسمانم(عج)زیباست...یادتون باشه تولد پدر منه.....پس هرکس میخواد تبریک بگه باید به منم تبریک بگه....

    چقدر خوشکله تصویر پایین جمکران.....ادم هوایی میشه..گناه ماچیه ازاونجا دوریم....

    اشکال نداره بابای آسمونیم خودش میاد پیشم(چه ازخودراضی)

    وای خدا دلم واسه آقای عزیزم تنگ شده....خداااااااااااااااااااااااااااااااااااا

    :Ghamgin:

    چرا این جااین همه خلوته......اه خدای روزگار...

    حالا اگر تولد یکی دیگه بود می اومدن سرپاتوق رو درمی اوردن....

    انگار که نه انگار تولد آقامونه...

    من خاک کف پای سگ کوی تو ام

    آره خب میشه ازواژه های دیگه هم استفاده کرد..شاید آقاهم ناراضی باشن...اما گاهی آدم از عشق فراتر میره..فوقش میگن دیوانه بذار بگن....عاشق نشدن که بدونن چطوری مست میکنه آدم رو...

    من خاک کف پای سگ کوی توام...
    من شانه کوچک آرام موی توام...

    من محو توام،نیست توام،سگ توام
    من خاک زیرفرش توام...
    من واژه های درهم توام...دیوانه توام...
    من ....توام....
    تو...
    این همه شعرهای بد بد توی دنیا سروده میشه توش انسانیت پایمال میشه..حال سگ کوی ما شد پایمال....
    گاهی سگ هم از انسان والاترمیره...
    ازنظر مرتبه شاید این روگفته.ونه سرکوب کردن استعدادهای انسانی..

    [="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

    سبزينه ظهور;238103 نوشت:
    این همه شعرهای بد بد توی دنیا سروده میشه توش انسانیت پایمال میشه..حال سگ کوی ما شد پایمال....
    گاهی سگ هم از انسان والاترمیره...
    ازنظر مرتبه شاید این روگفته.ونه سرکوب کردن استعدادهای انسانی..

    سلام

    دنیا با ما فرق داره

    ما شیعه اهل بیتیم که برا ما خون دل خوردند اومدند ما رو ادم کنند

    و سگ یک حیوان نجس العینه و اصلا جالب نیست و مفهوم زننده ایی داره

    زشته:Ghamgin:

    هینهمه جمله قشنگ من عبد تو هم یار تو ام خاک کف پای تو ام

    این طوری حدقل قیاس با یک هم نوع است و چون ایشان مقامشان بالا تر از ماست استعاره از این موضوع داره

    خب به این خوبی!!!

    حالا چرا خودمونو از سگ پست تر کنیم:Ghamgin:[/]

    نقل قول:
    حالا چرا خودمونو از سگ پست تر کنیم:ghamgin:


    گاهی ادم هااز سگ هم بدتر میشن...

    چیزیه که بین اکثر شیعیان هست...
    حداقل سگ دل امام زمان رو خون نمیکنه..حداقل سگ امواج ایشون رودریافت میکنه....ما که ادعای اخرموجیم(اشرف مخلوقات)چرا دریافت نکنیم..
    خب چیزی که دراین شعرهاگفته میشه..منظورش مرتبه هست....ونه استعداد...
    ازروی مرتبه شاید بتونیم سگ کوی اقا بشیم..شاید البته..
    البته قبول دارم این حرفع=هارو که بعدمعنایی خاصی دارند روهرجانباید گفت..
    سگ اینجا به مرتبه نجاستش نیست...
    گاهی همین سگ حداقل بهترین نگهبان میشه...
    کاش ماهم بتونیم این نگهبانی روادا کنیم...
    خب هزار تشبیه هست....شما باخط روشن بگید..ماهاباخط تیره....
    همین مرتبه پایین ترهای سگ هادرجهان زیاد شده که منجی ما روز تولدش به جای شادی باید بشینه زانوی غم به....
    خب گاهی هم با خط تیره باید حرف زد..پوشاندن حقیقت تلخ تابیش ازحد نیاز جایز نیست...
    بین این همه سگ بدصفت...
    شاید...روزی...من....

    من خاک کف پای سگ کوی تو شوم..شاید...

    بیچااااااااااره سگ...

    سگ راضی نیست که القاب بد انسانی رو بهش بزنند..باورکنید راضی نیست...

    باشد همه شادند......اما من باتو می نشینم به گریه ...

    ابلیس ازاین همه گریه به ستوه آمده هست...به طعنه میگوید توکه گریه میکنی کاری کن...مدعی عاشق...

    چه راست بگوید چه دروغ..من همین گریه هارادوست دارم..کاش چشمانم درراه تو کورشوند...گریه کن

    آسمانم..روز میلادت دارد میرسد..مثل هرسال بنشین به غم....وغم واربه تمام چراغ های روشن تولدت نگاه

    کن...من میخواهم دراین روز چشمانم راکورکنم

    انگار ابلیس ازگریه های بسیار شما دارد بهانه میچیند به شیطان پرستان میگوید:منجی شیعیان جزگریه هیچ نمیکند..

    خبرندارد این اشکها..آب زیر عرش هستند..اگر نباشند..همه جهان...ونبض زنده عالم!




    [=Arial Black]:Gol:باز آی که تا فرش کنم دیده به راهت**حیف است که بر خاک نهی آن کف پارا:Gol:

    تولد بهترین امام عالم ، امام عشق ، عشقه من
    به شما مبارک:Gol:


    [="darkgreen"]امام کاظم (ع):
    جسم او از دیدگان غایب ولی یاد او در دل های مؤمنین زنده خواهد بود . . .[/]

    [="purple"]التماس دعا :Sham:
    به ویژه دوستانی که نیمه شعبان را جمکران یا کربلا هستند.
    [/]


    سلام
    ممنون که اسک دین تولدمو تبریک گفت
    غریبی بد دردیه
    امسال حداقل جامعه اسک دین تبریک گفتن
    جانم فدایت امام مهدی

    با سلام

    بشنوید

    یک بار خواب دیدن تو به تمام عمر می ارزد

    تبریک میلاد اقا صاحب الزمان

    درد دل با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف-استاد پناهیان

    [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی [/]

    [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی[/]
    [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]خـلـیـل آتـشـین سخن تبــر به دوش بت شـکن[/]
    [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] خدای ما دوباره سنگ وچوب شد نیامدی[/]
    [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]برای مـا که خسـته ایم و دل شکسـته ایم نه[/]
    [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی[/]
    [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]تمـام طـول هـفـته را در انتظار جمعه ام[/]
    [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی[/]

    یاحبیب


    گویند کسان که روز عید آمده است

    این نکته بطبع من بعید آمده است

    روزیست به ماعید که گویند همه

    زان یار سفرکرده نوید آمده است

    ولادت امام زمان(عج) مبارک

    یاحبیب

    سلام بر تو؛ آن دم که از مشرق لایزال طالع می شوی تا سِرِّ خلقت آسمان و زمین باشی!

    سلام بر تو که روز تجلی را بشارت دهنده ای و صبح خدا را، مژده!

    سلام بر تو که اشراق ها را در نور دیده ای و جهان را در خلسه حضور خود، معلق گذارده ای؛

    هر چند لحظه ای، نگاه ولایتت را بر این گستره محتاج، دریغ نخواهی داشت!

    فردا، گل های نرگس در اولین تلألؤ خورشید بامدادی، خبر از شکفتن آخرین غنچه باغ امامت می دهند؛

    آن که مبارکی قدومش، سرآغاز مساوات و عدل و دوستی در میان خلایق است.

    ای زمین! دستانت را بگشای تا بی نهایت را در آغوش بگیری که قرآن، منتظر نزول اوست.

    وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ

    بوی خوش تو در کوچه های جان پیچیده است یا ابا صالح!

    ماه از جمال نورانی تو، سر از آسمان خم کرده تا تماشایت کند.

    زمین نیز مثل آسمان، دنبال آبی شدن و یک رنگی است
    و تنها تویی که عبور نسیم های رحمت را در سیاه خانه دل ها میسر خواهی کرد.

    طلوع کن ای ماه نیمه پیدا تا سلسله جنبانِ قلبمان، به دلخوشی یادت آرام گیرد

    با سلام

    مهدی موعود یا مهدی موجود

    بشنوید

    از آیت الله جوادی

    موضوع قفل شده است